به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

samaneh jalilisadrabad

  • سمانه جلیلی صدراباد*، سمیه جلیلی صدراباد

    فضاهای همگانی و تعاملات اجتماعی دارای رابطه دو سویه می باشند. درحالی که رشد متراکم شهرها، کمبود زمین و عدم توجه به این فضاها در برنامه های توسعه شهری منجر به کمبود سرانه فضای سبز و باز و کاهش تعاملات اجتماعی شده است. منطقه 10 شهر تهران به عنوان پرتراکم ترین منطقه در این کلان شهر، دارای کمبود کمی و کیفی در فضاهای همگانی و باز می باشد؛ و مسائل دیگر همانند فرسودگی کالبدی، آشفتگی در منظر شهری، بالا بودن میزان اجاره نشینی، امنیت اجتماعی پایین و شناور بودن جمعیت ساکن، موجب کاهش کیفیت فضاهای همگانی موجود و سطح تعاملات اجتماعی شده است. در این راستا هدف این پژوهش بررسی امکان تحول فضاهای همگانی به منظور ارتقاء تعاملات اجتماعی در منطقه 10 می باشد و استراتژی آن توصیفی- پیمایشی است. داده ها با روش مطالعات اسنادی و میدانی جمع آوری و جهت تجزیه وتحلیل از تکنیک SWOT و QSPM استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که تنوع پذیری فعالیت ها ، اختلاط کاربری ، همه شمولی اجتماعی، دسترسی به حمل و نقل عمومی، امنیت اجتماعی، خاطره انگیزی، ایمنی، بهره گیری از تمام حواس، خوانایی، دید و منظر مناسب، انعطاف پذیری، مبلمان شهری، نوع بدنه و کف، آسایش اقلیمی و بهداشت محیط مولفه های اثرگذار در ارتقاء تعاملات اجتماعی در فضاهای همگانی می باشند و شرایط و فعالیت های مناسب برای حضور کودکان و سالمندان منجر به افزایش نظارت و امنیت اجتماعی می شود. سناریوی برتر شامل راهبردهای تهاجمی (SO1: ارتقاء امنیت اجتماعی در فضاهای همگانی موجود، SO2: ارتقاء سرانه فضای سبز و باز، SO4: توسعه پاتوق های محلی و ریزفضاها جهت تجمع اهالی، SO5: تخصیص فضاهای چندمنظوره فرهنگی، هنری، ورزشی و...) و محافظه کارانه (ST1: استفاده مجدد از فضاهای غیرفعال در تملک شهرداری، ST2: افزایش مشارکت اجتماعی شهروندان) می باشند و در نهایت جهت تحقق پذیری آن ها 18 سیاست و 31 برنامه اقدام تدوین شده است.

    کلید واژگان: فضای همگانی, تعاملات اجتماعی, تعاملات اجتماعی در فضاهای همگانی, منطقه 10 شهرداری تهران
    Samaneh Jalilisadrabad*, Somayeh Jalilisadrabad

    Public spaces and social interactions have a reciprocal relationship. The rapid urbanization, limited land availability, and neglect of these spaces in urban development initiatives have resulted in a scarcity of open and green areas per capita, consequently reducing social interactions. District 10 of Tehran, as the most densely populated area, suffers from a lack of both quantity and quality in public and open spaces. Furthermore, issues such as physical deterioration, disrupted urban landscapes, a high tenant rate, low social security, and a transient population have further diminished the quality of existing public spaces and the level of social interaction in this particular district. Hence, the aim of this study is to explore the potential for enhancing public spaces in order to promote social interactions in District 10 of Tehran. The chosen research methodology is descriptive-survey, with data collected through documentary and field studies. The SWOT and QSPM techniques have been employed for analysis.  The findings reveal that various factors play a significant role in facilitating social interaction in public spaces. These factors include the diversity of activities, integration of land use, social inclusion, accessibility to public transportation, social security, memorability, safety, engagement of all senses, readability, visibility, flexibility, availability of urban furniture, materials used in urban furniture and pavements, climate comfort, and environmental health. Moreover, creating favorable conditions for the presence of children and the elderly would lead to increased supervision and social security.  The superior scenario proposes a set of strategies, including aggressive strategies (SO1: Enhancing social security in existing public spaces, SO2: Promoting the development of open and green spaces on a per capita basis, SO4: Establishing local hangout spots and micro spaces for community gatherings, SO5: Allocating multicultural and artistic spaces, sports venues, etc.) and conservative strategies (ST1: Repurposing inactive municipal-owned spaces, ST2: Encouraging greater citizen participation in social activities). Ultimately, six prioritized strategies are identified, resulting in the formulation of 18 policies and 31 action plans.

    Keywords: Urban Space, Social Interactions, Social Interactions In Urban Spaces, District 10 Of Tehran Municipality
  • خاطره مغانی رحیمی، مصطفی بهزادفر، سمانه جلیلی صدر آباد*

    شهرها با وجود مزایای بسیاری که دارند استرس شهری را افزایش می دهند. این موضوع در شهر تهران که ششمین شهر پراسترس جهان است اهمیت چندین برابر پیدا می کند. اما با توجه به اهمیت آن تاثیر جنبه های مختلف این شهر بر استرس به خوبی شناخته شده نیست. به همین منظور این پژوهش با هدف شناسایی و تحلیل ساختاری ابعاد برنامه ریزی شهری درمانگر استرس در شهر تهران انجام شده است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و بر مبنای هدف از پژوهش های کاربردی می باشد. در واقع پس از تحلیل محتوا مطالعات پیشین به تحلیل ساختاری ابعاد مذکور بر اساس نظر متخصصان آشنا با موضوع، با استفاده از نرم افزار (MICMAC) پرداخته شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که بعد محیطی به عنوان تاثیرگذارترین و بعد ویژگی های فردی به عنوان تاثیرپذیرترین ابعاد شناخته شده است. در واقع ابعاد محیطی، اقتصادی، حمل ونقل، فرهنگی، کاربری، اجتماعی، سیاسی، کالبدی، فردی و مسکن به ترتیب در برنامه ریزی شهری درمانگر استرس در شهر تهران حائز اهمیت هستند. همچنین ابعاد محیطی و اقتصادی مهم ترین و کلیدی ترین ابعاد برنامه ریزی شهری درمانگر استرس در این شهر می باشند. در نتیجه توجه به همه این ابعاد با تاکید بر بعد محیطی و اقتصادی می تواند استرس شهری را در شهر تهران تا حد بسیاری کاهش دهد

    کلید واژگان: استرس شهری, برنامه ریزی شهری درمانگر استرس, تحلیل محتوا, تحلیل ساختاری, MICMAC
    Khatereh Moghani Rahimi, Mostafa Behzadfar, Samaneh Jalilisadrabad *

    Cities increase urban stress despite their many benefits. This issue is many times more important in Tehran, the sixth most stressful city in the world. However, given its importance, the impact of various aspects of the city on stress has yet to be well known. For this purpose, this study was conducted to identify and structurally analyze the dimensions of stress relief urban planning in Tehran. The research method is descriptive-analytical and based on the applied research's purpose. In fact, after analyzing the content of previous studies, the structural analysis of the mentioned dimensions has been done based on the opinion of experts familiar with the subject, using software (MICMAC). The research findings indicate that the environmental dimension is the most influential, and the individual characteristics dimension is the most influential. In fact, environmental, economic, transportation, cultural, land use, social, political, physical, personal, and housing dimensions are important in the stress relief urban planning in Tehran, respectively. Also, environmental and economic dimensions are the most important and key ones of stress relief urban planning in this city. As a result, paying attention to all these dimensions by emphasizing the environmental and economic ones can reduce urban stress in Tehran to a great extent

    Keywords: Urban Stress, Stress Relief Urban Planning, Content Analysis, Structural Analysis, MICMAC
  • آرمین اسلامی، سمانه جلیلی صدرآباد*، هادی غلامی

    حمل و نقل عمومی و پیرو آن اتوبوسرانی یکی از مهم ترین اجزای کلانشهر های امروزی هستند که باتوجه به ازدحام و آلودگی هوا در بسیاری از شهر ها بعنوان راهکاری جهت کاهش آلودگی و حرکت به سوی پایداری نام برده می شود. از سوی وقوع کووید-19 در شهر ها و همه گیری آن موجب بروز چالش ها و معضلات بسیاری در اجزای شهری شده است که یکی از مهم ترین اجزا حمل و نقل همگانی علی الخصوص اتوبوسرانی می باشد. پیرو همین امر هدف این پژوهش بررسی میزان رضایتمندی شهروندان شهر تهران از وضعیت حمل و نقل عمومی با تاکید بر اتوبوسرانی در زمان همه گیری کووید-19 می باشد. روش پژوهش جهت جمع آوری مبانی و شاخص های مناسب توصیفی-تحلیلی و جهت تحلیل داده ها، آزمون T ، آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام می باشد. بطور کلی نتایج حاکی از رضایتمندی مطلوب شهروندان از وضعیت وسائل نقلیه عمومی [اتوبوس ها] و برخورد، مهارت و اگاهی پرسنل و نارضایتی مطلق از وضعیت کلی ایستگاه حمل ونقل و وضعیت حمل ونقل عمومی [اتوبوسرانی] در دوره وقوع همه گیری کووید-19 می باشد. از منظر همبستگی در مجموع شاخص ها با یکدیگر دارای سطح همبستگی مناسبی می باشند. در نهایت بر اساس نتایج تحلیل رگرسیون شاخص های امکانات رفاهی در ایستگاه، کیفیت وسائل نقلیه، تنوع کاربری ها، اطلاعات در ایستگاه ها، جمعیت شهری دارای بیشترین تاثیرگذاری بر میزان رضایتمندی شهروندان از حمل ونقل عمومی[اتوبوسرانی] هستند.

    کلید واژگان: اتوبوسرانی, تهران, حمل ونقل عمومی, رضایتمندی
    Armin Eslami, Samaneh Jalilisadrabad *, Hadi Gholami

    Public transportation and its followers, buses, are one of the most important components of today's metropolises, which, due to the congestion and air pollution in many cities, are mentioned as a solution to reduce pollution and move towards sustainability. Due to the occurrence of Covid-19 in cities and its epidemic, it has caused many challenges and problems in urban areas, which is one of the most important components of public transportation, especially buses. Following this, the aim of this research is to investigate the level of satisfaction of the citizens of Tehran city with the state of public transportation with an emphasis on bus travel during the covid-19 epidemic. The research method is T-test, Pearson's correlation test and step-by-step regression to collect appropriate descriptive-analytical bases and indicators and to analyze the data. In general, the results indicate that the citizens are satisfied with the condition of public vehicles [buses] and the treatment, skill and knowledge of the personnel and absolute dissatisfaction with the general condition of the transport station and the condition of public transportation [buses] during the outbreak of the Covid-19 epidemic. From the point of view of correlation, all the indicators have a suitable level of correlation with each other. Finally, based on the results of the regression analysis of amenities indicators at the station, the quality of vehicles, variety of uses, information at the stations, the urban population has the most influence on the level of satisfaction of citizens with public transportation [bus].

    Keywords: Bus Driving, Tehran, Public Transportation, Satisfaction
  • سمانه جلیلی صدرآباد*، پویا چراغعلی پور

    پایه و اساس کلیه مضامین اصلی مربوط به یک شهر هوشمند دربرگیرنده شاخص ها و مولفه های مردم، حمل و نقل، اقتصاد، زندگی، حکمرانی و محیط هوشمند است. براین اساس در برنامه ریزی شهر و منطقه هوشمند باید به تمامی موارد فوق با تاکید بر زیرساخت های هوشمندسازی به منظور حل مشکلات مناطق کلانشهری توجه گردد. هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی ابعاد و ویژگی های مناطق هوشمند و وضعیت آنها در منطقه کلانشهری تهران است. روش حاضر در این پژوهش ضمن تاکید بر کاربردی بودن آن توصیفی-تحلیلی است و شیوه جمع آوری اطلاعات بر مبنای مطالعات اسنادی و کتابخانه ای و مبتنی بر فن پیمایشی شامل تهیه و تکمیل پرسشنامه است. براساس بررسی های انجام شده و عدم تعادل های موجود در نظام فضایی منطقه هوشمند تهران، شهرستان های شمیرانات، تهران و فیروزکوه از نظر شاخص های سه گانه اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و محیط زیستی در پهنه همگن شماره یک و رتبه های اول تا سوم قرار گرفته اند. با بررسی شاخص های 6 گانه منطقه هوشمند یعنی مردم هوشمند، اقتصاد هوشمند، زندگی هوشمند، حکمرانی هوشمند، محیط هوشمند و حمل و نقل هوشمند، در حال حاضر میزان امتیاز نهایی منطقه هوشمند در سطح منطقه کلانشهری تهران برابر با 0.389 است که نشان از شرایط نامناسب مولفه های منطقه هوشمند در محدوده مطالعاتی دارد. مهمترین راهکارها و اقدامات مورد نیاز به منظور بهبود شرایط موجود شامل مواردی همچون ایجاد نهاد متولی حمل ونقل منطقه ای، برنامه ریزی حمل ونقل جهت تجهیز مرکز اداری سیاسی جدید به فرودگاه (تحول)، تهیه طرح نظام مندسازی و رهگیری هوشمند و یکپارچه حمل و نقل کالا و مسافر در استان و... است.

    کلید واژگان: منطقه هوشمند, کلانشهر تهران, شاخص ها و مولفه ها
    Samaneh Jalilisadrabad*, Pouya Cheragalipour

    The basis of all main themes related to a smart city includes indicators and components i.e. people, transportation, economy, life, governance and the smart environment. Therefore, in the planning of a smart city and region, attention should be paid to all of the above aspects, with an emphasis on smart infrastructure in order to solve the problems of metropolitan regions. The main goal of this research is to identify the dimensions and characteristics of smart regions and their conditions in Tehran metropolis. The method applied in this research is descriptive-analytical while emphasizing its applicability and the method of collecting information is based on documentary and library studies as well as survey technique, including the preparation and completion of a questionnaire. Based on the investigations and the existing imbalances in the spatial system of Tehran's smart region, Shemiranat, Tehran and Firuzkoh have been placed in the homogeneous zone and are ranked from first to third in terms of three economic, social-cultural and environmental indicators. The cities of Mallard, Quds, Islam Shahr, Rey, Pakdasht and Baharestan are ranked from fourth to fifth zones and are in the last category. The most important solutions and measures needed to improve the existing conditions include things such as the creation of a regional transportation agency, transportation planning to equip the new political administrative center to the airport (transformation), preparation of a systematic plan and intelligent and integrated tracking of goods and passenger transportation in the province.

    Keywords: Smart Region, Tehran metropolis, indicators, components
  • حمیرا بیکی تفتی، سمانه جلیلی صدرآباد*

    شهرها جاذبه های متنوعی شامل موزه ها، بناهای یادبود، سالن های تئاتر، استادیوم های ورزشی، بافت های تاریخی و مکان هایی مربوط به حوادث مهم یا افراد مشهور را دارا هستند که گردشگران بسیاری را جذب می کنند. استان یزد، یکی از مقصدهای مهم گردشگران داخلی و خارجی کشور بوده و ظرفیت‏های فراوانی را درزمینه توسعه انواع گردشگری دارد. علیرغم تلاش های انجام شده، دورنمای توسعه گردشگری این استان، نامشخص است. هدف پژوهش کشف رابطه بین سرمایه گذاری و جذب سرمایه در گردشگری منطقه ای و برنامه ریزی جهت هماهنگی این روابط برای رقابت پذیری منطقه است. این پژوهش با بررسی مبانی نظری و استخراج شاخص های مشترک جذب سرمایه به منظور ارتقا گردشگری و رقابت پذیری منطقه ای برای استان یزد برنامه ریزی می کند؛ به طوری که ابتدا شاخص های جذب سرمایه به منظور ارتقا گردشگری منطقه ای که دارای ارتباط با رقابت پذیری منطقه ای است شناسایی و به منظور بررسی این شاخص ها در استان یزد شاخص های هر مولفه درون طرح های فرادست استان یزد از طریق نرم افزار MAXQDA بررسی و میزان توجه هر طرح به هر مولفه مشخص شد. درنهایت به منظور تحلیل روابط متقابل مولفه های رقابت پذیری منطقه ای 5 مولفه به عنوان داده ورودی به نرم افزار MicMAC استفاده شد؛ نتایج نشان می دهد از میان 5 مولفه بررسی شده در این تحقیق، 2 مولفه اقتصادی و مدیریتی-سیاسی به عنوان عوامل کلیدی موثر برجذب سرمایه در گردشگری به منظور رقابت پذیری منطقه ای در استان یزد انتخاب شده است. با اولویت بندی شاخص های مولفه های اقتصادی و مدیریتی_سیاسی مشخص گردید که شاخص های سود و صرفه اقتصادی و ارزآوری، تبلیغات صحیح، هماهنگی سازمان های مرتبط با امور گردشگری، رقابت پذیری قیمتی صنعت سفر و گردشگری و نوآوری و خلاقیت به ترتیب دارای اولویت بوده است و با ارتقا این شاخص ها استان یزد می تواند با دیگر مناطق را از منظر جذب سرمایه در گردشگری رقابت کند.

    کلید واژگان: سرمایه گذاری, گردشگری منطقه ای, رقابت پذیری, تحلیل کیفی, استان یزد
    Homeira Beiki Tafti, Samaneh Jalilisadrabad *
    INTRODUCTION

    Cities usually have diverse and large attractions including museums, monuments, theaters, sports stadiums, manques, amusement parks, shopping centers, areas with historical architecture and places related to important events or famous people, which attract many tourists. Since Yazd province is one of the most important destinations for domestic and foreign tourists in the country and has a lot of potential in the field of tourism development (especially based on the cultural, heritage and historical capabilities of the city). Despite the many efforts, the prospect of development of tourism in this province is unclear and undefined.

    THEORETICAL FRAMEWORK:

    The organization of attracting investment in the tourism industry in the form of an organization and the role of this organization in the development of attracting foreign investment in the tourism industry of countries should be considered. Due to the fact that the regions have many historical and cultural attractions, they are often considered important tourist destinations. Also, in the age of globalization, regional competitiveness has been emphasized as one of the new approaches to regional development. The concept of competitiveness is used by Michael Porter in a wide range from enterprise and industry competitiveness to national and global competitiveness. Today, the importance of this issue has reached the point where the leaders of the countries at the World Economic Forum in Davos evaluate and systematically monitor the competitiveness of their nation and country.

    METHODOLOGY

     The purpose of this research is to discover the relationship between investment and capital attraction in the regional tourism industry and planning to coordinate these relationships to make the region more competitive. The current research is an applied type and it plans for Yazd province by examination the theoretical foundations and extracting common indicators of capital attraction in order to promote regional tourism and regional competitiveness. So, firstly, the indicators of capital attraction were identified in order to promote regional tourism, which is related to regional competitiveness, and in order to check these indicators in Yazd province, the indicators of each component in the projects of Faradast in Yazd province were checked through MAXQDA software, and the level of attention of each plan to each component was determined. Finally, in order to analyze the interrelationships of regional competitiveness components, 5 components were used as input data to MicMAC software. The results show that among the 5 components examined in this research, 2 components have been selected as key factors effective in attracting capital in tourism in order to make a region in Yazd province more competitive.t.

    RESULTS & DISCUSSION

     Among these 2 components, the political and economic management components, which have high influence and the least influence, have been selected as the most effective and key components. Considering that the development plans of Yazd province have paid attention to the economic components to a relatively appropriate extent, but not much attention has been paid to the administrative-political components. Therefore, in order to increase the competitiveness of Yazd province by attracting investment in the tourism industry, it is necessary to improve the indicators of political management components and also pay more attention to economic indicators in Yazd province. Also, by prioritizing the indicators of the economic and political-management components, it was determined that the indicators 1- profit and economic efficiency and currency conversion, 2- correct advertising, 3- coordination of organizations related to tourism affairs, 4- price competitiveness of the travel and tourism industry, and 5_ innovation and creativity, respectively. It has been a priority, and by focusing on these indicators and their improvements, Yazd province will find the ability to compete with other regions from the point of view of attracting investment in tourism. 

    CONCLUSIONS & SUGGESTIONS:

     The results of our research show that in order to achieve the competitiveness of the region through attracting capital in the tourism industry, we must improve the indicators of the social, economic, physical, environmental, information technology, tourism, transportation and political-management components. However, the most key and main components are the economic and management-political components, which economic component indicators include: the variety and quality of food and beverages, proper advertising, the use of local products, etc. For example, if the variety and quality of food and beverages in an area are promoted can be found and can have a relative advantage in this field and compete with other regions, while the tourism of the region will also be promoted and generate income in this sector. It is also effective for other economic component indicators.

    Keywords: Investment, Regional Tourism, Competitiveness, qualitative analysis, Yazd Province
  • خاطره مغانی رحیمی، حمیدرضا صارمی*، سمانه جلیلی صدرآباد
    استرس شهری عامل مهم ایجاد بیماری های جسمی و روانی در شهرها و دسترسی به خدمات شهری یکی از مسائل بسیار مهم شهرسازی امروز بوده و لازم است برنامه ریزان و طراحان شهری در برنامه ها و طرح های خود به آنها توجه ویژه داشته باشند. اما با وجود اینکه در سال های اخیر مطالعات بسیاری به صورت مجزا به بررسی استرس و دسترسی به خدمات شهری پرداخته اند، تاکنون هیچ مطالعه ای در راستای تبیین رابطه این دو انجام نشده است. به همین منظور این پژوهش با هدف تبیین رابطه استرس شهری و دسترسی به خدمات در ناحیه 8 منطقه 1 شهرداری تهران که براساس نظر متخصصان پراسترس ترین ناحیه این منطقه است، انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که مقدار ضریب همبستگی بین متغیر مستقل و وابسته 0.790 اس  که نشان دهنده همبستگی بالا بین دسترسی به خدمات و استرس شهری است. همچنین ضریب تعیین تعدیل شده و یا اصلاح شده نشان می دهد 61 درصد از کل تغییرات میزان استرس زا بودن محیط زندگی افراد وابسته به دسترسی به خدمات شهری در محدوده زندگی آنها است. همچنین با استفاده از ضرایب بتا شاخص های دسترسی به فضای سبز، دسترسی به خدمات آموزشی، دسترسی به خدمات مذهبی، دسترسی به خدمات ورزشی، دسترسی به خدمات درمانی و دسترسی به خدمات حمل ونقل به ترتیب مهم ترین شاخص های خدماتی موثر بر استرس شهروندان هستند. همچنین دسترسی به خدمات فضای سبز، خدمات ورزشی و خدمات مذهبی موجب کاهش استرس شهروندان و نزدیکی به خدمات آموزشی، خدمات حمل ونقل و خدمات درمانی موجب افزایش استرس شهروندان می شود. درنتیجه با ارتقا دسترسی به خدمات فضای سبز، خدمات ورزشی و خدمات مذهبی و توجه ویژه به طراحی و برنامه ریزی خدمات آموزشی، خدمات حمل ونقل و خدمات درمانی می توان استرس شهری را تا حد چشمگیری کاهش داد.
    کلید واژگان: استرس شهری, خدمات شهری, تحلیل فضایی, تحلیل رگرسیونی, ناحیه 8 منطقه 1 شهرداری تهران
    Khatereh Moghani Rahimi, Hamidreza Saremi *, Samaneh Jalilisadrabad
    Urban stress is an important cause of physical and mental diseases in cities and access to urban services is one of the most important issues of today's urban planning. Therefore, urban planners and designers must pay special attention to them in their plans and designs. However, even though many studies have separately addressed urban stress and access to urban services in recent years, no study has been conducted to explain the relationship between the two. For this purpose, the present research was conducted to explain the relationship between urban stress and access to services in District 8 of District 1 in Tehran municipality, which is the most stressful district in this region according to experts. The research findings reveal that the value of the correlation coefficient between the independent and dependent variables is 0.790, which indicates a high correlation between access to services and urban stress. Moreover, the adjusted or modified coefficient of determination shows that 61% of the total changes are the stressfulness of the living environment of people dependent on access to urban services in their lives. Additionally, by using beta coefficients, indicators of access to green space, educational services, religious services, sports services, medical services, and transportation services are respectively the most important service indicators affecting the stress of citizens. Also, access to green space services, sports services, and religious services reduces citizens' stress, while proximity to educational services, transportation services, and medical services increases their stress. As a result, urban stress can be significantly reduced by paying special attention to the design and planning of educational services, transportation services, and medical services, as well as improving access to green space services, sports services, and religious services.
    Keywords: Urban Stress, Urban Services, Spatial Analysis, Regression Analysis, District 8 District 1 Of Tehran Municipality
  • خاطره مغانی رحیمی، مصطفی بهزادفر، سمانه جلیلی صدرآباد *

    اختلالات سلامت روان به عنوان یکی از تهدیدهای بزرگ برای سلامت انسان به خصوص انسان شهرنشین از مسائل مهم قرن حاضر می باشند. اما با وجود اهمیت سلامت روان شهری راهکارهای ارتقا آن به خوبی مطالعه نشده است. این موضوع در شهر تهران که نیاز جدی به کاربست این دسته از راهکارها دارد اهمیت چندین برابر پیدا کرده است. به همین منظور این پژوهش با هدف تعیین راهکارهای کلیدی ارتقا سلامت روان این شهر انجام شده است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و ابتدا با استفاده از تحلیل محتوا راهکارهای موثر در ارتقاء سلامت روان شهری شناسایی شد. سپس به تحلیل ساختاری با استفاده از نرم افزار (MICMAC) و شناسایی راهکارهای کلیدی پرداخته شده و در نهایت چگونگی کاربست این راهکارها در برنامه های شهرداری تهران و قابلیت اجرای آنها مورد بحث واقع شده است. یافته های پژوهش حاکی از شناسایی چهار نوع متغیر شامل متغیرهای تاثیر گذار، متغیرهای مستقل، متغیرهای وابسته و متغیرهای تنظیم کننده است که سه راهکار، تدوین و اجرای طرح جامع سلامت روان، توجه به طراحی شهری زیبا و ترویج کننده سلامت روان و استفاده از رویکرد های نوآورانه‎ای مانند برنامه های بهداشتی تلفن همراه و خدمات آنلاین به عنوان متغیرهای تاثیرگذار، اصلی ترین وکلیدی ترین راهکارها محسوب می شوند. در نتیجه با کاربست این راهکارها می‎توان سلامت روان شهری را تا حد چشمگیری ارتقا داد.

    کلید واژگان: سلامت روان شهری, نوروربانیسم, استرس شهری, مدلسازی ساختاری-تفسیری, تحلیل محتوا, نرم افزار MICMAC
    Khatereh Moghani Rahimi, Mostafa Behzadfar, samaneh jalilisadrabad *

    Mental health disorders pose a significant threat to human well-being, particularly affecting urban populations. Despite the paramount importance of addressing urban mental health, effective strategies for improvement remain elusive. This concern has garnered heightened significance in Tehran, a city with a pressing need for viable solutions. This research aims to identify key strategies to enhance the mental health of the city. Employing a descriptive-analytical research method, the study utilizes content analysis and structural analysis to pinpoint crucial solutions. The findings reveal that three primary strategies — the formulation and execution of a comprehensive mental health plan, the integration of aesthetically pleasing urban design to promote mental well-being, and the adoption of innovative approaches such as mobile health programs and online services — are deemed pivotal variables. Consequently, the implementation of these solutions holds the potential to significantly enhance urban mental health in Tehran.

    Keywords: urban mental health, neuro-urbanism, urban stress, structural-interpretive modeling, content analysis, MICMAC Software
  • Samaneh Jalilisadrabad *, Morteza Tahamipour Zarandi

    The attractiveness of cities, the concentration of industrial activities have resulted in rural-urban migrations or migrations from small cities to metropolitan areas, sometimes causing existing metropolises not to be unable to meet their citizens' needs. Therefore, it's necessary to develop some plans to satisfy Eyvanekey needs. One of the solutions is to develop new town development plans. Eyvanekey New Town, located in the eastern part of Tehran and near numerous industrial towns, has been planned and developed to accommodate the overspill of Tehran, and the workers of the industrial sector in this area, as well as a new settlement for the local people of Eyvanekey. Considering the high costs of construction and planning of urban projects including housing, it's required to conduct feasibility studies and related economic evaluations in different dimensions before any investment to ensure their efficiency and effectiveness. this study aims to economically evaluate and compare the development of different types of residential spaces in Eyvanekey NewTown. For this purpose, various economic indicator calculation methods are used in Excel software, and four types of residential space are considered, including 1-A moderate-density 50-unit residential complex project,2-A moderate-density 100-unit residential complex project with a mix of residential, commercial, and local services uses,3-A moderate-density particular residential project for special habitations in the form of a two-story 8-unit building, and finally,4-A low-density residential villa complex project. Examining Financial-economic indicators, including net present value, benefit-cost ratio, internal rate of return, payback period, and annual worth, indicate that these projects are financially feasible. Moreover, according to the variety of residential types, diversity of investment amounts, civil participation, and the employer's share of land worth, the land cost is also removed from the projects, resulting in the enhanced attractiveness of investments.

    Keywords: Eyvanekey New Town, Investment package, New Town
  • خاطره مغانی رحیمی، مصطفی بهزادفر، سمانه جلیلی صدر آباد*

    استرس شهری به عنوان عامل مهم ایجاد بیماری های جسمی و روانی در شهرها و اختلاط کاربری به عنوان یکی از اصول مهم شهرسازی، بسیار مهم بوده و لازم است برنامه ریزان و طراحان شهری در برنامه ها و طرح های خود به آنها توجه ویژه داشته باشند. اما با وجود مطالعه مجزا این دو موضوع، تاکنون هیچ مطالعه ای در راستای تبیین رابطه آنها انجام نشده است. در حالی که شناسایی این رابطه می تواند در طراحی و برنامه ریزی شهری درمانگر استرس و برنامه ریزی کاربری اراضی بسیار موثر باشد. به همین منظور این پژوهش با هدف تبیین رابطه استرس شهری و اختلاط کاربری در ناحیه 8 منطقه 1 شهرداری تهران انجام شده است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و برمبنای هدف از تحقیقات کاربردی محسوب می شود. برای جمع آوری اطلاعات از روش های کمی و کیفی مانند پرسشنامه و مطالعات کتابخانه ای و برای تحلیل آنها از روش تحلیل رگرسیونی استفاده شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که مقدار ضریب همبستگی بین متغیر مستقل و وابسته 0.738 می باشد که نشان می دهد بین اختلاط کاربری و استرس شهری همبستگی بالایی وجود دارد. همچنین ضریب تعیین تعدیل شده و یا اصلاح شده نشان می دهد 54 درصد از کل تغییرات میزان استرس زا بودن محیط زندگی افراد وابسته به اختلاط کاربری محدوده زندگی آنهاست. همچنین این دو متغیر رابطه عکس با یکدیگر دارند. در نتیجه هرچه اختلاط کاربری بیشتر باشد استرس شهری کاهش پیدا می کند. پس با ارتقا آن می توان استرس شهری را تا حد چشمگیری کاهش و سلامت روانی شهروندان را ارتقا داد.

    کلید واژگان: استرس شهری, اختلاط کاربری, آنتروپی, تحلیل رگرسیونی
    Khatereh Moghani Rahimi, Mostafa Behzadfar, Samaneh Jalilisadrabad *
    Background and Objectives

    Urbanization is growing rapidly in this world (Evans et al., 2020a, 1). In 2007, half of the world’s population lived in cities (Chinomnso, 2014, 4). This ratio will reach 70% in 2050 (Adli & Schondorf, 2020, 2). Cities are exposed to many issues and problems due to the many advantages they have (Mahmoudzadeh and Harishchian, 2017, 60). For example, urban life affects mental health (Kyriakou & Resch, 2019, 1) and exposure to stress is the most important factor in increasing mental disorders in cities (Streit et al., 2014, 352). In fact, the stress of modern urban life or urban stress can be a basis for mental disorders (Kennedy & Adolphs, 2011, 452). Urban stress is one of the important causes of physical and mental diseases, moral anomalies, reduction of security and waste of human capital in cities. For this reason, it is necessary for urban planners and designers to pay special attention to this issue in their plans and projects. The location of land uses also has a great impact on the quality of life and the efficiency of related services, and one of the basic tasks of urban planners is to allocate land to different uses (Javadi et al., 2013, 23, 24). Today, with the expansion of new urbanism, smart growth and sustainable development approaches, the application of land use mixing as one of the important principles of these approaches in urban planning in advanced countries has increased (Pourmohammadi et al., 2014, 34) and land use mixing has become one of the important cases in the model Spatial planning has become. which includes many benefits such as reducing intra-city trips and reducing dependence on cars, increasing productivity in land use, strengthening the efficiency of land use and increasing social relations of citizens (Javadi et al., 2013, 25). Also, mixing of uses reduces the cost of providing infrastructure in the city (Zarafshan et al., 2019, 175) and improves the sense of belonging of citizens (Kotharkar & Bahadure, 2012, 1). But even though in recent years, many studies have separately dealt with urban stress and mixed use, no study has been done to explain the relationship between the two. For this purpose, this research has been conducted with the aim of explaining the relationship between urban stress and land use mix in district 8 of district 1 of Tehran municipality, which is the most stressful district of this district based on the conditions of Tehran city and the opinion of experts. Considering the importance of the subject, this research has been done with the aim of measuring the amount of mixed use and urban stress in the studied sample and explaining the relationship between these two subjects.

    Methods

    The research method in this research is descriptive-analytical and based on the purpose of applied research. Quantitative and qualitative methods were used to collect data and regression analysis method was used to analyze them. First, in order to select the sample to be studied, Delphi method was used and by summarizing the opinions of a group of experts in district 8 of one district of Tehran municipality, it was selected as the sample to be studied. For the overall analysis of the research, 37 urban stress indicators have been identified, of which information on 15 cases has been collected through questionnaires and surveys from area residents, and others through quantitative methods such as field sampling, spatial analysis, and library studies. Also, the information related to the mix of uses has been obtained through the entropy coefficient method. According to the population of the area in the last census (59,429) and Cochran’s formula (with a confidence level of 95%, an error of 0.05% and a normal variable rate of 1.96), the minimum number of questionnaires was 381, and finally 413 questionnaires that provided information about It questions 20 measures, distributed in blocks as a simple random sampling. Cronbach’s alpha coefficient was used to measure the reliability of the questionnaire, which was calculated as 0.73. Finally, in order to measure the relationship between mixed use and urban stress reported by citizens, regression analysis has been done. In fact, the analysis used in this article is a simple linear regression analysis. In this analysis, the degree of dependence and the direction of the influence of the independent variable on the dependent variable are examined.

    Findings

    The findings of the research indicate that the value of the correlation coefficient between the independent and dependent variable is 0.738, which shows that there is a high correlation between mixed use and urban stress. Also, the adjusted or modified coefficient of determination shows that 54% of the total changes in the stressfulness of people’s living environment are related to the mix of uses of their living areas, and the remaining 46% of the changes are related to other variables. In other words, the mix of uses predicts 54% of the variance of the dependent variable. These two variables have an inverse relationship with each other, and the greater the mix of uses in a block, the less urban stress. In fact, it can be said that the user mix index is able to predict changes in citizens’ stress.

    Conclusion

    As a result, by improving the mix of uses in urban blocks, urban stress can be significantly reduced and the mental health of citizens can be improved. In order to improve the mix of users, effective solutions can be used such as: 24-hour users, or the placement of compatible users in floors, etc. Also, conducting this study in other study samples can be very effective. Considering that the measurement of mixed use and stress in this study was investigated in one area, it seems that conducting this study in other areas or at the city level will clarify the hidden aspects of the relationship between these two variables.

    Keywords: Urban Stress, land use mix, Entropy, regression analysis
  • شادی شکری یزدان آباد، سمانه جلیلی صدرآباد*

    طرح مساله: 

    رشد شتابان کلان شهرها در جهان، باعث افزایش جمعیت و تمایل به استفاده هرچه بیشتر از خودروها شده است. کلان شهر تهران نیز از این امر مستثنا نیست. استفاده و ترویج دوچرخه سواری به عنوان یکی از پاک ترین شیوه های حمل ونقلی همواره مورد توجه بوده است که موانع و عوامل زیادی بر این موضوع اثرگذار بوده است.

    هدف

      هدف از پژوهش پیش رو بررسی عوامل موثر بر میزان رضایتمندی از مسیرهای دوچرخه در شهر تهران براساس نظرات و ترجیحات شهروندان است که از این مسیرها استفاده می کنند.

    روش

      پژوهش به لحاظ نوع کاربردی و با روش ترکیبی  (کمی-کیفی) انجام شده است. پس از استخراج شاخص ها از طریق مرور منابع، تعداد 138 پرسش نامه توسط شهروندان تهرانی که از این مسیرها استفاده می کنند، تکمیل شده است. روش تحلیل عاملی جهت استخراج عوامل و رگرسیون چند متغیره جهت بررسی میزان همبستگی بین رضایت شهروندان از مسیرهای دوچرخه و عوامل ذکرشده، به کار گرفته شده است.

    یافته ها

      پس از 44 چرخش واریماکس در مجموع تعداد 14 عامل با واریانس تجمعی بالاتر از 60 درصد استخراج شده است. 2 عامل از عوامل فوق تنها دربرگیرنده یک شاخص بوده است و حذف شده و میان 12 عامل باقی مانده به عنوان متغیر مستقل و میزان رضایت شهروندان به عنوان متغیر وابسته. رگرسیون چندمتغیره برقرار شده است.

    نتایج

    میان رضایت شهروندان و عوامل وضعیت مسیر، عوامل بصری، تاسیسات و تجهیزات، عوامل نهادی، وضعیت ساماندهی، عوامل اجتماعی، مدیریت و برنامه ریزی ترافیک و عوامل زمانی ارتباط مستقیم و معناداری برقرار است، به گونه ای که با افزایش یکی دیگری نیز افزایش می یابد. بنابراین پیشنهاد می شود مدیران، برنامه ریزان، طراحان و تمامی عوامل موثر بر برنامه ریزی شهری، عوامل ذکرشده را به عنوان عوامل موثر بر میزان رضایت شهروندان از مسیرهای دوچرخه سواری مورد توجه قرار دهند.

    کلید واژگان: مسیر دوچرخه, میزان رضایتمندی, سیستم حمل و نقلی, شهر تهران
    Shadi Shokri Yazdan Abad, Samaneh Jalilisadrabad *

    Problem statement: The rapid growth of metropolises has increased the population and the desire to use cars more. In the meantime, the metropolis of Tehran is not exempt from this problem and has been struggling with its many complications for years. The use and promotion of cycling as one of the cleanest modes of transportation has always been considered as one of the solutions. Many obstacles and factors influence the use of bicycle paths. Therefore, it is necessary to find solutions, with the help of which it is possible to get the most acceptance and satisfaction of citizens from these routes. In this regard, the upcoming research aims to investigate the factors affecting the citizens’ level of satisfaction with bicycle paths in Tehran based on the opinions and preferences of citizens who use these paths. This research is applied in terms of type and follows a mixed-method approach, combining the quantitative and qualitative research methods. At first, indicators were extracted through a review of sources. To measure the level of users’ satisfaction with the cycling paths, a number of 138 questionnaires were completed by Tehrani citizens who use these cycling routes. The factor analysis method was used to extract factors and multivariate regression to check the correlation between citizens' satisfaction with bike paths and the mentioned factors.  After 44 Varimax rotations, a total of 14 factors with a cumulative variance higher than 60% were extracted. Two of the above factors included only one index and were removed. A multivariate regression was established among the remaining 12 factors as independent variables and citizen satisfaction as dependent variables. A direct and meaningful relationship exists between citizens' satisfaction and road condition factors, visual factors, facilities and equipment, institutional factors, organizational status, social factors, traffic management and planning, and time factors. Therefore, it is suggested that managers, planners, designers, and all staff affecting urban planning pay attention to the factors influencing citizens' satisfaction with cycling routes.

    Keywords: Bicycle path, Satisfaction level, Transportation system, Tehran city
  • آرمین اسلامی، محمدصالح شکوهی بیدهندی، سمانه جلیلی صدرآباد*

    یکسان انگاشتن مفهوم کیفیت زندگی در شهرها، موجب می شود که برنامه ریزان شهری درک دقیقی از عوامل موثر بر احساس کیفیت زندگی نداشته باشند. لذا با توجه به اندازه شهر، شاخص های متفاوتی را برای سنجش کیفیت زندگی باید در نظر گرفت. بنابراین با توجه به هدف اصلی پژوهش که شناخت، شناسایی و تدوین عوامل موثر بر ارتقاء کیفیت زندگی در شهرهای میانی و کوچک در مقیاس درون استانی است، شهرهای قزوین و ضیاءآباد در استان قزوین به عنوان نمونه های مطالعاتی انتخاب شدند. جهت نیل به هدف پژوهش از روش تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل رگرسیون استفاده شد. یافته ها نشان می دهد که، یکسان انگاری شاخص های موثر بر کیفیت زندگی در تمامی شهرها امر صحیحی نمی باشد و برخی از مفاهیم مانند اندازه شهر در تدوین و انتخاب شاخص های موثر بر کیفیت زندگی موثر می باشند. ازاین رو شاخص های موثر بر کیفیت زندگی در هر شهر با توجه به برخی مفاهیم مانند ویژگی های شهر یا اندازه شهر می تواند متفاوت باشند. بررسی نمونه های مطالعاتی نیز نشان می دهد که در شهرهای کوچک بر اثر همبستگی اجتماعی قوی در میان افراد و اهمیت والای مفاهیم اجتماعی و فرهنگی، شاخص های اجتماعی دارای اهمیت بیشتری می باشند و در شهرهای میانی به دلیل اهمیت یافتن مفاهیم اقتصادی و خدمات شهری در زندگی مردم و ارتباطات کمتر افراد نسبت به هم و کمرنگ شدن همبستگی و ارتباطات اجتماعی، شاخص های خدمات و امکانات شهری و عوامل اقتصادی دارای بیشترین اهمیت در تبیین کیفیت زندگی است. همین امر نشان دهنده عدم یکسان بودن شاخص های کیفیت زندگی در تمامی شهرها می باشد.

    کلید واژگان: کیفیت زندگی, شهر کوچک, شهر میانی, شهر قزوین, شهر ضیاءآباد
    Armin Eslami, MohammadSaleh Shokouhi Bidhendi, Samaneh Jalilisadrabad *

    Considering the concept of quality of life in cities to be the same, urban planners do not have a precise understanding of the factors affecting the quality of life. Therefore, according to the size of the city, different indicators should be considered to measure the quality of life. Thus, according to the main goal of the research, which is to recognize, identify and compile the factors affecting the improvement of the quality of life in middle and small cities on an intra-provincial scale, Qazvin and Zia Abad cities in Qazvin province were selected as study samples. In order to achieve the goal of the research, exploratory factor analysis and regression analysis were exerted. The findings show that the homogenization of the indicators affecting the quality of life in all cities is incorrect. Some concepts, such as the size of the city, are effective in compiling and selecting the indicators affecting the quality of life. So, the indicators affecting the quality of life in each city can be different according to some concepts, such as the city's characteristics or the city's size. Examining study samples also shows that in small cities, social indicators are more important due to strong social solidarity among people and the high importance of social and cultural concepts. Moreover, in middle cities, due to the importance of finding economic concepts and urban services in people's lives and people's less communication with each other and the weakening of solidarity and social connections, indicators of urban services and facilities and economic factors have the most importance in explaining the quality of life; this shows that the Quality of life indicators are different in all cities

    Keywords: quality of life, small town, middle town, Qazvin City, Zia Abad city
  • سجاد بهزادی، سمانه جلیلی صدرآباد*

    در سال های اخیر و به دنبال بروز بلایا، به مفهوم تاب آوری در بسیاری از محافل علمی توجه بسیاری شده است. تاب آوری مفهومی چندجانبه است که درصدد به حداقل رساندن خسارات ناشی از بحران است. در این میان، توجه اغلب برنامه ریزان بیشتر بر بعد کالبدی معطوف شده است. این در صورتی است که عدم قطعیت از شدت و نوع مخاطرات، بروز بحران های جدید و انسان ساخت و همچنین توجه به ظرفیت های اجتماعات در مواجهه با اختلالات و بهبود شرایط، کانون توجهات را به سمت بعد اجتماعی تاب آوری سوق داده است. تمرکز و تاکید بر نقش اعضای جامعه در مواجه با بحران و توانایی و ظرفیت آن ها برای بهبود اوضاع نیز برای آن است که افراد و اجتماعات تاب آور می توانند فارغ از هر نوع بحران، به مقابله با آن بپردازند و بدون ناامیدی شرایط را تغییر دهند. در این میان، مساجد از دیرباز خودشان را درگیر بحران ها و مسایل جامعه کرده اند و به عنوان کانونی جهادی با بهره گیری و سازمان دهی ظرفیت های مردمی، در مواجه با بحران ها و تغییر و بهبود شرایط و به طور کلی تاب آوری جوامع، نقش کلیدی ایفا کرده اند. در این پژوهش سعی شده است جایگاه مساجد و تاثیری که بر تاب آوری اجتماعی ساکنان می گذارند ارزیابی شوند و به این پرسش بپردازد که مساجد تا چه میزان توانسته اند بر تاب آوری اجتماعی ساکنان محله ناصرخسرو و شهرک نگین ماثر واقع شوند؟در راستای دستیابی به اهداف پژوهش، محله ناصرخسرو و شهرک نگین که در مجاورت یکدیگرند، اما از نظر بافت کالبدی تفاوت جدی دارند، به عنوان نمونه های مطالعاتی بررسی شده اند. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و برای دستیابی به داده های تکمیلی از پرسش نامه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش نیز با استفاده از فرمول کوکران برای محله ناصرخسرو 375 و برای شهرک نگین 374 نفر برآورد شده است. همچنین به منظور تحلیل و بررسی اطلاعات، ضریب هم بستگی اسپیرمن استفاده شده است. نتایج حاکی از آن اند که مساجد تاثیر بسزایی بر افزایش تاب آوری اجتماعی دارد و هرچه حضور در مساجد بیشتر باشد، تاب آوری نیز افزایش می یابد. به طور کلی، مساجد به دلیل قابلیت پذیرش عملکردهای متعدد و همچنین ظرفیتی که در پذیرش و جلب مشارکت اقشار مختلف جامعه در حوزه های مختلف دارند، می توانند به صورت غیرمستقیم تاثیر بسیاری بر عوامل موثر بر تاب آوری اجتماعی داشته باشند و همچنین از این ظرفیت در راستای مقابله با انواع بحران ها و تغییر و بهبود شرایط استفاده کنند.

    کلید واژگان: تاب آوری, تاب آوری اجتماعی, مساجد, شهرک نگین اصفهان, محله ناصرخسروی اصفهان
    Sajjad Behzadi, Samaneh Jalilisadrabad*

    Problem expression: 

    The manifestation of modern thinking in urban life and, consequently, the spread of the culture of individualism and civic indifference in recent years, has faced problems for urban dwellers such as isolationism and reduced social interactions. Therefore, people's need for places for social interactions and psychological needs has become one of the necessities of urban life. Thus, recognizing human beings and how they relate to others as a social being, as well as examining potential camps and capacities for social action in order to achieve this, is very important and is one of the factors that many planners and city managers consider. For this purpose, in recent years, the issue of social interactions has been of great importance due to its impact on factors such as social cohesion and solidarity, responsibility and sense of belonging of residents, supervision and social security. To this end, many efforts have been made to create a suitable environment for the creation or increase of social interactions. In this regard, the focus of the planners has been on spaces such as local parks, social hangouts, neighborhood centers which in most cases have not been able to meet expectations. Meanwhile, mosques have been neglected due to their potential capacity to accept diverse functions and have long played a significant role in social interactions among residents. These inaccuracies have persisted to the point that mosques that have been the center of social interaction and interaction are currently content with only their religious role.
    The Objective of research: In this research, an attempt has been made to examine the status of mosques and the effect it has on social interactions between residents.

    Research Method

    In order to achieve the objectives of the research, the present research approach is case-oriented. For this purpose, The Shahshahan neighborhood of Isfahan has been studied in order to achieve the goals of the research due to a large number of mosques. The present study is observational in terms of nature, descriptive-analytical, and data collection tools in this research. The statistical population of this study was selected according to Cochran's formula of 95 people, and the Spearman correlation coefficient was used to analyze the information.

    Findings of the research:

     In order to evaluate the social interactions of the residents of Shahshahan neighborhood of Isfahan, four indicators of neighborhood members' knowledge, social contacts, social trust, and intimacy, and social relations, which are extracted from the theoretical literature of the research, have been used. According to the information obtained, the amount of social interactions in the Shahshahan neighborhood can be evaluated as average. Also, in order to investigate the role and position of mosques on the level of social interactions in the Shahshahan neighborhood of Isfahan, first, the level of presence of neighborhood members in mosques has been studied. According to the information gathered, about half of the members of the Shahshahan neighborhood have a small presence in mosques. Also, according to the observations made, many mosques in the the Shahshahan neighborhood are inactive, and most of the mosques that are active in the neighborhood have only been content with their religious role. Then, in order to measure the role of mosques on the social interactions of the residents of the neighborhood, criteria were developed for this purpose, and the role of the mosques of the neighborhood on the interactions and interactions between the members of the neighborhood was examined. The results show that mosques have a relatively significant impact on the social interactions of the residents of the Shahshahan neighborhood, and more than half of the statistical samples have stated that mosques are effective in their social interactions with their neighbors and all their neighborhoods. Finally, in order to investigate the role and position of mosques on the level of social interactions of residents of the Shahshahan neighborhood of Isfahan, Spearman correlation coefficient has been used to investigate the intensity and relationship between indicators. The findings show that there is a relatively high correlation between the presence of neighborhood residents in mosques and the impact that mosques have on social interactions between residents. Also, by accordance with different levels of social interactions, mosques can promote social interactions among residents to the highest level due to their ability to accept multiple maps as well as their capacity to accept and attend different sections of society. The results also show that more than half of the population of statistical sample of their social interactions in mosques as much as the conversation with members of the neighborhood and about 25% of the statistical sample expressed their level of social interactions in mosques at the highest level of social interaction (collective action). Have done. This means that the level of social interactions in mosques is at a high level, and these spaces also can strengthen social interactions among the residents of the neighborhood. Therefore, a deep understanding of the functions and functions of this sacred space, as well as a detailed and analytical look at the unique features of mosques and their use in today's cities can be useful in promoting social interactions between residents and increasing environmental quality.

    Keywords: Social Interactions, Mosque, Shahshahan neighborhood of Isfahan
  • شیفته فرخی، سید مجید مفیدی شمیرانی، سمانه جلیلی صدرآباد*

    کودکان، قشر مهم و حساسی هستند که باید نظر و خواسته های آن ها درباره محیط زندگیشان پرسیده شود؛ همین امر موجب شکل گیری محلات دوستدار کودک منطبق با نیازهای آنان می شود. دلیل انتخاب محله پونک جنوبی خودرومداری، تراکم بالا و مشارکت پایین کودکان در محله بود. بنابراین، هدف از این پژوهش شناسایی راه های  مشارکت کودکان در راستای ایجاد محلات دوستدار کودک است. روش تحقیق، توصیفی -تحلیلی است و نوع پژوهش از نوع کاربردی است و از نظر مکانی، پژوهش میدانی و کتابخانه ای است. جامعه آماری، کودکان زیر 18 سال محله پونک جنوبی است که شامل 7291 نفر بوده و حدود 5/20 درصد از جمعیت محدوده را به خود اختصاص داده اند و نیاز به برنامه ریزی دارند. یکی از روش های مشارکت کودکان، ترسیم نقاشی است که کودکان به روش تصادفی ساده برگزیده شده اند. بنابراین، با تحلیل نقاشی کودکان می توان محله پونک جنوبی را به سمت دوستدار کودک بودن هدایت کرد. نتایج پژوهش از بررسی  نقاشی 50 کودک نشان می دهد که 19 مقوله، مورد علاقه و توجه کودکان بوده. در میان مقوله ها، به ترتیب تعامل فعال و غیرفعال با محیط طبیعی و مصنوع و همچنین آسایش اقلیمی دارای بیشترین توجه و دسترسی به حمل و نقل همگانی، ایجاد مسیرهای ویژه دوچرخه سواری و پیاده رویی، مورد توجه کمتری در نقاشی کودکان بود. همچنین بعد محیطی با  26/45 درصد در رتبه اول و حمل و نقل با 07/6 در رتبه آخر از نظر کودکان  قرار گرفته است. بنابراین می توان با مشارکت دادن کودکان، محلات دوستدار کودک ایجاد کرد.

    کلید واژگان: مشارکت پذیری, محلات دوستدار کودک, پونک جنوبی, کلان شهر تهران
    Shifteh Farokhi, S.Majid Mofidi Shemirani, Samaneh Jalilisadrabad *

    Children are an important and sensitive group whose opinion and wishes should be asked about their living environment. This causes the formation of child-friendly neighborhoods that meet their needs. The reason for choosing South Poonk neighborhood was the car traffic, high density and low participation of children in the neighborhood. Therefore, the purpose of this research is to identify the ways of children's participation in order to create child-friendly neighborhoods. The research method is descriptive-analytical. The research is of an applied type and in terms of location, it is a field and documentary research. The statistical population is children under the age of 18 in South Pounak neighborhood, which includes 7291 people and about 20.5% of the population of the area. One of the methods of children's participation is to draw a picture, which children are chosen by a simple random method. Therefore, by analyzing the children's drawings, it is possible to direct the South Pounak neighborhood to be child-friendly. The research results from the examination of 50 children's drawings show that 19 categories were liked and noticed by children. Among the categories, respectively, active and passive interaction with the natural and artificial environment, as well as climatic comfort have the most attention and access to public transportation, creating special routes for cycling and walking, were less important in children's drawings. Also, the environmental dimension is ranked first with 26.45% and transportation is ranked last with 6.07% from the point of view of children. Therefore, it is possible to create child-friendly neighborhoods by involving children.

    Keywords: Participation, Child-friendly neighborhoods, South Pounak, Tehran metropolis
  • سمانه جلیلی صدرآباد*، مهدیه نوروزی پور فیروز
    اهداف

    فضای شهری از اصلی ترین مکان ها برای تعاملات اجتماعی مردم است که شامل میدان ها، خیابان ها، دسترسی ها و... می باشد. این فضاها نیازمند طراحی همه شمول به معنی استفاده راحت و آسان برای تمامی افراد با هر محدودیت جسمی و حرکتی است. بخش قابل توجهی از شهروندان را افراد کم توان تشکیل داده اند لذا باید توجه ویژه ای به برطرف نمودن نیازها و مشکلات آنها در سطح شهر انجام شود. افراد کم توان شامل شهروندانی با معلولیت حرکتی، ذهنی، حسی و احشای داخلی، زنان باردار، کودکان و سالمندان هستند. در همین راستا هدف این مقاله بررسی و شناخت مشکلات فیزیکی تردد افراد کم توان در محور مورد مطالعه و ارزیابی آنها برای حضور افراد کم توان و توانیاب می باشد.

    روش ها

    پس از شناخت وضع موجود به وسیله مطالعه منابع کتابخانه ای و طرح های فرادست، با انجام برداشت میدانی از محور مطالعاتی به تحلیل آن با روش SWOT و سناریو ویزارد پرداخته شده است. پس از اولویت بندی راهبردهای تدوین شده به طراحی سیاست و راهکارهای اجرایی پرداخته شده است.

    یافته ها و نتیجه گیری

    یافته های به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد، از مهم ترین مشکلات موجود در محور هدف می توان به عدم مناسب سازی مبلمان برای استفاده افراد کم توان توانیاب، عدم کف سازی مناسب، عدم مکان یابی مناسب موزاییک های مسیریابی نابینایان، عدم مناسب سازی ایستگاه های حمل ونقل اشاره نمود. همچنین با انجام راهکارهایی مانند مناسب سازی کاربری های خدماتی، مناسب سازی ایستگاه های حمل ونقل، کفسازی استاندارد برای انواع گروه های کم توان، مکان یابی مناسب مبلمان شهری، طراحی مبلمان شهری برای استفاده تمامی شهروندان و ایجاد تابلوهای حسی و صوتی می توان فضاهای شهری را برای حضور افراد کم توان و توانیاب آماده سازی کرد.

    کلید واژگان: طراحی همه شمول, مناسب سازی, افراد کم توان و توانیاب, محور انقلاب
    Samaneh Jalilisadrabad*, Mahdieh Norouzi Pour Firooz
    Aims

    Urban space is one of the main places for people's social interactions, which includes squares, streets, accesses, etc. these spaces require a comprehensive design that means comfortable and easy to use for all people with physical and mobility limitations. A significant part of the citizens are people with disabilities, so special attention should be paid to addressing their needs and problems in the city. People with disabilities include Persons with physical, mental, sensory, and internal disabilities, pregnant women, children, and the elderlyIn this regard, the purpose of this article is to identify the physical problems of people with disabilities in the study area and evaluate them for the presence of people with disabilities.

    Methods

    after recognizing the current situation by studying library resources, by conducting a field survey, it has been analyzed by SWOT method and Wizard scenario. After prioritizing the developed strategies, executive solutions have been designed.

    Finding and Conclusion

    The results obtained from this study show that one of the most aim problems in the target axis is the lack of adaptation of furniture for the use of people with disabilities, lack of proper flooring, lack of adaptation of transportation stations. Appeared. Also, performing solutions such as adapting service uses, adapting transportation stations, standard flooring for all types of low-power groups, locating suitable urban furniture, designing urban furniture for the use of all citizens, and creating sensory and audio panels to adapt spaces. A city helps for the presence of people with disabilities.

    Keywords: universal design, Adjustment, People With Disabilities, Enghelab street
  • مریم جامی اودولو، محمدحسن یزدانی*، سمانه جلیلی صدرآباد
    جدایی گزینی، در اکثر شهرهای جهان موضوع درخور توجهی است؛ چراکه جدایی گزینی، موجب تمرکز شدید بر فقر و پیدایش طبقات پایین می شود که می تواند عامل گسترش مسایل در شهر شود. تحقیق حاضر با هدف تحلیل و رتبه بندی عوامل موثر بر تمرکز و جدایی گزینی در شهر اردبیل با تاکید بر معیارهای اقتصادی انجام گرفته است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت، توصیفی و تحلیلی است. به منظور جمع آوری داده ها از روش اسنادی و میدانی استفاده شده است. داده های اسنادی، از گزارش مرکز آمار ایران مربوط به شهر اردبیل (1395) استخراج شده اند. همچنین جهت سنجش میانگین درآمد، اشتغال، ثروت و قیمت زمین از روش میدانی و توزیع پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق را شهروندان شهر اردبیل تشکیل می دهند که 383 نفر بر اساس فرمول کوکران به عنوان نمونه برآورد گردید. در این پژوهش جهت سنجش جدایی گزینی در شهر اردبیل، از شاخص های جدایی گزینی در نرم افزار Geo-Segregation استفاده شد. در نهایت شاخص ها با استفاده از روش کریتیک وزن دهی و مناطق با بهره گیری از تکنیک ای داس رتبه بندی شد. نتایج حاصل از نرم افزار تحلیل گر جدایی گزینی نشان دهنده این امر می باشد که در مناطق شهر اردبیل شاخص امید به زندگی به طور برابر مشاهده می شود. به طوری که گرایش و تمرکز در این شاخص وجود ندارد، اما وضعیت در شاخص های درآمد و اشتغال نسبت به شاخص های دیگر شدیدتر است. همچنین نتایج حاصل از تکنیک ای داس نشان می دهد که منطقه 3 اردبیل با بیشترین امتیاز در وضعیت برخوردار و منطقه 4 با کمترین امتیاز در وضعیت محروم نسبت به سایر مناطق قرار دارند.
    کلید واژگان: پلایا, پادگانه دریاچه ای, دریاچه دیرینه, کواترنری, چاله دامغان
    Maryam Jami Odulo, Mohammadhasan Yazdani *, Samaneh Jalilisadrabad
    Segregation is a topic worthy of attention in most cities of the world; selective segregation causes a strong focus on poverty and the emergence of the lower classes, which can cause the spread of many problems in the city. Based on this, the present research has been conducted to analyze and rank the factors affecting concentration and segregation in Ardabil city, with an emphasis on economic criteria. This research is practical in terms of purpose and descriptive, and analytical. In order to collect data, documentary and field methods have been exerted. Documentary data have been extracted from the report of Iran Statistics Center related to Ardabil city (2017). Also, in order to measure the average income, employment, wealth, and land price, the field method and questionnaire distribution have been exploited. The statistical population of the research consists of citizens of Ardabil city; 383 people were estimated as a sample based on Cochran's formula. In this research, Geo-Segregation software used segregation indices to measure segregation in Ardabil city. Finally, the indicators were ranked using the critical weighting method, and the regions using the EDAS technique. The results obtained from the Geo-Segregation software indicate that the life expectancy index is observed equally in the regions of Ardabil city. However, income and employment indicators are more difficult than other indicators. Also, District 3 of Ardabil, with the highest score, is in privileged status, and District 4, with the lowest score, is in deprived status compared to other regions. Such inequality distribution has caused the level of satisfaction of people from the residential neighborhood to social comparison. As a result, the feeling of deprivation and social inequality undergo fundamental changes, requiring more attention from management and urban planning
    Keywords: Concentration, separation, Economic Separation, EDAS, Ardabil
  • Samaneh Jalilisadrabad*, Anahita Tabaeian, Shaghayegh Parhizgar

    The significance of urban streets lies in their role as the fundamental structure and framework of a city. Streets acquire extraordinary power as they endure the passage of time, accumulating special meanings and memories. This inherent strength is so influential that proper organization and utilization of existing streets can render the construction of new ones unnecessary. Valiasr, spanning 18 kilometers, stands as the longest street in Tehran and the Middle East. Beginning at the railway square in the south of Tehran at an altitude of 1100 meters above sea level, it extends to Tajrish square in the north, reaching an altitude of 1600 meters above sea level. The street boasts wide sidewalks, a sizable pond, and a line of ancient plane trees, enhancing its aesthetic appeal. Originating during the Qajar era (1785-1925), various segments of Valiasr were constructed to link the capital with city gates. In the early Pahlavi period (1925-1979), it was further developed to connect summer palaces to the city. The street's design, implemented without strict adherence to existing buildings, aimed to establish a direct connection between the north and south of Tehran. During this era, significant government and public structures, royal residences, and palaces were constructed along both sides of Valiasr in adherence to established construction regulations from 1928. This period also witnessed the construction of cultural buildings, public parks, gardens, universities, and medical centers. Following the Islamic Revolution of Iran (1979), Valiasr Street evolved into one of Tehran's traditional shopping centers and promenades, reflecting the city's dynamic cultural shifts. Each historical period of Iran has profoundly impacted Valiasr Street, shaping it into a symbol of Tehran's historical and cultural evolution. To delve into the changing trends and meanings associated with Valiasr Street from 1925 to the present, a comprehensive approach was adopted. A total of 100 street users, encompassing residents, pedestrians, traders, and various stakeholders, were interviewed on-site within the study area. Subsequent to these interviews, a meticulous analysis of the gathered data was conducted, facilitating the synthesis and preparation of a comprehensive diagram. The findings reveal that a multitude of factors, including functional, economic, social, political, and cultural elements, have contributed to the evolving mental imagery associated with Valiasr Street across distinct epochs. In its early existence until 1925, the perceptual influence of the observer led to Valiasr Street being conceived as a narrow garden alley nestled among the Qajar city gardens. Transitioning into the period between 1925 and 1979, the passage of time transformed its role into a communication route connecting newly constructed palaces. Moreover, the increasing influence of temporal dynamics, coupled with cultural and social components, elevated Valiasr Street into the consciousness of the populace, turning it into a cherished urban space among the residents of Tehran. The period from 1979 until the present marks a notable phase in the urban life of Valiasr Street. Following a period of stagnation, the street has undergone a revitalization, and the impact of all four meaning-forming components, with a particular emphasis on the temporal aspect, has led to its designation as a cultural heritage site of the city of Tehran in 2011. This recognition culminated in its inclusion in the list of national heritage sites.

    Keywords: Street, meaning, Government laws, Technology, Valiasr Street, Tehran
  • خاطره مغانی رحیمی، مصطفی بهزادفر، سمانه جلیلی صدرآباد*

    تبیین رابطه شهر و سلامت روان از الزامات برنامه ریزی و طراحی شهری بوده و برای ارتقا کیفیت زندگی شهرها ضروری است. به همین منظور این پژوهش با هدف تشریح این رابطه انجام شده است. روش تحقیق در این پژوهش مروری بوده و از مطالعات کتابخانهای و تحلیل محتوا بهره میگیرد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که شهر هم تاثیرات مستقیمی بر سلامت روان دارد و هم از طریق عوامل استرسزا اجتماعی، کالبدی، محیطی، عوامل متفرقه، عوامل مرتبط با مسکن و حمل و نقل که به ترتیب دارای اهمیت میباشند، منجر به کاهش سلامت روان میشود. البته از طریق کاهش سلامت جسمی نیز بر سلامت روان موثر است. سمت روان نیز هم به صورت مستقیم و هم از طریق استرس و سلامت جسمی بر شهر موثر است. در نتیجه این دو میتوانند ا میانجی اثرات شهرنشینی بر سلامت روان و اثرات سلامت روان بر شهر باشند.

    کلید واژگان: سلامت, سلامت روان, سلامت شهری, سلامت روان شهری, تحلیل محتوا
    Khatereh Moghani Rahimi, Mostafa Behzadfar, Samaneh Jalilisadrabad *

    An accurate understanding of the relationship between mental health and the city is necessary for urban planning and design and is essential for promoting health and quality of life in urban environments. Indeed, a better understanding of the relationship between urbanization and psychological problems may help to develop coping strategies and shape future cities in a better way. The importance of this relationship is such that the World Psychiatric Association has established the Scientific Mental Health Division for further study. But so far, studies on the urban environment and population health have focused mainly on physical health, and mental health has received less attention. Therefore, this study was conducted to summarize previous studies and present a conceptual model showing how the relationship between the city and mental health. The research method in this research is a review, and for data collection from documentary and library studies and for their analysis, the qualitative content analysis method has been used. In fact, this study uses an interpretive approach to analyze library documents and, based on the extracted textual codes, tries to analyze and describe the relationship between the city and mental health. Findings indicate that 25% of researchers in this field consider birth and life in the city as independent factor that reduces mental health. Of course, some other researchers have addressed this issue in more detail and introduced influential urban factors. In fact, social factors, with 44% repetition, are the most critical factors affecting mental health, followed by economic factors, with 13.2% repetition; environmental factors, with 12.4% repetition; various factors, with 10.4% repetition; factors related to Housing with 9.2% repetition, physical factors with 7.6% repetition and transportation-related factors with 3.2% repetition are essential, respectively. Also, population density, with 7.2 per cent repetition and then environmental pollution, with a repetition percentage of 6, are the essential urban factors affecting the mental health of citizens. As a result, thinkers in this field consider social factors such as population density and environmental factors such as environmental pollution as the most important factors reducing the mental health of citizens. As a result, the city has direct effects on mental health as well as through social, economic, and environmental stressors, various factors, housing-related factors, physical factors and transportation, which are essential, respectively, leading to stress and health. Reduces the psyche. Of course, the city also affects mental health by lowering public or physical health because the areas of health and mental health are highly interdependent. Mental health also affects the city, both directly and through stress and public health. As a result, urban stress and physical health can mediate the effects of urbanization on mental health and the impact of mental health on the city. A better understanding of this relationship and the result of mediation and trying to reduce the harmful effects of cities on mental health will significantly help in the development of coping strategies, better planning of future cities and maximizing the benefits of urban life.

    Keywords: Health, Mental health, urban health, Urban Mental Health, Content analysis
  • سمانه جلیلی صدرآباد*، مهدی یراقی فرد، محمدرضا مسائلی

    رشد روز افزون جمعیت بر شهر ها اثر گذاشته و آنها را با چالش های متعدد روبرو کرده است. افزایش جمعیت نیاز به حمل و نقل شهری نیز افزایش یافته است. توسعه حمل و نقل محور یکی از رویکرد هایی است که بر اساس اصول و معیار های آن علی رغم پاسخ به نیاز حمل و نقل در شهرها در راستای توسعه پایدار و پیاده مداری نیز می باشد. منطقه 3 شهرداری شهر اصفهان که به سبب وجود عناصر شاخص ملی و شهری مانند میدان نقش جهان، عمارت ها و بنا های تاریخی و پیاده راه چهار باغ به عنوان محور اصلی اصفهان در این منطقه از اهمیت ویژه ای در شهر برخوردار است. این منطقه در مجاورت رودخانه زاینده رود قرار دارد و به عنوان مقصد گردشگران تبدیل شده است. با این شرایط توسعه پایدار این منطقه و حفظ مانداگاری و پایداری آن اهمیت به سزایی پیدا کرده است. پژوهش به دنبال پاسخ به این سوال است که اتخاذ رویکرد توسعه حمل و نقل محور تا چه میزان می تواند برای توسعه این منطقه مفید باشد؟ابتدا رویکرد تشریح شده و سپس بر اساس مبانی نظری و اصول بیان شده توسط وزارت راه اصول، معیارها و زیر معیارهایی پیشنهاد شدند. سپس با استفاده تکنیک AHP این زیر معیار ها وزن دارشده و سطح اهمیت آنها مشخص شد. در انتها با استفاده از نرم افزار های SPSS و GIS وضعیت منطقه 3 با توجه به این که چه میزان اصول رویکرد توسعه حمل و نقل محور می تواند در آن اجرا شود روشن شد

    کلید واژگان: امکان سنجی, توسعه حمل و نقل محور, پیاده مداری, منطقه 3 شهرداری اصفهان
    Samaneh Jalilisadrabad *, Mahdi Faraghi Fard, MohammadReza Masaeli

    Increasing population growth has directly affected cities and has faced them with numerous challenges. Following this increase in population, the need for urban transportation has also increased. Transport-oriented development is one of the approaches based on its principles and criteria, in spite of responding to the need for transportation in cities, in the direction of sustainable development and pedestrian orientation. District 3 of Isfahan Municipality, which is of special importance in the city due to the presence of national and urban landmark elements such as Naghsh Jahan Square, mansions and historical buildings and the Chahar Bagh sidewalk as the main axis of Isfahan in this area. On the other hand, this area is located near the Zayandeh River and has become a destination for domestic and foreign tourists. With these conditions, the sustainable development of this region and the preservation of its permanence and stability has become very important. This research seeks to answer the question to what extent can adopting a transportation-oriented development approach be useful for the development of this region? For this purpose, first this approach was described and then based on the theoretical foundations and principles expressed by the Ministry of Roads and Urban Development, principles, criteria and sub-criteria were proposed. Then, using AHP technique, these sub-criteria were weighed and their level of importance was determined. Finally, using SPSS and GIS software, the situation in Region 3 was clarified according to the extent to which the principles of the transport-oriented development approach can be implemented in it.

    Keywords: Feasibility, Transportation-oriented Development, pedestrian, Region 3 of Isfahan Municipality
  • شیفته فرخی، سمانه جلیلی صدر آباد*، هادی غلامی

    مسکن پدیده ای متاثر از اجتماع، اقتصاد، فرهنگ و محیط است. این عوامل بر کالبد تاثیر گذاشته و الگوهای متفاوت مسکن را به وجود آورده است. اما امروزه به دلیل افزایش شهرنشینی، نیازهای متفاوت افراد کمتر موردتوجه قرار گرفته که این امر سبب بدمسکنی و بی مسکنی شده است. داشتن الگوهای مسکن همساز با نیاز کاربران باعث می شود مساکن باکیفیت تر به وجود آیند و از ادامه مساکن بی برنامه و نابسامان که سبب از بین رفتن سرمایه می شوند جلوگیری شود. با توجه به شناخت ارزش های موجود در الگوها و به کارگیری آن در ساخت وسازهای جدید می توان دسته بندی جامعی از الگوهای مسکن داشت. بنابراین هدف موردنظر در این پژوهش تحلیل الگوهای مسکن در محلات مختلف شهر خرم آباد بر اساس شاخص های موثر بر شکل گیری الگوهای مسکن بوده است. روش تحقیق توصیفی - تحلیلی و نوع پژوهش از نوع کاربردی است. شیوه های گردآوری اطلاعات به صورت مشاهدات میدانی و کتابخانه ای است. همچنین در این پژوهش به منظور تعیین الگوهای مسکن در شهر خرم آباد از بین شاخص های استخراج شده، از تحلیل خودهمبستگی فضایی (موران) استفاده شده است. از این ابزار برای بررسی توزیع فضایی عوارض استفاده می شود. الگو یی که هم زمان ویژگی های مکانی و خصوصیت توصیفی آن را بررسی می کند و مواردی که آماره موران آن ها یک یا نزدیک به مثبت یک است دارای همبستگی فضایی و به صورت خوشه ای هستند که شامل: عوامل نابرابری، عوامل اقلیم، شیب، آسایش اقلیمی، شکل شبکه معابر، سلسله مراتب معابر، سطح اشغال، قیمت زمین، درآمد خانوار، تراکم ساختمانی و هزینه مسکن در الگوهای متفاوت مسکن در شهر خرم آباد موثر هستند و کمتر متاثر از شاخص های قومیت و خویشاوندی، نوع خانوار، سبک زندگی و ارزش های حاکم بر جامعه، دانه بندی، همگونی شغلی است. بنا بر بررسی های انجام شده، الگوهای مسکن در خرم آباد متاثر از 4 بعد اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و محیطی است که می توان در جهت دستیابی به الگوی مناسب برای برنامه ریزی مسکن از آن بهره برد.

    کلید واژگان: مسکن, الگوهای مسکن, نواحی شهری خرم آباد
    Shifteh Farokhi, Samaneh Jalili Sadrabad*, Hadi Gholami

    Housing is an outcome influenced by society, economy, culture, and the environment. These factors have impacted the physical form and created different housing patterns. However, due to increasing urbanization, the diverse needs of individuals have received less attention, leading to inadequate and homelessness. Having harmonious housing patterns that align with user needs results in higher quality dwellings and prevents unplanned and disorganized housing, which leads to the loss of capital. By understanding the existing values in patterns and applying them to new constructions, a comprehensive categorization of housing patterns can be achieved. Therefore, the purpose of this study was to analyze housing patterns in different neighborhoods of Khorramabad city based on influential indicators in shaping housing patterns. The research method used in this study is descriptive-analytical and falls under the category of applied research. Data collection methods include field observations and library research. Additionally, in order to determine housing patterns in Khorramabad city, spatial autocorrelation analysis (Moran's I) has been utilized among the extracted indicators. This tool is used to examine the spatial distribution of variables. Patterns that simultaneously consider spatial characteristics and their descriptive properties, and have a Moran's statistic of one or close to one, exhibit spatial autocorrelation and are clustered. These patterns include factors such as inequality, climate factors, slope, climatic comfort, street network shape, hierarchy of streets, occupancy level, land price, household income, building density, and housing costs, which have an impact on different housing patterns in Khorramabad city. They are less influenced by factors such as ethnicity and kinship, household type, lifestyle and prevailing societal values, categorization, and occupational homogeneity. Based on the conducted investigations, housing patterns in Khorramabad are influenced by four dimensions: social, economic, physical, and environmental. These dimensions can be utilized to develop suitable housing planning patterns.

    Keywords: Housing, housing patterns, urban areas of Khorramabad
  • سمانه جلیلی صدرآباد*، شقایق پرهیزگار

    در خلال تغییرات سریع جهانی، شهرها تغییر الگویی را تجربه می کنند که بزرگراه یکی از آنها است و نقش مهمی را در جابجایی و دسترسی شهری ایفا می کنند. در همین راستا باید تاثیراتی که بر شهر می گذارند نیز مورد بررسی قرار گیرد. روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی و از نوع کاربردی است و استخراج شاخص ها با شیوه دلفی در سه راند انجام شده است. ابتدا از متخصصین خواسته شده تا شاخص ها و عوامل موثر را بیان کنند و در مرحله بعدی شاخص های بیان شده دسته بندی و نهایی شده اند و در راند آخر به تعیین امتیازات عوامل پرداخته شده است. بدین منظور 10 نسخه پرسشنامه جهت تعیین امتیازات عوامل توسط کارشناسان تکمیل شده و با بهره گیری از روش تحلیل اثرات متقاطع که یکی از روش های متداول و مورد پذیرش آینده نگاری است، به تحلیل مولفه های موثر در ارتباط با بزرگراه ها پرداخته است. تعداد 24 عامل در ارتباط با تاثیرات بزرگراه مورد بررسی قرار داده شده و در نهایت با جداول و نمودارهای مستخرج از این نرم افزار تحلیل عوامل انجام گرفته است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد از میان شاخص ها و عواملی که مورد بررسی قرار گرفتند، متغیرهای میزان تغییر شبکه راه ها، میزان استفاده از حمل و نقل موتوری، مسیر پیاده و دوچرخه، عملکرد و کارایی کاربری اراضی، میزان آلودگی آب های سطحی، جهت گسترش شهر و میزان جریان باد و هوا حایز اهمیت ویژه ای هستند و متغیر میزان تغییر شبکه راه ها و میزان استفاده از حمل و نقل موتوری، بیشترین تاثیرات بزرگراه های درون شهری دارند. به طور کلی این موارد 7 عامل کلیدی اثرات بزرگراه های درون شهری هستند که باید در روند برنامه ریزی های خرد و کلان در جهت بهبود وضعیت شهر و بزرگراه ها به آن ها توجه ویژه ای کرد.

    کلید واژگان: تاثیرات بزرگراه, آینده نگاری, نرم افزار میک مک
    Samaneh Jalilisadrabad *, Shaghayegh Parhizgar
    Background and Objectives

    With the ever-increasing population expansion and the scattered growth of cities, especially in cities centered on personal transportation, we are witnessing the creation and expansion of road networks, especially highways. Transportation can be considered one of the central elements and a role player in the growth and development of the city. Therefore, it is important to pay attention to the issues of transportation problems, such as problems related to inner and outer city transportation, traffic problems, noise and air pollution, and waste of time and capital. Managers and urban planners tried to solve these problems, and some urban planners believe that building a highway is one of the ways to improve transportation and adjust the issues and problems related to it, but others believe that highways do not have the ability to respond to existing problems. During the rapid global changes, cities are experiencing a paradigm shift, of which the highway is one of them, and they play an important role in urban mobility and accessibility. In this regard, their effects on the city should also be examined.

    Methods

    The current research method is descriptive-analytical of applied research type. Information and documents have been used to extract indicators affecting highways. The effects of each indicator were analyzed by foresight and cross-effects analysis. The cross-effects analysis method is a kind of foresight method that tries to achieve the possible and likely scenarios in the future for that subject with the cause-and-effect relationships between the factors affecting a subject. In this research, after extracting some indicators using the Delphi method in three rounds, experts were first asked to complete the indicators and effective factors, and in the next step, the mentioned indicators were categorized and finalized, and in the last round, points were determined. The factors have been discussed, which were scored from 0 to 3 and P (possible effects) and entered into Micmac software. Therefore, ten versions of the questionnaire were completed by the experts to determine the points of the factors, and by using the method of cross-effects analysis, which is one of the common and accepted methods of foresight, it analyzed the effective components related to highways. A number of 24 factors related to highway construction have been investigated, and finally, the factors have been analyzed in tables and graphs extracted from this software. The outputs of this method classify the factors affecting highways into five categories of risk variables, influential, secondary leverage, independent and dependent, and show its stability or instability pattern.

    Findings

    In the first stage of model implementation in the current research, using the Delphi method and the opinion of 10 professors and experts, all 24 factors affecting highways were entered into the software, and a short indicator was considered for each one, then the impact of each factor on other factors have been measured with the help of Mic Mac software. In other words, the cross-effects matrix is formed. MicMac software analyzes the direct and indirect relationships of a network by using different calculations and finally creates a map and an influence graph based on which variables can be analyzed and categorized. The level of impact in this model is divided into four groups: no impact (number zero), weak impact (number), medium impact (number two), and high impact (number three). The results of this research show that the variables of the road network change rate, motorized transport use, pedestrian and bicycle paths, the performance and efficiency of land use, the level of surface water pollution, the direction of the city expansion, and the amount of wind and airflow among the indicators and factors that were investigated. The number of changes in the road network and the amount of motorized transport used were the most important effects of intra-city highways.

    Conclusion

    In general, these things (the amount of change in the road network, the amount of motorized transport use, pedestrian and bicycle paths, the performance and efficiency of land use, the level of surface water pollution, the direction of the city expansion and the amount of wind and airflow) are seven key factors. In addition, there are effects of intra-city highways that should be given special attention in the process of micro and macro-planning to improve the condition of the city and highways.

    Keywords: Highway Impacts, Foresight, MICMAC software
  • سمانه جلیلی صدرآباد*، الهام ضابطیان طرقی، پگاه مرادی
    زمینه و هدف

    تغییرات اقلیمی مانند سیل و خشکسالی و افزایش شهرنشینی و زیرساخت های ضعیف، چالش های بزرگی در مدیریت شهرها ایجاد کرده و آسیب پذیری را در ابعاد مختلف محقق می کند. اگرچه چهار دهه از تهیه و اجرای طرح های شهری می گذرد اما در عمل موفقیت چندانی حاصل نشده است؛ در این راستا پژوهش حاضر با ارایه الگو جهت تاب آور کردن طرح های توسعه محلی، شهری و منطقه ای انجام شده است.

    روش

    این پژوهش با بررسی شاخص های تاب آوری، عوامل و راهکارهای کاهش تلفات سیل را با روش دلفی و نظر 16 نفر از متخصصان، شناسایی کرده و در برنامه های توسعه محلی، شهری و منطقه ای گنجانده و در نهایت به مدل پیشنهادی رسیده است که تاب آوری را برای طرح های توسعه در اولویت قرار می دهد.

    یافته ها

    تغییرات آب و هوا، کارابری اراضی و رعایت حریم رود و مشارکت به عنوان شاخص های مهم در پژوهش شناسایی شده است. هم چنین، انصاف، بهره وری، خلاقیت، سازماندهی، سازگاری، چابکی، همکاری، اتصال، استقلال، ظرفیت پیش بینی، تنوع، افزونگی، ظرفیت هماهنگی ، منابع ، انعطاف پذیری، ثبات، نیرومندی با چهار بعد تاب آوری شهری، برای نشان دادن رابطه بین توانایی ها و ویژگی های تاب آوری یک شهر است.

    نتیجه گیری

    لزوم تهیه برنامه مراقبت و نگهداری از زیرساخت های موجود با فازهای زمان بندی مشخص، ایجاد ارتباط بین سازمانی دستگاه ها و سازمان های مختلف برای همکاری و تعامل چندجانبه در برنامه تاسیسات حفاظتی شهرها، نظارت بر حسن اجرای قوانین مربوط به حرایم استحفاظی و تاکید بر مشارکت های مردمی، از الزامات برنامه ریزی طرح های توسعه با رویکرد تاب آوری است.

    کلید واژگان: تاب آوری, طرح توسعه شهری, مدیریت بحران, سیل
    Samaneh Jalilisadrabad*, Elham Zabetiantaraghi, Pegah Moradi
    Background and objective

    Climatic changes such as floods and droughts and increasing urbanization and poor infrastructure create great challenges in the management of cities and realize vulnerability in different dimensions. Although four decades have passed since the preparation and implementation of urban plans, not much success has been achieved in practice. In this regard, the current research has been done by presenting a model to make local, urban and regional development plans more resilient.

    Method

    By examining resilience indicators, factors and strategies to reduce flood losses were identified using the Delphi method and the expert elicitation considering the inputs of 16 experts, and included in local, urban and regional development plans, and finally a proposed model has been obtained that includes resilience for development plans.

    Findings

    Climate change, land use, considering the river’s boundaries and participation have been identified as four important indicators in the research. Also, fairness, productivity, creativity, organization, adaptability, agility, cooperation, connection, independence, predictive capacity, diversity, redundancy. coordination, resources, acceptability, stability, strength with four dimensions of resilience, to show the relationship between cities and resilience characteristics of a city.

    Conclusion

    The need to prepare a plan for the care and maintenance of the existing infrastructure with specific timing phases, establishing inter-organizational communication of various devices and organizations for cooperation and multilateralism in the protection programs of the cities, monitoring the good implementation of the laws related to the prohibition of conservation and focusing on public participation are among the main requirements of resilient-based planning of development projects in urban areas.

    Keywords: Resilience, Urban development plan, Crisis management, Flood
  • زهرا غلامی، سمانه جلیلی صدرآباد*، رضوانه امراللهی بیوکی
    اهداف

    توجه به ظرفیت های سطوح شهری در بهبود میکرواقلیم شهری طی سال های اخیر زیاد شده است. در این میان چالش استفاده از مصالح خنک در سطوح شهری به منظور تغییر در میکرو اقلیم حایز اهمیت است. چون سطوح شهری از دو نوع سطوح افقی (روسازی ها) و سطوح عمودی (جداره های شهری) تشکیل شده است که به دلیل جهت قرارگیری آن ها، اثرات متفاوتی را ایجاد می کنند. این پژوهش به بررسی اثرگذاری مصالح خنک حاوی نانوذرات فوتوکاتالیستی  TiO2در فضای شهری میدان پرداخته است.

    روش ها

    این مطالعه به صورت تجربی، ارزیابی این مصالح را روی سطوح افقی و عمودی شهری را با استفاده از نرم افزار ENVI-met (v4)  در فضای میدان شهری بررسی نموده است. مطالعات پیشین در این زمینه نشان می دهد تاکنون عملکرد حرارتی این مصالح در سطوح شهری بررسی نشده است و اکثر مطالعات انجام شده در این زمینه  به بررسی ویژگی خود تمیز شوندگی آن ها پرداخته اند.

    یافته ها

    یافته ها نشان می دهد با استفاده از این مصالح در روسازی میدان، دمای هوای فضای شهری در ارتفاع 1.5 متر حدود 0.6 درجه سانتی گراد کاسته شده است. چون روسازی میدان حدود 16 درجه سانتی گراد خنک تر شده است.  و اگر در جداره های شهری میدان از این مصالح استفاده شود، تغییر محسوسی دردمای هوا ایجاد نمی شود. نتایج این پژوهش نشان می دهد اگر در سطح افقی میدان از این مصالح استفاده شود، علاوه بر مزیت ارزشمند خود تمیزشوندگی آن، تاثیر بسزایی در کاهش دمای هوای میدان محله جلفا دارد. ولی در جداره های شهری میدان، تنها اثر خود تمیز شوندگی دارد و دمای هوای میدان تغییر محسوسی نمی کند.

    نتیجه گیری

    نتایج این پژوهش منجر به افزایش آگاهی در عملکرد حرارتی مصالح خنک حاوی نانوذرات فوتوکاتالیستیTiO2، در دو سطح عمودی و افقی خواهد شد. به عبارتی استفاده از این مصالح در سطوح افقی علاوه بر خاصیت خود تمیز شوندگی برای میکرواقلیم شهری نیز منفعت دارد. بهبود میکرواقلیم شهری منجر به افزایش کیفیت فضای شهری میدان محله جلفا می شود.

    کلید واژگان: میکرو اقلیم شهری, سطوح افقی و عمودی شهری, مصالح حاوی نانوذرات فوتوکاتالیستی TiO2, مصالح خنک, دمای هوای فضای شهری
    Zahra Gholami, Samaneh Jalilisadrabad*, Rezvaneh Amrollahi
    Aims

    In recent years, awareness of how urban surfaces can improve the microclimate has grown. Meanwhile, the challenge of using cool materials in urban spaces to change the microclimate is significant. Because urban surfaces are made up of two types of vertical surfaces (urban facades) and horizontal surfaces (pavements), each of which has a different impact based on where it is set.

    Methods

    This research investigates the cooling effect of titanium dioxide (TiO2)-based photocatalytic self-cleaning material (P-S-TiO2) in an urban square.

    Materials and methods

    This study experimentally studied the evaluation of these materials on horizontal and vertical urban surfaces using ENVI-met software in the space of an urban square, a topic unexplored in earlier research.

    Findings

    The findings show that when these materials were used in the square's pavement, the air temperature of the urban space of the square at the height of 1.5 meters decreased by about 0.6°C because the square's pavement is about 16°C cooler. Meanwhile, the simulation results showed that if these materials are used in the urban facades of the square, there will be no noticeable change in the air temperature.

    Conclusion

    The conclusion of this research will increase awareness of how to use P-S-TiO2 on both vertical and horizontal surfaces. In other words, using these materials on horizontal surfaces benefits the urban microclimate. Improving the urban microclimate increases the quality of the urban space of JOLFA neighborhood square.

    Keywords: Urban Microclimate, urban surfaces (Vertical, horizontal), titanium dioxide (TiO2)-based photocatalytic self-cleaning material, cool materials, Urban air temperature
  • سجاد بهزادی، سمانه جلیلی صدرآباد*
    تاسیس دفاتر تسهیلگری و توسعه محلی اقدامی است که در سال های اخیر از سوی دولت در راستای توانمندسازی و توسعه محلات حاشیه نشین و کم برخوردار، در دستور کار قرار گرفته است. لذا هدف از این پژوهش بررسی میزان موفقیت و تاثیر اقدامات دفاتر تسهیلگری بر میزان توانمندسازی ساکنان محدوده های هدف توسعه می باشد. روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی و به لحاظ ماهیت کاربردی است و برای دستیابی به داده های تکمیلی از پرسش نامه استفاده شده است. بدین منظور محله ناصرخسرو که جز محلات حاشیه نشین شهر اصفهان می باشد و دفتر تسهیلگری و توسعه محلی در سال 1398 در جهت توانمندسازی ساکنان در آن تاسیس شد، به عنوان نمونه مطالعاتی مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه آماری این پژوهش نیز مطابق با فرمول کوکران و ضریب خطای 5 درصد، 375 نفر برآورد شد و به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات، تحلیل رگرسیون خطی و مدل معادله ساختاری مورد استفاده قرار گرفته است. یافته های پژوهش حاکی از ارتباط معنادار میان اقدامات دفتر تسهیلگری با توانمندسازی ساکنان محله ناصرخسرو در ابعاد روانشناختی، اجتماعی و سیاسی- مدنی می باشد و دفتر تسهیلگری بیشترین تاثیرگذاری را بر بعد اجتماعی با 5/40 درصد و کم ترین تاثیرگذاری را بر بعد سیاسی- مدنی توانمندسازی با حدود 3/2 درصد داشته است. به طور کلی با مد نظر قرار دادن فرآیند میان مدت و گاها بلند مدت توانمندسازی و همچنین نوپا بودن دفاتر تسهیلگری، به نظر می رسد این دفاتر می توانند گامی موثر در توسعه و توانمندسازی ساکنان محلات حاشیه نشین و کم برخوردار بردارند.
    کلید واژگان: توانمندسازی, دفاتر تسهیلگری و توسعه محلی, محلات حاشیه نشین, محله ناصرخسرو
    Sajjad Behzadi, Samaneh Jalilisadrabad *
    The establishment of local facilitation and development offices has been on the agenda of governments in recent years in order to empower and develop marginalized and disadvantaged neighborhoods. The purpose of this study is investigating the success rate and impact of facilitation offices on the empowerment of residents in the development target areas. For this descriptive-analytical study, Naserkhosrow neighborhood, which is one of the suburbs of Isfahan and the Office of Facilitation and Local Development that was established in 2019 to empower residents, were studied as a sample study. The statistical population of this study was estimated 375 people according to Cochran's formula and 5% error coefficient was used for data analysis. The results showed a significant relationship between the actions of the facilitation office with the empowerment of residents of Naserkhosrow neighborhood in psychological, social and political-civil dimensions. The facilitation office has the greatest impact on the social dimension with 40/5 percent and the least impact is on the political-civic dimension of empowerment with 2/3 percent. Considering the medium-term and sometimes long-term empowerment process, as well as the emergence of facilitation offices, it seems that these offices can take an effective step in the development and empowerment of residents of marginalized and disadvantaged neighborhoods.
    Keywords: Empowerment, Facilitation, Local Development Offices, Suburbs, NaserKhosrow Neighborhood
  • سمانه جلیلی صدرآباد*، پریا سنجیده
    با توجه به اهمیت پژوهش قبل از هر اقدام توسعه ای، شهرداری به عنوان سازمانی که نقش پررنگی در مدیریت شهر دارد، باید یک ساختار پژوهش مطلوب و یکپارچه داشته باشد تا با ایجاد یک چرخه مطلوب، باعث تقویت و توسعه زیرساخت ها و ظرفیت های پژوهشی در حوزه های گوناگون مطالعات شود. این پژوهش سعی دارد ضمن شناسایی آسیب های کلی، فرآیند مسیله یابی و فرآیند پژوهش در شهرداری مناطق 22گانه تهران، فرآیند تبدیل موضوع به مسیله قابل پژوهش را ارزیابی کند. هم چنین در این راستا به منظور اصلاح فرآیند تعریف مسیله و کاربست برونداد های حاصل در اصلاح فر آیندهای مدیریتی مرتبط با تحقیقات شهری با محوریت شهرداری تهران پیشنهاداتی را در جهت به کاربست رسیدن پروژه ها ارایه کند. در پژوهش حاضر، برای جمع آوری اطلاعات و داده ها از شیوه اسنادی و برای گردآوری اطلاعات مورد نیاز از شیوه مصاحبه عمیق بهره گرفته شده و 25 مصاحبه عمیق با سه گروه خبرگان، مسیولین شهری، مجریان و ناظران به صورت گلوله برفی انجام شده است. با توجه به یافته های پژوهش، مدل مفهومی فرآیند پژوهش در شهرداری مناطق 22گانه تهران در شش مرحله طراحی نظام کنترل پروژه، انتخاب ناظر، تهیه و تایید آر اف پی، فراخوان و تایید مجری، انجام پژوهش، به کارگیری نظام کاربست و نظارت، پیشنهاد و ارایه شده و سپس با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا، آسیب شناسی صورت گرفته تحلیل شده است. نتایج مصاحبه ها و تحلیل محتوا نشان می دهد در بخش های طراحی نظام کنترل پروژه، به کارگیری نظام کاربست و انتخاب ناظر، تهیه و تایید آر اف پی در فرآیند پژوهش شهرداری تهران، آسیب های بیشتری وجود دارد. در ادامه روند تحقیق، فرآیند پژوهش پیشنهادی در شهرداری تهران با بسط مدل عرضه و تقاضا و رویکرد خط مشی گذاری همراه با توصیه هایی در جهت به کاربست رسیدن این فرآیند ارایه شده است.
    کلید واژگان: آسیب شناسی, فرآیند پژوهش, شهرداری تهران, مدل عرضه و تقاضا, تحلیل محتوا
    Samaneh Jalili Sadrabad *, Paria Sanjideh
    Since research and study are necessary before doing any developmental action, the municipality that plays a vital role in urban management must have a desired and integrated research structure to improve and develop research infrastructures and potentials in various scopes by creating an optimal process. The extant study aims to evaluate the process of turning the subject into a researchable case by identifying general harms, problem-solving processes, and research processes in the municipality of 22 districts of Tehran. Moreover, this study presents some recommendations to be applied in the research to correct the problem-defining process and use the outcomes obtained from managerial procedures associated with urban studies focused on Tehran Municipality. This study used documentary and in-depth interviews to collect the required data and information. In this research, 25 in-depth interviews were done with three groups of experts, urban officials, executives, and supervisors based on the snowball technique. According to research findings, the conceptual model of the research process in the municipality of 22 districts of Tehran has been proposed and presented in six stages of project control system design, supervisor selection, RFP preparation and approval, recall and confirmation of executor, research, and application and mentoring system. The pathology was then analyzed by using the content analysis method. According to the results of interviews and content analysis, there are more harms and weaknesses in project control system design,  system and supervisor selection, RFP preparation, and approval within the research process of Tehran Municipality. In the research process, the proposed research in Tehran Municipality has been presented by developing the supply-demand model and policy-making approach and providing some recommendations to make this process applicable.
    Keywords: Pathology, research process, Tehran Municipality, supply, demand model, content analysis
  • شقایق پرهیزگار، سمانه جلیلی صدرآباد*
    زمینه و هدف

    بلایای طبیعی و غیرطبیعی، جان بسیاری را گرفته و فضاهای شهری و اجتماعات بسیاری را از بین برده است. پیامدهای این تهدیدات و مسایل امروزی شهری، ضرورت اقدام برای شهرهای تاب آور را مطرح ساخته است. ماه دسامبر سال 2019 زمانی برای شیوع بیماری ویروس کرونا از ووهان چین بود؛ بیماری که به سرعت همه جهان را فراگرفت و در زندگی بشر اختلال ایجاد کرد.

    روش

    پژوهش توصیفی-تحلیلی حاضر برآن است که با جمع آوری اطلاعات از طریق داده های کتابخانه ای و مجلات و مقالات معتبر فارسی و انگلیسی، شاخص های حایز اهمیت در ارتباط با تاب آوری محلات در برابر کرونا را استخراج نماید و با رویکرد آینده پژوهی و کمک از نرم افزار میک مک آن ها را تحلیل کند.

    یافته ها:

     با توجه به مطالعات در طی انجام پژوهش، تعداد 61 عامل موثر بر تاب آوری محلات در برابر کرونا شناسایی شدند که با نرم افزار میک و نمودارهای مستخرج از آن، تحلیل ها صورت پذیرفته است.

    نتیجه گیری

    نتایج نشان می دهد که از میان عوامل تاثیرگذار بر تاب آوری محلات در برابر کرونا -که مورد بررسی قرار گرفتند- بخش عمده آن ها در دسته مستقل و وابسته قرار گرفتند و"تراکم جمعیتی" و "برنامه های مقابله با بحران در محله" از اصلی ترین عوامل در این حوزه می باشند؛ به این معنا که این دو عامل در بررسی میزان تاب آوری محلات در مقابله با ویروس کرونا تاثیر بسزایی دارند که باید به آن ها توجه ویژه ای داشت.

    کلید واژگان: تاب آوری - ویروس کرونا - محله تاب آور
    Shaghayegh Parhizgar, Samaneh Jalili Sadrabad*
    Background and objective

    Natural and unnatural disasters have claimed many lives and destroyed many urban spaces and communities. The consequences of these threats and today's urban issues have raised the need for action for resilient cities. December 2019 was the time for the outbreak of coronavirus in China, a disease that quickly spread throughout the world and disrupted human life.

    Method

    In this regard, the present descriptive-analytical research aims to collect information through library data and valid Persian and English magazines and articles to extract important indicators related to the resilience of neighborhoods against Corona and with a future approach. Research and help analyze them from Mic Mac software.

    Findings

    According to the studies, during the research, 61 factors affecting the resilience of neighborhoods against corona were identified, which were performed with Mick software and diagrams extracted from those analyzes.

    Conclusion

    The results show that among the factors affecting the resilience of neighborhoods against Corona that were examined, most of them were in the independent and dependent category and "population density" and "neighborhood crisis management programs" from They are the main factors in this area, in the sense that these two factors have a great impact on the resilience of neighborhoods to the Corona virus, which should be given special attention.

    Keywords: Resilience - Corona virus - Resilient neighborhood
نمایش عناوین بیشتر...
سامانه نویسندگان
  • دکتر سمانه جلیلی صدرآباد
    دکتر سمانه جلیلی صدرآباد
    استادیار گروه شهرسازی، دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه علم و صنعت ایران، تهران، ایران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال