به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

mohammadjavad naeiji

  • محمدجواد نائیجی، اسحاق قورچی بیگی، محمدتقی قربانی فاراب، محمدحسین سید علی جانلو

     هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش تعدیل گری مدیریت دانش استراتژیک در رابطه ی ابعاد سرمایه فکری و عملکرد شرکت های لبنی است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر طرح تحقیق، توصیفی-همبستگی و از نظر ماهیت داده ها، کمی است. جامعه آماری پژوهش، شرکت های فعال در صنعت لبنیات هستند که پرسشنامه های تحقیق میان 98 مدیر ارشد 61 شرکت لبنی به روش در دسترس توزیع شد. برای آزمون فرضیات از روش معادلات ساختاری و نرم افزار smartPLS استفاده شده است. نتایج تحقیق بیانگر قابل قبول بودن پایایی و روایی ابزار سنجش و قابلیت تبیین کنندگی بالای مدل بوده است. همچنین نتایج آزمون فرضیات بیانگر این است که ابعاد سرمایه فکری بر عملکرد نوآورانه تاثیر مثبت دارد و عملکرد نوآورانه می تواند به بهبود عملکرد بازار و عملکرد مالی کمک کند. همچنین نقش تعدیل گری مدیریت دانش استراتژیک در ارتباط بین دو بعد سرمایه فکری (سرمایه انسانی و سرمایه رابطه ای) با عملکرد نوآورانه تایید شد. نتایج این پژوهش به شناخت بهتر پیچیدگی های سرمایه فکری کمک می کند و نگرش مناسبی برای بهبود عملکرد شرکت های صنعت لبنیات ارایه می نماید.

    کلید واژگان: سرمایه فکری, عملکرد سازمان, نوآوری, مدیریت دانش استراتژیک
    mohammad javad naeiji, Eshagh Ghoorchibeygi, mohammadtaghi qorbani faryab, MohammadHossein Seyyed Ali Janloo

     The aim of the study is to investigate the effect of intellectual capital dimensions on innovative performance and role of strategic knowledge management moderator in the dairy industry. This study is applied research in terms of purpose and it is descriptive-correlation research in terms of method and nature. The statistical population of the study includes operating companies in the dairy industry. Research questionnaires were distributed among 98 senior executives of 61 companies by convenience sampling. Analyzing by smart-PLS software showed that the reliability and validity of measurement tool and the capability of model were acceptable. Results of hypotheses test based on the structural equation method (SEM) indicate that dimensions of intellectual capital have a positive effect on innovative performance and innovative performance can help improve market performance and financial performance. Also, the role of strategic knowledge management moderator in the relationship between two dimensions of intellectual capital (human capital and relational capital) with innovative performance was confirmed. The results of this study could help to better understand the complexities of intellectual capital and provides a good attitude to improve the performance of dairy companies.

    Keywords: Intellectual Capital, Organizational Performance, Innovation, Strategic Knowledge Management
  • محمدجواد نائیجی*

    با وجود اینکه پژوهشگران در مورد ماهیت و اهمیت کارآفرینی استراتژیک اتفاق نظر دارند، تعاریف متعدد این مفهوم، ابهام آفرین شده است. همچنین بیشتر معیارهای موجود ویژگی منحصربه فرد کارآفرینی استراتژیک را در نظر نگرفته اند. هدف این مقاله، نقد و بازتعریف کارآفرینی استراتژیک و ابزارهای سنجش آن است. در این پژوهش، با بررسی سیستماتیک پژوهش های پیشین، نقاط اشتراک تعاریف کارآفرینی استراتژیک شناسایی شده است. هسته اصلی کارآفرینی استراتژیک، تعادل است و برای دستیابی به کارآفرینی استراتژیک موفق باید بر ایجاد تعادل میان کارآفرینی و مدیریت استراتژیک، شناسایی و به کارگیری فرصت ها و نوآوری های بنیادین و تدریجی تاکید کرد. در این مسیر، بخش عمده ای از مقالاتی که در نشریه کارآفرینی استراتژیک به چاپ رسیده است، به ایجاد تعادل میان استراتژی و کارآفرینی پرداخته است. این مقاله سه پرسشنامه ای را که برای سنجش کارآفرینی استراتژیک تدوین شده اند مورد بررسی قرار داده است که نتایج بیانگر ناکامی این ابزارها در سنجش مفهوم منحصر به فرد کارآفرینی استراتژیک است. پرسشنامه های موجود به سنجش جداگانه مفاهیم کارآفرینی سازمانی و مدیریت استراتژیک پرداخته اند و اینکه از تلفیق این دو مفهوم، مفهوم جدیدی تحت عنوان کارآفرینی استراتژیک با ابعاد و ویژگی های متفاوت شکل گرفته است دیده نمی شود. یافته دیگر این است که به علت تعداد اندک مطالعات کمی در زمینه کارآفرینی استراتژیک، روایی و پایایی این پرسشنامه ها در مطالعات دیگر کمتر مورد سنجش قرار گرفته است. از این رو، پیشنهاد می شود پژوهش های بیشتری هم برای آزمودن پرسشنامه های موجود و هم برای توسعه ابزارهای سنجش کارآفرینی استراتژیک صورت گیرد.

    کلید واژگان: کارآفرینی استراتژیک, تعادل, نقد, ابزارهای سنجش, شناسایی و به کارگیری فرصت ها
    MohammadJavad Naeiji *

    Although researchers generally agree on the nature and importance of strategic entrepreneurship (SE), various definitions have created confusion. Also, most exiting measures do not take into account the unique characteristics of this construct. The purpose of this paper is to criticize and redefining SE and its measures. By conducting a systematic review of previous research, we identify similarities between definitions of SE. Balancing is the core of SE concept and successful SE capabilities stressed on balance between corporate entrepreneurship and strategic management, opportunity exploration and exploitation, and radical and incremental innovations. In this way, the main section of the papers which are published in the Strategic Entrepreneurship Journal (SEJ) has paid attention to balance strategy and entrepreneurship. This paper reviews three questionnaires that were developed to measure SE. However, only a few studies have used these questionnaires and further studies should be conducted to develop instruments to measure SE.

    Keywords: Strategic Entrepreneurship, critique, measurement tool, Opportunity exploration, exploitation
  • سجاد محمدهاشم، علی رضائیان*، محمدجواد نائیجی، حسین وظیفه دوست
    هدف از مطالعه حاضر ارایه الگویی به منظور شناسایی عوامل موثر بر دولت کارآفرین می باشد. مطالعه حاضر، به روش ترکیبی و از نوع طرح های تحقیق آمیخته اکتشافی می باشد. در فاز کیفی با بررسی و ارزیابی مطالعات انجام شده در زمینه موضوع و مصاحبه عمیق با از خبرگان حوزه کارآفرینی و دولت کارآفرین، اطلاعات لازم جمع آوری و با استفاده از روش تحلیل گراندد تیوری، به کدگذاری و مقوله بندی و ارایه مدل مفهومی پرداخته شد. بخش کمی مطالعه به روش مدل سازی معادلات ساختاری بود، بدین منظور داده های جمع آوری شده از پرسشنامه محقق ساخته مبتنی بر مدل برآمده از فاز کیفی مطالعه با استفاده از نرم افزار لیزرل مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج گراندد تیوری نشان داد که الگوی عوامل موثر بر دولت کارآفرین شامل 144 کد باز، 25 کد محوری و 6 کد انتخابی می باشد. در بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخته مشتمل بر 78 گویه در اختیار 320 نفر از مدیران ارشد آموزشی و اساتید برجسته حوزه مدیریت قرار داده شد. نتایج مدلسازی معادلات ساختاری نشان داد که بین متغیرهای اصلی عوامل زمینه ای، عوامل علی، راهبردها و شرایط مداخله گر با مقوله محوری دولت کارآفرین و همچنین بین مقوله محوری دولت کارآفرین و عملکرد دولت در سطح اطمینان 95 درصد، رابطه معنی دار بودن وجود دارد. از نتایج این مطالعه می توان در ارتقا کارآفرینی دولت ها استفاده نمود. به صورتی که با اجرای مفاد مدل ارایه شده دولت به دولت کارآفرین تبدیل شده و از این طریق، عملکرد دولت بهبود یابد.
    کلید واژگان: دولت کارآفرین, کارآفرینی بخش عمومی, گراندد تئوری, مدلسازی معادلات ساختاری
    Sajjad Mohammadhashem, Ali Rezaian *, Mohammad Javad Naeiji, Hossein Vazifehdoost
    The purpose of this study is to provide a model to identify the factors affecting the entrepreneurial government. The current study is a mixed method and exploratory mixed research design. In the qualitative phase, by reviewing and evaluating the studies conducted on the subject and in-depth interviews with experts in the field of entrepreneurship and the entrepreneurial government, the necessary information was collected, and by using the grounded theory analysis method, coding and categorization were done and conceptual models were presented. The quantitative part of the study was based on the structural equation modeling method, for this purpose, the data collected from the researcher-made questionnaire based on the model derived from the qualitative phase of the study was evaluated using Lisrel software. The results of grounded theory showed that the pattern of factors affecting the entrepreneurial government includes 144 open codes, 25 central codes, and 6 selective codes. In the quantitative part, a researcher-made questionnaire consisting of 78 items was provided to 320 senior educational managers and prominent professors in the field of management. The results of structural equation modeling showed that there is a significant relationship between the main variables of contextual factors, causal factors, strategies and intervening conditions with the central category of entrepreneurial government and also between the central category of entrepreneurial government and government performance at the 95% confidence level.
    Keywords: Entrepreneurial state, public sector entrepreneurship, grounded theory, structural equation modeling
  • محمدجواد نائیجی*، محمدرضا هوشمند

    امروزه گسترش و نفوذ رسانه های اجتماعی آن را به یک زیرساخت دیجیتال با اثرات شگرف در دنیای کسب و کار تبدیل کرده است. با وجود حیاتی بودن کارآفرینی و نوآوری در اقتصاد مدرن، مطالعات اندکی در خصوص تاثیرگذاری رسانه های اجتماعی بر این دو متغیر صورت پذیرفته است. از سوی دیگر، در مواجه با پدیده جهانی شدن تمایزهای فرهنگی نمود بیشتری یافته که ممکن است مانعی برای شناسایی فرصت ها به شمار آید. لذا پژوهش حاضر، با هدف مطالعه تاثیر استفاده از رسانه های اجتماعی بر تشخیص فرصت های کارآفرینی و نوآوری با تبیین نقش میانجی خودکارآمدی و هوش فرهنگی صورت گرفته است. داده های تحقیق از 147 پرسشنامه که میان مدیران کسب و کارهای اینترنتی دارای نماد الکترونیکی در شهر تهران توزیع شد گردآوری شده است و با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفته است. یافته ها بیانگر تاثیر دو کارکرد اطلاعاتی و اجتماعی رسانه های اجتماعی بر تشخیص فرصت های کارآفرینی و در نهایت بر نوآوری است. همچنین خودکارآمدی و هوش فرهنگی نقش میانجی را در تاثیر رسانه های اجتماعی بر تشخیص فرصت ها ایفا می کند. بر مبنای نتایج این مطالعه پیشنهاد می شود مدیران و شرکت های فعال در محیط های متنوع فرهنگی، برای ارتقا سطح خودکارآمدی و هوش فرهنگی خود و کارکنان شان، تمرکز ویژه ای بر به کارگیری رسانه های اجتماعی داشته باشند.

    کلید واژگان: رسانه های اجتماعی, خودکارآمدی, هوش فرهنگی, تشخیص فرصت, کسب و کار اینترنتی
    MohammadJavad Naeiji *, MohammadReza Hooshmand

    Despite the vital role of innovation and entrepreneurship in the modern economy, there are scant studies on the impact of social media on these factors. This study, thus, aimed to investigate the effect of social media usage on entrepreneurial opportunity recognition and innovation by explaining the mediating role of cultural intelligence. Data were collected randomly using standard questionnaires and then analyzed with SPSS and SMART PLS. This study employed the structural equation modeling (SEM) by applying the partial least squares (PLS) to a sample from 147 Internet-based companies in Tehran. The findings suggested that cultural intelligence mediates the relationship between social media usage for information and social media usage for socializing with entrepreneurial opportunity recognition. In contrast, the effect of social media usage for information on self-efficacy was greater than that of the social media usage for socializing.. Moreover, opportunity recognition has a significant direct effect on innovation and is thus regarded as the most important engine of innovation. This study focused on the cognitive and learning processes and used the concepts of social media and cultural intelligence as stimuli to entrepreneurship and innovation, so as to bring new insights into the entrepreneurial opportunity recognition literature.

    Keywords: Social media, Self-efficacy, Cultural Intelligence, Opportunity recognition, internet business
  • محمدجواد نائیجی، محمد خدابخشی *، فاطمه بیات، زهره پرهیزگار
    زمینه و هدف

    در سال‌های اخیر، مطالعه تاثیر عوامل مرتبط با نوآوری‌ بر عملکرد مورد توجه قرار گرفته است. بر اساس رویکردهای جدید، گرایش‌های مختلف شرکت و استراتژی‌های نوآوری می‌تواند اثرات متنوع و حتی متعارضی روی عملکرد داشته باشد. در این مقاله، با ایجاد تمایز بین دو بعد گرایش بازار شامل مشتری‌گرایی و رقیب‌گرایی، نقش مجزای هر دو استراتژی اکتشاف و بهره‌برداری بر عملکرد نوآورانه بررسی می‌شود.

    روش‌شناسی

     این پژوهش از نظر هدف، پژوهشی توصیفی و از نظر نوع استفاده، کاربردی است. بر اساس فرمول کوکران، 82 شرکت از 85 شرکت دانش‌بنیان در مراکز رشد و فناوری دانشگاه‌های شهید بهشتی و تربیت مدرس به صورت تصادفی انتخاب شدند. داده‌های تحقیق از طریق پرسشنامه‌‌ گردآوری شد و روایی و پایایی متغیرها به کمک روایی همگرا و واگرا، پایایی ترکیبی و آلفای کرونباخ تایید شدند. برای تحلیل داده‌ها از مدل‌سازی معادلات ساختاری استفاده شد.

    یافته‌ها

     نتایج بیانگر این است که هر دو بعد گرایش بازار بر استراتژی‌های اکتشاف و بهره‌برداری تاثیر دارند. ضرایب تاثیر مشتری‌گرایی بر نوآوری اکتشافی و نوآوری بهره‌بردارانه به ترتیب 468/0 و 310/0 و ضرایب تاثیر ر‌قیب‌گرایی بر این دو استراتژی نوآوری به ترتیب 407/0 و 457/0 بود. همچنین، استراتژی‌های نوآوری با عملکرد ارتباط مثبتی دارند؛ بااین‌وجود، تاثیر نوآوری اکتشافی بر عملکرد نوآورانه قوی‌تر از نوآوری بهره‌بردارانه بوده است.

    نتیجه‌گیری

     این مطالعه با در نظرگرفتن ابعاد گرایش بازار و ارزش‌های نسبی آن در تقویت استراتژی‌های نوآوری، بینش جدیدی در مورد عملکرد ارایه نمود. بنابراین، شرکت‌هایی می‌توانند به عملکرد نوآورانه مناسبی دست پیدا کنند که در هر دو بعد  استراتژی‌های نوآوری شامل اکتشاف و بهره‌برداری موفق عمل نمایند.

    کلید واژگان: بازارگرایی, اکتشاف و بهره برداری, نوآوری, عملکرد, شرکت های دانش بنیان
    Mohammad Javad Naeiji, mohammad khodabakhshi *, Fatemeh Bayat, Zohreh Parhizkar
    Background and Purpose

     

    In recent years, the study of the impact of innovation-related factors on performance has been considered. Based on new approaches, different company trends and innovation strategies can have varied and even conflicting effects on performance. In this paper, by distinguishing between two dimensions of market orientation including customer orientation and competitiveness, the separate role of both exploration and exploitation strategies on innovative performance is investigated.

    Methodology

    This research is a descriptive research in terms of purpose and  is an applied research in terms of type of use. According to Cochran's formula, 82 companies out of 85 knowledge-based companies in the growth and technology centers of Shahid Beheshti and Tarbiat Modares universities were randomly selected. Research data were collected through a standard questionnaire and the validity and reliability of all variables were confirmed by convergent and discriminant validity, composit relibility and Cronbach's alpha. Structural equation modeling was used to analyze the data.

    Findings

    The results showed that both dimensions of market orientation have an impact on exploration and exploitation strategies. The coefficients of the effect of customer orientation on exploratory innovation and exploitative innovation were 0.468 and 0.310, respectively, and the coefficients of the effect of competitiveness on these two innovation strategies were 0.407 and 0.457, respectively. Innovation strategies also have a positive relationship with performance; Nevertheless, the impact of exploratory innovation on innovative performance has been stronger than exploitative innovation.

    Conclusion

    This study provided a new insight into performance by considering the dimensions of market orientation and its relative values in strengthening innovation strategies. Therefore, companies can achieve good innovative performance by being successful in both dimensions of innovation strategies, including exploration and exploitation.

    Keywords: market orientation, exploration, exploitation, innovation, performance, Knowledge Based Enterprises
  • محمدجواد نائیجی*، سید مصطفی عالم نجفی

    محتوای کتاب «نگاهی نو به باورهای کارآفرینی و مدیریت بنگاه ها» شامل سه بخش و 13 فصل با محوریت کارآفرینی و مدیریت بنگاه ها است. با توجه به اهمیت باورها در کارآفرینی، موضوع کلی کتاب جذاب و سودمند است و به ویژه به مخاطبان غیرتخصصی دیدگاه مناسبی ارایه می کند. در این اثر تلاش شده است بازتعریفی از کارآفرینی و باورهای مرتبط با آن ارایه شود که این تلاش تا حد زیادی با عدم بکارگیری منابع به روز و جدید بی-ثمر مانده است. البته ساختار کتاب، خبری است و بیشتر به گزارش های دهه قبل میلادی اتکا نموده و از گزارش-های داخلی بی بهره بوده است. این اثر اگرچه توانسته است اطلاعات جامعی از کارآفرینی و مدیریت کسب و کار ارایه نماید، اما به علت استفاده از آمارهای یک دهه قبل، در تحلیل روابط کسب و کار و کارآفرینی چندان موفق نبوده است و بیشتر قضاوت خواننده را در مورد مطلب جویا شده است. همچنین در موارد متعددی با عبارت های بدون استناد، استدلال هایی ارایه شده است که استفاده از کتاب را به عنوان یک مرجع کامل به خصوص در زمینه ارایه الگوی بومی کارآفرینی زیر سوال می برد. در مجموع، کتاب از نظر موضوعی افق جدیدی به مباحث کارآفرینی می گشاید، هر چند از نظر محتوایی ضعف های آشکاری دارد.

    کلید واژگان: نقد کتاب, کارآفرینی, باورهای کارآفرینانه, مدیریت کسب و کار
    MohammadJavad Naeiji *, Seyyed Mostafa Alemnajafi

    The content of "A New Look at the Entrepreneurial Beliefs and Corporate Management" book comprises three sectors and 13 chapters with the centrality of entrepreneurship and corporate management. Also, an attempt has been made to provide a redefinition of entrepreneurship and related beliefs; although this effort has been futile with the lack of use of new and novel resources. The book mostly relies on reports of the previous decade and has been deprived from domestic reports. Although this book has been able to provide comprehensive knowledge of entrepreneurship and business management in firms by imitating resources from previous decades, it hasn’t been able to explain the relationship between business and entrepreneurship and mainly asks the reader for their judgment on the subject. Also by using phrases such as: the statistics indicate that, or some scientists have said that; tries to confirm its content. Therefore, contrary to the opinion of the writers of the book, it’s not a complete source particularly about the use of internal experience in the area under discussion.

    Keywords: Critique of the Book, entrepreneurship, entrepreneurial beliefs, business management
  • محمدجواد نائیجی، محمد خدابخشی*، سیما محمدبیگی
    زمینه و هدف

    با توجه به نقش حیاتی منابع انسانی در ارتقای عملکرد کسب وکار، در این پژوهش به مطالعه تاثیر اقدامات مدیریت منابع انسانی و سرمایه انسانی بر عملکرد شرکت های حمل ونقل بین المللی با در نظر گرفتن نقش میانجی دوسوتوانی نوآوری پرداخته می شود.

    روش شناسی: 

    پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل شرکت های حمل ونقل بین المللی بود که بر اساس فرمول کوکران تعداد 55 شرکت به عنوان نمونه انتخاب و پرسشنامه های تحقیق میان مدیران ارشد این شرکت ها توزیع شد. برای آزمودن پایایی از آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی و برای بررسی روایی از روایی های همگرا و واگرا استفاده شد. تحلیل داده ها بر اساس مدل سازی معادلات ساختاری و آزمون بوت استراپ و با استفاده از نرم افزارهای اس پی اس اس و اسمارت پی ال اس انجام شده است.

    یافته ها: 

    نتایج آزمون فرضیه ها نشان داد که سرمایه انسانی و اقدامات مدیریت منابع انسانی بر عملکرد کسب وکار تاثیر معناداری دارند. همچنین دوسوتوانی نوآوری در تاثیر اقدامات منابع انسانی و سرمایه انسانی بر عملکرد کسب وکار نقش میانجی دارد.

    نتیجه گیری:

     تمرکز بر دانش تخصصی کارکنان و استفاده از این دانش در مسیر توسعه نوآوری یکی از الزامات بهبود عملکرد شرکت های حمل ونقل بین المللی است. از این رو، شرکت ها باید منابع را به صورت متعادل به هر دو نوع پروژه های کشف و بهره برداری از نوآوری تخصیص دهند.

    کلید واژگان: مدیریت منابع انسانی, سرمایه انسانی, دوسوتوانی, حمل ونقل, اکتشاف و بهره برداری
    MohammadJavad Naeiji, Mohammad Khodabakhshi *, Sima Mohammadbeigi
    Purpose

    Considering the critical role of human resource in performance, the purpose of this research is identifying the effects of human resource practices and human capital on performance of international transportation companies and mediating variable of innovation ambidexterity.

    Methodology

    Statistical population was included international transportation companies and using Cochran method, 55 companies were selected. The survey questionnaires were sent to top managers of these companies. The reliability of the measurement model has been established by examining the composite reliability and cronbach’s alpha and validity was assessed by convergent and discriminant validity. Data were examined using Smart-PLS and IBM SPSS.

    Findings

    The results showed that HRM practices and human capital effect on business performance. Also, innovation ambidexterity will mediate the impact of human resource practices and human capital on business performance.

    Conclusions

    It seems that one of the requirements for the development and improvement of transportation company’s performance is to focus on specialized knowledge of the staff and applying this knowledge to develop innovation. It is suggested to companies to allocate balanced proportions of resources to new exploration projects and new exploitation projects.

    Keywords: HRM, Human capital, Transportation, Exploration, Exploitation
  • محمد جواد ناییجی*، زینب اسفندیاری
    اگرچه تاثیر شخصیت و هوش فرهنگی بر عملکرد شغلی بسیار توجه شده است، اما مطالعات بسیار اندکی در زمینه عملکرد نوآورانه و ویژگی های خاص محیط های ورزشی صورت گرفته است. پژوهش حاضر الگویی است برای آزمودن روابط میان شخصیت، هوش فرهنگی، رهبری کارآفرینانه و عملکرد نوآورانه مدیران فدراسیون های ورزشی. این پژوهش از نوع توصیفی و مبتنی بر مطالعه همبستگی است. بر اساس هدف پژوهش، از روش معادلات ساختاری برای آزمودن الگو استفاده شده است. داده ها بر اساس پرسش نامه و از 152 نفر از مدیران فدراسیون های ورزشی گردآوری شده است. آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی برای آزمودن پایایی و روایی های همگرا و واگرا برای تعیین روایی ابزار اندازه گیری به کار گرفته شده است. نتایج پژوهش بیانگر تاثیر مثبت هوش فرهنگی و پنج عامل بزرگ شخصیت بر عملکرد نوآورانه است و نقش میانجی رهبری کارآفرینانه در الگو نیز تایید شده است. برای بررسی پایایی پرسش نامه ها، از روش آلفای کرونباخ استفاده شده است. همچنین، روایی پرسش نامه و سازه های پژوهش، بر مبنای روایی همگرا و روایی واگرا سنجیده شده است. این متغیرها، تبیین کننده 5/78 درصد از واریانس عملکرد نوآورانه بوده اند. پژوهش حاضر، بینش مناسبی را در خصوص نقش بالقوه ویژگی های شخصیتی در محیط های ورزشی نشان می دهد و به شناخت بهتر عوامل موثر بر عملکرد فدراسیون های ورزشی کمک می کند.
    کلید واژگان: هوش فرهنگی, پنج عامل بزرگ شخصیت, رهبری کارآفرینانه, نوآوری, فدراسیونهای ورزشی
    Mohammad Javad Naeiji *, Zeynab Esfandiari
    Despite the burgeoning attention devoted to the effects of cultural intelligence and personality on job performance, only a few studies have explored the innovative performance and special characteristics of sports environments. This study develops a model for testing the relationships between personality, cultural intelligence, entrepreneurial leadership and supervisors’ performance. This research is descriptive and aims to investigate the correlation between the aforementioned variables. To this end, structural equation modeling was used and data was gathered by questionnaire from 152 supervisors in sport teams. Internal reliabilityof variables was tested by Cronbach α coefficients, and for the validity of the constructs, convergent and divergent validity has been considered. The results indicate that cultural intelligence and five big personality traits positively influence the innovative performance, and entrepreneurial leadership has a mediator role in the model. These variables explained 78/5% of the variance in innovative performance. This study provides insights into the potential role of personal characteristics in sport environments and contributes to our understanding of determining factors that induce higher performance of supervisors and sport federations.
    Keywords: cultural intelligence, Big Five personality traits, Innovative performance, Entrepreneurial Leadership, sport federations
  • محمد جواد ناییجی، سید مصطفی عالم نجفی *، سیده سپیده نورانی
    در عصر کنونی، سمت وسوی استراتژیک شرکت¬ها، عملکرد آن¬ها را در کسب بهترین نتایج تضمین می کند. در حقیقت، این جهت¬گیری موجب ساخت اصول اساسی در فعالیت¬های عملیاتی شرکت می¬شود که با ایجاد رفتارهای مناسب موجب عملکرد بهتر در آینده می¬شود. به عبارت دیگر، این جهت¬گیری موجب عملکرد بهتر شرکت در عملیات و در جایگاه آن در بازار می¬شود. در این پژوهش، به بررسی تاثیر گرایش استراتژیک بر رشد کسب وکارهای کوچک و متوسط با توجه به نقش میانجی عملکرد برند و عملکرد بازار پرداخته شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل شرکت های کوچک و متوسط فعال در پارک علم و فناوری دانشگاه تهران است که تعداد 80 شرکت دانش بنیان به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شد. برای بررسی مدل پژوهش از آزمون معادلات ساختاری استفاده شده است؛ که بر اساس آن این نتیجه به دست آمد که جهت¬گیری استراتژیک کسب وکارها تاثیر معناداری بر عملکرد برند و رشد آن¬ها دارد. هم¬چنین گرایش به کارآفرینی، نوآوری و بازار بر عملکرد برند شرکت¬ها تاثیر معناداری داشته و نیز گرایش به بازار ضمن اثرگذاری بر عملکرد بازاری شرکت¬ها به همراه گرایش به نوآوری موجب رشد کسب وکارها می شوند؛ و درنهایت، عملکرد برند و عملکرد بازار می¬تواند موجب رشد کسب وکارها شود.
    کلید واژگان: جهت¬گیری استراتژیک, رشد کسب وکار, کسب وکارهای کوچک و متوسط
    Mohammad Javad Naeiji, Seyed Mostafa Alem Najafi *, Seyedeh Sepideh Nourani
    In the current age, the strategic direction of companies ensures their performance in achieving the best results. In fact, this orientation contributes to the construction of fundamental principles in the operational activities, which may lead to better performance in the future by creating appropriate behaviors. In other words, this orientation may lead to better performance of the company in operations and its place in the market. In this research, we examine the effect of strategic orientation on growth of small and medium-sized enterprises (SMEs) with respect to the mediator role of brand performance and market performance. The statistical population of this study consists of small and medium-sized companies operating in University of Tehran science and Technology Park and 80 knowledge- based companies were chosen as a sample of research. To investigate the research model, structural equation test was used which concluded that strategic orientation of businesses had a significant effect on brand performance and their growth. Also, the tendency to entrepreneurship, innovation and market has a significant effect on the brand performance. Tendency to market, besides having an impact on the market performance of firms and the propensity to innovation, results in company growth. Finally, brand performance and market performance can cause growth in businesses.
    Keywords: Strategic Orientation, Business Growth, Small, Medium Enterprises.
  • MohammadJavad Naeiji, Soolmaz Safikhani

    Although concept of social capital has glabal validity, but evaluation criterion of social capital can be different in each context. In this research, an Iranian criterion is conpoiled for evaluation of social capital. Data is collected from 402 professors and student of Humanities majors in three universities and are tested by factor analysis. The results indicate that social capital includes 4 aspects of structural, institutional, cognitive and normative. Also, in society of Iran, demopraphy variables such as gender, age, education, maritual status have strong relationship with some of the aspects of social capital. In order to measure the validity of evaluation tool, its relation with entrepreneurial orientation is studied. Strong relationship between social capital and entrepreneurship orientation was observed.

    Keywords: Public Confidence- Social Networks- Socil Capital- Entrepreneurship- Society Of Iran
  • زینب اسفندیاری، محمد جواد ناییجی
    در مبانی نظری مدیریت، شواهد متنوعی وجود دارد که گرایش راهبردی را به عنوان یکی از شاخصه های موفقیت توسعه محصول جدید معرفی می کند. با وجود این مطالعات متنوع درخصوص شناسایی عوامل موثر بر توسعه موفق محصولات جدید از منظر راهبردی، اهمیت روابط میان انواع مختلف گرایش راهبردی مانند گرایش کارآفرینانه و گرایش بازار با توسعه محصول جدید نادیده گرفته شده است. از این رو، هدف این مقاله بررسی تاثیر گرایش کارآفرینانه و گرایش بازار با توسعه محصول جدید است. همچنین، مقاله حاضر با بررسی نقش میانجی سیستم های کنترل داخلی در رابطه گرایش های کارآفرینانه و بازار و توسعه محصول جدید، مطالعات پیشین را توسعه می دهد. ابزار اصلی گردآوری داده ها پرسشنامه بوده است و داده ها از 163نفر از بنیانگذاران شرکت های دانش بنیان گردآوری شده است. روش تحقیق توصیفی است و با توجه به هدف پژوهش که آزمودن تاثیر متغیرهاست، از مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج نشان دهنده پشتیبانی قابل توجهی از مدل تحقیق است. یافته های پژوهش بیانگر این است که گرایش به بازار و گرایش به کارآفرینی دو ارتباط کاملا غیرهمسو با میزان بهبود فعالیت های توسعه محصول جدید دارند. همچنین بهبود توسعه محصول جدید به صورت مثبت تحت تاثیر کنترل های شخصی و به صورت منفی تحت تاثیر کنترل های خروجی قرار دارد. بر این اساس، شرکت های دانش بنیان باید توجه داشته باشند که برای بهبود توسعه محصول جدید رویکرد کارآفرینی سودمندتر است و مدیران ارشد و اجرایی این شرکت ها باید خط مشی هایی برای بهبود کارآفرینی تدوین کنند. در این شرکت ها، برای بهبود توسعه محصول جدید، باید بیشتر بر کنترل های شخصی به جای کنترل های خروجی تاکید شود.
    کلید واژگان: گرایش کارآفرینانه, گرایش بازار, توسعه محصول جدید, شرکت های دانش بنیان, کنترل شخصی, کنترل خروجی
    Zeinab Esfandyari, Mohammad Javad Naeiji
    This article examines the relationship between company orientation(entrepreneurial orientation and market orientation), internal control systems and new product development. Different researches results provide valuable insights on the role of the company orientation in New Product development. Entrepreneurial orientation helps the companies to have personal control in order to have great improvement in new product development activities .on the other hand market orientation emphasis more in output control than personal control in new product development. Manages in firms that emphasize output controls are evaluated and rewarded on the basis of objective financial criteria. Personal control on the other hand, focuses on long-term performance rather than short term financial targets. Generally personal control requires more time and has a higher coordination cost than output control. In recent decades, companies consider new product as a source of competitive advantage and means of anticipating the competitors. Some marketing research have found the relationship between market orientation and new product development. The goal of market orientation is to satisfy current market needs, rather than to develop new products targeted at emerging new needs. Some researchers criticize market orientation ,They suggest that entrepreneurship orientation must replace with market orientation. Some researches focus on one of the orientation , on the other hand they ignore the role of internal control systems as a mediating variable . Therefore we survey this subject completely. This study in terms of methodology is descriptive correlation.
    Keywords: entrepreneurial orientation, market orientation, output control, personal control, new product development, Knowledge Based Companies
  • محمد جواد ناییجی، فرهاد پناهی فر، یعقوب طاطاری
    پژوهش های پیشین در زمینه توسعه محصول جدید، به نقش مشارکت ذی نفعان اشاره کرده اند؛ اما تلاش های اندکی برای ارائه یک مدل تجربی که تاثیر جداگانه ابعاد مختلف مشارکت ذی نفعان و تاثیرآن ها بر عملکرد را بررسی کرده باشد، صورت گرفته است. هدف این پژوهش، بررسی تاثیر مشارکت مشتریان، تامین کنندگان و گروه های میان وظیفه ای در توسعه محصول جدید بر عملکرد سازمان و تشریح نقش میانجی عملکرد توسعه محصول جدید است. این مطالعه بر اساس روش پژوهش توصیفی و با بررسی شرکت های تولیدکننده سخت افزار در صنعت فناوری اطلاعات انجام شده است. داده ها با استفاده از پرسشنامه گردآوری و با استفاده از مدل معادلات ساختاری آزمون شده اند. نتایج نشان دهنده ی تاثیر مثبت مشارکت گروه های میان وظیفه ای و تامین کنندگان در توسعه محصول جدید بر عملکرد سازمانی است؛ همچنین مطالعه حاضر نمایانگر تایید نقش میانجی عملکرد توسعه محصول جدید در رابطه مشارکت ذی نفعان و عملکرد کلی شرکت است.
    کلید واژگان: توسعه محصول جدید, مشارکت ذینفعان, عملکرد سازمانی, تولیدکنندگان سخت افزار
    Mohammad Javad Naeiji, Farhad Panahifar, Yaghob Tatari
    The importance of stakeholder’s participation has been recognized in new product development (NPD) literature, yet efforts to present an empirically model that examine Stakeholders Participation and its effect on firm performance are scarce. This paper aims to explore the effect of involvement of customers, suppliers and cross-functional teams in NPDas stakeholders’ participation on performance and to examine the mediating role of NPD performance. This study is descriptive which is conducted with investigation of total number of hardware manufacturers in information technology industry. Data are gathered by questionnaire and empirical analyses and were performed using SEM. The analytical results demonstrated that cross-functional teams and suppliers’ participation positively effect on organizational performance. Also, our study showed the confirmation of the mediating role of the new product development function in relation to stakeholder participation and overall company performance.
    Keywords: New Product Development, Stakeholders Participation, Organizational Performance, Hardware Manufacturers.
  • تاثیر آمیخته بازاریابی داخلی بر گرایش کارآفرینانه باشگاه های فرهنگی-ورزشی: نقش میانجی فرهنگ نوآوری و قابلیت های مدیریت دانش
    محمد جواد ناییجی، فرهاد پناهی فر *، زینب اسفندیاری
    هدف این پژوهش، بررسی تاثیر آمیخته بازاریابی بر گرایش کارآفرینانه، از طریق نقش میانجی فرهنگ نوآوری و قابلیت های مدیریت دانش در باشگاه های فرهنگی-ورزشی است. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی از نوع هم بستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل باشگاه های فرهنگی-ورزشی در استان های تهران و اصفهان است که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. نمونه تحقیق شامل 87 باشگاه فرهنگی-ورزشی در سطح استان های تهران و اصفهان است. برای گردآوری داده ها، 174 پرسشنامه از مدیران و کارمندان این باشگاه ها دریافت شد. ابزار اصلی گردآوری داده ها، پرسشنامه های استاندارد است که روایی و پایایی آن ها برای تمامی سازه ها قابل قبول است. برای بررسی تاثیر متغیرها بر یکدیگر، مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از حداقل مربعات جزئی انجام گرفت. یافته ها بیانگر آن است که گرایش کارآفرینانه، از ابعاد مختلف بازاریابی داخلی شامل پاداش راهبردی، آموزش و توسعه، ارتباطات داخلی و رهبری عالی تاثیر می پذیرد. همچنین یافته ها، نقش میانجی فرهنگ نوآوری و قابلیت های مدیریت دانش را در رابطه آمیخته بازاریابی داخلی و گرایش کارآفرینانه تایید می کنند
    کلید واژگان: بازاریابی داخلی, باشگاه های فرهنگی-ورزشی, فرهنگ نوآوری, گرایش کارآفرینانه, منابع انسانی
    The Effects of Internal Marketing Mix on Entrepreneurial Orientation in Cultural-Sports Clubs: The Mediating Role of Innovation Culture and Knowledge Management Capacities
    Mohammad Javad Naeiji, Farhad Panahifar *, Zeynab esfandiari
    This paper aims to analyze the effect of internal marketing mix on entrepreneurial orientation through innovation culture and knowledge management capabilities in cultural-sports clubs. This research is applied in terms of the goal, and descriptive-correlational in terms of the data gathering method. The research population includes the cultural-sports clubs in Tehran and Isfahan provinces, which were selected by simple random sampling techniques. The research sample includes 87 87 cultural-sports clubs inTehran and Isfahan Provinces. In order to gather the data, 174 questionnaires is distributed and gathered from the managers and employees of those clubs. The main research tool is a standard questionnaire which it's reliability and validity is assessed and approved. Structural equation modelling through Partial Least Squares (PLS) is used to examine the relationships between variables. The findings indicate that entrepreneurial orientation is affected by dimensions of internal marketing including strategic reward, training and development, internal communications and senior leadership. Moroever, the findings support the mediating role of innovation culture and knowledge management capacities on the relationship between internal marketing mix and entrepreneurial orientation.
    Keywords: Cultural-Sports clubs, Entrepreneurial Orientation, Innovation culture, Internal marketing, Human resources
  • ابراهیم ابراهیمی *، محمد جواد ناییجی
    هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر آموزش کارآفرینی بر دستگاه فکری کارآفرینانه با توجه به نقش میانجی خلاقیت و هوشیاری کارآفرینانه است. جامعه آماری این پژوهش، 140 شرکت تابعه و وابسته به وزارت دفاع است که از این میان، 105 شرکت به عنوان نمونه مورد بررسی پژوهش بر اساس فرمول کوکران و روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار اصلی گردآوری داده ها، پرسشنامه است که پایایی بر مبنای روش آلفای کرونباخ و روایی بر مبنای روایی همگرا، واگرا و تشخیصی بررسی شده است و سطح روایی و پایایی برای تمامی سازه ها مورد قبول بوده است. بر مبنای هدف پژوهش که آزمودن تاثیر متغیرها بر یکدیگر است، از روش مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که آموزش کارآفرینی و خلاقیت بر دستگاه فکری کارآفرینانه بی تاثیر است، اما آموزش کارآفرینی بر خلاقیت و هوشیاری تاثیر دارد. همچنین، هوشیاری نقش میانجی را در رابطه ی آموزش کارآفرینی و دستگاه فکری کارآفرینانه ایفا می کند.
    کلید واژگان: آموزش کارآفرینی, خلاقیت, هوشیاری کارآفرینانه, دستگاه فکری کارآفرینانه
    Mohammad Javad Naeiji
    This study aimed to investigate the impact of entrepreneurship training on entrepreneurial mindset according to mediating role of creativity and entrepreneurial alertness. By Cochrane formula, 105 companies out of 140 organizations of MOD have randomly been selected. The main tool for collecting data on Cronbach's alpha reliability and validity of the questionnaire, which is based on convergent validity, divergent and diagnosis and level of reliability and validity for all structures was accepted. This study aimed to examine the effect of variables on one another on the basis of structural equation modeling was used. The results show that entrepreneurship training and entrepreneurial creativity had not any effect on entrepreneurial mindset, but entrepreneurship training has an impact on creativity and entrepreneurial alertness. Also, entrepreneurial alertness of the role of mediator in relation to entrepreneurship training and entrepreneurial thinking play device.
    Keywords: Entrepreneurship Training, Creativity, Entrepreneurial Alertness, Entrepreneurial Mindset
  • محمد جواد ناییجی، سمانه ابوالقاسمیان سیچانی
    با اینکه تبلیغات توصیه ای الکترونیک به علت هزینه پایین و اثرگذاری بالا، در مبانی نظری بازاریابی موردتوجه قرار گرفته است و تاثیر آن بر برخی متغیرهای رفتاری مانند نیت خرید و تمایل به خرید تائید شده است، مدلی که تاثیر انگیزه های مشارکت در تبلیغات توصیه ای را بر تمایل به خرید کاربران بسنجد ارائه نشده است. هدف پژوهش حاضر، شناسایی انگیزه های افراد از مشارکت در تبلیغات توصیه ای و بررسی تاثیر این انگیزه ها بر تمایل به خرید کاربران از طریق ویژگی های پیام است. این پژوهش از نوع توصیفی و با استفاده از روش همبستگی انجام شده است. با توجه به هدف پژوهش که ارائه مدل و آزمودن تاثیر متغیرها بر یکدیگر است، از روش معادلات ساختاری استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش، آن دسته از مشتریان محصولات دیجیتالی هستند که از نظرات و تجربیات ارسالی دیگران در فضای مجازی استفاده می کنند. ابزار اصلی گردآوری داده ها، پرسشنامه است. نتایج پژوهش نشان می دهد که انگیزه های اجتماعی مشارکت در تبلیغات توصیه ای الکترونیکی، بر تمایل به خرید تاثیر ندارد، ولی انگیزه های اطلاعاتی بر تمایل به خرید تاثیرگذار است. بر اساس نتایج پژوهش، مشتریان در اینترنت، به منظور بهبود تصویر یا موقعیت اجتماعی خود یا بهره گیری از منافع اجتماعی، اقدام به خرید نمی کنند. اما زمانی که با انگیزه هایی مانند تمایل به مشورت با دیگران، جمع آوری اطلاعات، کاهش زمان جستجو و کاهش ریسک خرید، در تبلیغات توصیه ای شرکت می کنند، تمایل به خرید بالایی نیز دارند.
    کلید واژگان: تبلیغات توصیه ای الکترونیکی, تمایل به خرید, انگیزه های مشارکت, محصولات دیجیتال, ویژگی های پیام
    Mohammad Javad Naeiji, Samane Abolghasemian
    Despite the emphasis of the theoretical foundations of marketing on the role of electronic word of mouth (e-WOM) because of its low costs and high impact as well as individual motivation to engage in e-WOM, on desire to purchase, no model has been presented to evaluate the impact of motivations for participation on the desire to purchase. The current study was conducted to identify what motivates people to participate in e-WOM and to assess the impact of these incentives on purchase intention of the users through messaging features. The research was descriptive and aimed to establish a correlation between the research variables. According to the purpose of study which was to present a model and test the impact of variables, structural equation modeling was used. The population consisted of individuals who sought the opinions and experiences of others who had already experienced online shopping in websites to purchase digital produces. The main tool for data gathering was questionnaire. The results show that social motivates of participation in e-WOM have not effect on the desire to purchase but informational motivates to participate in e-WOM was effect on the desire to purchase goods online. The findings indicate that people’s motivation to purchase goods online is not due their desire to improve their social image or take advantage of social benefits and opportunities. These motivates on people’s desire to purchase online are reasons such as people's willingness to take advice from others, collecting information, reducing search time and reducing the risk of purchase.
    Keywords: electronic word of mouth, desire to purchase, participation motivates, digital produces, message characteristics
  • محمد جواد ناییجی، کامبیز طالبی، رضا کهن هوش نژاد
    با توجه به تاکید متون نظری کارآفرینی بر سرمایه اجتماعی و سوگیری شناختی به طور مجزا، این پژوهش به دنبال ترکیب دو جریان پژوهشی با دور رویکرد است که شامل رویکرد جامعه شناختی، که صرفا بر نقش سرمایه اجتماعی بر تصمیم به شروع کسب و کارهای مخاطره آمیز جدید تاکید می کند، و رویکرد شناختی، که صرفا به تبیین نقش سوگیری شناختی در این زمینه می پردازد. بنابراین، هدف این پژوهش پرکردن شکاف مربوط به نقش سرمایه اجتماعی بر سوگیری شناختی و بالطبع تصمیم به شروع کسب و کارهای مخاطره آمیز جدید، با به کارگیری نظریه شناخت اجتماعی است. داده های این تحقیق از نمونه ای 203 نفری از دانشجویان دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران که به شیوه تصادفی طبقه ای انتخاب شدند، گردآوری شده و با روش مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزار لیزرل آزمون شد. روابط میانجی مدل نیز با روش بوت استرپ بررسی شد. ابزار اصلی گردآوری داده های تحقیق پرسشنامه است. برای بررسی روایی ابزار پژوهش روایی محتوا و روایی سازه، و برای بررسی پایایی آن ضریب آلفای کرونباخ به کار گرفته شد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی، و از نظر روش گردآوری داده ها کمی و توصیفی- همبستگی است. یافته های پژوهش نشان داد سرمایه اجتماعی (حفره های ساختاری، اعتماد، روابط قوی، و زبان و کدهای مشترک) بر تصمیم دانشجویان به شروع کسب و کارهای مخاطره آمیز جدید تاثیر مستقیم و مثبتی می گذارد. همچنین، سرمایه اجتماعی از طریق متغیر میانجی سوگیری شناختی به طور غیرمستقیم بر تصمیم به شروع کسب و کارهای مخاطره آمیز جدید تاثیر می گذارد.
    کلید واژگان: تصمیم گیری, سرمایه اجتماعی, سوگیری شناختی, کسب و کارهای مخاطره آمیز جدید
    Mohammad Javad Naeiji, Kambeiz Talebi, Reza Kohan Hoosh Nejad
    According to emphasize entrepreneurship literature on social capital and cognitive biases independently, this research seeks to combine two streams of research with sociologist approach; solely emphasize on the role of social capital to decision to start a new venture and cognitive approach; merely to explain the role of cognitive biases in this field, is. Therefore, the purpose of this study is to fill in the gaps about the role of social capital on cognitive biases and decision to start new ventures, using social cognitive theory. The research data from 203 student’s faculty of Entrepreneurship, University of Tehran collecting Stratified random manner, and based on structural equation modeling with LISREL software was tested. Indirect effects were tested using the bootstrap method. The main tool used in this research to data collection is questionnaire. This study in term of purpose applied, and in terms of method quantitative and descriptive - correlation. The findings suggest that social capital on the decision of students to start new ventures direct and positive impact. As well as social capital through the mediation of cognitive biases indirectly affected the decision of students to start new ventures.
    Keywords: Social capital, cognitive bias, decision-making, new ventures
  • محمد جواد ناییجی*، زینب اسفندیاری
    در ادبیات کارآفرینی به تعصبات شناختی توجه ویژه ای شده است، اما بیشتر این پژوهش ها نقش ادراک از خطر را درنظر نگرفته اند. هدف این پژوهش، بررسی تاثیر اعتمادبه نفس بیش ازحد و خوش بینی بر تصمیم به شروع فعالیت های نوآورانه و تشریح نقش میانجی ادراک از خطر است. این پژوهش براساس هدف از نوع تحقیقات کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها از نوع تحقیقات توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری تحقیق، کارآفرینان مراکز رشد مستقر در دانشگاه ها هستند. با مراجعه به فهرست شرکت های فعال در مراکز رشد دانشگاه ها، 405 کارآفرین شناسایی شدند که براساس فرمول کوکران برای حجم جامعه محدود، 200 نمونه انتخاب شد. این نمونه ها براساس روش نمونه گیری طبقه ای و با استفاده از روش تسهیم به نسبت برای هر دانشگاه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه استفاده شد و روایی براساس تایید عاملی تاییدی و پایایی با استفاده از ضرایب آلفای کرونباخ آزمون شد. نتایج تحقیق نشان داد اعتمادبه نفس بیش ازحد و خوش بینی بر تصمیم به شروع فعالیت های نوآورانه تاثیر مستقیم و مثبت دارد. همچنین، این دو تعصب شناختی با کاهش ادراک از خطر، به صورت غیرمستقیم به فعالیت های نوآورانه کمک می کنند.
    کلید واژگان: ادراک از خطر, اعتمادبه نفس بیش ازحد, تعصبات شناختی, خوش بینی, فعالیت های نوآورانه
    Mohammad Javad Naeiji*, Zeynab Esfandiari
    Cognitive biases have received special attention within the entrepreneurship literature. Yet, the majority of these studies have neglected the role of risk perceptions. This paper aims to explore the affect of overconfidence and optimism on decision to start innovative activities and to examine the mediating role of risk perception. The research is applied and done based on descriptive-correlative method. Statistical population is included of 405 entrepreneurs that are activated in university incubators. Analyses were conducted using structural equation model (SEM) on a sample of 200 entrepreneurs. Samples are selected based on stratified method and proportional allocation. Data gathered by questionnaire and validity and reliability tested by respectively, conformity factor analysis and Cronbach's alpha. The results show that overconfidence and optimism positively direct influences decision to start innovative and direct influences of overconfidence is higher than optimism. Also, the results revealed that these cognitive biases contribute to innovative activities by decreasing risk perception.
    Keywords: Cognitive biases, overconfidence, optimism, innovative activities, risk perception
  • محمد جواد ناییجی*

    ادبیات موجود درزمینه توسعه محصول جدید بسیار به محصولات فیزیکی توجه کرده است و این در حالی است که محصولات نرم افزاری ویژگی های منحصربه فردی دارند که باید به آن ها در فرآیند توسعه محصول توجه شود. هدف این مقاله شناسایی مراحل توسعه محصولات نرم افزاری و تحلیل تعاملات میان این مراحل، با استفاده از رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری است. با مرور ادبیات و تحلیل عاملی اکتشافی، هشت مرحله توسعه محصولات نرم افزاری، شامل تحلیل فرصت های بازار، ایده پردازی، ایجاد مفهوم، توسعه طراحی، مهندسی نمونه ای، بازبینی تولید، تولید انبوه و توسعه نسخه های اصلاحی شناسایی شدند. سپس این مراحل براساس قدرت وابستگی و قدرت نفوذ طبقه بندی شده است. مدل پیشنهادی این تحقیق به شناخت روابط و وابستگی مراحل توسعه محصول کمک می کند و نقشه راهی ارائه می دهد که می تواند احتمال موفقیت توسعه محصولات نرم افزاری را افزایش دهد.

    کلید واژگان: توسعه محصول جدید, توسعه نرم افزار, الگوی فرآیندی, مدل سازی ساختاری تفسیری
    Mohammad Javad Naeiji*

    The existing literature on product development process is largely derived from studies on physical products. However, software products have some special features that make them interesting to study. The objective of this paper is to identify stages of software product development and to analyze the interactions among these stages using interpretive structural modeling technique. Eight main stages including analyze market opportunities, idea processing, concept generation, design development, prototype engineering, production verification, mass production and corrective versions development have been identified. These stages have been classified, based on their driving power and dependence power. The proposed process model developed will help to understand interdependence of software development stages and will offer a roadmap that may increase the chance for overall success of the new software development.

    Keywords: New Product Development, Software Development, Process Model, Interpretive Structural Modeling
  • Ali Rezaian, Mohammad Javad Naeiji
    The present paper is aimed to develop and validate a model for testing the relationships between Intellectual capital, strategic entrepreneurship and organizational performance. A researcher designed questionnaire was used for collecting data from 322 managers in 129 small and medium firms. Structural modeling techniques were applied for data analysis. The results show that intellectual capital and strategic entrepreneurship have considerable effect on competitive advantages and organizational performance. This study can help to understand the factors which influence organizational performance especially in dynamic and turbulent environments.
    Keywords: Intellectual Capital, SMEs, Strategic Entrepreneurship, Organizational Performance, Opportunity Exploration, Exploitation
  • پرویز احمدی، محمد جواد ناییجی، جبار باباشاهی
    با وجود تاکیدی که در مبانی نظری مدیریت بر نقش منابع سازمانی و به خصوص منابع انسانی بر کارآفرینی به چشم می خورد، الگویی که به صورت یکپارچه تاثیر زیرسامانه های منابع انسانی بر کارآفرینی را بسنجد، برای سازمان های ایرانی ارائه نشده است. با توجه به نقش کلیدی منابع انسانی در تحقق کارآفرینی، پژوهش حاضر در پی بررسی تاثیر اقدامات مختلف مدیریت منابع انسانی بر ارتقاء کارآفرینی در صنعت نفت ایران می باشد. روش تحقیق حاضر از نوع توصیفی از شاخه همبستگی و مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری است. جامعه آماری تحقیق دربرگیرنده مدیران ارشد و میانی شرکتهای پیمانکاری صنعت نفت و ابزار اصلی گردآوری داده ها، پرسشنامه می باشد. نتایج تحقیق نشان می دهد که زیر سامانه های منابع انسانی شامل تامین نیروی انسانی، طراحی شغل، توسعه، روابط کار و جبران خدمات، بر کارآفرینی سازمانی تاثیر دارند و تنها آموزش منابع انسانی بر کارآفرینی موثر نیست. همچنین تحقیق بیانگر این است که بیشترین تاثیر مدیریت منابع انسانی بر کارآفرینی به صورت غیرمستقیم و با واسطه ایجاد شرایط محیطی پشتیبان نوآوری، می باشد.
    کلید واژگان: کارآفرینی, زیر سامانه های منابع انسانی, محیط پشتیبان نوآوری, صنعت نفت
    Parviz Ahmadi, Mohammad Javad Naeiji, Jabbar Babashahi
    In spite of emphasis on role of organizational resource and human resources in particular, on entrepreneurship in literature of management, has not been presented an integrated pattern for Iranian organizations that measures influence of hr subsystems on entrepreneurship. By concentration of key role of human resources on entrepreneurship, present research is seeking to consider influence of different practices of human resource management on promoting of entrepreneurship in oil industry of Iran. Research methodology includes both descriptive and correlation analysis based on structural equation modeling. Data was collected by means of questionnaire that was distributed among top and middle manager of Contracting company in oil industry. Research result Indicates that human resource subsystems including human resource Acquisition, work design, development, labor relation and compensation, have influence on organizational entrepreneurship. And only training has not any impact on entrepreneurship. Furthermore, research indicates that the most impact of human resource management on entrepreneurship is indirectly and through creating supportive environment of innovation.
    Keywords: Entrepreneurship, HR subsystems, supporting environment of innovation, oil industry
  • محمد جواد ناییجی، منصوره عباسعلی زاده *
    هدف این تحقیق، مطالعه ی رابطه ی هوش فرهنگی با ویژگی های کارآفرینانه ی مدیران سازمان های غیردولتی است. تحقیق از نظر هدف، کاربردی بوده و روش تحقیق از نوع هم بستگی می باشد. داده های تحقیق، از اعضای هیات موسس سازمان های غیرانتفاعی در استان تهران (244 نفر) که حداقل 3 سال سابقه ی تعامل های فرهنگی را داشته اند، با دو پرسش نامه ی جداگانه برای سنجش هوش فرهنگی و ویژگی های کارآفرینان گردآوری شده است. یافته های این تحقیق نشان می دهد، رابطه ی عمیقی میان الگوی چهارعاملی هوش فرهنگی و هر یک از ویژگی های کارآفرینان وجود دارد. هم چنین از میان چهار بعد هوش فرهنگی، ابعاد رفتاری و شناختی در سطح 01/0 با کارآفرینی رابطه علی نشان دادند. بنابراین تقویت هوش فرهنگی رفتاری و شناختی می تواند به طور مستقیم بر افزایش کارآفرینی سازمانی اثرگذار باشد. این یافته ها بیان گر این است که هوش فرهنگی را می توان به عنوان یک عامل حیاتی موفقیت برای اداره کنندگان سازمان های غیردولتی به حساب آورد. نتایج این تحقیق می تواند در شناسایی ویژگی های موردنیاز برای افرادی که در تعامل های چندفرهنگی درگیر هستند، به کار گرفته شود و ایده ی جدیدی برای مطالعه های دانشگاهی و تجربه های عملی در حوزه ی فرهنگ مطرح کند.
    کلید واژگان: سازمان های غیرانتفاعی, هوش فرهنگی, ویژگی های کارآفرینانه, محیط های کاری چند فرهنگی
    Mohammad Javad Naeiji, Mansoureh Abbasalizadeh*
    The purpose of this paper is to examine the relationship between cultural quotient or intelligence (CQ) and entrepreneurial characteristics in non-governmental organizations (NGOs). The research is done on the basis of the correlational method. Data are gathered from 244 founders of NGOs in the Tehran Province and two questionnaires are distributed to measure the CQ and entrepreneurial characteristics. The results show that there are deep relationships between the four-factor model of CQ and all dimensions of entrepreneurial characteristics. Accordingly, ¬¬¬¬¬¬¬¬¬¬¬the behavioral CQ and cognitive CQ demonstrate a causal relationship with entrepreneurial characteristics at 0.01 levels. Therefore, promoting the behavioral and cognitive CQ has a direct effect on entrepreneurship. This paper indicates that CQ can be considered as a vital factor for successful management of an NGO. These results can also be used to explore the necessary characteristics for multicultural workplace. Additionally, this paper introduces a new idea for academic studies and practicable cultural experiences.
    Keywords: Cultural Intelligence, Entrepreneurial Characteristics, Multicultural Workplace, NGOs
  • محمدرضا حمیدی زاده، عباسعلی حاج کریمی، محمد جواد ناییجی
    هرچند از توجه ویژه به مفهوم وفاداری مشتریان در مباحث بازاریابی چندین دهه می گذرد، با این حال، طراحی، تبیین و اعتبارسنجی تجربی مدل وفاداری پایدار در بافت تجارت الکترونیکی، به ویژه خرده فروشی های الکترونیکی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. بنابراین، هدف مطالعه حاضر، اعتبار سنجی عوامل موثر بر وفاداری پایدار و ارائه یک مدل جامع است. به این منظور، ابتدا بر اساس مبانی نظری بازاریابی و تجارت الکترونیکی، مجموعه منسجمی از سازه ها طراحی شده و سپس این ابزار روی 211 مشتری وب سایت های خرده فروشی با استفاده از روش تحلیل مسیر آزمون شده است. یافته ها بیانگر آن است که همه عوامل مورد بررسی شامل: اعتماد، امنیت پرداخت، ارزش ادراک شده، رضایت مشتری، سفارشی بودن، سهولت خرید، اعتبار نام تجاری وب سایت و تعاملی بودن خرید، ارتباط معناداری با وفاداری پایدار مشتریان در خرده فروشی های الکترونیکی دارند. همچنین، رضایت مشتری و اعتماد، در مدل، نقش متغیر میانجی را ایفا می کنند.
    کلید واژگان: وفاداری پایدار مشتریان, امنیت پرداخت, رضایت مشتریان, خرده فروشی الکترونیکی
    Mohammadreza Hamidizadeh, Abasali Hajkarimi, Mohammad Javad Naeiji
    While the importance of customer loyalty has been recognized in marketing literature for several decades, the design and explanation of persistent customer loyalty and its antecedents in electronic commerce especially in an e-retailing context have not been addressed. Therefore, the aim of this study is to develop and validate such antecedents of persistent loyalty and to propose a comprehensive model. For this purpose, based on e-commerce and marketing literature, a comprehensive set of constructs have been designed and examined on 211 customers of e-retailers using path analysis. The findings imply that persistent customer loyalty has been influenced significantly by all of the recognized factors including trust, payment security, perceived value, customer satisfaction, customization, purchase convenience, brand character, and contact interactivity. Also, customer satisfaction and trust have mediator role in the model.
    Keywords: Persistent customer loyalty, Payment security, Customer satisfaction, e, Retailing
  • علی رضاییان، اکرم هادیزاده مقدم، محمد جواد ناییجی
    زمینه و هدف
    با جود اینکه در مورد اهمیت نقش هوش عاطفی و خلق و خوی کادرهای درمانی در رضایت بیماران توافق کلی وجود دارد، اما شواهد تجربی کمی در این خصوص وجود دارد و تبیین نظری روشنی صورت نگرفته است. در راستای رفع این شکاف نظری، هدف مقاله حاضر، ارائه الگویی از رضایت بیماران در بیمارستانها با تمرکز بر نقش هوش عاطفی، هوش معنوی و هیجان پذیری مثبت و منفی کادرهای درمانی است.
    مواد و روش ها
    این مطالعه از نوع توصیفی است و جامعه آماری آن، پزشکان و پرستاران 2 بیمارستان دولتی و 2 بیمارستان خصوصی استان تهران و بیماران آنها می باشند. داده های تحقیق از 228 آزمودنی گردآوری شده است که بر اساس روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند. ابزار اصلی گردآوری داده های تحقیق، پرسشنامه است که پایایی تمامی پرسشنامه ها بالاتر از سطح قابل قبول (0/7) بوده است. برای تحلیل داده ها از آزمون کولموگروف-اسمیرنوف، آزمون t، و روش تحلیل مسیر استفاده شده است.
    نتایج
    نتایج تحقیق بیانگر این است که ویژگی های روحی و عاطفی در کادرهای درمانی، قدرت تبیین 39 درصد از رضایت بیماران را دارا می باشند (0/39 (R2=که در مطالعات رفتاری، بسیار قابل توجه می باشد. از میان متغیرهای مستقل تحقیق، به ترتیب هوش عاطفی، هیجان پذیری مثبت و هوش معنوی، بیشترین تاثیر مثبت را بر رضایت بیماران دارند و هیجان پذیری منفی دارای تاثیر منفی بر رضایت بیماران می باشد. همچنین، برقراری ارتباط اثربخش با بیمار، عملکرد شغلی و انسجام بین کادر درمانی در مدل نقش متغیر میانجی را ایفا می کنند.
    نتیجه گیری
    پرستاران و پزشکان به علت دشواری کار و مواجه بودن با مشتریانی که از بیماری رنج می برند، باید از خلق و خوی مناسب و سطح بالایی از هوش عاطفی و معنوی برخوردار باشند تا بتوانند علاوه بر انجام وظایف کاری، رضایت نهایی بیماران را نیز کسب کنند.
    کلید واژگان: رضایت بیمار, هوش عاطفی, هیجان پذیری, هوش معنوی, بیمارستان
    Ali Rezaian, Akram Hadizadeh Moghadam, Mohammad Javad Naeiji
    Background
    Although there is consensus on importance of Emotional Intelligence (EI) anddispositional to patients’ satisfaction, there are a few researches that have been performed in this area.To cover the theoretical gap, the aim of current study is reviewing the empirical research in linking emotional intelligence, spiritual intelligence, and positive & negative affectivity related to patients’ satisfaction, in order to propose a comprehensive model.
    Materials And Methods
    This is a descriptive study. Statistical population included nurses,physicians and their patients in two public and two private hospitals. Data gathered from the total number of 228 participants. Random sampling procedure was conducted to select individuals in each hospital. The data gathering instrument was questionnaire that reliability for all of items was greater than 0.70. Kolmogrov-Smirnov test, T-test and path analysis is applied to data analyze.
    Results
    The results suggest that spiritual and emotional medical staff’ characteristics explained 71 per cent of the variance in the rate of patients’ satisfaction (R2=0/39) that is a sizeable amount in behavioral studies. Emotional intelligence, positive affectivity, and spiritual intelligence, have positive effects and negative affectivity which has negative effects on patients’ satisfaction. Also effective ommunications with patient, job performance, and cohesiveness among medical staff, have a mediator role in the model.
    Conclusion
    Since nurses and physicians frequently suffer from stressful hard work, they should have particular intelligence and disposition to gain in both performance standards and the ultimate patients’ satisfaction.
    Keywords: Patient's satisfaction, Emotional intelligence, Affectivity, Spiritual intelligence, Hospital
  • مجتبی امیری، محمد جواد ناییجی*
    به رغم برخی شواهد پژوهشی که نشان می دهد شرکت های کارآفرین بیش از شرکت های محافظه کار درگیر فرایندهای مدیریت راهبردی هستند، اما هیچ تحقیق مستقل و منسجمی در این باره، در محیط کسب وکار ایران انجام نشده است. در این پژوهش، روابط درونی میان شاخص های مدیریت راهبردی و درجه ی کارآفرینی شرکتی و هم چنین گرایش راهبردی غالب در شرکت های کارآفرینی براساس طبقه بندی پورتر بررسی شده است. داده های تحقیق، از نمونه هایی متشکل از 362 مدیر در 136 شرکت کوچک و متوسط در سه صنعت مختلف گردآوری شده و براساس نتایج این مطالعه، رابطه ی عمیق مثبتی میان برخی شاخص های راهبردی شامل تجزیه و تحلیل، انعطاف پذیری، حیطه ی برنامه ریزی، کنترل راهبردی با کارآفرینی و رابطه ای منفی میان کنترل مالی با کارآفرینی مشاهده شد. هم چنین راهبرد رقابتی عاملی تعیین کننده در کارآفرینی محسوب می شود و شرکت های کارآفرین گرایش بیش تری به استفاده از راهبردهای متمایزسازی و تمرکزی نشان می دهند.
    کلید واژگان: مدیریت راهبردی, راهبردهای عمومی پورتر, کارآفرینی شرکتی
    Mojtaba Amiri, Mohammad Javad Naeiji*
    Whereas some research evidentiary documents reveal that entrepreneurial firms are more likely to engage in strategic management practices than conservative firms, there is no dependent and integrated study in Iran’s business environment. The current study examines the interrelation between strategic management initiatives and corporate entrepreneurship degree. Data are gathered from 362 managers in 136 SMEs as research sample in the scope of three industries. The results suggest a positively deep relationship between analysis, flexibility, locus of planning and strategic control and a negative relationship between financial control and entrepreneurship. Moreover, the competitive strategy is a determining factor in entrepreneurship and entrepreneurial firms show more tendency to apply differentiation and focus strategies.
    Keywords: Strategic Management, General Strategies of Porter, Corporate Entrepreneurship
  • علی رضاییان، محمد جواد ناییجی
    در پژوهش حاضر، با استفاده از رویکرد خلق و خوی در مطالعه رضایت شغلی، روابط درونی میان هیجان پذیری و ابعاد مختلف شخصیت و نقش این دو سازه بر رضایت شغلی بررسی شده است. داده های تحقیق، از 267 نفر از کارکنان و مدیران صنعت نفت ایران گرد آوری شده است. براساس نتایج این مطالعه، رابطه عمیق مثبت میان هیجان پذیری مثبت با رضایت شغلی و ابعاد پنج گانه شخصیت و رابطه ای منفی میان هیجان پذیری منفی با رضایت شغلی و ابعاد پنج گانه شخصیت مشاهده شد. همچنین استقلال دو بعد مثبت و منفی هیجان پذیری مورد تایید قرار گرفت. بررسی رابطه ابعاد شخصیت با رضایت شغلی نیز نتایج قابل توجهی را در این تحقیق به همراه داشت. برخلاف برخی تحقیقات پیشین، در این مطالعه، آمادگی تجربه کردن نه تنها بیشترین رابطه همبستگی و رگرسیون را با رضایت شغلی نشان داد، بلکه تنها بعد شخصیت بود که از رابطه ای علی با هیجان پذیری مثبت و منفی برخوردار بود.
    کلید واژگان: خلق و خوی, هیجان پذیری, ابعاد پنج گانه شخصیت, رضایت شغلی
    Ali Rezaeian, Mohammad- Javad Naeiji
    The current study examines the interrelation between affectivity and personality dimensions, and explain the, role of these constructs in job satisfaction. Data are gathered from 137 employees and managers in the Iranian oil industry. The results suggest a positively Strong relationship among positive affectivity, a negative relationship among negative affectivity with job satisfaction and Five Big personality. Also, independence of positive and negative effect is confirmed. Dimensions of personality are reflected the noticeable results. Athwart some prior researches, in this study, Openness to experience not only showed the strongest relationship between regression and job satisfaction, but it was the only personality dimension that had causal relation with positive and negative affectivity.
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال