fahimeh keshavarzi
-
این پژوهش کیفی با هدف ارائه مدل نوسازی برنامه درسی در نظام آموزش عالی و با روش پژوهش نظام مند نظریه داده بنیاد انجام شده است. به این منظور با انجام مصاحبه باز با 23 نفر از متخصصان برنامه درسی داده ها گردآوری و تحلیل داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی صورت گرفت. با استخراج بالغ بر 200 مفهوم اولیه از مصاحبه ها و نیز احصاء 117 مقوله ی فرعی و 22 مقوله ی اصلی، نتایج پژوهش در قالب مدل پارادایمی شامل بازنگری و نوسازی برنامه درسی به عنوان مقوله محوری؛ شرایط علی (نیازسنجی، تعهد، تخصص و استقلال عمل استادان و...)؛ راهبردها (آینده نگری، رصد دائمی ظرفیت محیطی، تعامل دانشگاه و صنعت و...)؛ شرایط زمینه ای و بسترهای نوسازی برنامه درسی (ارزش های حاکم در جامعه، کیفیت مدیریت در بازنگری دروس، همکاری ذی نفعان و...)؛ شرایط مداخله گر (، تجدید نظر در آئین نامه ها و...) و پیامدهای نوسازی برنامه های درسی (اثربخشی برنامه درسی و...) مطرح و در قالب مدل نهایی نوسازی برنامه درسی طراحی و تبیین شد. بنابراین فرایند نوسازی برنامه درسی باید بر سودمندی و کارآمدی برنامه درسی، غلبه کیفیت بر کمیت، تلفیق نظریه و عمل و آموزش مهارت های علمی و عملی، پویایی و انعطاف و تعامل سازنده با صنایع و در نتیجه انطباق دروس با نیازهای محیط بیرونی متمرکز باشد. برنامه های درسی از این رهگذر می توانند با حضور اثربخش و تحقق اهداف و مطلوبیت های خود قابلیت های لازم را در فراگیران ایجاد کرده و منجر به حضور موثر آنان در محیط بیرونی و به فعلیت رساندن آن قابلیت ها گردند و ضمن افزایش ظرفیت پاسخگویی به موفقیت در محیط بیرونی نایل شوند.کلید واژگان: برنامه درسی آموزش عالی, نوسازی, بازنگری, اعضای هیات علمیThis qualitative research was carried out with the aim of presenting a curriculum renewal model in the higher education system and with the systematic research method of the Grounded Theory Approach. For this purpose, by conducting open interviews with 23 curriculum experts, data was collected and analyzed in three stages of open, central and selective coding. The results of the research showed the extraction of more than 200 basic concepts from the interviews, as well as the statistics of 117 sub-categories and 22 main categories, which in the form of a paradigm model includes curriculum revision and renewal as a central category; Causal conditions (need assessment, commitment, expertise and independence of teachers' actions, etc.); Strategies (foreseeing, constant monitoring of environmental capacity, university-industry interaction, etc.); Platforms for curriculum renewal (quality of management in revision of courses, type of cooperation between stakeholders, etc.); The intervening conditions (the prevailing values in the society, the revision of the bylaws, etc.) and the consequences of curriculum renewal (curriculum effectiveness, etc.) were proposed and designed and explained in the form of the final model of curriculum renewalKeywords: Higher Education Curriculum, Renewal, Revision, Faculty Members, Grounded Theory Approach
-
هدف اصلی پژوهش حاضر، واکاوی تجارب زیسته معلمان از کیفیت سیستم اطلاعات مدیریت برنامه شاد در مدارس دوره ابتدایی به صورت یک مطالعه پدیدارشناسانه بود. طرح پژوهش کیفی با استفاده از روش پدیدارشناسی توصیفی اجرا شد. مشارکت کنندگان دراین پژوهش متشکل از 17 نفر معلمان دارای تجربه تدریس در شیراز در سال 1400بودند که با رویکرد نمونه گیری هدفمند و روش نمونه گیری معیار انتخاب شدند. روش گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته و برای سنجش اعتبار اولیه داده ها از معیار های قابل قبول بودن و قابلیت اعتماد بودن داده های کیفی استفاده شد. پس از کدگذاری داده ها از روش تحلیل مضمون برای تشکیل شبکه مضامین کیفیت سیستم اطلاعات مدیریت برنامه شاد استفاده شد. نتایج نشان داد از ترکیب و ادغام 156 کد پایه، 27 مضمون پایه و 5 مضمون سازمان دهنده ذیل یک مضمون فراگیر با عنوان کیفیت سیستم اطلاعات مدیریت برنامه شاد در مدارس دوره ابتدایی شکل گرفت. پنج مضمون سازمان دهنده عبارت بودند از تجارب مربوط به عملکرد تحصیلی دانش آموزان، تجارب مربوط به تعاملات رفتاری دانش آموزان، تجارب ارزشیابی دانش آموزان و تجارب مربوط به تدریس معلم تجارب مربوط به والدین. با توجه به لزوم تدریس در فضای مجازی در کلیه مقاطع خصوصا دوره ابتدایی پیشنهاد می گردد، سیاستگذاران و برنامه ریزان آموزشی ابتدا زیرساخت های فناورانه لازم را برای متولیان عرصه تعلیم و تربیت فراهم سازند و اقداماتی همچون شناخت سیستم اطلاعات مدیریت در برنامه شاد و نحوه استفاده مطلوب از آن، ایجاد فضای تدریس دوطرفه، ایجاد سیستم ارزشیابی دانش آموزی، ارتقا سرعت برنامه ها و غیره را به صورت اثربخش در دستور کار خود قرار دهند تا نتایج اثربخش در چنین سیستم هایی نیز به وضوح قابل مشاهده باشد.کلید واژگان: برنامه شاد, تجارب زیسته, سیستم اطلاعات مدیریت, دوره ابتداییThe present study aimed to explore the lived experience of elementary school teachers about the Quality of the Shad program management information system in the form of a phenomenological study. The qualitative research design was implemented using the descriptive phenomenological method. The research population consisted of 17 teachers with teaching experience in Shiraz in 2021. Their selection was performed through a purposeful sampling approach and standard sampling method. The data collection method was a semi-structured interview. The criteria of acceptability and reliability of qualitative data were used to measure the initial validity of the data. After coding the data, the theme analysis method (basic, organizing, and global themes) was used to form a network of quality themes for the Shad program management information system. The five organizing themes were experiences related to students’ academic performance, students' behavioral interactions, students' evaluation experiences, and teachers’ teaching, experiences related to parents, and finally, an exploratory model in a global theme called system quality. Considering the necessity of online teaching in all grades, especially elementary school, it is suggested that policymakers and educational planners first provide the necessary technological infrastructure for the trustees of the field of education and measures such as knowledge of the management information system in the Shad program and how to use it. It is desirable to create a two-way teaching environment, create a student evaluation system, improve the speed of programs, and so on to see the effective results of such systems.Keywords: Management information system, Shad application, Cyberspace
-
دریافت تجربیات دسته اول یا تجربه زیسته تنها از طریق مصاحبه با افرادی صورت می گیرد که خود این تجربه را داشته اند. با شیوع ویروس کرونا و تعطیلی مدارس از بهمن ماه 1398، دانش آموزان پایه دوازدهم برای شرکت در آزمون سراسری ناگزیر از تلاش بیشتری شده اند. هدف اصلی از انجام پژوهش حاضر، فهم تجربه زیسته دانش آموزان پایه دوازدهم برای آمادگی شرکت در آزمون سراسری دانشگاه ها در بحران کرونا بوده است که با استفاده از روش پدیدارشناسی اجرا شده است. روش گردآوری اطلاعات، استفاده از مصاحبه نیمه ساختمند بوده است. بر این اساس، با رویکرد نمونه گیری هدفمند و روش معیار، دانش آموزان پایه دوازدهم، انتخاب و بر اساس اشباع نظری در نهایت، 14 نفر مصاحبه شده اند. تحلیل مصاحبه ها، با استفاده از الگوی کلایزی و روش تحلیل مضمون انجام شده است. پس از استخراج و دسته بندی موضوعی، در دو مضمون اصلی و هشت مضمون فرعی شامل چالش های آموزشی (مشتمل بر چهار مضمون فرعی استفاده از مشاوران درسی، تفاوت محتوای درسی با مطالب ارایه شده در شبکه آموزش، کاهش رقابت و کاهش اثربخشی یادگیری) و چالش های فردی (مشتمل بر چهار مضمون فرعی بی انگیزگی، افزایش هزینه تحصیل، عدم تمرکز و افزایش زمان مطالعه) طبقه بندی شده اند. بحران کرونا موجب شکل گیری چالش ها و بروز نیازهای متفاوتی در دانش آموزان متقاضی شرکت در آزمون سراسری شده که باید مورد توجه و تحقق برنامه ریزان، معلمان و والدین قرار گیرد.کلید واژگان: آزمون سراسری, تجارب زیسته, دانش آموزان, دوره متوسطه, ویروس کروناThe outbreak of Corona virus has led to the closure of schools since February 2019, so the 12th grade students who were preparing to take the entrance exam were forced to make more efforts. The main purpose of the present study was to understand the lived experience of 12th grade students to prepare for the university entrance exam in the coronavirus outbreak crisis, which was implemented using phenomenological methods. The method of data collection was to use a semi-structured interview. Based on this, with the approach of purposeful sampling and standard method, 12th grade students were selected and finally 14 people were interviewed based on theoretical saturation. Interview analysis was performed using a cleavage model and thematic analysis method. After extracting and categorizing the topic, in 2 main themes and 8 sub-themes including educational challenges (including four sub-themes; use of counselors, difference in curriculum content with the materials provided in the training network, reducing competition and reducing learning effectiveness) and Individuals challenges (including four sub-topics; motivation, increased study costs, decentralization, and increased study time) were classified. Considering the issues mentioned by the 12th grade students, the special attention of the education system administrators to Universities entrance exam of 1399 is necessary.Keywords: Coronavirus, High School, Lived experiences, Students, Universities entrance exam
-
هدف اصلی این پژوهش، بررسی شایستگی های معناسازی صنعت محور دانشجویان مهندسی است. این پژوهش کیفی با استفاده از روش هفت مرحلهای ساندلوسکی و باروسو انجام شده است. گروه فراترکیب متشکل از سه نفر متخصص برنامه ریزی درسی و یک نفر متخصص در روش پژوهش فراترکیب بود. 107 منبع پژوهشی مرتبط، مبنای تحلیل قرار گرفت که نتیجه آن استخراج 11 مضمون مسیله یابی، موضوع یابی، انتخاب موضوع با هدف یافتن راه حلهای جدید، تحلیل نیازهای اطلاعاتی، طراحی و تدوین ساختار جستجوی اطلاعات، اجرای فرایند جستجوی اطلاعات، ارزیابی فرایند جستجوی اطلاعات، تدوین ساختار حل مسیله بر اساس اطلاعات نهایی، اجرای حل مسیله، پیامدهای حل مسیله، تصمیم گیری نهایی در خصوص ساختار حل مسیله است. اعتبار داده ها با استفاده از فنون اعتبارپذیری، انتقالپذیری و همسوسازی داده ها و اعتمادپذیری به داده ها نیز با هدایت دقیق جریان جمع آوری اطلاعات و همسوسازی پژوهشگران تایید شد. نتایج نشان دادند که معناسازی شایسته برای موفقیت در بسیاری از مشاغل، لازم است و فرد باید در محیطی پرتلاطم و پیچیده و در حالت غیرقطعی، توانایی تصمیم گیری، اقدام و تدوین نقشه عمل را داشته باشد. اساتید میتوانند با آموزش معناسازی در فرایند تدریس، خلاقیت خویش را در کلاس درس نشان دهند و هنر تدریس اثربخش را با دانش علمی تلفیق کنند. بر اساس نتایج پژوهش، از یک طرف میتواند تجارب وسیعی را در اختیار برنامه ریزان آموزشی قرار دهد و از طرف دیگر شناسایی مضامین احصاءشده در رویکرد معناسازی، تاثیر به سزایی بر بهبود کیفیت تدریس در حوزه آموزش مهندسی میگذارد که داشتن درک صحیح از این عوامل، برای دانشگاه و نظام آموزش عالی بسیار مهم است.
کلید واژگان: شایستگی, معناسازی, صنعت, دانشجویان مهندسیThe main purpose of this research is to investigate the industry-oriented sense making competencies of engineering students. This qualitative research was carried out using the seven-step method of Sandlovski and Barroso. The metacomposite team consisted of three experts in curriculum planning and one expert in metacomposite research. 107 related research sources were used as the basis of the analysis, The result of which was extracting 11 themes of problem finding, finding a topic, choosing a topic with the aim of finding a new solution. Analyzing the information needs, designing and compiling the information search structure, implementing the information search process, evaluating the information search process, compiling the problem solving structure is based on the final information. Also the implementation of problem solving, the consequences of problem solving, and the final decision regarding the problem solving structure. The validity of the data was confirmed by using the techniques of reliability, transferability and alignment of data and trustworthiness of the data was also confirmed by the accurate guidance of the flow of information collection and alignment of the researchers. The results showed that proper sense making is necessary for success in many jobs, and a person must be able to make decisions, take action and develop an action plan in a turbulent and complex environment and in an uncertain state. Professors can show their creativity in the classroom by teaching sense making in the teaching process and combine the art of effective teaching with scientific knowledge. Based on the results of the research, on the one hand, it can provide educational planners with a wide range of experiences, on the other hand, the identification of themes analyzed in the sense masking approach has a significant impact on improving the quality of teaching in the field of engineering education. The correct understanding of these factors are very important for the university and the higher education system.
Keywords: Competence, sense making, Industry, Engineering students -
نشریه نامه آموزش عالی، پیاپی 57 (بهار 1401)، صص 133 -157هدف
هدف اصلی از اجرای پژوهش حاضر، فهم تجارب زیسته دانشجویان در ارتباط با الزامات تدریس اثربخش استادان در محیط مجازی و در شرایط بحرانی شیوع کووید 19 بود.
روش پژوهشاین پژوهش کیفی با استفاده از روش پدیدارشناسی اجرا شد. روش گردآوری اطلاعات، استفاده از پرسشنامه مصاحبه نیمه ساختمند بود. بر این اساس، با رویکرد نمونه گیری هدفمند و روش معیار، دانشجویان تحصیلات تکمیلی گروه علوم انسانی دانشگاه شیراز انتخاب شدند و در نهایت با مصاحبه عمیق نیمه ساختارمند با 25 نفر اشباع نظری حاصل شد. تحلیل مصاحبه ها، با استفاده از الگوی کلایزی (1978) و روش تحلیل مضمون انجام گرفت.
یافته هاپس از استخراج و دسته بندی موضوعی، شش مضمون اصلی و 39 مضمون فرعی شناسایی شد. مضامین اصلی شامل زیرساخت ها، مدیریت کلاس درس، توجه به بعد روان شناختی دانشجویان، کیفیت، وسایل کمک آموزشی، ارزشیابی طبقه بندی شدند.
نتیجه گیریتوجه به مولفه های فوق و مجموعه مضامین فرعی مطرح شده در مقاله، زمینه ساز ارتقای کیفیت، اثربخشی و در نتیجه کارآمدی آموزش در سطح گسترده ای خواهد شد.
کلید واژگان: تدریس اثربخش, آموزش عالی, آموزش مجازی, کووید 19ObjectiveThe main purpose of this study was to understand the lived experiences of students in relation to the requirements of effective teaching of teachers in a virtual environment and in critical situations of the prevalence of Covid 19.
MethodsThis qualitative research was performed using phenomenological method. The method of data collection was using a semi-structured interview questionnaire. Accordingly, with the purposive sampling approach and standard method, graduate students of the Department of Humanities, Shiraz University, were selected, and finally obtained by in-depth semi-structured interview with 25 people with theoretical saturation.The interviews were analyzed using the Colaizzi (1978) model and the content analysis method.
ResultsAfter extraction and thematic classification, six main themes and 39 sub-themes were identified.The main topics included infrastructure, classroom management, attention to students' psychological dimension, quality, teaching aids, evaluation.
ConclusionPaying attention to the above components and the set of sub-themes discussed in the article pave the way for quality improvement, effectiveness, and, consequently, efficiency of education on a large scale.
Keywords: Effective teaching, Higher Education, virtual education, learning, COVID 19 -
هدف این پژوهش، ارایه آموزش های مورد نیاز جهت توسعه توانمندسازی زنان می-باشد. روش پژوهش حاضر، کیفی از نوع مطالعه موردی می باشد. مشارکت کنندگان بالقوه این پژوهش شامل متخصصان و اعضای هیات علمی در رشته های مختلف تعلیم و تربیت (علوم تربیتی)، جامعه شناسی، حقوق و روانشناسی و همچنین زنان نمونه استان فارس (مدیران زن و مادران نمونه) بودند، که با استفاده از روش نمونه-گیری هدفمند و معیار اشباع نظری 15 نفر از متخصصان و 10 نفر از مادران نمونه و 5 نفر از زنان نمونه شهر که تصدی مدیریتی داشتند، انتخاب شدند. روش جمع آوری داده ها مصاحبه عمیق و مطالعه اسناد مرتبط با موضوع پژوهش بود. جهت ارایه آموزش های مورد نیاز جهت تحقق توسعه توانمندسازی زنان و شناسایی چالش های موجود در این زمینه از روش تحلیل شبکه مضامین استفاده شد. در نتیجه آموزش-های لازم در جهت توانمندسازی مادران در قالب 5 مضمون سازمان دهنده آموزش هنری، آموزش مهارتی، آموزش معنوی و دینی، آموزش روان شناختی- خودشناسی، آموزش اقتصادی- اجتماعی تدوین گردید و چالش های پیش رو جهت اجرایی شدن چنین مهمی در ابعاد مختلف از جمله مقاومت زنان، مقاومت مردان، مقاومت جامعه محلی، مشکلات اقتصادی و سیاسی کاوش و در نهایت راهکارهایی جهت عملی ساختن مولفه های توانمندسازی مادران ارایه گردید. به منظور اعتباریابی نتایج کیفی از تکنیک های قابل قبول بودن و قابل اعتماد بودن استفاده شد.
کلید واژگان: آموزش, توانمندسازی, توسعه, زنان, جوامع مسلمانThe purpose of this study is to provide the training needed to develop woman empowerment. The method of the present study is a qualitative case study. Potential participants in this study included experts and faculty in various fields of education (sociology), sociology, law and psychology, as well as sample women in Fars province (sample managers and mothers), using purposive sampling method. The theoretical saturation criterion was selected from 15 specialists and 10 sample mothers and 5 sample women who had managerial tenure. The method of data collection was in-depth interview and study of documents related to the research subject. The content analysis method was used to provide the training needed to realize the development of women's empowerment and identify the challenges in this area. As a result of the necessary trainings for empowering mothers, 5 themes were organized: art education, skill training, spiritual and religious education, psycho-cognitive education, socio-economic education, and the challenges ahead in implementing such an important one. Exploring various issues such as women's resistance, male resistance, local community resistance, economic and political problems, and finally solutions to make the empowerment components of mother’s work. Accreditation and reliability techniques were used to validate the qualitative results.
Keywords: education, empowerment, Development, Women, Muslim societies -
هدف پژوهش حاضر، واکاوی تجارب معلمان کلاس اول ابتدایی از نتایج بازی های آموزشی در همه گیری کرونا بود. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، در زمره پژوهش های کیفی و از نوع چندروشی بوده که برای واکاوی تجارب معلمان کلاس اول ابتدایی از نتایج بازی های آموزشی با یک فراترکیب، یافته های مطالعات جهانی و در ادامه به پشتوانه بهره گیری از پدیدارشناسی، تجارب زیسته معلمان در همه گیری کرونا را مورد کاوش قرار داده است. طرح فراترکیب با استفاده از روش شش مرحله ای ساندلوسکی و باروسو و طرح پدیدارشناسی با استفاده از الگوی هفت مرحله ای کلایزی انجام شد. ابزار مورد استفاده مصاحبه نیمه ساختمند و مشارکت کنندگان در این بخش 14 معلم در سال تحصیلی 1401- 1400 بودند که برای انتخاب آنان از رویکرد هدفمند ملاکی، تکنیک گلوله برفی و معیار اشباع نظری استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده های این بخش نیز با استفاده از روش تحلیل مضمون صورت پذیرفت. بر اساس نتایج دو طرح، تجارب معلمان کلاس اول ابتدایی از بازی های آموزشی در همه گیری کرونا در قالب سه مضمون اصلی مشتمل بر عملکرد دانش آموز، عملکرد معلم و عملکرد والدین شناسایی گردید. نتیجه اینکه استفاده از بازی های آموزشی در کلاس های درس می تواند بر کاهش مشکلات روان شناختی و افرایش اثربخشی یادگیری تاثیرگذار باشد.
کلید واژگان: تجارب, معلم, کلاس اول ابتدایی, بازی آموزشی, کروناResearch in Teaching, Volume:9 Issue: 4, 2022, PP 153 -177The main purpose of this study was to the analysis of the first-grade elementary teachers experiences from educational games outcomes at the Corona epidemic. This applied study is a qualitative and multidisciplinary research that analyzes the experiences of first-grade elementary teachers from the results of educational games with a meta-analysis, the findings of global studies and then based on the use of phenomenology, teachers' lived experiences in corona epidemics. Explored. The meta-analysis design was performed using the six-step Sandlowski and Barroso method and the phenomenological design was performed using the seven-stage Colaizzi model. The tools used were semi-structured interviews and participants in this section were 14 teachers in the academic year 2020- 2021, who were selected using the purposeful approach of the criterion, snowball technique and theoretical saturation criteria. The data analysis of this section was performed using thematic analysis method. Based on the results of the two projects, the experiences of first-grade elementary teachers from educational games in corona epidemics were identified in the form of three main themes including student performance, teacher performance and parent performance. The conclusion is that the use of educational games in the classroom can reduce psychological problems and increase the effectiveness of learning.The main purpose of this study was to the analysis of the first-grade elementary teachers experiences from educational games outcomes at the Corona epidemic. This applied study is a qualitative and multidisciplinary research that analyzes the experiences of first-grade elementary teachers from the results of educational games with a meta-analysis, the findings of global studies and then based on the use of phenomenology, teachers' lived experiences in corona epidemics. Explored. The meta-analysis design was performed using the six-step Sandlowski and Barroso method and the phenomenological design was performed using the seven-stage Colaizzi model. The tools used were semi-structured interviews and participants in this section were 14 teachers in the academic year 2020- 2021, who were selected using the purposeful approach of the criterion, snowball technique and theoretical saturation criteria. The data analysis of this section was performed using thematic analysis method. Based on the results of the two projects, the experiences of first-grade elementary teachers from educational games in corona epidemics were identified in the form of three main themes including student performance, teacher performance and parent performance. The conclusion is that the use of educational games in the classroom can reduce psychological problems and increase the effectiveness of learning.The main purpose of this study was to the analysis of the first-grade elementary teachers experiences from educational games outcomes at the Corona epidemic. This applied study is a qualitative and multidisciplinary research that analyzes the experiences of first-grade elementary teachers from the results of educational games with a meta-analysis, the findings of global studies and then based on the use of phenomenology, teachers' lived experiences in corona epidemics. Explored. The meta-analysis design was performed using the six-step Sandlowski and Barroso method and the phenomenological design was performed using the seven-stage Colaizzi model. The tools used were semi-structured interviews and participants in this section were 14 teachers in the academic year 2020- 2021, who were selected using the purposeful approach of the criterion, snowball technique and theoretical saturation criteria. The data analysis of this section was performed using thematic analysis method. Based on the results of the two projects, the experiences of first-grade elementary teachers from educational games in corona epidemics were identified in the form of three main themes including student performance, teacher performance and parent performance. The conclusion is that the use of educational games in the classroom can reduce psychological problems and increase the effectiveness of learning.The main purpose of this study was to the analysis of the first-grade elementary teachers experiences from educational games outcomes at the Corona epidemic. This applied study is a qualitative and multidisciplinary research that analyzes the experiences of first-grade elementary teachers from the results of educational games with a meta-analysis, the findings of global studies and then based on the use of phenomenology, teachers' lived experiences in corona epidemics. Explored. The meta-analysis design was performed using the six-step Sandlowski and Barroso method and the phenomenological design was performed using the seven-stage Colaizzi model. The tools used were semi-structured interviews and participants in this section were 14 teachers in the academic year 2020- 2021, who were selected using the purposeful approach of the criterion, snowball technique and theoretical saturation criteria. The data analysis of this section was performed using thematic analysis method. Based on the results of the two projects, the experiences of first-grade elementary teachers from educational games in corona epidemics were identified in the form of three main themes including student performance, teacher performance and parent performance. The conclusion is that the use of educational games in the classroom can reduce psychological problems and increase the effectiveness of learning.The main purpose of this study was to the analysis of the first-grade elementary teachers experiences from educational games outcomes at the Corona epidemic. This applied study is a qualitative and multidisciplinary research that analyzes the experiences of first-grade elementary teachers from the results of educational games with a meta-analysis, the findings of global studies and then based on the use of phenomenology, teachers' lived experiences in corona epidemics. Explored. The meta-analysis design was performed using the six-step Sandlowski and Barroso method and the phenomenological design was performed using the seven-stage Colaizzi model. The tools used were semi-structured interviews and participants in this section were 14 teachers in the academic year 2020- 2021, who were selected using the purposeful approach of the criterion, snowball technique and theoretical saturation criteria. The data analysis of this section was performed using thematic analysis method. Based on the results of the two projects, the experiences of first-grade elementary teachers from educational games in corona epidemics were identified in the form of three main themes including student performance, teacher performance and parent performance. The conclusion is that the use of educational games in the classroom can reduce psychological problems and increase the effectiveness of learning.
Keywords: experiences, teacher, First Grade, educational game, corona -
جامعه پذیری از هدف های آشکار تعلیم وتربیت می باشد که به طور رسمی از راه مدارس صورت می گیرد و کتاب های درسی تاثیر بسزایی در جامعه پذیر کردن متعلمین دارد. در واقع مولفه های جامعه پذیری از طریق مکانیسم هایی ارایه می شود و روی متعلمین اثر می گذارد که روشن کردن شیوه های تاثیرگذاری آن ها مهم می باشد. در این راستا تحلیل گفتمان انتقادی شیوه ای است که مکانیسم های تاثیر گذاری را آشکار می سازد و در پی نمایاندن ارتباط میان زبان، قدرت و ایدیولوژی است. هدف کلی از انجام این پژوهش نیز، بررسی و تحلیل مولفه های گفتمان مدار کتاب تفکر و پژوهش بر اساس الگوی تحلیل انتقادی گفتمان بود. روش مورد استفاده در این پژوهش، توصیفی و از نوع کمی و جامعه مورد مطالعه، کتاب تفکر و پژوهش پایه ششم ابتدایی در سال تحصیلی 99-98 بود. لازم به ذکر است بر اساس روش کل شمار، نمونه همان جامعه است. در این پژوهش، محتوای کتاب با استفاده از الگوی ون لیون و اضافه نمودن مولفه های جامعه پذیری شامل ارزش ها، هنجارها، نقش ها و مهارت های زندگی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که نقش های سنتی جنسیتی، نقش های سنی کودک و نوجوان، قانون و مقررات اجتماعی و میثاق اجتماعی، ارزش نظری و مهارت تصمیم گیری دارای بیشترین فراوانی می باشد. ارزش های دینی، سیاسی، ملی و خانوادگی درون گفتمان ها پنهان شده بودند. رسومات، تشریفات، شعایر و سنت های اجتماعی و شیوه های قومی و مهارت های ارتباط موثر و نه گفتن و تحمل برای موفقیت از گفتمان های کتاب حذف شده بودند. فراوانی پنهان سازی کمتر از آشکارسازی، تشخص زدایی کمتر از تشخص بخشی، نامشخص سازی کمتر از مشخص سازی، نام دهی کمتر از طبقه بندی و پیوند زدایی کمتر از پیوند زدن بودند.
کلید واژگان: تحلیل گفتمان انتقادی, جامعه پذیری, جامعه شناختی معنایی, کتاب تفکر و پژوهش, ششم ابتداییThe education system is one of the complex and large social institutions in any society, which is inextricably linked to social, cultural and economic growth and development, and which gradually evolves from a simple elementary state towards a better, more complex one. This system has created healthy, growing, balanced, developed, and talented human beings, on the one hand, and has satisfied human resource needs in different cultural, social and economic sectors, on the other hand. Socialization is one of the major goals of education which takes place at schools where textbooks can play a critical role in socializing learners. Socialization features are characterized by some special mechanisms and can affect learners. Therefore, clarifying the way such mechanisms are influencing can be very illuminating. Critical discourse analysis (CDA) is considered as one way for revealing how mechanisms of socialization features work. CDA can be used to express the relationship between language, power and ideology. This study was an attempt to analyze the Sixth Grade Thought and Research Textbook in the 2019-2020 academic year through benefitting from the integration pattern proposed by Van Leeuwen (1996) and by adding socialization features, including values, norms, roles and life skills, to the discourse-oriented features of Van Leeuwen. This was made possible through the use of CDA. Furthermore, the existing differences between the relevant features were taking into account by calculating frequency, percentage of socialization and discourse-oriented features, and Chi square. Based on the findings, traditional gender roles, traditional roles of kids and teens, social rules and regulations, social ceremonies, theoretical values and decision-making skills had the highest levels of frequency in the textbook. Moreover, religious, political, national and familial values were hidden in the relevant discourses of the textbook. Additionally, traditions, rituals, rites, social traditions, ethnic practices, effective communication skills, the skill of saying no and tolerance for success were not considered in the textbook. Moreover, all values and norms of social pact, social etiquette, social ethics, social law and regulations, gender and age maps, and life skills, including self-awareness, empathy, interpersonal relationships, emotion management, problem solving, decision contemplation, creative thinking, and critical thinking were considered in the discourses of the textbook. Considering gender maps, males were depicted more than females in the book, and both males and females were depicted more in their traditional roles than their new roles. Based on the findings of this study, it can be argued that religious values and traditional gender maps were hidden in the discourses of the textbook. The results further showed that the frequency of concealment was less than frequency of revelation of features. Therefore, it seems that the textbook authors have tried to clearly show their favored line of thought or ideology. The results further revealed that from among the norms, social customs, social rituals, social traditions and ethnic practices, and from among the skills, effective communication, coping with stress, the skill of saying no, and tolerance for success were ignored in the discourses of the textbooks. It should be noted here that national, economic, artistic, globalization and family values were less frequent in the textbook than individual, religious and theoretical values. Moreover, the frequency levels of creative and critical thinking skills was less than those of problem solving and decision making skills. As other findings of this study revealed, depersonalization was less frequent than characterization, uncertainty was less frequent than identification, naming was less frequent than classification and de-linking was less frequent than linking in the relevant textbook. Considering these findings, future researchers are recommended to focus on the authorship and compilation of new textbooks by taking into account the new plan of the primary and secondary education system. Additionally, future researcher are recommended to examine the expertise and the theoretical and ideological orientation of experts involved in compiling the present textbook.
Keywords: critical discourse analysis, socialization features, semantic sociologicalcomponents, discourse-oriented features, Though, Research Textbook -
معلمان فرهیخته و کارآمد از ظرفیت تغییر و نوآوری برخوردارند و کیفیت عملکرد و شایستگی حرفه ای شان، تسهیل کننده و توسعه دهنده نظام آموزشی است. با درک اهمیت نقش معلمان در ایجاد تغییر و تحول در بستر آموزش خصوصا در ابعاد عملی و مهارتی، هدف این پژوهش طراحی چارچوب شایستگی های حرفه ای معلمان کارآفرین بود. رویکرد مورد نظر در این پژوهش کیفی و روش مورد استفاده مطالعه موردی بود. مشارکت کنندگان بالقوه پژوهش شامل کارآفرینان موفق در عرصه آموزش به ویژه معلمانی که در این زمینه تجربه و تخصص لازم را داشتند، متخصصان برنامه درسی که در زمینه موضوع پژوهش تجارب ارزشمندی داشتند، بود. انتخاب مشارکت کنندگان با استفاده از رویکرد هدفمند و با روش نمونه گیری گلوله برفی و با استفاده از معیار اشباع نظری داده ها برای تعیین تعداد مشارکت کنندگان انجام شد. جهت استخراج چارچوب شایستگی های حرفه ای معلمان کارآفرین از مصاحبه نیمه ساختاریافته و بررسی منابع و متون مرتبط استفاده شد. همچنین با استفاده از روش تحلیل مضمون، مضامین پایه، سازمان دهنده و فراگیرحاصل شد. برای اعتباریابی داده ها از روش های قابل قبول و قابل اعتماد بودن استفاده شد. چارچوب اولیه شامل 57 مضمون پایه و چهار مضمون سازمان دهنده (شایستگی های شخصیتی، تدریس، اجتماعی و حرفه ای) حول مضمون فراگیر شایستگی های حرفه ای معلمان کارآفرین سازماندهی شد. به گونه ایی که یک معلم درچارچوب شایستگی های حرفه ای معلمان باید این شایستگی ها را درکنار هم داشته باشد وآنها را با هم رشد وتوسعه دهد. نظام آموزشی باید شرایط و زمینه های مناسب با این چارچوب سازمان دهی شده را فراهم سازد.
کلید واژگان: معلم کارآفرین, شایستگی حرفه ای, کارآفرینی, آموزش وپرورش, کارآمدیEducated and efficient teachers have the capacity for change and innovation, and the quality of their performance and professional competence facilitates and develops the educational system. Understanding the importance of the role of teachers in creating change in the context of education, especially in practical and skill dimensions, the purpose of this study was to design a framework for the professional competencies of entrepreneurial teachers. The approach in this study was qualitative and the method used was a case study. Potential research participants included successful entrepreneurs in the field of education, especially teachers who had the necessary experience and expertise in the field, curriculum specialists who had valuable experiences in the field of research. Participants were selected using a purposeful approach and snowball sampling method and using the theoretical data saturation criterion to determine the number of participants. Semi-structured interviews and review of relevant sources and texts were used to extract the framework of professional competencies of entrepreneurial teachers. Also, using the thematic analysis method, basic, organizing and comprehensive themes were obtained. Acceptable and reliable methods were used to validate the data. The initial framework consisted of 57 basic themes and four organizing themes (personality, teaching, social and professional competencies) around the overarching theme of the professional competencies of entrepreneurial teachers. In such a way that a teacher within the framework of professional competencies of teachers should have these competencies together and develop them together. The educational system must provide appropriate conditions and contexts with this organized framework.
Keywords: Entrepreneurial teacher, Professional competence, Entrepreneurship, Education, Efficiency -
هدف این پژوهش، شناسایی الزامات و شرایط تحقق توسعه توانمندسازی زنان بر اساس شایستگی های زنان جامعه ایرانی می باشد. روش پژوهش حاضر، کیفی از نوع مطالعه موردی می باشد. مشارکت کنندگان بالقوه این پژوهش شامل متخصصان و اعضای هیات علمی در رشته های مختلف تعلیم و تربیت (علوم تربیتی)، جامعه شناسی، حقوق و روانشناسی و همچنین زنان نمونه استان فارس (مدیران زن و مادران نمونه) بودند، که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و معیار اشباع نظری 15 نفر از متخصصان و 10 نفر از مادران نمونه و 5 نفر از زنان نمونه شهر که تصدی مدیریتی داشتند، انتخاب شدند. روش جمع آوری داده ها مصاحبه عمیق و مطالعه اسناد مرتبط با موضوع پژوهش بود. جهت بررسی الزامات و شرایط تحقق توسعه توانمندسازی زنان بر اساس شایستگی های زنان جامعه ایرانی از روش تحلیل شبکه مضامین استفاده شد. در نتیجه الزامات و شرایط تحقق توسعه توانمندسازی زنان در قالب 5 مولفه سازمان دهنده آموزشی- پرورشی، سیاسی- اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و فضای خانوادگی تدوین گردید. به منظور اعتباریابی نتایج کیفی از تکنیک های قابل قبول بودن و قابل اعتماد بودن استفاده شد.
کلید واژگان: توانمندسازی, توسعه, زنان, الزامات و شرایط, جامعه ایرانThe purpose of this study is to identify the requirements and conditions for realizing the development of women's empowerment based on Iranian women's competencies. The method of the present study is a qualitative case study. Potential participants in this study included experts and faculty in various fields of education (sociology), sociology, law and psychology as well as sample women in Fars province (sample managers and mothers), using purposive sampling and The theoretical saturation criterion was selected from 15 experts and 10 sample mothers and 5 sample women with managerial tenure. The method of data collection was in-depth interview and study of documents related to the research subject. The content analysis method was used to study the requirements and conditions for the realization of women's empowerment development based on Iranian women's merit. As a result, the requirements and conditions for the realization of women's empowerment development were formulated into five components of organizing educational-political, socio-economic, cultural, and family environment. Accreditation and reliability techniques were used to validate the qualitative results.
Keywords: Empowerment, development, Women, Requirements, Conditions, Iranian Society -
زمینه و هدف
اثربخشی نظام آموزش عالی زمانی محقق می شود که اهداف و رسالت های آموزش عالی و زیرسیستم های آن در سطح مورد انتظار تحقق یابد. در واقع اثربخشی، بررسی میزان موثر بودن اقدامات انجام شده برای دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده است. هدف پژوهش حاضر تدوین چارچوب تحلیلی، تبیینی ارزشیابی اثربخشی برنامه های درسی آموزش عالی بر اساس رویکرد راهبردی بود.
روشروش مورد استفاده مطالعه موردی کیفی و مشارکت کنندگان بالقوه، اعضای هیات علمی در رشته برنامه ریزی درسی در دانشگاه های دولتی ایران بودند که با استفاده از رویکرد هدف مند و با روش انتخاب صاحب نظران کلیدی با 17 نفر به عنوان نمونه مصاحبه و تحلیل داده ها با استفاد از فن تحلیل مضمون و تشکیل شبکه مضامین صورت گرفت. همچنین با استفاده از معیارهای اعتبارسنجی قابل قبول بودن و قابل اعتماد بودن اعتبار شبکه مضامین مورد تایید قرار گرفت.
یافته ها:
بر اساس تجارب و بینش حاصل از اجرای این پژوهش، در جهت تبیین هر چه بیشتر سه نوع اثربخشی بر اساس رویکرد راهبردی با چهار مولفه کلیدی محیط گرایی، آینده محوری، کل نگری و پویایی چارچوب تبیینی مشتمل بر برخی وجوه تحلیلی تفکیکی در عین حال مکمل شامل ابعاد قابلیت، فعلیت و عاملیت، ضرورت شمولیت و تعامل توام انواع اثربخشی در برنامه های درسی آموزش عالی مشخص گردید.
نتیجه گیریهر یک از انوع اثربخشی شرایط، ویژگی و مختصات خاص خود را دارند، و هر یک به تناسب ویژگی هایی که دارد، منجر به تحقق خروجی و نتایج نهایی متفاوتی می شود. بنابراین دوراندیش به همراه اقدام موثر بر اساس بازخوردهای دریافت شده از کلیه متخصصان و صاحبان تعلیم و تربیت تحقق مطلوبیت های ذکر شده را محقق می سازد.
کلید واژگان: برنامه درسی آموزش عالی, رویکرد راهبردی, ارزشیابی اثربخشیPurposeThe effectiveness of the higher education system is achieved when the goals and missions of higher education and its subsystems are achieved at the expected level. In fact, effectiveness is the study of the effectiveness of activities performed to achieve predetermined goals. The aim of the present study was to develop an analytical framework explaining the effectiveness of higher education curricula based on a strategic approach.
MethodThe method used was qualitative case study and potential participants were faculty members in curriculum planning field at Iranian state universities, using a targeted approach and a methodology to select key experts with 17 individuals, for example, interviews and data analyzes Using the theme analysis engine and forming a network of themes, themes were taken. Also, using validation criteria, the content validity and credibility of the content network were approved.
FindingsBased on the experiences and insights generated by this research, in order to further explain three types of effectiveness based on a strategic approach with four key components of environmentalism, the future orientation, refinement and dynamics of the explanatory framework including some analytical aspects of the division meanwhile, the complement has been identified, including the dimensions of capabilities, actuality and agency, the necessity of inclusion and interaction of various types of effectiveness in higher education curricula.
ConclusionEach type of effectiveness has its own conditions, characteristics, and coordinates, and each, depending on its characteristics, leads to different outputs and different end results. Therefore, far-sightedness, along with effective action based on the feedback received from all experts and educators, achieves the realization of the mentioned benefits.
Keywords: Higher education curricula, Strategic approach, Effectiveness evaluation -
ارزش های مورد انتظار دانشجویان از تحصیل و عشق به یادگیری دانشجویان پزشکی منجر به توانمندسازی دانشی و مهارتی آنان و زمینه ساز نگرشی پویا در بهبود و ارتقای خدمات نظام سلامت خواهد بود که بهره مندی از مهارت های سطوح بالای تفکر در تسهیل و تسریع این مهم اثرگذار است. مطالعه حاضر با هدف بررسی رابطه ارزش های تحصیلی، عشق به یادگیری، مهارت های سطوح بالای تفکر و دستاوردهای تحصیلی دانشجویان علوم پزشکی جهرم انجام گرفت. پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود که به روش توصیفی انجام گردید. جامعه آماری مطالعه را تمامی دانشجویان رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی جهرم در سال 99- 1398 (306 نفر) تشکیل دادند. با استفاده از فرمول کوکران و بر اساس روش نمونه گیری تصادفی، 160 نفر به عنوان نمونه (65 مرد و 95 زن) انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های عشق به یادگیری، ارزش های تحصیلی، تفکر سطح بالا و پرسشنامه دستاوردهای تحصیلی دانشجویان بود. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون ساده تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان دادند که ارزش های تحصیلی و عشق به یادگیری پیش بینی کننده مثبت و معنی دار دستاوردهای تحصیلی و مهارت های سطوح برتر تفکر دانشجویان بود. همچنین، مهارت های سطوح برتر تفکر به طور مستقیم پیش بینی کننده مثبت و معنی دار دستاوردهای تحصیلی دانشجویان بوده و نقش واسطه ای را در رابطه ارزش های تحصیلی و عشق به یادگیری با دستاوردهای تحصیلی دانشجویان ایفا می کنند.
کلید واژگان: مدل معادله ساختاری, ارزش های تحصیلی, عشق به یادگیری, مهارت های سطوح بالای تفکر, دستاوردهای تحصیلیThe values medical students expect from education and their love of learning will lead to the enhancement of their knowledge and skills and assuming a dynamic attitude towards improving and enhancing the services offered in the health system. Utilizing higher order thinking skills contributes to facilitating and accelerating this process. The aim of this study was to investigate the relationship between academic values, love of learning, higher order thinking skills, and academic achievement of medical students of Jahrom University of Medical Sciences. The present study was a descriptive correlational study the statistical population of which consisted of all medical students of Jahrom University of Medical Sciences in the academic year 2019-2020 (n = 306). Using Cochran's formula and random sampling method, 160 students were selected as the participants (65 males and 95 females). Research tools included questionnaires of love for learning, academic values, higher order thinking skills, and students' academic achievement. Data were analyzed using Pearson correlation coefficient and simple regression. The results showed that academic values and love of learning were positive and significant predictors of academic achievement and students' higher order thinking skills. Also, higher order thinking skills were positive and significant predictors of students 'academic achievement and played a mediating role in the relationship of academic values and love of learning with students' academic achievement.
Keywords: Structural Equation Model, Academic values, Love of learning, Higher order thinking skills, Academic Achievements -
به دنبال شیوع ویروس کرونا، تعطیلی دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی، دست اندرکاران آموزش عالی ناگزیر از ارایه آموزش در بستر نظام های اتوماسیون و سامانه های آموزش برخط شدند. هدف اصلی از انجام پژوهش حاضر، فهم تجربه زیسته دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شیراز از ارایه آموزش برخط در بحران کرونا بود که با استفاده از روش پدیدارشناسی اجرا شد. روش گردآوری اطلاعات، استفاده از پرسشنامه مصاحبه نیمه ساختارمند بود. بر این اساس، با رویکرد نمونه گیری هدفمند و روش معیار، دانشجویان تحصیلات تکمیلی که از آموزش های برخط استفاده می نمایند، انتخاب شدند و بر اساس اشباع نظری نهایتا 22 نفر مصاحبه شدند. تحلیل مصاحبه ها، با استفاده از الگوی کلایزی و روش تحلیل مضمون انجام شد. پس از استخراج و دسته بندی موضوعی، در 4 مضمون اصلی و 14 مضمون فرعی شامل آموزشی (مشتمل بر پنج مضمون فرعی؛ ایجاد فرصت و تجربه جدید آموزشی، ارتقای سواد رسانه ای، تغییر مسئولیت یادگیری، تغییر در شیوه تدریس اساتید و کاهش مشارکت در یادگیری)، زیرساخت (مشتمل بر چهار مضمون فرعی؛ قطع و وصل اینترنت، دسترسی همگانی به اینترنت، کیفیت صدا و تصویر و وضعیت پشتیبانی)، انعطاف پذیری (مشتمل بر دو مضمون فرعی آزادی عمل دانشجویان و عدم محدودیت زمانی و مکانی) و اقتصادی (مشتمل بر چهار مضمون فرعی؛ خرید اینترنت، خرید سخت افزار و صرفه جویی در زمان و هزینه ایاب و ذهاب) طبقه بندی شدند. با توجه به مشکلات و معایبی که توسط دانشجویان عنوان گردید، ارتقای زیرساخت های تحت شبکه جهت ارایه آموزش برخط ضرورت می یابد.کلید واژگان: تجارب زیسته, دانشجویان, تحصیلات تکمیلی, آموزش برخط, ویروس کروناWith the outbreak of the coronavirus and the subsequent closure of universities and higher education centers in Iran, higher education officials were forced to offer education through learning management systems and online education systems. The main purpose of the present study was to investigate the lived experience of postgraduate students of Shiraz University regarding online education during the Covid-19 crisis, relying on phenomenological methods. Data collection was done using semi-structured interviews. Accordingly, based on a targeted sampling approach and standardized method, graduate students who used online education were selected, and 22 students were finally interviewed upon reaching data saturation. Interview analysis was performed using a Colaizzi model and thematic analysis method. After extraction and categorization of the themes, 4 main themes including 14 sub-themes were obtained. The main themes included education (including five sub-themes: creating new educational opportunities and experiences, promoting media literacy, changing learning responsibility, changing teaching methods, and reducing participation in learning) , infrastructure (including four sub-themes: Internet connection issues, lack of public access to the Internet, poor quality of audio and video, and poor system support), flexibility (including two sub-topics: student freedom of action and lack of time and space restrictions), and economy (including four sub-themes: Internet connection fees, buying hardware, saving time, and transportation cost). Due to the problems and disadvantages mentioned by the students, it is necessary to upgrade the network infrastructure to provide quality online education.Keywords: Lived experiences, Students, Postgraduate course, online education, Coronavirus
-
واکاوی تجارب والدین دانش آموزان دوره اول ابتدایی از چالش های آموزش مجازی با شبکه های اجتماعی در زمان شیوع ویروس کرونا
به دنبال شیوع ویروس کرونا، تعطیلی مدارس و لزوم تداوم آموزش در سال تحصیلی، معلمان ناگزیر از ارایه آموزش در شبکه های اجتماعی گردیدند. هدف اصلی از انجام پژوهش حاضر، فهم تجربه زیسته والدین دانش آموزان دوره اول ابتدایی از چالش های آموزش مجازی در شبکه های اجتماعی به دلیل شیوع ویروس کرونا بود که با استفاده از روش پدیدارشناسی اجرا شد. روش گردآوری اطلاعات استفاده از پرسشنامه مصاحبه نیمه ساختمند بود. بر این اساس، با رویکرد نمونه گیری هدفمند و روش معیار، والدینی که فرزندان آنان حداقل یک ماه از آموزش مجازی در شبکه های اجتماعی استفاده نمودند، انتخاب شدند و بر اساس اشباع نظری نهایتا 16 نفر مصاحبه شدند. تحلیل مصاحبه ها، با استفاده از الگوی کلایزی و روش تحلیل مضمون انجام شد. پس از استخراج و دسته بندی موضوعی، محاسن و معایب آموزش مجازی در شبکه های اجتماعی در پنج مقوله آموزشی (محاسن: جلوگیری از عقب ماندگی تحصیلی و ایجاد فرصت خلاقیت؛ معایب: عدم تمایل به انجام تکالیف کلاسی و کاهش پایبندی به مقررات نظم و انضباط کلاسی)، اجتماعی (محاسن: آزادی عمل دانش آموزان و نظارت بیشتر والدین؛ معایب: حذف فعالیت گروهی و تنبلی و حواس پرتی دانش آموزان)، فرهنگی (محاسن ورود آموزش مجازی به عرصه نظام تعلیم و تربیت و ایجاد تجربه جدید؛ معایب: حذف کاریزمای حضور معلم و خستگی و بی حوصلگی برخی از والدین)، اقتصادی (محاسن کاهش هزینه ایاب و ذهاب و صرفه جویی در زمان ایاب و ذهاب؛ معایب: وقت گذاری جهت آموزشهای تکمیلی و هزینه تهیه سختافزار لازم) و فنی (ارتقاء سواد رسانه ای والدین به عنوان حسن؛ معایب: عدم جذابیت بصری ویدیوها و عدم تسلط به فن آوری اطلاعات) طبقه بندی شدند با توجه به مشکلات و معایبی که توسط والدین عنوان گردید، طراحی زیرساخت های منسجم و اثربخش جهت ارایه آموزش مجازی ضرورت می یابد.
کلید واژگان: تجارب زیسته, والدین, دوره اول ابتدایی, آموزش مجازی, شبکه های اجتماعی مجازی, ویروس کروناAnalyzing the Parents' Experiences of First course Elementary School Students from the Challenges of Virtual Education with Social Networks in the Time of Coronavirus OutbreakFollowing the outbreak of the coronavirus, the closure of schools and the need to continued education in the school coerces, teachers were forced to provide training on social networks. The main purpose of the present study was to understand the lived experience of parents of first course of elementary school students in the challenges of virtual education in social networks due to the Outbreak of coronavirus, which was implemented using phenomenological methods. The data collection method was to use a semi-structured interview questionnaire. Accordingly, with a targeted sampling approach and standard method, parents whose children have used virtual education on social media for at least a month were selected, and 16 people were finally interviewed based on theoretical saturation.Interview analysis was performed using a cleavage model and thematic analysis method. After extracting and categorizing the topic, the advantages and disadvantages of virtual education in social networks in five educational categories (advantages: preventing academic backwardness and creating opportunities for creativity; Disadvantages: unwillingness to complete class assignments and reduction of adherence to class discipline regulations), Social (advantages: student freedom of action and greater parental supervision; Disadvantages: Elimination of group activity and laziness and distraction of students), cultural (advantages: entering virtual education into the education system and creating new experiences; Disadvantages: eliminating the charisma of teacher presence and fatigue and boredom of some parents), Economic (advantages : reducing travel costs and saving travel time; disadvantages: time for additional training and the cost of providing the necessary hardware) and technical (improving media literacy of parents as good; disadvantages: lack of visual appeal of videos and Lack of mastery of information technology ) were classified. In addition to the disadvantages mentioned by parents, it is necessary to design a coherent and effective infrastructure for providing virtual education
Keywords: Lived Experiences, Parents, First course, Online Education, Virtual Social Networks, Coronavir -
هدف از این پژوهش ترکیبی اکتشافی متوالی از نوع طبقهبندی، تدوین الگویی کاربردی در توسعه توانمندسازی زنان شایسته در جامعه ایران است. در این زمینه، هدف کیفی پژوهش کشف چارچوب مولفههای کاربردی در توسعه توانمندسازی زنان شایسته و هدف کمی پژوهش اعتباریابی چارچوب تدوین شده، سنجش میزان سودمندی و قابلیت تحقق آن است. روش پژوهش در بخش کیفی مطالعه موردی و مشارکتکنندگان بالقوه این پژوهش شامل متخصصان و اعضای هییت علمی و همچنین زنان نمونه استان فارس بودند که با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند و معیار اشباع نظری 15 نفر از متخصصان و 10 نفر از زنان نمونه و 5 نفر از زنان نمونه شهر، که تصدی مدیریتی داشتند، انتخاب شدند. روش جمعآوری دادههای کیفی مصاحبه عمیق و مطالعه اسناد مرتبط با موضوع پژوهش بود. برای تدوین الگویی کاربردی در توسعه توانمندسازی زنان شایسته در جامعه ایران از روش تحلیل شبکه مضامین استفاده شد. بر اساس یافتههای بخش کیفی پژوهش، الگوی توانمندسازی زنان شایسته در جامعه ایران در قالب پنج مضمون سازماندهنده دانش شخصی، دانش محیطی، نگرش شخصی، نگرش محیطی، مهارت شخصی و مهارت محیطی و 57 مضمون پایه کاوش شد. بر اساس یافتههای بخش اول پژوهش، مقیاسی برای استفاده در بخش کمی طراحی شد. در بخش کمی، با استفاده از روش توصیفی پیمایشی اعتبار چارچوب سنجیده شد. جامعه آماری شامل اعضای هییت علمی متخصص در رشتههای روانشناسی، علوم تربیتی، جامعهشناسی و حقوق بودند که با استفاده از رویکرد نمونهگیری هدفمند و روش آگاهیدهندگان کلیدی 20 نفر انتخاب و مقیاس ذکرشده بین آنان توزیع شد. با استفاده از نرم افزارهای لیزرل 8/8 و 21 Spss و روش تحلیل عاملی تاییدی اعتباریابی چارچوب سنجیده شد. نتایج نشان داد که الگوی تدوین شده اعتبار لازم را دارد و سودمند و قابل اجراست.
کلید واژگان: ایران, توانمندسازی, توسعه, جامعه, زنان, شایستگیThe purpose of this sequential exploratory mixed method research of the type of classification is a formulation of a practical model for development of empowering mothers in Iranian society. In this regard, the qualitative purpose of the research is to explore the framework of applied components in the development of empowered mothers and the quantitative purpose of the research is to validate the developed framework, to measure its usefulness and feasibility. Research method in qualitative part, case study and potential research participants included experts and faculty members as well as sample women in Fars province. The sample mothers and 5 women from the sample city with managerial tenure were selected. The method of collecting qualitative data was in-depth interview and study of documents related to the research subject. The content analysis method was used to develop a practical model for developing empowering mothers in Iranian society. Based on the findings of the qualitative part of the research, the model of empowering mothers in Iranian society was explored in 5 themes of organizing personal knowledge, environmental knowledge, personal attitude, environmental attitude, personal skill and environmental skill and 57 basic themes. Based on the findings of the first part of the study, a scale was designed for use in the quantitative section. In the quantitative section, the validity of the framework was measured by the descriptive-survey method. The statistical population consisted of faculty members specializing in psychology, educational sciences, sociology and law, which were selected through purposeful sampling approach and key informants were selected and distributed among them. The framework was validated using Lisrel 8.8 and Spss 21 software and confirmatory factor analysis. The results showed that the model was valid, useful and applicable.
Keywords: Empowerment, Development, Competence, Women, . Society, Iran -
مقدمه
هدف کلی پژوهش، ارایه الگوی علی کیفیت محیط دانشگاه، و بررسی ارزش های دانشجو و آداب علمی آنان در دانشگاه پزشکی شیراز بود.
روش بررسیاین پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد؛ جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان علوم پزشکی دانشگاه شیراز بود که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی، 338 نفر انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل، پرسشنامه ارتباطات دانشگاه و دانشکده (ارنست بویر، 1990)؛ ارزش های دانشجو (دزیوانسکا، 2017) و پرسشنامه آداب تحصیلی دانشجویان (کلارک و اسپرینگر ،2010) بود. داده های حاصل از پرسشنامه ها در دو بخش توصیفی و استنباطی و با استفاده از آزمون های آماری توسط نرم افزارهای SPSS نسخه 21 و Lisrel8.54 بررسی شده اند. با اجرای الگوی معادلات ساختاری مشخص شد که الگوی پیشنهادی از برازش مناسبی برخوردار است و آداب علمی دانشجویان به خوبی از طریق کیفیت محیط دانشگاه پیش بینی و تبیین شده است (0/98 = GFI و 0/054 = REMEA).
نتایجنتایج حاصل از پژوهش نشان داد کیفیت محیط دانشگاه اثر مثبت و معنادار بر آداب علمی دانشجویان (001/0 > P) دارد، همچنین کیفیت محیط دانشگاه دارای اثر مثبت و معنادار بر ارزش های دانشجویان (0/001 > P) بوده، و ارزش های دانشجو با کنترل کیفیت محیط دانشگاه، پیش بینی کننده مثبت و معنادار آداب علمی دانشجویان (0/001 > P) می باشد. همچنین ارزش های دانشجو، نقش واسطه ای در ارتباط بین کیفیت محیط دانشگاه و آداب علمی دانشجویان دارد.
نتیجه گیریبا توجه به نقش کیفیت محیط دانشگاه در ارتباط با ارزش های دانشجو و آداب علمی آنان ،توصیه می شود تدابیر لازم جهت توسعه و تعالی کیفیت محیط دانشگاه اتخاذ گردد و محیط دانشگاه و ملزومات آن زمینه ساز درونی ساختن ارزش ها در دانشجویان با هدف فرهیختگی آنان به سمت کمال مطلوب باشند، زیرا ارزش ها تعیین کننده مسیر مطلوب زندگی دانشجویی به ویژه در سال های آخر تحصیلی می باشند و دانشجو بر اساس مجموعه ارزش های درونی شده در وی، انگیزه لازم را به دست آورده و در جهت اهداف عالی و متعالی آینده خویش، تلاش و کوشش می نماید.
کلید واژگان: کیفیت محیط دانشگاه, ارزش ها, آداب علمی, دانشجو, دانشگاهIntroductionThe purpose of the present study was to investigate the causal model of quality of campus community, Student Value and Academic Civility Students of Shiraz University of Medical Sciences.
MethodsThe research method was descriptive correlational method. The research sample consisted of 338 students of Shiraz University of Medical Sciences who were selected by cluster random sampling method. The Research tools was College and University Community Inventory (Ernest Boyer, 1990), student value (Dziewanowska, 2017) and academic civility (Clark & Springer, 2017). Data obtained from questionnaires were evaluated in both descriptive and inferential sections using statistical tests by spss21 and lisrel8.54 software. By implementing the structural equation model, it was found that the proposed model has a good fit and the students' scientific etiquette is well predicted and explained through the quality of the university environment.
ResultThe findings showed that the quality of campus community has a positive and significant effect on academic civility (P < 0.001). The quality of campus community has a positive and significant effect on student value (P < 0.001). The findings showed that the student value by mediation the quality of campus community could affect the academic civility students (P < 0.001). Students 'values also play a mediating role in the relationship between the quality of the university environment and students' academic civility.
ConclusionValues determine the desirable path of students’ life especially in the final years of their studies, therefore, students obtained necessary motivation based on a set of values which is internalized in them and attempt to achieve their great goals. Hence, it is necessary to provide important measures for the development of higher education environment and also to provide the basis for the internalization of values in students with the aim of their education and literacy toward the desired goal and perfection.
Keywords: quality of campus community, Student Value, Academic Civility, student, Shiraz University -
Background
Numerous factors play a role in the quality of university environment in different educational and research aspects. Researchers have explained these factors from different perspectives. Achieving these factors facilitates improvement of universities in various areas. Universities are then compelled to design and implement effective educational courses for students and reflect their findings about effective curricula.
ObjectivesThe present study aimed to investigate the relationship between educational-research environment of the university and students’ self-esteem considering the mediating role of spiritual health in medical education curricula.
MethodsThe statistical population consists of all the students of Shiraz University of Medical Sciences, of whom 211 students were selected by stratified random sampling. Research tools included educational-research environment of university questionnaire, spiritual health questionnaire and self-esteem questionnaire.
ResultsThe results indicated that components of educational-research environment of the university have a significant effect on students’ self-esteem and students’ spiritual health. The findings also showed that educational-research environment of the university and spiritual health have a significant effect on students’ self-esteem, and predicted 33% of the total variance of students’ spiritual health. Finally, spiritual health plays a major mediating role between students’ self-esteem and variables of infrastructures and facilities.
ConclusionsTherefore, higher education curricula must be designed, developed and most importantly implemented such that learning the content of the curricula in the higher education environment helps students find meaning and purpose in life, gain a deep understanding of life values and strive to attain humanity, nobility and wisdom.
Keywords: Students, Self-Esteem, University Environment, Curricula, Educational-Research -
هدف پژوهش بررسی تاثیر کیفیت تجارب یادگیری بر استرس علمیو احساس خودکارآمدی پژوهش دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شیراز بود. روش پژوهش مطالعه حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. نمونه تحقیق شامل 268 نفر از دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شیراز بود که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی، انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل مقیاس های کیفیت تجارب یادگیری، استرس علمیو احساس خودکارآمدی پژوهش بود که پس از محاسبه روایی و پایایی آن ها، بین نمونه توزیع و داده ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که کیفیت تجارب یادگیری دانشجویان تاثیر مثبت و معناداری بر خودکارآمدی پژوهشی و تاثیر منفی و معناداری بر استرس علمی دارد. همچنین استرس علمی تاثیر منفی و معناداری بر خودکارآمدی پژوهشی دارد. که این نتایج حاکی از روابط معنادار بین کیفیت تجارب یادگیری، استرس علمی و خودکارآمدی پژوهشی می باشد و این بیانگر آن است که رابطه بین کیفیت تجارب یادگیری با خودکارآمدی پژوهشی آنان به دو صورت مستقیم و غیرمستقیم با واسطه استرس علمی می باشد.
کلید واژگان: کیفیت تجارب یادگیری, استرس علمی, احساس خودکارآمدی پژوهشی, دانشجویانThe purpose of this study was to investigate the effectiveness ofquality of learning experience on academic stressand research self-efficacy of medical students. Hence, the research method was a descriptive correlational study. The research sample also consisted of 268 medical students at Shiraz University of Medical Sciences those were selected by cluster random sampling method. In addiotion, the research tools included quality of learning experience scale, academic stressscale and Research self-efficacy scale. After confirming their validity and reliability, the scales were distributed among the samples, and then the data were analyzed using structural equation model. Findings consequently showed that the quality of learning experience had a positive and significant effect on Research self-efficacy, although it had a negative and significant effect on academic stress. Correspondingly, academic stress caused a negative and significant effect on Research self-efficacy. These results indicated the existence of a significant relationship between the quality of learning experiences, academic stressand self-efficacy of research, therefore, this suggests that the relationship between the quality of learning experiences and their research effectiveness is directly and indirectly impacted by academic stress.
Keywords: quality of learning experience, academic stress, Research Self-Efficacy, University Students -
هدف کلی پژوهش بررسی نقش واسطه گری توانمندی نگارش علمی در روابط بین فرهنگ تحقیقاتی دانشگاه و خودکارآمدی پژوهشی دانشجویان تحصیلات تکمیلی بود. روش پژوهش مطالعه حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. نمونه تحقیق شامل 297 نفر از تحصیلات تکمیلی دانشگاه شیراز بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل مقیاس های سنجش فرهنگ تحقیقاتی دانشگاهی (کوکسال و رازی، 2011)، توانمندی نگارش علمی دانشجویان (پاینی، 2012) و احساس خودکارآمدی پژوهشی (صالحی و همکاران، 1391) بود که پس از محاسبه روایی و پایایی آن ها، بین نمونه توزیع و داده ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که فرهنگ تحقیقاتی دانشگاه تاثیر مثبت و معناداری بر توانمندی نگارش علمی (001/0›p، 68/0=β) و خودکارامدی پژوهشی (001/0›p، 22/0=β) دارد. همچنین توانمندی نگارش علمی نیز تاثیر مثبت و معناداری بر خودکارامدی پژوهشی (001/0›p، 52/0=β) دارد. به علاوه، فرهنگ تحقیقاتی دانشگاه تاثیر غیرمستقیم مثبت و معناداری بر خودکارآمدی پژوهشی دانشجویان (001/0›p، 35/0=β) دارد. بنابراین، تاثیر غیرمستقیم فرهنگ تحقیقاتی دانشگاه ها بر ایجاد احساس خودکارآمدی پژوهشی بیش از تاثیر مستقیم آنان است. چراکه، وجود فرهنگ تحقیقاتی می تواند بسترساز رشد مهارت ها و توانمندی های افراد در پژوهش و نگارش متون علمی باشد و این عامل با تاثیری که بر نگرش افراد در زمینه قابلیت های خود می گذارد، احساس خودکارآمدی آنان را افزایش می دهد.
کلید واژگان: فرهنگ پژوهش, توانمندی نگارش علمی, احساس خودکارآمدی پژوهشیThe purpose of this study was to investigate the relationship between university research culture and research self-efficacy of graduate students of shiraz university and intermediation of ability to academic writing. the research method was a descriptive correlational study. The research sample consisted of 297 graduate students of Shiraz University who were selected by Stratified random sampling method. The research tools included university research culture (Köksal & Razı, 2011), the ability to academic writing (Payne, 2012) and Research self-efficacy (Salehi et al, 2010). After calculating their validity and reliability, they were distributed among the samples and the data were analyzed using descriptive and inferential statistics. Findings showed that the university research culture has a positive and significant effect on the ability to academic writing (β= 0/68, p› 0/001) and research self-efficacy (β= 0/22, p› 0/001). Also, the ability to academic writing has a positive and significant effect on Research self-efficacy (β= 0/52, p› 0/001). Also, the university research culture has an indirect and positive and significant effect on the research self-efficacy (β= 0/35, p› 0/001). Therefore, the indirect impact of the research culture of universities on creating a sense of research self-efficacy is more than their direct impact. Because the existence of research culture can be a factor in the development of the skills and abilities of individuals in the research and writing of scientific texts, this factor increases the feeling of self-efficacy by influencing the attitude of individuals in their capabilities.
Keywords: University Research Culture, Ability to Academic Writing, Research Self-Efficacy -
IntroductionThe aim of study was to explain the mediating role of organizational citizenship behavior variable in the relationship between abusive supervision and innovative self-efficacy.MethodsThe research method is a correlational descriptive research using structural equations modelling. The research sample consisted of 200 staff employees of Shiraz University of Medical Sciences who were selected by stratified random sampling method. The basic tools of this research included 3 scale that include Tepper’s abusive supervision, organizational citizenship behavior Lin et al and employees’ innovative self-efficacy scale Tierney & Farmer and Dörner. To examine the validity and correlational analysis, the SPSS software (version 22) was used. For structural equation modeling (SEM) and also for the model fitness, the Lisrel (version 8.1) was used.ResultFindings indicated that there is a significant relationship between all variables. Also, there has a negative and significant effect on employees’ organizational citizenship behavior (t-value= -3.96. sig= 0.0001). In addition, organizational citizenship behavior has a positive and significant effect on employees’ innovative self-efficacy (t-value= 5.10. sig= 0.0001). Therefore, organizational citizenship behavior has a mediating role in the relationship between abusive supervision and employees’ innovative self-efficacy.Keywords: Abusive Supervision, Innovative Self-efficacy, Organizational Citizenship Behavior, health management Behavior
-
Context: The present study used a strategic approach to develop a conceptual framework for evaluating the curriculum effectiveness, which appears not to be limited to the internal dimension as far as the strategic approach is concerned as a comprehensive, environment-based and future-oriented method including both external and institutional dimensions. Evidence Acquisition: Given that the available information about the effectiveness of medical education curriculum based on a strategic approach is institutionally qualitative, multidimensional and consequential, exploring, extracting and analyzing the related data requires using a qualitative model for dealing with the diversity of resources and information. A review of literature suggested that the cyclical process of analysis is a qualitative research method with the required characteristics consisting of the following phases: (1) Data collection process, (2) data reduction, (3) data organization and analysis, and (4) conclusion (interpretation and conclusion). Triangulation was used to validate the findings of the research method.ResultsCertain components of the effectiveness evaluation of medical education curriculum based on a strategic approach include achieving the internal goals of curriculum, satisfying the requirements of the internal environment through curriculum implementation, developing students’ knowledge, attitude and skills, the internal coherence and consistency of the curriculum and the internal quality of the curriculum. These components also include fulfilling the goals, social acceptance of the curriculum, significant roles in social development, national self-sufficiency, proper performance and the education system reforms, improving the external image, and the strategic success of medical education curriculum.ConclusionsThe results of these comprehensive strategies include knowledge and skill adjustment, professional responsibility, spirit of accepting the change, flexibility, adaptability to the varying environment, optimal use of resources, and receiving feedbacks on the effectiveness of the implemented programs to modify or clarify the goals or strategic selections and decisions.Keywords: Curriculum, Curriculum Evaluation, Curriculum Effectiveness, Strategic Approach, Medical Education
-
این پژوهش با هدف بررسی برنامه ریزی استراتژیک و فرایندهای آن در آموزش عالی با تمرکز بر برنامه های درسی آموزش عالی به صورت میان رشته ای اجرا شد. در این رابطه با رویکرد توصیفی – تحلیلی و بر اساس پژوهش های انجام گرفته در این زمینه و تعمق بر مفاهیم و متون علمی، با هدف جهت دهی به پژوهش های آینده، چهارچوب مفهومی ارائه شد. با توجه به ماهیت کیفی پژوهش، داده ها در این روش به صورت باز و با استفاده از روش فرایند چرخه ای تحلیل گردآوری شد. نتایج به دست آمده نشان داد چرخه ترسیمی برنامه ریزی استراتژیک برنامه درسی محور به طور مستمر به گونه ای متعامل از مطلوبیت راهبردی، تحلیل راهبردی و راه یابی راهبردی در عرصه محیط آموزش عالی و در سطحی گسترده تر، محیط کلان در ابعاد و عناصر مختلف مورد توجه است. به عبارتی، توجه به برنامه های درسی آموزش عالی بر اساس پویایی های محیطی و با ترسیم ماموریت و چشم انداز مناسب، ضمن توجه به تهدیدها و فرصت های پیش رو ضرورت برنامه ریزی مناسب برای اجرای استراتژی مورد نظر را محقق می کند. تحقق چنین مهمی، پاسخگویی متناسب با مقتضیات محیطی، خلق و توسعه دانش، انسجام و رشد مناسب در جهت اثربخشی برنامه های درسی متناسب با پویایی ها و قابلیت های محیطی را فراهم می سازدکلید واژگان: برنامه ریزی استراتژیک, آموزش عالی, برنامه درسی, مطالعه میان رشته ایThis research attempted to investigate the strategic planning and its processes in higher education, focusing on higher education curricula in the format of interdisciplinary fields. In this regard, a descriptive-analytical approach was adopted in order to examine the researches carried out in this field, consider scientific concepts and texts, orient future researches and provide a conceptual framework therein. Given the qualitative nature of the research, it was tried to collect data openly through Analytic Network Process. The results showed that the curriculum-based strategic planning cycle was continually and interactively intermingled with the strategic desirability, strategic analysis and strategic orientation in higher education and in macro environment in different dimensions and elements at a wider level. In other words, paying due attention to curricula in higher education in terms of environmental dynamics through mapping appropriate mission and prospect paves the way for addressing the threats and opportunities ahead and provides the necessary planning requirements for the implementation of the desired strategy. The realization of such an important issue leads to accountability tailored to the environmental requirements, creation and development of knowledge, coherence and proper development of the effectiveness of curricula appropriate to the environmental dynamics and capabilitiesKeywords: Strategic planning, Higher education, curriculum, interdisciplinary studies
-
هدف از این پژوهش ارائه ی مدل علی ساختار کلاس سازنده گرا (شامل زمینه گرایی، نسبیت گرایی، مشارکت و ارزشیابی کیفی)، جهت گیری هدف و عملکرد تحصیلی دانشجویان بود.آزمودنی های این تحقیق شامل 218 نفر از دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه شیراز از کلیه ی گروه های تحصیلی علوم انسانی، علوم پایه و مهندسی بود. آزمودنی ها با روش نمونه گیری خوشه ایمرحله ای، انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل، پرسش نامه ی سازنده گرایی (منصوری، 1389) و پرسش نامه ی جهت گیری هدف (الیوت و مک گریور، 2001) بود. هم چنین نمره ی استاندارد معدل تحصیلی به عنوان شاخص عملکرد تحصیلی در نظر گرفته شد. نتایج تحلیل مسیر بر اساس مراحل بارون و کنی (1986) نشان داد که مولفه های زمینه گرایی، مشارکت و نسبیت گرایی به نحو مثبت عملکرد تحصیلی دانشجویان را پیش بینی می کنند. هم چنین مولفه های زمینه گرایی و نسبیت گرایی ، پیش بینی کننده ی مثبت جهت گیری های هدف گرایشی و پیش بینی کننده ی منفی جهت گیری های هدف اجتنابی بودند. ارزشیابی کیفی نیز پیش بینی کننده ی مثبت جهت گیری های هدف اجتنابی بود.
علاوه بر این، جهت گیری های هدف گرایشی به نحو مثبت عملکرد تحصیلی را پیش بینی و در ارتباط بین مولفه های زمینه گرایی و نسبیت گرایی با عملکرد تحصیلی دانشجویان نقش واسطه ای ایفا نمودند.کلید واژگان: سازنده گرایی, جهت گیری هدف, عملکرد تحصیلی, ساختار کلاسThe aim of this study was to present a causal model of constructivist class structure (consisting field-orientation,relativism, participation and qualitative evaluation), goal orientation and academic performance. Subjects of this study were 218 BA and MA students from the faculties of humanities, basic sciences and engineering at Shiraz University. Subjects were selected by multi-stage cluster sampling method. Research instruments were constructivism Inventory (Mansuri, 1389) and Goal-orientation Questionnaire (Elliot and McGregor, 2001). Also, the standard score of academic achievement mean was the index of the academic performance. Results of Path analysis based on Baron and Keni (1986) stages showed that: The components of field-orientation,participation and relativism predict students academic performance, positively. Field-orientation and relativism were found to be positive predictors of the approach goal orientations and the negative predictors of the avoidance goal orientations. Qualitative evaluation was also a positive predictor of the avoidance goal orientations. Moreover, approach goal orientations predicted academic performance positively and had the mediating role in the relationships among the components of field-orientation andrelativism and the academic performance of university students.Keywords: constructivism, Goal orientation, Academic performance, Class structure -
برنامه ی درسی آموزش پزشکی، به عنوان نقشه ی یادگیری، قاعدتا بایستی به تغییر رفتار و ایجاد مجموعه ای از دانش، تفکر، نگرش، ارزش و مهارت ها در فراگیران منجر گردد. توانمندسازی دانشگاه برای پویش معنادار و سازنده در آینده ای متحول و متغیر، مستلزم طراحی و اجرای برنامه های درسی اثربخش می باشد تا از این طریق، تحولی اساسی در نظام آموزشی به طور خاص و نظام اجتماعی به طور عام ایجاد گردد. با درک اهمیت اثربخشی برنامه ی درسی آموزش پزشکی جهت تحقق اهداف غایی، رسالت و چشم انداز دانشگاه های علوم پزشکی و نظر به جامعیت رویکرد سه بعدی درونی، بیرونی و نهادی اثربخشی و قابلیت کاربردی آن جهت سنجش اثربخشی برنامه ی درسی آموزش پزشکی، مطالعه-ی حاضر به بررسی ابعاد سه گانه ی اثربخشی در برنامه ی درسی آموزش پزشکی با نگاهی بین رشته ای پرداخته است. توجه به اثربخشی برنامه ی درسی از سه بعد درونی، بیرونی و نهادی می تواند چارچوب منسجمی در جهت تحقق اهداف اساسی برنامه های درسی در دانشگاه های علوم پزشکی فراهم سازد. این مطالعه نشان می دهد که ایجاد تعادل و انسجام بین عوامل درونی (اثربخشی درونی) و هماهنگی و تعادل بین برنامه ی درسی قصد شده، اجرا شده و کسب شده در ارتباط با محیط پیرامون و همچنین برقراری ارتباط مناسب با محیط پویا و متغیر (اثربخشی بیرونی) و در پی آن تحقق رسالت ها و مطلوبیت های اساسی برنامه ی درسی آموزش پزشکی (اثربخشی نهادی) در تعامل با همدیگر، ضرورتی تام دارد.کلید واژگان: برنامه ی درسی, آموزش پزشکی, اثربخشی, اثربخشی درونی, اثربخشی بیرونی, اثربخشی نهادیCurriculum as a learning map should have led to a change in behavior, and creates a set of knowledge, thinking, attitudes, values and skills in the person. Empowering university for scanning a meaningful and constructive campaign in various evolved future requires the design and implementation of effective programs, hence a major fundamental change in the education system in particular as well as society in general should be created. Recognizing the importance of curriculum effectiveness in higher education to achieve the ultimate goals, missions and visions of university; and regarding to the integrity of three-dimensional perspective of internal, external and institutional of effectiveness; and due to its applicability to measuring the effectiveness of the curriculum in higher education for better and more comprehensive understanding of curriculum; the present study examined three aspects of the effectiveness of the curriculum in interdisciplinary higher education. Regarding the effectiveness of the curriculum from the three dimensions of internal, external and institutional, it can provide coherent framework for achieving the essential goals of educational program. The result of study showed that creating a balance and coherence between the internal factors as well as creating harmony and balance between the intended, implemented and achieved curriculum in relation to the environment, in addition to communicate effectively with dynamic and evolved environment (External effectiveness), consequently, the achievement of missions and fundamental desirability in medical education curriculum (institutional effectiveness) interacting with each other have been observed an absolute necessity.Keywords: Curriculum, Higher Education, Effectiveness, Internal Effectiveness, External Effectiveness, Institutional Effectiveness
-
زمینه و هدفوجود عشق به یادگیری و نیاز به یادگیری در دانشجویان، منجر به اتخاذ راهبردهای زمینه ساز بروز نوآوری به خصوص در سطح جهانی خواهد شد. بنابراین، به کارگیری روش ها و راهبردهای کارامدتر جهت ایجاد انگیزش و علاقه به یادگیری در دانشجویان ضروری به نظر می رسد. این مطالعه با هدف بررسی رابطه بین عشق به یادگیری، نیاز به یادگیری، شوق به جستجو و نوآوری جهانی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی جهرم انجام گرفت.روش کارپژوهش حاضر از نوع همبستگی بود که به روش توصیفی انجام گردید. جامعه آماری مطالعه را تمامی دانشجویان رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی جهرم در سال تحصیلی 94-1393 (338 نفر) تشکیل دادند. با استفاده از فرمول Cochran و بر اساس روش نمونه گیری تصادفی، 200 نفر به عنوان نمونه (86 مرد و 114 زن) انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه عشق به یادگیری McFarlane، پرسش نامه نیاز به یادگیری Mowen ، پرسش نامه شوق به جستجو و پرسش نامه نوآوری جهانی Hurt و همکاران بود. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی Pearson و رگرسیون ساده در نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته هاعشق به یادگیری و نیاز به یادگیری پیش بینی کننده مثبت و معنی دار نوآوری جهانی دانشجویان (001/0 > P، 44/0 = 2R) و عشق به یادگیری و نیاز به یادگیری نیز هر دو پیش بینی کننده مثبت و معنی دار شوق به جستجو در دانشجویان (001/0 > P، 27/0 = 2R) بود. شوق به جستجو به طور مستقیم پیش بینی کننده مثبت و معنی دار نوآوری جهانی دانشجویان (001/0 > P، 37/0 = 2R) محسوب می شود. متغیر واسطه شوق به جستجو دارای جایگاه مهم و کلیدی در رابطه بین عشق به یادگیری و نیاز به یادگیری با نوآوری جهانی دانشجویان بود.نتیجه گیریبا توجه به نتایج حاصل از بررسی رابطه بین متغیرهای برون زاد، واسطه ای و درون زاد، به نظر می رسد که عشق به یادگیری در صورت شکوفا شدن در افراد، نوعی توانمندی محسوب می شود و افراد با پشتکار و استقامت بسیار، موفق به کسب شایستگی های مختلف می گردند. بنابراین، دانشگاه ها باید با فراهم نمودن شرایط لازم جهت شکوفایی استعدادهای دانشجویان و ایجاد علاقه و عشق به یادگیری به واسطه شوق به جستجوگری، زمینه نوآوری را در وجود آنان فراهم سازند.کلید واژگان: الگوی علی, عشق به یادگیری, نیاز به یادگیری, شوق به جستجو, نوآوری جهانی, دانشجویان پزشکیBackground and ObjectiveStudent's love of learning and need for learning lead to adopting of strategies which are the grounds for innovation, especially at a global level. Therefore, the implementation of effective methods and strategies to create motivation and interest in learning in students seems essential. The main purpose of this study was to study the relationship between medical student's love of learning, need for learning, and passion for searching and global innovation.MethodsThis correlational descriptive study was carried out on students of Jahrom University of Medical Sciences, Iran, during the 2014-2015 academic years. From among 338 students, 200 students (86 men and 114 women) were selected through random sampling method and using the Cochran formula. The data collection tools consisted of McFarlanes Love of Learning Questionnaire, Mowen Lifelong Learning Questionnaire, the Sensation Seeking Scale, and Hurts Global Innovation Questionnaire. Data were analyzed using the Pearson correlation coefficient and linear regression in SPSS software.ResultsThe findings indicated that love of learning and need for learning were significant positive predictors of student's global innovation (R2 = 0.44, PConclusionBased on the relationship between exogenous, mediator, and endogenous variables, it seems that the love for learning is considered to be strength. In addition, through perseverance, individuals will win various merits. Thus, universities should create the grounds for student's innovation by providing the necessary conditions for the flourishing of talent, and creating of interest and love of learning through the passion for searching.Keywords: Causal model, Love of learning, Need for learning, passion for Searching, Global Innovation, Medical students
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.