maryam abdolahi moghadam
-
هدف از پژوهش حاضر، اثربخشی آموزش طرحواره درمانی بر رضایت از زندگی و کیفیت زندگی دانش آموزان تیزهوش با نشانه های اضطراب بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی مبتنی بر پیشآزمون - پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری را 180 دانش آموزان دارای اضطراب مراجعه کننده به دفتر مشاوره دبیرستان تیزهوشان شهر خرم آباد در سال 1402 در نظر گرفته شد. نمونه آماری شامل 30 نفر به صورت داوطلبانه بود که به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری، گروه طرحواره درمانی و گروه کنترل جایگزین شدند. در پژوهش از پرسشنامه کیفیت زندگی (SF-36) و پرسشنامه رضایت از زندگی (SWLS) استفاده شد. پس از اجرای پیش آزمون، در گروه آزمایش مداخله طرحواره درمانی در 8 جلسه (هر هفته یک جلسه به صورت گروهی) اجرا و پس از آن، مرحله پس آزمون در هر دو گروه اجرا گردید. یافته ها مبتنی بر تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد که در پس آزمون، میانگین رضایت از زندگی (001/0P value:) و مقیاس سلامت جسمی (001/0P value:) و سلامت روانی (001/0P value:) در گروه مداخله به طور معناداری از افراد گروه کنترل بالاتر بود. در نتیجه، مداخله ی طرحواره درمانی برنامه ای موثر در جهت افزایش رضایت از زندگی و کیفیت زندگی دانش آموزان با نشانه های اضطراب در نظر گرفته شد. این درمان به دانش آموزان کمک می کند تا با بهبود بینش خود، طرحواره های منفی را به مثبت تبدیل نموده و با ایجاد هدف و معنا در زندگی خود، اضطراب خود را کاهش داده و رضایت از زندگی خود را افزایش دهند. لذا پیشنهاد می گردد که در فضای آموزش، از طرحواره درمانی در جهت افزایش سلامت روان دانش آموزان با نشانه های اضطراب استفاده گردد.
کلید واژگان: دانش آموزان تیزهوش, رضایت از زندگی, طرحواره درمانی, کیفیت زندگی, نشانه های اضطرابThe aim of this study was the effectiveness of schema therapy training on life satisfaction and quality of life of gifted students with symptoms of anxiety. The research method was semi-experimental based on pre-test-post-test with a control group. The statistical population included all students (180 peoples) with anxiety who referred to the counseling office of gifted High School in Khorram Abad city in 2023. The statistical sample consisted of 30 volunteers who were randomly divided into two groups of 15, a experiment group and a control group. The research tool included Veber & Sherboun Short-form Health questionnaire (SF-36) and Diener et al.'s life satisfaction questionnaire (SWLS(. After the pre-test, schema therapy intervention was performed in the experimental group in 8 sessions (one session per week as a group) and after that, the post-test phase was performed in both groups.The findings based on multivariate covariance analysis showed that in the post-test, at a significance level of 0.001, the life satisfaction and physical health and mental health mean in the schema therapy intervention group were significantly higher than those in the control group. As a result, Schema therapy intervention is an effective program to increase life satisfaction and quality of life of students with symptoms of anxiety.This treatment helps students to improve their insigt, turn negative schemas into positive ones, and by creating a purpose and meaning in their lives, reduce the anxiety them and increase their satisfaction with their lives. So, it is suggested to use schema therapy to increase the mental health of students with anxiety symptoms in the education environment.
Keywords: Gifted Students, Life Satisfaction, Schema Therapy, Quality Of Life, Anxiety -
هدف
هدف این پژوهش، تدوین الگوی پیشایندهای بیصداقتی تحصیلی در دانشآموزان دختر مدارس تیزهوشان در مقطع متوسطه دوم بود.
روشروش پژوهش، بر اساس ماهیت، توصیفی - همبستگی و بر اساس هدف، بنیادی بود. جامعه آماری مشتمل بر دانشآموزان دختر مدارس تیزهوشان مقطع متوسطه دوم استان لرستان بود. نمونه آماری به منظور پوشش دادن داده های لازم برای تحلیل معادلات ساختاری برابر با 480 نفر در نظر گرفته شد. روش نمونهگیری به صورت دردسترس و پرسشنامهها به صورت داوطلبانه و به شیوه نظرسنجی اینترنتی تکمیل و در نرمافزار آموس تحلیل شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه بیصداقتی تحصیلی ویترسپون و همکاران، ارزش مدرسه تومینن، سوینی و همکاران، اخلاق تحصیلی گل پرور، هویت علمی وینسنترز و شانن و نظارت والدین سیه، ین و چو بود.
یافته هایافته ها نشان داد که اخلاق تحصیلی، هویت علمی و ارزش مدرسه رابطه علی معنادار با بیصداقتی تحصیلی دارند، ولی نظارت والدین بدون رابطه علی معنادار با بیصداقتی تحصیلی دانش آموزان بود.
نتیجه گیریبر اساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که به منظور کاهش بیصداقتی تحصیلی در دانش آموزان مدارس تیزهوشان در آموزش مجازی باید بر مولفه های فردی و شخصیتی همچون اخلاق تحصیلی، هویت علمی و درک ارزش مدرسه تمرکز کرد و تمرکز بر نیروهای بیرونی مانند نظارت والدین نمی تواند زمینه ساز کاهش این رفتار مخرب در فضای آموزشی مجازی باشد.
کلید واژگان: ارزش مدرسه, اخلاق تحصیلی, بیصداقتی تحصیلی, نظارت والدین, هویت علمیObjectiveThe purpose of this study was to develop a model of academic dishonesty in virtual education in gifted high school students in facing the Corona-virus pandemic.
MethodThe research method was descriptive-correlative based on nature and applied based on purpose. The statistical population included female gifted high school students in Lorestan Province in 2020-2021. Sample size was 480 cases on the basis of convenient sampling method and the questionnaires were completed voluntarily by online survey method. The data were analyzed using the Amos software. Research tools included Witherspoon et al.’s Academic Dishonesty, Golparvar Academic Ethics, Vincentruz’s and Shannon’s scientific identity, Tuminen-Sweeney et al.'s School Value, and Hsieh, Yen and Chou’s parental supervision.
ResultsThe research findings showed that academic ethics, scientific identity and school value have a significant causal relationship with academic dishonesty and are able to predict it, but parental supervision had not significant causal relationship with academic dishonesty.
ConclusionIt can be concluded that in order to reduce academic dishonesty in gifted schools in the virtual education, we should focus on individual and personality components such as academic ethics, scientific identity and understanding of school value, whereas focus on external forces like parental supervision cannot provide the basis for reducing this destructive behavior in virtual education.
Keywords: Academic dishonesty, Academic ethics, Scientific identity, School value, Parental supervisionbehavior in virtual education -
در علم روان شناسی، خردمندی به عنوان یک ویژگی شخصیتی، توانایی شناختی و یا ترکیبی از هر دو در نظر گرفته شده است. رابطه بین خردمندی و خداآگاهی در پژوهش های مختلف وجود دارد و این هر دو زمینه ساز رشد اخلاقی در نوجوانان می باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی مدل علی تصور از خدا و رشد اخلاقی با میانجی گری خردمندی در دانشآموزان دختر تیزهوش صورت پذیرفت. روش پژوهش، همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه ی این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر تیزهوش (340 نفر) شهر خرم آباد در سال تحصیلی 1401-1400 بود. حجم نمونه آماری برابر 160 نفر تعیین شد که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انجام شد. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش مقیاس خردمندی وبستر (SWS)، مقیاس رشد اخلاقی (MDS) و مقیاس وضعیت مذهبی (RSI) بود. تحلیل داده ها به روش آماری مدل معادلات ساختاری انجام شد. بر اساس نتایج این پژوهش، مدل پیشنهادی از برازش مطلوبی برخوردار بود. (بیش از 90 /0). به طورکلی نتایج غیرمستقیم مدل پژوهش نشان داد که تصور از خدا از طریق میانجی گری خردمندی اثر غیرمستقیم بر رشد اخلاقی دارد (05/0>P، 54/0= β). . بر طبق نتایج این پژوهش، پیشنهاد می شود برای ترویج رفتار اخلاقی و اهمیت دادن به اصول اخلاق محور، بر تقویت خردمندی و تصور از خدا در برنامه ریزی های تربیتی، آموزشی و به خصوص مشاوره ای تاکید شود و خداآگاهی نوجوانان مورد توجه باشد.
کلید واژگان: تصور از خدا, خردمندی, دانش آموزان تیزهوش, رشد اخلاقیIn psychology, wisdom is considered as a personality trait, cognitive ability or a combination of both. There is a relationship between wisdom and God-awareness in various researches, and both of these are grounds for moral development in adolescents. The purpose of this study was to investigate the causal model of the notion of GOD and moral development with mediating role of wisdom of gifted students. The research method was correlation of the type structural equation modeling. The population of this study included all the population of this study includes all female high school students who were studying in the academic year 2021-2022. The statistical sample size was determined 160 people, which was done by Random cluster sampling method. The instruments used in this study were Wisdom Scale (SWS), Moral Development Scale (MDS) and Religious Status Inventory (RSI). Data analysis was performed using structural equation modeling statistical method. The proposed model had good fit (more than 90 percent). All direct correlations were reported significant. Moreover, indirect paths between the notion of God and moral development through the mediation of wisdom were significant (β=0/54, P >0/05). Therefore, to promote moral behavior, it is recommended to emphasize the strengthening of wisdom and the notion of God in education and training programs and particular counseling and God awareness of adolescents should be considered.
Keywords: gifted students, Moral Development, The notion of GOD, wisdom -
زمینه
امروزه یکی از عواملی که ممکن است دانش آموزان را با دور کردن از فضای مدرسه به سمت وابستگی به فضای مجازی کشاند و زمینه نارضایتی تحصیلی را فراهم کند، ازخودبیگانگی تحصیلی است.
هدفپژوهش حاضر با هدف نقش واسطه ای از خودبیگانگی تحصیلی در رابطه بین وابستگی به فضای مجازی با رضایت تحصیلی دانش آموزان تیزهوش صورت پذیرفت.
روشروش پژوهش، همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه ی این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر دبیرستان فرزانگان مقطع متوسطه دوم (340 نفر) در سال تحصیلی 1400-1401 بود. حجم نمونه آماری بر اساس قاعده سرانگشتی کلاین برابر 170 نفر تعیین شد که به روش نمونه گیری در دسترس انجام شد. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش پرسش نامه اعتیاد به اینترنت (IAT)، مقیاس خودبیگانگی تحصیلی (AAS) و مقیاس چندبعدی رضایت از زندگی دانش آموزان (MSLSS) بود. تحلیل داده ها: برای تحلیل داده ها از روش آماری مدل معادلات ساختاری و برای بررسی نقش واسطه ای متغیرها از آزمون بوت استراپ استفاده شد.
نتایجیافته ها نشان داد که وابستگی به فضای مجازی دارای اثر مستقیم و مثبتی بر از خودبیگانگی تحصیلی بود (001/0=P، 39/0= β)؛ اما بر رضایت تحصیلی اثر مستقیم نداشت (12/0=P، 09/0= β). همچنین از خودبیگانگی تحصیلی دارای اثر منفی بر رضایت تحصیلی بود (001/0=P، 87/0-= β). نتایج غیرمستقیم نشان داد که از خودبیگانگی تحصیلی توانست نقش میانجی گری در رابطه بین وابستگی به فضای مجازی و رضایت تحصیلی ایفا کند.
نتیجه گیریبر طبق یافته ها به دست اندرکارکان تعلیم و تربیت پیشنهاد می گردد راهکارهای لازم برای مدیریت فضای مجازی به دانش آموزان و خانواده ها آموزش داده شود تا به واسطه از خودبیگانگی تحصیلی، زمینه رضایت تحصیلی پایین در دانش آموزان فراهم نشود.
کلید واژگان: وابستگی به فضای مجازی, رضایت تحصیلی, از خودبیگانگی تحصیلیSubject matter:
Today, one of the factors that may lead students to dependence on cyberspace by moving away from the school environment and provide the matter for academic dissatisfaction is academic alienation.
Purposeit was to investigate the mediating role of academic alienation in the relationship between dependence on Cyberspace with academic satisfaction of gifted students: The mediating role of academic alienation.
Methodthe research method was correlation of the type structural equation modeling. The population of this study included all the population of this study includes all female high school students of Farzanegan Secondary School who were studying in the academic year 2021-2022. The statistical sample size was determined based on the rules of thumb Kline equal to 170 people, which was done by available sampling method. The instruments used in this study were Internet Addiction Test (IAT), Academic Alienation Scale (AAS) and The Multidimensional Students' Life Satisfaction Scale (MSLSS).
Data analysis methodData analysis was performed using structural equation modeling statistical method.
Resultsfindings showed that dependence on Cyberspace had a direct and positive effect on academic alienation; but it did not have a direct effect on academic satisfaction. Academic alienation also had a negative effect on academic satisfaction. Indirect results showed that academic alienation was able to mediate the relationship between Cyber space dependence and academic satisfaction.
Conclusionsit is suggested to education officials to teach students and families the necessary strategies for managing Cyber space so that students do not have low academic satisfaction due to alienation.
Keywords: Dependence on Cyberspace, Academic Satisfaction, academic alienation -
هدف پژوهش حاضر، تبیین خردمندی به واسطه نگرش به زمان و زیباشناسی در دانشجویان دختر دانشگاه فرهنگیان خرم آباد است. به این منظور، نمونه ای متشکل از 200 دانشجوی دختر بر اساس جدول کرجسی و مورگان به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و مقیاس خودارزیابی خرد وبستر، پرسشنامه نگرش به زمان میللو و وورل و آزمون حساسیت زیباشناسی عبدالملکی و همکاران روی آن ها اجرا شده است. داده ها به روش تحلیل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار لیزرل تحلیل شد. هر سه فرضیه، خردمندی در دانشجویان دختر رابطه معنادار مثبت با نگرش به زمان مثبت و زیباشناسی و رابطه معنادار منفی با نگرش به زمان منفی دارد، تایید می شود. از یافته های پژوهش، نتیجه گیری می شود که هدف نهایی در دانشگاه باید رشد مهارت خردمندی باشد. چرا که این امر، می تواند آثار بسیار مهمی بر روی انتخاب های بعدی دانشجویان بگذارد و از طریق رشد مهارت زیباشناسی و توانایی نگرش به زمان مثبت می توان خردمندی را رشد داد.کلید واژگان: خردمندی, دانشجویان, زیباشناسی, نگرش به زمانThe purpose of this research is to explain wisdom through the attitude toward time and aesthetics in female students of Farhangian University of Khorramabad. For this purpose, a sample of 200 female students based on Karjesi and Morgan's table, using simple random sampling method and Webster's wisdom self-assessment scale, Worrell and Mello’s Attitude toward time questionnaire, and AbdulMaleki et al.'s aesthetic sensitivity test were implemented on them. The data were analyzed by structural equation analysis using Lisrel software. All three hypotheses are confirmed, wisdom in female students has a positive significant relationship with positive Attitude toward time and aesthetics and a negative significant relationship with negative Attitude toward time. From the findings of the research, it is concluded that the ultimate goal in the university should be the development of wisdom skills. Because this can have a very important impact on the future choices of students, and wisdom can be developed through the development of aesthetic skills and the ability positive Attitude toward time.Keywords: Aesthetics, Attitude toward time, Students, Wisdom
-
پژوهش حاضر با هدف مقایسهی ویژگیهای روانشناختی دانشآموزان درگیر در فضای مجازی و دانشآموزان معمولی در دانشآموزان دوره ی متوسطه اول و دوم در شهرستان پلدختر انجام شده است. این پژوهش مبتنی بر روش علی- مقایسهای بود. جامعه ی آماری پژوهش حاضر شامل کلیه ی دانشآموزان مدارس دوره متوسطه ی شهرستان پلدختر در سال 97-96 برابر با 3990 نفر بود. بر اساس جدول کرجسی و مورگان، 350 نفر (175 دختر و 175 پسر) به عنوان نمونه در نظر گرفته شد. افراد نمونه بر اساس روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. پرسشنامه عشق به یادگیری مک فارلن (2003)، شادکامی آکسفورد (1989)، عزت نفس روزنبرگ، جهت گیری زندگی شییر و کارور (1994)، انگیزش پیشرفت هرمنس (1970) و مهارت های خودتنظیمی بوفارد و همکاران (1995) مورد استفاده قرار گرفت. داده های بدست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS21 تحلیل شدند. تحلیل داده ها نشان داد که دانشآموزان درگیر در فضای مجازی به طور معناداری، عشق به یادگیری، شادکامی و انگیزش پیشرفت تحصیلی کمتر، عملکرد تحصیلی ضعیف تر، عزتنفس پایین تر و جهت گیری زندگی بدبینانه تر نشان دادند و تنها در استفاده از مهارت های خودتنظیمی با دانشآموزان معمولی تفاوت معنادار نداشتند. یافته های بدست آمده از این پژوهش حاکی از این است که غرق شدن دانشآموزان در فضای مجازی از جنبه های گوناگون می تواند زمینه ی آسیب رساندن به نوجوانان، به عنوان فراگیران دانش، را موجب گردد؛ که این آسیب در وهله ی نخست می تواند جنبه عاطفی داشته و عشق به یادگیری، شادمانی، عزت نفس و خوش بینی در نوجوانان را به عنوان سازه های اساسی رشد مورد هجوم قرار دهد و در وهله یی بعد، افت تحصیلی و عملکرد تحصیلی نامناسب را به دنبال داشته باشد.
کلید واژگان: عشق به یادگیری, عزت نفس, شادمانی, انگیزش پیشرفت, جهت گیری زندگی و مهارت خودتنظیمیThe present study aims to compare the psychological characteristics of high school students involved in cyberspace and ordinary student’s. The statistical population of this study included all students of high school schools in Poldokhtar city in 2017-2018, which was about 3990. According to Krejcy and Morgan's table, 350 people (175 girls and 175 boys) were selected as samples based on multi-stage sampling method. McFarlane's love of learning questionnaire (2003), Oxford Happiness (1989), Rosenberg's self-esteem, shearer and carver Life Orientation (1995), Herman's achievement Motivation (1970), and Self-Regulatory Skills of Buffard et al (1995) was used. Data were analyzed using SPSS21 software. Data analysis showed that students involved in cyberspace, significantly, have less love of learning, happiness, academic achievement motivation and poorer academic performance, lower self-esteem and at last, their life orientation were more pessimistic, but there is no significant difference between two groups in the use of self-regulatory skills. The findings of this study suggest that the drowning of students in cyberspace from various aspects can lead to harm to them as learners of knowledge, which this damage can at first, be emotional and it will attack the love of learning, happiness, self-esteem and positive life orientation in adolescents. In the next, it can lead to academic failure and an inappropriate academic performance.
Keywords: love to learning, self steem, Happiness, Achievement Motivation, Life orientation, self-regulation -
پژوهش حاضر با هدف تبیین مدل سرزندگی تحصیلی بر اساس خودناتوان سازی با میانجیگری عشق به یادگیری، عزتنفس و مهارتهای خودتنظیمی انجام شده است. جامعه ی آماری شامل کلیه ی دانش آموزان دختر و پسر دبیرستان های شهر پلدختر (حدودا 3990) بوده است که بر اساس جدول کرجسی و مورگان، 350 نفر (175 دختر و 175 پسر) به روش تصادفی مرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه های خودناتوان سازی، سرزندگی تحصیلی، عزتنفس، عشق به یادگیری و خودتنظیمی را تکمیل کردند. یافته ها نشان داد که مدل مفهومی پژوهش با برازش مناسبی مورد تایید قرار گرفت. بر این اساس، بین خودناتوان سازی و سرزندگی تحصیلی رابطه منفی معناداری وجود دارد. علاوه بر این، دو متغیر عشق به یادگیری و عزتنفس در رابطه میان متغیرهای خودناتوان سازی و سرزندگی تحصیلی به طور معناداری نقش میانجی گر دارند. با این وجود، متغیر مهارت های خودتنظیمی به عنوان یک عامل میانجی گر در رابطه میان متغیرهای متغیرهای خودناتوان سازی و سرزندگی تحصیلی شناخته نشد. بر اساس این یافته ها می توان نتیجه گرفت که در وهله نخست، خودناتوان سازی عاملی است که می تواند اثرات زیانباری بر سرزندگی دانش آموزان در محیط مدرسه داشته باشد. به همین سبب، باید با بهره گیری از اثرات مثبت عواملی مانند افزایش عشق به یادگیری و عزتنفس، آثار منفی این رابطه را به طور چشمگیری کاهش داد.
کلید واژگان: سرزندگی تحصیلی, خودناتوان سازی, عشق به یادگیری, عزتنفس, مهارتهای خودتنظیمیThe purpose of this study was to explain the academic buoyancy model based on self-handicapping through the mediating role of love of learning, self-esteem, and self-regulation skills.The statistical population of this study included all male and female students of high schools in Poldokhtar city, which included about 3990 students. According to the Krejcie and Morgan's table, 350 people (175 girls and 175 boys) were selected as samples based on the multi-stage sampling method. The self-handicapping, academic Buoyancy, love of learning, self-esteem and Buffard et al self-regulatory skills scales were used to collect the data.Data analysis showed that the conceptual model of the research was confirmed with proper fitness, and self-handicapping had a significant negative effect on academic Buoyancy and all of the mediating variables. More importantly, love of learning and self-esteem had positive mediating roles in the effect of self-handicapping on academic Buoyancy. Although self-handicapping had a significantly negative effect on self-regulation skills, this variable had not a mediating role on the adolescent's academic buoyancy.It can be concluded that self-handicapping is a factor that can have damaging and destructive effects on the student’s academic buoyancy and other educational outcomes in the school setting. For this reason, it is necessary to use the positive effects of factors such as love of learning and self-esteem to overcome on negative impact of self-handicapping.
Keywords: Academic buoyancy, Self-handicapping, love of learning, Self-esteem, self-regulation skills -
مقدمهامروزه، یکی از پرمخاطب ترین سرگرمی ها در فضای مجازی در بین نوجوانان و جوانان، پایگاه شبکه اجتماعی فیسبوک می باشد که گرایش یا عدم گرایش به آن بر اساس ویژگی های شخصیتی کاربر، قابل تبیین است.روشبه همین منظور برای بررسی تاثیر پنج عامل شخصیت بر عضویت نوجوانان در فیسبوک، از بین تمامی دانش آموزان مقطع دبیرستان شهرستان خرم آباد، 350 نفر (175 دانش آموز پسر و 175 دانش آموز دختر) بر اساس روش نمونه گیری خوشه ایچندمرحله ای انتخاب شدند و فرم اطلاعات شخصی محقق ساخته و پرسش نامه شخصیتی نئو را تکمیل کردند. داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار لیزرل و روش آماری مدل معادلات ساختاری تجزیه وتحلیل شدند.نتایجنتایج نشان داد که بین ویژگی های شخصیتی روان رنجوری، توافق و گشودگی به تجربه با عضویت در فیسبوک رابطه وجود دارد، اما بین ویژگی شخصیتی برون گرایی و با وجدان بودن با عضویت در فیسبوک رابطه ی معناداری مشاهده نشد.بحث و نتیجه گیرینتایج نشان داد که بین ویژگی های شخصیتی روان رنجوری، توافق و گشودگی به تجربه با عضویت در فیسبوک رابطه وجود دارد، اما بین ویژگی شخصیتی برون گرایی و با وجدان بودن با عضویت در فیسبوک رابطه ی معناداری مشاهده نشد.کلید واژگان: فیسبوک, پنج عامل شخصیت, نوجوانانBiannual Peer Review Journal of Clinical Psychology & Personality, Volume:14 Issue: 2, 2017, PP 31 -38IntroductionNowadays, Facebook as a social networking site is one of the most popular hobbies of cyberspace among adolescents and young people. Tendency or reluctance to Facebook is determined by personality traits of the user.MethodTo investigate the effect of big five personality factors on the membership of adolescents on Facebook, 350 students (175 male students and 175 female students) were selected from all high school students of Khorramabad city by multi stage cluster sampling. The participants completed personal information form and NEO Personality Inventory. Data were analyzed by Lizrel software and statistical method of structural equation models.ResultsThe results showed that there's a relationship between membership on Facebook and personality traits of neuroticism, agreement and openness to experience but there's no significant relationship between membership on Facebook and personality traits of extroversion and conscientiousness.
Discussion andConclusionThe results showed that there's a relationship between membership on Facebook and personality traits of neuroticism, agreement and openness to experience but there's no significant relationship between membership on Facebook and personality traits of extroversion and conscientiousness.Keywords: Facebook, Big Five Personality Factors, Adolescents -
هدف از این پژوهش، مقایسه خود تعریفی افراد تک زبانه (فارس زبان) و دو زبانه (کرد زبان) سالم و مبتلا به اچ.آی.وی/ ایدز بوده است. آزمودنی ها شامل 60 فرد تک زبانه (سالم و بیمار) و 60 فرد دو زبانه (سالم و بیمار) بودند که از طریق روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و متغیرهای جنس، سن و هوش از طریق روش تحلیل کوواریانس کنترل گردید. آزمودنی ها پس از تکمیل مقیاس تجدید نظر شده تاثیر رویداد (IES-R)، پرسش نامه افسردگی بک (BDI)، پرسش نامه اضطراب بک (BAI)، و مقیاس هوش تجدید نظر شده وکسلر بزرگسالان (WAIS-R)، به تکمیل آزمون جملات بیست گانه (TST) پرداختند. نتایج پژوهش نشان داد که به طور کلی، کمیت خود تعریفی در سطح گروه ها در گروه سالم و در سطح زبان در افراد دو زبانه بیشتر بوده است و از نظر محتوا، خود تعریفی گروه سالم، بیشتر محتوای مستقلانه و خود تعریفی گروه دو زبانه محتوای به هم وابستگی داشته است. علاوه بر این، خود تعریفی با محتوای تروما در بیماران دو زبانه بیشتر از بیماران تک زبانه بوده که این برتری بر اساس ویژگی شخصیتی و رشد فرایندهای شناختی در افراد سالم و دو زبانه بحث شده است. همچنین، خود تعریفی متفاوت بر اساس حافظه برتر افراد سالم و دو زبانه در مقایسه با بیماران می تواند پدید آمده باشد.
کلید واژگان: خود تعریفی, زبان, بیماری اچ, آی, وی, ایدزThis research was conducted to compare the self – definition of the healthy and HIV/AIDS infected bilingual (speaking Farsi and Kurdish) and monolingual (speaking just Farsi) people. Subjects of the study were 60 monolingual (Healthy and Patient) and 60 bilingual (Healthy and Patient) people who were selected through the available sampling method; the variables including age, gender and were controlled by the analysis of covariance. Subjects of the study completed the Impact of Event Scale-Revised (IES-R), the Beck depression and Anxiety Inventory (BDAI), the Wechsler Adult Intelligence Scale- Revised (WAIS-R) and Twenty Statements Test (TST). The results revealed that in general self – definition was quantitatively more in healthy group and those who were bilingual; the self – definition in healthy group was independent in terms of theme, and in bilingual group was dependent. Moreover, trauma- themed self- definition was more in bilingual than monolingual patients. This preference was discussed based on the personality characteristic and growth of the cognitive processes in healthy and monolingual people. Also different self- definition could be developed due to better memory in healthy and bilingual people.Keywords: self, definition, Language, HIV, AIDS
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.