به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

abdolmohammad kashian

  • Mohsen Asadian, Abdolmohammad Kashian *
    This study examines the impact of “transition policy” on the stability of Islamic banks and answers the question of whether the decrease in the share of loans based on partnership contracts and the increase in the share of loans based on exchange contracts have a direct or indirect impact on the banking stability of Islamic countries. Due to the different nature of exchange and partnership contracts based on risk and profit, these two types of contracts have different effects on bank stability, and banks can use the transition policy to improve bank stability. In this study, quarterly data of four Islamic countries with significant allocation of banking resources in the form of Islamic contracts for the years 2014 to 2020 were used in a panel data regression model to investigate the direct or indirect relationship of transition policy to bank stability. The results indicate that the transition policy leads to increased banking stability by increasing the share of partnership facilities and decreasing the share of exchange facilities.
    Keywords: Banking Stability, Exchange Contracts, Partnership Contracts, Policymakers, Islamic Economics, Islamic Banking, PLS
  • عبدالمحمد کاشیان *، ندا پرنیان

    از جمله مهم ترین و شگرف ترین پیشرفت های فناورانه که نقش مهمی در تحول مبادلات تجاری در سطح ملی و بین الملل داشته است، ظهور ارزهای دیجیتال یا رمز پایه است. قابلیت بالای این رمزارزها در پنهان کردن مسیر مبادلات تجاری و بهره گیری از فناوری نظیر به نظیر و حذف عامل نظارتی، سبب شده است که اشتیاق زیادی برای استفاده از این رمزارزها به وجود آید. از طرفی این بستر، محمل بسیار مناسبی برای رشد و توسعه فعالیت های مجرمانه است. مساله اصلی این است که آیا ورود رمزارزها به ایران، تاثیری بر افزایش حجم قاچاق ارز و کالا داشته است و این تاثیر تا چه اندازه بوده است؟ درصورتی که پاسخ به این سوال مثبت باشد، فرضیه استفاده مجرمان از رمزارزها برای تسهیل مبادلات خود تایید می گردد. برای پاسخ به سوال این پژوهش، از روش ARDL استفاده شده است که به کمک آن، داده های مستخرج از نهادهای معتبر آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که ورود ارزهای دیجیتال در اقتصاد ایران سبب افزایش قاچاق شده است. نتایج نشان می دهد تاثیر بهره گیری از رمزارزها در قاچاق، بسیار زیاد است و در بلندمدت تا 46 درصد قابل پیش بینی است. نهادهای نظارتی می بایست از طریق کانال های ممکن از جمله صرافی های ارائه دهنده خدمات، نظارت های لازم را به عمل آورند.

    کلید واژگان: رمزارز, ارز دیجیتال, بلاک چین, قاچاق, فعالیت مجرمانه
    AbdolMohammad Kashian*, Neda Parnian

    Among the most important and remarkable technological developments that have played an important role in the evolution of commercial exchanges at the national and international level is the emergence of digital currencies or cryptocurrency. The high capability of these cryptocurrencies in hiding the path of commercial exchanges and using peer-to-peer technology and removing the regulatory factor has caused a great desire to use these cryptocurrencies in criminal activities. On the other hand, this platform is a very suitable medium for the growth and development of criminal activities. The main issue is whether the entry of cryptocurrencies into Iran has had an effect on the increase in the volume of foreign exchange and goods smuggling and to what extent has this effect been? If the answer to this question is positive, the hypothesis of criminals using cryptocurrencies to facilitate their transactions is confirmed. To answer the question of this research, the ARDL method has been used, with the help of which data extracted from reliable statistical institutions have been analyzed. The results of the research show that the entry of digital currencies in Iran's economy has caused an increase in smuggling. The results show that the impact of using cryptocurrencies in smuggling is very high and can by long term be predicted up to 46%. Naturally, regulatory bodies should carry out the necessary supervision through possible channels, including service provider exchanges.

    Keywords: Blockchain, Criminal Activity, Cryptocurrency, Digital currency, Smuggling
  • عبدالمحمد کاشیان*

    بازیگران حقوقی بازار بورس تهران با در اختیار داشتن حجم بالایی از دارایی ها و سهم قابل توجهی از معاملات، نقش قابل توجهی در بازار دارند. این موضوع در کنار عمق پایین بازار سبب تاثیرگذاری بیش ازحد آن ها در بازار شده و در نتیجه امکان دست کاری و ایجاد نوسان در شاخص کل را فراهم آورده است. درحالی که انتظار اصلی از فعالان حقوقی بازار ایجاد ثبات است، این امکان وجود دارد که آن ها از قدرت بازاری خود سوءاستفاده کرده و منجر به بی ثباتی بازار گردند. از این رو شناخت گونه های رفتاری آن ها در بازی با ریسک اهمیت قابل ملاحظه ای دارد. مقاله حاضر به این سوال پاسخ می دهد که آیا رفتار بازیگران حقوقی بازار بورس تهران، در کنترل و مدیریت ریسک بازار، با تغییر سطوح ریسکی دچار تغییر می شود؟ به عبارتی پرسش اصلی، در خصوص گونه های ریسک بازی حقوقی ها در سطوح مختلف ریسک بازار است. مورد مطالعاتی پژوهش حاضر سال های 1397 تا 1399 است که بازار بورس تهران نوسانات بی نظیری را تجربه کرد و شامل 20 سهم شاخص ساز بازار است. روش مورداستفاده در پژوهش مدل پنل کوانتایل است که امکان بررسی رفتار بازیگران حقوقی در کوانتایل های مختلف را نشان می دهد. نتایج نشان می دهد که 3 گونه رفتاری در بازیگران حقوقی وجود دارد. در سطوح اولیه و پایین ریسک، بازیگران حقوقی ریسک بازار را افزایش می دهند. اما در سطوح بالاتری از کوانتایل های ریسکی بازیگران حقوقی اثر منفی بر ریسک بازار دارند و در سطوح میانی نسبت به ریسک بی تفاوت هستند. این موضوع دلالت بر آن دارد که بازیگران حقوقی بازار تمایل به یک سطح متوسطی از ریسک دارند و از بازار با ثبات و بازار بی ثبات حمایت نمی کنند. لذا در سال های موردمطالعه تحرکات حقوقی های بازار، موجب بیشتر شدن ریسک در بازار بوده و تنها زمانی که نوسانات با سطوح بالاتری رسیده، با توجه به منافع خود مانع از نوسان زیاد شده اند.

    کلید واژگان: بورس, ثبات, نوسانات, رهیافت چندکی در داده های تابلویی, بازیگران حقوقی, بازیگران حقیقی
    Abdolmohammad Kashian*

    Institutional Investors in the Tehran Stock Exchange (with a large amount of assets and a significant share of transactions) have a significant effect on the market. This issue, along with the low depth of the market, gave them a power to be influential in the market, and as a result, they can manipulate the prices and create fluctuations in the market. While the main duty of Institutional Investors is to stabilize, they can abuse their market power and increase market instability. Therefore, recognizing their behavioral types in different level of risk is important. This study answers the question of whether the behavior of Institutional Investors in the Tehran Stock Exchange, in controlling and managing market risk, changes with changing levels of risk. The study is done for years 2018 to 2020 that the Tehran Stock Exchange experienced a huge fluctuations and includes 20 market-making companies. The method used in the research is the panel quantile model, which gives the possibility of studying the behavior of Institutional Investors in different quantiles. The results show the Institutional investors have 3type of behavior. At the initial and lower levels of risk, Institutional actors increase market risk. But at higher levels of risk quantiles, Institutional actors have a negative effect on market risk and at the middle level of risk they are neutral. This implies that market Institutional actors tend to have a moderate level of risk. Therefore, in the studied years, the Institutional investors increased the risk in the market and only when the fluctuations have reached higher levels, they have prevented large fluctuations according to their interests.

    Keywords: Stock Market, Stability, Fluctuations, Panel Quantile, Institutional investors, Real investors
  • حدیث جعفری، عبدالمحمد کاشیان*، علیرضا عرفانی
    اقتصاد ایران به دلیل وابستگی به درآمدهای نفتی، تاثیر زیادی از نوسانات بازار جهانی نفت می پذیرد و این تاثیر عمدتا در جهت منفی و کاهش رشد اقتصادی کشور بوده است. در واقع ریسک قیمت جهانی نفت، به طور مداوم بر رشد اقتصادی ایران اثر منفی داشته است. یکی از روش های کاهش این اثر منفی، افزایش تاب آوری اقتصادی و مقاوم سازی آن در برابر شوک های خارجی است. سوالی که پژوهش حاضر به آن پاسخ می دهد این است افزایش تاب آوری اقتصادی تا چه میزان از آثار منفی نوسانات قیمت نفت بر رشد اقتصادی می کاهد؟ برای پاسخ به این سوال از روش خودرگرسیون با وقفه های توزیعی (ARDL) استفاده شده است و داده های اقتصادی مورد نیاز طی سال های 1369-1399 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. برای سنجش تاب آوری اقتصادی از شاخص بریگوگلیو و روش وزن دهی PCA و برای سنجش نوسانات بازار نفت از پسماندهای روش گارچ تک متغیره استفاده شده است. نتایج به دست آمده از برآورد مدل ضمن تایید رابطه منفی میان نوسانات بازار نفت و رشد اقتصادی ایران، نشان می دهد که در بلندمدت با افزایش هر واحد از سطح تاب آوری اقتصادی (طبق شاخص بریگوگلیو)، از تاثیر منفی نوسانات قیمت نفت بر میزان رشد اقتصادی، 1 درصد کاسته می شود که مقدار قابل توجهی است. بر این اساس تاب آوری اقتصادی با افزایش سطح مقاومت اقتصادی کشور می تواند نقش مهمی در کاهش آثار منفی ریسک های اقتصادی بر رشد اقتصادی داشته باشد
    کلید واژگان: اقتصاد مقاومتی, تاب آوری اقتصادی, رشد اقتصادی, ریسک قیمت نفت
    Hadis Jafari, Abdolmohammad Kashian *, Alireza Erfani
    Due to its dependence on oil revenues, Iran's economy is greatly affected by the fluctuations of the global oil market, and this effect has mainly been in a negative direction and reduced the economic growth. In fact, the risk of global oil prices has continuously had a negative effect on Iran's economic growth. One of the ways to reduce this negative effect is to increase economic resilience and strengthen it against external shocks. The question that the current research answers is, to what extent does improving economic resilience reduce the negative effects of oil price fluctuations on economic growth? To answer this question, the method of autoregression with distributed lags (ARDL) has been used and the required economic data during the years 1986-2021 have been analyzed. To measure economic resilience, the Briguglio index was used, and the residuals of the univariate Garch model were used to measure the fluctuations of the oil market. The results obtained from the estimation of the model, while confirming the negative relationship between oil market fluctuations and Iran's economic growth, show that in the long term, with the increase of each unit of the level of economic resilience (according to the Briguglio index), the oil price fluctuations on the economic growth rate is reduced by 1 percent, which is a significant amount. Based on this, economic resilience by increasing the level of economic resistance of the country can play an important role in reducing the negative effects of economic risks on economic growth.
    Keywords: Resistance economy, Economic Resilience, Economic Growth, oil price risk
  • مصطفی پورباقریان، عبدالمحمد کاشیان*
    یکی از اهداف اقتصادی کشورهای دنیا، افزایش تاب آوری اقتصادی و کاهش آسیب پذیری در برابر تکانه های داخلی و خارجی است. عوامل متعددی امکان تاثیرگذاری بر تاب آوری اقتصادی یک کشور را دارند که از جمله آن ها تنوع در صادرات، کاهش وابستگی به نفت و افزایش سهم صادرات غیرنفتی از کل صادرات است. این موضوع در خصوص اقتصاد ایران که همواره در معرض تکانه های خارجی به مانند تحریم بوده و نیز از کشورهای صادرکننده نفت محسوب می شود، اهمیت مضاعفی دارد. سوال اصلی که پژوهش حاضر به آن پاسخ می دهد این است که آیا با کاهش سهم صادرات غیرنفتی در سبد صادراتی  ایران، تاب آوری اقصاد ایران افزایش می یابد؟ برای پاسخ به سوال اصلی پژوهش، ضمن بهره گیری از روش های ساخت شاخص ترکیبی تاب آوری، داد های مربوط به 31 سال از اقتصاد ایران (1369 تا 1399) با استفاده از روش های تحلیل رگرسیونی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته تا علاوه بر تعیین رابطه کوتاه مدت و بلندمدت میان سهم صادرات غیرنفتی از کل صادرات و تاب آوری اقتصادی، جهت و شدت این رابطه نیز تبیین شود. نتایج به دست آمده نشان می دهد که در بلندمدت با افزایش هر واحد صادرات غیرنفتی به کل صادرات، به میزان 0٫81 واحد تاب آوری اقتصادی کشور افزایش پیدا خواهد کرد. به عبارت دیگر تاثیرگذاری سهم صادرات غیرنفتی بر تاب آوری اقتصادی نسبتا عدد بزرگی است و در نتیجه با کاهش سهم صادارت نفتی در سبد صادارتی کشور، تاب آوری اقتصادی به طور موثری افزایش خواهد یافت.
    کلید واژگان: تنوع صادراتی, صادرات غیر نفتی, تاب آوری اقتصادی, آسیب پذیری, شوک های اقتصادی
    Mostafa Pourbagherian, Abdolmohammad Kashian *
    One of the economic goals of the countries is to increase economic resilience and reduce vulnerability to internal and external shocks. Several factors influence the economic resilience of a country, among them are diversity in exports, reducing dependence on oil, and increasing the share of non-oil exports from the total export. This issue has double importance for Iran's economy, which has always been exposed to foreign impulses such as sanctions and is also considered one of the oil exporting countries. The main question that the current research answers is whether the resilience of Iran's economy will increase by reducing the share of non-oil exports in Iran's export portfolio. In order to answer the main question of the research, while using the methods of  constructing a composite index of resilience, data related to 31 years of Iran's economy (1970 to 2020) were analyzed using regression analysis methods in order to determine the short-term and long term, relationship,  direction and  intensity  between the share of non-oil exports in total exports and economic resilience,  The results show that in the long term, with the increase of each non-oil export unit to the total export, the country's economic resilience will increase by 0.81 units. In other words, the impact of non-oil exports on economic resilience is a relatively large number, and as a result, by reducing the share of oil exports in the countries export portfolio, economic resilience will increase effectively.
    Keywords: Export Diversity, Non, Oil Exports, Economic Resilience, Vulnerability, Economic Shocks
  • عبدالمحمد کاشیان*
    هدف

    نظریه سیستمی عدالت یعنی تنها برآیند عملکردی مجموعه ای ازعناصر یا خرده نظام های مرتبط با یکدیگر به تحقق عدالت منجر می شود. مقاله حاضر ضمن تبیین این نظریه، با تکیه بر آراء شهید صدر و شهید مطهری، رویکرد ایشان در خصوص عدالت اقتصادی را با یک رویکرد سیستمی تبیین می نماید و با استفاده از یک تحلیل مقایسه ای، نقاط تفارق و تشابه آن را شناسایی می نماید.

    روش

    روش مورد استفاده در این پژوهش، تحلیل محتوا یا تحلیل مضمون است که شامل تحلیل محتوای آثار شهید مطهری و شهید صدر در حوزه عدالت می شود.

    یافته ها

    یافته های پژوهش نشان می دهد که نظریه سیستمی عدالت اقتصادی در آرای شهید صدر و شهید مطهری به صورت ضمنی بیان شده است، اما هرگز به صورت یک نظریه تبیین نشده است. از مهم ترین یافته های پژوهش تبیین نظریه سیستمی عدالت اقتصادی شهید مطهری و شهید صدر است.

    نتایح: 

    نتایج به دست آمده دلالت بر آن دارد که با در نظر گرفتن 4 مولفه هدف، اجزاء، مبنا و روابط به عنوان ارکان اصلی یک سیستم، نظریه سیستمی عدالت اقتصادی شهید صدر و شهید مطهری از لحاظ هدف و مبنا دارای تشابه قابل توجهی هستند، اما در اجزا و روابطی که سیستم را به سوی عدالت سوق می دهد، تفاوت های قابل ملاحظه ای وجود دارد

    کلید واژگان: عدالت اقتصادی, توزیع, صدر, مطهری, نظریه سیستمی
    Abdolmohammad Kashian *
    Purpose

    The systemic theory of justice means that only the functional outcome of a set of elements or sub-systems related to each other leads to the realization of justice. While explaining this theory, relying on the opinions of shahid Sadr and shahid Motahari, it explains their approach to economic justice with a systemic approach and finally compare their differences and similarities.

    Method

    The method used is content analysis which includes content analysis of the works of Shahid Motahari and Shahid Sadr in the field of justice.

    Findings

    The findings of the research show that the systemic theory of economic justice has been implicitly expressed by Shahid Sadr and Shahid Motahari, but it has never been explained as a theory. One of the most important findings of the research is the explanation of the systemic theory of justice of shahid Motahari and shahid Sadr.

    Results

    The obtained results indicate that by considering the 4fileds of the goal, components, basis and relationships as the main elements of a system, the systemic theory of justice of Shahid Sadr and Shahid Motahari have similarities in terms of goal and basis. But there are differences in the components and relationships that lead the system towards justice.

    Keywords: Economic Justice, Distribution, Sadr, motahhari, system theory
  • مصطفی فزونی، عبدالمحمد کاشیان*
    پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه مولفه های اقتصادی با میزان ازدواج و طلاق به روش خودرگرسیون با وقفه های توزیعی که امکان تحلیل کوتاه مدت و بلندمدت را فراهم می آورد، انجام شد. همچنین تحلیل مقایسه ای مولفه های اقتصادی مشترک و توامان موثر بر ازدواج و طلاق نیز ارایه گردید. داده های پژوهش از کلیه اطلاعات و آمار مکتوب مربوط به اقتصاد ایران در سال های 1362 تا 1399 جمع آوری شد. نتایج تحلیل بلندمدت داده ها نشان داد که میزان بیکاری به طور مستقیم، و ضریب جینی به طور معکوس با میزان طلاق رابطه معنادار دارد. متغیرهای مشارکت اقتصادی زنان، رشد درآمد سرانه، شهرنشینی و رشد اجاره مسکن رابطه معناداری با میزان طلاق در بلندمدت ندارد. همچنین متغیرهای شهرنشینی، مشارکت اقتصادی زنان و رشد درآمد سرانه به طورمستقیم، و متغیرهای ضریب جینی، رشد اجاره مسکن و نرخ بیکاری به طور معکوس، با میزان ازدواج در بلندمدت رابطه معکوس دارد. نتیجه قابل توجه درباره مشارکت اقتصادی زنان این بود که با افزایش میزان مشارکت اقتصادی زنان، میزان ازدواج ها در کشور افزوده شده و این متغیر، تاثیر معناداری بر میزان طلاق در کشور نداشته است.
    کلید واژگان: مشارکت اقتصادی زنان, عوامل موثر بر ازدواج, عوامل موثر بر طلاق, بیکاری, نابرابری اقتصادی, میزان ازدواج و طلاق
    Mostafa Fozooni, Abdolmohammad Kashian *
    The present research was conducted with the aim of investigating the relationship between economic factors and the rate of marriage and divorce using Auto Regressive Distributed Lags (ARDL), which provides a short-term and long-term analysis. In addition, a comparative analysis of common and complementary economic factors affecting the marriage and divorce was presented. Research data were gathered from all written statistics related to Iran's economy from 1983 to 2020. The results of long-term analysis showed that unemployment rate has a direct and significant relationship and Gini coefficient has an indirect and significant relationship with divorce rate. The variables of women's economic participation, per capita income growth, urbanization, and housing rental growth do not have a significant relationship with divorce rate in the long term. The variables of urbanization, women's economic participation, and per capita income growth have direct relationship, and the variables of Gini coefficient, housing rental growth, and unemployment rate have indirect relationship with marriage rate in the long term. The most interesting result about women's economic participation was that the more rate of women's economic participation, the more marriage rate, and the variable of women's economic participation does not have any significant effect on divorce rate in Iran.
    Keywords: women's economic participation, different factors affecting marriage, different factors affecting divorce, unemployment, economic inequality, rate of marriage, divorce
  • عبدالمحمد کاشیان*، ابوالفضل طاهریان
    توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات، نقش بسیار مهمی در تغییر مناسبات فرهنگی، سیاسی و اقتصاد جامعه داشته است که ازجمله مهم ترین مصادیق آن در بعد اقتصادی، بازارهای مالی و بورس اوراق بهادار است. هدف از انجام این پژوهش بررسی ارتباط میان تغییرات فناوری های نوین ارتباطی و نوسانات شاخص بورس اوراق بهادار تهران (یا ریسک بازار) می باشد. موضوع از این جهت دارای اهمیت است که توسعه بازارهای مالی و تاثیرگذاری و تاثیرپذیری آن از فضای مجازی و حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات، از یک سو می تواند زمینه ایجاد نوسان و درنتیجه سوءاستفاده را برای عده ای فراهم آورده و از سوی دیگر می تواند با آگاهی بخشی و ارایه اطلاعات صحیح، اسباب کاهش نوسانات را فراهم آورد. برای پاسخ به پرسش اصلی پژوهش، از داده های حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات و نوسانات شاخص قیمت سهام به عنوان متغیرهای اصلی و نوسانات نرخ قیمت در بازار کالا و خدمات، نوسان نرخ ارز، نوسان قیمت طلا و نوسان قیمت نفت خام به عنوان متغیرهای کنترلی طی دوره زمانی 1370-1399 استفاده شده است. نتایج تجربی حاصل از روش خود رگرسیون با وقفه های توزیعی (ARDL) بیانگر آن است که شاخص فناوری اطلاعات و ارتباطات بر شاخص نوسانات بازار بورس اثر منفی و معناداری دارد. به عبارت دیگر در طول سالیان گذشته، بهبود شاخص فناوری اطلاعات و ارتباطات، نوسانات بازار بورس را کاهش داده است. ازاین جهت می توان با مدیریت صحیح و بهبود عملکرد شاخص های فناوری اطلاعات و ارتباطات، ریسک بازارهای مالی را کاهش داد و مانع سوءاستفاده نوسان گیران از بازار شد. اثر متغیرهای کنترلی نیز مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
    کلید واژگان: بازار بورس, فناوری اطلاعات و ارتباطات, بورس اوراق بهادار, نرخ ارز, فاوا
    Abdolmohammad Kashian *, Abolfazl Taherian
    The purpose of this study is to investigate the relationship between changes in new communication technologies and fluctuations in the Tehran Stock Exchange index (or market risk). The issue is important because the development of financial markets and its impact on cyberspace and the field of information and communication technology, on the one hand can cause fluctuations and consequently abuse for some, and on the other hand can raise awareness and provide Proper information to reduce fluctuations, and therefore the subject requires proper management and the establishment of correct and efficient laws in this area. To answer the main question of the research, data of information and communication technology and stock price index fluctuations. have been used as the main variables and price fluctuations in the goods and services market, exchange rate fluctuations, gold price fluctuations and crude oil price fluctuations as control variables during The time period of 1991-2020 has been used. the results obtained from the ARDL method indicate that the ICT index has a negative and significant effect on the stock market fluctuations. In other words, the improvement of the ICT index over the past years has reduced the fluctuations of the stock market. Therefore, by properly managing and improving the performance of ICT indicators, the risk of financial markets can be reduced and fluctuators in the market can be prevented from being abused. The effect of control variables has been evaluated.
    Keywords: Stock market, Information, Communications Technology, Stock Exchange, Exchange rate, Fava
  • عبدالمحمد کاشیان*، سیده ندا رحیمی
    مقاله حاضر به بررسی راهبرد بهینه جمهوری اسلامی ایران در مدیریت مناسبات تجاری با چین پرداخته و به این سوال پاسخ می دهد که با توجه به سطح بالای روابط تجاری آمریکا و چین از یک سو و افزایش تعارضات میان این دو کشور از سوی دیگر، راهبرد بهینه جمهوری اسلامی ایران در مدیریت مناسبات اقتصادی میان ایران و چین چگونه خواهد بود؟ فرضیه اصلی پژوهش آن است که افول قدرت اقتصادی آمریکا و افزایش قدرت اقتصادی چین و نیز افزایش سطح جنگ تجاری میان این دو کشور فرصت بسیار مناسبی را برای ایران فراهم آورده تا با توسعه مناسبات تجاری با چین، بخشی از فشارهای ناشی از تحریم های آمریکا را خنثی نماید. پژوهش با بهره گیری از روش نظریه بازی ها، رابطه تجاری ایران و چین را مدل سازی کرده و راهبرد بهینه ایران در توسعه مناسبات تجاری با چین را تبیین خواهد کرد. نتایج به دست آمده از تحلیل تعادل های بازی نشان می دهد راهبرد مطلوب برای ایران توسعه راهبردی روابط تجاری با چین باهدف امتیازگیری از طرف غربی و همچنین بهبود شرایط اقتصادی کشور و دور زدن تحریم هاست و به همین صورت راهبرد مطلوب برای طرف چینی نیز توسعه راهبردی روابط تجاری با ایران باهدف امتیازگیری از طرف غربی و نیز گسترش قدرت نرم خود در منطقه غرب آسیا است. چنانچه یکی از طرفین استراتژی قطع همکاری به منظور جلب رضایت طرف غربی را داشته باشند، طرف مقابل نیز چنین استراتژی را انتخاب می کند و بازی به تعادل جدیدی می رسد که منافع هر دو کشور در آن بسیار پایین خواهد بود.
    کلید واژگان: ایران, چین, آمریکا, روابط تجاری, نظریه بازی ها
    Abdolmohammad Kashian *, Seyedeh Neda Rahimi
    This article examines the optimal strategy of the Islamic Republic of Iran in managing trade relations with China and answers this question: considering the high level of trade relations between the United States and China and the increase in conflicts and the emergence of an economic war between these two countries, what will be the optimal strategy of Iran in managing economic relations with China. The main hypothesis of the research is that: the decline of US economic power and the rise of China's economic power and in the same time emergence of the US-China trade war has provided a very good opportunity for Iran to develop trade relations with China on order to neutralize the pressure of US sanctions. Using the game theory method, the research models the Iran-China trade relationship and analyzes Iran's optimal strategy. The results show that the best strategy of Iran is development of trade relations with China with the aim of gaining concessions from the West, as well as improving the country's economic situation and circumventing sanctions and for the china with the aim of gaining concessions from the West and also expanding its soft power in the West Asian region. If one of the parties has a strategy of severing cooperation in order to satisfy the West, the other party will choose such a strategy and the game will reach a new balance in which the utility of both countries will be very low.
    Keywords: Iran, China, USA, Trade Relations, game theory
  • عبدالمحمد کاشیان *

    در حالی که بسیاری از اندیشمندان معاصر، با تکیه بر شواهد میدانی و اسنادی،‌ افول قدرت اقتصادی آمریکا را امری تحقق یافته می‌دانند، برخی دیگر آن را انکار کرده و یا اینکه آن را نوعی بزرگ‌نمایی و ساده‌انگاری تلقی کرده‌اند. تکثر آراء و دیدگاه‌های معارض در خصوص روند قدرت اقتصادی آمریکا سبب شده است که یک بررسی جامع در خصوص مولفه‌های کلیدی قدرت اقتصادی داخلی و بین‌المللی آمریکا و ارزیابی آن در طول زمان لازم آید. پژوهش حاضر ضمن ارزیابی و شناسایی مولفه‌های کلیدی قدرت اقتصادی آمریکا، به این سوال پاسخ می‌دهد که آیا قدرت اقتصادی آمریکا در 50 سال منتهی به 2020 دچار افول شده است؟ روش مورد استفاده برای شناسایی مولفه‌های قدرت اقتصادی، تحلیل محتوا و روش ارزیابی تحولات آن در طول زمان تحلیل آماری است. نتایج به دست آمده نشان می‌دهد که قدرت اقتصادی یک مفهوم چندبعدی است که شامل مولفه‌های متعددی می‌شود و در این میان تمایز میان قدرت نسبی و قدرت مطلق امری ضروری است. نتایج تحلیل آماری دلالت بر شواهد جدی و مبرهن بر افول قدرت نسبی آمریکا در سطح ملی و بین‌الملل دارد، اما قدرت مطلق آمریکا تابعی از درجه اهمیت و اوزان اختصاص یافته به‌متغیرهایی است که برای سنجش قدرت اقتصادی به‌کار می‌روند. بر این اساس هر چند قدرت نسبی آمریکا با افول شدیدی مواجه شده است، اما هنوز اقتصاد آمریکا یکی از اقتصادهای پیشرو و قدرتمند جهانی است که به‌دلیل مخاطره‌هایی از جمله نابرابری‌های اقتصادی، بحران‌های پی‌درپی و ورود رقبای جدید در عرصه جهانی به‌سرعت در معرض افول است.

    کلید واژگان: قدرت اقتصادی, قدرت نرم, قدرت نسبی, قدرت مطلق, آمریکا
    AbdolMohammad Kashian *

    Many thinkers believe that America's economic power is declining, yet others do not believe in it and see it as an exaggeration. The multiplicity of opposing views on the trend of US economic power has necessitated a comprehensive review of key components of US domestic and international economic power and its evaluation over time. The present study, while evaluating and identifying key components of US economic power, examines the time trend of its changes nationally and internationally. The method used to identify the components of economic power is content analysis and the method of evaluating over time is simple statistical analysis. The results obtained from the content analysis method show that economic power is a multidimensional concept that includes several components, and , it is necessary to distinguish between relative power and absolute power. The results of statistical analysis indicate strong and clear evidence of a decline in US relative power nationally and internationally, but US absolute power is a function of the degree of importance and weights assigned to the variables used to measure economic power. Accordingly, although the relative strength of the United States has declined sharply, the US economy is still one of the leading and most powerful economies in the world, which is rapidly declining due to risks such as economic inequalities, successive crises and the entry of new competitors in the world.

    Keywords: Economic power, soft power, relative power, absolute power, America
  • عبدالمحمد کاشیان*

    تحریم های اقتصادی علاوه بر آثار مستقیمی که در ایجاد محدودیت ها و تنگناهای اقتصادی دارد، به طور غیر مستقیم با نفوذ در لایه های روانی جامعه منجر به ایجاد آثار انتظاری بر اقتصاد می شوند و تاثیر آن کمتر از آثار مستقیم نیست. از جمله آثار روانی و انتظاری تحریم ها تاثیرگذاری بر بازارهای اقتصادی است؛ به طوری که تحریک انتظارات بازیگران بازار بر اساس یک عامل خارجی به مانند تحریم می تواند منجر به افزایش تلاطم در بازارها شده و ریسک اقتصادی را افزایش می دهد. مقاله حاضر به بررسی آثار روانی تحریم های اقتصادی بر بازار ارز به عنوان یک بازار محوری در اقتصاد ایران تکیه دارد و موضوع شرطی شدن این بازار نسبت به تحریم را مورد بررسی قرار می دهد. به منظور بررسی اثر جنبه های روانی تحریم در سطوح دهکی مختلف، روش مورد استفاده در این پژوهش رگرسیون چندکی (کوانتایل) است که با استفاده از داده های فصلی اقتصاد ایران از سال 1390 تا 1400 به تحلیل موضوع می پردازد. نتایج نشان می دهد که اثر تحریم ها بر نوسانات قیمت ارز معنادار و مثبت است؛ به این معنا که با افزایش بار روانی تحریم ها، همواره نوسانات بازار ارز به طور معنی داری افزایش یافته است و این موضوع شرطی شدن اقتصاد نسبت به مسایل خارجی را تایید می کند. این موضوع باعث شده که مسایل مربوط به تحریم حتی اگر در واقع اثری نیز نداشته باشد، آثار خود را در بازار ارز بگذارد و اقتصاد ایران را با ریسک بالاتری مواجه شده است. یافتن راه هایی برای کوچک سازی جنبه های روانی تحریم، از پیشنهادات اصلی پژوهش حاضر است.

    کلید واژگان: اقتصاد مقاومتی, تحریم, بازار ارز, آثار روانی, اقتصاد شرطی
    Abdolmohammad Kashian *

    In addition to the direct effects, Economic sanctions indirectly distort the economy by influencing the psychological layers of the society, and its impact is no less than the direct effects. Among the psychological and expected effects of sanctions is the impact on economic markets; So that stimulating the expectations of market players based on an external factor such as sanctions can lead to increased turbulence in the markets and increases economic risk. This article is based on examining the psychological effects of economic sanctions on the foreign exchange market as a central market in Iran's economy and examines the issue of the conditioning of this market in relation to the sanctions. In order to investigate the effect of the psychological aspects of sanctions at different decile levels, the method used in this research is quantile regression, which analyzes the issue using seasonal data of Iran's economy from 2011 to 2021. The obtained results show that the effect of sanctions on exchange rate fluctuations is significant and positive; this means that with the increase in the psychological burden of sanctions, the fluctuations of exchange rate have always increased significantly, and this confirms the Conditionalization of the economy towards foreign issues. This issue has caused the issues related to sanctions toleave their effects on the exchange market, even if they do not actually have any effect, and Iran's economy has faced a higher risk. Finding ways to minimize the psychological aspects of sanctions is one ofthe main suggestions of the current research.

    Keywords: Resistance Economy, sanction, exchange market, Mental effects, conditional economy
  • عبدالمحمد کاشیان*، الهام پارسا

    تحلیل ماهیت اقتصادی ابزارهای مالی جدید به همراه بررسی جنبه های فقهی آن نقش مهمی در معرفی و بکارگیری این ابزارها در بازارهای مالی اسلامی دارد. یکی از این ابزارها اختیارات باینری است که به دلیل جذابیت های بالا، بخش مهمی از مبادلات بازارهای مشتقه را به خود اختصاص داده است. هدف از پژوهش حاضر تحلیل اختیار باینری از جنبه اقتصادی و فقهی است. این اختیار از انواع اختیارات اگزوتیک می باشد که می تواند مانند سایر قراردادهای اختیار به منظور پوشش ریسک، آربیتراژ و سفته بازی مورد استفاده قرار گیرد. پژوهش حاضر ضمن بررسی ماهیت اقتصادی این نوع از اختیارات، به این سوال پاسخ می دهد که آیا این اختیارات به لحاظ فقهی نیز مشروع می باشند؟ روش مورد استفاده در این پژوهش، روش تحلیلی-اجتهادی مرسوم در تحلیل بازارهای مالی اسلامی است. پژوهش حاضر ضمن بررسی انواع اختیار باینری و ارایه استراتژی های مختلف معاملات آنها، ماهیت اختیارات و خصوصا اختیار باینری را از طریق عقود مختلف مورد بررسی قرار داده است. نتایج دلالت بر آن دارد که برخی از مدل های این اختیار در قالب عقودی همچون صلح ابتدایی، بیع حق و شرط ابتدایی قابل تصحیح است، برخی دیگر از مدل های آن صرفا در قالب عقد بیمه و برخی دیگر مصداق قمار هستند. بر این اساس تنها برخی از انواع این قرارداد قابل استفاده در بازارهای مالی اسلامی است.

    کلید واژگان: اختیار باینری, اختیار دیجیتالی, اختیار اگزوتیک, اختیار وانیلی, اختیارات
    Abdolmohammad Kashian *, Elham Parsa

    Analyzing the economic nature of new financial instruments along with examining its jurisprudential aspects has an important role in introducing and using these instruments in Islamic financial markets. One of these tools is binary options, which due to its high attractiveness, is an important part of derivatives market exchanges. The purpose of this study is to analyze binary authority from an economic and jurisprudential point of view. This option is a type of exotic option that can be used, like other options contracts, to cover risk, arbitrage and speculation. The present study, while examining the economic nature of this type of authority, answers the question of whether these powers are also legally legitimate? The method used in this research is the conventional analytical-ijtihad method in the analysis of Islamic financial markets. The present study, while examining the types of binary options and presenting different strategies of their transactions, has examined the nature of options and especially binary options through different contracts. The results indicate that some models of this option can be corrected in the form of contracts such as basic peace, sale of rights and basic conditions, some models are only in the form of insurance contracts and others are examples of gambling. Accordingly, only some types of this contract can be used in Islamic financial markets.

    Keywords: Binary options, digital options, exotic options, vanilla options, Options
  • سید حمید آرمند، عبدالمحمد کاشیان*
    یکی از عوامل موثر برمدیریت وکنترل تحریم ها ومقاوم سازی اقتصاد دربرابرآن، مدیریت آثار روانی آن است. به طوری طبیعی تحریم ها آثار روانی متعددی ایجاد می کند که ازجمله آن ایجاد نوسان در بازارهای حیاتی اقتصاد است و در نتیجه مواجهه صحیح با آن نقش زیادی در مدیریت نوسانات بازارها دارد. این مقاله، به تجزیه وتحلیل تاثیر متقابل جنبه های روانی تحریم ها وریسک بازار ارز، مسکن وبورس با استفاده از الگوی خود رگرسیونی (VAR) و داده های ماهانه سال 1385 تا1399 می پردازد و باتحلیل نتایج به دست آمده راهکار هایی را برای مقاوم سازی اقتصاد پیشنهاد می کند. نتایج این الگو نشان ازوجود رابطه متقابل بین اثرروانی تحریم وریسک بازار در کوتاه مدت و بلندمدت دارد. اثر روانی تحریم ها ریسک بازار ارز و بورس را افزایش و ریسک نوسانات بازار مسکن را کاهش می دهد و در مقابل افزایش ریسک نوسانات بازارها ارز و بورس منجر به افزایش اثر روانی تحریم ها در جامعه می شود. به عبارتی دیگر ادراک عمومی غالب و تصور ذهنی ایجادشده در جامعه، اثرگذاری تحریم ها را بیشتر نشان می کند و این کمک شایانی به تحریم کنندگان برای افزایش فشار می کنند. در نتیجه پیشنهاد می شود از طریق کوچک سازی جنبه های روانی تحریم، بی اهمیت نشان دادن آن ها و بیان و اجرای راهکارهای دور زدن تحریم تا حد زیادی فشار های ناشی از نوسانات بازاررا کنترل کرد
    کلید واژگان: نوسانات, بازار ارز, بازار مسکن, بازار بورس, اثر روانی تحریم, مدیریت ریسک
    Seyed Hamid Armand, Abdolmohammad Kashian *
    One of the effective factors in managing and controlling sanctions is managing its psychological effects. Naturally, sanctions have a number of psychological effects, including fluctuations in the vital markets of the economy, and as a result, dealing with them properly plays an important role in managing market fluctuations. This article analyzes the interaction between the psychological aspects of sanctions and foreign exchange market, housing and stock market risk using the (VAR) model. The results of this model show that there is a correlation between the psychological effect of sanctions and the risk of market in the short and longterm. The psychological effect of sanctions increases the risk of foreign exchange and stock market and reduces the risk of fluctuations in the housing market, and in contrast, the increased risk of currency and stock market fluctuations leads to an increase in the psychological effect of sanctions on society. In other words, the public perception and mental image created in society show the effectiveness of sanctions and this is a great help to sanctioners to increase pressure. it is suggested that by minimizing the psychological aspects of sanctions, showing their insignificance, the pressures of market fluctuations are largely controlled.
    Keywords: Fluctuations, Foreign exchange market, Housing Market, Stock market, psychological effect of sanctions, Risk Management
  • فرشته علایی پور، عبدالمحمد کاشیان*

    از عوامل موثر بر تمایل کشورهای دنیا در توسعه روابط تجاری خود، سطح قدرت نرم کشور هدف و میزان تاثیرگذاری آن کشور بر معادلات بین المللی است. مقاله حاضر به این سوال پاسخ می دهد که در میان مولفه های اقتصادی قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران، کدام یک از آن ها بر توسعه روابط تجاری ایران و چین موثر بوده است؟ روش مورد استفاده در این پژوهش الگوی خودرگرسیونی با وقفه های توزیعی ((ARDL است و داده های مورد تحلیل در این مقاله مربوط به دوره 1988 تا 2019 است. نتایج به دست آمده از تحلیل داده ها حاکی از آن است که مولفه های اقتصادی قدرت نرم ایران نقش بسیار مهمی در تمایل چین به توسعه روابط تجاری با ایران دارد. افزایش قدرت اقتصادی ایران حسب تولید ناخالص داخلی، بهبود سرمایه اجتماعی و افزایش سرمایه گذاری خارجی نقش بسیار مهمی در توسعه روابط تجاری ایران و چین داشته است، جمع بندی مقاله بیانگر آن است که حضور ایران در عرصه بین الملل و توسعه روابط تجاری با سایر کشورها مستلزم افزایش قدرت نرم کشور خصوصا در مولفه هایی از جمله تولید داخلی، سرمایه اجتماعی و سرمایه گذاری خارجی است و افزایش رابطه تجاری ایران و چین در بستر افزایش قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران قابل توجیه است.

    کلید واژگان: قدرت نرم, روابط تجاری, سرمایه گذاری خارجی, تولید داخلی
    Fereshteh Alayipoor, Abdolmohammad Kashian *

    One of the factors influencing the desire of countries to develop their trade relations is the level of soft power of the target country and the extent of its influence on international equations. The present article answers the question that among the economic components of the soft power of the Islamic Republic of Iran, which of them has been effective in the development of trade relations between Iran and China? The method used in this research is the autoregressive model with distributed interrupts (ARDL) and the data analyzed in this paper are related to the period 1988 to 2019. The results obtained from data analysis indicate that the economic components of Iran's soft power play a very important role on China's desire to develop trade relations with Iran.Increasing Iran's economic power in terms of GDP, improving social capital and increasing foreign investment has played a very important role in developing Iran-China trade relations. International and development of trade relations with other countries requires increasing the country's soft power, especially in components such as domestic production, social capital and foreign investment, and increasing Iran-China trade relations can be justified in the context of increasing the soft power of the Islamic Republic of Iran.

    Keywords: Soft power, Trade Relations, Foreign Investment, domestic production
  • ملیحه لواف، عبدالمحمد کاشیان*، محبوبه فراهتی

    از مهم ترین ویژگی های سرمایه اجتماعی قدرت تاثیرگذاری و تاثیرپذیری آن از متغیرهای کلان اقتصادی است. یکی از این متغیرها ریسک بازارهای مالی است که از سرمایه اجتماعی تاثیر پذیرفته و بر آن تاثیر می گذارد. نوسانات در بازارهای مالی می تواند نقش موثری در افزایش یا کاهش سرمایه اجتماعی داشته باشد و همچنین سرمایه اجتماعی نیز می تواند در ایجاد نوسان یا ثبات در بازارهای مالی موثر باشد. هدف اصلی این پژوهش بررسی اثر متقابل سرمایه اجتماعی و ریسک بازار بورس در ایران است. روش مورد استفاده در این پژوهش خودرگرسیون برداری (VAR) و استفاده از توابع واکنش آنی است که بر اساس آن تاثیر متقابل این دو متغیر بر یکدیگر بر اساس داده های سال 1368 تا 1398 سنجیده می شود. نتایج حاصل از تحلیل بلندمدت مدل نشان از آن دارد که افزایش سرمایه اجتماعی به طور معنی داری باعث کاهش نوسان در بازار بورس و ایجاد ثبات در این بازار می شود و از طرفی نوسان در بازار بورس اثر معنی داری بر کاهش سرمایه اجتماعی دارد. از این رو تقویت سرمایه اجتماعی نیاز به ایجاد ثبات در بازارهای مالی دارد و ایجاد ثبات در بازارهای مالی نیز مستلزم تقویت سرمایه اجتماعی است.

    کلید واژگان: سرمایه اجتماعی, بازارهای مالی, ریسک, نوسان, ثبات, بورس
    Maliheh Lavaf, Abdolmohammad Kashian *, Mahboobeh Farahati

    One of the most important characteristics of social capital is its power to influence and be affected by macroeconomic variables. One of these variables is financial market risk, which is affected by social capital. Fluctuations in financial markets can play an effective role in increasing or decreasing social capital, and social capital can also be effective in creating fluctuations or stability in financial markets. The main purpose of this study is to investigate the interaction between social capital and stock market risk in Iran. The method used in this research is vector autoregression (VAR) and the use of impulse reaction functions, based on which the interaction of these two variables on each other is measured based on data from 1989 to 2018. The results of long-term analysis of the model show that increasing social capital significantly reduces fluctuations in the stock market and creates stability in this market, and on the other hand, fluctuations in the stock market have a significant effect on reducing social capital. Therefore, strengthening social capital requires stabilization in financial markets, and stabilization in financial markets also requires strengthening social capital.

    Keywords: social capital, Financial Markets, Risk, Fluctuation, stability, stock market
  • عبدالمحمد کاشیان*

    بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و استقرار حکومت اسلامی این انتظار به‌وجود آمد که زکات نقش بسیار مهمی در مدیریت اقتصادی ایران ایفا کند. علی‌رغم دغدغه‌های جدی برای این امر و تحقیقات گسترده علمی در این زمینه، مجموعه دلایلی از جمله مسایل فقهی سبب شد که این موضوع در حد شایسته به سرانجام نرسد. بررسی فقه مالیات‌های اسلامی همراه با انطباق آن با شرایط جمهوری اسلامی ایران دلالت بر آن دارد که تنها برخی از آرای فقهی در خصوص زکات، امکان نظام‌سازی را ایجاد می‌کند که عمدتا نظریه‌های غیر مشهور می‌باشند. این مقاله با استفاده از روش تحلیلی به بررسی 24 سناریوی فقهی مختلف در زمینه رابطه مالیات‌های اسلامی و متعارف از نظر تقدم-تاخر و جانشین-مکمل‌بودن و همچنین نظریات فقهی شمول زکات و ظرفیت‌های بهره‌مندی از آن می‌پردازد. بر اساس نتایج پژوهش، تنها در 7 سناریو امکان بهره‌گیری از زکات در نظام‌سازی وجود دارد. از میان این 7 سناریو، در 3 مورد، امکان اصالت دادن به زکات و مکمل بودن مالیات‌های متعارف در پرتو وجوب زکات پول، زکات مال‌التجاره و شمول خمس در زکات وجود دارد. در 4 سناریو نیز صرفا با تعیین موارد مشمول زکات، حسب نظر حاکم جامعه اسلامی امکان نظام‌سازی زکات وجود دارد. در مورد 4 سناریوی اخیر «نظریه یکسانی» مطرح شده است. 

    کلید واژگان: زکات, مالیات, فقه, خمس, نظریه یکسانی
    Abdolmohammad Kashian*

    After the victory of the Islamic Revolution in Iran and the establishment of the Islamic government, it was expected that zakat would play a very important role in Iran's economic management. Despite serious concerns about this matter and extensive scientific research in this field, a set of reasons, including jurisprudential issues, prevented the realization of this matter. Examining the jurisprudence of Islamic taxes along with its compliance with the conditions of the I.R.I. indicates that only some jurisprudential opinions on zakat allow systematization, which are mainly unpopular theories. Using an analytical method this paper examines 24 different jurisprudential scenarios in the field of the relationship between Islamic and conventional taxes in terms of precedence-delay and substitution-complementarity as well as jurisprudential theories on the inclusion of zakat and the capacity to benefit from it. According to the results, it is possible to use zakat in systematization in only 7 scenarios. Out of these 7 scenarios, in 3 cases, it is possible to give originality to zakat and to supplement the conventional taxes in the light of the obligation of zakat on money, zakat on trade and the inclusion of khums (one-fifth) on zakat. In 4 scenarios, it is possible to systematize zakat only by determining the cases subject to zakat, according to the ruler of the Islamic society. In the last 4 scenarios, the "same theory" has been proposed.

    Keywords: Zakat, Tax, Jurisprudence, Khums, the same theory
  • عبدالمحمد کاشیان*
    رشد سریع و پایدار اقتصاد چین سبب شده است تا تحولات عمیقی در اقتصاد جهان حاکم شود و معادلات جدیدی را در عرصه سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در سطح بین الملل ایجاد نماید. از مهم ترین این تحولات، تاثیر بر قدرت اقتصادی آمریکا در موازنه با چین و کل اقتصاد جهانی است. این مقاله به این سوال پاسخ می دهد که آیا تحولات اقتصادی چین تاثیری بر قدرت اقتصادی آمریکا داشته است؟ یافته های تحقیق نشان می دهد اقتصاد چین توانسته با تصاحب سهم بالاتری از تولید ناخالص اقتصادی دنیا، همراه با افزایش سطح صادرات خود به کشورهای مختلف و پشت سر گذاشتن آمریکا و نیز ایجاد کسری تجاری شدید برای اقتصاد آمریکا، تاثیر زیادی بر کاهش سهم اقتصاد آمریکا از اقتصاد جهانی داشته باشد. از این منظر، جنگ تجاری آمریکا و چین قابل توجیه و تفسیر بوده و استمرار این جنگ اقتصادی می تواند منجر به یک بازی باخت-باخت برای هر دو کشور باشد. اقتصاد آمریکا در دوراهی پذیرش قدرت اقتصادی چین و کاهش نفوذ خود و یا پذیرش بازی باخت-باخت مخیر شده است که در هر صورت پایان ناخوشایندی برای اقتصاد آمریکا خواهد بود.
    کلید واژگان: چین, آمریکا, جنگ تجاری, کسری تجاری, صادرات, تولید ناخالص داخلی
    Abdolmohammad Kashian *
    The rapid and steady growth of China's economy has led to profound changes in the world economy and the creation of new equations in the political, economic and cultural spheres at the international level. One of the most important of these developments is the impact of China Economy on US economic power in balance and the global economy as a whole. This article addresses the question of whether China's economic developments have affected US economic power. Research findings show that China's economy has been able to reduce the US economic power by capturing a higher share of world GDP, along with increasing its exports to various countries and overtaking the US, as well as creating a severe trade deficit for the US economy.  From this perspective, the US-China trade war can be justified and interpreted, and the continuation of this economic war could lead to a losing game for both countries. The US economy is at a crossroads between accepting China's economic power and reducing its influence or accepting a losing game, which in any case will be an unpleasant end for the US economy.
    Keywords: China, America, trade war, trade deficit, exports
  • مریم محمدپور، عبدالمحمد کاشیان*، محمدجواد سعدی
    تامین مالی حوزه سلامت و بهداشت در ایران از یک مدل چندگانه بهره می گیرد که در آن دولت، بیمه ها و بیماران به طور هم زمان هزینه های بهداشتی و درمانی را متقبل می شوند. علی رغم مخارج گسترده دولت و پرداخت برخی هزینه ها توسط بیمه ها، سهم پرداخت از جیب بیماران قابل توجه بوده و لذا حمایت از بیماران امری ضروری است. یکی از روش های تامین مالی بیماران اختصاص تسهیلات بانکی است که در بانک های کشور از طریق قرض الحسنه انجام می گیرد. ازآنجاکه بانک ها به دلیل حفظ منافع شان، تمایلی به اعطای تسهیلات قرض الحسنه ندارند عملا این شیوه از تامین مالی رونقی ندارد و در بسیاری از موارد بیماران با دریافت وام هایی غیر از درمان، به رفع نیازهای خود مبادرت می ورزند که درواقع نوعی صوری سازی محسوب می شود. هدف از مقاله حاضر ارایه یک مدل به منظور رفع این نقیصه در نظام تامین مالی سلامت است. این مدل با استفاده از روش تحلیلی-توصیفی و مقایسه تطبیقی به گونه ای ارایه می شود که علاوه بر تامین منافع بانک ها، پاسخگوی نیازهای درمانی متقاضیان تسهیلات نیز باشد. نتایج نشان می دهد تنوع نیازهای پزشکی در قالب خدمات تشخیصی، خدمات درمانی، خدمات پرستاری و پرستاری در منزل سبب شده است که به طیف متنوعی از عقود بانکی نیاز باشد. انطباق نیازهای پزشکی با عقود بانکی نشان می دهد که تسهیلات جعاله، مرابحه (فروش اقساطی)، استصناع و اجاره به شرط تملیک می تواند در تامین نیازهای درمانی مورداستفاده قرار گیرد. سه بازیگر اصلی مدل بانک،بیمار و بیمارستان هستند و مکانیسم ارتباطی آن به گونه ای طراحی شده که از کژمنشی و کژگزینی جلوگیری نماید.
    کلید واژگان: جعاله, مرابحه, استصناع, اجاره به شرط تملیک, تسهیلات درمانی, خدمات پزشکی. طبقه بندی JEL: G21
    Marayam Mohammadpour, Abdolmohammad Kashian *, Mohammad Javad Sadi
    Health care financing in Iran uses a multiple model in which the government, insurance companies and patients simultaneously bear the costs of health care. Despite the government's extensive expenditures and the share of some expenses by insurance companies, patients’ out-of-pocket payment is significant which necessitates their being supported. One is banking facilities provided through Qard al-Hasan (benevolent loan). This, however, being somehow against Banks’ interests, is practically unsuccessful, and in many cases patients need to apply for loans to meet their needs, which is a form of formalization. The purpose of this paper is to provide a model to address this shortcoming in the health financing system. This model is presented using analytical-descriptive method and comparative comparison so that in addition to securing the interests of banks, it also meets the medical needs of facility applicants. The results show that the diversity of medical needs in the forms of diagnostic, medical, nursing and home nursing services has necessitated a diverse range of banking contracts. Compliance of medical needs with banking contracts shows that facilities like Ju’alah, Murabaha (installment sale), Istisna’ and Ijarah can be used in such cases. The three main players in this model are banks, patients and hospitals, and the communication mechanism is designed in such a way as to prevent moral hazards and adverse selections.
    Keywords: Ju’alah, Murabahah, Istisna’, Leasing, Medical Facilities, Medical Services. JEL Classification: G21
  • عبدالمحمد کاشیان*، محمدحسین طاهریان

    هدف اصلی: یکی ازنهادهای موثر در جمهوری اسلامی ایران که دربستر ایدیولوژی اسلام ناب شکل گرفته است و درکلام و در عمل نقش بسیار مهمی در فقرزدایی دارد، بسیج است. هدف از مقاله حاضر تبیین هندسه نهادی فقرزدایی در حکومت اسلامی و تعیین جایگاه و نقش بسیج به عنوان یک نهاد موثر در این امر است و به این سوال پاسخ می دهد که آیا نقش بسیج در فقرزدایی صرفا یک نقش مستقیم و واسط میان ثروتمندان و فقرا است؟ روش پژوهش: از آنجا که ساخت هندسه نهادی فقرزدایی درحکومت اسلامی مستلزم بحث و تحقیق در احادیث شیعه است، روش تحلیل محتوا یا تحلیل مضمون احادیث، مورد استفاده قرار گرفته است. براساس این روش، یک چارچوب کلی از هندسه نهادی فقرزدایی از اسلام و حکومت اسلامی ترسیم شده و در ادامه نقطه اتصال آن با اهداف و ماموریت های بسیج تبیین خواهد شد. یافته ها: درحکومت اسلامی ساختار نهادی 9 لایه ای رفع فقر وجود دارد که بر زیرساخت اجتماعی و جنبه های مردمی فقرزدایی در لایه های آغازین و جنبه های حاکمیتی در لایه پایانی تکیه دارد. نقش بسیج از این حیث می تواند مهم تر و عملیاتی تر از دیگر لایه ها دیده شود که در خصوص 6 لایه اول در مقام تقویت اثر بخشی، ظاهر می شود و ضمن تاثیرگذاری بر خودکفایی اقتصادی خانوار، روحیه نوع دوستی را در سایر لایه های نهادی تقویت می کند و در لایه هفتم و هشتم به صورت مستقیم در فقرزدایی اثرگذاری می کند و در کنار این نقش ها، نسبت به لایه نهم یعنی حاکمیت، نقش مطالبه گری و همکاری را ایفا می کند.

    کلید واژگان: بسیج, نهاد, فقر, اسلام, نهادگرایی, روحیه بسیجی, حدیث
    Abdolmohammad Kashian *, MohammadHosein Taherian

    Main question:

     One of the effective institutions in the Islamic Republic of Iran, which has been formed in the context of the ideology of pure Islam and has a very important role in poverty alleviation, is Basij. The purpose of this article is to explain the institutional geometry of poverty alleviation in the Islamic government and determine the position and role of Basij in this geometry Research

    method

    Since the construction of institutional geometry of poverty alleviation in the Islamic government requires discussion and research on Shia hadiths, the method of content analysis of hadiths, has been used. Using content analysis, this article will outline an institutional framework for the institutional geometry of poverty alleviation from Islamic government, and then suggest the connection point with the Basij.

    Findings

    In the Islamic government, there is a nine-tier institutional structure for poverty alleviation, which relies on social infrastructure and the popular aspects in the initial layers, and the governmental aspects in the final layer. The role of Basij in this regard can be seen as more important and more operational than other layers, which appears in the position of strengthening the effectiveness of the first 6 layers and while affecting economic self-sufficiency in the family, strengthens the spirit of altruism between family and neighbors and other institutional layers and directly affects in poverty alleviation in the seventh and eighth layers, and in addition to these roles, in the ninth layer, it plays the role of demanding, cooperating and accompanying the government.

    Keywords: Basij, institution, Poverty, Islam, Institutionalism, Hadith
  • عبدالمحمد کاشیان*

    در نظام حقوقی و اقتصادی اسلام، سازوکار دقیقی برای بهره برداری از زمین تعریف شده است. دسته بندی اراضی در کنار شیوه های انعطاف پذیری که دولت برای واگذاری آن ها در اختیار دارد، این سوال را به همراه داشته که مطلوب ترین شیوه برای واگذاری اراضی دولتی بر مبنای نظام حقوقی و اقتصادی اسلام کدام است؟ بر این اساس هدف از پژوهش حاضر یافتن یک راهبرد مطلوب برای واگذاری اراضی دولتی در چارچوب مذکور است. روش مورد استفاده در این مقاله نظریه بازی هاست که بازیگران اصلی آن دولت به عنوان متولی مدیریت زمین و متقاضیان دریافت زمین اعم از افراد حقیقی و حقوقی هستند که هر یک اهداف و استراتژی های متفاوتی را دنبال می کنند. برای یافتن راهبرد مطلوب از مفهوم تعادل نش استفاده شده است که در آن هیچ یک از بازیگران تمایلی به انحراف از وضعیت موجود نخواهند داشت. نتایج تحقیق مبتنی بر دو سناریوی بالاتر بودن سود فعالیت های مولد و مفید اقتصادی نسبت به فعالیت های سوداگری و عکس آن، دلالت بر آن دارد که واگذاری زمین در مقابل دریافت مالیات متناسب با سطح تولید، بهترین شیوه برای دولت اسلامی است که اولا سطح بالایی از درآمد پایدار را به همراه خواهد داشت، ثانیا حمایت بسیار خوبی از فعالیت های مولد اقتصادی به همراه داشته و نهایتا اینکه از فعالیت های سفته بازانه جلوگیری می کند.

    کلید واژگان: حمی, احیاء, اقطاع, رشد اقتصادی, نظریه بازی ها, زمین
    Abdolmohammad Kashian*

    In the Islamic legal and economic system, a precise mechanism for land use is defined. The classification of lands, along with the flexible methods available to the government for the allocation of land, raises the question of what is the most desirable method for state lands allocation based on the Islamic legal and economic system? Accordingly, the purpose of the present study is to find a favorable strategy for the transfer of state lands within the framework. The method used in this article is game theory, in which the main actors are the government as the custodian of land management and the applicants for land acquisition, both individuals and legal entities, each of which pursues different goals and strategies. The concept of Nash equilibrium has been used to find the optimal strategy in which none of the actors will be willing to deviate from the status quo. The results of research based on two scenarios of higher profits of productive and useful economic activities than Speculative activities and vice versa, indicate that the allocation of land in exchange for taxes commensurate with the level of production, is the best way for the Islamic government because firstly It will be sustainable and high income, secondly, it will provide excellent support for productive economic activities, and finally, it will prevent speculative activities.

    Keywords: Hami, revival, fragmentation, economic growth, game theory, land
  • ندا پرنیان، عبدالمحمد کاشیان

    بناشدن رمز های ارزپایه بر فناوری های نظیر به نظیر و خارج کردن عامل کنترلی و نظارتی از سیستم معاملاتی سبب شده است که امکان بهره گیری از این ارز ها در فعالیت های مجرمانه و غیرقانونی به وجود آید و لذا استفاده از آن ها در این نوع فعالیت ها شتاب گیرد. لذا این موضوع نگرانی هایی را در خصوص آینده این ارزها ایجاد کرد است. گستره وسیع سرمایه گذاری در رمز های ارزپایه در ایران همراه با امکان استفاده از آن در مبادلات تجاری این سوال را به وجود آورد است که آیا ویژگی های خاص رمز پایه ها سبب افزایش پولشویی و سطح اقتصاد سایه در ایران شده است؟ در صورتی که پاسخ به این سوال مثبت باشد، می توان نگرانی های موجود را پر اهمیت تلقی کرد. این مقاله با استفاده از روش خودرگرسیون برداری با وقفه توزیعی (ARDL) و با بهره گیری از داده های مورد نیاز طی دوره زمانی 1368-1398 به ارزیابی تاثیر ارز های رمزپایه بر گسترش پولشویی در ایران پرداخته است. یافته های این مطالعه نشان می دهد که همزمان با ورود این نوع ارز ها به اقتصاد ایران، جرایمی مانند پولشویی و اقتصاد سایه در کشور گسترش یافته است؛ لذا نگرانی های موجود در خصوص این رمزارزها قابل اعتنا است.

    کلید واژگان: ارزهای دیجیتال, پولشویی, بانکداری الکترونیک, اقتصاد سایه
    neda parnian, AbdolMohammad Kashian

    Currency-based crypto currencies based on peer-to-peer technologies and removing control and surveillance agents from the trading system have made it possible to use these currencies in criminal and illegal activities and therefore accelerate their use in such activities. Therefore, this issue has raised concerns about the future of these currencies. The wide range of investments in crypto currencies in Iran, along with the possibility of using them in commercial exchanges, has raised the question of whether the special features of crypto currencies have increased  money laundering and the level of the shadow economy in Iran. If the answer to this question is yes, the existing concerns can then be considered significant. This paper evaluates the effect of crypto currencies on the spread of money laundering in Iran using distributed interrupt vector auto regression (ARDL) method and using the required data during the period 1368-1388. The findings of this study show that with the introduction of this type of currency into the Iranian economy, crimes such as money laundering and the shadow economy have spread in the country. Therefore, the existing concerns about these crypto currencies are significant.</span>

    Keywords: Digital currencies, Money laundering, Electronic banking, shadow economy
  • مرضیه اعوانی، عبدالمحمد کاشیان*، علیرضا عرفانی
    پژوهش حاضر به تحلیل تجربی ثبات بانکی در بانکداری اسلامی و بانکداری متعارف پرداخته و به این سوال پاسخ می دهد که آیا کشورهایی که ضریب نفوذ بالاتری در بانکداری اسلامی دارند، ثبات بانکی بیشتری را نسبت به سایر کشورها تجربه کرده اند؟ بسیاری از محققان دلایل حقوقی و اقتصادی متعددی را برای اثبات برتری بانکداری اسلامی نسبت به بانکداری متعارف ارایه کرده اند، اما هرگز به صورت تجربی این ادعا مورد آزمون قرار نگرفته است. از این رو این پژوهش داده های 7 کشور با بالاترین سطح از ضریب نفوذ بانکداری اسلامی و 8 کشور با بانکداری متعارف را برای سال های 2008 تا 2018 مورد استفاده قرار داده است تا در قالب یک مدل رگرسیونی از خانواده پنل دیتا، فرضیه رابطه مستقیم ضریب نفوذ بانکداری اسلامی و ثبات بانکی را مورد آزمون قرار دهد. نتایج به دست آمده از تحلیل داده های پژوهش دلالت بر آن دارد که استقرار بانکداری اسلامی و افزایش ضریب نفوذ بانکداری اسلامی تاثیر مثبت و معناداری بر ثبات بانکی دارد و لذا کشورهای دارای بانکداری اسلامی، ثبات بانکی بیشتری را نسبت به کشورهای دارای بانکداری متعارف تجربه می کنند
    کلید واژگان: ثبات مالی, ثبات بانکی, بحران مالی, بانکداری اسلامی و بانکداری متعارف
    Marzieh Avani, Abdolmohammad Kashian *, Alireza Erfani
    This study analyzes banking stability in Islamic banking and conventional banking empirically and answers the question of whether countries with higher penetration coefficient in Islamic banking have experienced greater banking stability than other countries? Many Researchs have offered a number of legal and economic reasons for the superiority of Islamic banking over conventional banking, but this claim has never been empirically tested. Therefore, this study has used data from 7 countries with the highest level of Islamic banking level and 8 countries with conventional banking for the years 2008 to 2018, in the form of a regression model of the panel data family, to test the hypothesis of direct relationship between Islamic banking penetration and banking stability. The results obtained from the analysis of research data indicate that the establishment of Islamic banking and increasing the penetration of Islamic banking has a positive and significant effect on banking stability and therefore countries with Islamic banking experience more banking stability than countries with conventional banking.
    Keywords: Financial Stability, Banking Stability, Financial Crisis, Islamic Banking, Conventional Banking
  • عبدالمحمد کاشیان*، ایمان احمدزاده

    هدف از پژوهش حاضر، بررسی ماهیت اقتصادی و فقهی اختیار مانع است. اختیار مانع نوعی از ابزارهای مشتقه در بازارهای مالی است که حق خرید یا فروش یک دارایی بدون الزام به آن را به فرد می دهد. این ابزار در کنار سایر انواع ابزارهای مشتقه با هدف پوشش ریسک و سفته بازی مورد استفاده قرار می گیرد. اختیار مانع به تفکیک اختیار حذف شونده و اختیار ایجادشونده، شامل توافقی است که براساس آن هریک از خریدار یا فروشنده می توانند حق خرید یا فروش خود را در شرایط مورد توافق طرفین، فعال و یا غیرفعال نماید. پژوهش به این سوال پاسخ می دهد که آیا از منظر فقهی چنین قراردادی مشروع است؟ مقاله ضمن بررسی ماهیت اقتصادی این نوع از اختیار، با استفاده از روش اجتهادی مرسوم در تحلیل فقهی ابزارهای مالی اسلامی، ماهیت اختیار مانع را از طریق عقود مختلفی از جمله بیع حق، صلح، شرط ابتدایی و سایر انواع عقود مورد بررسی قرار داده است. نتایج دلالت بر آن دارد که اختیار مانع ایجاد شونده، به دلیل حقی که به خریدار می دهد تا در شرایط مورد توافق طرفین حق خریدش فعال شود، از طریق بیع حق صحیح است، اما اختیار مانع حذف شونده به دلیل اینکه متضمن شرط مخالف مقتضای عقد است، فاقد اعتبار است و نیازمند اصلاح از طریق عقد صلح و یا شرط ابتدایی است.

    کلید واژگان: اختیار معامله, اختیار نامتعارف, اختیار مانع, بورس اوراق بهادار
    Abdolmohammad Kashian*, Iman Ahadzadeh

    The purpose of this study is to investigate the economic and jurisprudential nature of barrier Option. Options are a type of derivative instrument in the financial markets that gives a person the right to buy or sell an asset without obligation. This tool is used along with other types of derivative tools to cover risk and speculation. Two kindes of barrier option are the Knock-In and Knock-out Barrier Options and includes the agreement under which either the buyer or the seller may activate or deactivate their right to buy or sell under the terms agreed upon by the parties. This research answers the question of whether such a contract is legitimate from a jurisprudential point of view. While examining the economic nature of this type of authority, using the traditional ijtihad method in the jurisprudential analysis of Islamic financial instruments, the nature of the barriers option has been examined through various contracts such as sale of rights, peace, initial condition and other types of contracts. The results indicate that the Knock-In barrier option is valid through the sale of the right due to the right it gives to the buyer to activate his right to purchase in the conditions agreed upon by the parties, but the Knock-out barrier option is not valid because it contains a condition contrary to the initial contrct, and needs to be amended through a peace treaty or a initial condition.

    Keywords: Options, Exotic Option, Barrier Option, Stock Market
  • عبدالرضا کاشیان*، مهدی سلطانی فر، عبدالمحمد کاشیان

    بررسی اولویت های سرمایه گذاری منطقه ای، یکی از شیوه های بهره برداری درست از توان بالقوه و شایستگی مناطق است که امکان هدایت صحیح منابع متناسب با قابلیت های سرزمینی را ایجاد می کند. گستره وسیع و متنوع صنایع و محدودیت ها در تامین منابع مورد نیاز برای سرمایه گذاری سبب شده است که اولویت بندی در سرمایه گذاری به یک ضرورت تبدیل شود. مسئله اصلی این نوشتار، بررسی اولویت های سرمایه گذاری در صنایع تولید قطعات خودرو در استان سمنان با معیارهای برآمده از اقتصاد مقاومتی است. استان سمنان به دلیل موقعیت جغرافیایی مناسب (نزدیکی به محل استقرار شرکت های خودروسازی) و ارزش بالای تولیدی به پنجمین قطب صنایع قطعات خودرو کشور تبدیل شده و ظرفیت مناسبی برای سرمایه گذاری های آتی دارد. روش مورد استفاده در رسیدن به هدف این تحقیق، تحلیل سلسله مراتبی انتخاب محور (VAHP) است که امکان بهره گیری از چند معیار به صورت هم زمان را فراهم آورده و بر این اساس می تواند شامل مجموعه ای از مولفه های اقتصاد مقاومتی نیز شود. تحلیل داده های به دست آمده از آراء خبرگان با استفاده از روش فوق، نشان می دهد تولید قطعات الکترونیکی و الکتریکی، ریخته گری و ماشین کاری و عملیات حرارتی، مجموعه سازی فورجینگ سرد و گرم و تولید قطعات مکانیکی و الکترومکانیکی به ترتیب 5 اولویت اصلی سرمایه گذاری در صنعت قطعات خودرو در استان سمنان محسوب می شود که در تعیین این اولویت ها معیار دانش بنیانی و درون زایی بالاترین وزن را به خود اختصاص داده است.

    کلید واژگان: اولویت بندی, صنعت قطعات خودرو, سرمایه گذاری, اقتصاد مقاومتی, VAHP
    Abdolreza Kashian *, Mahdi Soltanifar, Abdolmohammad Kashian
    Introduction

    Identifying regional investment priorities is one of the best ways to exploit the potential of regions, which allows for the correct management of resources. The wide and diverse range of industries and the constraints on providing the resources needed for investment have made investing prioritization a necessity. The main issue of this paper is to examine the investment priorities in the auto parts manufacturing industry in Semnan province with criteria derived from the resistance economy. Semnan province due to its convenient geographical location (proximity to the location of automotive companies) and high production value has become the fifth hub of the country's auto parts industry and has a good capacity for future investments.

    Theoretical framework:

    Spatial planning, land use planning and distribution of economic activities and resources need to take into account the cultural, political, and economic conditions of the country. After the Islamic Revolution, Iran has always been subject to sanctions and political, economic and social pressures, and the government's strategy to deal with such pressures has been the policies and strategies of the resistance economy. It is natural that the issue of land management specially determining investment priorities, should follow such policies.Semnan Auto Parts Group has 105 companies that are active in the field of production of auto accessories, parts and assemblies, and the transportation industry. The employment level of these units is over 6000 people who have more than 95% of the employment share of the cluster. Despite the great importance of auto parts industries in Semnan province, the development and expansion of these industries are facing important problems, the most important part of which is the lack of clear investment priorities in Semnan province. Setting these priorities plays an important role in improving efficiency and productivity, reducing costs, and completing the cluster chains of this area of ​​the province's industry.The resistance economy has components that need to be considered in determining investment priorities in Semnan province. These components are: being knowledge-based, being based on the private sector, being justice-oriented, endogenous, extroverted, and making the country resilient to threats. Prioritization of investment in the auto parts industry in Semnan province should be done in a way that increases the role of knowledge-based industries, an important part of this investment should be done by the private sector, priority should be given to industries that take the country out of corruption, rent and monopoly And make the best use of domestic resources, at the same time make good use of foreign capacities and markets, and finally make the country resilient to shocks and sanctions.

    Methodology

    The method used to achieve the goal of this research is the Voting Analytic Hierarchy Process (VAHP) that allows the simultaneous use of multiple criteria and can therefore include a set of components of the resistance economics. This method needs 6 Steps: 1) Selecting the prioritization criterion. 2) Configuring the hierarchy of criteria. 3) Determining the priority and ranking of criteria. 4) Calculating weights (Noguchi ranking). 5) Determining the production methods and mechanisms of each. 6) Set priorities by using exports opinion.

    Results and discussion

    Data analysis from expert opinions using the above method shows the production of 1) electronic and electrical parts, 2) casting and machining, 3) heat treatment, 4) cold and hot forging and 5) mechanical and electromechanical parts, respectively, are the 5 main investment priorities in the auto parts industry in Semnan province. In determining these priorities, the criterion of knowledge-based economy and endogeneity has the highest weight.

    Conclusions and suggestions:

    This article identified investment priorities in the auto parts industry in Semnan province based on the components of a resistance economy. Furthermore, this research can be used for future research in three aspects. The first aspect is related to the research method that used VAHP. This research method, using the Noguchi scoring approach, has simplified the possibility of measuring priorities in different sectors, and for this reason, researchers are suggested to use this method and its benefits. The second aspect of this research is the subject of the automotive industry in Iran. This study examined the investment priorities in the auto parts industry and determined which of these products could be prioritized. The achievements of this research can be used as a presupposition of many other pieces of research and can examine issues such as prioritizing the purchase of raw materials, creating industrial clusters related to the automotive industry in the province and also the advantages of establishing an automotive industry in the province. The third aspect of this research is the link between prioritization and components of resistance economics that can be used as a basis for other research.

    Keywords: VAHP, Resistance Economics, Investment, Automotive Parts Industry, Prioritization
  • عبدالمحمد کاشیان، بهرام بیات
    در دنیای پر تحول امروز، زیربنای اقتصادهای صنعتی، از محوریت منابع به محوریت سرمایه های فکری جابه جا شده و به همین دلیل اهمیت عامل دانش در اقتصاد روزافزون می شود. توجه به اقتصاد دانش بنیان، یکی از مهم ترین راهبردهای اقتصاد ایران در جهت نیل به اهداف سند چشم انداز و تحقق اقتصاد مقاومتی محسوب می شود و در این میان حمایت از شرکت های دانش بنیان یک الزام اساسی است. از جهتی حمایت از این شرکت ها، بدون شناسایی آسیب های پیش روی آن ها میسر نیست و ازاین جهت هدف اصلی این پژوهش آن است که ضمن شناسایی آسیب های پیش روی شرکت های دانش بنیان، به تبیین درجه اهمیت هر یک از آن ها پرداخته و از این بستر برای تعیین اولویت های سیاستی حمایت از شرکت های دانش بنیان بهره جوید. نتایج حاصل از به کارگیری روش تحلیل محتوای کیفی استقرایی در شناسایی آسیب ها و استفاده از آزمون فریدمن برای تعیین اولویت ها، دلالت بر آن دارد که ایجاد نهاد های پیونددهنده دانشگاه و صنعت، حمایت از طریق ابزارهای نظام مالیاتی، حمایت از طریق کاهش بوروکراسی اداری موجود در ایران، حمایت از طریق تقویت قوانین مربوط به مالکیت فکری در سطح ملی و بین المللی، حمایت از طریق آشنا ساختن شرکت های دانش بنیان به امور تجاری سازی و بازاریابی مهم ترین اولویت های سیاستی در حمایت از شرکت های دانش بنیان محسوب می شود و مسائلی مربوط به تامین مالی و تامین سرمایه بر خلاف تصور رایج در رده های بعدی قرار گرفته اند.
    کلید واژگان: دانش بنیان, حمایت, تامین, تجاری سازی, مالکیت فکری, اقتصاد
    AbdolMohammad Kashian, Bahram Bayat
    In our changing world, the foundation of industrial economies are shifting from resources to the intellectual capital, and therefore the importance of the knowledge in the economy is increasing. Attention to the knowledge base economy is one of the most important strategies of Iran's economy to achieve the objectives of the resistance economy. The main purpose of this paper is to clarify the most important harms to knowledge base companies and determine their degree of importance and their priorities with respect to each other’s, and finally provide some supporting Priorities. Using Friedman Test, the results show making relationship between Universities and Industries and supporting by tax system, also supporting through reduction of administrative bureaucracy in Iran, supporting by strengthening the intellectual property laws at the national and international levels, supporting through the educating commercialization and marketing to knowledge-based companies managers are the most important policy priorities in supporting knowledge-based companies. Contrary to common belief issues related to financing is in the next degree of importance.
    Keywords: Knowledgebase, support, supply, commercialization, intellectual property, economics
نمایش عناوین بیشتر...
سامانه نویسندگان
  • دکتر عبدالمحمد کاشیان
    دکتر عبدالمحمد کاشیان
    دانشیار دانشکده اقتصاد، مدیریت و علوم اداری، دانشگاه سمنان، سمنان، ایران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال