به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

shahriar afandizadeh

  • شهریار افندیزاده*، سپیده جعفری، حمید بیگدلی راد

    در میدان ها با حجم ترافیک زیاد، کنترل عملکرد میدان بوسیله قوانین حق تقدم منجر به ایجاد صف، کاهش ظرفیت و افزایش زمان تاخیر در میدان خواهد شد. نظریه کنترل میدان به وسیله چراغ های راهنمایی به ویژه در ساعات اوج ترافیک می تواند به عنوان یک اقدام متقابل برای حل این مشکل، مناسب باشد. در این مورد، تعیین نوع کنترل و تنظیمات فازبندی و زمان بندی چراغ راهنمایی و همچنین تعریف الگویی در رابطه با قرارگیری چراغ راهنمایی در میدان به منظور انتخاب بهترین گزینه عملکرد چراغ راهنمایی در آن و دستیابی به نتایج بهینه، یکی از مشکلاتی است که مهندسان ترافیک به هنگام تجهیز میدان با چراغ های راهنمایی با آن روبه رو هستند. در این پایان نامه، جهت ارزیابی عملکرد چراغ راهنمایی در میدان هایی با نرخ جریان زیاد و به منظور یافتن سناریو مناسب استفاده از چراغ راهنمایی با هدف بهبود شرایط میدان، میدان ولیعصر تهران به عنوان مطالعه موردی و میدان فردوسی به عنوان مدل اعتبارسنجی در نرم افزار AIMSUN ، شبیه سازی شده اند. با توجه به نتایج بدست آمده برای میدان ولیعصر شامل 32 درصد کاهش زمان تاخیر، 17 درصدکاهش چگالی، 13 درصد افزایش جریان، 48 درصد افزایش سرعت و 17 درصد کاهش زمان کل سفر، به هنگام قرار دادن چراغ راهنمایی در سناریوی بهینه آن می توان این طور بیان کرد که استفاده از چراغ های راهنمایی در میدان هایی با حجم ترافیک بالا، گزینه مناسبی به منظور دستیابی به عبور جریان ترافیک بیشتر و تاخیرهای کمتر است.

    کلید واژگان: میدان ترافیکی, چراغ های راهنمایی, تاخیر تقاطع, شبیه سازی ترافیکی, Aimsun
    Shahriar Afandizadeh *, Sepideh Jafari, Bigdelirad Hamid

    Control of traffic performance just via right of way regulations, causes the forming of long queues along the entry approaches of roundabout while results in decreasing the capacity of roundabout and also increasing the delay time of network. The idea of signalization of roundabouts can be useful as a counteraction for this problem, especially during peak hours. In this case, determining the type of control, phasing and timing of the traffic signals and also defining a pattern in signalization of roundabouts in order to select the best alternative of traffic signals operation in roundabout and reach to optimal results, is the one of the problems that seems to be facing traffic engineers when signalizing roundabouts. In this paper, to evaluate the performance of traffic signals at roundabouts with high flow rates and in order to find the suitable scenario for signalization of roundabout to improve the traffic condition, Valiasr-square which is one of the densest roundabouts in Tehran, as main case study model and Ferdosi-square, as validation case study model, are modeled and simulated in traffic simulator software AIMSUN. According to the results obtained for valiasr-Square includes a 32% reduction in delay time, 17% reduction in density, 13% increase in flow, 48% increase in speed and 17% reduction in total travel time while installation of traffic signal in its optimal scenario, it can be said that the use of traffic signals at roundabouts with high traffic volumes is a good choice to get more traffic flow and fewer delays.

    Keywords: Roundabout, Traffic Signals, Traffic Simulation, Intersection Delay, Aimsun
  • شهریار افندی زاده*، امیرحسین حمزه ای، حمید بیگدلی راد

    یک برنامه زمان بندی قطار برنامه ریزی زمان های ورود و خروج قطارها را در سکوها، ایستگاه ها و تقاطع ها بیان می کند. ازنقطه نظر ادارات راه آهن برنامه زمانی قطارها به عنوان یک داده ورودی اساسی برای فرآیند زمان بندی است. از طرف دیگر افزایش سطح سرویس قطار فاکتور مهمی است که بر تصمیم مسافر و تصمیمات مربوط به شرکت ها برای انتخاب قطار به عنوان یک مد حمل ونقل قابل قبول تاثیر می گذارد. هدف از زمان بندی قطارها حداقل کردن زمان سیر قطارها از مبدا به مقصد، جلب رضایت مسافران و صاحبان منافع، با کم کردن تاخیرات در ایستگاه ها و حداکثر کردن استفاده از ظرفیت خطوط، ایستگاه ها، ناوگان است. یک نگرش با در نظر گرفتن تمام عواملی که در شبکه بر روی زمان حرکت قطارها تاثیرگذار می باشند می تواند ما را به سمت تولید یک برنامه ریزی درجهت نیل به اهداف ذکرشده سوق دهد. در این تحقیق که مطالعه موردی آن قطاری شهری بین تهران و کرج با استفاده تئوری صف با الگو M/G/C/C یک برنامه زمان بندی برای سرفاصله زمانی قطار براساس سه سناریو حداکثر ظرفیت قطار که دران بعضی مسافران در تراکم کم ایستاده، ظرفیت در حالت همه نشسته و حالت دیگر بین این دو حالت در نظر گرفته شد. با استفاده از الگو ساعتی در مطالعه موردی خط 5 بررسی شد، 32% توزیع در ایستگاه های میانی است، در حال حاضر برنامه زمان بندی فعلی مترو باعث تاخیرات و نارضایتی برای گروهی از مسافران است که زمان بندی پیشنهادی آن تا حدودی کاهش می دهد .سرفاصله زمانی پیشنهادشده بین بازه 6 لغایت 30 دقیقه در سناریوهای مختلف برای ساعات مختلف است. سرفاصله زمانی پیشنهادی باعث کاهش 21% زمان انتظار می شود.

    کلید واژگان: تاخیر در سیستم ریلی, مسافران مترو, تئوری صف, زمان بندی حرکت قطار
    Shahriar Afandizadeh *, Amirhosein Hamzehi, Hamid Bigdeli Rad

    Metro has become a necessity as a solution to traffic and a heavy and important means of public transportation in today's world. The need for traffic management and planning is inevitable. Therefore, the purpose of train scheduling is to minimize the time of the trains from the origin to the destination, to satisfy the passengers and stakeholders, to minimize the delays in the stations and to maximize the use of the capacity of the lines, stations, and fleet. An approach by considering all the factors that affect the time of trains in the network can lead us to produce a plan to achieve the mentioned goals. In this research, which is a case study of an urban train between Tehran and Karaj using queuing theory with the M/G/C/C pattern, a schedule for the train head based on three scenarios of the maximum capacity of the train in which some passengers are standing on the low track, the capacity In the mode of all passengers sitting, and the other mode was considered in the mode between these two modes. It was investigated using the hourly pattern in the case study of line 5, 32% of the distribution is in the middle stations, currently the current schedule of the metro causes delays and Dissatisfaction is for a group of passengers, which the proposed timing reduces to some extent. The proposed time is between 6-30 minutes in different scenarios for different hours. The proposed time reduces the waiting time by 21%.

    Keywords: Rail System Delay, Subway Passengers, Queu Theory, Train Timing
  • شهریار افندی زاده*، مهدی گنج خانلو، حمید میرزاحسین
    دریافت عوارض یکی از راه کار های مورد اقبال برنامه ریزان حمل ونقل در مواجهه با تراکم ترافیک است. در این مطالعه تعیین عوارض برای آزادراه های درون شهری به شکل یک مسئله بهینه سازی دوسطحی ارائه شده است. در سطح بالا، بهینه سازی عوارض با متغیرهای تصمیم ارقام عوارض آزادراه ها قرار دارد و در سطح پایین، مسئله تخصیص سفر در شبکه معابر حل می شود برای افزایش دقت و کارایی . تخصیص سفر از دو جنبه ی معیار های عملکرد شبکه و عدالت اجتماعی به صورت پویا و با در نظر گرفتن گروه های مختلف جمعیت از لحاظ ارزش زمانی انجام شده است. همچنین در این مقاله از یک مدل تخصیص پویای میان نگر که دقت مدل های خردنگر و سرعت مدل های کلان نگر را دارد استفاده شده است. برای حل مسئله در این مقاله الگوریتم فراکاوشی چند جمعیتی توسعه داده شده است. برای تقسیم بندی جمعیت به زیر-جمعیت های مختلف از روش چند-جمعیتی ترکیبی برای تقویت دو عملگر جستجوی محلی و جستجوی جهانی استفاده شده است. در هسته ی این روش الگوریتم بهینه سازی آموزش-یادگیری مبنا استفاده شده است.. نتایج نشان داد که سرعت و دقت همگرایی الگوریتم توسعه داده شده نسبت به سه الگوریتم ها رقیب برتری کامل و قابل توجهی داشته است. این الگوریتم زمان سفر کل شبکه را از 8205 ساعت به 6683 ساعت، معادل 18% کل زمان سفر، کاهش داده و همچنین سرعت این الگوریتم برای رسیدن به مقادیر تابع هدف مشخص شده نسبت به الگوریتم ژنتیک، 6 برابر شده است.
    کلید واژگان: عوارض آزادراه, بهینه سازی, الگوریتم فراکاوشی, تخصیص پویای سفر
    Shahriar Afandizadeh *, Mehdi Ganj Khanloo, Hamid Mirzahossein
    Collecting tolls is one of the solutions favored by transportation planners in dealing with traffic congestion. In this paper, urban tolls for internal freeways are presented in the form of a two-level optimization model. At the top, the decision level of the freeway toll is placed, and at the bottom, the issue of travel characteristics in the road network is solved to increase accuracy and efficiency. Allocation of travel from two aspects of network performance and social justice has been done dynamically, considering different population groups in terms of value. Also, this article considers a novel dynamic allocation model that uses the accuracy of micro-view and the speed of macro-view. To solve the problem in this multi-population metaheuristic algorithm has been developed. The combined multi-population method strengthens the local and global search operations to divide the population into different sub-populations. The teaching learning-based optimization (TLBO) is used in the presented method. The results showed that the speed and accuracy of the developed model are superior to the three competing algorithms. This algorithm reduced the travel time of the entire network from 8205 hours to 6683 hours, equivalent to 18% of the total travel time, and also, the speed of the presented algorithm has increased six times compared to the genetic algorithm.
    Keywords: Toll Pricing, Teaching Learning-Based, Optimization (TLBO), Dynamic Traffic Assignment, Metaheuristic Algorithm
  • شهریار افندی زاده*، زهرا ظهیری بیدهندی، حمید بیگدلی راد
    توسعه معابر جهت پاسخگویی به تقاضای شهرها سال هاست کارآمدی خود را در دنیای مدرن از دست داده است. متخصصان راهکار حل مشکلات ترافیکی را، مدیریت تقاضای سفر و افزایش کارایی سیستم حمل و نقل یافته اند. یکی از روش های افزایش کارایی سیستم حمل و نقل، استفاده از سیستم های حمل و نقل هوشمند می باشد. در این پژوهش بوسیله پرسشنامه علل نارضایتی مسافرین اتوبوس مشخص می شود تا براساس آن راه حل های هوشمند متناسب انتخاب گردد؛ سپس اقدام به جمع آوری اطلاعات از طریق شرکت اتوبوسرانی تهران و برداشت های میدانی نموده و وضع موجود شبکه بوسیله اطلاعات در اختیار در نرم افزار شبیه ساز پیاده و طبق برداشت های میدانی کالیبراسیون انجام می شود، در نهایت به تعریف سناریو هایی جهت کاهش تاخیرات و درنتیجه کاهش زمان سفر با اتوبوس اقدام نموده و سناریو های مطروحه در نرم افزار شبیه سازی می شود. در این مطالعه تاثیر ITS به عنوان ابزاری جهت کاهش زمان سفر با اتوبوس، بررسی شده است. با حذف هوشمند توقف در ایستگاه های فاقد تقاضا، استفاده از تابلوهای پیام متغیر خبری (VMS) برای رانندگان جهت افزایش سرعت و حذف پرداخت کرایه نقدی می توان به ترتیب 8/9، 4/4 و 1/4 درصد در زمان سفر صرفه جویی نمود. نتایج بدست آمده از این پژوهش نشان می دهد که با ترکیب دو سناریو حذف هوشمند توقف در ایستگاه های فاقد تقاضا و استفاده از تابلوهای (VMS) جهت افزایش سرعت، زمان سفر اتوبوس در خط مورد نظر از 317 ثانیه در هر کیلومتر به 261 ثانیه در هر کیلومتر (7/17 درصد) کاهش می یابد.
    کلید واژگان: زمان سفر حمل و نقل عمومی, ارتقا سیستم اتوبوسرانی, حمل و نقل هوشمند, مدل بهینه سازی
    Shahriar Afandizadeh *, Zahra Zahiri Bidhendi, Bigdelirad Hamid
    The development of roads to meet the demand of cities has lost its efficiency in the modern world. Experts have found a solution to traffic problems, managing travel demand and increasing the efficiency of the transportation system. One of the ways to increase the efficiency of the transportation system is to use intelligent transportation systems. In this research, the causes of dissatisfaction of bus passengers are determined by a questionnaire, so that appropriate smart solutions can be selected based on that; Then, information is collected through Tehran Bus Company and field observations, and the current state of the network is calibrated using the information available in the pedestrian simulator software and according to the field observations. Finally, scenarios are defined to reduce delays and, as a result, reduce bus travel time. The proposed scenarios are simulated in the software. In this study, the impact of ITS as a tool to reduce bus travel time has been investigated. By intelligently removing stops at undemanding stations, using variable message signs (VMS) for drivers to increase speed, and eliminating cash fare payment, travel time can be saved by 9.8, 4.4 and 4.1 percent, respectively. The results obtained from this research show that by combining the two scenarios of intelligent elimination of stops at stations with no demand and the use of VMS signs to increase the speed, the bus travel time on the desired line from 317 seconds per kilometer to 261 seconds per kilometer. (17.7 percent) decreases.
    Keywords: Public Transportation Travel Time, Bus System Upgrade, Intelligent Transportation System, Optimization Model
  • محمدحسین نوروزی، محمدجواد کاملی*، جمشید صالحی صدقیانی، شهریار افندی زاده
    حمل ونقل از مهم ترین مصرف کنندگان انرژی شناخته شده و دستیابی به حمل ونقل پایدار متضمن کنترل و بهبود میزان مصرف انرژی است. در این مسیر، نظامی برای ارزیابی سیستم حمل‏ونقل شهری مبتنی بر اصول پایداری و توسعه پایدار، می‏تواند به بهبود شاخص‏های اقتصادی، اجتماعی و زیست‏محیطی شهرها کمک کند. مطالعه حاضر با هدف بررسی جایگاه مصرف انرژی در مدل ارزیابی حمل‏ونقل منطقه کلان شهری بر اساس شاخص‏های توسعه پایدار صورت پذیرفت. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی توسعه‏ای و از منظر روش و دوره زمانی گردآوری داده‏ها، پژوهشی پیمایشی مقطعی محسوب می شود. مطالعات کتابخانه‏ای و پرسشنامه به عنوان ابزار گردآوری داده‏ها در نظر گرفته شد. در بخش کیفی با جست وجو، در بازه زمانی 2000 تا 2023، 41 مقاله به روش هدفمند انتخاب و تحلیل شدند. برای شناسایی مقوله‏های تحقیق و ارائه مدل اولیه، از تحلیل فراترکیب استفاده شد و 9 مولفه و 53 شاخص شناسایی شد. اعتبارسنجی و غربالگری شاخص‏ها با تکنیک دلفی انجام شد. مشارکت کنندگان این بخش 28 نفر خبره بوده که با الگوی گلوله برفی انتخاب شدند. درنهایت ، 9 مولفه و 49 شاخص تایید شدند. در پایان، با استفاده از فرایند تحلیل شبکه اولویت و وزن ابعاد، مولفه‏ها و شاخص‏ها تعیین شد. یافته‏ها نشان داد بعد زیست محیطی دارای 45 درصد وزن مدل است و بعد اقتصادی، 36 درصد وزن مدل را دارد. بعد اجتماعی با 19 درصد در جایگاه سوم قرار گرفته است. مولفه مصرف انرژی با 17 درصد بیشترین وزن را داشته و شاخص‏های آن 3 جایگاه از 10 جایگاه برتر را داشتند.
    کلید واژگان: ارزیابی سیستم حمل ونقل شهری, رویکرد آمیخته, شاخص های توسعه پایدار, مصرف انرژی, منطقه کلانشهری
    Mohammad Hossein Norouzi, Mohammad Javad Kameli *, Jamshid Salehi Sadaghiani, Shahriar Afandizadeh
    Transportation is known as an important energy consumer, and achieving sustainable transportation implies controlling and improving the amount of energy consumption. So, a system for evaluating the urban transportation system based on the principles of sustainability can help to improve the economic, social and environmental indicators. This study was conducted with the aim of clarifying the place of energy consumption in the transportation evaluation model based on sustainable development indicators. This research is applied-developmental in terms of purpose, and in terms of the method and time period of data collection, it is considered a survey-cross-sectional research. Library studies and questionnaires were considered as data collection tools. In the qualitative section by searching, in the period from 2000 to 2023, 41 articles were selected and analyzed. Meta-composite analysis was used to identify the research categories and present the initial model, and 9 components and 53 indicators were identified. Validation and screening of indicators was done with Delphi technique. The participants of this section are 28 experts who were selected using the snowball pattern. Finally, 9 components and 49 indicators were confirmed. In the end, using the process of network analysis, the priority and weight of dimensions, components and indicators were determined. The findings showed that the environmental dimension has 45% and the economic dimension has 36% of the weight of the model. The social dimension is ranked third with 19%. The energy consumption component has the most weight with 17% and its indicators have 3 positions out of the top 10.
    Keywords: Energy Consumption, Metropolitan Area, Mixed Approach, Sustainable Development Indicators, Urban Transportation System Evaluation
  • شهریار افندی زاده*، کیومرث محمدی، حمید بیگدلی راد
    میلیون ها اتومبیل در سطح جاده های دنیا درحرکت اند و هر ساله میلیاردها دلار برای تامین نیاز حمل ونقل به عنوان اصلی ترین شریان اقتصادی جهان امروز هزینه می شود. ظرفیت راه یکی از مهمترین پارامترها در طراحی و بهره برداری از راه ها محسوب می شود. یک از عوامل موثر بر تعیین ظرفیت راه ها درصد حضور وسایل نقلیه سنگین است که باعث تغیرات شدیدی در تعیین ظرفیت و سطح سرویس راه ها بخصوص جاده های دوطرفه دارد. به منظور اعمال تاثیر این قبیل وسایل نقلیه از مفهوم همسنگ سواری استفاده می شود. دراین پژوهش با استفاده از روش های سرفاصله و روش اختلاف سرعت شاخص های موثر بر ضریب همسنگ سواری و همچنین تعیین ضریب همسنگ سواری وسایل نقلیه مختلف در جاده های اصلی کشور مورد بررسی قرار می گیرد و ضرایب به دست آمده با ضرایب آیین نامه HCM مقایسه می شوند. مقایسه ضرایب به دست آمده از دو روش نشان می دهد اگرچه که اختلاف میان این ضرایب تنها در شیب ها و حجم های بالا مشاهده می شود و این اختلاف عمدتا محدود به یک یا دو وسیله نقلیه سنگین می باشد اما به دلیل تفاوت در ناوگان حمل و نقل ایران و کیفیت جاده های ایران، امکان مقایسه ی مستقیم این ضرایب وجود ندارد و می بایست این ضرایب قبل از مقایسه کالیبره شوند.
    کلید واژگان: ضریب همسنگ سواری, حمل و نقل, جاده اصلی, آیین نامه ظرفیت راه
    Shahriar Afandizadeh *, Kiomars Mohammadi, Bigdeli Rad Hamid
    Millions of vehicles are moving on the roads worldwide, and billions of dollars are spent each year to meet transportation needs as the main artery of the world economy today. The role of the road and, consequently, asphalt as a factor in accelerating movement and reducing depreciation costs is undeniable. The investigation of various methods used to determine the passenger car equivalent (PCE) indicates that most of these methods are focused on traffic characteristics affected by the presence of heavy vehicles. The most important of these parameters are traffic speed and the formation of a group of vehicles along the route, the speed of heavy vehicles, especially on steep slopes, the dimensions of vehicles, and the maneuvering capabilities of these vehicles in reducing and increasing slope, which are among the parameters used in determining the PCE. This study aims to analyze effective indicators and determine the PCE of various vehicles on the main roads of the country. The results show that the PCE for two-axle trucks and minibusses have the lowest coefficients among heavy vehicles. After that, the coefficients increase in the order of buses, two- and three-axle trucks, some vehicles, two-part heavy vehicles, and four-axle trucks and above. This order has been observed in different topographic conditions, different slopes, and different volumes.
    Keywords: Passenger Car Equivalent (PCE), Transportation, Main Road, Road Capacity
  • Shahriar Afandizadeh, Navid Amoei Khorshidi, Hamid Mirzahossein *, Samim Shakoori
    Travel time reliability affects the behavior of passengers in private or public transportation and can be seen as an important factor in the context of freight transportation. The main cause of travel time oscillation, known as travel time reliability, is congestion. Congestion is classified into two categories: recurring and nonrecurring. Recurring congestion, which is the topic of this study, is formed when supply surpasses capacity. Peak periods are good examples of recurring congestion. In this paper, by utilizing different bagging regressor methods, the effect of speed flow reduction, compared to Free Flow Speed (FFS) in terms of congestion was studied on the Planning Time Index (PTI) on a section of Interstate 64 in the United States (US). Then, by analyzing PTI changes based on congestion variation, it was revealed that when speed reduction surpasses 10%, travel time leaves its reliability. Also, when the congestion is somewhere around 0.7 to 0.75, the unreliability becomes severe. These findings were directly extracted from scatter plots drawn by bagging and bootstrapping samples which were used to improve the accuracy of PTI prediction.
    Keywords: Bagging Regressor, Congestion, Machine Learning, Peak Period, Planning Time Index (PTI), Travel Time Reliability
  • شهریار افندی زاده*، محمود احمدی نژاد، سعیده عبدلی، حمید بیگدلی
    یکی از مسائل مهم در صنعت حمل ونقل، طراحی شبکه تحویل بسته های پستی (شبکه پستی) می باشد. شبکه پستی شبکه ای است که در آن، جریان مرسولات توسط حامل های بار از چندین مبدا جمع آوری شده و به ها ب ها انتقال داده می شوند؛ در مرحله آخر، بسته های پستی توسط حامل های بار به مقصد نهایی ارسال می شوند. به منظور ارائه این خدمت، هاب ها جهت پردازش مرسولات مکان یابی شده و مسیرهای محلی جهت برداشت و توزیع بسته ها در هاب ها برنامه ریزی می شوند. این مسئله با عنوان مسئله مکانیابی-مسیریابی شناخته می شود. پژوهش حاضر به دنبال مکان یابی هاب و مسیریابی حامل های بار در مقیاس بین شهری و در سطح کشور ایران می باشد. برای این منظور، ابتدا مدل ریاضی مسئله مکان یابی هاب ها و مسیریابی حامل های بار ارائه شده و ازآنجاکه مسئله مکانیابی-مسیریابی در دسته بندی مسائل پیچیده با ابعاد بزرگ قرار می گیرد، از الگوریتم های فرا ابتکاری برای حل آن استفاده گردیده است. در پژوهش حاضر، با ادغام دو الگوریتم ژنتیک (GA) و الگوریتم بهینه سازی ازدحام ذرات (PSO) به حل مسئله مکانیابی-مسیریابی پرداخته شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که ادغام دو الگوریتم PSO و GA نسبت به حالتی که تنها از یک الگوریتم فرا ابتکاری برای حل مسئله استفاده شود پاسخ بهتری ارائه می دهد. شایان ذکر است که از داده های شرکت تیپاکس جهت مکان یابی هاب ها و مسیریابی مسیرهای محلی استفاده گردیده است.
    کلید واژگان: الگوریتم بهینه سازی ازدحام ذرات, الگوریتم ژنتیک, بهینه سازی شبکه پستی, مسئله مکان یابی, مسیریابی هاب
    Shahriar Afandizadeh *, Mahmoud Ahmadinejad, Saeideh Abdoli, Hamid Bigdeli
    The postal network is a network in which the flow of shipments is collected by vehicles from several sources and transferred to hubs; In the last step, the parcels are sent to the final destination by the vehicles. In order to provide this service, the hubs are located to process the parcels and the local routes are planned to pick up and delivery the packages in the hubs. This problem is known as location-routing problem. The current research seeks to locate the hub and the routing of freight carriers on an intercity scale and at the level of Iran. For this purpose, first, the mathematical model of the problem of locating the hubs and routing the cargo carriers is presented, and since the problem of locating-routing is in the category of complex problems with large dimensions, meta-heuristic algorithms have been used to solve it. In previous studies, meta-heuristic algorithms or a combination of them have been used to solve the location-routing problem, but in the study, the location-routing problem has been solved by integrating two genetic algorithms (GA) and the particle swarm optimization algorithm (PSO). The results of this research show that the integration of two algorithms, PSO and GA, provides a better answer than if only one meta-heuristic algorithm is used to solve the problem. It is worth mentioning that in the current research, the data of Tipax Company was used to locate the hubs and local tours routing.
    Keywords: Hub Location Routing Problem, Postal Network Optimization, Genetic Algorithm, Particle Swarm Optimization Algorithm
  • شهریار افندیزاده*، طناز علایی تبار، حمید بیگدلی راد
    هدف این پژوهش بررسی تاثیر خودروهای خودران بر تغییرات سفرها است. این خودروها با فراهم آوردن دسترسی بیشتر، چگونه بر فعالیت های انجام شده توسط افراد و برآورد تقاضای گروه سنی خاص که شامل افراد زیر سن قانونی جهت اخذ گواهی رانندگی و سالمندان هستند، تاثیر می گذارد. روند کار در این پژوهش به این صورت است که ابتدا داده های مربوط به اشخاص، خانوار، کاربری زمین و ماتریس های مقاومت بین نواحی محدوده موردمطالعه واشنگتن دی سی وارد نرم افزار اکتیویتی سیم شدند. اطلاعات به دست آمده از مدل ها بدون حضور خودروهای خودران بررسی شدند، سپس شیوه سفر خودروی خودران به نرم افزار اضافه شده و اطلاعات ناشی از تاثیرات این خودروها بر تغییرات سفرها که برگرفته از تغییر متغیرهای فعالیت گروه سنی خاص، زمان سفر در دسترسی، انتخاب مقاصد دورتر تورهای غیراجباری و تواتر تورهای غیراجباری است، در نظر گرفته شد. این تغییرات به این صورت است که برای هر متغیر بازه های متفاوتی در نظر گرفته شد و میزان تاثیر آن ها بر تغییرات تعداد سفر بررسی شد. نتایج در تحلیل یک بعدی حساسیت متغیرها نشان می دهد که از بین متغیرهای انتخاب شده، متغیر فعالیت های غیراجباری افراد در مدل تواتر تورهای غیراجباری با 7/11 درصد و متغیر زمان سفر در مدل دسترسی با 5/5 درصد بیشترین تاثیر را بر تغییرات تعداد سفر دارد. همچنین حضور خودروهای خودران بیشترین تاثیر را بر روی سفر با اهداف خرید و تفریح دارند. یکی دیگر از اهداف این پژوهش، ساخت مدل سریع پاسخ است که منجر به کاهش زمان طولانی اجرای مدل های فعالیت مبنا و شناسایی مهم ترین متغیرها برای بررسی اثر تعاملی متغیرها می شود
    کلید واژگان: خودروی خودران, تعداد سفر, مدل های فعالیت مبنا, نرم افزار اکتیویتی سیم
    Shahriar Afandizadeh *, Alayitabar Tanaz, Bigdeli Rad Hamid
    The purpose of this research is to investigate the impact of self-driving cars on changes in travel. To do the work, first, the data related to persons, households, land use, and skim matrices between the studied areas of Washington DC were entered into Activitysim software. The information obtained from the models without the presence of self-driving cars was examined, then the way the self-driving car traveled was added to the software, and the information resulting from the effects of these cars on the changes in trips, which is derived from the changes in the variables of the specific age group, the travel time in the accessibility, choosing more distant destinations for non-mandatory tours and the frequency of non-mandatory tours, in considered. The results in the one-dimensional analysis of the variables show that among the selected variables, the variable of non- mandatory activities of people in the frequency model of non- mandatory tours with 11.7% and the variable of travel time in accessibility model with 5.5% have the greatest effect on the changes in the number of trips. Also, the presence of self-driving cars has the greatest impact on shopping and leisure trips. Another goal of this research is to build a quick response model. After examining the interactive effect of the variables, it was found that the travel time variables and the activities of the working people, the age group under 18 years, and the retired are the most important variables influencing the changes in the number of trips.
    Keywords: Autonomous Vehicles, Number of Trips, Activity Based Model, Activity Sim
  • شهریار افندی زاده*، درسا عزیز جلالی، حمید بیگدلی راد
    اگر از خودروهای خودران در طرح خدمات تماس - سفر استفاده شود، محدودیت های مربوط به وجود راننده، مانند محدودیت زمانی رانندگی، از بین می روند. مسیله مسیریابی تماس - سفر مطالعه حاضر به دنبال ارایه برنامه ریزی مسیریابی ناوگانی از وسایل نقلیه خودران الکتریکی است، که به گروهی از درخواست های سفر خدمت رسانی می کنند. هدف از مسیله تعریف شده، بهینه سازی تعداد ناوگان برای خدمت رسانی، کمینه کردن هزینه های مسیرهای خودروها و ناراحتی مسافران است. مسیله حاضر علاوه بر محدودیت های راحتی سفر کاربران، با چالش هایی از جمله مدیریت باتری و انحراف مسیر خودرو ها به ایستگاه های شارژ نیز مواجه است. در پژوهش حاضر ابتدا یک مدل ریاضی چند هدفه مقید متناسب با مسیله مسیریابی مورد نظر بررسی می گردد، سپس یک روش حل دو مرحله ای مبتنی بر الگوریتم فرا ابتکاری ژنتیک ارایه می گردد. ساختار الگوریتم ژنتیک به گونه ای معرفی می گردد که تعیین تعداد ناوگان و تخصیص مسافران به خودروها را شامل شود. برای حل مسیله و تحلیل نتایج بدست آمده با روش حل پیشنهادی، نمونه داده های جدیدی، از طریق پردازش داده های خام شرکت اوبر در شهر سانفرانسیسکو آمریکا، ایجاد گردید. نتایج نشان می دهند که روش حل پیشنهادی قادر به بدست آوردن جواب های با کیفیت در زمانی قابل مقایسه با روش حل دقیق شاخه و برش مطالعه پیشین می باشد. همچنین نتایج حل مسیله برای نمونه داده های جدید نشان می دهد که همواره استفاده از حداقل تعداد ناوگان منجر به جواب های برتر و بهینه نمی شود. به علاوه نتایج حاکی از آن است که مقصد یکسان برخی مسافران در هنگام فعالیت خدمات تغذیه کننده، باعث افزایش میزان همسواری می گردد.
    کلید واژگان: الگوریتم ژنتیک, خدمات تغذیه کننده, خدمات شبه همگانی, خودروهای خودران الکتریکی, مسئله مسیریابی
    Shahriar Afandizadeh *, Dorsa Aziz Jalali, Hamid Bigdeli Rad
    The Complexities of Operating DAR Services Mean That Computerized Planning and Scheduling Is Necessary for Systems of Realistic Size. This Research Studies an Electric Autonomous Fleet Size with Mix Dial-A-Ride Problem. The Goal of The Problem Is to Minimize a Weighted Objective Function Consisting of The Total Travelling Costs of All Vehicles, Users' Excess Ride Time Costs and Vehicles' Acquisition Costs While Satisfying Customer Service Level Constraints Along with Battery Level Management and Recharge Times Management Constraints. In This Variant of The Dial-A-Ride Problem, Recharging at Any of The Available Charging Stations Is Allowed. A Cluster-First, Route-Second Genetic Algorithm Is Proposed to Solve the Problem, Where the Clustering Is Performed by Choosing the Fleet Size and Assigning the Customers to The Fleet Using a Genetic Algorithm (GA), Then the Primary Routes Are Developed by A Routing Heuristic, Finally the Charging Stations Will Be Inserted to The Algorithm Using an Insertion Technique. The Performance of The Proposed Method Is Tested by Using Benchmark Instances of a Related Problem from The Recent Literature. The Proposed Method Has Achieved Solutions Comparable with The Current State-Of-Art Methods. The Computational Results Show That the Proposed Method Is Effective in Finding Comparable Solutions with The Current State-Of-Art Method. New Instances, Some of Which Include First-Mile Feeder Services, Are Generated Based on The Data from Uber Technologies Inc. Tests Performed on New Instances Demonstrate That the Minimum Possible Fleet Size Does Not Always Result in Minimum Costs. Moreover, The Tests Show That Integration of The Feeder Services into Dial-A-Ride Services Increases Ride-Sharing Ridership.
    .
    Keywords: Dial-A-Ride Problem, Electric Autonomous Vehicles, Feeder Services, Genetic Algorithm
  • محمدحسین نوروزی، محمدجواد کاملی*، شهریار افندی زاده، جمشید صالحی صدقیانی

    مقدمهیکی از مسایل مهمی که می تواند تعیین کننده وضعیت یک شهر باشد و در شاخص های کیفیت فضای آن تغییراتی ایجاد کند، سیستم حمل ونقل شهری است. راه ها و سیستم حمل ونقل از عناصر مهم موجود در هر شهر هستند که ساختار کلی شهر را شکل می دهند. امروزه با رشد روزافزون جمعیت و توسعه ناشی از اتومبیل، حمل ونقل و ترافیک یکی از مشکلات شهرها است و به ویژه در مناطق کلان شهری که متشکل از یک شهر مادر و تعدادی شهر و شهرک اقماری است، این مشکل بیشتر است، چرا که جمعیت قابل توجهی در شهرهای اقماری سکونت گزیده و به واسطه اشتغال در شهر مادر، تردد هرروزه به آن دارند و در صورت نبود یک سیستم حمل ونقل مطمین و برنامه ریزی شده، مشکلات شهر مادر را افزایش می دهند. تا زمانی که برنامه های شهری و مناطق کلان شهری و طرح های سیستم حمل ونقل مبتنی بر رفت و آمد خودروها تهیه شوند، دستیابی به سیستم حمل ونقل پایدار ممکن نخواهد بود. لذا نظامی برای ارزیابی سیستم حمل ونقل شهری مبتنی بر اصول پایداری و توسعه پایدار، متضمن بهبود شاخص های اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی شهرهاست. مطالعه حاضر به عنوان بخشی از پژوهشی جامع تر که با هدف ارایه مدل ارزیابی سیستم حمل ونقل شهری بر اساس شاخص های توسعه پایدار در منطقه کلان شهری تهران صورت پذیرفته، انجام شده است و به دنبال آن است تا به بررسی استقلال یا وابستگی مولفه های مدل بپردازد. 
    مواد و روش هاپژوهش حاضر را می توان از نظر هدف کاربردی توسعه ای و از منظر روش و دوره زمانی گردآوری داده ها، پژوهشی پیمایشی مقطعی محسوب کرد که با رویکرد آمیخته انجام شد. به این منظور، در بخش کیفی با جست وجو در پایگاه های اطلاعاتی، در بازه زمانی 2000 تا 2023، تعداد 43 مقاله در زمینه های مرتبط شناسایی شد و در نهایت، 41 مقاله به روش هدفمند انتخاب و وارد مرحله تحلیل شدند. برای شناسایی روابط بین مولفه های مدل ارزیابی سیستم حمل ونقل شهری در منطقه کلان شهری تهران بر اساس شاخص های توسعه پایدار، از مدل سازی ساختاری تفسیری بهره برده شد که مشارکت کنندگان این بخش 28 نفر از خبرگان حوزه های شهرسازی، حمل ونقل، اقتصاد، علوم اجتماعی و محیط ز یست فعال در شهرداری تهران بوده است که به روش غیراحتمالی هدفمند و با الگوی گلوله برفی انتخاب شدند. در مرحله بعد اعتبارسنجی مدل طراحی شده با روش مدل سازی معادلات ساختاری و با تکنیک حداقل مربعات جزیی صورت گرفت. جامعه آماری بخش کمی شامل متخصصان حوزه های یادشده است که در منطقه کلان شهری تهران فعالیت می کنند و حجم نمونه 530 نفر است. مطالعات کتابخانه ای و پرسشنامه به عنوان ابزار گردآوری داده ها در نظر گرفته شد که با روش روایی سازه، روایی همگرا و روایی واگرا اعتبارسنجی شد. اعتبارسنجی در بخش کیفی با استفاده از الگوی CASP انجام شد. مقاله های مورد بررسی در بخش کیفی براساس ده معیار این الگو ارزیابی شد و مقالات با امتیاز بالای 25 انتخاب شد. اعتبار پرسشنامه از طریق روایی محتوا (نظرخواهی از خبرگان) سنجیده شد که اعتبار آن مورد تایید قرار گرفت. همچنین در یک مطالعه مقدماتی، آلفای کرونباخ کلی پرسشنامه برابر 0/856 محاسبه شد. بعد از توزیع پرسشنامه در نمونه منتخب، بررسی روایی پرسشنامه با بهره گیری از سه روش روایی سازه (مدل بیرونی)، روایی همگرا (AVE) و روایی واگرا صورت پذیرفت که بر اساس منابع، مقدار روایی همگرا (AVE) برای همه متغیرها لازم است از 0/5 بزرگ تر باشد. پایایی ترکیبی (CR) و ضریب آلفای کرونباخ هر یک از عوامل برای محاسبه پایایی تعیین شده است. میزان پایایی ترکیبی و آلفای کرونباخ همه ابعاد مدل باید از 0/7 بزرگ تر باشد. برای شناسایی مقوله های زیربنایی تحقیق و ارایه مدل اولیه از تحلیل فراترکیب استفاده شد. اعتبارسنجی مدل طراحی شده با روش حداقل مربعات جزیی صورت گرفت. تجزیه وتحلیل داده های فاز کیفی پژوهش با نرم افزار Maxqda و مرتبط با فاز کمی با نرم افزار Smart PLS انجام شد. 
    یافته هااز بررسی و تحلیل مقالات، تعداد 166 عدد شاخص به دست آمد که در ادامه شاخص هایی که هم معنا بوده و یا به شکل ها و عبار ت های متفاوت تکرار شده بودند، حذف شدند و در نهایت، با مقوله و دسته بندی شاخص های نهایی، 9 مولفه (مقوله اصلی) و 53 شاخص (مقوله فرعی) حاصل شد. یافته های پژوهش نشان داد مولفه های مدل نسبت به هم مستقل نیستند و مولفه های تولید آلاینده ها، منابع مصرفی، مصرف انرژی، عدالت و دسترسی، هزینه های مستقیم و غیرمستقیم در بخش سازه های مستقل و مولفه های رفاه اقتصادی، ایمنی سفر، بهداشت و سلامت انسانی، سازگاری زیست محیطی در بخش سازه های وابسته قرار دارند و ارتباط به صورتی است که مجموعه هزینه های مستقیم و غیرمستقیم و عدالت و دسترسی بر مصرف انرژی تاثیر می گذارند. منابع مصرفی و تولید آلاینده ها بر هم اثر گذاشته و درمجموع به سازگاری زیست محیطی منجر می شود. در نهایت از طریق بهداشت و ایمنی سفر دستیابی به رفاه اقتصادی میسر می شود. همچنین در بخش اعتبارسنجی مدل، شاخص GOF برابر 0/616 به دست آمد که از 0/36 بزرگ تر است. شاخص RMS_theta میزان 0/102 به دست آمد که از 0/12 کمتر است. شاخص SRMR نیز 0/050 محاسبه شد که از 0/08 کمتر است، بنابراین برازش مدل مطلوب است. 
    نتیجه گیرینتایج پژوهش نشان داد هزینه های مستقیم و غیرمستقیم و عدالت و دسترسی بر مصرف انرژی تاثیر می گذارند. در نتایج مطالعه هیرای و کامیم (2022) نیز به تاثیرگذاری مولفه عدالت اشاره شده و از این منظر با نتایج پژوهش حاضر هماهنگ است. دیدگاه جامع به آن دلیل مهم است که مرزهایی را تعریف می کند که در آن همه بخش ها باید به صورت جمعی فعالیت کنند. این دیدگاه همچنین به توجه بیشتر به کیفیت زندگی دعوت می کند و تجزیه و تحلیل عدالت را دربرمی گیرد تا تاثیرات توزیعی حمل ونقل بین مناطق و کشورها را طی زمان شامل شود. در مقابل، دیدگاه حمل ونقل محور هم به دلیل در نظر داشتن اهداف خاص بخشی که تدوین سیاست ها و برنامه های حمل ونقل را هدایت می کند، مهم است. ضمن اینکه باید اذعان داشت که برخی از تصمیمات با دیدگاه حمل ونقل محور مناسب تر و مرتبط تر اتخاذ خواهند شد.همچنین، نشان داده شد منابع مصرفی و تولید آلاینده ها اثر متقابل دارد و به سازگاری زیست محیطی منجر می شود. در نتایج مطالعات پترسون و همکاران (2021) و محمدپور و همکاران (1401) نیز به مولفه حداقل رسانی تولید آلاینده ها اشاره شده و از این منظر با نتایج پژوهش حاضر سازگاری دارد. برخی از خروجی های کلیدی زیست محیطی (یا آلاینده و پسماند) شامل پسماندهای خطرناک ناشی از اسقاط وسایل نقلیه، انتشار سر و صدا، آلودگی هوای محلی و تغییرات آب و هوایی است. با اینکه پیشرفت قابل توجهی در نسبت پسماندهای قابل بازیافت وسیله نقلیه در پایان عمر خودروها انجام شده است، تخمین زده می شود که حدود 25 درصد از یک وسیله نقلیه غیرقابل بازیافت باقی بماند و بسیاری از این موارد می توانند خطرناک تلقی شوند. همچنین، آلودگی صوتی ناشی از ترافیک می تواند الگوی خواب را مختل کند، بر عملکرد شناختی تاثیر بگذارد و برخی از مشکلات قلبی عروقی را تشدید کند. از آنجا که آلودگی صوتی به میزان فعالیت های در حال انجام و شدت سر و صدای آن فعالیت ها مربوط می شود، تعجب آور نیست که عمدتا یک مشکل شهری است. در نهایت دستاوردهای پژوهش نشان داد از طریق بهداشت و ایمنی سفر دستیابی به رفاه اقتصادی میسر می شود. این مهم در نتایج مطالعه مرزی و همکاران (1401) مورد تایید قرار گرفته است. سیستم حمل ونقل علاوه بر منافع اقتصادی قابل توجه، هزینه های اقتصادی نیز ایجاد می کند. حوادث رانندگی جاده ای و کیفیت هوا هر دو منجر به از دست دادن زندگی یا کاهش کیفیت زندگی می شود که از نظر بهره وری از دست رفته و رفاه کمتر شهروندان، هزینه های مستقیم برای اقتصاد دارد. همچنین، فراهم کردن سیستم حمل ونقل و یارانه های مربوط به مسافران برای دولت هزینه هایی دارد که باید از طریق مالیات یا دریافت کرایه تامین شوند. لذا پیاده سازی مدل ارایه شده در پژوهش حاضر، با کاهش هزینه های حاشیه ای، به افزایش رفاه اقتصادی در کشور کمک شایانی می کند.

    کلید واژگان: ارزیابی سیستم حمل ونقل شهری, رویکرد آمیخته, شاخص های توسعه پایدار, مدل ارزیابی, مجموعه کلان شهری
    Mohammad Hossein Norouzi, Mohammad Javad Kameli *, Shahriar Afandizadeh, Jamshid Salehi Sadaghiani

    Introduction One of the important issues that can determine the status of a city and make changes in the quality indicators of its space is the urban transportation system. Roads and transportation systems are important elements in every city that shape the overall structure of the city. Today, with the ever-increasing population growth and development caused by cars, transportation and traffic is one of the problems of cities, especially in metropolitan areas that consist of a mother city and several satellite cities and towns, this problem is greater, because a significant population They live in satellite cities and because of their employment in the mother city, they travel to it every day, and in the absence of a reliable and planned transportation system, they increase the problems of the mother city. As long as city and metropolitan area programs and transportation system plans are prepared with the car-oriented approach, it will not be possible to achieve a sustainable transportation system. Therefore, a system for evaluating the urban transportation system based on the principles of sustainability and sustainable development implies the improvement of economic, social, and environmental indicators of cities. The present study was carried out as a part of more comprehensive research to provide an evaluation model of the urban transportation system based on sustainable development indicators in the metropolitan area of Tehran, and it seeks to examine the independence or dependency of the components of the model.
    Materials and MethodsThe current research can be considered applied-developmental in terms of its purpose, and in terms of the method and period of data collection, it can be considered survey-cross-sectional research that was conducted with a mixed approach. For this purpose, in the qualitative section, by searching the databases, 43 articles were identified in related fields between 2000 and 2023, and finally, 41 articles were selected in a targeted way and entered the analysis stage. To identify the relationships between the components of the evaluation model of the urban transportation system in the metropolitan area of Tehran based on sustainable development indicators, structural-interpretive modeling was used. The participants of this section were 28 experts in the fields of urban planning, transportation, economy, social sciences, and environment active in Tehran municipality, who were selected in a non-probability, purposeful way and with a snowball pattern. In the next step, the validation of the designed model was done with the method of structural equation modeling and the partial least squares technique. The statistical population of the quantitative part includes specialists in the aforementioned fields who work in the metropolitan area of Tehran, and the sample size is 530 people. Library studies and questionnaires were considered as data collection tools, which were validated using construct validity, convergent validity, and divergent validity methods. Validation was performed in the qualitative section using the CASP model. The reviewed articles in the qualitative section were evaluated based on the ten criteria of this model and the articles with a score above 25 were selected. The validity of the questionnaire was measured through content validity (opinions from experts) and its validity was confirmed. Also, in a preliminary study, the total Cronbach’s alpha of the questionnaire was calculated as 0.856. After distributing the questionnaire to the selected sample, the validity of the questionnaire was checked using three methods construct validity (external model), convergent validity (AVE), and divergent validity. is greater than 0.5. Composite reliability (CR) and Cronbach’s alpha coefficient of each factor were determined to calculate reliability. The combined reliability and Cronbach’s alpha of all dimensions of the model should be greater than 0.7. Meta-composite analysis was used to identify the underlying categories of the research and provide the initial model. Validation of the designed model was done by the partial least squares method. Data analysis of the qualitative phase of the research was done with Maxqda software and related to the quantitative phase with Smart PLS software.
    FindingsFrom the review and analysis of the articles, several 166 indicators were obtained, then the indicators that had the same meaning or were repeated in different forms and expressions were removed, and finally, with the category and classification of the final indicators, 9 components (main category) and 53 indicators (subcategory) were obtained. The findings of the research showed that the components of the model are not independent of each other and the components of pollutant production, consumption resources, energy consumption, justice and access, direct and indirect costs in the sector of independent structures, and the components of economic well-being, travel safety, health and human health, environmental compatibility are in the dependent structures section and the relationship is such that the set of direct and indirect costs and justice and access affect energy consumption. Consuming sources and production of pollutants interact and lead to environmental compatibility. Finally, economic prosperity can be achieved through travel health and safety. Also, in the model validation section, the GOF index was obtained as 0.616, which is greater than 0.36. The RMS_theta index was 0.102, which is less than 0.12. The SRMR index was also calculated as 0.050, which is less than 0.08, so the fit of the model is favorable.
    ConclusionThe results of the research showed that direct and indirect costs and justice and access affect energy consumption. In the results of Hirai and Kamim’s study (2022), the effectiveness of the justice component is also mentioned, and from this point of view, it is consistent with the results of the present study. The comprehensive view is important because it defines the boundaries in which all the departments should work collectively. This perspective also calls for greater attention to quality of life and includes equity analysis to include the distributive effects of transportation between regions and countries over time. On the other hand, the transportation-oriented perspective is also important because of considers the specific goals of the sector that guide the development of transportation policies and programs. In addition, it should be acknowledged that some decisions will be made with a more appropriate and relevant transportation perspective.It was also shown that the consumption of resources and pollutant production have mutual effects and lead to environmental compatibility. In the results of the studies of Patterson et al. (2021) and Mohammadpour et al. Some of the key environmental outputs (or pollutants and waste) include hazardous waste from vehicle scrapping, noise emissions, local air pollution, and climate change. Although significant progress has been made in the proportion of recyclable vehicle waste at the end of a vehicle’s life, it is estimated that about 25% of a vehicle remains unrecyclable, and much of this can be considered hazardous. Also, noise pollution caused by traffic can disrupt sleep patterns, affect cognitive function, and aggravate some cardiovascular problems. Since noise pollution is related to the number of ongoing activities and the noise intensity of those activities, it is not surprising that it is mainly an urban problem.Finally, the results of the research showed that it is possible to achieve economic well-being through travel health and safety. This importance has been confirmed in the results of Marzi et al.’s study (1401). In addition to significant economic benefits, the transportation system also creates economic costs. Road traffic accidents and air quality both lead to loss of life or decrease in quality of life, which has direct costs for the economy in terms of lost productivity and less well-being of citizens. Also, providing the transportation system and subsidies for passengers has costs for the government that must be financed through taxes or fare collection. Therefore, the implementation of the model presented in the current research, by reducing the marginal costs, helps to increase the economic well-being of the country.

    Keywords: evaluation model, Metropolitan Complex, Mixed Approach, Sustainable development indicators, Urban Transportation System Evaluation
  • Shahriar Afandizadeh, Hamid Bigdeli Rad *, Vahid Bigdeli Rad, Fatemeh Absari

    In any transportation planning, including rural transportation, the characteristics of existing supply and demand must be identified. According to this knowledge, the main needs and problems of the villagers in the field of transportation can be identified. In urban transportation planning, travel models are usually built in four stages. In the first stage, travel production and absorption models, in the second stage, travel distribution models, in the third stage, vehicle mode choice models, and in the final stage, route selection and traffic assignment models. In this study, and according to the studies conducted on the difference in behavioral pattern as well as the difference in the way of planning in the village and city, modeling related to the stage of production and absorption of travel is done using backward elimination regression. This study was conducted by case study of a number of villages in Qazvin city and can be generalized to other villages that have similar characteristics. Finally, according to the developed models, it was found that in work trips, the variable of employment rate, in educational trips, the number of students, in shopping trips and ethnics and medicine and in the demand of total travel variable population have the greatest impact on the model. With the current situation demand, it is possible to develop a forecast demand model for different horizons by applying the population growth rate and employment. By estimating the demand for travel, in order to create and build road and rural facilities, road pavement and road maintenance can be planned.

    Keywords: Rural Transportation, Demand Estimation, Modeling, Regression, Backward Elimination
  • Shahriar Afandizadeh *, Hamid Bigdeli Rad
    In most countries of the world, saving human lives is one of the most important and first factors that have been considered by politicians. Among the causes of death, road accident is known as one of the 10 causes of death and casualties. Therefore, paying attention to reducing the number of accidents and also reducing the severity of accidents, is the goal of the country's officials, and their planning and prioritization is in the same direction. One of the most important parts of traffic accident analysis and prediction is selecting and using appropriate models. In this study, extensive research has been tried to give a good view to researchers to choose a suitable model. Also, the human factor in accidents has been studied and the parameters affecting this factor have been studied and the most important ones have been stated. Therefore, the purpose of this study is to examine in detail the most important factors (appropriate model and appropriate parameter) in the evaluation of accidents. Results are shown that Deep learning approach/Data mining/machine learning models had the highest power with 87.27%, followed by Poisson-lognormal and generalized additive models. It was also concluded that most models were used in suburban accidents, however, there were one model “microscopic simulations” that were used more in urban accidents. Deep learning approach / Data mining / machine learning has allocated the most up-to-date research with an average close to 2016 (2015.82). Random-parameters models are next with an average of 13.4. Duration models with the lowest mean (1998.2) are at the bottom of this classification and have the oldest research. Based on this information, it can be concluded that today researchers are more inclined to new models such as Deep Learning, which may be due to the high accuracy of these models.
    Keywords: Traffic Safety, Accidents Prediction Models, Human Factors, Road Safety
  • شهریار افندی زاده*، میلاد ساشاپور، شاهین حسنی، حمید میرزاحسین
    بیش از یک پنجم افرادی که در سراسر دنیا جان خود را در اثر تصادفات رانندگی از دست می دهند، عابرین پیاده هستند. مرگ و میر و جراحات عابرین پیاده اغلب قابل اجتناب است و می توان با اقدامات مختلف ایمنی و پیش بینی برخی عوامل اصلی تاثیرگذار در رفتار عابران هنگام مواجه آن ها با موقعیت های خطرساز تصمیمات واکنشی شان را بهبود بخشید. در این مقاله به منظور پیش بینی رفتار عابرین پیاده شهر تهران در هنگام مواجه با تقاطعات چراغدار و تعیین متغیرهای اصلی و تاثیرگذار بر فرآیند تصمیم گیری آن ها حرکت عبوری عابران به کمک دوربین های نظارت تصویری برداشت شد و سپس ویژگی های رفتاری همان عابران با پرسشنامه ای برداشت شد. . به منظور تعیین اهمیت و تاثیرگذاری هر یک از متغیرهای برداشت شده در فرآیند تصمیم گیری عابر، ساخت و پرداخت یک مدل لوجیت دوگانه در دستور کار قرار گرفت. همچنین در ادامه، جهت تعیین تاثیر متقابل متغیرهای آشکار و پنهان برهم و تفصیل نحوه تاثیرگذاری آنها در رفتار عابرپیاده اقدام به مدل سازی معادلات ساختاری گردید. نتایج مقایسه تطبیقی دو مدل نشان داد که تاثیر متغیرهای روانشاختی در مدل معادلات ساختاری خود را نشان می دهد و متغیرهای محیطی و ترافیکی به کمک مدل لوجیت قابل توصیف اند. همچنین مشخص شدکه تاثیر رفتار سایر عابرین بر رفتار عابر مورد نظر در هر دو مدل بسیار با اهمیت و معنادار است.
    کلید واژگان: عابرپیاده, تقاطع چراغدار, مدل انتخاب گسسته, مدل معادلات ساختاری
    Shahriar Afandizadeh *, Milad Sashourpour, Shahin Hassani, Hamid Mirzahossein
    This paper outlines the behavior of pedestrians in crossing signalized intersections and finds the main and effective variables that influence violation behavior in Tehran. For that purpose, required data was collected by recording pedestrian behavior then asking them to complete questionnaires. A binary logit (BL) model was developed to determine the influence and significance of each collected variable in the decision-making process. A structural equation model (SEM) was used to determine the interaction between observed and hidden variables and describe how they influence behavioral intention. After collecting the questionnaires and removing the false ones, 304 valid questionnaires remained. The structural model results showed that attitude, perceived behavior control, and the presence of other pedestrians directly influence behavior intention. As a result, when a pedestrian believes that breaking the law will save time or be a convenient way out, the chance of breaking the law increases. It also increases when they perceive more control over the behavior. Subjective norms and sex, on the other hand, have an indirect influence on intention. Since men feel more control over their behavior, they are more likely to violate it. The binary logit model results showed that the violation probability is higher among men than women. It is also more probable that pedestrians aged 25 to 29 violate the law more often at intersections. The existence of other pedestrians waiting for the green light can reduce the violation probability, and the presence of other violators can increase it. Increasing the speed of the approaching vehicle will decrease the violation probability. A comparison between the two models showed that SEM could describe the impact of psychological variables better, and BL could better define traffic and condition-related variables. On the other hand, the effect of other pedestrians on behavior is significant in both models.
    .
    Keywords: pedestrian, Signalized Intersection, Binary Logit (BL) Model, Structural Equation Modeling (SEM)
  • شهریار افندیزاده*، مجتبی سعادتی، سعید عبدالهی لاشکی، احمدرضا الماسی

    تاثیرجابه جایی برانتشار ویروسها مسیله ای بسیار مهم است که توسط جوامع مختلف به منظور شناسایی عوامل تاثیرگذاردر انتشار بیماری مورد بررسی قرار گرفته است. استفاده از مدلهای آمار فضایی یکی از روش های مدلسازی چگونگی انتشار ویروس در سطح نواحی یک شهربراساس داده های مکان مبنا میباشدکه ازمهمترین ویژگی این مدلها بومی سازی براساس ارتباط بین داده های مکانی افراد مبتلا به ویروس ومتغیرهای توضیحی محلی تاثیرگذاربرانتشارویروس است.دراین مطالعه درگام اول ازبین 12 متغیرتوضیحی دردسترس با استفاده از روش رگرسیون اکتشافی 1795 مدل فضایی ساخته شدتا براساس آن وابستگی مکانی، همخطی متغیرهای توضیحی درنظرگرفته شودودرنهایت 5 متغیرکه کمترین همبستگی خطی و مکانی و همچنین بیشترین اثرگذاری درانتشار بیماری داشتند جهت ادامه مدلسازی انتخاب گردید.در گام دوم به منظور مدلسازی اثرمتغیرهای شناسایی شده بر انتشار ویروس کرونا از 3 مدل آماری مکان مبنا رگرسیون وزن دارجغرافیایی(GWR) و رگرسیون پوآسن وزن دار جغرافیایی(GWPR) استفاده گردید. نتایج مطالعه نشان داد میزان جا به جایی، جمعیت افراد سالخورده در هر ناحیه ترافیکی و سپس تعداد خودرو هر خانوار بیشترین تاثیردر انتشارویروس کرونادارد همچنین با ایجاد محدودیت شدید جا به جایی در نواحی ترافیکی آلوده به منظور قطع زنجیره انتقال به سایر نواحی و همچنین کاهش میزان جا به جایی در سایرنواحی مانند آموزش مجازی مدارس ودانشگاه ها و دورکاری در ادارات می تواند در بازه 6 ماهه تاثیر چشمگیری بر کنتزل انتشار ویروس کرونا داشته باشد.در انتهای مطالعه 3 سناریو پیشنهادی جهت جلوگیری از انتشار ویروس در شرایط بحرانی برای مناطق 22 گانه شهر تهران و همچنین 603 ناحیه ترافیکی ارایه گردید.

    کلید واژگان: آمار فضایی, حمل و نقل, ویروس کرونا, نواحی ترافیکی
    Shahriar Afandizadeh *, Mojtaba Saadati, Saeed Abdulahi Lashki, Ahmadreza Almasi

    The effect of displacement on the spread of viruses is a very important issue that has been studied by different societies in order to identify the factors influencing the spread of the disease. The use of spatial statistical models is one of the most recent modeling of how the virus spreads in the regions of a city or country based on location data, and one of the most important features of these models is localization based on the relationship between data. The location of people infected with the virus and local explanatory variables affecting the spread of the virus. In this study, in the first step, among the 12 available explanatory variables, 1795 spatial models were built using the exploratory regression method, so based on that spatial dependence, collinearity of the explanatory variables are considered, and finally, 5 variables that have the least linear and spatial correlation And also, they had the most effect on the spread of the disease and were selected to continue the modeling. In the second step, in order to model the effect of the identified variables on the spread of the coronavirus, three location-based statistical models, geographically weighted regression (GWR) and geographically weighted Poisson regression (GWPR) were used. The results of the study showed that the amount of movement, the population of elderly people in each traffic area and then the number of cars per household has the greatest impact on the spread of the coronavirus. Also, by creating severe restrictions on travel in polluted traffic areas in order to cut off the chain of transmission to other areas, as well as reducing the amount of travel in other areas, such as virtual education in schools and universities and remote work in offices, it can have a significant impact in 6 months. to prevent the spread of the coronavirus. At the end of the study, 3 scenarios were proposed to prevent the spread of the virus in critical conditions for 22 areas of Tehran and 603 traffic areas.

    Keywords: Spatial Statistics, Transportation, Coronavirus, Traffic Zone
  • Shahab Hassanpour *, Shahriar Afandizadeh

    Road accidents reduce traffic safety due to injuries and fatalities. Investigating and prioritizing factors contributing to road accidents have been based on deficient traditional ways as they do not consider the probability density of factors contributing to road accidents. Accordingly, an examination of accident road factors based on the probability density seems necessary. Thus, this paper first aimed at using principle components analysis (PCA) as a statistical prioritization tool for identifying the main and sub-main factors that contribute to injury severity on Borujerd-Khorramabad as a four-lane rural highway during the years 2015 to 2017. Secondly, the multivariate Gaussian probability model was used as a probabilistic density approach to estimate the probability density based on the relationship between factors that contributing to injury severity and the Pearson correlation. The results obtained through PCA indicated that factors contributing to injury severity were ranked in terms of Eigen values and rotated component matrix. Findings from the PCA model showed that OS, PSL, AADT, SL, R, and S, as 6 important factors affecting the accident occurrence relevant to injury severity. The results of the probability density also showed that the relation between operating speed with posted speed limits, and the relation among segment length, operating speed and radius are considerable due to increasing the probability density of accident occurrence. Moreover, AADT with operating speed and operating speed with slope and radius have significant effects on the probability density of occurring accidents. The results of the present study show that applying a multivariate Gaussian probability model helps to estimate the probability density of the accident occurrence of factors contributing to road accidents based on their values.

    Keywords: Road traffic accidents, Statistical method, PCA method, multivariate Gaussian model
  • شهریار افندی زاده*، حوریه احمدی، حمید میرزاحسین

    برنامه فعالیت افراد و خصوصیات آنها در مدلهای حمل و نقلی و رفتارهای مربوط به سفر آنها نقش مهمی دارد و درنظر گرفتن افراد به صورت منفرد بدون لحاظ کردن نقش آنها در خانوار و تاثیرات سایر اعضای خانوار بر آنها از دقت و اعتبار مدلهای حمل و نقلی می کاهد. لذا در این مقاله دو مدل مجزا ساخته شد که در یکی از آنها فرد در قالب خانوار و در دیگری هر خانوار به عنوان واحد تصمیم گیرنده درنظر گرفته شده اند. اطلاعات مورد استفاده در این پژوهش از پرسشگری خانوارهای واشنگتن بود . مدلها از نوع لوجیت چندجملهای ساخته شد که الگوی فعالیت روزانه افراد یک بار برای تشکیل زنجیره سفر افراد با استفاده از برنامه فعالیتهای خانوار و بار دیگر برای سفرهای اشتراکی خانوارها درنظر گرفته شد تا مطلوبیت گزینه های انتخابی ممکن برای هر فرد و خانوار محاسبه شده و با سایر گزینه ها مقایسه گردد. مدل تشکیل زنجیره سفر با هفت هدف فعالیت "کار، تحصیل، همراهی (اسکورت)، کار شخصی (کار آزاد و کارهای مجازی با گوشی و اینترنت)، خرید، وعده غذایی و اجتماعی/تفریحی" و با متغیرهایی در دسته بندی های "نوع افراد، گروه سنی، درآمد خانوار، ترکیبات خانواری، جنسیت/فرزند" و مدل دوم یعنی مدل سفرهای اشتراکی با سه نوع الگوی فعالیت "اجباری، غیراجباری و ماندن در خانه" و با درنظر گرفتن تعاملات اعضای خانوار در سه سطح "فردی، دو نفره و سه نفره" ساخته شده و در نهایت تاثیر متغیرها و مشخصه های فردی و خانواری در هر یک از این مدل-ها مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته و ملاحظه گردید که در مدلها، هریک از این پارامترها به طرز قابل توجهی بر مطلوبیت ها و انتخاب های افراد و خانوارها تاثیرگذار هستند. یقینا این نوع نگرش تعاملی جدید در تعریف نقش خانوار، تاثیر قابل توجهی در واقعگرایانه بودن مدلها و در نتیجه پیشرفت و توسعه در مدلسازی و برنامهریزی حملونقل خواهد داشت.

    کلید واژگان: الگوی روزانه افراد, برنامه فعالیت خانوار, زنجیره ی سفر, سفر اشتراکی, مطلوبیت
    Shahriar Afandizadeh *, Houria Ahmadi, Hamid Mirzahossein

     The activity plans of individuals and their characteristics play an important role in transportation models and realated travel behaviors. Therefore, considering people individually without taking into account their role in the household and the effects of other household members on them reduces the accuracy and validity of transportation models. Therefore, in this paper, two separate models were developed, in one of which the individual was in the form of a household, and in the other, each household was considered as a decision-making unit. The data used in this paper was from a Washington household survey. The models were the multinomial logit in which the daily activity patterns of individuals were once considered to form a trip chain of individuals using the household activity plans and again for shared trips of households to calculate the utility of possible choice options for each individual and household and compare them with other options. The trip chain formation model was built with seven activity objectives of "work, education, companionship (escort), personal work (self-employment and virtual work with phone and internet), shopping, food, and social/recreational" and variables in categories of "type of individuals, age group, household income, household composition, gender/child," and the shared trip model was built with three types of activity patterns of "work, education, companionship (escort), personal work (self-employment and virtual work with phone and internet), This kind of behavior in the home and with other people will definitely have a big effect on how realistic the models are and, as a result, on progress and growth in the transportation planning.

    Keywords: Daily Pattern of Individuals, Household Activity Plan, Trip chain, Shared Travel, Utility
  • شهریار افندیزاده*، محمدعلی حسن زاده

    رشد بدون توقف عبور و مرور شهری در بزرگراه ها منجر به ایجاد تداخلات ترافیکی و ایجاد صف های طولانی، افزایش زمان سفر، انتشار آلودگی های زیست محیطی شده است. ازآنجایی که توسعه ی گسترده ی زیرساخت ها نمی تواند راهکاری دایمی برای حل این معضلات باشد می بایست از تسهیلات موجود بهره برداری بهینه صورت گیرد. روش های متعددی ازجمله کنترل نرخ ورودی رمپ، سرعت مجاز متغیر، کنترل تغییر خط، اعمال عوارض و... تا امروز برای مدیریت بزرگراهی موردمطالعه قرارگرفته و اثربخش بوده اند. یکی از رویکردها برای بهبود عملکرد این کنترل ها پیاده سازی هم زمان و هماهنگ آن هاست. در این مقاله به بررسی اثر پیاده سازی هماهنگ سه کنترل نرخ ورودی رمپ، سرعت مجاز متغیر و عوارض بزرگراهی بر شرایط ترافیکی شبکه بزرگراهی پرداخته شده است. برای این منظور از روش یادگیری تقویتی و عامل بهینه ساز مبدایی جهت مدیریت مقادیر کنترلی به صورت متغیر استفاده شده است. داده های ترافیکی ابتدا به وسیله ی مدل های حافظه بلند مدت - کوتاه مدت پیش بینی شده و سپس به شبیه سازی نرم افزار سومو داده می شوند. مدل کنترل گر مبتنی بر یادگیری تقویتی سپس بر اساس خروجی های شبیه سازی، مقادیر نرخ رمپ، سرعت مجاز و عوارض را انتخاب و بر روی شبکه اعمال می نماید. نتایج مدل پیشنهادی تاثیر بسزای آن در بهبود پارامترهای ترافیکی را نشان می دهد. این مدل میانگین زمان سفر را به میزان 11.5 درصد نسبت به شرایط بدون کنترل کاهش داده که نسبت به مدل های یک یا دو کنترله بهترمیباشد. ضمنا در شرایط تصادف در شبکه نیز شرایط نسبت به وضعیت بدون کنترل بهتر بوده است. این نتایج اثربخشی رویکرد ادغام کنترل ها در بهبود کارایی مدیریت بزرگراهی را نشان می دهد.

    کلید واژگان: نرخ ورودی رمپ, سرعت مجاز متغیر, عوارض بزرگراهی, یادگیری تقویتی, شبکه ی عصبی
    Shahriar Afandizadeh *, Mohamadali Hasanzadeh

    jams and, as a result, long queues, increased travel time, increased chances of accidents, and environmental pollution. Several methods, such as ramp metering control, variable speed limit, lane change control, tolls, etc., have been studied and investigated to control highways. One of the approaches to improve the performance of these controls is their simultaneous and coordinated integration and implementation. In this paper, we will investigate the effect of the combination of three concurrent controls of ramp metering, variable speed limit, and highway tolls on the traffic conditions of the highway network. For this purpose, the reinforcement learning method has been used to manage the control values as variables. Traffic data is first predicted by predictive models based on neural networks and then given to the simulation of Sumo software. The controller model then selects the ramp rate, speed limit, and toll values based on the simulation outputs and applies them to the network. The results of implementing the proposed model show the significant impact of the model in improving traffic parameters . The model reduced the average travel time by 11.5% compared to the condition without controls, which is more than the effect of implementing single controls or a double combination of the mentioned methods. In addition, in the event of an accident in the network, the proposed management can significantly improve the network conditions compared to the situation without control.

    Keywords: Ramp metering, Variable Speed Limit, Highway Toll, Reinforcement Learning, Neural Networks
  • شهریار افندیزاده*، نفیسه دوستی فرد، حمید میرزاحسین

    باتوجه به اینکه مساله انتخاب مسیر مسافر و پارامترهای دخیل در آن در دهه ها مورد توجه و مطالعه برنامه ریزان و سیاست گذاران حمل ونقل بوده است؛ در این مقاله سعی شده است تا با بررسی و بهبود مدل ریاضی انتخاب مسیر مسافران در مطالعات پیشین، افزایش کارایی محاسباتی و کاهش زمان پردازش داده ها مد نظر قرارگیرد. این موضوع از طریق چندهسته ای نمودن شیوه پردازش داده ها (پردازش موازی) برپایه اصلاح مدل های ریاضی ارایه شده در مطالعات پیشین، در قالب مدل تخصیص پویای حمل ونقل همگانی با الگوریتم کوتاه ترین مسیر مبتنی بر برنامه زمانی و زیرالگوریتم حذف سفر، انجام شده است. نتایج با خروجی های یک مدل غیرپویا مبتنی بر الگوریتم کوتاه ترین مسیر کمان-مبنا مقایسه گردید تا تاثیر در نظر گرفتن محدودیت ظرفیت و پویایی الگوریتم در زمان محاسبات و میزان دقت خروجی مورد سنجش قرار گیرد. نتایج نشان داد که با وجود افزایش میزان محاسبات به میزان 7/13 درصد نسبت به مدل پایه، اما به دلیل استفاده از پردازش موازی زمان حل مساله 20 درصد کاهش پیدا کرده است.

    کلید واژگان: شبکه حمل ونقل همگانی, تخصیص پویا, محدودیت ظرفیت, الگوریتم کوتاه ترین مسیر, پردازش موازی
    Shahriar Afandizadeh *, Nafiseh Doostifard, Hamid Mirzahossein

    Considering that the issue of choosing the passenger's route and the parameters involved in it has been the focus and study of transportation planners and policymakers for decades, in this article it has been tried to increase the computational efficiency and reduce the data processing time by examining and improving the mathematical model of passenger route selection in previous studies. This issue has been addressed through multi-core data processing (parallel processing) based on the modification of mathematical models presented in previous studies in the form of a public transport dynamic assignment model with the shortest path algorithm based on the schedule and the travel elimination sub-algorithm. The results were compared with the outputs of a non-dynamic model based on the shortest link-based algorithm to measure the effect of considering the capacity constraint and dynamics of the algorithm on the calculation time and the accuracy of the output. Even though the number of calculations went up by 13.7% compared to the basic model, the time it took to solve the problem went down by 20% because of parallel processing.

    Keywords: Public Transport Network, Dynamic Assignment, Capacity Constraint, Shortest Path Algorithm, ., Parallel Processing
  • هادی قویدل*، شهریار افندی زاده، مهدی زرین کمر

    چراغ های راهنمایی از وسایل مهم برقراری نظم، ایمنی و کنترل جریان ترافیک می باشند. هدف از این پژوهش بررسی اثر هوشمندسازی چراغ راهنمایی تقاطع بر شاخص های جریان ترافیکی است. برای این منظور به کالیبراسیون نرم افزار شبیه ساز تقاطع Synchro  پرداخته شد و سپس شرایط تقاطع قبل و بعد از هوشمندسازی در آن شبیه سازی شد و به مقایسه نتایج پرداخته شد. رابطه معناداری بین بهبود زمان تاخیر ناشی از هوشمندسازی چراغ با طول سیکل، حجم تردد و زمان تاخیر (چراغ هوشمند و غیرهوشمند) یافته نشد. عدم هماهنگی و همخوانی سیکل چراغ راهنمایی با حجم تردد عامل اصلی ایجاد تاخیر در حالت غیرهوشمند بود. نقاط ماکزیمم بهبود زمان تاخیر در محل های تغییر سیکل در چراغ غیرهوشمند بود. مقادیر بهبود زمان نیز متناسب با مقدار تغییر تغییرات سیکل چراغ هوشمند بود. روند تغییرات سیکل در چراغ هوشمند متناسب با تغییرات بهبود زمان تاخیر بود. بهبود زمان تاخیر از توزیع نرمال پیروی نمی کرد و بیشتر به سمت اعداد پایین تر تمایل داشت.

    کلید واژگان: تقاطع چراغ دار, هوشمندسازی, تاخیر
    Hadi Ghavidel, Shahriar Afandizadeh, Mahdi ZarinKamar

    Traffic lights are important means of establishing order, safety and traffic flow control. The purpose of this research is to investigate the effect of intelligentization of intersection traffic lights on traffic flow indicators. For this purpose, the calibration of the Synchro intersection simulator software was done and then the conditions of the intersection before and after the intelligentization were simulated in it and the results were compared. No significant relationship was found between the improvement of delay time due to intelligentization of lights with cycle length, traffic volume and delay time (intelligent and nonintelligent lights). The lack of coordination and matching of the traffic light cycle with the volume of traffic was the main cause of the delay in the unintelligent mode. The maximum points of delay time improvement were in the places of cycle change in the non-smart light. The time improvement values were also proportional to the change value of the smart light cycle changes. The process of cycle changes in the smart light was proportional to the changes in delay time improvement. Latency improvement did not follow a normal distribution and tended towards lower numbers.

    Keywords: Signalized intersection, Intelligent controller, Traffic delay
  • شهریار افندی زاده*، مونا موسوی، حمید میرزاحسین
    برای اتخاذ تصمیمات آگاهانه در زمینه برنامه ریزی حمل و نقل ، برنامه ریزان باید بتوانند پاسخ تقاضای حمل و نقل را به تغییر در ویژگی های سیستم حمل و نقل و ویژگی های افرادی که از سیستم حمل و نقل استفاده می کنند، پیش بینی کنند. به این منظور از مدل های تقاضای سفر استفاده می شود. مدل های سفرمبنای همفزون نسل اول مدل های تقاضا هستند. مدل های فعالیت مبنا در پی دقت ناکافی پیش بینی مدل های چهارگانه به وجود آمدند. در این پژوهش جهت پیش بینی تقاضای سفر به صورت فعالیت مبنا ابتدا، برخی مدل های نرم افزار توسط مدل های ساخته شده در پژوهش های پیشین مطابق محدوده مطالعاتی اصلاح شدند. در گام بعد، داده های مربوط به جمعیت ساخته شده، اشخاص، خانوار، نواحی ترافیکی، اطلاعات کاربری زمین و ماتریس های مقاومت بین نواحی مربوط به شهر واشنگتن، وارد نرم افزار اکتیویتی سیم شد. در مرحله ی بعد اطلاعات سفر به دست آمده از نرم افزار با داده های سفر واقعی در محدوده مورد مطالعه و همچنین با تعداد سفر نسخه ی اول نرم افزار اکت جن مقایسه شد. مقایسات ماتریس های سفر حاکی از آن است که تمرکز سفر ها مطابق خروجی مدل های نرم افزار اکتیویتی سیم، نسبت به داده های سفر واقعی بیشتر است و ماتریس سفر نرم افزار اکت جن پراکندگی بیشتری را به دست می دهد. اطلاعات اولیه واقعی در مورد پراکندگی سفر ها براساس گروه های سنی مختلف، گروه های در آمدی، بعد خانوار، تعداد خودرو، توزیع جنسیت جمعیت و نزدیکی تقریبی این داده ها به خروجی های تعداد سفر مدل های اجرا شده نرم افزاری، نشان از دقت اطلاعات ورودی و قدرت تحلیل بالای مدل های نرم افزار و همچنین مدل های اصلاح شده بر اساس محدوده مورد مطالعه دارد
    کلید واژگان: مدل های فعالیت مبنا, نرم افزار اکتیویتی سیم, نرم افزار اکت جن, تقاضای سفر
    Shahriar Afandizadeh *, Mona Mosavi, Hamid Mirzahossein
    To make informed decisions about transportation infrastructure planning, planners and engineers must be able to anticipate the response to transportation demand by changing the characteristics of the transportation system and the characteristics of the people using the transportation system. For this purpose, travel demand models are used. The first generation of demand models are travel based models. Activity based models were developed due to insufficient accuracy of four-step models predicting. . In this study, in order to predict activity based travel demand, some software models were modified by models made in previous studies. According to the study area. in the next step, data on synthetic population, individuals, households, traffic zones, land use information, and impedance matrices between Washington, DC, areas were entered into the Activitysim software. in the next step, the travel information obtained from the Software was compared with the actual travel data in the study area and also with the number of trips of the first version of Actgen software. Comparisons of travel matrices indicate that the focus of travel according to the output of Activitysim software models is higher than the actual travel data, and the travel matrices of Actgen software provides more dispersion. also, in the number of trips based on travel mode and different trip destination, we see the proximity of the Activitysim models outputs and actual data. actual basic information about the distribution of travel by different age groups, income groups, household size, number of cars, gender distribution of the population and the approximate proximity of these data to the number of travel outputs of implemented software models show the accuracy of input information and has high analytical power of software models as well as modified models based on the study area.
    Keywords: Travel Demand, Activity Based Models, Activitysim Software, Actgen Software
  • شهریار افندی زاده*، محمدمهدی فرج اللهی

    پس از پیدایش ویروس کووید-19، فراتر از ابعاد نامناسب انتشار و ابتلا به این ویروس، آثاری جانبی در سایر ابعاد جوامع جهانی بوجود آمده است. تغییرات در سلامت روان، ارتباطات اجتماعی، سبک زندگی، حمل ونقل، درآمد، امید به زندگی و... مواردی است که در تمامی تحقیقات شکل گرفته پس از پیدایش این ویروس مطرح شده است. در این تحقیق اثر انتشار ویروس کرونا بر تغییرات در حجم تردد، مد حمل و نقلی مورد استفاده در سفر، مبتلایان به ویروس کرونا پس از سفر های برون شهری، مقدار آلاینده های اکسید های گوگرد و نیتروژن، ذرات معلق و کربن مونوکسید برای مسیر چالوس، توسط نرم افزار SPSS با روش های آماری همبستگی پیرسون (Pearson) و همبستگی متقاطع و رگرسیون چند متغیره بررسی شده است. همچنین آثار سیاست ها و استراتژی های کنترل کننده شیوع ویروس کرونا بر یکایک پارامتر ها مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان می دهد که در مدت زمان اوج شیوع ویروس کرونا، حجم تردد و همچنین میزان تولید آلاینده ها در معبر مورد بررسی با کاهش قابل توجهی همراه بوده است. این در حالیست که تنها با گذشت مدتی کوتاه از اوج شیوع ویروس کووید-19 و محدودیت های سختگیرانه تردد خودرو های سواری، میزان تردد ها با افزایشی بیش از پیش همراه بوده است. همچنین تحلیل تغییرات مد حمل ونقلی و میزان آلاینده های مختص به وسایل نقلیه سنگین نشان داده است که محدودیت های تردد و سیاست های جریمه پلاک های غیربومی، علیرغم احتمال بالاتر در ابتلا به ویروس کرونا، باعث تمایل مسافران به انجام سفر با مد هایی غیر از خودروی شخصی شده است. نتایج تحلیل همبستگی متقاطع میان حجم های تردد به استان مازندران و تعداد مبتلایان به کرونا در این استان نیز نشان داده که به فاصله 20 روز پس از ورود حجم بالای مسافران و خودرو ها به این استان، با افزایش همراه است.

    کلید واژگان: اثربخشی, استراتژی های کنترل و مدیریت, آلاینده, الگوی سفر, ویروس کرونا
    Shahriar Afandizadeh *, MahammadMahdi Farajolahi

    After The Emergence of the COVID-19 Virus, Beyond the Inappropriate Aspects of the Contagion of the Virus, the Effects on the Global Society Have Been Appeared. Changes in Mental Health, Social Relations, Lifestyle, Transportation, Income, Living Motivation, Etc. Has Been Investigated in Various Researches. in this Study, the Effects of COVID-19 Contagion on Changes in Traffic Volume, Modes, Air Pollutions Such as Particulate Matter (PM), Sulphur Oxides (SOx), Carbon Monoxide (CO), and Nitrogen Oxides (NOx) For Karaj-Chalus Corridor, is Investigated by SPSS Using Pearson Correlation and Cross-Correlation, And Multivariate Regression. in Addition, the Effects of Control and Management Policies Against Corona Virus Contagion on Each Aforementioned Parameters Were Evaluated. the Results of this Study Showed That, During the Peak Period of the COVID-19 Contagion, the Traffic Volume is Accompanied with A Significant Reduction as Well as the Amount of Generated Pollutants. However, After A Short Time Elapsed Since the Peak of Both the Contagion and the Lockdown, Traffic Volume Increased Even More Than Pre-COVID Period. Moreover, the Analysis of Transport Mode Changes and The Heavy Vehicles' Pollution Showed That Traffic Restrictions and Fines for Non-Domestic Passengers, Despite Higher Risk of Infection, Augmented The Interest of Travelling with Suburban Buses. Cross-Correlation Analysis Showed After 20 Days of Entering Higher Amount of Vehicles to Mazandaran District, Covid Cases Increased Respectively.

    Keywords: Control, Management Strategies, COVID-19, effectiveness, Pollution, Subway Travel
  • شهریار افندی زاده*، نوید کلانتری، محمد فلاح
    یکی از روش های سنتی برای بهبود وضع شبکه ها، ساخت راه های جدید است که امروزه به خصوص در مناطق شهری پرازدحام و شلوغ، به دلیل بالا بودن هزینه ساخت آن، دیگر گزینه مطلوبی به نظر نمی رسد. روش های مدیریت ترافیک یکی از گزینه های موثر در این امر به شمار می آیند. مسیله تخصیص ترافیک به ویژه تخصیص ترافیک پویا، با فراهم آوردن بستری برای بررسی وضعیت شبکه موردمطالعه و همچنین ایجاد الگوی جریان ترافیک، یکی از ابزارها و اجزای مهم در بحث مدیریت ترافیک می باشد. در این پژوهش با بهره گیری از یک روش بارگذاری شبکه پویای مبتنی بر مدل گسترش شبکه LWR، مسیله بارگذاری شبکه پویا به عنوان یک سیستم معادلات جبری دیفرانسیلی فرموله می گردد. مدل بارگذاری شبکه پویای حاصله، قادر به شکل گیری، انتشار و اتلاف صف های فیزیکی است. این پژوهش برای حل مسایل تعادل کاربر پویا از الگوریتمی بر اساس فرمول نقطه ثابت بهره می برد. سپس بسته نرم افزاری به زبان c++ جهت پیاده سازی هر دو سیستم معادلات جبری دیفرانسیلی و الگوریتم نقطه ثابت با درنظرگرفتن پس زدگی صف ایجاد می-شود. برنامه نام برده به گونه ای توسعه یافته است که می توان از آن برای حل مسایل تعادل کاربر پویا و بارگذاری شبکه پویا در هر شبکه بزرگ مقیاس به کار گرفته شود. برنامه نوشته شده جهت آزمایش برای شبکه شهری شیکاگو با 86179 جفت مبدا - مقصد و 250000 مسیر پیاده سازی شده و پس از 69 بار تکرار با درنظرگرفتن آستانه 001/0 به همگرایی می رسد. در انتها نتایج این پژوهش مورد ارزیابی قرار گرفته و صحت نتایج حاصله نشان داده شده است.
    کلید واژگان: به کارگیری توابع چگالی و طول صف در مدل های تخصیص پویای میان نگر
    Shahriar Afandizadeh *, Navid Kalantari, Mohhamad Fallah
    One of the traditional ways to improve the condition of the networks is the construction of new roads, which is not a desirable option today, especially in crowded urban areas due to the high cost of construction. One of the effective options in this regard is traffic management methods. The issue of traffic assignment, especially dynamic traffic assignment by providing a platform for examining the status of the network under study by providing a traffic flow model is one of the important tools and components in the discussion of traffic management. In this study, using a complete and general dynamic network loading method based on LWR network expansion model, the dynamic network loading problem is formulated as a system of differential algebraic equations that the resulting dynamic network loading model is able to form, propagate and lose physical queue. In this research, an algorithm based on the fixed point formula has been used to solve dynamic user equilibrium problems. Then the software package algorithm in C ++ language is defined to implement both systems of differential algebraic equations and the fixed point algorithm by considering the queue spillback. The program is developed in such a way that it can be used to solve dynamic user balance problems and load dynamic network in any large-scale network defined by the user. The C ++ program was implemented for the Chicago metropolitan area network with 86,179 origin-destination pairs and 250,000 routes, and after 69 repetitions, the convergence threshold was reached and the results were evaluated. Finally, the results of this study are evaluated and the accuracy of the results is shown.
    Keywords: Dynamic Traffic Assignment, Large-Scale, Macroscopic, Queue, Queue Spillback
  • شهریار افندی زاده*، محمود احمدی نژاد، آرین اکبری

    افزایش ظرفیت شبکه ترافیک با ساخت معابر و زیرساخت های آن پرهزینه است. روش های مختلف مدیریت ترافیک برای رسیدگی به رشد سریع تقاضای سفر به روش های گوناگون ارایه شده است که از بین آن ها می توان اظهار نمود که وسایل نقلیه خودران نویدبخش خوبی برای پاسخگویی به تقاضای سفر می باشند. خودروهای خودران با توجه به کاهش خطاهای انسانی می تواند با کاهش فضا بین خودروها ظرفیت را افزایش دهند. ازاین رو در این تحقیق با اعمال ویژگی های مدل های وسایل نقلیه خودران و غیرخودران در شبکه معابر بخشی از تهران، با روش های گوناگون شبیه سازی شده است. در این شبیه سازی ها با استفاده از مدل ها، دنبال کردن خودرو، تغییر خط و دسته بندی خودروهای خودران در زمانی که با مقادیر سهم مختلف در شبکه مشارکت می کنند، در نظر گرفته شده است. پارامترهایی که در این تحقیق به عنوان خروجی در نظر گرفته شده عبارتند از میزان خودروهای عبوری از شبکه، سرعت میانگین کل شبکه و میانگین کل زمان سفر که مورد بررسی قرار گرفتند. همچنین تقاضای ترافیکی مختلفی بر روی شبکه اعمال شده است تا عملکرد خودروهای خودران در شرایط مختلف مورد بررسی قرار گیرد. نتایج نشان می دهد که نفوذ کامل خودروهای خودران می توانند حتی تا بیش از 50 درصد در ظرفیت شبکه تاثیر بگذاردو نیز تغییرات مقدار سرفاصله زمانی خودروهای خودران می تواند در تعامل خودروهای خودران در نفوذ مختلف، با خودروهای عادی تاثیر مثبتی داشته باشد و این نوید را می دهد که در واقعیت نیز تاثیرات آن را در شبکه های واقعی مشاهده شوند.

    کلید واژگان: تاثیر نفوذ خودروهای خودران, دسته بندی (پلاتونینگ), ظرفیت, مدل دنبال کردن خودرو
    Shahriar Afandizadeh *, Mahmoud Ahmadinejad, Arian Akbari

    The solution to congestion is the balance of demand and supply side. Increasing network capacity with road construction and more infrastructure is expensive and environmentally damaging. With better utilization of existing infrastructure, road capacity can be increased. Different traffic management methods have been proposed to address the rapid growth of travel demand, which seem to be promising. Due to the reduction of human error due to faster reaction, Autonomous adopt less distance between vehicles, which can eventually increase capacity by reducing the space between vehicles. The ability of connecting to each other can also further contribute to the formation of Platooning. Increasing the number of AVs on roads around the world causes uncertainty about their impact on the capacity of roads with AV and non-AV vehicles and mostly faces many challenges. Therefore, in this study, by applying the characteristics of AV and non-AV vehicle models in the road network of west Tehran, related southern arterial routes by various methods, total of 825 simulations were performed. These simulations take into account the models of car following, lane change and Platooning, when they participate in the network with different share values with %10 intervals that normal vehicles constitute the entire traffic flow and in Each stage of the simulation contributes to AV cars, showing the Autonomous Vehicles effects that have on the capacity of the network passages, The results of the thesis show that the full penetration of Autonomous vehicles in Platoon can contribute more than %50 in the capacity of the network as well as increasing the amount of time headway for the free driving and Leader of the platoon vehicles, which will have a positive effect on the interaction of AVs in low penetration, and these promise to experts to observe its effects in reality.

    Keywords: Penetration impact, Autonomous Vehicles, Capacity, Car following Model, Lane Changing, Platooning
  • Hossein Motevalli Habibi, Hamid Mirzahossein *, Shahriar Afandizadeh
    The passengers’ expectations of road transportation systems' service quality lead transportation policy-makers to determine the technical requirements to meet these expectations. It means that Road trip Designs (RDs) as technical requirements should be translated based on Road users’ Requirements (RRs) as passengers’ expectations. We classified the RRs and RDs to 8 and 10 requirements, respectively. The Quality Function Deployment (QFD) method can translate the RRs to RDs in road transportation systems. On the one hand, due to the inherent uncertainty in decision-makers viewpoints in such systems, the Fuzzy QFD (FQFD) can be applied as a more accurate translation of RRs to RDs. On the other hand, the Evidential Reasoning (ER) approach, as one of the best evidence-based decision analysis methods, deals with the raised ambiguity and chaos by decision makers’ viewpoints. Accordingly, a novel hybrid FQFD-ER approach to prioritize the service quality criteria in road transportation systems has been provided in this paper. Moreover, a novel mathematical lemma is provided to hybridize and link the decision-making approaches of the FQFD and ER. Considering the weights of decision makers and fuzzy trapezoidal numbers to achieve the better results are other innovations of this paper. Totally, this study aims to integrate the FQFD with the ER approach to prioritize the RDs based on RRs in related road transportation systems to the Arba'een ceremony as a real case study. The obtained results by hybrid FQFD-ER revealed that the suitable road lanes in terms of width and number mostly improve the service quality.
    Keywords: Road Transportation Systems, Fuzzy Quality Function Deployment (FQFD), Road users’ Requirements (RRs), Evidential Reasoning (ER), Road trip Designs (RDs)
نمایش عناوین بیشتر...
سامانه نویسندگان
  • شهریار افندیزاده
    شهریار افندیزاده
    استاد دانشکده مهندسی عمران، دانشگاه علم و صنعت ایران، تهران، ایران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال