parvin salehi shanjani
-
Chamomile (Anthemis L.), an important medicinal plant belonging to the Asteraceae family, is widely distributed in Iran and other parts of the world, with 175 species. We can study chromosome characteristics such as chromosome numbers and karyotype characteristics to realize genetic variation within and between species and their populations. In the present study, we examined the details of the chromosome number and karyological characteristics analysis of 25 populations representing four Anthemis species (A. altissima, A. hausssknechtii, A. trimfettii, and A. pseudocotula) from geographically isolated regions of Iran. Specific staining method and microscopic observation showed somatic chromosome number 2n=18 for all populations, which were confirmed by the previous data. Analysis of the karyotype formula showed a dominance of metacentric chromosomes in almost all of them. The largest chromosome and genome length belonged to two populations of A. pseudocotula species. Populations of A. pseudocotula have chromosome size, and populations of A. haussknechtii have morphology chromosome variation. A cluster analysis of the tested accessions, at 11.19 genetic distance, created three main groups that showed the similarity of members of each group. Additionally, the level of symmetric karyotypes estimated by karyotype characters and the role of each trait in the variation of species and their populations are argued. Genetic variations were confirmed between diploid populations, for different karyotype characters. Observed variation mainly caused by the morphology of chromosomes, and that, its contribution was important in discriminating the populations. We hope these data will be used in future investigations as basic information for breeding and hybridization between species and their populations.Keywords: Anthemis, Chamomile, Chromosome, Cytogenetics, Karyotype, Symmetric
-
طول عمر بالا بذرهای خشک اساس حفاظت خارج از رویشگاه (ex-situ) بذرهای ارتدوکس (بذور متحمل به خشک شدن) است. با این وجود در شرایط ذخیره سازی یکسان، تنوع زیادی در طول عمر بذر گونه ها وجود دارد. نتایج آزمون زوال مصنوعی به مدیران بانک بذر ابزاری برای ارزیابی طول عمر بالقوه مجموعه های بذر این گونه ها در شرایط بانک بذر ارائه می دهد تا امکان انتخاب فواصل آزمایش مجدد زنده ماندن مناسب و در نتیجه مدیریت بهتر مجموعه های حفاظتی را فراهم کند. در پژوهش حاضر بذر نه گونه وحشی Nepata در دمای و رطوبت نسبی بالا (به ترتیب 45 درجه سانتی گراد و 60 درصد) به مدت 120 روز زوال یافتند. بذرها در زمان های مختلف (1، 2، 5، 9، 20، 30، 50، 90 و 120 روز) از شرایط تیمار زوال خارج شده و زنده مانی آن ها با آزمایش های استاندارد جوانه زنی بررسی گردید. زمان صرف شده در انبار برای کاهش جوانه زنی به میزان 50٪ (p50) با استفاده از تجزیه و تحلیل Probit تعیین شد و به عنوان معیاری برای طول عمر نسبی بذر بین گونه ها استفاده گردید. p50 بذور زوال یافته گونه های مختلف پونه سا در شرایط زوال مصنوعی، از 38/4 روز تا 16 روز متغیر بود. بر اساس طول عمر بذور بدست آمده در زوال مصنوعی، دوره های پایش جوانه زنی بذر در بانک های ژن برای گونه های N. pogonosperma، N. haussknechtii، N. glomerulosa، N. cataria، N. depauperata می تواند ده ساله باشد. ولی دوره های پایش جوانه زنی بذر گونه های N. menthoides، N. nuda، N. schirazana و N. oxydonata باید پنج ساله باشد و حتی جمع آوری مجدد بذر آن ها استراتژی مناسب تری برای حفاظت آن ها در شرایط ex-situ است.کلید واژگان: تنوع گونه ای, زوال مصنوعی, سرعت جوانه زنی, میانگین زمان جوانه زنیExtended seed longevity in the dry state is the basis for the ex-situ conservation of orthodox seeds (desiccation-tolerant seeds). However, even under identical storage conditions, there is wide variation in seed longevity between species. The results of the artificial aging test provide seed bank managers a tool to assess the potential longevity of seed sets of these species under seed bank conditions, to enable the selection of appropriate viability retest intervals and, as a result, better management of conservation accessions. In the present work, seeds of nine wild species of Nepata spp. were aged at elevated temperature and relative humidity (45°C and 60% RH) for 120 days. Seeds were removed at various times (1, 2, 5, 9, 20, 30, 50, 75, 100 and 125 days) and their viability was determined through standard germination tests. The time taken in storage for viability to fall to 50% (p50) was determined using Probit analysis and used as a measure of relative seed longevity between species. Among Nepeta species, p50 at 45°C and 60% RH varied from 4.38 d to 16 d. Results indicated that based on the artificial aging longevity, in the gene banks the germination test intervals of species N. pogonosperma, N. haussknechtii, N. glomerulosa, N. cataria, N. depauperata can be ten years. But the germination test intervals of N. menthoides, N. nuda, N. schirazana and N. oxydonata should be five years, and even re-collecting their seeds can be a more appropriate strategy to protect them in ex-situ conditions.Keywords: Artificial Aging, Germination Rate, Mean Germination Time, Species Diversity
-
بابونه آلمانی، Matricaria recutita L گیاهی دارویی از خانواده Asteraceae است که به عنوان ستاره در بین گونه های دارویی شناخته شده و قدمت استفاده از آن به زمان فراعنه مصر می رسد. در این مطالعه، چهار جمعیت از گونه M. recutita موجود در بانک ژن منابع طبیعی ایران که از نقاط مختلف ایران جمع آوری شده بودند جهت تعیین خصوصیات کروموزومی و کاریوتیپی، مورد مطالعه قرار گرفتند. برای تهیه اسلایدهای میکروسکوپی از روش اسکواش همراه با رنگ آمیزی با هماتوکسیلین استفاده شد. مشاهدات میکروسکوپی، تعداد کروموزوم های سوماتیکی را 18 =2n برای تمام جمعیت ها نشان داد. صفات طول کروموزومی (LA، SA و TL) و تقارن کاریوتیپی (AR، CI، TF%، DRL، SC و SA%)، همچنین شاخص های درون و بین کروموزومی (A1 و A2)، محاسبه شدند. تجزیه وتحلیل کاریوتیپی، غالبیت کروموزوم های متاسانتریک را در تمام جمعیت ها نشان داد. بر اساس میانگین صفات اندازه گیری شده، بلندترین کروموزوم و ژنوم به جمعیت 15123 (اراک) اختصاص یافت. بر اساس طبقه بندی استبینز، جمعیت ها در دو گروه طبقه بندی شدند. بر اساس شاخص های تقارن کاریوتیپ، جمعیت 15123 (اراک) و جمعیت 8959 (بروجن)، به ترتیب دارای کاریوتیپ نامتقارن و متقارن نسبت به بقیه جمعیت ها بودند. همچنین نتایج تجزیه به مولفه های اصلی نشان داد که کل تنوع حاکم بر جمعیت های مورد بررسی توسط سه مولفه اصلی اول توجیه می گردد و بیشترین تنوع حاکم بر جمعیت ها ناشی از صفات طول کروموزومی بود. در گروه بندی جمعیت ها به روش Ward جمعیت ها را در سه گروه متمایز قرار داد. به طورکلی، وجود تنوع بالای ژنتیکی و سیتوژنتیکی، نشان دهنده وجود پتانسیل بالا در اصلاح جنس بابونه و فعالیت های به نژادی است. داده های به دست آمده از این تحقیق، در برنامه های آتی اصلاح جنس بابونه Matricaria L کاربرد دارد.
کلید واژگان: بابونه آلمانی, سیتوژنتیک, کروموزوم, Matricaria RecutitaGerman chamomile, Matricaria recutita L., is a medicinal plant of Asteraceae family, which is known as the "star" among medicinal species and its use dates back to the time of the Egyptian pharaohs. In this study, four populations of M. recutita that were collected from different parts of Iran, were studied for chromosome and karyotypic characteristics. Squash method with Hematoxylin staining was used to prepare microscopic slides. Microscopic observations showed the number of somatic chromosomes was 2n=18 for all populations. The length (TL, LA and SA) and symmetry karyotype (AR, CI, TF%, DRL, SC, LA% and SA%), as well inter and intra chromosome asymmetry (A1 and A2) were calculated. Karyotypic formula analysis showed the predominance of metacentric chromosomes in all populations. Based on mean of measured traits, the longest chromosome and genome belonged to population 15123 (Arak). According to Stebbins classification, populations were categorized in two groups. Karyotype symmetry factors showed that two populations 15123 (Arak) and 8959 (Borujen) had asymmetric and symmetric karyotypes, respectively. In PCA, the first three components could explain the entire diversity of populations. The most diversity of populations was for chromosome length traits. According to Ward's clustering method, the populations were placed in three groups at a genetic distance of 2.32. In general, the existence of high genetic and cytogenetic diversity indicates the existence of high potential in the improvement of Matricaria genus and cross-breeding activities. The data obtained from this research are used in the future breeding programs of Matricaria L.
Keywords: German Chamomile, Cytogenetics, Chromosome, Matricaria Recutita -
ارزیابی شاخص های جوانه زنی گونه های مختلف فستوکا (Festuca spp) تحت تیمارهای سرمادهی، اسمزی و هورمونیمقدمه
گونه های جنس فستوکا (Festuca spp.) جزء گراس های علوفه ای هستند که اهمیت زیادی از نظر تامین علوفه و حفاظت از خاک دارند. بذور این گیاهان دارای خواب درونی (فیزیولوژیکی) بوده و براحتی قادر به جوانه زدن نیستند و باید تحت تیمارهای مختلف قرار بگیرند تا بتوانند جوانه بزنند در طبیعت این خواب با طی دوره سرمای زمستان شکسته می شود. به منظور تولید در سطح گسترده و تسریع در فرآیند جوانه زنی می توان از روش های مختلف شکست خواب استفاده کرد.
مواد و روش ها. در این تحقیق سه گونه از جنس فستوکا (Festuca arundinacea، F. ovina، و F. rubra)، تحت تیمارهای مختلف پیش سرمادهی (4 درجه به مدت 14 روز)، پیش تیمار با نیترات پتاسیم 5/1% و اسیدجیبرلیک 150 و 200 میلی گرم برلیتر قرار گرفتند. و پس از طی 14 روز آزمون جوانه زنی، شاخص های مختلف جوانه زنی شامل: درصد و سرعت جوانه زنی، متوسط زمان جوانه زنی، شاخص بنیه بذر، طول ریشه چه، ساقه چه، گیاهچه و نسبت طول ریشه چه به ساقه چه محاسبه شدند.
یافته هانتایج تجزیه واریانس اختلاف معنی داری را بین گونه ها (به استثنای صفت درصد جوانه زنی و طول ریشه چه) و تیمارها (برای تمام صفات) نشان داد. برهمکنش گونه با تیمار نیز برای تمام صفات به استثنای صفات طول ریشه چه و گیاهچه، معنی دار بود. در بین سه گونه، درصد جوانه زنی از 67/26 تا 67/30 درصد و مقدار سرعت جوانه زنی از 92/1 تا 31/3 تعداد/ روز متغییر بود. متوسط زمان لازم برای جوانه زنی از 75/3 تا 36/4 روز و میزان شاخص بنیه بذر از 74/26 تا 02/43 متغییر بودند. طول ریشه چه بین 22/37 تا 45 میلی متر و طول ساقه چه بین 34/37 تا 33/81 میلی متر بود. بر اساس تجزیه به مولفه های اصلی، صفات درصد و سرعت جوانه زنی، شاخص بنیه بذر و طول ریشه چه وگیاهچه مهمترین عوامل در ایجاد تنوع در گونه های فستوکا معرفی شدند. در تعیین روابط همبستگی بین صفات، همبستگی بالای 70% بین درصد جوانه زنی با سرعت جوانه زنی و شاخص بنیه بذرمشاهده شد.
نتیجه گیریدر بین سه گونه، گونه Festucs rubra با داشتن بیشترین درصد و سرعت جوانه زنی، بنیه بذر، طول ریشه چه و کمترین زمان لازم برای جوانه زنی نسبت به دو گونه دیگر برتری داشت. و در بین تیمارهای اعمال شده، تیمارنیترات پتاسیم 5/1 درصد به همراه سرمادهی (4 درجه به مدت 14 روز)، تاثیر مثبت بر درصد و سرعت جوانه زنی، طول ریشه چه و تیمار اسیدجیبرلیک 150 میلی گرم برلیتر تاثیر مثبت بر طول ساقه چه و گیاهچه داشتند. وجود درصد و سرعت جوانه زنی بالا در بین گونه ها دلالت بر داشتن بنیه بالای بذور بود.
کلید واژگان: بنیه بذر, جوانه زنی, جیبرلیک اسید, فستوکا, نیترات پتاسیمIntroductionFestuca species are forage grasses that are very important in terms of fodder supply and soil protection. The seeds of these plants have internal dormancy (physiological) and are unable to germinate easily. Therefore, they must be subjected to various treatments to germinate. In nature, this dormancy is broken during the cold period of winter (chilling). The purpose of this research is to investigate different methods of dormancy breaking in Festuca species for large-scale production and accelerate the germination process.
Materials and methodsIn this research, three species of Festuca (Festuca arundinacea, F. ovina, and F. rubra) were subjected to different treatments of chilling (4°C, 14 days), osmo-priming with potassium nitrate (KNO3) 1.5% and gibberellic acid 150 and 200 ppm. After 14 days of germination test, various germination indices including percentage and rate of germination, mean germination time, seed vigor index, length of radicle, shoot and seedling, and the ratio of radicle to shoot length were calculated.
ResultsThe results of the analysis of variance showed a significant difference between species (except for germination percentage and root length traits) and treatments (for all traits). The interactions between the species and treatment were also significant for all traits (except for the length of radicle and seedling). Among the three species, the percentage of germination varied from 26.67 to 30.67% and the value of the germination rate varied from 1.92 to 3.31 n/d. The average time required for germination varied from 3.75 to 4.36 days and the seed vigor index varied from 26.74 to 43.02. The radicle length was between 37.22 and 45 mm and the shoot length was between 37.34 and 81.33 mm. Based on principal components analysis (PCA), percentage and rate of germination, seed vigor index, and length of radicle and seedling were introduced as the most important factors in creating diversity in Festuca species. In determining the correlation between traits, a high correlation of 70% was observed between germination percentage, germination rate, and seed vigor index.
ConclusionAmong the three species, Festuca rubra was superior to the other two species by having the highest percentage and rate of germination, seed vigor, radical length, and the shortest time required for germination. Among the applied treatments, 1.5% potassium nitrate (KNO3) with chilling (4°C, for 14 days), had a positive effect on the percentage and rate of germination, radical length, and gibberellic acid (150 ppm) treatment had a positive effect on the length of shoot and seedling. The presence of high germination percentage and rate indicated higher seed vigor.
Keywords: Fescue, Germination, Gibberellic Acid, Potassium Nitrate, Seed Vigor -
Essential oils of the air-dried aerial parts of Teucrium orientale L. collected from 11 different localities which obtained by hydro-distillation were investigated. The essential oils were analyzed by GC-FID and GC-MS. The oil yields were 0.03–0.20% (w/w), based on dry weight. Forty-four components, representing 91.0–99.5% of the oils, were identified. The results showed that there is a significant difference in yields, chemical compositions and concentrations of essential oils obtained from different geographical regions. However, there are main and common compounds such as caryophyllene oxide (3.72 to 23.60%), E-caryophyllene (1.03 to 39.36%), germacrene D (0.95 to 29.7%), spathulenol (1.98 to 11.11%), β-cubebene (1.31 to 24.64%), δ-cadinene (1.14 to 4.90%), hexadecanoic acid (0.47 to 32.60%), α-cubebene (0.53 to 11.37%) and hexahydrofarnesyl acetone (0.34 to 10.56%) that are found in all essential oils. According to the cluster analysis, the populations were placed in three clusters. Percentages of hexahydrofarnesyl acetone (10.6%) and humulene epoxide II (6.8%) were considerably higher in cluster 1 compared to other clusters. Percentages α-cubebene, β-cubebene and hexadecanoic acid were considerably highest in cluster 2 with means of 7.2%, 11.9% and 20.4% respectively. Populations of cluster 3 were rich sources of E-caryophyllene (29.4%), germacrene D (16.1%) and bicyclogermacrene (3.4%) compared to other clusters.Keywords: Antioxidant enzyme, Nigella arvensis, plant growth regulators, Plant cell culture, Total phenolic content
-
آیا تا به حال فکر کرده اید که چرا با غروب خورشید خسته می شوید؟ چرا برخی از گلبرگ های گل در روز باز می شوند و در شب بسته می شوند؟ یا حتی پروانه های شهریار monarch butterflies چگونه می دانند که چه زمانی به جنوب مهاجرت کنند؟ موجودات زنده با مکانیسمی به نام ساعت شبانه روزی یا ساعت سیرکادین (circadian clock) می توانند پیش بینی کنند که ساعت چند است. در گیاهان حدود 20 تا 30 ژن شناخته شده است که با استفاده از علایم محیطی مانند نور و دما، در عملکرد ساعت سیرکادین دخالت دارند.پژوهش هایی که توسط دیمیتری نوسینو (Dmitri Nusinow) و ماریا سورکین (Maria Sorkin)، از مرکز علوم گیاهی دانفورت Danforth)) انجام شده، یک کمپلکس پروتیینی جدید را در Arabidopsis spp. شناسایی کرده است که در پاسخ به سرد شدن هوا در غروب، ساعت سیرکادین را تنظیم می کند. نتایج تحقیقات آنها در نشریه Plant Physiology در سال 2023 به چاپ رسیده است.سورکین نویسنده اول مقاله می گوید: «ساعت برای گیاهان ضروری است تا به محرک های دما به درستی پاسخ دهند، با تغییرات دما سازگار شوند و از تنش جان سالم به در ببرند». او ادامه می دهد: «ما کمپلکس پروتیینی جدید RVE8-LNK-COR را شناسایی کردیم که پاسخ به دما را تنظیم می کند. این سه پروتیین با خنک شدن هوا در عصر با هم بر هم کنش می کنند و زنگ غروب را برای گیاه به صدا در می آورند». نوسینو می گوید: «گروه تحقیقاتی ما در حال پژوهش روی کمپلکس پروتیینی در زمان های مختلف روز است».
-
ECOPERSIA, Volume:11 Issue: 3, Summer 2023, PP 215 -225Aims
Drought limits plant growth and productivity throughout the world. Narrow-leaved plantain (Plantago lanceolata L.) is widely used to treat some human diseases and reduce antibiotic nutrition. This study aimed to examine the response of four local ecotypes of P. lanceolata to different drought stress levels in a field experiment.
Materials & MethodsA split-plot design was conducted using a randomized complete block design (RCBD) with three replications at the farm of Research Institute of Forests and Rangelands, Karaj, Iran, 2018. The main factor was drought stress at three levels (D1= normal irrigation, D2= drought stress after the flowering stage with supplemental irrigation at the filling stage, and D3= stop irrigation after flowering. The second factor contained four ecotypes: G1-Arak, G2-Khoramabad, G3-Meshkinshahr1, and G4-Meshkinshar2. Data were collected and statistically analyzed for grain yield and yield components.
FindingsResults showed a significant effect of drought stress and ecotype on all traits except root lengths (p<0.05). The ecotype × drought stress interaction effects were significant for spike number per plant, leaf number per plant, leaf width, and plant height (p<0.05). The mean values of grain yield in D1, D2, and D3 were 729.41, 660.81, and 595.95 kg.h-1, respectively.
ConclusionThe highest grain yield of 670.92 kg.h-1 was obtained from G1-Arak. This ecotype produced higher grain yields under mild and severe stress than the other ecotypes and was recommended for breeding improved varieties.
Keywords: Plantago lanceolate, Drought stress, Regression, Path analysis -
خلر (Lathyrus) بزرگترین جنس در قبیله مهم اقتصادی Fabeae است. از خلر به صورت چند منظوره در تغذیه دام، کاشت در اراضی کم بازده، مقاومت به سرما، کم آبی و افزایش حاصلخیزی خاک مورد استفاده قرار می گیرد. به منظور بررسی عملکرد و صفات مورفولوژیکی 44 اکسشن از شش گونه جنس Lathyrus شامل یک اکسشن L. aphaca var. aphaca، هفت اکسشن L. cassius، یک اکسشن L. chloranthus، دو اکسشن L. cicera، 22 اکسشن L. inconspicuus و نه اکسشن L. sativus، آزمایشی به صورت طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در ایستگاه تحقیقاتی البرز کرج اجرا شد. نتایج نشان دادند که اختلاف معنی داری بین اکسشن های L. cassius و L. inconspicuus از نظر خصوصیات مورفولوژیکی به جز زمان گلدهی و رسیدگی بذر وجود داشت. اکسشن های مورد مطالعه گونه L. sativus علاوه بر زمان گلدهی و رسیدگی بذر تنوعی در وزن خشک گیاه، تولید زیست توده و ویزگی های غلاف نیز نشان ندادند. پتانسیل زراعی 44 اکسشن شش گونه مورد مطالعه با منشاء جغرافیایی مختلف در شرایط ثابت مزرعه ای نشان داد که عملکرد اکسشن های هر گونه هیچ ارتباطی با منشاء جغرافیایی آنها ندارند. این ترتیب می توان اظهار نمود که شباهت بین اکسشن ها ناشی از منشاء جغرافیایی آنها نبوده و پراکنش طبیعی گونه های Lathyrus بوسیله ارقام زراعی منفصل شده است. با این حال، تنوع مشاهده شده نشان می دهد که بهبود ژنتیکی با تلاقی و انتخاب به طور بالقوه امکان پذیر است. به طوری که ظهور همزمان دو صفت عملکرد بالای زیست توده و ارتفاع بلندتر بوته، ویژگی متمایزکننده ای تشخیص داده شدند که می توان از اکسشن هایی با ویژگی های فوق را به عنوان والدین استفاده کرد.
کلید واژگان: ایران, خلر, تنوع درون گونه ای, بذر, مورفولوژیLathyrus is the largest genus in the economically important tribe Fabeae. It is used for many purposes in animal feed, planting in low-yield lands, cold resistance, water shortage, and increasing soil fertility. To evaluate the yield and morphological traits of 44 accessions of six species of the genus Lathyrus including one accession of L. aphaca var. aphaca, seven accessions of L. cassius, one accession of L. chloranthus, two accessions of L. cicera, 22 accessions of L. inconspicuus and nine accessions of L. sativus, were studied as a randomized complete block design with three replications at Alborz Research Station in Karaj. The results showed that there was a significant difference between L. cassius and L. inconspicuus accessions in morphological characteristics except for flowering time and seed maturity. The studied populations of L. sativus in addition to flowering time and seed maturity did not show diversity in plant dry weight, biomass production, and pod characteristics. The field potential of 44 accessions of the six studied species with different geographical origins under constant field conditions showed no relationship with their geographical origin. Thus, it can be stated that the similarity between the accessions is not due to their geographical origin, and the natural distribution of Lathyrus species has been separated by crop cultivars. However, the observed diversity suggests that genetic improvement is potentially possible through crossbreeding and selection. Then the simultaneous appearance of two traits of high biomass yield and taller plant height in an accession was recognized as a distinguishing feature, and accessions with the above characteristics can be used as parents.
Keywords: Iran, Lathyrus, intraspecific diversity, seed, morphology -
Coronilla varia L., crown vetch, has wide adaptation, and desirable morphological characteristics for a grazing plant, tolerates short periods of overgrazing, and accordingly has potential as a forage crop. In this study, 15 traits were investigated to assess the morphological diversity of 52 populations using univariate and multivariate analyses. Crown vetch seeds provided by the Natural Resources Gene Bank of Iran were sown in an experiment field of Research Institute of Forests and Rangelands, Alborz province, over two years (2019–2020). Based on the flowering date, two taxa C. varia var. varia (as perennial that go to flowering in the first year) and C. varia (as perennial that go to flowering in the second year) were identified. However, a close relationship was found between local and exotic crown vetch populations. The populations were significantly variable in all traits. The high variability was found among populations for plant height, plant canopy, internode length, stem number, and biomass yield. Biomass yield was statistically significant (p < 0.05) and positively correlated withlant height (r=0.63) and plant canopy diameter (r=0.48), internode length (r = 0.57), stem number (r=0.66), and pod length (r=0.52). The principal component analysis showed that the variations observed in the populations were mainly caused by traits such as plant height, stem number, the number of days to 50% flowering and seed ripening indicating that their contribution was important in discriminating the populations. Direct selection can also be made for the populations with high biomass yield based on the recorded performance of these populations during the field experiments. In C. varia, 12 populations classified in cluster 1 with the highest values for 12 out of 15 traits could be useful for including in future breeding programs. Besides, in C. varia var. varia, population Bojnurd (for plant height and canopy diameter), population Rezvanshahr (for internode length and stem number), and populations Karaj1 and 2 (for biomass yield) had higher mean values and were recommended for breeding programs.
Keywords: Biomass yield, Coronilla varia, principal component analysis, seed ripening -
سرعت زوال بذر و تاثیر روش های مختلف پرایم بر بهبود جوانه زنی بذور اکسشن های مختلف بذر گیاه Halocnemum strobilaceum موجود در بانک ژن منابع طبیعی ایران در این آزمایش بررسی شد. برای بررسی سرعت زوال بذور، آزمون متداول جوانه زنی بر روی 42 اکسشن متفاوت از نظر محل و زمان جمع آوری، انجام گردید. تاثیر روش های مختلف پرایم شامل تیمارهای اسید جیبرلیک در دو سطح 250 و 500 میلی گرم در لیتر، پلی اتیلن گلایکول در دو سطح 6/0 و2/1 مگاپاسکال، نیترات پتاسیم با غلظت 78/19 میلی مولار، سرمادهی مرطوب در دمای چهار درجه سلسیوس، به مدت یک ماه، کلرید سدیم با غلظت 100 میلی مولار بر روی سه اکسشن 1645، 33515 و 43882 (به ترتیب 17، 9 و 5 سال در سردخانه نگهداری شده بودند) آزمایش شد. نتایج نشان داد میانگین سرعت زوال بذور 53/3 درصد به ازاء هر سال نگهداری در دمای چهار درجه سلسیوس می باشد. همچنین واکنش بذور هر اکسشن به تیمارهای مختلف پرایم متفاوت است. به طوری که اکسشن 1645 بر اثر تیمار کلرید سدیم با غلظت 100 میلی مولار و سرمادهی، اکسشن 33515 با تیمار اسید جیبرلیک با غلظت 500 میلی گرم در لیتر و اکسشن 43882 در شاهد، درصد جوانه زنی بیش تری داشتند. در صفت طول ریشه چه و ساقه چه هیچ تفاوت معنی داری بین تیمارها مشاهده نشد. از نتایج این آزمایش می توان استدلال نمود که تیمارهای پرایم فقط می تواند توانایی ذاتی بذر را به مرحله ظهور برساند. لذا برای جمع آوری و ذخیره بذور برای مدت طولانی سلامت و کیفیت اولیه بذر باید مورد توجه قرار گیرد.کلید واژگان: اکسشن, پرایم, زوال, Halocnemum strobilaceumTo evaluate the deterioration rate and effect of different priming methods on improving seed germination on different seed accessions of Halocnemum strobilaceum provided by Natural Resources Gene Bank of Iran, To evaluate the deterioration rate, a standard germination test was performed on 42 seed accessions with different origin and collection dates. To study effect of different priming methods, treatments included gibberellic acid (250 and 500 mg/l), polyethylene glycol (-0.6 and -1.2 MPa), potassium nitrate 19.78 mM, stratification at 4 °C for one month, NaCl 100 mM and Chilling were compared in 1645, 33515 and 43882 accessions That5, 9 and 17 years were stored in the refrigerator. The results showed that the average seed deterioration rate was 3.53 %/y of stored seeds at 4 °C.Each seed accession showed a different reaction to prime treatment. Results indicated germination percentage improved in the accession 1645 by treatment NaCl 100 mM, in the accession 33515 by treatment gibberellic acid 500 NaCl 100 mM, and in the accession 43882 by control treatment. However, no significant differences were observed between radicle and pedicle lengths among different treatments. From the results of this experiment, it can be concluded that priming treatments can only express the potential of the seed. Therefore, for collecting and storing seeds for a long time, the health and initial quality of seeds are very important.Keywords: Accessions, Deterioration, Halocnemum strobilaceum, Priming
-
درختان از طریق فتوسنتز، دی اکسید کربن (CO2) هوا را می گیرند، کربن آن را در اندام های هوایی و زمینی خود ذخیره و اکسیژن را آزاد می کنند. نتایج پژوهش ها نشان می دهند، حدود 30درصد از کربن ناشی از مصرف سوخت های فسیلی توسط جنگل ها جذب می شود و این ریه های زمین هستن که باعث می شوند ما آثار زیان بار تغییرات اقلیمی را کمتر احساس کنیم.لوسی هوتیرا (Lucy Hutyra)، استاد زمین و محیط زیست دانشگاه بوستون، بیش از یک دهه روی اثر قطعه قطعه شدن جنگل ها در مناطق شهری بر میزان جذب دی اکسید کربن مطالعه کرده است. گروه هوتیرا با بررسی بیش از 48000 قطعه جنگلی در شمال شرقی ایالات متحده دریافتند درختان حاشیه ای تقریبا دو برابر سریع تر از درختان داخلی تر (درختانی که تقریبا فاصله 30 متری از حاشیه دارند) رشد می کنند و بیش از آنچه قبلا تصور می شد، دی اکسید کربن را جذب می کنند، زیرا درختان حاشیه ای رقابت کمتری دارند و نور بیشتری دریافت می کنند و هر چه رشد درخت بیشتر باشد، کربن بیشتری جذب می کند. اما این بدان معنا نیست که قطعه قطعه شدن بیشتر جنگل راه حلی برای جذب بیشتر کربن از جو باشد، زیرا میزان جذب کربن در امتداد حاشیه های جنگل های قطعه قطعه شده به قدری نیست که آثار جانبی و منفی تخریب جنگل ها را خنثی کند.
-
در اغلب گیاهان تنش خشکی موجب اختلال در بسیاری از فرایندهای فیزیولوژیکی و در نهایت ممانعت از خروج ریشه و کاهش درصد جوانه زنی می گردد. در پژوهش حاضر اثر اسموپرایمینگ با غلظت های مختلف پلی اتیلن گلیکول بر شاخص های جوانه زنی بذرهای هفت گونه L. Allium، شامل A. cristophii Trautv.، A. giganteum Regel ، A. longisepalum Bertol، A. pseudobodeanum R.M. Fritsch & Matin، A. stipitatum Boiss.،M.B. A. rubellum،M.POP. & Vved. A. vavilovii بررسی گردید. آنالیز آماری به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل پرایمینگ با غلظت های مختلف پلی اتیلن گلیکول 6000 (6/0-، 9/0-، 2/1- مگاپاسکال و شاهد) در دمای °C5 انجام شد. نتایج نشان دادند که با افزایش غلظت پلی اتیلن گلیکول، شاخص های جوانه زنی افزایش می یابد. موثرترین غلظت پلی اتیلن گلیکول برای بهبود جوانه زنی و قدرت زنده مانی گیاه چه ها در گونه های A. pseudobodeanum، A. vavilovii، A. cristophii، A. stipitatum، MPa2/1-، در A. giganteum، MPa9/0- بود. در حالی که در دو گونه A. rubellum و A. longisepalum تیمار شاهد بهترین ویژگی جوانه زنی را نشان داد. نتایج تجزیه خوشه ای، هفت گونه Allium را در پنج گروه قرار داد. به طوری که A. pseudobodeanum با بیشترین بهبود جوانه زنی و قدرت زنده مانی در غلظت بالای پلی اتیلن گلیکول از سایر گونه ها جدا گردید. با توجه به اینکه این گونه ها از نظر زراعی، دارویی و زینتی دارای ارزش زیادی هستند، نتایج حاصل از این پژوهش در اصلاح و تولید واریته های مناسب در زمینه های مختلف کاربرد دارد.کلید واژگان: پلی اتیلن گلیکول, قدرت زنده مانی, درصد جوانه زنی, صفات مورفولوژیکی, تجزیه خوشه ایDrought stress during seed germination of most plants disrupts many physiological processes and ultimately prevents root emergence and reduced germination percentage. In this regard, the effect of osom-priming with different concentrations of polyethylene glycol on the germination characteristics of Allium L. seeds of seven species, including A. cristophii Trautv., A. giganteum Regel, A. longisepalum Bertol, A. pseudobodeanum R.M. Fritsch & Matin, A. stipitatum Boiss., M.B. A. rubellum, M.POP. & Vved. A. vavilovii, in the case of drought stress, was investigated as a factorial in a completely randomized design with three replications. Experimental treatments included priming with different concentrations of polyethylene glycol 6000 (-0.6, -0.9, -1.2 MPa and control) in 5ºC. The results showed that with increasing the concentration of polyethylene glycol, germination indicators increased. The most effective concentrations of polyethylene glycol to improve germination and viability of seedlings were A. pseudobodeanum, A. vavilovii, A. cristophii, A. stipitatum, -1.2MPa, in A. giganteum, -0.9Mpa. However, in two species, A. rubellum and A. longisepalum, control treatment showed the best germination characteristics. The results of cluster analysis of seven species of Allium were divided into five groups. A. pseudobodeanum so that the greatest improvement in germination and viability at high concentrations of polyethylene glycol was separated from other species. Due to the fact that these species are of great agricultural, medicinal and ornamental value, they can be used optimally by modifying and creating suitable varieties.Keywords: Polyethylene glycol, Viability, Germination percentage, morphological traits, Cluster analysis
-
جنگل های مانگرو، اکوسیستم مهمی برای سیاره زمین هستند که از خطوط ساحلی در برابر فرسایش محافظت و آلاینده ها را از آب فیلتر می کنند و به عنوان محلی برای تکثیر و زندگی، از ماهی ها و سایر موجودات حمایت می کنند. آنها همچنین، نقش مهمی در مبارزه با گرمایش زمین دارند و تا چهار برابر بیشتر از جنگل های بارانی در یک منطقه معین، کربن ذخیره می کنند. جنگل های مانگرو، با وجود اهمیتی که دارند، با سرعت زیادی در حال تخریب هستند و پیش بینی می شود به دلیل فشار انسان و بالا آمدن سطح دریاها، تا 100 سال آینده ناپدید شوند.پژوهشگران موسسه علوم و دانشگاه علوم و فناوری اوکیناوا (OIST) ژنوم درخت Bruguiera gymnorhiza را در مناطق شور ساحلی و کمتر شور حاشیه رودخانه ای رمزگشایی کرده و نشان داده اند که چگونه این گیاه، ژن های خود را برای مقابله با تنش تنظیم می کند. یافته های آنها به تازگی، در New Phytologist منتشر شد. دکتر متین میریگانه (Matin Miryeganeh)، نویسنده اول این مطالعه اظهار می دارد: «مانگروها مدل ایدیالی برای مطالعه مکانیسم مولکولی تحمل به تنش هستند، زیرا به طور طبیعی با عوامل تنش زا مقابله می کنند.»
-
Journal of Medicinal Plants and By-products, Volume:10 Issue: 2, Summer and Autumn 2021, PP 193 -198Drought is the major limiting factor of plant growth and productivity in many regions of the world. To determine the response of different ecotypes of ispaghula (Plantago ovata Forssk.) to drought stress, a field experiment was conducted at the Research Institute of Forests and Rangelands, Tehran, Iran in 2018. The experimental design was a split plot based on a randomized complete block design (RCBD) with three replications. The main factor included drought stress at three levels control (D1), drought stress after flowering stage with supplemental irrigation in the filling stage (D2), and post-flowering drought stress (D3). The second factor contained eight ecotypes of Plantago ovate, including Dehloran (3328), Alborz (3968), Markazi (14592), Dashtestan (21228), Hormozgan-1 (31536), Hormozgan-2 (31563), Ghaen (37496), and Sarbisheh (38917). The results showed a significant effect of drought stress and ecotypes for all traits (P<0.01). The interaction between ecotypes and drought stress was not significant for yield and yield components. Ispaghula ecotypes showed similar responses to drought stress. The highest grain yield with an average value of 720 kg/ha was obtained in ecotype 3328 and it was considered as the best ecotype to cope drought stress conditions. Ispaghula grain yield decreased by an average of 11.02% and 23.65% with drought stress D2 and D3 in comparison with control (D1), respectively. A significant difference between D2 and D3 were observed, so that the grain yield of D3 was 11.26% lower than D2. Regardless of the drought stress level, ecotype Dehloran (3328) produced the highest grain and was recommended for breeding improved varieties. Considering drought the ecotype Dehloran (3328) that had a good yield under normal irrigation conditions produced the least yields than other ecotypes.Keywords: Drought Stress, Medicinal plants, Ispaghula, Grain production
-
درست مانند انسانها، گیاهان هم میخواهند فرزندانشان (دانه هایشان) موفق به ادامه حیات شوند. برای اینکه بذرها به گیاه تبدیل شوند، باید دور از والدین خود کاشته شوند تا رقابت برای آب، مواد مغذی و نور به حداقل برسد. اما گیاهان در خاک ریشه دارند و اغلب نمی توانند بذرهای خود را به تنهایی پراکنده کنند، بنابراین باید خلاق باشند. به عنوان مثال، برخی از گیاهان مانند stickseed Hackelia virginaina، دانه های خود را بسیار چسبناک می کنند، به طوریکه به رهگذران می چسبند. گیاهان دیگر مانند جنس افرا، بال هایی برای دانه های خود ایجاد کرده اند تا بتوانند با باد سر بخورند. بسیاری گیاهان از متابولیت های ثانویه در میوه هایشان استفاده می کنند، به این امید که حیوانات آنها را بخورند و در مکان جدیدی دفع کنند. بااین حال، گیاهان باید در زمانبندی خود دقت کنند. اگر گیاهان به طور دایم و قبل از رسیده و آماده شدن بذر، حیوانات را جذب کنند، دانه ها به ثمر نخواهند نشست. برای جلوگیری از این امر، متابولیت های ثانویه فقط در زمان رسیدگی بذر و برداشت میوه تولید می شوند.
-
بومادران تماشایی (Achillea nobilis) یکی از گیاهان دارویی مهم و با خصوصیات درمانی مختلف است که در مناطق گسترده ای از ایران به طور خودرو رشد می کند. در این تحقیق، تنوع ژنتیکی 33 جمعیت بومادران تماشایی موجود در بانک ژن موسسه تحقیقات جنگل ها و مراتع کشور با استفاده از نشانگر ISSR ارزیابی شد. از هر جمعیت 10 گیاه انتخاب شد و DNA آنها استخراج شد. در این مطالعه از 12 آغازگر ISSR استفاده شد و شش آغازگر با میانگین چند شکلی 88% برای بررسی تنوع و تمایز جمعیت ها به کار گرفته شد. آغازگرهای 12P و 5P به ترتیب با 13 و 11 نوار بیشترین تعداد و آغازگر 7-1 با 7 نوار کمترین تعداد نوار را نشان دادند. شاخص های محتوای اطلاعات چندشکلی (PIC)، شاخص نشانگر (MI)، نسبت چندگانه موثر (EMR) و شاخص قدرت تفکیک (Rp) برای کلیه نشانگرها محاسبه شد که براین اساس، آغازگر12 P به عنوان بهترین آغازگر برای بررسی تنوع ژنتیکی بومادران تماشایی شناخته شد. در تجزیه خوشه ای داده های مولکولی ارتباط نزدیکی بین توزیع جغرافیایی و تنوع ژنتیکی جمعیت های بومادران تماشایی مشاهده شد و جمعیت های جمع آوری شده از هر منطقه (شمال، مرکز و غرب کشور) در یک گروه مجزا قرار گرفتند. بررسی پارامترهای ژنتیکی نشان داد که بیشترین تنوع ژنی در میان جمعیت های شمال کشور وجود داشت. در تفکیک جمعیت های مورد بررسی براساس داده های مورفولوژیکی، مطابقت چندانی با توزیع جغرافیایی آنها مشاهده نشد. با توجه به اهداف تحقیق، می توان گفت که نشانگرهای ISSR برای بررسی تنوع ژنتیکی جمعیت های بومادران تماشایی کارآمد بوده و می توان در مطالعات آینده از این نشانگر برای تجزیه مجموعه ژرم پلاسم بومادران استفاده کرد. همچنین با توجه به خطر انقراض گونه های دارویی، اصلاحگران می توانند از تنوع ژنتیکی وسیع بین جمعیت های Achillea nobilis برای انجام تلاقی های هدفمند، به منظور پیشبرد برنامه های اصلاحی و راهبردهای حفاظتی این گونه گیاهی بهره برداری کنند.
کلید واژگان: پارامترهای ژنتیکی, Achillea nobilis, توزیع جغرافیایی, تجزیه خوشه ایIranian Journal of Rangelands Forests Plant Breeding and Genetic Research, Volume:29 Issue: 1, 2021, PP 1 -12Spectacular yarrow (Achillea nobilis) is an important medicinal plant with various therapeutic properties that naturally grows in large areas of Iran. In this study, the genetic diversity of 33 populations of A. nobilis available in the gene bank of the Research Institute of Forests and Rangelands (RIFR) was evaluated using ISSR markers. Ten plants were selected from each population and their DNA was extracted. From a total of 12 ISSR primers, six primers with an average of 88% polymorphism were used to study the diversity and differentiation of the populations. The P12 and P5 primers showed the highest number of bands with 13 and 11 bands, respectively, while primer 1-7 with 7 bands showed the lowest number of bands. The Polymorphic Information Content (PIC), Marker Index (MI), Effective Multiple Ratio (EMR), and Resolution index (Rp) were calculated for all the primers. Subsequently, P12 primer was recognized as the best for genetic diversity analysis of spectacular yarrow. Cluster analysis of the molecular data showed a close relationship between the geographical distribution and genetic diversity of A. nobilis populations. Accordingly, the populations collected from each region (North, center, and West of Iran) were placed in a separate group. Based on the genetic parameters, the highest genetic diversity was among populations from the North of Iran. Segregation of the populations based on the morphological traits did not correlate significantly with geographical distribution. According to the results, ISSR markers were efficient for studying the genetic diversity of A. nobilis populations and can be used in future studies to analyze the germplasm collection of A. nobilis Additionally, due to the extinction risk of medicinal species, breeders can take advantage of the wide genetic diversity among A. nobilis populations for targeted crosses, in breeding improve varieties and conservation strategies of this species.
Keywords: genetic parameters, Achillea nobilis, geographical distribution, cluster analysis -
بررسی قابلیت ترکیب پذیری عمومی پایه های مختلف نر و ماده بنه ((Pistacia atlantica) بر اساس صفات رویشی
هدف از این بررسی، ارزیابی قابلیت ترکیب پذیری عمومی درختان بنه (Pistacia atlantica) براساس صفات رویشی بود. به این منظور در سال 1382 تعداد 10 پایه پدری با هفت پایه مادری درختان بنه در جزیره اسلامی دریاچه ارومیه تلاقی داده شدند. بذرهای حاصل از تلاقی در موسسه تحقیقات جنگل ها و مراتع کشور کشت شد. صفات رشد طولی سالانه و قطر یقه نتاج حاصل در سال های 1385، 1386 و 1396 و سطح تاج پوشش و حجم چوب تنه در سال 1396 اندازه گیری گردید. برآورد قابلیت ترکیب پذیری بر اساس میانگین رشد سالانه و قطر یقه در نتاج تلاقی های مختلف در سال های 1385، 1386 و 1396 نشان داد که برترین ترکیب در سال 1385 F12×M10، در سال 1386 F13×M6 و در سال 1396 F13×M12 است. این موضوع نشان داد که نتاج قابلیت خود را در طول زمان نشان می دهند. در برآورد سال 1396 والد ماده 13 و والد نر 13 برترین والدین در صفت رشد طولی سالانه بودند، ولی نتاج حاصل از ترکیب آنها کمترین میانگین رشد طولی سالانه را داشتند. در صفت قطر یقه و سطح تاج پوشش، والد ماده 13 و والد نر 9 برترین والدین در این دو صفت بودند. به علاوه اینکه ترکیب آنها نتاجی با میانگین قطر یقه و سطح تاج پوشش بیشتری تولید نمود. نتایج این تحقیق حکایت از وجود هتروزیس بالا در این گونه و امکان اصلاح آن برای توسعه جنگل کاری و احیای رویشگاه ها با هدف تولید میوه و استحصال فراورده های صنعتی، دارویی و یا روغن خوراکی با عملکرد بیشتر روغن و تولید چوب دارد.
کلید واژگان: انتخاب, ژنوتیپ, آزمایش نتاج, والدین برتر, Pistcia atlanticaIranian Journal of Rangelands Forests Plant Breeding and Genetic Research, Volume:29 Issue: 1, 2021, PP 13 -24The aim of this study was to evaluate the general combining ability of vegetative traits of Pistcia atlantica. For this purpose 10 male trees were crossed with seven female trees in the Islamic island of Lake Urmia in 2003. The hybrid seeds were sown in the Forest and Rangeland Research Institute. Annual growth mean and collar diameter of progenies measured at 2006, 2007 and 2017; the canopy area and trunk wood volume were measured in 2017. Estimation of the general combining ability based on mean annual growth and collar diameter in the offspring of different crosses in 2006, 2007 and 2017 showed that the best combination were F12 × M10, in 2006, F13 × M6, in 2007 and F13 × M12 in 2017. This indicated that the offsprings showed their potential over time. In the 2017, the F13 × M13 hybrid were the best in terms of annual growth mean, but their produced progenies had the lowest amount growth. Female parent 13 and male parent 9 were the best parents for the collar diameter and canopy surface. In addition, their combination produced offspring with the highest average collar diameter and canopy surface. The results indicate the high heterosis in P. atlantica and its possibility in breeding improved varieties to development of reforestation and rehabilitation of habitats with the aim of producing industrial products, medicines or edible oils and Wood production with higher yield.
Keywords: selection, genotype, progeny test, Superior parents, Pistcia atlantica -
پرفسور راینر هدریش (Rainer Hedrich)، دانشمند علوم گیاهی و بیوفیزیک از دانشگاه Julius-Maximilians آلمان بیش از 35 سال روی چگونگی تنظیم تعادل آب در گیاهان مطالعه کرده است. او یک روش کاملا جدید و غیرمنتظره صرفه جویی آب را درگیاهان کشف کرده که به گفته خودش یکی از شگفت انگیزترین کشفیات در زندگی اش بوده است. گروه او به همراه محققانی از دانشگاه آدلاید در استرالیا این استراتژی جدید را کشف کردند. نتایج این تحقیق در مجله Nature Communications منتشر شد.طبق این پژوهش، گیاهان از مولکول علامت دهنده گاما آمینوبوتیریک اسید (GABA) برای به خاطر سپردن میزان خشکی استفاده می کنند. به این ترتیب که گیاه در مواجهه با خشکی GABA تولید می کند. هر چه خشکی بیشتر باشد، GABA بیشتری در طول روز در بافت گیاه جمع می شود. صبح روز بعد، مقدار GABA میزان باز بودن روزنه های برگ گیاه را تعیین می کند. کاهش قطر باز بودن روزنه ها می تواند اتلاف آب را محدود کند.
-
گردوی ایرانی (Juglans regia L.) از مهم ترین گونه های اقتصادی است که به دلیل تولید میوه و کیفیت مطلوب چوب در سراسر جهان کشت می شود. گردو به دلیل تکثیر زایشی و دگرگرده افشانی دارای تنوع ژنتیکی زیادی است. در این پژوهش تنوع ژنتیکی گردو از نظر عملکرد تولید چوب بررسی شد. در سال 1378 بذور درختان خوش فرم از مجموعه باغ های سه منطقه کرج (10 نمونه)، بافت (22 نمونه) و اصفهان (22 نمونه) جمع آوری و در موسسه تحقیقات جنگل ها و مراتع کشور کشت شد. در دو سال 1396 و 1397، صفات رویشی درختان 17 و 18 ساله کلکسیون گردو شامل قطر در ارتفاع 30 سانتی متری، کیفیت شکل تنه، ارتفاع درخت، سطح تاج پوشش، قطر برابرسینه، حجم چوب تولیدی و میانگین رشد طولی سالانه مقایسه شد. آنالیز واریانس صفات رویشی بررسی شده درختان با منشا کرج، بافت و اصفهان نشان داد که بین مناطق از نظر صفات کیفیت شکل تنه، سطح تاج پوشش و قطر برابر سینه تفاوت معنی داری وجود دارد. همچنین شکل تنه درختان با منشا بافت نسبت به درختان با منشا کرج و اصفهان مستقیم تر و استوانه ای تر بود. بررسی صفات رویشی توده های مختلف نشان داد که درختان بافت ارتفاع (27/3 متر)، سطح تاج پوشش (47/7 متر مربع) و رشد طولی سالانه (77/17 سانتی متر) بیشتری از دیگر مناطق دارند. مقایسه میانگین قطر برابرسینه نشان داد که درختان با منشا کرج، قطر بیشتری (37/9 سانتی متر) دارند. گروه بندی با آزمون تجزیه خوشه ای UPGMA ژنوتیپ ها را در دو گروه متفاوت قرار داد. مقادیر اندازه گیری شده همه صفات به جز ارتفاع ژنوتیپ های گروه اول بیش از مقادیر گروه دوم بود. چوب تولیدی ژنوتیپ های گروه دوم کیفیت بهتری نسبت به گروه اول نشان داد. این تفاوت ها در صفات مختلف با توجه به شرایط محیطی یکسان محل کاشت، ناشی تنوع ژنتیکی است که برای اصلاح گردو می توان از آنها استفاده کرد.
کلید واژگان: صفات مورفولوژی, تنوع ژنتیکی, کیفیت چوب, Juglans regiaInvestigation of genetic diversity of Juglans regia using quantitative and qualitative growth traitsPersian walnut (Juglans regia L.) is an economically important species cultivated worldwide for its wood and nuts. Walnut has high genetic diversity due to sexual reproduction and cross-pollination. In this study, the Genetic diversity of walnut was investigated from the wood production viewpoint. In 1999, the walnut seeds of straight and good quality trunk mother trees of three regions including Karaj (10 seeds), Baft (22 seeds) and Isfahan (22 seeds) were planted in the Forests and Rangelands Research Institute, Iran. During 1996 and 1997, the vegetative traits of 17-18 years old walnut trees, including collar diameter at 30 cm height, stem shape quality, tree height, canopy area, diameter at breast height, wood volume production and mean annual height growth were studied. Analysis of variance of studied traits indicated that there was a significant difference between regions in stem shape, canopy area and diameter at breast height. Study of different regions showed that the trees with Baft origin had higher height (3.27 m), canopy area (7.47 m2) and mean annual height growth (17.77 cm) than other Regions. However trees with Karaj origin had higher diameter at breast height (9.37 cm). The UPGMA dendrogram grouped genotypes into two groups. Genotypes of group 1 had higher wood production; however genotypes of group 2 showed higher wood quality. The results indicate considerable genetic variation among genotypes that can be useful in walnut breeding programs.
Keywords: Genetic diversity, morphological traits, Persian walnut, wood quality -
به منظور بررسی اثر تنش خشکی بر صفات مورفولوژیکی و مقادیر پرولین گیاهچه های پنج گونه Allium L.، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در شرایط گلخانه در موسسه تحقیقات جنگل ها و مراتع کشور در سال 1398 اجرا شد. عامل اول گونه در پنج سطح (.Allium longisepalum Bertol، A. rubellum M. Bieb.، A. giganteum Regel، A. stipitatum Regel،A. vavilovii M. Popov et Vved. ) و عامل دوم تنش خشکی در چهار سطح (100 (شاهد)، 75، 55، 35 درصد ظرفیت زراعی) بودند. نتایج نشان داد اثر تنش خشکی بر طول ریشه، طول و قطر سوخ، وزن خشک و درصد ماده خشک سوخ و میزان پرولین برگ معنی دار بود. نتایج تجزیه خوشه ای، A. rubellum و A. vavilovii که دارای سوخ بزرگ تر و سنگین تر در شرایط تنش خشکی بود در یک خوشه و A. longisepalum، A. giganteum و A. stipitatum با طول بیشتر ریشه در همین شرایط در خوشه دوم قرار داد. نتایج حاکی از واکنش متفاوت گونه های Allium به تنش خشکی بود، به طوریکه در گونه هایA. giganteum و A. longisepalum، که علایم پژمردگی به ترتیب 24 و 20 روز پس از اعمال تنش خشکی شدید (35% ظرفیت زراعی) ظاهر شد، متحمل ترین گونه های مورد بررسی بودند که می توان برای اصلاح ژنتیکی و یا کاشت در فضای سبز استفاده نمود.To investigate the effect of drought stress on morphological traits and proline values seedling establishment in five species of Allium, a factorial experiment was conducted in a completely randomized design in greenhouse conditions at the Research Institute of Forests and Rangelands of Iran in 2019. The first factor was species in five levels (Allium longisepalum Bertol., A. rubellum M. Bieb., A. giganteum Regel, A. stipitatum Regel, A. vavilovii Popov & Vved.) and the second factor was drought stress at four levels (100% (control), 75%, 50% and 35% field capacity). The results showed that effect of drought stress was significant on root length, bulb length and diameter, bulb dry weight, bulb dry matter (%) and leaf proline content. The results of cluster analysis put A. rubellum and A. vavilovii with a larger and heavier bulb due to drought stress in one cluster and A. longisepalum, A. giganteum and A. stipitatum with longer root length in the second cluster. The results showed different responses of Allium species to drought stress, as in A. giganteum and A. longisepalum, which showed signs of wilting 24 and 20 days after severe drought stress (35% of field capacity), respectively, were the most tolerant species, which can be used for genetic modification or planting in green space.Keywords: .A. longisepalum Bertol, A. rubellum M. Bieb., A. giganteum Regel, A. stipitatum Regel, A. vavilovii Popov et Vved.
-
هر گونه گیاهی، فلور میکروبی (قارچ ها و باکتری ها، میکروارگانیسم های تشکیل دهنده فلور میکروبی گیاه هستند) متمایزی دارد. برخی از میکروب ها در سطح گیاه و برخی دیگر در بافت های آن زندگی می کنند. بذر نیز دارای میکروارگانیسم هایی است که برای گیاه ارزشمند هستند، سبب رشد آن می شوند و از آن در برابر برخی بیماری ها محافظت می کنند. اما منشا میکروارگانیسم های گیاه چیست؟ محققان گروه محیط زیست و علوم گیاهی (DEEP: Department of Ecology Environment and Plant Sciences) در دانشگاه استکهلم به مسئولیت احمد عبدالفتاح (Ahmed Abdelfattah) نتایج پژوهش خود را با هدف ارایه پاسخ به این سوال، در مجله EnvironmentalMicrobiology منتشر کردند. تحقیقات آنها نشان داد، دانه بلوط دارای میکروب های بسیاری است و نهال های بلوط، فلور میکروبی خود را از این دانه ها به ارث می برند. احمد عبدالفتاح می گوید: «این ایده که دانه ها می توانند رابط بین میکروب های درخت مادر و نهال ها باشند، به طور مکرر بحث شده است، اما این اولین بار است که کسی مسیر انتقال میکروب ها را از دانه به برگ و ریشه گیاهان ردیابی می کند».
-
The genus Achillea L. (Compositae) widely use as medicinal plant possessing several pharmacological effects due to presence of active compounds. In order to study of seed priming effects on seedling growth of yarrow, a factorial experiment, based on randomized complete design with three replications was conducted under greenhouse conditions in Research Institute of Forests and Rangeland (RIFR) for one year. Experimental factors were a) three Achillea millefolium L. accessions originated from Kordestan (14303), Semnan (21602) and Gilan (27028), provinces, b) five conservation methods including: medium-term storage (Active Collection at 4 °C,10 or 15 years), long-term storage (Base Collection at -18 °C,10 or 15 years), regenerated seeds in open storage 22 °C for2 years (Control) and aged seed under accelerated ageing (40 °C,98% of relative humidity for 48 and 72h) and c) priming treatments including: non- priming (control), osmo-priming (PEG-0.3Mpa), hormonal priming (gibberellic acid at250 and 500ppm).Data collected for seed emergence percent, root and shoot length, seedling length, vigor index, seedling weight and three peroxidase, catalase and superoxide dismutase (SOD) enzymatic activities. Result of analysis of variance showed significant effects of all factors and their interactions for all of seedling traits and enzymatic activities except for SOD (P<0.01).Results also suggested significant differentiation among three accessions of A. millefolium for all germination traits and enzymes activities. Results showed that responses of accessions to aging and priming treatments were different. The data demonstrated that catalase is a key enzyme for seed repair against ageing ROS-induced damage during priming treatment.Keywords: Achillea, deterioration, priming, germination, catalase
-
جلبک های سبز موجودات فتوسنتزکننده ای هستند که بیشتر در دریاچه ها و برکه ها زندگی می کنند. آنها نیز، مانند بیشتر موجودات، یک ریتم سیرکادین یا ساعت بیولوژی برای درک شب و روز دارند که فعالیت های فتوسنتزی روزانه آنها را تنظیم می کند. گروهی از محققان دانشگاه ناگویا Nagoya ژاپن، مکانیسم درک شب از روز جلبک های سبز را کشف کردند. این یافته ها در مجله PLOS Genetics به چاپ رسید. گروهی متشکل از تاکویا ماتسوTakuya Matsuo از مرکز تحقیقات ژن و همکارانش در دانشگاه ناگویا با استفاده از گونه ای از جلبک های سبز آب شیرین به نام Chlamydomonas reinhardtii مطالعاتی را در مورد ساعت بیولوژی جلبک ها انجام دادند. ماتسو می گوید: «ما پیش از این دریافته بودیم که ژنی به نام ROC75 در ساعت بیولوژی جلبک C. reinhardtii نقش دارد.»
-
به منظور بررسی اثرات دو فاصله آبیاری بر صفات مورفولوژیکی جمعیت های وحشی بومادران گونه های Achillea nobilis، A. biberestini و A. filipendula، آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار به اجرا در آمد. فاکتورهای مورد آزمایش شامل فواصل آبیاری (7 و14) در کرت های اصلی و جمعیت های وحشی بومادران گونه های A. nobilis (هفت جمعیت)، A. biberestini (دو جمعیت) و A. filipendula (دو جمعیت) در کرت های فرعی قرار گرفتند. تیمار فاصله آبیاری از زمان استقرار گیاهان در مزرعه تا زمان ثبت عملکرد گیاهان اعمال گردید. نتایج نشان دادند پاسخ گونه ها و جمعیت های مختلف بومادران نسبت به فواصل آبیاری 7 و 14 روزه متفاوت بوده و از میان سه گونه مورد مطالعه، کم آبی تاثیر کمتری بر ویژگی های مورفولوژی درگونه A. filipendula داشت. گروه بندی جمعیت های A. nobilis با استفاده از دو مولفه اصلی اول، جمعیت ها را در سه گروه قرار داد. جمعیت گروه I، ارتفاع و عملکرد گیاه بیشتری داشته و در زمان طولانی تری به گلدهی کامل رسیدند. در حالی که جمعیت های گروه III، قطر گیاه، قطر گل آذین، تعداد ساقه گل دهنده و تعداد گل آذین بیشتری داشته و در زمان کوتاهتری به گلدهی کامل رسیدند که نشان دهنده کارایی بالای جمعیت های گروه III در شرایط نیمه خشک می باشد. براساس نتایج پژوهش حاصل، فاصله آبیاری طولانی تر از 14 روزه در شرایط جغرافیایی مشابه با کرج برای گونه های بومادران A. biberestini, A. filipendula, A. nobilis توصیه نمی شود.کلید واژگان: بومادران, فاصله آبیاری, مورفولوژی, AchilleaTo evaluate effect of two irrigation intervals on morphological charecteristics of different Achillea nobilis, A. biberestini and A. filipendula populations, a field experiment was arranged on the base of factorial experiment in a randomized complete block design with three replications. Experimental factores were irrigation intervals (7 and 14 days) and Achillea nobilis, A. biberestini, A. filipendula populations. The irrigation intervals were applied from the time of plants establishment in the field until the plant yield recorded. The results showed that responses of A. nobilis, A. biberestini and A. filipendula species and populations to irrigation intervals were different. Among three studied species, drought had less impact on plant morphology characteristics of A. filipendula populations. Seven populations of A. nobilis were grouped in three groups. Populations in the group I had higher plant height, yield and flowering time. Polulations group III showed higher crown diameter, flower diameter, stem number and flower number, however shorter full flowering time, indicating favorable production potential of populations group III in semi-arid regions. Accoring to the results of this study, irrigation intervals longer than 14 days are not recommended in geographic conditions similar to Karaj for the A. nobilis, A. biberestini and A. filipendula. Considerable diversity among the populations of studied species indicated the potential of these species in breeding programs in dry and semi-arid regions.Keywords: irrigation intervals, Morphology, Stress, Yarrow
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.