دکتر علی اشرف امیری نژاد
-
گیاه پالایی یک روش مهم در پالایش فلزات سنگین از خاک است، اما محدودیت اصلی آن، زیست فراهمی کم فلزات کم فلزات است. عامل های کلات کننده می توانند با آزادسازی فلزات سنگین از بخش جامد خاک، راندمان جذب این فلزات توسط گیاهان را افزایش دهند. در این پژوهش، تاثیر کاربرد برخی عامل های کلات کننده بر گیاه پالایی باقلا (Vicia faba) دریک خاک آهکی آلوده با کادمیوم بررسی گردید. آزمایش به صورت فاکتوریل، در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار در گلخانه دانشگاه رازی انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل کادمیوم در چهار سطح (0، 5، 10 و 15 میلی گرم بر کیلوگرم خاک با کادمیوم کلرید) و سه عامل کلات کننده اتیلن دی آمین تترا استیک اسید EDTA))، سیتریک اسید CA)) و اگزالیک اسید OA))، هر کدام در دو سطح (4 و 8 میلی مول بر کیلوگرم) بودند. نتایج نشان داد که بیش ترین کادمیوم ریشه و شاخساره (به ترتیب 90/39 و 27 میلی گرم بر کیلوگرم) در تیمار 15 میلی گرم بر کیلوگرم کادمیوم و 8 میلی مول بر کیلوگرم CA، OA و EDTA به دست آمد. بیش ترین مقادیر عامل انتقال (67/0) و عامل تجمع بیولوژیکی (65/5) در بالاترین سطح آلودگی کادمیوم و سطوح 8 میلی مول بر کیلوگرم عوامل کلات کننده حاصل شد. این موضوع بیانگر آن است که اولا کادمیوم به طورعمده در ریشه تجمع یافته و کم تر به اندام هوایی منتقل شده است. هم چنین این مطالعه نشان دهنده پتانسیل گیاه باقلا در گیاه پالایی و جذب کادمیوم است. هم چنین، مقادیر عامل های مذکور با مصرف اسید سیتریک و اسید اگزالیک تفاوت چندانی با EDTA نداشت و بنابراین می توان به جای EDTA از این دو عامل کلات کننده طبیعی دوست دار محیط زیست استفاده کرد.
کلید واژگان: اگزالیک اسید, باقلا, خاک آهکی, سیتریک اسید, فلزات سنگینPhytoremediation is an important method for refining heavy metals, but the main limitation is the low bioavailability of the metals. Chelating agents, by releasing heavy metals from the soil solid phase, can increase their uptake by the plants. In this research, the effects of some chelating agents on the phytoremediation of Vicia faba in a calcareous soil contaminated with Cd were investigated. A factorial experiment was conducted based on a completely randomized design with three replications in the greenhouse of Razi University. The factors included Cd at four levels (0, 5, 10, and 15 mg kg-1 soil as CdCl2), and three chelating agents including ethylene di-amine tetra acetic acid (EDTA), citric acid (CA), and oxalic acid (OA), at two levels (4 and 8 mmol kg-1). The results showed that the highest Cd concentration in the root and shoot (39.90 and 27 mg kg-1, respectively) was obtained at 15 mg kg-1 of Cd and 8 mmol kg-1 of EDTA, CA, and OA. The highest values of transfer factor (0.67) and biological accumulation factor (5.65) were obtained at the highest level of Cd pollution and 8 mmol kg-1 of chelating agents. This indicates that firstly, cadmium was mainly accumulated in the root and was less transferred to the shoot. Secondly, it shows the potential of bean in phytoremediation and Cd uptake. Also, the amounts of the measured factors with citric and oxalic acid were not much different from EDTA, and therefore, these two environmentally friendly natural chelating agents could be used instead of EDTA.
Keywords: Beans, Calcareous Soil, Citric Acid, Heavy Metals, Oxalic Acid -
استفاده از مواد کلات کننده به عنوان یک راه حل مناسب برای کاهش اثر فلزات سنگین در گیاهان معرفی شده است. برای بررسی اثرهای اسید آسپارتیک و اسید گلوتامیک بر کاهش تنش سرب در گیاه بادرنجبویه (Dracocephalum ruyschiana)، آزمایشی به صورت فاکتوریل، در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار در سال 1402 در گلخانه دانشگاه رازی انجام گرفت. تیمارهای آزمایشی شامل آلودگی سرب در سه سطح 0، 150 و 300 میلی گرم در کیلو گرم خاک از نمک نیترات سرب (اسید آسپارتیک در سه سطح) 0، 100 و 200 میلی مولار (و اسید گلوتامیک در سه سطح (0 ، 100 و 200 میلی مولار) به صورت محلول پاشی برگی بودند. نتایج نشان داد که، بیشترین غلظت پرولین (8/12 میکرومول بر گرم) و قند های محلول (2/94 میلی گرم بر گرم) شاخساره گیاه در تیمار 300 میلی گرم در کیلو گرم سرب و بدون اسید آسپارتیک و اسید گلوتامیک به دست آمد که نسبت به تیمار شاهد (بدون کاربرد سرب و عوامل کلات کننده)، به ترتیب افزایش 320% و 285% را نشان می داد. همچنین، بیشترین وزن خشک شاخساره و ریشه، ارتفاع گیاه، طول و حجم ریشه در تیمار 200 میلی مولار اسید آسپارتیک و اسید گلوتامیک و بدون سرب به دست آمد. بطورکلی، استفاده از اسید آسپارتیک و اسید گلوتامیک به صورت اسپری برگی توانست بطور قابل ملاحظه ای اثرات مضر سرب بر ویژگی های رشدی گیاه را کاهش دهد. بنابراین، کاربرد این مواد کلات کننده یک راه حل مناسب در راستای کاهش اثرات تنش سرب در گیاه بادرنجبویه است.
کلید واژگان: پرولین, مواد کلات کننده, اثر فلز سنگین, ویژگی رشدی گیاهThe use of chelating agents has been introduced as a suitable strategy to reduce the detrimental effect of heavy metals in plants. To investigate the impacts of aspartic acid (AA) and glutamic acid (GA) in alleviating lead (Pb) stress in lemongrass (Dracocephalum ruyschiana), a factorial experiment was conducted based on a completely randomized design with three replications, in the greenhouse of Razi University, in 2023. The treatments included Pb contamination at three levels (0, 150, and 300 mg.kg-1 soil as Pb (NO3)2), aspartic acid (AA) at three levels (0, 100, and 200 mM), and glutamic acid (GA) at three levels (0, 100, and 200 mM). Both acids were used as foliar application. The results showed that the highest proline content (8.12 μmol.g-1) and soluble sugars (2.94 mg.g-1) were obtained in 300 mg.kg-1 of Pb, without AA and GA, which shows an increase of 320% and 285%, respectively, compared to the control (without Pb and chelating agents). Also, the highest amount of shoot and root dry weights, plant height, root length, and volume were found in the treatment of 200 mM of AA and GA, and without Pb. In general, AA and GA, as foliar spray could significantly reduce the adverse effects of Pb on the crop growth characteristics. Thus, application of these chelating agents is a convenient method to diminish the effect of Pb stress on lemongrass.
Keywords: Chelating Agents, Heavy Metal, Plant Growth Characteristics, Proline -
سرب (Pb) و کادمیوم (Cd) از جمله عناصر کمیاب با سمیت بالقوه برای گیاهان هستند. سمیت ناشی از این فلزات آسیب اکسیداتیو را افزایش می دهد، متابولیسم گیاه را مختل می کند و مورفولوژی گیاه را مهار می کند. Biochar (BC)، به عنوان یک اصلاح کننده خاک، می تواند به طور موثر سمیت فلزات سنگین را در خاک های آلوده کاهش دهد. به منظور بررسی اثرات BC حاصل از بقایای آفتابگردان بر کاهش تنش های ناشی از سرب و کادمیوم در ماش (Vigna radiata Wilczek)، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار در شرایط گلخانه انجام شد. عوامل شامل سرب در سه سطح (0، 100 و 200 میلی گرم در کیلوگرم به عنوان سرب (NO3) 2)، کادمیوم در سه سطح (0، 10 و 20 میلی گرم در کیلوگرم خاک به عنوان کادمیوم (NO3) 2) بود. و BC در سه سطح (0، 1 و 3 درصد وزنی). نتایج نشان داد که تنش های ناشی از سرب و کادمیوم باعث کاهش تمامی ویژگی های رشدی مانند وزن خشک اندام هوایی و ریشه و تعداد گره های فعال ریشه می شود. حداکثر قندهای محلول (0/46 میلی گرم در کیلوگرم) و محتوای پرولین (44/7 میکرومول در گرم در لیتر) در تیمار 200 میلی گرم در کیلوگرم سرب و 20 میلی گرم در کیلوگرم کادمیوم بدون BC مشاهده شد. همچنین کاربرد BC غلظت سرب و کادمیوم در اندام هوایی را به ترتیب 19/1 و 13/8 درصد کاهش داد و تمامی صفات رشدی را افزایش داد. بنابراین، استفاده از BC ساخته شده از بقایای آفتابگردان به عنوان یک روش ساده، موثر و ارزان برای افزایش مقاومت گیاه و کاهش اثرات نامطلوب تنش های سرب و کادمیوم در ماش توصیه می شود.
کلید واژگان: آلودگی خاک, اصلاح خاک, فلزات سنگین, ویژگی های رشدیLead (Pb) and cadmium (Cd) are trace elements known for potentially harming plants. Their toxicity can lead to increased oxidative harm, disturbance in plant metabolism, and deformation in plant structure. As a soil amendment, biochar (BC) effectively reduces heavy metal toxicity in polluted soils. To investigate the effects of BC derived from sunflower residues on mitigating the adverse impacts of Pb and Cd in mung bean (Vigna radiata Wilczek), a factorial experiment was conducted based on a completely randomized design with three replications in greenhouse conditions. The factors included Pb at three levels (0, 100, and 200 mg kg-1 as Pb (NO3)2), Cd at three levels (0, 10, and 20 mg kg-1 soil as Cd (NO3)2), and BC at three levels (0%, 1%, and 3% by weight). The results indicated that Pb- and Cd-induced stresses reduced all growth characteristics, such as shoot and root dry weights, and the number of active root nodules. The maximum soluble sugars (0.46 mg kg-1) and proline content (44.7 µmol g-1) were observed in the treatment with 200 mg kg-1 of Pb and 20 mg kg-1 of Cd without BC. Furthermore, applying BC decreased the concentration of Pb and Cd in the shoot by 19.1% and 13.8%, respectively, while enhancing all growth traits. Therefore, applying BC derived from sunflower residues is recommended as a promising and environmentally friendly approach to alleviating Pb- and Cd-induced stress in mung bean.
Keywords: Growth Characteristics Heavy Metals, Soil Amendment, Soil Contamination -
یک روش جدید کاهش اثر فلزات سنگین بر ویژگی های رشدی گیاهان، استفاده از مواد تنظیم کننده رشد مانند اسید سالیسیلیک است. به منظور بررسی اثرات سالیسیلیک اسید بر کاهش تنش کادمیوم در گوجه فرنگی (.Lycopersicon esculentum L)، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار انجام شد. تیمارها شامل کادمیوم در سه سطح (صفر، 15 و 30 میلی گرم بر کیلوگرم خاک از نمک نیترات کادمیوم) و سالیسیلیک اسید در سه سطح (0، 250 و 500 میکرومولار) بودند. نتایج نشان داد که اثرات متقابل کادمیوم و سالیسیلیک اسید بر بیشتر ویژگی های رشدی از قبیل ارتفاع بوته، وزن خشک شاخساره و ریشه، قطر ساقه، سطح برگ و نیز مقادیر پرولین، قندهای محلول و غلظت کادمیوم اندام هوایی معنی دار بود (0.01≥P). بیش ترین مقدار پرولین 26.3 میلی مول بر گرم) و کادمیوم اندام هوایی (0.685 میلی گرم بر کیلوگرم) در تیمار 30 میلی گرم بر کیلوگرم کادمیوم و بدون سالیسیلیک اسید به دست آمد. همچنین، بیشترین مقدار قندهای محلول (0.53 میلی گرم بر کیلوگرم)، ارتفاع گیاه (44.6 سانتی متر)، طول ریشه (19.6 سانتی متر)، وزن خشک شاخساره (7.51 گرم) و سطح برگ (268.2 سانتی متر مربع) در تیمار 500 میکرومولار سالیسیلیک اسید و بدون کادمیوم حاصل شد. به طورکلی، کاربرد سالیسیلیک اسید، به عنوان یک هورمون گیاهی، راه حلی موثر، ساده و کم هزینه برای کاهش اثرات منفی تنش کادمیوم در گوجه فرنگی است.
کلید واژگان: فلزات سنگین, ویژگی های رشدی, هورمون گیاهیIntroductionHeavy metals are non-biodegradable and persistent in nature thereby disrupting the environment and causing huge health threats to humans. Cadmium (Cd) is a toxic heavy metal that enters the environment through various anthropogenic sources, and inhibits plant growth and development. Cadmium toxicity may result from disturbance in plant metabolism as a consequence of disturbance in the uptake and translocation of mineral nutrients. The use of plant hormones has been introduced as a simple and suitable strategy to reduce the effect of heavy metals in plants. A new method for reducing the effect of cadmium on plants is the use of growth regulators such as salicylic acid (SA). Tomato (Lycopersicon esculentum) is an important vegetable that is rich in minerals, various vitamins and antioxidant compounds. Since the cultivation of tomatoe, as an important and highly productive crop, is very common in many parts of Iran, there is a possibility of contamination of the soil under cultivation with cadmium. Therefore, the present study was conducted to evaluate the the effects of foliar spraying of salicylic acid on reducing Cd-induced stress in tomato (Lycopersicon esculentum L.).
Materials and methodsA factorial experiment based on a complete randomized design with three replications was conducted in a greenhouse of Razi University. Factors included Cd at three levels (0, 15 and 30 mg kg-1 as Cd(NO3)2) and SA at three levels (0, 250, and 500 μM). The solutions containing Cd-(NO3)2 were sprayed uniformly on the sub-samples separated from the original soil sample according to the desired concentrations. The samples were kept moist for 30 days at moisture conditions close to field capacity. At the four-leaf stage, SA solutions were sprayed three times on the foliage of the plants, until the beginning of flowering. After harvesting, some characteristics including soluble sugars and proline contents, plant height, dry weights of shoots and roots, and root volume and length were determined. All plant parameters were then averaged for each pot. Also, Cd concentrations in extracts obtained from the digestion of leaf tissues, were measured by Varian AA220 atomic absorption spectrophotometer. The analysis of variance (ANOVA) and comparison of means (Duncan's multiple range test) were performed using SPSS-16 software.
Results and discussionThe results revealed that Cd stress reduced all plant characteristics, such as plant height, root volume and root length, as well as, dry weights of shoots and roots, and elevated leaf Cd concentration, proline content and soluble sugars in tomato. However, the SA application resulted in improvements in growth parameters. Also, the results showed that the interaction effects of Cd and SA on the most growth characteristics such as plant length, shoot and root dry weights, stem diameter, leaf area, and proline content, soluble sugars and Cd concentration were significant (P <0.01). The highest amount of soluble sugars (0.48 mg kg-1), proline content (26.3 mmol g-1) and Cd concentration (0.685 mg) were obtained in 30 mg kg-1 of Cd and 0 μM SA. Also, the highest amount of soluble sugars (0.53 mg kg-1), plant length (44.6 cm), root length (19.6 cm), shoot dry weight (7.51 g), and leaf area (268.2 cm2) were found in the treatment of 500 μM SA and 0 mg kg-1 Cd.
ConclusionThe application of salicylic acid effectively increased the all measured growth parameters, including plant biomass, and total root volume. Cd stress reduced growth indices and, increased proline content and soluble sugars in tomato. Also, it seems that under Cd-induced stress, SA is an effective approach for improving crop growth by increasing plant resistance. In general, the application of appropriate concentration of salicylic acid (500 μM), as a plant hormone, is an effective, simple and low-cost strategy to reduce the adverse effects of Cd (30 mg kg-1 soil) stress in tomato.
Keywords: Growth Characteristics, Heavy Metals, Plant Hormone -
برای کاهش اثرات قلیائیت بر گیاهان می توان از بعضی از مواد اصلاح کننده آلی استفاده کرد. در این پژوهش، تاثیر کاربرد بیوچار در خاک و هم زمان محلول پاشی برگی با اسید هیومیک بر کاهش تنش قلیائیت در گیاه ریحان (Ocimum basilicum L.) بررسی گردید. آزمایش به صورت فاکتوریل، در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار در سال 1401 در گلخانه دانشگاه رازی انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل قلیائیت در سه سطح (0، 50 و 100 میلی مولار از نمک بی کربنات سدیم با آب آبیاری)، بیوچار در سه سطح (0، 5/1 و 3 درصد وزنی به صورت مخلوط با خاک) و اسید هیومیک در سه سطح (0، 150 و 300 میلی گرم در لیتر به صورت محلول پاشی برگی) بودند. نتایج نشان داد که اثرات متقابل قلیائیت، بیوچار و اسید هیومیک بر بیشتر ویژگی های رشدی و نیز مقادیر پرولین، قندهای محلول و رنگیزه های گیاهی معنی دار شد (P≤0.01). حداکثر جرم خشک شاخساره و ریشه (به ترتیب 88/0 و 39/0 گرم بر گلدان)، ارتفاع گیاه (5/23 سانتی متر)، طول ریشه (5/19سانتی متر) و محتوای نسبی آب برگ (4/86 درصد) به ترتیب در تیمار حاوی 3 درصد بیوچار، 300 میلی گرم در لیتر اسید هیومیک و بدون قلیائیت به دست آمد. همچنین، بیشترین مقدار پرولین (13/3 میکرومول بر گرم) و قندهای محلول (08/6 میلی گرم بر گرم) در شرایط تنش شدید قلیائیت و بدون کاربرد بیوچار و اسید هیومیک حاصل شد. به طورکلی، کاربرد هم زمان بیوچار یک روش ساده، مناسب و ارزان در راستای کاهش اثر تنش قلیائیت در گیاه دارویی ریحان است.کلید واژگان: اصلاح کننده آلی, پرولین, تنش غیرزیستی, گیاهان داروییSome organic modifiers can be used to reduce the effects of alkalinity on plants. In this research, the effects of simultaneous application of biochar in the soil and foliar spraying with humic acid on the reduction of alkalinity stress in basil (Ocimum basilicum L.) were investigated. A factorial experiment was conducted based on a completely randomized design with three replications. The factors included alkalinity stress at three levels (0, 50, and 100 mM as NaHCO3 with irrigation water), biochar (at three levels of 0, 1.5, and 3% by weight mixed with soil) and humic acid at three levels (0, 150, and 300 mg/L as foliar spray). The results showed that the interaction effect of alkalinity, biochar and humic acid on most of the growth characteristics as well as the amounts of proline, soluble sugars and plant pigments were significant (P≤0.01). The highest shoot and root dry weight (0.88 and 0.39 g, respectively), shoot height (23.5 cm), root length (19.5 cm) and relative water content (86.4 %) were obtained with application of 3% of biochar and 300 mg/L of humic acid, without alkalinity. Also, the highest amount of proline (3.13 μmol/g) and soluble sugars (6.08 mg/g) were found under severe alkalinity stress (100 mM of NaHCO3), without the use of biochar and humic acid. In general, the simultaneous use of biochar and humic acid is a simple, suitable and cheap method to reduce the adverse effects of alkaline stress in basil.Keywords: Abiotic Stress, Medicinal Plants, Organic Amendments, Proline
-
خشکی از رایج ترین و مهم ترین عوامل محدودکننده تولید در مناطق خشک و نیمه خشک است. برای کاهش اثرات خشکی بر گیاهان می توان از بعضی از مواد اصلاح کننده آلی استفاده کرد. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر کمپوست زباله شهری و کود گاوی بر خصوصیات رشدی گیاه دارویی ریحان (Ocimum basilicum L) تحت شرایط کمبود آب انجام شد. آزمایش به صورت فاکتوریل، در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار در سال 1401 در گلخانه دانشگاه رازی، کرمانشاه انجام شد. تیمار های آزمایشی شامل کمبود -آب در سه سطح (50، 75 و 100 درصد ظرفیت مزرعه)، کود دامی در سه سطح (15، 30 و 45 تن در هکتار) و کمپوست زباله شهری در سه سطح (15، 30 و 45 تن در هکتار) بودند. برای فاکتور کود دامی، تیمار بدون کود و همچنین برای فاکتور کمپوست، تیمار بدون مصرف کمپوست به عنوان تیمار شاهد در نظر گرفته شدند. نتایج نشان داد که اثرات متقابل کمپوست و کود دامی تحت شرایط کمبود آب بر بیشتر ویژگی های رشدی و نیز مقادیر پرولین، قند های محلول و رنگیزه های گیاهی معنی دارشد (010/0≤P). حداکثر وزن ماده خشک شاخساره و ریشه (به ترتیب 1/2 و 7/1 گرم)، ارتفاع گیاه (1/24 سانتی متر)، سطح برگ (5/75 سانتی متر مربع) و محتوای نسبی آب برگ (3/77 درصد) در شرایط کاربرد 45 تن در هکتار کمپوست، 45 تن در هکتار کود دامی و رطوبت ظرفیت مزرعه به دست آمد. همچنین، بیشترین غلظت پرولین (78/9 میکرو مول بر گرم) و قندهای محلول (06/1 میلی گرم بر گرم) در شرایط اعمال 50 درصد رطوبت ظرفیت مزرعه و بدون کاربرد کمپوست و کود دامی حاصل شد. به طورکلی، کاربرد هم زمان کمپوست زباله شهری و کود دامی، یک روش ساده، مناسب و ارزان در راستای کاهش اثر کمبود آب در گیاه دارویی ریحان است.کلید واژگان: اصلاح کننده آلی, پرولین, کمبود آب, گیاهان داروییDrought is one of the most common and important factors limiting production in arid and semi-arid regions. Some organic amendments can be used to reduce the effects of drought on plants. The aim of this study was to investigate the effect of municipal waste compost and farmyard manure on the growth characteristics of basil (Ocimum basilicum L) under water deficit. A factorial experiment was conducted based on a completely randomized design with three replications in 2022 in the greenhouse of Razi University, Kermanshah. The factors included water deficit (at three levels of 50, 75 and 100 % of field capacity (FC), farmyard manure (at three levels of 15, 30 and 45 ton/ha) and municipal waste compost (at three levels of 15, 30 and 45 ton/ha). For the manure, the treatment without manure and also for the compost, the treatment without compost is considered as the control. The results showed that the interaction effect of compost and farmyard manure under water deficit on most of the growth characteristics as well as the amounts of proline, soluble sugars and plant pigments were significant (P≤0.01). The highest shoot and root dry weight (2.1 and 1.7 g, respectively), shoot height (24.1 cm), leaf area (75.5 cm2) and relative water content (29.3 %) were obtained with application of 45 tons/ha of compost, 45 tons/ha of manure and FC. Also, the highest amount of proline (9.78 μmol/g) and soluble sugars (1.06 mg/g) were found under 50% of FC, without the use of compost and manure. In general, the simultaneous use of municipal waste compost and farmyard manure is a simple, suitable and cheap strategy to reduce the effects of water deficit in basil.Keywords: herbal plants, Organic amendments, proline, Water deficit
-
استفاده از مواد اصلاح کننده می تواند موجب کاهش اثرات تنش های محیطی در گیاهان شود. هدف از این مطالعه بررسی اثر اسید سالیسیلیک و زیولیت در کاهش تنش قلیاییت درگیاه دارویی سیاهدانه Nigella sativa L.)) بود. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار در سال 1401 در گلخانه دانشگاه رازی، کرمانشاه انجام شد. تیمار های آزمایشی شامل قلیاییت (در سه سطح 0، 50 و 100 میلی مولار از نمک بی کربنات سدیم)، اسید سالیسیلیک (در سه سطح 0، 5/0 و 1 میلی مولار) و زیولیت (در سه سطح 0، 25/0 و 5/0 درصد وزنی) بودند. نتایج نشان داد، که اثرهای اسید سالیسیلیک و زیولیت بر بیشتر ویژگی های رشدی گیاه تحت تنش قلیاییت معنی دار بود (P ≤0.01). بیشترین مقدار پرولین (65/12 میکرومول بر گرم) و قندهای محلول (2/0 میلی گرم بر گرم) در شرایط تنش شدید قلیاییت و بدون کاربرد اسید سالیسیلیک و زیولیت به دست آمد. همچنین، بیشترین ارتفاع گیاه (6/24 سانتی متر)، طول ریشه (5/19 سانتی متر)، جرم خشک شاخساره (78/0 گرم) و سطح برگ (47/22 سانتی مترمربع) در شرایط بدون قلیاییت و کاربرد 1 میلی مولار اسید سالیسیلیک و 5/0 درصد زیولیت به دست آمد. به طورکلی، کاربرد اسید سالیسیلیک به عنوان یک هورمون گیاهی و زیولیت به عنوان یک ماده اصلاحی در خاک، یک راهکار مناسب و ارزان در راستای کاهش اثرات تنش قلیاییت در گیاه سیاهدانه است.کلید واژگان: پرولین, تنش محیطی, مواد اصلاح کننده, ویژگی های رشدیThe use of modifiers can reduce the effects of environmental stress in plants. The aim of this study was to investigate the effect of salicylic acid and zeolite in reducing alkalinity stress in black seed (Nigella sativa L.). A factorial experiment was conducted based on a completely randomized design with three replications in 2022 in the greenhouse of Razi university, Kermanshah. The factors included alkalinity stress (at three levels of 0, 50 and 100 mM as NaHCO3), salicylic acid (at three levels of 0, 0.5 and 1 mM), and zeolite (at three levels of 0, 0.25 and 0.5 % by weight). The results showed that the effects of salicylic acid and zeolite on most of the plant growth characteristics under alkalinity stress were significant (P ≤ 0.01). The highest amount of proline (12.65 μmol/g) and soluble sugars (0.2 mg/g) were obtained under severe alkalinity stress without the use of salicylic acid and zeolite. Also, the highest shoot height (24.6 cm), root length (19.5 cm), shoot dry mass (0.78 g) and leaf area (22.47 cm2) were obtained without alkalinity and with application of 1 mM salicylic acid and 0.5 % zeolite. In general, the use of salicylic acid, as a plant hormone, and zeolite, as a soil amendment, is a suitable and cheap strategy to reduce the effects of alkalinity stress in black seed.Keywords: Environmental Stress, growth characteristics, Modifiers, proline
-
کاربرد هورمون های گیاهی، به عنوان یک راه حل ساده و مناسب برای کاهش اثر مضر فلزات سنگین در گیاهان معرفی شده است. برای بررسی اثر سالیسیلیک اسید بر کاهش تنش سرب در گوجه فرنگی (.Lycopersicon esculentum L)، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار در گلخانه دانشگاه رازی انجام شد. تیمارها شامل سرب در سه سطح (0، 150 و 300 میلی گرم بر کیلوگرم خاک از نمک نیترات سرب) و سالیسیلیک اسید در سه سطح (0، 250 و 500 میکرومولار) بودند. نتایج نشان داد که بیش ترین مقدار پرولین (23/4 میلی مول بر گرم) و غلظت سرب شاخساره (4/26 میلی گرم بر کیلوگرم) در تیمار 300 میلی گرم بر کیلوگرم سرب و بدون سالیسیلیک اسید به دست آمد که نسبت به تیمار شاهد (بدون کاربرد سرب و سالیسلیک اسید)، به ترتیب افزایش 303 و 387 درصد را نشان می دهد. همچنین، بیش ترین قندهای محلول (0/48 میلی گرم بر کیلوگرم)، ارتفاع گیاه (43/5 سانتی متر)، طول ریشه (18/3 سانتی متر در بوته)، وزن خشک شاخساره (7/48 گرم در بوته) و سطح برگ (263/1 سانتی مترمربع در بوته) در تیمار 500 میکرومولار سالیسیلیک اسید و بدون سرب حاصل شد. به طور کلی، نتایج نشان داد کاربرد سالیسیلیک اسید به عنوان یک هورمون گیاهی، راه حلی ساده و مناسب برای کاهش آثار مضر تنش سرب در گوجه فرنگی است.
کلید واژگان: تنش, فلزات سنگین, ویژگی های رشدی, هورمون گیاهیThe use of plant hormones has been introduced as a simple and suitable strategy to reduce the adverse effect of heavy metals in plants. To investigate the effect of salicylic acid (SA) in reducing lead (Pb) stress in tomato (Lycopersicon esculentum L.), a factorial experiment was conducted based on completely randomized design with three replications in the greenhouse of Razi University. Factors included soil Pb contamination at three levels (0, 150 and 300 mg kg-1 soil as Pb(NO3)2) and SA at three levels (0, 250 and 500 μM). Results showed that the highest proline content (23.4 mmol g-1) and Pb concentration (4.26 mg kg-1) were obtained in 300 mg kg-1 of Pb and 0 μM SA, which shows an increase of 303 and 387%, respectively, compared to the control (without Pb and SA). Also, the highest amount of soluble sugars (0.48 mg kg-1), plant height (43.5 cm), root length (18.3 cm/plant), shoot dry weight (7.48 g/plant), and leaf area (263.1 cm2/plant) were found in the treatment of 500 μM SA and 0 mg kg-1 Pb. In general, the results showed that the application of SA, as a plant hormone, is a simple and convenient method to reduce the adverse effects of Pb stress in tomato.
Keywords: Plant hormones, Heavy metals, Growth characteristics, Stress -
نشریه علوم آب و خاک (علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی)، سال بیست و هفتم شماره 1 (پیاپی 103، بهار 1402)، صص 189 -201
درکشاورزی دقیق، سیستم رتبه بندی قابلیت تولید یک ابزار مهم در ارزیابی کمی کیفیت خاک است. به منظور ارزیابی تغییرات مکانی شاخص های کیفیت فیزیکی خاک یک مزرعه کلزا (Brassica napus)، مطالعه ای در دشت بیلوار کرمانشاه انجام شد. تغییرپذیری مکانی ویژگی های خاک در یک شبکه منظم (ابعاد 100 ×100 متر) با استفاده از تکنیک های زمین آمار و نرم افزار ArcGIS انجام شد. پنج پارامتر مهم فیزیکی خاک شامل جرم مخصوص ظاهری (BD)، تخلخل غیرمویینگی (NCP)، هدایت هیدرولیکی اشباع (Ks)، رطوبت قابل دسترس (AWC) و کربن آلی (OC) خاک تعیین شدند. شاخص رتبه بندی فیزیکی (PRI) در هر نقطه نمونه برداری نیز با حاصل ضرب ارزش پنج پارامتر مورد بررسی تعیین گردید. نتایج نشان داد که دامنه تاثیر نیم تغییرنما (سمی واریوگرام) برای پارامترهای Ks و AWC بین 137 تا 145 متر و برای پارامترهای پارامترهای OM، BD و NCP به نسبت بلند (161 تا 205 متر) بودند. ساختار مکانی رس و تخلخل غیرمویینگی متوسط (به ترتیب برابر با 0/68 و 0/28) و بقیه پارامترها ضعیف به دست آمد. همچنین، همبستگی بین PRI و عملکرد بیولوژیکی کلزا به نسبت خوب بود (68/0=R2). بررسی نقشه های پهنه بندی ویژگی های فیزیکی خاک بیانگر افزایش BD و کاهش پارامترهای AWC و NCP، به تناسب تغییر بافت خاک و میزان ماده آلی در بعضی نقاط مزرعه بود. بطور کلی، شاخص PRI یک ابزار مهم در ارزیابی کمی شرایط فیزیکی خاک است که با توجه به آن و بر اساس نقشه های پهنه بندی، می توان در راستای بهبود کیفیت فیزیکی خاک در مزارع کشاورزی اقدام کرد.
کلید واژگان: زمین آمار, شاخص رتبه بندی فیزیکی, عملکرد بیولوژیکی, کلزاIn precision agriculture, a productivity rating system is a significant tool to quantitatively assess soil quality. An experiment was conducted in Bilavar, Kermanshah to evaluate the spatial variability of physical indicators of soil quality of a rapeseed (Brassica napus) field. Spatial variability analysis of soil physical properties measured on a rectangular grid (100 m×100 m) was carried out using a geostatistical analyst extension of Arc-GIS software. Five physical soil quality indicators including bulk density (BD), non-capillary porosity (NCP), field saturated hydraulic conductivity (Ks), available water retention capacity (AWC), and organic carbon (OC) were determined. The physical rating index (PRI) at each sampling point was determined by multiplying the rating values for all five parameters. Results revealed that major ranges of semivariogram for Ks and AWC varied between 137-145 m and for BD, OC, and NCP they were relatively long (161-205 m). Clay and NCP showed moderate spatial dependence (0.68 and 0.28, respectively) whereas the rest of the parameters showed weak spatial dependence. Also, the correlation between PRI and the biological yield of rapeseed was fairly good (R2=0.68). Investigation of zoning maps of soil physical properties showed an increase in BD and a decrease in AWC and NCP parameters depending on changes in soil texture and organic matter content in some parts of the field. In general, the PRI index is an important tool in the quantitative assessment of soil physical conditions, and based on it and zoning maps can improve the physical quality of soil in agricultural fields.
Keywords: Geostatistic, Physical rating index, Biological yield, Rapeseed -
از روش های نوین کاهش اثرات فلزات سنگین بر رشد گیاهان، کاربرد ترکیبات اصلاح کننده در خاک است. بمنظور ارزیابی اثرات متقابل سرب نیترات، سالیسیلیک اسید و بیوچار بقایای کلزا بر بر ویژگی های رشدی گیاه دارویی آویشن (Thymus vulgaris L.)، آزمایشی به صورت فاکتوریل، در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار در شرایط گلخانه ای انجام گرفت. فاکتورها شامل غلظت سرب در سه سطح (0، 150 و 300 میلی گرم در کیلوگرم خاک به صورت سرب نیترات)، سالیسیلیک اسید در سه سطح (0، 150 و 300 میکرومولار) و بیوچار در سه سطح (0، 1 و 3 درصد وزنی) بودند. نتایج نشان داد که تنش سرب تمام ویژگی های رشدی گیاه را کاهش داده اما تیمارهای سالیسیلیک اسید و بیوچار موجب تعدیل اثرات منفی سرب بر این خصوصیات گردید. اثر متقابل تیمارها بر ویژگی های رشدی از قبیل وزن خشک شاخساره و حجم ریشه و نیز مقدار قندهای محلول، پرولین و سرب معنادار بود (01/0P <). بیش ترین مقدار سرب (83/4 میلی گرم بر کیلوگرم) و پرولین (8/37 میکرومول بر گرم) در تیمار 300 میلی گرم بر کیلوگرم سرب و شاهد بیوچار و سالیسیلیک اسید به دست آمد. بطورکلی می توان گفت که کاربرد همزمان سالیسیلیک اسید و بیوچار یک روش آسان، ارزان و موثر در راستای کاهش اثرات تنش سرب بر رشد گیاه آویشن است.
کلید واژگان: ترکیبات اصلاح کننده خاک, عناصر سنگین, ویژگی های رشدیIntroductionIndustrial development has resulted in higher soils pollution with heavy metals. Plants which are subjected to heavy metals may severely lose their yield capabilities. Applying improving compounds in the soil is a new method to reduce effects of heavy metals on plants growth. Biochar as a carbon rich source and salicylic acid as an important plant hormone, are two main compounds to alleviate heavy metals stresses in plants. These are the cost-effective and environmentally friendly substances for increasing the resistance of plants. Lead (Pb), as a common and extremely poisonous element in polluted soils, can be accumulated due to its non-biodegradability nature. When Pb content in plants reaches a toxic level, it can inhibit plant growth by reducing enzyme activities and photosynthesis and changing mineral nutrients balance. However, with regard to the program of expanding the area under cultivation of medicinal plants, including thyme, there is a possibility of contamination of soils in the vicinity of industrial centers and roads with lead. Therefore, the present study was conducted to evaluate the effects of salicylic acid as a plant growth stimulant and biochar made of rapeseed wastes, as a stable organic compound, on alleviation of Pb-induced stress in thyme (Thymus vulgaris L.).
Materials and MethodsIn order to investigate the effects of salicylic acid (SA) and biochar (BC) on reducing Pb stress in thyme (Thymus vulgaris L.), a factorial experiment was conducted based on a completely randomized design with three replications in the greenhouse of Razi University. The factors included Pb at three levels (0, 150, and 300 mg/kg as Pb(NO3)2), SA at three levels (0, 150, and 300 μM) and BC at three levels (0, 1 and 3% by weight). To apply the Pb treatments, the soil samples of each pot (8 kg) were sprayed with Pb(NO3)2 solutions, 4 weeks before planting, according to the contamination levels. Then, BC treatments were performed by mixing it with the soil samples. In each pot, four thyme seedlings were planted. At four-leaf stage, SA solutions were sprayed three times on foliage of the thyme plants , until the beginning of flowering. After harvesting, some characteristics of aerial and root parts of thyme, including soluble sugars and proline contents, plant height, dry weights of shoots and roots, root volume and root length were determined. All plant parameters were then averaged for each pot. Also, Pb concentrations in extracts obtained from digestion of leaf tissues, were measured by Varian AA220 atomic absorption spectrophotometer. The analysis of variance (ANOVA) and comparison of means (Duncan's multiple range test) were performed using SPSS-16 software.
Results and DiscussionThe results revealed that Pb stress reduced all plant characteristics, such as plant height, root volume and root length, as well as, dry weights of shoots and roots, and elevated leaf Pb concentration, proline content and soluble sugars in thyme. However, BC application resulted in improvements in growth parameters. The positive effect of BC was further enhanced when SA was sprayed onto the foliage of the thyme plants. The interaction effects of SA, BC and Pb treatments on the growth parameters of thyme, i.e, shoot dry weight, root volume, Pb concentration, soluble sugars and proline contents were significant (P < 0.01). In other words, SA and BC treatments moderated the negative effects of Pb on the growth traits. The highest Pb concentration (4.83 mg) and proline content (37.8 μmol/g) were obtained in 300 μg/kg of Pb, and SA and BC controls. Also, the highest concentration of soluble sugars (0.46 mg/kg) was found at 300 mg/kg of Pb, 300 μM SA and BC control.
ConclusionOur results indicated the positive effects of SA and BC treatments on the growth parameters, such as; shoot and root dry weights in thyme plants, especially under Pb stress. In other words, Pb stress, while reducing all growth characteristics, increased proline content and soluble sugars in thyme. In general, it seems that under Pb stress, treatment of thyme with SA (as a plant growth regulator) and BC (as an organic matter with high viability in the soil) is a simple and appropriate method in order to increase the plant's resistance and reduce the effects of Pb toxicity on the overall growth of thyme.
Keywords: Growth characteristics, Heavy metals, Soil improving compounds -
اصلاح خاک با بیوچار و کاربرد برگی اسید سالیسیلیک دو روش نوین کاهش اثرات فلزات سنگین بر رشد گیاهان هستند. به منظور بررسی آثار بیوچار بقایای کلزا و اسید سالیسیلیک بر کاهش تنش سرب در گیاه دارویی مریم گلی (.Salvia officinalis L)، آزمایشی به صورت فاکتوریل، در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار در گلخانه دانشگاه رازی انجام گرفت. فاکتورها شامل تیمارهای تنش سرب در سه سطح (0، 150 و 300 میلی گرم بر کیلوگرم به صورت نیترات سرب)، بیوچار در سه سطح (0، 1 و 3 درصد وزنی) و اسید سالیسیلیک در سه سطح (0، 150 و 300 میکرومولار) استفاده شد. نتایج نشان داد که تنش سرب اثر کاهنده ای بر تمام ویژگی های رشدی مریم گلی داشته است. برهم کنش تیمارها بر صفات پرولین، قندهای محلول و سرب اندام هوایی و ویژگی های رشدی گیاه مانند سطح برگ و حجم ریشه معنی دار بود (0/01 > p). بیش ترین مقدار پرولین (25/7 میلی مول بر گرم) و سرب (4/36 میلی گرم بر کیلوگرم) در تیمار 300 میلی گرم بر کیلوگرم سرب و شاهد بیوچار و اسید سالیسیلیک به دست آمد. همچنین بیش ترین غلظت قندهای محلول (0/41 میلی گرم بر کیلوگرم) در تیمار 300 میلی گرم بر کیلوگرم سرب، 300 میکرومولار اسید سالیسیلیک و شاهد بیوچار به دست آمد. به طور کلی اگرچه تنش سرب بر بیش تر ویژگی های ریخت شناسی گیاه تاثیر کاهشی داشت، اما کاربرد هم زمان بیوچار و اسید سالیسیلیک به عنوان یک راهکار ساده و کم هزینه توانست با افزایش غلظت پرولین و قندهای محلول، آثار منفی سرب بر گیاه مریم گلی را کاهش دهد.
کلید واژگان: پرولین, سرب, مریم گلی, ویژگی های رشدیAmending soil with biochar (BC) and foliar application of salicylic acid (SA) are two new methods for reducing the effects of heavy metals on plant growth. To evaluate the effects of SA and BC made from rapeseed wastes on alleviation of lead (Pb) stress in salvia (Salvia afficinalis L.), a factorial experiment was conducted in a complete randomized design with three replications in the greenhouse. The factors included Pb concentration at three levels (0, 150 and 300 mg/kg as Pb(NO3)2), BC at three levels (0, 1 and 3% by weight) and SA at three levels (0, 150, and 300 μM). The results showed that Pb stress reduced all growth characteristics of salvia, but the treatments interactions on the proline content, soluble sugars and Pb concentration and the most growth characteristics such as leaf area ad root volume were significant (p < 0.01). The highest proline content (25.7 mmol/g) and Pb concentration (4.36 mg/kg) were obtained at 300 μg/kg of Pb, and BC and SA controls. Also, the highest concentration of soluble sugars (0.41 mg/kg) was found at 300 mg/kg of Pb, 300 μM SA and BC control. In general, although Pb stress had a decreasing effect on most morphological characteristics of salvia, but simultaneous application of BC and SA, as a simple and low-cost strategy, could reduce the negative effects of Pb by increasing proline and soluble sugars in the plant.
Keywords: Growth characteristics, Lead, Proline, Salvia -
در این تحقیق، اثرات متقابل تنش سرب، اسید سالیسیلیک و بیوچار بر ویژگی های رشدی ریحان (Ocimum basilicum L.) بررسی شد. آزمایش به صورت فاکتوریل، در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار، در گلخانه دانشگاه رازی انجام گرفت. تیمارها شامل بیوچار کلزا در سه سطح (0، 1 و 3 درصد وزنی)، اسید سالیسیلک در سه سطح (0، 100 و 200 میکرومولار) و سرب در سه سطح (0، 100 و 200 میلی گرم بر کیلوگرم از نمک نیترات سرب) بودند. نتایج نشان داد که بیشترین ارتفاع بوته، قطرساقه، وزن تر و خشک اندام هوایی، سطح برگ، وزن تر و خشک ریشه و حجم ریشه در تیمار 200 میکرومولار اسید سالیسیلیک، سه درصد بیوچار و شاهد سرب دیده شد. همچنین، کاربرد همزمان اسید سالیسیلیک و بیوچار، غلظت سرب اندام هوایی در گیاه ریحان را کاهش داد، بطوری که کمترین غلظت سرب اندام هوایی (67/0 میلی گرم بر کیلوگرم) در تیمار 200 میکرومولار اسید سالیسیلیک، سه درصد بیوچار و شاهد سرب مشاهده شد. در مقابل، بیشترین مقدار پرولین بخش هوایی (4/44 میلی مول بر گرم) در تیمار شاهد اسید سالیسیلیک و بیوچار و سطح 200 میلی گرم بر کیلوگرم سرب به دست آمد. بطورکلی، کاربرد اسید سالیسیلیک و بیوچار توانست بطور قابل ملاحظه ای اثرات تنش سرب بر ویژگی های رشدی ریحان را کاهش دهد.کلید واژگان: گیاه دارویی, پرولین, عناصر سنگین, ویژگی های رشدیIn this research, the interaction of Pb stress, salicylic acid (SA) and biochar (BC) on growth parameters of basil crop (Ocimum basilicum L.) were investigated. This experiment was conducted as a factorial, based on a complete randomized design with three replications in greenhouse of Razi University. Treatments included canola biochar at three levels (0, 1 and 3% by weight), SA at three levels (0, 100 and 200 μM) and Pb at three levels (0, 100 and 200 mg/kg Pb(NO3)2). Results showed that the highest plant height, stem diameter, fresh and dry plant weight, leaf area, fresh and dry root weight, and root volume were observed in the treatment of 200 μM SA, 3% BC and Pb control. Also, the simultaneous application of SA and BC reduced Pb concentration in basil, so that the lowest one (0.67 mg/kg) was found in the treatment of 200 μM SA, 3% BC and Pb control. In contrast, the highest proline content (44.4 mmol/g) was obtained in 200 mg/kg of Pb and control of SA and BC. In general, the application of SA and BC could significantly reduce Pb-induced stress on growth characteristics in basil.Keywords: growth characteristics, Heavy metals, Medicinal Herb, proline
-
به منظور بررسی اثرات سالیسیلیک اسید و پلیمر سوپر جاذب بر عملکرد و اجزای عملکرد ماش تحت رژیم های مختلف رطوبتی، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار در گلخانه دانشگاه رازی اجرا گردید. تیمارها شامل تنش رطوبتی در سه سطح (رطوبت خاک معادل 30، 60 و 100 درصد ظرفیت زراعی)، سوپر جاذب در سه سطح (0، 0/3 و 0/5 درصد وزنی) و سالیسیلیک اسید در چهار سطح (0، 250، 500 و 750 میکرومولار) بودند. نتایج نشان داد که بیش ترین عملکرد دانه (20/7گرم در بوته)، عملکرد بیولوژیک (4/51 گرم در بوته) و تعداد دانه در بوته (1/79) در تیمار رطوبت کامل ظرفیت زراعی و کاربرد 0/3 درصد سوپر جاذب و 750 میکرومولار سالیسیلیک اسید و کم ترین مقادیر نیز (به ترتیب0/13 و 7/5 گرم در بوته و 2/16 دانه) در تیمار 30 درصد ظرفیت زراعی و بدون کاربرد سوپر جاذب و سالیسیلیک اسید حاصل گردید. بطورکلی، غلظت 500 میکرومولار سالیسیلیک اسید و 0/3 درصد سوپر جاذب، توانست اثر تنش شدید رطوبتی بر عملکرد و اجزای عملکرد ماش را کاهش دهد.
کلید واژگان: پارامترهای رشد, تنش خشکی, سالیسیلیک اسید, سوپر جاذب, ماشIn order to investigate the effects of salicylic acid and superabsorbent polymer on yield and yield components in mung bean under different water regimes, a factorial experiment was conducted in complete randomized design with three replications in greenhouse of Razi University. Treatments included drought stress at three levels (30, 60 and 100% of FC), superabsorbent at three levels (0, 0.3 and 0.5% by weight) and salicylic acid at four levels (0, 250, 500 and 750 μM). The results showed that the highest grain yield (20.7 g per plant), biological yield (51.4 g/plant) and number of seeds per plant (79.1) were observed in 100% FC and application of 0.3% superabsorbent and 750 μM salicylic acid and the lowest values (0.13 and 7.5 g per plant and 16.2 seeds per plant, respectively) were obtained in 30% FC and no superabsorbent and salicylic acid treatments. In general, the concentration of 500 μM salicylic acid and 0.3% by weight of superabsorbent could neutralize the effects of severe drought stress.
Keywords: Growth parameters, drought stress, salicylic acid, superabsorbent, mung bean -
سالیسیلیک اسید نقش حیاتی در افزایش مقاومت گیاهان در مقابل تنش قلیائیت دارد. در این تحقیق، اثرات متقابل تنش قلیائیت، سالیسیلیک اسید و نوع خاک بر پارامتر های رشدی گیاه ماش بررسی شد. آزمایش به صورت فاکتوریل، در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار، در گلخانه دانشگاه رازی اجرا گردید. تیمارها شامل تنش قلیائیت (نمک بیکربنات سدیم در سه سطح 0، 20 و 40 میلی مولار) ، سالیسیلیک اسید در چهار سطح (0، 250، 500 و 750 میکرومولار) و دو نوع خاک بود. نتایج نشان داد که اگرچه تنش قلیائیت بطور معنی داری ویژگی های رشدی از قبیل ارتفاع بوته، نسبت وزن خشک اندام هوایی به ریشه، تعداد گره فعال ریشه، سطح برگ و محتوای نسبی آب برگ را کاهش و مقدار پرولین را در سطح یک درصد افزایش داد، اما در مقابل، محلول پاشی سالیسیلیک اسید باعث تعدیل آن ها شد. همچنین، به دلیل اختلاف ویژگی ها، تفاوت معنی داری بین دو نوع خاک از نظر کاهش اثرات تنش وجود داشت. به طورکلی، غلظت 500 میکرومولار سالیسیلیک اسید، به عنوان غلظت بهینه، توانست اثر منفی تنش شدید قلیائیت را خنثی سازد.کلید واژگان: پارامترهای رشد, تنش قلیائیت, سالیسیلیک اسید, ماشSalicylic acid plays a vital role in increasing the resistance of plants to alkalinity stress. In this research, the interaction of alkalinity stress, salicylic acid and soil type on Mung bean growth parameters were investigated. This experiment was conducted as a factorial based on a complete randomized design with three replications in greenhouse of Razi University. Treatments included alkalinity stress (Sodium bicarbonate at three levels 0, 20 and 40 mM), salicylic acid at four levels (0, 250, 500 and 750 μM) and two soil types. The results showed that although alkalinity stress significantly reduced the growth parameters such as plant height, root/shoot ratio, number of active root nodes, leaf area and leaf relative water content and increased proline content of the plant at 1% level, but in contrast, salicylic acid spray mitigated them. Furthermore, there was a significant difference between the two soil types in terms of reducing the effects of stress. In general, the concentration of 500 mM salicylic acid, as an optimum concentration, could neutralize the effects of extreme tension in alkalinity.Keywords: Growth parameters, alkaline stress, salicylic acid, mung bean.?????????
-
کیفیت خاک، به صورت توانایی یک خاک در انجام وظایف آن، به عنوان بخشی اساسی از زیستگاه بشری، تعریف می شود. در این پژوهش، اثرات تغییر کاربری اراضی (تبدیل اراضی جنگلی به زمین های کشاورزی) بر کیفیت فیزیکی خاک، در منطقه گیلان غرب مورد مطالعه قرار گرفت. برای انجام این تحقیق، نمونه های خاک از لایه های سطحی و تحت الارضی دو نوع کاربری و از دو موقعیت قله و شانه شیب حوضه های میاندار و ویژنان برداشت شد. ویژگی های فیزیکی خاک، از قبیل بافت خاک و توزیع اندازه ذرات، هدایت هیدرولیکی اشباع خاک، جرم مخصوص ظاهری، میانگین وزنی قطر خاکدانه ها، ظرفیت نگهداری رطوبت و درصد کربن آلی خاک اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد که تغییر کاربری مناطق جنگلی به اراضی کشاورزی، موجب کاهش شدید درصد ماده آلی خاک (به میزان 52 درصد) و افزایش درصد سیلت، شن و جرم مخصوص ظاهری خاک می شود، همچنین جنگل تراشی موجب کاهش میانگین وزنی قطر خاکدانه ها (از 39/0 به 14/0 میلی متر در حوضه میاندار)، کاهش میزان رس، کاهش تخلخل و به دنبال آن کاهش ظرفیت نگهداری رطوبت و کاهش هدایت هیدرولیکی اشباع خاک (از 34/10 به 86/1 سانتی متر در ساعت) شده است. به طورکلی، نتایج ثابت می کند که تغییر کاربری اراضی جنگلی به کشاورزی، سبب کاهش شدید کیفیت فیزیکی خاک و قابلیت تولید آن می شود.کلید واژگان: کاربری اراضی, جنگل تراشی, کیفیت فیزیکی خاکThe soil quality is defined as the ability of soil to function as an essential part of the human habitat. In this study, the effects of land use change (conversion of forest lands into agricultural lands) on the soil physical quality were studied in the Gilan-e-Gharb region. For this study, soil samples were collected from surface and subsurface layers of both land uses, and the peak and shoulder slope positions, in Miandar and Vidjanan catchments. Soil physical properties such as soil texture and particle size distribution, soil hydraulic conductivity, bulk density, mean weight diameter of aggregates, water holding capacity, and the soil organic carbon content were measured. The results showed that land use change of the forest to agricultural lands resulted in a sharp decline in the soil organic matter (52%) and an increase in silt and sand percentage and soil bulk density. Also, deforestation decreased the mean weight diameter of aggregates (from 0.39 to 0.14 mm in Miandar) and clay percent. It caused a reduction in the total porosity followed by a decrease of soil water holding capacity, and a decrease in the saturated hydraulic conductivity (from 10.34 to 1.86 cm/h), as well. In general, the results proved that the land use change from forest to agriculture severely decreased soil physical quality and its productivity.Keywords: Land use, Deforestation, Soil physical quality
-
با توجه به اثرات فلزات سنگین بر سلامت انسان، حذف آنها از محیط زیست ضروری است. در این مطالعه، کارآیی چند جاذب در حذف سرب از محلول خاک ارزیابی شد. آزمایش به صورت فاکتوریل، در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل سه نوع جاذب (زئولیت، بیوچار آفتابگردان و کربن فعال)، چهار سطح غلظت سرب (0، 300، 600 و 900 میلی گرم بر لیتر نیترات سرب) و سه نمونه خاک مختلف بود. طبق نتایج، بهترین pH جذب سرب 5 و زمان تعادلی مناسب 24 ساعت بود. همچنین، با افزایش وزن جاذب، میزان حذف فلز سرب از محلول افزایش یافت. همین طور در بیشتر حالات، مدل لانگمویر داده ها را بهتر از مدل فروندلیچ توصیف کرد. از آنجا که غلظت کل سرب واجذب شده با زئولیت و بیوچار کمتر از کربن فعال بود، این موضوع نشان دهنده کارایی بالاتر این جاذب ها نسبت به کربن فعال است.کلید واژگان: بایوچار, کربن فعال, زئولایت, جذب سطحیDue to the effects of heavy metals on human health, removing them from the environment is essential. In this study, performance of several adsorbents in the removal of Pb from the soil solution was evaluated. A factorial experiment was conducted in a randomized design with three replications. Treatments included three types of adsorbents (zeolite, sunflower biochar and active carbon), four levels of Pb (0, 300, 600 and 900 mg/L of lead nitrate) and three different soil samples. According to the results, the best pH for absorbance of Pb was 5 and the proper balance time was 24 hours. Also, by increasing the adsorbent weight, the removal of Pb from the solution increased. In most cases Langmuir model described the data better than Freundlich. Since the total concentration of Pb desorption with zeolite and Biochar was less than active carbon, these adsorbents have higher efficiency than active carbon.Keywords: Biochar, Active carbon, Zeolite, Adsorption
-
تاثیر کاربرد فاضلاب خام شهری بر کیفیت فیزیکی خاک و عملکرد بیولوژیکی گندم (مطالعه موردی: منطقه هرسین)این پژوهش، با هدف بررسی کاربرد جندین دهه فاضلاب خام شهری بر کیفیت فیزیکی خاک و عملکرد بیولوژیکی گندم در منطقه هرسین اجراء گردید. در این راستا، مهمترین ویژگی های فیزیکی موثر بر کیفیت فیزیکی خاک، و نیز غلظت کل بعضی از عناصر سنگین نمونه های خاک ده نقطه مطالعاتی تحت آبیاری با آب چاه و فاضلاب مورد تجزیه آماری قرار گرفت. نتایج نشان داد که کاربرد فاضلاب با افزایش ماده آلی، موجب بهبود پایداری خاکدانه ها، کاهش چگالی ظاهری، و افزایش سایر ویژگی های فیزیکی خاک شامل: هدایت هیدرولیکی اشباع، درصد تخلخل و رطوبت اشباع گردید. غلظت کل روی و آهن در اراضی آبیاری شده با فاضلاب در مقایسه با اراضی تحت آبیاری با آب چاه، به طور معنی داری بیشتر بوده، در حالیکه غلظت کروم، سرب و نیکل دارای اختلاف معنی داری نبودند. بطورکلی، کاربرد فاضلاب در اراضی، بعضی از شاخص های کیفیت فیزیکی خاک را در منطقه مطالعاتی بهبود بخشیده است.کلید واژگان: آبهای نامتعارف, اراضی کشاورزی, فلزات سنگین, ویژگی های فیزیکی خاکThe present study was done to investigate a few decades application of raw municipal wastewater on soil physical quality and biological yield of wheat in Harsin. In this way, the main soil physical properties, which effect on soil physical quality, and total concentrations of some heavy metals in the soils of ten sites, that have been irrigated by wells water or wastewater, were statically analysed. The results showed that the use of wastewater, while added organic matter to the soil, improved aggregate stability, reduced soil bulk density, and increased other soil physical properties, including: saturated hydraulic conductivity, total porosity and saturation percentage. The total concentrations of Zn and Fe in the lands that had been irrigated by wastewater were significantly more than in the lands had been irrigated by wells water, while, concentrations of Cr, Pb and Ni were not significantly different. In general, application of wastewater improved the soil physical quality and meanwhile increased biological yield of wheat in the study area.Keywords: Agricultural lands, heavy metals, soil physical properties, uncommon waters
-
یکی از پارامترهای مهم در طراحی سیستم های زهکشی و تخمین جریان آب در خاک ، ضریب هدایت هیدرولیکی خاک می باشد. هر چند روش هایی برای اندازه گیری مستقیم این ویژگی پیشنهاد شده است ، لیکن این روش ها همچنان پرهزینه و زمان بر می باشند، توابع انتقالی ابزاری ارزشمند و یکی از روش های غیرمستقیم بوده که قادر است ویژگی های دیریافت خاک را از ویژگی های زودیافت آن برآورد نماید. هدف از انجام این پژوهش، اشتقاق بهترین تابع انتقالی برای پیش بینی مقادیر هدایت هیدرولیکی اشباع خاک از ویژگی های زودیافت خاک در منطقه آبادان است. پس از انجام مطالعات پایه زهکشی شامل لایه بندی (تعیین بافت، رنگ، مقاومت به حفاری، چسبندگی و شکل پذیری) و تعیین سطح ایستابی، هدایت هیدرولیکی اشباع خاک با روش چاهک ارنست اندازه گیری شد سپس با انجام مطالعات خاکشناسی در مقیاس نیمه تفصیلی دقیق خصوصیات مورفولوژیکی خاک مانند ساختمان تعیین گردید همچنین برخی از پارامترهای فیزیکی و شیمیایی خاک ها اندازه گیری شدند میانگین هندسی قطر ذرات خاک و انحراف معیار هندسی قطر آنها با استفاده از معادلات موجود محاسبه شدند. مقادیر هدایت هیدرولیکی اشباع با توجه به میانگین هندسی قطر ذرات، ساختمان خاک، تخلخل و عمق و از طریق رگرسیون خطی و غیرخطی چندگانه برآورد شد، از چهار تابع انتقالی بدست آمده نتایج نشان داد که دقت برآورد تابع انتقالی بدست آمده باR2=0.955 برای تخمین هدایت هیدرولیکی اشباع از این چهار پارامتر مناسب می باشد به گونه ای که می توان از آن در تخمین اولیه طراحی های پروژه های آبیاری، زهکشی و منابع آب استفاده نمود
کلید واژگان: بافت و ساختمان خاک, رگرسیون خطی و غیرخطی, عمق خاک و هدایت هیدرولیکی اشباعSoil hydraulic conductivity (K) is an important parameter in designing drainage systems and estimating water flow in soils, Although some methods are suggested for direct measurements of saturated hydraulic conductivity (Ks) but they are usually time consuming and costly. Pedotransfer functions (PTFs) is a valuable tool and indirect method to predict the Ks from the available soil data. The purpose of this research was to derive the best PTF that can predict saturated hydraulic conductivity values from the available parameters in Abadan. After basic studies drainage include logging (determination of texture, color, resistance to drilling, stickiness and plasticity) and determination of watertable, saturated hydraulic conductivity was measured on the soil columns using Ernest auger hole method then by exact semidetailed soil survey, morphological characteristics such as structure were specified as well, some physical and chemical properties of soil were measured, Geometric mean diameter (dg) and geometric standard deviation of soil particles (dg) were calculated by the exist equations. The multiple linear and nonlinear regression methods were used to develop the pedotransfer functions by using soil structure class, geometric mean diameter (dg), porosity and depth. From these four pedotransfer functions which were derived , the results indicated that accuracy of the derived PTF with R2=0.955 can predict the saturated hydraulic conductivity well from these four parameters and it can be used for primary estimation in order to design of irrigated poject.
Keywords: saturated hydraulic conductivity, depth, linear, nonlinear regression, soil texture, structure -
از آنجایی که گچ بر خصوصیات فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی خاک ها تاثیر می گذارد، بنابراین بررسی وجود گچ بر ویژگی-های خاک از جمله بافت حائز اهمیت است. هدف از این مطا لعه، مقایسه تعیین بافت خاک با روش های لمسی (صحرایی)، آبشویی، هیدرومتری و هس، در خاک های گچی اراضی دشت خداآفرین واقع در استان اردبیل با مساحت تقریبی 21000 هکتار بوده است. به این منظور نمونه برداری خاک از 20 خاکرخ در سه تکرار انجام و با آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کامل تصادفی اجرا شد. نتایج تحقیق نشان داد که اگرچه هر دو روش تعیین بافت (آبشویی و هس)، کلاس بافتی مشابه داشته اند، اما در روش لمسی وجود بلورهای درشت گچ (در اندازه های شن) ممکن است باعث تخمین بافت درشت تر شود. همینطور، در روش هیدرومتری، فلوکوله شدن ذرات ریز خاک منجر به ایجاد خطا در اندازه گیری بافت شد. در اندازه گیری به روش پیش تیمارBaCl2 موفقیت تخمین صحیح بافت خاک به میزان گچ و توزیع اندازه ذرات بلورهای گچ در آن بستگی دارد. در روش آبشویی کامل گچ نیز کلاس بافتی معمولا سنگین تر از دیگر روش ها بوده، بطوریکه جدول تجزیه واریانس نشان داد اثر آبشویی و اثر پوشش ذرات با کلرور باریم بر مقدار ذرات خاک در سطح یک درصد معنی دار بوده است. بنابراین، حذف گچ در اندازه-گیری دقیق بافت خاک صحیح نمی باشد، چون کانی گچ جزء عمده ای از مواد جامد خاک را تشکیل می دهد و حذف آن از خاک های گچی توجیه و اساس علمی نخواهد داشت.کلید واژگان: خاک های گچی, آبشویی, هس, هیدرومتری, درصد ذرات خاکSince gypsum affects on the soil physical¡ chemical and biological properties¡ so the presence of gypsum on soil behavior¡ including soil texture¡ is important. The aim of this study was to compare methods of soil texture determination; touching (field)¡ leaching¡ Hydromer and Hess¡ in the soils of Khoda afarin plain¡ Ardebil province¡ with an area about 21000 ha. For this purpose¡ soil samples collected from 20 soil profiles¡ with three replications and a factorial experiment was conducted in a completely randomized design. The results showed that although the two methods of soil texture determination (leaching and Hess) had similar soil texture classes¡ but in the touching method¡ because large crystals of gypsum (sand sizes)¡ soil texture may be estimated more coarse. Also¡ Hydromer method resulted an error in measuring of soil texture¡ because the flocculation of fine particles. In the measuring by pre-treatment of BaCl2¡ the success of accurate estimation of soil texture depends on gypsum percent and particle size distribution of gypsum crystals. In the gypsum complete leaching method¡ soil texture class was usually heavier than other methods¡ so that¡ the variance analysis table showed that the effects of leaching and particles BaCl2 coating¡ on the soil particles percentage has been significant at 1% level. So¡ removing of gypsum in the precise measurement of soil texture is not correct¡ because gypsum constitute a major component of the solid material and remove it from the gypsic soils does not have a scientific justification and basis.Keywords: Gypsic soils, leaching, Hess, Hydromer, soil particles percentage
-
شوری و قلیایی بودن خاک از مهمترین مشکلات کشاورزی در مناطق خشک و نیمه خشک دنیا از جمله ایران می باشند. در این مطالعه اثر اسید سالیسیلیک در گیاه فلفل شیرین تحت تنش شوری و قلیائیت مورد مطالعه قرار گرفته است. تیمار های آزمایش شامل غلظت های صفر و 150 میلی مولار تنش شوری، 0، 50 و 100 میلی مولار تنش قلیا و 0، 75/0 و 5/1 میلی مولار اسید سالیسیلیک بودند. نتایج نشان داد که شوری و قلیایی بودن خاک دارای آثار منفی بر رشد و عملکرد گیاه فلفل می باشند. کاهش رشد و عملکرد در شرایط تنش شوری نسبت به تنش قلیا بیشتر مشاهده شد و بیشترین کاهش در موقع وجود همزمان شوری و قلیا رخ داد. کاربرد اسید سالیسیلیک سبب کاهش آثار سوء تنش بر گیاه شد. به طوری که استفاده از این ماده هم در شرایط شوری و هم در شرایط قلیا سبب افزایش معنی دار عملکرد، پارامتر های رشدی و کلروفیل گردید. در بیشتر صفات مورد ارزیابی، غلظت 75/0 میلی مولار موثرتر از غلظت 5/1 میلی مولار بود. به طور کلی نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که تنش شوری و قلیا دارای آثار منفی بر رشد و عملکرد در گیاه فلفل می باشند که این آثار منفی می تواند به وسیله کاربرد اسید سالیسیلیک کاهش یابد.کلید واژگان: pHبالا, رشد, عملکرد, کلروفیل, نمکSalinization and alkalization of soils are an agricultural problems in arid and semiarid regions of the world such as Iran. In this experiment the effects of salicylic acid (SA) on resistance of pepper under salt and alkali stresses was investigated. Experimental treatments include 0 and 150 mM of NaCl stress, 0, 50 and 100 mM of Na2Co3/NaHCo3 and 0. 0.75 and 1.5 mM SA. Results showed that salt and alkali stresses imposed negative effects on plant growth and productivity. Reduction in growth and yield in salinity condition was higher than alkaline condition and maximum reduction occurred in mixed stresses. Application of SA in both conditions significantly increased yield, plant growth parameters and chlorophyll content. For most traits, 0.75 mM of SA was more effective than 1.5mM concentration. In general, Salinity and alkalinity have negative effects on growth and yield of pepper plant and these negative effects can be reduced by application of SA.Keywords: Chlorophyll content, growth, High pH, Salinity, Yield
-
در این مطالعه اثر 5-آمینولوولونیک اسید (ALA)، پیش ماده کلیدی در بیوسنتز پورفیرین ها و تنظیم کننده جدید رشد گیاهی، بر برخی پاسخ های فیزیولوژیکی گیاه گشنیز تحت تنش خشکی مورد مطالعه قرار گرفت. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با دو فاکتور تنش خشکی در سه سطح (آبیاری در حد 100، 60 و 30 درصد ظرفیت مزرعه) و ALAدر چهار سطح (0، 25/0، 5/0 و 1 میلی مولار) در گلخانه دانشکده کشاورزی دانشگاه ایلام در سال 1389 اجرا گردید. نتایج حاصل از تجزیه آماری داده ها نشان داد تنش خشکی و کاربرد ALAاثر معنی داری بر پارامتر های فیزیولوژیکی گیاه شامل محتوای نسبی آب برگ، بازده مصرف آب، میزان پرولین، کلروفیل و محتوای مالون دی آلدهید دارد. در شرایط تنش خشکی میزان کلروفیل و محتوای نسبی آب کاهش یافت اما محتوای مالون دی آلدهید، بازده مصرف آب و پرولین افزایش پیدا کرد. کاربردALA به طور معنی داری سبب افزایش محتوای نسبی آب، بازده مصرف آب، محتوای پرولین و کلروفیل و همچنین کاهش تجمع مالون دی آلدهید گردید. در این تحقیق تیمار ALAبا افزایش کلروفیل و تجمع پرولین و با کاهش تجمع مالون دی آلدهید سبب کاهش آثار سوء تنش بر گیاه گشنیز شد.
کلید واژگان: گشنیز, بازده مصرف آب, کلروفیل, محتوای نسبی آب, پرولین, مالون دی آلدئیدIn this study, the effect of 5-Aminolevolinic acid (ALA), a key precursor in the biosynthesis of porphyrin and the new plant growth regulator, was studied on some physiological responses of coriander plant under drought stress. The layout was a factorial experiment in randomized complete block design (RCBD) with three levels of drought stress (irrigation within 100%, 60% and 30% field capacity) and four concentrations of ALA (0, 0.25, 0.5 and 1mM) as factors. The experiment was conducted in the greenhouse of agricultural faculty of Ilam University in 2010. Statistical analysis showed the significant effects of the drought and ALA on plant physiological parameters including leaf relative water content (RWC), water use efficiency (WUE), praline, malondialdehyde (MDA) and chlorophyll content. In drought conditions, chlorophyll content and RWC were reduced but MDA accumulation, praline content and WUE increased. ALA application significantly caused increasing of RWC, WUE, chlorophyll content and proline accumulation and decreasing of MDA content in plant. In this study, ALA treatment with increasing of praline and chlorophyll content and reducing of MDA accumulation decreased the adverse effects of drought stress on the coriander plant.Keywords: Proline, Relative water content, Water use efficiency, Chlorophyll, Malondialdehyde -
خشکی یکی از مهم ترین مشکلات تولید گیاهان در مناطق خشک و نیمه خشک جهان از جمله ایران می باشد. در این مطالعه اثر 5- آمینولوولونیک اسید (ALA)، به عنوان یک تنظیم کننده جدید رشد گیاهی، بر گیاه گشنیز تحت تنش خشکی مورد مطالعه قرار گرفت. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با دو فاکتور اصلی تنش خشکی در 3 سطح (شامل رطوبت خاک در حد ظرفیت زراعی، رطوبت خاک در حد 60 درصد ظرفیت زراعی و رطوبت خاک در حد 30 درصد ظرفیت زراعی) و ALA در 4 سطح (شامل 0، 25/0، 5/0 و 1 میلی مولار) در 4 تکرار در گلخانه دانشکده کشاورزی دانشگاه ایلام اجرا شد. نتایج حاصل نشان داد تنش خشکی و کاربرد ALA اثر معنی داری بر پارامتر های رشدی، شاخص کلروفیل و فعالیت آنتی اکسیدانی گیاه دارد. تنش خشکی سبب ایجاد آثار منفی بر رشد و عملکرد گیاه شد. در شرایط تنش خشکی ارتفاع گیاه، سطح برگ، وزن خشک و تر برگ، وزن تر و خشک گیاه و شاخص کلروفیل کاهش و فعالیت آنتی اکسیدانی افزایش یافت. کاربردALA به طور معنی داری سبب افزایش ارتفاع گیاه، سطح برگ، وزن خشک و تر برگ و گیاه، شاخص کلروفیل و فعالیت آنتی اکسیدانی گیاه گردید. تیمار ALA با افزایش کلروفیل و فعالیت آنتی اکسیدانی گیاه سبب کاهش آثار سوء تنش بر گیاه گشنیز شد. نتایج این تحقیق نشان دادکه ALA در غلظت های پایین خاصیت تنظیم کنندگی رشد گیاهی داشته و ممکن است سبب افزایش تولید محصولات کشاورزی در شرایط خشکی شود.
کلید واژگان: گیاهان دارویی, رشد, خشکی, فعالیت آنتی اکسیدانیDrought stress is a major constraint for crop production in arid and semiarid regions, such as Iran. In this study the effect of 5-aminolevolinic acid (ALA), the new plant growth regulator, on Coriander (Corianderum sativum L.) plants under drought stress was studied. The layout was factorial experiment in randomized complete block design (RCBD) with 3 levels of drought stress including stress-free conditions (irrigation within the field capacity), mild stress (humidity of soil about 60% of field capacity) and severe stress (humidity of soil about 30% of field capacity) and 4 concentrations of ALA (including 0 (as a control), 0.25, 0.5 and 1 mM) as main factors and 4 replication. The experiment was conducted in the greenhouse of agricultural faculty of Ilam University. Statistical analysis showed significant effects of the drought and ALA on plant growth parameters, chlorophyll index and antioxidant activity. Result showed that drought stress imposed negative effects on plant growth and productivity. In drought conditions, plant height, leaf area, plant and leaf dry and fresh weight and chlorophyll index reduced but antioxidant activity increased. ALA application significantly caused increasing of plant height, leaf area, plant and leaf dry and fresh weight, chlorophyll index and antioxidant activity. ALA treatment with increasing of chlorophyll and antioxidant activity decreased adverse effects of drought stress on coriander plants. These results suggest that ALA has plant growth regulating properties at low concentrations and may enhance agriculture productivity under drought condition.Keywords: Medicinal plants, Drought, Chlorophyll, Antioxidant activity. -
مسایل کاربرد آبهای شور در توسعه کشاورزی ایراندر قرن حاضر افزایش روزافزون جمعیت موجب گسترش کشاورزی به مناطق خشک و نیمه خشک شده و خاک های این نواحی به علت دارا بودن قابلیت در خور توجه برای تولید محصول، در صورت تامین آب تنها امید توسعه کشاورزی در دنیا به حساب می آیند. با توجه به این که یکی از عوامل اصلی محدود کننده کشاورزی در کشورمان آب است. از سوی دیگر با افزایش جمعیت و گسترش صنعت روز به روز از سهم آب کشاورزی و به خصوص آب های با کیفیت مناسب کاسته می شود، این استفاده و کاربرد آب های شور و نیمه شور در کشاورزی اهمیت بیشتری پیدا می کند...
- این فهرست شامل مطالبی از ایشان است که در سایت مگیران نمایه شده و توسط نویسنده تایید شدهاست.
- مگیران تنها مقالات مجلات ایرانی عضو خود را نمایه میکند. بدیهی است مقالات منتشر شده نگارنده/پژوهشگر در مجلات خارجی، همایشها و مجلاتی که با مگیران همکاری ندارند در این فهرست نیامدهاست.
- اسامی نویسندگان همکار در صورت عضویت در مگیران و تایید مقالات نمایش داده می شود.