gholam reza mohammadi
-
در کشاورزی پایدار، یکی از راهکارهای موثر جهت بهبود عملکرد سیبزمینی به عنوان چهارمین گیاه ارزشمند در تغذیه بشر، استفاده از گیاهان پوششی در تناوب زراعی است. پژوهش حاضر به منظور بررسی تاثیر کشت سه گونه گیاهان پوششی (شبدر، ماشک و جو) به عنوان کود سبز به صورت خالص و مخلوط بر رشد و عملکرد سیبزمینی در مزرعه پژوهشی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه رازی کرمانشاه و در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار انجام شد. نتایج نشان داد که سیب زمینی در کلیه مراحل اندازه گیری شامل رشد رویشی (قبل از گل دهی)، تشکیل غده، پرشدن و بلوغ غده از ارتفاع بوته، سطح برگ، وزن خشک برگ، وزن خشک ساقه، تعداد ساقه اصلی و محتوای آب نسبی برگ بیشتری در تیمارهای کود سبز در مقایسه با شاهد (بدون گیاه پوششی) برخوردار بود. همچنین با کاربرد گیاهان پوششی بیشترین تعداد غده سیبزمینی حاصل شد. گیاهان پوششی تاثیر مثبتی بر درجهبندی قطری غدهها در مرحله بلوغ نیز داشتند، به طوری که در تیمار 40 درصد شبدر +40 درصد ماشک +20 درصد جو بیشترین غدههای درشت (211 عدد در متر مربع) مشاهده شد. همچنین، در این تیمار عملکرد غده حدود 8 تن در هکتار نسبت به تیمار شاهد افزایش داشت. به طور کلی نتایج این پژوهش نشان داد که کشت گیاهان پوششی به عنوان کود سبز میتواند راهکاری مناسب برای بهبود صفات رشدی و عملکرد سیبزمینی باشد، به ویژه زمانی که ترکیبی از گونه های لگوم و غیر لگوم مورد استفاده قرار گیرد.کلید واژگان: اندازه غده, سیب زمینی, گیاهان پوششی, محتوای آب نسبی برگ, مساحت سطح برگIn sustainable agriculture, one of the effective strategies to improve potato yield as the fourth most valuable plant in human nutrition is the use of cover crops in crop rotation. This research was conducted to investigate the effect of three cover crop species (clover, vetch and barley) planted as pure and mixed as green manure on growth and yield of potato in the Agricultural Research Farm of Razi University, Kermanshah in the form of a randomized complete block design with three replications. The results showed that in all stages of measurement including vegetative growth (before flowering), tuber formation, tuber filling and maturity potato showed higher plant height, leaf area, leaf dry weight, stem dry weight, the number of main stems and leaf relative water content under green manure treatments compared to control (without cover crops). Moreover, the use of cover crops led to the highest number of potato tubers produced. Cover crops had also a positive effect on the diameter grading of the tubers at the maturity stage, as the highest large tubers (211 per m-2) were observed in the treatment of 40% clover + 40% vetch + 20% barley. Also, under this treatment, potato tuber yield increased by 8 ton ha-1 compared to the control treatment. In general, the results revealed that the use of cover crops as green manures can be a suitable method to improve growth characteristics and yield of potato especially when a mixture of legume and non-legume species are used.Keywords: Green Manure, Leaf Surface Area, Potato, Relative Water Content, Tuber Size
-
زمینه و نوع مطالعه:
بیماری تنفسی گاو (BRD (Bovine Respiratory Disease)) یک مسئله بهداشتی پیشرو در گوساله های شیری است که به طور قابل توجهی بر رفاه حیوانات و اقتصاد مزرعه تاثیر می گذارد. با توجه به اهمیت تشخیص زودهنگام BRD در یک مطالعه ی مقطعی استفاده از روش سونوگرافی قفسه سینه برای بررسی شیوع این بیماری مورد ارزیابی قرار گرفت.
هدفارزیابی شیوع بیماری تنفسی گاو (BRD) در گله گوساله های شیری و مقایسه اثربخشی تشخیصی علائم بالینی و غربالگری سونوگرافی قفسه سینه (TUS(Thoracic Ultrasonography)).
روش کار. گروهی از گوساله های گله شیری با استفاده از هر دو روش تشخیصی مورد ارزیابی قرار گرفتند (علائم بالینی و TUS). علائم بالینی بر اساس شاخص های قابل مشاهده مانند سرفه، ترشحات بینی و الگوهای تنفس غیر طبیعی ارزیابی شد. به طور همزمان، TUS برای تشخیص ناهنجاری های ریوی نشان دهنده آسیب شناسی تنفسی استفاده شد. میزان شیوع تعیین شده توسط هر روش مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایجیافته های ما نشان می دهد که در حالی که علائم بالینی یک ابزار ارزیابی سریع برای تشخیص در مزرعه فراهم می کند، TUS دقت و کیفیت بالاتری را ارائه می دهد و موارد تحت بالینی را آشکار می کند که به راحتی از طریق مشاهده بالینی آشکار نیستند. ادغام TUS در معاینات معمول دامپزشکی می تواند تشخیص زودهنگام و مدیریت BRD را افزایش دهد و به طور بالقوه بار اقتصادی بیماری را کاهش دهد و وضعیت کلی سلامت گله های شیری را بهبود بخشد. در این مطالعه مقطعی، ما شیوع بیماری تنفسی گاو (BRD) را در گروهی متشکل از 230 گوساله شیری با استفاده از سونوگرافی قفسه سینه (TUS) و علائم بالینی بررسی کردیم. یافته های ما نشان دهنده اختلاف قابل توجهی بین دو روش تشخیصی است، با TUS میزان شیوع 62٪ برآورد شد، در حالی که بر مبنای علائم بالینی، این میزان 21٪ گزارش شد. این نابرابری، پتانسیل عدم تشخیص را زمانی که صرفا بر مشاهدات بالینی تکیه می شود، برجسته می کند.
نتیجه گیری نهایی:
این مطالعه بر اهمیت ابزارهای تشخیصی پیشرفته در شناسایی و کنترل اولیه BRD در گوساله ها تاکید کرده و از رویکردی جامع تر برای مدیریت سلامت گوساله ها حمایت می کند.
کلید واژگان: اولتراسونوگرافی قفسه سینه, گوساله های شیری, تشخیص زودهنگام, بیماری تنفسی گاو (BRD)BackgroundBovine respiratory disease (BRD) is a leading health issue in dairy calves, significantly impacting animal welfare and farm economics.
ObjectivesThis study aims to evaluate the prevalence of BRD in a dairy herd, comparing the diagnostic effectiveness of clinical signs and thoracic ultrasound (TUS) screening.
MethodsA cohort of dairy herd calves was assessed using both diagnostic approaches (clinical signs and TUS). Clinical signs were evaluated based on observable indicators such as coughing, nasal discharge and abnormal breathing patterns. Concurrently, TUS was used to detect pulmonary abnormalities indicative of respiratory pathology. The prevalence rates determined by each method were analyzed.
ResultsThis study underscores the importance of advanced diagnostic tools in the early identification and control of BRD in calves, advocating for a more comprehensive approach to calf health management. In this cross-sectional study, we investigated the prevalence of bovine respiratory disease (BRD) in a cohort of 230 dairy calves using thoracic ultrasound (TUS) and clinical signs. Our findings indicate a significant discrepancy between the two diagnostic methods, with TUS identifying a prevalence rate of 62%, while clinical signs suggested a rate of 21%. This disparity highlights the potential for underdiagnosis when relying solely on clinical observations.
ConclusionsOur findings reveal that while clinical signs provide a rapid assessment tool for on-farm diagnosis, TUS provides higher accuracy and quality and revealing subclinical cases not readily diagnosed through clinical observation alone. The integration of TUS into routine veterinary examinations could enhance the early detection and management of BRD, potentially reducing the economic burden of the disease and improving the overall health status of dairy herds.
Keywords: Thoracic Ultrasonography, Dairy Calves, Early Diagnosis, Bovine Respiratory Disease (BRD) -
از جمله مشکلات اصلی در تولید محصولات کشاورزی تفاوت قابل ملاحظه بین عملکرد واقعی کشاورزان و عملکرد پتانسیل گیاهان زراعی است. از این رو برای برآورد عملکرد پتانسیل، خلاء عملکرد و تحلیل خلاء عملکرد گندم آبی، مدل CERES-Wheat به کارگرفته شد. برای واسنجی و ارزیابی مدل، جهت شبیه سازی اثر نیتروژن بر رشد، مراحل فنولوژیکی و عملکرد از اطلاعات مستخرج از دو آزمایش که در مزرعه تحقیقاتی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه رازی که طی سالهای 1393 تا 1395 اجرا شده بود، استفاده گردید. جهت واسنجی و تعیین اعتبار مدل در تحقیقی دیگر از صفات شاخص سطح برگ، مراحل نمو فنولوژیک، عملکرد وزن خشک کل و عملکرد دانه استفاده شده بود. نتایج پیشبینیها نشان داد که میانگین عملکرد پتانسیل طی دوره مطالعه برای شهرستانهای کرمانشاه، کنگاور و روانسر 8/9 تن در هکتار بود، درحالیکه میانگین عملکرد دانه تحت شرایط محدودیت آب و نیتروژن به ترتیب 8/0 و 7/1 تن در هکتار بود که نشاندهنده به ترتیب 10/3 و 20/2 درصد کاهش در مقایسه با عملکرد پتانسیل است. میانگین عملکرد واقعی 5/5 تن در هکتار بود که به ترتیب حدود 3/4، 2/7 و 1/8 تن در هکتار کمتر از عملکرد پتانسیل، محدودیت آب و محدودیت نیتروژن بود. میانگین خلاء عملکرد کل طی دوره مطالعه برای شهرستانهای کرمانشاه، کنگاور و روانسر به ترتیب 2/7، 3/7 و 3/8 تن در هکتار بود. در مناطق مورد بررسی، سهم خلاء عملکرد ناشی از محدودیت آب 26/0 درصد، محدودیت نیتروژن 51/3 درصد و برای سایر عوامل محدود کننده و کاهنده حدود 22/7 درصد بود.کلید واژگان: عملکرد پتانسیل, محدودیت آب, محدودیت نیتروژن, مدل CSM- CERES-WheatIntroductionCrops yield can be considered in different situations, which is called different production levels. Potential yield level is that determined by radiation, temperature and cultivar traits without limitations of biotic or abiotic factors; while attainable yield level is that limited by water or nutrient supply, and actual yield level is that determined in the present of the limiting (water or nutrient) and reducing factors (such as weed, harmful insects and plant diseases). The yield gap is the difference between the potential yield level and actual yield level. Identifying the yields at different production levels and quantifying the yield gaps through field experiments may involve many years of data collection on which to make meaningful inferences. Crop simulation models are an alternative tool for analyzing interactions between water and nitrogen availabilities on yield generation. The objectives of the present study was to estimate potential yields and yield gaps for irrigated wheat using the CERES-Wheat model, and other limiting and reducing factors in the main wheat growing regions of Kermanshah province.Materials and MethodsThe study was conducted at 3 locations in Kermanshah province, which is located in west of Iran. Historical weather data for 1999 to 2016 were obtained from the Iran Meteorological Organization for the 3 locations. The weather data included daily solar radiation (MJ m-2 d-1), daily maximum and minimum temperatures (°C), and daily rainfall (mm). The CERES-Wheat model was calibrated for Pishgam cultivar of wheat and validated for a main wheat growing regain to estimate yield gaps in some locations of Kermanshah province in west Iran. In order to calibrate and validation of the model, in another study, leaf area index, phenological growth stages, total dry weight yield and grain yield were used. The validated model was used to simulate long-term yield under three management conditions (potential, water-limited, nitrogen-limited). The experiments were conducted in the Campus of Agriculture and Natural Resources Field at Razi University, Kermanshah, Iran (34◦19´N, 47◦50´E, altitude 1320 m) on soil classified as Inceptisol typic during 2014-2015 and 2015-2016. The treatments were included 4 levels of nitrogen fertilizer application (90, 180, 300 and 360 kg ha-1 urea).Results and DiscussionThe simulation results indicated that averaged simulated potential yield was 8.9 t ha-1, while water and nitrogen limitation yields were 8.0 and 7.1 t ha-1, indicating 10.3% and 20.2% reduction in wheat yield, respectively. The potential yields changed spatially due to changes in temperature and solar radiation. The average actual yield was 5.5 t ha-1 which was 3.4, 2.7 and 1.8 t ha-1 less than potential, water limitation and nitrogen limitation yields, respectively. There was fairly large gap between the actual and the potential yields (about 3.4 t ha-1). When averaged over years, total yield gap obtained for Kermanshah was 2.7 t ha-1, for Kangavar was 3.7 t ha-1, and for Ravansar was 3.8 t ha-1. Across locations, contribution of yield gap from water limitation was 26%, for nitrogen limitation was 51.3% and for other limiting and reducing factors was 22.7%.ConclusionIt can be concluded that the management timing of nitrogen application might reduce yield gap across locations. On the other hand, improved irrigation methods might lead to improved actual yield through preventing of the water and nitrogen leaching which it can reduce the total yield gap. In this study, only the role of water and nitrogen limitation was evaluated. The data collected from questionnaires showed that the yield gap of wheat was affected by the unsuitable of crop management practices, including optimum planting date, and pest and weed management that were not studied in the simulations.Keywords: CERES-Wheat Model, Nitrogen Limitation, Potential Yield, Water Limitation
-
Background
Preventing the years of life lost in newborns and children is one of the serious public health problems in underdeveloped countries.
ObjectivesThis review aimed to highlight the significant determinants related to under-five child mortality in Iran (both in-hospital and out-of-hospital) through a systematic review of the literature.
MethodsEMBASE, PubMed, Scopus, Magiran and Web of Science databases, as well as the Google Scholar search engine, were used for the systematic search of the literature for Iranian studies. Special syntax was used to search the relevant studies for the review. Original research articles in English and Persian until December 31, 2023, were included in the analysis and synthesis of the results. A total of 15 studies were incorporated into this review. Eligible articles were thoroughly appraised and pertinent information was extracted and integrated into the systematic review.
ResultsThe highest frequency of mortality occurred in boys. The three most significant causes of death among Iranian children aged 1-59 months, respectively, are congenital disorders (28%), respiratory distress syndrome (18%) and non-traffic and traffic accidents (17%).
ConclusionsThe most common causes of mortality among Iranian children aged 1-59 include congenital abnormalities, unintentional injuries, mortality due to external factors, and respiratory infections. However, without accurate recording of causes of death using international classification of diseases 10th Revision (ICD-10), as well as conducting autopsy or registering precise age periods for children under five years old, it is not possible to adequately analyze extensive patterns of mortality in the country. Consequently, related public health planning is diminished, which negatively impacts efforts to effectively reduce mortality.
Keywords: Children, Mortality, Iran -
مقدمهبا توسعه و بهره برداری از منابع آبی جدید به خصوص در بخش کشاورزی در مناطق خشک و نیمه خشک مانند ایران، استفاده از پساب ها می تواند به عنوان منابع آب مورد توجه قرار گیرد. با استفاده از این منابع نه تنها بخشی از کمبود آب کشاورزی جبران می شود بلکه از اثرات سوء تخلیه بی رویه پساب ها و خسارات وارده آن به منابع کشاورزی و محیط زیست نیز جلوگیری می شود. گندم یکی از محصولات بسیار مهم است که از نظر سطح زیر کشت و ارزش غذایی دارای اهمیت بسیار بالایی است، لذا طی چند دهه گذشته اقدامات زیادی در راستای افزایش عملکرد آن صورت گرفته است. از جمله این اقدامات می توان به کاربرد کودهای آلی نظیر لجن فاضلاب اشاره کرد که علاوه بر افزایش عملکرد، بررسی مسائل زیست محیطی و بهداشتی مرتبط با استفاده از این کودها همانند میزان جذب عناصر سنگین حائز اهمیت می باشد.مواد و روش هابه منظور ارزیابی تاثیر پساب شهرک صنعتی روانسر بر عملکرد و تجمع فلزات سنگین در دانه گندم (رقم پیشگام)، در سال زراعی 96-1395 در مزرعه ای در استان کرمانشاه، شهرستان روانسر، پژوهشی در قالب طرح اسپلیت پلات با سه تکرار انجام شد. عامل های مورد بررسی شامل 1. آب آبیاری به عنوان عامل اصلی (در سه سطح: الف) آبیاری با پساب شهرک صنعتی ب) آبیاری با کانال قره سو در روانسر ج) آبیاری با آب چاه) 2. دفعات آبیاری به عنوان عامل فرعی (شامل 1- یکبار آبیاری 2- دوبار آبیاری 3- سه بار آبیاری) بود.یافته هانتایج تحقیق حاضر نشان داد که کاربرد پساب شهرک صنعتی و آب کانال قره سو در روانسر دارای مقادیر قابل توجهی از ریزمغذی ها برای رشد گندم است. کاربرد پساب مذکور حکایت از افزایش غلظت آهن (43 میلی گرم در کیلوگرم)، روی (77/41 میلی گرم در کیلوگرم) و مس (53/7 میلی گرم در کیلوگرم) در بذر گندم داشت. مقایسه غلظت فلزات سنگین در نمونه های گیاهی نشان داد، غلظت عناصر سنگین سرب (01/1 میلی گرم در کیلوگرم) و کادمیوم (21/1 میلی گرم در کیلوگرم) مورد ارزیابی در بررسی حاضر در نمونه تیمار شده با پساب بالا است. در تیمارهای آب چاه غلظت این عناصر کمتر از حد مجاز بوده ولی در تیمارهای آب کانال و پساب غلظت بسیار بالا و فراتر از حد مجاز این عناصر بود اما در محدوده غلظت سمی این عناصر قرار نگرفتند.نتیجه گیریپساب سبب افزایش غلظت آهن، روی و مس در مقایسه با شاهد در دانه گیاه گردید که کلیه این عناصر، زیرمغذی های مورد نیاز جهت پرشدن دانه غلاتی مانند گندم می باشند. نتایج نشان داد که کاربرد پساب نقش مثبتی در پرشدن دانه های گندم داشته است و با آزادسازی عناصر غذایی در طی دوره رشد گندم رقم پیشگام سبب افزایش عملکرد دانه شد. در مجموع، گرچه غلظت عناصر سنگین مورد ارزیابی در بررسی حاضر در نمونه تیمار شده با پساب بالا است اما با این اوصاف کمتر از میزان سمیت تعریف شده در دانه گندم بود.کلید واژگان: آلاینده, پساب صنعتی, عملکرد, عناصر سنگین, کود آلی, گندمIntroductionWith the development and exploitation of new water resources, especially in the agricultural sector in arid and semi-arid regions such as Iran, the use of wastewater can be considered as water resources. By using these resources, not only part of the agricultural water shortage is compensated, but also the effects of improper discharge of effluents and its damages to agricultural resources and the environment are prevented. Wheat is one of the most important crops that is very important in terms of level and nutritional value, so over the past few decades, many measures have been taken to increase its yield. Among these measures, we can mention the use of organic fertilizers such as sewage sludge, which in addition to increasing yield, it is important to study the environmental and health issues related to the use of these fertilizers, as well as the absorption of heavy elements.Materials and methodsIn order to evaluate the effect of Ravansar industrial town effluent on yield and accumulation of heavy metals in wheat grain (Pishgam cultivar), in the 2016-17 crop year on a farm in Kermanshah province, Ravansar city, a research project as split plot was performed in three replications. Experimental factors included 1. Irrigation water as the main factor (at three levels: a) Irrigation with industrial town effluent b) Irrigation with the channel of Ravansar c) Irrigation with well water) 2. Irrigation times as a secondary factor (including 1- One irrigation time, 2- two irrigation times, and 3- three irrigation times). ResultsThe results of the present study showed that the application of industrial town effluent and water of Qarsoo Ravansar canal had significant values of micronutrients for wheat growth. The application of the mentioned effluent showed that the effluent increased the concentration of iron (43 mg kg-1), zinc (41.77 mg kg-1) and copper (7.53 mg kg-1) in the wheat seed. Comparison of heavy metal concentrations in plant samples showed that the concentrations of lead (1.01 mg kg-1) and cadmium (1.21 mg kg-1) evaluated in the present study are high in effluent-treated samples. In well water treatments, the concentration of heavy metals was less than the allowable limit, but in canal and effluent water treatments, the concentration was very high and beyond the allowable limit of heavy metals. But it is not in the toxic concentration range of these elements. ConclusionEffluent increased the concentration of iron, zinc, and copper in plant seeds compared to control. All of these elements are the nutrients required for the filling of grains such as wheat. The results showed that the application of wastewater had a positive role in the filling of wheat grains, and by releasing nutrients during the growth period of Pishgam variety wheat, it increased grain yield. Overall, although the concentration of heavy elements evaluated in the present study is high in the sample treated with wastewater, it was lower than the toxicity level defined in wheat grain. Keywords: Heavy Elements, Industrial Effluent, Organic Fertilizer, Pollutants, Wheat, Yield
-
Cryptosporidium is one of the major causes of diarrhea in animals and humans worldwide. The purpose of this research was to estimate the prevalence of Cryptosporidium infection and investigate the predisposing factors of infection in lambs in the suburbs of Mashhad, eastern Iran. In this research, a total of 400 fecal specimens of lambs aged 5-90 days were taken by rectal examination and mixed with the same volume of 2.5% potassium dichromate until further examinations. In the lab, thin fecal smears were prepared from the specimens and stained using the modified Ziehl-Neelsen technique. The stained smears were examined under 40X and 100X magnification. In addition, anamnestic, epidemiological, management, and hygiene measures data, including age, sex, breed, rectal temperature, fecal consistency, herd number, keeping with other animals, type of pen, type of bedding, colostrum consumption, source of drinking water were recorded in questionnaires and analyzed. In the current research, the intensity of infection was determined. In microscopy, 11% of the examined smears scored positive. The lowest intensity of infection was recorded in 38.63%, the average intensity of infection was found in 47.7%, and the highest intensity of infection was found in 13.63% of samples. Cryptosporidium infection was significantly influenced by some analyzed factors, including younger age, absence of colostrum intake, mud wall of the pens, and non-tap water consumption. The present study showed that the infection of lambs with Cryptosporidium is significant in the suburbs of Mashhad, although in most cases, the intensity of contamination was moderate.Keywords: Cryptosporidium, lamb, diarrhea, Colostrum intake, Hygiene measures
-
فصلنامه آمایش محیط، پیاپی 62 (پاییز 1402)، صص 125 -140حکمروایی خوب یک الگوی نوین در شیوه اداره کشور است که در آن دولت بخش خصوصی و مردم با همدیگر برای اداره کشور مشارکت می کنند. این شیوه یکی از راهبرد های مناسب در دست یابی به توسعه پایدار است. هدف این نوشتار بررسی وضعیت اقتصادی آسیای جنوب غربی از سال (1401-1385)است. این مقاله با روش توصیفی - تحلیلی با رویکرد ژیوپلیتیک انتقادی به دنبال پاسخ به این سوال است که: کشور های آسیای جنوب غربی در دوره مطالعاتی در شاخص های اقتصادی چه عملکردی داشته اند؟ با فرض بر این که حکمروایی خوب در رشد اقتصادی موثر است.
یافته های تحقیق نشان دادندکشور هایی که الگوی حکمروایی خوب را در مدیریت سیاسی فضا اجرا نمودند، در شاخص های اقتصادی عملکرد مطلوبی داشته اند.کلید واژگان: حکمروایی خوب, عملکرد اقتصادی, آسیای جنوب غربیAmayesh Journal, Volume:16 Issue: 62, 2023, PP 125 -140Good governance represents a novel approach to governing a country, involving the collaborative participation of the government, private sector, and the populace in the administration of the nation. This model is deemed a fitting strategy for achieving sustainable development. The objective of this article is to scrutinize the economic landscape of Southwest Asia from 2006 to 2022. Employing a descriptive-analytical method with a critical geopolitical approach, the research aims to address the question: How have Southwest Asian countries fared in terms of economic indicators during the study period, considering the presumed impact of good governance on economic growth? The research findings indicate that countries embracing the principles of good governance in political management exhibit positive performance in economic indicators.Keywords: Good governance, Economic Performance, Southwest Asia -
اهدافاین مطالعه به منظور بررسی اثر روشهای مختلف خاکورزی شامل حفاظتی و مرسوم بر صفات مرتبط با عملکرد و کیفیت دانه چند رقم نخود پاییزه اجرا گردید.مواد و روش هاآزمایش بصورت اسپلیتپلات بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار در سال زراعی 1400-1399 اجرا شد. روشهای خاکورزی شامل خاک ورزی مرسوم، خاک ورزی کاهشی و بدون خاکورزی به عنوان فاکتور اصلی و ارقام نخود (عادل، آرمان، هاشم، منصور، آزاد، آزکان، آکسو و گوکسو) به عنوان فاکتور فرعی لحاظ شدند.یافته هادر بین صفات مورد بررسی تنها وزن صددانه به طور معنی داری تحت تاثیر سیستم های خاک ورزی و اثر متقابل خاک ورزی و رقم قرار گرفت. بالاترین وزن صددانه (42 گرم) در رقم آکسو تحت سیستم بدون خاک ورزی به دست آمد، در صورتی که کمترین مقدار این صفت در هر سه سیستم خاک ورزی در ارقام آرمان و هاشم ثبت شد. با وجود این، اثر رقم بر صفات وزن صددانه، تعداد غلاف در بوته، شاخص برداشت، شاخص تلاش زادآوری و درصد پروتیین دانه معنی دار بود. بالاترین شاخص برداشت (47 درصد) در رقم عادل و بیشترین میزان پروتیین دانه (19 درصد) در رقم منصور مشاهده شد.نتیجه گیریبه طور کلی، یافته های این پژوهش نشان داد، عملکرد نخود و صفات مرتبط با آن (به استثنای وزن صددانه) و نیز کیفیت دانه به طور معنی داری تحت تاثیر روش های خاک ورزی قرار نگرفتند. بین ارقام مورد بررسی نیز از نظر عملکرد دانه تفاوت معنی داری دیده نشد، اگرچه اختلاف بین آن ها از نظر برخی از صفات مرتبط با عملکرد و نیز درصد پروتیین دانه معنی دار بود.کلید واژگان: بهره وری از بارش, بی خاک ورزی, پروتئین دانه, خاک ورزی رایج, شاخص تلاش زادآوری, کم خاک ورزیBackground and ObjectiveThis study was conducted to evaluate the effect of different tillage systems including conservation and conventional on yield-related traits and seed quality of some autumn-seeded chickpea cultivars.Materials and MethodsThe experiment was carried out as split plot based on a completely randomized block design during the 1399-1400 growing season. Tillage systems including conventional, reduced and no tillage were arranged as main factor and chickpea cultivars (Adel, Arman, Hashem, Mansour, Azad, Azkan, Aksu and Goksu) were arranged as sub factor.ResultsAmong the traits under study only 100-seed weight was significantly affected by tillage systems and the interaction between tillage and cultivar. The highest 100-seed weight (42 g) was obtained for Aksu under no till system whereas, the lowest value was recorded for Arman and Hashem under all three tillage systems. However, the effect of cultivar on 100-seed weight, the number of pods per plant, harvest index, reproductive effort index and seed protein percent was significant. The highest harvest index (47%) and protein percent (19%) were observed in Adel and Mansour, respectively.ConclusionOverall, the findings of this research showed that chickpea yield and related traits (excluding 100-seed weight) as well as grain quality were not significantly affected by tillage systems. There was no significant difference in grain yield between the studied cultivars, although the difference between them was significant in terms of some yield-related traits and grain protein percent.Keywords: Conventional tillage, No Tillage, Rainfall Efficiency, Reduced Tillage, Reproductive Effort Index, Seed Protein
-
Mycobacterium avium subspecies paratuberculosis (MAP) is the causative agent of Johne's disease in wild and domestic ruminants. Clinically, infected cattle show emaciation symptoms, diarrhea, and death. Asymptomatic subclinical cases can intermittently shed MAP through feces and milk and infect other cattle animals, thus increasing the risk of infection. The purpose of the present study was to detect the prevalence of this disease in dairy cattle. For this purpose, 348 samples were randomly collected from 15 cattle farms. All fecal samples were subjected to ZN staining and PCR of nucleotide sequences related to specific MAP gene fragments (IS900, F57) and were cultured in Harold's egg yolk culture medium after being disinfected with solution (0.0% HPC75). PCR testing of 116 fecal samples (33.3%, CI:95% 28.3-38.2), ZN staining of 23 samples (6.6%, CI: 95% 4-9.2), and fecal sample culture of only 15 samples (4.3%, CI:95% 2.3-6.3,) were infected with MAP. Comparison of test results showed poor agreement (kappa statistic: 0.19) between ZN staining and PCR results and poor agreement (kappa statistic: 0.13) between PCR test and fecal culture. This study highlights the advantages of PCR for detecting MAP in subclinically infected cattle compared to ZN staining and fecal culture. Therefore, it can be used for early detection and control of MAP in cattle and at-risk populations.
Keywords: Johne's disease, Mycobacterium avium subsp. Paratuberculosis, Ziehl-Neelsen, PCR, Iran -
هدف
توسعه اقتصادی، مستلزم تحولات بنیادین در ساختارهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی است. هدف این پژوهش، تبیین و تحلیل عملکرد اقتصادی کشورهای آسیای جنوب غربی، دردوره مطالعاتی (1399 - 1385) است.
روشاین مقاله، به روش توصیفی - تحلیلی انجام شده و به دنبال پاسخ گویی به این سوال است که «کشورهای آسیای جنوب غربی، در دوره مطالعاتی از لحاظ اقتصادی چه عملکردی داشته اند؟ با این فرض که حکمروایی خوب، الگوی مناسبی برای بهبود عملکرد اقتصادی است.
یافته هانشان داد که کشورهای آسیای جنوب غربی در دوره مطالعاتی، از لحاظ عملکرد اقتصادی، در چهار طیف خیلی خوب، خوب، متوسط، ضعیف قرار گرفتند. ناتوانی حکمرانان در مدیریت و حل فصل چالش های، ژیوپلیتیکی، ژیواکونومیکی، ژیواستراتژیکی، ژیوکالچری و زیست محیطی، موجب عملکرد ضعیف اقتصادی شده است.
نتیجه گیریکشورهایی که شیوه حکمرانی را مورد بهسازی، نوسازی و اصلاح قرار دادند، از عملکرد بهتر و کشورهایی که از بازنگری و ترمیم شیوه حکمرانی امتناع ورزیدند، از عملکرد اقتصادی ضعیف تری برخودار شده اند.
کلید واژگان: حکمرانی خوب, عملکرد اقتصادی, آسیای جنوب غربیObjectiveEconomic development requires fundamental changes in political, economic, social and cultural structures. The purpose of this research is to explain and analyze the economic performance of South West Asian countries during the study period.
MethodThis article is done in a descriptive-analytical way and seeks to answer the question, "How have the countries of Southwest Asia performed economically during the study period?" With the assumption that good governance is a good model for improving economic performance.
ResultsIt showed that during the study period, the countries of Southwest Asia were divided into four groups of countries with economic performance: a- very good b- good c- average d- poor. Most of the countries in this region are Challenges such as lack of political stability, insecurity, US military invasion, civil wars, emergence of Salafist and Takfiri groups, Jihadi terrorism, oil economy, unemployment, inflation, foreign interventions, migration of human capital could not have a proper economic performance.
ConclusionThe countries that improved, modernized and reformed the governance method achieved good performance in economic indicators, and the countries that stood up to the demands of the nations with monopolization in politics and economy faced many challenges that prevented them from their economic development.
Keywords: Good governance, Economic Performance, Southwest Asia -
هدف پژوهش حاضر، بررسی مقایسه اثربخشی دو برنامه فلسفه برای کودکان و بازی درمانی گروهی به شیوه شناختی رفتاری برانعطاف پذیری روانشناختی درکودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی بود. روش پژوهش؛ نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری، کودکان 6 تا 12 سال مراجعه کننده به مرکز مشاوره شمیم شهر کرمانشاه در سال 1399-1398 بود. گروه نمونه، 30 نفر از کودکان مبتلا به اضطراب جدایی بودند. انتخاب بصورت نمونهگیری هدفمند وجایگزینی بصورت تصادفی بود. ابتدا پرسشنامه اضطراب جدایی و آزمون کارت های ویسکانسین برای هر 3 گروه اجرا شد (پیش آزمون). سپس شرکت کنندگان گروه اول ، برنامه فلسفه برای کودک را دریافت نمودند. و گروه دوم بازی درمانی گروهی را دریافت کردند درحالیکه گروه کنترل مداخله آموزشی دریافت نکردند. سپس هر 3 گروه مجدد با پرسشنامه های مذکور مورد ارزیابی قرارگرفتند (پس آزمون). مرحله پیگیری 2 ماه بعد برگزار گردید. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس چند متغییره انجام شد. که هر دو روش برنامه فلسفه برای کودکان و بازی درمانی شناختی رفتاری به شیوه گروهی بر افزایش انعطاف پذیری روانشناختی تاثیر معناداری داشته اند (031/1 F= ،05/0> p). البته در این پژوهش اثربخشی برنامه فلسفه برای کودک نسبت به بازی درمانی بیشتر بود.
کلید واژگان: اضطراب جدایی, انعطاف پذیری روانشناختی, بازی درمانی شناختی رفتاری, فلسفه برای کودکنشریه تفکر و کودک, Volume:13 Issue: 2, 2023, PP 215 -239The aim of this study was to compare the effectiveness of two philosophy programs for children and group play therapy with cognitive-behavioral method on psychological flexibility in children with separation anxiety disorder. Research method; The quasi-experimental was pretest, posttest and follow-up with the control group..The statistical population was children aged 6 to 12 years referred to Shamim Counseling Center in Kermanshah in 2019-2020. The sample group consisted of 30 children with separation anxiety. The sample was selected by purposive sampling and random sampling First, separation anxiety questionnaire and Wisconsin card test was performed for all 3 groups (pre-test). Then, The participants of the first group received a philosophy program for children. And the second group received group play therapy while the control group did not receive educational intervention. Then, all 3 groups were re-evaluated with the mentioned questionnaires (post-test). The follow-up stage was held 2 months later. Data analysis was performed using multivariate analysis of covariance. Both philosophy program for children and group cognitive-behavioral play therapy have a significant effect on increasing psychological flexibility (p <0.05, F=1/031). Of course, in this study, the effectiveness of philosophy education program for children was more than play therapy.
Keywords: Cognitive-behavioral play therapy, philosophy for the child, psychological flexibility, separation anxiety -
استفاده از گیاهان پوششی در تناوب های زراعی فواید متعددی دارد که یکی از آنها تامین نیتروژن برای گیاه زراعی بعدی است. به منظور بررسی اثر گیاهان پوششی و مقادیر کود نیتروژن در زراعت سیب زمینی، آزمایشی در سال های زراعی 98-1397 و 99-1398 در مزرعه تحقیقاتی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشکده کشاورزی دانشگاه رازی به صورت کرت های خرد شده بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل گیاهان پوششی چاودار، ماشک، مخلوط چاودار+ ماشک و عدم استفاده از گیاه پوششی (شاهد) در کرت های اصلی و مقادیر کود نیتروژن (صفر، 33، 66 و 100 درصد کود نیتروژن توصیه شده) در کرت های فرعی قرار داده شدند. نتایج نشان داد که تیمارهای آزمایشی اثر معنی داری بر عملکرد غده، کارایی مصرف نیتروژن و محتوای نیترات غده داشتند. تیمار گیاه پوششی ماشک و مخلوط چاودار+ ماشک همراه با مصرف 66 درصد کود نیتروژن، نسبت به تیمار 100 درصد، به ترتیب باعث افزایش 13 و 8 درصدی عملکرد غده سیب زمینی شد. بیشترین مقدار عملکرد غده (42/35 تن در هکتار) در تیمار ماشک همراه با مصرف 66 درصد کود نیتروژن و کمترین مقدار محتوای نیترات غده (92/31 میلی گرم بر کیلوگرم) در تیمار شاهد بدون مصرف کود نیتروژن بدست آمدند. نتایج نشان داد که افزایش مصرف کود نیتروژن بر کارایی مصرف نیتروژن اثر منفی و معنی داری داشت. بالاترین کارایی مصرف نیتروژن در تیمار گیاه پوششی ماشک و عدم مصرف کود نیتروژن (7/94 کیلوگرم بر کیلوگرم) حاصل شد. یافته های این تحقیق نشان داد که گیاهان پوششی همراه با مصرف بهینه کود نیتروژن باعث افزایش عملکرد غده و صفات گیاهی سیب زمینی شدند که این موضوع می تواند در کاهش مصرف کودهای شیمیایی و افزایش سود زراعت سیب زمینی مورد توجه قرار داده شود.
کلید واژگان: چاودار, سیب زمینی, کارایی مصرف نیتروژن, ماشک و محتوای نیترات غدهInclusion of cover crops in crop rotations has several benefits such as supplying nitrogen for the next crop. To investigate the effect of cover crops and different levels of nitrogen fertilizer on tuber yield, yield components, and different nitrogen efficiency indices of potato, a filed experiment was conducted as split plots arrangements in randomized complete block design with three replications in 2018-19 and 2019-20 growing seasons at the agricultural research farm of Faculty of Agriculture and Natural Resources, Razi University, Kermanshah, Iran. The main plots was assigned to cover crop at four levels including; rye, vetch, mixed (vetch + rye) and control (no cover crop) and the sub-plots was nitrogen fertilizer application at four levels including; 0 (control), 33, 66, and 100 percent of the recommended fertilizer level based on the soil test. The results showed that treatments had significant effects on tuber yield and yield components, plant height, the number of main stem per plant, nitrogen use indices and tuber nitrate content. Vetch and mixed treatments along with application of 66 percent of nitrogen fertilizer led to the 13 and 8 percent increases in potato yield when compared with application of 100 percent of nitrogen fertilizer without cover crop, respectively. Maximum tuber yield obtained in vetch with application of 66 percent of nitrogen fertilizer (35.42 ton.ha-1) and the least tuber nitrate (31.92 mg.kg-1) wasmeasured in control (without nitrogen fertilizer). Application of nitrogen fertilizer had a significant negative effect on nitrogen use efficiency as the highest nitrogen use efficiency (94.78 kg.kg-1) was obtained by inclusion of vetch as cover crop and without application of nitrogen fertilizer. In conclusion, our findings showed the positive effect of cover crops along with application of optimum level of nitrogen fertilizer on tuber yield potato, plant height and number of main stem per plant. This can be considered as a crop management package that leads to the reduction of application of chemical fertilizers, prevents its adverse effects on environment and more economic benefits for farmers.
Keywords: Nitrogen use efficiency, Potato, Rye, Tuber nitrate content, Vetch -
کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی، مشکلات عدیده ای در سلامت روان و زندگی اجتماعی خویش دارند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر بخشی آموزش مبتنی بر فلسفه برای کودکان برانعطاف پذیری روانشناختی و عملکرد اجتماعی کودکان 6 تا 12 سال مبتلا به اختلال اضطراب جدایی بود. روش پژوهش در این مطالعه؛ نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون - پیگیری، همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری، کلیه کودکان مراجعه کننده به مرکز مشاوره شمیم کرمانشاه در سال 1399-1398 بود. گروه نمونه، 20 نفر از کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی بودند. انتخاب بصورت نمونه گیری هدفمند و جایگزینی بصورت تصادفی بود. ابتدا پرسشنامه های اضطراب جدایی (هان و همکاران ،2003)، مهارت های اجتماعی (ماتسون و همکاران ،1983) و آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین (گرانت و برگ، 1948) برای هر دو گروه اجرا شد (پیش آزمون). سپس شرکت کنندگان گروه مداخله، آموزش فلسفه برای کودک را در 10جلسه 60 دقیقه ای و هفته ای یکبار دریافت کردند؛ درحالیکه گروه کنترل هیچ مداخله آموزشی دریافت نکرد. سپس هر دو گروه مجدد با پرسشنامه های مذکور مورد ارزیابی قرارگرفتند(پس آزمون). مرحله پیگیری نیز 2 ماه بعد از پس آزمون برگزار گردید از تحلیل کوواریانس با رعایت پیش فرض ها برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد که انعطاف پذیری روانشناختی و عملکرد اجتماعی به صورت معناداری (05/0>P) افزایش داشته است و میزان اضطراب در این کودکان نیز کاهش معناداری داشت.
کلید واژگان: اضطراب جدایی, انعطاف پذیری روانشناختی, فلسفه برای کودک, عملکرد اجتماعیChildren with separation anxiety disorder have many problems in their mental health and social life.The aim of this study was to evaluate the effectiveness of Training based philosophy for children on psychological flexibility and social performance in children with separation anxiety disorder aged 6 to 12 years with separation anxiety disorder. Research method in this study; The quasi-experimental was pretest and posttest with the control group. The statistical population was all children referred to Shamim Counseling Center in Kermanshah in 2019-2020. The sample group consisted of 20 children with separation anxiety disorder. The sample was selected by purposive sampling and random sampling. The sample group consisted of 20 children with separation anxiety disorder. The sample was selected by purposive sampling and random sampling. First, separation anxiety questionnaires (Han et al., 2003), Matson's social skills (Matson et al., 1983) and the Wisconsin card classification test (Grant and Berg, 1948) were administered to both groups (pretest). The participants in the intervention group then received Training based philosophy for children in 10 sessions of 60 minutes once a week; While the control group did not receive any educational intervention. Then both groups were re-evaluated with the mentioned questionnaires (post-test). The follow-up stage was held 2 months after the post-test. Covariance analysis was used to analyze the data by observing the defaults. The results showed that psychological flexibility and social functioning increased significantly (P <0.05) and the level of anxiety in these children decreased significantly.
Keywords: Psychological Flexibility, philosophy for children, separation anxiety Social Performance -
In order to investigate the effect of different phosphorus and radiation treatments on Azolla growth and water use efficiency (WUE), an experiment was carried out at the Agricultural Research Greenhouse of Razi University, Kermanshah, Iran. The experiment was a factorial with three factors based on a completely randomized design with three replications. The first factor was cultivation dates (4 May and 4 June), the second was radiation levels (0, 50 and 100% of full sunlight) and the third was phosphorus treatments including control (without fertilizer), chemical fertilizer and chicken manure. Results indicated that the highest dry matter produced and water use efficiency occurred at the 100% level of full sunlight. At the higher radiation levels (50 and 100% of full sunlight) chicken manure performed better as compared with the other phosphorus treatments. Moreover, at the 100% of full sunlight, there was no significant difference between the two cultivation dates in terms of WUE.Keywords: Azolla, Chemical fertilizer, Chicken manure, Dry matter, Full sunlight
-
Background
To decrease diabetes prevalence, society will have to make efficient policies.
ObjectivesThis study was done to raise public awareness by estimating the incidence of type 2 diabetes mellitus (T2DM) in Semnan province from 2015 to 2020 and predicting its incidence until 2025.
MethodsA Box-Jenkins time series analysis was used in this longitudinal study. The number of referrals with diabetes was estimated month by month from 2015 to 2020. The autoregressive integrated moving average (ARIMA) model parameters were determined using the Time Autocorrelation Function and Partial Autocorrelation Function graphs after using appropriate data transformation methods to create a stationary time series. Dickey-Fuller test was used to perform an accurate examination of the static assumption. ARIMA (3,1,4) was selected as the best fit for the data after analyzing the Akaike statistics of the proposed models. Finally, until 2025, the ARIMA (3,1,4) model projected the number of diabetic patients in Semnan province.
ResultsThe total incidence of T2DM ranged by year was 75203 in 2015 and 165143 in 2020. The time series has an increasing trend, but there is no seasonal variation or periodic pattern. The data about the T2DM incidence indicated an upward trend. Furthermore, the number of T2DM patients is expected to reach 14546.35 (95% CI: 13667.88 - 15374.72) in 2021 and will reach 16956.45 (95% CI: 13499.26 - 19819.49) by the end of 2025.
ConclusionsThis study reported an increasing trend in T2DM incidence, which necessitates a national commitment to proactive remedies, including public policies and economic incentives for localities to begin diabetes preventive initiatives.
Keywords: Diabetes Mellitus Type 2, Trend, Forecasting, Iran -
کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی مشکلات زیادی را در زندگی فردی و اجتماعی تجربه می کنند. هدف از پژوهش حاضر هم سنجی اثربخشی آموزش فلسفه برای کودک و بازیدرمانی گروهی به شیوه شناختی رفتاری بر عملکرد اجتماعی کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی بود. روش پژوهش در این مطالعه؛ نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون و پسآزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری، کلیه کودکان مراجعه کننده به مرکز مشاوره شمیم شهر کرمانشاه در سال 1398- 1399 بود. گروه نمونه، 30 نفر از کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی بودند. انتخاب به صورت نمونهگیری هدفمند و جایگزینی به صورت تصادفی بود. ابتدا پرسشنامه مهارتهای اجتماعی (ماتسون و همکاران، 1983). برای هر سه گروه اجرا شد (پیشآزمون). سپس شرکت کنندگان یکی از گروه های مداخله، برنامه آموزش فلسفه برای کودک بازیدرمانی گروهی را در 10 جلسه 60 دقیقه ای و هفتهای یک بار دریافت کردند و گروه مداخله دیگر بازیدرمانی گروهی به شیوه شناختی رفتاری را در 10 جلسه 60 دقیقه ای دریافت نمودند؛ درحالی که گروه کنترل هیچ مداخله آموزشی دریافت نکرد. سپس هر سه گروه مجدد با پرسشنامه مذکور مورد ارزیابی قرارگرفتند (پسآزمون). مرحله پیگیری نیز 2 ماه بعد از پسآزمون برگزار گردید. از تحلیل کوواریانس با رعایت پیش فرض ها برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد که هر دو روش در گروه های مداخله، بر بالارفتن عملکرد اجتماعی تاثیر معناداری داشته اند. البته اثربخشی برنامه آموزشی فلسفه برای کودک (فبک) از بازیدرمانی گروهی به شیوه شناختی رفتاری بیشتر بوده است. لذا لزوم استفاده از روش فبک در رابطه با این کودکان در مراکز مشاوره کودک، پیش دبستانی ها و مدارس مشخص می گردد.
کلید واژگان: اضطراب جدایی, بازی درمانی گروهی, فلسفه برای کودک, عملکرد اجتماعیThe aim of this study was to evaluate the effectiveness of philosophy education for children and group play therapy with cognitive-behavioral method on social performance of children with separation anxiety disorder. Research method in this study; The quasi-experimental was pretest and posttest with the control group. The statistical population was all children referred to Shamim Counseling Center in Kermanshah. The sample group consisted of 30 children with separation anxiety disorder. The sample was selected by purposive sampling and alternative by random sampling. First, social skills questionnair (Matson et al., 1983). Implemented for all three groups (pre-test). Then, the participants of one of the intervention groups received the philosophy training program for group child play therapy in 10 sessions of 60 minutes once a week, and the other intervention group received group play therapy with cognitive-behavioral method in 10 sessions of 60 minutes. ; While the control group did not receive any educational intervention. Then all three groups were re-evaluated with the mentioned questionnair (post-test). The follow-up stage was held 2 months after the post-test. The results showed that both methods in the intervention groups had a significant effect on increasing social performance. Of course, the effectiveness of the philosophy education program for children has been more than group play therapy in a cognitive-behavioral way.
Keywords: separation anxiety, group play therapy, philosophy for the child, Social functioning -
Background
During the outbreak of the coronavirus disease 2019 (COVID-19) pandemic, anxiety has always been with patients.
ObjectivesIt is necessary to obtain a valid instrument for the evaluation and screening of patients with anxiety. The current study attempted to evaluate the sensitivity and specificity and provide the clinical cut-off scores for the Death Anxiety Scale (DAS) and Generalized Anxiety Disorder 7-Item (GAD-7) Scale in hospitalized patients diagnosed with COVID-19 in Iran.
MethodsThis diagnostic accuracy study was carried out for 4 months on 150 hospitalized patients diagnosed with COVID-19 to evaluate generalized anxiety disorder and death anxiety. Cronbach’s alpha was used to evaluate reliability. For the determination of the presence of anxiety disorders, the Structured Clinical Interview with hospitalized subjects was conducted by a psychiatrist based on the Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders Fourth Edition diagnostic criteria.
ResultsThe Cronbach’s alpha coefficients for the GAD-7 Scale and DAS questionnaires were observed to be 0.88 and 0.74, respectively, confirming their reliability. Based on cut-off scores with the best balance, the sensitivity and specificity of the GAD-7 Scale questionnaire were 61.9% and 86.9%, respectively. Moreover, the sensitivity and specificity values related to the DAS questionnaire were 47.8% and 73.8%, respectively. The values for the area under the curve were 0.75 and 0.63 for the GAD-7 Scale and DAS, respectively. With this scoring method, those who scored higher than 8 and 7 in the GAD-7 Scale and DAS questionnaires were considered patients, respectively. Moreover, in these two tests, higher levels of generalized anxiety and death anxiety were reported in female patients.
ConclusionsThe GAD-7 Scale and DAS both showed adequate psychometric properties and diagnostic accuracy; therefore, they are applicable for anxiety screening in patients with COVID-19. It will likely take a few years to bring the virus under control worldwide. Iran’s Ministry of Health should implement exact psychological interventions during hospitalization and after discharge to prevent the adverse mental health consequences of COVID-19.
Keywords: Iran, Reliability, Area Under the Curve, COVID-19, Death, Anxiety -
اهداف
پژوهش حاضر به منظور تعیین مناسب ترین زمان کاشت خاک پوش زنده (شنبلیله) بر فنولوژی، کیفیت دانه و عملکرد ارقام آفتابگردان انجام شد.
مواد و روش هاآزمایش در سال 1396 در دانشگاه رازی به صورت فاکتوریل بر پایه بلوک های کامل تصادفی اجرا شد. فاکتور اول کاشت شنبلیله در چهار سطح (عدم کشت خاک پوش زنده (شاهد)، کاشت شنبلیله 15 روز قبل، همزمان و 15 روز بعد از آفتابگردان) و فاکتور دوم سه رقم آفتابگردان (پروگرس، فرخ، لاکومکا) بود.
یافته هاکاشت شنبلیله قبل از آفتابگردان منجر به کاهش عملکرد کمی و کیفی آفتابگردان شد. به طوری که عملکردهای دانه، روغن و پروتئین آفتابگردان در شرایط کاشت خاک پوش زنده 15 روز قبل از آن به ترتیب 5/38، 9/37 و 6/43 درصد کمتر از تیمار شاهد بود. همچنین وقوع مراحل ستاره ای شدن، گلدهی، تشکیل طبق و رسیدگی فیزیولوژیک به ترتیب به میزان 8/69، 8/21، 5/24 و 6/82 درجه روز رشد بیشتر (4/4، 1/1، 1 و 3/4 روز دیرتر) از شرایط شاهد رخ داد. با این حال کاشت خاک پوش زنده همزمان و 15 روز بعد از آفتابگردان بر عملکرد کمی و کیفی دانه های آفتابگردان تاثیر مثبت داشت. عملکردهای دانه، روغن و پروتئین با کاشت همزمان به ترتیب 4/39، 4/36 و 3/43 درصد بیشتر از شاهد بود. این مقادیر با کاشت خاک پوش زنده بعد از آفتابگردان به ترتیب 5/25، 7/26 و 5/23 درصد به دست آمدند. وقوع مراحل گلدهی و تشکیل طبق در شرایط کاشت همزمان به ترتیب به 8/20 و 1/47 درجه روز رشد (7/0 و 4/1 روز زودتر) و در شرایط کاشت خاک پوش زنده بعد از آفتابگردان به 3/42 و 6/112 درجه روز رشد کمتر (8/1 و 6/4 روز زودتر) از شاهد احتیاج داشت. بین ارقام آفتابگردان، وقوع مراحل فنولوژیک برای رقم پروگرس دیرتر از ارقام فرخ و لاکومکا بود. دانه های رقم فرخ بیشترین محتوای روغن را داشتند (36 درصد). بیشترین عملکرد دانه (3426 کیلوگرم در هکتار)، روغن (1203 کیلوگرم در هکتار) و پروتئین (536 کیلوگرم در هکتار) به رقم لاکومکا اختصاص یافت.
نتیجه گیریکاشت زودهنگام خاک پوش زنده به دلیل ایجاد رقابت بین بوته های شنبلیله با بوته های جوان آفتابگردان، منجر به رشد رویشی ضعیف و تاخیر زمان وقوع مراحل رشد فنولوژیک آفتابگردان خواهد شد. این نتایج اهمیت انتخاب رقم مناسب و به حداقل رساندن رقابت از طریق انتخاب زمان مطلوب کاشت خاک پوش زنده زنده که باعث برتری اثر مساعدتی خاک پوش زنده نسبت به اثر رقابتی آن می شود را ثابت می کند.
کلید واژگان: پروتئین, روغن, رسیدگی فیزیولوژیک, شنبلیله, خاک پوش زندهBackground and ObjectiveThe purpose of this study was to determine the effect of fenugreek planting as a living mutch on the phenology, grain quality and yield of sunflower cultivars and to determine the most appropriate time for planting of sunflower.
Materials and MethodsThis experiment was done in 2016-17 growth season at Razi University. The experiment was conducted as split plot based on randomized complete block design. First factor was the sowing fenugreek at four levels (control (without living mulch), 15 days before sowing of sunflower, simultaneous sowing with sunflower, 15 days after sowing of sunflower) and the second factor was three sunflower cultivars (Progress, Farrokh, Lakomka).
ResultsPlanting of fenugreek as living mulch pre-sunflower led to a decrease in the quantitative and qualitative yield of sunflower. In 15 days before sunflower condition, grain, oil and protein yields of sunflower,were 38.5%, 37.9% and 43.6% lower than control treatment, respectively. In addition, the phenological stages of sunflower growth was delayed in pre-sunflower sowing conditions. So that the occurrence of staring, flowering, head formation and physiological maturity were 69.8, 21.8, 24.5 and 82.6 days, respectively (4.4, 1.1, 1 and 3 day) more than control conditions. However, planting of living mulch simultaneous and 15 days after sunflower had a positive effect on the quantitative and qualitative yield of sunflower grains. Grain, oil and protein yields of sunflower were 39.4%, 36.4% and 43.3% higher than control, respectively. These values were 25.5%, 26.7% and 23.5% after sunflower planting, respectively. Flowering and head formation stages in simultaneous planting conditions were 20.8 and 47.1 °C (0.7 and 1.4 days, respectively) and in post-sunflower sowing conditions were 42.3 and 122.6, respectively. Day growth rates were lower (1.8 and 4.6 days) than control conditions. Among sunflower cultivars, the occurrence of different phenological stages was higher for Progress cultivar than for Farrokh and Lakomka cultivars. Farrokh had the highest oil content (36%). The highest grain yield (3426 kg.ha-1), oil yield (1203 kg.ha-1) and protein yield (536 kg.ha-1) were allocated to Lacomka cultivar.
ConclusionIt seems that competition between fenugreek plants and young sunflower plants seems to lead to poor vegetative growth and delay the time of phenological growth stages of sunflower by early sowing of mulch. These results confirm the importance of selecting the appropriate cultivar and minimizing competition by choosing the optimal planting time of living mulch, which gives the pottage-assisted effect a competitive advantage.
Keywords: Fenugreek, Living Mulch, Oil, Physiological, Maturity, Protein -
زمینه مطالعه
بیماری های دستگاه تنفسی از مهم ترین بیماری های منجر به بروز خسارت اقتصادی در صنعت دامپروری می باشند.
هدفاثرات کمک درمانی دارو های ضد التهابی استروییدی و غیر استروییدی در پنومونی گوساله گاو شیری مورد بررسی قرار گرفت.
روش کار:
این مطالعه بر روی 40 راس گوساله با محدوده سنی سه تا شش ماه، مبتلا به پنومونی در گاوداری های اطراف مشهد انجام شده است. در این مطالعه گوساله ها بر اساس وجود نشانه های بالینی چون ترشحات بینی، درجه حرارت مقعدی، سرفه، وضعیت چشم ها و گوش ها درجه بندی شدند. درضمن شرط اساسی ورود گوساله ها به این مطالعه، عدم وجود سابقه ابتلا به هرگونه بیماری بود. همچنین در انتخاب و گروه بندی تیماران برمبنای مشابهت سنی و جنسی و شدت ابتلا به بیماری لحاظ گردید. این گوساله ها در چهار گروه درمانی قرار گرفتند. هر چهار گروه با آنتی بیوتیک فلورفنیکل درمان شدند. همچنین بهعنوان درمان کمکی به گروه اول دگزامتازون، به گروه دوم دگزافنیل (دگزامتازون+فنیل بوتازون)، به گروه سوم فنیل بوتازون و به گروه چهارم آب مقطر تزریق شد. ارزیابی آزمایشگاهی با آزمایش خون کامل (CBC)، اندازه گیری فیبرینوژن، پروتئین تام، هاپتوگلوبین و آلبومین بر روی نمونه های خون قبل و بعد درمان صورت گرفت. برای واکاوی آماری از آزمون های Repeated measures وPaired t test استفاده شد.
نتایجنتایج واکاوی آماری نشان داد که درجه حرارت، تعداد ضربان قلب و تنفس، فیبرینوژن و پروتئین تام، MCV،MCHC ، تعداد لنفوسیت و نسبت های N/L (نسبت نوتروفیل به لنفوسیت) و TP-Fib/Fib به طور معنی داری در طول زمان دو نمونه گیری تغییر کرده اند، ولی در بین گروه های درمانی اختلاف معنی داری وجود نداشت. تنها در فاکتور PCV و نسبت TP-Fib/Fib در بین گروه ها تفاوت معنی دار وجود داشت.
نتیجه گیری نهایی:
نتایج نشان می دهد که استفاده از داروی ضدالتهاب در کنار آنتی بیوتیک نسبت به زمانی که آنتی بیوتیک به تنهایی استفاده می شود تاثیر معنی داری در درمان گوساله های مبتلا به پنومونی گوساله گاو شیری ندارد.
کلید واژگان: پنومونی گوساله گاو شیری, آنتی بیوتیک, ضد التهاب, استروئیدی, غیر استروئیدیBACKGROUNDCalf pneumonia is one of the most common diseases in dairy and beef herds.
OBJECTIVESTo compare steroidal and non-steroidal anti-inflammatory drugs as adjunctive therapy in dairy calf pneumonia.
METHODSForty calves less than six months of age diagnosed with calf pneumonia in dairy farms of Mashhad suburb were enrolled in this study based on the University of Wisconsin Calf Respiratory Scoring Chart. In this system, calves are scored based on factors such as nasal discharge, rectal temperature, cough, eye and ear staining. Calves should not have a history of any other disease. Moreover, factors such as age, sex, and severity of the disease were considered similar in distributing calves among different groups. These calves were divided into four treatment groups; all were treated with antibiotic florfenicol. The first group received dexamethasone, while dexaphenyl, phenylbutazone, distilled water were used in other groups. After 5 days, calves were examined and scored again and blood samples were taken. Complete blood count (CBC), fibrinogen, total protein, hapto-globulin and albumin measurements on blood samples before and after treatment were done. Repeated measurement ANOVA and Paired t-test were used for statistical analysis with the significance level of 0.05.
RESULTSThe results showed that the degree of health, heart and respiratory rate, fibrinogen and total protein, Lymphocyte, N/L, TP-Fib/Fib ratio, MCV and MCHC significantly changed during the two sampling periods (p < /em>˂0.05), but there was no significant difference between the treatment groups (p < /em>˃0.05). Only the PCV factor and TP-Fib/Fib ratio was significant between groups (p < /em>˂0.05).
CONCLUSIONSResults indicate that in the treatment regimen of dairy calf pneumonia, the use of an anti-inflammatory drug, along with antibiotics and antibiotic treatment alone are not significantly different.
Keywords: dairy calf pneumonia, Antibiotic, Anti-Inflammatory, Steroidal, Non-steroidal -
این تحقیق باهدف مطالعه واکنش ویژگی های رویشی ارقام آفتابگردان در حضور شنبلیله به عنوان خاک پوش زنده در سال 1396 در مزرعه آزمایشی دانشگاه رازی انجام شد. آزمایش به صورت فاکتوریل بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی اجرا گردید. فاکتور اول کاشت شنبلیله در چهار سطح (بدون خاک پوش، کاشت شنبلیله 15 روز قبل، هم زمان و 15 روز بعد از آفتابگردان) و فاکتور دوم ارقام آفتابگردان (پروگرس، فرخ، لاکومکا) بود. نتایج نشان داد که کاشت شنبلیله 15 روز قبل از آفتابگردان، ارتفاع، وزن ساقه، تعداد برگ، وزن برگ، شاخص سطح برگ، محتوای کلروفیل های a، b و کل آفتابگردان را نسبت به شرایط شاهد (بدون خاک پوش) به ترتیب 4/26، 1/62، 8/24، 5/68، 63، 4/7، 7/3 و 8/6 درصد کاهش داد. کمترین محتوای نسبی آب برگ نیز با کاشت شنبلیله قبل از آفتابگردان به دست آمد (به ترتیب 2/65 و 7/52 درصد در مراحل یک سوم ابتدایی فصل رشد و گلدهی). اثر حضور خاک پوش در شرایط کاشت هم زمان و 15 روز بعد از آفتابگردان بر بهبود ویژگی های رشدی آفتابگردان نسبت به شاهد معنی دار نبود.در بین ارقام، بیشترین عملکرد دانه، به رقم لاکومکا اختصاص یافت (3426 کیلوگرم در هکتار).بااین حال رقم پروگرس بیشترین ارتفاع (212 سانتی متر)، وزن ساقه (523 گرم در بوته)، تعداد برگ (5/25 عدد در بوته)، وزن برگ (4/157 گرم در بوته)، شاخص سطح برگ (2/6) و محتوای نسبی آب برگ (به ترتیب 8/77 و 5/70 درصد در مراحل یک سوم ابتدایی فصل رشد و گلدهی) را به خود اختصاص داد. بیشترین نسبت سطح برگ (013/0 مترمربع بر گرم) و محتوای کارتنویید (5/2 میلی گرم)نیز متعلق به رقم فرخ تعلق داشت.
کلید واژگان: آفتابگردان, سطح برگ, شنبلیله, عملکرد دانه, کلروفیلThis study was done to investigate the response of vegetative traits of sunflower cultivars in the presence of fenugreek as living mulch at Razi University in 2017. The experiment was conducted as split-plot based on randomized complete block. First factor was the sowing fenugreek at four levels (control (without living mulch), 15 days before sowing of sunflower, simultaneous sowing with sunflower, 15 days after sowing of sunflower) and the second factor was three sunflower cultivars (Progress, Farrokh, Lakomka). Results showed that with planting of fenugreek before sunflower, height, stem weight, number of leaves, leaf weight, leaf area index, content of chlorophyll a, b and total of chlorophylls were decreased by 26.4%, 62.1%, 24.8%, 68.5%, 63%, 7.4%, 3.7% and 6.8% compared to control, respectively. The lowest relative water content was also obtained by planting fenugreek before sunflower (65.2% and 52.7% at the 1/3 of primary growth season and flowering stages). The effect of presence mulch under the simultaneous and 15 days after sunflower conditions had no significant effect on growth characteristics of sunflower compared to control condition. Among thecultivars, the highest of grain yield was assigned to Lacomka (3426 kg/ha). However, Progress had the highest height (212 cm), stem weight (523 g/plant), leaf number (25.5 per plant), leaf weight (157.4 g/plant), leaf area index (6.2) and relative water content (77.8% and 70.5% at the 1/3 of of primary growth season and flowering stages). The highest of leaf area ratio (0.013 m2/g) and carotenoid content (2.5 mg) belonged to Farrokh.
Keywords: Chlorophyll, Fenugreek, Grain yield, leaf area, Sunflower -
تامین سلامت گوساله ها نقش بزرگی در رشد و نمو آن ها و بهره دهی گله دارد. هدف از مطالعه ی حاضر تعیین رابطه بین رخداد بیماریهای مختلف در گوسالههای نوزاد با وزنگیری و افزایش قد آن ها، همچنین ارتباط بین بیماریها و تلفات با برخی عوامل مربوط به گوساله و محیط آن هاست. این مطالعه روی 1595راس گوسالهی نر و ماده در 8 واحد گاوداری شیری حومه ی مشهد انجام شد. پس از اخذ مشخصات کلی گاوداری، موارد مرتبط با گوسالهها شامل میزان ابتلا به بیماریهای مختلف، تلفات و زمان رخداد آن ها در یک دورهی 80 روزه از مطالعه ثبت شد. پارامترهای بیومتریک شامل وزن و قد در هنگام تولد، 40 و 80 روزگی نیز اندازهگیری گردید. رابطه ی بیماریهای مختلف با شاخصهای رشد (وزن و قد) توسط آزمون مدل خطی و رابطهی متغیرهای مستقل شامل جنس، فصل و نوع زایش، نوع تولد، شکم مادر و وزن تولد گوساله با ابتلا گوساله ها به اسهال، درگیری قسمت تحتانی دستگاه تنفس و سایر بیماریها و نیز با شانس مرگ توسط آزمون رگرسیون لوجستیک آنالیز آماری شد. نتایج نشان داد که بیماریهای اسهال، درگیری قسمت تحتانی دستگاه تنفس، تورم مفصل، نفخ، عفونت بندناف و چشم موجب کاهش معنیدار در وزنگیری گوساله ها شده در حالی که بر افزایش قد فقط اسهال موثر بوده است. نرخ تلفات، 89/3 درصد و رخداد آن از 1 تا 78 روزگی بود. مهم ترین علل تلفات گوسالهها در سنین پایین، صدمات فیزیکی ناشی از سختزایی، نقایص ژنتیکی، مننژیت، اسهال و سپتیسمی و در سنین بالا، درگیری ریوی، اسهال و تورم مفاصل بود. شانس وقوع اسهال و درگیری قسمت تحتانی دستگاه تنفس در دوقلوها به طور معنیداری بیش از تک قلوها، شانس ابتلا به درگیری ریوی در گوسالههای متولد شده به دنبال سختزایی، در فصل گرم و با وزن تولد بالا بیش از گوسالههای متناظر بود. تلفات در دوقلوها، گوسالههای نر و متولدین فصل گرم بیش از گروههای متناظر بود.
کلید واژگان: گوسالههای نوزاد, بیماری, رشد, از شیرگیری, مشهدProviding the health of calves play a major role in their growth and the profitability of the flock. The purpose of the present study was to determine the relationship between the occurrence of different diseases in newborn calves with weight gain and increasing their height and also the relationship between neonatal diseases and mortality rates with some factors due to the calf and its environment. This study was performed on 1595 male and female calves in 8 dairy farms of the Mashhad suburb. After taking some information about the general characteristics of farms, items consist of the rate of involvement with various diseases, mortality rate and the time of its occurrence during the 80-day study period were recorded. The biometric parameters consist of weight and height at birth, 40 and 80 days after birth were also measured. The relationship between diseases with growth indicators (weight and height) were evaluated by generalized linear model test and between independent variables including gender, the season of birth, type of parturition (eutocia or dystocia), type of birth (one or twin), parity of cow and birth weight of the calves with involvement in diarrhea, pulmonary infection and other diseases and the chance of death was analyzed by the logistic regression test. Diarrhea, arthritis, bloat, Navel and eye infections caused a significant decrease in weight gaining of calves, whereas only diarrhea had a significant effect on height. The mortality rate was 3.89 percent, which occurred from 1 to 78 days old. The most important causes of calf mortality at lower ages were physical injuries, genetic defects, meningitis, diarrhea and septicemia, and at upper ages were pulmonary involvement, diarrhea and arthritis. The chance of involvement with diarrhea and pulmonary infection in twins was significantly greater than singles, the odds of this infection in calves born with dystocia, in the warm season and high birth weight were greater than the corresponding groups. The mortality in twins, male calves and those born in the warm season were higher than the corresponding groups.
Keywords: Neonatal calves, Disease, growth, Weaning, Mashhad -
Journal of Pediatric Perspectives, Volume:8 Issue: 81, Sep 2020, PP 11931 -11937Background
Coronavirus pandemic puts children in a more critical mental status compared to adults. Some symptoms of children’s mental disorders include extreme dependence, anxiety, fear, anger, and impatience. The present study aimed to review the studies, which have investigated the effects of coronavirus and its consequences on mental health, particularly the children, and provide some effective strategies to support them.
Materials and MethodsIn this overview, two researchers carried out the present study after comprehensive research according to the latest articles in PubMed/Medline, Web of Science, and Google Scholar until March 27 2020.
ResultsTen studies examined were conducted on the children mental health status (the symptoms of depression (22.6%), anxiety (18.9%), and the prevalence of Post-Traumatic Stress Symptoms (PTSS) (30%)) as well as irritability, anger, emotional discharge and other symptoms, such as sleep disorders, nightmares, nocturnal enuresis, eating disorders, the sense of loneliness, the fear of illness and loss of parents or caregivers, understanding the physical signs of the disease in children under quarantine, news of outbreaks and school closures. This review reports that the symptoms of fear and anxiety in children of12-17 years old are higher compared to adults.
ConclusionTo reduce the negative psychological effects on the children arisen from coronavirus crisis, despite the recommendations of World Health Organization (WHO), and the United Nations Children’s Fund (UNICEF), some strategies are significantly important including physiological counseling for parents and children, access to the mental health services, and paying more attention to the children exposed to risk.
Keywords: Children, COVID-19, Mental health, Support -
تثبیت خاک روشی است که در راهسازی به منظور بهبود توانایی باربری مصالح بکار می رود. از سوی دیگر، حجم روز افزون مواد و زباله های شهری به ویژه نخاله های حاصل از تخریب ساختمان ها و بافت های فرسوده شهری مشکلات فراوانی را در شهرهای بزرگ به وجود آورده اندهمچون مساله زیست محیطی که در اثر دفع غیر اصولی و غیر فنی این مصالح پدید آمده است. نخاله های ساختمانی شهرهای بزرگ نشان می دهد که آجر و بتن دو ماده اصلی تشکیل دهنده آنها هستند. در این تحقیق، تاثیر سنگدانه آجر رسی بر روی میزان توانایی باربری خاک رسی بمنظور کاربرد در لایه های روسازی بررسی گردید. بدین منظور، سنگدانه آجر رسی با درصد های (5، 10، 15 و 30) با خاک رس مخلوط شد. همچنین برای بررسی رفتاری ژیوتکنیکی مصالح مخلوط از آزمون های آزمایشگاهی تک محوری، نسبت باربری کالیفرنیا (CBR) و برش مستقیم در دو حالت خشک و اشباع و نفوذپذیری در ارتفاع متغیر براساس استاندارد ASTM بهره گرفته شد. در حالت اشباع میزان درصد تورم در نمونه های مخلوط اندازه گیری شد. نتایج حاصل ازمطالعه نشان می دهد که افزودن سنگدانه های آجر رسی به خاک رسی به طور محدود سبب تغییر ساختار و بافت نمونه ها از حالت ریزدانه به سمت درشت دانه شده است. به موجب آن، با حضور 30 درصد سنگدانه آجری در خاک رس، افزایش میزان توانایی باربری، کاهش میزان تورم و افزایش نفوذپذیری بوقوع پیوسته است. همچنین، با توجه به نتایج امکان کاربرد مصالح مخلوط در لایه های روسازی خاک بستر و زیراساس فراهم شده است.
کلید واژگان: رس, سنگدانه آجر, لایههای روسازی راه, آزمایش نسبت باربری کالیفرنیا (CBR), تورمRoad journal, Volume:28 Issue: 1, 2020, PP 93 -112Soil stabilization is a useful method for improving materials in pavement construction layers. On the other side, the increasing volume of municipal waste and residues materials especially debris of building destruction and urban exhausted tissues have caused many problems in mega cities such as environmental issues due to incorrect disposal of waste material. Construction wastes in large urban cities show that brick and concrete are two main constituent materials. In this research, effects of clay brick aggregates on bearing capacity of clayey soils for application in pavement layers was studied. For this purpose, clay brick aggregates in 5, 10, 15 and 30 percentage mixed with clay. Also, for evaluating geotechnical behavior of mixture materials some tests were performed such as uniaxial strength, California bearing ratio (CBR), direct shear (in dry and saturate conditions) and falling head permeability. In saturate position, swelling potential of specimens was measured. Results of this study showed which add clay brick aggregates in clayey soil limited change in structure and texture of mixed specimens creates. So that, structure of aggregates mixture is inclined from fine to granular condition. Whereby, with adding 30% clay brick aggregates in clay, bearing capacity and permeability increased and swelling decreased. Also, with considering results possibility to use mixed materials in subgrade and subbase pavement layers have been prepared.
Keywords: Clay, Brick aggregate, Pavement layers, California Bearing Ratio (CBR), Swelling -
کاربرد خاک پوش های زنده به عنوان روشی غیرشیمیایی در کنترل علف های هرز به بهبود مدیریت سیستم های کشاورزی پایدار کمک می کند. در این راستا، در سال 1396 در دانشگاه رازی، اثر کاشت شنبلیله در تاریخ های مختلف بر کنترل علف های هرز و عملکرد آفتابگردان بررسی شد. آزمایش به صورت فاکتوریل بر پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. فاکتور اول کاشت شنبلیله در چهار سطح عدم کشت خاک پوش، کاشت شنبلیله 15 روز قبل، همزمان و 15 روز بعد از آفتابگردان و فاکتور دوم سه رقم آفتابگردان (پروگرس، فرخ و لاکومکا) بود. نتایج نشان داد که کاشت خاک پوش بیوماس و تراکم علف های هرز را در ابتدا و پایان فصل رشد کاهش داد. رقم پروگروس در کنترل علف های هرز بر سایر ارقام برتری داشت. شاخص رقابت برای ارقام پروگرس، فرخ و لاکومکا به ترتیب 67/1، 5/0 و 89/0 بود. حضور علف های هرز در تیمار عدم کنترل (بدون وجین)، عملکرد آفتابگردان را 8/75 درصد کاهش داد. در شرایط عدم کنترل، وجود خاک پوش به بهبود عملکرد منجر نشد، اما با کنترل علف های هرز، کاشت شنبلیله همزمان و بعد از آفتابگردان عملکرد را به ترتیب 39 و 25 درصد بهبود داد. کاشت شنبلیله قبل از آفتابگردان در شرایط کنترل و عدم کنترل منجر به کاهش معنی دار عملکرد شد. در شرایط کنترل، عملکرد رقم لاکومکا (3426 کیلوگرم در هکتار) بیشتر از پروگروس و فرخ بود. اما در شرایط عدم کنترل، اختلاف عملکرد ارقام معنی دار نبود. به نظر می رسد در شرایط عدم کنترل علف هرز، رقابت علف های هرز با آفتابگردان مانع بروز اثر مثبت خاک پوش بر عملکرد و برتری ارقام در تولید عملکرد شده است. با وجود این در صورت مبارزه با علف های هرز و کاشت خاک پوش همزمان با گیاه اصلی می توان بهبود عملکرد آفتابگردان و بروز پتانسیل عملکرد ارقام را انتظار داشت. از طرفی با توجه به تاثیر خاک پوش بر کاهش زیست توده و تراکم علف های هرز به نظر می رسد که تداوم کاشت خاک پوش در دراز مدت نقش مهمی در کنترل و کاهش جمعیت علف های هرز مزارع ارگانیک خواهد داشت. بنابراین در صورت ادامه کاشت خاک پوش، بهبود عملکرد نیز قابل انتظار خواهد بود.کلید واژگان: خاک پوش زنده, درصد خسارت, شاخص رقابت, شنبلیله, علف هرزApplication the living mulch as a non-chemical method to weeds control helps to improve sustainable agricultural systems management. Thus, the effect of sowing fenugreek as living mulch on different dates in weed control and sunflower yield was investigated at Razi University during the 2016-2017 growing season. Experiment was performed as factorial on randomized complete block design with three replications. First factor was the sowing fenugreek at four levels as control (without living mulch), 15 days before sowing of sunflower, simultaneous sowing with sunflower, 15 days after sowing of sunflower and the second factor was three sunflower cultivars (Progress, Farrokh, Lakomka). The results showed that mulch sowing reduced biomass and density of weeds at the beginning and end of the growing season. The Progress cultivar in weed control was superior to other cultivars. Competitive index for Progress, Farrokh and Lakomka cultivars was 1.67, 0.5 and 0.89, respectively. The weeds in non-control treatment (without weeding) reduced grain yield by 75.8%. In non-control condition, the presence of mulch could not improve yield. But in control condition, sowing of fenugreek simultaneous and after sunflower improved yields by 1083 and 703 kg.ha-1, respectively. In control and non-control conditions sowing of fenugreek before sunflower led to significant decrease of yield. In control condition, the Lakomka yield (3426 kg.ha-1) was higher than Progress and Farrokh yields. However, in non-control condition the difference of cultivars was not significant. It seems that in non-control condition, weeds competition with sunflower prevents from the positive effect of mulch and cultivars superiority in yield production.Keywords: Competitive Index, Fenugreek, Living Mulch, Percent Damage, Weed
-
BACKGROUND
Simulation is one of the strategies which are suggested and used to reduce stress and anxiety in clinical student education. This study aimed to determine the effect of simulation‑based training method on psychological health promotion in operating room students in their educational internships.
MATERIALS AND METHODSThis study was a clinical trial. Research population was operating room students at Semnan University of Medical Sciences. A demographic questionnaire and the Spielberger’s Situational Anxiety Inventory were used as data collection tools. Students were divided into two intervention and control groups randomly. Situational anxiety was measured before the intervention and on the 1st and the last days of the internship. The data from the two groups were compared by using the Mann–Whitney and Friedman statistics at the significant level of 0.05.
RESULTSThere was a significant difference between students’ situational anxiety scores in the experimental and control groups on the 1st day of internship after education by simulation (P = 0.481). There was a significant difference between the students’ anxiety scores in the two groups on the last day of the internship (P = 0.008).
CONCLUSIONSimulation of the operating room environment before the internship cannot reduce the operating room students’ situational anxiety on the 1st day of internship, but it can reduce their situational anxiety during the internship and significantly reduce it at the end of internship compared to those who are not in the simulated environment.
Keywords: Anxiety, education, premedical, simulation training, students
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.