به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب

osman hedayat

  • عثمان هدایت، حسین دانش مهر*
    هدف پژوهش حاضر، بازخوانی و تحلیل جایگاه دوره گردهای روستایی در ادغام جامعه روستایی در اقتصاد بازار است. رویکرد پژوهش مبتنی بر دیدگاه های مطرح در جامعه شناسی اقتصادی و با الهام از نظریات پولانی، گرانووتر، اسملسر و سوئدبرگ اسلیتر و تونکیس است.با توجه به کمبود اطلاعات، از تحلیل روایت 15 دوره گرد در روستاهای منطقه هورامان استان کردستان و کرمانشاه استفاده شد. براساس اصول روایت پژوهی کلاندینین و کانلی به تجزیه و تحلیل داده های حاصل از مصاحبه های نیمه ساخت یافته که با شیوه گلوله برفی به دست آمده و با تکنیک تحلیل مضمونی تجزیه و تحلیل شده اند، پرداخته شده است.نتایج در قالب پنج مقوله ثانویه شامل دوره گردی به مثابه شبکه ای از مناسبات اجتماعی، دوره گردی روستایی و توسعه محلی، پیوندهای شهری روستایی و نقش دوره گردهای روستایی در آن، گسترش ارتباطات و حمل ونقل و کاهش حضور دوره گردها و گسترش نقش سرمایه و پول در روستاها و نقش دوره گردها به دست آمد.تحلیل این مقوله ها نشان داد روند گذار از بازار جغرافیایی به اقتصاد بازار با تاکید بر جایگاه دوره گردها، نشان دهنده استحاله روابط و مناسبات شهر-روستا و به تبع آن، انقطاع پیوند و یک سویه شدن روابط آن ها است. منفک شدن مناسبات اقتصادی از مناسبات اجتماعی و گسترش ارتباطات، حمل ونقل سبب حذف دوره گردها و سپس ظهور شیوه های تجارت و بازار غالبا مرزی در منطقه شد؛ بنابراین، نقش و جایگاه دوره گردها در ادغام و توسعه روستایی به مثابه مکانیسمی معکوس عمل کرد که هرچه از آن در اقتصاد بازار می گذشت، به همان شیوه، نقش و جایگاه دوره گردهای روستایی نیز روند کاهشی می یافت.
    کلید واژگان: ادغام جامعه روستایی, تحلیل روایت, جامعه بازار, دوره گردی روستایی, هورامان
    Osman Hedayat, Hossein Daneshmehr *
    The current research aims to evaluate and examine the role of rural itinerants in the integration of rural society into the market economy. The approach of this research is based on the views raised in economic sociology and inspired by the theories of Polanyi, Granwater, Smelser, Swedberg, Slater and Tonkis.The narratives of 15 itinerants in the villages of the Hawraman region of Kurdistan and Kermanshah provinces were analyzed due to a paucity of information. Utilizing the principles of Clandinin and Conley’s narrative research, data from semi-structured interviews were acquired through the snowball method and analyzed using thematic analysis. The results were obtained in the form of five secondary categories: Nomadism as a network of social relationships, rural nomadism and local development, urban-rural links and the role of rural nomads in them, the expansion of communication and transportation and the reduction of the presence of nomads, and the expansion of the role of capital and money in villages and the role of nomads.The elimination of itinerants and, as a result, the emergence of border trade and market practices in the region was the result of the separation of economic relations from social relations and the expansion of communication and transportation. Therefore, the role and position of itinerants in the rural integration and development acted as a reverse mechanism, leading to a decline in their role and position as the market economy progressed.
    Keywords: Integration Of Rural Society, Narrative Analysis, Rural Itinerancy, Market Society, Hawraman
  • حسین دانش مهر*، عثمان هدایت

    این پژوهش، با مسیله مند کردن بحران آب در ایران و استان کردستان، سعی در تحلیل وضعیت کشمکش های نهادی و عمومی انتقال آب به عنوان راهکاری برای حل این بحران داشت. در این رابطه، با مطرح کردن این سوال که انتقال آب استان، فرصتی برای توسعه آن فراهم کرده یا به چالش های توسعه ای منجر شده است، به واکاوی مباحث و کشمکش های دو دیدگاه نهادی در قالب کارشناسان و مدیران شرکت سهامی آب منطقه ای استان کردستان و فعالین مدنی و محیط زیستی درباره انتقال آب از غرب به شرق استان پرداخته شد. بنابراین، رویکرد توسعه پایدار که در پی ارتباط و تعامل سه حوزه اجتماع، اقتصاد و محیط زیست است، مبنای نظری این پژوهش را شکل داد. روش شناسی بر اساس اهداف و موضع نظری و تجربی، اتنوگرافی نهادی بوده که در پی تجربیات، دانش، دیدگاه های مصاحبه شوندگان [31 نفر مصاحبه نیمه ساخت یافته] و بررسی آمار و اسنادی بود که به بحث آب و بحران های پیشروی آن در پی انتقال آب در استان کردستان بود. تحلیل نتایج با توجه به تحلیل 6 مقوله ثانویه نشان داد که مدیران و کارشناسان تغییرات اقلیمی و موانع طبیعی بهره برداری از آب را مبنای بسیاری از شرایط و موانع مدیریت پایدار منابع آب می دانند، در حالی که فعالین بر ضعف مدیریت پایدار منابع آب تاکید دارند. همچنین مدیران و کارشناسان نهادی، فقدان مدیریت یکپارچه آب و کمبود اعتبارات را مبنای ضعف نهادی دانسته و بی توجهی بخش نخبگان دانشگاهی و نمایندگان استانی به مسیله آب و نبود قدرت چانه زنی در تخصیص آب را برجسته می کنند در حالی که فعالین، سیطره مسایل سیاسی و نبود مشارکت عمومی را دلیل این امر می دانند. در نهایت، می توان هم راستا با فعالین استنباط کرد که انتقال آب، علی رغم تاکید مسیولان و کارشناسان شرکت نه به عنوان یک فرصت بلکه به عنوان یک چالش برای توسعه استان، خود را نشان داده است.

    کلید واژگان: توسعه پایدار منابع آب, فرصت, چالش توسعه, انتقال آب, اتنوگرافی نهادی, استان کردستان
    Hossein Daneshmehr *, Osman Hedayat

    The present research, by problematizing the water crisis in Iran and Kurdistan province, has tried to analyze the situation of institutional and public water transfer disputes as a solution to this crisis. In this regard,  the question of whether the transfer of water in the province has provided an opportunity for its development or if it has led to development bottlenecks, analyzing the debates and controversies of two institutional perspectives in the form of experts and managers of the regional water company of the province has been raised. Kurdistan and civil and environmental activists are concerned about the transfer of water from the west to the east of the province. Therefore, the sustainable development approach, which seeks the connection and interaction of the three spheres of society, economy and environment, has formed the theoretical basis of this research. The methodology is based on theoretical and experimental goals and position, while institutional ethnography is based on the experiences, knowledge, views of the interviewees [31 semi-structured interviews], and the review of statistics and documents related to the discussion of water, and its leading crisis has been water transfer in Kurdistan province. According to the analysis of 6 secondary categories, the results show that managers and experts consider climate change and natural obstacles to water exploitation as the basis of many conditions and obstacles to sustainable management of water resources, while activists focus on the weakness of sustainable management of water resources. They also emphasize, managers and institutional experts highlight the lack of integrated water management and the lack of funds as the basis of institutional weakness and the indifference of the academic elite and provincial representatives to the water issue, and the lack of bargaining power in allocating water to the province. They consider political issues and lack of public participation as the reason for this. And finally, it can be concluded that water transfer is not considered an opportunity but a bottleneck and challenge for the province's development.

    Keywords: Sustainable Water Development, Development Opportunity, Challenge, Water Transfer, Institutional Ethnography, Kurdistan province
  • حمید مرادی*، مصطفی گرجی، عثمان هدایت
    رمان عمویم جمشید خان: مردی که باد همواره او را همراه با خود می برد اثر بختیار علی، یکی از رمان های برجسته در ادبیات کردی است که حیات اجتماعی آشفته ی ملت کرد در کردستان عراق را روایت و نقد می کند. این پژوهش، با استفاده از تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف که متن را در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین بررسی می کند، به ایدیولوژی های درون و بیرون از رمان و نوع مواجه رمان با آنها در بافت اجتماعی سیاسی کردستان عراق در دو دهه ی 80 و 90 میلادی پرداخته است. یافته ها حاکی از آن است که نویسنده با بکار بردن ریالیسم جادویی در این رمان، شیوه ی مناسبی  را برای اعتراض از وضعیت موجود و رواج روزافزون مسایل و مصایب جامعه بیان می دارد و  آشفتگی جامعه را در قالب در آمیختگی تخیل و واقعیت نشان می دهد. نویسنده با برجسته نمودن رویدادها و حوادث با محوریت قرار دادن سرگذشت جمشید خان، سعی در نقد ایدیولوژی های غالب این دوران همچون فاشیسم بعثی، غلبه افکار کمونیستی، جنگ تحمیلی ایران و عراق، جنگ های داخلی میان احزاب کرد، افراط گرایی اسلامی و پدیده های نوظهور مانند تسلط رسانه و مطبوعات بر فضای اجتماعی سیاسی و همچنین معضل مهاجرت و پناهندگی دارد. مضمون اساسی رمان، نقد وضع موجود و ایدیولوژی های حاکم شده در این دو دهه  کردستان عراق و همچنین بیان سرگشتگی ملت و سوژه ی کرد می باشد.
    کلید واژگان: ایدئولوژی, بختیار علی, رمان کردی, تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف
    Hamid Moradi *, Mostafa Gorji, Osman Hedayat
    Bachtiar Ali’s novel, My Uncle Jamshid Khan: Whom the Wind Was Always Taking, is one of the prominent novels in Kurdish literature that narrates the turbulent social life of the Kurdish nation in Iraqi Kurdistan. Using Fairclough’s critical discourse analysis, which examines the text at three levels of description, interpretation, and explanation, to the ideologies inside and outside the novel and the type of encounter the novel has with them in the social and political context of Iraqi Kurdistan since the 80s and 90s has been paid. The findings indicate that by using magical realism in this novel, the author shows a good way to protest the existing situation and the increasing prevalence of problems and sufferings of the society, and shows his confusion from this situation in the form of imagination and reality., the author tries to criticize the dominant ideologies of this era such as Baathist fascism, the dominance of communist ideas, the imposed war between Iran and Iraq, civil wars between Kurdish parties and extremism. Islam has emerged as a phenomena such as the dominance of the media and the press in the social and political environment, as well as the problem of immigration and refugees. The main theme of the novel is a critique of the current situation and the ruling ideologies in these two decades of Iraqi Kurdistan, as well as expressing the confusion of the Kurdish nation and subject.
    Keywords: Ideology, Bachtiar Ali, Kurdish novel, Fairclough's Critical Discourse Analysis
  • عثمان هدایت، مجید موحد*، جهانگیر جهانگیری، کاوه دستوره
    هدف پژوهش حاضر مطالعه جامعه شناسی تاریخی روابط بین الملل زمینه های شکل گیری جریان های اجتماعی_ سیاسی کردستان ایران در  با استفاده از نظریه توسعه ناموزون و مرکب است. سوال اصلی پژوهش چنین بوده که کردستان ایران در دوره پهلوی با وجود ضعف شاخص های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی چگونه امکان شکل گیری جریان هایی در بافت اجتماعی سیاسی را فراهم نمده است؟. دیدگاه غالب در امر توسعه به معنای کلی، حکم می کند که سطحی از توسعه اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی برای شکل گیری جریان های سیاسی اجتماعی لازم است، پس چگونه است که در کردستان ایران در عین وضعیت توسعه نیافتگی، با شکل گیری و تعدد جریان ها مواجه هستیم؟ روش مورد استفاده در این پژوهش، روش جامعه شناسی تاریخی است که متاثر از توالی اصطلاحات درونی خود ایده توسعه ناموزون و مرکب یعنی ناموزونی، ترکیب، توسعه به پیش رفته است. با توجه به مباحث نظری و مطالعات انجام گرفته در مورد کردستان ایران دهه های 40 و 50 ش/ 60، 70م. دست به گزینش داده ها و مباحث زده شده و از اعتبار نظری برآمده از میزان انطباق یافته ها با داده های تاریخی سود جسته ایم. نتایج نشان می دهد که منطق شکل گیری جریان های اجتماعی سیاسی در کردستان ایران نه با ارجاع به تغییرات درون/ بیرونی جامعه کردستان، بلکه براساس تعامل و همزیستی آن با جوامعی شکل گرفت که به لحاظ توسعه ای کردستان ایران وضعیت همزمانی های ناهمزمان قرار داشته است.  بنابراین شکل گیری و بعدا تلاقی جریان ها با هم در کردستان ایران در این موقعیت تاریخی را می توان از سویی ناشی از شلاق ضرورت بیرونی در یک وضعیت ناهمزمان با سیار نقاط و امتیاز عقب ماندگی کردستان در یک وضعیت همزمان با امر بین الملل دانست که این امر با ترکیب و جانشینی امر بین الملل با امر درونی کردستان ایران ممکن گشته است.
    کلید واژگان: جامعه شناسی تاریخی, روابط بین الملل, جریان های اجتماعی, سیاسی, رویکرد توسعه ناموزون و مرکب, کردستان ایران
    Osman Hedayat, Majid Movahed Majd *, Jahangir Jahangir, Kaveh Dastooreh
    The purpose of the present study is to study the historical sociology of international relations in the context of the formation of the social-political currents of Kurdistan of Iran in its historical backwardness using the theory of Uneven and compound development. The main question of the research is that Iranian Kurdistan in the [second] Pahlavi period, despite the weakness of economic, social and cultural indicators, how is it possible to form currents in the socio-political context in a state of historical backwardness? The prevailing view on development in a general sense dictates that a level of economic, political, social and cultural development is necessary for the formation of social political currents. So how is it that in Iranian Kurdistan, despite the state of underdevelopment, we are faced with the formation and multiplicity of currents [and consequently their intersection]? The method used in this study is the method of historical sociology that has been influenced by the sequence of internal terms itself, the idea of Uneven and composite development, Uneven, composition, and development. According to the theoretical discussions and studies on the Kurdistan of Iran in the 60s, 70s Data selection and discussions have been made from the theoretical validity of the extent of the findings to the historical data. The results show that the logic of the formation of socio-political currents in Iranian Kurdistan was formed not by referring to the internal/external changes of the Kurdistan society, but based on its interaction and coexistence with societies that have been in a state of asynchronous synchronicity in terms of the development of Iranian Kurdistan. Therefore, the formation and later meeting of currents in Iranian Kurdistan in this historical situation can be on the one hand caused by the whip of external necessity in an asynchronous situation with the movement of points and the Historical Lag of Kurdistan in a simultaneous situation with the international affairs. The international community knew that this was possible by combining and replacing the international affairs with the internal affairs of Iranian Kurdistan.".
    Keywords: Historical Sociology of International Relations, Social -political Flows, Uneven, combined development, Development Approach, Iranian Kurdistan
  • عثمان هدایت*
    هدف پژوهش حاضر، درک پدیدارشناسانه از زیست جهان دختران مرزنشین از مواجهه با وضعیت فارغ التحصیلی است. برای این منظور، تجربیات دختران فارغ التحصیل مناطق مرزی مطالعه شد تا تعین چندگانه موقعیت فرودست مرزنشینی، جنسیتی و آموزشی آن ها تحلیل شود. برای تحقق این امر، به تجربه زیسته دختران فارغ التحصیل دانشگاه های دولتی در چهار بعد بدن زیسته، زمان زیسته، فضای زیسته و روابط انسانی زیسته پرداخته شد. از رویکرد هرمنوتیک و روش شناسی ماکس وان مانن برای تفسیر و تحلیل تجربیات سی نفر در رشته های مختلف دانشگاه های دولتی مناطق روستایی و شهری مرزی شهرستان های مریوان، سروآباد و بانه استفاده شد. نتایج نشان داد درک مصاحبه شوندگان از بدنشان، حکایت از بدن فرسوده درحال تحلیل دارد که ورود به آموزش عالی و موقعیت مرزنشینی را مسبب آن می دانند. دختران زمان را به صورت استرس و همراه با رنج اجتماعی زیست می کنند و فضای مرز برای آن ها بعد از فارغ التحصیلی، به صورت فضای ناامن و بی ثباتی درک می شود که نشان از تجربه وضعیت استثنایی موقعیت آن ها در مرز است. آن ها همچنین روابط انسانی را متناقض تفسیر می کنند که حاکی از گسست از روابط قبل و بعد از فارغ التحصیلی شان دارد؛ روابطی که ناپایدار و به صورت انقطاعی تجربه می شود؛ بنابراین آن ها اگرچه نتوانسته اند با فارغ التحصیلی، موقعیت خود را تغییر دهند، درک عمیقی از آن را پیدا کرده اند که بیانگر نقد جدی به نقش آموزش عالی در تغییر زنان در مناطق مرزی است.
    کلید واژگان: تجربه زیسته, دختران فارغ التحصیل مرزنشین, روش پدیدارشناسی وان مانن, مناطق مرزی
    Osman Hedayat *
    The current research aims to phenomenologically understand how the girls living in border lines face life after graduation. It uses girls' experiences as a basis for the situation analysis of graduates in border regions to analyze the multiple determinants of their marginal, gender, and educational status. Becuse of their inferior status, which can be due to gender discrimination, or/and their being border residents, or/and being an ethnic and religious minority, they have considered graduation as the only way out of the multiple intersections of inequality they face in life. The current research has discussed this subject with the graduating border-living girls to discover whether higher education has led them to improve their status. Therefore, the lived experience of female graduates of public universities has been studied in four dimensions: lived body, lived time, lived space, and lived human relationships after graduation. It  attempts to restore the voice and position of girls as subordinates in graduation status in a borderline, gender, and educational situation. For this, Max Van Manen's hermeneutic and methodological approach has been applied to interpret and analyze the experiences of 30 female graduates in various fields of public universities in rural and urban border areas of Marivan, Sarovabad, and Baneh. Considering that the narratives of university the border-living graduated girls are studies, a hermeneutic theoretical basis is adopted and mega-narratives, on the one hand, and rejecting pre-existing assumptions, are avoided. In this research, hermeneutic phenomenology (interpretation) with emphasis on Max Van Manen's perspective and technique is applied to acquire the lived experiences of female graduates. According to van Manen, harmonic phenomenology provides a systematic approach to studying and interpreting a phenomenon, and it also allows the phenomenon to be analyzed and discovered with an interpretative point of view so that the researcher can gain a deeper understanding during the interpretation process. The results showed that the interviewees' understanding of their bodies is indicative of a worn-out body, caused by the entry into higher education and the borderline situation. Girls experience time in the forms of stress and social suffering, and they perceive border space after graduation as an unsafe and unstable space. Themes indicate the idea of discerning time as understanding the suffering of exclusion and marginalization from development and politics. The subject-border situation has created an environment for female graduates that is insecure and unstable. A space born from the frontier position, the position of femininity, the position of graduation. This space has influenced and shaped both the body and time. The chain of dimensions was completed with the description and analysis of human relations lived in the border situation. In such a way that they put human relationships after graduation in a borderline position with contradictory relationships. Relationships that were formed by disconnecting from the previous position and entering the university, and then returning to the borderline position due to rejection in the work and job process, lack of re-creation of a better position and position. They also interpret human relationships in the form of contradictory relationships, which indicate a break from the relationships before and after the graduates, relationships that are unstable and experienced as interruptions. Therefore, although they have not been able to change their position by graduating, they have found a deep understanding of it, which indicates questioning the role of higher education in the change of women in border areas. The discussion of marginalized subjects due to being in a borderline position and being a woman has been this research's theoretical, experimental, and methodological position. The discussion of the life world of female graduates living in the border areas of Kurdistan province, who are in multiple intersections of subjugation, brings us to the multidimensionality and multifacetedness of their views, critiques, and situational pluralism. Discovering the multi-layered nature of their subordinate position - the layer of location (bordering), time position (graduate in the current state of the higher education system), ethnic position (being Kurdish), religious position (being Sunni), and more importantly, gender position (female) Being a girl) is one of the results of this research.
    Keywords: Borderlands, Borderline. Graduate Girls, Lived Experience, Van Manen's. Phenomenological Method
  • حمید مرادی*، عثمان هدایت

    ادبیات همواره بخشی از مبارزه با ساختارهای قدرت بوده است. با ظهور مکتب فرانکفورت، مبحث انتقاد و نگاه سلبی به اکنونیت جامعه بشری بعدی جدی تر و منسجمتر به خود گرفت. دستاورد مکتب فرانکفورت «نظریه زیبایی شناسی انتقادی» است، این نظریه، هنری را اصیل می داند که مستقل بوده و در پی رد وضعیت موجود و تغییر آن باشد. رمان«هیچ دوستی بجز کوهستان» مبتنی بر نوعی ریالیسم انتقادی است که ساختارهای قدرت را به چالش می کشد. هدف از این پژوهش، خوانشی از وضعیت مهاجرت و پناهندگی با استفاده از رمان « هیچ دوستی بجز کوهستان» بهروز بوچانی است. مهاجرت و پناهندگی دستاویزی برای انتقاد از وضع موجود در کشورهای لیبرال دموکراتیک است که این رمان با استفاده از شیوه بیان و لحن اعتراضی و استفاده از نمادها و استعارات سعی در روایت وضعیت زندان«مانوس» دارد. این امر ظهور شکل های نوینی از سرمایه داری و استعمار را به چالش می کشد که در سوژه پناهنده و موقعیت پناهندگی خود را نشان می دهد.

    کلید واژگان: نظریه زیبایی شناسی انتقادی, مکتب فرانکفورت, مهاجرت و پناهندگی, هیچ دوستی بجز کوهستان
    Hamid Moradi *, Osman Hedayat

     Literature has always been part of the ideological struggle and the struggle against power structures. With the advent of the Frankfurt School, the issue of criticism and the negative view of the present of human society took on a more serious and coherent dimension. The achievement of the Frankfurt School is the "theory of critical aesthetics", which considers the original art to be independent and to reject and change the existing situation. The novel "No Friendship except Mountain" is based on a kind of critical realism that challenges power structures. The purpose of this study is to read the situation of immigration and asylum using Behrouz Buchani's novel "No Friend except the Mountain". Immigration and Asylum is a pretext for criticizing the current situation in liberal-democratic countries, which tries to narrate the situation of "Manus" prison by using the method of expression and protest tone and the use of symbols and metaphors. This challenges the emergence of new forms of capitalism and colonialism that manifest themselves in the refugee subject and refugee status.

    Keywords: Critical Aesthetic Theory, Frankfurt school, migration, Asylum, No Friend but the Mountains
  • حسین دانش مهر*، علیرضا کریمی، عثمان هدایت

    پژوهش حاضر با هدف تحلیل زمینه ای سازوکارهای شکست کارکردهای تعاونی های مرزنشین استان کردستان انجام گرفته است. برای تحقق این امر، با از اشباع نظری حاصل از داده های مصاحبه نیمه ساخت یافته، با 41 نفر از اعضای هییت مدیره و مدیرعامل تعاونی های مرزنشین چهار شهرستان مرزی استان کردستان مصاحبه به عمل آمد. نتایج نشان از وجود شرایط توسعه نیافتگی مرزی ناشی از ضعف زیرساخت های ارتباطی و اقتصادی دارد. شرایط علی و مداخله ای شکست تعاونی ها در اقتصاد غیررسمی مرز نشان داد سیطره سیاست های متناقض نهادهای دولتی و مشارکت نداشتن و ناآگاهی اعضا از تعاونی ها، شرایط این شکست را فراهم آورده است. این وضعیت، ناکارایی و ضعف تعاونی ها را نشان می دهد که در پیامدها و آسیب های اجتماعی اقتصادی پیش رو قابل بحث است. شکست کارکردی تعاونی ها سبب پیامدهایی از جمله شکست طرح کارت مرزنشینی و کارت سوخت، بی توجهی به اشتغال مرزنشینان، کولبری و آسیب های آن، کاهش ماندگاری روستانشینان در مناطق مرزی، اضمحلال اقتصاد محلی و مشکلات شدید اقتصادی و همچنین کاهش اعتماد اجتماعی در دو بعد نهادی و مردمی شده است؛ بنابراین می توان برای ماندگاری و ارتقای جایگاه و نقش تعاونی ها، به اتخاذ راهکارهای حمایتی و نظارتی دولتی، تقویت مشارکت عمومی جامعه روستایی و تقویت بنیه مالی تعاونی پرداخت

    کلید واژگان: اقتصاد مرزی, تعاونی مرزنشینان, روش زمینه ای, مناطق روستایی استان کردستان
    Hossein Daneshmehr *, Alireza Karimi, Osman Hedayat

    This study is based on the analysis of the mechanisms of failure of cooperatives in the border areas of Kurdistan province. To achieve this, using the theoretical saturation obtained from the semi-structured interview data with 41 members of the board The board and CEO of border cooperatives of four border towns of Kurdistan province came to this end. The results show the existence of conditions of border underdevelopment due to weak communication and economic infrastructures. The causal and intervening conditions for the failure of cooperatives in the informal economy of the border showed that the dominance of the contradictory policies of state institutions and the lack of participation and knowledge of members about the cooperatives provided the conditions for this failure. This situation shows the lack of efficiency and weakness of the cooperatives, which is reflected in the consequences and socio-economic damages. The functional failure of the cooperatives has consequences such as the failure of the border resident’ card and the fuel card plan, the neglect of the employment of border residents, cultism and its damage, the reduction of the life expectancy of villagers in border areas, the collapse of the local economy and serious economic problems, and a decline in trust. It has become social in two dimensions: institutional and popular. Therefore, in order to maintain and improve the position and role of cooperatives, it is possible to apply government support and monitoring strategies, strengthen the general participation of the rural community, and improve the financial base of the cooperative.

    Keywords: Border Residents Cooperative, Function of Cooperatives, Border Economics, Metood Theory, Rural Areas, Kurdistan province
  • عثمان هدایت*

    ناحیه منفصل شهری نایسر بزرگترین ناحیه ای است که بیشترین میزان جمعیت را دارا بوده و به موازات آن بیشترین چالشها و مسایل را به خود اختصاص داده است. از جمله این چالش های و مسایل، مسیله مالکیت و مسکن است که علاوه بر برنامه ریزان و مسیولان، ساکنان و مالکان اراضی این منطقه را هم درگیر خود کرده است. بنابراین پژوهش حاضر، با در نظر داشتن نظریه بازآفرینی شهر و روند کنونی درپی تحلیل چگونگی توسعه فضایی- کالبدی این ناحیه و کشمکشهایی است که حول کشمکش های ارضی شکل گرفته است و ارایه حق مالکیت و مسکن به ساکنان این ناحیه می باشد. روش مورد استفاده در این پژوهش، روش مردمنگاری نهادی بوده که در پی تغییر وضع موجود با استراتژی دفاع از فرودستان (ساکنان) می باشد. بنابراین با استفاده ازداده های مصاحبه ی نیمه ساختیافته با 25 نفر از مدیران و برنامه ریزان شهری و همچنین معتمدین محلی و گردآوری آمار و اطلاعات نهادی مربوط به اقدامات انجام شده در میدان مورد مطالعه، جهت تحلیل وضعیت موجود و ارایه راهکارها اقدام شده است. نتایج حاکی از آن است که به سبب قدرت مالکان و بنگاه داران و همچنین نهادهایی همچون شهرداری، حاشیه-نشینان در این کشمکش های طرد شده یا مجبور به پذیرش وضع موجود شده اند. مقولات روستایی بودن زیرساخت های شهری، ساخت وساز بی رویه و قاچاق خدمات شهری، نبود برنامه ریزی راهبردی شهری، نبود اعتبارات کافی و عدم تعامل سازمان های ذی مدخل حاکی از شرایطی است که ناپایداری اجتماعی- اقتصادی را سبب گشته است.

    کلید واژگان: حاشیه نشینی, کشمکش های ارضی, بازآفرینی شهری, اتنوگرافی نهادی, ناحیه منفصل شهری نایسر
    Osman Hedayat *

    The Naysar metropolitan area is the largest district with the largest population and at the same time has the most challenges and problems. Among these challenges and issues is the issue of ownership and housing, which in addition to planners and officials, has also involved the residents and landowners of this region. Therefore, the present study, considering the theory of urban regeneration and the current trend, seeks to analyze how the spatial-physical development of this area and the conflicts that have formed around land conflicts and provide property and housing rights to the residents of this area. . The method used in this study is an institutional ethnographic method that seeks to change the status quo with the strategy of defending the lower classes (residents). Therefore, using semi-structured interview data with 25 managers and urban planners as well as local trustees and collecting statistics and institutional information related to the measures taken in the study area, to analyze the current situation and present Solutions have been taken. The results show that due to the power of landlords and entrepreneurs, as well as institutions such as the municipality, marginalized people have been rejected or forced to accept the status quo in these conflicts. The categories of rural urban infrastructure, unconstitutional construction and smuggling of urban services, lack of strategic urban planning, lack of sufficient funds and lack of interaction of stakeholders indicate the conditions that have caused socio-economic instability.

    Keywords: Marginalization, Land Conflict, Urban Reconstruction, Institutional Ethnography, Nissar Urban Detached Area
  • حسین دانش مهر*، عثمان هدایت

    مفروضه بنیادین این پژوهش، این نکته است که مناطق مرزی به دلیل ماهیت توسعه نیافتگی در زمره مناطق منزوی قرار گرفته اند و موقعیت مرزنشینی، مایه به حاشیه رفتن آموزش در این مناطق شده است. در این نوشتار، با بهره گیری از رویکردهای مطرح در زمینه نابرابری آموزشی ازجمله نظریات راولز، بوردیو و ایلیچ، باولز و گینتیس؛ وضعیت آموزش در مناطق مرزی دهستان ننور و دهستان خاو و میرآباد تبیین شده است. در این راستا با تحلیل داده ها، آمار و اسناد آموزشی در ابلاغیه ها، اسناد توسعه ای، سایت ها و بخشنامه های نهاد آموزش وپرورش و همچنین مصاحبه با معلمان، مدیران و مطلعین، به بررسی چگونگی آموزش نهادی در مناطق موردمطالعه با به کارگیری روش اتنوگرافی نهادی پرداخته ایم.
    نتایج نشان می دهد به دلیل غلبه اقتصاد مرزی، کمبود امکانات آموزشی و نبود عدالت آموزشی، بیکاری و کولبری و به دنبال آن شکل گیری سوژه های «سرباز-معلم-کولبر» و «دانش آموز-کولبر» و نبود آموزگاران ورزیده و باسابقه و همچنین عوامل و دلایل فرهنگی؛ آموزش در مناطق مرزی موردمطالعه به حاشیه رفته و درنهایت سبب ترک تحصیل دانش آموزان، افزایش بی سوادی و تشدید توسعه نیافتگی شده است. ازاین رو لازم است در سیاست ها و برنامه های کلان کشوری به ویژه در برنامه های نهادهای مربوط به آموزش رسمی و عمومی ازجمله آموزش وپرورش، تبعیض مثبتی در زمینه ارتقای سطح آموزش، تخصیص امکانات و نیروهای مناسب در این مناطق انجام شود.

    کلید واژگان: مرزنشینی, نابرابری آموزشی, اتنوگرافی نهادی, کولبر, مناطق مرزی استان کردستان
    Hossien Daneshmehr*, Osman Hedayat

    The basic premise of this study is that border areas are considered as isolated areas - especially in terms of education - due to the nature of underdevelopment, and the border situation has led to the marginalization of education. In this research, considering the approaches to educational inequality, using the theories of O'Walley, Bourdieu and Ilyich, Bowles and Gintis, we have explained the educational issues in the border areas of Nanour and Khao and Mirabad districts. To this end, we are tired of the institutional ethnography method for analyzing documentary and statistical data and interviews. Therefore, it has analyzed statistics and educational documents in the notices, development documents, sites and sections of the educational institution, as well as interviews with teachers, principals and informants about the status of institutional education in the study areas. The results show that education in the studied border areas due to the dominance of the border economy, lack of educational facilities and lack of educational justice, unemployment and Kolberi and subsequent formation of soldier-teacher-Kolber and student-Kolber subjects and The lack of qualified and experienced teacher forces, as well as cultural factors and reasons, has been marginalized. This has ultimately led to students dropping out of school, increasing illiteracy and intensifying underdevelopment, and so on. Therefore, in the policies and programs of the country, especially in the programs of institutions related to formal and public education, including education, it is necessary to make a positive discrimination in the field of improving the level of education, allocation of facilities and forces in these areas.

    Keywords: Border Resident, Educational Inequality, Institutional Ethnography, Kolber, Border Areas of Kurdistan Province
  • عثمان هدایت، حمید مرادی*، مصطفی گرجی

    رمان کردی از نخستین دوره ی شکل گیری اش، همبسته ی تحولات و منازعات سیاسی، اجتماعی بوده است. رمان به سبب ظرفیت و توانش های ادبی اش و بیان دیدگاه های متکثر و متعدد، مورد توجه نویسندگان کرد قرار گرفته است. یکی از اقسام رمان، رمان سیاسی است که با مولفه هایی خاص از سایر جریان های داستانی معاصر به نوعی متمایز بوده است. این تمایز در ادبیات کردی به نسبت سایر اقسام داستان های اجتماعی، دینی، فمینیستی و...به دلیل ویژگی و ماهیت منحصربه فرد و پیوندهای نزدیک به جامعه و وقایع سیاسی و اجتماعی محرزتر بوده است. از میان مجموعه روش های تحلیل رمان، روش تحلیل گفتمان انتقادی سنخیت بیشتری با ماهیت این نوع رمان دارد. یکی از روش های بررسی این نوع خاص از تحلیل رمان و موثرترین رویکرد آن، رویکرد فرکلاف است که در بررسی متن به بافت موقعیتی و سیاسی آن توجه ویژه دارد و آن را در سه سطح توصیف، تبین و تفسیر بررسی می کند. رمان آخرین انار دنیا یکی از رمان های سیاسی کردی است که به بازخوانشی رویدادها قیام کرد بر ضد حکومت بعث عراق و روی کار آمدن دولت نیمه مستقل کردی با پرچم داری احزاب سیاسی آن منطقه است. تحلیل گزاره های متن در سطح تبین، نشان می دهد که رویدادهای سیاسی دوره و فضای پرالتهاب سال های 1975، جنگ های داخلی بین احزاب کرد و دوران پر آشوب بعد از آن، همواره سبب شکست، ناامیدی و فرودست تر شدن مردم شده است. تحلیل انتقادی این رمان بر پایه یدرون مایه ی خود رمان، نقد خشونت، سیاست و قدرت است، که حول تم بنیادین استبدادستیزی و سیاست ستیزی می چرخد.

    کلید واژگان: رمان کردی, تحلیل گفتمان انتقادی, آخرین انار دنیا, بختیار علی, رئالیسم جادویی
    Hamid Moradi *, Mostafa Gorji, Osman Hedayat

    From its earliest period of formation, the Kurdish novel has been a correlation of political and social developments and conflicts. Among the collection of novel analysis methods, the critical discourse analysis method is more consistent with the nature of this type of novel. One of the methods of examining this particular type of novel analysis and its most effective approach is the subconscious approach, which pays sp, special attention to its situational and political context in examining the text and examines it in three levels of description, explanation, and interpretation. The novel The Last Pomegranate of the World is one of the Kurdish political novels that read the events of the Kurdish uprising against the Ba'athist regime in Iraq and the coming to power of the semi-independent Kurdish government under the banner of the political parties in the region. The analysis of the text's propositions at the explanatory level shows that the political events of the period and the tumultuous atmosphere of the 1975s, the civil wars between the Kurdish parties, and the turbulent period that followed, have always failed, disappointed, and degraded. The novel's critical analysis is based on the novel's content, a critique of violence, politics, and power, which revolves around the fundamental theme of anti-authoritarianism and anti-politics.

    Keywords: Kurdish novels, critical discourse analysis, The Last Pomegranate of World, Bakhtyar Ali, magical realism
  • عثمان هدایت*، مسعود بیننده، اسرین فیضی

    هدف این پژوهش بررسی رابطه ی فعالیت های انجمن های مردم نهاد در گرایش به طبیعت و احترام به محیط زیست در میان دانش آموزان بانه و مریوان (استان کردستان) است. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. تعداد 381 نفر دوره دوم متوسطه از دانش آموزان به عنوان حجم نمونه انتخاب و بین آن ها پرسشنامه استاندارد به روش نمونه گیری طبقه ای توزیع شد. روایی پرسشنامه توسط اساتید و متخصصین مورد تایید قرار گرفت و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه شد. روش تجزیه وتحلیل داده ها با توجه به ماهیت داده های گردآوری شده از آماره های ضریب همبستگی پیرسون و آزمون t تک نمونه ای در نرم افزار SPSS انجام شد. نتایج حاکی از آن است که متغیری که از سایر متغیرها در بین پاسخگویان از میانگین بالاتری برخوردار بود، متغیر فعالیت انجمن های زیست محیطی مردم نهاد بود. همچنین نتایج نشان داد که ارتباط میان عملکرد و فعالیت های انجمن های زیست محیطی مردم نهاد و دانش آموزان رابطه ای مثبت و مستقیم در جامعه موردبحث بوده است.

    کلید واژگان: گرایش به طبیعت, آگاهی زیست محیطی, انجمن های زیست محیطی مردم نهاد
    Osman Hedayat *, Masoud Binnandh, Asrin Faizi

    The aim of this study was to investigate the effects of the activities of non-governmental organizations in the tendency towards nature and respect for the environment among students in Baneh and Marivan (Kurdistan Province). This research has been done by descriptive-analytical method. 381 high school students were selected as the sample size and a standard questionnaire was distributed among them by stratified sampling. The validity of the questionnaire was confirmed by professors and experts and its reliability was calculated using Cronbach's alpha. Data analysis method was performed according to the nature of data collected from Pearson correlation coefficient statistics and one-sample t-test in SPSS software. The results showed that the variable that had a higher mean than other variables among the respondents was the activity variable of non-governmental environmental associations. Another result of the present study was that the relationship between the performance and activities of the association was Environmental aspects of non- governmental institutions and students have been a positive and direct relationship in the society in question.

    Keywords: Tendency to Nature, Respect for the Environment, Environmental awareness, Environmental Associations
  • عثمان هدایت*

    به هۆی چەقبەستوویی سازدانی بیرەوەریی میژوویی لەگەڵ ییدیۆلۆژیی دروست کردنی دەوڵەت- نەتەوەدا، سازدانی بیرەوەریی میژوویی پەرەی سەندوووه. دەوڵەت- نەتەوەکان به تایبەت له ڕۆژهه ڵاتی ناویندا دەستیان داوەتە سازدانی بیرەوەریی میژوویی گشتگیر و کەمینه ییتنیکییەکانیان به تایبەت نەتەوەی کورد، بۆ بەرەنگاری، دژه بیرەوەرییان سازاندووه. بۆ باس کردن لە سەر سازاندنەوەی بیرەوەری و ییستراتژییەکانی دژەبیرەوەری، کەڵکمان لە ڕوانگەی بیرەوەریی خەڵکیی ڕیبازی بیرمنگام و بیرۆکەی دژەبیرەوەریی فۆکۆ وەرگرتووه. پیش گریمانەمان یەوە بووه که ڕۆمانی کوردی توانیویەتی یه م سازاندنەوه بگریتە یەستۆ و بۆ یه م مەبەستە له میتۆدی شیکاریی گیڕانەوەیی کەڵکمان وەرگرتووه. ڕۆمانی یەکەمی عەتا نەهایی، گوڵی شۆڕان ، بە شیوازی ڕیالیستی و بە ستراتژیی خویندنەوەی واقیعە سیاسییەکانی ڕابردوو بە نیونجیتیی ترۆماکان، ڕووبەڕووبوونەوەی خەڵک لە بەرامبەر دەسەڵاتی نەخوازراو و کەڵک وەرگرتن لە فۆلکلۆر و بە هیماسازیی کەسایەتییەکان، باس لە ڕووداوگەلیک دەکات کە هاوکات لە نیوان شەڕی یەکەم و دووەمی جیهانی و لە کاتی دروست کردنی دەوڵەت -نەتەوە لە ییران دا، بە سەر خەڵکی کورددا هاتووە و بوونە هۆی پچڕان و یاڵۆزیی بیرەوەری لای یەوان. ڕۆمانی دووەمی نەهایی، باڵندە کانی ده م با، باسی یەزموونی بەرەیەک و یەزموونی شکستەکانی دەکات. یەم ڕۆمانە بە ستراتژیی وەبیرهینانەوە بۆ سازاندنەوەی بیرەوەریی بەرەیەک و هەروەها ڕۆمانتیک کردنەوەی لەحن بۆ پیشاندانی کارەساتی فەرامۆشی، لە بەرەیەک باس دەکات کە بە خولیاکانیان نەگەیشتوون و بیرەورییەکانیان فەرامۆش کراون. ڕۆمانی سییەم، گره وی به ختی هه ڵاڵە، بە خویندنەوەی میژووی ڕۆژهەڵاتی کوردستان و واقیعە سیاسییەکانی، سیاسی کردنەوەی فۆلکلۆر و کەڵک وەرگرتن لە چیرۆکه کۆنه کان و هەروەها، باس کردنی کیشەی پەنابەری و سازاندنەوەی میژوو، دەیهەویت یەزموونیکی نوی لە بیرەوەریی بەرەیی ساز بکات. لە یەنجامدا، یەم سی ڕۆمانە بە سازدانی بیرەوەریی بەرەیی، دژەبیرەوەرییەک ساز دەکەن کە بیرەوەریی لەخوارەوە بۆ سەره و، لە دژی بیرەوەریی ناسیۆناڵیزمی ییرانی که بیرەوەریی گشتگیری ساز کردووه و لە سەرەوە بۆ خوارە، دەوەستینەوه.

    کلید واژگان: بیرەوەریی میژوویی, بیرەوەریی گشتگیر, دژەبیرەوەری, بیرەوەریی بەرەیی, ڕۆمانی کوردی
    Osman Hedayat *

    In the present study, Foucault's concepts of popular memory and anti-memory perspective are employed in order to re-construct memory and anti-memory strategies in Kurdish Novelistic discourse. The major assumption is that the Kurdish novel has undertaken this reconstruction, and so we have used the method of narrative analysis for this. Ata Nahaee’s first novel, Shoran Flower, with a realistic style to the strategies of re-reading the political realities of the past through the strategy of confronting the people with the imposed government, as well as the help of folklore and symbolizing the characters, speaks of events that took place in the middle of the First World War. Secondly, and at the same time as state-building, it has brought nationalist treatment to the Kurdish people in Iran, and this has caused confusion and memory loss among them. Nahaee’s second novel, Birds in the Wind, deals with the experience of a generation and the experience of its defeat. With reminiscent strategies for recreating generational memory and romanticizing space and tone to portray the tragedy of oblivion, the novel tells the story of a generation that did not achieve its dreams and was forgotten. Nahaee’s third novel, Bet on the Fate of Halale, re-reads the history of Iranian Kurdistan and its political realities. The novel betting on the chance Halale seeks to create a new experience of generational memory by politicizing folklore and using anti-memory metaphors, as well as discussing immigration and asylum and re-creating history. These three novels seek to recreate a generational and anti-memory memory that is bottom-up and anti-memory of Iranian nationalism.

    Keywords: historical memory, universal memory, anti-memory, generational memory, Kurdish novel
  • عثمان هدایت*، شهرام باسیتی

    مسئله اصلی این پژوهش حول این قضیه می چرخد که مرزنشینان روستایی برای امرارمعاش خود و تامین هزینه های زندگی دچار مشکلات زیادی شده اند که نتیجه آن، وابستگی به کمک نهادهای حمایتی بوده است. با دستمایه قرار دادن تجربیات مرزنشینان در قالب مصاحبه با 30 نفر از مطلعین کلیدی روستاهای دهستان خاوومیرآباد شهرستان مریوان، در تقابل با سیاست های حمایتی نهادهای دولتی، سیاست ها و راهبردهای اتخاذشده در این وابستگی را مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. در این راستا، از رویکرد توسعه مشارکتی همچنین روش مردم نگاری نهادی استفاده می شود. نتایج در قالب مقولات ثانویه، شوک توقف فعالیت بازارچه های مرزی، شکست سیاست های ترمیمی، وابسته بودن به کمک های نهادهای حمایتی و اقدامات خودجوش مردمی مورد بحث و تحلیل قرار گرفتند. تحلیل این مقولات نشان داد که سیاست های نهادی در راستای حمایت ها از مرزنشینان، بی اثر و غالبا نتیجه منفی داده اند. در مقابل اقدامات مرزنشینان روستایی که در مقوله اقدامات خودجوش مردمی تشریح شده است، دال بر رویارویی و پر کردن خلاهای این اقدامات و سیاست ها بوده است. اقداماتی از جمله مشارکت عمومی مردم در کشاورزی و دامداری، ایجاد صندوق های خیریه، همیاری عمومی در عمران و بازسازی روستاها واکنشی به سیاست ها و وضعیت ناپایدار اقتصادی و اجتماعی این مناطق بوده است.

    کلید واژگان: مرزنشینان روستایی, نهادهای حمایتی, مردم نگاری نهادی, شهرستان مریوان
    Osman Hedayat *, Shahram Basity

    The main issue of this research revolves around the fact that rural border residents have many problems earning a living, which has resulted in dependence on the help of support institutions. Based on the experiences of border residents in the form of interviews with 4 key informants in the villages of Khavomirabad rural district of Marivan city, in contrast to the supportive policies of government institutions, the policies and strategies adopted in this regard have been analyzed. In this regard, the participatory development approach and the institutional ethnographic method were used. The results were discussed and analyzed in the form of secondary categories, the shock of the end of activities of border markets, the failure of restorative policies, dependence on the assistance of supportive institutions, and spontaneous popular actions. The analysis of these categories showed that institutional policies supporting border residents have been ineffective and often negative. In contrast, the actions of rural border guards, which are described in the category of spontaneous actions of the people, have been indicative of confronting and filling the gaps of these actions and policies. Measures such as public participation in agriculture and animal husbandry, the creation of charitable funds, and public assistance in the development and reconstruction of villages have been a response to the policies and the unstable economic and social situation of these areas.

    Keywords: Rural frontier residents, Participatory development, institutional ethnography, Marivan City
  • حسین دانش مهر*، کمال خالق پناه، عثمان هدایت

    چکیده مفروضه بنیادین پژوهش حاضر این گزاره است که بازارچه های مرزی و توسعه وابسته آن، سیاست مناسبی برای توسعه مناطق مرزی نبوده است. روش پژوهش حاضر، روش نظریه ی زمینه ای است که در آن به شرایط زمینه ای، علی و مداخله ای، پیامدها و همچنین راهبردها می-پردازد. ابزار گردآوری داده های مصاحبه نیمه ساخت یافته است که در این راستا با 45 نفر از ذی ربطان و ذی نفعان بعنوان نمونه های هدفمند شامل دهیاران، اعضای شوراهای بخش و روستاها، کارشناسان بازارچه ها تا مرحله اشباع داده ها، گفتگوهای عمیق صورت گرفت. بر اساس منطق روش نظریه زمینه ها داده ها در سه سطح کدگذاری باز، محوری و گزینشی استخراج شدند که تعداد مفاهیم ساخته شده در این مرحله 134 مفهوم اولیه، 15 مقوله محوری، 4 مقوله اصلی و یک مقوله هسته ای استخراج شد. مقولات اصلی عبارتند از؛ کمبود زیرساخت های توسعه ای، اضمحلال بخش کشاورزی و دامداری و انزوای فرهنگی_اجتماعی، ناکارآمدی در سیاست های ترمیمی. تحلیل این مقولات، ما را به مقوله ی هسته ای یعنی طرد نهادی و ساختاری اجتماعات مرزی سوق داد. بر مبنای آن می توان نتیجه گرفت که منطق حاکم بر توسعه ی مرز محور با ارایه بازارچه ها به عنوان مهمترین محور توسعه در این مناطق، اجتماعات مرزی را طرد نموده است و ظرفیت ها و پتانسیل های آنها را به اضمحلال کشانده است. 

    کلید واژگان: توسعه مرز محور, بازارچه های مرزی, توسعه محلی, اضمحلال ظرفیتها و فرصتها, اجتماعات مرزی
    Hossein Daneshmehr *, Kamal Khaleqpanah, Osman Hedayat

    Abstract The hypothesis - based on the present study, suggests that border markets and related development have not been a good policy for the development of border areas. The present research method is the Grounded theory in which it deals with the field conditions, causation and intervention, consequences as well as strategies. The data collection tool is a semi-structured interview with 45 stakeholders and stakeholders as targeted examples, including village heads, members of district and village councils, market experts, and saturation data. There were deep conversations. Based on the logic of the field theory method, the data were extracted in three levels of open, central, and selective coding. The number of concepts developed in this stage was 134 basic concepts, 15 core categories, 4 main categories, and one nuclear category. The main categories are; Lack of development infrastructure, the collapse of the agricultural and livestock sector, and socio-cultural isolation, inefficiency in restorative policies. An analysis of these categories led us to the core category of institutional and structural rejection of border communities. Based on this, it can be concluded that the logic governing border-based development, by presenting markets as the most important axis of development in these areas, has rejected border communities and destroyed their capacities and potentials. 

    Keywords: Border Development, Border Markets, Local Development, Disappearance of Capacities, Opportunities, Border Communities
  • عثمان هدایت*، شهرام باسیتی
    مقدمه

    فرض بنیادین پژوهش حاضر، بر این امر استوار است که مرز و مرزنشینی تجربیات متمایزی را خلق می کند. این تجربیات به نسبت در مورد آسیبها و مشکلات خانواده ها با توجه به مقتضیات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی شکل گرفته اند. به تبع؛ آسیب شناسی خانواده در مورد مناطق مرزی متفاوت از مناطق دیگر است. بااین وجود، می توان بر مسایل و آسیبهای خانواده در استان کردستان و به ویژه شهرهای بانه و مریوان به عنوان شهرهای مرزی تاکید کرد که پژوهشهای پیشین این امر را از نظر دور نگه داشته اند. بنابراین هدف پژوهش حاضر، آسیب شناسی خانواده در این مناطق است که مرز و اقتصاد مرزی دستمایه شکل دهی به آسیبها است.

    روش

    با استفاده از روش نظریه زمینه ای که در آن در پی شرایط زمینه ای شکل گیری آسیبها، شرایط علی و مداخله ای، پیامدها و راهبردها است به تحلیل مصاحبه های صورت گرفته از کارشناسان نهادهای ذی ربط با خانواده و مشاوران و فعالان انجمنهای مردم نهاد پرداخته شد.

    یافته ها

    مصاحبه ها با 30 نفر به اشباع نظری رسید و در قالب 19 مقوله فرعی و 5 مقوله اصلی شامل استحاله ارزشهای فرهنگی اجتماعی، سیطره اقتصاد مرزی، کولبری و آسیبهای خانواده، بی اعتنایی به مسایل آموزشی و مشاوره ای و نادیده انگاشتن مسایل جدید و آسیبهای خانواده دسته بندی شدند. نتایج حاکی از تغییرات در نظام فرهنگی اجتماعی خانواده ها با ورود ارزشهای متضاد، دوقطبی شدن سن ازدواج، ضعف پیوند بین نسلی و حاکم بودن فضای فرهنگی کردستان عراق و گردشگران دارد.

    بحث

    شکاف و نابرابری اقتصادی، عدم سرمایه گذاری و بیکاری جوانان و وابسته بودن مردم به معیشت مرزی ناپایدار و افزایش هزینه زندگی و شیوع فساد در مرز از مهم ترین پیامدهایی است که اقتصاد مرزی در این مناطق ایجاد کرده است. این وضعیت با کولبری به عنوان آسیب این اقتصاد و درعین حال به وجود آوردن آسیبهایی دیگر از جمله افزایش آسیبهای جنسی و جسمی، افزایش خشونت خانگی، مصرف مواد انرژی زا برای کولبری و پایین آمدن سن کولبری اشاره کرد. این وضعیت همچنین آسیبهای پایین آمدن سن آسیب دیدگان، طلاقهای زودهنگام و شیوع مسایل جنسی خانواده ها، آسیبهای فضای مجازی و طلاق عاطفی زوجین را تشدید کرده است که با کمبود آموزشها، این آسیبها نادیده گرفته شده اند.

    کلید واژگان: مرز, مرزنشینی, آسیبهای خانواده, اقتصاد مرزی, کولبری
    Osman Hedayat*, Shahram Basity
    Introduction

    In historical periods, frontier communities were mainly communities that were, on the one hand, free in a certain territory and were ready to take risks and confront foreigners in defense of the mainland and were no different from centralists; but on the other hand, they have been constantly exposed to suspicion and marginalization. In other words, in many cases, border residents have been evaluated in the context of action, along with negative aspects, and usually, aspects and cultural values ​​or economic resources and possessions or even their common historical heritage with residents within borders and inland areas have been ignored. The aim of the present study is to look at the borderline and the conditions of families and their problems by following family injuries. The existence of a border economy and, consequently, its harms on the family and the context and conditions of frontier settlement can advance the roadmap of this research through the perspective of family experts. However, it should be asked what injuries are seen in families in border areas, and what is the context of these injuries, the causal conditions, and interventions that occur, and what are the consequences? What is the relationship between the border and the family? and what changes in the face of border conditions has made the issue of family pathology important?

    Method

      Interviews were analyzed using the Grounded Theory Methodology in which it seeks the context of the formation of problems, causal and interventional conditions, consequences and strategies. Interview duration ranged from 60 minutes to 120 minutes, and interviews were conducted with three family experts and civil society activists. These included family counselors, sociologists and university professors, psychologists and civic activists, as well as assistants and experts from the Relief, Welfare, Sports and Youth Departments of Marivan and Baneh, who were interviewed at their workplaces and they were conducted individually and in the form of in-depth interviews. In terms of analytical technique, thematic analysis technique was used.

    Findings

    The interviews with 30 people reached theoretical saturation and in the form of 19 primary categories there were also five secondary categories: the transformation of socio-cultural values, the dominance of the border economy, Culbery and family injuries, disregard for educational and counseling issues, and ignoring new issues and family injuries. The results indicate changes in the socio-cultural system of families with the introduction of conflicting values, polarization of the age of marriage, weak intergenerational ties and the dominance of the cultural atmosphere of Iraqi Kurdistan and tourists. In this situation, the society is in a turmoil of issues and problems that need to be examined more seriously. Here, what has formed the core category is the family category in crisis. A family whose values are transformed. The conditions under which the frontier economy has prevailed and Culbery itself is the damage of this economy and the reproduction of more serious and tangible damage. Also, a situation that has led to a lack of interest in education and counseling, and the result of all this is new injuries and issues that are increasing every day and has caused a crisis in the structure and heart of families.

    Discussion

    Economic gaps and inequalities, lack of investment and youth unemployment, and people’s dependence on unsustainable border livelihoods, rising cost of living, and the spread of border corruption are among the most important consequences of the border economy in these areas. Culbery was  cited as the situation with as harming the economy and at the same time causing other harms, such as increasing sexual and physical harm, increasing domestic violence, consuming energy for Culbery and lowering Culbery. This situation has also exacerbated the harms of lowering the age of the victims, early divorces and the prevalence of family sexual issues, the harms of cyberspace and the emotional divorce of couples, which are ignored due to the lack of education. Therefore, in order to provide any solution for these injuries, the cooperation and coordination of stakeholder government institutions, family counseling clinics, non-governmental organizations and families should be prioritized.

    Keywords: Border, Border settlement, Family injuries, Border economy, Culbery
  • حسین دانش مهر*، عثمان هدایت

    این پژوهش در پی ارایه روایت ساکنان مناطق فرودست شهر سنندج از ارایه خدمات و امکانات شهری است. در همین راستا، از رویکرهای توسعه پایدار شهری و بازآفرینی شهری برای توضیح این موضوع بهره مند شدیم. با توجه به موضوع و هدف مورد بحث، از روش اتنوگرافی نهادی که پژوهشگر به وسیله آن در پی آشکار کردن وضع موجود و سپس ارایه راهکارها برای تغییر وضعیت مطلوب است، استفاده شد. بنابراین داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساخت یافته تا زمان اشباع نظری با 20 نفر از مشترکین و 7 نفر از کارشناسان شرکت آب و فاضلاب شهری استان کردستان به دست آمد و همچنین آمار و اسناد مربوطه جمع آوری شد. مقولات اولیه در قالب 24 مقوله که از آنها 8 مقوله ثانویه خدمات رسانی مناقشه برانگیز، کیفیت مدیریت فنی، ضعف مدیریت فنی، فقدان هماهنگی در اتفاقات، فقدان همکاری های بین سازمانی، زیرساخت های نامتناسب شبکه، ناهماهنگی در مشتری محوری، ابهام قبض و مبالغ بودند که از مقولات اولیه بیرون کشیده شدند و از این مقولات 2 مقوله هسته ای طرد ساختاری، طرد نهادی و فقدان هماهنگی در اجرا و ابهامات قبوض استخراج شد. نتایج نشان دهنده عدم توسعه پایدار شهری در مناطق بررسی شده و به تبع کاهش کیفیت مناسب زندگی است که این امر با چالش های ساختاری و نهادی در رابطه با ساکنان این مناطق از نظر بهره مندی شان از امکانات شهری نمود یافته است. همچنین فقدان هماهنگی در اجرا و ابهامات قبضی مربوط به شرکت آب و فاضلاب موجب تشدید این روند شده است. بنابراین بازآفرینی شهری در زمینه توسعه زیرساخت های شبکه آب و فاضلاب، حفظ و حراست از شبکه و همچنین شفاف سازی در ارایه قبوض و ارتقای مشتری مداری لازم است تا کمیت و کیفیت خدمات رسانی را در این مناطق افزایش یابد.

    کلید واژگان: مناطق فرودست, شهر سنندج, شرکت آب و فاضلاب, اتنوگرافی نهادی, طرد ساختاری, طرد نهادی
    Hossein Daneshmehr *, Osman Hedayat

    Current study seeks to present a narrative of the residents of the suburbs of Sanandaj on the provision of services and urban facilities. This was in contrast to the narratives of the Water and Wastewater Company's experts and statistics, documentation and information were posted on the company's website. The underlying assumption of this study revolves around the fact that suburbs lack adequate facilities and services and have been neglected. To this end, we have used sustainable urban development approaches, urban regeneration and quality of life to explain and change this. With regard to the subject and purpose of the study, we used the institutional ethnographic method by which the researcher seeks to expose the status quo and then provide strategies for changing the status quo. Therefore, data were gathered through theoretical, purposeful sampling with maximum diversity and semi-structured interviews until theoretical saturation with 20 subscribers and 7 experts of Kurdistan Water and Wastewater Company, as well as statistics and relevant documents were collected. The information collected was discussed in terms of concepts, primary and secondary categories. Primary categories were conflicting secondary services, quality of technical management, poor technical management, lack of coordination of events, lack of inter-organizational collaboration, inappropriate network infrastructure, and lack of customer-centricity, uncertainties, and overheads. They were drawn and extracted from these categories; the nuclear category of structural and institutional exclusion and the lack of coordination in the implementation and ambiguities of the bill. The results indicate a lack of sustainable urban development in the marginal areas and consequently a decline in the quality of life. This is reflected in the structural and institutional challenges faced by the suburbs in terms of their utilization of urban facilities. The lack of coordination in the implementation and ambiguities of the water and wastewater company has aggravated the process and caused underdevelopment issues. Therefore, what is needed on the outskirts of Sanandaj is the re-creation of a city that is making changes to the development of water and wastewater network infrastructure, maintaining and protecting the network, and transparency in customer billing and promotion, which is the quantity and quality of service provided in these areas.

    Keywords: Subaltern Areas, Sanandaj city, Water, Wastewater Company, Institutional Ethnography, Structural Exclusion, Institutional Exclusion
  • حسین دانش مهر*، علیرضا کریمی، عثمان هدایت

    هدف پژوهش حاضر، شناسایی، و تغییر ویژگی ها و امکان های مداخله در سیاست های گمرکی برای بازشناسی و برجسته کردن نقش مرزنشینان (اختصاصا کول بران) است. سیاست های گمرکی مستقیما یا غیرمستقیم بر زیست جهانمرزنشینان تاثیر گذاشته و انتخاب و چگونگی اعمال این سیاست ها پدیده کول بری را مهم و مسئله زا کرده است. فرض بنیادین این است که سیاست های گمرکی، مرزنشینان و کول بران را حذف کرده و به حاشیه رانده است؛ بنابراین، از رویکرد پساتوسعه ای بهره جسته ایم که مردم و سازمان های غیردولتی را مبنا قرار می دهد و به توسعه از پایین به بالا می نگرد. روش این پژوهش، مردم نگاری نهادی است و با توجه به اهداف و موضوع ، با دو نوع داده سروکار داریم: تجربیاتی که در کشاکش روابط نهادی شکل گرفته اند، و متون نهادی ای که کلیت حیات اجتماعی را درنوردیده و به مثابه اعمال سیاست هایی عمل می کنند که به تجربه ها شکل می دهند. برآیند تحلیل این دو دسته داده، باید به نتیجه هایی در تغییر وضع موجود بینجامد. به این منظور، از نمونه گیری هدفمند و نمونه گیری نظری جهت مصاحبه با افراد و نیز از متون نهادی مربوط به گمرک (به ویژه گمرک باشماق مریوان) استفاده کرده ایم. یافته ها حاکی از حذف مرزنشینان کول بر (نقش و جایگاه، اجتماع و فرهنگ و اقدامات آنها) در سیاست ها و اقدامات گمرکی است. گمرک، با راهبرد حفظ کول بری و درعین حال حذف کول بران از سیاست هایش، و با سازوکارهایی نظیر اختصاص کارت مرزنشینی، پیله وری و ایجاد بازارچه های مرزی در چنین جهتی عمل می کند. کول بران برای پرکردن خلا ناشی از این حذف، به اقداماتی از جمله تشکیل شورای مرز، تشکیل گروه های غیررسمی و محلی، تاسیس تعاونی مرزنشینان و اعتراضات مدنی دست زده اند که غالبا به دلیل همین حذف، ناکارآمد و بی تاثیر بوده است. ازاین رو، لازم است گمرک به سیاست های بازتوزیع گرایانه، از جمله گنجاندن نقش و جایگاه کول بران در قوانین و سیاست های گمرکی، تشکیل کارگروه های ویژه، سرمایه گذاری مالی و ارایه خدمات رفاهی و آموزشی در مناطق مرزی، روی بیاورد.

    کلید واژگان: زیست جهان کول بران, سیاست های گمرکی, رویکرد پساتوسعه ای, مردم نگاری نهادی, امکان های مداخله
    Hossein Daneshmehr *, Alireza Karimi, Osman Hedayat

    The present study seeks to identify the conditions and possibilities for intervention in changing customs policies to recognize and highlight the role of the Porters (Koolbars) in Boarder areas.  Customs policies have affected the life-world of the inhabitants of borderline areas. The basic assumption is that the customs policies have marginalized the inhabitants of borderline areas and Porters (Koolbars). The method used in this research is institutional ethnography. In this regard, we have used purposeful and theoretical sampling for selecting the two kind of data based on individuals and customs documents.
    The findings suggest that the borderline Koolbars' (porters) role, position, community, culture and actions should be taken into account in customs policies and practices. Although the formal policies sought to eliminate illegal transformation of goods by Koolbars, they acted in many ways, including the formation of a border council, unofficial and local groups, border guards and civil protests to maintain their way of breadwinning. Therefore, inclusion of their role in customs laws and regulations, the formation of special committees, financial investment, and the provision of welfare services for them could be more beneficial and sustainable.

    Keywords: Life-World, Koolbars, Customs Policies, Institutional Ethnography, Intervention Policies
  • حسین دانش مهر*، عثمان هدایت
    هدف پژوهش حاضر، روایت ذی نفعان از فروپاشی سرمایه اجتماعی در میان تعاونی های تولید روستایی استان کردستان می باشد. بر همین اساس با استفاده از نظرات کلمن، پاتنام، بوردیو بعنوان متفکران برجسته حوزه سرمایه اجتماعی و ناهاپیت و گوشال اندیشمندان حوزه نهادی و سازمانی این مفهوم، درصد تبیین چهارچوب مفهومی سرمایه اجتماعی جهت پاسخ به سوالات و اهداف تحقیق برآمدیم. این نظریه پردازان، بر ارتباطات و پیوندهای اجتماعی در جامعه و سازمان ها تاکید نموده و به سرمایه اجتماعی خصلتی جمعی و فرا فردی می دهند. با توجه به گزاره بنیادین تحقیق، پژوهش در سنت کیفی انجام شده و برای تولید داده از روش های مشاهده مشارکتی، مصاحبه عمیق و بحث گروهی استفاده شده است. در تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل روایت مضمونی، سود جسته ایم. نمونه گیری از نوع نمونه گیری هدفمند، نظری و نمونه گیری با حداکثر تنوع بوده است. بر این اساس و بنا بر قاعده اشباع نظری، 9 بحث گروهی و 43 مصاحبه عمیق ساخت یافته با مدیران عامل تعاونی ها، اعضای هیئت مدیره و اعضاء تعاونی های تولید نه گانه مورد مطالعه، صورت گرفت. در مجموع داده های تولید شده در قالب 65 مفهوم اولیه، 4 مقوله عمده و یک هسته مرکزی کدگذاری و تحلیل شده اند. مقوله های عمده استخراج شده از روایت ها عبارتند از؛ افول اعتماد به تعاونی، مشارکت نامطلوب، بی تفاوتی اجتماعی و عدم اثربخشی سازمانی و کاهش همبستگی اجتماعی. یافته های برآمده از تحلیل روایت ذی نفعان تعاونی های تولید روستایی نشان می دهد که سرمایه اجتماعی در میان این تشکل های مردم نهاد، نه تنها دچار فرسایش شده، بلکه در دوره اخیر بدلیل عدم حمایت های دولت، دخالت های سازمان تعاون روستایی در فرآیند و انتخاب ارکان تعاونی بویژه مدیرعامل، قوانین و چارچوب های انعطاف ناپذیر، کلیشه ای شدن واژه تعاونی، تجربه های ناموفق مشابه، بهم ریختن نظم اجتماعی روستایی، ظهور مدیریت های جدید در اداره امور عمومی روستا، نهادهای موازی و مدعی امور تعاونی و عدم شفافیت در مسائل مالی و مدیریتی این تعاونی ها، سرمایه اجتماعی در میان ذی نفعان و ارکان تعاونی دچار افول و فروپاشی شده است. این امر ماهیت وجودی تعاونی های تولید در مناطق روستایی مورد مطالعه را دگرگون ساخته و امر مشارکت ستیزی و بی اعتمادی در میان روستاییان را تقویت نموده است.
    کلید واژگان: تحلیل روایت مضمونی, تعاونی تولید روستایی, فروپاشی سرمایه اجتماعی, استان کردستان
    Hossein Daneshmehr *, Osman Hedayat
    The purpose of the present study is to analyse the narration of interest groups about social capital collapse among entrepreneurship of rural production in Kurdistan province. Based on this, using the theories of Coleman, Putnam Bourdieu as prominent thinkers in the field of social capital and inferiority, and Nahapiet and Ghoshal as prominent thinkers of institutional and organizational context of this concept, we have tried to explain the conceptual framework of social capital to answer the questions and research goals. These theorists emphasize the relationships and connections in society and organizations and give social capital a collective and transpersonal character. According to the fundamental proposition of research, research is conducted in qualitative tradition, and for data production, participatory observation, deep interview and group discussion have been used. In the analysis of data, we used the method of narrative analysis. Sampling was purposeful sampling, theoretical and sampling with maximum diversity. Accordingly, based on theoretical content saturation, 9 group discussions and 43 deep structured interviews were conducted with co-operative directors, board members and members of the nine production cooperatives. In total, data generated in the form of the first 65 primary concepts, four major categories and a central core are coded and analysed. Major categories derived from narratives include: decline in trust in cooperatives, undesirable participation, social indifference and organizational inefficiency, and reduction of social solidarity. The findings of the narrative analysis of the interest groups of rural production cooperatives show that social capital among these organizations in recent years has not only eroded but collapsed , due to lack of government support, the involvement of the rural cooperative organization in the process and the selection of cooperative bodies, especially the manager, the laws and rigid frameworks, similar unsuccessful experiences, the establishment of rural social order, the emergence of new administrations in the administration of rural public affairs, parallel institutions and co-operatives, and lack of transparency in the financial and management issues of these cooperatives and erosion of social capital among interest groups. This has altered the existential nature of production cooperatives in the rural areas studied, and has strengthened distrust and lack of participation among the villagers.
    Keywords: Rural Production Cooperative, Social Capital Collapse, Narrative Analysis, Social Trust, Kurdistan Province
سامانه نویسندگان
  • عثمان هدایت
    هدایت، عثمان
    پژوهشگر پسا دکتری جامعه شناسی، دانشگاه کردستان
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال