به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

reza parizad

  • امیرمحمد دادگر، رضا پریزاد*، علی محسنی

    پژوهش حاضر درصدد بازخوانی روایت های مختلف تفکر سیاسی ایران شهری در تمدن اسلامی است. تفکر سیاسی و جلوه های گوناگون آن در دوران اسلامی- به ویژه قرون وسطی- مورد تاکید این تحقیق است. در این راستا، تفکر ایرانیان و جنبه هایی از تداوم تاریخی اندیشه سیاسی در ایران، و اندیشه سیاسی ایران شهری و عبارت کلیدی «فره ایزدی» در اندیشه سیاسی اسلامی مورد بحث قرار گرفته، و نظریه «تداوم فرهنگی ایرانی» مبنای نظری این پژوهش را تشکیل می دهد. سوال اصلی پژوهش این است که «سازه های نظریه ایرانشهری سید جواد طباطبایی چه تاثیراتی بر اندیشه های دوره اسلامی داشته است؟». پاسخ احتمالی به این پرسش آن است که اندیشه ایران شهری درطول دوره های تاریخی ضمن تاثیرپذیری از اندیشه های اسلامی، بر حیات سیاسی و اجتماعی اندیشه های دوره اسلامی اثرگذار بوده و روند تکاملی خود را طی کرده است. اندیشه سیاسی ایرانشهری در دوران اسلامی به اشکال گوناگون بازتولید شده است و هر یک برداشت خاص خود را از مفهوم «خدای الهی» ارائه کرده اند. براساس نتایج تحقیق حاضر، پنج روایت فره ایزدی در تمدن اسلامی عبارتند از: حماسه، روایت فلسفی، نصایح روایی، روایت عرفانی و روایت نورانی.

    کلید واژگان: اندیشه سیاسی, نظریه ایرانشهری, سید جواد طباطبایی, اندیشه اسلامی, مشروطه
    Amirmohammad Dadgar, Reza Parizad *, Ali Mohseni

    This study aims to revisit various narratives of Iranshahr political thought within Islamic civilization. The focus is on political thought and its diverse manifestations during the Islamic era, particularly the medieval period. In this regard, the thought of Iranians and aspects of the historical continuity of political thought in Iran, and the Iranshahr political thought with the key phrase "Divine Glory" in Islamic political thought are discussed. The theory of "Iranian Cultural Continuity" forms the theoretical basis of this research. The main research question is: "What impacts have Seyyed Javad Tabatabai's Iranshahr theory had on Islamic period thoughts?" The probable answer is that Iranshahr thought, influenced by Islamic thoughts over historical periods, has impacted the political and social life of the Islamic period thoughts and has evolved accordingly. Iranshahr political thought in the Islamic era has been reproduced in various forms, each offering its interpretation of the concept of "Divine Sovereignty." According to the present study's findings, the five narratives of Divine Glory in Islamic civilization are: Epic, Philosophical, Advisory, Mystical, and Luminous narratives.

    Keywords: Political Thought, Iranshahr Theory, Seyyed Javad Tabatabai, Islamic Thought, Constitutionalism
  • امین الله جمشیدزاده، رضا پریزاد *، علی رضا امینی

    یکی از مهم ترین سازوکارها و ابزار تامین هدف سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران تدوین و اجرای دیپلماسی فرهنگی کارآمد است. اهمیت این امر برآمده از جایگاه دیپلماسی فرهنگی برای برقراری ارتباط با نخبگان و عامه جامعه است. در جمهوری اسلامی ایران نیز طی سالیان اخیر موضوع اهمیت و توسعه دیپلماسی فرهنگی به صورت فزاینده مورد توجه سیاست گذاران، مسیولان و کارگزاران و مجامع علمی کشور قرار داشته است. ارزش ها و فرهنگ انقلاب اسلامی با ویژگی های جهان شمولی همچون عدالت خواهی، آزادی خواهی استقلال طلبی، استکبار و ظلم ستیزی دفاع از مظلومان و مستضعفان و از طریق ابزارهای مختلف دیپلماسی فرهنگی مانند دیپلماسی رسانه ای علمی آموزشی هنری گردشگری مذهبی و زبانی و با استفاده از ظرفیت سازمان ها ارگان ها و نهادهای مختلف متولی امر فرهنگ و بهره مندی از نیروی انسانی کارآمده در صدد ایجاد نظم ترین می باشد. در پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی به دنبال پاسخگویی این سوال می باشیم که جایگاه دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران بر اساس نظریه سازه انگاری به چه صورتی است؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که بر اساس نظریه سازه انگاری سطوح مختلف تهدید در مقابله با شکل بندی های ساختاری جمهوری اسلامی ایران به وجود آمده و در نتیجه، زمینه های لازم برای تولید گفتمان امنیت ملی براساس شاخص های نرم افزاری را فراهم نموده است.

    کلید واژگان: دیپلماسی, دیپلماسی فرهنگی, منافع ملی, انقلاب اسلامی ایران
    Aminalah Jamshidzadeا, Reza Parizad, Alireza Amini

    One of the most crucial mechanisms and tools for achieving the objectives of the foreign policy of the Islamic Republic of Iran is the formulation and implementation of effective cultural diplomacy. The importance of this matterstems from the role of cultural diplomacy in establishing communication with both elites and the general public. In recent years, the significance and development of cultural diplomacy have increasingly attracted the attention of policymakers, officials, agents, and academic circles within the Islamic Republic of Iran. The values and culture of the Islamic Revolution, characterized by universal features such as the pursuit of justice, freedom, independence, anti-imperialism, opposition to oppression, and defense of the oppressed and the downtrodden, aim to establish order through various tools of cultural diplomacy. These tools include media diplomacy, scientific, educational, artistic, tourism, religious, and linguistic diplomacy, leveraging the capacitiesof various organizations, institutions, and entities responsible for cultural matters, and utilizing an efficient workforce. The present study employs a descriptive-analytical method to address the question: What is the status of the cultural diplomacy ofthe Islamic Republic of Iran based on constructivist theory? The findings of the research indicate that, according to constructivist theory, various levels of threat have emerged in response to the structural configurations of the Islamic Republic of Iran, thereby creating the necessary conditions for the production of national security discourse based on soft power indicators.

    Keywords: Diplomacy, Cultural Diplomacy, National Interests, Islamic Revolution Of Iran
  • شهریار برقی، رضا پریزاد*، مهدی مطهرنیا

    جامعه شناسان مهمترین شرط توسعهیافتگی جوامع نوین را حضور حداکثری و مشارکت وسیع شهروندان در قلمروهای گوناگون زندگی اجتماعی است. مشارکت سیاسی نوعی اراده مردم برای تعیین سرنوشت جمعی خودشان است. بدیهی است که نشانه یک جامعه سالم و روبه رشد مشارکت حداکثری آحاد جامعه در عرصه های اجتماعی سیاسی است و چنین جامعهای میتواند در عرصه جهانی نیز رشد و توسعه درخوری داشته باشد. اما باتوجه به اهمیت این مسئله آنچه امروزه با آن روبرو هستیم ناامیدی افراد جامعه از فاعلیت سیاسی و اجتماعی خود و در نتیجه انفعال و بیتفاوتی سیاسی و اجتماعی است. براین اساس سوال اصلی این است که: عوامل و اشکال مشارکت سیاسی و انفعال سیاسی چیست و از کجا ناشی می شوند؟ برای پاسخ به سوال مذکور، با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و جمع‎آوری داده ها با بهره گیری از مقالات، اسناد و منابع کتابخانه ای موجود این نتیجه حاصل شده است که دلایل و عوامل انفعال سیاسی در عواملی روانشناختی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی چون؛ بیاعتمادی اجتماعی، نارضایتی اجتماعی، اثربخشی اجتماعی، انگیزه های فردی، قومیت، احساس بی قدرتی، احساس از خودبیگانگی، همدلی، عزت نفس، رضایت از زندگی، احساس امنیت، احساس فردگرایی، فقر و... می باشد.

    کلید واژگان: انفعال گرایی سیاسی, مشارکت سیاسی, توسعه یافتگی, عوامل روانشناختی, عوامل اقتصادی
    Shahriyar Barghi, Reza Parizad *, Mahdi Motaharnia

    Sociologists consider the most important condition for the development of modern societies to be the maximum presence and broad participation of citizens in various spheres of social life. Political participation is a kind of will of the people to determine their collective destiny. It is obvious that the sign of a healthy and growing society is the maximum participation of the members of the society in the social-political arenas, and such societies can grow and develop in the global arena as well. However, due to the importance of this issue, what we are facing today is the despair of the people of the society about their political and social effectiveness, and as a result, political and social passivity and indifference. Therefore, the main question is: What are the factors and forms of political participation and political passivity and where do they come from? To answer the mentioned question, by using the descriptive-analytical method and data collection by using the available articles, documents and library resources, it has been concluded that the reasons and factors of political passivity in psychological, political, social, economic factors such as; Social mistrust, social dissatisfaction, social effectivenessIndividual motives, ethnicity, feeling of powerlessness, feeling of alienation, empathy, self-esteem, satisfaction with life, feeling of security, feeling of individualism, poverty, etcis

    Keywords: Political Passivism, Political Participation, Development, Psychological Factors, Economic Factors
  • حامد علیزاده، رضا پریزاد

    با سلطه ی دوباره طالبان بر افغانستان و سقوط نظام جمهوری در سال 2021، این کشور از جنبه های مختلف دچار تغییراتی شگرف شد. تغییراتی که تا تاروپود جامعه افغانستان را پیش رفت و ایده های دگر در نظام حکمرانی و حوزه عمومی تسری داد. این پژوهش بنا به ضرورت تحلیل پیامدهای سلطه دوباره طالبان بر افغانستان موضوع فرهنگ سیاسی جامعه این کشور را بررسی کرده است. پرسش اصلی تحقیق براین مبنا طرح شده که سلطه دوباره طالبان چه تاثیراتی بر فرهنگ سیاسی جامعه افغانستان بر جای گذاشته است؟ برای پاسخ به این پرسش، از نظریه فرهنگ سیاسی آلموند و وربا استفاده شد و مولفه هایی مانند خشونت گرایی و استبداد سیاسی، بیگانه هراسی و بیگانه ستیزی، فرهنگ سیاسی قومی و قبیله ای، جزم اندیشی و مطلق نگری، بی اعتمادی به دولت و عدم انفعال و عدم مشارکت و قانون گریزی مدنظر قرار گرفت. بر اساس فرضیه پژوهش همه عناصر فرهنگ سیاسی جامعه افغانستان در دوره طالبان تضعیف شده و رو به قهقرا رفته است. همچنین طبق نظریه آلموند و وربا، فرهنگ سیاسی جامعه افغانستان در دوره طالبان، تلفیقی از فرهنگ سیاسی محدود و تبعی است و شهروندان هیچ انتظار تغییری از نظام سیاسی ندارند و حکومت هم مجالی برای مشارکت و عرض اندام شهروندان ایجاد نمی کند.

    کلید واژگان: فرهنگ سیاسی, طالبان, افغانستان, جامعه, مشارکت
    Hamed Alizadeh, Reza Parizad

    With the re-domination of the Taliban over Afghanistan and the fall of the republican system in 2021, this country underwent dramatic changes in various aspects. The changes that went to the core of Afghan society and spread different ideas in the governance system and the public sphere. This research has analyzed the issue of the political culture of this country's society due to the necessity of analyzing the consequences of the re-domination of the Taliban on Afghanistan. The main question of the research is based on what effects the re-establishment of the Taliban has left on the political culture of the Afghan society.To answer this question, Almond and Verba's political culture theory was used and components such as political violence and authoritarianism, xenophobia and xenophobia, ethnic and tribal political culture, dogmatism and absolutism, mistrust of the government and lack of passivity and lack of Participation and evasion were considered.According to the hypothesis of the research, all elements of the political culture of Afghan society have been weakened and regressed during the Taliban period. Also, according to the theory of Almond and Verba, the political culture of the Afghan society during the Taliban period is a combination of limited and subservient political culture, and the citizens do not expect any change from the political system, and the government does not create an opportunity for citizens' participation and freedom.

    Keywords: Political culture, Taliban, Afghanistan, society, participation
  • رضا پریزاد*، مصطفی ولی پور

    در سال های اخیر توسعه فناوری های جدید ارتباطی موجب تحولات گوناگونی در زندگی بشر شده و روزبه روز بر اثرات آن افزوده می شود. در حال حاضر شبکه های اجتماعی مجازی به عنوان ستون فقرات فناوری های نوین اطلاعاتی و ارتباطی در شکل گیری این فرایند نوین و ظهور فضاهای جدید اقتصادی، فرهنگی، سیاسی- امنیتی و اجتماعی نقش اساسی دارند. مسیله نقش این شبکه ها بر ثبات سیاسی – امنیتی و الگوی ارتباطات اجتماعی جوامع، تبدیل به دغدغه جدی اغلب کشورها شده است. واتساپ و اینستاگرام به دلیل راحتی استفاده، امکان ارتباط زنده، امکان بهره برداری راحت همه کاربران موردعلاقه بیشتر استفاده کنندگان از شبکه های اجتماعی می باشند. شناسایی نقش سیاسی – امنیتی شبکه های اجتماعی مبتنی بر اینترنت و تلفن همراه (واتساپ، اینستاگرام) و تاثیر آن ها بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران در سال 1398" هدف اصلی این پژوهش بوده که در قالب سوال اصلی نقش سیاسی – امنیتی شبکه های اجتماعی مجازی (واتساپ، اینستاگرام) و تاثیر آن بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران چیست؟« مطرح شده است. فرضیه مور نظر نیز آن است که » شبکه های اجتماعی با توجه به کارکردهای مختلف و متنوع منفی که علیه امنیت ملی ایران دارند تهدیدات سیاسی – امنیتی برای جمهوری اسلامی ایران در پی دارند و منجر به بروز چالش امنیتی در سال 1398 در ایران شدند. روش پژوهش حاضر روش تحلیل محتوای کیفی و جامعه آماری آن را صاحب نظران و کارشناسان خبره حوزه امنیت و فضای مجازی تشکیل داده اند. حجم نمونه در گروه مذکور بر اساس اشباع مقوله ها و اطلاعات شناسایی شده 170 نفر بود

    کلید واژگان: فضای مجازی, امنیت ملی, شبکه های اجتماعی
    Reza Parizad*, Mostafa Valipoor

    In recent years, the development of new communication technologies has caused various changes in human life and its effects are increasing day by day. At present, virtual social networks as the backbone of new information and communication technologies play an essential role in the formation of this new process and the emergence of new economic, cultural, political-security and social spaces. The issue of the role of these networks on the political-security stability and social communication pattern of societies has become a serious concern of most countries. WhatsApp and Instagram are the favorite of most users of social networks due to the ease of use, the possibility of live communication, and the possibility of convenient use by all users. Identifying the political-security role of social networks based on the Internet and mobile phones (WhatsApp, Instagram) and their impact on the national security of the Islamic Republic of Iran in 2018" was the main goal of this research, which in the form of the main question of the political-security role of virtual social networks (WhatsApp) , Instagram) and what is its effect on the national security of the Islamic Republic of Iran?" has been proposed. Mor Nazar's hypothesis is also that "social networks are political-security threats to the Islamic Republic of Iran due to the various negative functions they have against the national security of Iran. and led to the emergence of security challenges in Iran in 2018. The present research method is the qualitative content analysis method and its statistical population is made up of experts and experts in the field of security and virtual space. The sample size in the mentioned group is based on the saturation of categories and information. 170 people were identified.

    Keywords: cyberspace, national security, social networks
  • رضا پریزاد هادی ایمانی

    مقاله حاضر با بررسی دیدگاه امام خمینی (ره) درباره توسعه فرهنگی، به ماهیت و کارکرد فرهنگ در جامعه و نیز نقش مهم آن در توسعه یک کشور پرداخته است. ضرورت توجه به این مسیله را باید در جایگاه فرهنگ در توسعه سایر ابعاد سیاسی، اقتصادی و فرهنگی باید دانست؛ بنابراین در این پژوهش تلاش شده است تا به این سوال پاسخ داده شود که اهمیت توسعه فرهنگی از دیدگاه امام خمینی (ره) چیست؟ یافته ها نشان می دهد که امام خمینی با تاکید بر اهمیت فرهنگ در جامعه، افتخار و خودباوری ملت ایران را مبتنی بر ارزش های اسلامی مطرح می کردند. ایشان با توجه به اهمیت پایه های فرهنگی و اجتماعی، به ویژگی های سازنده و عالی مردم ایران بر ضرورت حفظ و تقویت این ویژگی ها تاکید داشتند.

    کلید واژگان: فرهنگ, جمهوری اسلامی ایران, توسعه, فرهنگ سازی
    Reza Parizad, Hadi Imani

    The present article examines Imam Khomeini's (RA) view on cultural development, and deals with the nature and function of culture in society and its important role in the development of a country. The need to pay attention to this issue should be considered in the place of culture in the development of other political, economic and cultural dimensions. Therefore, in this research, an attempt has been made to answer the question, what is the importance of cultural development from Imam Khomeini's (RA) point of view? The findings show that Imam Khomeini, emphasizing the importance of culture in society, emphasized the pride and self-confidence of the Iranian nation based on Islamic values. Considering the importance of cultural and social foundations, he emphasized the constructive and excellent characteristics of the Iranian people and the need to preserve and strengthen these characteristics.

    Keywords: culture, Islamic Republic of Iran, development, culture building
  • رضا پریزاد*، ابوالقاسم معارف وند

    منطقه قفقاز و به ویژه آسیای میانه به سبب سیاست های نادرست دولت های حاکم و حمایت از گروه های افراطی در سال های آینده کانون ملتهبی در تحولات منطقه خواهند بود . اهمیت ژیوپولوتیک آسیای مرکزی و قفقاز و تلاش بازیگران مهم منطقه ای و فرامنطقه ای جهت حضور در این منطقه، بر ضرروت شناخت وضعیت افراط گرایی و تکفیریسم در آسیای میانه و قفقاز می افزاید و به سبب هم مرز بودن این منطقه با جمهوری اسلامی ایران، این شناخت برای ما از اهمیت دوچندانی برخوردار است. زمینه های مساعد داخلی و اهمیت ژیوپولیتیک این مناطق باعث شده تا روسیه آن را جزو حیات خلوت سنتی خود تلقی کند، عربستان سعودی بستر لازم را برای ترویج اندیشه های افراط گرایانه فراهم ببیند، جمهوری اسلامی ایران بدلیل پیوستگی و اشتراکات فرهنگی آن را به نوعی زیرمجموعه جغرافیای فرهنگی قلمداد نماید و کشورهای عضو ناتو، به ویژه کشورهای قدرتمند اروپایی و آمریکا نیز علاوه بر نگاه اقتصادی و تجاری برای بازیگری در حیات خلوت روسیه و هم چنین جلوگیری از توسعه نفوذ منطقه ای جمهوری اسلامی ایران همواره به این مناطق توجه نمایند. در این میان آنچه شایان توجه است و جای نگرانی دارد این است که برخی کشورهای منطقه از جمله عربستان سعودی و برخی کشورهای غربی از جمله آمریکا، برای تحقق اهداف خود، حمایت و تجهیز از گروه های افراط گرای مذهبی را در سرلوحه اولویت های سیاست خارجی خود در ارتباط با این مناطق تعریف کرده اند. برآیند ضعف ها، مشکلات و نابسامانی های داخلی در کنار دخالت ها و نقش آفرینی بیگانگان در آسیای مرکزی، توضیح دهنده واقعیت گسترش تفکرات افراط گریانه در این مناطق است.

    کلید واژگان: جریان های رادیکال دینی, آسیای مرکزی و قفقاز, ایران, عربستان, ایالات متحده آمریکا
    Reza Parizad*, Abolghasem Maarefvand

    The Caucasus region and especially Central Asia will be a hot spot in the region's developments in the coming years due to the wrong policies of the ruling governments and support for extremist groups. The geopolitical importance of Central Asia and the Caucasus and the efforts of important regional and extra-regional actors to be present in this region add to the need to know the situation of extremism and Takfirism in Central Asia and the Caucasus, and due to the fact that this region borders with Islamic Republic of Iran, this recognition is of double importance for us. The favorable internal conditions and the geopolitical importance of these regions have made Russia consider it as part of its traditional private life, Saudi Arabia provides the necessary platform for the promotion of extremist ideas, and the Islamic Republic of Iran due to its continuity and cultural commonality. consider it as a subset of cultural geography and NATO member countries, especially the powerful European countries and the United States, in addition to the economic and commercial view to act in the private life of Russia and also prevent the development of the regional influence of the Islamic Republic of Iran. Pay attention to these areas. In the meantime, what is worthy of attention and cause for concern is that some countries in the region, including Saudi Arabia, and some western countries, including the United States, prioritize supporting and equipping religious extremist groups in order to achieve their goals and have defined their foreign policies in relation to these regions. The result of internal weaknesses, problems and disturbances, along with the interference and role-playing of foreigners in Central Asia, explains the reality of the spread of extremist ideas in these regions.

    Keywords: religious radical currents, Central Asia, Caucasus, Iran, Saudi Arabia, United States of America
  • رضا پریزاد*، زهرا نصری

    بدون تردید شکل گیری جنبش انصاراله در یمن و رشد و توسعه سریع و تاثیرگذار آن را باید از جمله پیامدهای انقلاب اسلامی ایران در سطح منطقه غرب آسیا ارزیابی نمود. جنبشی که با الهام از اندیشه ها و آرمان های انقلاب اسلامی و اقتدا به حرکت و خط مشی امام خمینی و پس از رحلت ایشان امام خامنه ای، توانست در مدت کوتاهی به یکی از موثرترین حرکت های سیاسی در سطح منطقه تبدیل گردد و منافع جهان استکبار و عوامل منطقه ای آن را بصورت جدی به چالش بکشد. ارتباط انقلاب اسلامی ایران با تحولات چند دهه اخیر منطقه بویژه رخداد‌های سال‌های اخیر در یمن، مساله‌ای قابل کتمان نیست. در چنین شرایطی عربستان سعودی با تشکیل ایتلافی از کشورهای عربی، تهاجم هوایی خود را علیه انصاراله یمن با ادعای حمایت از رییس جمهور مستعفی این کشور، آغاز کرد که همچنان این روند ادامه دارد. سوال مقاله حاضر، با تکیه بر شیوه توصیفی- تحلیلی و براساس مطالعات کتابخانه ای گردآوری شده این است که جمهوری اسلامی ایران چگونه بر مقاومت انصاراله یمن در روند جنگ ایتلاف سعودی با این کشور تاثیرگذار بوده است؟ فرضیه مقاله این است که باتوجه به تاثیر انقلاب اسلامی ایران بر جنبش انصاراله یمن، به نظر می رسد انقلاب اسلامی ایران از منظر ایدیولوژی و فکری بر روند جنگ یمن تاثیرگذار بوده است. چارچوب نظری نیز براساس نظریه صدور انقلاب امام خمینی و در نتیجه آن، برهم خوردن موازنه قوای منطقه می باشد.

    کلید واژگان: ائتلاف عربستان, حوثی ها, انصارالله یمن, توازن منطقه ای, صدور انقلاب
    Reza Parizad*, Zahra Nasri

    Undoubtedly, the formation of the Ansarallah movement in Yemen and its rapid and influential growth and development should be evaluated as one of the consequences of the Iranian Islamic Revolution at the level of the West Asian region. A movement that was inspired by the thoughts and ideals of the Islamic Revolution and following the movement and policy of Imam Khomeini and after his death Imam Khamenei, was able to become one of the most effective political movements in the region in a short period of time. and seriously challenge the interests of the arrogant world and its regional factors. The connection between Iran's Islamic Revolution and developments in the region in recent decades, especially the recent events in Yemen, cannot be hidden. In such a situation, Saudi Arabia, by forming a coalition of Arab countries, started its air attack against Yemen's Ansarallah, claiming to support the resigned president of this country, and this process continues. The question of the present article, relying on the descriptive-analytical method and based on library studies, is how the Islamic Republic of Iran has influenced the resistance of Yemen's Ansarallah in the process of the Saudi coalition war with this country? The hypothesis of the article is that according to the influence of Iran's Islamic revolution on Yemen's Ansarallah movement, it seems that Iran's Islamic revolution has had an ideological and intellectual impact on Yemen's war process. The theoretical framework is also based on Imam Khomeini's theory of issuing the revolution and as a result, the disturbance of the balance of forces in the region.

    Keywords: Saudi Coalition, Houthis, Yemeni Ansarallah, Regional Balance, Issuing the Revolution
  • رضا پریزاد*، ندا حیدری مقدم

    حق حیات و تابعیت بعنوان یکی از ابتدایی‌ترین حقوق انسان‌ها و بی تابعیتی یا نداشتن تابعیتی موثر و قانونی مشکلی حاد و بزرگ است. حق حیات بعنوان اساسی ترین حقوق انسانی قابل اسقاط توسط گروه یا اشخاص دیگر نمی‌باشد و نسل‌کشی بعنوان یک جنایت بین‌المللی شناخته شده، از جنایات تکان دهنده بین‌المللی است چون اساسی‌ترین حق بشریت، حق حیات را نقض می‌کند. در ماده (15) اعلامیه جهانی حقوق بشر مقرر شده که همه افراد از حق داشتن تابعیت بهره‌مند هستند و هیچ‌کس بصورت خودسرانه از تابعیت ش محروم نخواهد شد. مقررات تدوین شده به منظور پرهیز یا کاهش بی‌تابعیتی در چندین معاهده بین‌المللی حقوق بشری از جمله میثاق حقوق مدنی و سیاسی و کنوانسیون‌های حقوق کودک، تابعیت زنان ازدواج کرده، کاهش بی‌تابعیتی، وضعیت اشخاص بی‌تابعیت و اعلامیه جهانی حقوق بشر گنجانیده شده‌اند. بندهای 2 و 3 میثاق مذکور نیز تاکید شده که دولت‌ها می‌بایست مفاد کنوانسیون منع نسل‌کشی را رعایت کنند و انحراف از آن را مجاز ندانسته است. روش پژوهش در مقاله حاضر، توصیفی- تحلیلی است. یافته‌ها نشان می‌دهد که مسلمانان روهینگیا با مشکلات چندبعدی مواجه هستند که در مقاطعی این مشکلات نیز علت و معلول یکدیگر هستند. بی‌تابعیتی، تبعیض و آزار، مهاجران غیرقانونی و نسل کشی از جمله موارد نقض حقوق بشر است که مسلمانان روهینگیا به علت عدم حمایت شهروندی از سمت دولت با آنها مواجه شده‌اند. مسلمانان میانمار از جمله اقلیت‌های قومی و مذهبی هستند که به دلیل اعمال تبعیض در قوانین تابعیت محروم مانده‌اند.

    کلید واژگان: بی تابعیت, میانمار, حقوق بشر, شورای امنیت, نسل کشی, روهینگیا
    Reza Parizad*, Neda H. Moghadam

    The right to life and citizenship as one of the most basic human rights and statelessness or not having an effective and legal citizenship is an acute and big problem. The right to life, as the most basic human right, cannot be taken away by other groups or individuals, and genocide, as an internationally known crime, is one of the shocking international crimes because it violates the most basic human right, the right to life. Article (15) of the Universal Declaration of Human Rights stipulates that all people have the right to citizenship and no one will be arbitrarily deprived of their citizenship. Regulations developed in order to avoid or reduce statelessness are included in several international human rights treaties, including the Covenant on Civil and Political Rights and Conventions on the Rights of the Child, citizenship of married women, reducing statelessness, the status of stateless persons, and the Universal Declaration of Human Rights. Paragraphs 2 and 3 of the mentioned covenant also emphasized that governments should observe the provisions of the Convention on the Prohibition of Genocide and deviation from it is not allowed. The research method in this article is descriptive-analytical. The findings show that Rohingya Muslims are facing multi-dimensional problems, which are sometimes the cause and effect of each other. Statelessness, discrimination and harassment, illegal immigrants and genocide are among the human rights violations that Rohingya Muslims have faced due to the lack of citizenship protection from the government. Muslims of Myanmar are among the ethnic and religious minorities who are deprived due to discrimination in citizenship laws.

    Keywords: Statelessness, Myanmar, Human Rights, Security Council, Genocide, Rohingya
  • احمد یاری*، ابراهیم طاهری، رضا پریزاد

    حضور روسیه در سوریه و اتحاد با کشورهای مخالف غرب، بویژه ایران و همچنین رابطه اقتصادی و نظامی موثر با اسراییل و ترکیه بعنوان دو متحد غرب در منطقه، سطح توان بازیگری این کشور در خاورمیانه را افزایش داده است. از طرفی پتانسیل هسته‌ای و نیروی نظامی قدرتمند این کشور خود عاملی در جهت حضور روسیه در این منطقه است. براین اساس آینده جایگاه این کشور در نظم منطقه‌ای خاورمیانه از اهمیت زیادی برخوردار است. هدف مقاله پیش‌رو، بررسی جایگاه روسیه در آینده نظم منطقه‌ای خاورمیانه است. روش پژوهش مورد استفاده، روش توصیفی - تحلیلی با استفاده از رویکرد آینده‌پژوهی پیتر شوارتز استفاده شده است. سوال مقاله حاضر این است: که سناریوهای محتمل در ارتباط با آینده جایگاه روسیه در نظم منطقه‌ای خاورمیانه براساس روش آینده‌پژوهی پیتر شوارتز کدام هستند؟ نتایج نشان می‌دهد که چهار سناریوی: 1) حفظ نظام موازنه قوا در خاورمیانه از طریق تعادل بخشی میان ایران، عربستان سعودی، ترکیه و اسراییل با رویکرد چندقطبی، 2) شکل‌گیری نظام دوقطبی با همراهی ایران بعنوان یک قطب قدرت در مقابل قطب آمریکا و عربستان، 3) افول جایگاه روسیه در نظم منطقه‌ای خاورمیانه و ایفای نقش در قالب نهادهای بین‌المللی از جمله شورای امنیت سازمان ملل متحد و درنهایت، 4) احتمال حذف روسیه از معادلات مربوط به نظم منطقه‌ای در خاورمیانه محتمل است. به نظر می‌رسد که سناریوی اول محتمل‌ترین سناریو است که روسیه در قالب آن سعی خواهد کرد در کنار آمریکا به موازنه‌بخشی میان قدرت‌های موجود در منطقه بپردازد.

    کلید واژگان: سناریونویسی, سیاست خارجی روسیه, خاورمیانه, نظم منطقه ای
    Ahmed Yari*, Ebrahim Taheri, Reza Parizad

    Russia's presence in Syria and its alliance with countries opposed to the West, especially Iran, as well as the effective economic and military relationship with Israel and Turkey as two allies of the West in the region, have increased the level of this country's acting ability in the Middle East. On the other hand, the nuclear potential and powerful military force of this country is itself a factor in the presence of Russia in this region. Therefore, the future position of this country in the regional order of the Middle East is very important. The purpose of the upcoming article is to examine Russia's position in the future of the Middle East regional order. The research method used is the descriptive-analytical method using Peter Schwartz's future research approach. The question of the current article is: What are the possible scenarios related to the future of Russia's position in the Middle East regional order based on Peter Schwartz's future research method? The results show that four scenarios: 1- maintaining the balance of power system in the Middle East through balancing between Iran, Saudi Arabia, Turkey and Israel with a multipolar approach, 2- forming a bipolar system with Iran as a pole of power in front of The US-Saudi pole, 3- The decline of Russia's position in the Middle East regional order and its role in international institutions, including the United Nations Security Council, and finally, 4- The possibility of removing Russia from the equations related to the regional order in the Middle East is likely. It seems that the first scenario is the most likely scenario in which Russia will try to balance the existing powers in the region alongside America.

    Keywords: : Scenario Writing, Russian Foreign Policy, Middle East, Regional Order
  • رضا پریزاد، سید محسن شجاعی

    این پژوهش با روش توصیفی – تحلیلی با هدف بررسی نقش و تاثیر اینترنت و شبکه‌های اجتماعی در وقوع انقلاب مصر نگاشته شده است. اهمیت این موضوع از یک‌سو به جایگاه مصر در تحولات جهان عرب و نقش منطقه‌ای آن در غرب آسیا و شمال آفریقا و از سوی دیگر به تاثیر گسترش استفاده از اینترنت و شبکه‌های اجتماعی در فضای سیاسی و اثر آن بر نحوه حکمرانی دولت‌ها به‌ویژه دولت‌های اقتدارگرای جهان عرب بازمی‌گردد. گسترش ابزارهای ارتباطی امکان شبکه‌سازی میان جامعه را فراهم کرده و شبکه‌‌های اجتماعی به‌عنوان نیروی موثر در پدیده‌های اجتماعی و سیاسی جوامع به‌حساب می‌آیند. براین اساس، تغییرات سیاسی و اجتماعی در جهان عرب که در ادبیات سیاسی از آن با عناوین مختلف ازجمله "بیداری اسلامی"، "بهار عربی" یا "انقلاب‌های عربی" یاد می‌شود، از دسامبر 2010 بخش اعظمی از غرب آسیا و شمال آفریقا، به‌ویژه مصر را تحت تاثیر قرار داد و پرسش‌های بسیار مهمی را درباره نقش ابزارهای ارتباطی و رسانه‌ای در جنبش‌های جدید سیاسی و اجتماعی را مطرح کرده است. لذا از مسایل مهم در حوزه تحولات سیاسی و اجتماعی، نقش شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های جدید است. با توجه به اهمیت روزافزون شبکه‌های اجتماعی در تحولات سیاسی و اجتماعی، پرسش پژوهش حاضر این است که شبکه‌های اجتماعی چه تاثیری در وقوع انقلاب مصر داشته است؟ در پاسخ به این پرسش فرضیه این مقاله این است که شبکه‌های اجتماعی به‌عنوان ابزاری برای قدرت‌سازی از طریق ایجاد شبکه‌ای از افراد ناراضی و افزایش آگاهی‌های سیاسی و اجتماعی مردم مصر، به وقوع انقلاب در مصر کمک کرده است. هدف این مقاله بررسی تغییرات ایجادشده در حوزه حکمرانی در پی گسترش استفاده از اینترنت در میان جوامع، در این مقاله جامعه مصر، است. در این مقاله تلاش شده از نظریات اندیشمندان برجسته‌ای ازجمله مانویل کاستلز و یورگن هابرماس بهره‌گیری شده است.

    کلید واژگان: شبکه های اجتماعی, انقلاب مصر, بهار عربی, بیداری اسلامی, اینترنت, انقلاب
    Reza Parizad, Seyyed Mohsen Shojaei

    This research is written with a descriptive-analytical method with the aim of investigating the role and influence of the Internet and social networks in the occurrence of the Egyptian revolution. The importance of this matter, on the one hand, is related to Egypt's position in the developments of the Arab world and its regional role in West Asia and North Africa, and on the other hand, to the effect of the expansion of the use of the Internet and social networks in the political environment and its effect on the governance of governments, especially the authoritarian governments of the Arab world. It will return. The expansion of communication tools provides the possibility of networking among society and social networks are considered as an effective force in the social and political phenomena of societies. Therefore, the political and social changes in the Arab world, which in the political literature with different titles such as "Islamic Awakening", "Arab Spring" or "Arab Revolutions" It is remembered that since December 2010, it has affected a large part of West Asia and North Africa, especially Egypt, and has raised very important questions about the role of communication and media tools in new political and social movements. Therefore, one of the important issues in the field of political and social developments is the role of social networks and new media. Considering the growing importance of social networks in political and social developments, the question of the current research is what effect did social networks have on the Egyptian revolution? In response to this question, the hypothesis of this article is that social networks as a tool for building power by creating a network of disaffected people and increasing the political and social awareness of the Egyptian people have contributed to the revolution in Egypt. The purpose of this article is to examine the changes made in the field of governance following the expansion of the use of the Internet among societies, in this paper the Egyptian society.

    Keywords: social networks, Egyptian revolution, Arab Spring, Islamic awakening, Internet, revolution
  • داود میرزایی، مهدی جاودانی مقدم*، رضا پریزاد

    سلفی گری و نوسلفی گری به عنوان پدیده ای تاریخی در جهان اسلام، در سه دهه اخیر با شکل گیری و تشدید فعالیت گروه های سلفی، نمود و ظهور بیشتری یافته است. این مقاله تلاش دارد تا به این سوال اصلی بپردازد که ریشه ها و زمینه های تاریخی شکل گیری و رشد سلفی گری چیست و چه بازتابی در جهان اسلام و بویژه در بحران های اخیر در غرب آسیا داشته است؟ فرضیه این پژوهش که با روش توصیفی- تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته این است که «ظهور و گسترش سلفی گری، محصول یک پدیده چندبعدی و عمیق هویتی و سیاسی به عنوان برساخته ای ذهنی است که در دیالکتیک با واقعیات عینی دولت های اسلامی و مداخلات قدرت های بزرگ بر پیچیدگی و گستردگی آن افزوده و بر اختلاف و واگرایی میان مذاهب و دولتهای اسلامی بویژه در دو دهه اخیر در غرب آسیا دامن زده است».

    کلید واژگان: سلفی گری, نوسلفی گری, جهان اسلام, غرب آسیا
    Davood Mirzaei, Mahdi Javdani Moqaddam *, Reza Parizad

    Salafism and neo-Salafism as a historical phenomenon in the Islamic world, in the last three decades, with the formation and intensification of the activities of Salafist groups, has become more prominent. This article tries to address the main question, what are the roots and historical contexts of the formation and growth of Salafism and its reflection in the Islamic world, especially in the recent crises in West Asia? The hypothesis of this research, by using a descriptive-analytical method, show that the rise and spread of Salafism is the product of a multidimensional and deep phenomenon of identity and politics as a subjective construct that is in dialectic with the objective realities of Islamic states and the interventions of the great powers has added to its complexity and breadth and fueled the differences and divergences among Islamic religions and states, especially in the last two decades in West Asia.

    Keywords: Salafism, neo-Salafism, Islamic World, West Asia
  • رضا پریزاد*، محمد مهدی سلیمانی

    تشکیل نهاد ملی، یکی از موثرین سازوکارهای مشارکت آحاد مردم در توسعه سیاسی، تضمین حقوق مدنی و سیاسی ملت، پاسخگویی حکومت در قبال مردم و حرکت به سوی مردم سالاری است. بنابراین ایجاد نهاد ملی حقوق بشر گامی مهم و تاثیرگذار در ایجاد بستر قانونی و تخصصی برای تحقق این ضرورت و مشارکت جمعی در تضمین حقوق بشر است. هیچ یک از نهادهای دولتی و مدنی کنونی فعال حقوق بشری در کشور، مبتنی بر یک قانون موسس و تامین کننده استانداردهای ملی و بین‌المللی برای تامین این مقصود نیستند. تضمین استقلال مالی و تکثرگرایی در ترکیب اعضاء، از دیگر دلایل ضرورت ایجاد نهاد ملی است. تنوع جنسیتی، قومی و دینی اعضاء مورد تاکید قرار داشته تا حقوق آنان را تضمین نماید. بنابراین از آنجا که جمهوری اسلامی ایران نزد شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد به ایجاد این نهاد ملی - مطابق اصول اعلامیه پاریس - تعهد داده است، این مقاله با بکارگیری روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و براساس مطالعه اسناد کتابخانه ای و با طرح این سوال که آیا نهاد ملی حقوق بشر می تواند موجب توسعه سیاسی در ایران شود؟ بدنبال اثبات فرضیه ای است که نهاد ملی حمایت از حقوق بشر را در پیشبرد توسعه سیاسی در کشور موثر می داند. همچنین از آنجاکه در امر پیشبرد توسعه سیاسی در جوامع، عوامل متعددی دخیل و اثرگذار هستند، بررسی اثرگذاری تشکیل نهاد ملی حقوق بشر در پیشبرد توسعه سیاسی در ایران هدف مقاله مزبور است.

    کلید واژگان: حقوق بشر, اصول پاریس, نهاد ملی حقوق بشر, توسعه سیاسی, جمهوری اسلامی ایران
    Reza Parizad *, Mohammad M. Soleimani

    The establishment of a national institution is one of the most effective mechanisms for people's participation in political development, guaranteeing the nation's civil and political rights, making the government accountable to the people and moving towards democracy. Therefore, the establishment of the National Human Rights Institution is an important and influential step in creating a legal and specialized platform to fulfill this necessity and collective participation in guaranteeing human rights. None of the current governmental and civil institutions active in human rights in the country are based on a founding law and provide national and international standards to ensure this purpose. Ensuring financial independence and pluralism in the composition of members is another reason for the necessity of establishing a national institution. The gender, ethnic and religious diversity of the members has been emphasized to guarantee their rights. Therefore, since the Islamic Republic of Iran has made a commitment to the United Nations Human Rights Council to establish this national institution - in accordance with the principles of the Paris Declaration - this article by using the descriptive-analytical research method and based on the study of library documents and posing this question Can the National Institution of Human Rights lead to political development in Iran? It seeks to prove the hypothesis that the national institution considers the protection of human rights to be effective in promoting political development in the country. Also, since many factors are involved and effective in promoting political development in societies, the purpose of this article is to investigate the effectiveness of the establishment of the National Human Rights Institution in promoting political development in Iran.

    Keywords: Human Rights, Paris Principles, National Human Rights Institution, Political Development, Islamic Republic of Iran
  • غلامرضا اصلانی، علی شیرخانی*، رضا پریزاد
    صنعت گردشگری در اقتصاد کشورها نقش مهمی را ایفاء می-کند. در این میان، مناطق روستایی با مشکلاتی مانند مهاجرت های روستاییان، پایین بودن سطح درآمد، فقر فزاینده مواجه هستند. گردشگری روستایی و اقتصاد گردشگری در حال تبدیل شدن به یکی از ارکان اصلی توسعه اقتصادی می باشد و در همین ارتباط گردشگری روستایی نیز با برنامه ریزی مناسب و شناخت فرصت ها و محدودیت ها می تواند نقش مهمی در توسعه روستایی و تنوع بخشی به اقتصاد ملی داشته باشد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی صنعت گردشگری روستایی و راهکارهای کارآمد توسعه پایدار آن می باشد. پژوشه حاضر از نوع کاربردی و با رویکرد توصیفی-تحلیلی است که گردآوری اطلاعات به صورت ترکیبی از روش های کتابخانه ای و اسنادی انجام گرفته است. در نتیجه گیری این پژوهش می توان گفت که مناطق روستایی ایران با دارا بودن مناظر طبیعی زیبا، روستاهای ساحلی، کوهستانی و جنگلی و تفاوت های اقلیمی بسیار زیاد و همچنین ترکیبی از آداب و سنن محلی که نشات گرفته از تنوع فرهنگی است، می تواند محیطی راحت، فرح بخش و جذاب را برای گردشگران فراهم آورد. صنعت گردشگری روستایی از یک طرف با تنوع بخشی به اقتصاد محلی و از طرف دیگر با تحرک رشد اقتصاد محلی می تواند نقش ارزنده ای در توسعه مناطق روستایی و در نهایت توسعه ملی ایفا نماید.
    کلید واژگان: صنعت گردشگری روستایی, توسعه پایدار, راهکارهای کارآمد توسعه پایدار
    Gholamreza Aslani, Ali Shirkhani *, Reza Parizad
    Tourism industry plays an important role in the economy of countries. In the meantime, rural areas are facing problems such as the migration of villagers, low income levels, and increasing poverty. Rural tourism and tourism economy are becoming one of the main pillars of economic development, and in this regard, rural tourism can play an important role in rural development and diversity with proper planning and understanding of opportunities and limitations. To have a part in the national economy.The aim of the current research is to investigate the rural tourism industry and efficient solutions for its sustainable development. The current research is of an applied type with a descriptive-analytical approach, and the collection of information is done in a combination of library and documentary methods.In the conclusion of this research, it can be said that the rural areas of Iran with beautiful natural landscapes, coastal, mountainous and forest villages and many climatic differences, as well as a combination of local customs and traditions that originate from cultural diversity. , can provide a comfortable, enjoyable and attractive environment for tourists. On the one hand, the rural tourism industry can play a valuable role in the development of rural areas and ultimately national development by diversifying the local economy and on the other hand by stimulating the growth of the local economy.
    Keywords: Rural tourism industry, sustainable development, efficient sustainable development solutions
  • صفورا رشیدی، علی محسنی*، رضا پریزاد
    با توجه به زلزله اخیر کرمانشاه در سال 1396 رخ داد و هم اکنون نیز بسیاری از کرمانشاهیان و همچنین مسیولین با مسایل و مشکلات آن درگیر هستند و اینکه همانطور که در رسانه ها و همچنین شبکه های اجتماعی دیده شده است مشکلات فراوانی وجود دارد که هنوز هیچگونه اقدامی برای رفع آن در نظر گرفته نشده است وجود یک پژوهش لازم به نظر می رسد تا این مسایل و مشکلات را به طور واضح بررسی کرده و نمایان سازد تا هرچه سریعتر و بهتر راه حل رفع آن درنظر گرفته شود در راستای تحقق این هدف ضرورت دارد اقدامات صورت گرفته در زمینه مددرسانی به زلزله زدگان از سوی نهادهای رسمی و مردم در جهت تدوین سیاست های مناسب مورد ارزیابی قرار گیرد. شیوه های صحیح مدیریت بحرانهای طبیعی می توانددر راه جلوگیری از وقوع حوادث محیطی بسیار موثر واقع شود پس در دسترس بودن برنامه های اجرای مناسب درواقع بحرانی از یک سو باعث تقویت بنیه و اساس جامعه در تمامی زمینه ها شده واز سوی دیگر ، میزان خساراتمالی و تلفات انسانی و از هم گسیختگی اجتماعی و اقتصادی و زیست محیطی را به شدت کاهش می دهد .
    کلید واژگان: آسیب شناسی, مدیریت بحران, فجایع طبیعی, زلزله, کرمانشاه
    Ali Mohseni, Ali Mohseni *, Reza Parizad
    According to the recent Kermanshah earthquake that occurred in 2016, and even now, many Kermanshah residents and officials are involved with its issues and problems, and as seen in the media and social networks, there are many problems that have yet to be resolved. No action has been taken to fix it, it seems necessary to have a research to clearly examine and show these issues and problems, so that the fastest and best solution can be considered in order to achieve this goal. Actions taken in the field of helping earthquake victims by official institutions and people should be evaluated in order to formulate appropriate policies. The correct methods of natural crisis management can be very effective in preventing the occurrence of environmental accidents, so the availability of appropriate implementation plans in the event of a crisis, on the one hand, strengthens the foundation of society in all fields, and on the other hand, the amount of financial losses and casualties. It greatly reduces human and social, economic and environmental disintegration.
    Keywords: Pathology, crisis management, natural disasters, earthquakes, Kermanshah
  • سید خلیل سجادی اسدآبادی، رضا پریزاد*، داود کیانی
    با شکل گیری تحولاتی که در سال 2003 در عراق شکل گرفت و منجر به سرنگونی حزب بعث و همچنین تحولات سال 2011 مصر که زمینه ساز شکل گیری انقلاب در این کشور شد، مفهوم اقتدارگرایی اهمیت خود را بیش از پیش در تحولات این کشورها نشان داد. سوال اصلی پژوهش حاضر این گونه مطرح شده است که مهمترین وجوه افتراق اقتدارگرایی در عراق و مصر پس از تغییر نظام های سیاسی در این دو کشور کدامند؟ در پاسخ این فرضیه مطرح شده است که اگرچه برخلاف مصر، عراق از موفقیت نسبی بیشتری در کم کردن نقش نظامیان در ساختار نظام سیاسی جدید و تقویت مشارکت عمومی در سیاست این کشور در جهت گذار به دمکراسی برخوردار بوده است، لیکن مصر پس از تغییر نظام سیاسی در آن کشور از ثبات سیاسی بیشتری برخوردار بوده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که در ساختار سیاسی مصر، نظامیان همواره به عنوان یکی از ارکان اصلی شناخته می شوند. با وقوع تحولاتی که منجر به انقلاب در این کشور شد، نظامیان کماکان در این کشور نقش مهمی را در اداره امور برعهده دارند. در سوی دیگر، عراق توانسته است تا حدود زیادی از نقش و نفوذ نظامیان در ساختار سیاسی این کشور بکاهد. نوع روش پژوهش توصیفی - تحلیلی و بر مبنای مطالعات کتابخانه ای می باشد.
    کلید واژگان: اقتدارگرایی, ارتش, نظامیان, ثبات سیاسی
    Seyed Khalil Sajadi Asad Abadi, Reza Parizad *, Davod Kiani
    Iraq and Egypt are known as two important countries in the Arab world. With the formation of the developments in Iraq in 2003, which led to the overthrow of the Ba'ath party, as well as the developments in Egypt in 2011, which paved the way for the revolution in this country, the concept of authoritarianism became more and more important in these countries. The main question of the present study is that what are the most important aspects of authoritarianism in Iraq and Egypt after the change of political systems in these two countries? In response to this hypothesis, although, unlike Egypt, Iraq has had more relative success in reducing the role of the military in the structure of the new political system and strengthening public participation in its policy towards transition to democracy, Egypt after the change of political system There has been more political stability in that country. The results show that in the Egyptian political structure, the military has always been recognized as one of the main pillars. With the developments that led to the revolution in this country, the military continues to play an important role in managing affairs in this country. On the other hand, Iraq has been able to greatly reduce the role and influence of the military in the political structure of this country. Another important point is that the developments in the two countries show the importance of the fact that with the events of 2003 in Iraq,
    Keywords: authoritarianism, Army, Military, Political stability
  • سید باقر حسینی نژاد ماه خاتونی، محمدحسن الهی منش*، رضا پریزاد

    موضوع مشارکت سیاسی و چگونگی تحقق آن، ریشه در تاریخ دیرینه ملت ها دارد و امروز این مفهوم اهمیت دو چندانی پیدا کرده است و مشارکت در عرصه های گوناگون همواره مورد بحث بسیاری از اندیشه گران و صاحبنظران بوده است. با توجه به اهمیت بحث از مشارکت سیاسی، پژوهش حاضر با استفاده از روش میدانی، تکنیک پیمایش، ابزار پرسشنامه و استفاده از نرم افزارهای SPSS و Smart PLS، به دنبال پاسخ به این سوال اصلی می باشد که آیا بین ابعاد مختلف تعهد اجتماعی و مشارکت سیاسی در بین شهروندان شهر بندرعباس وجود دارد؟ جامعه آماری پژوهش حاضر شهروندان 18 سال به بالای شهر بندرعباس می باشد که تعداد آنها در حدود 450 هزار نفر بوده و 384 نفر از آنها به عنوان حجم نمونه مورد بررسی قرار گرفته شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین میزان کل تعهد اجتماعی (35/0) و ابعاد آن یعنی رعایت داوطلبانه هنجارها (43/0)، درونی شدن ارزش ها (37/0)، پایبندی به جامعه (40/0)، یکسان پنداری خود با دیگران (32/0) و پایبندی به خانواده (25/0) با مشارکت سیاسی شهروندان ارتباط مثبت و مستقیم و معنادار وجود دارد. بنابراین تمامی فرضیه های پژوهش تایید می شوند. نتایج حاصل از مدل معادله ساختاری (Smart PLS) نیز نشان دادند که در کل اثر متغیر مستقل اعتماد اجتماعی بر مشارکت سیاسی شهروندان به میزان 55/0 می باشد.

    کلید واژگان: مشارکت سیاسی, تعهد اجتماعی, انتخابات, شهر بندرعباس
    Seyed Baqer Hosseini Nejad Mah Khatouni, Mohammad Hassan Elahimanesh *, Reza Parizad

    Political participation, which entered the political literature of political theorists following the process of socialization of human beings and interference in the political management of countries, plays a vital role in the system of indirect democracy and is the main mechanism for achieving popular sovereignty. Considering the importance of discussing political participation, the present study seeks to answer the main question of whether there is a difference between different dimensions of social commitment and participation by using field method, survey technique, questionnaire tool and using SPSS and Smart PLS software. Is there politics among the citizens of Bandar Abbas? The statistical population of the present study is citizens aged 18 and over in Bandar Abbas, whose number is about 450 thousand and 384 of them have been studied as a sample size. The results show that the relationship between the total amount of social commitment (0.35) and its dimensions, ie voluntary observance of norms (0.43), internalization of values (0.37), commitment to society (0.40), is the same Self-concept with others (0.32) and family commitment (0.25) have a positive, direct and significant relationship with citizens' political participation. Therefore, all research hypotheses are confirmed. The results of the structural equation model (Smart PLS) also showed that the total effect of the independent variable of social trust on citizens' political participation is 0.55.

    Keywords: political participation, social commitment, elections, Bandar Abbas
  • محمدرضا علی پور خدادادی، رضا پریزاد*، محمدحسن الهی منش
    پژوهش حاضر با استفاده از تکنیک دیمتل، به دنبال طراحی مدل قشربندی های خوزستان بر آگاهی بخشی و مشارکت سیاسی دانشجویان خوزستان بعد از انقلاب می باشد. این پژوهش بر اساس هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، از نوع تحقیقات آمیخته (کیفی-کمی) می باشد. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه نیمه ساختار یافته بوده و به منظور گرد آوری اطلاعات، با روش نظری و هدفمند (گلوله برفی) با تعداد 14 نفر از خبرگان دانشگاه مصاحبه انجام شد. با استفاده از نظرات خبرگان تعداد 34 متغیر، نهایی شدند که مبنای تهیه پرسشنامه اصلی طرح قرار گرفتند. تعداد 375 پرسشنامه بین دانشجویان استان خوزستان در سال 1397 توزیع شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل تم و جهت رتبه بندی مولفه-ها و شاخص های تایید شده از بین تکنیک های تصمیم گیرهای چند معیاره، از تکنیک دیمتل تحت بستر نرم افزار Super Decision استفاده شده است. نتایج نشان داد که منزلت و پایگاه بیشترین تاثیر را در افزایش قشربندی جامعه خوزستان دارد و همچنین تحصیلات کمترین تاثیر را در مولفه های قشربندی جامعه خوزستان دارد. شرایط آموزشی بیشترین تاثیر را در افزایش مشارکت سیاسی دانشجویان در جمهوری اسلامی ایران از دیدگاه سیاستگذاری عمومی دارد و همچنین جو عاطفی کمترین تاثیر را در افزایش مشارکت سیاسی دانشجویان در جمهوری اسلامی ایران از دیدگاه سیاستگذاری عمومی دارد.
    کلید واژگان: قشربندی های خوزستان, آگاهی بخشی, مشارکت سیاسی, تصمیم گیری چند معیاره, تکنیک دیمتل
    Mohammad Reza Alipour Khodadadi, Reza Parizad *, Mohammad Hasan Elahi Manesh
    The present study, using the Dimtel technique, seeks to design a model of Khuzestan stratifications on awareness and political participation of Khuzestan students after the revolution. This research is applied based on the purpose and in terms of data collection, it is a mixed (qualitative-quantitative) research. Data collection tool was a semi-structured interview and in order to collect information, a theoretical and purposeful method (snowball) was conducted with 14 university experts. Using the opinions of experts, 34 variables were finalized, which became the basis for preparing the main questionnaire. 375 questionnaires were distributed among students in Khuzestan province in 1397. To analyze the data, the theme analysis method and to rank the approved components and indicators among the multi-criteria decision-making techniques, the Demetel technique under the Super Decision software has been used. The results showed that status and status have the greatest impact on increasing the stratification of Khuzestan society and also education has the least impact on the stratification components of Khuzestan society. Educational conditions have the greatest impact on increasing student political participation in the Islamic Republic of Iran from a public policy perspective and also emotional atmosphere has the least impact on increasing student political participation in the Islamic Republic of Iran from a public policy perspective.
    Keywords: Khuzestan Stratifications, awareness, political participation, Multi-criteria decision making, Dimtel Technique
  • رضا پریزاد*، سیدشمس الدین شهیدی

    جنگ دوم بین آذربایجان و ارمنستان در سپتامبر 2020پس از 44 روز با میانجیگری روسیه به آتش بس ختم شد. این مقاله به تاثیر جنگ قره باغ و توافق بر سر ملی ایران پرداخته است. با این پرسش اصلی که چه آثار و پیامدهایی برای امنیت و ملی جمهوری اسلامی ایران است؟ بر اساس تحقیقات مقاله برهم خوردن موازنه قدرت در قفقاز جنوبی و توافقنامه آتش بس ناشی از آن در شکل های مختلف ایجابی و سلبی بر امنیت و امنیت جمهوری اسلامی ایران تاثیرگذار بوده است که مهم ترین آن ها عبارت اند از: نقش آفرینی بیشتر روسیه در مرزهای شمال غربی ایران، احتمال دور شدن جغرافیای درگیری از مرزهای ایران، دستیابی ایران به اراضی هم مرز و ارتباط مجدد مرز نسبتا با آذربایجان و نظایر این ها است. مهم ترین راه های پیش روی ایران در حل با بحران این ها نیز شامل مواضع بیطرفانه و درعین حال ایفای نقش میانجیگری فعال برای حفظ و ایفای جایگاه راهبردی ایران به طرف های درگیر و بازیگران منطقه ای است. حضور فعال در مناطق جدید آزاد شده، افزایش مسیرهای مواصلاتی و ترانسیتی با جمهوری آذربایجان در مناطق تازه آزاد شده است.

    کلید واژگان: مناقشه, قره باغ, آذربایجان, ارمنستان, امنیت ملی, آتش بس, بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای
    Reza Parizad*, Seyyed Shamsuddin Shahidi

    The second war between Azerbaijan and Armenia ended in a ceasefire after 44 days in September 2020 with the mediation of Russia. This article deals with the impact of the Karabakh war and the agreement reached on Iran's national interests. With this main question, what effects and consequences did it have for the security and national interests of the Islamic Republic of Iran? According to the findings of the article, the disruption of the balance of power in the South Caucasus and the resulting cease-fire agreement have had positive and negative effects on the interests and security of the Islamic Republic of Iran in different dimensions, the most important of which are: the greater role of Russia in the northwestern borders of Iran. The possibility of the geography of the conflict moving away from Iran's borders is Iran's acquisition of bordering lands and reconnection of the relatively long border with Azerbaijan and the like. The most important strategies facing Iran in facing the aforementioned crisis include adopting neutral positions and at the same time playing the role of active mediation to maintain and fulfill Iran's strategic position to the conflicting parties and regional actors. Active presence in newly liberated areas, increasing transportation and transit routes with the Republic of Azerbaijan, especially in newly liberated areas.

    Keywords: conflict, Karabakh, Azerbaijan, Armenia, national security, ceasefire, regional, extra-regional actors
  • محمدرضا علی پور خدادادی، رضا پریزاد

    هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه مولفه­های قشر­بندی بر آگاهی و مشارکت سیاسی دانشجویان با تاکید بر دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و نتایج نشان داد در بخش کیفی، هفت مولفه سنتی و مدرن برای قشربندی، توسط خبرگان پژوهش، به وسیله تحلیل مضمون، شناسایی شد. به طوری که کسانی که مشارکت سیاسی فعالانه‌تری دارند، متعلق به قشرهای اجتماعی بالاتر جامعه هستند. به عبارت بهتر، آنان که در خانواده‌هایی با مشارکت سیاسی بالا بزرگ می‌شوند و از آگاهی سیاسی بیشتری برخودارند، بیشتر درگیر فعالیت‌های سیاسی می‌شوند. نتایج آزمون فرضیات نشان داد که مولفه­های قشربندی جامعه بر آگاهی سیاسی و مشارکت سیاسی دانشجویان، دارای اثر مثبت و معناداری است. همچنین میان متغیرهای مستقل ­(­تحصیلات، منزلت اجتماعی، قدرت و ثروت) و متغیر وابسته ­(­آشنایی با چهره­های سیاسی، آشنایی با وظایف نهادهای سیاسی داخلی و آشنایی با نهاد، سازمان‌های بین‌المللی و مشارکت سیاسی) رابطه معنی‌داری وجود دارد.نتایج حاصل ضریب همبستگی نشان داد، که رابطه بین پایگاه اجتماعی- اقتصادی با میزان مشارکت سیاسی دانشجویان 741/0 است و این رابطه معنادار و مثبت می‌باشد. همچنین رابطه بین پایگاه اجتماعی- اقتصادی با میزان آگاهی سیاسی دانشجویان 618/0 به دست آمد و دارای رابطه­ ای مثبت است.

    کلید واژگان: مولفه های قشر بندی, آگاهی سیاسی, مشارکت سیاسی, دانشجویان, دانشگاه شهید چمران اهواز
    MohammadReza Alipour, Reza Parizad

    The purpose of the present study is to review the relationship between stratification components and students’ awareness and political participation emphasizing on the students of Shahid Chamrān University in Ahwāz. The research method is descriptive-analytic and the results showed that in the qualitative part, seven traditional and modern components for stratification were recognized by the research experts through content analysis. According to the results, those who have a more active political participation are from higher social stratification. In other words, those who are raised in families with high political participation and awareness, get more involved in political activities. The hypothesis testing results revealed that components of social stratification have a significantly positive impact on the students’ political awareness and participation. Besides, there is a significant relationship between independent variables (education, social status, power, and wealth) and dependent variables (familiarity with political characters, acquaintance with the duties of internal and international political institutions and organizations, and political participation). The correlation coefficient results showed that the relationship between the students’ economic-social status and their political participation is 0.741 which is significantly positive. Moreover, the correlation between their economic-social status and political awareness is calculated to be 0.618 which is positive as well.

    Keywords: Stratification, Political Awareness, Political Participation, Students, Shahid Chamrān University in Ahwāz
  • رضا پریزاد، فرزاد نقی زاده

    کاربرد قدرت سخت در سیاست همیشه پاسخگوی تامین نیازها نبوده و چه‌بسا به سبب وجهه زور و اجبارآمیز با مقاومت روبرو شود. در مقابل این‌قدرت، قدرت نرم قرار دارد که از وجه ملایم و منعطف‌تری برخوردار است. این مقاله به دنبال بررسی دقیق‌تر قدرت نرم به دنبال پاسخ‌گویی به این پرسش است که اهمیت قدرت نرم، ارکان و راهبردهای آن چیست؟ پژوهش تلاش خواهد کرد تا با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی و بر پایه منابع کتابخانه‌ای به این سوال پاسخ دهد. یافته این پژوهش نشان می‌دهد که قدرت نرم توانایی کسب هدف از طریق جاذبه و نه از طریق اجبار و تطمیع است. اهمیت قدرت نرم در بهبود روابط میان دولت‌ها، کسب وجهه و اعتبار بین‌المللی و نفوذ در افکار عمومی است. ارکان قدرت نرم شامل باورها و ارزش‌ها، اعتماد، اعتبار؛ دو روش ساختاری و غیر ساختاری در تولید قدرت نرم؛ روایت‌های راهبردی به‌عنوان منابع قدرت شامل بازیگران، محیط، تعارض یا عمل، حل اختلاف است بااین‌حال قدرت نرم دارای ویژگی‌هایی است که موجب نقد آن نیز می‌شود.

    کلید واژگان: قدرت, قدرت نرم, سیاست خارجی, سیاست گذاری
    Reza Parizad, Farzad naghizadeh

    The use of hard power in politics is not always the answer to meeting the needs and may face resistance due to the image of force and coercion. In contrast to this, there is soft power, which has a softer and more flexible aspect. This article seeks to examine soft power more closely, seeking to answer the question of what is the importance of soft power, its pillars and strategies? The research will try to answer this question using descriptive-analytical method and based on library resources. The findings of this research show that soft power is the ability to achieve a goal through attraction and not through coercion and enticement. The importance of soft power is in improving relations between governments, gaining international prestige and credit, and influencing public opinion. The pillars of soft power include beliefs and values, trust, credibility; two structural and non-structural methods in producing soft power; Strategic narratives as sources of power include actors, environment, conflict or action, dispute resolution, however, soft power has characteristics that cause it to be criticized.

    Keywords: power, soft power, foreign policy, policy making
  • سحر پورحسینی دهمیری، رضا پریزاد*، علی شیرخانی
    هدف اصلی مقاله ی حاضر، بررسی مشارکت سیاسی زنان در جمهوری اسلامی ایران می باشد. مشارکت به عنوان یکی از ابزارهای اصلی دستیابی به توسعه سیاسی مطرح است. از زمان شکل گیری انقلاب اسلامی تا کنون، دولتهای مختلف تلاش کرده اند با مشارکت سیاسی را تقویت سازند. با این حال، نگاهی به آمارها و روند مشارکت سیاسی نشان می دهد که تا کنون نتوانسته اند موفقیتی در این مهم کسب کنند. با توجه به این امر، سوال اصلی رساله این گونه مطرح شده است که مشارکت سیاسی زنان در جمهوری اسلامی ایران چگونه بوده است؟ در پاسخ این فرضیه مطرح شده است که با وجود تلاش دولتهای مختلف، مشارکت سیاسی هم از لحاظ کمی و هم از لحاظ کیفی مناسب نبوده استنتایج تحقیق نشان می دهد که در دوران ریاست جمهوری خاتمی، احمدی نژاد و روحانی، با وجود تبلیغات انتخاباتی مبتنی بر حضور زنان در پست های مهم سیاسی، روند حضور آنها معطوف به پست های میانی شده است. عدم هم افزایی سطوح مختلف ساختارهای اقتصادی، ساختار سیاسی و فرهنگی موجود با تحولات ناشی از جهانی شدن و توانمندسازی زنان، موجب استمرار گفتمان مسلط مردسالاری و ضعف عاملیت زنان در امر سیاسی ایران شده است. نوع روش تحقیق در مقاله ی حاضر، توصیفی - تحلیلی و بر مبنای مطالعات کتابخانه ای است.
    کلید واژگان: مشارکت, مشارکت سیاسی, زنان, مردسالاری
    Sahar Pour Hoseini, Reza Parizad *, Ali Shirkhani
    The main purpose of this article is to examine the political participation of women in the Islamic Republic of Iran. Participation is one of the main tools for achieving political development. Since the formation of the Islamic Revolution, various governments have tried to strengthen it through political participation. However, a look at the statistics and the trend of political participation shows that they have not been able to succeed in this important matter so far. In this regard, the main question of the dissertation is how the political participation of women in the Islamic Republic of Iran has been? In response to this hypothesis, it has been argued that despite the efforts of various governments, political participation has been inadequate, both quantitatively and qualitatively. The presence of women in important political positions, the process of their presence is focused on middle positions. Lack of synergy of different levels of economic structures, political and cultural structure with the developments resulting from globalization and women's empowerment, has led to the continuation of the dominant discourse of patriarchy and the weakness of women's agency in Iranian politics. The type of research method in this article is descriptive-analytical and based on library studies.
    Keywords: Participation, political participation, Women, Patriarchy
  • رضا پریزاد، سجاد بسی صفت

    تاثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات بر دیپلماسی عمومی کشورهای خاورمیانه در قبال گسترش جنبش‌های اجتماعی به لحاظ تغییراتی است که در محیط بین‌المللی پدید می‌آورد و سوال اساسی این پژوهش این است که فناوری اطلاعات چه نقش و کاربردی در دیپلماسی عمومی کشورهای خاورمیانه در قبال گسترش جنبش اجتماعی در سال‌های 2012-2010 ایفا نموده است؟ فرضیه‌ی مبتنی براین سوال نیز این است که دیپلماسی عمومی کشورهای خاورمیانه در قبال جنبش‌های اسلامی تابعی از فرایند تکامل فناوری اطلاعاتی و ارتباطی است. مبانی نظری مقاله نیز عبارت‌اند از: 1-نظریه رسانه که ناظر بر تاثیرات شکل و اسلوب ارتباطات بر محیط‌زیست اجتماعی بشر است. 2-نظریه دی برت که تعمیم نظریه رسانه بر حوزه روابط بین‌الملل را پی گرفته است.3-اندیشه‌هایی که توسعه معجزه‌آسای فناوری اطلاعات و ارتباطات را موجب ظهور فضاهای نوینی در زندگی بشر دانسته‌اند. فضاهایی که با تعبیرات گوناگون در طیفی از رویکردهای فناورانه تا فلسفی با عناوین متناظری چون، فضای رایانه محور (سایبری)، فضای اطلاعات محور و فضای اندیشه محور از آن یادشده است.

    کلید واژگان: فناوری اطلاعات, دیپلماسی عمومی, جنبش های اجتماعی, جهانی شدن, شبکه های اجتماعی
    Reza Parizad, Sajjad Basi Sefat

    The impact of information and communication technology on the public diplomacy of the Middle East countries regarding the expansion of social movements is in terms of the changes it creates in the international environment, and the basic question of this research is what role and application of information technology in the public diplomacy of the Middle East countries regarding the expansion of the movement Has it played socially in 2010-2012? The hypothesis based on this question is that the public diplomacy of the Middle East countries in the opinion of Islamic movements is a function of the evolution of information and communication technology. The theoretical foundations of the article are as follows: 1- Media theory that monitors the effects of the form and style of communication on the human social environment. 2- The theory of de Burt, which has followed the generalization of the theory of media to the field of international relations. 3- Thoughts that consider the miraculous development of information and communication technology as the cause of the emergence of new spaces in human life. Spaces that have been referred to with various interpretations in a range of technological to philosophical approaches with corresponding titles such as computer-oriented (cyber) space, information-oriented space, and thought-oriented space.

    Keywords: information technology, public diplomacy, social movements, globalization, social networks
  • بهروز فولادی *، علی محسنی، رضا پریزاد
    زمینه و هدف

    هدف این پژوهش تعیین عوامل موثر بر رفتارهای نخبگان سیاسی جمهوری اسلامی در فضای مجازی بود.

    روش

    روش پژوهش تحقیق حاضر روش تحقیق اسنادی است. جامعه آماری پژوهش شامل نخبگان سیاسی جمهوری اسلامی در فضای مجازی است. تکنیک جمع‌آوری اطلاعات نیز فیش‌برداری است.

    یافته ها

    دریک کشور دموکراتیک با نوع حکمرانی خوب مشارکت نخبگان سیاسی و مردم نقش موثری در تدوین خط‌ مشی‌های حکومت در عرصه عمومی دارد. یک حکومت خوب تلاش می کند تا بسترهای مناسب برای مشارکت همه آحاد جمعه و همچنین نخبگان سیاسی را در امر سیاست گذاری و تدوین استراتژی های حکومتی فراهم نماید.

    نتیجه گیری

    امروزه با پیدایش رسانه های نوین ارتباطی توجه ها به سمت استفاده از این بستر تبادل اطلاعات برای بهبود مشارکت و کنشگری سیاسی نخبگان و عامه، جلب شده است. در این مقاله نیز باهدف بررسی عوامل موثر بر رفتارهای نخبگان در فضای مجازی تلاش کردیم تا به این سوال که چه پیش نیازها و عواملی باعث می شود تا نخبگان سیاسی در فضای مجازی دست به رفتار و کنشگری سیاسی بزنند پاسخ دهیم. بدیهی است که یک حکومت مبتنی بر دموکراسی و مشارکت سیاسی و اجتماعی بالا نیازمند تقویت تعامل‌ها و کنش های اجتماعی و سیاسی در بین همه احاد جامعه به‌ویژه نخبگان سیاسی می باشد.

    کلید واژگان: نخبگان سیاسی, رفتار سیاسی, فضای مجازی
    Behrooz Foladi*, Ali Mohseni, Reza Parizad
    Background and Aim

    The purpose of this study was to determine the factors affecting the behaviors of the political elites of the Islamic Republic in cyberspace.

    Method

    Research Method The present study is a documentary research method. The statistical population of the study includes the political elites of the Islamic Republic in cyberspace. The technique of collecting information is also taking notes.

    Findings

    In a democratic country with good governance, the participation of political elites and the people has an effective role in formulating government policies in the public arena. A good government strives to provide a platform for the participation of all members of the community, as well as the political elite, in policy-making and the formulation of government strategies.

    Conclusion

    Today, with the emergence of new communication media, attention has been drawn to using this information exchange platform to improve the participation and political activism of the elite and the public. In this article, with the aim of examining the factors affecting the behavior of elites in cyberspace, we tried to answer the question of what prerequisites and factors cause political elites to engage in political behavior and activism in cyberspace. It is obvious that a government based on democracy and high political and social participation needs to strengthen social and political interactions and actions among all sections of society, especially the political elite.

    Keywords: Political Elite, Political Behavior, Cyberspace
  • رضا پریزاد، حسین فقیه عبدالهی

    گروه‌های اسلامی از بازیگران تحولات دهه 1990 در آسیای مرکزی بوده‌اند. این گروه‌ها به بهره‌گیری از ریشه‌های عمیق باورها و تمایلات اسلامی در منطقه، تلاش‌های وسیعی را سازمان داده اند. سوال پژوهش حاضر که به روش توصیفی-تحلیلی و گردآوری‌شده با اسناد کتابخانه این است که بنیادگرایی اسلامی چه تاثیر بر امنیت در آسیای مرکزی دارد؟ فرضیه پژوهش در پاسخ به سوال مطرح‌شده این است که بنیادگرایی دینی عامل اصلی در تاثیرگذاری بر امنیت آسیای مرکزی نیست؛ ولی نفوذی مشخص را برای خود حفظ می‌کند. عامل اسلامی نخست در سیاست داخلی کشورهای آسیای مرکزی و دوم در همسایگان بلافصل نقش دارد.

    کلید واژگان: بنیادگرایی, آسیای مرکزی, اسلام, تروریسم, امنیت
    Reza Parizad, Hossein Faqih Abdullahi

    Islamic groups have been instrumental in the 1990s developments in Central Asia. Taking advantage of the deep roots of Islamic beliefs and tendencies in the region, these groups have organized extensive efforts. The question of the present study, which is descriptive-analytical and collected with library documents, is what effect does Islamic fundamentalism have on security in Central Asia? The research hypothesis in response to the question is that religious fundamentalism is not the main factor influencing the security of Central Asia; But it retains a certain influence. The Islamic factor first plays a role in the domestic politics of Central Asian countries and second in the segregated neighbors.

    Keywords: Central Asia, Islam, extremism, fundamentalism, terrorism
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال