به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

ahmad jahan latibari

  • بابک رنجبر، امیر لشگری*، احمد جهان لتیباری، آژنگ تاج الدینی

    در این تحقیق به بررسی اتصالات انگشتی چوب کاج جنگلی (Pinus sylvestris) با چسب پلی وینیل استات تقویت شده با ذرات نانوفیبر سلولز (CNF) و نانورس با روش ارتعاش آزاد در تیر دوسر آزاد پرداخته شده است. اتصالات انگشتی در سه سطح 0، 4/0 و 5/1 درصد حاوی ذرات نانوفیبر سلولز و نانورس در وسط آزمونه ها ایجاد شدند. نتایج حاکی از افزایش معنی دار مقادیر مدول الاستیسیته و مدول سفتی دینامیک در اثر اضافه نمودن هر دو سطح 4/0 و 5/1 درصد نانوفیبر سلولز و نانورس بود. مقادیر میرایی ارتعاش با اضافه نمودن هر دو سطح 4/0 و 5/1 نانوفیبر سلولز و نانورس نسبت به آزمونه های فاقد نانو ذرات از خود کاهش معنی داری نشان دادند. مقادیر کارایی تبدیل آکوستیک نیز با اضافه نمودن هر دو سطح 4/0 و 5/1 نانوفیبر سلولز و نانورس نسبت به آزمونه های فاقد نانو ذرات از خود نسبت به آزمونه های فاقد نانو از خود افزایش نشان دادند. به طور کل با افزایش درصد کاربرد هر دو نانوذره خواص آکوستیکی بهتری در اتصالات انگشتی ملاحظه شد که اثر نانوفیبرسلولز بیشتر از نانورس بود.
     

    کلید واژگان: کاج, نانوفیبرسلولز, نانورس, ارتعاش, اتصال انگشتی
    Babak Ranjbar, Amir Lashgari, Ahmad Jahan-Latibari, آژنگ تاج الدینی

    This research investigates the finger joints of pine wood (Pinus sylvestris) using polyvinyl acetate glue reinforced with cellulose nanofiber (CNF) and nanoclay particles, employing the free vibration method in free-free beams. Finger joints were created at three levels (0%, 0.4%, and 1.5%) in the middle of the samples with polyvinyl acetate adhesive containing cellulose nanofiber and nanoclay. The results indicated a significant increase in the modulus of elasticity and elastic stiffness due to the addition of both 0.4% and 1.5% of cellulose nanofiber and nanoclay. The damping factor values ​​showed a significant decrease by adding both levels of 0.4 and 1.5 cellulose nanofibers and nanoclay compared to the samples without nanoparticles. The values ​​of acoustic conversion efficiency also increased by adding both levels of 0.4 and 1.5 cellulose nanofibers and nanoclay compared to samples without nanoparticles. In general, with the increase in the percentage of use of both nanoparticles, better acoustic properties were observed in finger joints, and the effect of Cellulose Nano Fiber was greater than that of Nano clay.

    Keywords: Pine Wood, CNF, Nanoclay, Vibration, Finger Joint
  • ابراهیم خسروی، امیر لشگری*، مهران روح نیا، احمد جهان لتیباری، آژنگ تاج دینی
    سابقه و هدف

    از محدودیت های تشخیص میزان عمر مفید باقی مانده در اجزای سازه های در شرایط مصرف با روش های صوتی، عدم امکان محاسبه مدول الاستیسیته به دلیل امکان نداشتن خروج قطعه از سازه می باشد. بنابراین اکثر درجه بندی های در حین مصرف در اجزای سازه هایی از قبیل بناهای تاریخی براساس سنجش سرعت صوت می باشد. در این تحقیق به محاسبه دانسیته کلی و ناحیه ای با روش میزان نفوذ میخ در تراورس های چوبی به منظور محاسبات مربوط به تشخیص میزان عمر مفید باقی مانده ی آن ها با تلفیق روش های موج تنش، ارتعاش طولی آزاد پرداخته شده است.

    مواد و روش ها

    تعداد سه تراورس اشباع شده از شرکت راه آهن ایران و با ابعاد 15×25×260 سانتی متر که جنس آن ها از گونه راش (Fagus orientalis) تهیه گردید و دانسیته به روش میزان نفوذ میخ در 5 نقطه از هر تراورس صورت پذیرفت (فاصله 50 سانتی متری بین هر نقطه) و میانگین نتایج حاصل از 5 نقطه با نتایج حاصل از روش استاندارد ایزو 13910 مقایسه شد. آزمون موج تنش در همان نقاط 5 گانه تعیین دانسیته به روش میزان نفوذ برای تعیین مدول الاستیسیته ناحیه ای صورت پذیرفت و نتایج حاصل از هر نقطه، با مدول الاستیسیته کلی تیر مقایسه گردید. آزمون ارتعاش طولی در تیر دوسرآزاد نیز جهت محاسبه میرایی ارتعاش بر روی نمونه ها اجرا شد.

    نتایج

      نتایج نشان داد بین مقادیر محاسبه شده با هر دو روش استاندارد ایزو 13910 و روش میزان نفوذ میخ در برآورد دانسیته اختلاف معنی داری در سطح 95% وجود نداشته و همبستگی مطلوب خطی بین نتایج حاصل از دو روش برقرار است. مطابق با نتایج سرعت صوت کلی تیر با سرعت صوت ناحیه ای آن ها در هیچ یک از نقاط پنج گانه اندازه گیری شده تفاوت معنی داری در سطح 95% نداشت و بین مقادیر سرعت صوت کلی با هر یک از نقاط پنج گانه ناحیه ای همبستگی خطی برقرار بود. بین مقادیر مدول الاستیسیته کلی با مقادیر مدول الاستیسیته ناحیه ای محاسبه شده در هر یک از نقاط پنج گانه تفاوت معنی داری در سطح 95% وجود نداشت. همچنین بین مقادیر مدول الاستیسیته کلی با نتایج مدول الاستیسیته ناحیه ای در هر یک از نقاط پنج گانه نیز همبستگی خطی برقرار بود. بین مقادیر حاصل از مدول الاستیسیته کلی و میرایی ارتعاش هر یک از تراورس ها، همبستگی نمایی وجود داشت.

    نتیجه گیری

    برابری دانسیته به روش استاندارد ایزو 13910 و روش میزان نفوذ میخ، و همچنین برابری مدول الاستیسیته ی مححاسبه شده به روش موج تنش و روش ارتعاش طولی آزاد، این امکان را فراهم می آورد که بدون خروج قطعه از سازه کلیه ی دیتاهای مورد نیاز جهت محاسبات میزان مقاومت باقی مانده ی اجزای چوبی براساس استاندارد EN338 فراهم گردد.

    کلید واژگان: تراورس, موج تنش, مدول الاستیسیته ناحیه ای, دانسیته, سازه
    Ebrahim Khosravi, Amir Lashgari *, Mehran Roohnia, Ahmad Jahan Latibari, Ajang Tajdini
    Background and objectives

    From the limitations of detecting the amount of useful life remaining in the components of the structures in the conditions of use with acoustic methods is the impossibility of calculating the modulus of elasticity due to the impossibility of removing the part from the structure. Therefore, most of the classifications during use in the components of structures such as historical buildings are based on measuring the speed of sound. In this research, to calculate the local and global density with the method of pin penetration rate in wooden tie in order to calculate the amount of their remaining useful life by combining stress wave and free longitudinal vibration methods has been studied. There was no significant difference between the values of global sound velocity and global modulus of elasticity with the local results of these factors at the five tested points in each of the wooden tie.

    Methodology

    The number of three saturated wooden tie from Iran Railway Company and with the dimensions of 15x25x260 cm, which are made of beech species (Fagus orientalis) and the density was measured by pin penetration method at 5 points of each wooden tie (50 cm distance between each point) and the average results of 5 points were compared with the results of ISO 13910 standard method. The stress wave test was carried out at the same 5 points of density determination by pin penetration rate method to determine the local modulus of elasticity and the results of each point were compared with the global modulus of elasticity of the beam. Longitudinal vibration test was also performed to calculate the damping factor values of the samples.

    Results

    The results showed that there was no significant difference at the 95% level between the values calculated with both the ISO 13910 standard methods and the pin penetration rate method, and there was a favorable linear correlation between the results of the two methods. According to the results, there was no significant difference between the global sound speed of the beams and their local sound speed in any of the five measured points at the 95% level and there was a linear correlation between the values of the global sound speed and each of the five local points. There was no significant difference at the 95% level between the values of the global modulus of elasticity and the values of the local modulus of elasticity calculated in each of the five points. Also, there was a linear correlation between the values of the global modulus of elasticity and the results of the local modulus of elasticity in each of the five points. There was an exponential correlation between the values obtained from the global modulus of elasticity and the damping factor of each of the wooden tie.

    Conclusion

    The equality of density according to the ISO 13910 standard method and the nail penetration method, as well as the equality of the modulus of elasticity calculated by the stress wave method and the free longitudinal vibration method, make it possible to obtain all the data required for calculations without removing the part from the structure. The remaining strength of wooden components should be provided according to EN338 standard.

    Keywords: Wooden Tie, Stress Wave, Local Modulus Of Elasticity, Density, Structure
  • سهیلا زمانی نسب، امیر لشگری*، مهران روح نیا، احمد جهان لتیباری، آژنگ دینی

    در این تحقیق به بررسی اثر آبشویی و اتانول-استن شویی و همچنین پیش تیمار تخمیر با مخمر نان در گونه ی سرو سیمین (Cupressus arizonica) پرداخته شده است. آزمونه ها تحت شرایط پیش تیمار با مخمر نان و بدون پیش تیمار، مورد آبشویی و حذف مواد استخراجی در حلال آلی قرار گرفتند و توسط آزمون ارتعاش اجباری در تیر دو سر آزاد مورد آزمون دینامیکی قرار گرفتند. هردو شیوه ی آبشویی و حذف واد استخراجی توسط حلال آلی کاهش معنی دار دانسیته و میرایی ارتعاش را در پی داشت در حالیکه مقادیر کارایی تبدیل آکوستیک به از خود افزایش نشان داد. میزان بهبود ویژگی های آکوستیکی در اثر اتانول-استن شویی بیش از ابشویی بود. پیش تیمار تخمیر سبب افزایش روند تغییرات در هر دو شیوه ی آبشویی و اتانول-استن شویی گردید. مدول الاستیسیته دینامیک تحت آبشویی، و اتانول استن-شویی و پیش تیمار تخمیر تغییر معنی داری از خود نشان نداد. به طور کل آزمونه های اتانول-استن شویی شده تحت پیش تیمار تخمیر بالاترین شاخصه های صوتی را از خود به جای گذاشتند.

    کلید واژگان: سرو سیمین, صوت, ارتعاش, تیمار, کارایی تبدیل آکوستیک
    Soheila Zamaninasab, Amir Lashgari*, Mehran Roohnia, Ahmad Jahan-Latibari, and Ajang Tajdini

    In this research, the effect of soaking process and ethanol-acetone washing as well as fermentation pre-treatment by bread yeast in Cypress (Cupressus arizonica) has been investigated. The samples were subjected to pre-treatment with bread yeast and without pre-treatment, washing with pure water and removal of extractives in organic solvent and subjected to dynamic test by forced vibration test in free-free beam. Both methods of soaking process and ethanol-acetone washing resulted in a significant decrease in density and vibration damping, while the values of acoustic conversion efficiency showed an increase. The amount of improvement of acoustic properties due to ethanol-acetone washing was more than water washing. Fermentation pretreatment increased the changes in both water washing and ethanol-acetone washing methods. The dynamic modulus of elasticity did not show any significant change water washing, ethanol-acetone washing and fermentation pretreatment. In general, the ethanol-acetone washed samples under fermentation pretreatment left the highest acoustic indices.

    Keywords: ACE, Cypress wood, Sound, Treatment, Vibration
  • زهرا دائی پور، امیر لشگری*، مهران روح نیا، احمد جهان لتیباری، وحیدرضا صفدری
    سابقه و هدف

    امروزه اهمیت تیمارهایی مانند آبشویی و اتانول-استن شویی برای بهبود ویژگی های آکوستیک چوب مورد توجه سازندگان سازآلات موسیقی قرار گرفته است. مواد استخراجی چوب در فهرست آن دسته از موادی هستند که بیشتر نقش ساختمانی ندارد و تخلیه هدفمند و صحیح آنها می تواند بدون کاهش سفتی، چوب را سبک کند. انجام پیش تیمارهایی از قبیل تخمیر با مخمر نان (قبل از فرایند آبشویی و اتانول-استن شویی) می تواند موجب خروج بیشتر مواد استخراجی از چوب گردد. در این مطالعه به بررسی اثر تیمارهای آبشویی و اتانول-استن شویی و پیش تیمار تخمیر بر خواص آکوستیک گونه ون (Fraxinus excelsior) پرداخته شده است.

    مواد و روش ها

    چوب ون (Fraxinus excelsior) مورد نیاز از درون چوب یک الوار تجاری تهیه شده و تعداد 38 عدد تیر کوچک شعاعی با ابعاد اسمی 150×12×2 میلی متر (طولی، شعاعی، مماسی) از قسمت درون چوب آن استخراج گردید. آزمونه های منتخب پس از رسیدن به رطوبت تعادل 12 درصد در شرایط کلیماتیزه، به منظور اندازه گیری ویژگی های اولیه فیزیکی و آکوستیکی مورد آزمون ارتعاش اجباری در تیر دو سر آزاد قرار گرفتند. پس ازآن، آزمونه های اولیه به صورت تصادفی به دو گروه 19 آزمونه ای تقسیم شدند. دسته اول بدون پیش تیمار و دسته دوم با پیش تیمار تخمیر در فرایند حذف مواد استخراجی توسط آب و بعد توسط ترکیب اتانول- استن قرار گرفتند. پس از هریک از مراحل آبشویی و حذف مواد استخراجی محلول در اتانول- استن، آزمون ارتعاش اجباری در تیر دو سر آزاد بر روی آزمونه ها انجام گردید و خواص آکوستیکی آزمونه ها اندازه گیری شد.

    نتایج

    آبشویی بدون پیش تیمار با مخمر نان باعث کاهش جزیی و با پیش تیمار، باعث کاهش معنی دار مقادیر دانسیته شد (به ترتیب: 1/75 و 7/39 درصد). در حالی که فرایند حذف مواد استخراجی (با پیش تیمار و بدون پیش تیمار) توسط الکل-استن باعث کاهش معنی دار مقادیر دانسیته گردید (به ترتیب: 2/27 و 8/71 درصد). مقادیر مدول الاستیسیته در اثر آبشویی بدون پیش تیمار و با پیش تیمار، کاهش معنی دار از خود نشان دادند (به ترتیب: 11/37 و 16/47 درصد). فرایند حذف مواد استخراجی توسط اتانول- استن نیز در آزمونه های پیش تیمار نشده و پیش تیمار شده کاهش معنی دار مقادیر مدول الاستیسیته را در پی داشتند (به ترتیب: 13/87 و 20/93 درصد). آبشویی بدون پیش تیمار با مخمر نان و با پیش تیمار، باعث کاهش معنی دار مقادیر میرایی ارتعاش شده است که در این بین آزمونه های پیش تیمار شده درصد افت بیشتری در مقادیر حاصل از میرایی ارتعاش داشته اند (به ترتیب: 13/87 و 20/93 درصد). فرایند حذف مواد استخراجی توسط الکل-استن مانند آبشویی باعث کاهش معنی دار مقادیر میرایی ارتعاش شده است که در این بین آزمونه های پیش تیمار شده، درصد افت بیشتری در مقادیر حاصل از این ویژگی را از خود نشان دادند (به ترتیب: 3/03 و 18/01 درصد). در این فاکتور نیز فرایند حذف مواد استخراجی محلول در اتانول- استن (با پیش تیمار و بدون پیش تیمار) نسبت به آبشویی، افت بیشتری را در مقادیر میرایی ارتعاش در پی داشته است (به ترتیب: 6/67 و 20/85 درصد). کارایی تبدیل آکوستیک در اثر آبشویی بدون پیش تیمار با مخمر نان باعث افزایش جزیی شد، در حالی که پیش تیمار سبب افزایش معنی دار مقادیر کارایی تبدیل آکوستیک گردید (به ترتیب: 0/44 و 25/24 درصد). فرایند حذف مواد استخراجی توسط الکل-استن نیز باعث افزایش معنی دار مقادیر کارایی تبدیل آکوستیک شد که در این بین آزمونه های پیش تیمار شده، درصد رشد بیشتری را در مقادیر حاصل از این ویژگی از خود نشان دادند (به ترتیب: 3/41 و 28/90 درصد).

    نتیجه گیری

    هر دو شیوه آبشویی و اتانول-استن شویی در بهبود ویژگی های فیزیکی (دانسیته) و آکوستیک (مدول الاستیسیته، میرایی ارتعاش و کارایی تبدیل آکوستیک) مفید بودند. در این بین اثر اتانول-استن شویی بیش از اثر آبشویی بود. پیش تیمار تخمیر با مخمر نان باعث بهبود عملکرد تیمارهای آبشویی و اتانول-استن شویی شد.

    کلید واژگان: آکوستیک, آبشویی, موسیقی, ون, مواد استخراجی
    Zahra Daeepour, Amir Lashgari *, Mehran Roohnia, Ahmad Jahan Latibari, Vahid Safdari
    Background and objectives

    Nowadays, the importance of treatments such as water washing and ethanol-acetone washing to improve the acoustic properties of wood has been noticed by the makers of musical instruments. Wood extractives are in the list of those materials that often do not have a construction role, and their purposeful and correct evacuation can lighten the wood without reducing the stiffness. Carrying out pre-treatments such as fermentation with bread yeast (before water washing and ethanol-acetone washing processes) can lead to the extraction of more extractable substances from wood. In this study, the effect of water washing and ethanol-acetone washing treatments as well as fermentation pre-treatment on the acoustic properties of Ash wood (Fraxinus excelsior) has been investigated.

    Methodology

    Ash wood species (Fraxinus excelsior) was prepared from the wood of a commercial timber and 38 small radial beams with nominal dimensions of 150×12×2 mm (longitudinal×radial×tangential) were extracted from the hardwood. After reaching the equilibrium humidity of 12% in air-conditioned conditions, the selected samples were subjected to the forced vibration test in the free-free beam in order to measure the basic physical and acoustic characteristics. After that, the initial tests were randomly divided into two groups of 19 tests. The first group without pretreatment and the second group with fermentation pretreatment were placed in the process of removing the extractives by water and then by ethanol-acetone mixture. After each step of water washing and removing the extractive substances soluble in ethanol-acetone mixture, the forced vibration test in the free-free beam was performed on the samples and the acoustic properties of the samples were measured.

    Results

    Water washing without pretreatment with bread yeast caused a slight decrease and with pretreatment, it caused a significant decrease in density values (respectively: 1.75 and 7.39%). While the process of removing extractives (with and without pretreatment) by ethanol-acetone mixture caused a significant decrease in density values (Respectively: 2.27 and 8.71%). The modulus of elasticity values showed a significant decrease due to water washing without pretreatment and with pretreatment. (Respectively: 11.37 and 16.47%). The process of removing the extractives by ethanol-acetone mixture also resulted in a significant decrease in the modulus of elasticity values in untreated and pretreated samples (Respectively: 13.87 and 20.93%). Water washing without pre-treatment with bread yeast and with pre-treatment has caused a significant decrease in the values of damping factor, among which the pre-treated samples had a greater percentage of drop in the values of damping factor (Respectively: 13/87 and 20.93%). The process of removing the extractive materials by ethanol-acetone mixture as washing has caused a significant decrease in the damping factor values, which among the pre-treated samples showed a greater percentage drop in the values resulting from this property (Respectively: 3.03 and 18.01%). In this factor, the process of removing the extractive substances soluble in ethanol-acetone mixture (with and without pretreatment) has resulted in a greater drop in damping values (respectively: 6.67% and 20.85%). Acoustic conversion efficiency due to water washing process without pretreatment with baker's yeast caused a slight increase, while pretreatment caused a significant increase in acoustic conversion efficiency values (Respectively: 0.44 and 25.24%). The process of removing extractive materials by ethanol-acetone mixture also caused a significant increase in the acoustic conversion efficiency values, which among the pre-treated samples showed a higher growth percentage in the values of this characteristic (Respectively: 3.41 and 28.90%). Both water washing methods and ethanol-acetone mixture washing were effective in improving the physical (density) and acoustic properties (modulus-elasticity, damping and acoustic conversion efficiency). Meanwhile, the effect of ethanol-acetone mixture washing was more than the effect of water washing. Fermentation pretreatment with bread yeast improved the performance of water washing and ethanol-acetone mixture washing treatments.

    Keywords: Acoustics, Soaking, Music, Ash wood, extractive
  • محمدرضا سبزه پرور، احمد جهان لتیباری*، شادمان پورموسی
    سابقه و هدف

    مواد استخراجی گیاهان ویژگی های منحصر به فردی دارند. ایجاد رنگ کرده و رنگ چوب را تغییر داده و رنگ های جذاب و متنوعی ایجاد می کنند. خاصیت ضد حشره داشته و نقش حفاظت کنندگی دارند. خاصیت دارویی داشته و در طب سنتی به عنوان دارو استفاده می شوند. بدین جهت انسان از روزگار گذشته همواره از عصاره های گیاهی و مواد استخراجی در کاربردهای صنعتی- دارویی و حتی مبارزه با آفات استفاده کرده است. درگذشته استفاده از این مواد به صورت تجربی بود ولی با پیشرفت علوم جایگاه علمی پیدا کرد. باوجودی که اغلب میوه و یا چوب درخت گردو به عنوان ارزش اقتصادی آن در نظر گرفته می شود، ولی بررسی های انجام شده بر روی ویژگی مواد استخراجی درخت گردو اثبات کرده است که این مواد به عنوان عوامل ضد مخرب چوب و گاها سمی طبقه بندی می شوند. در این مطالعه شناسایی ترکیب های شیمیایی برگ درخت گردو و تغییرات آن در دو دوره بهار و تابستان و هم چنین اثر خشک شدن بر این تغییرات مورد بررسی قرار گرفته است.

    مواد و روش ها

    برگ های یک ناحیه از درخت گردو با سن تقریبی 100 ساله در یکی از مناطق کوهستانی شهرستان کرج در دو فصل بهار و تابستان جمع آوری و مواد استخراجی برگ های هر دوره به دو شکل تر و هوا خشک جمعا 4 نمونه مورد ارزیابی قرار گرفتند. عصاره گیری بر طبق دستورالعمل  T204-05 آیین نامه Tappi انجام گرفت. شناسایی ترکیب های شیمیایی موجود در عصاره برگ ها و تغییرات آن با استفاده از طیف سنجی کروماتوگرافی گازی- طیف سنجی جرمی (GC - MS) انجام شد.

    نتایج

    نتایج نشان دادند که در برگ خشک نمونه بهار ترکیب های زیادتری در مقایسه با نمونه تر همان برگ وجود دارد که موید فرار بودن ترکیب های موجود در برگ تر بهار است. همچنین تفاوت محسوسی بین ترکیب های موجود در برگ بهار و تابستان مشاهده شده است. ترکیب های اصلی شامل: 2- متیل نپتالین، تری دکان و تترا دکان و 2-3-دی متیل نپتالین و اتیل سیکلو بنزن در برگ تابستانی شناسایی شده اند. نپتالین-2-متیل و 2،1-بنزینیدی کربوکسیلیک اسید، دی آزو اوکتیل استر در نمونه های خشک و تر بهاره مشاهده شده است. باوجودی که نپتالین 2,3 دی متیل در برگ خشک تابستانه و دکان در برگ تر تابستانه وجود دارد، ولی تری دکان، دو دکان، تری دکان و تترا دکان در هر دو نمونه خشک و تر تابستانه مشاهده شده است و اتیل سیکلوهگزان در برگ تر تابستانه شناسایی شده است.

    نتیجه گیری

    نتایج به دست آمده نه تنها موید تغییرات فصلی مواد استخراجی برگ درخت گردو می باشد، بلکه تغییراتی بین نمونه خشک و تر بهاره ظاهر شده است که نشان دهنده فرار بودن بعضی از این ترکیب ها می باشد. این یافته بیانگر وجود بوی مشخصی از برگ های درخت گردو در فصل بهار است. ولی تغییرات قابل توجهی بین نمونه خشک و تر تابستانه مشاهده نمی گردد. احتمالا مواد فرار در طی فصل بهار از برگ درخت گردو جدا شده است. ولی عدم وجود بعضی از ترکیب های موجود در برگ خشک و تر تابستانه می تواند نشان دهنده تغییر فصلی ترکیب های تشکیل دهنده مواد استخراجی برگ درخت گردو باشد.

    کلید واژگان: تترا دکان, تری دکان, مواد استخراجی, 2-3-دی متیل نپتالین, 2- متیل نپتالین, GC-Mass
    MohammadReza Sabzehparvar, Ahmad Jahan Latibari *, Shademan Pourmousa
    Background and Objectives

    Plant extractives show unique properties. They impart colors and change the color of wood and generates attractive appearance. Since early days, societies have been utilizing plant extractives in industrial, medical and even as fungicides and biocides. In early times this application was based on the professional experiences, but as the sciences were advanced, then the technical and experimental identification and utilization was employed. In general, people look at walnut tree wood and fruit as its economic values. However, scientific research has proved the values of walnut tree extractives. In this study the chemical composition of walnut tree extractives and its variation in two periods of spring and summer as well as the impact of the drying on quantity and quality of the extractive components are investigated.

    Methodology

    Walnut tree leaves from a selected location of an old walnut tree (100 years old) in mountain region of Karaj were collected in spring and summer. One part of the samples was air dried and another portion was used at green moisture condition. Totally four samples were obtained. Ethanol-acetone extraction was according to Tappi T204-05 procedure. The extractive was identified using GC-MASS spectroscopy and the chemical components in the extractives were identified and tabulated. 

    Results

    The results revealed that the dried leaves contain fewer chemical compounds compared to green samples which can be an indication that some of the compounds in green sample are volatile and vaporize upon drying. Furthermore, the extractives chemical composition and content varies between spring and summer samples. The major chemical compounds identified were 2-methylneptaline, tri-decan, tetradecan, 2,3-dimethyl naptaline and methylcyclobenzen.

    Conclusion

    The results indicated the seasonal variation of walnut tree extractives. These is also considerable variation in wet and dry samples which can be attributed to the presence of volatile compounds. The odor of walnut leaves is the consequence of existence of such volatile extractives. The absence of some of the compounds in summer samples indicate the seasonal changes of the extractives.

    Keywords: EXTRACTIVES, GC-Mass, tetradecan, tri-decan, 2-3-dimethylnaptaline, 2-methyl neptaline
  • محمد نجفیان اشرفی*، پیام مرادپور، احمد جهان لتیباری، حمیدرضا عدالت

     چسب پلی وینیل استات (PVAC) یکی از مهم ترین چسب ها در صنعت چوب و مبلمان بوده که مزایای بسیاری مانند هزینه کم، دوست دار محیط زیست و غیر سمی بودن است. با این وجود، معایبی مانند مقاومت کم در برابر آب و استحکام ضعیف اتصال با این چسب را می توان اشاره کرد. در این مطالعه اثر افزودن نانو سیلیکا (NS) بر روی خواص چسب پلی وینیل استات PVAC مورد بررسی قرار گرفت. فرمولاسیون چسب با محتویات مختلف NS به میزان (2، 3 و 4%) به ماتریس PVAC اضافه شد. ساختار نمونه های چسب تهیه شده توسط FT-IR مورد بررسی قرار گرفت. ازچوب گونه افرا شیردار (Acer cappadocicum) جهت ساخت اتصالات برش استفاده شد. از دو استاندارد ASTM D882 و ASTM D905 به ترتیب برای انجام تست های کششی و برشی مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که با افزودن NS به چسب PVAC، مقاومت کششی فیلم ها افزایش یافت. به طور مثال، مقاومت به کشش فیلم های ساخته شده با 4 درصد NS، حدود 30 درصد افزایش پیدا کرد. به علاوه، آزمایشات برش نشان داد که NS تا میزان مصرف 3 درصد، می تواند استحکام پیوند PVAC را بهبود بخشد. نتایج ویسکوزیته نشان داد که با افزایش وزنی NS تا سطح 3 درصد به چسب PVAC، ویسکوزیته افزایش و پس از آن کاهش می یابد.

    کلید واژگان: افرا, نانوسیلیکا, پلی وینیل استات, مقاومت کششی, مقاومت برش
    Mohammad Najafianashrafi *, Payam Moradpour, Ahmad Jahan Latibari, Hamidreza Edalat

    Poly vinyl acetate (PVAC) adhesive is one of the most important adhesives in wood and furniture industry, which has many advantages such as low cost, environment friendliness and non-toxicity. However, it has some disadvantages such as low water resistance and poor boning strength. In this study, the effect of nano silica (NS) on the properties of poly vinyl acetate adhesive was investigated. The adhesive formulation with different NS contents (2, 3 and 4%) was added to the PVAC. The structure of the prepared adhesive samples was studied by FT-IR and XRD. We used the wood of Acer tree (Acer cappadocicum) to make joints in this study. Two standards of D882 and ASTM D905 were used for tensile and shear tests, respectively. Results showed that adding NS to PVAC enhanced the tensile strength of films. For example, the tensile strength of prepared films was increased by 30% after adding 4% of NS. Moreover, shear strength test showed that NS up to 3% can improve PVAC bond strength. Viscosity results showed that increasing the weight of NS up to 3% to PVAC glue lead to an increase following a decrease in the viscosity

    Keywords: Acer, Nano silica, poly vinyl acetate, Shear strength, tensile strength
  • سینا محمدی نعمت آباد، شادمان پورموسی*، آژنگ تاج دینی، احمد جهان لتیباری، امیر لشگری
    واحدهای مختلف کارتن سازی در گستره وسیعی از کارگاه های کوچک تا واحدهای صنعتی بزرگ در کشور فعالیت می کنند که با داشتن شرایط لازم در رشد اقتصادی، اشتغال زایی و توسعه بازارهای صادراتی نقش موثری ایفا می کنند. معرفی مولفه ها و زیر مولفه های موثر بر پایداری تولید در این صنعت می تواند نقشه راه فعالیت های تجاری علاقه مندان به این نوع از کسب وکارها باشد. هدف این تحقیق شناسایی و اولویت بندی  مولفه ها و زیر مولفه های پایداری تولید در صنایع کارتن سازی، تعیین جایگاه فعلی آنها با نگرش ارزیابی فعالیت های مختلف مدیریت عملیات و نظارت بر عملکرد تولید پایدار برای دستیابی به سطوح مطلوب پایداری تولید واحدهای صنایع کارتن سازی می باشد. با مطالعه و بررسی منابع در دسترس تعداد هفت مولفه اصلی تاثیرگذار بر پایداری تولید در صنعت کارتن سازی به نام های قوانین و مقررات، اقتصادی، زیست محیطی، تکنولوژیکی، اجتماعی، انسانی، مواد و محصول و 43 زیر مولفه شناسایی شدند با تنظیم پرسشنامه ای محقق ساخت و توزیع آن در بین مدیران و کارشناسان صنعت کارتن سازی باهدف تاثیرگذاری هر مولفه و زیر مولفه بر پایداری تولید و نیز وضعیت فعلی آنها بررسی و نتایج حاصله با آزمون های مربوطه تحلیل گردید. بر اساس یافته های تحقیق ، کلیه مولفه های موثر بر پایداری تولید بر اساس ضرایب استاندارد و معناداری معادله های ساختاری و نیز معیار پیش بین تایید و کیفیت داده های ارایه شده با شاخص افزونگی با روایی متقاطع از اعتبار لازم جهت پیش بینی برخوردار هستند. اولویت بندی مولفه ها بر اساس میانگین رتبه ای و فاصله تا پایداری  مولفه های اقتصادی، مواد و محصول و تکنولوزیکی کمترین فاصله و مولفه های زیست محیطی، قوانین و مقررات بیشترین فاصله را برای نیل به پایداری در صنعت کارتن سازی داشتند بنابراین برای نیل به پایداری تولید در صنعت کارتن سازی مولفه های زیست محیطی، قوانین و مقررات باید بیش ازپیش مورد توجه قرار گیرند. شرکت های صنایع کارتن سازی می توانند با بهره گیری از نتایج این تحقیق در راستای  نیل به تولید پایدار جهت گیری نمایند. بنابراین  با بررسی  و تحلیل وضعیت موجود خود، موقعیت سازمان خود را از نظر مولفه ها و زیر مولفه های پایداری تولید تعیین نموده و سپس برای نیل به جایگاه بهتر، با تعیین و اجرای پروژه هایی، کمبودها و مشکلات مرتبط را برطرف نمایند.
    کلید واژگان: تولید پایدار, مولفه ها, اولویت بندی, کارتن سازی
    Sina Mohamadi Nematabad, Shademan Pourmousa *, Ajang Tajdini, Ahmad Jahan Latibari, Amir Lashgari
    Various corrugated board making units operate in a wide range from small workshops to large industrial units in the country. These units possess the necessary conditions to play an effective role in economic growth, job creation and development of export markets. Introducing the components and sub-components that affect the sustainability of production in this industry can be a roadmap for the business activities of those interested in this type of business. The purpose of this research is to identify and prioritize the components and sub-components of production sustainability in corrugated board making industries, to determine their current position by evaluating the different operations management activities and monitoring sustainable production performance in order to achieve the desired levels of production sustainability of carton manufacturing units. By studying and reviewing the available literature and sources, seven main components affecting the sustainability of production in the corrugated board making industry, namely regulations, economic, environmental, technological, social, human, material and product, and 43 sub-components were identified by setting up a researcher made questionnaire. The questionnaire construction and distribution among the managers and experts of the industry with the aim of influencing each component and sub-component on production stability and their current status were investigated and the results were analyzed with the relevant tests. Based on the findings of the research, all the components affecting the sustainability of production based on the standard coefficients and significance of the structural equations as well as the predictive criterion of verification and quality of the data presented with the redundancy index with cross-validity have the necessary validity for prediction. The prioritization of components based on the rank average and the distance to the sustainability of the economic, material, product and technological components showed the lowest distance and the environmental components, rules and regulations showed the greatest distance to achieve sustainability in the carton industry. Therefore, in order to achieve the sustainability of production in the industry of environmental components, laws and regulations should be paid more attention. Corrugated board making companies can take advantage of the results of this research in order to achieve sustainable production. Therefore, by examining and analyzing their current situation, they determine the position of their organization in terms of the components and sub-components of production sustainability, and then to achieve a better position, they fix the deficiencies and related problems by determining and implementing projects.
    Keywords: sustainable production, components, Prioritization, corrugated board making
  • ایمان اکبرپور*، علی قاسمیان، حسین رسالتی، احمدرضا سرائیان، احمد جهان لتیباری
    در این پژوهش، قابلیت رنگ بری خمیرکاغذهای مرکب زدایی شده با آنزیم همی سلولاز در مقایسه با روش متداول شیمیایی بررسی شد. در ابتدا، مخلوط خمیرکاغذ بازیافتی با آنزیم همی سلولاز در سطوح مختلف میزان مصرف، زمان تیمار و مقایر pH (تحت سایر شرایط ثابت فرآیندی) مرکب زدایی شدند و تیمارهای آزمایشی H2T3 (میزان مصرف: 2/0 درصد (براساس وزن خشک خمیرکاغذ بازیافتی)؛ زمان تیمار: 60 دقیقه و محدده 7-5/6 pH) و H4T2 (میزان مصرف: 1 درصد؛ زمان تیمار: 50 دقیقه و محدده 7-5/6 pH) به عنوان بهترین تیمارها انتخاب شدند. در ادامه، خمیرکاغذهای انتخابی با استفاده از پراکسید هیدروژن تحت شرایط ثابت فرآیندی رنگ بری شده و قابلیت رنگ بری آنها در مقایسه با خمیرکاغذهای متداول شیمیایی مقایسه شد. براساس نتایج به دست آمده، قابلیت رنگ بری خمیرکاغذهای مرکب زدایی شده با همی سلولاز بهتر از خمیرکاغذهای رنگ بری شده پس از مرکب زدایی شیمیایی بوده و کاغذهای حاصل از درجه روشنی و سفیدی بیشتر و همچنین زردی کمتر برخوردار بودند اما ماتی این کاغذها در اثر رنگ بری کاهش یافت. همچنین خمیرکاغذهای پیش تیمار شده با آنزیم همی سلولاز، کاغذهای با شاخص های مقاومت به کشش و ترکیدگی بیشتری بعد از مرحله رنگ بری نشان دادند به طوری که در تیمارهای آنزیمی H2T3 و H4T2 ، افزایش شاخص مقاومت به کشش به ترتیب 22/13 درصد و 59/12 درصد و درصد افزایش شاخص مقاومت به ترکیدگی به ترتیب 66/3 و 22/6 درصد به دست آمد. این در حالی است که شاخص های مقاومت به کشش و ترکیدگی خمیرکاغذ مرکب زدایی شده شیمیایی بعد از رنگ بری به ترتیب به میزان 17/10 درصد و 16 درصد بهبود یافتند. همچنین درصد کاهش شاخص مقاومت به پارگی کاغذ در تیمارهای آنزیمی H2T3 و H4T2 بعد از رنگ بری، به ترتیب 45/12 درصد و 06/8 درصد در مقایسه با خمیرکاغذهای مرکب زدایی شده شیمیایی (44/4 درصد) تعیین شد. براساس نتایج کلی به دست آمده از مقایسه ویژگی های کیفی کاغذهای ساخته شده از خمیرکاغذهای مختلف رنگ بری شده با پراکسید هیدروژن، پیش تیمار آنزیمی H2T3 در مجموع
    کلید واژگان: کاغذهای بازیافتی, آنزیم همی سلولاز, قابلیت رنگ بری, کیفیت کاغذ
    Iman Akbarpour *, Ali Ghasemian, Hossein Resalati, Ahmadreza Saraeyan, Ahmad Jahan Latibari
    In this study, the ability to bleaching hemicellulose-deinked pulp was investigated in comparison with conventional chemical method. Initially, the mixed recycled pulp pre-treated with hemicellulase enzyme at different levels of usage, treatment time and pH values (under other constant process conditions) was bleached and experimental runs included H2T3 (usage 0.2% (based on dry weight of recycled pulp); Treatment time 60 minutes and pH range 6.5-7) and H3T2 (usage 0.5% (based on dry weight of recycled pulp); Treatment time 50 minutes and pH range 6.5-7) were selected as the best treatments. Then, the selected pulps were bleached using hydrogen peroxide under constant process conditions and their bleachability was compared with conventional chemical pulp. Based on the results achieved, the bleachability of hemicellulose-deinked pulps was better than that of chemically deinked pulp, and the resulting papers had a higher brightness and whiteness as well as less yellowness, but the opacity of these papers was decreased during bleaching. Also, pre-treated pulps with hemicellulase showed the papers with higher tensile and burst indices after bleaching stage so that for H2T3 and H3T2 enzymatic runs, the increase in tensile index was 13.22% and 12.59%, and in burst index was 3.66% and 6.22%, respectively. While the tensile and burst indices for chemically deinked pulp after bleaching was improved by 10.17% and 16%, respectively. Also, the reduction in paper tear index for H2T3 and H3T2 enzymatic runs after bleaching was 12.45% and 8.06%, respectively, compared to chemically deinked pulp (4.44%). Based on the overall results obtained by comparing the quality properties of papers made from different pulps bleached with hydrogen peroxide, H2T3 run has resulted in more bleachability and much better optical and strength properties.
    Keywords: Recycled papers, Hemicellulase enzyme, Bleachability, Paper quality
  • الهام گودرزی، آژنگ تاج دینی، شادمان پورموسی*، احمد جهان لتیباری، مهران روح نیا

    هدف از این پژوهش شناسایی انتظارات و ترجیحات مصرف کنندگان مبلمان منزل و اداری با استفاده از آزمون های ناپارامتری است. جامعه آماری این تحقیق مشتریان صنعت مبلمان چوبی منزل و اداری در شهر تهران بوده و روش نمونه گیری، طبقه بندی شده می باشد. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شده است. شاخص های تاثیرگذار اولیه با مطالعه منابع موجود گزینش و مدل وان و همکاران، به عنوان مدل پایه در نظر گرفته شد. بعد از انجام مطالعات لازم، تنظیم پرسش نامه محقق ساخت و تحلیل عاملی داده ها، الگوی مفهومی تحقیق طراحی و با انجام یک تحقیق میدانی و تحلیل نتایج با استفاده از آزمون t- استودنت و آزمون فریدمن ارتباط بین ترجیحات مصرف کنندگان با 5 عامل و 17 زیرشاخص بررسی گردید. پایایی داده های به دست آمده با روش آلفای کرونباخ تایید شد. میانگین کلیه شاخص های مورد بررسی بر اساس نتایج آمار توصیفی در حد متوسط ارزیابی شدند. مقادیر کمینه و بیشینه و انحراف معیار، عدم وجود داده های پرت را نشان داد. با توجه به بزرگ تر بودن سطح معناداری برای آزمون کولموگراف از خطای 5%، متغیرها منطبق بر توزیع نرمال فرض شدند. نتایج نشان داد که رابطه معناداری بین کلیه شاخص های تحقیق و ترجیحات مصرف کننده در مورد مبلمان منزل و اداری وجود دارد. بر اساس نتایج آزمون تی تک نمونه ای، مصرف کنندگان در خرید مبلمان چوبی منزل و اداری عوامل مسیولیت پذیری شرکت، ویژگی های محصول و فروشنده و عوامل داخلی را بیشتر از حد متوسط و عوامل ایمنی و ویژگی های زیست محیطی را عملا در حد متوسط ترجیح می دهند. ویژگی های فروشنده، عوامل داخلی، عوامل مسیولیت پذیری شرکت، ویژگی های محصول و عوامل ایمنی و ویژگی های زیست محیطی، به ترتیب اولویت بندی شاخص ها بر اساس آزمون فریدمن به دست آمد.

    کلید واژگان: مصرف کننده, ترجیحات, خرید محصول, تصمیم گیری, آزمون های ناپارامتری
    Elham Gudarzi, Ajang Tajdini, Shademan Pourmousa *, Ahmad Jahan Latibari, Mehran Roohnia

    This study aims to identify the expectations and preferences of consumers of home and office furniture using nonparametric tests. The statistical population consists of customers of the home and office wood furniture industry in Tehran and a stratified sampling method was used in this study. Cochran formula was used to determine the sample size. To determine the effective indicators, the researcher studied the available resources and the Van et al.’s model as the basic model and conducted a factor analysis to design the conceptual model of the research. Using a field research, the student t-test and Friedman test, she examined the relationship between consumer preferences and 5 factors and 17 subindices.

    Results

    The reliability of the questionnaire was confirmed by the data obtained from 100 questionnaires using Cronbach's alpha. The results of descriptive statistics indicated that the mean of all the indices was at an average level. The minimum and maximum values and the standard deviation showed that there were no outliers. The results of inferential statistics in SPSS software indicated that as the significance level for Kolmogorov-Smirnov test was greater than 5%, all variables are assumed to be normally distributed. The results indicated a significant relationship between all indicators and consumer preferences regarding home and office furniture. The results of the one-sample t-test indicated that consumers consider corporate responsibility factors, product and vendor’s characteristics and internal factors above average while they consider environmental and safety factors at the average level in the purchase of home and office furniture. The results of the Friedman test indicated the priorities as follows: vendor’s characteristics, internal factors, corporate responsibility factors, product characteristics and safety and environmental characteristics.

    Keywords: Consumer, Preferences, Product purchase, decision making, nonparametric tests
  • شهرام بادامچی زاده، احمد جهان لتیباری، آژنگ تاج دینی*، شادمان پورموسی، امیر لشگری
    اولین قدم در امکان سنجی پروژه های کلان ملی در بخش انرژی، ارزیابی پتانسیل تولید و بررسی روند بازار تقاضای محصول می باشد. ارزیابی میزان موفقیت یک طرح در زمینه سوخت های زیستی بعد از پیش بینی عرضه و تقاضا وابسته به شناسایی صحیح مکان های مناسب تولید، تاثیرات محیط زیستی و شناسایی عوامل موثر فنی، اقتصادی و اجتماعی آن طرح می باشد. لذا دراین تحقیق با ارایه مدل پیش بینی کننده سری زمانی خود-رگرسیون میانگین متحرک خود انباشته (آریما) به پیش بینی میزان تقاضا بیواتانول در 5 سناریوی مختلف در یک افق زمانی میان مدت پرداخته شد. سپس با بررسی آخرین آمار و اطلاعات ضایعات کشاورزی، پتانسیل کنونی و نیاز آینده این محصول به مواد اولیه در چند استان مناسب برای تولید بیواتانول ارزیابی شد. نتایج نشان داد با توجه به روند افزایش میزان تقاضا، میانگین مصرف روزانه بنزین تا سال 1412 به 922/136 میلیون لیتر در روز خواهد رسید. با توجه به پتانسیل فعلی (تولید روزانه حدود 16/18 میلیون لیتر بیواتانول)، امکان اجرایی نمودن سناریوی E5 و E10 تا سال 1412 برای وسایل نقلیه بنزینی وجود دارد. در صورتی که بخواهیم سناریوی E20 و E30 را در کشور اجرایی نماییم احتیاج است تا سال 1412 میزان تولید 7 محصول منتخب در این تحقیق را در استان های خوزستان، فارس، خراسان رضوی، گلستان، اصفهان، مازندران، تهران، قزوین و البرز و گیلان به میزان 2/62 میلیون تن در سال افزایش دهیم و فاکتور موثر در موفقیت طرح یعنی حمایت های بخش دولتی را مد نظر قرار دهیم.
    کلید واژگان: سوخت های زیستی, بیواتانول نسل دوم, ضایعات کشاورزی, امکان سنجی, مدل پیش بینی کننده تقاضا آریما
    Shahram Badamchizadeh, Ahmad Jahan Latibari, Ajang Tajdini *, Shadman Pourmousa, Amir Lashgari
    The first step in feasibility study of any national mega projects in energy sector is the investigation on the production potential and evaluate the market demand for the product. The success rate of a biofuel project after forecasting supply and demand depends on choosing the appropriate place to produce. In this respect, factors such as the selection of appropriate production site, environmental, technical, economic and social are among major issues. In this study, autoregressive integrated moving average (ARIMA) model was used for the prediction of bioethanol demand in five sceneries; E5, E10, E15, E20 and E30. The time period up to 1412 is foreseen. The data on agricultural wastes and the present and future potentials for the bioethanol production in different provinces is analyzed. The results indicate that, the average daily consumption of gasoline will increase to 136,922 million liters per day as we reach 1412.The study also shows that there exists the potential for the production of 18.16 million liters of bioethanol which can fulfill the requirement of E5 and E10 by 1412. If we want to implement the E20 and E30 scenario in the country, it is necessary to increase the production of 7 selected products in this research, in the provinces of Khuzestan, Fars, Khorasan Razavi, Golestan, Isfahan, Mazandaran, Tehran, Qazvin and Alborz and Gilan by 62.2 million tons per year by 1412, And consider the effective factor in the success of the project, namely the support of the government and legislators for national mega projects.
    Keywords: Bioethanol, second generation, agricultural waste, ARIMA model, autoregressive
  • بهرام مردانی، احمد جهان لتیباری*، آژنگ تاج دینی
    با توجه به اینکه ایران از جمله کشورهای زلزله خیز جهان است، لذا استفاده از مصالح ساختمانی پیش ساخته از جمله چوب یکی از راهکارهای لازم جهت ایجاد ساختمانی ایمن می باشد. از مهمترین مزایای سازه های چوبی مقاومت بالای آن ها در برای انواع بلایای طبیعی (زلزله، سیل و آتش سوزی) می باشد. بر این مبنا، پژوهش حاضر با هدف کاربرد روش دلفی در شناسایی شاخص های کیفی موثر بر مدل مدیریت ریسک در سازه های چوبی در مناطق زلزله خیز کشور ایران انجام گرفته است. روش پژوهش برحسب هدف، بنیادی-کاربردی؛ برحسب نوع داده، کیفی است. جامعه آماری پژوهش شامل خبرگان دانشگاهی و سازمانی بودند که با استفاده از روش نمونه-گیری غیرتصادفی هدفمند وکفایت داده ها و اصل اشباع در مجموع با 30 نفر مصاحبه گردید. برای گرداوری داده ها، از مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها در بخش کیفی، با شیوه دلفی انجام شد. نتایج حاصل از یافته های این پژوهش نشان داد که درمجموع، 43 عامل ریسکی در سازه های چوبی وجود دارد که به دو دسته ریسک داخلی و خارجی تقسیم بندی گردید. از بین این 43 ریسک، 11 ریسک اصلی موثر بر پیاده سازی مدیریت ریسک در کاربرد سازه های چوبی مسکونی در مناطق زلزله خیز کشور ایران شناسایی شدند.
    کلید واژگان: مدیریت ریسک, سازه های چوبی, مناطق زلزله خیز, روش دلفی
    Bahram Mardani, Ahmad Jahan Latibari *, Ajang Tajdini
    Natural disasters and the need to facilitate and relief the consequences of such disasters has initiated global crisis in its respective management. Reducing the variabilities of inhabitants requires the integrated system to battle against such devastations and crises. This research presents the application of Delfi method to identify the influential factors on risk management model risk management model for the wooden structures in Iran. The statistical population of the study consisted of the academic and organizational experts. A total of 30 individuals were interviewed using a purposive non-random sampling technique as well as data adequacy and saturation principle. A semi-structured interview was used to collect the required data. Delfi method was applied for data analysis in qualitative section. The results indicated that 43 risk factors are influential in wooden structures which can be classified as internal and external risks. Among these risk factors, 11 are considered as the major factors which influences the application of risk management in construction of wood structures in earthquake prone regions of Iran.
    Keywords: Management risk, Wooden structures, Earthquake, Delphi method
  • کامشن کاوسی، شادمان پورموسی*، احمد جهان لتیباری

    صنایع بازیافت کاغذ حجم قابل توجهی از آب تمیز را در فرایندهای خود مصرف می کنند. بازیابی کامل و یا قسمت عمده پساب ایجاد شده همواره جزو اولویت ها و سیاست های صنایع می باشد. در این پژوهش از الکترودهای آلومینیومی به ابعاد 150×20×2 میلی متر استفاده شد و با اضافه کردن هیدروژن پراکسید به پساب و انجام واکنش الکتروفنتون غلظت COD باقی مانده با استفاده از دستگاه اسپکتروفتومتر اندازه گیری گردید. پس از به دست آوردن مقادیر بهینه شاخص های ولتاژ جریان، سرعت همزن، زمان واکنش، pH، غلظت هیدروژن پراکسید، نسبت مولی هیدروژن پراکسید به سولفات آهن و فاصله الکترودها، درصد حذف COD در آن ها به دست آمد. شرایط بهینه بازده کاهشCOD برای واکنش الکتروفنتون با ولتاژ جریان برابر 6 ولت، pH معادل 2، سرعت همزن برابر 300 دور در دقیقه، غلظت هیدروژن پراکسید معادل 1000 میلی گرم در لیتر، فاصله الکترودها برابر 3 سانتی متر، نسبت مولی هیدروژن پراکسید به سولفات آهن معادل 4/1 و زمان 90 دقیقه برای نمونه پساب صنایع بازیافت کاغذ برابر 50/95% به دست آمد. نتایج نشان داد که روش الکتروفنتون می تواند با ملاحظاتی برای تصفیه پساب صنایع بازیافت کاغذ استفاده شود.صنایع بازیافت کاغذ حجم قابل توجهی از آب تمیز را در فرایندهای خود مصرف می کنند. بازیابی کامل و یا قسمت عمده پساب ایجاد شده همواره جزو اولویت ها و سیاست های صنایع می باشد. در این پژوهش از الکترودهای آلومینیومی به ابعاد 150×20×2 میلی متر استفاده شد و با اضافه کردن هیدروژن پراکسید به پساب و انجام واکنش الکتروفنتون غلظت COD باقی مانده با استفاده از دستگاه اسپکتروفتومتر اندازه گیری گردید. پس از به دست آوردن مقادیر بهینه شاخص های ولتاژ جریان، سرعت همزن، زمان واکنش، pH، غلظت هیدروژن پراکسید، نسبت مولی هیدروژن پراکسید به سولفات آهن و فاصله الکترودها، درصد حذف COD در آن ها به دست آمد. شرایط بهینه بازده کاهشCOD برای واکنش الکتروفنتون با ولتاژ جریان برابر 6 ولت، pH معادل 2، سرعت همزن برابر 300 دور در دقیقه، غلظت هیدروژن پراکسید معادل 1000 میلی گرم در لیتر، فاصله الکترودها برابر 3 سانتی متر، نسبت مولی هیدروژن پراکسید به سولفات آهن معادل 4/1 و زمان 90 دقیقه برای نمونه پساب صنایع بازیافت کاغذ برابر 50/95% به دست آمد. نتایج نشان داد که روش الکتروفنتون می تواند با ملاحظاتی برای تصفیه پساب صنایع بازیافت کاغذ استفاده شود.

    کلید واژگان: الکتروفنتون, پساب, بازیافت, کاغذسازی, COD
    Kamshan Kavousi, Shademan Pourmousa *, Ahmad Jahan Latibari

    The paper recycling industry consumes a significant amount of fresh water in its processes. Complete or major treatment of generated effluent is always one of the priority and policies of industries. In this study, aluminum electrodes with dimensions of 2*150*20 mm were used and by adding hydrogen peroxide to the effluent and performing electro-fenton reaction, the residual concentration of pollutant was measured by spectrophotometer. After obtaining the optimum values of voltage, agitator speed, reaction time, pH, hydrogen peroxide concentration, molar ratio of hydrogen peroxide to iron sulfate and distance between electrodes, the percentage of COD removal was calculated. COD reduction efficiency percent for electro-fenton reaction was 95.50% also the optimized conditions were as follows, voltage: 6 volts, pH: 2, stirring speed: 300 rpm, concentration of hydrogen peroxide: 1000 mg/L, distance between electrodes:3 cm, molar ratio of hydrogen peroxide to iron sulfate:1/4 and  reaction time: 90 minutes. The results showed that the electro-fenton method can be used successfully for wastewater treatment of paper recycling industries.

    Keywords: Electro- fenton, Waste water, Recycling, Papermaking, COD
  • مهران روح نیا *، احمد جهان لتیباری، بهزاد بهنام، جمشید زرین مهر، مصطفی کهن ترابی، نگین منوچهری، آژنگ تاج دینی
    در این مطالعه، پتانسیل فناوری توموگرافی آکوستیکی جهت تعیین توان ایستایی درختان سرپای شهری در مقابل نیروهای وارده طبیعی مانند باد و طوفان بررسی شده است. ابتدا مولفه های دو حسگر داخلی و اروپایی شامل زمان عبور و سرعت در مسیرهای شعاعی تا مماسی و طولی درخت و تصویر توموگرام آنها مورد مقایسه قرار گرفت. سپس با بازرسی چشمی علائم آسیب و پوسیدگی طوقه درختان رصد و وضعیت طوقه درخت با دستگاه توموگرافی پایش گردید. مقایسه حسگر داخلی و اروپایی، کیفیت و دقت مشابهی را نشان داد. در بررسی 103 پایه درخت سرپا، تعداد 9 اصله از 23 درختی که هیچگونه علائم آسیب ظاهری در طوقه نداشتند، در توموگرافی حاوی مقادیر معتنابهی پوسیدگی مخفی بودند. از طرفی تعداد قریب به 10 اصله از 53 درختی که ظاهر طوقه پوسیده داشتند، تصاویر توموگرافی عمدتا سالم و بدون آسیب نشان دادند. لذا نتیجه گرفته می شود که بازرسی چشمی درختان شهری جهت حفظ یا قطع درختان شهری کافی نبوده و روش هایی مانند توموگرافی آکوستیکی که معایب مخفی را آشکار می سازند باید در دستور کار ارزیابی ها قرار گیرد.
    کلید واژگان: آسیب, توموگرافی, درخت, سرعت صوت, طوقه, چوب
    Mehran Roohnia *, Ahmad Jahanlatibari, Behzad Behnam, Jamshid Zarrinmehr, Mostafa Kohantorabi, Negin Manouchehri, Ajang Tajdini
    Reaching to the technology of acoustical Tomography and imaging, this project was ordered for facilitating the work for green space researchers and managers in urban standing trees. Comparing the sensors and micro-second timers with those of a certified European device in radial to tangential and longitudinal directions showed a good agreement for the Iranian made device. So, a new horizon was opened for the researchers of this approach supported by the local scientific knowledge and technology. Holding this technology, the selected trees concerning the collar defect symptoms were firstly inspected visually, then the visual accuracy was monitored by sonic tomography. Some trees were extremely defected internally, while the visual inspection showed their intactness (9 from 23). Meanwhile some trees holding visually defect signs were proved to be intact after carrying the tomography images (up to 10 from 53). It is concluded that the visual tree defect inspection is not satisfactory for saving or omitting the individual and these kinds of decision makings must be supported by the methods showing the hidden discontinuities.
    Keywords: Defect, Tomography, Tree, Sound Velocity, Collar, Wood
  • مسعود رضا حبیبی *، احمد جهان لتیباری، سعید مهدوی
    در این تحقیق، تاثیر مقدار رطوبت و زمان انبارداری باگاس بر ویژگی های فیزیکی و مکانیکی تخته ساخته شده از آن بررسی شده است. ابتدا برای این منظور از باگاس مغز زدایی شده به روش مرطوب و روش انبارداری از نوع عدل بندی استفاده شد. از 4 زمان انبارداری 5/1، 3، 5/4 و 6 ماه و دو مقدار رطوبت باگاس 45 و 55 درصد استفاده شد. با توجه به این متغیرها، نسبت به ساخت تخته خرده چوب اقدام گردید. همچنین ویژگی های شیمیایی باگاس (pH، ظرفیت بافرکنندگی اسیدی و قلیایی) تعیین شدند. نتایج اندازه گیری ویژگی های فیزیکی و مکانیکی تخته های ساخته شده با استفاده از آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی تجزیه و تحلیل آماری شد و میانگین ها با استفاده از آزمون دانکن گروه بندی شدند. نتایج نشان داد که با کاهش مقدار رطوبت باگاس، pH و ظرفیت بافرکنندگی اسیدی باگاس به ترتیب کاهش و افزایش یافته، و مقاومت خمشی، مدول الاستیسیته و مقدار واکشیدگی ضخامت پس از 24 ساعت غوطه وری در آب تخته ها بهبود یافته است. با افزایش زمان انبارداری، ویژگی های شیمیایی باگاس تمایل به قلیایی شدن داشتند و حداقل مقاومت چسبندگی داخلی تخته ها در زمان انبارداری 5/1 ماه ملاحظه شد. با افزایش زمان انبارداری نیز خواص فیزیکی تخته ها بهبود یافت.
    کلید واژگان: ماده لیگنوسلولزی, تخته خرده چوب, زمان انبارداری, مقاومت خمشی, رطوبت
    Masoudreza Habibi *, Ahmad Jahan Latibari, Saeed Mahdavi
    This study was carried out to investigate the effect of storage time and moisture content of bagasse on the physical and mechanical properties of particleboard. For this purpose, wet depitting bagasse was used and samples were maintained in bailing storage method. In this study, was applied 4 storage times (1.5, 3, 4.5 and 6 months) and 2 moisture content of Bagasse (45% and 55%). According to these variables, particleboards were made. Also chemical properties (pH, acid and alkaline buffering capacity) of Bagasse were determined. The mechanical and physical properties of the boards were measured and statistically analyzed using factorial experiment and complete randomized design. Then Duncan multiple range test was used for grouping of the averages. The results revealed that with decreasing of Bagasse moisture content, Bagasse sample pH and acid buffering capacity were decreased and increased, respectively. Also bending properties and thickness swelling after 24 hours immersion of the boards were improved. With increasing of storage time, the chemical properties of Bagasse tend to be alkaline, and the minimum of board internal bond strength was obtained in 1.5 month storage time. The physical properties of boards were improved with increasing of storage time
    Keywords: Lignocellulosic material, Particleboard, Storage time, Bending properties, Moisture
  • سینا خداپرست، احمد جهان لتیباری، مهران روح نیا
    در این تحقیق تاثیر فرایند اختلاط به دو روش یک مرحله ای و دو مرحله ای بر ویژگی های ترکیب بدست آمده انجام گرفت. از پلی پروپیلن به عنوان ماده زمینه ای، الیاف سلولزی تقویت کننده، MAPP جفت کننده و نانورس پر کننده استفاده شده است. متغیرها شامل MAPP 5/1 و 3 درصد و نانورس 0 و 2 و 4 درصدبه عنوان متغیر و الیاف سلولزی به میزان 20% به طور ثابت انتخاب شده است. شاخص جریان مذاب اختلاط یک مرحله ای ( تمامی مواد با هم مخلوط و ترکیب شدند) و دو مرحله ای( ابتدا پلی پروپیلن با نانورس مخلوط شده و سپس ماده بدست آمده با الیاف و MAPP ترکیب شده اندازه گیری شده است. نمونه های آزمونی اندازه گیری مقاومت به کشش و خمش و ضربه فاقدار طبق آیین نامه، ASTM تهیه و مقاومت ها اندازه گیری شدند. در این تحقیق مشخص گردید روش دو مرحله ای بر ویژگی های مقاومتی تاثیر دارد و باعث افزایش خواص مکانیکی می شود.شاخص جریان مذاب در یک مرحله ای بسیار کم و در دو مرحله ای پس از مرحله اول بسیار زیاد و پس از مرحله دوم کم می باشد.نتایج نشان می دهد با افزایش مقدار نانورس مدول کشی و خمشی چندسازهالیاف سلولزی پلی پروپیلن افزایش و با افزایش مقدار نانورس مقاومت کششی و خمشی چندسازه الیاف سلولزی پلی پروپیلن افزایش داشته است.
    کلید واژگان: شاخص جریان مذاب, روش اختلاط, یک مرحله ای, دو مرحله ای, MAPP, نانورس
    Sina Khodaparast_Ahmad Jahan - Latibari_Mehran Rohnia
    The effect of compounding process applying two methods of one and two step mixing on the properties of nanocomposite is investigated. Nanocomposites were produced using polypropylene, cellulosic fibers, MAPP and nanolay as reinforcement. 1.5 and 3% MAPP and 0,2, and 4% nanoclay were used as the variable factor and 20% fibers was used. Melt flow index was measured on compounds produced using one or two steps mixing. Either compounds were mixed with fibers and MAPP and then the test specimens were made and tested according to ASTM test procedures. The results revealed that the two steps mixing increased the mechanical properties. The melt flow index of one step mixing was lower and the melt flow index of initial mixing of polypropylene with nanoclay was very high and it was reduced after compounding with fibers and MAPP. The results revealed that at higher dosages of the nanoclay tensile and bending modulus of the composite increased and tensile strength and modulus of rupture decreased.
    Keywords: melt flow index, compounding, one step, two steps, MAPP. nanoclay
  • احمد جهان لتیباری*، روزبه آبیدنژاد، مهران روح نیا
    در این پژوهش اثر نانولوله های کربنی چند دیواره (فراوری شده و فراوری نشده) بر ویژگی های مکانیکی چندسازه ساخته شده از الیافکارتن کنگره ای کهنه - پلی پروپیلن شامل 20% الیافکارتن کنگره ای کهنه، 80% پلی پروپیلن و صفر یا 3% مالئیک انیدرید پلی پروپیلن مورد بررسی قرار گرفته است. نانولوله کربنی چند دیواره فراوری نشده و فراوری شده در 3 سطح 0 ، 5/0 و 1 درصد مورداستفاده قرارگرفته است. برای فراوری کردن نانولوله های کربنی از روش اکسیداسیون اسیدی(مخلوط اسید سولفوریک و اسید نیتریک) استفاده شد. ویژگی های مکانیکی چند سازه بر اساس دستورالعمل های ASTM اندازه گیری شده است. نتایج نشان داد که با افزایش میزان نانولوله های کربنی ویژگی های کششی افزایش یافته ولی تاثیر فراوری نانولوله کربنی تاثیر معنی داری نداشته است. تاثیر افزودن نانولوله کربنی بر ویژگی های خمشی در سطح اعتماد آماری 99% معنی دار شده است و در اثر افزودن مقادیر زیادتر این ماده هر دو ویژگی مدول الاستیسیته خمشی و مقاومت خمشی زیاد شده است. مقاومت به ضربه نمونه ها نشان می دهد که در اثر زیاد شدن نانو لوله کربنی و مقدار جفت کننده این ویژگی افزایش می یابد. فراروی نانولوله های کربنی باعث بهبود بعضی مقاومت های مکانیکی شده است. عکس برداری با میکروسکوپ الکترونی روبشی تقویت اتصال بین اجزای تشکیل دهنده چند سازه را نشان می دهد. در چند سازه های بدون مواد جفت کننده، به دلیل اتصال ضعیف بین الیاف و پلی پروپیلن، این الیاف بدون شکسته شدن از ملات پلاستیک خارج شده اند. ولی در نمونه های حاوی جفت کننده، گسیختگی در الیاف مشاهده می گردد.
    کلید واژگان: چندسازه, نانولوله کربنی, میکروسکوپ الکترونی, ویژگی های مکانیکی, الیافکارتن کنگره ای کهنه
    Ahmad Jahan Latibari *, Roozbeh Abidnejad, Mehran Roohnia
    At this research, the influence of Multi Walled Carbon Nano Tubes (Non-functionalized and functionalized) on mechanical properties of polypropylene – old corrugated container (OCC) fibers composites was investigated. OCC fibers polypropylene composites were prepared using 20% OCC fibers, 80% polypropylene and 3% MAPP. Three levels of multi walled carbon nano tubes (0% - 0.5% - 1%) were added. Acidic oxidation method was used to functionalize the MWCNTs. Mechanical properties were measured as defined in ASTM testing methods. The results indicated that at higher dosage of MWCNTs, the tensile strength properties of the composite were improved but the influence of the functionalizing was not statisitaclly significant. The bending strength and elasticity as wellas the izod impact were increased as the higher amount of nanotubes were added to the composite. Scanning Electron Microscopes showed the development of bonding between the composite components. Compostes without coupling agent showed lower bonding strength between polypropylene and fiber as indicated by fiber pull out. However, in the composites containing coupling agent, the fiber fracture was observed.
    Keywords: composite, MWCNT, Functionalization, SEM, mechanical properties
  • ایمان اکبرپور*، علی قاسمیان، حسین رسالتی، احمدرضا سراییان، احمدجهان لتیباری
    مرکب زدایی آنزیمی به عنوان روش سازگار با محیط زیست برای تکمیل یا جایگزینی مرکب زدایی متداول شیمیایی پیشنهاد شده است. در این پژوهش تاثیر آنزیم همی سلولاز استخراج شده از قارچ Aspergillus niger بر ویژگی های کیفی کاغذ حاصل از مخلوط 70 درصد خمیرکاغذ روزنامه و30 درصد مجله باطله ارزیابی شد. آنزیم همی سلولاز در سطوح مختلف 1/0 (H1)، 2/0 (H2)، 5/0 (H3) و 1 درصد (H4) براساس وزن خشک خمیرکاغذ و زمان های مختلف 40 (T1)،50 (T2) و60 دقیقه (T3) در شرایط ثابت درصد خشکی10 درصد، درجه حرارت °C60-55 در محدوده 7-5/6 pH به کار گرفته شده و در ادامه خمیرکاغذها شست وشو و شناورسازی شدند. نتایج نشان داد که در غلظت آنزیم 2/0 درصد و مدت زمان60 دقیقه (تیمار H2T3) یا غلظت آنزیم 5/0درصد و مدت زمان50 دقیقه (تیمار H3T2)، می توان کاغذهای به مراتب روشن تر، سفیدتر و همزمان ماتی مناسب در مقایسه با خمیرکاغذ مرکب زدایی نشده (تیمار C1) و خمیرکاغذ مرکب زدایی شده شیمیایی (تیمار C2) تولید کرد. همچنین در تیمارهای H2T3وH3T3 بیشترین میانگین شاخص مقاومت به کشش (271/32 و 017/30 نیوتن متر بر گرم)، طول پارگی (131/3 و 974/2 کیلومتر) و سفتی کاغذ (94/3و 12/4 میلی نیوتن) و همچنین بیشترین شاخص مقاومت به ترکیدگی (73/2 و 475/2 کیلوپاسکال متر مربع بر گرم) به ترتیب در تیمارهایH2T3 وH4T2 و بیشترین شاخص مقاومت به پارگی (688/7 و 34/7 میلی نیوتن متر مربع بر گرم) در تیمارهای H1T1 وH1T2 مشاهده شد که این مقادیر به مراتب مطلوب تر از کاغذهای حاصل از تیمارهایC1 و C2 است. به طور کلی نتایج به دست آمده از این پژوهش بیانگر آن است که آنزیم همی سلولاز پتانسیل خوبی را در بهبود ویژگی های کیفی مخلوط کاغذ روزنامه و مجله بازیافتی (در مقایسه با سیستم متداول صنعتی) دارا می باشد.
    کلید واژگان: کاغذ روزنامه بازیافتی, کاغذ مجله بازیافتی, همی سلولاز, ویژگی های نوری, ویژگی های مکانیکی
    Iman Akbarpour*, Ali Ghasemian, Hossein Resalati, Ahmadreza Saraeian, Ahmadjahan Latibari
    Enzymatic deinking has been suggested as an environmentally friendly alternative to complement and replace for conventional chemical deinking. In the present research, the effect of hemicellulase from Aspergillus niger has been evaluated on paper quality of mixed 70% old newspaper (ONP) and 30% old magazine (OMG) pulp. Hemicellulose was used at different charges of 0.1 (H1), 0.2 (H2), 0.5 (H3) and 1 (H4) percentages based on oven dry weight of pulp and different times of 40 (T1), 50 (T2), and (T3) under constant conditions of %10 consistency, temperature 55-60 °C at pH range of 6.5-7 and then the pulps were washed and floated. The results showed that compared to undeinked pulp (C1) and chemical deinked pulp (C2), papers with higher brightness, whiteness and appropriate opacity could be achieved at % 0.2 enzyme concentration and duration time of 60 min (H2T3) and also % 0.5 enzyme concentration and duration time of 50 min (H3T2). Also, the results of assessments indicate that the highest tensile index (32.271 and 30.017 Nm/g), breaking length (3.131 and 2.974 km) and stiffness (3.94 and 4.12 mN) were observed in treatments of H2T3 and H3T3, and the highest tear index (7.688 and 7.34 mN.m2/g) was observed in treatments of H1T1 andH1T2 respectively. These results are more desirable than paper produced with treatment samples of C1 and C2. In general, achieved results from this research indicate that hemicellulase has a good potential to improve the quality of mixed recycled ONP and OMG waste papers vs. standard conventional system.
    Keywords: Old newspaper, Old magazine, Hemicellulase, Optical Properties, Strength Properties
  • بنیامین حاج مهدی، شادمان پورموسی*، احمد جهان لتیباری، آژنگ تاج دینی
    پسماندهای جوهرزدایی کاغذهای باطله دارای الیاف سلولزی و مواد معدنی هستند و استفاده از آنها بر کاربردها و ویژگی های محصول نهایی تاثیر گذار است. برای این منظور تحقیق حاضر با استفاده ازپسماند واحدهای جوهرزدایی برای تولید تخته های فیبر گچ با نسبت گچ به پسماند، 100 : 0، 90 : 10، 80 : 20، 70 : 30 و 40:60 طی دو زمان پرس 10 و 20 دقیقه با مقدارفشار ثابت kg/cm230 به صورت سرد انجام شد و ضخامت تخته 12 میلی متر درنظر گرفته شد. نتایج نشان داد با توجه به این که پسماند مورد نظر دارای الیافی نرم، کوتاه و با مقدار زیاد مواد معدنی است با افزایش مقدار آن در تخته ها اتصال بین گچ و پسماند تحت تاثیر قرار می گیرد. اثر مقدار پسماند بر خواص فیزیکی و مکانیکی تخته های فیبر گچ در سطح 99 درصد احتمال معنی دار بود. به طوری که بیشترین جذب آب، واکشیدگی ضخامتی و کمترین دانسیته تخته ها برای ترکیب 40:60 درصد گچ به پسماند به ترتیب 7/29 درصد، 15/2 درصد و g/cm366/0 به دست آمد از طرفی کمترین مقاومت خمشی و مدول الاستیسیته برای ترکیب 30:70 درصد گچ به پسماند به مقدار MPa 7655/1 و GPa598/1 به دست آمد. زمان پرس در سطح 95 درصد احتمال بر مقاومت های فیزیکی تخته ها معنی دار نبود. بر اساس نتایج تحقیق و حساسیت کمتر برخی از کاربردهای صنعتی تخته های فیبر گچ به مقاومت های فیزیکی می توان پیشنهاد داد که پسماندهای واحدهای جوهرزدایی کاغذهای باطله با رعایت برخی از الزامات ، در تولید تخته های فیبر گچ برای مصارف داخلی مانند سقف های کاذب استفاده شود.
    کلید واژگان: پسماندجوهرزدایی, تخته فیبر گچ, کاربردهای عایقی, ویژگی های فیزیکی, وی~~ژگی های مکانیکی
    Benyamin Hajmehdi, Shademan Pourmousa*, Ahmad Jahan Latibari, Azhang Tajdini
    Application of cellulosic fibers and minerals of deinked waste paper sludge has a great impression on utilization and characteristics of final product. This study was designed to produce use gypsum-fiber board from the DIP sludge. The gypsum: sludge ratio was considered as 100:0, 90:10, 80:20, 70:30 and 60:40. Two types of gypsum boards were prepared with fixed 12 mm thickness and cold pressing time of 10 and 20 minutes at 30 kg/cm2. The results revealed that, regarding the fact that the DIP sludge contains a variety of short fibers with excessive amount of minerals, increasing the sludge loading could affect the compatibility of gypsum and sludge. The effect of sludge on physical and mechanical properties of gypsum fiber boards was significant to probability of 99%, in a way that maximum water absorption, maximum thickness swelling and minimum density of the boards for the treatment of 40:60 percent of gypsum to sludge was gained as follows in respect: 29.7%, 2.15 % and 0.66 g/cm3. On the other hand, MOR and MOE for board with gypsum: sludge ratio of 70:30 were gained 1.765MPa and 1.598 GPa, respectively. The effect of pressing time on physical properties of gypsum fiberboard was not significant at the probability of 95%. According to the obtained results, it has been suggested that such boards could be used in covering and ceiling isolating applications.
    Keywords: DIP sludge, Gypsum fiber board, Isolating application, Physical properties, mechanical properties
  • حسین والایی، احمد جهان لتیباری *

    ویژگی های مقاومتی و بازده خمیر کاغذ سودا و سودا – اتانول از چوب های ممرز، راش و صنوبر بررسی شده است. خمیر کاغذ سودا با اعمال 20 درصد قلیاییت فعال و خمیر کاغذ سودا – اتانول با استفاده از 10 درصد قلیایی و 50 درصد اتانول در دمای 175 درجه سانتی گراد تهیه شده است. زمان پخت سودا در 120 دقیقه و زمان پخت سودا – اتانول به مدت 120 و 180 دقیقه تنظیم شده است. زیادترین بازده قابل قبول به مقدار 54/58 درصد از پخت سودای چوب صنوبر و کمترین آن از پخت سودا – اتانول راش با زمان پخت 180 دقیقه به میزان 29/49 درصد بوده است.
    با وجودی که بازده خمیر کاغذ قابل قبول فرایند سودا – اتانول کمتر است ولی عدد کاپای این خمیر کاغذها تا حدود 20 واحد کمتر از فرایند سودا تعیین شده است. به طور کلی ویژگی های مقاومتی خمیر کاغذهای سودا – اتانول زیادتر از خمیرکاغذ سودا اندازه گیری شده است و بین مقادیر تعیین شده اختلاف معنی دار آماری در سطح اعتماد 99 درصد وجود دارد. نتایج این بررسی نشان داد که لیگنین زدایی فرایند سودا – اتانول زیادتر از فرایند سودا از چوب پهن برگان مخصوصا چوب صنوبر است.

    کلید واژگان: لیگنین زدایی, مقاومت, عدد کاپا, بازده
    Hosein Valayi, Ahmad Jahan Latibari

    Strength properties and the yield of soda and soda-ethanol pulps produced using hornbeam, beech and poplar woods were investigated. Soda pulps were produced applying 20% active alkali and the soda-ethanol pulps were made using 10% active alkali and 50% ethanol. The pulping temperature was constant at 175 C and the soda pulping time was selected at 120 minutes and the soda-ethanol pulping times were 120 and 180 minutes. The highest accepted pulping yield at 58.54% was reached using soda pulping on poplar wood and the lowest yield (49.29%) was related to soda-ethanol pulp produced from beech wood applying 180 minutes pulping time. The accepted yield of soda-ethanol pulping was low, but the kappa numbers of these pulps were almost 20 units lower than soda pulps. The strength properties of soda-ethanol pulps were superior to soda pulps and the difference was statistically significant at 99% confidence level. The results of this study indicated that the delignification of soda-ethanol pulping process is faster than soda pulping from the selected hardwoods especially poplar wood.

    Keywords: delignification, soda, ethanol, kappa number, Yield
  • سعید حسنی، سید خلیل حسینی هاشمی، رامین فارسی، احمد جهان لتیباری
    از بین امراض جنگل، قارچ ها از مهمترین عواملی هستند که ضایعات جبران ناپذیر به چوب درختان سر پا و افکنده وارد می سازند. قارچ ها باعث آلودگی و فساد درختان سرپا، چوب آلات قطع شده در جنگل یا انبار کارخانه می شوند. چوب های پوسیده یکی از منابع زیست توده به شمار می آیند و حجم زیادی از چوب های پوسیده ای که در جنگل وجود دارند، غیرقابل استفاده هستند. در این تحقیق به منظور بررسی تاثیر پوسیدگی قارچ رنگین کمان (Coriolus versicolor) بر روی ترکیبات حاصل از پیرولیز چوب راش (Fagus orientalis L.) و تهیه مواد شیمیایی متنوع و ارزشمند، آزمایشاتی صورت گرفت. جداسازی و شناسایی ترکیبات شیمیایی چوب راش سالم و پوسیده با استفاده از روش پیرولیز در دمای 500 درجه سانتیگراد و در جو نیتروژن انجام شد. جداسازی و شناسایی ترکیبات شیمیایی استخراج شده از طریق سایلیل دار کردن این ترکیبات، توسط ماده واکنش گر N، O- بیس تری متیل سایلیل تری فلوئورو استامید (BSTFA) و با استفاده از دستگاه کروماتوگرافی گازی- طیف سنجی جرمی (GC/MS)، صورت گرفت. در مجموع در چوب راش سالم 23 ترکیب شناسایی شد که بیشترین ترکیبات در این دما مربوط به 2،6 دی متوکسی فنل و 3- هیدروکسی 4- متوکسی بنزوییک اسید می باشد و در چوب راش پوسیده 31 ترکیب شناسایی شد که بیشترین ترکیبات مربوط به سیکلو نونا سیلوکسان - اکتا دکا متیل و 4- (3، 4- دی متوکسی بنزیلیدین)- 1- (4- نیترو فنیل) می باشد و همچنین 17 ترکیب هم به صورت مشابه در چوب سالم و پوسیده یافت شد.
    کلید واژگان: پیرولیز, چوب راش سالم, چوب راش پوسیده, کروماتوگرافی گازی, طیف سنجی جرمی, BSTFA
    Saeed Hasani, Seid Khalil Hosseini Hashemi, Ramin Farsi, Ahmad Jahan Latibari
    Among the forest diseases, fungi are the most important factors that cause irreparable losses to the wood in standing trees and logs. Fungi are the cause of contamination and decay of trees and timbers in forest or in the stock of factories. Decayed woods are one of the biomass resources and a great amount of decayed woods in the forests are not viable. In this study some experiments were conducted in order to investigate the effect of Coriolus versicolor decay on compounds obtained from beech wood (Fagus orientalis L.) pyrolysis and preparation of various and valuable chemicals. Separation and identification of chemical compounds in sound wood and decayed wood of beech was conducted by using pyrolysis method at 500° C and in nitrogen atmosphere. Separation and identification of extracted chemical compounds was carried out using sailylation of these compounds by N, O-bis (trimethylsilyl) trifluoroacetamide and also using Gas Chromatography and Mass Spectrometry method. Totally, 23 compounds were identified in sound beech wood which most of these compounds, in this temperature, are related to 2,6-dimethoxyphenol and 3-hidroxy-4-methoxy benzoic acid; and 31 compounds were detected in decayed beech wood that most of them are related to Cyclononasiloxane octadecamethy and 4-(3,4-Dimethoxybenzylidene)-1-(4-nitrophenyl) and also 17 compounds were detected the same in sound and decayed wood.
    Keywords: Pyrolysis, sound beech wood, decayed beech wood, Gas chromatography, Mass spectrometry, BSTFA
  • شهرام بادامچی، احمد جهان لتیباری*، مهران روح نیا، سید جواد سپیده دم

    دراین تحقیق تاثیر ویژگی های سطح الیاف سلولزی بر خصوصیات مقاومتی چند سازه پلی پروپیلن – الیاف سلولزی بررسی شده است. الیاف تا چهاردرجه روانی پالایش شده و ویژگی های سطح الیاف تغییر داده شد.چند سازه با استفاده از ترکیب 20 درصد الیاف سلولزی و 3 درصد پلی پروپیلن مالئیک دار و 77 درصد پلی پروپیلن ساخته شدند. نتایج نشان داد که پالایش الیاف تا درجه روانی های مختلف باعث تغییر مقاومت های مکانیکی چند سازه می گردد. تجزیه و تحلیل آماری نتایج نشان داد که تاثیر درجه روانی الیاف بر بعضی از ویژگی ها درسطح اعتماد آماری 99 درصد دارای اختلاف معنی داری است. زیادترین ویژگی های مقاومتی و دانسیته با استفاده از الیاف با درجه روانی 14SR ° بدست آمده است.

    کلید واژگان: پالایش, درجه روانی, چند سازه, پلی پروپیلن, ویژگی های مقاومتی
    Shahram Badamchi, Ahmad Jahan Latibari, Mehran Rohnia, Seid Javad Sepideh Dam

    In this research the effect of softwood cellulose fibers surface characteristics on mechanical properties of cellulose fibers / polypropylene composite (W.P.C) was studied. The fibers were refined to modify the surface characteristics and reach four different freeness levels (11, 14, 17 and 21 °SR). Then the fibers were mixed with polypropylene using pre-determined levels of 20% fibers and 77% polypropylene and 3% MAPP and samples were made. The results revealed that refining the fibers will change the strength of the composites. Statistical analysis should that the impact of the different freeness levels statistically influenced the strength at 99% confidence level. The highest strength levels were reached using fibers with the freeness level of 14 oSR.

    Keywords: polypropylene, cellulose fibers, Mechanical Properties, Fiber refining
  • احسان حاجی رفیعی ها، مهران روح نیا، احمد جهان لتیباری، آژنگ تاج دینی
    در این تحقیق به بررسی تاثیر تورق و سطح چسب گذاری در فرآورده های لایه ای حاصله از چوب صنوبر، توسط آزمون غیر مخرب ارتعاش آزاد خمشی پرداخته شده است. بدین منظور تعداد 120 نمونه به ابعاد اسمی 5/2×5/2×45 سانتی متر که عاری از هر گونه عیب ظاهری بودند آماده و تحت آزمون ارتعاش خمشی در تیر دو سر آزاد قرار گرفتند. سپس نمونه ها توسط دو برش طولی لایه ای شدند و توسط چسب پلی وینیل استات به یکدیگر اتصال پیدا کردند. نمونه ها از لحاظ سطح چسب گذاری به چهار سطح قراردادی تقسیم شده، که یک گروه کامل چسب و سه گروه دیگر به طور متفاوت ناقص چسب بودند. نمونه ها مجددا تحت آزمون مذکور مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج نشان داد که در مقایسه با مدول الاستیسیته مدول برشی پارامتر حساستری برای شناسائی معایب اتصال و سطح چسب گذاری تیرهای لایه ای می باشد به شرطی که نقاط کور آزمون غیرمخرب ارتعاش خمشی در نظر گرفته شود.
    کلید واژگان: ارتعاش خمشی, مدول الاستیسیته, مدول برشی, نقص در چسبندگی
    Ehsan Haji Rafiriha, Mehran Roohnia, Ahmad Jahan Latibari, Ajang Tajidini
    The effect of lamination and adhesive coverage rate in layered products made from Poplar wood was studied The effect of lamination and adhesive coverage rate in layered products made from Poplar wood was studied by non-destructive free vibration test. 120 samples with nominal dimensions of 2. 5×2. 5×45 cm without any obvious deficiencies were selected and free flexural vibration in free-free bars were performed for testing them. Samples were longitudinal cut in three thinner tangential layers and jointed together again using Poly Vinyl Acetate glue. The specimens were divided into four groups according to adhesive coverage rates، which one group was fully glued and 3 groups were carrying some glue deficiencies in different rates. Manipulated samples were tried again in above mentioned test. Results indicated that shear moduli compare to modulus of elasticity is a more sensitive parameter to evaluate glue efficiency in laminated beams but concerns remained due to blind points in flexural vibration nondestructive method.
    Keywords: flexural vibration, glue deficiency, longitudinal vibration, Modulus of elasticity, Shear modulus
  • سهیل امیری، احمد جهان لتیباری *، سید جواد سپیده دم

    فرایند تصفیه پساب صنعت بازیافت کاغذ به دلیل تعداد آلاینده ها و ساختار شیمیایی پیچیده آن ها، یکی از مشکل ترین و پیچیده ترین فرایندهاست. در این تحقیق، ویژگی های پساب فراوری شده با استفاده از نانو دی اکسید تیتانیوم کارخانه بازیافت کاغذ کنگره ای کهنه(OCC) از جمله اکسیژن خواهی شیمیایی، کل مواد جامد محلول، کل مواد جامد معلق، مجموع مواد محلول و معلق، هدایت الکتریکی و کدورت بررسی شد. مقدار نانو دی اکسید تیتانیوم در سه سطح 5/0، 1 و 5/1 درصد و pH در سه سطح 5، 9 و pH پساب دریافتی از کارخانه (3/7)، بررسی شد. نتایج نشان داد که تاثیر مقدار نانو دی اکسید تیتانیوم بر کل مواد جامد در سطح اعتماد آماری 95% و تاثیر آن بر مواد جامد معلق، اکسیژن خواهی شیمیایی، کل مواد جامد محلول و کدورت در سطح آماری 99% معنی دار شده است. تاثیر تغییر pH پساب بر تمام ویژگی های مورد بررسی بجز هدایت الکتریکی در سطح اعتماد آماری 99% معنی دار شده است. همچنین تاثیر متقابل دو عامل مورد بررسی بر روی کل مواد جامد، کل مواد جامد معلق، اکسیژن خواهی شیمیایی، کل مواد جامد محلول و کدورت در سطح آماری 99% معنی دار شده و تاثیر آن بر هدایت الکتریکی معنی دار نشده است. بر این اساس، مقدار اکسیژن خواهی شیمیایی، کل مواد جامد محلول، کل مواد جامد معلق، کل مواد جامد وکدورت پساب فراوری شده به ترتیب 5/47، 7/38، 98، 4/70و 7/97 درصد کاهش یافت. pH بهینه برابر 9 و مقدار بهینه نانو دی اکسید تیتانیوم برابر 5/0 و 1 درصد تعیین گردید.

    کلید واژگان: پساب OCC, کارتن کنگره ای کهنه, نانو دی اکسید تیتانیوم, COD, TSS, TS, TDS, pH
    Sohil Amiri, Ahmad Jahan Latibari, Seid Javad Sepidehdam

    Old corrugated container (OCC) recycling generates large volume of effluent which is heavily loaded with pollutants. Its treatment is very difficult and complicated due to the presence of various pollutants and certain chemical with complicated structure. In this study، the treatment of OCC recycling effluent using nano TiO2 was investigated and the treated effluent parameters such as COD، TDS، TSS، TS، EC and turbidity were measured. Nano TiO2 was applied at 0. 5%، 1%، 1. 5% of the effluent volume and the pH was adjusted at either 5، 9 or 7. 3 (as received from mill). The results showed that the nano TiO2 and pH are effective on all of the parameters and the effect was statistically significant at 99%، but the effect of variables on EC was not measured statistically significant. The effect of pH on all of parameter was statistically significant at 99% expect on EC. Optimum condition was pH=9 and the dosage of nano TiO2= 0. 5% and 1%. At this treatment condition، COD، TDS، TSS، TS and turbidity were reduced by 47. 5، 38. 7، 98، 70. 4، and 97. 7 % respectively

    Keywords: Effluent, Old corrugators container, Nano Tio2, pH, COD, TSS, TS, TDS, EC, Turbidity
  • جعفر شفیعی، احمد جهان لتیباری*، سید محمد جواد سپیده دم، علیرضا خاکی فیروز
    در این تحقیق ویژگی های خمیر کاغذ سولفیت قلیایی آنتراکینون (AS/ AQ) از کارتن کنگره ای کهنه (OCC) بررسی شد. برای هر پخت، از 100 گرم OCC (مبنای وزن خشک ماده اولیه)، قلیاییت فعال 18 درصد، آنتراکینون در سه سطح 0، 0/1 و 0/2 درصد، و زمان پخت در دو سطح 120 و 150 دقیقه استفاده شد. دمای پخت 170 درجه سانتی گراد و نسبت NaOH/ Na2SO3 معادل 70/30 و نسبت مایع پخت به ماده اولیه 8: 1 ثابت در نظر گرفته شد. نتایج این تحقیق نشان داد که اثر مستقل زمان پخت بر عدد کاپا و اثر مستقل آنتراکینون بر بازده و عدد کاپا و اثر متقابل زمان پخت آنتراکینون بر بازده و عدد کاپا از نظر آماری در سطح 99 درصد معنی دار است. بیشترین بازده (64/6درصد) مربوط به شرایط پخت 18 درصد قلیاییت فعال و بدون مصرف آنتراکینون و زمان پخت 150 دقیقه بود و کمترین عدد کاپا (8/78) مربوط به شرایط 18 درصد قلیاییت فعال و 0/2 درصد آنتراکینون و زمان پخت 150 دقیقه اندازه گیری شد. نتایج بررسی ویژگی های مقاومتی نشان داد که شاخص مقاومت به کشش با میانگین N.m/g 6/24 از خمیر کاغذ تولید شده با شرایط قلیاییت فعال 18 درصد و بدون مصرف آنتراکینون و زمان پخت 150 دقیقه و شاخص مقاومت به پاره شدن با میانگین m.N.m2/g 10/54 از خمیر کاغذ تولید شده با شرایط قلیاییت فعال 18 درصد و 0/2 درصد آنتراکینون و زمان پخت 150 دقیقه در مقایسه با دیگر شرایط خمیر کاغذ سازی برتر بودند.از خمیر کاغذ ساخته شده با شرایط زمان پخت 150 دقیقه، قلیاییت فعال 18 درصد، و 0/1 درصد آنتراکینون برای رنگ بری با فرایند ECF و توالی D0EpD1 با اعمال فاکتور کاپای 0/35 استفاده شد. نتایج بررسی ویژگی های نوری و مقاومتی نشان داد که رنگ بری خمیر کاغذ با استفاده از دی اکسید کلر به روشنی 82/6 درصد، ماتی 80/22 درصد، و زردی 5/64 درصد در واحد ایزو می رسد. همچنین، شاخص مقاومت به کشش با میانگین N.m/g 17/88 و شاخص مقاومت به پاره شدن با میانگین m.N.m2/g 10/48 اندازه گیری شد. بازده خمیر کاغذ رنگ بری شده معادل 92/1 درصد وزن خشک خمیر کاغذ قبل از رنگ بری اندازه گیری شد.
    کلید واژگان: آنتراکینون, بازده, سولفیت قلیایی, عدد کاپا, رنگ بری بدون عنصر کلر, مقاومتی, ویژگی های نوری
    Jafar Shafiei, Ahmad Jahan Latibari*, Seyed Javad Sepedehdam*, Ali Reza Khakifirooz
    The properties of alkaline sulfite anthraquinone (AS/AQ) pulp from old corrugated container (OCC) was studied. In each trial 100 grams (based on dry weigth) of OCC and 18% active alkali was used. Three levels of anthraquinone (0.0.1 and 0.2% based on dry weigth of the OCC) and two pulping times (120 and 150 minutes at maximum pulping temperature) were applied. Pulping temperature, Na2So3/NaOH ratio and liquor to OCC ratio at 170ºC,30/70 and 8/1 respectively were constant in all pulping trials. The results showed that the effect of pulping temperature on pulp kappa number, AQ on pulping yield and kappa number and the interactive effect of time and AQ on pulp yield and kappa number were statistically significant at 99% level. The highest yield was reached applying pulping condition of 18% active alkali,pulping time of 150 minutes pulping time without the addition of AQ and the lowest kappa number was related to pulps produced applying 18% active alkali, 0.2% AQ and 150 minutes pulping time. The results of pulp strength measurements revealed that pulp produced applying 18% active alkali, 150 minutes pulping time without AQ exhibited the highest tensile strength index at 24.6 N.m/g and the highest tear strength index at 10.54 mN.m2/g was related to pulp produced applying 18% active alkali, 150 minutes time and 0.2% AQ. Pulps produced applying 18% active alkali, 150 minutes pulping time and 0.1% AQ was selected for elemental chlorine free (ECF) bleaching applying D0EPD1 bleaching sequence and kappa factor of 0.35. The brightness, opacity and yellowness of the bleached pulp were determined as 82.6%, 80.22% and 5.64% respectively. The bleaching yield was measured as 92.1% (based in the dry weigth of unbleached pulp) and the tensile strength and tear strength indices of bleached pulp were 17.88 N.m/g and 10.48 mN.m /g respectively.
    Keywords: Old Corrugated Container, Alkaline Sulfite Anthraquinone, Yield, Kappa number, ECF, opacity, Strength
  • امیر زمانی، احمد جهان لتیباری، آژنگ تاج دینی، ابوالفضل کارگرفرد
    در این تحقیق، ویژگی های شیمیایی لایه سطحی چوب راش اندازه گیری شده و کیفیت اتصال آنها مورد مطالعه قرار گرفت. از چوب راش عاری از عیب های ظاهری نمونه برداری شده و میزان رطوبت قبل از خشک کردن آن در سه سطح 30، 40 و 50% (مبنا: وزن خشک) تنظیم شد. بعد از کاهش رطوبت تا رطوبت تعادل در هوای آزاد (دمای 21 درجه سانتی گراد و رطوبت نسبی 30%) نمونه های چسبانده شده با چسب اوره- فرم آلدهید تهیه و مقاومت برشی اتصال آنها اندازه گیری گردید. pH، ظرفیت بافرکنندگی اسیدی و قلیایی لایه سطحی و لایه ای به عمق 5/0 میلی متر از سطح چوب اندازه گیری شد. با زیاد شدن مقدار رطوبت قبل از خشک کردن چوب ها، مقاومت کششی اتصال کاهش یافت، ولی تاثیر آن معنی دار نبود. تاثیر این عامل بر درصد شکست در چوب در سطح اعتماد آماری 99% معنی دار شده و میانگین ها در دو گروه مجزا قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل آماری نشان می دهد که تاثیر pH لایه عمقی بر مقاومت کششی و تاثیر آن بر درصد شکست در چوب در سطح اعتماد آماری زیادتر از 95% معنی دار شد. در اثر زیاد شدن رطوبت اولیه لایه ها، pH لایه سطحی چوب افزایش یافته و در اثر زیاد شدن pH مقاومت اتصال چوب با رزین اوره- فرمالدهید کم گردید. نتایج نشان دادند که کمترین ظرفیت بافرکنندگی اسیدی مربوط به نمونه های با 40% رطوبت قبل از خشک کردن بود. در اثر زیاد شدن ظرفیت بافرکنندگی اسیدی لایه سطحی، مقاومت کششی کاهش یافته و درصد شکست در چوب افزایش یافت. تاثیر ظرفیت بافرکنندگی اسیدی لایه سطحی بر مقاومت کششی معنی دار نبوده، ولی تاثیر آن بر درصد شکست در چوب در سطح اعتماد آماری 99% معنی دار شد.
    کلید واژگان: اوره- فرمالدهید, مقاومت کششی, درصد شکست, pH, ظرفیت بافرکنندگی
    Amir Zamani, Ahmad Jahan Latibari, Aghang Tajdini, Abolfazl Kargarfard
    In this investigation، the surface chemical properties of the beech wood layers were characterized and the impact of drying condition on the strength of the bond was examined. Defect free beech logs were harvested and then the layers were prepared. The moisture content of the specimens were adjusted at 30، 40 and 50% (dry basis) and then the specimens were air dried under the environment of 30% relative humidity and 21ºC to reach the equilibrium moisture content of about 10% (dry basis). The pH and buffering capacity of the surface layer and the layer 0. 5 mm underneath the surface were measured. The dried specimens were bonded using urea-formaldehyde resin and the tensile strength and wood failure were measured using relevant ASTM method. The results showed that as the moisture content prior to air drying was increased، the tensile strength was reduced، but the effect of this variable on tensile strength was not statistically significant. However، the effect of moisture content on wood failure was statistically significant at 99% significance level. The effect of the pH of the under layer on both tensile strength and wood failure was statistically significant at 95%. As the moisture content of the wood increased، the pH of the surface layer increased and the strength of the bond with urea-formaldehyde resin was deteriorated. At higher initial moisture of the wood، the alkaline buffering capacity of the surface layer was lower and its effect of the strength was not statistically significant، but it was significant on wood failure at 99% level. The alkaline buffering capacity of under layer was also changed and statistically affected the bond strength and wood failure at 95% level. The higher alkaline buffering capacity of the under layer adversely affected the tensile strength of the bond. The lowest acid buffering capacity was measured from specimens with 40% initial moisture content and as the acid buffering capacity was increased، the tensile strength was reduced and the wood failure was higher. The impact of surface layer acid buffering capacity on tensile strength was on statistically significant، but on wood failure was statistically significant at 99% level.
    Keywords: Beech wood, buffering capacity, moisture content, tensile strength, wood failure
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال