به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

hassan afrakhteh

  • حسن افراخته، محمد حجی پور*
    افزایش جمعیت در کنار تغییرات اقلیمی برای ایران تبعات عدیده ای در زمینه آب و غذا داشته و با توجه به تشدید آن، دغدغه آینده را دوچندان می کند؛ ضرورت بازنگری در منطق و رویه های نظام حکمرانی و سیاست گذاری کشور با نگاه به آینده، امری خطیر و مطالبه ای جدی است. متوسط مصرف سالانه آب در ایران حدود 96 میلیارد متر مکعب است که این رقم، حدود 8 درصد بیشتر از کل منابع آب تجدیدپذیر ایران (89 میلیارد مترمکعب) است. بدین سان، بین نیاز آبی و عرضه پایدار آب، شکاف بزرگی به وجود آمده که می تواند کشور را به سمت بحران اجتماعی و محیط زیستی با تاثیر تعیین کننده بر رفاه نسل های کنونی و آینده به پیش ببرد. در این پژوهش، با به کارگیری داده های اسنادی و تحلیل کیفی و تجربی آنها، نخست، آب در دسترس و نیاز آبی کشور درباره نیاز غذایی مطالعه شد. آنگاه، راه حل های احتمالی مقابله با بحران آب از منظر حکمروایی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتیجه نشان داد که علاوه بر محدودیت های شناخته شده آبی، منابع زمین نیز موانع قابل توجهی برای تولید پایدار غذا برای جمعیت روبه رشد ایران ایجاد می کند؛ نوسازی سیستم آبیاری، به کارگیری سیستم گلخانه ای و ساختن سدهای بیشتر نمی تواند به روش پایدار و مقرون به صرفه ای بحران آبی کشور را حل کند؛ در نتیجه، امید به خودکفایی در درازمدت، چشم انداز مطلوبی نخواهد داشت، به جای آن، سیاست گذاران باید هدف اصلی خود را تضمین امنیت غذایی کشور قرار دهند که می توان ضمن بهره برداری بهینه از منابع آب و خاک، تقویت سایر بخش های اقتصاد و امکان واردات کالاهای آب بر و نیز تولید این کالاها در نواحی پرآب جهان با سرمایه گذاری مشترک، به آن دست یافت.
    کلید واژگان: پایداری, آب در دسترس, امنیت غذایی, تجارت آب مجازی, ایران
    Hassan Afrakhteh, Mohammad Hajipour *
    The increase in population, combined with climate change, has significant implications for water and food in Iran. Given the intensification of these issues, concerns about the future are heightened. It is crucial to reconsider the logic and practices of governance and policymaking in the country with a forward-looking perspective, making this a serious demand and a vital necessity. The average annual consumption in Iran is about 96 billion cubic meters of water, which is about 8% more than the total incoming water resources of Iran (89 billion cubic meters). Hence, a big gap has emerged between water needs and sustainable water, which can lead the country to a social and environmental crisis affecting the lives of future generations. In this research, by using documentary data and their qualitative, empirical analysis, first the available water and the country's water needs were studied in relation to food needs. Then, possible solutions to deal with the water crisis were evaluated. The result showed that in addition to the known water limitations, land resources also create significant obstacles for sustainable food production for Iran's growing population; modernization the irrigation system, using the greenhouse system, and building more dams cannot solve the country's water crisis in a sustainable and cost-effective way; As a result, hoping for self-sufficiency in the long term will not have a favorable perspective, instead, policymakers should make their main goal to ensure the food security of the country, which can be done through optimally exploiting water and soil resources, strengthening other sectors of the economy and the possibility of importing Water-intensive goods and the production of these goods in water-rich areas of the world through joint ventures.
    Keywords: Sustainability, Accessible Water, Food Security, Virtual Water Trade, Iran
  • حسن افراخته*
    هدف

    هدف مطالعه حاضر، پاسخ به این پرسش بوده که بازیگران چگونه می توانند نهادی را تغییر دهند که عقلانیت و اقدام آن بازیگران مقید به همان نهادی است که در پی تغییر آنند.

    روش پژوهش: 

    در این مقاله در جستجوی تغییرات نهادی در جغرافیای اقتصادی، با استفاده از کلمات کلیدی سیستم نهادی، عمل انسانی، تعییرات نهادی، ماندگاری نهادی و کنکاش در منابع دانشگاهی داخلی و خارجی، مقالات و کتاب های مرتبط با موضوع جمع آوری و مطالب مرتبط فیش برداری شد. آنگاه، اطلاعات جمع آوری شده در راستای هدف تحقیق، به روش "مرور روایتی"  تجزیه و تحلیل و نتیجه گیری شده است.

    یافته ها

     عمل اقتصادی ویژگی اتمی ندارد بلکه رابطه ای است. اولویت های فردی، هنجارها، ارزش ها، روحیات، سلیقه ها، سبک ها، نیازها و اهداف از آنجا پدیدار می شود و از طریق تعامل اجتماعی و تعامل اقتصادی با یکدیگر ترکیب می شوند. بازیگران اقتصادی، انسان های ایزوله ای نیستند که نسخه رفتاری اتمی را اجرا می کنند، بلکه بازیگران اقتصادی در یک محیط اجتماعی جای دارند که معانی را از طریق تعامل مکرر شکل می دهند. چنین مفهومی از عمل رابطه ای دارای سه پیامد است:الف، متنی بودن، که به عمل واقع شده و عمل بازتاب پذیر و عمل تحول گرا مرتبط است؛
    ب، وابسته به مسیر، که امری نهادینه سازی و نقش آفرینی است؛ و ج، مشروط بودن، که باسرنوشت، نکات تاریخی انعطاف ها و عمل هدفمند به سوی تغییرات نهادی همراه است.

    نتیجه گیری

    تناقض بین قید شکل گیری و عقلانیت کنش بازیگران از نهادها، و تغییرات نهادی توسط بازیگران، می تواند از طریق عمل اجتماعی که به طور اساسی از نظر ماهیت واکنشی و متنی است، حل شود. کنش اجتماعی به عنوان اجرای نسخه های نهادی قابل درک نیست، بلکه به صورت تعامل بازتاب پذیر، در زمینه های مکانی-زمانی خاص آشکار می شود. هنگامی که بازیگران منافع خاص و مزایای فردی را با نهادهای بالقوه جدید مرتبط ببینند، در حمایت از توسعه و پذیرش آنها اقدام می کنند

    کلید واژگان: سیستم نهادی, عمل انسانی, تعییرات نهادی, ماندگاری نهادی
    Hassan Afrakhteh*
    Objective

    The purpose of this study is to answer the question of how people can change an institution whose rationality and actions are bound to the same institution.

    Methods

    In this review article, using the keywords, institutional system, human action, institutional changes, innovation, knowledge creation, institutional environment, institutional changes, institutional hysteresis and searching in domestic and foreign academic sources, articles and books related to the subject were collected and studied. Then, the collected data has been analyzed and concluded in the "narrative review" method, in line with the purpose of the research.

    Results

    Economic action is not atomistic but relational. Individual preferences, norms, values, ethics, tastes, styles, needs, and objectives emerge from and are co-constituted through the social embedding of economic interaction. Economic actors are not isolated beings who carry out atomistic behavioral scripts; rather, they are embedded in a social environment that constitutes meaning through repeated interaction. Such a concept of relational action has three implications:(a) Conceptuality, related to situated practice and reflexive, transformative action,
    (b) Path dependence, which is a matter of institutionalization and imprinting, and
    (c) Contingency, associated with serendipity, historical points of inflection, and purposive action toward institutional change.

    Conclusions

    The conflict between the formation clause and the rationality of the actions of actors from institutions, and institutional changes by actors, can be through Social action, which is fundamentally reactive and contextual in nature, should be resolved. Social action cannot be understood as the implementation of institutional prescriptions
    , but is revealed as reflective interaction in specific spatial-temporal contexts. When actors see specific interests and individual benefits associated with potential new institutions, they act to support their development and adoption.

    Keywords: Institutional System, Human Action, Institutional Changes, Institutional Hysteresis
  • حسن افراخته*، لیلا مفاخری

    شناخت توزیع فضایی تسهیلات اشتغالزایی در نواحی روستایی کشور و از طرف دیگر برنامه ریزی آینده براساس آن، راهی است برای توسعه اقتصادی روستاها که نتیجه آن شکوفایی اقتصاد کشور خواهدبود. هدف تحقیق حاضر، ارزیابی عدالت فضایی در توزیع تسهیلات و روند ایجاد اشتغال در بخش ها و گروه های عمده فعالیت های اقتصادی و پراکنش فضایی آن در نواحی روستایی استان لرستان به تفکیک شهرستان است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و براساس طرح تحقیق توصیفی- تحلیلی است. داده های پژوهش از نوع داده های ثانویه بوده و از مراجع رسمی کشور (معاونت توسعه کارآفرینی و اشتغالزایی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در آبان سال 1400) جمع آوری شده است. داده های پژوهش با استفاده از ابزارها و مدل های فضایی در نرم افزارهای اکسل و سیستم اطلاعات جغرافیایی تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که در تسهیلات اشتغالزایی روستایی در سطح شهرستان های استان لرستان عدالت فضایی رعایت نشده است و تناسب بین نرخ بیکاری نواحی روستایی شهرستان ها و تسهیلات اشتغالزایی ارتباط مستقیم وجود ندارد و بیشتر شهرستان های همجوار به مرکز استان از این تسهیلات برخوردار بوده اند. همچنین بین ظرفیت محیطی شهرستان ها و رسته های شغلی که تسهیلات اشتغالزایی دریافت کرده اند تا حد زیادی همبستگی وجود دارد و از این منظر عدالت فضایی در بین شهرستان ها رعایت شده است.

    کلید واژگان: اشتغالزایی, تسهیلات, روستا, عدالت فضایی
    Hassan Afrakhteh *, Leila Mafakheri
    Introduction

    Understanding the spatial distribution of employment-generating facilities in rural areas is crucial for economic development. Planning future initiatives based on this understanding can lead to the economic growth of villages and, ultimately, the country’s economy. Since economic activities, along with facilities and employment opportunities, are not evenly distributed across regions, each area requires tailored development programs that align with its unique characteristics. This study aims to evaluate spatial justice in the distribution of facilities and the trends in job creation across major economic sectors in the rural areas of Lorestan province, analyzed by county.

    Methodology

    In the present study, a descriptive and analytical research method was employed. The analysis focused on the area of Lorestan province, broken down by county. To gather information, data from the Deputy of Entrepreneurship and Employment Development at the Ministry of Cooperatives, Labor, and Social Welfare in Lorestan province from November 2021 were used, specifically for the registration and receipt of entrepreneurship credit loans. The study examined the pattern of dispersion and spatial distribution of rural employment-generating facilities and credits across various fields within the counties of Lorestan province in 2021. The spatial distribution of these employment-generating loans at the county level was mapped using ArcMap software. Finally, the hot spot analysis technique was applied to rank the distribution of loans received by the villagers.

    Findings

    According to data from the Deputy of Entrepreneurship and Employment Development of the Ministry of Cooperatives, Labor, and Social Welfare in November 2021, a total of 5,445 employment-generating projects across Lorestan province received financial assistance. The highest number of projects was in Khorramabad County, with 946 projects, while the lowest was in Rumeshkan, with 163 projects. The distribution of financial assistance and direct employment generated by these projects followed a similar pattern. Specifically, 24% of the financial assistance and 22% of the direct employment were in Khorramabad, while the lowest percentages, 2.3% and 2.7%, respectively, were in Rumeshkan. The findings show the distribution of project numbers, financial assistance, and direct employment across the counties. Regarding the correlation between direct employment generated by rural employment loans and the unemployment rates in rural areas of Lorestan counties, the data indicates a negative correlation of -0.13. In other words, counties with higher unemployment rates tended to have lower levels of employment generation, and vice versa.To identify the spatial distribution pattern of rural employment loans across the counties of Lorestan province, the amount of financial assistance provided in each county was analyzed. Using the Hotspot technique in ArcMap, the spatial pattern was identified. The analysis revealed that counties in the central and southeastern parts of the province received the highest proportion of financial assistance, while peripheral and western counties received the least. This analysis indicates that the distribution of financial assistance across Lorestan’s counties has not been balanced or equitable.Another major indicator for evaluating the distribution of employment loans in Lorestan province is the Hotspot analysis. Maps were created and analyzed at confidence levels of 90%, 95%, and 99%, focusing on both hot and cold spots. The Hotspot index in ArcMap shows significant spatial disparities in the distribution of loans across beekeeping, agriculture, horticulture, fisheries, and aquaculture sectors, indicating inequality among counties. However, in sectors like medicinal plants, tourism, services, and animal husbandry, these disparities are not significant, and no identifiable inequality was observed.To evaluate the correlation between the production ratio of each county in the main rural activity sectors and the ratio of loans distributed across various sectors, a correlation analysis was conducted. The results indicate a positive correlation between production capacity and activity in the rural areas of Lorestan’s counties and the amount of loans distributed, except in the fisheries and fish farming sector, which showed a negative correlation. Specifically, the correlation in the animal husbandry sector is 94%, in tourism, handicrafts, and services 65%, in beekeeping 52%, in agriculture 42%, in the production and processing of medicinal plants 24%, in horticulture 13%, and in fisheries and fish farming -26%. Although the correlation is relatively low in the agriculture, medicinal plants, horticulture, and fisheries sectors, it is not negative. Providing more employment loans in these sectors in counties with potential can contribute positively to the sustainable development of rural areas. Overall, the distribution of loans has been aligned with the existing capacities in Lorestan’s rural areas, aiming to activate and strengthen these capacities. However, in the case of fisheries and fish farming, the distribution of loans has not been appropriate.

    Discussion and Conclusion

    The research results indicate that spatial justice has not been observed in the distribution of rural employment loans across the counties of Lorestan province. There is no direct correlation between the unemployment rates in rural areas and the allocation of these loans, with most of the funds concentrated in counties neighboring the provincial capital. However, the results also show a significant correlation between the environmental capacity of the counties and the job sectors that received employment loans, suggesting that, in this regard, spatial justice has been maintained across the counties.

    Keywords: Job Creation, Facilities, Village, Spatial Justice
  • Javad Zahmatkesh Momtaz, Hassan Afrakhteh *, Vahid Riahi
    Purpose

    The goal of this research is to identify institutional variables affecting entrepreneurship in Nesa rural Area in Karaj County.

    Design/methodology/approach

    This is a fundamental, applied research that uses a descriptive survey method for data collection. The statistical population of the research comprises the residents of Nesa Rural district. The sample size was calculated using Cochran's formula (n = 216) and its distribution among the villages was proportional to the number of households in each village and the sampling was conducted using a simple random method. The research instrument is a researcher-designed questionnaire. In this research, the confirmatory factor analysis method was used to assess the validity and reliability of the questionnaire, and the partial least squares path analysis method was adopted to test the conceptual model of the research. The relationship between the variables was measured with the Pearson correlation test.

    Findings

    The findings of the research on the state of entrepreneurship suggest that self-employment driven by a small family business approach, mostly without innovation, has been the predominant entrepreneurial activity in the study area. The results of the conceptual research model showed that the institutional variables of economic stability, transparency and accountability, and educational system and skills training have the most direct impact on the state of rural entrepreneurship. The analysis of fit indices of the model revealed that the coefficient of determination for the dependent variable of the rural entrepreneurial status was 0.683. Accordingly, the independent and mediating variables of the model can explain 68.3% of the variance in the rural entrepreneurial status, indicating the explanatory power of the model.

    Practical implications

    The results of the research suggested that rural entrepreneurship is in a deplorable condition and despite the direct and indirect effects of institutional variables on rural entrepreneurship, institutional factors play a weak and inefficient role in rural areas. Hence, it is necessary to pay attention to the role of institutional factors such as political stability, enforcement of the rule of law among citizens, control of corruption, and payment of rewards in proportion to the endeavors and creativity of individuals to promote rural entrepreneurship.

    Keywords: Institutional Variables, Entrepreneurship, Nesa Rural Area, Karaj County
  • Aboutaleb Ghasemi Vasmejani, Hassan Afrakhteh *, Farhad Azizpour, Naser Rezaee
    Purpose

    The purpose of this study was to identify the trend of villagers' livelihood asset changes arising from tourism development on livelihood assets of tourism villages of Rudsar county in the north of Iran.

    Methods

    The current research is conducted in 10 selected sample villages by cluster and random sampling. The research method is qualitative with a fundamental theory process based on inductive reasoning. In a snowball and targeted method, interviews were conducted with villagers to collect data. The conceptual framework of the present study is sustainable livelihood, resting on five rural livelihood assets for identifying the tourism development changes.

    Results

    In several village, changes in the five rural livelihood assets and 11 macro-categories have occurred with different intensities. On the other hand, the changes in the plain and hill villages included all five assets, and coastal villages cover only the natural and physical ones. Also, no changes were observed in mountain villages.

    Conclusion

    The results suggest that livelihood asset changes have occurred in the studied villages. Nonetheless, the changes had different functions in villages, and in some, they led to the formation of new performances.

    Keywords: Livelihood Assets, livelihood changes, rural changes, Rural tourism, Rudsar province, north of Iran
  • صادق ثقفی اصل*، حسن افراخته
    پژوهش حاضر، از نظر هدف، کاربردی و بنیادی و دارای ماهیت تفسیری و تحلیلی و از نظر روش، در گروه پژوهش های کمی و کیفی قرار دارد. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز از روش گراندد تیوری و مدل ترکیبی (FSORA، FCOPRAS)،(EDAS)، و نرم افزار SPSS، استفاده شد. نتایج برخورداری روستاها از شاخص های گردشگری نشان داد که از بین روستا های مورد مطالعه روستای لالان و شمشک در بهترین وضعیت، و روستای حصارک در بدترین وضعیت قرار دارد. همچنین نتایج تیوری زمینه ای به منظور بررسی بستر های حاکم بر توسعه گردشگری نشان داد، بستر های (حکمروایی مطلوب گردشگری، نهادینه سازی فرهنگ گردشگری، رویکرد نامتمرکز گردشگری، تدوین برنامه راهبردی از طریق ظرفیت ها و توانمندی های رقابت پذیر گردشگری، تشکیل تیم تخصصی در زمینه توسعه گردشگری، توسعه زیرساخت های گردشگری، تبلیغات مناسب گردشگری) از سوی متخصصان پیشنهاد شد و از بین آنها، حکمروایی مطلوب گردشگری با مقدار وزن 33/72، بیشترین میزان اهمیت را به خود اختصاص داده است. همچنین نتایج تیوری زمینه ای به منظور بررسی پیامدهای حاصل از توسعه گردشگری نیز نشان داد پیامدهای شناخته شده از جانب متخصصان شامل توسعه پایدار گردشگری، ارتقاء کیفیت زندگی، رونق بازاریابی، افزایش آگاهی و دانش گردشگری در روستا ها بوده است که از بین پیامدهای مطرح شده، توسعه پایدار گردشگری با مقدار وزن 54/72، بیشترین میزان اهمیت را به خود اختصاص داده است. در نهایت اینکه بین بستر های حاکم و پیامدهای توسعه گردشگری بر مبنای مزیت های رقابت پذیری ناحیه کوهستانی رودبار قصران ارتباط معنادار و مثبت وجود دارد.
    کلید واژگان: توسعه گردشگری, مزیت های رقابت پذیری, ناحیه روستایی, رودبار قصران
    Sadegh Saghafiasl *, Hassan Afrakhteh
    Attaining a distinct position and competitive edge among tourists is crucial for providing the foundation for rural tourism development. This study investigates the prevailing contexts and consequences of rural tourism development in Rodbar Ghasran region, focusing on competitiveness advantages. The research is applied, fundamental, interpretive, and analytical, employing both quantitative and qualitative methodologies. The analysis utilized Grounded Theory and Combined Models (FSORA, FCOPRAS), (EDAS), and SPSS software. Results indicated that among the studied villages, Lalan and Shemshak were in the best condition in terms of tourism indicators, while Hesarak was in the least favorable situation. Theoretical groundwork to examine governing contexts for tourism development identified factors such as optimal governance, institutionalization of tourism culture, decentralized approach, strategic planning based on competitive capacities, educibility of tourism, formation of a specialized team, development of tourism infrastructure, and effective advertising. Experts assigned the highest importance to optimal governance of tourism with a weight of 72.33. Similarly, the theoretical background for studying consequences highlighted sustainable tourism development, improved quality of life, marketing growth, and increased awareness and knowledge of tourism in rural areas. Sustainable development of tourism was considered the most significant consequence, with a weight of 72.54. Importantly, the results revealed a meaningful and positive relationship between prevailing contexts and consequences of rural tourism development based on competitiveness advantages in the Rodbar Ghasran region, with a significance level of 0.000.
    Keywords: Tourism development, competitiveness advantages, rural area, Rodbar Ghasran
  • Sadegh Saghafiasl *, Hassan Afrakhteh
    Purpose

    The current research aimed to identify rural tourism's role in the sustainability of local communities in Rudbar Qasran villages.

    Methods

    The research method is qualitative-quantitative, and the statistical population in this research includes two groups: First, specialists and graduates of tourism and rural geography were targeted for interviews. (until the results are saturated), so 50 individuals as participants were determined by available sampling. Second part: Rural residents (Rudbar Qasran), of which 375 people were determined as the sample size based on random sampling. The grounded theory model and SPSS software were used to analyze the information in the qualitative and quantitative parts.

    Results

    The results in the qualitative section extracted factors such as culture, Integrated and coherent management in the village and tourism organizations, legal and financial, infrastructure, using specialized labor, marketing, and avoiding inconsistent patterns. Also, the Kendall rank correlation test results showed that concepts of the mentioned categories and semantic units could be generalized to the population. In the quantitative part of the research, spearman correlation and regression showed a significant and positive relationship between the factors proposed in rural tourism development and local communities sustainability (economic, social, and environmental dimensions). Also, the regression results showed that among the factors entered into the regression equation, the factor (integrated and coherent management in the village and tourism organizations) predicts positive changes in the dependent variable (sustainability of local communities) more than other factors. Among all factors, "integrated and coherent management in the village and tourism organizations," with a value of 0.167, directly affects the stability of the local communities of Rudbar Qasran villages.

    Conclusion

    All the tourism development factors raised in this study can take a big step in the sustainability of local communities in Rudbar Qasran villages. These factors will improve the employment status and income of residents of local communities. Furthermore, if the service sector improves, public and private investments will provide welfare conditions for the residents of the villages.

    Keywords: Rural tourism, sustainable development, local communities, Rudbar Qasran, Tehran Metropolis
  • سعید زرگرانی، وحید ریاحی*، حسن افراخته
    مقدمه

    مشارکت روستاییان در انجام امور روستا نقش مهمی در توسعه روستا ایفا می نماید.

    هدف پژوهش:

    هدف این پژوهش شناسایی عوامل موثر در مشارکت روستاییان در شرکتهای تعاونی است.

    روش شناسی تحقیق:

    پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی واز نظر شیوه انجام تحقیق، توصیفی -تحلیلی می باشد. و گردآوری داده ها پژوهشی،اسنادی و میدانی است- برای اعتبار پرسشنامه از آلفای کرنباخ استفاده شده که بیش از 83 درصد پرسشنامه از این مدل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.

    قلمرو جغرافیایی پژوهش: 

    این پژوهش در محدوده جغرافیایی شهر شهریار انجام شده است.

    یافته ها

    یافته های پژوهش در بررسی متغیر های تحقیق، میزان و نحوه مشارکت اعضا، و عوامل درونی و بیرونی موفقیت شرکت های تعاونی روستایی و نیز میزان رضایت اعضا از شرکت تعاونی مورد تایید قرار گرفته است.

    نتایج

    میتوان چنین نتیجه گیری کرد که بین ویژگی های فردی، رضایت مندی، نگرش و مشارکت اعضای شرکت تعاونی با میزان موفقیت شرکت ارتباط معنی داری وجود دارد و متناسب با اندازه جمعیت روستاهای شهرستان شهریار، میزان مشارکت روستاییان در فعالیت های شرکت تعاونی بیشتر شده استدرمطالعات انجام شده در خصوص تعاونی های تولیدی کشاورزی فعال تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که بین رضایت فردی ، نگرش و دانش ، سطح درآمد زمین و خانوار و این متغیرها به طور قابل توجهی با مشارکت موفق در آنجا رابطه معنی داری و همبستگی شدیدی (65٪ = r) وجود دارد.

    کلید واژگان: توسعه روستایی, شرکت های تعاونی روستایی, مشارکت روستایی, شهرستان شهریار
    Saeid Zargarani, Vahid Riahi *, Hassan Afrakhteh
    Introduction

    Cooperatives as an organization are a system for movement and coordination of various efforts between members to gain common targets.

    The purpose of the study: 

    The aim of the current research is to find out the effective factors in the cooperation of villagers in Rural cooperatives companies.

    Methodology

    The current study is applied regarding the purpose of the study, and descriptive-analytic with respect to method. To study the success rate of rural cooperative companies in the city, Central Division has been done. The study objectives include: attitude towards cooperative members, the participation rate of members of the cooperative activities of companies, studying the social, economic and individual members, mutual understanding and relations between these effects.

    Geographical area of the research: 

    This study has been done in the geographical area of Shahriar.

    Results and discussion

    The study is descriptive and solidarity through a survey using questionnaires and interviews. The statistical community members of rural cooperative companies in Shahriar City Township had a total of 3000 people. Number 345 out of random sampling as the sample were determined. Validity of the questionnaire was also calculated.

    Conclusion

    Data analysis showed that there is a significant relationship and a strong correlation (65% = r) between trait individual satisfaction, attitude and knowledge, land and household income levels and these variables significantly associated with successful partnerships there.

    Keywords: rural development, rural production cooperatives, rural Partnership, Shahriar city
  • سیروس حجت شمامی، حسن افراخته*، وحید ریاحی

    برون رفت از بحران های معیشتی طبق نظریه معیشت پایدار از راه هایی همچون توسعه گردشگری در نواحی روستایی میسر می شود. در عصر کنونی به کارگیری گردشگری الکترونیک روستایی، دستیابی به اهداف اقتصادی، اجتماعی و محیطی توسعه پایدار روستایی را تسریع و تقویت می بخشد. پژوهش حاضر باهدف بررسی و تحلیل وضعیت بنیان های معیشتی روستاهای مورد مطالعه و طرح گردشگری الکترونیک در بین روستاییان و درک بینش آنان انجام شده است. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی باشد. از نظر روش انجام، ترکیبی(کمی-کیفی) است. داده ها از طریق مطالعات اسنادی(کتب، مقالات، آمارنامه ها) و پژوهش میدانی(پرسشنامه، مصاحبه) گردآوری شده است. بدین منظور 16 شاخص و 78 متغیر که در شکل گیری سرمایه های معیشتی دخیل بوده، شناسایی و براساس آن پرسشنامه ای به صورت طیف لیکرت در اختیار جامعه نمونه پژوهش (311 خانوار) قرار گرفت. در بخش کیفی فرآیند نمونه گیری با رویکرد پدیدار شناختی صورت گرفت، سپس مصاحبه عمیق با ساکنان نواحی روستایی انجام شد که تا 36 نفر اشباع نظری حاصل شد. به منظور تجزیه وتحلیل اطلاعات از نرم افزارهایSPSS ،Excel، MAXQDAو Arc GIS بهره گرفته شد. طبق نتایج، در بخش کمی با استفاده از مدل تاپسیس، در مرحله اول مشخص شد که سرمایه های طبیعی و اجتماعی وضعیت مطلوبی را نسبت به سایر دارایی ها داشته اند. در مرحله دوم وضعیت بنیان های معیشتی در روستاهای مورد مطالعه به تفکیک مورد بررسی قرار گرفت که در این میان روستاهای شهربیجار، شیرکوه و حلیمه جان به ترتیب با ضرایب 654/0، 546/0و 526/0 در رتبه های اول تا سوم قرار گرفتند. در گام بعدی و در بخش کیفی روستاییان بینش خود از گردشگری الکترونیک را به مثابه بازدید، تبلیغ و بازاریابی، خریدآنلاین، حذف واسطه ها و کسب و کارهای نوین تعبیر می کنند. همچنین در بررسی ها مشخص شد روستاییان کمتر برخوردار از سرمایه های معیشتی بینش متنفاوتی نسبت به روستاییان برخوردار از سرمایه های معیشتی دارند.

    کلید واژگان: بنیان های معیشتی, معیشت پایدار, گردشگری الکترونیک, ناحیه روستایی رودبار
    Sirous Hojjat Shamami, Hassan Afrakhteh *, Vahid Riahi

    Based on sustainable livelihood approach, livelihood foundations form the basis of villagers’ ability and power to interfere in their individual and social destiny because they determine and direct the perception, expectations and activities of individuals and families living in rural areas. According to the theory of sustainable livelihood, to end livelihood crises, methods such as tourism development should be adopted in rural areas. But in the present era, it is rural electronic tourism that accelerates and promotes the achievement of economic, social and environmental goals of sustainable rural development. The current research aimed to investigate and analyze the status of livelihood foundations, the e-tourism project, and villagers’ insight in the villages under study. The research is an applied, mixed (quantitative-qualitative) one. The data were collected through documentary studies (books, articles, and statistics) and field research (questionnaires and interviews). Sixteen indicators and 78 variables involved in the formation of livelihood capital were identified and based on them, a Likert-scale questionnaire was developed and given to the research sample (311 households). In the qualitative phase, phenomenological approach was used for sampling, then, in-depth interviews were conducted with 36 villagers until theoretical saturation. To analyze the data, SPSS, Excel, MAXQDA and ArcGIS software were used. In the quantitative phase, using TOPSIS model, in the first step, it was found that natural and social capitals had a favorable status compared to other assets. In the second step, the status of livelihood foundations in the villages was examined separately, based on which Shahrebijar, Shirkoh, and Halimejan were ranked first to third with coefficients of 0.654, 0.546, and 0.526, respectively. In the next step and in the qualitative phase, the villagers interpret their understanding of electronic tourism as visiting, advertising and marketing, online shopping, eliminating middlemen and new businesses. Furthermore, based on the surveys, it was found that the villagers with less livelihood capitals have a different vision than the villagers having livelihood capitals.

    Keywords: Livelihood Foundations, Sustainable livelihood, Electronic Tourism, Rudbar rural area
  • صدیقه کرمی نسب، وحید ریاحی*، حسن افراخته
    یکی از جلوه های عمده استمرار توسعه نیافتگی را می توان در پیوستگی و حتی تشدید شکاف درآمد و ثروت میان کشورهای فقیر و کشورهای غنی، در جهان امروز مشاهده کرد. به عبارت دیگر، در همه کشورها اعم از پیشرفته و عقب مانده مناطقی از جمله روستاها وجود دارد که از رشد و توسعه کمتری نسبت به سایر مناطق برخوردارند و مردم این مناطق به دلایلی که خارج از کنترل آنها بوده از سطح رفاه کمتری نسبت به بقیه بهره می برند. از سوی دیگر تجربیات تمامی نظریات توسعه نشان می دهد که دستیابی به توسعه در هر سطحی و با هر هدفی که باشد نیازمند برنامه ریزی اصولی، کارامد و اجرای دقیق آن است. اما مسیله اصلی این است چه دلیلی باعث این شده که بعضی از مناطق از جمله نواحی روستایی که دارای منابع مهم و برتری های جهت رشد و توسعه می باشند نه تنها هیچ پیشرفتی نداشته اند بلکه به عنوان یک منطقه توسعه نیافته نسبت به مناطق اطراف خود باقی مانده اند. هدف اصلی این پژوهش جمع یندی مطالعات مربوط به موانع، چالش ها و تله توسعه نیافتگی و یا همان تله فقر در توسعه روستایی با استفاده از روش تحلیل محتوا است. این پژوهش، در زمره پژوهشهای اسنادی و کتابخانه ای جای می گیرد. روش تحقیق توصیفی - تحلیلی بوده و رویکرد تحقیق کمی - کیفی با تاکید بر کیفی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مقالات چاپ شده در ارتباط با موضوع پژوهش است که درنشریات داخلی و خارجی استفاده شده است. بر این اساس 95 مقاله انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که با توجه به تحلیل محتوای مطالعات صورت گرفته تله ی توسعه نیافتگی در نواحی روستایی در 4 معیار(تله های بهره وری، آسیب پذیری اجتماعی، نهادی و محیطی) مورد بررسی قرارگرفته شد، که بیشترین شاخصهای مربوط به تله های بهره وری، آسیب پذیری، نهادی و محیطی به ترتیب نوسان قیمت محصول، فقدان سرمایه و پس انداز، ضعف نهادها و فقدان زیرساخت و شبکه ارتباطی نسبت به سایر شاخصها می باشند. همچنین در مجموع تله‎ی آسیب پذیری اجتماعی و شاخصهای مربوط به آن بیشتر از سایر تله های توسعه نیافتگی در نواحی روستایی مورد توجه واقع شده است.
    کلید واژگان: تله ی توسعه نیافتگی, مطالعات روستایی, تحلیل محتوا
    Sedigheh Karaminasab, Vahid Riahi *, Hassan Afrakhteh
    Today, one of the major manifestations of continued underdevelopment can be seen in the continuity and even widening of the income and wealth gap between rich and poor countries in the world. In other words, in all countries, both advanced and backward, there are areas that have less growth and development than other areas, and the people of these areas have a lower level of welfare than others for reasons beyond their control. On the other hand, the experiences of all development theories show that achieving development at any level and with any goal requires principled, efficient planning and exact implementation. But the main question is what is the reason that some areas, including rural areas, which have important resources and advantages for growth and development, not only have not made any progress, but also remain as an underdeveloped area compared to the surrounding areas. The main purpose of this study is to summarize studies on barriers, challenges and underdevelopment traps or known as poverty traps in rural development using content analysis method. This research is among the documentary and library researches. The research method is descriptive-analytical and the research approach is quantitative-qualitative with emphasis on qualitative. The statistical population of the study includes all published articles related to the research subject, used in Iranian and foreign publications. Based on the search in a valid database, 95 articles were selected and reviewed. The results of the research show that according to the content analysis of the studies, the underdevelopment trap in rural areas has been studied in 4 criteria (productivity trap, social vulnerability trap, institutional trap and environmental trap). The most indicators related to productivity trap, vulnerability trap, institutional trap and environmental trap are product price fluctuations, lack of capital and savings, weakness of institutions and lack of infrastructure and communication network compared to other indicators, respectively. Also, in general, social vulnerability traps and related indicators have received more attention than other underdeveloped traps in rural areas.
    Keywords: Underdevelopment Trap, Rural Studies, Content analysis
  • نسیبه حسینی*، حسن افراخته، فرهاد عزیزپور
    مقدمه

    یکی از مشکلات اساسی توسعه فضایی به ویژه در کشورهای کمتر توسعه یافته، گسیختگی سازمان فضایی مبتنی بر رابطه تعاملی میان سکونتگاه ها است. سازمان فضایی دهستان زبرخان شهرستان نیشابور نیز از این قاعده مستثنی نیست. کوشش در راستای انتظام فضایی سکونتگاه ها، می تواند زمینه ساز پیشبرد برنامه های توسعه در سطوح گوناگون به شمار آید. در این راستا، شناخت ظرفیت ها و قابلیت های سکونتگاه های روستایی و تنظیم صحیح و بسامان نحوه ارایه خدمات مناسب به آنها به منظور بهره گیری عقلایی از این قابلیت ها، از گام های اولیه و اساسی است که باید به نحوی متین و استوار برداشته شود.

    هدف پژوهش

    پژوهش حاضر به تحلیل و ارزیابی سازمان فضایی دهستان زبرخان و تغییرات رخ داده در آن، طی دوره زمانی 23 ساله (1375-98)، می پردازد.

    روش شناسی تحقیق

    پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از حیث روش شناسی، توصیفی- تحلیلی است. شیوه گردآوری داده ها کتابخانه ای و میدانی بوده است. که به جهت دست یابی به اهداف تحقیق، با رویکرد فضایی و با روش علمی به تبیین تغییر و تحولات رخ داده طی 23 سال گذشته در سازمان فضایی ناحیه ی روستایی زبرخان شهرستان نیشابور می پردازد. جامعه آماری تحقیق، شامل 29 سکونتگاه شهری و روستایی واقع در دهستان زبرخان شهرستان نیشابور است.

    قلمرو جغرافیایی پژوهش

    قلمرو جغرافیایی تحقیق، دهستان زبرخان شهرستان نیشابور است. بخش زبرخان شامل سه دهستان است که دهستان زبرخان به عنوان پرجمعیت ترین دهستان شناخته می شود.یافته ها و بحث: یافته ها نشان داد که عدم توزیع مناسب خدمات و نبود تعادل فضایی سبب ساز افزایش جابه جایی و حرکت بین سکونتگاه های انسانی در سطح دهستان شده است. از این رو سه سکونتگاه قدمگاه، باغشن و درود با رتبه های اول تا سوم به مکان های اصلی تردد درون ناحیه-ای تبدیل شده اند.

    نتایج

    نتایج حاصل از تحلیل جریان ها بیانگر آن است که الگوی جریان ها به صورت روابط یکسویه است و پیوندهای مکمل، دوسویه و هم افزا شکل نگرفته است. این الگو مطابق با نظریه قطب رشد با حاکمیت شهرهاست و هنوز با الگوی شبکه منطقه ای فاصله زیادی دارد. به طور کلی می توان اینگونه عنوان کرد که سازمان فضایی دهستان زبرخان فاقد تعادل فضایی است که با ایجاد تعادل در توزیع امکانات و خدمات می توان به توسعه متعادل و پایدار و سازمان فضایی بهینه دست یافت.

    کلید واژگان: تحول سازمان فضایی, کاربری اراضی, پیوندهای شهری- روستایی, ناحیه زبرخان
    Nasibeh Hosseini *, Hassan Afrakhteh, Farhad Azizpour
    Introduction

    One of the main problems of spatial development, especially in less developed complaints, is the rupture of the space organization due to the relationship between the interactions between settlements. The space organization of Zebarkhan district of Neyshabour is no exception to this rule. Efforts to address the space police force of settlements can pave the way for the development of development programs at various levels. In this regard, recognizing your relationships and your abilities in rural schools and setting up the correct way to use these abilities is one of the first and basic steps that must be taken firmly.Goal of the research: The present study analyzes and evaluates the space organization of Zebrakhan village and the changes that occurred in it during a period of 23 years (1375-98).Research

    Methodology

    The present study is applied in terms of purpose and descriptive-analytical in terms of methodology. The method of data collection was library and field. In order to achieve the objectives of the research, with a spatial approach and with a scientific method to explain the changes and developments that have occurred during the past 23 years in the space organization of the rural area of Zebarkhan, Neyshabour city. The statistical population of the study includes 29 urban and rural settlements located in Zebarkhan sub-district of Neyshabour city.Geographical area of research:The geographical area of the research is Zebarkhan village of Neyshabour city. Zebarkhan section consists of three villages that Zebarkhan village is known as the most populous village.

    Results and discussion

    The findings showed that the lack of proper distribution of services and lack of spatial balance has led to increased mobility and movement between human settlements in the countryside. Therefore, the three settlements of Ghadamagah, Baghshan and Darroud with the first to third ranks have become the main places of intra-district traffic.

    Conclusion

    The results of flow analysis indicate that the flow pattern is one-way relationships and no complementary, two-way and synergistic bonds are formed. This model is in line with the theory of the growth pole with the sovereignty of cities and is still far from the regional network model. In general, it can be said that the space organization of Zebarkhan village lacks a spatial balance that by creating a balance in the distribution of facilities and services, balanced and sustainable development and optimal space organization can be achieved.

    Keywords: Spatial organization transformation, land use, urban-rural links, Zebarkhan area
  • حسن افراخته

    اقتصاد کنونی جهان، اکوسیستم ها و جوامع انسانی را در تنگنای بحرانی قرار داده است. سرمایه داری نولیبرال در پی حداکثر سازی سود، همه عناصر طبیعت را به کالا تبدیل کرده و آن را توجیه علمی می نماید. هدف اصلی مقاله حاضر، ارایه چارچوب مفهومی در اقتصاد اکولوژیک است. در معنای دقیق علمی، اقتصاد بوم شناختی به سیستم اقتصادی اطلاق می شود که با اصول اولیه اکولوژی و نیز "اصول سیستمی زندگی" هماهنگی دارد. اقتصاد بوم‌شناختی به معنای وسیع‌تر به تیوری و عمل اقتصادی اشاره دارد که اقتصاد را مسلط بر حوزه‌های طبیعت، جامعه و فرهنگ نمی بیند بلکه معتقد است که اقتصاد باید همراه و در درون طبیعت، جامعه و فرهنگ، فعال باشد. از نظر روش شناسی، چهار اصل اساسی برای اقتصاد بوم‌شناختی بر اساس نظریه سیستم‌های حیات و فلسفه ارگانیسم مشخص می شود. این چهار اصل عبارتند از سیستم های تودرتو، شبکه های خود مولد، سیستم های باز و تعاملات شناختی. پرسش اساسی آن است که چگونه می توان این اصول را برای طراحی یک سیستم اقتصادی اکولوژیکی که در سطوح فردی، اجتماعی و زیست محیطی تسهیل کننده زندگی است، به کار برد. تحقیق حاضر، اقتصاد بوم‌شناختی را به تیوری سیستم‌ها متصل می‌کنند که می تواند توجیه کننده ضرورت تحقیق باشد. یافته‌ها نشان می دهد که اقتصاد بوم‌شناختی باید به فعالیت‌هایی که رفاه انسان‌ها و غیرانسان‌ها و همچنین کل اکوسیستم‌ها را به حداکثر می‌رساند، اولویت بدهد و هدف اصلی آن باید خدمت به فرآیندهای زندگی در سیستم‌های اجتماعی و اکولوژیکی باشد.

    کلید واژگان: اقتصاد بوم شناختی, نظریه سیستم ها, شبکه های تو در تو, فلسفه ارگانیسم
    Hassan Afrakhteh

    The current world economy has put ecosystems and human societies in critical straits. Neoliberal capitalism, in order to maximize profits, turns all elements of nature into commodities and justifies it scientifically. The main goal of this article is to present a conceptual framework in ecological economics. In the strict scientific sense, ecological economy refers to an economic system that is in harmony with the basic principles of ecology as well as "systemic principles of life". In a broader sense, ecological economics refers to economic theory and practice that does not see the economy dominating the fields of nature, society and culture, but believes that the economy should be active within nature, society and culture. In terms of methodology, four basic principles for ecological economics are identified based on the theory of life systems and the philosophy of organism. These four principles are nested systems, self-generating networks, open systems and cognitive interactions. The basic question is how these principles can be used to design an ecological economic system that facilitates life at the individual, social and environmental levels. The current research connects the ecological economy to the systems theory, which can justify the necessity of the research. The findings show that ecological economics should give priority to activities that maximize the well-being of humans and non-humans, as well as whole ecosystems, and its main goal should be to serve life processes in social and ecological systems.

  • حسن افراخته، محمد حجی پور*، محمدحنیف قلندرزهی، سعید نصیری زارع

    استان سیستان و بلوچستان و به خصوص شهرستان سیب و سوران درگیر خشکسالی است. بیشترین اثرات این بحران گریبانگیر بخش کشاورزی و به خصوص مناطق روستایی آن است. وقوع پدیده خشکسالی در این شهرستان اثرات مستقیم و غیرمستقیم بسیاری بر زندگی روستاییان داشته است؛ امکان جلوگیری از وقوع این پدیده از نظر عوامل طبیعی و وقوع دوره های خشکسالی وجود ندارد؛ بنابراین نخستین گام برای مقابله و کاهش اثرات پدیده مذکور در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و حتی محیط زیستی، شناخت دقیق راهکارهای بنیادی به منظور مدیریت مواجهه با وقوع و تشدید این پدیده خواهد بود. بررسی این موضوع در نواحی روستایی شهرستان سیب و سوران به انجام رسیده است. تحقیق کمی و از نظر هدف کاربردی است. برای انتخاب نواحی روستایی از روش خوشه بندی و براساس نوع معیشت استفاده شد که با توجه به نیاز تحقیق 19 روستا به عنوان نمونه و براساس تعداد خانوارهای روستایی و فرمول کوکران، 300 خانوار به عنوان نمونه تعیین گردید. برای گردآوری داده ها از دو پرسشنامه استفاده شده است: پرسشنامه اول برای شناسایی پیامدها و اثرات فضایی خشکسالی و پرسشنامه دوم در قالب تکنیک دلفی برای تعیین عوامل و راهکارهای مدیریتی موثر برای خشکسالی از نظر کارشناسان و خبرگان (30 نفر) بوده است. وقوع مخاطره خشکسالی در نواحی روستایی دارای پیامدهای منفی در ابعاد اجتماعی، زیست محیطی و اقتصادی بوده است. گسترش مشاغل کاذب و غیر قانونی، کاهش آب چشمه ها، چاه ها و منابع آب سطحی و همچنین بی ثباتی معیشت ساکنین از جمله مهمترین پیامدهای منفی خشکسالی بوده است. نبود تنوع شغلی و عدم سرمایه گذاری دولت از مهمترین عوامل تشدید کننده ی اثرات خشکسالی شناسایی شده است که بنا به بررسی صورت گرفته، توسعه استفاده از سیستم آبیاری تحت فشار به عنوان راهکاری موثر در جهت مقابله با این عارضه طبیعی شناخته شد.

    کلید واژگان: خشکسالی, مدیریت بحران, سازگاری, شهرستان سیب و سوران
    Hassan Afrakhteh, Mohammad Hajipour *, Mohammad Hanif Galandarzehi, Saeid Nasire Zare

    Sistan and Baluchestan provinces and especially Sib and Soran cities have been affected by drought for many years. Most of the effects of this crisis have affected the agricultural sector, especially in rural areas. The occurrence of drought in this city has many direct and indirect effects on the lives of villagers and, certainly, it is not possible to prevent the occurrence of this phenomenon in terms of natural factors and the occurrence of droughts; Therefore, the first step to deal with and reduce the economic and social effects of the phenomenon will be to know and accurately understand the management factors on the occurrence and intensification of this phenomenon. With this knowledge, the study investigated this issue in rural areas of Sib and Soran cities. Quantitative research is practical in terms of purpose. Because the goal of the research is to achieve rules that are used in real and practical situations and help to improve executive methods. 19 villages and based on Cochran's formula, 300 families were selected as a sample. Data collection on two questionnaires; First questionnaire was to identify the consequences and spatial effects of drought and the second questionnaire was in the form of the Delphi technique to determine the effective management factors and strategies for drought. The risk of drought in rural areas has had negative social, environmental, and economic consequences. The spread of false and illegal businesses, the depletion of springs, wells, and surface water resources, as well as the instability of residents' livelihoods have been among the most important negative consequences of drought. On the other hand, lack of job diversity and lack of government investment is the most important management factors in aggravating the effects of drought, in which changing the pattern of water consumption and its storage as effective solutions were obtained.

    Keywords: drought, Crisis management, Adaptation, Sib, Soran County
  • حسن افراخته، فرهاد عزیزپور*، سمیه عزیزی

    در ایران اقدامات توسعه ای در روستاها با اولویت توسعه کالبدی - فضایی بر اساس طرح هادی روستایی انجام می گیرد. طرح هادی یا به عبارتی طرح جامع توسعه روستایی، با اهداف ایجاد زمینه توسعه و عمران روستا باتوجه به شرایط فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی؛ تامین امکانات اجتماعی، تولیدی و رفاهی؛ هدایت وضعیت فیزیکی روستا؛ ایجاد تسهیلات برای بهبود مسکن روستاییان و خدمات محیط زیستی و عمومی، تهیه و اجرا شده است. با عنایت به اینکه این طرح از برنامه دوم توسعه موردتوجه نظام سیاست گذاری و برنامه ریزی قرار گرفته است و همچنین باتوجه به اهمیت طرح هادی در سطح روستاهای کشور ایران، ارزشیابی عملکرد اجرای این طرح و همچنین آگاهی از دستاوردهای آن ضروری است تا با شناسایی نقاط قوت و ضعف این طرح از نتایج آن برای اصلاح چهارچوب مفهومی طرح و یا تغییر بنیانی در چهارچوب آن استفاده شود. لذا، پژوهش حاضر که ازنظر هدف کاربردی و ازلحاظ روش از نوع کیفی (مبتنی بر رویکرد نظریه زمینه ای) است، به ارزشیابی پیامدگرای طرح هادی در سکونتگاه های روستایی ایران پرداخته است. داده های موردنیاز به روش مصاحبه نیمه ساختاریافته با 25 تن از کارشناسان و خبرگان جمع آوری و با بهره گیری از نرم افزار مکس کیودا کدگذاری (باز، محوری و گزینشی) و تحلیل شد. نتایج این پژوهش نشان داد که روند تهیه و اجرای طرح هادی در سکونتگاه های روستایی کشور پیامدهای مثبت (مانند بهبود نظام حرکتی، بهبود ساختاری مسکن، ظهور فعالیت های اقتصادی جدید، برابری فضایی در برخورداری از خدمات زیربنایی و رفاهی، نظم پذیری در گسترش کالبدی و ارتقای کیفیت محیط) و منفی (مانند ضعف توجه به مالکیت روستاییان، تضعیف عناصر فرهنگی، بسترسازی برای کالایی شدن روستا، افزایش وسعت روستاهای پیرامون کلان شهری، تخریب منابع طبیعی - اکولوژیک، تضعیف انسجام و تنوع بصری بافت کالبدی) را به همراه داشته است. همچنین، نتایج این پژوهش تاکید دارد که پیامدهای منفی این طرح متاثر از روندهایی همچون دولت محوری، ضعف تعاملات سازمانی، ضعف توان تخصصی مشاوران تهیه طرح، ضعف توانمندسازی جامعه محلی، ضعف توجه به مشارکت جامعه محلی و تسلط نگرش نوگرایانه بر تهیه طرح است.

    کلید واژگان: ارزشیابی پیامدگرا, طرح هادی روستایی, سکونتگاه های روستایی ایران
    Hassan Afrakhteh, Farhad Azizpour*, Somayeh Azizi

    In Iran, development measures are carried out in villages with the priority of physical-spatial development based on the rural leadership plan. Hadi plan or in other words comprehensive rural development plan, with the goals of creating the development and development of the village according to the cultural, economic and social conditions; provision of social, productive and welfare facilities; guiding the physical condition of the village; The creation of facilities to improve villagers' housing and environmental and public services has been prepared and implemented. Considering that this plan from the second development plan has received the attention of the policy and planning system and considering the importance of Hadi plan at the village level of Iran, it is necessary to evaluate the implementation performance of this plan as well as to know its achievements by identifying the strengths. And the weakness of this plan is to use its results to modify the conceptual framework of the plan or make a fundamental change in its framework. In this regard, the present study, which is applied in terms of purpose and qualitative in terms of method (based on the contextual theory approach), has conducted a consequential evaluation of the master plan in rural settlements of Iran. The required data were collected through semi-structured interviews with 25 experts and were coded (open, axial and selective) using Maxiquida software. The results of this study showed that the process of preparing and implementing a master plan in rural settlements of the country has positive consequences (such as improving the mobility system, improving the structural housing, emergence of new economic activities, spatial equality in infrastructure and welfare services, regularity in physical expansion and promotion Environmental quality) and negative (such as poor attention to rural ownership, weakening of cultural elements, laying the groundwork for commodification of the village, increasing the size of villages around the metropolis, destruction of natural-ecological resources, weakening the cohesion and visual diversity of physical texture). Also, the results of this study emphasize that the negative consequences of this plan are affected by trends such as government-centered, weak organizational interactions, weak professional capacity of project consultants, weak local community empowerment, weak attention to local community participation and the dominance of modernist approach to project preparation.

    Keywords: Consequentialist evaluation, Rural master plan, Rural settlements of Iran
  • مر تضی بصیری توچائی*، حسن افراخته، وحید ریاحی

    جهانی شدن اقتصاد، تحولات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در جوامع و دخالت های انسان ها در محیط طبیعی باعث تحول انواع فضاهای طبیعی، فضاهای کشاورزی و فضاهای انسان ساخت شده است. هدف این مطالعه بررسی میزان و علل تحولات فضای انسان ساخت در ناحیه لشت نشاء است. استراتژی پژوهش استقرا کیفی، روش جمع آوری داده ها اسنادی و میدانی و برای بررسی سیر تحولات تاریخی منابع مکتوب و شفاهی مورد بررسی قرار گرفت. تحولات فضایی از طریق تصاویر ماهواره درسامانه گوگل ارث انجین بررسی و براساس اطلاعات میدانی در محیط ArcGIS ویرایش شد. 26نمونه برای مصاحبه به صورت هدفمند از بین مطلعین محلی و 43تصویر و 2فیلم از شرایط منطقه تهیه شد و برای تحلیل کل داده ها از روش کیفی داده بنیاد و نرم افزار ATLAS.ti استفاده شد. با توجه به یافته ها، عرصه محیطی طبیعی در منطقه رو به افول بوده است به گونه ای که سطح برنجزارهای ناحیه تا سال 1375 افزایش داشته اما پس از آن، کاهش را نشان داد؛ برای باغ ها تا سال 1375کاهش و سپس افزایش ثبت شد، فضاهای انسان ساخت در کل دوره افزایشی بود، این تحولات  تحت تاثیر گذشته و بستر تاریخی آن بروز یافت و بر اساس تحولات جمعیتی، مالکیت زمین، ارث و در کنار آن عناصری همچون اثرات اقتصاد جهانی، سیاستگذاری حکومت ها و دولت ها، تغییرات نهادی، نهادهای کژکارکرد، نظام قاعده گذاری و پاداش ها، فضای نااطمینان تولید و عدم توان رقابت فعالیت های مولد در ناحیه مورد مطالعه باعث گسترش سرمایه داری مستغلات و ساخت و سازهای تجاری و خدماتی شده است یافته ها نشان دهنده گسترش سرمایه داری غیر مولد، عدم شکل گیری کامل چرخه های سرمایه داری است ساختار انگیزشی مسلط در ناحیه در اثرتجربه تاریخی، مشکلات روزمره و دانش غیر بومی، سازه های ذهنی و باورهای مردم را به سمت فروش زمین جهت داد.

    کلید واژگان: فضای انسان ساخت, سرمایه داری مستغلات, داده بنیاد, اقتصادفضا, جغرافیای اقتصادی رابطه ای
    Morteza Basiri *, Hassan Afrakhteh, Vahid Riahi

    The globalization of the economy, political, social and economic developments in societies and human interventions in the natural environment have led to the Transformations of various types of natural spaces, agricultural spaces and man-made spaces.The purpose of this study is to investigate the extent and causes of Transformations in man-made space in the Lashtnesha Area.Qualitative inductive research strategy, method of collecting documentary and field data and to study the historical developments of written and oral sources were examined.Spatial Transformations was studied through satellite imagery in the Google Earth engine and edited based on field information in the ArcGIS environment.26 samples were prepared for targeted interviews from local informants and 43 images and a video of the conditions of the region and for the analysis of all data, the qualitative method of grounded theory and ATLAS.ti software were used.According to the findings, natural spaces in the region decreased, rice increased until 1996 and then decreased, for gardens in 1996 decreased then increased and man-made spaces increased throughout the period.These Transformations were influenced by the past and its historical context and based on demographic changes, land ownership and inheritance law, along with elements such as the effects of the global economy, policy-making of governments and institutions, institutional change, dysfunctional institutions, the system of regulation and rewards, the atmosphere of uncertainty, production and uncertainty. The competitiveness of productive activities in the study area has led to the expansion of real estate capitalism and commercial and service constructions, which indicates the expansion of unproductive capitalism, the lack of complete formation of capitalist cycles. The dominant motivational structure in the area, due to historical experience, daily problems and non-indigenous knowledge, directed the mental structures and beliefs of the people towards the sale of land.

    Keywords: Man-Made Space, Real Estate Capitalism, Grand Theory, Space Economy, Relational Economic Geography
  • سیاوش عطایی، حسن افراخته*، فرهاد جوان

    هدف پژوهش حاضر تحلیل نقش مدیریت روستایی در پایداری روستاهای بخش کهریزک است. جامعه آماری تحقیق روستاهای بخش کهریزک است. روستا هایی که جمعیت بالا دارند و از شورا و دهیار برخوردار هستند به عنوان جامعه آماری این پژوهش تعیین می شوند (14 روستا). کل جمعیت افراد خانوار در روستا های موردمطالعه (5913) نفر است. لذا بر اساس فرمول کوکران تعداد 360 خانوار به عنوان جامعه نمونه انتخاب گردیده شد. روش جمع آوری اطلاعات در این تحقیق کتابخانه ای و میدانی است. سپس جمع آوری و طبقه بندی اطلاعات لازم مورد تجزیه وتحلیل قرار می گیرد. در بخش کتابخانه ای با استفاده از اسناد و آمار و اطلاعات و تجربیات دیگر مناطق روستایی برای تکمیل کردن اطلاعات به سازمان های مربوطه در سطح منطقه مراجعه کرده و درنهایت با بررسی های میدانی و بحث و پرسشنامه و از نرم افزارهای ARC GIS, SPSS و نرم افزار Expert choise ، مدل موریس دیویس استفاده شده است. یافته ها نشان داد که پایداری در ابعاد زیست محیطی و فضایی -کالبدی بیشتر از عدد مطلوبیت 3 ارزیابی شده و در سطح آلفای 000/0 معنادار است. همچنین تحلیل میانگین عددی این گویه ها در محدوده موردمطالعه نشان دهنده تاثیر مثبت در ابعاد زیست محیطی و فضایی -کالبدی بوده، که نسبت به سایر ابعاد در سطح بالاتری قرار دارند. تحلیل ناپارمتریک همبستگی نشان دهنده وجود رابطه مستقیم و معنی دار در سطح آلفای 01/0 میان ابعاد اقتصادی با ابعاد اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی-فضایی است. همچنین بین ابعاد بعد کالبدی-فیزیکی با ابعاد اجتماعی و زیست محیطی نیز رابطه مستقیمی مشاهده می شود. همچنین رتبه-بندی ابعاد پایداری نشان داد که بعد کالبدی-فضایی با وزن به دست آمده (356/0) نسبت به سایر ابعاد در بالاترین سطح و بعد اقتصادی با وزن به دست آمده (174/0) در پایین ترین سطح قرارگرفته است.

    کلید واژگان: مدیریت, سکونتگاه های روستایی, توسعه پایدار, فضاهای پیراشهری, کهریزک
    Siavash Ataei, Hassan Afrakhteh *, Farhad Javan

    Villages that have a high population and have a council and Dehyar are determined as the statistical population of this study (14 villages). The total population of households in the studied villages is (5913) people. Therefore, based on the Cochran's formula, 360 families were selected as the sample population. The method of data collection in this research is library and field such as questionnaire, observation and interview. Then the necessary information is collected and classified. In the library section, using documents, statistics, information and experiences of other rural areas, to complete the information, refer to the relevant organizations in the region, and finally with field surveys, discussions and questionnaires, and from software ARC GIS, SPSS and Expert Choise software, Maurice Davis model are used. Findings showed that stability in environmental and spatial-physical dimensions was evaluated higher than the utility number 3 and was significant at the alpha level of 0.000. Also, the numerical mean analysis of these items in the study area shows a positive effect on the environmental and spatial-physical dimensions, which are at a higher level than other dimensions. In order to correlate the dimensions of sustainable development in terms of the degree of correlation in the performance of rural management in rural sustainability in general has been used. Non-parametric correlation analysis indicates a direct and significant relationship at the alpha level of 0.01 between economic dimensions with social, environmental and physical-spatial dimensions. There is also a direct relationship between the dimensions of the physical dimension and the social and environmental dimensions. Also, the ranking of stability dimensions showed that the physical-spatial dimension with the weight (0.356) was at the highest level compared to other dimensions and the economic dimension with the weight (0.174) was at the lowest level. Is.

    Keywords: Management, rural settlements, sustainable development, suburban spaces, Kahrizak
  • امین مستعلی زاده*، حسن افراخته، فرهاد عزیزپور، محمدحسن خامسی میبدی

    ایجاد عدالت اجتماعی در روستاها یکی از عواملی است که زندگی در روستاها را پررونق تر کرده و نه تنها می تواند مانع دفع جمعیت باشد، جاذب جمعیت نیز می تواند باشد. در این میان توزیع متعادل توزیع و اعتبارات روستایی از جمله مهمترین عوامل ایجاد کننده عدالت اجتماعی در محیط روستایی است. بنابراین برای این منظور، با استفاده از روش دلفی هفت عامل خصایص جمعیت، خصایص فضایی، خصایص کالبدی، خصایص اقتصادی، جاذبه گردشگری، خصایص محیط طبیعی، خصایص مدیریتی نهادی جهت تحلیل توزیع فضایی اعتبارات عمران روستایی در رابطه با اجرای طرح هادی روستاها در شهرستان بردسیر مشخص شدند که به 23 زیرعامل تقسیم می گردند. سپس با استفاده از روش AHP اقدام به اولویت بندی معیارها و زیرمعیار شد، نتایج این بخش مشخص کرد که عوامل اقتصادی با 0.261 و ابعاد خانوار با 0.145 مهمترین معیار و زیرمعیار بودند. برخی از معیارها از جمله فاصله از جاده از قبل وجود نداشته اند و با استفاده از این ابزار تهیه شدند، همچنین با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی نقشه هر زیرمعیار براساس اهمیت آنها طبقه بندی مجدد شد. در نهایت رتبه بندی روستاها با استفاده از روش تاپسیس انجام گرفته ونتایج گویای این بود که از بین 32 روستایی که در گذشته ،طرح هادی در آنها اجرا وتخصیص اعتبار گردیده است، فقط 12 روستا در اولویت های بالای برنامه تاپسیس قرار دارندو 5 روستانیز در پایین ترین سطح اولویت قرار دارند، که طرح هادی در آنها اجرا شده است. در واقع می توان نتیجه گرفت که تا قبل از این به معیارهای جغرافیایی در توزیع اعتبارات روستایی توجه چندانی نشده است.

    کلید واژگان: توزیع فضایی, اعتبارات روستایی, طرح هادی, روش تاپسیس, شهرستان بردسیر
    Amin Mastalizadeh *, Hassan Afrakhteh, Farhad Azizpour, Mohamadhasan Khamesimaybodi

    Creating social justice in the villages is one of the factors that make life in the villages more prosperous and not only can it prevent the repulsion of the population, it can also attract the population. Among these, balanced distribution and distribution of rural credits are among the most important factors creating social justice in the rural environment. Therefore, using the Delphi method, seven factors of population characteristics, spatial characteristics, physical characteristics, economic characteristics, tourist attraction, natural environment characteristics, and managerial-institutional characteristics to analyze the spatial distribution of rural development credits in relation to the implementation of rural master plan in Bardsir County was determined to be divided into 23 sub-factors. Then, using AHP method, criteria and sub-criteria were prioritized. The results of this section showed that economic factors with 0.261 and household dimensions with 0.145 were the most important criteria and sub-criteria. Some criteria, such as distance from the road, did not already exist and were prepared using this tool. Also, the map of each sub-criterion was reclassified based on their importance using the GIS. Finally, the ranking of villages was done using the TOPSIS method and the results showed that out of 32 villages in which the pilot project has been implemented and allocated credit in the past, only 12 villages are in the top priorities of the TOPSIS program and 5 villages in They are at the lowest level of priority, in which the master plan has been implemented. In fact, it can be concluded that so far little attention has been paid to geographical criteria in the distribution of rural credit.

    Keywords: spatial distribution, rural credits, MASTER PLAN, TOPSIS Method, Bardsir County
  • حسن افراخته*، علیرضا شاه حسینی
    مقدمه

    دانش بومی به عنوان ذخیره دانایی عشایر دارای فنونی است که استفاده از آن می تواند دستیابی فنون جدید را تسهیل  و در تحقق فعالیت های تولید پایدار موثر باشد امری که توجیه گر انجام تحقیق پیش روست. دانش بومی مبتنی بر تجربه، در طول قرن ها مورد آزمون قرار گرفته و جنبه کاربردی پیدا کرده است؛ با محیط و فرهنگ بومی سازگار است؛ پویا و در حال دگرگونی است به همین جهت در دهه های اخیر بهره گیری از دانش بومی در برنامه های توسعه در سطح جهان افزایش یافته است.

    هدف پژوهش:

     هدف مقاله حاضر مطالعه دانش بومی دامداران سنتی در قلمرو ایلات استان سمنان به ویژه دو ایل سنگسری و الیکایی، با تمرکز خاص در پرورش "بره" بوده است. در این تحقیق، به این پرسش پاسخ داده شده است که در دامداری سنتی، در زمینه تولید، نگهداری و بهره برداری از بره، چه فنونی رایج بوده است.

    روش شناسی تحقیق: 

    داده های تحقیق به روش مردم نگاری جمع آوری شده و با استفاده از فنون مردم شناسی مورد تفسیر  و قرار گرفته است.

    قلمرو جغرافیایی پژوهش:

     جامعه آماری تحقیق را ایلات و طوایف "نیمه کوچرو" و "رمه گردان" استان سمنان تشکیل می دهد.

    یافته ها و بحث:

     استفاده از تجربه و انباشت دانایی های یک جامعه که با هزینه های بسیار حاصل شده از الزامات دستیابی به دانش فناورانه نوین است کندو کاو و تفکر و تعقل پیرامون دانش بومی یک جامعه به نحو بایسته و درک شایسته آن می تواند به برند سازی محصولات و تولیدات منجر شود و نوآوری فناورانه را تشویق و تحریک نماید. به دنبال، برندسازی و نوآوری فناورانه مساله مالکیت فکری پیش می آید که در نهایت می تواند روندهای سرمایه گذاری و جذب سرمایه مولد را در پی داشته باشد.

    نتایج

    ظرفیت زیادی در دانش بومی عشایر کوچنده و شبانان منطقه وجود دارد و شایسته است که این ذخایر دانایی بدون تکبر، در توسعه فعالیت های مولد به عنوان زیر بنا و نقطه شروع تحولات علمی مورد استفاده قرارگیرد و جامعه از مواهب آن بهره مند شود. ذخایر دانایی بدون تکبر، در توسعه فعالیت های مولد به عنوان زیر بنا و نقطه شروع تحولات علمی مورد استفاده قرارگیرد و جامعه از مواهب آن بهره مند شود.

    کلید واژگان: دامدا ری سنتی, فنون سنتی پرورش بره, فناوری های نوین, ایلات و عشایر, استان سمنان
    Hassan Afrakhteh *, Alireza Shah Hosseini

    Introduction:

     Indigenous knowledge as a storehouse of nomadic knowledge has techniques that can be used to facilitate the acquisition of new techniques and be effective in the realization of sustainable production activities, which justifies the forthcoming research. Indigenous knowledge based on experience has been tested and applied over the centuries; Compatible with indigenous environment and culture; It is dynamic and changing, which is why in recent decades the use of indigenous knowledge in development programs has increased worldwide.

    Purpose of the research: 

    The purpose of this article is to study the indigenous knowledge of traditional ranchers in the territory of Semnan province, especially Sangsari and Elikai tribes, with a special focus on "lamb" breeding. In this study, the question has been answered that in traditional animal husbandry, what techniques have been common in the field of production, maintenance and exploitation of lambs.

    Methodology

    The research data was collected by ethnographic method and interpreted using anthropological techniques. Geographical area of research: The statistical population of the study consists of the tribes and clans of "Nimeh Kochro" and "Rame Gardan" of Semnan province.

    Results and discussion

    Utilizing the experience and accumulation of knowledge of a society, which is very costly due to the requirements of acquiring new technological knowledge. And lead productions and encourage and stimulate technological innovation. This is followed by branding and technological innovation, the issue of intellectual property, which can ultimately lead to investment trends and productive capital attraction.

    Conclusion

    There is a great potential in the indigenous knowledge of nomadic tribes and shepherds of the region, and it is worthwhile to use these resources of knowledge without arrogance in the development of productive activities as a foundation and starting point for scientific developments and society to benefit from its benefits. The reserves of knowledge without arrogance should be used in the development of productive activities as a foundation and starting point for scientific developments and the society should benefit from its gifts.

    Keywords: Traditional animal husbandry, traditional lamb breeding techniques, New Technologies, tribes, nomads of, Semnan province
  • حسن افراخته*

    تخریب منابع جنگلی و مراتع طبیعی کشور دارای عوامل گوناگونی است و پیامدهای نامطلوب اکولوژیکی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در بردارد. هدف اصلی مقاله حاضر آن است که با تکیه براطلاعات اسنادی و مطالعات محلی، تخریب منابع جنگلی  ایران را از منظر مفهوم منابع در رویکرد رابطه ای  با تکیه بر ناحیه نمونه فومنات تبیین نماید و به این سیوال پاسخ دهد که از منظر مفهوم منابع در رویکرد رابطه ای چه عواملی در تخریب  منابع جنگل های طبیعی کشور اثرگذارند. از مجموعه یافته های تحقیق چنین استنباط می شود که در متن اجتماعی مورد بحث، ترکیب منابع دارای تعاملاتی بوده اند که کاربری منابع مادی را به سوی کاربرد منابع در سیستم  سنتی به پیش رانده است. در متن جامعه مورد مطالعه، تعاملات منابع طبیعی، دانش، قدرت و سرمایه اجتماعی به گونه ای بوده است که می توان اذعان داشت. تعاملات پیچیده، خلاقانه و نوآورانه شومپیتری جایگاهی نداشته و ندارد.

    کلید واژگان: جغرافیای اقتصادی رابطه ای, مفهوم منابع, توسعه پایدار, جنگل, فومنات
    Hassan Afrakhteh *

    Degradation of the country's forest resources and natural pastures has various factors and has adverse ecological, economic, social and political consequences. The main purpose of this article is to explain the degradation of Iran's forest resources from the perspective of the concept of resources in a relational approach by relying on documentary information and local studies and to answer the question that from the perspective of the concept of resources in the relational approach. What are the factors affecting the destruction of the country's natural forest resources? From the set of research findings, it is inferred that in the social context under discussion, the combination of resources has had interactions that have led the use of material resources towards the use of resources in the traditional system. In the context of the study population, the interactions of natural resources, knowledge, power and social capital have been in a way that can be acknowledged. Sophisticated complex, creative and innovative interactions have no place.

    Keywords: Sustainable development, concept of resources, resource degradation, forest, Fumanat area
  • حسن افراخته*، سمیه عزیزی

    در سال های اخیر، با استفاده از رویکرد دانش محوری از منظری دیگر بر توسعه تاکید شده است. این نوع نگاه، نیازمند ایجاد مراکز رشد و پارک های فناوری در مناطق مختلف است. هدف اصلی از تاسیس پارک های فناوری، ارتقای علمی و فناوری منطقه است که پارک علم و فناوری استان سیستان و بلوچستان نیز از این قاعده مستثنا نیست. استان ذکرشده با تاسیس پارک علم و فناوری بر آن است با کمک نیروی انسانی خود کیفیت بخش های صنعتی و تولیدی را افزایش دهد. تحقیق پیش رو، با هدف بررسی نقش پارک های علم و فناوری در اشتغال زایی زنان روستایی، تلاش کرده به اهمیت و نقش پارک علم و فناوری سیستان و بلوچستان در این خصوص بپردازد. جهت گردآوری داده ها از مصاحبه به روش گلوله برفی با صاحب نظران و اهل فن استفاده شده است. جامعه این تحقیق، مسیولان و مدیران و کارشناسان حوزه علم و فناوری استان سیستان و بلوچستان را در بر می گیرد که در پارک علم و فناوری و واحد رشد این پارک مشغول فعالیت اند. در این خصوص، با 20 تن از مسیولان حوزه مورد نظر مصاحبه انجام شد. نتایج نشان دهنده اثرگذاری مثبت فناوری بر اشتغال، آموزش، تبدیل ایده به کسب وکار، عزت نفس و خود اثربخشی زنان روستایی است. علاوه بر تاثیرات مثبت، تعدادی از موانع فردی، دانشی مهارتی، اجتماعی فرهنگی، مدیریتی، حقوقی قانونی بر سر راه اشتغال زنان روستایی شناسایی شدند که برای رفع این موانع راهکارهایی مانند ارتقای توانمندی شغلی، فناوری های نوین در صنایع دستی، بسترسازی برای مشارکت زنان، اصلاح نگرش جامعه و توسعه حمایت های دولت پیشنهاد شد.

    کلید واژگان: استان سیستان و بلوچستان, اشتغال زایی, پارک علم و فناوری, زنان روستایی
    Hassan Afrakhteh *, Somayeh Azizi

    In recent years, development has been emphasized from another perspective using a knowledge-based approach. This kind of view requires the creation of growth centers and technology parks in different areas. The main purpose of establishing technology parks is to promote science and technology in the region, and Sistan and Baluchestan Science and Technology Park is no exception to this rule. With the establishment of the Science and Technology Park, the province intends to increase the quality of its industrial and production sectors with the help of its human resources. The present study, with the aim of the role of science and technology parks in creating jobs for rural women, has tried to examine the importance and role of Sistan and Baluchestan Science and Technology Park in this regard. In order to collect data, snowball interviews with experts and technicians have been used. The population of this research includes officials, managers and experts in the field of science and technology of Sistan and Baluchestan province who are working in the science and technology park and the growth unit of this park. In this regard, 20 officials in the relevant field were interviewed. The results show the positive impact of technology on employment, education, turning ideas into business, self-esteem and self-efficacy of rural women. In addition to the positive effects, a number of individual, knowledge-skills, socio-cultural, managerial, legal-legal barriers to the employment of rural women were identified. Active participation of women, reform of community attitudes and development of government support were suggested.

    Keywords: science, technology park, employment, rural women, Sistan, Baluchestan Province
  • حسن افراخته*، فرهاد جوان

    تحولات تکنولوژیکی و افزایش توانایی انسانی در بهره برداری از نواحی کوهستانی، از یک سو، و نیاز به تنوع بخشی اقتصادی سکونتگاه های انسانی مستقر در نواحی کوهستانی موجب گسترش گردشگری روستایی (در ترکیب با گردشگری طبیعی) شده است؛ که می تواند مکمل و مشوق فعالیت های مولد بوده و زمینه دستیابی به توسعه پایدار را فراهم آورد. پژوهش حاضر با هدف کنکاش و تحلیل اثرگذاری ساختار نهادی کژکارکرد بر نحوه گسترش و پیامدهای گردشگری در نواحی روستایی کوهستانی رضوانشهر تدوین شده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش انجام، توصیفی تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش را روستاهای گردشگرپذیرکوهستانی (14 روستا) ناحیه رضوانشهر  تشکیل می دهد. نتایج پژوهش نشان داد که  به دلیل برتری ساختار نهادی کژکارکرد، گسترش گردشگری موجب توسعه نامتوازن سکونتگاه های کوهستانی شده است. در حالی که این فعالیت، جمعیت پذیری مجدد روستاهای کوهستانی را در پی داشته است، اما به دلیل برتری ساختار نهادی کژکارکرد، گویی فضا فاقد هر نوع مدیریت، ساماندهی مناسب و رها از نظارت است. به عبارتی، ساختار نهادی کژکارکرد بازدارنده توسعه گردشگری همراه با حداکثرسازی منافع فردی و اجتماعی بوده و مسبب توسعه گردشگری در روستاهای کوهستانی به نفع شخصی و به زیان ملی است. در حالی که کوهستان های ایران میراث طبیعی مشترک همه ایرانیان است و حتی الامکان باید این میراث مشترک و ثروت با ارزش بین نسلی با وسواس خاصی مدیریت و حافظت شود؛ چرا که، آثار و عوارض بهره برداری غیرمنطقی و مخرب نواحی کوهستانی علاوه بر نواحی مجاور، کل جامعه را  در معرض خسارات جبران ناپذیر اجتماعی، اقتصادی و سیاسی قرار خواهد داد.

    کلید واژگان: گردشگری روستایی, نواحی کوهستانی, ساختار نهادی کژکارکرد, منافع ملی, رضوانشهر
    Hassan Afrakhteh*, Farhad Javan

    Technological changes and enhanced human abilities in exploiting of mountainous areas, and the need for economic diversification of human settlements located in mountainous areas has led to the expansion of rural tourism (in combination with natural tourism) which can complement and encourage productive activities and provide the basis for achieving sustainable development. The present study has been conducted with the aim of investigating and analyzing the impact of the dysfunctional institutional structure on the development and consequences of tourism in the mountainous rural areas of Rezvanshahr. This research is applied in terms of purpose and descriptive-analytical in terms of method. The statistical population consists of mountainous tourist villages (14 villages) in Rezvanshahr district. The results showed that due to the dominance of the dysfunctional institutional structure, the expansion of tourism has led to the unbalanced development of mountainous settlements. While this activity has led to population re-attraction in mountainous villages but due to the dominance of the dysfunctional Institutional structure, it seems that the space lacks any kind of management, proper organization and it is without supervision. In other words, the dysfunctional institutional structure hinders the development of tourism via maximizing individual benefits and it led to the expansion of tourism in mountain villages for personal gain and to the detriment of the nation. While the mountains of Iran are a common natural heritage of all Iranians and this shared heritage and valuable intergenerational wealth must be obsessively managed and protected as much as possible. The effects and consequences of irrational and destructive exploitation of mountainous areas will not only be limited to the mountains but also it will expose the whole society to irreversible social, economic and political damages.

    Keywords: Rural tourism, Mountainous areas, Dysfunctional Institutional structure, National interests, Rezvanshahr
  • حسن افراخته*
    این مقاله نخست، مفهوم پیراشهر را از دیدگاه های مختلف بررسی کرده است. آنگاه، الگوهای مختلف پیراشهری از نظر ساختار جمعیتی، انگیزشی و کارکردی تجزیه و تحلیل شده است. سپس، عوامل ایجاد و گسترش پیراشهر و نیز پیامدهای گسترش فضاهای پیراشهری مطالعه شده است. یافته ها نشان می دهد که افزایش جمعیت، رشد شتابان شهرنشینی و خزش شهری عامل آشکارتولید فضاهای پیراشهری است. اما شکل و گوناگونی فضاهای پیراشهری وابسته به روندهای اجتماعی، اقتصادی رایج در کشورها است. روندهای اجتماعی، اقتصادی نابرابر ساز و حذف اجتماعی نقش اصلی در تنوع اشکال پیراشهری به عهده دارد. در اقتصاد شبکه ای همراه با تکنولوژی اطلاعات، در مرهم نیولیبرالیسم اقتصادی نمی توان انتظار بهبودی در وضع موجود داشت، چیزی که به وسیله اروپای شمالی و نیز کشورهای پشت کرده به نظام های با برنامه ریزی مرکزی، به وضوح نشان داده شده است. تا دهه 1990، تحلیل و برنامه ریزی شهر و پیرامون آن مبتنی بر رویکرد تفکیک عناصر و عوامل اثر گذار بر دگرگونی بود که مدیریت یکپارچه شهر و محیط پیرامون را دشوار می ساخت. این نشان می دهد که برنامه ریزی جامع شهری-منطقه ای نمی تواند تنها بر رویکرد تحلیل فضایی و پوزیتیویستی متکی باشد. ترکیب مناسب روش ها و در نظرگرفتن روندهای سیاسی، تاریخی، اجتماعی و اقتصادیدر برنامه ریزی است که می تواند موجب بهبودی در وضعیت موجود شود. سیستم اداره و نظارت امور باید ساختار نهادی را به گونه ای سامان دهد تا در عین حال که راه را برای ابتکارات شخصی و انگیزش های فردی سد نکند، تلاش های افراد و سازمان ها در مسیر حداکثرسازی منافع، با منافع بلند مدت و مصالح توسعه ملی هم راستا باشد.
    کلید واژگان: فضاهای پیراشهری, ساختار جمعیتی, انگیزشی و کارکردی, روندهای حذف اجتماعی, پیامدهای فضایی
    Hassan Afrakhteh *
    Social and economic factors which causes inequality and social exclusion have the main role in the variety of peripheral spaces forms. One cannot expect improvement in the current situation in the network economics, along with information technology at the ointment of economic neoliberalism, something that has been shown clearly by northern Europe and also by the counties that have abandoned central planning system. Analysis and planning of urban and its peripheral space, have been based on the approaches of separating the elements and factors affecting the transformation till 1990, that made it difficult to manage the city and peripheral environment comprehensively. This shows that comprehensive planning of city-region cannot be merely rely on spatial planning and positivism. It is the proper combination of methods and taking into account the political, historical, social and economic trends in planning that can improve the current situation. The system on governance and monitoring should regulate the institutional structure in such a way that, while not blocking the way for personal initiatives and personal motivations, the efforts of individuals and organizations to maximize benefits, be consistent with long term interests and national benefits.
    Keywords: Urban peripheral spaces, demographic, motivational, functional structure, Social exclusion trends, Spatial consequences
  • رضا منافی آذر*، حسن افراخته، عبدالحمید نظری
    سرمایه داری مستغلات بخشی از سرمایه داری است، مادامی که ارزش افزوده را از طریق ارزش مصرفی تولید کند در خدمت گردش سرمایه مولد است، اما زمانی که با سوداگری و انگیزه سودجویی فقط به تولید ارزش دارایی بپردازد، سرمایه داری غیرمولد محسوب می شود. هدف این پژوهش بررسی و شناخت سازوکارهای سرمایه داری مستغلات در ناحیه میاندوآب است. بنیان فلسفی تحقیق مبتنی بر پراگماتیسم است و با روش تحقیق آمیخته انجام گرفت. با تکنیک RS تغییرات پوشش اراضی محدوده مطالعاتی در مقاطع زمانی (1998، 2006 و 2016م) از تصاویر ماهواره Landsat بدست آمد. افزایش 47.49 درصدی سطح ساخته شده نشان از فعالیتهای گسترده مستغلاتی در این قلمرو داشت. جمع آوری و تحلیل داده ها با روش «کیو» انجام گرفت. منطق استدلال این روش «قیاس اقترانی» است. جامعه گفتمان شامل32 نفر از اساتید اقتصاد، جغرافیا و برنامه ریزی روستایی و شهری است که از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. فضای گفتمان از منابع دست اول و مصاحبه ها در قالب 107 گویه، توسط جامعه گفتمان در کارتهای کیو مرتب شدند. نتایج برمبنای تحلیل عاملی اکتشافی فردمحور (روش استفنسون) نشان داد هشت عامل: بستر اقتصادی و دولت رانتیر، نقص ساختارهای قانونی و فعالیتهای مافیایی، ریسک پایین سرمایه گذاری در مستغلات، ضعف سرمایه داری مولد و فقدان شبکه رسمی مالکیت، کالایی شدن زمین، خزش شهری و گسترش خدمات، نمودهای فضایی - مکانی بورژوازی مستغلات و احتکار و رانت زمین در مکانیسم سرمایه داری مستغلات اثر داشته است. همچنین ضعفهای بستر اقتصادی، وابستگی به رانت نفت و کم توجهی به مالیات اراضی موجب نضج گرفتن سرمایه داری مستغلات شده و در نهایت سرمایه را از مدار مولد خارج کرده است.
    کلید واژگان: سرمایه داری مستغلات, مدارهای اقتصادی, شهرستان میاندوآب
    Reza Manafiazar *, Hassan Afrakhteh, Abdol Hamid Nazari
    Real estate is Part of capitalism, so long as produces the increased value by consumed value is served for productive capital flow. When it only focuses on asset value by trading and expediency Motivation the capitalism is Accounted as unproductive capital. The purpose of this research is to study and find real estate mechanism in Miandoab Area.. By applying RS technique, the changes in Land coverage of case study Area during 1998, 2006, 2016 were attained by Landsat images. 47.49 increase of built Level indicates the widespread activities of real estate in this Area. Data collection and data analysis were done by Q method. The logic of this reasoning is abduction. The society of communication includes 32 economy, geography, and planning of rural-urban professors that were selected by target sampling. The concourse of communication is arranged by new sources and Interviews in the form of 107statements, by society of communication in Q cards. The results based on factor-exploratory analysis of person-based (stephenson method) showed that eight factors as follow: economy channel and rentier government, deficiency in legal structures and Mafia activities, low risk of Investment in real estates, weakness of productive capitalism and the lack of formal channel ownership, taking land as a commodity, urban scrip and Service expanding, local-spatial representations of real estate bourgeoisie and hoarding have affected on capitalism mechanism. Also, weakness in economy channels, dependency to oil rent and disregarding of Land taxes caused to formation of real estate capitalism and eventually removed capital from production Orbit
    Keywords: Real Estate Capitalism, Economy Orbits, Miandoab County
  • معصومه امانی، فرهاد عزیزپور*، اصغر طهماسبی، حسن افراخته، حسن دارابی
    در دهه های اخیر، نظام برنامه ریزی در سطح جهانی به علت پویایی ذاتی جوامع انسانی و ناکارآمدی نظریه ها در حل چالش ها، شاهد تغییر مفهوم اندیشه توسعه بوده است. بازاندیشی فکری توسعه، ارزیابی چارچوب مفهومی نظریه های برنامه ریزی در عرصه توسعه روستایی را اجتناب ناپذیر می نماید. بنابراین در این مقاله سعی شد سیاست های توسعه روستایی برنامه ششم (توسعه) مبتنی بر اندیشه فرانوگرایی مورد ارزیابی قرار گیرد. روش پژوهش، کیفی؛ مبتنی بر روش فراترکیب و تحلیل محتوای جهت دار است. روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و برای تفهم، مبتنی بر مقوله ها از روش استدلال منطقی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد؛ عدم عقلانیت گرایی، نفی عقیده جهان شمول بودن و نفی فراروایت ها سه اصل کلیدی (و بنیانی) و کثرت گرایی، حکمروایی، زمینه گرایی، بوم گرایی و محلی گرایی پنج اصل برنامه ریزی فرانوگرا هستند. بر این اساس، ارزیابی سیاست های توسعه روستایی در برنامه ششم بیانگر آن است که این سیاست ها از جنبه مفهومی در انطباق نسبی با اصول برنامه ریزی فرانوگرایی، لیکن در عمل در انطباق کامل با تفکر برنامه ریزی نوگرا قرار دارد. زیرا، نظام برنامه ریزی مبتنی بر عقلانیت ابزاری و نخبه گرایی نسخه ای از برنامه ریزی فرانوگرا را پایه ریزی کرده است که در عمل هویت خود را از دست داده است و بیشتر جنبه شعارگونه پیدا کرده است. به عبارتی، نظام برنامه ریزی کشور (در تدوین سیاست های توسعه روستایی) در حوزه مفهومی، مرزبندی پارادایمیک را موردتوجه قرار نداده و در برزخ برنامه ریزی نوگرا و فرانوگرا گرفتار شده است.
    کلید واژگان: سیاست توسعه روستایی, برنامه ششم توسعه, فرانوگرایی, سکونتگاه های روستایی ایران
    Masomeh Amani, Farhad Azizpour *, Asghar Tahmasebi, Hassan Afrakhteh, Hasan Darabi
    In recent decades, planning system has faced a change in the concept of development because of the intrinsic dynamics of human societies and the ineffectiveness of theories in solving problems. The Intellectual concept development has required assessment of the conceptual framework of planning theories in the rural development. Therefore, the purpose of the present study is to investigate rural development policies of the Sixth Five-Year Development Plan of Iran based on postmodernism theory. The research methodology is qualitative based on Meta-synthesis and content analysis.  The method of collecting data is library-based and logical reasoning was used to understand the categories. The results showed that key principles of postmodernism theory are non-rationality. Evaluation of rural development policies revealed that these policies are relatively compliant with principles of postmodernism planning. In other words, programs derived from modernism are observed along with postmodernism planning policies that implies to eclecticism thoughts in provision of rural development policies of the Sixth Five-Year Development Plan.
    Keywords: Rural Development Policies, Sixth Five-Year program, Postmodernism, Iran
  • محمد حاصلی، حسن افراخته*، یدالله کریمی پور، حمید عبداللهیان

    برنامه ریزی متمرکز و کلان بر اساس محدوده های سیاسی- قراردادی در سرزمین کم آب ایران، موجب بی هویتی سطوح عملکردی سرزمین شده و مشکلات عدیده ای را پدید آورده است. بنابراین، پیدا کردن بستر جغرافیایی مطلوب و واحد برنامه ریزی کارآمد برای سطوح پایین تر از سطح ملی همیشه مورد توجه اندیشمندان برنامه ریزی از جمله جغرافیدانان بوده است. هدف این پژوهش پیشنهاد مبنایی برای تقسیم‌بندی سیاسی فضا به منظور برنامه ریزی مکانی-فضایی و عبور از برنامه‌ریزی متمرکز ملی-بخشی است؛ پژوهش نظری و از دیدگاه ماهیت و روش، توصیفی – تحلیلی و از نظر تقسیم بندی تحقیقات توصیفی از نوع موردی یا ژرفانگر است. پژوهش با رویکرد ترکیبی (قیاس و استقراء) ابتدا با قیاس و تحلیل منطقی به ارزیابی وضعیت موجود با استفاده از مطالعه اسنادی و سپس به صورت استقرایی به مطالعه حوضه آبریز کرخه به عنوان قلمرو مکانی پژوهش به منظور تبیین الگویی جایگزین، به کمک مطالعه تطبیقی و انجام تجزیه‌وتحلیل‌ها با استفاده از نرم افزار Arc GIS انجام شده است. در نظریات جدید توسعه به‌خصوص نظریه زیست منطقه‌گرایی به عوامل بوم‌شناختی در تعیین مناطق زیستی تاکید و نمود زیست منطقه در این نظریات به صورت مشخص از طریق حوضه‌های آبریز و ارتباط آن‌ها با اجتماعات معرفی شده است. یافته‌های پژوهش، مرز زیست منطقه را حوضه آبریز و حوضه آبریز کرخه را منطبق بر زیست منطقه لک زبانان معرفی کرده است. نتایج پژوهش نشان می‌دهد که حوضه‌ آبریز کرخه می‌تواند قلمرو فضایی مناسبی برای برنامه‌ریزی در منطقه مورد مطالعه باشد. زیرا همگنی (نسبی) در ساختار محیط طبیعی- اکولوژیک، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و همگرایی فضایی درون قلمروی و همچنین انطباق سکونتگاه‌های شهری روستایی بر سرشاخه‌های حوضه آبریز کرخه این نتیجه را تایید می کند.

    کلید واژگان: برنامه ریزی مکانی- فضایی, زیست منطقه, لک زبانان, تقسیمات اداری- سیاسی, حوضه آبریز
    Mohammad Haseli, Hassan Afrakhteh *, Yadollah Karimipoor, Hamid Abdollahiyan

    In Iran, which is a water-scarce country, planning is centralized and large-scale based on political-contractual boundaries. This has led to the degradation of the functional levels of the land and has caused numerous problems. Therefore, finding the optimal geographical context and efficient planning unit for the lower levels has always been the focus of planning scholars including geographers. The purpose of this study is to propose a basis for the political division of space for spatial planning and transition from centralized national-sectoral planning. This research is theoretical and in terms of nature and method, it is a deep descriptive-analytical case study. The present study, with a combined approach (analogy and deduction), firstly, by analogy and logical analysis, evaluates the status quo using documentary study. Then, it studies inductively the Karkheh catchment as a spatial domain of research in order to explain an alternative pattern. Analyzes were performed using Arc GIS software. New theories of development, especially the theory of bio-regionalism, emphasize ecological factors in the designation of biological areas. The ecological implications of these theories have been specifically introduced through catchments and their relationship to communities. The findings of the study identified the catchment as a bioregional boundary and considered the Karkheh catchment to be compatible with the Lak spoken area. The results show that Karkheh catchment can be a suitable spatial planning unit for the study area. The relative homogeneity in the structure of natural-ecological, social, cultural, economic, and spatial convergence within the territory as well as the adaptation of rural and urban settle

    Keywords: Spatial Planning, Bio-Regionalism, LakLanguage, Administrative-Political Divisions, Basin
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال