به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

majid ebrahimi

  • ابوالفضل رحمانی*، علی صادقی، مجید ابراهیمی

    فرسایش خاک یک مسیله ی مهم زیست محیطی مربوط به نگرانی مشترک در جهان امروز است. با وجود اهمیت خاک در اهداف توسعه پایدار در مناطق خشک و نیمه خشک، مطالعه ی شرایط زمین محیطی و عوامل موثر بر وقوع فرسایش آبکندی به ندرت انجام شده است. به منظور رفع این چالش هدف اصلی این مطالعه استفاده از یک روش یکپارچه برای تشخیص ویژگی های فرسایش آبکندی در حوضه آبخیز سنگانه ی کلات می باشد. همچنین به منظور روابط فضایی بین آبکندها و عوامل زمین محیطی از مدل احتمالاتی شرطی استفاده گردید. تهیه نقشه ی آبکندهای موجود با استفاده از مطالعات میدانی به صورت تصادفی به دو روش زیر انجام شد: در قسمت اول 70 درصد از داده ها جهت آموزش مدل احتمالاتی شرطی استفاده شد و در قسمت دوم یک مجموعه داده معتبر (30 درصد)، برای اعتبارسنجی مدل و تایید صحت آن مورد استفاده قرار گرفت. پیش بینی عملکرد مدل احتمالاتی شرطی با منحنی مشخصه ی عملکرد گیرنده (ROC) بررسی شد. علاوه بر این تاثیر تمام عوامل زمین محیطی در فرسایش آبکندی با انجام یک مدل تحلیل حساسیت مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته های اعتبارسنجی برای نقشه ی حساسیت به فرسایش آبکندی نشان داد که دقت سطح زیر منحنی راک (ROC) برابر 32/87 درصد بود، همچنین بر اساس آنالیز تجزیه و تحلیل حساسیت عوامل سنگ شناسی، تراکم زهکشی، فاصله از رودخانه و عامل کاربری اراضی اثرات قابل توجهی بر وقوع فرسایش آبکندی در منطقه ی مورد مطالعه دارند. نتایج این مطالعه نشان داد چارچوب یکچارچه می تواند به طور موفقیت آمیزی برای مدل سازی فرسایش آبکندی در یک منطقه با داده های ضعیف مورد استفاده قرار گیرد.

    کلید واژگان: فرسایش آبکندی, عوامل زمین محیطی, مدل احتمالاتی شرطی, سنگانه ی کلات
    Abolfazl Rahmani*, Ali Sadaghi, Majid Ebrahimi

    Soil erosion is a significant environmental issue of common concern in the world today.  Despite the importance of soil erosion in sustainable development goals in arid and semi-arid areas, the study of the geo-environmental conditions and factors influencing gully erosion occurrence is rarely undertaken. As effort to this challenge, themain objective of this study is to apply an integrated approach to detecting gully erosion features at the Sanganeh Kalat Basin.We also aimed to apply a Conditional Probability (CP) model for establishing the spatial relationship between gullies and the Geo-Environmental Factors (GEFs). The gully erosion inventory map field surveying was randomly partitioned into two subsets: part 1 that contains 70% was used in the training phase of the CP model; part 2 is a validation dataset (30%) for validation of the model and to confirm its accuracy. Prediction performances of the CP model Receiver Operating Characteristics (ROC) curve methods, respectively. In addition, the influence of all GEFs on gully erosion was evaluated by performing a sensitivity analysis model. The validation area under the ROC curve for the CP model were 87.32%, respectively. Also, based on sensitivity analysis, lithology, drainage density, distance from river and land use represent significantly effects on the gully erosion occurrence. This study has shown that the integrated framework can be successfully used for modeling gully erosion occurrence in a data-poor environment.

    Keywords: Gully Erosion, Geo-environmental Factors, Conditional Probability, Sanganeh Kalat
  • مجتبی معظمی*، مجید ابراهیمی

    آموزش عالی، همواره با مشکلاتی در زمینه محدودیت های آموزش و پژوهش روبه رو بوده است و تحقق اهداف از پیش تعیین شده تا حد زیادی بستگی مستقیم به میزان پیشرفت تحصیلی دانشجویان دارد. در همین راستا پژوهش حاضر، به دنبال بررسی مقایسه ای پیشرفت تحصیلی دانشجویان بر اساس نوع دوره های تحصیلی و سهمیه های پذیرفته شده می باشد. بدین منظور نمونه ای از بین جامعه آماری دانشجویان مشروط نیم سال اول سال تحصیلی 1398- 1397 دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن در دو دوره کاردانی وکارشناسی انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه سنجش تفکر انتقادی است که موسوم به آزمون نوشتاری تفکر انتقادی می باشد . برای تجزیه و تحلیل و آزمون فرضیه های تحقیق از آمار استنباطی و آزمون T و تحلیل واریانس در نرم افزار SPSS 25 استفاده شده است. بر اساس نتایج به دست آمده می توان بیان کرد که آموزش تفکر انتقادی بدون تاثیر عواملی همچون سهمیه و دوره تحصیلی بر تفکر انتقادی و پیشرفت تحصیلی تاثیر مثبت می گذارد. این نتایج شواهدی است که آموزش تفکر انتقادی به عنوان یک عامل مستقل نقش چشمگیر و جدی در آموزش و یادگیری و پیشرفت تحصیلی دانشجویان دانشگاه ایجاد می کند.

    کلید واژگان: پیشرفت تحصیلی, انگیزه پیشرفت, تفکر انتقادی, مهارت های شناختی
    Mojtaba Moazzami *, Majid Ebrahimi

    Higher education has always faced problems and limitations in instruction and research and realization of its goals have greatly depended on students’ academic progress. Thus, the present study looked for a comparative study of students’ academic progress based on educational levels and admitted quota. To this end, a sample was drawn from the population of conditioned associate and bachelor students of the first semester in academic year 2018-2019 at Islamic Azad University, Roudehen Branch. Data collection instrument was the questionnaire of critical thinking which is known as writing test of critical thinking. In order to analyze the data, inferential statistics of t-test and analysis of variance were conducted via SPSS 25. The results indicated that teaching of critical thinking without the effect of quota and levels has a positive impact on critical thinking and academic progress. The findings provide evidence for the significant and independent role of critical thinking instruction in teaching, learning and academic progress of higher education students.

    Keywords: academic progress, achievement motivation, critical thinking, Cognitive Skills
  • ابوالقاسم امیراحمدی*، مجید ابراهیمی، فرشته بیرامعلی کیوی

    یکی از مهم ترین و ضروری ترین مراحل به کارگیری سیستم های جمع آوری آب باران، مکان یابی و شناسایی مکان های مناسب برای اجرای این تکنولوژی است. با توجه به اینکه بهره گیری از سیستم های عامل مبنای مکانی به سرعت در حال گسترش است و فناوری مربوط به سیستم های مبتنی بر عامل به یک زمینه مطالعاتی و تحقیقاتی رو به رشد تبدیل شده است، هدف از پژوهش حاضر تدوین چارچوبی جهت مکان یابی عرصه های دارای پتانسیل استحصال جمع آوری آب باران در محدوده ی پردیس دانشگاه حکیم سبزواری می باشد تا ابزار مناسبی را برای پشتیبانی تصمیم گیری مدیران و متولیان بهره برداری و مدیریت منابع آب محلی فراهم نماید. در نتیجه در این مطالعه محیط شبیه سازی با نرم افزار NetLogo به عنوان ابزاری برای ایجاد مدل های عامل مبنای مکانی بررسی و پس از ساخت نقشه های مربوط به هر شاخص در محیط ArcGIS آنالیزهای مربوط به تصمیم گیری عامل ها در قالب توابع موجود انجام و در نهایت اقدام به ارزیابی مکانی جمع آوری آب باران در منطقه ی مورد مطالعه گردید. نتایج به دست آمده حاکی از آن بود که با استفاده از مدل سازی عامل مبنا می توان عرصه های مستعد برای جمع آوری آب باران را با شبیه سازی شرایط بارندگی، شناسایی و اقدام به ارزیابی مکانی جمع آوری آب باران نمود. همچنین نتایج نشان داد اراضی بایر و بدون ساخت و ساز، فضای خالی مناسب، قرارگیری در مسیر رواناب های جریان یافته و کاهش قابل ملاحضه سرعت جریان آب در جنوب غرب دانشگاه به دلیل کاهش شیب از عوامل اصلی مکان های مناسب برای جمع آوری آب باران بوده است.

    کلید واژگان: جمع آوری آب باران, عامل مبنا, نرم افزار NetLogo, دانشگاه حکیم سبزواری
    Abolghasem Amir-Ahmadi*, Majid Ebrahimi, Fereshteh Beiramali

    One of the most important and essential steps in using rain water harvesting systems is to locate and identify suitable places for implementing this technology.Considering that the utilization of the agent based spatial systems is rapidly expanding and the technology of operating agent based systems has become a growing field of research and research,the purpose of the present study is to develop a framework for the identification of areas with potential for rain water harvesting within the campus of Hakim Sabzevari University to provide appropriate tools for supporting decision making by managers and managers of the operation and management of local water resources.As a result, in this study, the simulation environment with NetLogo software as a tool for creating agent based spatial models was investigated and after mapping for each index in the ArcGIS environment, analyzes related to decision making of agent based were performed in the form of existing functions, and finally an assessment of the spatial collection rain water harvesting was studied in the studied area. The results showed that by using agent based spatial models modeling, it is possible to identify areas site selection of collecting rain water harvesting by simulating rain conditions and assessing the location of rain water harvesting collection. Also the results showed bayer lands without construction, appropriate empty space, placing on the course of runoff and a significant drop in water flow in the southwest of the university due to slope reduction, the main factors have been suitable places for collecting rain water harvesting.

    Keywords: Rain Water Harvesting, Agent Based spatial, NetLogo Software, Hakim Sabzevari University
  • صادق پرتانی*، مجید ابراهیمی، فرشید بستان منش راد

    بکارگیری صحیح فناوری های پیشرفته و علوم کلاسیک همچون نظریه بازی ها در قالب ارایه راهکارهای جدید در جهت بهره برداری بهینه منابع آب از اهمیت ویژه ای برخوردار است. پیامدهای زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی احداث سدها از یکدیگر قابل تفکیک هستند. در پژوهش حاضر، ضمن ارایه مدل و روشی نوین در بهینه سازی مکان یابی سدها، به تبیین استراتژی تقسیم سد بلند به سدهای کوتاه در چند استراتژی جداگانه با مکانیابی های مختلف اولیه، بر روی شبکه رودخانه ها در داخل حوضه آبریز پرداخته شد. به طوری که با محاسبه پارامترهای زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی برای هر استراتژی، درصدد دسترسی به استراتژی بهینه بوده است. همچنین در مدل مذکور، محیط زیست، اقتصاد و اجتماع به عنوان بازیکن در نظر گرفته شدند. در ادامه، محاسبه پیامدهای مختلف برای هریک از بازیکن های محیط زیست (میزان مراتع و جنگل های مستغرق در هر استراتژی)، اجتماع (تعداد روستاها و اماکن متبرکه مستغرق در مخازن سدهای هر استراتژی) و اقتصاد (میزان بتن مصرفی بدنه سدهای هر استراتژی) انجام پذیرفت. سپس، نمره پیامد هر یک از بازیکنان به صورت نمره بالا برای کمترین خسارت به هر استراتژی داده شد. در نتیجه، پیامدهای مذکور به صورت فرم ماتریسی نمایش داده شدند و در نهایت، استراتژی به عنوانS2  تعادل نش (NASH) و استراتژی بهینه-جواب مسئله (مساحت جنگل ها و مراتع زیرآب رفته 133372 متر مربع، با حجم بتن ریزی 330150 مترمکعب، و همچنین 3 مکان متبرکه مستغرق) مشخص گردید. برای توسعه همزمان تمامی شاخص های محیط زیستی و اقتصادی و اجتماعی برای طراحی یک سد نباید انفرادی صورت گیرد که باید برای تمام زیرحوزه و سناریوهای جایگزین ممکن نیز مورد بررسی قرار گیرد.

    کلید واژگان: تعداد سدها, نظریه بازی ها, مکان یابی سدها, تعادل نش, محیط زیست
    Sadegh Partani *, Majid Ebrahimi, Farshid Bostanmaneshrad
    Introduction

    Today, the calculation of sub-basin water balance is the most widely used application of game theory (Andik & Niksokhan 2020; Zarei et al., 2019). This study examines the hypothetical efficiency of game theory in determining the number of dams and distribution reservoirs. Simultaneous consideration of environmental, technical-economic and social criteria in formulating three different strategies is one of the innovations of the method for testing this hypothesis.

    Materials and methods

    According to the topographic conditions and river network conditions, TAHAM area - 5763IV IRAN - located in Zanjan province was selected. Then, different basins were identified in the selected area and the largest basin was selected in terms of area and completeness of the waterway network. The number of strategies in this study is based on the hydrological classification of rivers. Therefore, the strategies were explained according to the classification of rivers within the main basin. This was done by dividing the basins based on categories two, three, four and five. However, due to the fact that the area of ​​first class river basins was very small, the division of basins into first class basins was not included. The following strategies are obtained based on the classification of rivers: (a) -Strategy S1: main basin with main river category five; (B) -Strategy S2: Divide the main basin into two sub-basins S2-1 with classification of river category three and sub-basin S2-2 with class four; (C) -Strategy S3: Division of S2 strategy basins into three sub-basins with three classifications, named S3-1, S3-2 and S3-3 and (d) -Strategy S4: Division of S3 strategy basins To sub-basins with two river categories, named S4-1, S4-2, S4-3, S4-4, S4-5, S4-6, S4-7 and S4-8.

    Results and Discussion

    After explaining and parameterizing the game rule, the outcome matrix of each game was obtained. Finally, according to the outcome matrix study, S2 strategy was identified as the Nash equilibrium or the answer to the problem. In this form, numbers are in tension and competition with each other. Simultaneously examining the criteria and consequences of adopting any strategy for each player practically creates interactions of effects and conflict of interest for the economic, social and environmental players. Examining the even matrix for three players with different choices can easily provide a very small change of consequences according to final results of models.

    Conclusion

    By using the game theory while solving concurrency and considering the damages caused by dam construction for the parameters (economy, environment, and community) regarding AHP model (which is based on scoring the damages and summing them) an alternative method was introduced.

    Keywords: Dam numbers, game theory, Dams locationg, Nash equilibrium, Environment
  • Majid Ebrahimi, Farzad A. Shirazi*, Kobra Gharali

    Flow over an airfoil equipped with Deformable Trailing Edge Flap (DTEF) has been numerically studied in a two-dimensional steady-state condition with various angles of attack. The airfoil is NACA 64-418, and the flap angle is defined by changing camber-line geometry at 10% chord length from the trailing edge. It has been shown that the direction of the flap deflection has significant impacts on aerodynamic behaviors, which provides an extra means to adjust wind turbine structural loads. Simulations have been conducted with aerodynamic-aeroelastic FAST code in the form of an open-loop control scheme to determine the DTEF's performance in a wind turbine. The wind turbine behavior has been plotted and compared for various flap angles. The load-variation ranges of the wind turbine have been identified, which help determine their sensitivity to flap changes. Finally, an open-loop control circuit is aimed at reducing the amplitude of oscillations of the blade root flapwise bending moment.

    Keywords: Trailing-Edge Flap, Aerodynamics, Wind Turbine, Smart Rotor
  • مجید ابراهیمی *، احمد ذاکریان، جواد داودیان، ابوالقاسم امیراحمدی
    با توجه به افزایش روزافزون احداث بناها، جاده ها، راه آهن و غیره در مناطق کوهستانی و پرشیب، لزوم پایدارسازی شیب های طبیعی و مصنوعی بیش از بیش مورد توجه قرار گرفته است. روش های متعددی به منظور پایدارسازی شیب ها وجود دارد که در تمامی آنها هدف، افزایش نیروهای مقاوم در برابر نیروهای محرک و در نتیجه افزایش ضریب اطمینان است. هدف ازپژوهش حاضر، محاسبه پایداری دامنه های لغزشی مشرف به جاده و نقش میخ کوبی و تراس بندی در پایدارسازی این دامنه ها در 40 کیلومتری ابتدای آزادراهخرم آباد - پل زال است. در این پژوهش، ابتدا هشت دامنه لغزشی مشرف به جاده مشخص شد، سپس تمامی پارامترهای مدل تحلیل پایداری شیب که شامل: cs: چسبندگی خاک، cr: چسبندگی ریشه، φ: زاویه اصطکاک داخلی خاک، γd: چگالی خاک و γw: چگالی مرطوب خاک است. با مطالعات میدانی، نمونه برداری از خاک و تجزیه و تحلیل توپوگرافی دامنه ها استخراج و برای تعیین ضریب پایداری دامنه ها، این پارامترها در نرم افزار تحلیل پایداری شیب وارد و میزان ضریب ایمنی برای هر دامنه مشخص شد. نتایج پژوهش نشان داد کهاحداث جاده و انجام عملیاتخاک برداری، سبب قطع جریان رواناب وجریانات زیرسطحی دامنه ها شده و این جریاناتبه صورت رواناب در سطح دامنه خاک برداری وروی جاده جاری شده و سبب ناپایداری شیبدامنه های خاک برداری می شود؛ همچنین با استفاده از این مدل می توان دامنه های ناپایدار را شناسایی و نوع عملیات حفاظتی را برای افزایش ضریب پایداری مشخص کرد؛ به طوری که عملیات میخ کوبی در دامنه شماره 6 با کلاس آسیب پذیری خیلی زیاد، با موقعیت جغرافیایی «43''20 °33عرض شمالی و »59''10 °48طول شرقی باعث افزایش ضریب پایداری از مقدار 57/0 به 98/1 و عملیات تراس بندی بر روی این دامنه باعث افزایش ضریب پایداری به مقدار 10/2 شد که در نهایت، می توان مناسبت ترین و بهترین روش را برای انجام عملیات حفاظتی مشخص کرد.
    کلید واژگان: ضریب ایمنی, میخ کوبی, تراس بندی, زمین لغزش, آزادراه خرم آباد, پل زال
    Majid Ebrahimi *, Ahmad Zakerian, Javad Dawoudian, Abolghasem Amir-Ahmadi
    As for the increasing construction of buildings, roads, railways and others in the mountainous areas and steep, stabilizing the natural and artificial slopes is more and more considered. There are innumerous methods for slope stabilization in which they are trying to increase the resistant forces for driving forces. Therefore, the safety factor increases. The purpose of this study was to estimate the stability of dominant sliding slopes on the roads and the role of nailing and tracing on the stabilization of these slides on 40 km the Khorramabad-Pole Zaal freeway. In this research, at first, 8 sliding slopes along the roads were found. Using field study sampling and analysis of soil, topography and mining slope stability factor domains, all the parameters of slope stability analysis, including cs: soil cohesion, cr: root cohesion, φ: internal friction angle of soil, γd: soil density and γw: wet density of soil, were entered these parameters in slope stability analysis software and the safety factor were determined for each slide. we can identify the unstable slopes by this method and determine the protection operations to increase stability factor, so that nailing action in slide 6 with very high vulnerability class, the location of 33° 20' 43" north latitude and 48° 10' 59" E increases the stability factor from 0.57 to 1.98 and the tracing mechanism in the slope, increases the stability or safety factor at the value 2.10. And finally we can determine the best way to do the protective mechanism.
    Extended Abstract
    1-
    Introduction
    One of the main Ingredient stimulater of landslides, road construction, which is the basis for the large landslides by creating unstable trenches on both sides of the road, changing the course of rivers, unloading and loading unsuitable soil and dissection in trees forested areas and serious damages. The effects of mass movements on communication networks in several scientific disciplines were assessed. In addition, geo-morphologists and geologists studied the mechanism and the cause, the extent and number of landslides occurrence in various environments. Khorramabad-Pole Zaal freeway as a north-south transit highway, is one of the anfractuous mountain paths which is always in danger of road closure due to excessive expansion and various geo-morphological units. However, most risks that threatened this axis have often the geomorphological- climate origin which have created innumerous casualties and property damages due to of the lack engineering strategies and structures or counting non-significant the geomorphological parameters of present and future. The purpose of the slope stability analysis, is to offer appropriate safety coefficient providing stability. Therefore, recognizing the slope stability factor is necessary to prevent mitigation risks and damages.
    2-
    Materials And Methods
    As the first step, the slopes along the road were determined. After the determining the slopes and the sliding slopes, all the model parameters were checked and determined by field studies. Then the samples were delivered to the technical and soil mechanic laboratory. Kayasta (2006) and Vinh (2007) were used to measure and specify the root cohesion for the analyzed slopes. Besides, these measures were used for different land uses. The determined parameters included: cs: soil cohesion, cr: root cohesion, φ: internal friction angle of soil, γd: soil density and γw: wet density of soil. Determining these parameters, they were measured. Finally, the parameters were entered slope stability analysis to determine safety factor for each slope.
    3-
    Results And Discussion
    In this research, the stability of 8 sliding slopes along the roads was analyzed. One profile (to the depth of bedrock) was dug to measure each parameter in every profile. After delivering the samples to the soil laboratory, the essential parameters were measured to perform the slope stability model. Stability coefficient for slope number 6 is 0.57 and for the slope 8 is 1.17. As For the classification proposed by Peck et al. (1998), the slope number 6 is located in the class of very high landslide invulnerability, while the slope number 8 is in the class of is high vulnerability. Due to the slope stability factor (FS) in range Case based on the slope stability analysis and compare it with the actual conditions, it can be concluded that the slops 2 and 5, according to the table (4) are put in a low instability class. In other words, these slopes are considered stable. (FS>1.5) and no slide could be observed the slops 1 and 4, in the class average vulnerability (1.25> FS>1.5). So it can be argued that these slopes may not slip by themselves in nature. However, some man-made factors such as road constructing have been effective on making slides in these slopes.
    4-
    Conclusion
    In this research, the stability of 8 sliding slopes along the freeway Khrmabad- Plzal was studied. Besides, sustainable ways were found using the softwareFLAC SLOP. Two types of protective mechanism (Nailing and Terracing) in a slope slide were modeled to increase the safety factor. The findings showed that computing stability factor of slopes we can detect the unstable slopes and some protective mechanism could be specified to increase the stability factor or factor of safety. Protective mechanism as nailing and tracing increase the safety factor and reduce the driving forces protective mechanism as they can be decrease the stability of the slides prone to landslides. The results from nailing mechanism in the slope number (6) with a very high vulnerability class, increases the factor of safety from 0.57 to 1.98 and the terracing mechanism in the slope, increases the stability or safety factor at the value 2.10. And finally we can determine the best way to do the protective mechanism.
    Keywords: Factor of Safety, Nailing, Terracing, Landslide, Khorramabad-Pole Zaal Freeway
  • زاهد هاشمیان فرد، مجید ابراهیمی
    مدیریت فرهنگی، علمی است که دانش مدیریت را به مولفه های فرهنگی می آراید، وفرهنگ وهنر را با علوم اجتماعی، ارتباطات، سیاست، فرهنگ، اقتصاد و دیگر دانش ها مرتبط می سازد و کاربرد فلسفی و زیبایی شناسانه آن را از حیطه نظری، احساس و ادراک فردی به حیطه عملی، اداره امور جامعه و تولیدات فرهنگی-هنری سوق می دهد. برای توسعه فرهنگ نظم وانضباط باید همه ی نهادهای فرهنگی نقش خود را به طور کامل ایفاء کنند. لازمه هر گونه تلاش برای تقویت فرهنگ، نظم وانضباط، شناخت اهداف وبرنامه ها، سازمان دهی مدیریت منابع وامکانات و نظارت مستمر بر آنهاست. در قرآن کریم نیز، نه تنها مدیریت اجتماعی ومادی مد نظر است، بلکه مدیریت معنوی و راهنمایی به سوی اهداف والا نیز مطرح است. بخش عظیمی از دستورها و سفارش های آن برای منظم کردن افکار، گفتار و کردار پیروان آن آمده است. مفسران قرآن کریم معتقدند همه ی آیاتی که درباره ی قوانین و مقررات الهی نازل شده است، مانند تاکید بر اشتراکات فرهنگی، و عدالت اجتماعی که نظم و برنامه را در زندگی فردی و اجتماعی مسلمانان برقرار می کند موجب توسعه نظم و انضباط می شود.
    کلید واژگان: آموزه های قرآن, مدیریت فرهنگی, نظم وانضباط, عدالت اجتماعی, فرهنگ
    Zaheed Hashemian Fard, Majid Ebrahimi
    Cultural management is a science that links management knowledge to cultural components and links culture and art with social sciences, communications, politics, culture, economics and other sciences, and its philosophical and aesthetic uses from theoretical, The feeling and perception of the individual leads to the practice of administration of society and cultural-artistic productions.
    To develop the culture of discipline and discipline, all cultural institutions must play their full role, any effort to strengthen culture, discipline, need the knowledge of goals and programs, the organization of resource management, and continuous monitoring of them.
    In the Holy Qur'an, not only social and material management is considered, but also considered spiritual management and guidance to the supreme goals. A large part of its orders and advices have been made to streamline the thoughts, speeches, and deeds of its followers. Qur'an commentators believe that all the verses are about divine laws and regulations, such as the emphasis on cultural commonality, social justice, which establishes the order and plan in the individual and social life of Muslims, leads to the development of discipline.
    Keywords: culture, order, arrangment, management, commentators
  • کاوه تیمورنژاد، علیرضا یوزباشی، مجید ابراهیمی
    آموزش شهروندی، از ارکان اساسی زندگی اجتماعی عصر حاضر است و در جوامع پیشرفته، از طریق برنامه ریزی های متنوع، به آموزش مهارت های شهروندی، پرداخته می شود؛ با توجه به این شرایط، پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل موثر بر آموزش شهروندی از دیدگاه کارکنان شهرداری شهر زنجان انجام شده است. روش پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ چگونگی جمع آوری اطلاعات، در زمره پژوهش های توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری، شامل کلیه کارکنان شهرداری شهر زنجان بوده و با 204 نفر به عنوان نمونه پژوهش، انتخاب شدند و روش نمونه گیری، خوشه ایچندمرحله ای بوده است. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته مبتنی بر طیف پنج ارزشی لیکرت بوده که روایی صوری آن توسط خبرگان دانشگاهی، تایید شد و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برابر با 93/0 به دست آمد. همچنین جهت تحلیل داده ها، از آزمون T تک نمونه ای و آزمون رتبه بندی فریدمن استفاده شده است. مهم ترین یافته ها حکایت از آن داشتند که همه عوامل موثر بر آموزش شهروندی (رفتارهای مبتنی بر کنش های اجتماعی/سیاسی، قانون پذیری و قانون گرایی، رفتارهای مبتنی بر آموزه های دینی و ملی و رفتارهای مبتنی بر حفظ محیط زیست و توسعه پایدار) در سطح 05/0، معنادار هستند و نتایج آزمون فریدمن نشان دادند که کارکنان شهرداری شهر زنجان، به ترتیب رفتارهای مبتنی بر آموزه های دینی و ملی، قانون پذیری و قانون گرایی، رفتارهای مبتنی بر کنش های اجتماعی/سیاسی و رفتارهای مبتنی بر حفظ محیط زیست و توسعه پایدار در سطح 05/0 را به عنوان عوامل موثر بر آموزش شهروندی، اولویت بندی کرده اند.
    کلید واژگان: آموزش شهروندی, تربیت شهروندی, کارکنان شهرداری, توسعه پایدار شهر
    Kaveh Teymournejad, Alireza Youzbashi, Majid Ebrahimi
    Citizenship education is one of the main pillars of social life in the current era. Skills of citizenship education are addressed through various planning in advanced societies. Given such conditions, this research aims to investigate effective factors on citizenship education from perspective of municipal employees in the city of Zanjan. In terms of purpose, this research is applied, and in terms of data collection, it is descriptive-survey. Statistical population includes all municipality employees of Zanjan city and 240 of them were selected as sample by using multi-stage cluster sampling. Research tool was researcher-made questionnaire based on five-point Likert scale. Its face validity was confirmed by academic experts and its reliability was calculated using by Cronbach’s alpha coefficient equal to 0.93. However, in order to analyze data, one-sample T-test and Friedman ranking test were used. The most important findings indicated that all effective factors on citizenship education including behaviors based on socio-political actions, law-abiding and law-orientation, behaviors based on religious and national commands, and those based on protecting environment and sustainable development are at significance level of 0.05. The results of Freidman test indicated that municipal employees in the city of Zanjan prioritized behaviors based on religious and national commands, law-abiding and law-orientation, those based on socio-political actions, and those based on protecting environment and sustainable development as effective factors on citizenship education respectively at the level of 0.05.
    Keywords: citizenship education, citizenship training, municipal employees
  • الهه اکبری، شهرام بهرامی، عاطفه دوران، مجید ابراهیمی*
    برآورد دمای سطح زمین در پهنه وسیع از طریق سنجش از دور، نقصان پایش آن را در ایستگاه های محدود هواشناسی رفع می کند. الگوریتم توازن انرژی سطح زمین (سبال)، در اکثر نقاط دنیا برای برآورد دما در سطح مورد استفاده قرار گرفته است. هدف این تحقیق، به دست آوردن دمای سطح زمین و بررسی ارتباط آن با عوامل جغرافیایی نظیر ارتفاع، شیب، جهات جغرافیایی، لیتولوژی و مورفومتری برخی از لندفرم ها در مخروط آتشفشانی تفتان می باشد. بنابراین، با اعمال الگوریتم سبال بر تصویر ماهواره ا ی +ETM سال 2011، نقشه حرارتی منطقه تهیه شد. بدین منظور برای اجرای این روش، رادیانس حرارتی تصحیح شده (Rc)، گسیلمندی سطحی در باند حرارتی (ε)، رادیانس طیفی (Lλ)، بازتابندگی در هر باند (ρλ) و آلبیدوی سطحی (α) نیز محاسبه شده است. نقشه خط الراس ها و خط القعرها براساس روش بررسی منحنی میزان های منطقه از طریق نقشه توپوگرافی و Google Earth ترسیم و نقشه مدل رقومی ارتفاع، شیب، لیتولوژی، جهات جغرافیایی و مورفولوژی در محیط نرم افزار ArcGIS تهیه گردید. سپس با انطباق و همپوشانی نقشه های مذکور با نقشه دمای سطح زمین و استفاده از تحلیل توابع آمار منطقه ای، دمای سطح زمین در هر طبقه ارتفاعی، شیب، جهت جغرافیایی، سازند و لندفرم های خاص محاسبه گردید. نتایج این پژوهش نشان می دهد که ارتباط معنی داری بین ارتفاع، شیب و جهت شیب با دمای سطح زمین (به ترتیب 44/0- ،65/0- ،76/0- r =) وجود دارد. و در میزان دمای سطحی مخروط، جهات جغرافیایی نقش بسیار مهمی را ایفاء می نمایند، به طوریکه کمترین میانگین دما در جهت غربی و بیشترین میانگین دما در جهت شرقی به چشم می خورد. بعلاوه سازندها و لندفرم هایی که کمترین و بیشترین دما را دارا هستند نیز در این جهات قرار دارند . علاوه بر این، حداقل و حداکثر دمای سطح زمین به ترتیب در سازندهای Qa3 (آندزیت جدید) و Q1u )سیلت استون و گل سنگ با میان لایه های توف آندزیتی) به چشم می خورد. بنابراین با در نظر گرفتن شرایط دمایی در جهات جغرافیایی و سازندهای مختلف، می توان به کاشت محصولات کشاورزی سازگار و برنامه ریزی محیطی مناسب اقدام نمود.
    کلید واژگان: دمای سطح زمین, سنجش از دور, روش سبال, درخت تصمیم گیری, مخروط آتشفشانی تفتان
    Shahram Bahrami, Elahe Akbari, Atefe Doran, Majid Ebrahimi*
    Soil temperature and its changing with regards to place and time is not only one of important factors that effects on energy and material exchange but it may be said the rate and direction of all physical processes of soil are temperature dependent directly or indirectly. The Surface Energy Balance Algorithm for Land (SEBAL) is a rather new algorithm used to estimate the temperature and other fluxes on surface in most parts of the world that has satisfactory results. For accessing to the aims of research, at first, the heat map was prepared using SEBAL algorithm and decision tree classification by ArcGIS 9.3 and Envi 4.4 software. On the other hand, we extracted digital model of height, slope, lithology, direction and the dominant landform of the study area. Then, with the aim of studying the statistics of surface temperature at heights, slope, lithology, directions and landforms, the zonal statistical analysis was used. By choosing the ETM image at May of 2011, and because of single heat band, we used from SEBAL method for estimating the surface temperature of the land. In this method, we get the surface temperature was obtained based on corrected heat radian. For computing the emission rate at heat band we need to compute spectrum radian (Lλ), the reflection rate at each band (Pλ) and surface. The results showed a significant correlation between elevation, slope and aspect surface temperature is (respectively: ) Moreover, minimum temperature is in Qa3 formation (new andesite of Taftan) and maximum temperature is in qlu formation (siltstone with lichen with middle layers of tuff andesite). Also the most temperature average is in Ef (sandstone and shill) and the least temperature average in Qla (old andesite flows). It seems that because of andesite formation placement of high and low heights, direction has more important role at the temperature decrease of this formation, by the way, height factor has effect on temperature decrease in this formation. Regarding temperature conditions in geographic directions and different foramtions, could plan for implanting compatible agricultural corps and products and appropriate environmental conditions.
    Keywords: land surface temperature, remote sensing, SEBAL method, decision tree, Taftan Volcanic Cone
  • علیرضا انتظاری*، ابوالقاسم امیراحمدی، کاظم علی آبادی، مریم خسرویان، مجید ابراهیمی
    برآورد دمای سطح زمین در پهنه ی وسیع از طریق سنجش از دور، نقصان پایش آن را در ایستگاه های محدود هواشناسی رفع می کند. با توجه به پایش دمای سطح زمین در تعداد محدودی از ایستگاه های هواشناسی به صورت نقطه ای و نیاز به توزیع مکانی دمای سطح در پهنه ی وسیع و به طور هم زمان، دمای سطح زمین محاسبه گردید. هدف از این مطالعه برآورد دمای سطح زمین با استفاده از روش سبال (SEBAL) در حوضه ی آبخیز پریشان و تعیین ارتباط آن با کاربری/پوشش اراضی (LULC) می باشد. برای این منظور از تصاویر ETM+ سال های 2000 و 2013 استفاده شده و پس از انجام مراحل مختلف پردازش تصاویر نسبت به استخراج نقشه های کاربری اراضی بر اساس روش ماشین بردار پشتیبان (SVM) در دوره ی زمانی 13 ساله اقدام گردید. نتایج این پژوهش نشان داد بیشترین تغییرات کاربری اراضی در کاربری دریاچه به چشم می خورد که حدود 35/97 درصد وسعت دریاچه در این دوره ی 13 ساله، تخریب شده و بخش عمده ی آن به زمین های بایر و اراضی کشاورزی تغییر کاربری داده است. علاوه بر این، افزایش بیابان زایی و کاهش پوشش گیاهی، روند افزایش دمای سطح زمین (LST) را تحت تاثیر قرار می دهد. بیشترین میزان دما (LST) در نمک زارها و اراضی بایر با رخنمون سنگی مشهود است که با گذشت سالیان متمادی نیز روند افزایش دما قابل تامل است. نتایج این پژوهش در مطالعات حفاظت منابع طبیعی بسیار کاربردی بوده و می تواند راه گشای برنامه ریزی های حفاظت منابع طبیعی قرار گیرد.
    کلید واژگان: دمای سطح زمین, روش سبال, تغییرات کاربری اراضی, حوضه ی آبخیز پریشان
    Alireza Entezari *, Abolghasem Amir Ahmadi, Kazem Aliabadi, Maryam Khosravian, Majid Ebrahimi
    Land surface temperature estimated to cater to the wide range of remote sensing, lack of monitoring and limited meteorological stations. With regard to the monitoring of land surface temperature in a limited number of weather stations as part of the need for broad distribution across the surface temperature at the same time, land surface temperature was calculated. Parishan lake because of the proximity to the metropolis of Shiraz shows the temperature and humidity play an important moderating role in this city. Drought in recent decades and the subsequent reduction in the water level of the lake has had adverse effects on the surrounding areas, especially in Shiraz temperature and humidity. The purpose of this research is to estimate land surface temperature using SEBAL (SEBAL) (modified surface energy algorithm for land) in Parishan Basin and relationship with land use / cover (LULC). For this purpose, use ETM images from 2000 and 2013 and after the various stages processing of image to extract the land use plans based on support vector machine (SVM) was developed during a period of 13 years. By applying SEBAL algorithm on satellite images was prepared heat map. For this purpose implement this method, was calculated the thermal radiance corrected (Rc), the emissivity of the surface of the thermal band (ε), spectral radiance (Lλ), the reflectance of each band (ρλ) and surface albedo (α). The results of this study showed the most of that land use changes in the use of the lake there is about was destroyed 35/97% of the lakes in the course of 13 years and much of it have land use changes uncultivated land and agricultural. In addition, increased desertification and loss of vegetation, it affects increasing land surface temperature (LST). The highest temperature (LST) is evident in the salt marsh and bare rock outcrops are considerable with the passing years and the increasing temperature. The results have been applied in the study of natural resources protection and can be helpful natural resource conservation programs.
    Keywords: Land surface temperature, SEBAL method, Change detection of land use, Parishan Basin
  • دکترابوالقاسم امیر احمدی*، مجید ابراهیمی، محمود حبیب اللهیان، دکترمحمد علی زنگنه اسدی، علی اکبر شایان یگانه
    در مناطق فعال زمین شناسی، ارتباط هماهنگی بین اشکال توپوگرافی سطح زمین و سیستم های هیدرولوژی وجود دارد، به طوری که می توان یک برآورد کمی بین فعالیت های نئوتکتونیکی و فرم های سطح زمین انجام داد و به تبیین و مدل بندی تکامل چشم انداز زمین پرداخت. در این پژوهش مخروط افکنه های پنج حوضه آبخیز سبزوار، داورزن، جوین، صفی آباد و اسفراین در حوضه آبخیز کویر مرکزی به تعداد 140 مخروط افکنه مورد بررسی قرار گرفت. پارامترهای شعاع مخروط افکنه (r) و ارتفاع (h) با استفاده از نرم افزار آرک جی ای اس و زاویه جاروب مخروط افکنه ها (S) با استفاده از زاویه سنج الکترونیکی به دست آمد. سپس حجم هر یک از مخروط افکنه ها با استفاده از روش های چرچ و گیلز محاسبه شد و رابطه خطی و ضریب همبستگی میان حجم مخروط افکنه ها (V) و مساحت حوضه ی آبریز تغذیه کننده آنها (BA) برقرار گردید. در گام بعد با استفاده از شاخص های ژئومورفولوژیک، میزان فعالیت های تکتونیکی منطقه (Lat) ارزیابی شد بطوریکه مخروط افکنه های حوضه های جوین، صفی آباد و اسفراین در کلاس فعالیت های زمین ساختی زیاد و مخروط افکنه های حوضه سبزوار در کلاس فعالیت های زمین ساختی متوسط و مخروط افکنه های حوضه آبخیز داورزن در کلاس فعالیت های زمین ساختی کم قرار دارند. نتایج این پژوهش نشان داد، هر چند بایستی بین حجم مخروط افکنه ها (V) و مساحت حوضه آبریز بالا دست (BA) رابطه معناداری وجود داشته باشد، اما در حوضه های مورد مطالعه به جز حوضه داورزن که دارای ضریب همبستگی بالایی (742/0) بین دو عامل مذکور می باشد در دیگر حوضه ها هیچ گونه رابطه ای بین حجم مخروط افکنه ها (V) و مساحت حوضه آبریز بالا دست (BA) دیده نمی شود. بنابراین تکتونیک نقش اصلی را در افزایش یا کاهش حجم مخروط افکنه ها داشته و مساحت حوضه ی بالا دست مخروط افکنه ها (BA) به عنوان یک عامل فرعی عمل می کند.
    کلید واژگان: تکتونیک فعال, حجم مخروط افکنه ها, شاخص های ژئومورفولوژیک
    Abolghasem Amir Ahmadi*, Majid Ebrahimi, Mahmoud Habibolahian, Mohammad Ali Zangeneh Asadi, Ali, Akbar Shayan Yeganeh
    There is a harmonious relationship between the topographic forms of the surface of the earth and hydrologic systems in the geologically active regions. A quantitative estimation between neo-tectonic activities and surface processes is made to formulate and model the evolution of the land perspective. In this study, the alluvial fans of five catchment areas in Sabzevar, Davarzan, Jovein, Safi Abad and Esfarayen in Kavir Markazi (Central Desert) drainage totally amounting to 140 alluvial fans are studied. The parameters of the radius of the alluvial fan(r) and height(h) were calculated using ARCGIS and angle of alluvial fan sweep(s) was obtained using electronic protractor. Then, the volume of each alluvial fan using Church and Giles methods was obtained and linear relationship and the correlation coefficient between the volumes of the alluvial fans(V) and basins feeding them(BA) were set up. In the next step, using geomorphologic indexes, the tectonic activities of the region(Lat) were assessed. The results of this study show that although there is a significant relationship between the volume of the alluvial fan(V) and the area of the upper basin(BA), in the area under study, there is no significant relationship except in Davarzan which has a high correlation coefficient (0.742). There is no relationship between the volume of the alluvial fans(V) and the area of the upper drainage(BA) between two mentioned factors in other areas. Therefore, tectonic plays a basic role in increasing or decreasing the volume of the alluvial fans and the area of the upper basin of the alluvial fans(BA) as a subsidiary element in a way that the alluvial fans of Jovein, Safi abad and Esfarayen are classified of high geologic activities and the alluvial fans of Sabzevar are of medium geologic activities and Davarzan catchment alluvial fans are placed in the class of low geologic activities.
    Keywords: active tectonic, volume of alluvial fans, geomorphologic index
  • الهه اکبری، مجید ابراهیمی، بختیار فیضی زاده، حمید نژاد سلیمانی
    دمای سطح زمین همواره به دلیل عوامل انسانی و طبیعی در حال تغییر است که می تواند منجر به تغییرات قابل توجهی در میزان محصولات کشاورزی و فرایندهای خاکسازی در سطح زمین شود. در این راستا استفاده از سنجش از دور به عنوان یک تکنولوژی کارآمد در مطالعات تغییرات کاربری اراضی و نیز بررسی دمای سطح زمین همواره مورد نظر کارشناسان بوده است. در این مطالعه از روش سبال (SEBAL) (الگوریتم تعدیل یافته انرژی سطح برای زمین) در حوضه آبخیز طالقان به منظور مدل نمودن دمای سطح زمین (LST) و تعیین ارتباط آن با کاربری/پوشش اراضی (LULC) استفاده شده است. برای این منظور از تصاویر TM (1987) و ETM+ (2010) استفاده شده و پس از انجام مراحل مختلف پردازش تصاویر نسبت به استخراج نقشه های کاربری اراضی بر اساس روش ماشین بردار پشتیبان (SVM) در دوره زمانی23 ساله اقدام گردید. دقت طبقه بندی به روش SVM با بررسی از طریق داده های حقایق زمینی، در تصویر TM و ETM+ برحسب ضریب آماری کاپا به ترتیب 83/0 و 89/0 و براساس دقت کلی 37/88 و 86/92 درصد بدست آمده است. بیشترین تغییرات کاربری اراضی در اراضی مرتعی به چشم می خورد که به اراضی مرتعی با اهمیت پایین تر یا اراضی بایر تبدیل شده اند. علاوه بر این، افزایش بیابان زایی و کاهش پوشش گیاهی، روند افزایش دمای سطح زمین (LST) را تحت تاثیر قرار می دهد. بیشترین LST در مناطق مسکونی و اراضی بایر با رخنمون سنگی مشهود است که با گذشت سالیان متمادی نیز روند افزایش دما قابل تامل است. نتایج این پژوهش در مطالعات حفاظت منابع طبیعی بسیار کاربردی بوده و می تواند راهگشای برنامه ریزی های حفاظت منابع طبیعی قرار گیرد.
    کلید واژگان: سنجش از دور, تغییرات کاربری اراضی, دمای سطح زمین, روش سبال, حوضه آبخیز طالقان
    Elahe Akbari, Majid Ebrahimi, Bakhtiar Fiezizadeh, Hamid Nezhadsoleimani
    The land surface is always changing because of natural disasters especially human factors. This event is resulted from lack of attention to the time scale at the time of exploiting the environmental base resources. The land surface temperature (LST) is a very important factor in the global studies especially the temperature change and balance. In this research, the time-based spatial dynamics of LST was analyzed for Taleqhan Basin in Alborz province by means of the Landsat satellite data in relation to land cover/ land use in the region. The temperature degree obtained from LST is very Similar to the data obtained from meteorology. The SEBAL method used to obtain LST from the ETM data has shown that the difference between the real temperature degree in Taleghan meteorology or Climate forecast station and the estimated temperature is less than two degrees. Using the LST data obtained from the satellite images is advantageous from this point of view that it covers the area or the region completely. Furthermore, we can consider each pixel in the time-based map of LST as a Virtual meteorological station to analyze the data obtained about temperature. The research results show that LST is very sensitive to the plant coverage and the soil humidity. Hence the land uses with a high plant coverage distribution have a lower LST. Then this method can be used to detect the changes in LULC in a particular period of time. However, LST is related to human actions, too. It can be predicted that the LST will be increased in Taleghan in future regarding the effects of land use changes especially urbanization, deforestation and soil erosion in this region. The land uses with a low temperature has decreased while the land uses with a high temperature has increased. The research results can be important for the decision-makers especially the government organizations such as Agriculture Ministry, Water organization, Natural Resources Managements and etc. And finally the managers cooperation and a help by all groups of people are essential to stop worse changes and dissertation and also to prevent global warming.
    Keywords: Remote Sensing, change detection of land use, land surface temperature, SEBAL Method, Taleghan Basin
  • ابوالقاسم امیراحمدی*، مجید ابراهیمی، سیما پورهاشمی
    اندازه گیری های کمی به ژئومورفولوژیست ها اجازه می دهد تا بطور منطقی لند فرم های مختلف را با یکدیگر مقایسه کرده و شاخص های مورفولوژیک را محاسبه کنند. مخروط افکنه ها از اشکال متداول مناطق خشک و نیمه خشک می باشند که تحت تاثیر عوامل زمین ساختی و اقلیمی شکل می گیرند. این اشکال به تغیرات تکتونیکی بسیار حساس بوده، آثار آن را در خود ثبت می نمایند. لذا از طریق بررسی این آثار و شواهد می توان به روند تاثیرات تکتونیکی و تحولات مخروط افکنه ها پی برد. هدف از این پژوهش بررسی وضعیت نو زمین ساخت با استفاده از شاخص های ژئومورفولوژیکی همچنین تحلیل نقش عوامل تکتونیکی در شکل گیری و تحول مورفولوژی مخروط افکنه ی گرمسار می باشد. در این پژوهش نقشه های توپوگرافی، زمین شناسی، تصاویر ماهواره ای و مدل رقومی ارتفاعی (DEM) به عنوان داده های اصلی تحقیق مورد استفاده قرار گرفتند. همچنین مورفولوژی مخروط افکنه های منطقه از نزدیک و به صورت میدانی مورد بررسی قرار گرفت. سپس با استفاده از شاخص های ژئومورفیک که شامل شاخص سینوسی جبهه ی کوهستان (Smf)، شاخص نسبت پهنای کف دره به ارتفاع آن (Vf)، عامل عدم تقارن حوضه (Af)، گرادیان طولی رودخانه (Sl)، عامل تقارن توپوگرافی (T) و شاخص ضریب مخروط گرایی (FCI) وضعیت منطقه از نظر میزان فعالیت های تکتونیکی مورد ارزیابی قرار گرفت. از ترکیب این شاخص ها با یکدیگر می توان رابطه ی شاخص فعالیت های تکتونیکی (Iat) را به دست آورد. نتایج بررسی نشان داد که طبق مقادیر شاخص فعالیت های تکتونیکی (Iat) مخروط افکنه ی گرمسار در کلاس فعالیت های نئوتکتونیک متوسط قرار دارد، شواهد ژئومورفولوژیکی به دست آمده مانند پادگانه های رودخانه ای ارتفاع یافته، توالی مخروط افکنه ها، تغییر سطح اساس رودخانه حبله رود و وجود تراس های قدیمی و آبراهه های عمیق شده نتایج تحقیق را تایید می کند.
    کلید واژگان: مورفولوژی, نئوتکتونیک, شاخص های ژئومورفیک, حوضه ی آبخیز حبله رود
    Abolghasem Amirahmadi*, Majid Ebrahimi, Sima Pourhashemi
    The quantitative measurements allows the geo morphologists to compare different land forms and calculate the morphologic indices. The alluvial fans are among the common forms in the arid and semi arid regions which developed under tectonic and climatic elements. These forms are quite sensitive to tectonic changes and register their effects in themselves. Therefore, through studying these effects and evidences, we can realize the procedure of the tectonic effects and changes of alluvial fans. The purpose of this study is to investigate the role of tectonic factors in the development and morphological changes of the alluvial fans of Garmsar. In this study, the topographic maps, geology, satellite photos and the digital elevation model (DEM) were used as the main research data. In addition, the morphology of the alluvial fans of the region was studied closely and through the field study. Then, using the geomorphic indexes which includes the sinuosity of the mountain in-front (SMF) Ratio of valley floor width to valley height (VF), Drainage Asymmetry factor (AF), Stream Length-Gradient Index (SL), Transverse Topographic Symmetry Factor (T), Fan Comicality Index (FCI), the region in terms of tectonic activities were assessed. Through combination of these indexes, the index of active tectonic (Iat) can be obtained. The results show that according to the (Iat) amounts, Garmsar alluvial fans are placed at the medium level of neo tectonic activities. The obtained geomorphologic evidences such as elevated river terraces, sequence of alluvial fans, changing base surface of Heble Roud and existence of old terraces and deepened channels confirms the results of the study.
    Keywords: Heble Roud Basin, Morphology, Neo tectonics, Geomorphic indexes
  • مجید ابراهیمی، محمد سلمانی مقدم، ابوالقاسم امیر احمدی، مریم نوری
    امروزه آسیب پذیری شهرها در برابر زلزله به عنوان یکی از مسائل اساسی جهان، پیش روی متخصصان رشته های گوناگون قرار دارد. مطالعات تکنیکی و تاریخی زلزله در ایران نشان می دهد که زلزله های ویرانگر در راستای گسل درونه، در موارد بسیاری سبب خرابی و کشته شدن صدها و گاهی هزاران نفر شده است. شهر بردسکن به دلیل وجود چندین گسل فعال در اطراف و درون آن، ریسک بالایی در برابر خطر زلزله دارد. هدف از این پژوهش شناسایی میزان آسیب پذیری اجزاء و عناصر شهری با استفاده از مدل ها و روش های موجود در کاهش آسیب پذیری در برابر زلزله می باشد. برای رسیدن به این هدف 16 شاخص کالبدی- فضایی موثر بر آسیب پذیری شهرها در سطح جهانی شناسایی شد؛ سپس در قالب مدل های برنامه ریزی و تلفیقی فازی و تحلیل سلسله مراتبی وارون، برآورد مناسبی از آسیب پذیری شهر در برابر زلزله با استفاده از داده های مکانی و توصیفی اجزاء، عناصر اصلی و رفتاری ساختمانی و تعیین تاثیر هر کدام از معیارهای به کار رفته در میزان آسیب پذیری ارائه گردید. همچنین با ارائه سناریوهای زلزله در شدت های مختلف به مدل سازی و ریزپهنه بندی آسیب وارده به ساختمان ها در برابر زلزله پرداخته شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که با حرکت از سمت جنوب به طرف شمال شهر بردسکن بر میزان آسیب پذیری قطعات ساختمانی افزوده می شود. همچنین مدل سازی سناریوهای زلزله در شدت 6 و 8 مرکالی نشان می دهد که میزان آسیب پذیری بر اساس تعداد ساختمان ها به ترتیب در محلات 3، 1، 6، 5، 4 و 2 می باشد. مهم ترین دلایل این وضعیت نزدیکی به گسل، بالا بودن شتاب افقی زمین (PGA)، بالا بودن تراکم ساختمانی بنا و پایین بودن کیفیت و مصالح ساختمانی است.
    کلید واژگان: آسیب پذیری, زلزله, مرکالی, مدل سلسله مراتبی معکوس, بردسکن
    Majid Ebrahimi, Mohammad Salmani Moghaddam, Abolghasem Amir, Ahmadi, Maryam Noori
    Nowadays, the city’s vulnerability to earthquakes is world’s major problem that is expert’s concern in various fields. Technical and historical studies of earthquake in Iran shows that devastating earthquakes along the Dorouneh fault, in many cases leads to deterioration and death of hundreds and sometimes thousands of people. Bardaskan, due to the presence of several active faults around and within it, is in a high risk of earthquakes. The purpose of this study is to determine the vulnerability of urban elements, using models and methods in reducing the vulnerability of this city against earthquake. To reach this purpose, 16 physical and spatial factors affecting the vulnerability of urban space were identified at the global level then using location data, structural elements description, building behavior data, and determining the impact of each criteria in vulnerability level, an appropriate estimation of city’s vulnerability to earthquake were presented in the framework of integrated and planning models such as fuzzy and Inversion Hierarchical Weight Process. We also discussed building damage modeling and micro-zoning against earthquake by presenting earthquake scenarios at different intensities. The results of this study show that by moving from the south to the north of Bardaskan, the vulnerability of the building’s block are increased. Earthquake scenarios modeling in the intensity of 6 and 8 Mercalli shows the vulnerability of the building were based on the 3, 1, 6, 5, 4 and 2 section respectively. The main reasons for this state are locating near the fault, peak ground acceleration, high density and low quality of building construction and building materials.
    Keywords: Vulnerability, Earthquakes, Mercalli, Inversion Hierarchical Weight Process (IHPW), Bardaska
  • مجید ابراهیمی، محمدعلی فتاح زاده *، جواد مالی
    تولید زیورآلات و مصنوعات طلا، صنعتی بومی و ملی است. اصفهان یکی از کلان شهرهای بزرگ کشور است که در صنعت طلا، جواهر و نقره سازی، مقام اول را در کشور دارد. با این وجود ارزش افزوده کسب شده در این صنعت، جایگاه مناسبی نسبت به سایر صنایع موجود در شهر اصفهان ندارد؛ لذا توجه هر چه بیشتر به این صنعت ارزش آفرین باعث رشد و شکوفایی هرچه بیشتر این صنعت در شهر اصفهان می شود و پیشرفت های اقتصادی چشم گیری را در پی خواهد داشت. پژوهش حاضر، مطالعه ای تحلیلی- توصیفی است که به کارگیری یک رویکرد جدید برای تدوین استراتژی در صنعت مصنوعات طلا را مدنظر دارد و هدف آن، شناسایی تاثیرگذارترین عوامل برای تدوین این استراتژی است. این مطالعه با همکاری خبرگان صنایع فلزی وزارت صنعت، معدن و تجارت انجام گرفته است. در این رویکرد، از تحلیل نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید (SWOT) برای تعیین فاکتورها، استفاده شده و به این منظور، روش های فازی زبانی و تصمیم گیری چندمعیاره فاکتورهای ارزشمند، شناسایی شده اند. با به کارگیری این فاکتورها می توان شرایط لازم برای رشد ارزش افزوده حاصل از این صنعت را در کلانشهر اصفهان بالا برد و سهم بیشتری از بازارهای جهانی را به دست آورد.
    کلید واژگان: صنعت مصنوعات طلا, SWOT, اقتصاد شهر اصفهان, تصمیم گیری چندمعیاره
    Majid Ebrahimi, Mohammad Ali Fattahzadeh *, Javad Maali
    The production of gold ornaments and artifacts is a local and national industry. Isfahan is one of the major metropolises which it has the first rank of gold industry, jewelry and silver in Iran. Obtained value added in this industry is not in a good position than other industries in Isfahan, however. Thus, more attention to this valuable industry will result in more development and growth and economic progress in Isfahan as well. Hence, the researcher tried to present an integrated framework in order to develop appropriate strategies in this metropolis which will help the growth and survival of the industry. For presenting a comprehensive framework strategy, SWOT has been used for determining the factors in this study. Major factors have been selected by using fuzzy linguistic variables and multi criteria decision making method. Using these factors, necessary conditions for enhancing value added obtained from this industry may be enhanced and more share of global markets will be gained.
    Keywords: gold artifacts, SWOT, Isfahan urban economy, MCDM
  • مجید ابراهیمی، محمود حبیب اللهیان، ابوالقاسم امیراحمدی، محمدعلی زنگنه اسدی، حمید نژاد سلیمانی
    ناپایداری شیب در اراضی کوهستانی پر شیب، مشکل اصلی مدیران اراضی در سرتاسر جهان است که موجب خسارت های مالی و جانی در جاده ها می شود. مطالعه ویژگی های این دامنه ها و تحلیل پایداری آنها در شناسایی و شناخت کامل تر نقش آنها در پدیده زمین لغزش از راه های ارزیابی خطر این پدیده در حوضه های آبخیز است. هدف از این پژوهش بررسی نقش جاده سازی در وقوع لغزش های سطحی در دامنه های طبیعی با استفاده از مدل پایداری دامنه می باشد. در این پژوهش در ابتدا 7 دامنه لغزشی مشرف به جاده تعیین گردید، سپس تمامی پارامترهای مدل تحلیل پایداری شیب که شامل: cs: چسبندگی خاک، cr: چسبندگی ریشه، φ: زاویه اصطکاک داخلی خاک، γd: چگالی خاک و γw: چگالی مرطوب خاک می باشند با مطالعات میدانی، نمونه برداری از خاک و تجزیه و تحلیل توپوگرافی دامنه ها استخراج و برای تعیین ضریب پایداری (FS) دامنه ها، این پارامترها در مدل تحلیل پایداری شیب وارد و میزان (FS) برای هر دامنه مشخص شد. نتایج این پژوهش نشان داد که مدل تحلیل پایداری دامنه در تعیین عدم پایداری در دامنه هایی که تحت تاثیر جاده سازی دچار لغزش می شوند کارایی خوبی دارد زیرا در دامنه های لغزشی میزان ضریب پایداری کمتر از یک به دست آمده است. همچنین جاده سازی در دامنه هایی با شیب تندتر (بیش از 17 درجه) باعث کاهش پایداری دامنه ها می شود. با استفاده از این مدل می توان دامنه های ناپایدار را شناسایی و نوع عملیات حفاظتی را برای افزایش ضریب پایداری مشخص نمود. به طوری که عملیات میخ کوبی در دامنه شماره 5، با موقعیت جغرافیای37° 5'' 3«عرض شمالی و 59° 40'' 27»طول شرقی باعث افزایش ضریب پایداری از مقدار 67/ 0 به 75/ 2 و عملیات تراس بندی بر روی دامنه شماره 4، با مختصات جغرافیایی 36° 59'' 31«عرض شمالی و 59° 41'' 56» طول شرقی باعث افزایش ضریب پایداری از مقدار 10/ 1 به 93/ 1 شد. که در نهایت می توان مناسبت ترین و بهترین روش را جهت انجام عملیات حفاظتی مشخص نمود.
    کلید واژگان: تحلیل پایداری دامنه, ضریب پایداری, جاده سازی, حوضه آبخیز کلات
    Majid Ebrahimi, Mahmoud Habibolahian, Abolghasem Amir, Ahmadi, Mohammad Ali Zangeneh Asadi, Hamid Nezhadsoleimani
    The main problem imposed on the lands managers all around the world is the slope instability in steep mountainous areas. The problem cause life harms and money damages in the roads. Studying the slope features and the slope stability analysis are important in detecting and knowing their roles in the landlide phenomenon. The analysis is done by evaluating the phenomenon risk in the aquifer basins. The purpose of this research is analyzing the role of road building in occurring the surface slides in the natural slopes by using the FLAC SLOP model which finally results in offering some guidelines to manage the region in an optimal way. From the point of view of slides. Or landslides. In this research, at first 7 sliding slopes next to the roads were determined. After that, all the parameters related to slope stability model and its analysis with the field studies were detected. Next the soil sampling and analyzing the topography of the slopes were extracted. And next, these parameters were incorporated into the slope stability model to determine the slopes factor of safety(FS) and the FS was obtained. The research results showed that slope stability model is very effective in determining instability in the slopes which were slid because of the road making. Because the factor of safety(FS)was obtained to be less than 1(one) for the sliding slopes. Moreover, road constructing in slopes with acuter steepness(more than 17 degrees)decreases the stability of slopes. By using this model, the unstable slopes could be detected and some protective mechanism could be specified to increase the stability factor or factor of safety. In this way, the nails vaccinating mechanism in the slope number 5, a location 37 ° 5 '3" north latitude and 59 ° 40' 27" east longitude increases the factor of safety from 0/67 to 2/75 and the tracing mechanism in the slope number 4, With geographic coordinates 36 ° 59 '31 "north latitude and 59 ° 41' 56" east longitude increases the stability or safety factor from 1.10 to 1.93. And finally we can determine the best way to do the protective mechanism.
    Keywords: slope stability analysis, factor of safety, road building, Kalat Basin
  • مجید ابراهیمی، علی قربانی، یاسر جعفریان
    در طبیعت خاک های مخلوط مانند ماسه های رسی، ماسه های سیلتی و سیلت های رسی بیشتر از رس، سیلت و ماسه خالص یافت می شود، در حالیکه اطلاعات درباره خاک های مخلوط نسبت به خاک های خالص بسیار کمتر است. پس نیاز برای مشخص شدن تاثیر ریزدانه بر روی خاک های ماسه ای مستعد روانگرایی، وجود دارد. در این بررسی، ریزدانه چسبنده در نسبت های مختلف به ماسه افزوده شده و آزمایش های سه محوری مونوتونیک به منظور بررسی تاثیر میزان این ریزدانه ها بر رفتار برشی زهکشی نشده ماسه انجام پذیرفته است. نمونه ها در وزن مخصوص خشک یکسان تهیه شده و تحت دو فشار همه جانبه متفاوت قرار گرفته اند. نتیجه آزمایش ها نشان می دهد با افزایش ریزدانه ها از صفر تا 30% مقاومت برشی زهکشی نشده نسبت به ماسه تمیز کاهش یافته و با افزایش میزان ریزدانه ها از 30% این مقاومت افزایش می یابد. همچنین تاثیر ریزدانه ها بر تولید فشار آب منفذی در ماسه اشباع مورد مطالعه قرار گرفته است که نتایج نشان می دهد با افزایش ریزدانه ها تا 30% فشار آب منفذی نسبت به ماسه تمیز افزایش یافته و با افزایش ریزدانه ها از این حد، این روند کاهش می یابد.
    کلید واژگان: ریزدانه چسبنده, روانگرایی, ماسه, رس, آزمایش سه محوری, مقاومت برشی زهکشی نشده, فشار آب منفذی
    Majid Ebrahimi, Ali Ghorbani, Yaser Jafarian
    In this regard, plastic fines have been added to Anzali sand with diverse proportions and then triaxial monotonic tests have been implemented to find that how these fine contents can affect the sand undrained shear behaviour. All the prepared samples had the same initial dry density and were subjected to two different confining pressures. The results show that, in comparison to the clean sand, increasing the content of plastic fines from 0 to 30% results in a decrease in the undrained shear resistance of the samples, wherease this trend is reversed for the values of fine contents greater than 30%. In addition, the effect of plastic fines on the pore pressure generation was studied in the saturated sands. The results reveal that the specimens having up to 30% plastic fine contents generated larger values of pore water pressure than clean sand specimens. And for the larger amounts of fine contents, the excess pore water pressure decreased comparing to the clean sand.
    Keywords: Plastic Fine, Clay, Triaxial Test, Undrained Shear Strength, Pore Water Pressure
  • ابوالقاسم امیراحمدی*، مجید ابراهیمی، محمود حبیب اللهیان، محمد علی زنگنه اسدی
    پدیده لغزش هماننده پدیدهای زمین لرزه، سیل، آتشفشان از بلایای طبیعی مهم بشمار می روند که هر ساله رخداد آن در مناطق کوهستانی و مرتفع کشور خسارات و صدمات قابل ملاحظه ای به بار می آورد. امروزه در کشورهای درگیر با مسئله زمین لغزش تمایل فزاینده ای جهت ارزیابی و پهنه بندی خطر و خسارت این پدیده وجود دارد. عوامل مختلفی نظیر توپوگرافی، سنگ شناسی، اقلیم و غیره در ناپایداری دامنه ها موثر می باشد و به طرق مختلف سبب ناپایداری دامنه ها می گردد. در این تحقیق به منظور پی بردن به میزان ناپایداری در قسمت های مختلف منطقه بر اساس روش آنبالاگان، ابتدا کل منطقه مورد مطالعه به 26 واحد کاری تقسیم گردید و سپس عوامل تاثیر گذار در لغزش به صورت جداگانه در هر کدام از واحدهای کاری مورد ارزیابی قرار گرفت و ارزش عددی هر کدام به دست آمد و در نهایت کل امتیازات جمع گردید. بر اساس امتیازات بدست آمده نقشه خطر زمین لغزش برای کل منطقه رسم گردید. بررسی این نقشه گویای این حقیقت است که منطقه به چهار پهنه از نظر زمین لغزش تقسیم شده اند؛ پهنه با خطر خیلی زیاد 13/31 کیلومترمربع از مساحت کل منطقه یا 52/18 درصد از اراضی را به خود اختصاص داده که درنزدیک روستاها و محل عبور جاده قرار گرفته اند. مناطق با خطر زیاد 30/37 درصد منطقه مورد مطالعه، پهنه با خطر متوسط 8/23 درصد، پهنه با خطر کم 38/20 درصد از منطقه را به خودشان اختصاص داده اند
    کلید واژگان: زمین لغزش, روش آنبالاگان, پهنه بندی, حوضه آبخیز کلات
    Dr Abolghasem Amir-Ahmadi *, Majid Ebrahimi, Mahmood Habibolahian, Dr Mohammad Ali Zangeneh Asadi
    Landslide like phenomena such as earthquake، flood، and volcano eruption are considered as the important natural events which happen every year in the mountainous and the elevated regions of the country and incur substantial damages and losses. Today، in the countries involved with the issue of earthquake sliding، there is an increasing tendency in evaluating and zoning of the danger and damages resulting from this phenomenon. Various factors such as topography، petrology، climatology، etc. are effective in the instability of the ranges and in various ways causes then instability of the ranges. In this study، in order to realize the rate of instability in various parts of the region based on Anbalagan. Firstly، the total area under study are divided into 26 work units and then the factors affecting the sliding are evaluated separately and the numerical value of each one was obtained and eventually the total scores were gathered. Based on the scores obtained، the plan of sliding ground was drawn for the total region. Studying the map suggests the fact that this region is divided into four areas in terms of landslide; the zone has been allocated with a high degree of danger of 31. 13 sq. km. from the total area of the region or 18. 52 % of the lands located near the villages and the roads. The region with high degree of danger 37. 30% in the area of study، the zone with medium danger of 23. 8 %، and a zone has been allocated with low degree of danger 20. 38 % from the region.
    Keywords: landslide, Anbalagan, zoning, Kalat basin, sub basin
  • Elahe Akbari*, Majid Ebrahimi‚ Abolghasem Amirahmadi
    Among the important factors in urban planning and management, particularly in line with the achievement of the sustainable development in the urban areas as well as regarding the optimal use of the land, is on-time access to the data of land cover conditions in these regions. The remote sensing data has a high potential for the preparation of the update urban land cover maps. In order to present on-time and digital satellite data, a variety of shapes and possibility of processing during land cover maps are of high significance. In order to use the satellite photos Landsat/ETM+ and two algorithm of supervised classification including the maximum likelihood and the artificial neural network, land cover maps were prepared. During classification, the neural network algorithm of a perceptron network with a hidden layer and 7 input neurons, nine middle neurons and 4 output neurons were used. The input neurons are the same in number as the bands of the Landsat photos and the number ofoutput neurons are the same as land cover map classes. Eventually, land cover map of the region has been classified into four classes of residential areas, barren lands, plant coverage, and roads. In order to evaluate the correctness of the classification results, many photos have been taken using GPS. Using overall accuracy and Kappa Coefficient the precision evaluation results of these two methods indicate that perceptron neural network has an overall accuracy of 98/24 and Kappa Coefficient 97/03 compared to the algorithm of maximum likelihood with an overall accuracy of 94/23 and Kappa Coefficient 90 / 34 is of higher precision. The findings of this study also show that the classification method for multilayer perceptron neural network as compared with the maximum likelihood method is of higher separation and capability for preparing the land cover map in the urban regions.
    Keywords: Urban Land use, satellite data, maximum likelihood, multilayer perceptron neural
  • ابوالقاسم امیراحمدی*، مجید ابراهیمی، علیزضا معینی، مژگان ثابت تیموری
    صنعت گردشگری یکی از ارکان اصلی اقتصاد تجاری جهان است که بهره برداری از آن نیازمند ایجاد شرایط مساعد در چارچوب برنامه ریزی جامع و فراگیر است. بنابراین در طرح های توسعه صنعت گردشگری، توجه به معیارهای کیفی و اهداف اجتماعی ضروری است؛ زیرا توسعه نامناسب برای طبیعت و محیط زیست ویرانگر است. در این مطالعه راهکارهای توسعه گردشگری دریاچه بزنگان با تاکید بر قابلیت ها و محدودیت ها شناسایی و با استفاده از روش پیمایش، مطالعات میدانی و تعیین نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدها (به روش سوات)، راهبردهای توسعه گردشگری این دریاچه ارائه می شود. نتایج پژوهش بیانگر لزوم اتخاذ شرایط تهاجمی در مدیریت گردشگری دریاچه بزنگان است. زیرا هرچند شرایط منطقه برای سرمایه گذاری و توسعه فعالیت های گردشگری مناسب است اما لازم است سیاست های موجود برای رفع ضعف ها و تهدیدها با استفاده از نقاط قوت و فرصت ها اصلاح شود.
    کلید واژگان: توسعه گردشگری, راهبردهای مناسب, توانمندی ها, مدل سوات, دریاچه بزنگان
    Abolghasem Amirahmadi *, Majid Ebrahimi, Alireza Moeinee, Mozhgan Sabet Teimouri
    The tourism industry is one of the main pillars of world economy and for taking advantage of it we need favorable conditions in the framework of comprehensive planning Thus¡ in tourism development plans¡ quality standards and social objectives are necessary because the development may be inappropriate for the nature and lead to environment destruction. In this study¡ with emphasizing the capabilities and limitations of Bazangan Lakes Tourism Development¡ the Strategies for identifying and using survey methods and field studies to determine the strengths¡ weaknesses¡ opportunities and threats (SWOT method)¡ Tourism Development Strategies is offered. The results suggest the need to adopt an aggressive Strategy in Tourism Management of Bazangan Lake. However the conditions for investment and the development of tourism activities is appropriate¡ but the existing policies need to address the weaknesses and threats by using strengths and opportunities.
    Keywords: Bazangan Lake, Suitable strategies, SWOT model, Tourism Development strategies, Tourism investment
  • ابوالقاسم امیراحمدی، مجید ابراهیمی، محمد علی زنگنه اسدی، الهه اکبری
    شناسایی و تهیه نقشه پهنه بندی مناطق آسیب پذیر آبخوان، یعنی مناطقی که امکان نفوذ و پخش آلاینده ها از سطح زمین به سیستم آب زیرزمینی وجود دارد، یک ابزار مدیریتی مناسب برای جلوگیری از آلودگی منابع آب زیرزمینی می باشد. با توجه به اهمیت دشت نیشابور در تامین آب کشاورزی، شرب و صنعت منطقه، از مدل دراستیک جهت ارزیابی آسیب پذیری آبخوان استفاده شده است. در مدل دراستیک از مشخصه های موثر در ارزیابی آسیب پذیری آبخوان آب زیرزمینی شامل عمق سطح ایستابی، شبکه تغذیه، جنس آبخوان، نوع خاک، شیب توپوگرافی، مواد تشکیل دهنده منطقه غیر اشباع و هدایت هیدرولیکی استفاده می شود که به صورت هفت لایه در نرم افزار ArcGis تهیه شدند و با وزن دهی و رتبه بندی و تلفیق هفت لایه فوق، نقشه نهایی آسیب پذیری آبخوان نسبت به آلودگی تهیه گردید. با انطباق یون نیترات بر روی نقشه نهایی دراستیک، مشخص شد کلیه نقاطی که دارای نیترات بالا هستند، در محدوده آلودگی زیاد قرار گرفته اند که دقت و صحت مدل را مورد تایید قرار می دهد. با توجه به نقشه پهنه بندی به دست آمده حدود 55/23 درصد از منطقه مورد مطالعه در محدوده آسیب پذیری خیلی کم، 16/17 درصد آسیب پذیری کم، 21/19 درصد آسیب پذیری متوسط، 72/28 درصد آسیب پذیری زیاد و 36/11 درصد در محدوده آسیب پذیری خیلی زیاد قرار می گیرد. نتایج این تحقیق نشان می دهد بیشترین درصد پتانسیل آسیب پذیری مربوط به کلاس زیاد است و مناطق جنوبی و غربی دشت از پتانسیل آسیب پذیری زیادی برخوردار بوده و نواحی شمالی کمترین پتانسیل را دارند.
    کلید واژگان: آسیب پذیری, مدل دراستیک, آب های زیرزمینی, دشت نیشابور
    Abolgasem Amirahmadi, Majid Ebrahimi, Mohammad Ali Zangeneh Asadi, Elahe Akbari
    Introduction
    Identifying and preparing the aquifer zoning map of vulnerable areas، where the pollutants from surface water can infiltrate and spread into groundwater system، is an important management tool for preventing groundwater resource contamination. One of the most important vulnerable aquatic resources against the contamination is the aquifer. The purpose of this research is making the vulnerability map of the region and also detecting the regions with the highest amount of ground water contamination characters in the study area. Regarding to the importance of groundwater resources and its uses for different purposes such as drinking، agriculture and industry، we do the research and also study on the aquifer vulnerability. Also، protecting the region is necessary in developing optimal management of ground water resources. Study Area: Neishaboor plain، with an area of 3351/38 square kilometers، is one part of the aquatic basin of the central desert. The plain is located in the southern mountains of Binalood situated in northeastern part of central desert and its climate is mid-dry. The plain is located in the longitude of to eastern hemisphere and the latitude of to northern hemisphere. The highest height of Neishaboor Plain is 3200 m above the sea level over Binalood Mountains and the lowest point is 1050 m above the sea level in the exterior part of the plain. The rainfall is reported to be 292 mm as an average for the plain area.
    Material And Methods
    In this research، we have used different information including topographical maps or numerical topographical maps with 1:25000 scale، geometrical maps with 1:100000 scale، soil map، meteorological statistics، hydrology groundwater level، the result of pumping test، digging logarithm and observational well. We also utilized the wells and their data. The statistics of geographical studies maps and water consumption are all included in the research based on khorasan Razavi water stock company. Seven factors or characters that are measurable by the hydrological system are determined in this method. These factors included groundwater depth، net recharge، aquifer media، soil type، topography، impact of vadose zone and the hydraulic conductivity. These characters have numerically been estimated، so a special rate from 1 to 10 is specified to each factor relating the potential contaminants.
    Results And Discussion
    Regarding to the layers in DRASTIC model and their special weight، the weight overlapping function was used by the Raster calculator menu in ArcGIS software to combine and compare the layers and integrate the data. The final map of the aquifer in comparison to the contamination was categorized into 5 boundaries or ranges، including extremely low vulnerability، low vulnerability، medium vulnerability، high vulnerability and extremely high vulnerability. One of the flaws noticed in DRASTIC model is that the categorizing and parameter evaluation is fairly expertized and the model should be calibrated by the distribution concentration of natural contaminants such as Nitrate، which mainly leads to special vulnerability of the aquifer. In this research، we have used the data related to Nitrate concentration driven from 57 samples of ground water wells to estimate the model again.
    Conclusion
    Regarding to the zoning map، we found that nearly 23. 55 percent of the studied Region is located in the lowest vulnerability range، 17. 16 percent is located in the low vulnerability range، 19. 21 percent is located in the average vulnerability range، 28. 72 percent is located in high vulnerability range and finally 11. 36 percent is located in extremely high vulnerability range. The results show that the highest vulnerability potential range is high in the southern and western parts of the plain while the northern areas demonstrate the lowest potential. Comparing and contrasting the nitrate ion on the final map of DRASTIC model، it was concluded that areas with the highest nitrate ion concentrations are located in extremely high contaminate force range، emphasizing the precision and accuracy of the model.
    Keywords: vulnerability, DRASTIC model, Groundwater, Neishabour plain
  • Monireh Sadat Mirzamani, Mohammad Reza Nourani, Abbas Ali Imani Fooladi, Samad Zare, Majid Ebrahimi, Samaneh Yazdani, Mostafa Ghanei, Mohammad Hassan Karimfar
    The widespread use of sulfur mustard (SM) as a chemical warfare agent in the past century has proved its long-lasting toxic effects. Despite a lot of research over the past decades on Iranian veterans, there are still major gaps in the SM literature. Transforming growth factor (TGF-β), a cytokine that affects many different cell processes, has an important role in the lungs of patients with some of chronic airway diseases, especially with respect to airway remodeling in mustard lung.Primary airway fibroblasts from epibronchial biopsies were cultured, and gene expression of TGF-β1, TGF-β2, TbR-I and TbR-II in fibroblasts of SM injured patients and controls were investigated. Expression of TGF-βs and receptors was measured by RT-PCR. Protein level of TGF-β1was surveyed by western blot.Our findings revealed that expression levels of TGF-β1, TGF-β2, TbR-I and TbR-II were upregulated in the airway fibroblasts of SM exposed patients in comparison with control samples. TGF-β1 expression was shown to be markedly increased in primary lung fibroblasts of chemically injured patients.Our novel data, suggested that over-expression of TGF-β molecule and receptors in primary airway fibroblasts of mustard gas injured patients may be involved in progression of airway remodeling of these patients.
    Keywords: Airway Remodeling, Fibroblasts, Sulfur Mustard, TGF, β
  • ابوالقاسم امیر احمدی، ابوالفضل بهنیافر، مجید ابراهیمی
    به منظور پیش بینی دامنه خسارات ناشی از سیلاب جهت کنترل و مهار آن پهنه بندی خطر سیل امری ضروری است.که هدف از این تحقیق بررسی میزان خطر پذیری سیلاب و ارزیابی خسارت وارده به شهر سبزوار است. پارامترهای خاص موضوع این تحقیق شامل؛ کاربری اراضی، تراکم جمعیت، مسیل ها، طبقات شیب، تراکم مسکونی، ضریب CN، ضریب رواناب، تراکم جمعیت، فضای باز و قدمت ابنیه بوده سپس با تهیه لایه های مورد نیاز محدوده شهر، اقدام به تعیین وزن هر لایه بر اساس میزان اهمیت آن در بروز سیلاب گردید. پس از وزن دهی نهایی، لایه ها به صورت دو به دو (AHP) توسط نرم افزار Expert choice مقایسه و ماتریس حاصل از این مقایسات به نرم افزار Idrisi منتقل و ضریب نهایی برای هر لایه تعیین شد. در نهایت با اعمال این ضرایب از طریق منویRaster calculator در نرم افزار ArcGis نقشه ی پهنه بندی خطر سیلاب در محدوده ی شهر سبزوار تهیه گردید. بدین ترتیب، محدوده های بحرانی بافت شهری در برابر سیلاب و آب گرفتگی مشخص و خسارات ناشی از سیل در قالب نقشه ی ارزیابی خسارت ارائه شد. نقشه پهنه بندی خطر سیل نشان می دهد که حدود 15درصد از محدوده نقشه در پهنه ی خطرخیلی زیاد، 45 درصد در پهنه ی خطر زیاد، 25 درصد در پهنه ی خطر متوسط و 15درصد در پهنه ی کم خطر از لحاظ سیل گیری قرار دارد. هم چنین با تهیه نقشه ی ارزیابی خسارت مشخص شد که پهنه های مشخص شده 80 درصد منطبق با پهنه های مختلف از نظر شدت سیل گیری می باشد.
    کلید واژگان: پهنه بندی سیلاب, نقشه ارزیابی خسارت, شهر سبزوار, الگوی AHP, GIS
    Abolghasem Amir, Ahmadi, Abolfazl Behniafar, Majid Ebrahimi
    Flood risk zonation is necessary to control and predict the amplitude of flood damage. The purpose of this research is to evaluate the rate of flood risk vulnerability and the flood damage assessment in Sabzevar. Specific variables of this study are land use, population density, river beds, slope classes, residential density, CN coefficient, runoff coefficient, open spaces and old buildings. Methodologically speaking, having determined the necessary layers, the weight of each layer was obtained based on the importance of layer in flood occurrence. After weight determination phase of the research, layers were compared with each other in two-by-two basis by The Expert- Choice software, then the resulted matrices of these comparisons were analyzed by Idrisi Software and final coefficients for layers were calculated. Finally, by applying these coefficients through Raster Calculation menu to ArcGis software, the map of flood risk zonation of Sabzevar suburb was prepared. The critical zones vulnerable to flood and inundation were determined. Moreover٫ the possible flood loss was estimated by developing the flood damage map. Thus, flood critical zones of urban texture and inundation were prepared and the flood loss was determined by producing the map of flood damage evaluation. The flood risk zonation map reveals that about 15 % of study zone is located in the class of very high flood risk, 45 % in high flood risk class, 25 % in medium flood risk class and 15 percent is in the low flood risk class. Moreover٫ there was a compatibility of 80 % between the classes of flood damage evaluation map and those of flood risk map.
    Keywords: Flood zoonation, Flood damage evaluation, Sabzevar, AHP, GIS
  • زهرا خدابنده جهرمی، فردین عمیدی*، سیدمحمدحسین نوری موگهی، علیقلی سبحانی، افروز حبیبی، مجید ابراهیمی، کبری مهران نیا، مهدی عباسی، مهریار حبیبی رودکنار
    هدف

    بررسی انجماد شیشه ای تخمکIIM; IIegatS esahpateM)) موش سوری با دو پروتکل مختلف و ارزیابی تاثیر آن بر تغییر بیان ژن های A1APSH و DOSnM

    مواد و روش ها

    تخمک های IIM موش سوری بدون کمپلکس کومولوس در گروه های 51 تایی جمع آوری شده و به ترتیب در دو غلظت متفاوت از محلول های انجمادی اتیلن گلیکول 01 درصد، دی متیل سولفوکسید (OSMD; edixohpuslyhtemiD) 01درصد، سوکروز 5 مولار در گروه A (ISV; 1noituloS noitacifirtiV)، پروپاندیول 5/41 درصد، دی متیل سولفوکسید 5/41 درصد و سوکروز 5 مولار در گروه B (2SV; 2noituloS noitacifirtiV) منجمد شدند. تخمک ها پس از انجماد با قرار گرفتن در محلول حاوی سوکروز 1 مولار به مدت یک دقیقه و سپس دو محلول رقیق شده هر کدام به مدت 3 دقیقه ذوب شدند. سپس تخمک ها مورد لقاح قرار گرفته و در محیط کشت تا مرحله پرونوکلئوس پیش برده شدند. درصد زنده ماندن تخمک های منجمد و ذوب شده و درصد لقاح آنها ارزیابی و تغییر بیان ژن های (nitca β dna DODnM، A1A PSH) با روش واکنش زنجیره ای پلی مراز ترانس کریپتاز معکوس بررسی شد.

    نتایج

    درصد زنده ماندن تخمک های موش پس از ذوب در هر گروه به طور جداگانه با گروه کنترل مقایسه شد. نتایج این مقایسه نشان می دهد که تفاوت معنی داری بین دو گروه انجمادی و کنترل وجود دارد (100/0≥p). درصد زنده ماندن در گروه ISV (7/1 ± 2/19) نسبت به گروه IISV (5/1 ± 2/98) افزایش یافت؛ اما تفاوت قابل ملاحظه ای بین دو گروه مشاهده نشد. درصد لقاح آزمایشگاهی در دو گروه انجمادی (8/5 ± 93 درصد: ISV، 7/5 ± 43 درصد: IISV) کاهش قابل ملاحظه ای نسبت به گروه کنترل (5/1 ± 2/98) (3/2 ± 63/88 درصد) داشت. تغییر بیان ژن های A1A PSH و DOSnM بررسی شد. به طور کلی میزان فراوانی ANRm در تخمک های انجمادی در طی انجماد شیشه ای کاهش یافته؛ اما بیان ژن DOSnM در مقایسه با گروه کنترل افزایش یافت. ژن A1A PSH تنها در گروه های کنترل و ISV شناسایی شد.

    نتیجه گیری

    در نتیجه انجماد شیشه ای تخمک با روش کرایوتاپ potoyrC درصد زنده ماندن افزایش یافت. احتمالا کاهش توانایی تکامل و درصد لقاح در تخمک های منجمد و ذوب شده را می توان تغییر بیان ژن های مهم پس از ذوب دانست.

    کلید واژگان: تخمک, انجماد شیشه ای, A1A PSH, DOSnM
    Zahra Khodabandeh Jahromi, Fardin Amidi, Afruz Habibi, Majid Ebrahimi, Seid Mohammad Hossein Nori Mugehe, Aligoli Sobhani, Kobra Mehrannia Ms.C., Mehdi Abbasi, Mehryar Habibi Roudkenar
    Objective

    The aim of this study was to investigate the effects of two vitrification protocols on mouse metaphase stage II (MII) oocytes and evaluate their effects on the expression of heat shock protein A1A (HSP A1A) and MnSOD genes.

    Materials And Methods

    Groups of approximately 15 oocytes without cumulus complexes were collected and vitrified with 10% (v/v) ethylene glycol (EG) + 10% (v/v) dimethylsulphoxide (DMSO) + 0.5M sucrose in group A (VSI) and 14.5% (v/v) EG + 14.5% PROH + 0.5M sucrose in group B (VSII), respectively. Thawing after vitrification was performd by placing the oocytes into 1M sucrose for 1 minute and two diluted solutions, each for 3 minutes. After thawing, the oocytes were fertilized and cultured in vitro to develop into the pronuclear stage. The survival rate of vitrified-warmed oocytes and rate of fertilization were evaluated. In addition, gene expressions (HSP A1A, MnSOD and β actin) of vitrified-warmed oocytes were also examined by reverse transcription polymerase chain reaction (RT-PCR).

    Results

    Survival rates of each group were separately compared to the control. The result showed significant differences between each experimental group compared to the control (p≤ 0.001). The survival rate of oocytes after warming was higher in VSI (91.2% ± 1.7) compared to VSII (89.2% ± 1.5) but there were no significant differences between the two groups. The rate of fertilization was significantly (p≤0.05) reduced in vitrified-warmed (VSI: 39% ± 5.8; VSII: 34% ± 5.7) oocytes compared to the control (88.36% ± 2.3). The expression of MnSOD increased in the vitrified-warmed oocytes when compared to control oocytes. We also detected HSP A1A only in the control and VSI group.

    Conclusion

    Vitrification of oocytes by cryotop resulted in high survival rate; low developmental competence and fertilization rate of vitrified-warmed oocytes which may be a result of changing expression of important genes after thawing.

    Keywords: Oocyte, Vitrification, Cryotop, Gene Expression, HSP A1A, MnSOD
  • محمدرضا نورانی، لیلا میرباقری، مهریار حبیبی رودکنار، مجید ابراهیمی، سمانه یزدانی، عباسعلی ایمانی فولادی
    مقدمه

    سولفورموستارد (SM) به عنوان یک عامل شیمیایی جنگی شناخته شده و مکررا «توسط رژیم بعثی عراق علیه ایران مورد استفاده قرارگرفت. در حال حاضر بیش از 40000 مصدوم شیمیایی به جا مانده از جنگ تحمیلی از ضایعات ریوی ناشی از گاز خردل رنج می برند. این ترکیب سبب تولید رادیکال های آزاد اکسیژن می شود که فعال شدن مولکول های التهابی را به دنبال دارد. یکی از پروتئین های بسیار مهم که اث رات مضر رادیکال های آزاد را کاهش می دهد مولکول هم اکسیژناز (HO) است که در بسیاری از عملکردهای سلولی دخالت دارند و مهمترین ویژگی شان نقش آن ها به عنوان متعادل کننده استرس های اکسیداتیوی در سیستم تنفسی می باشد.

    مواد و روش ها

    12 نمونه بیوپسی راه هوایی (8 نمونه شیمیایی و 4 نمونه کنترل) پس از تثبیت در پارافرمالدئید برش های 20میکرونی توسط کرایواستات تهیه گردید. میزان حضور مولکول HO1، یکی از پلی مورفیسم های HO با روش ایمونوهیستوشیمی در نمونه های جانبازان شیمیایی و کنترل بررسی و مورد مقایسه قرار رفتند.

    یافته ها

    در مقایسه با بیان پایه مولکول HO در دیواره راه هوایی نمونه های کنترل، عکس العمل نمونه های شیمیایی نسبت به آنتی بادی هم اکسیژناز در اپی تلیوم دیواره را هوایی منفی است.

    نتیجه گیری

    با توجه به این که مولکول HO نقش مهمی را در حفاظت سلول بر علیه استرس های اکسیداتیو از جمله مسمومیت با سولفور موستارد بازی می کنند. پس می توان نتیجه گیری کرد که عدم حضور این عامل محافظت کننده ممکن است دلیلی برای مزمن شدن و تداوم بیماری مزمن انسدادی ریوی در جانبازان شیمیایی باشد.

    کلید واژگان: سولفور موستارد, هم اکسیژناز, اکسیدانت, آنتی اکسیدانت, ایمونوهیستوشیمی
    Mohammad Reza Nourani, Leila Mirbagheri, Mehryar Habibi Roudkenar, Majid Ebrahimi, Samaneh Yazdani, Abas Ali Imani Fouladi
    Introduction

    Sulfur mustard (SM) as an effective chemical agent was used recently in the Iraq war against Iran. Currently more than 40,000 chemical casualty of war left with lung lesions caused by mustard gas. This combination induce the production of oxygen free radicals are molecules that activate inflammatory processes. Heme Oxigenase is one of the important proteins that decrease the harmful effects of free radicals and involved in many cellular functions such as oxidant/antioxidant system balance in respiratory system.

    Methods

    12 biopsy samples of the airway wall (8 chemical samples and 4 control samples) obtain by bronchoscopy. After fixation in Parafrmaldehyd 4%, 20 microns slices were prepared by Cryostat. The expression of HO1, a polymorphism of HO, by immunohistochemistry method in samples of veterans and control groups analysed and were compared.

    Results

    SM exposed samples were immunonegative for HO1 antibodies in compare to unexposed patients, while Normal ones expressed in high intensity in epithelium as a basal expression.

    Conclusion

    These findings indicate that this molecule play an important role in protecting cells against oxidative stress, including the poisoning of SM. So it concluded that the absence of this protective factor may be cause for chronic obstructive pulmonary disease and continuity of problem.

نمایش عناوین بیشتر...
سامانه نویسندگان
  • دکتر مجید ابراهیمی
    دکتر مجید ابراهیمی
    دانش آموخته دکتری ژئومورفولوژی، دانشکده جغرافیا و علوم محیطی، دانشگاه حکیم سبزواری، سبزوار، ایران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال