به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

ahmad khamesan

  • هادی صمدیه*، احمد خامسان
    زمینه

    قلدری، مساله ای فراگیر و جدی در حوزه سلامت روانی-اجتماعی است که گروه های سنی مختلف در فرهنگ های گوناگون را تحت تاثیر قرار می دهد. تاکنون مداخلات گوناگونی برای مقابله با این آسیب اجتماعی ارائه شده است.

    هدف

    هدف پژوهش حاضر، مرور نظام مند مداخلات قلدری و قربانی شدن سنتی و سایبری در جمعیت عمومی ایران بود.

    روش

    در یک مطالعه مروری نظام مند بر اساس دستورالعمل پریزما، پژوهش های کارآزمایی بالینی منتشر شده در حوزه قلدری در پایگاه های اطلاعاتی آنلاین (Magiran, Noormags, SID) در طی سال های 1382 تا 1403 با استفاده از ترکیب کلیدواژه های "قلدری" یا "زورگویی" یا "آزارگری" و "قلدری سایبری" یا "قلدری سنتی" یا "مزاحمت سایبری" مورد جستجو قرار گرفتند. از مجموع 403 مقاله منتشر شده، 90 مطالعه بر اساس معیارهای ورود در مقوله های ویژگی های کلی، ویژگی های گروه نمونه، دوره پیگیری، طرح پژوهش، پیامد و نوع مداخلات استخراج شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که تمرکز عمده مداخلات بر قلدری سنتی بوده است و مداخلات قلدری یا قربانی شدن سایبری کمتر مورد توجه قرار گرفته است. بعلاوه، مشخص شد که کلیه مداخلات به صورت مقطعی و با محوریت داده ها یا گزارش های خودسنجی انجام شده است. همچنین، بیشتر مداخلات در گروه سنی نوجوانان که غالبا دانش آموزان دوره متوسطه بودند، صورت گرفته است. علاوه بر این، ارزیابی نوع مداخلات حاکی از این بود که آموزش مهارت های زندگی و مداخلات مبتنی بر تنظیم هیجان، رایجترین و پرکاربردترین مداخلات مرتبط با قلدری در گروه های سنی مختلف بودند.

    نتیجه گیری

    به طور کلی، یافته های پژوهش حاضر ضرورت انجام مطالعات طولی، توجه به طراحی برنامه های پیشگیری از قلدری (به ویژه قلدری و قربانی شدن سایبری) در گروه دانشجویان و کودکان خردسال و در بافت های متنوع (از جمله محیط های شغلی) و نیز توجه به سایر روش های جمع آوری داده را به منظور درک دقیق تر پدیده قلدری و مقابله کارآمد با آن مورد تاکید قرار می دهند.

    کلید واژگان: قلدری, قربانی شدن, مرور نظام مند, مرور سیستماتیک, قلدری سایبری, قلدری کردن, دانش آموزان
    Hadi Samadieh *, Ahmad Khamesan
    Background

    Bullying is a widespread and serious problem in the field of psycho-social health that affects people of different age groups in different cultures. So far, various interventions have been presented to deal with this social pathology.

    Aim

    The current study aimed to conduct a systematic review of interventions addressing both traditional and cyber forms of bullying and victimization within Iran's general populace.

    Method

    Adhering to PRISMA, this systematic review canvassed clinical trials on bullying published in online databases (Magiran, Noormags, SID) from 2003 to 2024. Searches employed a combination of terms including "Bullying, "harassment, "cyberbullying, "traditional bullying, " and "cyber harassment". Out of 403 articles published, 90 met the inclusion criteria and were analyzed based on general characteristics, sample group, follow-up duration, research design, outcomes, and intervention types.

    Results

    Analysis revealed a predominant concentration on traditional bullying, with comparatively less attention given to interventions for cyber bullying or victimization. The study identified that all interventions were cross-sectional, centering on data from self-assessment reports. A majority of these interventions targeted adolescents, particularly high school students. Furthermore, life skills training and emotion regulation-based interventions emerged as the most prevalent and widely implemented strategies for addressing bullying across various age groups.

    Conclusions

    Overall, the findings highlight the imperative for longitudinal research and the development of bullying prevention programs, with a particular focus on cyberbullying and victimization among university student and young child demographics, as well as in diverse settings such as the workplace. The study also advocates for the utilization of varied data collection methodologies to more precisely comprehend and effectively address the bullying phenomenon.

    Keywords: Bullying, Victimization, Systematic Review, Cyberbullying, Students
  • هادی صمدیه*، احمد خامسان، محدثه محمدزاده

    قلدری مساله ای جدی و نگران کننده در سراسر دنیا است که در سال های اخیر روند افزایشی داشته است. با این حال، نتایج ناهمسانی در تعریف، اندازه گیری و شیوع قلدری وجود دارد. هدف پژوهش حاضر مرور مقیاس های قلدری سنتی و سایبری در بافت های آموزشی بود. از این جهت در یک مطالعه مروری نظام مند بر اساس دستورالعمل پریزما، پژوهش های کمی منتشر شده در حوزه قلدری در پایگاه های اطلاعاتی آنلاین (Magiran, Noormags, SID) در طی سال های 1382 تا 1402 با استفاده از ترکیب کلیدواژه های "قلدری" یا "زورگویی" یا "آزارگری" و "مقیاس" یا "پرسشنامه" یا "ابزار" مورد جستجو قرار گرفتند. از مجموع 300 مقاله منتشر شده، 25 مطالعه بر اساس معیارهای ورود در مقوله های ویژگی های کلی، مفهوم سازی قلدری، ویژگی های گروه نمونه، حجم نمونه، محدوده زمانی، خرده مقیاس ها، پایایی و روایی استخراج شد. نتایج حاکی از تنوع زیاد در مفهوم پردازی سازه قلدری در پیشینه بود. بعلاوه، تنها 11 مطالعه از دستورالعمل های توصیه شده ساخت و اعتباریابی ابزارها پیروی کرده بودند. اگرچه اکثر ابزارهای قلدری پایایی متوسط به بالایی را گزارش کردند، تعداد قابل توجهی شاخص های روایی را مورد سنجش قرار ندادند. به طور کلی، این یافته ها اهمیت تعریف دقیق و استاندارد قلدری که می تواند مهم ترین عامل در اندازه گیری رفتارهای قلدری باشد را مورد تاکید قرار می دهد.

    کلید واژگان: مرور نظام مند, اندازه گیری, قلدری, مقیاس
    Hadi Samadieh*, Ahmad Khamesan, Mohadeseh Mohammadzadeh

    Bullying is a serious and worrisome problem that has been on the rise all over the world in recent years. However, there are inconsistent results in the definition, measurement, and prevalence of bullying. The current study aimed to review traditional bullying and cyberbullying scales in educational contexts. Therefore, in a systematic review study based on the PRISMA, quantitative research on bullying published from 2003 to 2023 through online databases  (Magiran, Noormags, SID) using a combination of the keywords including "bullying" or "aggression" or "harassment" and "scale" or "questionnaire" or "instrument" were searched. Out of 300 published articles, 25 studies were extracted based on the inclusion criteria in the categories of general characteristics, conceptualization of bullying, study sample characteristics, sample size, time frame, subscales, reliability, and validity. The results indicated a great variety in the conceptualization of the bullying construct in the literature. In addition, only 11 studies followed the recommended guidelines on the development and validation of instruments. Although most bullying instruments reported moderate to high reliability, a significant number of validity indices were not measured. Overall, these findings underscore the importance of a precise and standardized definition of bullying, which can be the most important factor in measuring bullying behaviors.

    Keywords: Systematic Review, Measurement, Bullying, Scale
  • مریم مکی، احمد خامسان*، لیلا طالب زاده شوشتری
    زمینه

    دانشگاه ها در شرایط رقابتی و ناپایدار فعالیت می کنند. در این شرایط دائما در حال تغییر، لازم است دانشگاه ها تاب آوری خود را ارتقاء دهند تا بتوانند با موقعیت های غیرمنتظره به طور موثر برخورد کنند، بحران ها را به خوبی مدیریت کنند و موفقیت های آینده را تضمین کنند. پژوهش های نسبتا زیادی تاب آوری سازمانی را بررسی کرده اند ولی دانشگاه تاب آور کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در شرایط متحول شونده جامعه، دانشگاه ها برای بقاء و حفظ شرایط فعلی شان نیازمند توجه به شاخص های مورد نیاز برای تاب آوری هستند.

    هدف

    هدف پژوهش حاضر بررسی ادراک دانشگاهیان از مزایا، عوامل ایجاد کننده و موانع تاب آوری دانشگاهی است.

    روش

    طرح پژوهش کیفی با رویکرد پدیدارشناسی بود. مورد مطالعه تمامی اعضای هیات علمی و کارکنان دانشگاه بیرجند بودند که با روش نمونه گیری هدفمند به تعداد 23 نفر (13 نفر اعضای هیات علمی و 10 نفر کارمند) انتخاب و مورد مصاحبه قرار گرفتند. پس از مصاحبه چهاردهم اشباع نظری داده ها حاصل شد اما به دلیل اعتباربخشی به داده ها فرآیند مصاحبه تا بیست و سومین نفر ادامه یافت. تحلیل داده ها با استفاده از راهبرد هفت مرحله ای Collaizi و نرم افزار MAXQDA صورت گرفت.

    یافته ها

    در تحلیل داده ها سه محور اصلی مزایا، عوامل ایجاد کننده و موانع تاب آوری شناسایی شدند: محور مزایای تاب آوری دانشگاهی با دو مضمون اصلی، حرکت در مسیر رسالت دانشگاه و ارتقا شرایط جامعه و هشت زیر مضمون فرعی؛ محور عوامل ایجاد کننده تاب آوری دانشگاهی شامل پنج محور اصلی، ویژگی های اخلاقی و شخصیتی اعضای مجموعه، مدیریت کارآمد، عوامل برون سازمانی، عوامل فیزیکی، پیش بینی و برنامه ریزی، و بیست زیر مضمون فرعی؛ و محور موانع تاب آوری دانشگاهی با سه مضمون اصلی سطح ویژگی های فردی، سطح ویژگی های سازمانی و سطح برون سازمانی و سیزده زیر مضمون فرعی مطرح و تبیین شده است.

    نتیجه گیری

    محورهای حاصل از این پژوهش می تواند در جهت تقویت تاب آوری دانشگاهی به کار گرفته شود. ساخت و اعتباریابی بسته آموزشی دانشگاه تاب آور برای آموزش مدیران و اعتباریابی مقیاس سنجش دانشگاه تاب آور در پژوهش های آینده توصیه می گردد.

    کلید واژگان: تاب آوری, تاب آوری سازمانی, تاب آوری دانشگاهی, دانشگاه تاب آور, پدیدارشناسی, دانشگاه بیرجند, نرم افزار مکس کیودا
    Maryam Makki, Ahmad Khamesan *, Leila Talebzade Shoshtari
    Background

    Universities operate in competitive and unstable conditions. In these constantly changing conditions, it is necessary for universities to improve their resilience so that they can deal with unexpected situations effectively, manage crises well, and ensure future success. Relatively many researches have investigated organizational resilience, but less attention has been paid to the resilient university. In the changing conditions of the society, universities need to pay attention to the indicators needed for resilience in order to survive and maintain their current conditions.

    Aim

    The aim of the current research is to investigate the academics' perception of the benefits, factors and obstacles of university resilience.

    Methods

    The research design was qualitative with a phenomenological approach. The study population was all the faculty members and employees of Birjand University (Iran), who were selected and interviewed by purposive sampling in the number of 23 people (13 faculty members and 10 employees). After the 14th interview, the theoretical saturation of the data was achieved, but due to the validity of the data, the interview process continued until the 23rd person. Data analysis was done using Collaizi's seven-step strategy and MAXQDA software.

    Results

    Three main axes of benefits, enabling factors and barriers to resilience have been identified: The axis of the benefits of academic resilience with two main themes, moving in the direction of the university's mission and improving society's conditions and eight sub-themes; the axis of the factors that create academic resilience including five main axes, moral and personality characteristics of the group members, efficient management, extra-organizational factors, physical factors, forecasting and planning, and twenty sub-themes; and the axis of university resilience barriers with three main themes of individual characteristics level, organizational characteristics level and extra-organizational level and thirteen sub-themes have been proposed and explained.

    Conclusions

    The results can be used to strengthen university resilience. The construction and validation of a university resilience training package and a resilient university scale are recommended in future researches.

    Keywords: Resilience, Organizational Resilience, University Resilience, Resilient University, Phenomenology, University Of Birjand, MAXQDA
  • سید علیرضا قاسمی*، احمد خامسان، لیلا طالب زاده شوشتری، زهرا ماسنانی
    زمینه

    اضطراب امتحان، یکی از انواع اضطراب در محیط های آموزشی و شرایط امتحان است که سبب ایجاد چالش های روانشناختی بسیاری برای دانش آموزان ازجمله نوجوانان و هم چنین خانواده های آنان شده است. نظر به روند رو به رشد این مسئله، تاکنون مداخلات گسترده ای با هدف کاهش اضطراب امتحان در میان جمعیت نوجوان انجام گرفته است؛ از این رو، بررسی این مداخلات مهم و ضروری به نظر می رسد.

    هدف

    بنابراین پژوهش حاضر با هدف مرور مداخلات انجام گرفته در حوزه کاهش اضطراب امتحان نوجوانان انجام شد.

    روش

    روش پژوهش از نوع مروری نظام مند بود. بدین منظور کلیدواژه های «اثربخشی»، «تاثیر»، «مداخله»، «دبیرستان»، «متوسطه»، «دانش آموزان»، «نوجوانان»، «نوجوان» و «اضطراب امتحان» به صورت مفرد و ترکیبی در پایگاه های اطلاعاتی SID، Magiran، Google Scholar،Ensani  و Civilica ، در بازه فروردین ماه 1397 تا بهمن ماه 1402 مورد جست وجو قرار گرفتند. پس از اعمال معیارهای ورود و خروج و بر طبق الگوی PRISMA، از میان 213 مطالعه اولیه، درنهایت 33 مقاله وارد مطالعه مروری منظم حاضر شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد انواع مختلفی از مداخلات درمانی و آموزشی مانند درمان شناختی-رفتاری، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، درمان مبتنی بر ذهن آگاهی، مداخلات مبتنی بر راهبردهای فراشناختی، تنظیم هیجانی، خودتنظیمی، بازآموزی اسنادی و مداخلات دیگری مانند آموزش مغزمحور، هوش موفق، واقعیت درمانی و رفتاردرمانی دیالکتیکی، مهم ترین مداخلات انجام شده جهت کاهش اضطراب نوجوانان بوده است. بیشترین مداخلات به کار گرفته شده، درمان شناختی رفتاری، درمان مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بوده اند.

    نتیجه گیری

    لذا پیشنهاد می شود در مداخلاتی که توسط مشاوران و روان شناسان باهدف کاهش اضطراب امتحان نوجوانان انجام می گیرد، به این رویکرد های مداخلاتی درمانی و آموزشی توجه شود.

    کلید واژگان: اضطراب آزمون, اضطراب امتحان, هیجان تحصیلی, مداخلات, نوجوانان, مرور نظام مند
    Seyed Alireza Ghasemi *, Ahmad Khamesan, Leila Talebzade Shoshtari, Zahra Masanani
    Background

    Test anxiety is one of the types of anxiety in educational environments and exam conditions, which has caused many psychological challenges for students, including teenagers, as well as their families. Considering the growing trend of this problem, so far, extensive interventions have been carried out with the aim of reducing test anxiety among the adolescent population; the investigation of these interventions seems important and necessary.

    Aim

    Therefore, the present study was conducted with the aim of reviewing the interventions made in the field of reducing test anxiety among adolescents.

    Method

    The research method was a systematic review. For this purpose, the keywords "effectiveness", "impact", "intervention", "high school", "secondary school", "students", "adolescents", "adolescents" and "test anxiety" in SID databases, individually and in combination. Magiran, Google Scholar, Ensani and Civilica were searched between April 2019 and February 2024. After applying the entry and exit criteria and according to the PRISMA model, among the 213 primary studies, 33 articles were included in the present systematic review.

    Results

    The results showed different types of therapeutic and educational interventions such as cognitive-behavioral therapy, therapy based on acceptance and commitment, therapy based on mindfulness, interventions based on metacognitive strategies, emotional regulation, self-regulation, documentary retraining and other interventions such as brain-based training, successful intelligence. Reality therapy and dialectical behavior therapy have been the most important interventions to reduce the anxiety of teenagers. The most used interventions were cognitive behavioral therapy, therapy based on mindfulness and therapy based on acceptance and commitment.

    Conclusions

    Therefore, it is suggested to pay attention to these therapeutic and educational intervention approaches in the interventions that are carried out by counselors and psychologists with the aim of reducing the test anxiety of teenagers.

    Keywords: Test Anxiety, Exam Anxiety, Academic Emotions, Interventions, Adolescents, Systematic Review
  • فرزانه فاروغی بجد*، لیلا طالب زاده شوشتری، احمد خامسان
    زمینه

    فراگیران در حین تحصیل با استرس ها و فشارهایی روبه رو می شوند که گاهی باعث نگرش و احساس منفی نسبت به درس و محیط تحصیل و در نهایت فرسودگی تحصیلی می شود. فرسودگی تحصیلی باعث ایجاد احساس خستگی جسمی، هیجانی، بی علاقگی و ناکارآمدی تحصیلی و در نهایت افت تحصیلی می شود. به همین جهت برای داشتن یک نظام آموزشی اثربخش، باید به وضعیت روانی و تحصیلی فراگیران و کاهش فرسودگی تحصیلی در آن ها توجه داشت.

    هدف

    این مطالعه با هدف بررسی تعاریف و مبانی نظری سه متغیر فرسودگی تحصیلی، هوش معنوی و تاب آوری روان شناختی و ارتباط نظری و پژوهشی این سه متغیر با یکدیگر صورت پذیرفت. روش جمع آوری اطلاعات به صورت بررسی، مطالعه و جمع آوری اطلاعات از پایان نامه های در دسترس و مرتبط و پژوهش های شش اخیر ایران  و خارج با جستجو کلیدواژه های فرسودگی تحصیلی، تاب آوری روان شناختی و هوش معنوی  به فارسی و انگلیسی در مجلات پایگاه های معتبر صورت پذیرفت.

    روش

    روش پژوهش به صورت مروری نظری بر پایان نامه های مرتبط و در دسترس در مورد تاب آوری روان شناختی، هوش معنوی و فرسودگی تحصیلی و پژوهش های شش سال اخیر انجام شده در مورد این متغیرها و ارتباط آن ها با یکدیگر صورت پذیرفت. پس از محدودسازی جست و جو با واژگان فراگیران، دانش آموزان و مقالات علمی مصوب حدود 600 پایان نامه و پژوهش به دست آمد که بعد از بررسی و مطالعه چکیده و متن آن ها، 32 پژوهش و پایان نامه جامع و جدیدتر انتخاب و برای انجام پژوهش حاضر به کار برده شد.

    یافته ها

    پس از بررسی به این نتیجه دست یافتیم که مبانی نظری و پژوهشی فرسودگی تحصیلی با تاب آوری روان شناختی، فرسودگی تحصیلی با هوش معنوی و هوش معنوی با تاب آوری روان شناختی ارتباط دارد.

    نتیجه گیری

    با توجه به یافته های به دست آمده، می توان با آموزش و افزایش مهارت تاب آوری روان شناختی و هوش معنوی فراگیران باعث پیشرفت تحصیلی و کاهش فرسودگی تحصیلی آنان گردید.

    کلید واژگان: مرور نظری, فرسودگی تحصیلی, هوش معنوی, تاب آوری روان شناختی, فراگیران
    Farzane Farooghi Bojd *, Leila Talebzadeh Shooshtari, Ahmad Khamesan
    Background

    Learners face stress and pressure while studying, which sometimes causes negative attitudes and feelings towards the course and study environment, and ultimately academic burnout. Academic burnout causes a feeling of physical and emotional fatigue, apathy and academic inefficiency and ultimately academic failure. For this reason, in order to have an effective educational system, attention should be paid to the psychological and academic condition of learners and to reduce their academic burnout.

    Aim

    This study was conducted by the theoretical review method with the aim of examining the definitions and theoretical foundations of the three variables of academic burnout, spiritual intelligence and psychological resilience and the theoretical and research relationship of these three variables with each other.

    Methods

    After limiting the search with the vocabulary of learners, students and approved scientific articles, about 600 theses and researches were obtained, and after examining and studying their abstracts and texts, 32 comprehensive and newer researches and theses were selected and used for the present study. The data collection method was conducted by examining, studying and collecting information from the available and related theses and researches of the last six years in Iran and abroad by searching the keywords of academic burnout, psychological resilience and spiritual intelligence in Farsi and English journals in reliable databases.

    Results

    After the investigation, we came to the conclusion that the theoretical and research foundations of academic burnout are related to psychological resilience, academic burnout is related to spiritual intelligence, and spiritual intelligence is related to psychological resilience.

    Conclusions

    According to the obtained findings, it is possible to improve students' academic progress and reduce their academic burnout by training and increasing their psychological resilience skills and spiritual intelligence.

    Keywords: Theoretical Review, Psychological Resilience, Spiritual Intelligence, Academic Burnout, Learners
  • محمد جهانشیری*، احمد خامسان، محسن خورشیدزاده
    بسیاری از کشورهای جهان برای جلوگیری از مشکلات جنسی به تهیه برنامه مدون تربیت جنسی پرداخته اند. در ایران هنوز برنامه ای در زمینه تربیت جنسی تدوین نشده است. از این رو پژوهش حاضر به مقایسه مولفه های دانش، نگرش و مهارت دوره ابتدایی سه برنامه تربیت جنسی یونسکو، هلند و انگلیس پرداخته است تا زمینه پژوهش های لازم برای دیگر پژوهشگران در جهت تدوین برنامه تربیت جنسی برای ایران فراهم شود. پژوهش حاضر یک مطالعه کیفی از نوع تطبیقی است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه برنامه های تربیت جنسی موجود در دنیا بود که سه برنامه یونسکو، هلند و انگلستان به صورت هدفمند انتخاب شدند. داده های پژوهش براساس سه مولفه دانش، نگرش و مهارت مورد مقایسه و تفاوت های آن مشخص شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش جرج بردی استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که مهم ترین اهداف برنامه های تربیت جنسی یونسکو و هلند در دوره ابتدایی داشتن دانش، نگرش و مهارت لازم جهت برقراری ارتباط صحیح و سالم با خود، خانواده و جامعه و احترام به حقوق خود و دیگران و همچنین آمادگی برای بلوغ می باشد. در مقابل برنامه تربیت جنسی انگلستان در دوره ابتدایی بیشتر بر اعتماد به نفس برای ارتباط و آمادگی برای بلوغ تاکید می کند. نتایج نشان دادند که تربیت جنسی امری است که باید قبل از رسیدن به بلوغ آغاز شود و با توجه به وابسته به فرهنگ بودن آن، نیاز به یک برنامه رسمی و متناسب با فرهنگ، جنسیت و سن جهت جلوگیری از نهادینه شدن اطلاعات، ارزش ها و مهارت های غلط در افراد جامعه احساس می شود. بنابراین لازم است متخصصان تعلیم و تربیت در این زمینه اهتمام لازم را داشته باشند.
    کلید واژگان: تربیت جنسی, مطالعه تطبیقی, آموزش جنسی
    Mohammad Jahanshiri *, Ahmad Khamesan, Mohsen Khorshidzadeh
    Many countries in the world have been providing sexual education programs to prevent sexual problems. There is still no sexual education program in Iran. Therefore, the present study aims to compare the components of knowledge, attitude and skill of elementary school in UNESCO, the Netherlands and the United Kingdom in order to provide the necessary research resources for other researchers to develop a sexual education program for Iran. The present study is a comparative qualitative study. The statistical population of this study is all of the sexual education programs in the world. Considering its applicability, three UNESCO, Netherlands, and British programs were selected. The research data were compared based on the three components of knowledge, attitude and skill, and the differences were identified. The George Brady method has been used to analyze the data. The results show that the most important goals of UNESCO-Netherlands youth education programs in the elementary period are to have the necessary knowledge, attitude and skills to communicate properly with themselves, family and community, and respect for their rights and others as well as being ready for puberty. In contrast, the English education program in the elementary period emphasizes self-esteem for communication and preparation for maturity. Sexual education is something that must begin before it reaches puberty, and since it depends on the culture of the community, then the need for an official program tailored to the culture, gender, and age is needed to prevent the institutionalization of information, value the skills and misconceptions in the community. Therefore, it is necessary for the education specialists to make the necessary efforts in this regard
    Keywords: sexual education, comparative study, sex education
  • لیلا طالب زاده شوشتری*، احمد خامسان، معظمه بهلگردی
    هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل موثر بر انتخاب نام بود و با توجه به هدف درک پدیده انتخاب نام فرزندان و نیاز به فهمیدن و کشف پیچیدگی های فرآیند آن، به روش پژوهش کیفی بنیادبخشی نظریه انجام شده است. جامعه آماری، کلیه خانواده هایی بودند که در سال 1397 برای ثبت نام و گرفتن شناسنامه فرزندشان به اداره ثبت و احوال شهر بیرجند مراجعه داشته اند که از این تعداد 38 نفر از والدین شهر بیرجند دارای فرزند خردسال به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و اطلاعات با مصاحبه نیمه ساختارمند گردآوری شدند. یافته ها در چهار دسته شرایط زمینه ساز، مداخله گر (محیطی)، عوامل علی و پیامدهای انتخاب نام مقوله بندی و الگوی نام گذاری ارایه شد. مهم ترین عوامل زمینه ساز شامل عوامل «مذهبی، آگاهی والدین از ریشه و معنای نام، باورهای شخصی زوجین، توجه به تازه و تک بودن نام، ریشه ملی و ایرانی داشتن و اصیل بودن نام، هم آوا بودن با نام خواهر و برادراش و نام خانوادگی، توجه به زبان شناسی نام و زمان (فصل)» بود. مهم ترین عوامل مداخله گر شامل «نگاه اطرافیان و نظرات اطرافیان (خانواده ها)، مد و با کلاس بودن، فرهنگ، تاثیر رسانه ها» می باشد و مهم ترین عوامل علی شامل «مسیول بودن در قبال نام و بازخواست نشدن از طرف فرزند، شرایط و اتفاق خاص، زنده نگهداشتن نام یکی از عزیزان، تاثیرگذاشتن در شخصیت فرزندان، آرامش بخش بودن نام برای والدین و الگو گرفتن از نام بچه های دوست داشتنی» بود. با توجه به این عوامل سه پیامد مهم نیز از جمله «شکل گیری هویت مذهبی در فرزندان، حفظ کلاس و طبقه اجتماعی خانواده و شکل گیری هویت ملی در فرزندان» مطرح شد. نتایج پژوهش نشان داد، در سال های اخیر تحولاتی در شیوه نام گذاری فرزندان صورت گرفته است که این پدیده هم معلول و هم علت تغییر در ارزش ها و باورهای حاکم بر جامعه است.
    کلید واژگان: بنیادبخشی نظریه, نام, نامگذاری
    Leila Talebzade Shoshtari *, Ahmad Khamesan, Moazame Bahlgherdi
    The aim of the current research was to investigate the factors influencing the choice of name, and considering the goal of understanding the phenomenon of choosing children's names and the need to understand and discover the complexities of its process, it was conducted using the theory-building qualitative research method. The statistical population consisted of all the families who visited the Birjand city registry office in 2017 to register and get their child's birth certificate, out of which 38 parents of Birjand city with young children were selected by purposive sampling and information was collected through semi-structured interviews. . The findings were presented in four categories of underlying conditions, intervening (environmental), causal factors and consequences of choosing the name of categorization and naming pattern. The most important underlying factors include "religious factors, parents' awareness of the origin and meaning of the name, personal beliefs of the couple, paying attention to the novelty and uniqueness of the name, having national and Iranian roots and the originality of the name, sounding the same as the name of his siblings and family name, Paying attention to the linguistics of name and time (season)", the most important intervening factors include "the look of those around you and the opinions of those around you (families), fashion and being classy, culture, the influence of the media" and the most important causal factors include "being responsible for the name and not being questioned From the child's side, it was a special situation and event, to keep the name of a loved one alive, to influence the children's personality, to be a comforting name for the parents, and to be modeled after the names of lovely children. According to these factors, three important consequences were also raised, including "the formation of religious identity in children, maintaining the class and social class of the family, and the formation of national identity in children". The results of the research showed that in recent years there have been changes in the way children are named, which is both the effect and the cause of the change in the values and beliefs of the society.
    Keywords: Grounded theory, Name, Naming
  • سیده فاطمه حسینی، لیلا طالب زاده شوشتری*، احمد خامسان

    این پژوهش با هدف طراحی بسته آموزشی خوش بینی تحصیلی دانشجویان بر اساس نظریه شانن موران انجام شده است. روش پژوهش، کیفی و از نوع دلفی است. ابزار پژوهش، پرسشنامه دلفی است که توسط پژوهشگر بر مبنای نظریه خوش بینی تحصیلی شانن موران طراحی شده و دربرگیرنده 3 مولفه و 22 زیرمولفه است. پرسشنامه ها در دو دور پیوسته دلفی میان 10 نفر نمونه منتخب که به صورت هدفمند گزینش شدند، توزیع شده و تجزیه و تحلیل پاسخ‎های دلفی تا رسیدن به اجماع نسبی و دستیابی به هم رایی بالا و با روش آمار توصیفی، با استفاده از شاخص های فراوانی، میانگین، انحراف معیار، جدول ها و نمودارها انجام گرفته است. یافته های به دست آمده نشان داد که متخصصان بر 3 مولفه اصلی نظریه خوش بینی تحصیلی شانن موران یعنی هویت تحصیلی، اعتماد و تاکید تحصیلی و 9 زیرمولفه آن به توافق و اجماع نسبی دست یافته اند. بر اساس نتایج، بسته اولیه آموزش خوش بینی تحصیلی به دانشجویان منطبق بر الگوی منظم آموزشی (جیمز براون) طراحی شده، سپس روایی محتوایی بسته بر اساس نظرات 5 نفر از متخصصان سنجیده و در بسته اعمال شده است و بسته نهایی در قالب 12 جلسه برای آموزش تعهد، تعلق، خودشناسی، تمایلات همکاری جویانه، سهیم کردن، درگیری تحصیلی، پژوهش، ادراک از خودمختاری و جهت گیری تکلیف ارایه شده است. این بسته آموزشی برای ارتقای سطح خوش‎بینی تحصیلی و ایجاد هویت تحصیلی موفق در میان دانشجویان و روابط مبتنی بر اعتماد بین آنها و استادان و ایجاد نگرش و رفتاری در آنها برای ادراک از فشارهای تحصیلی و تسهیل روند یادگیری در محیط‎های یاددهی_ یادگیری کلاس درس و به طور کلی کمک به پیشرفت تحصیلی دانشجویان استفاده کرد.

    کلید واژگان: خوش بینی تحصیلی, نظریه شانن موران, بسته آموزشی, دانشجویان, دلفی
    Seyedeh Fatemeh Hosseini, Leila Talebzadeh Shoushtari *, Ahmad Khamesan

    The present study aimed to develop a student academic optimism educational package based on Tschannen-Moran theory. This qualitative study used the Delphi method. The research tool was a researcher-made Delphi questionnaire based on Tschannen-Moran theory of academic optimism with 3 components and 22 subcomponents. The questionnaires were distributed in two consecutive rounds of Delphi among 10 purposefully selected samples and Delphi responses were analyzed to reach relative agreement and achieve high consensus by descriptive statistics using indices (frequency, mean, standard deviations), tables, and graphs. The findings showed that experts have reached relative agreement and consensus on the three main components of Tschannen-Moran theory of academic optimism, namely academic identity, trust, and academic emphasis, as well as nine subcomponents. Based on the results, the educational package for student academic optimism was initially designed according to the regular educational model of James Brown, then the content validity of the package was measured based on the comments of five experts, which were applied in the package and the final package was presented in 12 sessions.

    Keywords: Academic optimism, TSchannen-Moran's theory, Educational Package, Students, Delphi
  • مینا مهرابی نیا، احمد خامسان*، محسن آیتی

    تدریس مهم ترین کارکرد نظام آموزش عالی است و اثربخشی آن اهمیت بسیاری دارد. پژوهش های انجام شده در زمینه تدریس اثربخش اکثرا با رویکرد کمی این موضوع را بررسی کرده اند، همچنین تعداد محدودی از پژوهش ها به بررسی دیدگاه دانشجویان به روش کیفی و با انجام مصاحبه های عمیق پرداخته اند، لذا هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل اثربخشی تدریس از دیدگاه دانشجویان و بر مبنای روش پژوهش بنیادبخشی نظریه است. جامعه آماری پژوهش، دانشجویان موفق و ناموفق ترم پنجم و بالاتر دانشگاه بیرجند هستند. علت انتخاب دانشجویان ترم پنجم و بالاتر، تجربه کافی آن ها از نحوه تدریس اساتید و قدرت تشخیص عوامل موثر و غیرموثر در تدریس اثربخش هستند. 32 نفر از دانشجویان دانشگاه بیرجند به روش نمونه گیری هدفمند ترکیبی انتخاب و با آنان مصاحبه شد. بر اساس یافته ها عوامل موثر در تدریس اثربخش در سه بخش عوامل زمینه ای (امکانات دانشگاهی، برنامه ریزی آموزش و جو هم کلاسی ها)، موجبات علی (نقش استاد و نقش دانشجو) و پیامدها (تحول منش دانشجو) شناسایی و در قالب مدلی نظری ارایه شدند. «جذب دانشجو» مقوله ی مرکزی تدریس اثربخش شناسایی شده است. عوامل موثر در تدریس اثربخش به ترتیب اولویت روش های نوین تدریس، ارتباط استاد و دانشجو، تکالیف کلاسی، توان مندی علمی و جذب دانشجو هستند. سه عامل عمده ای که به تدریس غیراثربخش منجر می شوند تدریس سنتی، تعداد زیاد دانشجویان و عدم تخصص اساتید می باشند. براساس یافته ها، 30 راهکار برای تدریس اثربخش در آموزش عالی در 7 بخش شامل ویژگی های فردی، استفاده از تکنولوژی و شیوه های متنوع تدریس، نظارت و ارزشیابی، راهنمایی و ایجاد انگیزه، ارتباط استاد و دانشجو، مدیریت کلاس و برنامه ریزی آموزش، و امکانات آموزشی و رفاهی ارایه شده است.

    کلید واژگان: تدریس اثربخش, بنیادبخشی نظریه, جذب دانشجو
    Mina Mehrabiniya, Ahmad Khamesan *, Mohsen Ayati

    Teaching is the most important function of higher education system and its effectiveness is very important. Most effective teaching research has examined this issue with quantitative approach, Also, a limited number of studies have examined University students' perspectives qualitatively and through in-depth interviews, so the aim of this study is to examine the effective teaching based on grounded theory method. The statistical population of the study is successful and unsuccessful students of the fifth and higher semesters of University of Birjand. The reason for selecting fifth and upper semester students is their sufficient experience of how professors teach and the ability to distinguish effective and ineffective factors in effective teaching. 32 students of University of Birjand were selected by combined purposive sampling and were interviewed. Effective factors in effective teaching were identified in three sections: contextual factors (University facilities, education planning and classroom climate), causal factors (teacher role and student role) and consequences (student character change) and presented in a theoretical model. "Student's attracting" is detected as core concept of effective teaching. Effective teaching factors in priority order are new teaching methods, professor and student communication, class assignments, academic capabilities and student attracting. 3 major factors that lead to ineffective teaching are traditional teaching, large number of students and lack of expertise of professors. Based on findings, 30 strategies for effective teaching in higher education in 7 sections are presented, including: individual characteristics, use of technology and various teaching methods, monitoring and evaluation, guidance and motivation, teacher-student communication, class management and educational planning and educational and welfare facilities.

    Keywords: Effective teaching, Grounded theory, Student's attracting
  • عطیه حسن آبادی، احمد خامسان، لیلا طالب زاده شوشتری*

    در پژوهش حاضر اثربخشی بسته آموزشی تنظیم هیجانی گروس بر تعلل ورزی دانشجویان دختر بررسی شده است. جامعه پژوهش دانشجویان دختر دانشگاه بیرجند در دوره کارشناسی و کارشناسی ارشد در سال تحصیلی 1397-1396 را شامل می شود. نمونه پژوهش شامل 30 نفر از دانشجویان دختر است که نمره تعلل ورزی و دشواری در تنظیم هیجان آن ها در پرسشنامه های تعلل ورزی و دشواری در تنظیم هیجان بالا بوده است و در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شده اند. روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل و یک مرحله پیگیری است. برای آموزش تنظیم هیجانی از بسته آموزش تنظیم هیجان مبتنی بر مدل گروس استفاده شده است. ابزار مورد استفاده پرسشنامه تعلل ورزی شوارز و دیهل (2000) و مقیاس دشواری در تنظیم هیجانی گراتز و رومر (2004) است. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. یافته ها نشان داد نمره آزمودنی ها در مرحله پس آزمون در متغیر تعلل ورزی و دشواری در تنظیم هیجان کاهش یافته و بیانگر این است که آموزش تاثیرگذار بوده است. بر مبنای نتایج، آموزش تنظیم هیجانی می تواند اثربخش باشد و علاوه بر اینکه میزان تعلل ورزی را در دانشجویان دختر کاهش می دهد، از طریق کاهش دادن دشواری در تنظیم هیجان، باعث تسهیل تنظیم هیجان نیز در دانشجویان می شود.

    کلید واژگان: تعلل ورزی, هیجان, تنظیم هیجان, دانشجویان
    Atiyeh Hasan Abadi, Ahmad Khamesan, Leila Talebzade Shoshtari *

    The present study was conducted to investigate the effectiveness of Gross emotional regulation education package on female students’ procrastination. The study population included all students of University of Birjand in the academic year 2017-18, and the sample included 30 female students who scored high in the Schwarzer and Diehl procrastination scale (2000) and the Gratz and Roemer (2004) difficulties in emotion regulation scale (DERS), and were placed in trial and control groups. The study method was quasi-experimental with pre-test and post-test design, a control group, and follow-up. Emotion regulation was taught using Gross emotion regulation training package. Students’ post-test score reduced in the procrastination and difficulty in regulating emotion, which suggests effectiveness of training. According to the results, emotion regulation training reduces procrastination and facilitates emotion regulation by reducing the difficulties in regulating emotions.

    Keywords: Emotion, emotion regulation, Procrastination, Students
  • فاطمه نادری، محسن آیتی*، احمد خامسان
    هدف اصلی این پژوهش، بررسی فعالیت های جاری معلمان برای شخصی سازی یادگیری دانش آموزان در دوره دوم ابتدایی نظام آموزشی ایران در سال تحصیلی 98-1397 بود. این پژوهش از نوع پژوهش کیفی و با روش نظریه داده بنیاد انجام شد. جامعه آماری شامل معلمان دوره دوم ابتدایی شهر بیرجند هستند که شیوه انتخاب آنها هدفمند بود. در مجموع با 22 نفر از معلمان مصاحبه شد و به اشباع نظری رسید. ملاک انتخاب 22 نفر اصل اشباع نظری بوده است. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختارمند در طی سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و انتخابی صورت گرفت و با استفاده از نرم افزار مکس کیودا تحلیل شد. یافته ها در قالب مدل مفهومی به این صورت شکل گرفت: شرایط علی (موجبات و فرصت ها)؛ عوامل محوری (عناصر شخصی سازی یادگیری)؛ راهبردها (اقدامات کاربردی معلمان)؛ عوامل زمینه ای (زیرساخت-ها)؛ عوامل مداخله گر: تسهیلگرها (پشتیبان کننده ها) و محدودکننده ها (فاصله معلمان با عملکرد حرفه‏ای)، و در نهایت پیامدها (نتایج شخصی-سازی یادگیری) می باشد. برای روایی و پایایی از روش لینکلن و گوبا که شامل: اعتبار، اعتماد، تاییدپذیری و انتقال پذیری است، استفاده شد. و از نظر روایی و پایایی مورد تایید قرار گرفت. در پایان یافته های پژوهش نشان داد معلمان دوره دوم ابتدایی، با عملکرد حرفه ای برای شخصی سازی یادگیری دانش آموزان، فاصله زیادی دارند و همچنین معلمان آموزش های لازم را در این زمینه دریافت نمی کنند.
    کلید واژگان: معلمان ابتدایی, دانش آموزان ابتدایی, شخصی سازی یادگیری, الگوی برنامه درسی, نظریه داده بنیاد
    Fateme Naderi, Mohsen Ayati *, Ahmad Khamesan
    The main purpose of this study was to examine the current activities of teachers to personalized learning student in the second grade of the Iranian educational system The year was 2018-2019. This research was a qualitative research with data base theory method. The statistical population includes primary school teachers Birjand city whose purpose was to select them. In total, 22 teachers were interviewed. Data were gathered through semi-structured interviews during three stages of open coding, axial coding and selective coding and analyzed using MaxQda software. The findings were conceptualized as follows: causal conditions (causes and opportunities); central factors (personalization elements of learning); strategies (teachers' practical actions); contextual factors (infrastructures); confounders: facilitators ( Supporters) and limiters (teachers' gap between professional performance), and ultimately, outcomes (personalized learning results). For validity and reliability, the Lincoln and Guba methods were used, which included validity, reliability, verifiability, and transferability And confirmed in terms of validity and reliability. The findings of the study showed that teachers Elementary Secondary School are far from professional in their ability to personalized learning student and that teachers do not receive the necessary training in this area.
    Keywords: Elementary teachers, elementary students. personalized learning, Curriculum Pattern, Granded Theory
  • معصومه طالبی فر، احمد خامسان، محسن خورشیدزاده، لیلا طالب زاده شوشتری*

    پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل موثر بر افت تحصیلی دانشجویان ارجاع شده به کمیسیون موارد خاص دانشگاه بیرجند انجام شد. پژوهش با روش کیفی و رویکرد پدیدارشناسی صورت گرفت. جامعه آماری کلیه دانشجویان دارای افت تحصیلی ارجاع شده به کمیسیون موارد خاص در بازه زمانی 1394 تا 1396 بودند. اطلاعات با روش نمونه گیری داوطلبانه و با استفاده از ابزار پژوهش و به روش مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری شدند. مصاحبه ها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت و درمجموع، با 41 نفر از دانشجویان دارای افت تحصیلی مصاحبه شد. بر مبنای یافته ها، مهم ترین عوامل موثر بر مشروطی از دیدگاه دانشجویان به ترتیب سه دسته کلی عوامل فردی، عوامل سازمانی یا دانشگاهی و عوامل خانوادگی هستند. همچنین در میان عوامل فردی ناتوانی در مدیریت عاطفه، مدیریت نکردن زمان و نبود شناخت و آگاهی بیشترین فراوانی و اهمیت را داشتند. در میان عوامل سازمانی یا دانشگاهی نظارت و ارزشیابی نامناسب استادان، ناتوانی در برقراری ارتباط استادان و قوانین نامناسب آموزشی بیشترین فراوانی و اهمیت را داشتند. در میان عوامل خانوادگی وضعیت اجتماعی نامناسب و وضعیت اقتصادی نامناسب بیشترین فراوانی و اهمیت را داشتند. با توجه به نتایج پژوهش، تم های ناتوانی در مدیریت عاطفه، مدیریت نکردن زمان و نظارت و ارزشیابی نامناسب استادان بیشترین فراوانی و اهمیت را دارند. برای کاهش افت تحصیلی لازم است دانشجویان از مدیریت عاطفه و مدیریت زمان و همچنین استادان از شیوه های نظارت و ارزشیابی مناسب برخوردار باشند.

    کلید واژگان: افت تحصیلی, مشروطی, کمیسیون موارد خاص, دانشجو
    Masomeh Talebifar, Ahmad Khamesan, Mohsen Khorshidzadeh, Leila Talebzade Shoshtari*

    The purpose of this study was to identify the factors affecting the academic dropout of students referred to the Birjand University of Commerce Affairs Commission. The research was done with a qualitative method and a phenomenological approach. The statistical population of the study was all academic dropout students referred to the special commission for the period 1394 to 1396. The data were collected through a semi-structured interview using voluntary sampling and using research tools. Interviews continued to reach theoretical saturation, and in total, 41 students with academic failure were interviewed. Based on the findings, the most important factors influencing the conditional from the viewpoint of the students are three general categories of "individual factors," "organizational or academic factors," and "family factors," respectively. Also, among the individual factors, "disability in the management of emotion," "lack of time management," and "lack of awareness and awareness" were the most frequent and important. Among the organizational or academic factors, "inappropriate supervision and evaluation of professors," "inability to communicate professors," and "inappropriate educational rules" were the most frequent and essential. Among the family factors, "inappropriate social status" and "inappropriate economic situation" were the most frequent and essential. According to the results of the research, the themes of "disability in the management of emotion," "lack of time management," "inappropriate monitoring and evaluation of professors" are the most frequent and essential. To reduce academic failure, students need to have "emotional management, time management" as well as faculty members with "appropriate monitoring and evaluation practices."

    Keywords: Academic failure, Dropout, Commission of Special Cases, Student
  • فاطمه نادری، محسن آیتی*، احمد خامسان
    زمینه و هدف

     شخصی سازی فرایند یادگیری در نظام های آموزشی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش صلاحیت و اخلاق حرفه ای در نگرش به شخصی سازی یادگیری معلمان مقطع ابتدایی انجام شده است.

    مواد و روش ها

    پژوهش حاضر به روش توصیفی همبستگی روی 289 نفر از معلمان مقطع ابتدایی شهر بیرجند در سال تحصیلی 99-1398 انجام گرفت. نمونه گیری به روش خوشه ای چندمرحله ای انجام شد. برای جمع آوری داده ها از سه پرسشنامه استاندارد: صلاحیت حرفه ای بابایی نژاد (2014 م.)، اخلاق حرفه ای سی.پتی (2000 م.) و نگرش به شخصی سازی یادگیری پرپارد و همکاران (2018 م.) استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون های آماری رگرسیون چندگانه و ضریب همبستگی پیرسون در نرم افزار SPSS 18 تجزیه و تحلیل شد.

    یافته ها

    سطح نگرش معلمان به شخصی سازی یادگیری با میانگین 0/049±3/93، صلاحیت حرفه ای با میانگین 71/032±3/0 و اخلاق حرفه ای با میانگین 0/027±4/46 بالاتر از حد متوسط قرار داشت. بین مولفه های صلاحیت (شناختی، نگرشی، مدیریتی) و اخلاق حرفه ای با نگرش معلمان به شخصی سازی یادگیری ارتباط معنا داری مشاهده شد (P<0/01). صلاحیت های حرفه ای 38 % و اخلاق حرفه ای 28 % از تغییرات واریانس نگرش معلمان به شخصی سازی یادگیری را تبیین کردند. همچنین صلاحیت های حرفه ای 23 % از تغییرات واریانس اخلاق حرفه ای را تبیین نمود.

    ملاحظات اخلاقی

    اهداف پژوهش برای مشارکت کنندگان توضیح داده شد و رضایت آگاهانه شفاهی آن ها کسب شد.

    نتیجه گیری

    یافته ها نشان داد که ارتقای صلاحیت و اخلاق حرفه ای معلمان موجب بهبود نگرش آنان به شخصی سازی یادگیری می شود. بنابراین توصیه می شود با ارتقای صلاحیت های معلمان و آموزش اخلاق حرفه ای، نگرش آنان به شخصی سازی یادگیری را بهبود بخشید.

    Fatemeh Naderi, Mohsen Ayati *, Ahmad Khamesan
    Background and Aim

    Personalization of the learning process in educational systems is of particular importance. The aim of this study was to determine the role of professional competence and ethics in the attitude of primary school teachers toward personalization of learning.

    Materials and Methods

    This descriptive-correlation study was conducted on 289 primary school teachers of Birjand city in the academic year of 2019-20. Sampling was performed by multi-stage clustering method. Three standard questionnaires were used to collect data: Babaei-Nejad's Professional Competence (2014), C-Petty's Professional Ethics (2000) and Prepared et al's Attitude to Personalized Learning Personalization (2018). Data were analyzed using multiple regression and Pearson correlation tests in SPSS 18.

    Findings

    The level of teachers' attitude to personalization of learning with mean 3.93±0.049, Professional competence with mean of 3.71±0.032 and professional ethics with mean of 4.46±0.27, was higher than the average. There was a significant relationship between the components of competence (cognitive, attitude, management) and professional ethics with the teachers' attitude toward personalization of learning (P<0.01). 38% of variations of the teachers' attitude toward personalization of learning explained by professional competence and ethics, respectively. Professional competence also explained for 23% of variations in the teachers' professional ethics.

    Ethical Considerations

    The objectives of the study were explained to the participants and their oral verbal satisfaction was obtained.

    Conclusion

    The findings showed that enhancing teachers' professional competence and ethics improves their attitude toward personalization of learning. Therefore, it is recommended that teachers' attitude toward personalization of learning be improved by enhancing teachers' competency and teaching professional ethics.

    Keywords: Personalization of Learning, Professional Ethics, Professional Competence, Primary School Teachers
  • زهره بخشی *، محمدرضا اسدی یونسی، احمد خامسان

    پژوهش‌های گذشته نشان‌دهنده‌ی رابطه‌ی بین عزت‌نفس و انگیزش تحصیلی است. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی یک بسته‌ی ‌آموزشی برای تقویت عزت‌نفس با رویکرد شناختی‌- ‌رفتاری بر انگیزش تحصیلی دانش‌آموزان دختر است. روش پژوهش، شبه آزمایشی با پیش‌آزمون-پس‌آزمون، با گروه کنترل و یک مرحله پیگیری دو ماهه بود. تعداد نمونه 30 دانش‌آموز دختر دوره دوم متوسطه که با روش نمونه‌گیری در‌دسترس و داوطلبانه انتخاب و به‌صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزار مداخله بسته‌ی آموزشی تقویت عزت‌‌نفس با رویکرد شناختی- رفتاری (لیم، سالسمن و ناتان، 2005) که در 9 جلسه‌ی 2 ساعتی، طی 5 هفته برای گروه آزمایش اجرا گردید. از پرسشنامه انگیزش‌تحصیلی هارتر برای سنجش انگیزش تحصیلی استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس، نشان داد که عزت نفس گروه آزمایش بعد از اتمام مداخله به طور معناداری در مقایسه با گروه کنترل افزایش داشته و این افزایش تا حدود زیادی ماندگاری داشته است. این نتایج نشان می‌دهد چنانچه مهارت‌های آموزش داده شده در این بسته‌ به کودکان و نوجوانان توسط خانواده ها و مدارس آموزش داده شود باعث تقویت عزت نفس و افزایش انگیزش تحصیلی خواهد شد.

    کلید واژگان: عزت نفس, انگیزش تحصیلی, رویکرد شناختی-رفتاری
    Zohreh Bakhshi*, MohamadReza Asadi Younesi, Ahmad Khamesan

    Past research has shown the relationship between self-esteem and academic motivation. The purpose of this study was to investigate the effectiveness of an educational package to strengthen self-esteem with a cognitive-behavioral approach to the academic motivation of female students. The research method is quasi-experimental with pretest-posttest, control group and follow-up. The sample consisted of 30 female secondary school students who were selected by voluntary and voluntary sampling method and randomly divided into two experimental and control groups. The intervention package of educational package reinforcing self-esteem with a cognitive-behavioral approach (Lim, Salsman and Nathan, 2005) was conducted in 9 sessions of 2 hours in 5 weeks for the experimental group. The Hartree Inventory Questionnaire was used to measure academic motivation. Analysis of data using the covariance analysis showed that the self-esteem of the experimental group after the intervention was significantly increased compared with the control group and this increase was largely maintained. These results suggest that self-esteem training can be used as a tool to increase academic motivation.

    Keywords: Self-esteem, educational motivation, cognitive-behavioral approach
  • زهرا ماسنانی، احمد خامسان*، محمدحسین سالاری فر

    پژوهش های گذشته ارتباط بین حافظه کاری (مخزن دیداری) با اضطراب امتحان و ذهن آگاهی را نشان داده اند. در پژوهش حاضر نقش واسطه ای حافظه ی کاری (حلقه واج شناسی و حافظه ی دیداری-فضایی) در رابطه ی ذهن آگاهی با اضطراب امتحان بررسی شده است. از بین کلیه دانشجویان دانشگاه بیرجند و علوم پزشکی بیرجند 210 دانشجوی دانشگاه بیرجند و علوم پزشکی به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و به مقیاس حافظه ی کاری وکسلر، پرسشنامه های اضطراب امتحان ابوالقاسمی و مهارت های ذهن آگاهی کنتاکی پاسخ دادند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد بین ذهن آگاهی و ابعاد آن (یعنی تمرکزگری و پذیرش گری) با اضطراب امتحان رابطه وجود دارد. نقش واسطه ای حلقه واج شناسی و حافظه ی دیداری-فضایی حافظه ی کاری در ارتباط ذهن آگاهی با اضطراب امتحان تایید نشد. می توان نتیجه گرفت برای کاهش اضطراب امتحان مداخلات ذهن آگاهی موثر است و از مولفه های حافظه ی کاری فقط مخزن مرکزی در ارتباط با اضطراب مداخله می کند.

    کلید واژگان: اضطراب امتحان, حافظه ی کاری, ذهن آگاهی, دانشجو
    zahra masanani, Ahmad khamesan *, Mohammad Hosein Salarifar

    The purpose of the current research is the study of the mediating role of working memory on relationship of mindfulness with test anxiety The study method is correlational descriptive and of the type of structural equations model. In order to research, 199 students were selected by multistage sampling among the statistical population included all students of Birjand University and Medical Sciences university. To collect data for measuring working memory, the test of working memory profile of Wexler and for measuring test anxiety and mindfulness, the questionnaires of test anxiety of Abolqasemi and mindfulness skills of Kentucky were used. The results showed that there is relationship between mindfulness and its dimensions (act with awareness and accept without judgment) with test anxiety. There is no significant relationship between mindfulness and working memory, and the mediating role of working role on the relationship between mindfulness with test anxiety didn't verified. So, it can be said that working memory had no mediating role between mindfulness and test anxiety.

    Keywords: est anxiety, working memory, mindfulness, Student
  • مریم وفایی فرد*، مهدی رحیمی، محمد بهنام فر، احمد خامسان
    شناخت درمانی از رویکردهای غالب روان شناسی معاصر برای درمان اختلالات روانی است که بر مبنای بازسازی و اصلاح شناخت های تحریف شده و تفکرات غیرمنطقی و ناکارآمد بنا نهاده شده است. تمثیل نیز یکی از موثرترین و کاربردی ترین روش هایی است که روان درمانگران در فرایند درمان های شناختی از آن استفاده می کنند. در این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی، تمثیل هایی از مثنوی مولانا که بر دو تحریف شناختی تفکر دوقطبی و صافی ذهن دلالت دارد، ارائه و برپایه تبیین رویکرد شناختی بررسی می شود. نتایج به دست آمده نشان می دهد که تمثیل های مثنوی مولانا، هم با فرهنگ اصیل ایرانی و اسلامی هماهنگی دارد و هم به سبب ساختار مناسب، فن ثبت پیام در ذهن مخاطب، درج نکته های ظریف در چگونگی ارائه تمثیل در متن و فرایند انتقال مفاهیم قابلیت ویژه ای در درمان های شناختی دارد؛ همچنین به سبب پیوند مفاهیم نظری و انتزاعی با تصاویر روشن و پویا می تواند بهترین الگو و راهنمای عملی بسیار موثری در بازسازی شناختی این تحریف ها باشد.
    کلید واژگان: مثنوی معنوی مولوی, تمثیل, شناخت درمانی, تفکر دوقطبی, صافی ذهن
    Maryam Vafaeefard *, Seyed Mahdi Rahimi, Mohammad Behnamfar, Ahmad Khamesan
    Cognitive therapy is one of the dominant approaches of contemporary psychology for the treatment of mental disorders, which is based on the reconstruction and modification of distorted cognitions and irrational and dysfunctional thoughts. Allegory is also one of the most effective and practiced methods that psychotherapists use in the process of cognitive therapy. In this descriptive-analytical study, some allegories of Rumi's Masnavi that imply the cognitive distortions of bipolar thinking and filtering of mind are presented and examined based on the explanation of the cognitive approach. The obtained results show that Rumi's allegories in Masnavi, while being in harmony with the original Iranian and Islamic culture, due to their proper structure, the technique of message recording in the mind of the audience, and inserting subtle points in how the allegory is presented in the text and the transmission process of concepts have particular potential in cognitive therapies. Because it links the theoretical and abstract concepts with vivid and dynamic images, it can be the most effective model and practical guide in the cognitive reconstruction of these distortions
    Keywords: Mowlana’s Masnavi, Allegory, Cognitive Therapy, Bipolar Thinking, Mental Filter
  • فاطمه ابوطالبی، احمد خامسان *، میترا راستگومقدم
    هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین انواع، میزان و اهمیت شبکه حمایت اجتماعی ادراک شده با بهزیستی ذهنی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر دوره پیش دانشگاهی می باشد. روش پژوهش از نوع توصیفی و همبستگی (رگرسیون) و جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر مقطع پیش دانشگاهی شهر بیرجند بوده اند. 220 دانش آموز دختر به شیوه تصادفی از بین سه مرکز پیش دانشگاهی انتخاب شدند. از مقیاس حمایت اجتماعی کودکان و نوجوانان (CASSS2000، مالکی، دیمری و الیوت، 2000) و پرسشنامه شادکامی آکسفورد (OHI) برای سنجش متغیرهای پژوهش استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از روش رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان می دهد بین میزان حمایت ادراک شده از سوی والدین و هم کلاسی ها با بهزیستی ذهنی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. به علاوه، فقط اهمیت حمایت دریافت شده از سوی والدین، با بهزیستی ذهنی ارتباط مثبت و معناداری داشته است. از بین انواع حمایت، فقط حمایت عاطفی و اطلاعاتی ارتباط مثبت و معناداری با بهزیستی ذهنی داشته است. از سوی دیگر، بین انواع و شبکه حمایت اجتماعی با پیشرفت تحصیلی همبستگی معناداری مشاهده نشد. نتایج این پژوهش به طور ویژه به نقش حمایتی والدین در شبکه حمایت اجتماعی در بهزیستی ذهنی نوجوانان دختر تاکید دارد.
    کلید واژگان: بهزیستی ذهنی, شادکامی, انواع حمایت اجتماعی, شبکه حمایت اجتماعی, پیشرفت تحصیلی
    Ahmad Khamesan *
    This paper investigated the relationship between social support (types, amount and importance of sources) with subjective well-being and academic achievement of pre-university female students. The research method was a descriptive and correlational (regression). The statistical population was all pre-university female students in Birjand. 220 students were selected randomly from three pre-university centres. Scale of Social Support for Children and Adolescents (CASSS2000, Malecki, Demary, & Ellliot, 2000) and Oxford Happiness Questionnaire (OHI) was used to measure the research variables. The data were analyzed using multiple regression. The research findings showed there was a statistically positive relationship between sources of social support and perceived level of support from parents and classmates with subjective well-being. In addition, only the importance of receiving support from parents related positively to students' subjective well-being. In types of support, only emotional and informational support had a statistically positive relationship with subjective well-being. On the other hand, the research results also showed that there was not a statistically correlation between types and network of social support with academic achievement. The study specifically highlights the role of parental support in subjective well-being.
    Keywords: Subjective Well-Being (SWB), Happiness, Types of Social Support, Network of Social Support, Academic Achievement
  • تکتم سادات جعفر طباطبایی *، حسن احدی، هادی بهرامی، احمد خامسان
    زمینه
    افراد در مواجه با شرایط گوناگون زندگی با عواملی مختلف از قبیل اضطراب، استرس و افسردگی و غیره روبرو می باشند که تقریبا در بین تمامی گروه های سنی دیده می شود. به نظر می رسد مثبت اندیشی می تواند به عنوان راه حل مناسبی در جهت کاهش اضطراب به شمار آید.
    هدف
    در این پژوهش، اثربخشی یک پرتکل ابداعی آموزش مثبت اندیشی بر اضطراب و خوش بینی دانشجویان می باشد.
    روش پژوهش: این پژوهش، مطالعه ای نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. بدین منظور از کلیه دانشجویان مقاطع تحصیلی کارشناسی و کارشناسی ارشد رشته ی روان شناسی به صورت داوطلبانه آزمون اضطراب بک گرفته شد دانشجویانی که دارای اضطراب بالاتر از 8 بودند به تعداد 46 نفر انتخاب و در دو گروه همتا (23 نفر آزمایش و 23 نفر کنترل) به صورت تصادفی قرار گرفتند. از هر دو گروه آزمون خوش بینی _ بدبینی گرفته شد. گروه آزمایش هفته ای دو جلسه و طی 7 جلسه (80 دقیقه ای) تحت تاثیر برنامه آموزش مثبت اندیشی توسط محقق قرار گرفتند و در گروه کنترل هیچ گونه آموزشی صورت نگرفت.
    یافته ها
    داده ها پس از جمع آوری در نرم افزار17spss وارد و بوسیله آزمون پارامتری t مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برای بررسی پیش فرض نرمال بودن از آزمون کولموگروف اسمیرنوف و برای پیش فرض برابری واریانس های دو گروه از آزمون F استفاده گردید.
    بحث و نتیجه گیری
    نتایج این تحقیق نشان داد که آموزش مثبت اندیشی اضطراب دانشجویان را به طور معنی داری کاهش و خوش بینی را افزایش داده لذا می توان از این پرتکل آموزشی در مراکز مشاوره دانشجویی برای کاهش اضطراب و افزایش خوش بینی استفاده نمود.
    کلید واژگان: آموزش مثبت اندیشی, اضطراب, خوش بینی
    Toktam Sadat Jafar Tabatabaee *, Hassan Ahadi, Hadi Bahrami, Ahmad Khamesan
    Background
    Under different circumstances, people are faced with different factors such as anxiety, stress, depression, etc. which are present in all age groups. It seems that positive thinking can be a proper solution to reducing anxiety.
    Aim: In this paper, the aim is to see the effectiveness of an innovative positive thinking educational protocol on the anxiety and optimism of university students.
    Method
    This study was had a quasi-experimental design with a pre-test, post-test, and a control group. All bachelor and master students of psychology at the Islamic Azad University, Birjand Branch, were voluntarily given Beck Anxiety Inventory. Forty-six students with scores above 8 were selected and randomly assigned to 2 homogeneous case and control groups (with 23 students in each). Both groups took optimism-pessimism tests. The case group received seven 80-minute sessions of Positive Thinking -training program by the researcher, while the control group had no training.
    Findings: The data were analyzed in SPSS (version 17) using the parametric independent t-test. Kolmogorov-Smirnov test was used to examine normality and Fi test was used to study equality of the two groups.
    Discussion and
    Conclusion
    Teaching positive psychology, findings indicate, reduced students’ anxiety and increased their optimism significantly. Thus, this educational program can be suggested for consultation centers in order to decrease anxiety and increase optimism.
    Keywords: teaching positive thinking, anxiety, optimism
  • فریبا فرازی *، احمد خامسان، فاطمه شهابی زاده

    مشاغل بخش مهمی از زندگی انسان ها هستند و در عصر تکنولوژی جدید در دنیا استرس های مختلفی وجود دارد که بعضی از این استرس ها مربوط به محیط کار است. از همین رو، فشار روانی شغلی در محیط کار می تواند آثار زیانباری بر سلامت جسمی و روانی کارکنان داشته باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین نیازهای خانوادگی و انگیزش شغلی با فشار روانی شغلی انجام شد. مطالعه حاضر توصیفی از نوع همبستگی بوده که به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای تعداد 300 نفر از کارکنان بخش بهداشت و درمان دانشگاه علوم پزشکی شهر بیرجند انتخاب شد و از طریق سه مقیاس نیازهای خانوادگی، انگیزش شغلی و فشار روانی شغلی مورد مطالعه قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام با کمک نرم افزار SPSS نسخه 21 استفاده شد. یافته ها نتایج تحلیل رگرسیون نشان دادند که از میان هفت نیاز خانوادگی، نیاز به خدمات روانشناختی در گام اول، نیاز به امنیت اجتماعی در گام سوم، نیاز به آموزش در گام چهارم و نیاز به محبت در گام پنجم و همینطور از میان ابعاد انگیزش شغلی، بی انگیزگی بیرونی در گام دوم به طور معناداری 22 درصد از واریانس فشار روانی شغلی کارکنان را پیش بینی می کنند. نتیجه گیری نتایج این پژوهش نشان داد نیازهای خانوادگی و انگیزش شغلی نقش مهمی در پیش بینی فشار روانی شغلی دارند. بنابراین می توان با رفع نیازهای خانوادگی و ایجاد انگیزه درکارکنان فشار روانی شغلی آنها را کاهش داد.

    کلید واژگان: نیازهای خانوادگی, انگیزش شغلی, فشار روانی شغلی
    Fariba Farazi *, Ahmad Khamesan, Fatemeh Shahabizadeh
    Background And Aims

    The jobs are an important part of human life and, in the era of new technology in the world, there are various stresses that some are related to the work environment. Therefore, job stress can negatively affect employees’ physical and mental health. This study was conducted aimed to investigate the relationship between family needs and job motivation with job stress.

    Methods

    study was descriptive and correlational. By using stratified random sampling, 300 participants among the staff of Birjand University of Medical Sciences were selected. With three questionnaires the research variables measured: family needs, job motivation and job stress. The data were analyzed using correlation coefficient and stepwise regression.

    Results

    The results of the regression analysis showed from the family needs, the needs for psychological services, social security, training and affection, and from the dimensions of job motivation, external demotivation predict significantly 22% of an employee's job stress variance.

    Conclusion

    The results showed family needs and job motivation have an important role in predicting job stress. Therefore, the job stress could be reduced by resolving the employee's family needs and making motivation.

    Keywords: family needs, job motivation, job stress
  • آزاده مومنی، احمد خامسان*، میترا راستگومقدم، لیلا طالب زاده شوشتری
    پژوهش حاضر با هدف مطالعه ی عمیق ادراک دانش آموزان از حمایت معلم و شناسایی ویژگی ها و کنش هایی که به ادراک بالاتر حمایت معلم منجر می گردند، انجام شد. پژوهش در چارچوب رویکرد پدیدارشناسی و با روش تحلیل محتوای کیفی صورت گرفت. جامعه ی آماری کلیه ی دانش آموزان دختر پایه ی یازدهم شهر تربت حیدریه بودند. با روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس نمره ی مقیاس حمایت اجتماعی مالکی، دیمری و الیوت (2000)، 30 نفر از این دانش آموزان (15 نمره ی بالا و 15 نمره ی پایین) در گروه نمونه قرار گرفتند و داده ها با مصاحبه ی نیمه ساختاریافته جمع آوری شدند. بر مبنای یافته ها، دانش آموزان ویژگی های معلم حمایت کننده را در 9 طبقه ی «توانمندی در روابط انسانی»، «ویژگی های شخصیتی مناسب»، «نظارت و ارزشیابی مناسب»، «مهارت در تدریس»، «توانمندی در مدیریت کلاس»، «تعهد شغلی»، «راهنمایی و مشاوره دادن»، «توانمندی علمی» و «کمک به رشد همه جانبه ی دانش آموزان» مطرح نمودند و به ترتیب بر حمایت عاطفی، ابزاری، ارزیابانه و اطلاعاتی تاکید داشتند. نتایج نشان می دهند مهم ترین ویژگی معلمان حمایت کننده از دیدگاه دانش آموزان «توانمندی معلم در روابط انسانی» است. همچنین، برای افزایش ادراک دانش آموزان از حمایت معلم لازم است معلمان از ویژگی های دیگری همچون «روابط مقتدرانه، تشویق و تنبیه مناسب، آرامش داشتن، برگزاری آزمون هماهنگ، مشاوره ی اخلاقی و برگزاری کلاس تقویتی» نیز برخوردار باشند.
    کلید واژگان: حمایت اجتماعی معلم, ادراک دانش آموز, تحلیل محتوای کیفی
    Azadeh Momeni, Ahmad Khamesan *, Mitra Rastgoumoghadam, Leila Talebzadeh Shoshtari
    The present study has been conducted to comprehensively investigate student's perceptions of teacher’s social support and characteristics and functions that lead to increased perception of teacher's social support. The study has been conducted with phenomenology approach by using qualitative content analysis. Statistical population included all female 11th graders in Torbat-e Heydariyeh. By purposeful sampling and based on Social Support Scale of Maleki, Demri & Elliott (2000), 30 students (15 high scores and 15 low score) were assigned to the sample group. A semi-structured interview was employed for data collection. Based on the findings, students suggested nine themes including “empowerment of human relations”, “appropriate personality traits”, “appropriate monitoring and evaluation”, “teaching skills”, “the ability of class management”, “job commitment”, “guiding and counseling”, “academic ability” and “contributions to the student's all-round development” with an emphasis on emotional, instrumental, evaluative, and informational support. Result shows the most important characteristics of the supportive teacher are “empowerment of human relations”. Also, to boost student's perceptions of teacher's social support, teachers need to have other features like “authoritative relationships”, “appropriate encouragement and punishment”, “to have peace of mind”, “conducting coordinated exams”, “ethical counseling” and “reinforcement classes”.
    Keywords: Teacher's social support, Student's perception, Qualitative content analysis
  • اسماعیل سعدی پور *، صغری ابراهیمی قوام، هاجر خباز، فریبرز درتاج، احمد خامسان
    پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر برنامه ارتقاء راهبردهای تفکر چندجانبه بر متغیرهای احترام، همدلی و خویشتن داری کودکان پیش دبستانی با رویکرد اسلامی و بررسی تاثیر آن در طول زمان انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری کودکان پیش دبستانی منطقه 5 شهر تهران در سال تحصیلی 1396- 1395 بودند که از این جامعه نمونه ای شامل 31 کودک پیش دبستانی به طور تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایشی و کنترل مورد مطالعه قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس محقق ساخته ارزیابی رفتار اخلاقی کودکان (با سه مولفه احترام، خویشتن داری و همدلی) که روایی و پایایی آن توسط مقیاس های روان سنجی احراز گردید، استفاده شد. داده های حاصل با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که پس از حذف اثر پیش آزمون با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری، تاثیر «متغیر مستقل» بر متغیر وابسته معنادار بود. میزان تاثیر گروه برای مولفه های رفتار اخلاقی (همدلی، خویشتن داری و احترام) به ترتیب 79/0، 73/0 و 69/0 بوده است و با 95 درصد اطمینان مولفه های همدلی، خویشتن داری و احترام گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل افزایش بیشتری داشته است. نتایج در قسمت پیگیری نیز نشان داد، بین مرحله پس آزمون و پیگیری در گروه آزمایش و گروه کنترل تفاوت معناداری وجود ندارد و بنابراین اثر آموزش ماندگار بوده است. بنابر یافته های پژوهش می توان این گونه نتیجه گرفت که برنامه ارتقاء راهبردهای تفکر چندجانبه برنامه ای کارآمد جهت رشد کفایت اجتماعی- هیجانی کودکان پیش دبستانی است و در ارتقاء رفتار اخلاقی کودکان اثربخش می باشد.
    کلید واژگان: برنامه PATHS, ارتقاء راهبردهای تفکر چندجانبه, رفتار اخلاقی, همدلی, خویشتن داری, احترام, رویکرد اسلامی
    Esmaeil Sadipour *, Soghra Ebrahimi Ghavam, Hajar Khabaz, Fariborz Dortaj, Ahmad Khamesan
    This study was conducted to investigate the effects of PATHS (Promoting Alternative Thinking Strategies) curriculum with an Islamic approach on respect, empathy and self-control of preschool children. The research method was quasi-experimental with pretest-posttest control group design. The statistical population of the study comprised Tehrani preschool children in District 5 in academic year 2016-2017. The sample included 31 preschoolers who were randomly selected and then assigned to experimental and control groups by random. The instrument consisted of a self-devised Child Moral Behavior Inventory (with three components of respect, empathy, and self-control). The validity and reliability of the instrument was confirmed through psychometric scales. Data analysis was carried out using multivariate analysis of covariance. Results showed that after controlling the potential influences of the pretest via MANCOVA, the effect of independent variable on dependent variable was significant. More specifically, in posttest the mean scores of the experimental group were significantly higher than those of the control group in the three components of moral behavior (empathy, self-control and respect) (p
    Keywords: PATHS curriculum, Promoting Alternative Thinking Strategies, moral behavior, empathy, self-control, respect, Islamic approach
  • ملیحه رمضانی*، احمد خامسان
    ابزارهای اندکی برای سنجش درگیری تحصیلی، به عنوان یکی از سازه های مهم در یادگیری و موفقیت در تحصیل، وجود دارد و هیچکدام مولفه ی درگیری عاملی را مورد سنجش قرار نمی دهند. هدف پژوهش حاضر، ارائه ی شاخص های روان سنجی پرسشنامه ی درگیری تحصیلی ریو (2013) برای استفاده در ایران می باشد. پرسشنامه روی 224 دانش آموز (127 دختر و 97 پسر) مقطع متوسطه شهر بیرجند که به روش نمونه گیری خوشه ایچند مرحله ای به طور تصادفی انتخاب شدند اجرا و شاخص های روان سنجی با استفاده از آلفای کرونباخ و تحلیل عاملی تاییدی محاسبه شد. یافته ها نشان داد که پرسشنامه از پایایی مطلوبی (92/0) برخودار است. نتایج تحلیل عاملی تاییدی نشان داد ساختار پرسشنامه، برازش قابل قبولی باداده ها دارد و کلیه ی شاخص های نیکویی برازش الگوی چهار عاملی زیربنای پرسشنامه را تایید کرد. این عوامل مطابق با پژوهش اصلی، عامل های درگیری عاملی، رفتاری، عاطفی و شناختی نام گرفتند. این نتایج نشان می دهند که پرسشنامه درگیری تحصیلی ریو با معرفی درگیری عاملی می تواند به عنوان ابزاری مناسب برای سنجش سازه ی درگیری تحصیلی در ایران به کار رود.
    کلید واژگان: درگیری تحصیلی, درگیری عاملی, درگیری رفتاری, درگیری عاطفی, درگیری شناختی
    Malihe Ramazani *, Ahmad Khamesan
    A few tools have presented to assessment academic engagement as one of the important structures in learning and education success, furthermore there is no tools to assess agentic engagement component. The aim of this study is to present psychometric indices of Reeve’s academic engagement questionnaire (2013) for use in Iran. For this purpose, 224 high school students (97 males and 127 females) were randomly chosen by multistage cluster sampling from Birjand city high schools. Psychometric indices were calculated using Cronbach's alpha and confirmatory factor analysis. Results showed that the questionnaire has good reliability (92/0). Confirmatory factor analysis showed that the questionnaire has acceptable fit to the data and indexes of fit goodness for the four-factor model that has formed basis of the questionnaire, was confirmed. These factors were called agentic, behavioral, emotional and cognitive engagement like the original study. The results show that Reeve’s academic engagement questionnaire with the introduction of agentic engagement, can be used as suitable tool in order to measure of academic engagement in Iran.
    Keywords: : Academic engagement, Agentic engagement, Behavioral engagement, Emotional engagement, Cognitive engagement
  • مریم وفایی فرد *، مهدی رحیمی، محمد بهنام فر، احمد خامسان
    تضادها، ناسازگاری ها، اختلاف ها، تغییرها و تبدیل های سریع و پیاپی دنیای امروز، ممکن است انسان معاصر را به چالش های جدی، بی امنیتی روانی و اجتماعی دچار کند؛ همچنین گاه تحریف باورها و شناخت های انسان به نوعی نارضایتمندی می انجامد. کسب مهارت های لازم برای تغییر نگرش های ناسازگارانه و سازگاری با خویشتن و جهان بیرون ازجمله راهکارهای ایمنی در برابر این چالش هاست.
    در روان درمانی به طورعام و در درمان های شناختی رفتاری به طورخاص، تجربه نوعی تغییر در مسیر مطلوب، به افراد آموزش داده می شود. این آموزش ها در چارچوب ساختارمند تمثیل ها و قصه ها بسیار مفید و موثر است؛ توضیح و تبیین برخی مفاهیم پیچیده برای افراد بسیار دشوار است و با استفاده از تمثیل این مفاهیم به صورت کاملا ساده و عینی بازآفرینی می شود؛ همچنین با تمثیل افزون بر اینکه تفکر انتزاعی فرد برون سازی می گردد، به شکل مفاهیم ملموس نیز ترجمه می شود.
    تمثیل های مثنوی مولانا، به سبب ویژگی های خاصی، جایگاه مهمی در درمان های شناختی دارد؛ ساختار مناسب، نکته های ظریف در چگونگی ارائه تمثیل در متن و فرایند انتقال مفاهیم، پیوند مفاهیم نظری و انتزاعی با تصاویر روشن و پویا، ازجمله این ویژگی هاست. در این جستار مبحث شناخت درمانی و دو تحریف شناختی، تعمیم مبالغه آمیز و نتیجه گیری شتابزده، مبتنی بر چند تمثیل مرتبط با موضوع بررسی شده است.
    کلید واژگان: تمثیل های مثنوی مولانا, شناخت درمانی, تحریف های شناختی
    Maryam Vafaeefard *, Mahdi Rahimi, Mohammd Behnamfar, Ahmad Khamesan
    Today’s Man needs to learn to deal with the contradictions, conflicts, rapid and constant changes of the world, in order not to be challenged by psychological and social insecurity, and the lack of satisfaction caused by the distortion of his beliefs and cognition. The necessary skills are related to changing maladaptive views and adapting to oneself and with the outside world. What is taught in psychotherapy, in general, and in cognitive-behavioral therapies in particular is a kind of change experience, a change in the desired direction. These educations, if they fall within the framework of the constructive allegories and tales, are very effective, since through analogy, complex and difficult concepts, which are difficult to explain to individuals, are simply and objectively recreated. That is, the abstract thinking of an individual is changed to tangible concepts. Molana’s allegories presented in Masnavi, due to their proper structure, have subtle points on how to present allegory in the "text" and the "process" of the transferring concepts, as well as the linking of theoretical and abstract concepts with bright and dynamic images. In this paper, the topic of cognitive therapy and two cognitive distortions (overgeneralization and jumping to conclusion), based on several allegories related to the subject, from the first to the fourth Masnavi's chapters, are studied.
    Keywords: Masnavi Mowlavi, Allegory, Cognitive Therapy, Cognitive Distortions, Overgeneralization, Jumping to Conclusion
  • هادی صمدیه*، مسعود غلامعلی لواسانی، احمد خامسان
    هدف پژوهش حاضر ارائه مدل علی پیشرفت تحصیلی بر حسب اهداف پیشرفت و هیجان های تحصیلی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پایه دوم دبیرستان شهر نیشابور بود.   نمونه ای به حجم 416 نفر (198 دختر و 218 پسر)، با روش نمونه گیری جند مرحله ای انتخاب شدند. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه هیجان های تحصیلی (پکران و همکاران، 2005)، مقیاس الگوهای یادگیری سازگار (میگلی و همکاران، 2000) و میانگین نمرات دانش آموزان، گردآوری شد. روش تحلیل مسیر حاکی از برازش خوب مدل بود و نشان داد که اهداف تبحری و اهداف رویکرد-عملکرد با واسطه گری هیجان های مثبت اثرات غیر مستقیم معنادار بر پیشرفت تحصیلی دارد و اهداف اجتناب-عملکرد تنها از طریق هیجان های منفی اثرات غیر مستقیم منفی و معنادار بر پیشرفت دارد. به طورکلی به نظر می رسد که افراد با اهداف تبحری، اضطراب و هیجان های منفی کمتری در موقعیت های چالش برانگیز تجربه می کنند که این بر عملکرد تحصیلی نیز تاثیرات مثبتی دارد.
    کلید واژگان: اهداف پیشرفت, پیشرفت تحصیلی, هیجان های تحصیلی
    Hadi Samadieh *, Masoud Gholamali Lavasani, Ahmad Khamesan
    The aim of present research was presenting the causal model of student’s academic achievement based on achievement goals and achievement emotions. The statistical population consists of all students’ second grade high school in Neyshabour. The sample was 416 students (198girls and 218boys) that were selected through multi-stage sampling method. The data collected by Achievement Emotions Questionnaire (Pekrun et al, 2005), Patterns of Adaptive Learning Scale (Midgley et al, 2000) and student’s grade-point average. The Path Analysis method indicated a good fitness for the model and indicated that mastery and performance-approach goals have Indirect significant effects on academic achievement by the mediation of positive emotions and the performance-avoidance goals have indirect negative and significant effects on achievement only through negative emotions. On the whole, it seems that mastery-oriented students experience less anxiety and negative emotions in challenging situations that has positive effect on academic performance.
    Keywords: achievement goals, academic achievement, achievement emotions
  • منصور سلمانی، احمد خامسان، محمدرضا اسدی یونسی
    پژوهش های گذشته ارتباط بین باورهای انگیزشی با جوکلاس و تعلل ورزی را نشان داده اند. در پژوهش حاضر ضمن ارائه ی شاخص های روان سنجی پرسشنامه ی محیط یادگیری کلاس (جو کلاس)، نقش واسطه ای باورهای انگیزشی در رابطه ادراک از جو کلاس و تعلل ورزی دانشجویان بررسی شده است. 196 دانشجوی دانشگاه بیرجند به روش نمونه گیری خوشه ایانتخاب و به مقیاس ارزیابی تعلل ورزی دانشجو (PASS)، پرسشنامه ی محیط یادگیری کلاس (CLE) و پرسشنامه ی راهبردهای انگیزشی برای یادگیری (MSLQ) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از تحلیل مسیر و رگرسیون چندمتغیره تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد جو کلاس به طور غیرمستقیم از طریق باورهای انگیزشی بر تعلل ورزی تاثیر دارد. جو کلاس و باورهای انگیزشی 28 درصد از کل تغییرات تعلل ورزیرا تبیین می کنند. همچنین یافته ها نشان داد مولفه های اضطراب امتحان و خودکارآمدی از متغیر باورهای انگیزشی توان پیش بین معنادار تعلل ورزی را دارند. بر اساس این یافته ها، باورهای انگیزشی به عنوان واسطه ی ارتباط بین جو کلاس و تعلل ورزی نقش ایفا کرده و باید در تنظیم محیط یادگیری مدنظر باشد.
    کلید واژگان: باورهای انگیزشی, تعلل ورزی, جو کلاس, محیط یادگیری کلاس
    Mansour Salmani, Ahmad Khamesan, Mohammad Reza Asadi Younesi
    The relationships between motivational beliefs with procrastination and class climate have been shown in previous studies. In this study, the psychometric properties of Classroom Learning Environment (CEL) Questionnaire were presented, and the mediating role of motivational beliefs in relationship between class climate and procrastination examined. 196 students of Birjand University were selected by cluster sampling. The research tools were Procrastination Assessment Scale (PASS Student Version), Motivated Strategies for Learning Questionnaire (MSLQ) and CLE Questionnaire. The data were analyzed by path analysis and multivariate regression. The findings showed that the class environment effected indirectly procrastination through motivational beliefs. Class atmosphere and motivational beliefs explained 28% of the procrastination variance. It also showed that the components of test anxiety and self-efficacy from motivational beliefs were predictive power of procrastination. According to these findings, motivational beliefs have a mediating role in relationship between the class climate and procrastination and should be considered in setting learning environment.
    Keywords: Class climate, Class learning environment, Motivational beliefs, Procrastination, Self-efficacy, Test anxiety
نمایش عناوین بیشتر...
سامانه نویسندگان
  • دکتر احمد خامسان
    دکتر احمد خامسان
    دانشیار گروه روان شناسی، دانشگاه بیرجند، ، ایران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال