zabih ollah pajand
-
توجه به کنترل پساب استخرهای پرورش آبزیان و بهره برداری بهینه آب مصرفی، می تواند سبب کاهش آلودگی محیط زیست و حفظ شرایط اکولوژیک منطقه گردد. در این تحقیق تاثیر تالاب مصنوعی در میزان کاهش فاکتورهای آمونیاک و نیترات و تغییرات فیزیکی و شیمیایی پساب به منظور افزایش بهره وری آب حوضچه های ماهیان ازون برون برای مدت 10 ماه مورد بررسی قرار گرفت. برای اجرای این تحقیق از 5 حوضچه 4 متر مربعی و 5 کانال سیمانی استفاده گردید. سه حوضچه فایبرگلاس برای پرورش گونه ازون برون در شرایط کاملا یکسان، دو حوضچه های فایبرگلاس برای پرورش لارو کرم پرتار نرئیس و گاماروس و کانال های سیمانی جهت استقرار گیاه نی به ترتیب در ردیف های اول تا سوم در تیمار و تکرارها مورد استفاده قرار گرفت. در این بررسی میزان 50 درصد به صورت بازچرخانی و 50 درصد آب تازه مورد استفاده قرار گرفت. فاکتورهای آمونیاک و نیترات بصورت ماهیانه از تمام حوضچه ها اندازه گیری گردیدند. در خروجی گیاه نی بیشترین درصد قابلیت حذف میزان آمونیاک (NH3-N) و نیترات (NO3-N) به ترتیب مربوط به آبی بود که از حوضچه های گاماروس و پرورش ازون برون عبور داده شد. نتایج درصد کاهش مواد مغذی پساب در میان تیمارها نشان داد که بیشترین قابلیت حذف میزان آمونیاک و نیترات به میزان6/15 و 24 درصد در خروجی حوضچه های گیاه نی مشاهده شدند و همچنین نقش مهمی را از نظر اقتصادی بدلیل عدم هزینه غذا برای تغذیه کرم نرئیس و گاماروس بازی می کند.
کلید واژگان: پرورش, پساب, کرم نرئیس, گاماروس, ازون برونThe attention to the control of aquatic ponds and the optimum use of water consumption can reduce pollution of the environment and maintenance ecological conditions of the region. This study investigated the effect of artificial wetlands on the reduction of ammonia and nitrate factors and also physical and chemical changes loading in wastewater to improve water efficiency in stellate sturgeon ponds over a ten-month growth period. To conduct this research, 5 ponds (4 m-2) and 5 cement canals were used. Three fiberglass ponds were used to culture of stellate sturgeon under the same conditions, two fiberglass ponds were used for culturing of Hediste diversicolor and Gammarus (Gammarus aequicauda) larvae, and cement channels were used to establish reed plants (Phragmites australis) in the treatments in the first to third rows, respectively. At this study was used 50% recyclution water and 50% freshwater. The ammonia and nitrate factors were measured in all ponds monthly. In the output of the reed plant, the highest percentage of ammonia (NH3-N) and nitrate (NO3-N) removal was related to the water that was passed through the gammarus ponds and stellate sturgeon, respectively. The results of percentage reduction of wastewater nutrients among the treatments showed that the highest ability to remove ammonia (15.6%), and nitrate (24%), was observed in the ponds of Phragmites australis and it also economically plays an important role due to the lack of food cost for feeding worms and Gamarus.
Keywords: culture, Wastewater, Gammarus, Hediste, Sturgeon -
قابلیت سازگاری ماهیان با شوری های مختلف بستگی به تنظیم اسمزی، یونی و بیوشیمیایی دارد از طرفی انتقال ماهیان به آب شور باعث توسعه مکانیسم هموستازی اسمزی و یونی آنها می شود. عادت دهی بچه ماهیان ازون برون در چهار تیمار وزنی شامل 1-5/0 ، 3-1، 5-3 و 10-5 گرمی در آب با چهار سطح از شوریهای 5/0، 4، 8 و 12 گرم در لیتر طی 8 مرحله آزمایش و هر آزمایش در 4 تیمار پیش بینی شده انجام گردید. هر آزمایش در مدت زمانی حدود یک ماه به همراه غذادهی با غذاهای زنده ترجیحا گاماروس، کرم نرئیس دریایی، شیرونومیده در حد اشباع 6 وعده در روز تغذیه و همچنین سیفون روزانه و تعویض آب انجام شد. اسمولاریته و فاکتورهای کلراید، کلسیم، سدیم و پتاسیم در سرم خون ماهیان مورد اندازه گیری قرار گرفت. در بررسی تطابق و سازگاری این ماهی با شرایط تغییر شوری، نتایج نشان داد که با افزایش شوری، سطوح ترکیبات یونی پتاسیم، سدیم، کلراید و اسمولاریته خون افزایش یافت. بچه ماهیان ازون برون قادر هستند فشار اسمزی و ترکیب یونی سرم خون خود را هنگامی که از محیط هیپراسموتیک به محیط هیپواسموتیک یا برعکس مهاجرت می نمایند، تنظیم کنند. میزان اسمولاریته خون بچه ماهیان با وزن 10-5 گرم بیشتر از سایر اوزان بوده و کمترین میزان اسمولاریته در آب شیرین (5/0 گرم در لیتر) مشاهده گردید. نتایج این بررسی نشان داد مقدار پتاسیم سرم خون با گذشت زمان و افزایش شوری کاهش و میزان سدیم، کلسیم سرم خون افزایش یافت.
کلید واژگان: بازماندگی, اسمولاریته, ازون برون, شوری, دریای خزرThe ability of fish adaptation to different salinities depends on osmotic, ionic and biochemical regulation, on the other hand, transferring fish to salt water causes the development of their osmotic and ionic homeostasis mechanism. The adaptation of stellate sturgeon (Acipenser stellatus) in four weight treatments including 0.5-1, 1-3, 3-5 and 5-10 g in water with four salinity levels of 0.5, 4, 8 and 12 g/l during 8 phases and each experiment was performed in 4 predicted treatments. Each experiment was carried out in a period of about one month along with feeding with live foods, preferably gammarus, Nereis worms, and chironomidae larvae at the saturation level of 6 times a day, as well as daily siphoning and water changes. Osmolarity and factors of chloride, calcium, sodium and potassium were measured in fish blood serum. In the examination of the compatibility and adaptability of this fish with the conditions of changing salinity, the results showed that with increasing salinity, the levels of potassium, sodium, chloride and blood osmolarity increased. The stellate sturgeon are able to adjust the osmotic pressure and ionic composition of their blood serum when they migrate from hyperosmotic to hypoosmotic environment or vice versa. The blood osmolarity of fish with a weight of 5-10 g was higher than other weights, and the lowest osmolarity was observed in fresh water (0.5 g/l). The results of this study showed that the amount of potassium in the blood serum decreased with the passage of time and the increase in salinity, and increased the amount of sodium and calcium in the blood serum.
Keywords: Survival, osmotic, Acipenser stellatus, Salinity, Caspian Sea -
هدف این مطالعه، بررسی اثرات عادت دهی کوتاه مدت با استفاده از غذاهای زنده مختلف و خشک بر عملکرد رشد، ترکیب لاشه و پروفایل اسیدهای چرب لارو فیل ماهی (Huso huso) است. تعداد 1200 لارو فیل ماهی با میانگین وزن اولیه 01/0±43/0 گرم به صورت تصادفی در 12 مخزن گرد پلاستیکی 80 لیتری (100 لارو به ازای هر مخزن) در سه تکرار توزیع شدند. سپس لارو ماهیان به مدت 21 روز با لارو منجمد شیرونومید (T1)، زی توده منجمد آرتمیا (T2) و ترکیبی از آنها (T3) تغذیه شدند. گروه شاهد (C) در طول دوره تنها جیره خشک تجاری (5/0 میلی متر، پروتئین 59/55 درصد، چربی 12/21 درصد، خاکستر 76/11 درصد و رطوبت 96/7 درصد) را دریافت کرد. جهت عادت دهی، هر دو روز یکبار، 15 درصد از میزان غذای زنده کاسته و بر میزان غذای خشک افزوده شد. طبق نتایج، وزن نهایی (16/0±99/4 گرم)، وزن کسب شده (17/0±57/4 گرم)، افزایش وزن بدن (75/72±53/1081 درصد) و نرخ رشد ویژه (29/0±75/11 درصد/روز) در T1 به طور معنی داری بالاتر از سایر گروه های آزمایشی بود (05/0>p). نرخ زنده مانی در گروه (C) (32/1±50/56 درصد) نسبت به سایر تیمارها به طور معنی داری کاهش یافت (05/0>p) و در گروه تغذیه شده با لارو منجمد شیرونومید (T1) مرگ ومیری مشاهده نشد (05/0>p). میزان چربی خام (08/0±32/1 درصد) و رطوبت (17/0±98/80 درصد) در T1 به طور معنی داری کمتر از سایر تیمارها و محتوای پروتئین خام در T3 (39/0±26/11 درصد) و C (44/0±44/11 درصد) به طور معنی داری بالاتر از گروه های T1 (39/0±23/9 درصد) و T2 (28/0±67/9 درصد) بود (05/0>p). گروه T3، کاهش معنی داری در ارتباط با مجموع اسیدهای چرب n-3 LC-PUFA (04/0±53/9 درصد) نسبت به T1 (71/0±02/11 درصد) نشان داد (05/0>p). نسبت EPA/DHA نیز در گروه T1 به طور معنی داری بالاتر (03/0±45/0 درصد) از سایر تیمارها بود (05/0>p). براساس نتایج به دست آمده، استفاده از لارو منجمد شیرونومید به دلیل بهبود شاخص های رشد، زنده مانی و ترکیبات اسید چرب جهت سازگاری لارو فیل ماهی با غذای خشک طی 21 روز توصیه می شود.
کلید واژگان: تغذیه مختلط, راهبرد غذایی, زی توده آرتمیا, شیرونومید, فیل ماهیThis study aimed to evaluate the effects of feeding with different types of live feeds on growth performance, survival rate, body composition, and fatty acids profile of great sturgeon (Huso huso) larvae during short-time weaning to dry feed. A total of 1200 great sturgeon larvae with a mean initial weight of 0.43±0.01g were distributed randomly into twelve 80-L circular fiberglass tanks (100 larvae per tank) with three replicates. Afterward, the fish were fed with frozen chironomid larvae (T1), frozen Artemia biomass (T2), and a combination of them (T3). The control group © received only a commercial dry feed (0.5 mm: protein 55.59%, lipid 21.12%, ash 11.76%, and moisture 7.96%) throughout the feeding trial. For weaning, the live feed was reduced by 15% every two days, and the dry feed ratio was also gradually increased. According to the results, the final weight (4.99±0.16g), weight gain (4.57±0.17g), body weight increase (1081.53±72.75%), and specific growth rate (11.75±0.29%/day) were significantly higher in T1 than in other groups (p<0.05). The survival rate (56.50±1.32%) significantly decreased in the control group © (p<0.05); however, no mortality was observed in the group fed chironomid larvae (p<0.05). The crude lipid (1.32±0.08%) and moisture (80.98±0.17%) levels of T1 were higher than other groups, and the crude protein content was significantly higher in T3 (11.26±0.39%) and C (11.44±0.44%) than T1 (9.23±0.39%) and T2 (9.67±0.28%) groups (p<0.05). There was a significant decrease in total n-3 LC-PUFA fatty acids (9.53±0.04%) in T3 than in T1 (11.02±071%) (p<0.05). The EPA/DHA ratio in T1 was significantly higher (0.45±0.03%) than other treatments (p<0.05). Consequently, the administration of frozen chironomid larvae is recommended during a 21-day adaptation period of great sturgeon larvae to the dry feed, due to the optimizing effects on growth indices, survival, and fatty acid contents.
Keywords: Co-feeding, Feeding strategy, Artemia biomass, Chironomid, Beluga -
شوری و دفعات تغذیه دو چالش اساسی در پرورش بچه ماهیان اوزون برون برای اهداف پرورش و بازسازی ذخایر هستند. در این تحقیق شاخص های تنظیم اسمزی و بافت آبشش 810 اوزون برون (وزن 89/0±96/10 گرم و طول 96/0±64/12 سانتی متر) در 9 تیمار ترکیبی از سه سطح شوری با سه نوع تغذیه طی هشت هفته پرورش بررسی شدند. شاخص های تنظیم اسمزی شامل اسمولاریته، فعالیت آنزیمی، تعداد و اندازه سلول های کلراید بافت آبشش ارزیابی شدند. تیمارها شامل دو، چهار و شش بار تغذیه (T2 ، T4 و T6) در ترکیب با شوری های صفر، 6 و 12ppt (0‰ ، 6‰ و 12‰) بود. نتایج نشان داد که اسمولاریته و فعالیت Na+-K+-ATPase تحت تاثیر شوری قرار گرفت؛ اما دفعات تغذیه تاثیر معنی داری بر آنها نداشت (p>0.05). مقدار سدیم (Na+) در تیمار 12‰- T2 و پتاسیم (K+) در تیمار 6‰- T2 افزایش یافت. بیشترین تعداد سلول های کلراید در تیمارهای با بیشترین شوری (12 ppt) مشاهده شد. دفعات تغذیه در شوری های مشابه بر تعداد سلول های کلراید تاثیری نداشت (p>0.05). مساحت و محیط سلول های کلراید در 12‰-T2 و 12‰ -T6 با افزایش شوری بهبود یافت (p<0.05). تغییرات در تعداد و اندازه سلول های کلراید رشته های آبشش پس از دو ماه پرورش با 2، 4 و 6 بار تغذیه در آب شور با شوری 12‰ با کمترین تنش مشاهده شد.
کلید واژگان: اوزون برون, دفعات غذادهی, تنظیم اسمزی, بافت آبششThe salinity and feeding frequency are two fundamental challenges in breeding stellate sturgeon (Acipenser stellatus) juveniles both for aquaculture and restocking purposes. Osmoregulation indices including, osmolarity enzyme activity, and chloride cells count and size in the gill tissues of 810 stellate sturgeons (weight 10.96±0.89 g and length 12.64±0.96 cm) in 9 treatments combining three salinity levels with three types of feeding during eight weeks of rearing. The treatments included two, four and six times (2T, 4T and 6T) of feeding in combination with zero,6 and 12ppt salinities (0‰, 6‰and 12‰). Osmolarity and activity of Na+-K+-ATPase were affected by salinity, but feeding frequency had no significant impact on them(P>0.05). The amount of sodium (Na+) increased in 2T,12‰, and potassium(K+) increased in 2 T,6‰. The highest number of chloride cells was observed in treatments with the most elevated salinity (12 ppt). The frequency of feeding at the same salinities did not affect the number of chloride cells (P>0.05). The area and perimeter of chloride cells in 2T,12‰ to 6T,12‰ improved with increasing salinity (P<0.05). Changes in the number and size of chloride cells of gill filaments were observed with the least tension after two months of rearing with 2, 4, and 6 times of feeding in brackish water with a salinity of 12‰.
Keywords: Stellate Sturgeon, Feeding-Frequency, Osmoregulation, Gill Tissue -
بچه ماهیان ازون برون در اوزان مختلف (10- 5/0 گرم) در چهار تیمار از شوری های 5/0-0 (تیمار شاهد)، 4-5/0 (تیمار 1)، 9- 4 (تیمار 2) و 13-9 (تیمار 3) قسمت در هزار و هر تیمار در سه تکرار مورد آزمایش قرارگرفتند. آزمایش در مدت زمانی یک ماه به همراه غذادهی با غذای زنده ترجیحا دافنی، گاماروس، کرم نرییس دریایی در حد اشباع و 6 وعده در روز انجام شد. در طی دوره، تلفات روزانه جمع آوری و ثبت گردید. نتایج نشان داد که درصد بازماندگی در تیمار شاهد و تیمار 1 به طور معنی داری بیش از تیمار 2 و تیمار 3 در محدوه وزنی 1 - 5/0 گرم بود (05/0>p)، همچنین درصد بازماندگی در تیمار شاهد و تیمار 1 به طور معنی داری بیشتر از تیمار 3 در محدوه وزنی 3 - 1 گرم بود (05/0>p). درصد بازماندگی در تیمار شاهد و تیمار 1 به طور معنی داری بیشتر از تیمار 2 و تیمار 3 برای وزن 5 - 3 گرم بود (05/0>p). درصد بازماندگی در محدوه وزنی 10 - 5 گرم در تیمارهای مختلف اختلاف معنی داری نشان نداد (05/0<p). با توجه نتایج حاصل، پیشنهاد می گردد بچه ماهیان ازون برون ابتدا در مصب رودخانه در شوری زیر 8 گرم در لیتر رهاسازی شده و پس از سازگاری به شوری، وارد دریا شوند.
کلید واژگان: رشد, بازماندگی, بچه ماهی, ازون برون (Acipenser stellatus), شوری, دریای خزرDue to the drought and water shortage of rivers in the southern basin of the Caspian Sea, especially during the release of these fish and illegal fishing of juveniles in the river, to increase the survival rate, it is better to release these fish in the river or directly into the sea. Acipenser stellatus were examined in different weights with four treatments of 0.5-0, 0.5-0, 4-9 and 9-13 salinity per thousand (ppt) and each treatment in three replications. The experiment was performed for a period of one month along with feeding with live food, preferably Daphne, Gamarus, Nereis worm with a saturation of 6 servings per day and siphon and water change. Daily losses were collected and recorded during the period. The results showed that the percentage of survival in salinities of 0.5-0 and 4-5 g / l was significantly higher than salinity of 4-9 and 9-13 g / l in the weight range of 0.5-1 g. It was 0 g (df = 3, F = 68.800, P = 0.000). Also, the percentage of survival in salinities of 0.5-0 and 4-9 g / l was significantly higher than the salinity of 13-9 g / l in the weight range of 1-3 g (df = 3, F = 7.558, P = 0.010). Survival percentage in salinities of 0.5-0 and 0.5-4 g / l was significantly higher than salinity levels of 4-9 and 13-9 g / l for weight of 3-5 g (df = 3, F = 8.933 P = 0.006). Survival percentage in different salinities in the weight range of 5-10 g showed a significant difference (df = 3, F = 68.800, P = 0.000). According to the results, it is suggested that juvenile Acipenser stellatus are first released in the estuary at salinity below weight range of 8 g / l and enter to the sea after adapting to salinity.Due to the drought and water shortage of rivers in the southern basin of the Caspian Sea, especially during the release of these fish and illegal fishing of juveniles in the river, to increase the survival rate, it is better to release these fish in the river or directly into the sea. Acipenser stellatus were examined in different weights with four treatments of 0.5-0, 0.5-0, 4-9 and 9-13 salinity per thousand (ppt) and each treatment in three replications. The experiment was performed for a period of one month along with feeding with live food, preferably Daphne, Gamarus, Nereis worm with a saturation of 6 servings per day and siphon and water change. Daily losses were collected and recorded during the period. The results showed that the percentage of survival in salinities of 0.5-0 and 4-5 g / l was significantly higher than salinity of 4-9 and 9-13 g / l in the weight range of 0.5-1 g. It was 0 g (df = 3, F = 68.800, P = 0.000). Also, the percentage of survival in salinities of 0.5-0 and 4-9 g / l was significantly higher than the salinity of 13-9 g / l in the weight range of 1-3 g (df = 3, F = 7.558, P = 0.010). Survival percentage in salinities of 0.5-0 and 0.5-4 g / l was significantly higher than salinity levels of 4-9 and 13-9 g / l for weight of 3-5 g (df = 3, F = 8.933 P = 0.006). Survival percentage in different salinities in the weight range of 5-10 g showed a significant difference (df = 3, F = 68.800, P = 0.000). According to the results, it is suggested that juvenile Acipenser stellatus are first released in the estuary at salinity below weight range of 8 g / l and enter to the sea after adapting to salinity.Due to the drought and water shortage of rivers in the southern basin of the Caspian Sea, especially during the release of these fish and illegal fishing of juveniles in the river, to increase the survival rate, it is better to release these fish in the river or directly into the sea. Acipenser stellatus were examined in different weights with four treatments of 0.5-0, 0.5-0, 4-9 and 9-13 salinity per thousand (ppt) and each treatment in three replications. The experiment was performed for a period of one month along with feeding with live food, preferably Daphne, Gamarus, Nereis worm with a saturation of 6 servings per day and siphon and water change. Daily losses were collected and recorded during the period. The results showed that the percentage of survival in salinities of 0.5-0 and 4-5 g / l was significantly higher than salinity of 4-9 and 9-13 g / l in the weight range of 0.5-1 g. It was 0 g (df = 3, F = 68.800, P = 0.000). Also, the percentage of survival in salinities of 0.5-0 and 4-9 g / l was significantly higher than the salinity of 13-9 g / l in the weight range of 1-3 g (df = 3, F = 7.558, P = 0.010). Survival percentage in salinities of 0.5-0 and 0.5-4 g / l was significantly higher than salinity levels of 4-9 and 13-9 g / l for weight of 3-5 g (df = 3, F = 8.933 P = 0.006). Survival percentage in different salinities in the weight range of 5-10 g showed a significant difference (df = 3, F = 68.800, P = 0.000). According to the results, it is suggested that juvenile Acipenser stellatus are first released in the estuary at salinity below weight range of 8 g / l and enter to the sea after adapting to salinity.v
Keywords: Growth, Survival rate, Juveniles, Acipenser stellatus, Salinity, Caspian Sea -
تحقیق حاضر با هدف معرفی رودخانه کرگانرود به عنوان یکی از محل های رهاسازی بچه ماهیان خاویاری انجام شد. این رودخانه در غرب استان گیلان و در شهر تالش واقع است. در مسیر رودخانه به ترتیب 3 ایستگاه نمونه برداری با شماره های 1، 2 و 3 در نظر گرفته شد. فاصله ایستگاه ها از مصب به ترتیب 2000، 1000 و 500 متر بود. نمونه برداری ها از تاریخ 26/3/1398 تا 2/4/1398 و طی دو مرحله قبل از رهاسازی بچه ماهیان انجام شد. برخی از فاکتورهای فیزیکی و شیمیایی آب رودخانه، زی توده موجودات کفزی، میزان مواد آلی بستر و دانه بندی بافت بستر ارزیابی گردید. محدوده تغییرات اکسیژن محلول آب رودخانه 21/8 تا 87/8 میلی گرم بر لیتر، pH 9 تا 43/9، آمونیوم 023/0 تا 40/1 میلی گرم بر لیتر، نیتریت از 031/0 تا 213/0 میلی گرم بر لیتر و مقدار نیترات از 92/0 تا 95/1 میلی گرم در لیتر بود. موجودات بنتیک شامل گروه های دوبالان، سخت پوستان و لارو حشره بودند. زی توده شیرونومیده ، گاماروس و لارو حشرات در ایستگاه 3 با دو ایستگاه 1 و 2 دارای اختلاف معنی دار بود (05/0<p). میزان مواد آلی بستر در ایستگاه های 1 و 3 به شکل معنی داری بیشتر از ایستگاه 2 بود (05/0<p). 1000 عدد بچه ماهی ازون برون (Acipenser stellatus) با میانگین وزن 58/0±56/1 گرم و طول23/1± 58/8 سانتی متر در ایستگاه 3 رهاسازی شدند. طی 2 ساعت پس از رها سازی 131 عدد بچه ماهی به سمت پایین دست رودخانه حرکت کردند. 51 عدد بچه ماهی در نزدیکی مصب با استفاده از تور پرتابی صید شدند و پس از گذشت 7 ساعت از زمان رها سازی 41 عدد بچه ماهی توسط دام گوشگیر مستقر در مصب صید گردیدند. با توجه به نتایج حاصل، این رودخانه می تواند به عنوان یکی از مکان های رهاسازی بچه ماهیان خاویاری در نظر گرفته شود و ایستگاه 3 جهت رها سازی بچه ماهیان خاویاری مناسب است.
کلید واژگان: رهاسازی بچه ماهی ازون برون, رودخانه, فاکتورهای فیزیکی شیمیایی, موجودات بنتیکThe aim of this study was to introduce the Karganrood River as one of the safe routes for releasing sturgeon fry. Karganrood River is located in the west of Gilan province in Talesh city. In the river, 3 sampling stations were considered. The range of changes in dissolved oxygen was 8.21 to 8.87 mg/l. The pH value ranged from 9 to 9.43. The amount of ammonia in station 3 was highest and in station 1 was the lowest amount. The amount of nitrite and nitrate was reported the highest in station 3. Oxygen and pH at releasing time were 8.46 mg/l and 9.24, respectively. Biomass of chironomidae, Gamarus and insect larvae in station 3 were significantly more than stations 1 and 2 (P<0.005). The amount of organic matter in stations 1 and 3 was significantly more than station 2 (P<0.005). In the 3 stations, sand percent was significantly more than clay and silt (P<0.005). Study on percent of sediment granulation in 3 stations showed that there is no significant differences in clay percent among stations 1, 2 and 3 (P>0.005) and silt was present only in station 1. One thousand juveniles of Stellate sturgeon (Acipenser stellatus) with an average weight of1.56 ±0.58g and an average length of 8.58±1.23cm were released at the third station. 95 juveniles of Stellate sturgeon were tracked from releasing place up to near the estuary. After 7 hours from the releasing time, 4.1% of total released juveniles were caught by the net located in the estuary.
Keywords: Acipenser stellatus, Releasing, Karganrood, Physico-Chemical factors -
این بررسی با هدف تعیین اثر نیتریت در شوری های مختلف روی برخی شاخصهای خونی، ایمنی و استرس در بچه ماهی اوزونبرون (Acipenser stellatus) در دو مرحله انجام شد. در مرحله اول غلظت نیمه کشندگی (LC50 96h) نیتریت (نیتریت سدیم) در شوری های مختلف (0، 4، 8 و 12 گرم در لیتر) تعیین شد (به ترتیب 11/75، 54/93، 60/241 و 15/353 میلیگرم در لیتر). در مرحله دوم بعد از به دست آمدن مقادیر غلظت نیمه کشندگی نیتریت، بچه ماهیان اوزونبرون (به تعداد 240 قطعه، میانگین وزن 17/2±23/15 گرم، میانگین طول 95/1±17 سانتی متر) به مدت 4 روز در معرض نصف (50 درصد) غلظت نیمه کشنده (LC50 96h) نیتریت (56/37، 77/46، 80/120و 579/176 میلی گرم در لیتر) در همان میزان شوری ها قرار گرفتند (8 تیمار، هریک با سه تکرار). نتایج نشان داد که بیشترین میزان گلبول سفید و نوتروفیل مربوط به تیمار 7، تعداد گلبولهای قرمز، هموگلوبین، MCV و هماتوکریت مربوط به تیمار 5 و ایوزینوفیل مربوط به تیمار 8 مشاهده شد (05/0>P). بیشترین میزان IgM و ایمونوگلوبولین کل در تیمار 8 و لیزوزیم در تیمار 7، کورتیزول و گلوکز در تیمار 4 و لاکتات در تیمار 3 مشاهده شد (05/0>P). در نتیجه افزایش شوری باعث افزایش تحمل بچه ماهیان، کاهش شاخصهای استرس و افزایس شاخصهای ایمنی در خون بچه ماهیان اوزون برون در غلظت های بالاتر نیتریت شد. که نشان دهنده کاهش اثرات نیتریت بود. اما شوری نتوانست اثرات سمی نیتریت را بر روی شاخص های خونی بچه ماهیان ازون برون کاهش دهد.
کلید واژگان: ازون برون, نیتریت, شوری, شاخص های خونیThis study aimed to investigate the effects of interaction between nitrite and different salinities on blood, immunity, and stress parameters in juveniles of stellate (Acipenser stellatus) in two stages. In the first stage, the lethal concentration (LC50 96h) of nitrite in different salinities (0, 4, 8, and 12g/L) to juveniles of stellate was determined. In the second stage, 240 juveniles of stellate (with a mean weight and length of 15.23±2.17g and 17±1.96cm) were exposed to half (50%) of LC50 96h (37.56, 46.77, 120.80, and 176.579mg/L) under the same salinities for 4 days (8 treatments, triplicate). The results showed that the highest mean of white blood cells and neutrophils was in Treatment 7, the highest mean of red blood cells, hemoglobin, MCV and hematocrit was related to treatment 5 and the highest mean of eosinophil belonged to Treatment 8 (P<0.05). Moreover, the highest IgM and total immunoglobulin, lysozyme, cortisol and glucose, and lactate was found in treatments 8, 7, 4, and 3, respectively (P<0.05). The increased nitrite concentration in subjects exposed to salinity plus half of the LC50 96h of nitrite significantly increased the tolerance and immunity parameters and reduced the stress level of subjects. This indicates that salinity could reduce the toxicity of nitrite to subjects. Blood indices also considerably changed in subjects exposed to the same conditions. It can be hence concluded that saline or brackish water (mixed with freshwater, 0 to 12g/L) plus half of the LC50 96h of nitrite is suitable for the culture of stellate juveniles.
Keywords: Stellate, Nitrite, Salinity, Blood Parameters -
این مطالعه با هدف ارزیابی تاثیر دفعات غذادهی و شوری بر بر فاکتورهای خونی، ایمنی و شاخص های استرس بچه ماهی ازون برون پرورشی (Acipenser stellatus) در سال 1399 انجام شد. به همین منظور 810 بچه ماهی اوزون برون (میانگین وزن 12/24 گرم) در 9 تیمار و هریک با سه تکرار با سه سطح شوری و سه سطح دفعات غذادهی درنظر گرفته شدند. تیمارها شامل این موارد بودند: تیمار1: دو بار غذادهی در روز و شوری صفر، تیمار2: چهار بار غذادهی در روز و شوری صفر، تیمار3: شش بار غذادهی در روز و شوری صفر، تیمار4: دو بار غذادهی در روز و شوری 6 گرم در هزار، تیمار5: چهار بار غذادهی در روز و شوری 6 گرم در هزار، تیمار6: شش بار غذادهی در روز و شوری 6 گرم در هزار، تیمار7: دو بار غذادهی در روز و شوری 12 گرم در هزار، تیمار8: چهار بار غذادهی در روز و شوری 12 گرم در هزار و تیمار9: شش بار غذادهی در روز و شوری 12 گرم در هزار. ماهیان به مدت هشت هفته پرورش داده شدند. سپس از ماهیان خونگیری به عمل آمد. نتایج نشان داد که در اکثر موارد تعداد گلبول های سفید، قرمز، اندیس های خونی در تیمارهای 4 و 6 بیش تر از سایر تیمار ها بودند (0/05>P). هم چنین میزان IgM، لیزوزیم و توتال ایمنوگلوبولین در تیمارهای 3 و 4 بیش تر از سایر تیمارها بودند (0/05>P). نتایج بررسی شاخص های استرس بیان کننده آن بود که میزان گلوکز و کورتیزول سرم خون ماهیان در تیمارها اختلاف معنی دار آماری داشتند (0/05>P). با توجه به نتایج حاصله می توان گفت امکان پرورش ماهی ازون برون در شوری های مختلف را داشته و افزایش دفعات غذایی به این ماهی کمک می کند شرایط محیطی متفاوت را تحمل نماید. البته با توجه به مسایل اقتصادی و هزینه کارگر توصیه می شود ماهیان روزانه 4 بار در روز غذادهی شوند.
کلید واژگان: ازون برون, شوری, دفعات غذادهی, شاخص های خونی- ایمنی, استرسThe aim of this study was to evaluate the effect of feeding frequency and salinity on blood factors, immunity and stress indices of farmed stellate sturgeon (Acipenser stellatus) in 1399. For this purpose, 810 juvenile stellate sturgeon (average weight 12.24 g) in 9 treatments and each with three replications with three salinity levels and three feeding frequency levels were considered. Treatments included: Treatment 1: Twice daily feeding and zero salinity, Treatment 2: Four times daily feeding and zero salinity, Treatment 3: 6 times daily feeding and zero salinity, Treatment 4: Twice daily feeding and 6 g salinity Per thousand, treatment 5: four times a day feeding and salinity 6 grams per thousand, treatment 6: six times a day feeding and salinity 6 grams per thousand, treatment 7: twice daily feeding and salinity 12 grams per thousand, treatment 8: Four times feeding load 12 grams per day and salinity per thousand and treatment 9: 6 times per day and salinity 12 grams per thousand. The fish were reared for eight weeks. Blood samples were then taken from the fish. The results showed that in most cases, the number of white blood cells, red blood cells, blood indices in treatments 4 and 6 were higher than other treatments (P<0.05). Also, the amount of IgM, lysozyme and total immunoglobulin in treatments 3 and 4 were higher than other treatments (P<0.05). The results of stress indicators showed that the serum glucose and cortisol levels of fish had a statistically significant difference (P<0.05). According to the results, it can be said that it is possible to breed stellate sturgeon in different salinities and increasing the number of feedings helps this fish to withstand different environmental conditions. However, due to economic issues and labor costs, it is recommended to feed the fish 4 times a day.
Keywords: Stellate, Feeding frequency, Salinity, Blood, Immunity, Stress parameters -
تراکم های مختلف فیل ماهی بر تولید فیل ماهی و کرم نرییس و تصفیه کل مواد آلی بستر در سیستم یکپارچه مورد مطالعه قرار گرفت. فیل ماهیان با وزن اولیه 32/0 ± 44/140 گرم در طی 60 روز با سه تراکم 2، 4 و 8 عدد در هر مخزن پرورش داده شدند. آب خروجی مخزن پرورش ماهی ابتدا وارد مخزن پرورشی کرم نرییس و سپس مخزن بیوفیلتر می شد و پس از تصفیه در این مخازن دوباره به سیستم برگشت داده می شد. در این سیستم از کرم نرییس به عنوان یک زیست پالاینده و یک محصول جانبی استفاده شد. نتایج نشان داد که فاکتورهای رشد ماهی با افزایش تراکم نسبت معکوس دارد به طوری که حداکثر درصد افزایش وزن بدن و افزایش وزن فیل ماهی به ترتیب به میزان 5/1± 86/93 درصد و 7/1± 61/124 گرم در تراکم کم مشاهده شد. با این وجود افزایش تراکم باعث افزایش تولید در واحد سطح ماهی شد. به طوری که بیومس نهایی بچه ماهیان با میزان 09/0±28/5 کیلوگرم بر مترمربع در تراکم بالا مشاهده شد. اختلاف معنی دار در میزان کل مواد آلی بستر در سه تراکم مختلف مشاهده نشد (05/0<P). همبستگی بالایی بین تراکم های مختلف ماهی و حذف مواد آلی بستر مشاهده شد. کمترین کل مواد آلی بستر با میزان 94/0± 66/2 گرم به تراکم بالا مربوط بود. نتایج این آزمایش نشان داد که قابل اطمینان ترین تراکم از نظر تولید ماهی و کارآیی تصفیه سیستم تراکم 8 عدد ماهی در 80 لیتر است.
کلید واژگان: تراکم, فیل ماهی, سیستم نیمه مداربسته, بیومس, کل مواد آلی بستر, کرم نرئیسLaboratory examinations on the effect of different densities on production of beluga and Nereis diversicolor worm and purification of total organic matter was carried out in an integrated system. Juvenile beluga with initial weight of 140.44±0.32 g were reared during 60 days with three densities of 2, 4 and 8 fish per tanks. Outlet water of the fish tanks was entered to the Nereis worm tank then was entered to the biofilter tank then after cleaning on this tanks water was returned again into the system. In this system, the Nereis worm was used both as a bioremediator and also byproduct. The results showed that growth factors of fish and increasing of density have related inversely. So that the maximum percentage of body weight increase and weight gain of beluga were 93.86±1.5% and 124.61±1.7 g respectively in low density. However, increased density caused increases in production of fish per unit area. So that highest final biomass of juvenile’s 5.28±0.09 kg/m2 were observed in high density. The lowest amount of total organic matter on the substrate with 2.66±0.94 g/mg was related to high density. The results of this experiment showed that the reliable stocking density is 8 per tank for fish production and bioremediation efficiency of system.
Keywords: Density, semi recirculating system, Polychaete, Water treatment, Sturgeon -
در این تحقیق اثرات پالایشی کرم پرتار دریایی در تصفیه و حذف مواد مغذی پساب ناشی از پرورش فیل ماهی در تراکم های مختلف مورد بررسی قرار گرفت. هدف از این تحقیق تعیین میزان تراکم های پرورش فیل ماهی و کرم نرئیس به منظور حذف موثر مواد مغذی خروجی آب حاصل از پرورش فیل ماهی بود. بدین منظور سه تراکم مختلف فیل ماهی (3-2، 4-3 و 5-4 کیلو گرم در متر مربع) با تراکم ثابت کرم نرئیس در دمای آب 23 درجه سانتی گراد طی مدت 8 هفته مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد که کرم نرئیس با تغذیه از آب خروجی حاصل از پرورش فیل ماهی می تواند رشد نماید. افزایش بیوماس و درصد بازماندگی کرم نرئیس در تیماری که از پساب حاصل از پرورش فیل ماهی با تراکم 4-3 کیلوگرم در متر مربع (NWF2) استفاده گردید بالاتر از تیمارهای NWF1 ، NWF3 (کرم نرئیس تغذیه شده از پساب حاصل از پرورش فیل ماهی با تراکم های به ترتیب 3-2 و 5-4 کیلوگرم در متر مربع) و WF1 (پساب حاصل از پرورش فیل ماهی با تراکم 3-2 کیلوگرم در متر مربع بدون حضور کرم نرئیس) بود. بیشترین و کمترین قابلیت حذف مواد مغذی پساب را BOD5 (85 درصد) در تیمار NWF2 در مقایسه با تیمار WF1 (10 درصد) و آمونیاک (35 درصد) در تیمار NWF1 در مقایسه با تیمار WF1 (20 درصد) شامل گردید. در کلیه تیمارها، کارآیی حذف مواد مغذی پساب پرورش فیل ماهی بدون حضور کرم نرئیس (WF1) از پایین ترین میزان برخوردار بود. حضور کرم نرئیس تاثیر چندانی در قابلیت حذف میزان نیترات نداشت. همچنین نتایج به دست آمده حاکی از اختلاف معنی دار در کاهش مواد مغذی پساب حاصل از پرورش فیل ماهی با حضور و بدون حضور کرم نرئیس بود. راه اندازی چنین سیستمی نه تنها باعث حذف مواد مغذی پساب می گردد بلکه نقش مهمی را به عنوان یک محصول ثانویه از نظر اقتصادی و بهره وری بدلیل عدم هزینه غذا برای تغذیه کرم نرئیس بازی می نماید.
کلید واژگان: فیل ماهی, کرم پرتار نرئیس, زیست پالایی, پسابThis study was conducted to test the effect of bioremediation the polychaete worm Nereis diversicolor in order to removal of wastewater nutrition derived different densities Huso huso. The aim of this study was determination of different densities for creating the equivalence for rearing of N. diversicolor and H. huso rate in the integrated culture system. Three different densities of H. huso culture with N. diversicolor fed with fish feed waste were considered at water temperature 23°C for 8 weeks. The obtained results demonstrated that N. diversicolor could grow via feeding with the fish waste water. The pure production and survival rate of harvested Nereis in NWF2 treatment was significantly higher than other treatments (P<0.05). The highest removal efficiency of waste water including NO2-N (91%), TSS (89%), BOD5 (85%), PO4-P (65%), total phosphorus (63%), total nitrogen (56%), NH3-N (35%), were seen in different treatments. The removal efficiency of waste water nutrition was decreased without use of N. diversicolor. Also, removal efficiency of NO3-N did not occur with presence of the worm. The obtained results demonstrated that increasing of worm growth, decreasing waste water nutrition and achieving of secondary production made system efficiency. The use of worm biomass as a waste treatment method could economically play important role.
Keywords: Nereis diversicolor, Huso huso, Density, Waste water, Bioremediation -
بررسی تاثیر 4 جیره غذایی فرموله شده شامل جیره های حاوی روغن گیاهی کانولا، جیره حاوی روغن گیاهی ذرت، جیره حاوی مخلوط روغن گیاهی کانولا و ذرت و جیره بدون روغن و هر یک در سه تکرار جهت تغذیه کرم N. diversicolor به مدت 2 ماه انجام شد. پس از اتمام دوره پرورش، شاخص های رشد در هر تیمار شامل افزایش زی توده کل، طول L3، ضریب رشد ویژه، افزایش وزن بدن و درصد بازماندگی اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که اختلاف معنی داری در روند رشد کرم نرئیس تغذیه شده از جیره های حاوی روغن های مختلف با تیمار شاهد (کرم نرئیس تغذیه شده از جیره غذایی بدون روغن) مشاهده نگردید. این درحالی بودکه میزان زی توده نهایی، افزایش میزان زی توده و درصد افزایش وزن در کرم های تغذیه شده با جیره حاوی روغن های کانولا و مخلوط کانولا و ذرت نسبت به سایر تیمارها بیش تر بود. تمامی اسیدهای چرب اشباع و غیراشباع در جیره های غذایی به استثناء تیمار شاهد در بدن کرم نرئیس بیش تر از میزان آن ها در جیره غذایی بود. بیش ترین میزان EPA و نسبت ⍵-3/⍵-6 در کرم نرئیس تغذیه شده با جیره حاوی روغن کانولا بیش تر از جیره غذایی حاوی روغن کانولا بود. در مجموع تیمار 1 شامل جیره غذایی حاوی روغن کانولا در افزایش میزانشاخص های رشد و اسیدهای چرب غیراشباع کرم نرئیس نسبت به تیمارهای دیگر مناسب تر بود.کلید واژگان: Nereis diversicolor, رشد, بازماندگی, روغن کانولا و ذرت, اسیدهای چرب غیراشباعThe study of effect four diets formulated containing vegetable oils including canola and corn oils and their mixture, in three replications each, was carried out to feed N. diversicolor during two months. At the end of the experiments, growth performance in each treatment included total biomass, L3 length, specific growth rate (SGR), body weight increase (BWI), and survival rate were measured. Biochemical composition including total protein, total fat and fatty acid profile of diets and worms body carcass were analyzed. The results showed that there was no significant difference in the growth performance of worm from diets containing different oils with control treatment (worms fed from diet of without oil). The results indicate that the fat in the diet has no effect on the growth of the worms, but the presence of these vegetable oils in carcass composition was important. The results of this study showed that all saturated and unsaturated fatty acids in the diet, except of the control treatment in the N. diversicolor, were higher than their dietary. In the present study, N. diversicolor, fed from diet containing of canola oil, had the highest ⍵-3 fatty acids. The highest EPA level and ratio of ⍵-3/⍵-6 in the worms fed canola oil were higher than formulated diet containing canola oil. Totally, treatment 1, including diets containing canola oil, was more suitable for increasing the growth perfoermance and unsaturated fatty acids of worm than other treatments.Keywords: Nereis diversicolor, growth, survival, Canola, corn oil, Unsaturated Fatty acids
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.