mohammad khademloo
-
ارتباط بین چاقی و اختلال لیپید در بیماران پره دیابتی در مراکز بهداشتی درمانی شهرستان آمل در سال 1402سابقه و هدف
چاقی یک عامل خطر مشترک برای اختلالات چربی، دیابت و پره دیابت است که با پیامدهای نامطلوب سلامتی و مرگ ومیر زودرس ارتباط دارد. با توجه به عوارض جدی هایپرلیپیدمی و عدم بررسی هیپرلیپیدمی در بیمارن پره دیابتی، شناسایی به موقع عوامل زمینه ای و پیشگیری به موقع وآموزش به افراد در خصوص خطر بیماری، در کاهش بروز آن کمک کننده خواهد بود. این مطالعه با هدف بررسی رابطه بین چاقی و اختلالات چربی در افراد پیش دیابتی و ارزیابی مقایسه اثر مستقل پیش دیابت بر سطوح لیپید و اثر مشترک چاقی و پیش دیابت طراحی شد.
مواد و روش هامطالعه حاضر از نوع توصیفی تحلیلی است. جامعه آماری مطالعه افراد بالاتر از 30 سال مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهرستان آمل می باشند. مراکز به صورت تصادفی ساده وارد مطالعه شدند. حجم نمونه تعداد 530 نفر محاسبه شد. با بررسی پرونده های بهداشتی، افراد پره دیابت چاق و با BMI نرمال تا رسیدن به تعداد مورد نیاز بر اساس روش مبتنی بر دسترس وارد مطالعه شدند.در صورتی که BMI فرد مساوی یا بالاتر از kg/m230 باشد چاق تلقی می شود. اطلاعات مربوط به قند و لیپید از پرونده بیمار استخراج و ثبت شد سپس وزن، قد و دورکمر افراد اندازه گیری شد و BMI محاسبه شد و با دستگاه فشار سنج جیوه ای، فشارخون اندازه گیری شد. پس ازجمع آوری داده ها ورود و آنالیز داده ها با نرم افزار SPSS-23 انجام شد. سطح معنی داری آزمون ها 0/5درنظرگرفته شد. به علت نرمال بودن، جهت مقایسه متغیرهای کمی از student t test و ANOVA استفاده شد هم چنین جهت ارزیابی متغیر وابسته با سایر متغیرهای مستقل از آنالیز رگرسیون چندگانه استفاده شد. جهت ارزیابی ارتباط بین متغیرهای کمی از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد.
یافته هادر این مطالعه با در نظر گرفتن معیار های ورود و خروج 515 نفر وارد مطالعه شدند که396 نفر زن و119 نفر مرد بودند. نتایج نشان داد که ارتباط معنی داری بین دورکمر غیرطبیعی و دیس لیپیدمی (0/001=P) BMI و دیس لیپیدمی (0/001=P) سابقه چاقی در خانواده و سابقه هایپر لیپیدمی درخانواده و دیس لپیدمی وجود داشت (0/001=P). ارتباط معنی داری بین سابقه دیابت در خانواده و دیس لیپیدمی (0/05=P) وجود داشت و دیس لیپیدمی با سن، شغل، جنس و مصرف سیگار ارتباط معنی داری نداشت. نتایج نشان می دهد که شانس دیس لیپیدمی با افزایشLDL 1/5برابر با افزایش FBS، 1/2 برابر و با افزایش تری گلیسرید 1/1برابر بیش تر می شود. شانس دیس لیپیدمی در افراد با سابقه دیابت در خانواده 14/6برابر و در افراد با سابقه هایپر لپیدمی در خانواده 0/02 برابر بیش تر می شود. ارتباط معنی داری بین BMI و دیس لیپیدمی (0/001=P) مشاهده شد. با افزایش BMI شانس دیس لیپیدمی 68/0برابر بیش تر می شود. بین LDL و شاخص توده بدنی ارتباط معنی دار یافت شد (000/0=P). بین HDL و شاخص توده بدنی رابطه معکوس معنی دار یافت شد (0/003=P). بین COL و شاخص توده بدنی رابطه معنی دار یافت شد (000/0=P). بین تری گلیسرید و شاخص توده بدنی رابطه معنی دار یافت شد (000/0=P) بین دور کمر و شاخص توده بدنی رابطه معنی دار یافت شد(000/0=P).
استنتاجاین مطالعه نشان داد BMI با LDL، تری گلیسرید و کلسترول و دور کمر همبستگی مثبت دارد. با افزایش چاقی شانس دیس لیپیدمی بیش تر می شود. با افزایش LDL، FBS، تری گلیسرید، سابقه دیابت در خانواده و هایپر لیپیدمی در خانواده شانس بروز دیس لیپیدمی بیش تر می شود.
کلید واژگان: پره دیابت, اختلال لیپید, چاقی, دیس لیپیدمی, BMI طبیعیAssociation Between Obesity and Dyslipidemia in Prediabetic Patients at Health Centers in Amol, 2023Background and purposeObesity is a common risk factor for lipid disorders, diabetes, and prediabetes, all of which are associated with adverse health outcomes and premature mortality. Considering the serious complications of hyperlipidemia and the lack of sufficient studies examining hyperlipidemia in prediabetic patients, timely identification of underlying factors, along with prevention and education, is critical in reducing the incidence of these conditions. The aim of this study was to investigate the relationship between obesity and lipid disorders in prediabetic individuals, as well as to evaluate the independent effect of prediabetes on lipid levels and the combined effect of obesity and prediabetes.
Materials and methodsThe present study is descriptive and analytical in nature. The statistical population consists of individuals over 30 years of age who visited health centers in Amol city. The centers were selected through simple random sampling, and the sample size was calculated to be 530 individuals. By reviewing health records, prediabetic individuals who were obese or had normal BMI were included in the study until the required sample size was reached.A person is considered obese if their BMI is equal to or higher than 30 kg/m². Information on blood sugar and lipid levels was extracted from patient files and recorded. The weight, height, and waist circumference of the subjects were measured, and BMI was calculated. Blood pressure was measured using a mercury sphygmomanometer. After data collection, data entry and analysis were performed using SPSS-23 software. The significance level was set at 0.05. Due to the normal distribution of the data, the Student’s t-test and ANOVA were used to compare quantitative variables, while multiple regression analysis was employed to evaluate the dependent variable against other independent variables. Pearson’s correlation coefficient was used to assess relationships between quantitative variables.
ResultsIn total, 515 individuals met the inclusion and exclusion criteria, with 396 women and 119 men participating. The results indicated a significant relationship between abnormal waist circumference and dyslipidemia (P= 0.001), BMI and dyslipidemia (P= 0.001), and family history of obesity, family history of hyperlipidemia, and dyslipidemia (P= 0.001). However, no significant relationship was found between family history of diabetes and dyslipidemia (P= 0.05) or between dyslipidemia and age, occupation, sex, and smoking.The findings showed that for every increase in LDL, the likelihood of dyslipidemia increases by 1.5 times; for every increase in fasting blood sugar (FBS), it increases by 1.2 times; and for every increase in triglyceride levels, it increases by 1.1 times. The chance of dyslipidemia increases by 14.6 times in people with a family history of diabetes and by 0.02 times in those with a family history of hyperlipidemia.A significant relationship between BMI and dyslipidemia was observed (P= 0.001). With increasing BMI, the chance of dyslipidemia increases by 0.68 times. Additionally, a significant relationship was found between LDL and BMI (P= 0.000), and a significant inverse relationship was observed between HDL and BMI (P= 0.003). A significant relationship was also found between cholesterol (COL) and BMI (P= 0.000), triglycerides and BMI (P= 0.000), and waist circumference and BMI (P= 0.000).
ConclusionThis study demonstrates that BMI has a positive correlation with HDL, LDL, triglycerides, and cholesterol. As obesity increases, the likelihood of dyslipidemia rises as well. Moreover, increases in LDL, FBS, and triglycerides, along with a family history of diabetes and hyperlipidemia, are associated with an elevated risk of dyslipidemia.
Keywords: Prediabetic State, Dyslipidemias, Obesity, Lpid Disorder, Normal BMI -
سابقه و هدف
متعاقب تشخیص قطعی حاملگی خارج رحمی دو روش درمانی شامل درمان جراحی و درمان دارویی با متوتروکسات وجود دارد. به نظر می رسد درمان دارویی در مقایسه با جراحی موفقیت قابل قبولی داشته و فاقد عوارض جراحی بوده است و امروزه به علت پیشرفت های حاصل شده در تشخیص زود هنگام حاملگی خارج رحمی، تعداد زیادی از بیماران کاندید درمان دارویی می شوند. این مطالعه با هدف بررسی عوامل موثر بر پاسخ درمان دارویی با متوتروکسات در حاملگی خارج رحمی انجام شده است.
مواد و روش هادر این مطالعه ی موردی- شاهدی، اطلاعات مربوط به بیمارانی که با تشخیص حاملگی خارج رحمی از فروردین 1395 الی اسفند 1399 در بیمارستان امام خمینی ساری تحت درمان با متوتروکسات قرار گرفته اند، با استفاده از پرونده های بیمارستانی به روش سرشماری بررسی شدند. در مجموع 160 بیمار از 623 بیمار معیارهای ورود به مطالعه را دارا بوده و تحت مطالعه قرار گرفتند. در چک لیست تهیه شده برای هر بیمار سن بیمار، تعداد دفعات بارداری و پاریته و سقط، سابقه قبلی نازایی، روش پیشگیری از بارداری، وجود علائم بالینی (چون درد شکم- خونریزی واژینال- آمنوره)، سابقه استفاده از روش های کمک باروری اخیر، نوع رژیم درمانی استفاده شده (Single/Multiple Dose)، عیار بتا- HCG سرمی قبل و بعد از شروع درمان، تعداد حاملگی های خارج رحمی قبلی، سن حاملگی براساس آخرین قاعدگی (LMP)، نتایج سونوگرافی ترانس واژینال (شامل: وجود کیسه زرده و ضربان قلب جنین و هماتوسالپنکس- محل و سایز توده اکتوپیک- ضخامت آندومتر) برای هر بیمار جداگانه ثبت شد و بیماران به دو دسته ی موفقیت و شکست درمان تقسیم شدند و اثر هر کدام از عوامل در نتیجه ی درمان دارویی با متوتروکسات بررسی گردید. داده های جمع آوری شده در نرم افزار SPSS 26 وارد شد و تجزیه و تحلیل متغیرهای کیفی با آزمون Chi-Square انجام شد. نرمال بودن توزیع متغیر های کمی توسط آزمون One-Sample Kolmogorov-Smirnov سنجیده شد و برای بررسی متغیر کمی با توزیع نرمال از آزمون T مستقل و برای متغیرهای کمی با توزیع غیرنرمال از آزمون Mann-Whitney استفاده گردید.
یافته هادر مجموع 160 بیمار به این مطالعه وارد شدند که در 108 بیمار (67/5 درصد) درمان موفقیت آمیز بود و 52 بیمار (32/5درصد) با شکست درمان مواجه شدند. در این مطالعه نوع رژیم درمانی انتخاب شده (0/001=P)، عیار بتا-HCG سرمی قبل درمان (0/000=P)، عیار بتا-HCG سرمی بعد درمان (0/000=P)، وجود ضربان قلب جنین (0/002=P) و وجود کیسه زرده (0/046=P) از عوامل موثر بر پاسخ به درمان دارویی متوتروکسات در حاملگی خارج رحمی است. وجود هماتوسالپنکس، سایز توده اکتوپیک، ضخامت آندومتر، سابقه نازایی و اقدامات کمک باروری اخیر، وجود علائم بالینی، روش پیشگیری از بارداری، سن بارداری، سابقه حاملگی خارج رحمی، تعداد گراویته و پاریته و سقط تاثیری در نتیجه ی درمان دارویی با متوتروکسات ندارند.
استنتاجبا توجه به نتایج به دست آمده در این مطالعه، رژیم درمانی تک دوز متوتروکسات نسبت به رژیم چند دوزی با موفقیت درمان بیش تری همراه است و بالا بودن غیرطبیعی عیار بتا HCG سرمی قبل و بعد درمان، وجود ضربان قلب جنین و کیسه زرده در سونوگرافی ترانس واژینال انجام شده عواملی جهت افزایش احتمال شکست درمان دارویی حاملگی خارج رحمی با متوتروکسات هستند
کلید واژگان: حاملگی خارج رحمی, متوتروکسات, درمان حاملگی خارج رحمی, عیار بتا-HCG سرمی, رژیم درمانی تک دوز متوتروکسات, رژیم درمانی چند دوز متوتروکساتBackground and purposeAfter a diagnosis of ectopic pregnancy there are two choices for treatment: medical treatment with methotrexate and surgical treatment. It seems that medical treatment, has had acceptable success compared to surgery and lacks the complications of surgery. Nowadays, due to the progress achieved in the early diagnosis of ectopic pregnancy, a large number of patients are candidates for medical treatment. This study is conducted to evaluate the effective factors of medical treatment Response with methotrexate in ectopic pregnancies.
Materials and methodsIn this case-control study, the information related to patients who were diagnosed with ectopic pregnancy and were treated with methotrexate from March 2016 to March 2021 in Imam Khomeini Hospital in Sari was examined using hospital records by census method. In total, 160 patients out of 623 patients met the inclusion criteria and were studied. In the checklist prepared for each patient, the patient's age, number of gravity and parity and abortion, previous history of infertility, contraceptive method, presence of clinical symptoms (such as abdominal pain-vaginal bleeding-amenorrhea), History of using recent assisted reproductive methods, type of treatment regimen used (Single/Multiple Dose), serum beta human chorionic gonadotropin (BHCG) level before and after starting treatment, number of previous ectopic pregnancy, gestational age based on the last Menstruation, transvaginal ultrasound results(including the presence of the yolk sac & fetal heart rate & hematosalpinx - location and size of the ectopic mass-endometrial thickness) were recorded for each patient separately, The patients were divided into two categories: success and failure of treatment and the effect of different factors on the result of medical treatment with methotrexate was investigated. The collected data were entered into SPSS 26 software and qualitative variables were analyzed with the Chi-Square test. The normality of the distribution of quantitative variables was measured by the One-Sample Kolmogorov-Smirnov test, an independent t-test was used to examine quantitative variables with normal distribution, and the Mann-Whitney test was used for quantitative variables with non-normal distribution.
Results160 patients were included in this study, 108 of patients (67.5%) were successfully treated and 52 patients (32.5%) faced treatment failure. In this study, the type of treatment regimen (P=0.001), Serum Beta Human Chorionic Gonadotropin (BHCG) level before treatment(P=0.000), BHCG level after treatment (P=0.000), the presence of fetal heart rate (P=0.002) and yolk sac (P=0.046) are factors affecting the response to methotrexate treatment in ectopic pregnancy. The presence of hematosalpinx, size of the ectopic mass, endometrial thickness, history of infertility and recent assisted reproductive procedures, presence of clinical symptoms, contraceptive method, gestational age, history of ectopic pregnancy, number of gravidity and parity, and abortion have no effect on the results of medical treatment with methotrexate.
ConclusionBased on the results obtained, Single Dose regimen of methotrexate treatment is associated with greater treatment success than a multiple-dose regimen and also high serum BHCG levels before and after the treatment, the presence of fetal heart rate and yolk sac in transvaginal ultrasound are factors to increase the probability of failure of medical treatment of ectopic pregnancy with methotrexate
Keywords: Ectopic Pregnancy- Methotrexate- Treatment Of Ectopic Pregnancy-Serum Human Chorionic Gonadotropin (BHCG) Level- Single Dose Regimen Of Methotrexate Treatment, Multiple Dose Regimen Of Methotrexate Treatment -
Background
Severe acute respiratory syndrome coronavirus2 (SARS-CoV-2) has emerged as a global concern. Since its outbreak in December 2019, researchers and authorities have made numerous efforts to identify the disease’s prognostic markers. Changes in the values of coagulation tests are common in these patients. This study aimed to study any possible association between coagulation parameters in COVID-19 patients with prognostic indicators and the disease severity.
MethodsThis cross-sectional survey investigates the CBC, coagulation status, and plasma D-dimer level in confirmed cases of COVID-19 (RT-PCR and/or chest CT scan) admitted to Boo-Ali Sina and Imam Khomeini hospitals affiliated with Mazandaran University of Medical Sciences, in the north of Iran in the last three months of 2021. The tests were ordered at the beginning of hospitalization and discharge. The results included lung involvement percentage, intensive care unit (ICU) admission, and survival.
ResultsOf 140 COVID-19 patients (Mean±SD age: 55.73±16.821 years) evaluated in this study, 51.4% were male. Among comorbidities, diabetes and hypertension were the most common ones. The Mean±SD hospitalization length was 8.47±7.8 days. Also, 56(40.0%), 40(28.6%), and the rest of the patients showed <25%, 25%-50%, and >50% of lung involvement, respectively. In addition, the CURB-65 score for pneumonia severity was low, medium, and high risk for 84, 34, and 22 patients, respectively. The most frequent abnormality among the results was prothrombin time (PT) (17.9%), thrombocytopenia (25.7%), partial thromboplastin time (PTT) (32.9%), and elevated D-dimer level (62.9%). The results showed a significant relationship between abnormal D-dimer levels and poor outcomes, including higher CURB-65 score, higher lung involvement in CT scans, more ICU admissions, and even death. Meanwhile, PT, PTT, and platelet count on admission did not help predict the study population’s clinical course and general survival.
ConclusionDisturbance of coagulation parameters in COVID-19 patients with no significant history can serve as an available and reliable prognostic marker in the patients’ outcomes and clinical course.
Keywords: Covid-19, Bloodcoagulation test, d-dimer, Pneumonia -
سابقه و هدف
آرتریت سپتیک، اورژانس جدی در ارتوپدی است و تاخیر درتشخیص و درمان آن، عوارض جبران ناپذیری دارد. زانو شایع ترین مفصل درگیر در آرتریت سپتیک است، لذا هدف از این مطالعه تعیین میزان مرگ ومیر، پیامدهای نامطلوب مفصلی و عوامل مرتبط با پیش آگهی بیماران مبتلا به آرتریت سپتیک زانو درمان شده به روش جراحی، بود.
مواد و روش هادر این مطالعه گذشته نگر، پرونده تمامی بیماران بزرگسال در بیمارستان امام خمینی و بوعلی سینای شهر ساری که با روش جراحی آرتروتومی یا آرتروسکوپی و تشخیص آرتریت سپتیک حاد زانو بین سال های 1398-1388 درمان شده بودند، بررسی شد. بیماران با پروتز مفصلی از مطالعه خارج شدند. میزان مرگ و میر ارزیابی شد. به منظور شناسایی عوامل مرتبط با پیش آگهی، یافته های بالینی، آزمایشگاهی، رادیوگرافی زانو و نمره پرسشنامه KOOS بررسی آماری شدند. شدت درگیری رادیولوژی بر اساس معیار Kellgren-lawrence تقسیم بندی شد.
یافته ها31 بیمار(میانگین سنی 20/56±51/1 سال و41/9 درصد زن) وارد مطالعه شدند. شایع ترین بیماری زمینه ای فشارخون بالا (29درصد) و سپس دیابت (25/8 درصد) بود. در کشت مایع سینوویال، 16/1 درصد استافیلوکوکوس اوریوس شناسایی شد. میزان مرگ ومیر 6/22 درصد محاسبه شد. عوامل موثر بر میزان مرگ و میر شامل سن بالا (0/003=P)، دیابت ملیتوس (0/031=P)، تب (0/038=P)، طول مدت بستری در بیمارستان (0/019=P)، سطح بالای CRP (0/002=P)،کلیرانس کراتینین پایین (0/003=P) و نوع میکروارگانیسم پاتوژن (0/028=P) بود. سن تنها عاملی بود که با شدت درگیری رادیولوژی ارتباط معنی دار داشت (0/014=P).
استنتاجآرتریت سپتیک جزو اورژانس های عفونی و ارتوپدی است که با میزان بالای مرگ و میر حتی پس از جراحی و دبریدمان مفصلی همراه است، بنابراین مدیریت صحیح و به روز کردن روش های درمانی آن از جمله مسایل مهم می باشد.
کلید واژگان: آرتریت سپتیک, زانو, مفصل, KOOS, آرتروتومی, آرتروسکوپی, مرگ ومیر, پیامدهاMortality and Adverse Joint Outcomes in Adult Patients with Surgically Treated Knee Septic ArthritisBackground and purposeSeptic arthritis is a serious orthopedic surgery and delayed management causes irreparable damages. The knee is the most common site involved in septic arthritis. The purpose of this study was to determine mortality rate, adverse joint outcome and prognostic factors in adult patients diagnosed with septic arthritis of the knee who had undergone debridement surgery.
Materials and methodsThis retrospective cohort study was carried out using the medical records of all adult patients admitted to Sari Imam Khomeini Hospital and Sari BuAliSina Hospital between 2009 and 2019 who were treated with either arthrotomy or arthroscopic irrigation for acute septic arthritis of the knee. Patients with prosthetic joints were excluded. The rate of mortality was determined. Clinical findings, laboratory evidence, knee radiographs, and the Knee injury and Osteoarthritis Outcome Scores (KOOS) were compared through statistical analysis to identify possible prognostic factors. Radiographic severity was classified based on the Kellgren-Lawrence grading.
ResultsWe included 31 patients and there were 41.9% female patients (mean age= 51.1±20.56). The most common underlying diseases were hypertension (29%) and diabetes mellitus (25.8%). Staphylococcus aureus was identified in 16.1% of synovial fluid cultures. The mortality rate was 22.6%. Factors influencing mortality included older age (P=0.003), diabetes mellitus (P=0.031), fever (P=0.038), length of hospital stay (P=0.019), high C-reactive protein levels (P=0.002), low creatinine clearance (P=0.003), and type of pathogenic microorganisms (P=0.028). Age was the only factor significantly associated with higher radiographic severity (P=0.014).
ConclusionSeptic arthritis is an infectious orthopedic emergency that is associated with a high mortality rate even after joint surgery and debridement. Therefore, proper management and updating information about this disease and its treatment methods are necessary.
Keywords: septic arthritis, knee, joint, KOOS, arthrotomy, arthroscopy, mortality, outcomes -
سابقه و هدف:
پاندمی بیماری کروناویروس 2019 (کووید19) که ناشی از سندرم تنفسی شدید ویروس کرونا 2 (SARS-CoV-2) می باشد، منجر به یک وضعیت اضطراری در سراسر جهان شده است. مطالعات مختلف، بیانگر نتایج متضاد و متنوع نقش سایتوکاین های التهابی در پیش بینی شدت و پیش آگهی در بیماران کووید19 می باشد، لذا هدف از انجام این مطالعه بررسی مقایسه ای سطح اینترلوکین6 و اینترلوکین8 در پیش بینی شدت و پیش آگهی در بیماران کووید19 بستری شده در بیمارستان رازی قایم شهر بود.
مواد و روش هادر این پژوهش مقطعی آینده نگر، سطوح سرمی اینترلوکین 8 و 6 در 51 بیمار مبتلا به کووید19 در برابر 25 فرد سالم در بیمارستان آموزشی درمانی رازی قایم شهر در سال 1400 مورد سنجش قرار گرفت. برای اندازه گیری این سایتوکاین ها از روش ELISAو برای آنالیز آماری از نرم افزار SPSS25 استفاده شد.
یافته هاسطوح سرمی اینترلوکین 6 و اینترلوکین 8 به ترتیب در گروه بیماران حدود 4 برابر و 6 برابر گروه شاهد بود. متوسط میزان اینترلوکین 6 (0/004=P) و اینترلوکین 8 (0/001>P) در بیماران مبتلا به فرم شدید کووید در قیاس با فرم متوسط و گروه شاهد بیش تر بوده است. ارتباطی میان مدت بستری در بیمارستان و سطح اینترلوکین 6 مشاهده نشد (0/1=P)، در صورتی که بین مدت زمان بستری و مقدار اینترلوکین 8 این ارتباط وجود داشت (0/012=P).
استنتاج:
سطوح سرمی اینترلوکین 6 و اینترلوکین 8 در بیماران مبتلا به کووید19 می تواند در پیش بینی شدت بیماری و پیش آگهی کمک کننده باشد.
کلید واژگان: کووید19, اینترلوکین 8, اینترلوکین 6, پیش آگهیBackground and purposeThe Coronavirus Disease 2019 (COVID-19) pandemic, caused by severe respiratory syndrome coronavirus 2 (SARS-CoV-2) resulted in a worldwide emergency. Various studies show conflicting and diverse results on the role of inflammatory cytokines in predicting the severity and prognosis in patients with COVID-19. The aim of this study was to compare the serum levels of interleukin-6 (IL-6) and interleukin-8 (IL-8) in predicting the severity of COVID-19 and prognosis in patients admitted to Qaemshahr Razi Hospital.
Materials and methodsIn this cross-sectional prospective study, the serum levels of interleukin 8 and 6 were measured in 51 patients with COVID-19 and compared with 25 healthy individuals in Qaemshahr Razi Hospital, 2021. ELISA method was used to measure these cytokines and data analysis was performed in SPSS V25.
ResultsThe serum levels of IL6 and IL8 in the patient group were about 4 times and 6 times higher than those of the control group, respectively. Average levels of IL-6 (P=0.004) and IL-8 (P<0.001) were significantly higher in patients with severe COVID-19 compared to moderate form and control group. There was no correlation between the duration of hospitalization and the level of IL-6 (P=0.1), while there was a significant correlation between the length of hospital stay and the level of IL-8 (P=0.012).
ConclusionIL-6 and IL-8 serum levels in patients with COVID-19 can be helpful in predicting the severity of disease and prognosis of patients.
Keywords: COVID-19, interleukin-6, interleukin-8, prognosis -
Background and Aim
This study aims to evaluate the frequency of adjacent segment disease (ASD) and its risk factors following posterior decompression and fusion in lumbar degenerative disorders.
Methods and Materials/Patients:
This retrospective cohort study was performed by reviewing the records of patients with spinal degeneration disorders who underwent lumbar fusion surgery and needed reoperation from 2013 to 2019. The participants were divided into two groups, including patients with ASD and non-ASD patients, and were compared in terms of age, sex, BMI, smoking, fusion level, surgical indications, follow-up times, laminectomy, cross-link device usage, imaging findings, fusion terminating in L1, L5 and S1, and reoperation.
ResultsOut of a total of 277 candidates, 181 met the inclusion criteria. In terms of gender distribution, 43.3% of the participants were male and 56.7% were female. The median age was 54 years in the ASD group and 48 years in the non-ASD group. The median follow-up of the patients was six years in the ASD group and five years in the non-ASD group. Forty patients (22.1%) developed ASD during this period. The final analysis showed a significant relationship between age, sex, indication for reoperation, repeated surgery, laminectomy, cross-link device use, imaging findings, and fusion terminating in L1.
ConclusionHigh body mass index, aging, lumbar spinal canal stenosis, reoperation, laminectomy at the upper fusion unit, cross-link device use, lumbar canal stenosis in imaging, and fusion to L1 vertebrae are considered risk factors for ASD.
Keywords: Adjacent segment disease (ASD), Fusion, Lumbar degenerative disorders -
سابقه و هدف
پنومونی بیماری عفونی سیستم تنفسی وشایع ترین علت مرگ دربین بیماری های عفونی است. این مطالعه با هدف بررسی نمونه ترشحات مجاری تنفسی از نظر عامل بیماری زا با روش واکنش زنجیره ای پلیمراز (PCR)، انجام پذیرفت.
مواد و روش ها:
در این مطالعه مورد- شاهدی و کاربردی، بیماران بالای 19 سال مشکوک به پنومونی، بستری در بخش عفونی بیمارستان رازی قایم شهر و امام ساری، در زمستان 98، وارد شدند. گروه کنترل موارد بستری یا سرپایی به دلیل بیماری هایی به جز بیماری های تنفسی، بوده است. مورد مشکوک به پنومونی بر اساس کرایتریای بالینی و رادیوگرافی است. در این مطالعه کیت (Multiplex RT-PCR) FTD Respiratory pathogens 21 plus به دلیل پوشش تعداد قابل توجه میکرو ارگانیسم ها، استفاده شد. داده ها توسط نرم افزار SPSS نسخه 18 تفسیر شدند
یافته ها:
در بررسی 60 بیمار مشکوک به پنومونی، دامنه سنی 87-19 سال، میانگین و انحراف معیار 84/16 ± 13/52 بوده است. گروه کنترل، دامنه سنی 83-21 سال، میانگین و انحراف معیار 16/63 ± 47/8 داشتند. عوامل بیماریزا بین دو گروه اختلاف معناداری داشتند (0/05<P). نتایج PCR انجام گرفته، 56/7 درصد ویروس و 26/7 درصد باکتری، شناسایی کرد و در 16/7 درصد عاملی شناسایی نشد.
استنتاجتست Multiplex RT-PCR حساسیت و اختصاصیت بالایی دارد، ساده می باشد، هزینه انجام آن کم نیست اما با توجه به شناسایی عوامل بیماری زای متنوع و جلوگیری از درمان های نادرست، می تواند اثر بخشی درمان را افزایش دهد و از مقاومت های دارویی در آینده بکاهد.
کلید واژگان: پنومونی, واکنش زنجیره ای پلیمراز (PCR), پنومونی وایرالBackground and purposePneumonia is the most common infectious cause of death. This study aimed at investigating the causative agent of pneumonia in nasopharyngeal secretions by PCR method.
Materials and methodsThis case-control study was carried out in patients (older than 19 years of age) suspected of pneumonia admitted to Qaemshahr Razi Hospital and Sari Imam Khomeini Hospital, Iran 2019. The control group included inpatient and outpatient cases with non-respiratory diseases. The case group included patients who met the clinical and radiological criteria. FTD respiratory pathogens 21 plus kit (Multiplex RT-PCR) was used which covers a significant number of microorganisms. Data were analyzed in SPSS V18.
ResultsThe study included 60 patients with the mean age of 52.13±16.84 years (19-87 years old) and the mean age of the control group was 47.8±16.63 years (21-83 years old). Etiological agents were significantly different between the two groups (P<0.05). According to PCR results, the prevalence of viral and bacterial etiology was 56.7% and 26.7%, respectively, and in 16.7% the PCR was negative.
ConclusionMultiplex RT-PCR is associated with great specificity and specificity and is easily performed. The assay is not low cost but is of great benefit in detecting causative agents and avoiding inappropriate treatments and can reduce further bacterial resistance.
Keywords: pneumonia, Multiplex real-time PCR, viral pneumonia -
زمینه و هدف
آنمی فقر آهن منجر به کاهش ضریب هوشی و کاهش قدرت یادگیری و توانمندی های ذهنی و جسمی می شود. این مطالعه به منظور تعیین وضعیت آهن یاری شیرخواران 6 تا 24 ماه تحت پوشش مراکز جامع سلامت شهرستان میاندرود در استان مازندران انجام شد.
روش بررسیاین مطالعه توصیفی - تحلیلی روی 400 شیرخوار 6 تا 24 ماهه تحت پوشش مراکز جامع سلامت شهرستان میاندرود در استان مازندران در ششماه دوم سال 1398 انجام شد. وضعیت مصرف قطره آهن و آگاهی مادران در این زمینه مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافته هامیانگین سن شیرخواران 4.8±13.8 ماه و مادران 5.6±28.8 سال بود. مصرف قطره آهن در 274 مورد (68.5%) به صورت منظم، 106 مورد (26.5%) گاه به گاه بود و 20 مورد (5%) اصلا از قطره آهن مصرف نکرده بودند. نمره آگاهی مادران با نوع مصرف قطره آهن، صدک قد و سطح تحصیلات مادر ارتباط آماری معنی داری داشت (P<0.05). از علل مصرف نامنظم قطره آهن در شیرخواران بیشترین فراوانی مربوط به فراموشی (28.8%) ، استفراغ کودک (9.5%) و سیاه شدن دندان های کودک (9%) تعیین شدند.
نتیجه گیریآگاهی مادران نسبت به مصرف قطره آهن خوب ارزیابی شد؛ اما مهم ترین موانع مصرف منظم قطره آهن توسط مادران شامل فراموشی، استفراغ کودک و سیاه شدن دندان های شیرخواران تعیین شدند.
کلید واژگان: فقر آهن, آگاهی, شیرخوار, ایرانBackground and ObjectiveIron deficiency anemia lead to a decrease in intelegence question (IQ) and a decrease in learning and mental and physical abilities. This study was done to determine the status of iron intake in infants aged 6 to 24 months under the cover of comprehensive health centers in Miandorood city, Mazandaran province, Iran during 2019.
MethodsThis descriptive-analytical study was carried out on 400 infants aged 6-24 months who were enrolled in comprehensive health centers in Miandorood city, Mazandaran province, Iran during 2019. The status of iron drop consumption and mothers' awareness in this field were evaluated.
ResultsThe mean age of the infants was 13.8±4.8 months. The range of the mother’s age was 28.8±5.6 years. Of these, 274 (68.5%) of infants used iron drops regularly, 106 case (26.5%) often, and 20 case (5.0%) never. The mother's knowledge score was significantly correlated with the type of iron intake, height percentile, and maternal education level (P<0.05). Evaluation of the possible causes of irregular iron intake shows that the most frequent cases were forgetting (28.8%), 9.5% for nausea and vomiting, and 9.0% for teeth color changing.
ConclusionMothers' awareness of iron drops consumption was good. The most important barriers to regular iron intake in the present study were forgetfulness, vomiting, and tooth discoloration.
Keywords: Iron Deficiencies, Knowledge, Infant, Iran -
سابقه و هدف
کروناویروس ها نوعی از ویروس ها هستند که می توانند به علت پنومونی و مشکلات تنفسی موجب مرگ افراد شوند. زنان باردار خطر ابتلای بالاتری به کووید 19 دارند. کووید 19 چالش هایی برای روش بیهوشی در این بیماران ایجاد کرده است. هدف مطالعه، بررسی پیامدهای بیهوشی عمومی و بیحسی نخاعی در مادران مبتلا به کووید 19 کاندید سزارین بود.
مواد و روش هااین مطالعه توصیفی- تحلیلی بر روی 80 مادر باردار مبتلا به کووید 19 کاندید سزارین در مراکز آموزشی درمانی ساری و قایم شهر در سال 1400 انجام گرفت. هر کدام از مادران تحت یک نوع روش بیهوشی عمومی یا بیحسی نخاعی قرار گرفتند. چک لیست محقق ساخته در زمان های قبل، حین و بعد از جراحی تکمیل شد. برای مقایسه داده ها از آزمون های مجذور کای، من ویتنی، T-test، آنالیز واریانس یکطرفه و repeated measure ANOVA استفاده شد.
یافته هابین دو گروه در مشخصات دموگرافیک تفاوت آماری معنی داری وجود نداشت (0/05<P) ولی بین فوریت عمل جراحی و نوع بیهوشی، تفاوت معنی دار بود (0/05 >P). تغییرات ضربان قلب و میانگین اشباع اکسیژن بین مادران دو گروه معنی دار بود (به ترتیب 0/0001= P و 0/05>P). تهوع، استفراغ و لرز در مادران تحت بیحسی نخاعی بیش تر بود (0/007= Pو 0/002-P). تغییرات فشارخون سیستولیک و دیاستولیک در مادران گروه بیحسی نخاعی نسبت به گروه بیهوشی عمومی بیش تر بود (0/0001=P).
استنتاجهر دو روش بیهوشی عمومی و بی حسی نخاعی در مادران مبتلا به کووید 19 اگر با برنامه ریزی دقیق توسط متخصصین بیهوشی مجرب صورت بگیرد، می تواند برای مادر و نوزاد وی ایمن باشد.
کلید واژگان: بیهوشی عمومی, بیحسی نخاعی, کووید-19, سزارینBackground and purposeCoronaviruses are a type of virus that can cause death due to pneumonia and respiratory problems. Pregnant women are at higher risk for developing COVID-19 and the disease has posed challenges to anesthesia in these patients. The aim of this study was to evaluate the consequences of general anesthesia and spinal anesthesia in expectant mothers with COVID-19 candidates for cesarean section.
Materials and methodsThis descriptive-analytical study was performed in 80 pregnant women with COVID-19 candidates for cesarean delivery in Sari Imam Khomeini Hospital and Qaemshahr Razi Hospital, 2021. The expectant mothers underwent general (n= 40) or spinal anesthesia (n= 40). A researcher-made checklist was completed before, during, and after the delivery. Data were analyzed applying Chi-square, Mann-Whitney, T-test, One-way analysis of variance, and repeated measure ANOVA.
ResultsNo significant difference was found between the two groups in demographic characteristics (P> 0.05), but there was a significant difference between urgent surgery and the type of anesthesia (P <0.05). Significant differences were seen in heart rate and mean oxygen saturation between the two groups (P= 0.0001 and P< 0.05, respectively). Nausea and vomiting, and chills were observed to be more common during spinal anesthesia (P= 0.007 and P= 0.002). Changes in systolic and diastolic blood pressure occurred more in spinal anesthesia group than the general anesthesia group (P= 0.0001).
ConclusionBoth general anesthesia and spinal anesthesia in mothers with COVID-19 can be safe for both the mother and baby if carefully planned and performed by experienced anesthesiologists.
Keywords: general anesthesia, spinal anesthesia, COVID-19, cesarean sections -
سابقه و هدف
یکی از مشکلات سیکل های لقاح آزمایشگاهی شکست مکرر لانه گزینی است. مطالعه حاضر با هدف بررسی نتایج حاملگی با استفاده از انفوزیون اینترالیپید در زنان نابارور با سابقه دو بار شکست لانه گزینی انجام شد.
مواد و روش هااین مطالعه کارآزمایی بالینی در سال 1399بر روی 80 زن نابارور در مرکز ناباروری بیمارستان امام خمینی ساری انجام شد. در تمامی نمونه ها سطح سلول های کشنده طبیعی خون محیطی دو هفته قبل از مداخله با استفاده از فلوسیتومتری اندازه گیری شد. سپس نمونه ها توسط نرم افزار آماریSAS به صورت تصادفی به دو گروه مداخله و کنترل (40 نفر در هرگروه) تقسیم شدند. دو روز قبل از انتقال جنین، بیماران در گروه مداخله تحت انفوزیون اینترالیپید (به میزان 2 میلی لیتر از محلول 20 درصد در 250 میلی لیتر سالین استریل) در طی دو ساعت قرار گرفتند و در گروه کنترل انفوزیون نرمال سالین (250 میلی لیتر) صورت گرفت. بارداری بالینی (با مشاهده ضربان قلب جنین در سونوگرافی) در هر دو گروه ثبت و مقایسه شد. داده ها با آزمون های کای دو، من ویتنی و T-test تحلیل شد.
یافته هابارداری بالینی درگروه مداخله پس از انفوزیون اینترالیپید (30 درصد) و در گروه کنترل (10 درصد) بود (0/025=P) و در سطح سلول های کشنده طبیعی و لنفوسیت های خون محیطی بین دو گروه تفاوت معنی داری وجود نداشت (0/05>P).
استنتاجاینترالیپید بارداری بالینی را در زنان با سابقه شکست مکرر لانه گزینی بهبود بخشید، اما نیاز است مطالعات بیش تری پیرامون مکانیسم اثرات احتمالی ایمونولوژیک اینترالیپید بر سلول های کشنده طبیعی صورت گیرد.
کلید واژگان: اینترالیپید, لقاح آزمایشگاهی, شکست مکرر لانه گزینی, ناباروریBackground and purposeRecurrent implantation failure is one of the problems associated with in vitro fertilization cycles. The aim of this study was to evaluate the results of pregnancy using intralipid infusion in infertile women with history of two implantation failures.
Materials and methodsA clinical trial was conducted in 80 infertile women in the infertility center in Sari Imam Khomeini Hospital, Iran 2020. In all samples, the level of peripheral blood natural killer (NK) cells was measured two weeks before the intervention using flow cytometry. The participants were divided into an intervention group (n=40) and a control group (n=40) by SAS statistical software. Two days before embryo transfer, patients in intervention group underwent intra lipid infusion (2 ml of 20% solution in 250 ml sterile saline) for two hours and the control group received normal saline (250 ml) infusion. Clinical pregnancy (detection of fetal heart rate by ultrasound) rate was compared between the two groups. Data were analyzed using Chi-square, Mann-whitney, and t-test.
ResultsClinical pregnancy rate was higher in intervention group after intralipid infusion (30%) compared with the control group (10%) (P=0.025). There were no significant differences between the two groups in the level of NK cells and peripheral blood lymphocytes (P<0.05).
ConclusionIntralipid infusion improved clinical pregnancy rate in women with history of recurrent implantation failure. However, further studies are required on the possible mechanism of immunological effects of interlaipid in NK cells.
Keywords: intralipid, in vitro fertilization, recurrent implantation failure, Infertility -
سابقه و هدف
آپاندیسیت شایع ترین علت دردهای حاد شکم با لزوم مداخلات جراحی است. دستیابی به تست هایی با قدرت تشخیصی بالا منجر به شناسایی دقیق و فوری آپاندیست حاد و پیشگیری از ایجاد عوارض، با انجام جراحی به موقع می گردد. این مطالعه با هدف تعیین قدرت فیبرینوژن سرم در تشخیص آپاندیسیت حاد در بیماران با علایم و نشانه های آپاندیسیت حاد انجام شد.
مواد و روش هااین پژوهش مقطعی از نوع مطالعه تشخیصی بر روی 165 بیمار مراجعه کننده به اورژانس مرکز آموزشی درمانی امام خمینی (ره) ساری با تشخیص آپاندیسیت که نتیجه پاتولوژی داشتند، طی دوره یک ساله از خرداد 1397 تا خرداد 1398 انجام گرفت. سطح فیبرینوژن قبل از عمل جراحی اندازه گیری شد. برای بررسی ارتباط بین سطح فیبرینوژن با متغیرهای دموگرافیک و بالینی آپاندیسیت حاد و وضعیت های آپاندیسیت پیچیده/ غیرپیچیده، آزمون های Student's t , Mann-Whitney وChi-square به کار گرفته شد. همچنین آزمون ROC Curve اجرا و شاخص های مرتبط با قدرت تشخیصی محاسبه شدند.
یافته هامیانگین سطح فیبرونوژن در افراد با آپاندیس طبیعی mg/dl 50/5 ±278/0 و گروه دچار آپاندیسیت mg/dl 68/7 ± 394/4 بود (0٫0001>P). سطح زیر منحنی ROCبرابر با 794/0 (0/853-0/724=CI) بود. همچنین در نقطه برش اپتیموم mg/dl 344 میزان فیبرینوژن جهت تعیین آپاندیسیت، حساسیت 51/7 درصد، ویژگی 90/4درصد، ارزش اخباری منفی 94/4 درصد، ارزش اخباری مثبت 37/6درصد و نسبت درست نمایی مثبت و منفی به ترتیب 5/43 و 0/53 به دست آمد.
استنتاجیافته های این مطالعه نشان داد که اندازه گیری سطح سرمی فیبرینوژن، به عنوان یک واکنش گر فاز حاد، برای غربالگری تشخیصی آپاندیسیت حاد و همچنین برای پیش بینی آپاندیسیت پیچیده مفید به نظر می رسد.
کلید واژگان: آپاندیسیت حاد, فیبرینوژن, دقت تشخیصیBackground and purposeAppendicitis is the most common cause of acute abdominal pain requiring surgical intervention. Diagnostic tests with high accuracy could lead to immediate diagnosis and timely surgery could prevent further complications. This study was performed to assess the diagnostic value of serum fibrinogen level in diagnosis of acute appendicitis.
Materials and methodsThis cross-sectional diagnostic study was performed in patients (n=165) attending the emergency department in Sari Imam Khomeini Hospital with an initial diagnosis of appendicitis and available histopathologic examination results in 2016-2017. Fibrinogen levels were measured before surgery. Student's t test, Mann-Whitney test, and Chi-square were used to examine the relationship between fibrinogen level, demographic and clinical variables, acute appendicitis, and complicated/uncomplicated appendicitis. ROC Curve test was also performed and indicators associated with diagnostic accuracy were calculated.
ResultsThe mean fibrinogen level in patients with normal appendices was 278.0±50.5, while it was 349.4 ± 68.7 in those with appendicitis (P<0.0001). The area under the curve was 0.794 (CI = 0.724-0.853). Moreover, at the optimal cut-point of fibrinogen level of 344 mg/dl, the sensitivity, specificity, negative predictive value, and positive predictive value were 51.7%, 90.4%, 94.4%, and 37.6%, respectively. Positive and negative likelihood ratios were 5.43 and 0.53, respectively.
ConclusionThis study showed that measuring serum fibrinogen levels, as an acute phase reactant, is useful for diagnostic screening of acute appendicitis and for predicting complicated appendicitis.
Keywords: acute appendicitis, fibrinogen, diagnostic accuracy -
Background
Evaluation of protease inhibitors (PIs) is important in terms of prescribing an effective regimen for reducing mortality and hospitalization in Covid-19. Therefore, follow- up of patients better determines the characteristics of existing regimens.
MethodsWe retrospectively evaluated the demographic, co-morbidities, gastrointestinal (GI) and liver complications of patients at two teaching hospitals from the first of March to the end of July 2020. All patients received one of two recommended regimens including hydroxychloroquine (HCQ) (400 mg BD on the first day and then 200 mg BD) plus atazanavir/ritonavir (ATV) (300/100 mg daily) or HCQ with the same dose plus lopinavir/ritonavir (Kaletra) (400/100 mg BD) for 5-7 days.
ResultsWe chose 170 cases that received 2 different regimens. In group one, 85(57.6% males) patients received Kaletra and HCQ and group two, 85 (55.3% males) patients received ATV and HCQ. The study of hospitalization in both groups showed no difference in more or less than 5 days hospitalization. (P=0.757) Comparison of mortality rates has not shown a significant difference including 19 (22.4%) deaths in group 1 and 15(17.6%) deaths in group 2 (P=0.443). Nausea followed by diarrhea was the most common side effects in group 1. But no side effects were reported in group 2 (P=0.000). Abnormal liver function tests (LFTs) were seen in both groups.
ConclusionComparison of hospitalization and mortality were not statistically significant. It seems that a respect to similar effect on mortality and hospitalization. ATV regimen is superior to Kaletra especially for better GI tolerance and less daily pills.
Keywords: Atazanavir, ritonavir, lopinavir, Side effects, Covid-19, Efficacy -
سابقه و هدف
یکی از مشکلات سیکل های لقاح آزمایشگاهی (IVF) شکست مکرر لانه گزینی است، مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر انفوزیون داخل رحمی سالین در فاز لوتیال سیکل قاعدگی قبلی بر وقوع حاملگی در بیماران نابارور تحت انتقال جنین فریز- ذوب شده انجام شد.
مواد و روش ها:
این مطالعه کارآزمایی بالینی در سال 1399 روی 70 زن نابارور در مرکز ناباروری بیمارستان امام خمینی ساری که تحت انتقال جنین فریز- ذوب شده قرار داشتند، در دوگروه مداخله و کنترل (35 نفر در هرگروه) صورت گرفت. نمونه ها با جدول اعداد تصادفی به دوگروه تقسیم شدند. تزریق داخل رحمی سالین تحت سونوهیستروگرافی در روز 21 سیکل قاعدگی قبلی در گروه مداخله انجام شد، اما برای گروه کنترل مداخله ای انجام نشد. نتایج بارداری در دو گروه ثبت و مقایسه شد. داده ها با آزمون کای دو و t-test تحلیل شد.
یافته ها:
تفاوت آماری معنی داری بین دو گروه مداخله و کنترل وجود داشت، به طوری که میزان بارداری بالینی در گروه مداخله (6/5 درصد) و در گروه کنترل (28/1 درصد) (0/003=P) و میزان تولد زنده نیز در در گروه مداخله (6/5 درصد) و در گروه کنترل (28/1 درصد) بود (0/02=P).
استنتاجسونوگرافی با انفوزیون سالین تاثیر مثبتی در میزان بارداری بالینی و تولد زنده زنان نابارور نداشت که می تواند به علت کم بودن حجم نمونه، انجام این روش در موقعیت زمانی خاص (روز 21 سیکل)، یا اثر ناکافی این روش در ایجاد التهاب به دنبال خراش نسبت به روش های قدیمی و مرسوم تر باشد. در نتیجه نیاز به مطالعه در سطح سلولی مولکولی و مقایسه این روش ها در ایجاد و میزان فاکتورهای التهابی وجود دارد.
کلید واژگان: سونوهیستروگرافی, لقاح آزمایشگاهی, ناباروری, بارداری, آسیب اندومترBackground and purposeOne of the problems of in vitro fertilization (IVF) cycles is recurrent failure of implantation. The present study aimed to investigate the effect of intrauterine saline infusion in luteal phase of previous menstrual cycle on occurrence of pregnancy in infertile patients undergoing frozen-thawed embryo transfer.
Materials and methodsThis clinical trial was conducted in 70 infertile women attending the infertility center in Sari Imam Khomeini Hospital who were undergoing frozen-thawed embryo transfer in 2020. The participants were randomly divided into an intervention group and a control group (n= 35 per group) using random number table. In intervention group, intrauterine injection of saline with ultrasound guidance was performed on day 21 of previous menstrual cycle, while the control group received no intervention. Pregnancy outcomes were compared between the two groups. Data analysis was performed using Chi-square and t-test.
ResultsThe intervention group and control group were found to be significantly different in rate of clinical pregnancy (6.5%, 28.1%) (P=0.003) and live birth (6.5%, 28.1%), respectively (P=0.02).
ConclusionIn this study, saline infusion sonohysterography did not have positive effect on clinical pregnancy and live birth, which could be due to small sample size, performing the procedure on day 21 of cycle, or ineffectiveness of this method in causing inflammation following scratches compared to conventional methods. Further molecular and cellular studies are needed to compare the effect of these methods on increasing the level of inflammatory factors.
Keywords: sonohysterography, in vitro fertilization, infertility, pregnancy, endometrial injury -
سابقه و هدف
استیوپروز یک بیماری اسکلتی عمومی است که با کاهش توده استخوانی در طی سال ها، شکستگی های استخوانی، کاهش مقاومت استخوان و در نتیجه افزایش شکنندگی استخوان و استعداد شکستگی توصیف می شود. متاسفانه تاکنون اثرات هورمون کلسیتونین بر استیوپروز در کشور ما مورد توجه قرار نگرفته است. هدف از این مطالعه، بررسی ارتباط بین سطح سرمی کلسی تونین با استیوپروزیس در خانم های 40 تا 70 سال در بیمارستان امام خمینی ساری می باشد.
مواد و روش ها:
این پژوهش مطالعه ای مقطعی بوده است که با هدف بررسی ارتباط بین سطح سرمی کلسی تونین با استیوپروز در خانم های 40 تا 70 ساله، به صورت سرشماری، مراجعه کننده به بیمارستان امام خمینی (ره) ساری/ کلینیک ارتوپدی در طی سال 1398 صورت گرفت. تعداد 29 خانم با سن 40 تا 70 ساله مبتلا به استیوپروز که بر مبنای انجام آزمایش تراکم سنجی استخوان (دنسیتومتری) و اخذ رضایت وارد مطالعه شدند. بیماران طبق تعریف به سه گروه طبیعی، استیوپنیک و استیوپروز تقسیم شدند و میانگین سطح سرمی کلسیم، فسفر و کلسی تونین در این بیماران اندازه گیری شد. اطلاعات توسط نرم افزار SPSS ورژن 23 مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت.
یافته ها:
تعداد 29 بیمار شامل 8 بیمار طبیعی، 10 بیمار استیوپنیک و 11 بیمار استیوپروتیک وارد مطالعه شدند. میانگین سطح سرمی کلسی تونین در سه گروه طبیعی، استیوپنیک و استیوپروتیک به ترتیب 58/1 ± 43/0، 04/2 ± 64/0 و 59/3 ± 08/1 اندازه گیری شد. ارتباط معنی داری بین سطح سرمی کلسیم، فسفر و کلسی تونین با استوپروزیس یافت نشد (05/0> P).
استنتاجدر بررسی نتایج نشان داده شد که ارتباطی بین سطح سرمی کلسیم و فسفر در بین سه گروه بیماران وجود ندارد که بدان معنی است بدن حتی با وجود استیوپروز شدید هم سطح سرمی این املاح را در حد طبیعی نگه می دارد و با انجام آزمایشات تعیین سطح سرمی کلسیم و فسفر نمی توان در مورد وضعیت دانسیته استخوانی به هیچ وجه اظهار نظر کرد.
کلید واژگان: استئوپروز, کلسیتونین, تشخیص, پیشگیریBackground and purposeOsteoporosis is a general skeletal disease characterized by decreased bone mass over the years, bone fractures, decreased bone strength, and consequently increased bone fragility and fracture susceptibility. There is paucity of information about the effect of calcitonin on osteoporosis in Iran. The current study aimed at investigating the relationship between serum calcitonin levels and osteoporosis in women aged 40-70 years old.
Materials and methodsThis cross-sectional study was carried out in women with osteoporosis (n=29) attending Sari Imam Khomeini Hospital who were selected by census sampling in 2019. Written consent was obtained and the participants entered the study based on bone densitometry. They were divided into three groups of normal (n=8), osteopenic (n=10), and osteoprotic (n=11). Mean serum levels of calcium, phosphorus, and calcitonin were measured in all patients. Data analysis was conducted in SPSS V23.
ResultsThe mean serum levels of calcium, phosphorus, and calcitonin were 0.43±1.58, 0.64±2.04, and 1.08±3.59, respectively indicating no significant relationship between their concentrations and osteoporosis (P> 0.05).
ConclusionThe study showed no relationship between the three groups of patients in serum calcium and phosphorus levels, which means that the body maintains normal serum levels of these salts even with severe osteoporosis. Serum calcium and phosphorus tests can not be used to comment on bone density.
Keywords: Osteoporosis, Calcitonin, Diagnosis, Prevention -
Background
Type of anesthesia during elective cesarean is very important and is chosen according to the decision of the specialist as well as the mother’s desire. This study aimed to determine the rate and associated factors of choosing general or regional (spinal and epidural) anesthesia among pregnant women who underwent elective cesarean in hospitals of Northern Iran in 2017.
MethodsThis descriptive-analytic study included the pregnant women referred to the hospitals in Sari with indications for both kinds of anesthesia. The reasons for choosing the type of anesthesia were asked and collected in a researcher-made checklist. The collected data were described and analyzed using SPSS software (version 24) through the Chi-square or Fisherchr('39')s exact tests and Logistic regression. A p-value less than 0.05 was considered statistically significant.
ResultsOut of 384 pregnant women who participated in the study, 60% and 40% of the cases chose general and regional anesthesia, respectively. Fear of spinal cord damage (64.3%) and fear of observing and hearing in the operation room (53.3%) were the most reasons for the rejection of the regional methods of anesthesia. However, the fear of not waking up (54.3%) and being interested in seeing the baby during childbirth (40.7%) were the main reasons for choosing spinal anesthesia. Most of the women who had experienced regional anesthesia selected this procedure in the current operation (53%), while general anesthesia was chosen by women without previous history of regional anesthesia (62%).
ConclusionAlthough most of the pregnant women selected general anesthesia, the reasons for rejecting the spinal method were mainly non-scientific and could be managed with maternal education.
Keywords: Analgesia, Anesthesia Conduction, Cesarean Section, Patient Preference, Pregnant Women -
زمینه و هدف
اختلال وسواسی- جبری (Obsessive - Compulsive Disorder: OCD) یک بیماری عصبی - روانی است که این وسواس های فکری یا عملی سبب اتلاف وقت شده و اختلال قابل ملاحظه ای در روند معمولی و طبیعی زندگی، کارکرد شغلی، فعالیت های معمول اجتماعی و یا روابط فرد با دیگران ایجاد می کنند. این مطالعه به منظور تعیین فراوانی اختلال وسواسی- جبری دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهرستان آمل انجام شد.
روش بررسیاین مطالعه توصیفی روی 342 دانش آموز دختر مقطع متوسطه با دامنه سنی 12 تا 17 سال مدارس شهرستان آمل در سال تحصیلی 98-1397 انجام شد. روش نمونه گیری به صورت خوشه ای و انتخاب تصادفی نمونه ها بود. پرسشنامه وسواس فکری - عملی مادزلی (Maudsley) برای غربالگری و معیار تشخیصی وسواس عملی ، فکری یل - براون (Yale-Brown) برای تایید اختلال وسواسی- جبری استفاده شد.
یافته ها:
غربالگری دانش آموزان نشان داد که 98 نفر (28.65%) دارای وسواس فکری - عملی بودند. بیشترین فراوانی به ترتیب مربوط به وسواس کندی و تکرار (37 مورد)، تردید - وظیفه شناسی (36 مورد)، بازبینی (35 مورد)، شست و شو (31 مورد) و در نهایت نشخوار فکری (12 مورد) بودند. از بین 98 دانش آموز غربال شده، با توجه به نمرات برمبنای پرسشنامه Yale-Brown، تعداد 67 دانش آموز مثبت بودند. شدت اختلال وسواسی - جبری در 37 مورد (55.22%) خفیف، 21 مورد (31.34%) متوسط و 9 مورد (13.43%) شدید تعیین گردید.
نتیجه گیری:
در حدود یک سوم از دانش آموزان دختر دچار اختلال وسواسی - جبری بودند.
کلید واژگان: اختلال وسواسی - جبری, دانش آموزان, دخترBackground and ObjectiveObsessive-compulsive disorder (OCD) is a neuropsychiatric disorder that can be time-consuming and cause considerable disruption to routine activities, occupational functioning, social activities, and relationships with others. This study aimed to determine the prevalence of obsessive-compulsive disorder among high school girl students.
MethodsThis descriptive cross-sectional study was done on 342 high school female students in Amol city, northern Iran in the academic year of 2018-19. Cluster random sampling mehod was applied in this study. The Maudsley OCD Questionnaire was used for screening and the Yale-Brown Obsessive-Compulsive Questionnaire was used to confirm obsessive-compulsive disorder.
Results98 students (28.7 %) had positive symptoms. The highest frequency was related to slowness and repetition (37 cases), followed by doubting (36 cases), repetitive checking (35 cases), cleaning (31 cases), and finally rumination (12 cases). Among the 98 screened individuals, 67 were positive based on the Yale-Brown questionnaire. Severity of the obsessive compulsive disorder was mild in 37 cases (55.2 %), moderate in 21 cases (31.34%) and severe in 9 cases (13.43%).
ConclusionThe prevalence of obsessive-compulsive disorder observed in one-third of high school students in the area.
Keywords: Obsessive-Compulsive Disorder, Students, Female -
سابقه و هدف
بیماری کروناویروس-2019 (کووید-19)، بیماری عفونی سیستم تنفسی است که از طرف سازمان بهداشت جهانی، پاندمی اعلام گردید. این مطالعه، با هدف بررسی اثربخشی مدالیته های جدید درمانی در بیماران مبتلا به کووید-19، انجام پذیرفت.
مواد و روش هادر این مطالعه توصیفی- تحلیلی، گذشته نگر و کاربردی، بیماران بالای 17 سال مشکوک به پنومونی، بستری در بخش عفونی بیمارستان رازی قایمشهر، اسفند 98 و فروردین 99، وارد مطالعه شدند. گروه بیمار از موارد بستری که تحت درمان ترکیبی از دارو های بتااینترفرون، متیل پردنیزولون، ایمونوگلوبولین وریدی، ریباویرین، آربیدول، رمدسیویر، فاویپیراویر به علاوه کلترا و هیدروکسی-کلروکین بودند، انتخاب شدند.گروه کنترل، بیمارانی بودند که تنها کلترا و هیدروکسی-کلروکین دریافت نمودند. این مطالعه اثربخشی دارو ها را مورد بررسی قرار داده است. داده ها توسط نرم افزار SPSS نسخه 18 تفسیر شدند و سطح معنی داری در کل مطالعه، 05/0 p< در نظر گرفته شد.
یافته هادر بررسی 217 بیمار مشکوک به کووید-19 در گروه بیماران، دامنه سنی 88-17 سال، میانگین و انحراف معیار 64/16±23/54 بوده است و گروه کنترل، دامنه سنی 80-19 سال، میانگین و انحراف معیار 23/16 ± 8/53 داشتند. مطالعه حاضر نشان داد، نیاز به بستری در بخش مراقبت های ویژه و نیاز به ونتیلاسیون مکانیکی در دو گروه با 05/0 p<، اختلاف معناداری دارد. در مقایسه دو گروه از نظر مرگ، اختلاف معنی داری دیده نشد (05/0 < p).
استنتاجاستفاده از درمان های دارویی ضد التهابی و ضد ویروسی برای بیماران بستری در بیمارستان، تا زمانی که داروی اختصاصی بیماری شناسایی شود و واکسیناسیون وسیع صورت گیرد، منطقی به نظر می رسد.
کلید واژگان: بیماری کرونا ویروس-2019 (کووید-19), درمان دارویی کووید-19, درمان ایمونوگلوبولین کووید-19Background and purposeCoronavirus Disease-2019) COVID-19) is a respiratory infection which was recognized as a pandemic by the world health organization on march 11, 2020. This study aimed to evaluate new treatment modalities therapy in management of COVID-19.
Materials and methodsA descriptive-analytical, retrospective study was performed in patients over 17 years of age with suspected COVID-19 admitted to Qaemshahar Razi Hospital in March and April 2020. The case group included patients treated with methylprednisolone, intravenous immunoglobulin (IVIg), Beta Interferon, Ribavirin, Arbidol, Remdesivir, Favipiravir and Hydroxychloroquine and lopinavir/ritonavir. The control group was selected from hospitalized cases who were treated only with lopinavir/ritonavir and Hydroxychloroquine. This study evaluated the efficacy of these drugs. Data was analyzed in SPSS V18.
ResultsThe mean ages of case group (n=217) and control group were 54.23±16.64 (17-88) years and 53.8±16.23 (19-80) years, respectively. The need for ICU admission and mechanical ventilation were significantly different between the two groups (P<0.05) but no significant difference was seen on mortality rate (P>0.05).
ConclusionUsing anti-inflammatory and anti-viral drugs in hospitalized patients seems reasonable until widespread vaccination and development of effective drug.
Keywords: Coronavirus Disease-2019, COVID-19 drug treatment, COVID-19 immunoglobulin therapy -
سابقه و هدف
عوامل مختلفی بر درد، احساسات و هیجانات مادر در دوران بارداری تاثیر دارند و این عوامل، نقش مهمی در تصمیم گیری روش ختم بارداری و کاهش عوارض بارداری دارند. مطالعه حاضر به صورت نظام مند و به منظور مروری بر تاثیر هیپنوتیزم بر پیامدهای بارداری و زایمان انجام پذیرفت.
مواد و روش ها:
در این مطالعه مروری سیستماتیک، پس از جستجوی مقالات، بدون محدودیت زمانی در پایگاه ها و بانک های اطلاعاتی Google Scholar، PubMed،Web of Science، Scientific Information Database (SID)، Cochrane Library، Scopus، Magiran، Registry of Clinical Trial (IRCT)، و ProQuest، و حذف موارد غیر مرتبط، کیفیت 21 مطالعه انگلیسی توسط Jadad مورد ارزیابی قرار گرفت. در نهایت 13 مطالعه وارد متا آنالیز شد. برای بررسی هتروژنیسیته از آزمون کوکران Q و I2، و جهت آنالیز از نرم افزار STATA.11 استفاده گردید.
یافته ها:
جمع بندی یافته های مطالعات، منجر به تشکیل شش طبقه در مورد تاثیر هیپنوتیزم بر پیامدهای بارداری شد. این موارد شامل، هیپنوتیزم موجب کاهش مصرف داروهای کاهنده درد می شود (001/0>P، (38/0- 12/0: %95CI)، 21/0=OR)، هیپنوتیزم موجب کاهش مصرف اکسی توسین نمی شود(880/0=P)، هیپنوتیزم موجب کاهش زایمان سزارین نمی شود(082/0=P)، هیپنوتیزم موجب افزایش میزان زایمان طبیعی می شود (001/0>P، (32/5- 75/1 : %95CI)، 06/3=OR)، هیپنوتیزم موجب کاهش میزان زایمان زودرس نمی شود (051/0=P) و هیپنوتیزم موجب افزایش نمره آپگار نوزاد نمی شود (27/0= P)، می باشد.
استنتاجانجام هیپنوتیزم می تواند موجب کاهش مصرف داروهای کاهنده درد زایمان و همچنین افزایش زایمان طبیعی گردد.
کلید واژگان: سزارین, زایمان, بارداری, هیپنوتیزم, خود هیپنوتیزمی, درد زایمانBackground and purposeThere are various factors affecting mother’s feelings, pain, and excitement during pregnancy which play significant roles in making decision about terminating pregnancy and reducing its outcomes. This study aimed to systematically review the effect of hypnosis on pregnancy and childbirth outcomes.
Materials and methodsIn this systematic review, we thoroughly searched Google Scholar, PubMed, Web of Science, Scientific Information Database (SID), Cochrane Library, Scopus, Magiran, Registry of Clinical Trial (IRCT), and ProQuest with no time limitations. After removing unrelated studies, 21 English articles were included. The quality of these articles was determined by Jadad Scale. Finally, 13 studies entered into our meta-analysis. To assess the heterogeneity, Q and I2 tests were used and STATA 11 was used for data analysis.
ResultsAccording to the findings, the effects of hypnosis on pregnancy and delivery outcomes were classified into six categories as the following: hypnosis decreases the consumption of pain relief medicines (OR=0.21, CI95%: 0.12- 0.38, P<0.001), it does not decrease the consumption of oxytocin (P=0.880), it does not decrease the rate of Cesarean section (P=0.082), it leads to higher rates of natural vaginal delivery (OR=3.06, CI95%:1.75-5.32, P<0.001), it does not decrease the rate of preterm labor (P=0.051), and it does not increase neonatal Apgar score (P=0.27).
ConclusionHypnosis interventions can reduce the consumption of pain relief medicines, and also increase the rate of normal vaginal delivery.
Keywords: Cesarean, delivery, pregnancy, hypnosis, self- hypnosis, labor pain -
Journal of Pediatric Perspectives, Volume:8 Issue: 84, Dec 2020, PP 12685 -12695
Background :
The most common type of feeding for infants is breastfeeding. Since breastfeeding mothers have low levels of breastfeeding knowledge, proper Health workers' support can play an effective role in raising mother's awareness and enhancing exclusive nutrition. This study aimed to evaluate the effect of telephone counseling during the postpartum period on exclusive breastfeeding.
Materials and MethodsThis quasi-experimental study was conducted on 170 breastfed women referred to the 2 selected health centers of Mazandaran University of Medical Sciences in 2018. The participants were randomly allocated into two equal groups (75 individuals each). The participants in the intervention group received telephone counseling by one midwifery expert. The control group received routine care. Data were collected using a questionnaire including demographic characteristics and a breastfeeding check-list. Exclusive breastfeeding rates were recorded two and six months after childbirth in both groups. Data were analyzed using SPSS software version 24.0.
ResultsA total of 165 mothers participants in this study. Based on the results, exclusive breastfeeding rate was 61% in treatment group and 39.8% in control group which was statistically significant (p=0.006). In addition, 24 neonates (28.9%) of the newborns in the control group and 19 (23.2%) in the intervention group were fed to the breastfeeding. This difference was statistically significant and indicates that the intervention Telephone counseling in postpartum period has a positive effect on exclusive breastfeeding (p = 0.027). Conclusion Based on the results, using a counseling program in this study led to an increase in exclusive breastfeeding in newborns. Pre and postpartum and lactation care for both mother and infant can increase health and exclusive breastfeeding.
Keywords: Exclusive breastfeeding, Telephone counseling, Postpartum -
Background
The parieto-frontal integration theory of intelligence revealed a novel scope of investigation examining how performance networks are related to structural networks in the brain.
ObjectivesThese investigations highlighted the role of brain commissures, but no evaluation has been performed examining the anterior commissure (AC) in determining the level of intelligence.
Patients andMethodsA total of 100 healthy volunteers were selected, and their brain MRIs were acquired. Measurements were performed for the AC and the corpus callosum (CC) on MRI. Intelligence quotient (IQ) was calculated using the Wechsler Adult Intelligence Scale-R (WAIS-R). P < 0.05 was considered significant.
ResultsThe average age of men was 32.58 ± 8.84 years, and the average age of women was 32.88 ± 7.83 years. The average IQ of volunteers in the study was 103.57 ± 4.178. Partitioning the subjects by gender did not lead to significant results. No significant correlation was determined between the dimensions of AC and IQ. The height of the CC had a positive correlation with IQ. However, the thickness of the genu, body, and splenium of the CC demonstrated no significant relation to IQ.
ConclusionThe AC had no clear relationship with IQ, although it may have a role in women. The height parameter of the CC had a significant correlation with IQ, suggesting the interference between the anterior and posterior parts of the brain in the human intelligence process.
Keywords: MRI, Brain, IQ, Gender, ommissure, Corpus Callosum Fiber Development -
Background
Distal radius fracture (DRF) is one of the most common upper limb fractures, which is associated with osteoporosis and vitamin D deficiency, especially in old adults.
ObjectivesThe aimof this studywas to evaluate the effectof supplementary vitaminDongrip strength, pinchpower, painintensity, and DASH score in post-menopausal females after distal radius fractures.
MethodsFifty-two post-menopausal women with distal radius fractures were enrolled in a randomized single-blinded multicenter trial from January 2015 to January 2016 (IRCT registration number: IRCT20160830029603N7). Patients with pre-operative serum vitamin D level of 30 to 100 ng/mL were enrolled in the study. Patients were divided into two randomized groups including groups with and without supplementation of vitamin D [25 women in intervention group (50,000 IU supplementary vitamin D, every 4 weeks for 6 months) and 27 women in placebo group]. Grip strength, pinch power, pain intensity, and DASH score pre-operatively and at three and six months after the surgery were measured; the obtained data were analyzed using SPSS version 16.
ResultsThe subjects’ mean age in vitamin D supplemented and placebo group was 57.98 ± 7.15 and 59.15 ± 8.03, respectively. The mean grip strength of patients in vitamin D supplemented group was significantly higher than the placebo group on both the third and sixth months (P = 0.011 and P = 0.003, respectively). The pinch power was significantly increased on the sixth month compared to the third month in patients with revised vitamin D supplementation (1.32 ± 2.14 and 0.67 ± 0.96 respectively, P = 0.0001). There was no statistically significant difference between the two groups in terms of mean VAS and DASH scores at the end of the study (P = 241, P = 0.665, respectively).
ConclusionsVitamin D supplementation was significantly helpful in improving grip strength recovery in post-menopausal women after distal radius fracture, however, no significant differences were observed in supplementation of vitamin D on pinchpower and pain intensity after distal radius fractures.
Keywords: Vitamin D, Distal Radius, fracture, Post-Menopausal, Wrist Function -
سابقه و هدفتوجه به ایمنی از مهم ترین شاخص های مراکز بهداشتی درمانی است و یک ارتباط مثبت بین فرهنگ ایمنی بیمار و بهبود پیامدهای سلامت وجود دارد هم چنین در کنار آن شناخت عوامل موثر در رضایتمندی مراجعین در ارتقای کیفیت مراقبت ها موثر می باشد.این مطالعه برای ارزیابی فرهنگ ایمنی بیمار در مراکز بهداشتی درمانی شهرستان آمل و هم چنین برای بررسی میزان رضایتمندی مراجعین به این مراکز صورت گرفته است.مواد و روش هااین مطالعه یک مطالعه توصیفی است.211 نفر از پرسنل مراکز بهداشتی درمانی شهری و روستایی شهرستان آمل ار اسفند 1396 تا خرداد 1397مورد پرسش قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری پرسشنامه MOSPSC بود که 12 بعد از فرهنگ ایمنی را مورد ارزیابی قرار می دهد. در کنار آن 211 نفر از مراجعین به همان مراکز با پرسشنامه SERVQUAL که ارزیابی کننده کیفیت خدمات از طریق رضایت مراجعین می باشد، مورد بررسی قرار گرفتند. داده ها با نرم افزار spss22 مورد ارزیابی قرار گرفتند.یافته هانگرش مثبت در کارکنان در مورد کل ابعاد 82 درصد بود. بیش ترین نگرش مثبت نسبت به بعد پی گیری (85 درصد) و کم ترین آن در مورد بعد ارزیابی کلی کیفیت و ایمنی(59 درصد) وجود داشت. در مورد رضایتمندی مراجعین، میزان رضایت به طور کلی (79 درصد) بود. بیش ترین بعد رضایت، اعتماد (88 درصد) و کم ترین آن بعد دسترسی به پزشک (18 درصد) بود. استنتاج: فراهم کردن پرسنل کافی و تهیه استانداردهای کاری برای پرسنل و تخصیص منابع کافی برای بهبود کیفیت و مراقبت از طرف مدیران می تواند به ارتقای فرهنگ ایمنی در مراکز بهداشتی درمانی کمک کند. در مورد رضایتمندی مراجعین، راهبرد مشارکتی با کارکنان و شناخت ادراکات و انتظارات مراجعین توسط مدیران جهت بهبود میزان رضایتمندی مراجعین مفید می باشد.کلید واژگان: ایمنی بیمار, کارکنان, مرکز بهداشتی درمانی, رضایتمندی, آملBackground and purposePatient safety is one of the most important indicators of primary healthcare settings. There is a direct association between patient safety culture and improvement in healthcare outcomes. Also, identifying the factors that enhance client satisfaction could be of great help in improving quality of care. This research was done to investigate patient safety culture in health centers in Amol, Iran and evaluating patient satisfaction attending these centers.Materials and methodsA descriptive study was carried out in 422 individuals including healthcare staff (n=211) and patients (n=211) selected from health centers in Amol, Iran between March and June 2018. The Medical Office Survey on Patient Safety Culture (MOSPSC) was administered among the healthcare staff. The scale measures 12 dimensions of patient safety culture. The patients responded to service quality (SERVQUAL) scale which evaluates the quality of services received. Statistical analysis was performed in SPSS V22.ResultsPositive attitude in all dimensions was 82% among the staff. The highest rate of positive attitudes were seen towards patient follow up (85%) and the lowest rate was found towards total quality assessment and safety (59%). Total patient satisfaction was 79%. The highest level of satisfaction was in dimension of trust (88%) and the lowest was found to be in accessing to the physician (18%).ConclusionAdequate number of staff and providing them with standard working conditions alongside allocating sufficient resources to improve quality and care could be of great benefit in improving safety culture in healthcare settings. Moreover, managers could adopt collaborative approaches and recognize client perceptions and expectations to enhance their satisfaction.Keywords: patient safety, staff, health center, satisfaction, Amol
-
مقدمه
"طرح سلامت یار" یکی از طرح های نظام سلامت است که اثربخشی آن کمتر مورد توجه قرار گرفته است. پژوهش حاضر با هدف همبستگی پاسخگویی اجتماعی و کیفیت ارائه خدمات در "طرح سلامت یار" مرکز پزشکی آموزشی درمانی امام حسین تهران انجام شد.
روش کاردر این مطالعه توصیفی-همبستگی، 384 نفر از مراجعان مرکز سلامت آموزشی درمانی امام حسین تهران به روش نمونه گیری در دسترس شرکت کردند. داده ها با استفاده از "پرسشنامه ارزشیابی طرح سلامت یار" (Health Assistant Plan Evaluation Questionnaire) که در پژوهش حاضر طراحی شده، جمع آوری گردید. روایی پرسشنامه با روش روایی محتوا، صوری و روایی سازه از طریق تحلیل اکتشافی تایید شد. پایایی ابزار با روش همسانی درونی و محاسبه آلفای کرونباخ تایید شد. داده ها توسط نرم افزار اس پی اس اس نسخه 16 تحلیل شد.
یافته هابین پاسخگویی اجتماعی و کیفیت ارائه خدمات ارتباط معنی دار و مثبت وجود داشت (562/0 = r و 001/0 = P). میانگین نمرات ابعاد رعایتشان انسانی، خود مختاری، کیفیت تسهیلات اساسی، دسترسی به حمایت های، وضوح ارتباطات و جنبه های رفتاری کمتر از متوسط بود. میانگین ابعاد رازداری و محرمانگی، حق انتخاب درمانگر، تجهیزات و امکانات فیزیکی، بهداشت محیط، دسترسی و مراقبت بیشتر از متوسط بود.
نتیجه گیریبین پاسخگویی اجتماعی و کیفیت ارائه خدمات در مرکز پزشکی آموزشی درمانی امام حسین تهران همبستگی وجود داشت. پیشنهاد می شود برنامه ریزان و مسئولین بخش سلامت، دو اصل مهم پاسخگویی اجتماعی و کیفیت ارائه خدمات را مورد توجه قرار دهند.
کلید واژگان: ارزشیابی, خدمات سلامت, پاسخگویی اجتماعی, کیفیت مراقبت سلامتیIntroduction"Health Assistant Plan" is one of the health system designs whose effectiveness has been less considered.The aim of this study is to determine the correlation between social accountability and quality of service delivery in "Health Assistant Plan" of Imam Hossein Medical Education Center, Tehran.
MethodsIn this descriptive-correlational study, 384 patients referred to Imam Hossein Medical Education Center of Tehran participated by convenience sampling method. Data were collected using “Health Assistant Plan Evaluation Questionnaire” which developed in this study. Validity of the questionnaire was confirmed by content, face and construct validity through factor analysis. The reliability of the questionnaire was confirmed by internal consistency and Cronbach alpha. Data was analyzed by SPSS. 16.
ResultsThere was a significant and positive correlation between social accountability and the quality of service delivery (r = 0.562, P = 0.001). The mean scores for the dimensions of human of dignity, autonomy, quality of facilities, access to support, communication clarity and behavioral aspects were less than average. The mean scores dimensions of privacy and confidentiality, the choice of therapist, equipment and physical facilities, environmental health, access and care were more than average.
ConclusionsThere was a correlation between social accountability and the quality of services delivery at Imam Hossein Hospital. It is suggested that health planners and health officials consider the two main principles of social accountability and quality of service delivery.
Keywords: Evaluation, Health Services, Social Accountability, Quality of Health Care -
بررسی تاثیر بیماری های پریودنتال مادر بر عواقب بارداری: مروری نظام مندتغییرات فیزیولوژیک بارداری بر بافت های دهان و لثه اثرگذار است و ممکن است باعث افزایش شدت مشکلاتی از قبیل التهاب، خونریزی و تورم لثه گردد. بیماری های پریودنتال به عنوان یک کانون عفونی در بدن می تواند ایفای نقش کند. با توجه به موارد ذکرشده هدف از مطالعه حاضر مروری بر تاثیر بیماری های پریودنتال مادر بر عواقب بارداری می باشد.
طی این مطالعه مروری، مقالات مرتبط با کلید واژه های بیماری پریودنتال، عواقب بارداری، زایمان زودرس، نوزاد نارس از پایگاه های معتبر داخلی شامل؛ SID, Irandoc, Iranmedex و با کلیدواژه های Periodontal disease Consequences of Pregnancy, Preterm delivery, Premature infants از پایگاه های معتبر خارجی شامل؛Google scholar, Scopus Pubmed Medline طی سال های 2017-2008 جستجو شد. در این بررسی 48 مقاله جمع آوری شد که از این تعداد 30 مقاله مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند.
نتایج نشان دادند که بیماری های پریودنتال عفونت هایی هستند که می توانند بر تولید سایتوکین ها تاثیر گذاشته و باعث ایجاد دردهای زایمانی زودرس، پاره شدن پرده های جنینی و زایمان زودرس شود. تولد نوزاد نارس منجر به افزایش مرگ و میر نوزادی نیز شود. بیماری های پریودنتال مادران باردار با تولد نوزاد کم وزن در ارتباط است. همچنین پریودنتیت با افزایش عوامل التهابی، به عنوان عامل خطر دیابت بارداری مطرح است. ابتلا به بیماری با دیابت بارداری ارتباط داشت و زنان باردار مبتلا به بیماری پریودنتال 7/5 برابر بیشتر از افراد بدون بیماری پریودنتال به دیابت بارداری مبتلا می شوند.
با توجه به نقش وضعیت پریودنتال مادران باردار در سلامت فرزندان آینده آن ها، ضرورت یک برنامه ریزی مناسب برای افزایش سطح آگاهی زنان و بهبود وضعیت دهانی آن ها بیش ازپیش آشکار می شود. با پیشگیری و درمان بیماری های پریودنتال در زنان باردار می توان از وقوع این عوارض کاست. تائید سلامت پریودنتال زنان توسط دندان پزشک پیش از اقدام به بارداری در این مسیر می تواند بسیار موثر باشد.کلید واژگان: بیماری پریودنتال, عواقب بارداری, زایمان زودرس, نوزاد نارسThe effect of maternal periodontal disease on pregnancy outcomes: A systematic reviewPhysiological changes in pregnancy can affect the tissues of the mouth and gums and can increase the severity of problems such as inflammation, bleeding and swelling of the gum. Periodontal diseases can play a role as a focal point Infections in the body. According to the above, the purpose of this study is to investigate the effects of maternal periodontal disease on pregnancy outcomes.
In this review article, articles related to the key words (periodontal disease, pregnancy outcomes, preterm delivery, premature infants) from prestigious internal databases (SID, Irandoc, Iranmedex) and With keywords (Periodontal disease, Consequences of Pregnancy, Preterm Delivery, Premature infants) (Confirmed in Mesh) from foreign authoritative databases (Google Scholar, Scopus, Pubmed, Medline) were found between 2008 and 2017 and Articles published in this field were reviewed.
In this study, 48 papers were collected, of which 30 papers were analyzed. 18 other articles were omitted due to repeatability, non-relevance to the title and keywords from the review process. The results of the research showed that periodontal diseases are infections that can affect cytokines production, causing early birth pain, tearing of fetal screens and early delivery. Preterm infant births also increase infant mortality. Studies have shown that periodontal disease of pregnant mothers is associated with the birth of a low birth weight baby. Also, periodontal disease is associated with an increase in inflammatory factors as a risk factor for gestational diabetes mellitus.
The findings indicated that periodontal disease was associated with gestational diabetes, and pregnant women with periodontal disease were 5/7 times more likely to have gestational diabetes than non-periodontal patients.
Regarding the role of periodontal condition of pregnant mothers in the health of their future children, the need for an appropriate planning to increase the awareness of women and improve their oral health is becoming more and more evident. With the prevention and treatment of periodontal diseases in pregnant women, these complications can be decreased. Confirmation of periodontal health of women by the dentist can be very effective before going to pregnancy in this direction.Keywords: Periodontal Disease, Pregnancy Outcomes, Preterm Delivery, Premature Infants -
اصلاحیه: بررسی تاثیر درمانی امواج رادیو فرکوئنسی در بیماران با تومورهای متاستاتیک کبد با منشاء پستاندر مقاله فوق که در شماره 158 اسفند 1396 در دوره 27 این نشریه منتشر شده بود، قسمت Result در چکیده انگلیسی اشتباه چاپ شده بود، به صورت زیر اصلاح می گردد:
Results: The most frequent sizes of mass were 2-4 cm (n=33، 54%) and 4-5 cm (n=23، 38%). Among the patients، 35 (67.3%) had one tumor before، in 11.5% renew tumor happened، and 65.4% had one tumor after treatment. Liver tumors were controlled in 76.9% in case group which was statistically higher than that in control group (P< 0.0001).In the article published in Volume 27, issue 158, 2017, the Results section in English Abstract have been published incorrectly. The correct Results is given below:ResultsThe most frequent sizes of mass were 2-4 cm (n=33, 54%) and 4-5 cm (n=23, 38%). Among the patients, 35 (67.3%) had one tumor before, in 11.5% renew tumor happened, and 65.4% had one tumor after treatment. Liver tumors were controlled in 76.9% in case group which was statistically higher than that in control group (P
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.