پیام سرابی
-
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی دارودرمانی و درمان ترکیبی cbt با دارودرمانی بر زودانزالی و زمان نهفتگی انزال درون واژینال در مبتلایان اختلال زودانزالی اولیه بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری شش و دوازده ماهه بود. جامعه آماری را تمامی افراد متاهل که برای درمان زودانزالی اولیه به کلینیک های روان شناسی و مشاوره شهر کرمانشاه در سال 1400 مراجعه کرده بودند، تشکیل دادند. نمونه پژوهش شامل 60 مرد بود که به روش هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در سه گروه آزمایش و یک گروه در انتظار درمان (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه ابزار تشخیصی زودانزالی (PEDT، سیموندز و همکاران، 2007) و زمان سنج جمع آوری شدند. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس آمیخته با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها نشان داد، به ترتیب، میانگین نمرات PE و IELT، در گروه دارودرمانی در مرحله پس آزمون و پیگیری شش ماهه کاهش بیشتر و افزایش بیشتری نسبت به گروه CBT با دارودرمانی داشته است؛ اما در مرحله پیگیری دوازده ماهه، به ترتیب، کاهش نمرات میانگین PE و افزایش نمرات میانگین IELT، در گروه CBT با دارودرمانی نسبت به دارودرمانی بیشتر بود. هم چنین اثر درمانی در گروه دارودرمانی تا زمان پیگیری شش ماهه حفظ شد (01/0>P)، اما اثر درمانی در گروه CBT با دارودرمانی تا زمان پیگیری دوازده ماهه پایدار باقی ماند (01/0>P). از یافته های پژوهش حاضر می توان در راستای مداخلات بالینی و درمانی برای بهبود و درمان PE و IELT استفاده کرد.
کلید واژگان: رفتار درمانی شناختی, دارودرمانی, زودانزالی اولیهThe present study aimed to compare the effectiveness of drug therapy and combined Cognitive-Behavioral Therapy (CBT) with drug therapy on premature ejaculation and intravaginal ejaculation latency in patients with primary premature ejaculation disorder. The research utilized a semi-experimental design with a pre-test-post-test and a control group, incorporating a follow-up period of six and twelve months. The statistical population comprised all married individuals referred to psychological and counseling clinics in Kermanshah in 2021 for primary premature ejaculation treatment. The research sample consisted of 60 men selected purposively and randomly assigned to three experimental groups, along with one group waiting for treatment (15 people in each group). Data were collected using the Premature Ejaculation Diagnostic Instrument Questionnaire (PEDT, Simmonds et al., 2007) and a chronometer. Mixed variance analysis with repeated measures was employed for data analysis. The findings revealed that, respectively, the average scores of premature ejaculation (PE) and intravaginal ejaculation latency (IELT) in the drug therapy group at the post-test and six-month follow-up stage exhibited more significant decreases and increases compared to the CBT group with drug therapy. However, in the 12-month follow-up phase, the decrease in the mean scores of PE and the increase in the mean scores of IELT were higher in the CBT group with pharmacotherapy compared to pharmacotherapy alone. Additionally, the therapeutic effect remained in the drug therapy group until the six-month follow-up period (P<0.01). In contrast, the therapeutic effect in the CBT group with drug therapy remained stable until the twelve-month follow-up (P<0.01). The findings of this research can be applied in clinical and therapeutic interventions to improve and treat premature ejaculation and intravaginal ejaculation latency.
Keywords: Cognitive Behavioral Therapy, CBT, Drug Therapy, Primary Premature Ejaculation -
هدف از پژوهش حاضر، در راستای واکاوی علل زمینه ساز و پیامدهای روابط فرازناشویی (خیانت زناشویی) از دیدگاه جوانان متاهل شهر کرمانشاه بود. روش پژوهش از رویکرد روش شناختی کیفی، با استفاده از روش نظریه زمینه ای انجام شد. جامعه آماری تمامی جوانان متاهل درگیر روابط فرازناشویی شهر کرمانشاه در سال 1398 بود. براساس روش نمونه گیری نظری، 22 نفر (11 مرد و 11 زن)، با استفاده از تکنیک مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته در پژوهش شرکت نمودند. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که دو مقوله هسته ای در حوزه های مسایل فردی و میان فردی، و مسایل جامعه، به عنوان عوامل زمینه ساز به دست آمد. در حوزه مسایل فردی و میان فردی؛ فردگرایی، مسایل گذشته، ضعف اخلاقی و دینی، عدم رفع نیاز جنسی، عدم رفع نیازهای عاطفی و روانی، خشونت کلامی، جسمی و جنسی، و نبود نظارت بر زندگی تاثیرگذار بوده است. در حوزه مسایل جامعه؛ مسایل محیطی، اجتماعی و سیاسی، فقر و مشکلات اقتصادی، اعتیاد، و جنگ رسانه ای اثرگذار بود. در مجموع، یافته های این مطالعه نشان داد که برآورده نشدن نیازهای جنسی و عاطفی، فقر و مشکلات اقتصادی، به همراه اعتیاد از اصلی ترین علل خیانت از دیدگاه زنان و مردان به شمار می رفت. از پیامدهای روابط فرازناشویی می توان به مشکلات بین فردی بین زوج ها، کاهش عمکرد شخصی، انزوای اجنماعی، اختلال استرس پس از سانحه، افسردگی، اضطراب، خودکشی و قتل اشاره کرد. پژوهشگران و سیاست گذاران حوزه ازدواج و خانواده می توانند از طریق رفع علل گرایش زوج ها به روابط فرازناشویی و تقویت عوامل بازدارنده و محیط کارکردی شان، احتمال گرایش به روابط فرازناشویی کاهش داده و زمینه ثبات سیستم زوجی و نهاد خانواده را فراهم کنند.
کلید واژگان: روابط فرازناشویی, خیانت زناشویی, ازدواج, جوانان, نظریه ی زمینه ایThe purpose of the present study, in order to analyze the causes of the context and the consequences of extramarital relationships (marital infidelity) from the perspective of married youth in Kermanshah. The research method was a qualitative methodological approach using the grounded theory method. The Statistical Society of all married youth was involved in Kermanshah's transcendental relations in 2019. Based on the theoretical sampling method, 22 people (11 men and 11 women) participated in the study using in-depth and semi-structured interview techniques. The results showed that two nuclear categories in the areas of individual and interpersonal issues, and community issues, were obtained as underlying factors. In the field of individual and interpersonal issues; Individualism, past issues, moral and religious weakness, failure to meet sexual needs, failure to meet emotional and psychological needs, verbal, physical, and sexual violence, and lack of control over life have all been influential. In the field of community issues; Environmental, social and political issues, poverty and economic problems, addiction, and media war were influential. Overall, the findings of this study showed that sexual and emotional needs, poverty, and economic problems, along with addiction were the main causes of infidelity from the perspective of both men and women. The consequences of extramarital relationships include interpersonal problems between couples, reduction in personal acts, granted isolation, post-traumatic stress disorder, depression, anxiety, suicide, and murder. Researchers and policymakers in the field of marriage and family can reduce the likelihood of inclination to extramarital relationships by eliminating the causes of couples' tendency to extramarital relationships and strengthening their deterrents and functional environment, and providing the basis for the stability of the coupled system and family.
Keywords: Extramarital relationships, Marital infidelity, Marriage, Youth, grounded theory -
هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی زوج درمانگری رفتاری یکپارچه نگر بر خودکارآمدی جنسی و خودپنداره جنسی در افراد مبتلابه زودانزالی اکتسابی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی افراد متاهل 25 تا 45 ساله که برای درمان زودانزالی به کلینیک های روان شناسی و مشاوره شهر کرمانشاه در سال 99 مراجعه کرده بودند را تشکیل می داد. نمونه پژوهش شامل 30 مرد که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و در انتظار درمان (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. داده ها در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با استفاده از پرسشنامه های خودکارآمدی جنسی (SSES) (وزیری و لطفی کاشانی، 1392)، خودپنداره جنسی (MSSCQ) (اسنل، فیشر و والترز، 1995)، ابزار تشخیصی زودانزالی (PEDT) (سیموندز و همکاران، 2007) و زمان سنج جمع آوری شدند. زوج درمانگری رفتاری یکپارچه نگر برای گروه آزمایش در 9 جلسه اجرا شد، اما برای گروه درانتظار درمان هیچ گونه مداخله درمانی به کار گرفته نشد. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شد. نتایج نشان داد زوج درمانگری رفتاری یکپارچه نگر بر خودکارآمدی جنسی، خودپنداره جنسی، زودانزالی و زمان نهفتگی انزال درون واژنی (IELT) موثر بود (001/0>P)؛ و نمرات متغیرهای وابسته در مرحله پس آزمون و پیگیری در مقایسه با گروه درانتظار درمان افزایش و نمره زودانزالی کاهش یافته بود (001/0>P)، همچنین اثر درمانی تا زمان پیگیری حفظ شد. از یافته های پژوهش حاضر می توان در راستای مداخلات بالینی و درمانی برای ارتقای خودکارآمدی جنسی و خودپنداره جنسی و در نتیجه، بهبود زمان نهفتگی انزال درون واژنی (IELT) و زودانزالی مردان استفاده کرد.
کلید واژگان: زوج درمانگری رفتاری یکپارچه نگر, خودکارآمدی جنسی, خودپنداره جنسی, زودانزالی اکتسابیDetermining the effectiveness of couple's integrated behavioral therapy on sexual self-efficacy and sexual self-concept was acquired in individuals with acquired premature ejaculation. The research method was quasi-experimental with pretest, posttest, and follow-up with the control group. The statistical population included all married people aged 25 to 45 years who had been referred to psychology and counseling clinics in Kermanshah in 2020 for premature ejaculation. The sample consisted of 30 men who were selected by the available sampling method and randomly assigned to two experimental and waiting groups (15 people in each group). Data in three stages of pre-test, post-test, and follow-up using sexual self-efficacy questionnaires (SSES) (Vaziri & Lotfi Kashani, 2013), sexual self-concept (MSSCQ) (Snell, Fisher & Walters, 1995), premature ejaculatory diagnostic tools (PEDT) (Simmonds et al., 2007) and time Gauges were collected. Integrative behavioral couple therapy was performed for the experimental group in 9 sessions, but no therapeutic intervention was used for the control group. Analysis of variance with repeated measures and Bephroni post hoc test were used to analyze the data. Coupling integrated behavioral therapy was effective on sexual self-efficacy, sexual self-concept, premature ejaculation, and latency of intravaginal ejaculation (IELT) (P<0.001); And the scores of dependent variables in the post-test and follow-up stages increased compared to the waiting groups and the score of premature ejaculation decreased (P<0.001), also the therapeutic effect was maintained until follow-up. The findings of the present study can be used for clinical and therapeutic interventions to promote sexual self-efficacy and sexual self-concept and, as a result, improve the latency of intravaginal ejaculation (IELT) and premature ejaculation in men.
Keywords: Integrative behavioral couple therapy, Sexual self-efficacy, Sexual self-concept, Acquired premature ejaculation -
اختلالات اضطرابی از شایع ترین طبقات اختلالات روان پزشکی در سراسر جهان است. مدل های مختلفی در زمینه شکل گیری و تداوم این اختلال وجود دارد که نشانگر اهمیت این اختلال در بین بسیاری از اختلال های هیجانی در دهه های اخیر بوده است؛ از جمله مواردی که اختلال اضطراب فراگیر می تواند بر آن تاثیر زیادی داشته باشد، عملکرد شناختی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آرام سازی روانی - حرکتی به شیوه ی سیلوا بر عملکردهای شناختی افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی افراد مراجعه کننده به مراکز مشاوره و روان درمانی شهر تهران در شش ماهه اول سال 1397 تشکیل دادند. پس از ارزیابی اولیه با استفاده از مقیاس اختلال اضطراب فراگیر، 30 نفر از آن ها به روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15نفر) و کنترل (15نفر)، گمارده شدند. گروه درمانی آرام سازی روانی- حرکتی به شیوه ی سیلوا در 8 جلسه 90 دقیقه ای (در هر هفته دو جلسه) بر روی گروه آزمایش اجرا شد؛ گروه کنترل به مدت یک ماه در لیست انتظار قرار گرفت. به منظور جمع آوری اطلاعات از مقیاس اختلال اضطراب فراگیر (اسپیتز و همکاران، 2006) و آزمون کارت های ویسکانسین (گرانت و برگ، 1984) در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون، استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که پس از کنترل اثر پیش آزمون، بین میانگین نمرات مولفه های عملکرد شناختی شامل: موفقیت و درجاماندگی، در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنی داری وجود دارد (005/0>P). در مجموع، با توجه به نتایج پژوهش می توان گفت که مداخله آرام سازی روانی - حرکتی به شیوه ی سیلوا بر اصلاح عملکردهای شناختی افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر تاثیر دارد.
کلید واژگان: آرام سازی روانی حرکتی, اضطراب فراگیر, عملکردهای شناختیAnxiety disorders are one of the most common classes of psychiatric disorders worldwide. There are various models for the formation and persistence of this disorder that indicate the importance of this disorder among many emotional disorders in recent decades; Cognitive function is one of the cases in which generalized anxiety disorder can greatly affect. The effectiveness of silva-style psychomotor relaxation on cognitive functions in people with a generalized anxiety disorder. The research method was quasi-experimental with a pre-test post-test design and a control group. The statistical population of the study consisted of all individuals referring to counseling and psychotherapy centers in Tehran in the first six months of 2017. After initial evaluation using the Pervasive Anxiety Disorder Scale, 30 of them were selected by purposive sampling method and randomly assigned to experimental (n= 15) and control (n= 15) groups. Silva-style psycho-relaxation group therapy was performed on the experimental group in 8 sessions of 90 minutes (two sessions per week); The control group was placed on a waiting list for one month. In order to collect information, the Pervasive Anxiety Disorder Scale (Spitz, et al., 2006) and the Wisconsin Card Test (Grant & Berg, 1984) were used in two stages: pre-test and post-test. Analysis of covariance was used to analyze the data. Findings showed that after controlling the effect of the pretest, there was a significant difference between the mean scores of cognitive function components including success and achievement in the experimental and control groups (P<0.005). In general, according to the results of the study, it can be said that the silva-style psychosomatic intervention has an effect on improving the cognitive functions of people with a generalized anxiety disorder.
Keywords: Psychomotor relaxation, Anxiety disorder, cognitive functions -
نشریه روان سنجی، پیاپی 33 (تابستان 1399)، صص 121 -143
پژوهش حاضر در راستای ارزیابی مشخصات روان سنجی آزمون بالینی چندمحوری میلون - 3 بود. روش این پژوهش از نوع زمینه یابی می باشد. آزمودنی های پژوهش 510 نفر (160 نفر بالینی و 350 نفر غیربالینی) بودند که آزمودنی های بالینی به روش نمونه گیری هدفمند و آزمودنی های غیربالینی از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از آزمون بالینی چندمحوری میلون - 3 (MCMI-III)، پرسشنامه شخصیت (SCID-II) و ویژگی های دموگرافیک استفاده شد. برای تعیین پایایی، از دو روش آلفای کرونباخ و کودر - ریچاردسون (KR-20) و برای محاسبه روایی، از روش های روایی ملاک هم زمان و روایی تشخیصی به کار گرفته شد. در تحلیل داده ها از آزمون های آماری ضریب همبستگی، کای دو (X2) و ضریب کاپا مورد استفاده قرار گرفت.آنالیز آماری داده ها نشان داد که پایایی MCMI-III به روش آلفای کرونباخ (0/94 - 0/55) و پایایی به روش کودر - ریچاردسون، 0/94 می باشد. روایی هم زمان MCMI-III با پرسشنامه شخصیت (SCID-II) (0/49 - 0/13) به دست آمد. میزان توافق MCMI-III با پرسشنامه شخصیت (SCID-II) در تشخیص اختلالات شخصیت، به ترتیب بیشترین و کمترین میزان توافق در گروه بالینی مربوط به اختلال شخصیت مرزی با 0/66 و اختلال شخصیت وابسته با 0/004 می باشد؛ همچنین به ترتیب بیشترین و کمترین میزان توافق در گروه غیربالینی مربوط به اختلال شخصیت اجتنابی با 0/46 و اختلال شخصیت وابسته با 0/006 برآورد شد. نتایج به دست آمده از خصیصه های عامل برای مقیاس های شخصیت MCMI-III، شامل توان پیش بینی مثبت (PPP) در دامنه 0/95 تا 0/15 توان پیش بینی منفی (NPP) از 0/94 تا 0/35 و همچنین توان تشخیص کل در دامنه 0/99 تا 0/41 قرار گرفت.با عنایت به یافته های پژوهش حاضر، می توان اذعان داشت که MCMI-III از منظر مشخصات روان سنجی، به طورکلی می تواند ابزاری معتبر و پایا در ارزیابی و کارایی تشخیصی اختلالات شخصیت به حساب آید.
کلید واژگان: مشخصات روان سنجی, آزمون بالینی چندمحوری میلون - 3, پرسشنامه شخصیت (SCID-II), اختلالات شخصیت -
هدف
هدف از پژوهش حاضر، بررسی همه گیرشناسی اختلالات روان پزشکی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی کرمانشاه بود.
روشروش پژوهش، توصیفی - زمینه یابی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویانی که در سال تحصیلی 97-1396 در دانشگاه آزاد اسلامی شهر کرمانشاه مشغول به تحصیل بوده اند را تشکیل می داد. تعداد حجم نمونه شامل 597 نفر بود، که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شده بودند. همه آزمودنی ها با پرسشنامه بالینی چندمحوری میلون - 3 (MCMI-III) مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از روش آماری مجذور کای (X2) به کار برده شد.
یافته هانتایج این بررسی نشان داد، شیوع انواع اختلالات روان پزشکی در جمعیت دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی شهر کرمانشاه 16/31 درصد می باشد، که این میزان شیوع در زنان 20/36 درصد و در مردان 73/26 بوده است. اختلالات اضطراب، شخصیت مرزی، وابستگی به دارو و شخصیت ضداجتماعی به ترتیب با 86/3، 85/2، 85/2 و 18/2 درصد، شایع ترین اختلالات روان پزشکی در جمعیت دانشجویی بودند. در مجموع 24/14 درصد افراد حداقل از یک اختلال روان پزشکی رنج می برده اند؛ همچنین در زمینه بررسی متغیرهای دموگرافیک، بالاترین شیوع مربوط به گروه سنی 28 سال به بالا با 32/17 درصد، و افراد مجرد با 44/10 درصد بود. بررسی ارتباط شیوع اختلالات روان پزشکی و جنسیت افراد نشان داد که بین جنسیت و ابتلا به اختلالات شخصیت مرزی، اضطراب، افسردگی دایم، استرس پس ازضربه و افسردگی اساسی ارتباط معنی داری وجود دارد (05/0>p)؛ اما بین جنسیت و ابتلا به دیگر اختلالات، اختلاف معنی داری وجود نداشت (05/0<p).
نتیجه گیرییافته های این پژوهش نشان می دهد که حداقل 30 درصد جمعیت دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی شهر کرمانشاه، نیازمند خدمات بهداشت روان هستند؛ بنابراین لازم است تحقیقات بیشتر در رابطه با سبب شناسی و رفع آن، زمینه بهداشت روانی در خانواده از طریق آموزش عمومی و تخصصی در کلینیک های سرپایی، مراکز مشاوره دانشگاه ها، رسانه های گروهی، و مدارس فراهم گردد.
کلید واژگان: همه گیرشناسی, اختلال های روان پزشکی, دانشجویانAimThe purpose of this study was to investigate the epidemiology of psychiatric disorders in students of Islamic Azad University of Kermanshah.
MethodThe research method was descriptive-survey. The statistical population consisted of all students who were studying in Islamic Azad University of Kermanshah in the academic year 2017-2018. The sample size consisted of 597 individuals who were selected by stratified random sampling. All subjects were assessed using the Millon Clinical Multiaxial Inventory - 3 (MCMI-III). Data were analyzed using Chi-square (X2).
ResultsThe results of this study showed that the prevalence of psychiatric disorders in the student population of Kermanshah Islamic Azad University was 31.16%, of which the prevalence was 36.20% in Women and 26.73% in men. Anxiety disorders, borderline personality, drug dependence and antisocial personality were 3.86, 2.85, 2.85, and 2.18% respectively, the most common psychiatric disorders in the student population. In general, 14.24% of people suffered from at least one psychiatric disorder; Also in the study of demographic variables, the highest prevalence was in the age group of 28 years and above with 17.32%, and single subjects with 10.44%. The relationship between the prevalence of psychiatric disorders and the gender of individuals showed a significant relationship between gender and borderline personality disorders, anxiety, Major depressive, post-traumatic stress and major depression (p <0.05); but between sex and infection There were no significant differences in other abnormalities (p <0.05).
ConclusionThe findings of this study indicate that at least 30% of the student population of the Islamic Azad University of Kermanshah need mental health services; Therefore, further research on etiology and its remediation needs to be provided in the field of family mental health through public and specialized education in outpatient clinics, university counseling centers, group media, and schools
Keywords: Epidemiology, Psychiatric Disorders, Students -
هدفهدف از پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی روان درمانگری شناختی رفتاری جنسی برعملکرد جنسی، باورهای ناکارآمد، دانش و اعتماد به نفس جنسی زنان مبتلا به اختلالات جنسی بود.روشروش پژوهش، نیمه آزمایشی و از طرح پیش آزمون - پس آزمون، پیگیری همراه با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری شامل تمامی زنان 25 تا 45 ساله متاهل شهرستان سنقر که برای مشکلات جنسی به کلنیک روانشناسی و مشاوره آویستا در نیمه اول سال 96 مراجعه کرده بودند را تشکیل می داد. نمونه پژوهش شامل 30 زن بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. ابتدا همه آزمودنی ها به پرسشنامه های عملکرد جنسی، باورهای ناکارآمد، دانش و اعتماد به نفس جنسی پاسخ دادند و سپس روان درمانگری شناختی رفتاری جنسی برای گروه آزمایش در 12 جلسه اجرا شد، اما برای گروه کنترل هیچ گونه مداخله درمانی به کار گرفته نشد.یافته هابرای تحلیل داده ها از روش های آماری توصیفی و تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. درمان شناختی رفتاری جنسی بر عملکرد جنسی، باورهای ناکارآمد، دانش و اعتماد به نفس جنسی زنان موثر بود (001/0>P).نتیجه گیریدرمان شناختی رفتاری جنسی، اثربخشی ملاحظه پذیری داشت و این روش درمانی می تواند به عنوان یک روش مداخله ای مفید برای بهبود عملکرد جنسی، باورهای ناکارآمد، دانش و اعتماد به نفس جنسی زنان مبتلا به اختلالات جنسی به کار رود.کلید واژگان: درمان شناختی رفتاری جنسی, باورهای ناکارآمد جنسی, اعتماد به نفس جنسی, اختلالات جنسی
-
هدف پژوهش حاضر، تعیین میزان اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر عملکرد جنسی، احساس گناه جنسی، کم رویی جنسی و جرات ورزی جنسی زنان مبتلا به اختلالات جنسی شهرستان سنقر بود. نمونه پژوهش شامل 30 زن بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند . روش پژوهش، نیمه آزمایشی و از طرح پیش آزمون-پس آزمون و مرحله پیگیری بود. ابتدا همه آزمودنی ها به پرسشنامه های عملکرد جنسی (روزن و همکاران، 2000)، احساس گناه جنسی (موشر، 1998)، کم رویی جنسی (ون لانکواند و همکاران، 2008) و جرات ورزی جنسی (هالبرت، 1991) پاسخ دادند و سپس درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد برای گروه آزمایش در 10 جلسه 45 دقیقه ای اجرا شد، اما برای گروه کنترل هیچ گونه مداخله درمانی به کار گرفته نشد وپس از سه ماه مرحله پیگیری انجام شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس چند متغیره وتحلیل کواریانس تک متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهبود عملکرد جنسی، احساس گناه جنسی، کم رویی جنسی و جرات ورزی جنسی زنان موثر بودواین نتیجه در مرحله پیگیری نیز تداوم داشت.کلید واژگان: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد, عملکرد جنسی, احساس گناه جنسی, کم رویی جنسی, جرات ورزی جنسیThe goal of this research was to determinethe effectiveness of psychotherapy basedon acceptance and commitment on sexual function, sexual guilt feeling, sexual self-consciousness, and sexual assertiveness among women with sexual dysfunction. The research method was semi-experimental with pre-test, post-test, follow-up and control group. The statistical population consisted of all 25-45 year-old married women in the city of Sonqor, who referred to the clinic of psychology and counseling of Avysta in the spring of the 1396 year. The sample consisted of 30 women who were selected by convenience sampling method and randomly assigned to two experimental and control groups (each group of 15). First, all subjects responded to Sexual Function (Rosen & et al, 2000), Sexual Guilt Feeling (Mosher, 1998), Sexual Self-Consciousness (Van Lankveld& et al, 2008) and Sexual Assertiveness (Hurlbert, 1991)Questionnaires. Subsequently, acceptance and commitment based psychotherapy was performed for the experimental group in 10 sessions, However, no intervention was used for the control group. For data analysis, descriptive statistics and covariance analysis were used. The acceptance and commitment based psychotherapy was effective in improving sexual function, sexual guilt feeling, sexual self-consciousness and sexual assertiveness of women (P<0.001). Treatment based on acceptance and commitment was considered to be effective and this treatment could be used as an effective interventions for improving sexual function, sexual guilt feeling, sexual self-consciousness, and sexual assertiveness in women with sexual dysfunction.Keywords: acceptance, commitment based psychotherapy, sexual function, sexual guilt feeling, sexual self-consciousness, sexualassertiveness
-
برخی عوامل می توانند زندگی زناشویی را تحت تاثیر قرار دهند، یکی از عوامل تهدیدکننده، وجود افسردگی در بین زوج های سالمند است. هدف این پژوهش، تعیین اثربخشی واقعیت درمانی بر عزت نفس زوج های سالمند مبتلا به افسردگی شهر کرمانشاه بود. پژوهش از نوع آزمایشی با دو گروه آزمایش و کنترل اجرا شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زوج های سالمند 60 سال به بالای شهر کرمانشاه می شد. نمونه ای به حجم 30 زوج سالمند واجد شرایط به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 زوج) کاربندی شد. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه های افسردگی بک و عزت نفس روزنبرگ جمع آوری شد. گروه آزمایش طی 12 جلسه 60 دقیقه ای تحت درمان واقعیت درمانی به شیوه گروهی قرار گرفت، اما برای گروه کنترل هیچ گونه مداخله درمانی به کار گرفته نشد. برای تحلیل داده ها از روش های آماری توصیفی و تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج به دست آمده از تحلیل داده ها نشان داد که واقعیت درمانی باعث کاهش افسردگی و نیز افزایش عزت نفس زوج های سالمند گروه آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل، شده است. براساس یافته های فوق می توان گفت، واقعیت درمانی به شیوه گروهی می تواند به عنوان یک درمان مفید جهت بهبود اختلال افسردگی و افزایش عزت نفس در سالمندان به کار گرفته شود.کلید واژگان: واقعیت درمانی, افسردگی, عزت نفس, زوج های سالمندRooyesh-e-Ravanshenasi, Volume:8 Issue: 2, 2019, PP 203 -210This study aimed to determine the efficacy of reality therapy on the self-esteem of elderly couples with depression in Kermanshah. An experimental study was conducted with two groups experimental and control. The study population consisted of all couples aged 60 years was the city of Kermanshah. A group of 30 couples eligible elderly chosen by convenience sampling and randomly divided into control and experimental groups (each group of 15 couples) was assigned. The data were collected using the Beck Depression Inventory and Rosenberg Self-Esteem. The experimental group underwent 12 sessions of 60-minute therapy group was treated with reality, but to no intervention control group was not used. To analyze the data descriptive statistics and analysis of Covariance was used. The results of data analysis showed that reality therapy reduced depression and increased self-esteem elderly couples in the experimental group compared with the control group was. Based on these findings, we can say, reality therapy group can be useful as a treatment to improve self-esteem and increased depression in the elderly be used.Keywords: Reality Therapy, depression, self-esteem, elderly couples
-
پژوهش حاضر در راستای بررسی میزان توافق آزمون بالینی چند محوری میلون - 3 با پرسشنامه شخصیتی (SCID-II) در تشخیص اختلالات شخصیت بود. روش این پژوهش از نوع تحلیلی – مقطعی می باشد. آزمودنی های پژوهش 510 نفر (160 نفر بالینی و 350 نفر غیربالینی) بودند که آزمودنی های بالینی به روش نمونه گیری هدفمند و آزمودنی های غیربالینی از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از آزمون بالینی چند محوری میلون – 3 (MCMI-III) ، پرسشنامه شخصیت (SCID-II) و ویژگی های دموگرافیک استفاده شد. در تحلیل داده ها از آزمون های آماری کای دو (X2) و ضریب کاپا مورد استفاده قرار گرفت. آنالیز آماری داده ها نشان داد که میزان توافق MCMI-III با پرسشنامه شخصیت (SCID-II) در تشخیص اختلالات شخصیت، به ترتیب بیشترین و کمترین میزان تشخیص هماهنگ در گروه بالینی مربوط به اختلال شخصیت مرزی با 66/0، و اختلال شخصیت وابسته با 004/ می باشد؛ همچنین به ترتیب بیشترین و کمترین میزان تشخیص هماهنگ در گروه غیربالینی مربوط به اختلال شخصیت اجتنابی با 46/0، و اختلال شخصیت وابسته با 006/ برآورد شد. نتایج به دست آمده از خصیصه های عامل برای مقیاس های شخصیت MCMI-III، شامل توان پیش بینی مثبت در دامنه ی 95/0 تا 15/0، توان پیش بینی منفی از 94/0 تا 35/0 و همچنین توان تشخیص کل در دامنه ی 99/0 تا 41/0 قرار گرفت. نتایج این پژوهش، گویای روایی تشخیصی معتبر و مطلوب MCMI-III می باشد، و می تواند برای استفاده از ارزیابی های تشخیصی، درمانی و پژوهشی اختلالات شخصیت کاربرد داشته باشد.کلید واژگان: آزمون بالینی چند محوری میلون - 3, پرسشنامه شخصیت, اختلالات شخصیتThis study is in line with the degree of Millon Clinical Multiaxial Inventory - 3 Personality Inventory (SCID-II) in the diagnosis of personality disorde. The research sample included 510 patients (160 men and 350 non-clinical, clinical) subjects were clinically purposive sampling and non-clinical subjects were selected by simple random sampling. Data from clinical trial Millon - 3 (MCMI-III), Personality Questionnaire (SCID-II) and demographic characteristics were used. For data analysis, chi-square tests (X2) and kappa coefficient was used. Statistical analysis showed that the agreement with the MCMI-III personality questionnaire (SCID-II) in the diagnosis of personality disorders, the highest and the lowest coordinate in the clinical diagnosis of borderline personality disorder with 66/0, and dependent personality disorder / 004 is also the highest and the lowest coordinate in non-clinical diagnosis of avoidant personality disorder with 46/0, and dependent personality disorder / 006, respectively. The results of the characteristics of personality scales MCMI-III, the positive predictive power in the range of 95/0 to 15/0, 94/0 to 35/0 and also can detect negative predictive power in the range of 99/0 to 41 / 0 respectively. The results of this study show the diagnostic validity of MCMI-III is valid and desirable, and evaluations can be used for diagnosis, treatment and research of personality disorders is used.Keywords: Millon Clinical Multiaxial Inventory – 3_Personality Inventory_Personality Disorders
-
AimThe purpose of this study was to determine the comparison of the effectiveness of cognitive-behavioral sexual therapy with Acceptance and Commitment Therapy to sexual function in women with sexual dysfunction.MethodThe research method was semiexperimental and from pre-test, post-test, follow-up with control group. The statistical population consisted of all 25-45 year-old women married in the city of Sonqor, who were referred to the clinic of psychology and counseling of Avysta in the first half of the year 96. The sample consisted of 45 women who were selected by available sampling method and randomly divided into three groups (15 persons) Cognitive behavioral sexual therapy, acceptance and commitment therapy and control group (for control group, no therapeutic intervention Not taken). Participants of the three groups completed sexual performance questionnaire before and after the intervention. Descriptive statistics, covariance analysis and Bonferroni post hoc test were used for data analysis.ResultsSexual function improvement in both experimental and control groups was significantly higher in the post-test and follow up stages than the control group (P <0.001). When comparing the effectiveness of the two approaches, it was found that cognitive behavioral Sexual therapy was more effective and effective than acceptance and commitment-based treatment in improving sexual function (P <0.001).ConclusionThe findings of this study can be used for clinical and therapeutic interventions to improve sexual function.Keywords: Cognitive-behavioral Sexual therapy, Acceptance, Commitment Therapy, Sexual Function
-
هدف پژوهش حاضر پیش بینی رضایت زناشویی براساس نقش عملکرد خانواده و الگوهای ارتباطی زوجین در دانشجویان متاهل استان کرمانشاه است. روش این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر نوع داده ها کمی، از نظر نحوه گرداوری داده ها توصیفی و از نظر شیوه اجراء همبستگی است. جامع آماری شامل کلیه دانشجویان متاهل زن و مرد دانشگاه های استان کرمانشاه به تعداد 150نفر (75 مرد و 75 زن) می باشد که به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب و پرسشنامه های رضایت زناشویی انریچ - فرم کوتاه، عملکرد خانواده اپشتاین و همکاران، الگوهای ارتباطی زوجین کریستنسن و سولاوی را تکمیل کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به روش همزمان استفاده شد. نتایج نشان داد بین کلیه ابعاد عملکرد خانواده و رضایت زناشویی رابطه منفی معناداری وجود دارد. بین الگوی سازنده متقابل و رضایت زناشویی رابطه مثبت و معنادار و بین الگوهای توقع، کناره گیری و اجتناب متقابل با رضایت زناشویی رابطه منفی و معنادار وجود دارد. تحلیل رگرسیون نیز نشان داد متغیرهای پیش بین به ترتیب 66 و 81 درصد تغییرات رضایت زناشویی را پیش بینی می کند. عملکرد خانواده و الگوهای ارتباطی زوجین، رضایت زناشویی را پیش بینی می کند. لذا در درمان مشکلات زناشویی می تواند مورد توجه درمانگران قرار گیرد.کلید واژگان: رضایت زناشویی, عملکرد خانواده, الگوهای ارتباطی
-
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین سبک هویت و اعتیاد به اینترنت در بین دانشجویان دانشگاه پیام نور شهرستان سنقر در سال 1395 انجام شده است. این پژوهش به روش مقطعی- توصیفی مورد مطالعه قرار گرفته است. تعداد 120 نفر دانشجو که از این تعداد، 60 نفر (50 درصد) پسر و 60 نفر (50 درصد) دختر هستند. پژوهش حاضر به روش تصادفی ساده نمونه گیری شده که کل آزمودنی های این پژوهش را تشکیل می دهد. برای بررسی اعتیاد به اینترنت از پرسشنامه 20 گویه ای یانگ (1988) و پرسشنامه سبک های هویت برزونسکی (1989) استفاده شده و داده ها با استفاده از روش های آماری، فراوانی درصد و آزمون تی و ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. در پژوهش حاضر بین تمامی ابعاد سبک هویت و اعتیاد به اینترنت ارتباط معنی دار وجود دارد و مولفه هویت هنجاری بیشترین ارتباط را با گرایش اعتیاد به اینترنت دارد. به عنوان نتیجه گیری می توان ذکر کرد که ارتباط مثبتی بین سبک هویت و اعتیاد به اینترنت وجود دارد.کلید واژگان: سبک هویت, اعتیاد به اینترنت, دانشجویان
- این فهرست شامل مطالبی از ایشان است که در سایت مگیران نمایه شده و توسط نویسنده تایید شدهاست.
- مگیران تنها مقالات مجلات ایرانی عضو خود را نمایه میکند. بدیهی است مقالات منتشر شده نگارنده/پژوهشگر در مجلات خارجی، همایشها و مجلاتی که با مگیران همکاری ندارند در این فهرست نیامدهاست.
- اسامی نویسندگان همکار در صورت عضویت در مگیران و تایید مقالات نمایش داده می شود.