دکتر محمد حسین پور
-
مقدمه
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی عوامل موثر بر خودبهسازی مدیران مدارس ابتدایی در شهر اصفهان انجام گرفته است. مواد و
روشاز لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش اجرا در زمره تحقیقات آمیخته می باشد. در بخش کیفی این پژوهش جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از روش تحلیل مضمون استفاده شده است و اطلاعات این پژوهش در بخش کمی با استفاده از آزمون t تک گروهی برای مقایسه جواب پاسخگویان به هریک از سوالات پژوهش و با استفاده از نرم افزار SPSS صورت گرفت. جامعه آماری این پژوهش در بخش کیفی شامل خبرگان و مدیران ادارات آموزش و پرورش شهر اصفهان هستند که به روش هدفمند تعداد 15 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و در بخش کمی عبارت بود از مدیران مدارس ابتدایی شهر اصفهان با 10 سال سابقه مدیریت که از طریق نمونه گیری خوشه ای مرحله ای 100 نفر انتخاب شدند.
یافته هابر اساس یافته های تحقیق، عواملی همچون خودآگاهی، خودکارآمدی، خودسامانی، خوش بینی، تعهد سازمانی، خودشکوفایی، توانمندی یادگیری، خودهدایتی، تاب آوری و انعطاف پذیری جزء ویژگی های خودبهسازی مدیران مدارس ابتدایی شهر اصفهان می باشد که از میان مولفه های شناسایی شده عواملی همچون خودآگاهی، خودشکوفایی و خودکارآمدی بیشترین تاثیر را در بروز رفتار خودبهسازی دارد.
نتیجه گیریدر نهایت پیشنهاد می شود سازمان آموزش و پرورش زمینه لازم جهت بهسازی دواطلبانه توانمندی های مدیران مدارس ابتدایی را فراهم آورند و مدیران این مدارس را بر اساس اصل شایستگی ارتقاء دهند.
کلید واژگان: خود بهسازی, مدیران, آموزش و پرورش, اصفهانIntroductionThe present study was conducted with the aim of evaluating the factors affecting the self-improvement of primary school principals in Isfahan city.
Materials and methodsIn terms of practical purpose and in terms of execution method, it is among mixed research. In the qualitative part of this research, thematic analysis method has been used to analyze the data, and the information of this research was done in the quantitative part by using the one-group t-test to compare the answers of the respondents to each of the research questions and by using SPSS software. . The statistical population of this research in the qualitative part includes experts and managers of education departments in Isfahan city, 15 people were selected as a sample in a targeted way, and in the quantitative part, it consisted of principals of elementary schools in Isfahan city with 10 years of management experience who through Staged cluster sampling 100 people were selected.
FindingsBased on the research findings, factors such as self-awareness, self-efficacy, self-regulation, optimism, organizational commitment, self-actualization, learning ability, self-direction, resilience and flexibility are among the characteristics of self-improvement of principals of elementary schools in Isfahan city. , self-actualization and self-efficacy have the greatest effect on self-improvement behavior.
ConclusionFinally, it is suggested that the education and training organization provide the necessary ground for voluntary improvement of the capabilities of the principals of primary schools and promote the principals of these schools based on the principle of merit.
Keywords: Self-Improvement, Managers, Education, Isfahan -
هدفمدیریت دانش ارتقای یک رویکرد جامع برای شناسایی، تسخیر، بازیافتن، تسهیم و ارزشیابی یک سرمایه اطلاعاتی سازمان است و بر ابعاد مختلف سازمان تاثیر می گذارد. سازمان ها مجبورند استراتژی های مدیریت دانش را متناسب با محیط سازمان خود طراحی کنند. هدف پژوهش حاضر، دستیابی به الگوی استقرار مدیریت دانش در دانشگاه فرهنگیان استان خوزستان است.روشاین پژوهش جزء پژوهش های آمیخته اکتشافی (کیفی و کمی) می باشد. در بخش کیفی از تکنیک دلفی و 12 خبره برای شناسایی مولفه و شاخص های تحقیق استفاده شد. سپس با استفاده از نرم افزار میک مک و روش ساختاری- تفسیری (ISM) سطح بندی عوامل انجام شد. در بخش کمی روش نمونه گیری از نوع تصادفی خوشه ای ، 217 نفر از کارکنان دانشگاه فرهنگیان انتخاب و با نرم افزار اسمارت پی ال اس تحلیل صورت گرفت. برای اعتبار هر دو روش از روش صوری و پایایی نیز با آزمون آلفای کرونباخ استفاده شد.یافته هاتکنیک ساختاری- تفسیری نشان داد که عامل بهره برداری از سیستم دوسوتوانی یادگیرنده در بالاترین سطح یعنی سطح اول قرار دارد و عملکرد مستمر و کشف پایه دانشی در پایین ترین سطح قرار دارد.نتیجه گیرینتایج نشان داد که بین مولفه ها و الگوی استقرار مدیریت دانش دانشگاه فرهنگیان در استان خوزستان رابطه معناداری وجود دارد.کلید واژگان: مدیریت دانش, دانشگاه فرهنگیان, مدیریت منابع انسانیPurposeKnowledge management is the promotion of a comprehensive approach to identify, capture, recover, share and evaluate an organization's information capital and affects various dimensions of the organization. Organizations have to design knowledge management strategies according to their organization's environment. The aim of the current research is to achieve the establishment model of knowledge management in Farhangian University of Khuzestan province.MethodThis research is a part of mixed exploratory research (qualitative and quantitative). In the qualitative part, the Delphi technique and 12 experts were used to determine the components and indicators of the research; Then, the leveling of the factors was done by using Mic Mac software and structural-interpretive method (ISM). In the quantitative part of cluster random sampling method, 217 employees of Farhangian University were selected and analyzed with SmartPLS software. For the validity of both methods, the formal and reliability method was also used with Cronbach's alpha test.FindingsThe findings showed that the structural-interpretive technique showed that the factor of exploiting the two-column system of the learner is at the highest level, i.e. the first level, and the continuous performance and discovery of the knowledge base is at the lowest level.ConclusionThe results showed that there is a significant relationship between the components and the establishment pattern of knowledge management of Farhangian University in Khuzestan province.Keywords: Knowledge management, Farhangian University, human resources management
-
هدف
این پژوهش با هدف ارایه الگوی خودبهسازی مدیران مدارس ابتدایی در شهر اصفهان انجام گرفته است.
روش کاراین مطالعه از نوع پژوهش کیفی - کمی بوده که از روش های آمیخته استفاده می نماید. در بخش کیفی از مصاحبه های نیمه ساختارمند برای شناسایی، ابعاد، شاخص ها و مولفه ها استفاده شده است و در بخش کمی به کمک مدلسازی معادلات ساختاری به طراحی الگو پرداخته شد. جامعه آماری این پژوهش در بخش کیفی20 نفر شامل خبرگان علمی و خبرگان تجربی، اساتید دانشگاه و مدیران ادارات آموزش و پرورش شهر اصفهان هستند که به روش هدفمند تعداد 12 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. همچنین جامعه آماری بخش کمی عبارت بود از 325 نفر از مدیران مدارس ابتدایی شهر اصفهان که حداقل 5 سال سابقه مدیریت که از طریق نمونه گیری غیراحتمالی و از نوع سهمیه ای 125 نفر انتخاب شدند.
نتایجپس از تحلیل محتوای متون و مصاحبه با خبرگان و کدگزاری باز، محوری و گزینشی کدهای نهایی عبارت بودند از: ارتقاء مهارت مدیریت آموزشی، ارتقاء مهارت مدیریت اجرایی، ارتقاء مهارت مدیریت منابع انسانی، ارتقاء مهارت مدیریت منابع مالی، ارتقاء مهارت انگیزشی و حمایتی و ارتقاء مهارت مدیریت نظارتی.
نتیجه گیریدر نهایت به کمک مدلسازی معادلات ساختاری الگوی مورد نظر طراحی و پیشنهاد شد مدیران آموزش و پرورش استان اصفهان با ایجاد احساس نیاز به خودبهسازی در مدیران مدارس ابتدایی از طریق آگاهی بخشی اقدام نمایند.
کلید واژگان: خود بهسازی, مدیران, آموزش و پرورش, اصفهانIntroductionWith the increasing complexities of the 21st century and the numerous challenges of organizations, business, training programs, and the development of managers' capabilities at different levels of management, it is considered the most important and valuable goal of organizations (Tokzadeh and Ansari, 2014). With the growth of technology and the changes that have occurred, managers are always faced with new realities and conditions, to coordinate with them, they need to acquire special knowledge and expertise, and it is one of the useful and effective methods to develop the abilities of managers, is an improvement (Ludgard et al., 2016). According to Williams (2008), organizations that are capable of improving their managers will continue to improve and succeed (Moradi et al., 2020). The self-improvement of managers is so important and vital that it cannot be considered as a specific activity separate from daily work or simply focusing on knowledge based on current internal methods (Tabar and Zamani, 2019). Considering the decisive role of educational systems in the economic, social, and cultural improvement of society, the self-improvement of educational managers in schools, which is one of the main factors of the educational system, can lead to the improvement and progress of society. However, the necessary components in self-improvement management in the form of a conceptual model among the educational managers of Iranian society have not been determined, and until it is not determined, it is not possible to use Western models that are not completely compatible with our country. Therefore, the purpose of this research is to analyze the self-improvement of elementary school principals in the city of Isfahan, and the researcher is trying to answer the question, what is the analysis of the self-improvement of elementary school principals in the city of Isfahan?
Materials and methodsThis research is of a quantitative-qualitative type, and semi-structured interviews were used to identify, dimensions, indicators, and components and also analyze them. The statistical population of this research in the qualitative part is 20 scientific experts and experimental experts, including university professors and directors of education departments in Isfahan city, and 12 people were selected as a sample in a targeted way. To collect data in the qualitative phase, an open-ended questionnaire was used to record the information obtained from the interview process, and in the quantitative section, using the results of the qualitative phase, a researcher-made questionnaire in the 5-value range was used. For qualitative data analysis, the thematic analysis method was used and for quantitative data analysis, Pearson correlation test, Friedman ranking, and structural equation model were used using LISREL8 software.
Results and discussionAfter content analysis of texts and interviews with experts and open, central, and selective coding, the final codes were: improving educational management skills, improving executive management skills, improving human resources management skills, improving financial resources management skills, improving skills Motivating and supporting and improving supervisory management skills. The final codes that had the highest frequency in response to the interview questions were: improving educational management skills with a frequency of 12, improving executive management skills with a frequency of 9, improving human resources management skills with a frequency of 10, improving financial resources management skills with a frequency of 10. 8, promotion of motivational and support skills with a frequency of 11, and promotion of supervisory management skills with a frequency of 9. Therefore, based on these final codes, a researcher-made questionnaire was designed to analyze the research hypotheses and provided to the samples. Finally, according to the structural model of the research, it can be stated that all the effective factors of the self-improvement pattern of principals of Isfahan elementary schools can predict the principals' self-improvement. As a result, it can be said that the research model has sufficient fit.
ConclusionToday, management development as one of the strategic programs has been the focus of many countries in recent decades. One of the goals of managers' development is to improve their knowledge, skills, and abilities. Self-improvement is the conscious development of skills, self-initiation, direction, and control of leadership by managers over a long period. The results of the research data analysis showed that according to the values of the path coefficient and the coefficient of significance between the effective factors and the variable of self-improvement of principals, the effective factors can predict the self-improvement of elementary school principals in Isfahan city. Also, this result is consistent with the research results of El Abidine (2021), Gotlib and Yamini (2021), Klein and Schwanenberg (2022), Yu and Lee (2015), Kokbi and Nematpour (1400), Siadat and Taji (2018) and Salimi (2016). It is aligned. Therefore, according to this result, it should be said that school administrators are responsible for the success of their educational environment, and their self-improvement is necessary to ensure that they can manage effectively. The results and analysis of the research showed that six variables (educational management skills, executive management skills, human resources management skills, financial resources management skills, motivational and support skills, and supervisory management skills) effective in this self-improvement were identified and prioritized in terms of samples. According to the results of the research, it is suggested that the principals of elementary schools in Isfahan be diligent in acquiring the six skills mentioned in this research in promoting self-improvement, facilitate the problems of their educational environment by saving appropriate costs and prioritizing finances, and provide the necessary motivation for the self-improvement of their school teachers by self-improvement. Finally, it is suggested that the education managers of Isfahan City implement effective strategies in improving educational, motivational, and support skills through supervision and leadership.
Keywords: Self-Improvement, managers, Education, Isfahan -
نشریه راهبردهای آموزش در علوم پزشکی، سال شانزدهم شماره 3 (پیاپی 79، امرداد و شهریور 1402)، صص 215 -225مقدمه
مدیریت استعداد، مدیریت استراتژیک جریان استعداد در یک سازمان است. هدف و مقصود آن تضمین عرضه مطلوبی از استعدادها به منظور انطباق افراد مناسب با مشاغل مناسب در زمان مناسب بر مبنای اهداف استراتژیک سازمان است.
روش هانوع پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش تحقیق، آمیخته (کیفی۔ کمی) می باشد. در مرحله کیفی با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختار یافته در بین17نفر از صاحبنظران دانشگاه علوم پزشکی اهواز به روش نمونه گیری هدفمند و با توجه به معیار اشباع داده ها، مولفه های مدیریت استعداد شناسایی و به روش تحلیل محتوا تحلیل شد. برای نمونه گیری از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم استفاده شد. حجم نمونه 240 نفر با استفاده از فرمول کو کران برآورد شد.
یافته هااز طریق بکارگیری پرسشنامه محقق ساخته و با استفاده از رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری ، بعد از آنکه روایی محتوایی پرسشنامه با استفاده از نظر کارشناسان تایید قرار گرفت. و پایایی پرسشنامه بر اساس ضریب آلفای کرونباخ 84./. بدست آمد. 107 کد از داده های تحقیق کیفی استخراج شد که در 5 طبقه اصلی دسته بندی گردید. یافته های بخش کمی نیز سازه فرایند مدیریت استعداد را که شامل پنج بعد ، شناسایی و تعیین نیازهای استعدادی، جذب ، توسعه توانایی های بالقوه ، بکارگیری استراتژیک ، حفظ و نگهداری استعدادها، » می باشد. را تایید کرد.
نتیجه گیریبا توجه به داده های حاصل از تحقیق کیفی و کمی مولفه هایی برای فرایند مدیریت استعداد در دانشگاه علوم پزشکی اهواز ، مشخص گردید. بنابراین فرایند مدیریت استعداد دارای پنج بعد است که این ابعاد مربوط به دانشگاه علوم پزشکی می باشد. با رسیدگی به این ابعاد می توان گامی مهم و بهتر برای مدیریت استعداد در دانشگاه علوم پزشکی برداشت.
کلید واژگان: مدیریت استعداد, مدیران ومعاونین, دانشگاه علوم پزشکی اهوازIranian Bimonthly of Education Strategies In Medical Sciences, Volume:16 Issue: 3, 2023, PP 215 -225IntroductionTalent Management is the strategic management of talent flow in an organization. Its purpose and purpose is to ensure the optimal supply of talents to match the right people with the right occupations at the right time based on the strategic goals of the organization.
MethodsThe type of research is applied to the target and in terms of research method it is a mixture of qualitative and quantitative. In the qualitative stage, using semi-structured interviews among 17 experts of Ahwaz University of Medical Sciences through targeted sampling and according to the data saturation criterion, talent management components were identified and analyzed by content analysis. A stratified random sampling method was used for sampling. The sample size of 240 people was estimated using the Cochran formula.
ResultsThen, using a researcher-made questionnaire and using the structural equation modeling approach, after the content validity of the questionnaire was confirmed by experts. And reliability of the questionnaire based on Cronbach's alpha coefficient 84. Was obtained. 107 codes were extracted from qualitative research data that were classified in five main categories. The quantitative findings also confirmed the structure of the talent management process, which involves identifying and identifying talent needs, attracting, developing potential capabilities, strategic use, and maintaining talent.
ConclusionsFinally, based on quantitative and qualitative research, a model for talent management process in Ahwaz University of Medical Sciences was proposed. Therefore, the talent management process has five dimensions, which are related to the University of Medical Sciences. By addressing these dimensions, an important and better step can be taken to manage talent in the University of Medical Sciences.
Keywords: talent management, directors, deputies, Ahwaz university of medical sciences -
نشریه مطالعات مدیریت و رهبری در سازمان های آموزشی، سال سوم شماره 2 (پیاپی 10، تابستان 1402)، صص 1 -11
این مطالعه با هدف شناسایی مولفه های اصلی و فرعی یک مدل کسب و کار مبتنی بر آموزش و توسعه منابع انسانی در بانک کشاورزی استان خوزستان انجام شده است. روش پژوهش مطالعه حاضر با رویکرد کیفی انجام شده است. در بخش کیفی پژوهش، جهت گردآوری داده ها به تدوین سوالات مصاحبه مبادرت ورزیده شد. در ادامه از پرسشنامه محقق ساخته با طیف لیکرت 5 درجه، استفاده گردید. جامعه آماری شامل 15 نفر از خبرگان دارای زمینه علمی مرتبط و سابقه فعالیت در بانک کشاورزی به همراه مدیران و کارشناسان ارشد بانک کشاورزی بوده اند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و غیراحتمالی انتخاب شدند و با آن ها مصاحبه های عمیق و نیمه ساختار یافته انجام گرفت. گام اول مطالعه حاضر با استفاده از روش تحلیل کیفی محتوا (رویکرد ویرایش مصاحبه، تلخیص آن ها و تفسیر مفاهیم و کلمات) برای شناسایی مقوله های اصلی و فرعی پژوهش استفاده شده است. با استخراج مقوله های اصلی و فرعی پژوهش با استفاده از نتایج تحلیل کیفی محتوا و روش مدل سازی ساختاری تفسیری، مدل نهایی ارایه گردید. در مجموع الگوی به دست آمده مشتمل بر 12 مقوله اصلی و 60 مقوله فرعی است. براساس مدل پژوهش مشخص گردید استراتژی (سبک) رهبری به عنوان زیربنایی ترین مولفه کسب وکار با رویکرد تعالی انسانی است.
کلید واژگان: آموزش, انگیزه های سازمانی, بهره وری سازمانی, تعالی انسانJournal of Management and Leadership Studies in Educational Organizations, Volume:3 Issue: 2, 2023, PP 1 -11This study aimed to identify the main and sub-components of a business model based on training and developing human resources at the Agricultural Bank of Khuzestan province. The research utilized a qualitative approach involving interviews with 15 experts and managers at the Bank. Data was collected through in-depth, semi-structured interviews. Qualitative content analysis using the interview editing method was conducted to extract key concepts and categories from the interviews. The ISM method was also used to analyze relationships between components. The statistical population in the qualitative and ISM sections included 15 experts with relevant scientific background and experience working in the Bank of Agriculture, who were selected using a purposeful and non-probability sampling method. In-depth interviews were conducted with them, which were semi-structured. The first step of the current study was to identify the main and sub-categories of the research using the qualitative content analysis method (interview editing approach, summarizing them, and interpreting concepts and words). MAXQDA software was used for qualitative analysis. By extracting the main and sub-categories of the research using the results of qualitative content analysis and the ISM method, the final model was presented. In total, the pattern obtained consists of 12 main categories and 60 sub-categories. Leadership strategy was identified as the most basic component of business with the approach of human excellence.
Keywords: Training, organizational motivations, organizational productivity, human excellence -
هدفاین پژوهش با هدف تحلیل خودبهسازی مدیران مدارس ابتدایی در شهر اصفهان انجام گرفته است.روش کاراین مطالعه یک پژوهش کمی - کیفی بوده که از مصاحبه های نیمه ساختار مند برای شناسایی، ابعاد، شاخص ها، مولفه ها و همچنین تحلیل آنها استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق در بخش کیفی 20 نفر خبرگان علمی و خبرگان تجربی شامل اساتید دانشگاه و مدیران ادارات آموزش و پرورش شهر اصفهان هستند و به روش هدفمند تعداد 12 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند.نتایجپس از تحلیل محتوای متون و مصاحبه با خبرگان و کد گزاری باز، محوری و گزینشی، کدهای نهایی عبارت بودند از: ارتقاء مهارت مدیریت آموزشی، ارتقاء مهارت مدیریت اجرایی، ارتقاء مهارت مدیریت منابع انسانی، ارتقاء مهارت مدیریت منابع مالی، ارتقاء مهارت انگیزشی و حمایتی و ارتقاء مهارت مدیریت نظارتی که در نهایت راهبردهای هر کدام تحلیل گردید.نتیجه گیریبا توجه به نتایج مطالعه در نهایت پیشنهاد شد مدیران آموزش و پرورش شهر اصفهان راهبردهای موثر در بهسازی مهارت های آموزشی، انگیزشی و حمایتی را از طریق نظارت و رهبری انجام دهند.کلید واژگان: خود بهسازی, مدیران, آموزش و پرورش, اصفهانpurposeThe present research was conducted with the aim of analyzing the self-improvement of principals of elementary schools in Isfahan city.MethodThis research is of quantitative-qualitative type, and semi-structured interviews were used to identify, dimensions, indicators, components and also analyze them. The statistical population of this research in the qualitative part is 20 scientific experts and experimental experts, including university professors and directors of education departments in Isfahan city, and 12 people were selected as a sample in a targeted way. To collect data in the qualitative phase, an open-ended questionnaire was used to record the information obtained from the interview process, and in the quantitative section, using the results of the qualitative phase, a researcher-made questionnaire in the 5-value range was used. For qualitative data analysis, thematic analysis method was used and for quantitative data analysis, Pearson correlation test, Friedman ranking and structural equation model were used using LISREL8 software.FindingsAfter content analysis of texts and interviews with experts and open, central and selective coding, the final codes were: improving educational management skills, improving executive management skills, improving human resources management skills, improving financial resources management skills, improving Motivational and supportive skills and the improvement of supervisory management skills, and finally the strategies of each were analyzed.ConclusionFinally, it is suggested that the education managers of Isfahan city implement effective strategies in improving educational, motivational and support skills through supervision and leadership.Keywords: Self-Improvement, managers, Education, Isfahan
-
زمینه و هدف
امروزه یادگیری و آموزش به عنوان شاخص ترین رویکرد برنامه های آموزش مداوم شناخته می شود. این مطالعه با هدف آموزش خدمات درمانی و پزشکی در دانشگاه های علوم پزشکی کشور (مطالعه موردی: دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز) صورت گرفت.
روش کارپژوهش حاضر به لحاظ ماهیت پژوهش در زمره مطالعات اکتشافی بود. جامعه آماری این پژوهش 90 نفر از کارکنان دانشگاه علوم پزشکی اهواز بود که با استفاده از روش نمونه گیری کوکران 74 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه 100 گویه ای استاندارد بود. پایایی پرسشنامه با الفای کرونباخ 8/0 تایید گردید و روایی آن با روایی صوری با نظر خبرگان تایید شد. از نرم افزار اماری spss برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده گردید.
یافته هادر نتیجه این پژوهش، مشاهده می شود که سطح معنی داری آزمون از 05/0 کوچکتر است (05/0<sig) یعنی اینکه با اطمینان 99 درصد می توان بیان داشت که بین الویت های مولفه های اموزش مداوم تفاوت معنی داری وجود دارد. طبق تحلیل های آماری، مولفه های اخلاقی و فناوری و طراحی بالاترین میانگین را داشته و نسبت به بقیه عوامل بیشتر تحت تاثیر آموزش خدمات درمانی و پزشکی قرار می گیرند.
نتیجه گیریتدوین محتوای آموزشی در آموزش خدمات درمانی و پزشکی یکی از چالش های اصلی یادگیری و رمز موفقیت این سیستم آموزشی محسوب می شود که عوامل مدیریت آموزش و پشتیبانی فنی، فناوری و طراحی، پداگوژیکی، نهادی، اخلاقی، ارزیابی و بازخورد و قالب های یادگیری ترکیبی بر توسعه آموزش پزشکی تاثیر معنی داری دارند.
کلید واژگان: آموزش خدمات درمانی, آموزش پزشکی, دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهوازBackground & AimsEducation and development are an important part of human resources development. Education is the basis of all learning and one of the most important factors in improving human resources. Education is the most effective tool and the strongest process available to transfer knowledge and skills to human resources and prepare and strengthen them to perform tasks. Training and development play an important role in the advancement of technology, which has led to increased competition, increased customer expectations of quality and service, and subsequently resulted in the subsequent need to reduce costs. Prominent management writer Peter Drucker said that the fastest growing industry is training and development as a result of the replacement of industrial workers with knowledge-based workers. Training and development is one of the main functions of human resources. Many organizations consider training and development as an integral part of human resource development. The new century has also witnessed the focus on this issue in organizations globally. Technical training involves a change in a person's attitude, skill, or knowledge with the resulting improvement in behavior. For training to be effective, a planned activity should be implemented after a complete needs analysis and target specific competencies. Most importantly, education should be done in a learning environment. While designing the training program, both individual and organizational goals should be kept in mind. Although it may not be possible to guarantee a synchronized training program, the competencies are selected in such a way that a win-win relationship is created for the employee and the organization. Training is often confused with development. However, these two concepts are different in some specific dimensions, although they are still parts of the same system. Development means opportunities created to help employees grow. Unlike training that focuses on the current job, development is more of a long-term or forward-looking nature. Development is also not limited to job options in the current organization but may also focus on other aspects of development. Therefore, the main difference between training and development is that training often focuses on current employee needs or competency gaps, while development deals with preparing people for future tasks and responsibilities. Meanwhile, continuous training is an inseparable part of the activities of any organization, which has received significant attention in most countries of the world during the last five decades. Continuous training is a process that prepares employees during their service to improve and increase their efficiency in current and future job positions, to improve their way of thinking and acting, and to provide job information that is relevant and consistent with the need to achieve organizational goals. Places employees. A review of the conducted studies indicates the lack of a comprehensive and appropriate model in this field and the absence of a known and visible model that is effective in improving human resources in medicine according to the conditions and culture of our country. As a result, there is a need to provide an effective model for medical manpower empowerment programs and the possibility of implementing these programs with the conditions and facilities of Iran's hospitals so that it is possible to meet the needs of medical education and then provide care with methods be implemented scientifically. In other words, a model that can be used in applying the taught items improve the quality of medical services and ultimately leads to professional development. Considering that continuing education programs in medical empowerment have positive goals and functions for doctors, paramedics, managers, patients, organizations, and professions, the achievement of which requires the use of the applied model of continuing education in medical improvement. It is effective and efficient, to design a suitable model in continuous education in improving and empowering medicine and to provide a suitable model in this field. To improve the quality of medical services to patients and medical professional development, and in general to achieve greater productivity, which is the effectiveness of continuous education programs in improving medicine.
MethodsThe present research was an exploratory study in terms of the nature of the research. The statistical population of this research was 90 employees of Ahvaz University of Medical Sciences, and 74 people were selected as a sample using the Cochran sampling method. The data collection tool was a standard 100-item questionnaire. The reliability of the questionnaire was confirmed with Cronbach's alpha of 0.8 and its validity was confirmed by face validity with the opinion of experts. SPSS statistical software was used for data analysis.
ResultsAs a result of this research, it can be seen that the significance level of the test is less than 0.05 (sig < 0.05), which means that it can be said with 99% confidence that there is a significant difference between the priorities of the continuous education components. You have According to the statistical analysis, the ethical components and technology and design have the highest average and are more influenced by the education of health and medical services than the other factors.
ConclusionCompilation of educational content in the education of health and medical services is considered one of the main challenges of learning and the key to the success of this educational system, which is the factors of education management and technical support, technology and design, pedagogical, institutional, ethical, evaluation and feedback and format. Blended learning has a significant impact on the development of medical education. It is suggested that Jundishapur University of Medical Sciences should go through the following steps to implement the personal development program based on learning in the workplace: obtaining the commitment of the executive directors and senior managers to implement and follow up the personal development program based on learning in the workplace; Examining each component in the form of separate studies to investigate and extract sub-components that have an impact on continuous medical education; Compilation of goals and strategies of the organization and formulation of a charter for supporting training plans; Needs assessment and identification of the current situation of organizational education and learning. Human considerations such as respondents' dishonesty and the interference of others' opinions, especially colleagues, could be effective in people's responses to questionnaires. Restrictions in attracting the cooperation of some people with the researcher due to the spread of the coronavirus the distribution of questionnaires and the delay in returning several questionnaires, as well as the restriction in holding group classes due to the spread of the corona disease were limiting factors of the research.
Keywords: Medical service education, Medical education, Jundishapur University of Medical Sciences, Ahvaz -
زمینه و هدف
ارتقای سطح آموزش در دانشگاه های علوم پزشکی امری مهم محسوب می شود، بنابراین پژوهش حاضر با هدف رابطه ویژگی های فردی هییت علمی دانشگاه های علوم با یادگیری از طریق آموزش الکترونیکی انجام شده است.
روش کارروش این تحقیق، از نوع توصیفی همبستگی بود. از لحاظ گردآوری اطلاعات روش توصیفی- میدانی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل اساتید هییت علمی دانشگاه های علوم پزشکی خوزستان که تعداد 680 نفر هستند و روش نمونه گیری در این پژوهش با توجه به اینکه تعداد جمعیت آماری مشخص است از روش تصادفی ساده است. پرسشنامه تحقیق حاضر، شامل 7 شاخص اصلی و 32 گویه می باشد. روایی صوری محتوایی پرسشنامه پژوهش حاضر از اجماع نظر متخصصین و خبرگان براساس روش دلفی به دست آمده است. تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کمی نیز آمار توصیفی اساتید هییت علمی دانشگاه های علوم پزشکی استان خوزستان ارایه شده است و استفاده از ضریب همبستگی اسپیرمن است.
یافته هانتایج نشان داد ویژگی های فردی هییت علمی (جنسیت: 985/0، وضعیت تحصیلات: 652/0، سن: 432/0، سابقه شغلی: 501/0) با یادگیری از طریق آموزش الکترونیکی رابطه مثبت معنادار وجود دارد و بین سابقه فعالیت در آموزش الکترونیکی با ضریب 125/0 و یادگیری از طریق آموزش الکترونیک رابطه معنادار وجود ندارد.
نتیجه گیریبه طور کلی می توان نتیجه گرفت که بین ویژگی های فردی اعضای هییت علمی دانشگاه های علوم پزشکی با یادگیری از طریق آموزش الکترونیکی رابطه معناداری وجود دارد لذا تلاش برای دستیابی به ویژگی های فردی بهینه در راستای آموزش امری مهم تلقی می گردد.
کلید واژگان: ویژگی های فردی, هیئت علمی, آموزش الکترونیکی, دانشگاه علوم پزشکیBackground & AimsToday's world is the world of science, knowledge, and information, and the progress of every society is based on the expansion of information. Since the nature of higher education is to create information and exchange knowledge, it is reasonable to accept it. Developments in information technology have transformed schools and universities, and this seems inevitable. In the last century, which is the period of transition from the industrial age to the age of information and communication. Compared to the past, education has changed significantly both in terms of quantity and quality and speed of presentation. According to the experiences gained in education, it should be accepted that electronic education has become one of the necessities of life and has facilitated the teaching and learning process for professors and students. This use can be seen in the methods of teaching, taking units, lesson exercises, discussing and exchanging opinions with professors and their colleagues. The accessibility of people has expanded to such an extent that it is used to meet the daily needs of life. The ever-increasing growth of information technology in the world has made many people have access to the Internet in such a way that the speed of this movement is well evident in developing countries, including Iran. Terms such as e-commerce, e-government, e-education, e-society, etc., when they enter societies, require the use and application of information technology in different fields more than it seems. Information technology is one of the tools that can win in today's competitive arena by absorbing and applying correctly, accurately and quickly. Meanwhile, the development of the educational system in the era of information and communication technology is one of the main challenges of educational policy makers. The main purpose of using information and communication technology in higher education is to increase the efficiency of educational processes and improve the educational processes of students. Due to the ability to send content and course materials to the whole world at the same time, the ultimate goal of educational institutions to adapt to communication and information technologies is to serve newer and larger groups outside of their physical reach. Provide training. In the educational system of the 21st century, the use of information and communication technologies in the teaching and learning process has received much attention, and the issue of electronic education has been raised. This type of education is a foundation of the application of communication technology, professional and academic psychological concepts, based on common criteria and standards, which takes a special form according to the goals, needs and existing realities of societies. Electronic education has promised this to mankind. With the passage of time, place and borders, it can easily enter any home and fill the thirst of education with learning. Electronic learning is a better educational system for the new generation. This system includes many activities such as knowledge delivery, advanced training system, good coding, regular information updates, etc. E-learning is generally dependent on advanced computing and information technology infrastructure. The role of technology in the educational system is effective and can make it universal, simple, flexible and easily accessible. As a result, it can be concluded that today's education system needs new technology to make it more advanced and the education system better. Electronic education means the use of electronic information transfer tools to transfer information and knowledge, which include computer-based education, intranet-based education, web-based education, new paradigms and information technology products that humanity lead to a great educational revolution. The transition from the industrial society to the information society is not necessarily an evolutionary movement, but a structural leap. Therefore, for the first time, it is possible for countries to jump from a backward position to an advanced position. Meanwhile, the amount of development and application of information and communication technology in education is considered the most important indicator of progress, and virtual education or electronic education is considered the most important factor of scientific and cultural leap. In this research, an attempt is made to identify the challenges in the mentioned field after examining and studying e-learning and the capacities of using e-learning at different levels of medical education. Using the obtained information and the current situation, it is necessary to examine the relationship between the individual characteristics of the students of medical sciences universities and learning through electronic education, and the main question of this study is whether the individual characteristics of the faculty members of the universities of sciences Does medicine have a significant relationship with learning through e-learning?
MethodsThe method of this research was descriptive and correlational. In terms of data collection, it was a descriptive-field method. The statistical population of this research includes professors of Khuzestan universities of medical sciences, who are 680 people, and the sampling method in this research is a simple random method considering that the number of the statistical population is known. The current research questionnaire includes 7 main indicators and 32 items. The content-form validity of the present research questionnaire was obtained from the consensus of experts and experts based on the Delphi method. Data analysis in the quantitative part, the descriptive statistics of the professors of medical sciences universities of Khuzestan province are presented and Spearman's correlation coefficient is used.
ResultsThe results showed that there is a significant positive relationship between individual faculty characteristics (gender: 0.985, education status: 0.652, age: 0.432, job experience: 0.501) and learning through electronic education. There is no significant relationship between experience in e-learning with a coefficient of 0.125 and learning through e-learning.
ConclusionIn general, it can be concluded that there is a significant relationship between the personal characteristics of faculty members of medical sciences universities and learning through e-learning, so trying to achieve optimal personal characteristics in the direction of education is considered important. This research, like other research, has some limitations, for example, considering that this research was conducted on the faculty of the Khuzestan University of Medical Sciences, the results of this research should be cautiously shared with other institutions, bodies, and organizations. The country extended. Also, due to the large number of questions and the time-consuming completion of questionnaires by experts, there is a possibility of bias in the results. Another limitation of this study was the difficulty in arranging and coordinating the appropriate time and place for some experts to answer the questionnaire. According to the results, it is suggested that the regional connections with the headquarters area and the role of universities in the development of virtual education need to strengthen the supporting role of the headquarters area in providing infrastructure and financial resources and more independence to the universities in planning and implementing the development of virtual education. Also, one of the most important factors in achieving such an environment is the training of management and experienced support staff who have the necessary knowledge, attitudes, and skills to guide students.
Keywords: Individual characteristics, Faculty, Electronic education, University of medical sciences -
هدف
هدف این پژوهش تعیین عوامل موثر بر کارآفرینی زنان سرپرست خانوار (مطالعه موردی زنان سرپرست خانوار بهزیستی شهرستان دزفول) انجام شده است.
روش پژوهش:
پژوهش حاضر از نوع کیفی بوده و جامعه آماری شامل کلیه ی زنان سرپرست خانواری هستند که در اداره ی بهزیستی شهرستان دزفول پرونده ی خدمات حمایتی داشته اند. حجم جامعه 70 نفر که به صورت تصادفی با 30 نفر از زنان تحت پوشش اداره ی بهزیستی این شهرستان از طریق مصاحبه تا اشباع نظری عوامل موثر بر کارآفرینی در بین زنان سرپرست خانوار مورد تحلیل قرار گرفتند. داده های به دست آمده، با شیوه ی کدگذاری نظری شامل کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی تجزیه وتحلیل قرار گرفتند.
یافته ها:
نتایج نشان داد برای ارایه راه حل، شاید بهتر باشد که مقوله کارآفرینی و اشتغال زایی زنان سرپرست خانوار را در دو بخش عوامل فردی و زمینه ای تقسیم کنیم تا چاره اندیشی برای بهبود شرایط ساده تر و عملی تر شود.
نتیجه گیرینتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که برنامه مشاوره گروهی بر عزت نفس زنان سرپرست خانوار (بی سرپرست و بدسرپرست) تاثیر دارد. همچنین برنامه های آموزشی آگاه سازی (فردی و شغلی) و کارآفرینی بر عزت نفس و گرایش های کارآفرینی زنان سرپرست خانواده موثر است.
کلید واژگان: کارآفرینی, زنان سرپرست خانوار, بهزیستی, شهرستان دزفولEntrepreneurship is a very new phenomenon and a process that plays a vital role in national and even global continuity, growth and development. The topic of women's entrepreneurship is expanding rapidly, and women's entrepreneurship is a special and attention-grabbing topic all over the world. The aim of the current research is to investigate the factors influencing the entrepreneurship of women heads of households (a case study of women heads of households in welfare of Dezful city). The research method is of a qualitative type and the statistical population includes all women heads of households who have filed for support services in the Welfare Department of Dezful city. The population size of 70 people who were randomly analyzed with 30 women covered by the welfare department of this city through interviews until the theoretical saturation of factors affecting entrepreneurship among female heads of households. The obtained data were analyzed by the method of theoretical coding including open coding, axial coding and selective coding. The findings showed: To provide a solution, it may be better to divide the category of entrepreneurship and employment of women heads of households into two parts of individual and contextual factors, so that the solution to improve the conditions becomes simpler and more practical. The results of the research show that the group counseling program has an effect on the self-esteem of female heads of households (single and abused). Also, awareness training programs (personal and professional) and entrepreneurship are effective on the self-esteem and entrepreneurial tendencies of female heads of the family.
Keywords: Entrepreneurship, Women Heads of Household, welfare, Dezful County -
هدف
هدف از پژوهش، ارایه الگویی برای تربیت مدیران خلاق در شرکت پتروشیمی عسلویه بود.
روشدر پژوهش حاضر از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شد. جامعه پژوهش شامل تمامی مدیران و کارشناسان شرکت پتروشیمی عسلویه بود که 200 نفر از آن ها با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته ای بود که سوالات و گویه های آن از مطالعه ژرف ادبیات استخراج شده بودند. برای روایی داده ها از روایی محتوایی مبتنی بر پانل متخصصان استفاده شد و برای پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که با توجه به مقدار به دست آمده از این آزمون (91/85/0)، مناسب تشخیص داده شد. برای تحلیل داده های پژوهش نیز از مدل معادلات ساختاری استفاده شد.
یافته هایافته های این پژوهش نشان داد که مدل تربیت مدیران خلاق در شرکت پتروشیمی عسلویه دارای 4 بعد فردی، شغلی، گروه کاری و سازمانی بود. افزون بر آن، یافته های پژوهش نشان داد که بعد سازمانی دارای بیشترین اهمیت و بعد فردی دارای کمترین اهمیت است.
نتیجه گیرییافته های پژوهش حاضر دلالت بر این مساله دارد که تنها با تمرکز بر ویژگی های فردی و شخصیتی نمی توان مدیرانی خلاق و سرآمد داشت. بلکه بخش گسترده ای از این تربیت باید صرف فراهم کردن بسترهای کلان سازمانی برای شکوفا کردن استعدادهای نهفته افراد شود و تا این بستر فراهم نشود، هرگونه دوره ی آموزشی ارتقای مهارتهای فردی و شغلی محکوم به شکست است.
کلید واژگان: تربیت مدیر, تربیت مدیران خلاق, مدل خلاقیت سازمانی, مدیریت خلاقانهObjectiveThe purpose of this study was to provide a model for training creative managers in Assaluyeh Petrochemical Company.
MethodIn the present study, a descriptive-analytical method was used. The study population included all managers and experts of Assaluyeh Petrochemical Company, 200 of whom were selected using stratified sampling. The data collection tool was a researcher-made questionnaire whose questions and items were extracted from an in-depth study of the literature. For data validity, content validity based on expert panel was used and for the reliability of the questionnaire, Cronbach's alpha coefficient was used, which was considered appropriate according to the value obtained from this test (0.85 / 91). Structural equation model was used to analyze the research data.
ResultsThe findings of this study showed that the model of training creative managers in Assaluyeh Petrochemical Company had 4 dimensions: individual, job, working group and organizational. In addition, the research findings showed that the organizational dimension is the most important and the individual dimension is the least important.
ConclusionThe findings of the present study indicate that it is not possible to have creative and outstanding managers just by focusing on individual and personality traits. Rather, a large part of this training should be devoted to providing macro-organizational contexts to flourish the latent talents of individuals, and until this context is provided, any training course to improve personal and professional skills is doomed to failure.
Keywords: Manager Training, training of creative managers, organizational creativity model, creative management -
هدف این پژوهش، تدوین مدل ساختاری توانایی پیش بینی مناسب کارایی درونی مدارس دوره دوم متوسطه نظری استان ایلام به کمک سرمایه اجتماعی بود. از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا، از نوع تحقیق آمیخته تبیینی است. در بخش کمی جامعه آماری شامل کلیه مدیران و دبیران، اعضای گروه های آموزشی و روسای انجمن اولیا و مربیان مدارس مقطع متوسطه دوم نظری استان در سال تحصیلی 99-98 به تعداد 1912نفربود. دربخش کیفی تعداد13 نفر از مدیران، دبیران و اعضای گروه های آموزشی که در زمینه مورد پژوهش تجربه زیسته و آگاهی هایی داشتند، به عنوان جامعه آماری انتخاب شد. حجم نمونه در مرحله کیفی با توجه به سطح اشباع9 نفر به روش نمونه گیری گلوله برفی بود که مورد مصاحبه عمیق قرار گرفتند. روایی محتوای سوالات مصاحبه توسط 3 نفر از کارشناسان آموزش و پرورش براساس تناسب سوالات، قابل فهم بودن و جمله بندی مورد بررسی قرار گرفت. پایایی سوالات مصاحبه با ضریب توافق مورد بررسی و مقدار آن 78/0 محاسبه شد. نتایج بخش کمی حاکی از آن است که بین سرمایه اجتماعی و کارآیی درونی مدارس دوره دوم متوسطه نظری استان ایلام رابطه معناداری وجود دارد. یعنی با کارایی درونی مثبت رابطه معنا دار مثبت یا مستقیم دارد و با کارایی درونی منفی رابطه معنا دار منفی یا معکوس دارد. یعنی هرچه سرمایه اجتماعی مدارس بالاتر باشد نرخ شاخص های کارایی درونی مثبت آنان نیز بالا و نرخ شاخص های کارایی درونی منفی آنان پایین است
کلید واژگان: سرمایه اجتماعی, کیفیت آموزشی, مدارسThe purpose of this study was to develop a structural model of the ability to properly predict the internal performance of the second theoretical high school in Ilam province with the help of social capital. In terms of applied purpose and in terms of implementation method, it is a kind of explanatory mixed research. In a small part of the statistical population, including all principals and teachers, members of educational departments and heads of the Association of Parents and Teachers of the second theoretical high school in the province in the academic year of 1998-99, there were 1912 people. In the qualitative section, 13 managers, teachers and members of educational departments who had lived experience and knowledge in the field were selected as the statistical population. The sample size in the qualitative stage was due to the saturation level of 9 people by snowball sampling method who were interviewed in depth. The validity of the content of the interview questions was examined by 3 education experts based on the appropriateness of the questions, comprehensibility and wording. The reliability of the interview questions was evaluated with the agreement coefficient and its value was calculated to be 0.78. The results of the quantitative section indicate that there is a significant relationship between social capital and internal efficiency of the theoretical secondary schools in Ilam province. That is, it has a significant positive or direct relationship with positive internal efficiency and has a significant negative or inverse relationship with negative internal efficiency.
Keywords: Social Capital, educational quality, schools -
هدف پژوهش کاربردی حاضر حاضر ارایه و اعتبارسنجی الگوی شایستگی مدیران برای مدارس کارآفرین است که به روش تلفیقی (کیفی_کمی) صورت گرفت. مشارکت کنندگان در بخش کیفی شامل برخی از صاحب نظران و مدیران مدارس در زمینه کارآفرینی بودند که براساس اصل اشباع نظری تعداد 8 نفر به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب و مورد مصاحبه قرار گرفتند. در بخش کمی پژوهش نیز پرسش شوندگان شامل مدیران مدارس بودند که حجم نمونه با نرم افزار Sample power 320 به تعداد نفر انتخاب شد. پرسشنامه محقق ساخته به عنوان ابزار پژوهش براساس نتایج کیفی مرحله اول پژوهش طراحی شد. برای پایایی داده ها از روش آلفای کرونباخ استفاده گردید که مقدار آن 86/0 حاصل شد. برای تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش کدگذاری و در بخش کمی از روش معادلات ساختاری با رویکرد Smart Pls استفاده گردید. یافته ها نشان دادند که شرایط علی (چشم انداز، اهداف، ماموریت و ارزش ها) بر شایستگی مدیران مدارس کارآفرین رابطه معناداری دارد (مقدار T به ترتیب برابر 075/0، 892/3، 153/2 و 888/2)، شرایط زمینه ای (شبکه ارتباطات و فرهنگ سازمانی) بر شایستگی مدیران مدارس اثرگذار است (مقدار T برابر 114/2 و 628/2)، شرایط مداخله گر (ویژگی های شخصیتی) بر شایستگی مدیران مدارس کارآفرین اثرگذار است (مقدار T 210/3)، شرایط زمینه ای (شبکه ارتباطات و فرهنگ سازمانی) بر راهبردها اثرگذار است (مقدار T برابر 805/2 و 048/3)، شرایط مداخله گر (ویژگی های شخصیتی) بر راهبردها اثرگذار است (مقدار T برابر با 588/7) و راهبردها بر مدیریت عملکرد اثرگذار است (مقدار T برابر 318/18). همچنین میزان شاخص GOF کلی برازش مدل نیز 534/0 به دست آمد.
کلید واژگان: مدارس کارآفرین, شایستگی مدیران, کارآفرینان آموزشی, مدیران کارآفرینThe purpose of this study was to present and validate the competency model for principals of entrepreneurial schools. The method of the present study was integrated (qualitative-quantitative) and applied in terms of purpose. In the qualitative part, the participants included some experts and school principals in the field of entrepreneurship. Based on the principle of theoretical saturation, 8 people were selected and interviewed by purposive sampling. In the quantitative part of the research, the respondents included school principals. Sample size was selected with Sample power 320 software. The research tool was a researcher-made questionnaire that was designed based on the qualitative results of the first stage of the research. Based on Cronbach's alpha coefficient, the reliability was estimated 0.86. To analyze the data in the qualitative part, the coding method was used and in the quantitative part, the structural equation method with the Smart Pls approach was used. Findings showed that causal conditions (vision, goals, mission, and values) have a significant relationship with the competence of entrepreneurial school principals; (T values equal to 0.075, 3.892, 2.153 and 2.888, respectively), background conditions (network communication and organizational culture) affect the competence of school principals (T value equal to 2.114 and 2.628), interventionist conditions (personality traits) affect the competence of entrepreneurial school principals (T value 3.310), background conditions (communication network) And organizational culture) affected strategies (T value equal to 2.805 and 3.048), interventionist conditions (personality traits) affected strategies (T value equal to 7.588), and strategies affected performance management (T value equal to 318/18). Also, the overall GOF index of the fitting model was 0.534.
Keywords: Entrepreneurial Schools, Principals, Competence, Educational Entrepreneurs, Entrepreneurial Managers -
هدفتدوین الگوی توسعه جایگاه رویکرد هیوتاگوژی در مدیران مدارس متوسطه شهر اهواز بر اساس نظریه داده بنیاد هدف پژوهش حاضر بود.روش کارپژوهش با توجه به هدف از نوع کاربردی و روش پژوهش مطالعه موردی بود. جامعه آماری گروهی از خبرگان شامل مدیران مدارس راهنمایی و متخصصان و صاحبنظران حوزه آموزش بودند. از روش مصاحبه برای گردآوری داده های پژوهش استفاده شد. در پژوهش حاضر قابلیت اعتبار از طریق «بررسی توسط شرکت کنندگان یا مصاحبه شوندگان» صورت گرفته است. ضمن آنکه برای تایید و اعتباریابی یافته های حاصل از بررسی وضعیت مطلوب، با هفت تن از متخصصان آموزشی مصاحبه ای به عمل آمد و اطلاعات به دست آمده از فرایند مصاحبه ها و کیفیت و عمق داده ها توسط گروه متخصصین مربوطه تایید شد. در این پژوهش از شیوه تحلیل نظریه داده بنیاد برای مقوله بندی مصاحبه ها استفاده شد.نتایج ونتیجه گیرینتایج نشان داد خود ارزیابی و دگر ارزیابی محور تدوین الگوی هیوتاگوژی بوده و در عین حال از نقش مثبت و سازنده تعامل با دیگران غفلت نمی ورزد. برتری این الگو نسبت به الگوی ارایه شده توسط بلیفور (1996) را می توان از حیث توجه به تحلیل تمامی ابعاد تاثیرگذار بر سازمان ، توجه به خودشناسی و نگاه توانمندساز به ارزشیابی دانست .کلید واژگان: هیوتاگوژی, مدیران, نظریه داده بنیادPorpose: Formulation of the development model of the position of the heutagogy approach in the principals of secondary schools in Ahvaz city based on the data theory of the foundation was the aim of the present study.MethodAccording to the purpose of the research, it was an applied type and the research method was a case study. The statistical population was a group of experts including middle school principals and experts and experts in the field of education. The interview method was used to collect research data. In the current research, the reliability was done through "checking by participants or interviewees". In addition, in order to confirm and validate the findings of the optimal situation, an interview was conducted with seven educational experts, and the information obtained from the interview process and the quality and depth of the data were confirmed by the group of relevant experts. In this research, the data theory analysis method of the foundation was discussed for the categorization of the interviews.Result andConclusionThe results showed that self-evaluation and other-evaluation is the key to formulating a heutagogy model, and at the same time, it does not neglect the positive and constructive role of interaction with others. The superiority of this model compared to the model presented by Belifore (1996) can be seen in terms of attention to the analysis of all the dimensions affecting the organization, attention to self-knowledge and an empowering view of evaluation.Developing the position of heutagogy in managers, an inevitable approachIntroductionThe changes and transformations of societies and the growth and expansion of international competitions in educational fields and the need of learners for new knowledge and information have made the role of educational programs more important in creating preparation and grounding the success of teachers. Training and improvement of human resources is considered as one of the main strategies to achieve human capital with positive adaptation to the conditions of change as a competitive advantage for organizations, so learning is developed based on the heutagogy approach from all three aspects of knowledge, attitude and skill. In the professional development of teachers based on the heutagogy approach, the selection of learning content and the method of assessment is through negotiation, which with this method, the learning content is coordinated with the needs of the learner and is rooted in the needs of the learner. Therefore, the professional development of teachers in this approach is based on the concepts of understanding complexity and having systemic thinking. Ability to learn, intrinsic motivation and deep learning are emphasized. From the point of view of this approach, in a complex and unpredictable world, learners must have the ability to understand complex relationships and interactions between phenomena; By being ready to gain new experiences, try to develop their capabilities independently; They can plan their growth steps and take effective decisions and actions in different and new situations.Materials and methodsThis applied qualitative research was conducted using grounded theory. The main tool for collecting qualitative data was in-depth and unstructured interviews with research experts. Coding agreement coefficient was used. The statistical population consisted of 13 experts from education managers in the city of Ahvaz in 1400, who were selected by purposeful sampling. The sample size was considered based on the principle of theoretical saturation. The information obtained from the interview process and the quality and depth of the data were confirmed by the group of relevant experts. In this research, the data theory analysis method of the Foundation was used to categorize the interviews. Among the criteria for selecting experts, a group of experts including middle school principals with at least 10 years of experience and university experts were considered as the statistical population and were interviewed in depth. Complete mastery of the field of educational approaches, especially hyutagogy. In order to determine the validity and reliability of the current research, the elements of reliability, transferability, repeatability, and verifiability were used. Validity and transferability were evaluated and confirmed by key informants, research participants, similar samples, and experts during the research, with constant doubt while applying appropriate adjustments. Reproducibility of the data was also observed with the help of the foundation's systematic methods of data theorizing in collecting, recording, analyzing and interpreting the data. Also, the ability to verify by using the opinions and providing evidence and findings to experts, informants, participants and similar samples, using technical and field notes and strategies to improve theoretical sensitivity and avoid bias was done during the research.Discussion andconclusionThe underlying theory of the model of this research is the approach of heutagogy in managers. In hyutagogy, knowing how to learn is the most important skill that anyone should learn. Hyutagogy creates opportunities for learners to take charge of their own learning process; Get resources, monitor the effectiveness and efficiency of their own programs. The findings of the research showed 12 central topics and 31 indicators in the form of 1- causal reasons including: job context (identification of learning needs, learning in professional and personal life, interaction and dialogue, transformational leadership style). 2- intervening reasons including: environmental conditions. competitive advantage, school reputation, school's position in education, awareness) - limitations (information limitations, organizational limitations, teachers' skill limitations) 3- background reasons including: supervision and control (supervision and control at the education level) - Legal requirements (laws and requirements and macro policies, transnational interactions, information needs) 4- Reasons for the central category including: organizational policies and strategies (education goals, school-based management). Teaching-learning strategies (learner-centered, learners) - self-evaluation and different evaluation (continuous self-evaluation, community feedback) 5- Strategic reasons include: homogeneity and common thinking (common conversation, recognition of perspectives, continuous self-improvement) - cooperation (constructive interaction, efficiency) 6 - Consequences included: evaluation and monitoring (evaluation by teachers, evaluation by education and training, continuous improvement), continuous feedback (increasing knowledge, empowerment) to develop the position of hyutagogy approach in managers.Therefore, the results showed that self-evaluation and other evaluation are the focus of developing the hyutagogy model, and at the same time, it does not neglect the positive and constructive role of interaction with others. The superiority of this model over the model presented by Belifore (1996) can be seen in terms of attention to the analysis of all dimensions affecting the organization, attention to self-knowledge and an empowering view of evaluation.Keywords: heutagogy, managers, foundational data theory
-
هدف پژوهش حاضر، تحلیل عوامل موثر در ایجاد الگوی شایستگی مدیران برای مدارس کارآفرینانه بود. جامعه آماری آن شامل مدیران مدارس بودند. که حجم نمونه با نرم افزار Sample power 320 نفر انتخاب شد. از منظر روش شناسی تحقیق روش مورد استفاده از نوع کمی می باشد که با استفاده از دو رویکرد تحلیل عاملی صورت گرفته است. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته ای بود که توسط پژوهشگر طراحی و روایی آن بر اساس نظر جمعی از متخصصان و خبرگان رشته تایید گردید و انتخاب شد. برای به دست آوردن روایی این پرسشنامه علاوه بر روایی محتوایی، روایی سازه نیز با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی مرحله اول به دست آمد. برای تعیین میزان پایایی بخش های مختلف، نیز از ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید که مقدار آن 86/0 حاصل شد که بیانگر مناسب بودن ابزار تحقیق بود. برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها از نرم افزار SPSS23 و Smart PLS 2 استفاده شده است. به منظور شناسایی عوامل موثر در ایجاد الگوی شایستگی مدیران برای مدارس کارآفرینانه، از تحلیل عاملی نوع R استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که مدل برازش شده پژوهش شامل 13 مولفه و عامل (ماموریت، چشم انداز، ارزش ها، اهداف، شبکه ارتباطات، فرهنگ سازمانی، ویژگی های شخصیتی ، مهارت فنی، مهارت انسانی، مهارت ادراکی، شایستگی های تخصصی، شایستگی های رفتاری، مدیریت عملکرد) موثر در ایجاد الگوی شایستگی مدیران برای مدارس کارآفرینانه می باشند. همچنین، میزان شاخص GOF کلی برازش مدل نیز 534/0 به دست آمد.کلید واژگان: مدارس کارآفرین, شایستگی مدیران, عامل شایستگی های تخصصی, عامل ویژگی های شخصیتی, عامل شایستگی های رفتاریJournal of Management and Leadership Studies in Educational Organizations, Volume:2 Issue: 3, 2022, PP 30 -45The purpose of this study was to analyze the effective factors in creating a competency model for principals for entrepreneurial schools. Its statistical population included school principals. The sample size was selected with Sample power 320 software. From the methodological point of view, the method used is quantitative, which has been done using two approaches of factor analysis. The research tool was a researcher-made questionnaire that was designed and validated by the researcher based on the collective opinion of experts in the field and was selected. To obtain the validity of this questionnaire, in addition to content validity, the validity of the structure was obtained using the first stage confirmatory factor analysis. To determine the reliability of different sections, Cronbach's alpha coefficient was used, which was 0.86, which indicates the appropriateness of the research tool. SPSS23 and Smart PLS 2 software were used for statistical analysis of data. In order to identify the effective factors in creating a competency model for principals for entrepreneurial schools, type R factor analysis was used. The research results indicate that the fitted model of the research includes 13 components and factors (mission, vision, values, goals, communication network, organizational culture, personality traits, technical skills, human skills, perceptual skills, specialized competencies, Behavioral competencies (performance management) are effective in creating a model of principal competence for entrepreneurial schools. Also, the overall GOF index of the model fit was 0.534.Keywords: Entrepreneurial schools, principals’ competence, Specialized competencies factor, Personality traits factor, Behavioral competencies factor
-
این پژوهش که از نوع آمیخته اکتشافی است به منظور ارایه یک مدل مفهومی برای چابکی سازمانی در دانشگاه صنعت نفت انجام شده است. حجم نمونه در بخش کیفی 14 نفر از خبرگان دانشگاهی هستند که با رویکرد نمونهگیری هدفمند انتخاب شدهاند. در بخش کمی 229 نفر مشارکت داشتهاند. نرمافزار مورد استفاده در روش تحلیل محتوا MAXQDA و در مدلسازی MICMAC است. جهت اعتبارسنجی مدل پژوهش از تکنیک حداقل مربعات جزیی و از نرمافزار SMART PLS استفاده شده است. بار عاملی و آماره تی گویههای مدل بیرونی مورد سنجش قرار گرفت. در ارزیابی اعتبار مدل، پایایی ترکیبی 9 سازه اصلی بیشتر از 7/0 و بزرگتر از AVE و مقدار AVE هم بزرگتر از 5/0 بوده که سه شرط وجود روایی همگرا برقرار است. برای ارزیابی برازش مدل، سه شاخص ضریب تعیین R 2 ، شاخص استون-گیزر Q 2 و شاخص نیکویی برازش GOF محاسبه شدهاند.
کلید واژگان: چابکی, چابکی سازمانی, سازمان چابک, چابکی دانشگاهThis research is of exploratory mixed type. This applied research carried out designning a conceptual model of organizational agility for Petroleum University of Technology. The sample size in the Qualitative section is 14 university experts. They selected by Purposeful method. In the qualitative part, the method of qualitative content analysis is used. Texts from semi-structured interviews were coded. In this way, 9 main categories and 42 sub-categories were obtained. The software used in this method is MAXQDA.The software structural-interpretive modeling technique used is SMART PLS. In evaluating the validity of the model, the combined reliability of the 9 main structures was greater than 0.7 and greater than AVE, and the value of AVE was greater than 0.5. There are three conditions for convergent validity. To evaluate the model fit, three indicators were calculated. Determination coefficient (R2 ), Stone-Geiser index (Q2 ) and GOF index.
Keywords: Agility, Organizational Agility, Agile Organization, Agile University -
هدف پژوهش، تدوین الگوی ساختاری کیفیت بخشی بر اساس سرمایه اجتماعی و کارایی درونی در مدارس مقطع متوسطه دوم نظری استان ایلام بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی در قالب الگوسازی مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه مدیران، دبیران، سرگروه های آموزشی و روسای انجمن اولیا مدارس مقطع متوسطه دوم نظری استان ایلام در سال تحصیلی 98-97 بود و تعداد 220 نفر از 55 مدرسه با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه سرمایه اجتماعی و شاخص کارایی درونی بود. داده های پژوهش با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری و به کمک نرم افزار Smart pls2 تحلیل شد. نتایج نشان داد الگوی معادلات ساختاری رابطه بین سرمایه اجتماعی با کارایی درونی مدارس مذکور از برازش مناسب برخوردار است. همچنین نتایج نشان داد رابطه سرمایه اجتماعی با کارآیی درونی مثبت یک رابطه مثبت معنادار است و رابطه سرمایه اجتماعی با کارآیی درونی منفی یک رابطه منفی و معنادار است. این یافته ها حاکی از آن است که توجه به سرمایه اجتماعی می تواندگام موثری در جهت بالابردن سطح کارایی درونی مثبت و کاهش کارایی درونی منفی مدارس متوسطه دوم نظری باشد.
کلید واژگان: سرمایه اجتماعی, کارایی درونی مثبت, کارایی درونی منفی, مقطع متوسطه دومThe aim of this study was to develop a structural model of quality based on social capital and internal efficiency in theoretical secondary schools in Ilam province. The research method was descriptive and correlational in the form of structural equation modeling. The statistical population included all principals, teachers, heads of educational groups and heads of parents' associations of theoretical secondary schools in Ilam province in the academic year of 1997-98 and 220 people from 55 schools were selected by multi-stage cluster random sampling method as a sample. Were.Measurement tools included a social capital questionnaire and an internal efficiency index. Research data were analyzed using structural equation modeling and Smart pls2 software. The results showed that the pattern of structural equations of the relationship between social capital and the internal efficiency of the mentioned schools has a suitable fit. The results also showed that the relationship between social capital and positive internal efficiency is a significant positive relationship and the relationship between social capital and negative internal efficiency is a negative and significant relationship. These findings indicate that attention to social capital can be an effective step to increase the level of positive internal efficiency and reduce the negative internal efficiency of theoretical secondary schools.
Keywords: social capital, Positive Internal Efficiency, Negative Internal Efficiency, Secondary High School -
This applied research carried out to identify the main and secondary components affecting organizational agility in the University of Petroleum Industry in Iran. In the qualitative section, by reviewing the researches and using a designed questionnaire, 13 hypotheses affecting the organizational agility of the University of Petroleum Industry have been evaluated. The statistical population includes 229 experts working in Ahvaz, Abadan, Tehran and Mahmoudabad colleges. According to the recommended results, out of 42 identified sub-components, 39 components have been confirmed as well as all 13 main hypotheses. The results show that the main effective components with organizational agility followed as organizational agility, human resource value creation, organizational leadership, strategic agility of managers, ICT management, training and empowerment of faculty and staff, establishing knowledge management, strengthening university infrastructure and university culture. It should be noted that SMART PLS software and partial squares technique were used to evaluate the hypotheses verification and recommended solutions.
Keywords: agile organization, Agility, Organizational Agility, PUT, University Agility -
این مطالعه با هدف بررسی ویژگی های شخصیتی کارآفرینانه مدیران آموزشی جهت تدوین الگوی مفهومی برای مدل سلسله مراتب شایستگی مدیران مدارس کارآفرین انجام شد. این پژوهش، پژوهشی کیفی بود که با استفاده از راهبرد مبتنی بر نظریه داده بنیاد انجام شد. در این راستا با استفاده از رویکرد هدفمند و با به کارگیری معیار اشباع نظری، مصاحبه هایی نیمه ساختاریافته با 8 تن از کارآفرینان و مدیران مدارس انجام شد. برای به دست آوردن اعتبار و روایی داده ها از دو روش بازبینی مشارکت کنندگان و مرور خبرگان غیر شرکت کننده در پژوهش استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها در طی سه مرحله، کدگذاری باز، کدگذاری نظری و کدگذاری انتخابی به دست آمد که حاکی از 46 مقوله کلی است. نتایج پژوهش نشان داد مولفه های الگوی شایستگی مدیران برای استفاده در مدارس کارآفرین عبارتند از؛ نواندیش گرایی، تفکر خلاق، نوگرایی علمی، دانش گرایی، خودباوری علمی، امیدآفرینی، اعتمادسازی، روش های تدریس چالشی و کاربردی خلاق و پیشرو. هر کدام ازاین مولفه ها شامل زیرمولفه ها و کدهای باز و شاخص هایی هستند که بیشتر آن ها در میان مدیران مدارس، مدیران میانی و مدیران عالی آموزش و پرورش مشترک است و در بعضی شاخص ها هم متمایز هستند.
کلید واژگان: مدارس کارآفرین, شایستگی مدیران, کارآفرینان آموزشی -
آموزش الکترونیکی با برخورداری از ویژگی دسترسی جهانی و اجرای طرح های منعطف، فرصت های مهمی را برای تداوم آموزش پزشکی پیشنهاد می کند. پژوهش حاضر با هدف تدوین الگوی آموزش الکترونیکی برای دانشگاه های علوم پزشکی که در استان خوزستان انجام شده است. روش این پژوهش بر حسب داده ها یک مطالعه آمیخته اکتشافی (کیفی و کمی) بوده است. در اجرای بخش کیفی این پژوهش اطلاعات از دو منبع مطالعات پژوهش های مرتبط و مصاحبه با اعضای هییت علمی و کارشناسان حوزه فناوری اطلاعات و آموزش مجازی دانشگاه های علوم پزشکی خوزستان بصورت گلوله برفی به دست آمد. از آن جایی که روش نمونه گیری بر اساس روش همگن بود، این پژوهش با تعداد 15 متخصص به مرحله اشباع رسید. در بخش کمی با روش دلفی که برای طراحی پرسشنامه طبق توافق نظر کارشناسان صورت پذیرفت (پایایی0. 7). سپس تعداد 250 پرسشنامه طبق اصول تعیین حجم نمونه در تحلیل رگرسیون چند متغیری برای تعیین حجم نمونه در مدل یابی معادلات ساختاری به صورت تصادفی تکمیل گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده های آماری از نرم افزار Spss و ایموس و آزمون کلموگروف-اسمیرونوف استفاده شد و برای آزمون فرض آماری و تحلیل عاملی تاییدی از روش معادلات ساختاری استفاده شد . روش آماری به کار گرفته شده برای آزمون سوالات در این پژوهش مدلسازی معادلات ساختاری و بهره گرفتن از نرم افزار AMOS است. نتایج نشان داد ویژگی های فردی فراگیران، محتوا و مطالب آموزشی، مدیریت، کادر متخصص، به کارگیری سخت افزارها و نرم افزارها، پذیرش و جایگاه آموزش، عوامل بیرونی (محیطی) و انجام ارزشیابی بر آموزش به شیوه الکترونیکی تاثیرگذارند.
کلید واژگان: الگو, آموزش الکترونیکی, دانشگاه علوم پزشکیRelying on its global access and flexible design, e-learning offers important opportunities for continuing medical education. The aim of this study was to develop an e-learning model for medical universities in Khuzestan province. The method of this research in terms of the data collected was a mixed method exploratory study (i.e., qualitative and quantitative). To implement the qualitative phase of this research, data were obtained from studies on related topics and interviews with faculty members and experts in the field of information technology and virtual education at universities of medical sciences in Khuzestan province using snowball method. Because the sampling method was homogeneous, the study reached data saturation with 15 experts. In the quantitative phase, Delphi method was used to design the questionnaire according to the agreement of the experts (reliability of 0.7). Then, 250 questionnaires were randomly completed according to the principles of sample size determination in multivariate regression analysis in structural equation modeling. SPSS, AMOS, and the Kolmogorov-Smirnov test were used to analyze the statistical data. The structural equation method was used to test the statistical assumption and confirm factor analysis. The statistical method used to test the questions in this study is structural equations modeling using AMOS software. The results showed that e-learning is affected by the following factors: the individual characteristics of learners, educational content and materials, management, expert staff, application of hardware and software, acceptance, the position of education, external (environmental) factors, and assessment.
Keywords: model, E-learning, University of Medical Sciences -
Introduction
Talent management assures the organizations that competent people with the right skills and right job position are employed. Moreover, paying attention to the performance of universities and the strategic role that they play in advancing the country’s goals is important Is of utmost significance The talent management process of faculty members in talent-based universities is essential to be designed and implemented in a way that the best individuals are considered and employed.The present study was conducted to design the model of talent management process fo Faculty Members for the Universities of Medical Sciences.
MethodsThis is an applied and mixed method study. In the qualitative part, using semistructured interviews with 17 experts of Ahvaz Jundishapur University of Medical Sciences, the components of talent management were identified and analyzed by content analysis method. Using this interview method, the researcher asked all the respondents the same questions, and the sequence of the questions were predetermined based on the theoretical foundation. In the quantitative part, the statistical population consisted of 615 faculty members of Ahvaz Jundishapur University of Medical Sciences. The sample size was estimated 240 people using Cochrane method (1977) randomly.
ResultsFindings of the quantitative section confirmed the structure of talent management process which includes five distinct dimensions, identification and determination of talent needs, acquisition, development of potential abilities, strategic utilization, and maintenance of talents. Finally, a model for talent management process was proposed at Ahvaz University of Medical Sciences based on data from qualitative and quantitative research. According to the main findings of this study, 5 main categories and 14 subcategories show that the cases proposed by the experts are appropriate with the talent management process.
ConclusionThe based-on results, it has showed that talent management model is approved to Ahwaz University of medical sciences. The components of recruiting talented personnel, identifying talented employees, talent development, talent utilization, and talent retention was appropriate for presenting the talent management model.
Keywords: Talent Management, Faculty Members, Ahvaz University of Medical Sciences -
پژوهش حاضر با هدف تعیین الگوی پیش بینی پذیری اخلاق مدیران ستادی با رویکرد اخلاق حرفه ای در سازمان آموزش و پرورش استان خوزستان پرداخته است. روش تحقیق از منظر هدف، توسعه ای و کاربردی؛ از نظر داده، کیفی و از نظر ماهیت و روش داده بنیاد است. در گام نخست پژوهش با مطالعه کتابخانه ای و انجام مصاحبه های نیمه ساختار یافته با همراهی پانزده نفر از خبرگان حوزه آموزش و پرورش و اعضاء هیات علمی مرتبط در استان خوزستان که به صورت هدفمند نمونه گیری و اجرا شد. جهت تحلیل داده های کیفی از نظریه داده بنیاد بر اساس رویکرد گلیزری و طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شده است و جهت تعیین روایی از معیار مقبولیت و لینکلن و گوبا و جهت تعیین پایایی از روش حسابرسی فرآیند و توافق درونی استفاده شد. در مراحل کدگزاری، مقوله های اصلی و فرعی شناسایی و به یکدیگر مرتبط شدند که عبارت اند از؛ بعد عوامل زمینه ای (آموزش، شناسایی محورهای کلیدی)؛ بعد عوامل ساختاری (استراتژیک و خط مش گذاری)؛ بعد عوامل محتوایی (تدوین منشور، فرهنگ سازمانی، جوسازمانی) و بعد فرآیندی (بررسی وضعیت گذشته، حال و آینده، شناسایی ابزار و روش های شناخت آینده، فضای مسئله آینده پژوهی، ترسیم آینده بدیل) و با محوریت شناسایی عدم قطعیت های سازمانی بود، که در نهایت نیز کدگزاری تشریح شد و مدل نهایی نیز شکل گرفت. بر این اساس توسعه اخلاق حرفه ای، نیازمند فراهم نمودن ساختار و فرآیند نظام مند باقابلیت اجرایی بوده است که می توان آن را به عنوان زیربنای مناسب در اختیار مدیران قرار داد.
کلید واژگان: آینده پژوهی, پیش بینی پذیری اخلاق سازمانی, اخلاق کاربردی, توسعه اخلاق حرفه ای, داده بنیاد, عدم قطعیت سازمانیThe present study aims to determine the pattern of predictability, ethics, staff managers and the use of applied ethics knowledge (professional approach) in the Education Organization of Khuzestan Province. Research method from the perspective of purpose, development and application; In terms of data, it is qualitative and in terms of nature and method, data is the foundation. In the first step of the research, by studying the library and conducting semi-structured interviews with fifteen experts in the field of education and members of the relevant faculty in Khuzestan province, which was purposefully sampled and conducted. In order to analyze the qualitative data, the foundation data theory based on the Glaser approach has been used in three stages of open, axial and selective coding. To determine the validity of the acceptance criteria and Lincoln and Guba and to determine the reliability of the process audit method and internal agreement. used. In the coding process, the main and sub-categories were identified and related to each other, which are: Dimensions of contextual factors (education, identification of key axes); Structural factors dimension (strategic and planning); Content factors dimension (drafting charter, organizational culture, organizational climate) and process dimension (examining past, present and future status, identifying tools and methods of knowing the future, future research space, drawing an alternative future) and focusing on identifying uncertainty. Was organizational, which eventually explained the coding and the final model was formed. Accordingly, the development of professional ethics has required the provision of a systematic structure and process with executive capability that can be provided as a suitable infrastructure for managers.
Keywords: futures research, predictability of organizational ethics, normative ethics, applied ethics, development of professional ethics, data foundation, organizational uncertainty -
هدف پژوهش حاضر، تدوین الگوی کیفیت بخشی مدارس بر اساس سرمایه اجتماعی و اثربخشی مدارس مقطع متوسطه دوم نظری استان ایلام بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی در قالب الگوسازی مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه مدیران، دبیران، سرگروه های آموزشی و روسای انجمن اولیا مدارس مقطع متوسطه دوم نظری استان ایلام در سال تحصیلی 98-97 بود و تعداد 220 نفر از 55 مدرسه با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار شامل پرسشنامه سرمایه اجتماعی و پرسشنامه اثربخشیبود.داده ها با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری و به کمک نرم افزار آماریSMART PLS2 تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد الگوی معادلات ساختاری رابطه بین سرمایه اجتماعی با اثربخشی مدارس متوسطه دوم نظری استان ایلام از برازش مناسب برخوردار است. همچنین نتایج نشان داد رابطه سرمایه اجتماعی با اثربخشی یک رابطه مثبت معنادار است . توجه به سرمایه اجتماعی می تواندگام موثری در جهت بالابردن اثربخشی مدارس متوسطه دوم نظری و به تبع آن کیفیت بخشی مدارس این مقطع باشد.
واژه های کلیدی:کیفیت بخشی مدارس، سرمایه اجتماعی، اثربخشی، متوسطه نظری.کلید واژگان: کیفیت بخشی, سرمایه اجتماعی, اثربخشی -
مقدمه
با توجه به همکاری جهاددانشگاهی و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در برگزاری آموزش های مهارتی و حرفه ای علوم پزشکی، هدف از انجام این پژوهش شناسایی عوامل موثر در بهبود آموزش های ضمن خدمت مدیران مراکز آموزش جهاددانشگاهی به عنوان مجری آموزش های مهارتی و حرفه ای علوم پزشکی است.
مواد و روش کاردر این پژوهش کیفی داده ها از طریق مصاحبه عمیق و نیمه ساختار یافته با 16 نفر از اعضای هیات علمی، متخصصان و مدیران آموزشی جهاددانشگاهی گردآوری شد. تمام داده ها براساس روش تحلیل مضمون تجزیه و تحلیل شدند.
یافته هااز تحلیل داده ها سه مضمون اصلی شامل عوامل آموزشی، عوامل مدیریتی و عوامل فناورانه به عنوان عوامل موثر در بهبود آموزشهای ضمن خدمت مدیران مراکز استخراج شد.
نتیجه گیریبا توجه به ماموریت جهاددانشگاهی در راستای تحقق نقشه جامع علمی کشور از طریق آموزش های مهارتی توجه به عوامل سه گانه شناسایی شده برای بهبود آموزشهای ضمن خدمت مدیران مراکز آموزش این نهاد می تواند جهاددانشگاهی را در انجام ماموریتهای خود یاری نماید.
کلید واژگان: آموزش ضمن خدمت, جهاددانشگاهی, آموزشهای مهارتی و حرفه ای علوم پزشکی, تحلیل مضمونPayesh, Volume:20 Issue: 1, 2021, PP 15 -29Objective (s)The present study aimed to identify the factors for improvement in-service training of managers of health vocational education and training centers.
MethodsThis qualitative study was performed using semi-structured interviews with 16 faculty members and managers of Academic Center for Education, Culture and Research (ACECR). Thematic analysis method was used for data exploration.
ResultsThe findings indicated that the improvement of in-service training of managers of vocational health education and training centers are influenced by educational factors, managerial factors and technological factors.
ConclusionDue to the expansion of ACECR affiliated Health Vocational Education and Training Centers, improvement of In-Service Training of Managers of educational centers needs more attention. The results of this study can be used as suitable solutions to improve in-service training of manager of vocational health education and training centers.
Keywords: In-Service Training, ACECR, Health Vocational Education, Training, Thematic analysis -
وجود اخلاق باعث رشد، تعالی و بالندگی در آموزش وپرورش و به تبع آن کل کشور می شود. پژوهش حاضر با هدف، ارایه الگوی توسعه اخلاق حرفه ای مدیران ستادی اداره کل آموزش وپرورش خوزستان با رویکرد آینده پژوهی و بهره گیری از مدل سه شاخگی است. روش تحقیق از نوع ترکیبی اکتشافی (ابتدا کیفی و سپس کمی) میباشد. در تحقیق کیفی، روش مطالعه کتابخانه ای، روش مصاحبه با 10 نفر خبره آموزش و پرورش و دانشگاهی انتخاب و نیز روش دلفی اجرا شده است. داده های حاصل از ادبیات تحقیق و مصاحبه با روش کدگذاری و داده های حاصل از اجرای راندهای دوگانه پنل دلفی با روش آزمون آماری توافق سنجی کندال، فن دیمتل و مدل سازی ساختاری تفسیری تحلیل شده است. در تحقیق کمی روش پیمایش و با هدف آزمون مدل تحقیق اجرا شده است. از 200 نفر جامعه آماری تعداد 119 نفر نمونه با روش هدف مند در الگوی معادلات ساختاری انتخاب شده است. داده ها با روش تحلیل عاملی تاییدی مبتنی بر الگوی معادلات ساختاری تحلیل شده است. نتیجه تحقیق ضمن تشریح چگونگی و نحوه توسعه اخلاق حرفه ای مدیران، مهم ترین عوامل و مولفه های زمینه-ساز الگوی آینده پژوهی توسعه اخلاق حرفه ای مدیران را که شامل شامل 15 عامل و 52 مولفه ی زمینه ای، ساختاری، محتوایی است.کلید واژگان: توسعه اخلاق حرفه ای, آینده پژوهی, مدل سه شاخکی, آموزش و پرورشEducation Journal, Volume:27 Issue: 2, 2020, PP 201 -224Education is one of the basic pillars of any society and the survival, permanence and progress of any society depends on the quality of its education. The educational organization, through its individual and collective mission, guides development and progress. In recent decades, managers of organizations have recognized the role of professional ethics and consider the element of ethics as one of the factors in the stability of the organization and achieving its ultimate goals. Method According to the research statements, the method of this study is mixed (qualitative-quantitative) and in terms of the type of application and the way of data collection; It has been descriptive and survey. This research has two exploratory sections including; Identifying the process of future research model of professional ethics development and also extracting the most important components affecting this process by using three-pronged theory, has provided a conceptual framework. The proposed framework for professional ethics for managers is to gather the opinions of a dozen individuals from the field of educational sciences; The researcher was analyzed based on the answers to the research questions obtained by Delphi method and the data obtained from the agreement of experts with Dimethyl method and interpretive structural modeling were analyzed; Then, in a quantitative section, the model obtained on the studied managers was processed by structural equation modeling method. Results The findings showed; Future research studies have been effective in identifying terrestrial, structural, and content factors with the aim of developing professional ethics. Content factors have the greatest impact on the development of professional ethics. Structural factors: Strategic control and organizational policy; Content Factors: The compilation of the Charter of Professional Ethics was Cultural, Organizational, and Organizational. The results show that the application of professional ethics requires the provision of a systematic structure and process with executive capabilities that can be provided to managers as a suitable foundation. Discuss The aim of this study was to develop the professional ethics of education managers using future research knowledge and using a three-pronged model; The most important results showed that future research studies have been effective in identifying terrestrial, structural and content factors with the mentioned purpose and then the impact, importance and priority of each identifying, determining and determining factor based on future research studies were designed. The use of this model as an intellectual framework and guide to implementing professional ethics is recommended for managers of the organizationKeywords: Professional ethics development, Futurology, Three-horned model, Education
-
این پژوهش با هدف ارایه مدل وتحلیل کاربرد مدیریت دانش در بهسازی کارکنان انجام شد. پژوهش از نوع کیفی و با روش آمیخته اکتشافی تحلیلی بود. جامعه آماری دو گروه استادان رشته نفت در دانشگاه آزاد دارای رشته نفت در خوزستان به تعداد 30 نفر عضوهیات علمی تمام وقت و مدعو و مدیران ارشد و میانی مناطق نفت خیز جنوب به تعداد 100 نفر بود. نمونه آماری مدیران با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و استادان با روش نمونه گیری تصادفی ساده به تعداد20 نفر از هر دوگروه انتخاب شدند. حجم نمونه براساس تکنیک دلفی انتخاب شد.جمع آوری داده ها با استفاده از ابزار تحقیق پرسشنامه تشریحی محقق ساخته صورت گرفت. روایی صوری و محتوایی آن با استفاده از نظر متخصصان و بررسی نتایج پایلوت، تایید شد. فرضیه های پژوهش براساس مولفه های اصلی و عوامل زیرساخت مدیریت دانش، مقایسه شرکت های مناطق نفتخیزجنوب با چند شرکت برند نفتی، چگونگی بازگشت مجدد دانش فنی کارکنان، ارزیابی مدل سه بعدی محقق ساخته مدیریت دانش تنظیم شد. با استفاده از تکنیک دلفی به شکل کتبی و سپس مصاحبه عمیق و نیمه سازمان یافته در 3 راند جداگانه نظر افراد بررسی شد. با استفاده از روش تحلیل محتوا و آمار توصیفی داده ها،طبقه بندی، کدگذاری،بررسی، نمره گذاری و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد چرخه دانش کارکنان در سطوح مختلف ضعیف و دانش فنی به شکل سنتی منتقل و اغلب همراه کارکنان بازنشسته از سیستم خارج می شود. مدیران درک کاملی از تاثیر و مزایای کاربرد مدیریت دانش در بهبود سازمانی و بهسازی کارکنان ندارند. در پایان هرم رهبری دانش و مدل سه بعدی مدیریت دانش که هر دو محقق ساخته بودند، پیشنهاد داده شد.
کلید واژگان: مدیریت دانش, بهسازی کارکنان, مدل کاربردیThe purpose of this study was to present a model and analyze the application of knowledge management in staff improvement. The research was a qualitative and analytical exploratory mixed method. Statistical population of two groups of petroleum engineering faculty member at Islamic Azad University of Khuzestan with 30 of full-time and adjucent members and 100 persons of senior and middle managers in the national southern oilfields company. The statistical sample of managers was selected by stratified random sampling method and the faculty members were selected by simple random sampling method from 20 individuals in each group. Sample size was selected based on Delphi technique. Data were collected using a researcher-made questionnaire. Its ostensible and content validity was confirmed by expert opinion and pilot study results. The research hypotheses were adjusted based on the main components and knowledge management infrastructure factors, comparison of NIOC with several oil brand companies, how to return technical knowledge of staff, evaluation of researcher-made 3D model of knowledge management. Written Delphi technique and in-depth semi-structured interviews were conducted in 3 separate rounds. Data were analyzed, classified, coded, reviewed, scored and analyzed using content analysis method. The results show that the knowledge cycle of employees at various levels is weak and technical knowledge is traditionally transferred and it is often logged out with retired employees.Managers do not fully understand the impact of knowledge management on organizational improvement and employee improvement. Finally, the knowledge leadership pyramid and the three-dimensional model of knowledge management were both researcher-mode have proposed.
Keywords: Knowledge Management, Staff Improvement, Practical Model
- این فهرست شامل مطالبی از ایشان است که در سایت مگیران نمایه شده و توسط نویسنده تایید شدهاست.
- مگیران تنها مقالات مجلات ایرانی عضو خود را نمایه میکند. بدیهی است مقالات منتشر شده نگارنده/پژوهشگر در مجلات خارجی، همایشها و مجلاتی که با مگیران همکاری ندارند در این فهرست نیامدهاست.
- اسامی نویسندگان همکار در صورت عضویت در مگیران و تایید مقالات نمایش داده می شود.