به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

maryam sadat dashti

  • امیر دلشاد*، مریم سادات دشتی، نسرین حیدریه، فاطمه موحدی فرد
    زمینه و هدف

    کادمیوم فلزی سنگین و سمی و از آلوده کننده های محیطی دارای اثرات تراتوژنیک است. هدف از مطالعه حاضر ارزیابی تاثیر یک دوره تمرین هوازی و عصاره هیدروالکلی زنجبیل بر بیان VEGF و FGF-2 در بافت بیضه نابارور ناشی از کلرید کادمیوم در موش های صحرایی نر بالغ نژاد ویستار بود.

    روش ها

    در این مطالعه تجربی، 48 موش صحرایی نر بالغ 12 هفته ای ویستار در محدوده وزنی 30 ± 250 گرم به 6 گروه مساوی تقسیم شدند: کنترل سالم، تمرین، کادمیوم (Cd)، تمرین-Cd، زنجبیل 50-Cd و زنجبیل 100- Cd. حیوانات 3 میلی گرم کلرید کادمیوم و عصاره هیدروالکلی زنجبیل را به میزان 50 یا 100 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن دریافت کردند. پروتکل تمرینی شامل دویدن روی تردمیل با شدت 27 متر بر دقیقه بود. در پایان یک دوره 5 هفته ای، موش ها با دی اتیل اتر بیهوش شدند و بافت بیضه آنها برای تعیین کمیت FGF-1 و VEGF مورد ارزیابی قرار گرفت.

    یافته ها

    در گروه تمرین هوازی افزایش معنی دار (004/0=P) و در گروه کادمیوم کاهش معنی داری (001/0=P) در بیان ژنVEGF و FGF-2در بافت بیضه نسبت به گروه کنترل مشاهده شد. در گروه زنجبیل 100 و 50 + کادمیوم تغییر معناداری در بیان ژنVEGF  و FGF-2 نسبت به گروه کنترل گزارش نگردید.

    نتیجه گیری

    کادمیوم منجربه کاهش اما ورزش منجر به افزایش بیان ژن VEGF و FGF-2 در بافت بیضه می شود. همچنین به نظر می رسد مصرف زنجبیل از آسیب کادمیوم بر بافت جلوگیری نماید، اگرچه باعث افزایش بیان ژن VEGF و FGF-2 نمی شود.

    کلید واژگان: تمرین هوازی, کادمیوم, FGF-2, عصاره زنجبیل, ناباروری, VEGF
    Amir Delshad*, Maryam Sadat Dashti, Nasrin Heidarieh, Fateme Movahedi Fard
    Background and Aim

    Cadmium, a heavy and toxic metal, is a known environmental pollutant with teratogenic effects. This study aims to assess the influence of a course of aerobic exercise and ginger hydroalcoholic extract on the expression of VEGF and FGF-2 in cadmium chloride-induced infertile testis tissue in adult male Wistar rats.

    Methods

    In this experimental study, 48 12-week-old adult male Wistar rats, weighing 250 ± 30 grams, were divided into six equal groups: healthy control, exercise, cadmium (Cd), exercise-Cd, ginger-50 Cd, and ginger-100 Cd. The rats received 3 mg of cadmium chloride and hydroalcoholic extract of ginger at a rate of 50 or 100 mg/kg of body weight. The training protocol included running on a treadmill with an intensity of 27 m/min. After a 5-week period, the rats were anesthetized with diethyl ether, and their testis tissue was evaluated to determine the quantity of FGF-1 and VEGF.

    Results

    The aerobic training group showed a significant increase (P=0.004) in the expression of VEGF and FGF-2 genes in testicular tissue compared to the control group. Conversely, the cadmium group displayed a significant decrease (P=0.001) in the expression of these genes. The ginger 100 and 50 + cadmium group did not show a significant change in VEGF and FGF-2 gene expression compared to the control group.

    Conclusion

    Cadmium exposure resulted in decreased VEGF and FGF-2 gene expression in testicular tissue, while exercise led to an increase. Additionally, ginger consumption appears to mitigate cadmium-induced tissue damage, although it does not increase the expression of VEGF and FGF-2 genes.

    Keywords: Aerobic Exercise, Cadmium, FGF-2, Ginger Extract, Infertility, VEGF
  • امیر دلشاد*، مریم سادات دشتی
    سابقه و هدف

    به نظر می رسد که فعالیت بدنی ازطریق افزایش تولید سطوح در گردش آیرزین، بر بهبود هموستاز گلوکز و چربی های خونی موثر باشد. بنابراین هدف این تحقیق، بررسی تاثیر همزمان مصرف دارچین و انجام تمرینات TRX بر سطوح سرمی آیرزین و وضعیت متابولیکی زنان چاق غیرفعال بود.

    مواد و روش ها: 

    پژوهش حاضر، از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون بود. 40 نفر از زنان داوطلب دارای اضافه وزن به صورت تصادفی در چهار گروه تمرین ترکیبی (10 نفر)، تمرین ترکیبی - مکمل دارچین (10 نفر)، مکمل دارچین (10 نفر) و کنترل (10 نفر) قرار گرفتند. 24 ساعت قبل از شروع دوره تمرینی و 48 ساعت پس از اتمام آخرین جلسه، جهت اندازه گیری آیرزین و وضعیت متابولیکی، خونگیری انجام شد. سپس از آزمون تحلیل کوواریانس (Ancova) برای یررسی تغییرات بین گروهی و از آزمون T همبسته زوجی جهت مقایسه درون گروهی استفاده شد. تحلیل داده ها توسط نرم افزار SPSS ویرایش 25 در سطح معناداری 0/05< P صورت گرفت.

    نتایج

    یافته های این پژوهش نشان دادند که تمرین ترکیبی و مکمل دارچین باعث کاهش غلظت سرمی انسولین و HOME شد و همچنین موجب افزایش سطح آیرزین گردید و مقادیر سطوح سرمی گلوگز معنادار نبود. ولی تحلیل درون گروهی نشان داد که بین میانگین ها در گروه تمرین (0/048= P) و گروه تمرین + مکمل (0/021= P) در پس آزمون نسبت به پیش آزمون کاهش معناداری وجود داشت.

    نتیجه گیری:

     در این پژوهش، آیرزین با گلوکز خون ناشتا و BMI همبستگی منفی داشت که احتمالا افزایش آن می تواند اثرات مفیدی بر تنظیم گلوکز، مقاومت به انسولین و چاقی ناشی از اضافه وزن در زنان داشته باشد.

    کلید واژگان: دارچین, گلوکز, انسولین, مقاومت به انسولین, آیرزین
    Amir Delshad*, Maryam Sadat Dashti
    Background

    It seems that physical activity is effective in improving the homeostasis of glucose and blood lipids by increasing the production of circulating levels of Irisin. this research aimed to investigate the simultaneous effect of cinnamon and TRX exercises on the serum levels of Irisin and metabolic status of inactive obese women.

    Materials and Methods

    The current research was semi-experimental. 40 overweight female volunteers were randomly assigned to four groups of combined exercise (n=10), combined exercise-supplement (n=10), supplement (n=10) and control (n=10). Blood sampling was 24 hours before the start of training period and 48 hours after end of the last session. Then, by using the analysis of covariance (Ancova) test, between-group changes were used and paired correlation T-test was used for intra-group comparison. Data analysis was done by SPSS version 25 software at a significance level of P<0.05.

    Results

    The findings of this research showed that the combined exercise and cinnamon supplement decreased the serum concentration of insulin and HOME. Also, that increased the level of Irisin, and the values of serum glucose were not significant. but intragroup analysis showed that there was a difference between the averages in exercise group (P=0.048) and exercise-supplement group (P=0.021) in the post-test compared to the pre-test, a significant decrease can be seen.

    Conclusion

    In this study, Irisin had a negative correlation with fasting blood glucose, BMI, which probably increase can have beneficial effects on glucose regulation, insulin resistance and obesity caused by overweight in women.

    Keywords: Cinnamon, Glucose, Insulin, Insulin resistance, Irisin
  • امیر دلشاد*، مریم سادات دشتی
    مقدمه و هدف

    امروزه متخصصان عقیده دارند که رژیم غذایی و داروها در درمان و کنترل قند و متابولیسم چربی های خون بیماران به تنهایی کافی نیستند، بلکه انجام فعالیت های بدنی و ورزشی نیز باید به برنامه روزانه اضافه شود. بنابراین هدف تحقیق حاضر  بررسی تاثیر یک دوره تمرین ترکیبی و مصرف مکمل دارچین بر سطوح سرمی آپلین و IL-6 زنان غیرفعال دارای اضافه وزن بود.

    مواد و روش ها

    پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون می باشد. 40 نفر از زنان دارای اضافه وزن به صورت تصادفی در چهار گروه تمرین ترکیبی (10 نفر)، تمرین ترکیبی- مکمل دارچین (10 نفر)، مکمل دارچین (10 نفر) و کنترل (10 نفر) قرار گرفتند. تمرین هوازی با 75-50 درصد ضربان قلب بیشینه و تمرین TRX در دامنه درک فشار 12 تا 17 در مقیاس بورگ انجام شد. 24 ساعت قبل از شروع دوره تمرینی و 48 ساعت پس از اتمام آخرین جلسه جهت اندازه گیری آپلین و IL-6 خونگیری انجام شد. سپس با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تغییرات بین گروهی و از آزمون تی زوجی جهت مقایسه درون گروهی استفاده شد. تحلیل داده ها توسط نرم افزار SPSS5 در سطح معناداری 0.05>P صورت گرفت.

    یافته ها

    نتایج بین گروهی تفاوت معنی دار در غلظت سرمی IL-6 و آپلین نشان داد (0.001=P). نتایج آزمون تی زوجی کاهش معنادار را برای هر سه گروه در مقادیر IL-6 و آپلین نشان داد (0.05>P).

    بحث و نتیجه گیری

    کاهش التهاب ناشی از فعالیت ورزشی یکی از عوامل موثرکاهش سطح آپلین در مطالعه حاضر می باشد. با توجه به نتایج تحقیق حاضر و از انجایی که تمرین ترکیبی تاثیر سودمندی بر آپلین و IL-6 داشته است. مصرف مکمل دارچین به همراه تمرین ترکیبی بطور موثر بافت چربی را کاهش می دهد، با این حال، هر دو مداخله ممکن است با هم به عنوان یک روش کاهش وزن و التهاب استفاده شوند

    کلید واژگان: تمرین هوازی, TRX, دارچین, آپلین, IL-6, چاقی
    Amir Dashti *, Maryam Sadat Dashti
    Introduction and purpose

     

    Today, experts believe that diet and drugs alone are not enough to treat and control sugar and blood fat metabolism of patients, but physical and sports activities should also be added to the daily schedule. Therefore, the aim of this study was to investigate the effects of a combined training course (aerobic-TRX) and cinnamon supplementation on the serum levels of apelin and IL-6 in inactive overweight women.

    Materials and methods

    In this semi-experimental study with preand post-test design; 40 overweight women were randomly assigned into the four groups such as: combined exercise (n=10), combined exercise-cinnamon supplement (n=10), cinnamon supplement (n=10 people) and control (n=10). Aerobic exercise was performed with 50-75% of the maximum heart rate and TRX exercise in the range of 12 to 17 pressure perception on the Borg scale. Blood was taken 24 hours before the start of the training period and 48 hours after the end of the last session to measure apelin and interleukin-6.Then, by using covariance analysis test, between-group changes were used and paired t-test was used for intra-group comparison. Data analysis was done by SPSS version 25 software at a significance level of P<0.05.

    Results

    The results between groups show a significant difference in the serum concentration of IL-6 and apelin (P=0.001). The results of the paired t-test show a significant decrease in LI-6 and Aplin values for all three groups (P<0.05).Discussion and

    Conclusion

    The reduction of inflammation caused by sports activity is one of the effective factors in reducing the level of apelin in the present study. According to the results of the present research and since combined exercise (aerobic-TRX) has a beneficial effect on apelin and interleukin-6. Cinnamon supplementation effectively reduces adipose tissue significantly, but does not affect muscle metabolism in the same way as exercise. However, both interventions may be used together as a powerful weight loss technique.

    Keywords: aerobic training, TRX, Cinnamon, Aplin, IL-6, Obesity
  • امیر دلشاد*، مریم سادات دشتی، فاطمه تلاشان، ماهرخ بهرامی فر
    سابقه و هدف

    بیماری های قلبی - عروقی یکی از شایع ترین علل مرگ ومیر در سالمندان می باشد اما هنوز سازوکار مولکولی شروع فرآیند توسعه شبکه مویرگی و کاهش عوامل خطرزای بیماری قلبی - عروقی در پاسخ به تمرینات ورزشی به خوبی شناخته نشده است. هدف پژوهش، مقایسه تمرین هوازی و ترکیبی بر تغییرات عوامل آنژیوژنزی، آلکالین فسفاتاز و CRP در مردان سالمند است.

    مواد و روش ها

     30 مرد سالمند با میانگین سنی 75-65 سال در 3 گروه تمرین هوازی، ترکیبی و کنترل قرار گرفتند. تمرینات طی 8 هفته با تواتر 3 جلسه در هفته انجام شد. تمرینات هوازی با شدت 60 تا 74 درصد حداکثر ضربان قلب و تمرینات مقاومتی با شدت 75-60 درصد 1RM انجام شد. نمونه های خونی 24 ساعت قبل از شروع تمرینات و 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین جهت بررسی تغییرات سطوح فاکتورهایALP, CRP  و TGF-β جمع آوری گردید. تجزیه وتحلیل و مقایسه بین گروهی از طریق آزمون آنکوا و برای مقایسه درون گروهی داده ها از آزمون  Tزوجی در سطح معناداری 0/05< P صورت گرفت.

    نتایج

    نتایج، کاهش معنی دار در غلظت سرمی  CRP (0/03=P) و TGF-β (0/005P= (را در گروه های هوازی و ترکیبی نسبت به گروه کنترل و نیز کاهش معنادار پیش آزمون نسبت به پس آزمون در غلظت سرمی ALP در گروه هوازی (0/027=P) را نشان داد.

    نتیجه گیری

     کاهش CPP،  ALPو افزایش  TGF-β1در اثر تمرینات متناسب با سن و شرایط این افراد، باعث سازگاری با استرس های جسمانی همچون ورزش و بهبود سلامت در سالمندان گردید.

    کلید واژگان: تمرین هوازی, تمرین ترکیبی, بیماری های قلبی - عروقی, آلکالین فسفاتاز, آنژیوژنزی, پروتئین واکنشگر C, سالمندان
    Amir Delshad*, Maryam Sadat Dashti, Fateme Talashan, Mahrokh Mahramifar
    Background

    Cardiovascular diseases are one of the most common deaths in the elderly, but the molecular mechanism of initiating the process of capillary network development and reducing the risk factors for cardiovascular disease in response to exercise is still not well understood. This study aimed to compare aerobic and combined training on changes in angiogenesis, alkaline phosphatase and CRP in elderly men.

    Materials and Methods

    30 elderly men with a mean age of 65-75 years were divided into three groups of aerobic, combined and control exercises. Exercises were performed for 8 weeks with a frequency of 3 sessions per week. Aerobic exercises with 60 to74% of maximum heart rate and resistance exercises with 60-75% of 1RM were performed. Blood samples were collected 24 hours before training and 48 hours after the last training session to assess changes in ALP, CRP and TGF-β factor levels. Analysis and comparison between groups were done by ANCOVA test and for in-group comparison of data by paired t-test at a significant level of P<0.05.

    Results

    Results of significant decrease in serum concentrations of CRP (P=0.03), TGF-β (P=0.005) in the aerobic group and the combined group compared to the control group and Showed a significant decrease in pre-test compared to post-test in serum ALP concentration in the aerobic group (P=0.027).

    Conclusion

    decrease in CPP, ALP and an increase in TGF-β1 due to exercise appropriate to the age and condition of these individuals, caused adaptation to physical stresses such as exercise and improved health in the elderly.

    Keywords: Aerobic exercise, Combined exercise, Cardiovascular diseases, Alkaline phosphatase, Angiogenesis, C-Reactive Protein, Elderly
  • امیر دلشاد*، مرضیه کریمی، مریم سادات دشتی
    مقدمه و هدف

    امروزه اعتیاد به مواد مخدر یکی از مهم ترین معضلات است و شیوع مصرف مواد در اقشار مختلف جامعه افزایش یافته و سرعت این معضل در زنان به طور قابل توجهی بروز می کند. ورزش می تواند گزینه ای برای پیشگیری و درمان بالقوه برای اعتیاد به مواد مخدر باشد. لذا، هدف از این پژوهش، تاثیر تمرین هوازی بر افسردگی و آنزیم های کبدی در زنان معتاد به متامفتامین بود.

    مواد و روش ها: 

    در این مطالعه نیمه تجربی 30 زن معتاد 25-40 سال در دو گروه کنترل و تمرین قرار گرفتند. تمرینات با شدت 75-50 درصد VO2max طی شش هفته و سه جلسه در هفته انجام شد. این تمرینات شامل دویدن تناوبی و تمرینات کم برخورد (لوایمپکت) بود. جهت بررسی افسردگی آزمودنی ها از پرسشنامه سلامت روان گلدبرگ (GHQ) استفاده گردید. نمونه های خونی جهت اندازه گیری سطوح آلانین آمینوترانسفراز (ALT)، آسپارتات آمینوترانسفراز (AST)، 24 ساعت قبل از شروع تمرینات و 48 ساعت پس از آخرین جلسه جمع آوری شد. جهت تحلیل تغییرات برون گروهی از آزمون آنکووا و تفاوت های درون گروهی و تحلیل نمرات پرسشنامه از آزمون T زوجی درسطح معناداری 0.05>P استفاده گردید.

    یافته ها:

     ورزش هوازی باعث کاهش معنادار ALT (P=0.04) نسبت به گروه کنترل شد. همچنین در مقادیر AST در گروه تمرین (P=0.52) و افسردگی (P=0.95) نسبت به گروه کنترل کاهش معناداری مشاهده نشد.

    بحث و نتیجه گیری

    اعتیاد به مواد مخدر یک خطر جدی برای کبد و افسردگی می باشد و فعالیت ورزشی می توانند بر پاسخ های آنزیم های کبدی و افسردگی در همه افراد تاثیرگذار باشند و تا حد قابل قبولی آنها را مهار کنند.

    کلید واژگان: متامفتامین, آلانین آمینوترانسفراز, آسپارتات آمینوترانسفراز, زنان معتاد, افسردگی
    Amir Delshad*, Marzieh Karimi, Maryam Sadat Dashti
    Introduction and purpose

    Nowadays, drug addiction is one of the most important problems, and the prevalence of drug use has increased in different strata of society, and the speed of this problem appears significantly in women. Exercise can be an option for prevention and potential treatment for drug addiction. Therefore, the aim of this study was to investigate the effect of aerobic exercise on depression and liver enzymes in women addicted to methamphetamine.

    Materials and methods

    In this semi-experimental study, 30 female addicts aged 25-40 were placed in two control and training groups. Exercises with an intensity of 50-75% of VO2max were performed during six weeks and three sessions per week. These exercises included intermittent running and low-impact exercises. The Goldberg Mental Health Questionnaire (GHQ) was used to check the subjects' depression. Blood samples were collected to measure the levels of alanine aminotransferase (ALT), aspartate aminotransferase (AST), 24 hours before the start of training and 48 hours after the last session. To analyze out-group changes, ANCOVA test and intra-group differences and to analyze questionnaire scores, paired T-test was used at the significance level of P≤0.05.

    Results

    Aerobic exercise caused a significant decrease in ALT (P=0.04) compared to the control group, and no significant decrease was observed in the AST (P=0.52) and depression (P=0.95) values ​​compared to the control group.

    Discussion and Conclusion

    Drug addiction is a serious risk for liver and depression, and sports activities can affect the responses of liver enzymes and depression in all people and inhibit them to an acceptable extent.

    Keywords: methamphetamine, Alanine aminotransferase, Aspartate aminotransferase, addicted women, Depression
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال