jalaledin rafifar
-
گیاه زندگی استعاره ای کیهان شناختی است که در طبقه بندی دوگانه هستی بین دو قلمرو مغاک و عالم قدسی (اعلی)، مختص جهان مغاک و ظلمات است. نماد گیاه زندگی طیف وسیعی از نباتات را در بر می گیرد؛ گیاهان رونده و خودرو یا دیمی، گیاهان آغازینی مانند نی (خیزران) و ریواس، گیاهان مخمر و مستی آور همچون قارچ، مایعات نیروبخش مانند شراب و گیاهان وابسته به آن از جمله تاک و خرما، مرکبات و دانه های روغنی مانند زیتون، گیاهان دارویی و سمی همچون شوکران، درختان آتش زا مانند بلوط و کاج و گیاهان معطر و بودار از جمله مصادیق گیاه زندگی اند. این گیاهان رمز طبیعت و فطرت اولیه جهان اند که انسان و تمام موجودات هستی لاجرم از آن عبور می کنند. آئینی بودن و کارکردهای عینی نباتات، تابعی از جایگاه نمادین آنها در جهان بینی انسان بوده است و هرکدام از آنها، به نحوی، ویژگی این قلمرو را بازنمایی می کنند. ساختار و مفاهیم حاکم بر جهان ظلمات، از جمله: نیروی حیات، جاودانگی، سکر و خلسه، مخمرات، برهنگی، عشق و نیروی جنسی، دارو و پزشکی، آتش و مانند آن، ساختار مشترک مربوط به نماد گیاه زندگی است. دستهبندی نباتات بر اساس نواحی کیهانی و اسطورهای، شیوه متفاوتی از طبقه بندی است که در عین نمادین بودن، با خواص و طبیعت این گیاهان انطباق دارد. حوزه مورد مطالعه ما، ایران و بین النهرین باستان است. مهم ترین روش انجام پژوهش، استفاده از منابع مکتوب در حوزه باستان شناسی و هنر و اساطیر این منطقه با تکیه بر رویکرد اسطوره شناسی تطبیقی است. همچنین از داده های مردم شناختی اقوام زاگرس از جمله کردها استفاده شده است.
کلید واژگان: اسطوره, گیاه زندگی, ظلمات, اهریمن و دیوThe plant is a cosmological metaphorical entity that, in the dual classification of existence between the realms of Mago and the divine (higher) world, is specific to the realm of darkness. The symbol of the plant encompasses a wide spectrum of vegetation, which has been important as the plant of life since ancient times; from perennial and self-sufficient plants to annual plants like reeds and rice, fermenting plants like mushrooms, invigorating liquids such as wine and plants associated with it like date, palms and figs, citrus fruits, and oilseeds such as olives, medicinal and poisonous plants like sugar cane, fire-prone trees like oak and pine, and fragrant and aromatic plants, are examples of plant life. These plants are the symbol of nature, the primordial nature of the world through which humans and all beings inevitably pass. The ritualistic and tangible functions of plants have been a function of their symbolic position in human worldview, and each of them, in some way, represents the characteristics of this realm. The structures and concepts governing the realm of darkness, including vitality, immortality, intoxication and ecstasy, fermentation, nudity, love and sexual energy, medicine and healing, fire, and the like, are common structures related to the plant symbol. Classifying plants according to cosmic and mythological regions is a different method of classification that, while symbolic, conforms to the properties and nature of these plants. Our field of study is ancient Iran and Mesopotamia. The most important method of research is using written sources in the fields of archaeology, art, and myths of this region with a comparative mythological approach. Alongside this, ethnographic data from Zagros ethnic groups, including Kurds, has been utilized.Plant of life,Darkness, Myths,Demon and Evil spirit
Keywords: Plant Of Life, Darkness, Myths, Demon, Evil Spirit -
حق ارث زنان یکی از مهمترین حقوقی است که در برخی جوامع نادیده گرفته شده است. در اکثر جوامع عشایری، با وجود همراهی زنان با مردان در امور زندگی، زنان از حق ارث محروم هستند. برای پاسخ به چرایی وجود این مسیله، پژوهش حاضر در بین طایفه سیل در شهرستان دلفان استان لرستان با رویکرد کیفی و مصاحبه های عمیق و روش تحلیل مضمون انجام شده است. بر اساس یافته های پژوهش، طی صد سال اخیر، حق ارث در بین زنان عشایر سیل تغییر محسوسی نداشته است و در مورد موضوع پرداخت ارث به زنان، طایفه سیل به قوانین رسمی و اصول شرعی توجه نمی شود، و صرفا بر اصول عرفی برگرفته از نظام ایلی تاکید دارند. نظام ایلی مشروعیت بخشی ها و توجیه کننده هایی در راستای واگذاری حق ارث به مردان طایفه و نیز عدم مطالبه و پرداخت ارث به زنان را ایجاد کرده است. با این حال نظام ایلی در طایفه سیل برای زنان ایل همواره روزنه های امید و حق ریشه را در طایفه باقی گذاشته و با انتقال و ثبت رسمی ارث به مردان مقابله کرده است. در مجموع، عوامل اقتصادی در بین عشایر، ساختار اجتماعی محکمی را ایجاد کرده اند. با اینکه امروزه، آن عوامل اقتصادی بی اهمیت شده اند، اما ساختار اجتماعی از چنان استحکامی برخوردار است که اجازه نمی دهد زنان حق ارث را مطالبه و دریافت کنند.
کلید واژگان: حق ارث, زنان, عشایر, ایران, لرستان, دلفان, طایفه سیلWomen's inheritance right is one of the major rights that has been neglected by some societies. In most nomadic communities, women are deprived of the right of inheritance, even though they accompany men in all aspects of life. Answering to why this is so, this study has been conducted among the Seyaal tribe in Delfan district, Lorestan province with a qualitative approach and thematic analysis method and in-depth interview. The findings showed that in the recent hundred years, women’s right to inheritance in the Seyaal tribe has not changed significantly and in paying inheritance to women, they disregard the Sharii principles and formal laws and rely solely on the customary principles derived from the tribal system. There are legitimacy and justifications to transfer the inheritance right to men in the tribal system and not to pay it to women. However, this system in the Seyaal tribe has always left windows of hope and root rights for the women and has resisted against transferring the inheritance to men and its formally registering. In sum, economic factors have created a strong social structure among the nomads. Although those factors have nowadays become insignificant, the social structure is so strong that does not allow women to claim and receive their right to inheritance.
Keywords: right to inheritance, Women, nomads, Iran, Lorestan, Delfan, Seyaal tribe -
گاو نماد جنگاوری و قدرت و عنصر مذکر است که با حمایت از نیروی حیات مانند آتش، خون، گیاه (زندگی)، شراب و... مشخص می شود. این کارکرد در نظام هستی شناختی کهن منطقه نقشی بنیادین دارد و نظام های پدرتباری (اجاق)، آتشکده های پادشاهی و آیینی، و ساختارهای اجتماعی و قدرت سیاسی جامعه بر اساس آن بنا می شود. شاخ، فلزات، ابزارهای نبرد، خیش (چنگک) و آذرخش ابزارها و نمادهای آن در مقابل دشمن، مرگ و نابودی است. در اساطیر میان رودان که با شخصیت های ایندر، اگنی، اش، انلیل و ایزد سین مشخص می شود، این حیوان در منطقه مورد مطالعه نماینده ساختار فرهنگی و نمادین دوران پیشاکشاورزی است و علوم پیشگویی و تکنولوژی های وابسته به خواص عناصر مادی، مربوط به کارکردهای آن با پرداخت های اسطوره ای آن درهم تنیده شده است. در این تحقیق مشخص شد که نمادپردازی این حیوان در کارکرد دوم در ساختار سه بخشی ارایه شده توسط ژرژ دومزیل قرار می گیرد که مهمترین نماد در این ساختار است. داده های این مطالعه حاصل پژوهش های میدانی در کردستان و منابع مکتوب و کتابخانه ای است.کلید واژگان: حیات نباتی, شاخ, فلزات, نمک, آتش, اجاق و تبار, معابد, قربانی, تعویذ, ساختار کیهان, جهان تاریکی, نجوم کهنBull is a symbol of warfare, power and the male element that is characterized by the supporting the life forces such as fire, blood, plant (life), wine, etc. This function plays a fundamental and key role in the ancient ontology system of the region. The patriarchal systems (owen), royal and religious fire temples, social structures and political power of the society were built based on it. Horns, metals, tools of battle, plough (forks), lightning tools and their symbols are against the enemy, death and destruction. In Mesopotamian mythology that is identified with the characters like Inder, Agni, Ash, Enlil, and Izad-e-Sin, this animal represents the cultural structure and is a symble of the preagricultural period in the region. Meanwhile, the predictive sciences and technologies related to the properties of material elements are relegated to its functions and intertwined with its mythological treatises. The symbolism of this animal inserts in the second function of the three-part structure presented by George Domzil, which is the most important symbol in this structure. The data of this study are the result of fieldwork in Kurdistan, as well as written sources and libraries.Keywords: plants life, horn, metals, Salt, fire, oven, ascendant, temples, sacrifice, amulet, cosmological system, dark world, ancient astronomy
-
مشارکت سیاسی افراد در هر جامعه ای، از مهم ترین و تاثیرگذارترین عوامل در رسیدن به دموکراسی و توسعه سیاسی و اجتماعی محسوب می شود. نیاز به مشارکت و هم فکری اعضای جامعه و نیز احساس تعلق و اعتماد به حاکمیت، از ملزومات دوسویه در جوامع پیشرفته و مردم سالار است. این پژوهش با هدف تبیین جامعه شناختی تنگناها و مشکلات مشارکت سیاسی بازاریان در دوره اعتدال با روش نظریه داده بنیاد به دنبال شناسایی شاخص های این مشارکت است. داده های پژوهش، از بین 16 مصاحبه نیمه ساختاریافته به دست آمده است. مشارکت کنندگان به صورت هدفمند از میان بازاریان تهران انتخاب و تعداد نمونه ها با توجه به رسیدن به اشباع مفهومی مشخص شد. تجزیه وتحلیل داده های این پژوهش با کدگذاری انجام شده است. طی مراحل کدگذاری، داده ها ابتدا خرد و سپس دوباره باهم مرتبط می شوند. در این تحقیق از مجموع 837 داده خام، 387 مفهوم از داده های اولیه استخراج شده که از میان آن مفاهیم 58 خرده مقوله و 17 مقوله به دست آمده است. درنهایت مفهوم محوری «بی اعتمادی تدریجی» به عنوان پدیده اصلی که بقیه مقولات را پوشش می داد، انتخاب شد. نتایج این پژوهش نشان داد مهم ترین عامل در عدم مشارکت یا بی تفاوتی سیاسی اجتماعی مشارکت کنندگان پژوهش، از دست رفتن تدریجی اعتماد آنها به حاکمان سیاسی و باور به بی تاثیری و صوری بودن مشارکت و نقش سیاسی خود است.
کلید واژگان: مشارکت سیاسی, بازاریان, اعتدال, نظریه داده بنیاد2676-587X, Volume:4 Issue: 2, 2022, PP 661 -689Following the migration of the prophet Mohammad to Medina, establishing the new political structure and increasing the number of Muslims, the newly established government faced new challenges and realities. One of these realities and challenges was the economic life of Medina society and the need for its organization. Accordingly, the present study based on a descriptive and explanatory method, tries to answer the question of how economic strategies of Nabawi Government could transcend the traditional economy to Islamic one and what were those strategies employed in that time. In fact, the aim of this study is to investigate the policies, strategies and approaches of the holy Prophet management in the economic arena and introducing it as an example for real Islamic economy. The results indicated that the Prophet Mohammad tried to illuminate the basic strategies and future of Islamic government in the economic arena based on the tangible necessities and realities. These strategies originated both from revelational and nabawi teachings and based on realities and necessities of establishing Islamic government, recognizing elements and capacities of Mohajirin and Ansar as well as circumstances of new environment and context. Trying to eliminate traditional treats, illuminating new concepts and elements of Islamic economy, endorsing economical basis of Muslims and cutting their dependence to Moshrkin and Ahlol-Ketab were some of the new strategies of Nabawi government. Therefore, the Prophet Mohammad sought to present and put new thinking and strategies in the new economy so as to organize new kind of economy in Medina which is called Islamic economy.
Keywords: political participation, marketers, moderation, grounded theory -
بررسی نقشمایه های آثار کلوریتی حوزه هلیل رود و مقایسه تطبیقی آن ها با آثار هنری میان رودان، این حقیقت را روشن می سازد که تصاویر منقوش بر سطح این آثار سنگی، همچون پلی میان هنر و تمدن کهن ایران و هنر تمدن های همجوار است که نشانه ارتباط فرهنگی این مناطق است. اسناد تاریخی و ادبی بین النهرین در دوره های سومری و اکدی نیز، حاکی از ارتباطات تجاری، سیاسی و فرهنگی گسترده میان فرمانروایی های بین النهرین و حوزه جغرافیایی جنوب شرق ایران است. از سوی دیگر مشابهت های شکلی و محتوایی حماسه گیلگمش با نقشمایه های حوزه هلیل رود، نشان از وجود اسطوره ای مشابه گیلگمش در این حوزه فرهنگی دارد. بررسی و تحلیل مولفه های اساطیری مشترک میان این نقشمایه ها و حماسه گیلگمش، بیان گر وجود باورهای اعتقادی مشابهی در حوزه های جغرافیایی یاد شده است. در این پژوهش، با شرحی مختصر از حماسه گیلگمش، ارتباط نقشمایه های تمدن جیرفت با روایت داستانی حماسه مذکور بررسی شده است. تحلیل معانی نمادین نقشمایه ها نیز با یاری از نمادشناسی تطبیقی صورت گرفته است.
کلید واژگان: گیلگمش, نقشمایه, هلیل رود, جیرفت, میان رودانThe comparative study of chlorite works' motifs of Halilroud basin and art works of Mesopotamia clarifies the fact that the images engraved on the surface of these stone works are regarded as a bridge between the ancient Iranian art and civilization and the art of neighboring civilizations, signifying the cultural relationship of these regions. Historical and literary documents of Mesopotamia in the Sumerian and Akkadian periods indicate the broad commercial, political, and cultural relationships between the rules of Mesopotamia and the geographical area of southeastern Iran. On the other hand, the form and content similarities of the epic of Gilgamesh with motifs of Halilroud basin indicate the existence of a myth similar to Gilgamesh in this cultural area. The investigation and analysis of the mythological components common between these motifs and the epic of Gilgamesh reveals similar beliefs in the mentioned geographical areas. By providing a brief description of the epic of Gilgamesh in this research, the relationship between the motifs of Jiroft civilization and the narrative fiction of this epic is investigated. The semantic analysis of motifs are also carried out using comparative symbolism.
Keywords: Gilgamesh, motif, Halilroud, Jiroft, Mesopotamia -
.خودکفایی، سازگاری با محیط زیست و استفاده عقلانی از عناصر سازنده زیست بوم از مهمترین ویژگی های تاریخی در اشکال سنتی زندگی محسوب می شوند. گیاهان وحشی یکی از این عناصراند که در پزشکی های سنتی نیز کاربرد دارند. مطالعه حاضر در حوزه مردم شناسی پزشکی و از نوع میدانی و مردمنگارانه با محوریت مصاحبه بعنوان تکنیک گرداوری داده ها می باشد که بکمک مصاحبه های انفرادی حضوری و غیرحضوری و اسناد گردآوری شده اند. هدف، توصیف و تحلیل دندانپزشکی سنتی در قوم سنگسر بر اساس روایتهای اطلاع رسان های موثق و مقایسه آن با دندانپزشکی مدرن است. یافته ها نشان دادند که عقلانیت قومی در دندانپزشکی سنگسری و توجه به جنبه های سوبژکتیو در مواجهه با ناخوشی های مرتبط با دهان و دندان بطور عمده مبتنی بر مقاومت طبیعی بدن، حداکثر انطباق با محیط طبیعی، بهره مندی از عناصر گیاهی زیست بوم، کمترین دستکاری در بدن و به کلیت رساندن فرد ناخوش با محیط فرهنگی و طبیعی پیرامونش شکل گرفته است. با توجه به گسترش عوارض ناشی از مداخلات درمانی در جوامع امروزی، شاید در دانشهای بومی درسهای آموزنده ای در راستای کاهش آسیبهای ناشی از پزشکی شدن این جوامع وجود داشته باشد.
کلید واژگان: قوم سنگسر, دندانپزشکی سنتی, پزشکی شدن, مردم شناسی پزشکی, مردم نگاریIndependency, adaptation to ecological environment and rational use of its elements are the most important historical characteristics of traditional forms of life. Savage plants are of these elements that have always had a lot useful functions in local traditional medicines. This ethnographical field work has been done in the field of medical anthropology and have focused on face to face and non face to face individual interview as well as documents for data gathering. The goal is to Describe and analyse the sangesari traditional dentistry on the basis of authentic participants narratives and then comparing them to objective aspects of modern dentistry. Findings showed that, traditional rationality of sangesari dentistry while facing to oral and dental illnesses and its consideration to the subjective aspects rely mostly upon body natural forbearance, maximom adaptation to natural environment, use of botanical elements of natural environment, least body manipulation and taking the ill person to a wholistic integration with his surrounding cultural and natural environments. Regarding to increasing process of medicalization in modern societies, attention to endogenous knowledges, techniques and approaches may be instructive in decreasing the side effects of modern societies medicalization.
Keywords: Sangesar the ethnic, traditional dentistry, medicalization, medical anthropology, ethnography -
زمینه
جمعیت کنونی کلیمیان یزد بازماندگان جماعت بسیار پرشمار و کهنی از این قوم در نواحی ایران مرکزی است. قدمت سکونت این قوم در یزد در طول دوران تاریخ ایران اسلامی از یک سو و آمار انگشت شمار کنونی این مردم ضرورت مردم نگاری همه جانبه ای از این جمعیت را ضروری می نماید. این پژوهش بنا دارد با تکیه بر شناخت باورها و رفتارهای بهداشتی- درمانی این قوم به گردآوری، مطالعه و تحلیل باورها و رفتارهای پزشکی کلیمیان یزد بپردازد.
مواد و روش ها:
داده های تحقیق حاضر نتیجه پژوهش های انسان شناختی و مبتنی بر کار میدانی (تکنیک مصاحبه عمیق و مشاهده) و اسنادی و کتابخانه ای است؛ برای گردآوری این داده ها از همه روش های تحقیق میدانی، اسنادی و کتابخانه ای بهره گرفته شده است. در این پژوهش به دلیل محدودیت در گردآوری اطلاعات به روش پژوهش میدانی، از مطالعه کتابخانه ای نیز بهره های بیشتری گرفته شده است. مصاحبه با سه تن از جامعه یهودیان یزد (دو نفر بومی مقیم یزد و یک نفر حاخام و پزشک مقیم تهران) به عنوان افراد آگاه بومی یکی از این روش ها بوده است.
یافته ها:
از دیرباز در فرهنگ ایرانی یهودیان به حذاقت در پزشکی شهره بوده اند؛ همچنین به طور کلی در فرهنگ پزشکی یهودیان توجه خاصی به رعایت بهداشت فردی، رعایت بهداشت در مصرف خوراکی ها و تهیه سالم ترین مواد اولیه برای تهیه غذا مشاهده می شود. رژیم غذایی خاص یهودیان نکات خاص و منحصربه فردی را همچون پرهیز از خوردن هم زمان غذاهای گوشتی با لبنیات در بر دارد. بیماری شناسی یهودیان یزد وجوه اشتراک زیادی با پیکره اصلی اتنومدیسین ایرانی دارد و در آن برای درمان بیماری هایی همچون آل زدگی، باد سرخ، «ثقل سامیم»، «ثقل سیاه»، «قسیون» و «نفتالوس» راه هایی پیشنهاد شده است.
نتیجه گیری:
جامعه کلیمیان یزد که همواره از لحاظ تاریخی و جامعه شناختی با مسئله فقر و قلت جمعیت روبه رو بوده اند، هیچ گاه نتوانسته اند از سطح معیشت روزانه قدمی بیرون بگذارند و تمامی دستاوردهای فرهنگی و تمدنی آن ها نیز به دلیل مهاجرت های گسترده و پیاپی نتوانسته پایدار شود و از نسلی به نسل دیگری منتقل شود. ازاین رو امروزه دیگر صحبت از فرهنگ پزشکی مردمی یهودیان در یزد کار سخت و دشواری است. پژوهش پیرامون این فرهنگ نزد یهودیان مهاجر به تهران، شیراز و اصفهان می تواند آغازگر راهی برای کشف نکات تازه ای از این حوزه از اتنومدیسین ایرانی باشد.
کلید واژگان: یزد, کلیمیان یزد, پزشکی مردمی, مردم شناسی فرهنگی, پزشکی سنتیBackgroundThe current population of the Yazd Jews is the survivors of a very large and ancient congregation of this people in central Iran. The long inhabitancy of this people in Yazd during the history of Islamic Iran, on one hand, and the current small numbers of these people, demonstrates the necessity of a comprehensive ethnography of this population. The present study aims to collect, study and analyze the beliefs and medical behaviors of Yazd Jews based on the recognition of these people's health and remedial beliefs and behaviors.
Materials and MethodsThe data of the present research is the result of anthropological researches based on fieldwork (in-depth interview and observation technique) and documentary based and library research methods. To collect these data, all of the field study, documentary based and library research methods have been used. In this research, due to the limited information collected from field research method, the library research results have been used further. An interview with three Jews in Yazd (two indigenous people living in Yazd and one rabbi (hakham) and a physician residing in Tehran) as native informed individuals has been one of these methods.
ResultsFor centuries, Jews have been renowned for their expertise and proficiency in medicine in the Iranian culture. Generally, in the medical culture of Jews, special attention has been paid to individual health, maintaining food health and provision of the healthiest raw materials for food. The particular diet of the Jews has unique features such as avoiding the simultaneous consumption of dairy and meat dishes. The Yazd Jewish pathology has a great deal to share with the original Iranian ethno-medicine, and has proposed ways to treat diseases such as al-zadegi, bad e sorkh and naftalus.
ConclusionThe Jewish community of Yazd, which always historically and sociologically has faced with the problem of poverty and scarce population, has never been able to step out of the level of daily livelihoods, and all of its cultural and civilization achievements have not been sustained and perpetuated from generation to generation due to widespread and successive migrations. So nowadays, it is very hard to talk about the medical culture of the Jews in Yazd. Research on this culture with immigrant Jews in Tehran, Shiraz and Isfahan can be the starting point for discovering new points in this field of Iranian ethno-medicine.
Keywords: Yazd, Jews of Yazd, folk medicine, Cultural Anthropology, tradition medicine -
در حال حاضر یکی از الگوهای مسکن روستایی در شهرستان عنبرآباد، کپرنشینی است. این نوع مسکن حاصل سال ها و شاید قرن ها اندوخته فرهنگی است که با بهره برداری از منابع محلی و فناوری کاملا بومی ساخته و استفاده می شود. از ویژگی های این نوع مسکن، انطباق آن با اقلیم و نوع اقتصاد مسلط منطقه است. امروزه با تغییر و تحولات صورت گرفته در مسکن روستایی و ایجاد امکانات جدید، شناسایی و درک درست از مسکن روستایی منطبق با محیط و نیازهای فرهنگی متنوع ساکنان آن برای برنامه ریزی های توسعه ای، چه کوتاه مدت و چه بلندمدت از اهمیت خاصی برخوردار است. بدین منظور در مطالعه حاضر به الگوهای مسکن روستایی شهرستان عنبرآباد، به عنوان نمونه ای بومی از این نوع مسکن، که در بسیاری از روستاهای سرتاسر منطقه جنوب شرق ایران همچنان پایدار و رایج است، پرداخته شده است. روش تحقیق از نوع مردم نگاری است که با بهره گیری از فنون، مشاهده، مشارکت و مصاحبه انجام شده است. نتایج نشان می دهد این نوع مسکن به عنوان سکونتگاهی که با شرایط ویژه اقلیمی، نظام اقتصادی (کشاورزی و دام پروری) و با امکانات موجود در منطقه سازگار است، توانسته با اندک تغییراتی، استمرار خود را حفظ کند. حذف یا ایجاد تغییرات بنیادی در این نوع سکونتگاه به تغییر ساختار اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی این جامعه نیازمند است. ایجاد هرگونه تغییری در کوتاه مدت، بدون انجام مطالعات تکمیلی توصیه نمی شود و نتیجه آن می تواند به فروپاشی و در نهایت مهاجرت ساکنان به شهرها منجر شود.کلید واژگان: کپر زدایی, کپرنشینی, مسکن روستایی, عنبر آبادCurrently, one of the rural housing patterns in Anberabad is Copernicus. This kind of housing has been the result of years and perhaps centuries of cultural preservation. Which is built and exploited by exploiting local resources and native technology. The characteristics of this type of housing, its adaptation is primarily with the climate and in the second with the type of economy dominant in the region. Today, with the changes in rural housing and the creation of new ones, the recognition and understanding of rural housing, in accordance with the diverse cultural environment and cultural needs of its inhabitants, for both developmental and short-term planning, is of particular importance to Have you To this end, a study in this area as a native sample of this type of housing, which is still popular in many villages in the north-eastern part of Iran, is still ongoing and is the result of this study.Keywords: Copper, Copernicus, rural housing, Anbarabad
-
هدف این مقاله علاوه بر توصیف ویژگی های مادی، فنی و ساختاری سیاه چادر سنگسری، تحلیل فرهنگی و زیست محیطی فضاهای مختلف آن نیز می باشد که بر اساس یک مطالعه کیفی میدانی با رویکرد مردم نگاری در اقامتگاه های ییلاقی در نه طایفه از عشایر کوچنده و دامدار سنگسری که هنوز به شیوه سنتی زندگی می کنند نوشته شده است. در گرداوری داده ها علاوه بر اسناد از فنون مختلف مردم نگاری شامل حضور سه ماهه در میدان، مشاهده، مشاهده مشارکتی و مصاحبه های گروهی، فردی، باز و نیمه ساختم اند استفاده شده است. این مطالعه به لحاظ نظری چند سویه اما تاکید آن بر محیط و فنون به عنوان مهم ترین عوامل شکل دهنده فرهنگ است. یافته ها به لحاظ محتوا شامل توصیف دقیق ساختار مادی سیاه چادر، فنون سنتی مرتبط با ساخت پوشش آن و تحلیل مردم شناختی فضاهای داخلی و پیرامونی گوت در ارتباط با محیط فرهنگی و طبیعی می باشد. آنچه در این تحقیق در مقایسه با مطالعات توصیفی پیشین یک مزیت محسوب می شود این است که به توصیف و تحلیل تواما پرداخته است. مهم ترین نتیجهٔ این مطالعه این است که تطابق همزمان گوت با محیط زیست و همچنین با سایر عناصر فرهنگی به ویژه سبک زندگی، شیوه معیشت، تقسیم کار، امر قدرت و خویشاوندی موجب شکل گیری نوعی الگو در چیدمان فضایی داخل گوت، اموری که در آن ها جریان دارند و کنشگرانی که در آن ها به فعالیت می پردازند شده است.کلید واژگان: ایل سنگسری, گوت, کوچندگان, فرهنگ, ییلاقThe aim of this article is not only to describe the material, technological and structural characteristics of sangesari tent but also to analyze its different spaces ecoculturally at the basis of an qualitative-field study in ethnographic approach that is directed on nine sangesari nomadic pastoral clans who are still living in traditional manner. Our fields were camping period postures of the clans and beyond available documents the data were gathered via some ethnographic techniques such as fields three month attendance, simple direct observation, participatory observation and individual, group, open and semi structural interviews. Althought multioriented theoretically, this study concentrates mainly on environment and techniques as the most contributive factors in shaping cultures. thematically The findings include a fine description of material structure of tent, traditional techniques for construing the woolen cover of tent and ethnographical analysis of inner and surrounding different spaces of tent in relation to physical and cultural environments. Adding analytical cultural accounts to descriptional ones is an advantage of this study over the previous pure desciptional studies by other invistigators. The most important result of this study is that the technologies related to structing, settling and space dividing in inside and outsidesangesari tent are in a meaningful relationship to ecological characteristics and also to other cultural elements such as power, subsistency, family, labour division and kinship.Keywords: Sangesari tribe, Gut, Nomadics, Culture, Summer posture
-
عشایر کوچنده سنگسری یکی از کهن ترین اقوام ساکن در ایران هستند که بخش عمده معیشتشان بر پایه دامداری مبتنی بر کوچ استوار است و هنوز برخی از آن ها به این شیوه زندگی وفادار مانده اند. هدف از این مقاله بررسی تداوم فرهنگی از طریق ریشه یابی تاریخی نقوش اسطوره ای و نمادینی است که زنان ایل سنگسری بر روی انواع صنایع به ویژه دست بافته ها و زیورآلات سنتی خلق کرده اند. هویت فرهنگی هر ملتی دراساس امری تاریخی است و بحث محوری در این فرض، مفهوم تداوم است؛ بنابراین بدون دیرینه شناسی عناصر فرهنگی نمی توان هر فرهنگ را کامل و جامع شناخت؛ زیرا شناخت فرهنگ هر قوم یا گروهی مستلزم پژوهش های ریشه ای و تاریخی است. روش مطالعه این پژوهش مبتنی بر بررسی اسناد و متون و مشاهده مستقیم صنایع دستی مردم سنگسر است.کلید واژگان: ایل سنگسر, میترا, تداوم فرهنگی, اسطوره, ایزد بهرامThe nomadic clans of Sangesari are one of the most ancient Iranian peoples whose subsistence is predominantly based on wandering based pastoralism and some of them are still faithfully living in this manner. The goal of this essay is to assess the cultural perpetuation via historical and radical pursuit of the mythical and symbolic features that Sangesari women have traditionally created on many kinds of manual arts especially on woven and ornaments. The cultural entity of any people is substantially historic in which the main discussion is performed around the concept of continuity. Thus, without a paleontology of cultural elements, we cannot make a complete and comprehensive knowledge about culture, since the cultural cognition of any people or group depends on radical and historical investigations. The research method in this study is based on documents and texts and direct observations to Sangesari manual arts.Keywords: Sangesari tribe, Mitra, Cultural perpetuation, Myth, Izad Bahram
-
یکی از ویژگی های اجتناب ناپذیر زندگی امروزی آپارتمان نشینی است. از همین رو طراحی مناسب مسکن با هدف ارتقای سطح سلامت اجتماعی ساکنین امری مهم به نظر می رسد. سلامت اجتماعی به مثابه یکی از مولفه های مبتنی بر شبکه سازی اجتماعی نقش مهمی در تقویت تعامل اجتماعی دارد. اگرچه سلامت اجتماعی مفهومی به ظاهر پزشکی تلقی می شود، اما در این تحقیق تلاش شده است تا مولفه های اجتماعی-فرهنگی آن از خلال تطبیق با الگوهای معماری نشان داده شود. سوال اصلی در این پژوهش این است که سهم طراحی معماری جدید در شکل گیری سلامت اجتماعی ساکنین به چه میزان است؟ در این پژوهش از نظریه لی در حوزه طراحی معماری و سلامت اجتماعی استفاده شده است. یافته های حاصل از 25 مصاحبه نیمه ساختاریافته با ساکنین محله چهارصددستگاه که براساس روش تحلیل محتوای کیفی بازخوانی شده است، نشان گر آن است که ساکنین با ایجاد خرده فضاهایی اجتماعی در ساختمان که تعاملات بین همسایگی را افزایش دهد موافق هستند.کلید واژگان: سلامت اجتماعی, معماری امروزی, آپارتمان نشینیOne of the inevitable features of modern life is Apartment living. Therefore, it is important to design proper houses that amount to the residents social health. As one of the key components of social networking, housing plays an important role in promoting social interactions. Although social health is mainly regarded as a medical concept, in this study we have tried to indicate the socio-cultural components of social health through comparison with architectural patterns. The main question of this research is as follows: to what extent the new architecture affects the social health of residents? This study has applied Lees theory in the field of architecture and social health. The qualitative content analysis of 25 semi-structured interviews with the residents of Chaharsad-dastgah neighborhood demonstrated that the interviewees believe that social sub-spaces should be created in buildings in order to increase the social interactions among neighbors.Keywords: social health, Modern architecture, Apartment living
-
هدف از نگارش این مقاله تعیین عوامل مرتبط با قوم گرایی فرهنگی در میان کردهای ایران بوده است. روش پژوهش از نوع پیمایش و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بوده است. جمعیت آماری پژوهش، کلیه مردان 18 تا 65 سال ساکن استان های کردستان، آذربایجان غربی، کرمانشاه و ایلام را شامل می شود که نمونه ای با حجم 800 نفر به شیوه احتمالی از آن انتخاب شده است. نتایج آزمون پژوهش نشان داد که میان عواملی چون نوع گویش های زبان کردی (اورامی، کلهری، سورانی و کرمانجی)، نوع مذهب (سنی، شیعه و یارسان)، رسانه مصرفی (تلویزیون)، احساس تبعیض (سیاسی، فرهنگی و اجتماعی اقتصادی) با قوم گرایی فرهنگی مردم مناطق مذکور رابطه معناداری وجود دارد. اما محل پرورش فرد (شهر و روستا) با میزان قوم گرایی فرهنگی او رابطه معناداری ندارد. اجرای عدالت و رفع نابرابری های سیاسی، فرهنگی و اقتصادی اجتماعی، اهمیت دادن به عناصر فرهنگی قومی و تقویت برنامه های تلویزیونی در بخش قومی، می تواند آسیب های ناشی از قوم گرایی فرهنگی را کاهش دهد.
کلید واژگان: قوم گرایی فرهنگی, احساس تبعیض, مذهب, گویش, کردهای ایرانThis article's aim is determination of related factors of cultural ethnicity in Kurdish people in Iran. The research method is survey and data are collected by questionnaire. The sample which is selected by probability sampling is consisting of 800 men (18-65 year old) in Kurdistan, West Azerbaijan, Kermanshah and Ilam. The results show that there is a significant relation between factors (several dialects of Kurdish language, religion, using media and feeling of discrimination) and cultural ethnicity in related regions. But there is no significant relation between place of growing (city or village) and amount of their cultural ethnicity. Establish of justice and political, cultural and socioeconomic equality, consider of ethno cultural elements and improve of ethnic TV programs can lead to decrease negative consequences of cultural ethnicity.Keywords: cultural ethnicity, feeling of discrimination, religion, dialect, Iranian Kurds
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.