به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

mandana taheri

  • ماندانا طاهری*، پیمان شجاع شفیعی

    ویژگی های روان شناختی مدیران بر اساس پژوهش های صورت گرفته بر ریسک پذیری بانک ها و سطح ثبات بانکی، اثرگذار است و از سوی دیگر، به منظور دستیابی به منفعت عمومی از عملکرد بانک ها، مقررات نظارتی در جهت محدود نمودن ریسک بانک ها تنظیم می شود که می تواند این رابطه را تعدیل نماید. بر این اساس، در این پژوهش به بررسی رابطه بین بیش اطمینانی مدیریت و ریسک پذیری بانک ها با توجه به اثر تعدیلی سرمایه نظارتی و کفایت سرمایه بر این رابطه پرداخته شد. جهت انجام آزمون های آماری مرتبط در این پژوهش داده های جامعه بانکی کشور که عضو بورس اوراق بهادار است (مجموعا 16 بانک) برای دوره زمانی 1394 تا 1401 مورد استفاده قرار گرفت. نتایج برآورد مدل های رگرسیونی نشان می دهد که بین بیش اطمینانی مدیریت و ثبات بانکی رابطه مثبت و معنی داری برقرار است و سرمایه نظارتی و کفایت سرمایه در جهت معکوس این رابطه را تعدیل می کند. این یافته ها با دیدگاه منفعت خصوصی در مقررات بانکی همخوانی دارد و مبین عملکرد شبکه بانکی در ایران در فعالیت هایی است که در تطابق با شرایط تورمی حاکم بر اقتصاد ایران، به مدیران بانکی اجازه می دهد تا خارج از فعالیت های اصلی بانک، با اقدامات موثر و متناسب با تورم، عملکرد مثبت و ثبات بانکی را حفظ نمایند. بنابراین، لزوم در نظر گرفتن مقررات نظارتی متفاوت با سایر کشورها در ایران و با توجه به فضای کسب وکار خاص در ایران، توصیه می شود.

    کلید واژگان: بیش اطمینانی مدیریت, ثبات بانکی, ریسک پذیری بانک, سرمایه نظارتی, کفایت سرمایه
    Mandana Taheri*, Peyman Shojashafiee

    Psychological characteristics of managers significantly influence banks' risk-taking behavior and overall banking stability. Simultaneously, regulatory frameworks aim to restrict bank risks to safeguard public interest, potentially moderating this relationship. This study explores the association between managerial overconfidence and banking stability, focusing on the moderating role of supervisory capital and capital adequacy regulations. For the statistical analysis, data from 16 banks listed on the Tehran Stock Exchange during the period 2015–2022 were utilized. The results of the regression models indicate a positive and significant relationship between managerial overconfidence and banking stability. Additionally, supervisory capital and capital adequacy inversely moderate this relationship. These findings align with the private interest view of banking regulations and reflect the behavior of Iran’s banking network, which, under inflationary economic conditions, allows bank managers to undertake actions beyond core banking operations to maintain stability and positive performance. This study emphasizes the need for regulatory frameworks tailored specifically to Iran’s unique business environment, distinct from international practices.

    Keywords: Managerial Overconfidence, Banking Stability, Bank Risk-Taking, Supervisory Capital, Capital Adequacy
  • ماندانا طاهری*، موسی بزرگ اصل، رامین پرورپور
    یک هیئت مدیره قوی می تواند نقش کلیدی در جهت افزایش عملکرد و ارزش شرکت داشته باشد و منجر به خلق ارزش برای شرکت شود. در نتیجه ایفای درست وظایف و مسئولیت ها، می تواند بر جذب فرصت های سرمایه گذاری موثر واقع شوند از سوی دیگر، تحت مدل خطر اخلاقی، مدیرانی که نظارت کافی روی عملکردشان نباشد و از مزیت اطلاعاتی برخوردار باشند، می توانند از این مزیت اطلاعاتی بهره مند شوند که ممکن است بیشتر یا کمتر از سطح بهینه سرمایه گذاری نمایند که این امر در جهت منافع سهام داران نیست؛ بنابراین عدم تقارن اطلاعاتی می تواند بر اثر بخشی سرمایه گذاری شرکت ها اثرگذار باشد. هدف این پژوهش بررسی رابطه بین ویژگی های هیئت مدیره و کارایی سرمایه گذاری شرکت های عضو بورس اوراق بهادار تهران و همچنین تاثیر عدم تقارن اطلاعاتی بر این رابطه است. این پژوهش اطلاعات مالی 132 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را طی سال های 1392 تا 1400 مورد بررسی قرار داد. برای آزمون فرضیه های پژوهش، از مدل رگرسیون با روش داده های تابلویی و به طریق اثرات ثابت استفاده شد.تحلیل یافته های نشان دهنده آن است که ویژگی هایی هیئت مدیره رابطه مستقیم و معناداری با کارایی سرمایه گذاری دارند و عدم تقارن اطلاعاتی رابطه میان ویژگی های هیئت مدیره و کارایی سرمایه گذاری را تعدیل می کندنتایج به دست آمده نشان دهنده آن است که هیئت مدیره از طریق مدیریت نظارت و حفظ روابط با سهام داران، بر کارایی سرمایه گذاری شرکت اثر می گذارد همچنین هیئت مدیره با بهبود محیط اطلاعاتی می تواند به کاهش عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیریت و سهام داران کمک کند که منجر به سرمایه گذاری بهینه در شرکت می شود.
    کلید واژگان: عدم تقارن اطلاعاتی, کارایی سرمایه گذاری, ویژگی های هیئت مدیره
    Mandana Taheri *, Mosa Bozorgasl, Ramin Parvarpour
    A strong board can play a key role in increasing firm performance and value and lead to value creation. as a result, properly performing duties and responsibilities can be effective on attracting investment opportunities. on the other hand, under the ethical risk model, managers who are not adequately monitored over their performance may benefit from the information advantage that may be more or more efficient than the optimum level; therefore information asymmetry could affect the effectiveness of firms' investment. the purpose of this study is to investigate the relationship between board characteristics and investment efficiency in tehran stock exchange and also the effect of information asymmetry on this relationship. This study investigated the financial information of 132 firms accepted in tehran stock exchange during the years 1392-1400. to test the research hypotheses, regression model was used with panel data method and fixed effects. Analysis of the findings indicates that the characteristics of the board have a direct and significant relationship with investment efficiency and asymmetry of information asymmetry moderates the relationship between board characteristics and investment efficiency. The results indicate that the board affects the company's investment efficiency through monitoring and maintaining relationships with shareholders, and the board with improved information environment can help reduce the information asymmetry between the management and the shareholders that lead to optimal investment in the company.
    Keywords: Board Characteristics, Information Asymmetry, Investment Efficiency
  • ماندانا طاهری*
    اهداف

    بررسی این مسئله است که آیا افزایش محدودیت های مالی شرکت ها بر استراتژی های تامین مالی آنها اثرگذار است. بر این اساس، استراتژی های مدیران شرکت ها برای تامین مالی در قالب تمایل آنها به تامین مالی داخلی به جای بیرونی و از طریق معامله با اشخاص وابسته و تامین مالی از محل بدهی به جای انتشار سهام در بازار سرمایه تدوین شد. این پژوهش، با تاکید بر نقش حاکمیت شرکتی و اثر آن بر روابط تعریف شده به دنبال ارائه پاسخ منطقی در ارتباط با اثر حاکمیت شرکتی بر کاهش اثر نامساعد محدودیت های مالی بر استراتژی های تامین مالی شرکت هاست.

    روش

    داده های 150 شرکت فعال در بورس اوراق بهادار تهران طی بازه زمانی 1395 تا 1399 انتخاب شد و با تاکید بر شاخص کاپلان و زانگالس (1997) به عنوان معیار سنجش محدودیت های مالی حاکم بر شرکت ها فرضیه های پژوهش بررسی شد.

    نتایج

    نتایج این بررسی نشان دهنده آن بود که محدودیت های مالی رابطه منفی و معناداری با معامله با اشخاص وابسته و رابطه مثبت و معناداری با ساختار سرمایه دارد. علاوه بر آن، حاکمیت شرکتی تنها بر رابطه بین محدودیت های مالی با ساختار سرمایه اثر تعدیلی دارد.

    کلید واژگان: محدودیت مالی, استراتژی های تامین مالی, معامله با اشخاص وابسته, ساختار سرمایه, حاکمیت شرکتی
    Mandana Taheri *

    The purpose of this study is to investigate whether the increase in financing restrictions of companies has an effect on their financing strategies. Based on this, the strategies of company managers for financing were formulated in the form of their desire to finance internally instead of externally and through transactions with related parties and financing from debt instead of issuing shares in the capital market. In addition, this research, emphasizing the role of corporate governance and its effect on defined relationships, seeks to provide a reasonable answer in relation to the effect of corporate governance on reducing the adverse effect of financing restrictions on the financing strategies of companies. In this regard, the data of 150 companies listed in the Tehran Stock Exchange during 2015-2019 were selected, and according to the Kaplan/Zengales indices as a measure of supplier criteria governing the companies, research hypotheses were examined. The results of this study showed that financing restrictions have a negative and significant relationship with transactions with related parties and a positive and significant relationship with capital structure. In addition, corporate governance only has a moderating effect on the relationship between financing constraints and capital structure.

    Keywords: Financing restrictions, Financial strategies, Related-party transactions, Capital Structure, Corporate governance
  • ماندانا طاهری*، غزاله شیخ زاده

    افشای پیچیده توانایی کاربران برای استخراج اطلاعات مفید از گزارش های مالی افشاشده توسط شرکت ها را محدود می کند و بر تصمیمات و ادراک ذینفعان از اطلاعات تاثیر می گذارد و انتظارات آنها از بازدهی را تعدیل می کند و به تبع بر هزینه های تامین مالی شرکت موثر واقع می شود. بر این اساس، هدف این پژوهش تعیین رابطه خوانایی گزارشگری مالی و هزینه های تامین مالی و همچنین، بررسی اثر تعدیلی کیفیت سود و کیفیت حسابرسی بر این رابطه در بازار سرمایه ایران است. برای این منظور داده های 138 شرکت عضو بورس اوراق بهادار تهران برای یک دوره ده ساله از 1391 تا 1400 جمع آوری شد و با استفاده از روش آماری رگرسیون خطی چندمتغیره، فرضیات پژوهش بررسی شد. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش رابطه معنادار و منفی را بین خوانایی گزارشگری مالی و هزینه سرمایه شرکت ها نشان می دهد. همچنین، نتایج نشان می دهند مدیریت سود به عنوان شاخص اندازه گیری کیفیت سود، رابطه منفی بین خوانایی و هزینه های تامین مالی را تشدید می کند. به عبارتی، افزایش مدیریت سود در شرکت هایی که خوانایی پایین تری دارند، منجر به افزایش هزینه های تامین مالی شده است. همچنین، کیفیت حسابرسی در شرکت هایی که خوانایی پایین تری داشته اند، هزینه سرمایه را در جهت مثبت تعدیل کرده است.

    کلید واژگان: خوانایی گزارشگری مالی, هزینه سرمایه, کیفیت سود, کیفیت حسابرسی
    Mandana Taheri *, Ghazaleh Sheikhzadeh

    Complex disclosure limits the ability of users to extract useful information from the financial reports disclosed by firms and affects the decisions and perceptions of the stockholders of the information and adjusts their expectations of returns and consequently will affect the financing costs of the company. Based on this, the purpose of this research is to investigate the relationship between the readability of financial reporting and financing costs, as well as to investigate the moderating effect of profit quality and audit quality on this relationship in Iran's capital market. For this purpose, the data of 138 firms listed in Tehran Stock Exchange were collected for ten years from 1391 to 1400, and the hypotheses of the research were investigated using the statistical method of multivariable linear regression. The results of the research hypotheses test show a significant and negative relationship between the readability of financial reporting and the cost of capital of companies. Also, the results show that profit management as an index of profit quality measurement intensifies the negative relationship between readability and financing costs. In other words, the increase in earnings management in companies with lower readability has led to an increase in financing costs. Also, the audit quality in companies that have lower readability has adjusted the cost of capital in a positive direction.

    Keywords: Readability Of Financial Reporting, Cost Of Capital, Earning Quality, Audit Quality
  • ماندانا طاهری*، قاسم بولو، رامین پرورپور

    عدم تقارن اطلاعاتی و عدم اطمینان اقتصادی از ویژگی های بازار سرمایه در محیط کسب وکار پیچیده حال حاضر هستند که موجب افزایش ریسک حسابرسی و ریسک دعاوی حقوقی شده و می توانند در تبیین حق الزحمه حسابرسی اثرگذار باشند. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی نقش ریسک دعاوی حقوقی، عدم تقارن اطلاعاتی و نااطمینانی اقتصادی در تبیین حق الزحمه حسابرسی می باشد. قلمرو زمانی پژوهش، دوره زمانی 1392 تا 1400 بوده و نمونه پژوهش شامل 120 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. تحلیل یافته های پژوهش با استفاده از مدل های رگرسیونی چندمتغیره مبتنی بر داده های ترکیبی نشان دهنده آن است که میان متغیرهای کلان اقتصادی که موردبررسی قرار گرفته اند (شامل نرخ رشد اقتصادی، نرخ تورم، نرخ ارز و نرخ بهره)، دو متغیر نرخ رشد اقتصادی و نرخ تورم رابطه مستقیم و معناداری با حق الزحمه حسابرسی دارند و میان ریسک دعاوی حقوقی و عدم تقارن اطلاعاتی با حق الزحمه حسابرسی نیز رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. نتایج به دست آمده نشان دهنده آن است که ریسک دعاوی حقوقی، نااطمینانی اقتصادی و عدم تقارن اطلاعاتی نقش موثری در تبیین حق الزحمه حسابرسان دارند

    کلید واژگان: حق الزحمه حسابرسی, ریسک دعاوی حقوقی, عدم اطمینان اقتصادی, عدم تقارن اطلاعاتی
    Mandana Taheri *, Ghasem Blue, Ramin Parvarpour

    Information asymmetry and economic uncertainty are features of the capital market in today's complex business environment, which increase audit risk and litigation risk, and can be effective in explaining audit fees. The purpose of this research is to investigate the role of legal claims risk, information asymmetry and economic uncertainty in explaining audit fees. The time domain of the research is the period from 2013 to 2021 and the research sample includes 120 companies listed on the Tehran Stock Exchange. Research findings, based on analysis using multivariable regression models on combined data, show that among the macroeconomic variables investigated (including economic growth rate, inflation rate, exchange rate, and interest rate), both economic growth rate and inflation rate have a direct and significant relationship with the audit fee. Additionally, there is a direct and significant relationship between the risk of lawsuits and information asymmetry with the audit fee. The results indicate that the risk of lawsuits, economic uncertainty and information asymmetry play an effective role in explaining auditors' fees.

    Keywords: audit fees, Litigation risk, Economic Uncertainty, Information Asymmetry
  • ماندانا طاهری*

    افشای ریسک یکی از گزارش های کلیدی صنعت بانکداری در بازار سرمایه است. بر این اساس، در این پژوهش به بررسی موانع افشای ریسک در بانک های ایران پرداخته شده است. این پژوهش با رویکرد کیفی و مبتنی بر روش نظریه زمینه بنیاد انجام شده است. داده های این پژوهش از طریق انجام مصاحبه عمیق با 15 نفر از خبرگان بازار سرمایه، بانک ها، بانک مرکزی و حسابرسان مستقل بانک ها جمع آوری و کدگذاری شد. تحلیل و بررسی مصاحبه های انجام شده منجر به شناسایی چهار مانع جدی برای افشای ریسک در بانک های ایران شد که شامل چالش های محیطی، چالش های نهاد ناظر، چالش های کلان و چالش های صنعت بانکی است. بر اساس نتایج این بررسی ضعف های مقرراتی و نظارتی در تدوین و تنبیه، نوپا بودن صنعت بانکی ایران، فقدان آموزش و تبحر در شناسایی و افشای ریسک، تحریم های حاکم بر نظام بانکی ایران، فقدان زیرساخت های لازم برای اندازه گیری و افشا، فقدان استراتژی و انجام فعالیت هایی خلاف اهداف تاسیس بانک در اقتصاد، دولتی بودن و ساختارهای دولتی حاکم بر بانک، هزینه های افشا و فقدان سازوکار پاسخگویی مطلوب در بانک و عوامل دیگر بر افشای ریسک اثرگذار هستند و مانع از ارایه گزارش مطلوب، منسجم و جامع از وضعیت ریسکی بانک می شوند و ضرورت دارد جهت رفع این موانع نهادهای ناظر و تدوین کننده استاندارد و مقررات در بازار مالی ایران شامل بانک مرکزی، سازمان بورس و اوراق بهادار و سازمان حسابرسی اقدامات اصلاحی جهت رفع این موانع و برنامه ریزی برای ارتقا سطح افشای ریسک را انجام دهند.

    کلید واژگان: موانع افشای ریسک, موانع محیط کسب وکار, موانع مقررات گذاری بانکی, موانع صنعت بانکی, نظریه زمینه بنیاد
    Mandana Taheri*

    Risk disclosure is one of the key reports of this industry in the capital market. In this paper, we investigated the barriers to risk disclosure in Iranian banks. This research has been done with a qualitative approach and based on grounded theory. The data of this paper were collected and coded through in-depth interviews with 15 capital market experts, banks, central banks and independent auditors of banks. The analysis of the interviews led to the identification of four serious barriers to risk disclosure in Iranian banks, which include environmental challenges, regulatory challenges, macro challenges and banking industry challenges. According to the results of this survey, regulatory weaknesses in set and punishment, the infancy of Iran's banking industry, lack of training and proficiency in risk identification and disclosure, sanctions on the Iranian banking system, lack of necessary infrastructure for measurement and disclosure, lack of strategy and activities Contrary to the objectives of establishing a bank in the economy, government and governmental structures governing the bank, disclosure costs and lack of proper accountability mechanism in the bank and other factors effect on risk disclosure and prevent the presentation of a favorable, coherent and comprehensive disclosure of the bank's risk situation. It’s necessity In order to remove these barriers, the supervisors and developers of standards and regulations in the Iranian financial market, including the Central Bank, the Stock Exchange and Securities Organization and the Auditing Organization, are taking corrective measures to remove these barriers and plan to improve the level of risk disclosure.

    Keywords: Risk Disclosure Challenges, Business Environment Challenges, Banking Regulation Challenges, Banking Industry Challenges, Grounded Theory
  • قاسم بولو، ماندانا طاهری*، سید امیر موسوی
    هدف

    امروزه بسیاری از شرکت ها به دلیل تغییرات سیاسی با عدم اطمینان مواجه هستند. عدم اطمینان اقتصادی، استراتژی های برنامه ریزی مالیاتی فعلی را ناکارآمد می کند و شرکت ها را مجبور می کند تا اجتناب مالیاتی را افزایش دهند. هدف پژوهش حاضر بررسی محدودیت های مالی و نقش آن بر رابطه بین نااطمینانی متغیرهای کلان اقتصادی و اجتناب مالیاتی می باشد.

    روش

    روش تحقیق حاضر در پژوهش کاربردی و گروه تحقیقاتی توصیفی-همبستگی و چارچوب نظری و پیشینه تحقیق بر اساس روش تحقیق کتابخانه ای است. جامعه آماری شامل کلیه شرکت های پذیرفته و فعال در بورس اوراق بهادار تهران از سال 1392 تا 1399 می باشد. بر این اساس نمونه آماری پژوهش به روش حذف سیستماتیک اطلاعات 163 شرکت است. تجزیه وتحلیل داده ها به کمک نرم افزار ایویوز نسخه 12 انجام گردید.

    یافته ها

    نتایج نشان داد بین متغیر نااطمینانی نرخ ارز و متغیر نااطمینانی نرخ بهره با اجتناب مالیاتی شرکت ها رابطه معناداری وجود ندارد. اما بین متغیر نااطمینانی نرخ تولید ناخالص داخلی و عدم اطمینان در مورد نرخ تورم با اجتناب مالیاتی شرکت ها رابطه مثبت و معناداری دارد. همچنین نتایج نشان می دهد محدودیت های مالی تاثیر معناداری بر رابطه بین نااطمینانی متغیرهای کلان اقتصادی و اجتناب مالیاتی نداشته است.

    نتیجه گیری

    نااطمینانی برخی از متغیرهای کلان اقتصادی از معیارهای بااهمیتی هستند که بر اجتناب مالیاتی شرکت ها و فعالیت های کسب منابع آن ها تاثیر بسزایی دارند.

    دانش افزایی: 

    شرکت ها هنگام برنامه ریزی و تصمیم گیری ها نگاه ویژه ای به متغیرهای کلان اقتصادی، به ویژه نرخ تولید ناخالص داخلی نرخ تورم، و همچنین نوسان و روند آن ها داشته باشند.

    کلید واژگان: محدودیت های مالی, نااطمینانی متغیرهای کلان اقتصادی, اجتناب مالیاتی
    Ghasem Blue, Mandana Taheri *, Seyed Amir Mousavi
    Purpose

    Today, many companies are facing uncertainty due to political changes. Economic uncertainty makes current tax planning strategies ineffective and forces companies to increase tax avoidance. The aim of the current research is to investigate the financial constraints and its role on the relationship between the uncertainty of macroeconomic variables and tax avoidance.

    Method

    The present research method is applied research and descriptive-correlation research group and the theoretical framework and background of the research is based on the library research method. The statistical population includes all companies accepted and active in the Tehran Stock Exchange from 2013 to 2020. Based on this, the statistical sample of the research is 163 companies using the method of systematic data removal. Data analysis was done with the help of Eviews12 software.

    Findings

    The results showed that there is no significant relationship between the uncertainty variable of exchange rate and the uncertainty variable of interest rate with tax avoidance of companies. But there is a positive and significant relationship between the uncertainty variable of the GDP rate and the uncertainty about the inflation rate with corporate tax avoidance. Also, the results show that financial restrictions did not have a significant effect on the relationship between the uncertainty of macroeconomic variables and tax avoidance.

    Conclusion

    Uncertainties of some macroeconomic variables are important criteria that have a significant impact on the tax avoidance of companies and their resource acquisition activities.

    Contribution:

     When planning and making decisions, companies should take a special look at macroeconomic variables, especially the GDP rate and the inflation rate, as well as their fluctuations and trends.

    Keywords: Financial constraints, Uncertainty of Macroeconomic Variables, Tax avoidance
  • ماندانا طاهری*، سینا قبادی اسکی
    هدف
    در فضای رقابتی کسب وکار، برخی از شرکت ها برای کسب مزیت رقابتی متمایز از سایر رقبا، ممکن است از استراتژی متعارف و سنتی حاکم در صنعت منحرف شوند و روش نوینی را در پیش گیرند که برای آن ها سودمندی بیشتری دارد. این رویداد در ادبیات مالی و حسابداری تحت عنوان انحراف استراتژیک شناخته می شود. هدف این پژوهش بررسی تاثیر انحراف استراتژیک بر کیفیت حسابرسی و همچنین، پیامدهای انتخاب حسابرسان با کیفیت بالا در شرکت های دارای انحراف استراتژیک، در سطح کل شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. در این پژوهش، پیامدهای به کارگیری و انتخاب حسابرسان با کیفیت بالا، شامل بررسی اثر آن بر مدیریت سود، تجمع (انباشت) سرمایه در دست سهام داران اصلی و عمده، هزینه سرمایه و ارزش بازار شرکت های بورسی است.
    روش
    روش پژوهش حاضر توصیفی، از نوع هم بستگی و از لحاظ هدف، کاربردی است. به منظور آزمون فرضیه ها از مدل رگرسیون، استفاده شد. بر این اساس، صورت های مالی شرکت های بورسی برای یک دوره 9ساله، از 1392 تا 1400 مورد بررسی قرار گرفت. در این پژوهش انتخاب نمونه آماری، به روش حذف سیستماتیک صورت گرفت. بر این اساس، به منظور آزمون فرضیه های پژوهش، 134 شرکت انتخاب و بر اساس داده های تلفیقی/ ترکیبی آزمون و تحلیل های آماری انجام شد. برای این منظور پنج مدل رگرسیونی تعریف شد.
    یافته ها
    انحراف استراتژیک بر کیفیت حسابرسی شرکت، تاثیر مستقیم دارد. به عبارتی، شرکت های دارای سطوح بالای انحراف استراتژیک، به احتمال زیاد به انتخاب حسابرسان با کیفیت تمایل دارند. این موضوع نشان می دهد که شرکت های دارای سطوح بالای انحراف استراتژیک، به احتمال زیادی به انتخاب حسابرسان با کیفیت اقدام کرده اند. از این رو، بر اساس نظریه نمایندگی، به نظر می رسد که بالا بودن میزان عدم تقارن اطلاعاتی در شرکت های دارای سطوح بالای انحراف استراتژیک، شرکت ها را به سمت انتخاب و به کارگیری حسابرسان با کیفیت سوق داده است. از سوی دیگر، در شرکت های دارای انحراف استراتژیک، انتخاب حسابرسان باکیفیت، به کاهش هزینه سرمایه شرکت و ارزش بازار منجر شده است. به کارگیری و انتخاب حسابرسان باکیفیت، در محدودکردن تجمع سرمایه در دست سهام داران عمده و مدیریت سود، به ویژه در شرکت های دارای سطوح بالای انحراف استراتژیک، موثر نبوده است. 
    نتیجه گیری
    شرکت های دارای سطوح بالای انحراف استراتژیک، به دلیل میزان بالای تعارض نمایندگی و کاهش هزینه سرمایه شرکت، به انتخاب حسابرسان با کیفیت اقدام کرده اند. علاوه بر آن، انتخاب حسابرسان باکیفیت، به کاهش ارزش بازار شرکت منجر شده است. به عبارتی، سهام داران نسبت به درک اثر انحراف استراتژیک شرکت ها در شرایط رقابتی و احتمال وجود محدودیت بیشتر در چنین شرکت هایی از طرف حسابرسان باکیفیت، آگاهند. همچنین، در شرکت های دارای انحراف استراتژیک، انتخاب حسابرسان باکیفیت، به محدودشدن میزان مدیریت سود و نیز، کاهش هزینه سرمایه شرکت منجر شده است. به بیان دیگر، کیفیت حسابرس در کنار انحراف استراتژیک، عاملی موثر در کاهش هزینه سرمایه شرکت ها بوده است.
    کلید واژگان: انحراف استراتژیک, انتخاب حسابرسان, کیفیت حسابرس, هزینه های نمایندگی
    Mandana Taheri *, Sina Ghobadi Aski
    Objective
    In the competitive business landscape, companies seek a distinctive competitive edge by diverging from conventional industry strategies and embracing alternative methods that prove more advantageous. This departure from traditional approaches is termed strategic deviation in accounting literature. According to this, our study aimed to investigate the relationship between strategic deviation and audit quality. In addition, the consequences of choosing high-quality auditors in firms with strategic deviation were investigated, too. In this research, the consequences of choosing high-quality auditors include investigating its effect on earning management, accumulation of capital in the hands of the institutional investors, cost of capital, and market value of listed firms.
    Methods
    The research methodology is characterized as descriptive and correlational, with a practical orientation in terms of its purpose. To test the hypotheses, the regression model was used. Based on this, the financial statements of listed firms for a 9-year period from 2012 to 2019 were examined. In this research, the statistical sample was selected by the systematic elimination method. According to this, 134 firms were selected based on the consolidated/combined data of the test and statistical analysis. For this purpose, five regression models were defined.
    Results
    Firms with high levels of strategic deviance were chosen quality auditors due to controlling the high level of agency conflict. This showed that firms with high levels of strategic deviation have most likely selected quality auditors. Therefore, based on agency theory, it seems that the high level of information asymmetry in firms with high levels of strategic deviation led firms to choose and employ quality auditors. In addition, in firms with strategic deviation, the selection of quality auditors has led to the reduction of the capital cost and the market value. Employing and selecting quality auditors was not found to be effective in limiting capital accumulation in the hands of major shareholders and earning management, especially in firms with high levels of strategic deviation, but audit quality was proved to be effective in explaining the status of firms’ earning management.
    Conclusion
    Firms with high levels of strategic deviation chose quality auditors due to the high level of agency conflict and reducing the firms’ capital costs. In addition, the selection of quality auditors led to a decrease in the market value of the firms. In other words, shareholders are also aware of the effect of strategic deviation of firms in competitive conditions and the possibility of more restrictions in such firms by highly qualified auditors. Also, in firms with strategic deviation, the selection of quality auditors led to limiting the amount of earning management, and the selection of quality auditors led to the reduction of the company's capital cost. In other words, auditor quality, along with strategic deviation, has been an effective factor in reducing a firm’s capital costs.
    Keywords: Auditor selection, Auditor Quality, Agency Cost, Strategic deviance
  • ماندانا طاهری، محمد جلیلی*

    هدف این تحقیق، بررسی رابطه بین بیش اطمینانی مدیران و اجتناب مالیاتی با نقش تعدیلگری ویژگی های کمیته حسابرسی است. برای دستیابی به هدف تحقیق، ابتدا رابطه بین بیش اطمینانی مدیران و اجتناب مالیاتی و سپس نقش تعدیلی ویژگی های کمیته حسابرسی بر رابطه بین بیش اطمینانی مدیران و اجتناب مالیاتی مورد بررسی قرار گرفت. نمونه آماری این تحقیق، شامل 171 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1396 تا 1400 است. همچنین، برای آزمون فرضیه های پژوهش، تجزیه و تحلیل رگرسیون چندمتغیره و نرم افزار اقتصادسنجی Eviews و تکنیک های آماری داده های تلفیقی پس از اندازه گیری متغیرهای پژوهش مورد استفاده قرار گرفت. یافته های پژوهش، حاکی از آن است که مطابق با پیش بینی نظریه نمایندگی بین بیش اطمینانی مدیران و اجتناب مالیاتی شرکت، رابطه معناداری وجود دارد. به عبارت دیگر، شرکت های دارای مدیران بیش اطمینان، از اجتناب مالیاتی بیشتری برخوردار هستند. همچنین، نتایج نشان داد ویژگی های کمیته حسابرسی، رابطه بین بیش اطمینانی مدیران و اجتناب مالیاتی شرکت را تضعیف می کند.

    کلید واژگان: اجتناب مالیاتی, بیش اطمینانی مدیران, ویژگی های کمیته حسابرسی
    Mandana Taheri, Mohamad Jalili*

    The purpose of this research is to examine the relationship between managers overconfidence and tax avoidance with the moderating role of audit committee characteristics. To achieve the goal of the research, first, the relationship between managers overconfidence and tax avoidance was investigated. The moderating role of audit committee characteristics on the relationship between managers overconfidence and tax avoidance was investigated. The statistical sample of this research includes 171 companies admitted to the Tehran Stock Exchange during the years 2017 to 2021. Also, to test the hypotheses of the research, multivariate regression analysis and Eviews econometric software and statistical techniques of panel data were used after measuring the research variables. The research findings indicate that there is a significant relationship between managers overconfidence and corporate tax avoidance, according to agency theory. In other words, companies with overconfident managers have more tax avoidance. Also, the results showed that the audit committee characteristics weakens the relationship between managers overconfidence and corporate tax avoidance.

    Keywords: Tax Avoidance, Managers Overconfidence, Audit committee Characteristics
  • Shahnaz Mashayekh, Mandana Taheri *, Yasin Amini, Mahshid Shahchera
    Banks learn the core operational vulnerabilities of their businesses and detect the risk indicators according to the operation vulnerabilities. In the last decade, operational risk was the main reason for firms' collapse. Operational risk inside the credit, market, and liquidity risk can affect the banking stability, which has not been studied much so far. This paper aims to investigate the research gaps in operational risk based on the guidelines of the Bank for International Settlements (BIS) for operational risk. We study the relationship between banking stability and operational risk by using a comprehensive analysis of the effect of operational risk and size on banking stability. This research uses data from the Iranian banking system over the period 2006–2015. The results show that operational risk has a significantly negative relationship with banking stability, and this is more intensified when we consider the size and complexity of the bank.
    Keywords: Operational Risk, Z-Score, Size, Dynamic Panel Data
  • ماندانا طاهری*، نفیسه حدادی
    با توسعه بازار سرمایه در ایران، توجه به عواملی که به نحوی بر تصمیم گیری فعالین بازار موثر است، از اهمیت ویژه ای برخوردار است و طی سال های اخیر، مساله ریسک سقوط قیمت سهام به عنوان یکی از ریسک های تاثیرگذار بر شرکت ها، مورد توجه ذی نفعان و محققین قرار گرفته است. در پژوهش حاضر، تاثیر جریان های نقد آزاد بر ریسک سقوط قیمت سهام با تاکید بر نقش تعدیلی هموارسازی سود، بررسی شده است. برای این منظور با انتخاب 161 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1394 تا 1400 این مساله مورد بررسی قرار گرفت. آزمون فرضیات پژوهش نیز ازطریق رگرسیون خطی چند متغیره بوده و داده ها از نوع ترکیبی می باشند. در این مطالعه برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار ایویوز10 بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که جریان های نقد آزاد به طور مثبت و معناداری بر ریسک سقوط سهام شرکت ها موثر بوده و همچنین، هموارسازی سود این ارتباط را به طور منفی و معناداری تعدیل می کند
    کلید واژگان: جریان های نقد آزاد, ریسک سقوط قیمت سهام, چولگی منفی بازده سهام, نوسان های بالا به پایین, هموارسازی سود
    Mandana Taheri *, Nafiseh Hadadi
    With the expansion of the capital market in Iran, it is important to pay attention to the factors that have an effect on the decision-making of market participants and during recent years, stock price crash risk as in affective risks on companies been noted by shareholders and researchers. In this research, the effect of free cash flows on stock crash risk with focused on the role of earnings smoothing was investigated. In internal research, there have been many kinds of research emphasizing the relationship between earnings smoothing and stock price crash risk, but the relationship between cash flows and stock price crash risk is missing in internal research. Also, the moderating role of earnings management on this relationship has not been explained in the Iranian capital market so far. Therefore, based on the research literature in this field, it seems that the issue of the relationship between free cash flows and the stock price crash risk and the explanation of this relationship in the Iranian capital market is significant. The sample includes 161 companies listed on the Tehran Stock Exchange during the years 1394 to 1399. To quantify stock price crash risk, two criteria of negative stock skewness and up-down volatility were used. The results indicate that free cash flows have a positive and significant effect on stock price crash risk and earning smoothing also moderates this relationship negatively and significantly.
    Keywords: free cash flow, Stock Price Crash Risk, Earning Smoothing, Company Size, Financial Leverage, Return on assets
  • ماندانا طاهری*، مهتاب جعفری
    تمایلات سرمایه گذاران غالبا از باورهای ذهنی نگه داشته شده یا اطلاعات غیرمرتبط با ارزش سهام سرچشمه می گیرد و می تواند باعث ایجاد واکنش های افراطی یا واکنش های کم به اخبار خوب یا بد در ارزشگذاری سهام شود. در این پژوهش تاثیر دو سیاست مهم تقسیم سود و سیاست بدهی بر رفتار و تمایلات سرمایه گذاران بورس اوراق بهادار تهران بررسی شده است. همچنین، اثر تعدیلی جبهه گیری مدیریت بر رابطه مذکور نیز بررسی شده است. برای نیل به هدف پژوهش، چهار فرضیه تدوین و داده های گردآوری شده از 163 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1390 الی 1399 از طریق مدل های رگرسیونی آزمون شدند. یافته های این پژوهش نشان داد که سیاست تقسیم سود، تمایلات سرمایه گذاران را افزایش و سیاست بدهی تمایلات سرمایه گذاران را کاهش می دهد. جبهه گیری مدیریت، رابطه مثبت بین سیاست تقسیم سود سهام و تمایلات سرمایه گذاران را به طور معناداری تقویت می کند. بنابراین، مدیران هنگام سیاست تقسیم سود، در جبهه اهداف سهامداران قرار گرفته و خواهان نسبت پرداخت سود بیشتر هستند. همچنین، جبهه گیری مدیریت رابطه منفی بین سیاست بدهی و تمایلات سرمایه گذاران را تقویت می کند و مدیران ریسک گریز تمایل دارند کمتر از بدهی ها استفاده کنند که این موضوع مورد پسند سرمایه گذاران نیز هست، زیرا آنها در شرکت هایی سرمایه گذاری می کنند که دارای کمترین بدهی باشد و ساختار سرمایه آنها، اهمیت حقوق صاحبان سهام را بیشتر نشان دهد.
    کلید واژگان: جبهه گیری مدیریت, تقسیم سود, بدهی, تمایلات سرمایه گذاران
    Mandana Taheri *, Mahtab Jafari
    Investor Sentiment often stem from held-up beliefs or information unrelated to stock value and can lead to extreme reactions or low reactions to good or bad news in stock valuation. In this study, the effect of two important policies of Earning sharing and debt policy in the company that can be investigated on the behavior and inclinations of investors and then the Moderating effect of management Entrenchment on the relationship. To achieve the purpose of the research, four hypotheses were developed and data collected from 163 companies listed on the Tehran Stock Exchange during the years 2011 to 2021 were tested through regression models. The findings of this study showed that dividend policy increases investors' Sentiment but debt policy decreases investors' Sentiment. Management Entrenchment strengthens the positive relationship between dividend policy and investor sentiment. Therefore, during the dividend policy, the managers are of the shareholders' goals and want a higher dividend payment ratio. Management Entrenchment also reinforces the negative relationship between debt policy and investor sentiment. Therefore, risk-averse managers tend to use less debt, which is also a favorite of investors; because they invest in companies that have the least debt and their capital structure shows the importance of equity.
    Keywords: Management Entrenchment, Earning Dividing, Debt, Investor Sentiment
  • ماندانا طاهری*، مهران محمدی
    خودشیفتگی مدیرعامل، بیانگر یکی از ویژگی های مهم شخصیتی آن ها است که بر روی رفتارهای شرکت و عملکرد آن تاثیر بسزایی دارد. از طرف دیگر، واحد حسابرسی داخلی، یکی از سازوکارهای مهم حاکمیت شرکتی است که می تواند بر فعالیت ها و تصمیمات شرکت، به ویژه گزارشگری، تاثیرگذار باشد. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه خودشیفتگی مدیران عامل و مسیولیت پذیری اجتماعی با توجه به نقش تعدیل کننده حسابرسی داخلی است. برای نیل به هدف پژوهش، از اطلاعات مالی 163 شرکت پذیرفته در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی 1391-1399 و برای آزمون فرضیه ها از روش رگرسیون چندگانه و داده های ترکیبی استفاده شد. یافته ها نشان داد که خودشیفتگی مدیرعامل، تاثیر مثبت و معناداری بر مسیولیت پذیری اجتماعی شرکت ها دارد. همچنین، مشخص شد که اندازه و تجربه واحد حسابرسی داخلی به عنوان اهم ویژگی های حسابرسی داخلی رابطه مثبت بین خودشیفتگی مدیرعامل و مسیولیت پذیری اجتماعی را تقویت می کنند.همچنین، مشخص شد که اندازه و تجربه واحد حسابرسی داخلی به عنوان اهم ویژگی های حسابرسی داخلی رابطه مثبت بین خودشیفتگی مدیرعامل و مسیولیت پذیری اجتماعی را تقویت می کنند.
    کلید واژگان: مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت, خودشیفتگی مدیرعامل, حسابرسی داخلی
    Mandana Taheri *, Mehran Mohammadi
    The CEO's narcissism is one of their important personality traits, which has a significant impact on the firm's behavior and performance. On the other hand, the internal audit unit is one of the important corporate governance mechanisms that can influence the firm's activities and decisions, especially reporting. Based on this, the aim of the current research is to investigate the relationship between the narcissism of CEOs and social responsibility with regard to the moderating role of internal audit. In order to achieve the purpose of the research, the financial information of 163 firms listed on the Tehran Stock Exchange in the period of 2013-2021 and multiple regression method and combined data were used to test the hypotheses. The findings showed that CEO narcissism has a positive and significant effect on corporate social responsibility. Also, it was found that the size and experience of the internal audit unit as the most important characteristics of the internal audit strengthen the positive relationship between CEO narcissism and social responsibility.
    Keywords: orporate Social Responsibility, CEO's Narcissism, Internal Audit
  • وهاب قلیچ*، ماندانا طاهری
    یکی از نهادهای مرتبط با حوزه تامین مالی، نهاد تامین مالی خرد است که در چند دهه اخیر در بسیاری از کشورها به عنوان راهکاری مناسب جهت افزایش کارآفرینی و اشتغال زایی و کمک به رفاه خانوارهای ضعیف و متوسط مطرح شده است. نظر به کمبود توسعه ابزارهای مالی تامین مالی خرد در نظام بانکی ایران متناسب با شرایط گروه های کم درآمد و متوسط جامعه، ارایه هدفمند این خدمات کمتر به اهداف مدنظر نایل آمده است. ازاین رو ضرورت طراحی شیوه های نوین برای تامین مالی این دسته از اقشار جامعه که در عین کارآمدی، متناسب با اهداف و کارکردهای بانکداری ایران نیز باشد، شدیدا احساس می شود. مقاله حاضر با استفاده از روش تحقیق توصیفی- پیمایشی و نقطه نظرات خبرگان تدوین شده و ارایه الگویی نوین جهت تامین مالی خرد در نظام بانکی کشور را نتیجه داده است. الگوی پیشنهادی این پژوهش، مبتنی بر جذب سپرده از طریق عقد وکالت خاص و پرداخت تسهیلات از طریق عقود قرض الحسنه و مرابحه باهدف تامین مالی اقشار ضعیف و متوسط جامعه است.
    کلید واژگان: تامین مالی خرد, تامین مالی اسلامی, عقد مرابحه, عقد وکالت, عقد قرض الحسنه
    Wahab Qelich *, Mandana Taheri
    In recent decades, micro-financing institution has been proposed in many countries as a suitable solution for increasing entrepreneurship and job creation and improving the welfare of poor and moderate households. Due to the deficiency of microfinance instruments appropriate for low and average income groups of the society in the Iranian banking system, the targeted provision of these services has failed to achieve its goals. Hence, it is necessary to design new methods for financing these social groups, so that while efficient, they keep in line with the goals and functions of Iranian banking. This paper has designed and presented a new model for microfinance in the Iranian banking system by using a descriptive- exploratory method and experts' points of view. The proposed model is based on attracting deposits through special contract of mandate and payment of facilities using Qarz al-Hasan and Murabaha contracts with the aim of financing the weak and middle classes of the society.
    Keywords: Microfinance, islamic finance, Murabaha Contract, Advocacy Contract, Qarz al-Hasan contract
  • ماندانا طاهری*، یاسین امینی
    حاکمیت شرکتی همسویی منافع بین مدیران و سهامداران و کاهش عدم تقارن اطلاعاتی است. بر این اساس چهاراصل شامل انصاف، شفافیت، پاسخ گویی و مسئولیت پذیری معرف حاکمیت شرکتی مبتنی بر سهامداران و حفاظت از منافع سهامداران است. اخیرا و مبتنی بر متون اسلامی هدف حاکمیت شرکتی مبتنی بر رعایت حقوق تمامی ذی نفعان و رعایت اصولی توازن بین حقوق برابر سهامداران و سایر ذی نفعان مطرح است. بر این اساس و با توجه به آنکه بانک های ایران مبتنی بر شریعت اسلامی فعالیت می کنند، سطح استقرار حاکمیت شرکتی مبتنی بر سهامداران یا ذی نفعان در مقاله حاضر موردتوجه قرار گرفت و با استفاده از پرسشنامه و آزمون مقایسه میانگین چند جامعه سطح استقرار حاکمیت شرکتی مبتنی بر سهامداران یا ذی نفعان در گروه بانک های دولتی، بانک های خصوصی و موسسات مالی و اعتباری موردبررسی و تحلیل قرار گرفت. پرسشنامه های بررسی شده در مقاله با مطالعه ادبیات مساله و منطبق با اصول حاکمیت شرکتی سازمان توسعه و همکاری اقتصادی طراحی و معیارها و زیر معیارهای تشکیل مدل به دست آمد. نتایج این بررسی حاکی از آن است که بانک های خصوصی در مقایسه با بانک های دولتی و موسسات مالی و اعتباری وضع مطلوب تری در پیاده سازی حاکمیت شرکتی داشته و بانک های خصوصی در سطح ذی نفعان اصول حاکمیت شرکتی را پیاده نموده و این در حالی است که سطح پیاده سازی حاکمیت شرکتی در بانک های دولتی و موسسات مالی و اعتباری در سطح سهامداران است.
    کلید واژگان: حاکمیت شرکتی, رعایت حقوق ذی نفعان, آزمون مقایسه میانگین چند جامعه. طبقه بندی JEL: G34, M14
    Mandana Taheri *, Yasin Amini
    Corporate governance is aligning interests between managers and shareholders and reducing information asymmetry. Accordingly, four principles including fairness, transparency, accountability, and responsibility are representing corporate governance based on shareholder and protecting shareholder interests. Recently and based on Islamic research, the aim of corporate governance is respecting the rights of all stakeholders and taking care of maintaining equilibrium between shareholders and other stakeholders. According to the fact that Iranian banks operate on the basis of Islamic law, the level of establishment of corporate governance based on shareholders or stakeholders was considered in this paper. We use the questionnaire method and ANOVA test for analyzing the level of establishment of corporate governance based on shareholders or stakeholders in state banks, private banks and financial and credit institutions in Iran. The questionnaire in this paper was designed by studying the literature and the criteria and sub-criteria for model development in accordance with the Organization for Economic Cooperation and Development (OECD). The results show that private banks are in a better situation than state and financial and credit institutions in corporate governance. In other words, private banks implement corporate governance at stakeholder level while state banks and financial and credit institutions are at the shareholder level.
    Keywords: Corporate Governance, Stakeholder Management, ANOVA Test. JEL Classification: M14, G34
  • علی رحمانی، غلامرضا سلیمانی، ماندانا طاهری*

    گزارشگری و افشا در بازار سرمایه از طرف گروه های ذی نفع بخصوص سهامداران همواره مطالبه داشته است و آنها مبتنی بر اطلاعات افشا شده، انتظارات خود از ریسک و بازدهی را تغییر می دهند. بنابراین افشا دارای پیامدهای مالی برای شرکت ها است که مبتنی بر ادبیات تجربی هزینه سرمایه، عدم تقارن اطلاعاتی و نقدشوندگی سهام سه پیامد با اهمیت افشا و گزارشگری است. در این میان یکی از اطلاعات افشا شده شرکت ها، افشا ریسک در بازار سرمایه بخصوص برای بانک ها و موسسات مالی و اعتباری است که منطبق با مقررات و بخشنامه های سازمان بورس اوراق بهادار و بانک مرکزی افشا در قالب صورت های مالی و یادداشت های همراه و گزارش هیات مدیره به مجمع الزامی است. بر این اساس در این مقاله به بررسی اثر افشا ریسک در بانک های عضو بورس اوراق بهادار بر هزینه سرمایه، عدم تقارن اطلاعاتی و نقدشوندگی سهام به عنوان سه پیامد با اهمیت افشا ریسک پرداخته شده است. برای این منظور داده های سالانه 18 بانک عضو بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1390 تا 1395 با استفاده از رگرسیون با داده های تابلویی تخمین و نتایج این بررسی نشان می دهد که فرضیه اصلی مبنی بر وجود پیامد اقتصادی افشا ریسک بانک های عضو بورس اوراق بهادار، تایید می شود. همچنین افشا ریسک با هزینه سرمایه و عدم تقارن اطلاعاتی رابطه مثبت و معنی داری دارد، اما بین افشا ریسک و نقدشوندگی سهام رابطه معناداری یافت نشد.

    کلید واژگان: بانک, افشا ریسک, عدم تقارن اطلاعاتی, هزینه سرمایه و نقدشوندگی سهام
    Ali Rahmani, Gholamreza Solimani, Mandana Taheri *

    Interest groups, especially shareholders have demand for Disclosure and Reporting in the capital market and they change their expectations of risk and return based on disclosure of information. Therefore, disclosure has economic consequence for companies that according to the empirical literature, cost of capital, information asymmetry and stock liquidity, there are three important consequences of disclosure and reporting. One of the disclosures of companies is risk disclosure in the capital market, especially for banks and financial and credit institutions which it require in the form of financial statements and the Report of the Board to the Stock Forum based on complies with the regulations of the Stock Exchange and the Central Bank of Iran. In this paper, we survey the effect of risk disclosure in bank listed in stock market on cost of capital, information asymmetry and stock liquidity as three important of risk disclosure consequences. For this aim, by using the annual data of 18 banks listed in Tehran Stock Exchange during the years 1390 to 1395 we estimate simple regression with panel data. The results show the main hypothesis (there is a consequential risk disclosure of the banks listed in the stock market), confirms. In addition, risk disclosure has a positive and significant relationship with cost of capital and information asymmetry, but there is no significant relationship between risk disclosure and stock liquidity.

    Keywords: Bank, Risk disclosure, Information Asymmetry, cost of capital, stock liquidity
  • ماندانا طاهری*

    تجربه بحران های مالی مختلف طی سالیان گذشته و نتایج تحقیقات مختلف حول محور ثبات در سیستم های مالی نشان می دهد که ریسک با خود بی ثباتی را به همراه دارد. در این میان بازار بدهی به عنوان بخش با اهمیتی از بازارهای مالی در سراسر جهان و بخصوص در ایران که سیستم مالی بانک محور است، بر ایجاد بحران، شوک و تشدید بی ثباتی در اقتصاد نقش موثری دارد. بر این اساس، یکی از رسالت های کمیته نظارت بانکی بال، نظارت و ارایه شاخص های نظارتی موثر برای کنترل و مدیریت بحران در بانک ها و موسسات مالی و اعتباری است. رهنمود الزامات شناسایی بانک هایی با اهمیت ریسک سیستمی توسط کمیته نظارت بانکی بال ارایه شده است که در این مقاله با تاکید بر روش پیشنهادی این رهنمود برای شناسایی بانک های با اهمیت ریسک سیستمی داخلی و سایر مطالعات در این حوزه، اثر ریسک سیستمی بر ثبات بانکی در 24 بانک ایرانی و برای دوره 7 ساله از 1388 تا 1395 و با استفاده از روش برآورد گشتاورهای تعمیم یافته (GMM) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این بررسی نشان می دهد که ریسک سیستمی با ثبات بانکی دارای رابطه منفی، معنی دار و خطی است.

    کلید واژگان: ریسک سیستمی, رهنمود الزامات شناسایی بانک هایی با اهمیت ریسک سیستمی, ثبات بانکی, شاخص Z-score
    Mandana Taheri *

    Previous financial crises and researches on financial systems stability show that Risk leads to instability and crises. Debt market as an important part of financial markets in the world and especially in Iran whose financial system relies much on the banking system, has the more effective role in creating economic crises, shock, and instability. Therefore one of the important mission of Bank for International Settlements (BIS) is regulating and providing effective provisional indexes for control and management of crises. Thus guidance of requirements for recognition of banks with important systemic risk is provided by BIS. Using this guidance for recognizing banks with important systematic risk in country level and other studies in this area, the effect of systematic risk on the stability of 24 Iranian banks for a 7 year period from 1388 to 1394 using the generalized method of moments (GMM) for estimating parameters has been examined. Results show that systematic risk has negative linear and statistically significant relationship with banking stability.

    Keywords: a framework for dealing with domestic systemically important banks, bank stability, Z-score index, systematic risk
  • ماندانا طاهری*، غلامرضا کرمی
    در بازارهای کارا انتشار اطلاعیه ها و اخبار در قیمت های سهام موثر است و قیمت حاوی اطلاعات ارزشمندی است. هایک قیمت را به عنوان نقطه ای که اطلاعات برای تصمیم گیری تجمیع شده اند و یا دسترسی به دانش مرتبط با مساله تصمیم گیری از طریق قیمت ممکن شده است، تعریف نموده است. مبتنی بر این نظر فرضیه بازارهای کارا مطرح شده است که در آن جریان اطلاعاتی از داخل به خارج شرکت بر تصمیم گیری سهامداران موثر است، اما مبتنی بر فرضیه یادگیری مدیران جریان اطلاعاتی از خارج به داخل شرکت نیز وجود دارد که تحت آن مدیران از اطلاعات موجود در قیمت یاد می گیرند و این یادگیری بر تصمیم گیری و فعالیت های مدیریت شرکت اثرگذار است. در این مقاله با بررسی 623 داده از 89 شرکت عضو بورس اوراق بهادار برای دوره 7 ساله از 1388 تا 1394 اثر قیمت بر رفتار مدیریت سود مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان می دهند که قیمت بر رفتار مدیریت سود شرکت ها موثر است و رابطه آن با مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی منفی و معنی دار و با مدیریت سود مبتنی بر فعالیت های واقعی مثبت و معنی دار است. علاوه بر آن سود هر سهم، اندازه، درصد تمرکز سهامداران نهادی، بازده دارایی ها و نسبت اهرمی بر رفتار مدیریت سود شرکت ها نیز موثر بوده اند.
    کلید واژگان: فرضیه یادگیری مدیریت, مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی, مدیریت سود مبتنی بر فعالیت های واقعی, قیمت سهام
    Mandana Taheri *, GHOLAMREZA KARAMI
    In efficient markets, the release of announcements and news is effective in stock prices and the price is valuable information. Hayek has defined price as the point where information has been gathered for decision or access to knowledge associated with the decision-making problem through the price. Based on this view, the hypothesis of efficient markets has been raised that it, flow of information from inside to outside company affects shareholders' decision making, but based on managerial learning hypothesis there are flow of information from outside to Inside Company, where managers learn about price information and this learning affects decision making and company management activities. In this paper, the effect of the price on the behavior of earnings management was investigated by reviewing 623 data from 89 firms listed in Stock Exchange for the period of 7 years from 2009 to 2015. The results show that the price is effective on the behavior of earning management and Its relation with profit management based on accruals is significant and  negative And with earnings management based on actual activities, significant and positive. Also, each per share, size, percentage of institutional stakeholder's concentration, asset returns and leverage ratio have been effective on the behavior of earning management.
    Keywords: Managerial learning hypothesis, Accrual-based earnings management, earnings management based on actual activities, announcements, Stock Price
  • ماندانا طاهری*، علی رحمانی، غلامرضا سلیمانی امیری

    گزارشگری از طرف گروه های ذی نفع بخصوص سهامداران همواره تقاضا داشته و گزارشگری و افشا برای شبکه بانکی نیز اهمیت دارد و در ایران بانک ها ملزم به افشا و گزارش اطلاعات و رویدادهای مالی و اقتصادی خود هستند، اما برای این افشا مقررات و استانداردهای بین المللی متنوعی وجود دارد. علاوه بر آن مقررات و الزامات داخلی نیز به دلیل پراکنده بودن و نبود چارچوب مناسب افشا ریسک بانک ها نیز مشخص نیست که این مساله باعث ایجاد شکاف تحقیقاتی در این حوزه شده است. در این مقاله با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی و با تمرکز بر چهار استاندارد و مقررات شامل استاندارد بین المللی حسابداری شماره 7، استانداردهای اسلامی حسابداری شماره 4، مقررات اصول افشا بال 3 کمیته نظارت بانکی و گزارش بهبود ریسک هیات ثبات مالی، به بررسی الزامات و اقلام افشا در سطح بین المللی پرداخته شده است و چارچوب افشا مقررات و استانداردهای بین المللی استخراج شده است. علاوه بر آن با بررسی مقررات داخلی نیز چارچوب یا مدل افشا ریسک در بانک های ایران شناسایی شده است که این چارچوب ها مورد تحلیل مقایسه ای قرار گرفته اند.

    کلید واژگان: بانک, بخشنامه و مقررات افشا ریسک ایران, استاندارد بین المللی حسابداری شماره 7, استانداردهای هیات خدمات مالی اسلامی شماره 4, مقررات اصول افشا بال 3 کمیته نظارت بانکی و گزارش بهبود ریسک هیات ثبات مالی
    Mandana Taheri*, Ali Rahmani, Gholamreza Soleimani

    Reporting by stakeholder groups, especially shareholders, has always been a demand And reporting and disclosure for the banking network is important. In Iran, banks require disclosing and reporting information and financial and economic events, but there are many international rules and standards for this disclosure. In addition, domestic regulations and requirements are also unclear due to the dispersion and lack of a suitable risk-disclosure framework for banks; his has created a research gap in this area. This paper uses a qualitative content analysis method, focusing on four standards and regulations includes IFRS No.7, IFSB No.4, enhanced risk disclosure FSB, BIS Pillar3 investigates the disclosure requirements and items at the international requirement And we extract the framework for risk disclosure based on international standards and regulations. In addition, by reviewing internal regulations, we identify the framework or model for risk disclosure of risk in Iranian banks that these frameworks analyze in a comparative way.

    Keywords: bank, Accounting Disclosure Circulars, Regulations, International Financial Reporting Standard No. 7, Islamic Financial Services Boards Standards No. 4, Banking Institution Supervision Pillar 3, and enhanced of risk disclosure in banks Financial Stabil
  • Ali Rahmani, Gholamreza Solimani, Mandana Taheri *
    Shareholders in the capital market always demand Reporting and disclosure and based on information that disclosure; they change their expectations of risk and returns. Disclosure has an economic consequence and the risk disclosure, in addition to economic consequences, has an effect on financial and banking stability. In this paper, we survey the risk disclosure of economic consequences and its effect on banking stability. We count the number of the risk disclosures in Iranian banks' financial statements by using the quantitative content analysis methodology and indexation of Iran's risk disclosure regulation. According to the estimation of panel data from 18 banks to period 2011-2016, we find that risk disclosure has a negative and significant relationship with stability and a positive and significant relationship with the cost of capital.
    Keywords: Risk disclosure, Stability, Economics consequences, content analysis, The Banking system
  • مهشید شاهچرا*، ماندانا طاهری

    نرخ بهره بین بانکی تاثیر فراوانی در فعالیت های اقتصادی بانک ها دارد و از ابزارهای مهم سیاست گذاری بانک مرکزی است. بانک ها بر اساس میزان نقدینگی مورد نیاز و یا مازاد منابع خود در بازار بین بانکی شرکت می کنند. بر همین اساس، الزامات نقدینگی می تواند در سیاست های پولی بانک مرکزی تغییر ایجاد کند و همانند یک ابزار سیاستی همراه با سیاست های بانک مرکزی در بازار بین بانکی در رفتار بانک ها، در زمینه چگونگی تامین یا تخصیص نقدینگی در این بازار اثر داشته باشد. در این مقاله با تاکید بر الزامات نقدینگی بال 3، به بررسی اثرگذاری این الزامات در سیاست های بانک مرکزی در بازار بین بانکی پرداخته شده است. در این مقاله با استفاده از داده های بانک های کشور و داده های بازار بین بانکی برای سالهای 1389 تا  1395 ارتباط بین ساختار ترازنامه بانک و سیاستگذاری بانک مرکزی  در بازار بین بانکی کشور بررسی خواهد شد. نتایج تحقیق نشان می دهد الزامات نقدینگی بال 3 (نسبت پوشش نقدینگی) جایگزین مناسبی برای سیاست گذاری بانک مرکزی در بازار بین بانکی است. همچنین، نسبت پوشش نقدینگی دارای رابطه مثبت و معناداری با نرخ بازار بین بانکی است و بانک مرکزی از طریق نسبت پوشش نقدینگی می تواند بر نرخ بهره بین بانکی نظارت کند.

    کلید واژگان: الزامات نقدینگی, بانکداری, نسبت پوشش نقدینگی, سیاست پولی, بازار بین بانکی
    Mahshid Shahchera*, Mandana Taheri

    The interbank rate has a great impact on the bank's economic activities that it is one of the important instrument for central bank policy. Banks to back up their funds or liquidity demand participate in the interbank market. These change their needed or surplus liquidity based on interbank market conditions. According to this, liquidity requirements can change the central banks' monetary policy and it as a policy instrument along with central bank policies in the interbank market can influence the banks' behavioral how to provide or allocate liquidity in this market. This paper focuses on the liquidity requirement of Basel III and surveys the impact of the requirement on central bank policies in the interbank market. We link the structure of the balance sheet of banks and central bank policy. The results show that the liquidity requirement of Basel III (liquidity coverage ratio: LCR) is an appropriate alternative to central bank policy. The ratio of liquidity coverage ratio has a positive and significant relationship with the interbank market rate and the central bank can monitor the interest rate in the interbank through a liquidity coverage ratio.

  • ماندانا طاهری*، غلامرضا سلیمانی امیری، یاسین امینی
    چالش جهانی محیط های تجاری، نیاز به حسابداران و مدیرانی را ضروری نموده است که از مسائل پیچیده مالی بین المللی مطلع باشند و دانش و اطلاعات مرتبط با حل مسائل رو به رشد تجارت، مباحث مالی و سرمایه گذاری بین المللی را داشته باشند. در حال حاضر مطالعه حسابداری بین المللی، چالش ها و مزایای آن مسئله قابل توجهی محسوب می شود و حسابداران برای ایجاد مجموعه یکسانی از استانداردهای بین المللی حسابداری قابل استفاده برای تمام شرکت ها و سازمان ها، اقدامات قابل توجهی را انجام داده اند، اما سوال این است که تا چه میزان باید به سمت همگرایی و یکسان سازی بین المللی پیش رفت و هزینه های این انتخاب چیست؟ در این مقاله با بررسی ادبیات مالی و حسابداری حول محور پیاده سازی استانداردهای بین المللی حسابداری یا تغییر استانداردهای ملی به استانداردهای بین المللی به بررسی اثرات شناخته و ناشناخته این رویداد پرداخته و هدف از ارائه آن، توسعه و ارتقا دانش نسبت به اثرات همگرایی و یکسان سازی استانداردهای حسابداری است. در این مقاله با بررسی ادبیات مالی و حسابداری حول محور پیاده سازی استانداردهای بین المللی حسابداری یا تغییر استانداردهای ملی به استانداردهای بین المللی به بررسی اثرات شناخته و ناشناخته این رویداد پرداخته و هدف از ارائه آن، توسعه و ارتقا دانش نسبت به اثرات همگرایی و یکسان سازی استانداردهای حسابداری است.
    کلید واژگان: استانداردهای بین المللی حسابداری, همگرایی و یکسان سازی, اثرات شناخته و اثرات ناشناخته
    Mandana Taheri *, Gholamreza Soleimani, Yasin Amini
    The global challenge of business environments is essential the need for accountants and managers who be aware of the complex international financial issues and to have knowledge and information related to solving business-related issues, financial issues, and international investment. Recently, the study of international accounting, challenges and benefits is a significant issue and accountant have taken significant steps to create a consistent and same set of international accounting standards applicable to all companies and organizations, but the question is how much should moving towards convergence and internationalization, and what are the costs of this choice? In this paper, the study of financial and accounting literature about the implementation of international accounting standards or the change of national standards to international standards has examined the unknown and known effects of this event and the aim of this, is developing and promoting knowledge about the effects of convergence and harmonization of accounting standards.
    Keywords: Convergence, Unification, International Accounting Standards, Known Effects, Unknown Effects
  • ماندانا طاهری، مهشید شاهچرا *
    بانک ها نقش مهمی در تجهیز و تخصیص منابع، شناسایی فرصت های سرمایه گذاری و متنوع سازی ریسک ایفا می کنند. بنابراین، ساختار و کارآیی بخش بانکی به عنوان یک بعد مستقل توسعه مالی مورد توجه است. از نظر کمیته بانکی بال یکی از مهم ترین عوامل ضعف و کاستی در بخش بانکی، کمبود منابع مالی و وام دهی بانک ها به سایر بخش های اقتصادی است. ضعف و ناکارآمدی در تامین مالی حاکی از فقدان ساختار مطلوب سرمایه در نظام بانکی و تامین مالی پایدار با هدف ارایه تسهیلات مطمئن است. در این مقاله، اثر استراتژی های تامین مالی از منظر شاخص نسبت تامین مالی پایدار و اثرات آن بر حاشیه سود بانکی در جبران ریسک تامین مالی در نظام بانکی ایران برای دوره 1385 تا 1395 مورد بررسی قرار گرفته است. استراتژی های تامین مالی پایدار به دو بخش استراتژی های تجهیز و تخصیص پایدار تفکیک و استراتژی های تجهیز پایدار به سه بخش و استراتژی های کاهش تخصیص به چهار بخش تقسیم شده است. براساس نتایج به دست آمده، پایدار بودن منابع بانک ها در ترازنامه، لازمه تخصیص آن در قالب تسهیلات و وام در سمت دیگر ترازنامه، یعنی دارایی هاست و از این رو، توجه به استراتژی های تامین مالی پایدار و در نظر گرفتن این استراتژی ها در تصمیمات مدیریت بانک می تواند همیشه بر عملکرد مناسب بانک ها تاثیر داشته باشد و به بهبود فضای کسب و کار بانک ها کمک کند
    کلید واژگان: نسبت تامین مالی پایدار, کمیته بال, بانک داری, کیفیت سود
    Mandana Taheri, mahshid shahchera *
    Banks have an important role in providing and allocating resources, identifying investment opportunities, and diversifying risk. According to the Bank International Settlement (BIS), one of the main factors of weakness in the banking system is lack of financial resources for lending of banks to various sectors of the economy. The weaknesses and inefficiencies in financing indicate a lack of optimal capital structure in the banking system and stable funding with aim of provides secure facilities in banking. In this paper, we survey the effect of stable funding strategies from the perspective of the net stable funding ratio (NSFR) and its effect on the bank profit margin with aim of compensating the financing risk in the Iranian banking system for the period from 2006-2016.The Stable financing strategies are divided into two parts of the stables allocation and funding strategies. Funding strategies in turn are divided into three sections and allocations strategies are divided into four sections. According to the results, the sustainability of the banks' resources in the balance sheet requires the allocation of funds in the form of facilities and loans on the other side of the balance sheet i.e. assets. The proper functioning of banks has an impact on improving the business environment of the banks.
  • مهشید شاهچرا*، ماندانا طاهری
    کمیته بازل بانکداری در پاسخ به بحران مالی اخیر، قوانین ثبات جدیدی را برای جلوگیری از بحران مالی در آینده ایجاد کرده است. این مقاله از نسبت نقدینگی جدید استفاده می کند و تلاش می کند تاثیر این نسبت را بر ثبات بانکداری تعیین کند. هدف نسبت نقدینگی این است که تسریع انعطاف کوتاه مدت ریسک نقدینگی بانک ها شود. این کار با اطمینان از این که بانک ها دارای دارایی های ممتاز با کیفیت بالا با قیمت های غیرقانونی هستند، انجام می شود. نسبت نقدینگی توانایی بخش بانکی را در جذب شوک ناشی از استرس مالی و اقتصادی گسترش خواهد داد. ما دریافتیم که نسبت پوشش نقدینگی به عنوان یک الزام نقدینگی در مقررات، ثبات بانک را توسعه می دهد. به طور خاص، بانک های با نسبت پوشش پوشش نقدینگی بیشتر در سیستم بانکی پایدار هستند. نقش مالکیت بانکی نیز به عنوان هدف دیگری در این مقاله دنبال می شود. بر اساس نتایج، تاثیر مثبتی نسبت پوشش پوشش نقدینگی بر ثبات در بانک های خصوصی وجود دارد و اثرات منفی نسبت پوشش پوشش نقدینگی به ثبات در بانک های دولتی و بانک های تخصصی وجود دارد. متوجه می شویم که بین بانک های دولتی و بانک های تخصصی با بانک های خصوصی اختلاف وجود دارد. بانک دولتی و تخصصی دارای خطر نقدینگی بیشتر نسبت به بانک های خصوصی در سیستم بانکی است.
    کلید واژگان: بانکداری, نسبت پوشش نقدینگی, بانکداری
    Mahshid Shahchera*, Mandana Taheri
    The Basel Committee on Banking Supervision (BCBS), in response to the recent financial crisis, has developed new stability rules aimed at preventing financial crises in the future. This paper uses the new Liquidity Ratio (LCR) and attempts to determine the impact of this ratio on the stability of the banking system. The objective of the LCR is to promote the short-term resilience of the liquidity risk profile of banks. It does this by ensuring that banks have an adequate stock of unencumbered high-quality liquid assets. The LCR will expand the banking sector’s ability to bear shocks arising from financial and economic stress. We find that liquidity coverage ratio as a requirement in the regulation develops bank stability. Specifically, banks with more liquidity coverage ratio are more stable. The role of banking ownership is also pursued as another goal in the paper. According to the results, there is the positive effect of the liquidity coverage ratio on stability in private banks and there are the negative effects of the liquidity coverage ratio on stability in state and specialist banks. We find that there is a difference between state banks and specialized banks with private banks. The state and specialized bank have more liquidity risk than private banks in Iran.
    Keywords: Banking, Stability, GMM, Liquidity Coverage Ratio
  • ماندانا طاهری، علی رحمانی
    استانداردهای بین المللی حسابداری مبتنی بر استاندارد شماره 13 (اندازه گیری ارزش منصفانه) و شماره 9 (برآورد ذخیره زیان اعتباری) به نهادهای مالی اجازه داده است تا دارایی و بدهی مالی خود را در صورت های مالی بر اساس ارزش منصفانه تهیه نمایند. در بانک ها، تسهیلات بانکی یکی از اقلام دارایی مالی و قابل گزارش به ارزش منصفانه است. افشا و گزارش بهای تمام شده یا ارزش منصفانه تسهیلات بانکی به عنوان بخشی از دارایی های مالی بانک ها و اثر هر رویکرد بر ریسک و زیان اعتباری بانک ها، جزو موضوعات قابل توجهی است که همواره مورد بحث و تحقیق بوده است و از سال 1990 که اولین استانداردها در این حوزه منتشر گردید، مورد توجه محققین دانشگاهی و بازار اعتباری بوده است. نتایج تحقیقات در این حوزه نظرات موافق و مخالفی را در ارتباط با به کارگیری ارزش منصفانه تسهیلات با خود به همراه داشته است. در این مقاله با استفاده از داده های بهای تمام شده مندرج در صورت های مالی و برآورد ارزش منصفانه تسهیلات 23 بانک ایرانی از سال 1386 تا 1394، به بررسی اثر ارزش منصفانه و بهای تمام شده تاریخی بر زیان اعتباری بانک ها پرداخته ایم. برای برآورد ارزش منصفانه تسهیلات بانکی از مدل تنزیل جریانات نقدی که توسط فدرال رزرو آمریکا ارائه شده است، استفاده گردید. نتایج این بررسی نشان می دهد در شبکه بانکی ایران، بهای تمام شده تسهیلات در مقایسه با ارزش منصفانه، زیان اعتباری بانک را بهتر پیش بینی می نماید.
    کلید واژگان: ارزش منصفانه تسهیلات, بهای تمام شده تسهیلات, زیان اعتباری, شبکه بانکی ایران
    Mandana Taheri, Ali Rahmani
    ​International Financial Reporting Standards (IFRS) 13 (fair value measurement) and IFRS 9 (credit loss discount estimate) have allowed financial institutions to report their financial assets and liabilities based on fair value. For banks, the bank facility is one of the financial assets that can be reported by fair value. Disclosure and reporting of cost or fair value of banks facilities as a part of banks financial assets and effect of each method on banks credit loss and risk is one of the significant issues that has always been discussed. Since 1990, the first standard in this area has been issued, the topic, was discussed by academic and professional bodies.the suggestions results show that there are different opinions about using the fair value method. In this paper, we use cost data extracted from the financial statements of 23 Iranian banks the period of 2007-2015 and estimate their fair value of loans. we examine effects of their fair value and cost on banking credit loss. To estimate the fair value, we used cash flow discount model proposed by Federal Reserve of America. The results for Iranian banking system show that the cost of loans method in comparison with the fair value method is better in forecasting banks credit loss
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال