جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "الگوی ارتباطی" در نشریات گروه "علوم انسانی"
-
نشریه تکنولوژی در کارآفرینی و مدیریت استراتژیک، سال سوم شماره 4 (پیاپی 10، زمستان 1403)، صص 115 -132
هدف از انجام این پژوهش کاربردی_توسعه ای، طراحی الگوی ارتباطی ایجاد وفاداری مشتری بر پایه ارتباطات دیجیتال بوده است که از منظر روش گردآوری داده ها، یک پژوهش پیمایشی محسوب می شود که در آن از روش تحقیق آمیخته اکتشافی (کیفی_کمی) استفاده شده است. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته بوده است. جامعه آماری در بخش کیفی را مشتریان وفادار شرکت تجارت الکترونیک پارسیان (سازمان ها) تشکیل داده اند که در این بخش نمونه گیری به روش نظری و هدفمند تا اشباع داده ها با 18 مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شده است. جامعه آماری بخش کمی نیز شامل تمام کارکنان این سازمان ها می باشد که حجم نمونه با فرمول کوکران برآورد و در نهایت 393 نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای در این مطالعه مشارکت داشته اند. برای تحلیل داده ها در بخش کیفی و کمی، از روش گرانددتئوری جهت تحلیل مصاحبه های تخصصی و از روش حداقل مربعات جزئی (PLS) به منظور اعتبارسنجی الگوی نهایی استفاده شده است. پس از کدگذاری باز و محوری در نهایت 6 کد گزینشی، 8 کد محوری و 60 کد باز حاصل شد. نتایج نشان داد؛ مدیریت تجربه مشتریان، ندای دیجیتال مشتریان و زیرساخت های دیجیتال، عوامل علی هستند که بر ارتباطات دیجیتال و آن نیز بر استراتژی بازاریابی دیجیتال تاثیرگذار است. کیفیت خدمات دیجیتال، زمینه و بستر را فراهم می سازد و شدت رقابت صنعت نیز عامل مداخله گر است که بر استراتژی بازاریابی دیجیتال تاثیر می گذارند. در نهایت استراتژی بازاریابی دیجیتال به وفاداری مشتریان منجر می شود.
کلید واژگان: الگوی ارتباطی, ارتباطات دیجیتال, وفاداری مشتری, بازاریابی دیجیتال, وفاداری دیجیتالJournal of Technology in Entrepreneurship and Strategic Management, Volume:3 Issue: 4, 2024, PP 115 -132The objective of this applied-developmental research was to design a communication model to foster customer loyalty based on digital communications. From the perspective of data collection methods, this study is categorized as a survey, employing an exploratory mixed-methods research approach (qualitative-quantitative). The data collection tools included semi-structured interviews in the qualitative phase and a researcher-made questionnaire in the quantitative phase. The qualitative population consisted of loyal customers of Parsian Electronic Commerce Company (organizations), and theoretical and purposive sampling methods were used until data saturation, which was achieved after 18 semi-structured interviews. The quantitative population included all employees of these organizations. The sample size was estimated using Cochran's formula, and ultimately, 393 individuals participated in the study through stratified random sampling. Grounded theory was used to analyze the specialized interviews in the qualitative section, and partial least squares (PLS) method was employed to validate the final model in the quantitative section. After open and axial coding, 6 selective codes, 8 axial codes, and 60 open codes were extracted. The results indicated that customer experience management, digital customer voice, and digital infrastructure are causal factors influencing digital communications, which in turn affects digital marketing strategy. The quality of digital services provides the context, and the intensity of industry competition is an intervening factor that impacts digital marketing strategy. Ultimately, the digital marketing strategy leads to customer loyalty.
Keywords: Communication Model, Digital Communications, Customer Loyalty, Digital Marketing, Digital Loyalty -
هدف این پژوهش، ارائه الگوی ارتباطی چهره به چهره در کنترل جرایم اجتماعی با خلق گفت و گوهای موثر از سوی والدین جهت استحکام پیوند های درون خانواده است. طراحی و اعتبارسنجی مدل به روش آمیخته و جمع آوری داده ها با مصاحبه و پرسشنامه انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش حاضر، خبرگان و روان شناسان خانواده و خانواده های شهر کرمانشاه هستند که با نمونه گیری هدفمند و سپس نمونه گیری تصادفی، حجم نمونه براساس قاعده کلاین، 200 نفر تعیین شده است. با بهره گیری از روش تحلیل مضمون و رتبه بندی عوامل با معادلات ساختاری تفسیری، ابعاد متفاوت الگو مشخص شدند که عبارتند از: احترام، درک متقابل اعضاء، تخصیص وضوح، آگاهی و اجرای مناسب نقش ها، روابط کلامی و غیر کلامی مستقیم، شناخت و تامین نیازها، صمیمت اعضاء، ارزش های دینی، باورهای منطقی، حل مساله، فرزند پروری مناسب، مشورت بین اعضاء. در همین راستا، در رتبه بندی نتایج مشخص شد که دو عامل «شناخت و تامین نیازها» و «صمیمت بین اعضاء»، بالاترین جایگاه را به خود اختصاص می دهند.
کلید واژگان: الگوی ارتباطی, دلفی فازی, کنترل جرایم اجتماعی, معادلات ساختاری تفسیریThe aim of this research is to provide a face-to-face communication model in controlling social crimes by the use of creating effective conversations by parents to strengthen the bonds within the family. The design and validation of the model were done using the mixed method, and the data was collected through interviews and then questionnaires. The statistical population is the family experts and psychologists and then families of Kermanshah. Purposive and then random sampling were used and the sample size was determined as 200 people based on Klein's rule. In the qualitative part, the thematic analysis method was utilized with Maxqda and factor ranking was performed with interpretive structural equations and Micmac. Factors such as respect, mutual understanding of members, allocation of clarity, awareness and appropriate implementation of roles, direct verbal and non-verbal relationships, recognition and provision of needs, intimacy of members, religious values, logical beliefs, problem solving, proper parenting, consultation between Members, etc., were identified as dimensions of the model, and in the ranking of the results, it was found that the two factors of "recognition and provision of needs" and "intimacy between members" had the highest position.
Keywords: Communication Model, Fuzzy Delphi, Social Crime Control, Interpretive Structural Equations -
تحقیق حاضر با هدف شناسایی ویژگی های زبانی و نیز خلاقیت های بیانی روزبهان بقلی شیرازی، به تحلیل «شرح شطحیات» با تکیه بر «الگوی ارتباطی» رومن یاکوبسن (1982-1896) پرداخته است. نتایج تحلیل نشان می دهد که روزبهان در فرایند ارتباط میان خود و انواع مخاطبان خویش، از ظرفیت های زبان در نقش های شش گانه آن، شامل: ارجاعی، عاطفی، ترغیبی، همدلی، فرازبانی و ادبی (شعری) بهره گرفته است. در این میان، به دلیل این که هدف نویسنده رمزگشایی از شطحیات عارفان نامدار بوده، «نقش ارجاعی» و گزاره های خبری بیشترین فراوانی کاربرد را به خود اختصاص داده است. روزبهان همچنین با بهره گیری گسترده از آیات قرآن و احادیث از جهت اشتراک فکری و عقیدتی، با مخاطب همدلی ایجاد کرده است. این ویژگی اگرچه در حوزه مفهومی «نقش همدلی» الگوی یاکوبسن قرار دارد، اما متفاوت از این الگو و در زمره خلاقیت های زبانی روزبهان محسوب است. «نقش ترغیبی» شرح شطحیات به شکل خطاب قرار دادن تمام پدیده های هستی نمود یافته و «نقش فرازبانی» در شرح شطحیات برای شرح بیش از 200 اصطلاح علمی تصوف به کار رفته است. «نقش ادبی/ شعری» پیام در این اثر بسیار پربسامد است و به دلیل برخورداری روزبهان از تجربیات ناب شخصی و شهودی و تعبیرهای خلاقانه وی، ذهنیت استعاره گرا بر شرح شطحیات حاکم شده است. با این حال، از میان انواع نقش ها «نقش عاطفی» به دلیل این که زبان حال گوینده و احساس خاص او درباره گفته هایش است، نمود بارزتری یافته، به گونه ای که بر تمامی گزاره ها و حتی گزاره های ارجاعی تسلط دارد.کلید واژگان: ادبیات عرفانی, الگوی ارتباطی, روزبهان بقلی, رومن یاکوبسن, شرح شطحیاتWith the aim of identifying the linguistic features and expressive creativity of Rozbahan Baghli Shirazi, the present research has analyzed the "Sharhe Shathiyat" based on Roman Jacobsen’s (1982-1896)"Communication Pattern". The results of the analysis show that in the process of communication between himself and his audience, Roozbahan has used the capacities of language in its six roles, including: referential, emotional, persuasive, empathetic, meta-linguistic and literary (poetic). In the meantime, due to the fact that the author's goal was to decipher the shenanigans of famous mystics, the "referential role" and news reports have been used the most frequently. Roozbahan has also created empathy with the audience by widely using Quranic verses and hadiths in terms of intellectual and ideological sharing. Although this feature is in the conceptual field of the "role of empathy" of Jacobsen's model, it is different from this model and is considered among Rozbahan's linguistic creativities. The "persuasive role" of Sharhe Shathiyat is manifested in the form of addressing all the phenomena of existence, and the "paralinguistic role" in Sharhe Shathiyat is used to describe more than 200 scientific terms of Sufism. Payam's "literary/poetic role" is very frequent in this work, and due to Roozbahan's pure personal and intuitive experiences and his creative interpretations, the metaphorical mentality has dominated the Sharhe Shathiyat. However, among the types of roles, "emotional role" is more prominent because it is the present language of the speaker and his special feeling about what he said, in such a way that it dominates all propositions and even referential propositions.Keywords: Mystic Literature, Communication Model, Rozbahan Baghli, Roman Jacobsen, Sharhe Shathiyat
-
مقاله حاضر با هدف طراحی و اعتباریابی الگوی ارتباطی معلمان و نظام برنامه ریزی درسی در فرایند تدوین و اجرای برنامه درسی مقطع ابتدایی در ایران انجام گرفت. رویکرد پژوهش کیفی و روش پژوهش، پژوهش نظریه ای بود. به منظور جمع آوری داده ها از سه راهبرد بررسی اسناد بالادستی، بررسی تجارب کشورها و مصاحبه با صاحب نظران استفاده شد. بدین منظور چهار سند بالادستی شامل سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، سند برنامه درسی ملی، سند راهبردی معاونت آموزش ابتدایی و مجموعه مصوبات شورای عالی آموزش و پرورش، و نظام برنامه ریزی درسی چهار کشور اندونزی، مالزی، پاکستان و استرالیا مورد بررسی قرار گرفت. همچنین با ده نفر از اساتید رشته برنامه ریزی درسی در دانشگاه های تهران، مشهد، مازندران و بیرجند به صورت حضوری یا تلفنی مصاحبه انجام شد. انتخاب نمونه ها به صورت هدفمند بود. ابزار گردآوری داده ها در هر بخش چک لیست بود. داده ها نیز به شیوه تحلیل مضمون مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. برای افزایش روایی داده ها از سه سویه سازی و چک کردن اعضا و برای افزایش پایایی داده ها از معیارهای گوبا و لینکلن استفاده شد. الگوی ارتباطی معلمان و نظام برنامه ریزی درسی بر اساس مراحل هشتگانه فرایند تدوین و اجرای برنامه درسی و نیز مولفه های هدف ارتباط/ مشارکت، سطح ارتباط/ مشارکت، ساختار ارتباط/مشارکت، مشارکت کنندگان و کانال های ارتباطی طراحی گردید. در پایان به منظور اعتباریابی الگو، جلسه گروه کانونی تشکیل گردید و اصلاحات لازم انجام شد. الگوی ارتباطی معلمان و نظام برنامه ریزی درسی، مشارکت معلمان در فرایند برنامه ریزی درسی را تسهیل نموده و سبب اجرای اثربخش برنامه های درسی می گردد.کلید واژگان: اعتباریابی, الگوی ارتباطی, طراحی, معلمان, نظام برنامه ریزی درسیThe present article was carried out to design and validate the communication model of teachers and the curriculum planning system in the process of developing and implementing the Primary school curriculum in Iran. The research approach was qualitative and the research method was theoretical research. To collect data, three strategies were used: a review of upstream documents, a review of countries' experiences, and interviews with curriculum planning and education experts. For this purpose, four upstream documents include the document on the fundamental evolution of education, the national curriculum document, the strategic document of the deputy of primary education and the set of approvals of the Supreme Council of Education, and the curriculum planning system of the four countries of Indonesia, Malaysia, Pakistan, and Australia were investigated. Also, interviews were conducted with ten professors of curriculum planning and familiar with the elementary school's curriculum in Tehran, Mashhad, Mazandaran, and Birjand universities in person or by phone. The selection of samples in each section was made purposefully. The data were also analyzed by thematic analysis. Validity of the data was achieved through triangulation and member checking, and Guba and Lincoln's criteria were used to increase the reliability of the data. The communication model of teachers and curriculum planning system was designed based on the eight stages of the process of developing and implementing the curriculum, as well as the components of the purpose of communication/ participation, the level of communication/ participation, communication/ participation structure, participants, and communication channels. In the end, to validate this model, a focus group meeting was held and necessary reforms were made. The communication model of teachers and the curriculum planning system facilitates teachers' participation in the curriculum planning process and causes the effective implementation of curricula.Keywords: communication model, curriculum planning system, Design, teachers, Validation
-
هدفبا توجه به اهمیت ارتباط در خانواده، هدف این پژوهش ابداع الگوی ارتباطی با خلق گفتگوهای ابتکاری از سوی والدین جهت استحکام پیوند های درون خانواده است.روشطراحی و اعتبارسنجی مدل پژوهش با روش آمیخته انجام شده و جمع آوری اطلاعات با مصاحبه و سپس پرسشنامه بوده است. جامعه آماری پژوهش در بخش اول خبرگان و روانشناسان خانواده و در بخش دوم پژوهش خانواده های ساکن شهر کرمانشاه بود. نمونه گیری هدفمند و سپس نمونه گیری تصادفی انجام شد و حجم نمونه بر اساس قاعده کلاین، 200 نفر تعیین شده است. در بخش کیفی از تحلیل تماتیک با نرم افزار Maxqda، و رتبه بندی عوامل با معادلات ساختاری تفسیری و Micmac انجام شده است.یافته ها21 عامل نظیر: احترام، درک متقابل اعضاء، تخصیص وضوح، آگاهی و اجرای مناسب نقش ها، روابط کلامی و غیرکلامی مستقیم، شناخت و تامین نیازها، صمیمت اعضاء، ارزش های دینی، باورهای منطقی، حل مسیله، فرزند پروری مناسب، مشورت بین اعضاء، و...، به عنوان ابعاد الگو شناسایی شدند.نتیجه گیریدر رتبه بندی دو عامل شناخت و تامین نیازها و صمیمت بین اعضاء، بالاترین رتبه ها را در مدل پژوهش داشتند.کلید واژگان: الگوی ارتباطی, ارتباط با والدین, گفتگو در خانواده, دلفی فازی, معادلات ساختاری تفسیریPurposeConsidering the importance of communication in the family, the purpose is to invent a communication model by creating innovative conversations on the part of the parents to strengthen the bonds within the family.MethodologyThe design and validation of the model was done with a mixed method, and the data was collected through interviews and then questionnaires. The statistical population is family experts and psychologists and then the families of Kermanshah city. Purposive sampling and then random sampling were done and the sample size was determined to be 200 people based on Klein's rule. In the qualitative part, the thematic analysis was done with Maxqda, and factor ranking was done with interpretive structural equations and Micmac.Findings21 factors such as respect, mutual understanding, allocation of clarity, awareness and proper implementation of roles, direct verbal and non-verbal relationships, recognition and provision of needs, intimacy of members, religious values, logical beliefs, problem solving, children Proper parenting, consultation between members, etc., were identified as dimensions of the model and they had the highest ranks in the ranking of the two factors of recognition and satisfaction of needs and intimacy between members.Keywords: Communication pattern, Communication with parents, Discussion in the family, Fuzzy Delphi, Interpretive structural equations
-
مجله روانشناسی نظامی، پیاپی 51 (پاییز 1401)، صص 107 -134
هدف از این پژوهش، تعیین اثربخشی مشاوره گروهی با رویکرد عقلانی هیجانی (REBT) بر الگوی ارتباطی، صمیمیت و سبکهای حل تعارض در کارکنان متاهل نیروهای نظامی با علایم افسردگی شدید بود. جامعه آماری پژوهش شامل کارکنان مرد متاهل با علایم افسردگی شدید در 6 ماهه دوم سال 1400 بود که با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس، تعداد 30 نفر انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. برای شناسایی کارکنان مرد متاهل نیروهای نظامی با علایم افسردگی شدید، پرسشنامه افسردگی (بک و همکاران، 1996) در میان 450 نفر توزیع و 30 نفر با نمرات بالاتر از 29 در پرسشنامه افسردگی و با تشخیص نشانههای افسردگی ازطریق مصاحبه بالینی انتخاب شدند. برای جمعآوری اطلاعات از پرسشنامههای الگوی ارتباطی زوجین (کریستنس و سولاوای، 1991)، پرسشنامه صمیمیت زناشویی (تامپسون و واکر، 2002) و پرسشنامه سبکهای حل تعارض زوجین (رحیم، 1983) استفاده شده است. بر روی گروه آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقهای، رویکرد عقلانی هیجانی اجرا و جهت تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج نشان داده است که مشاوره گروهی با رویکرد عقلانی هیجانی (REBT) بر الگوی ارتباطی، صمیمیت و سبکهای حل تعارض در کارکنان متاهل نیروهای نظامی با علایم افسردگی شدید اثربخش است (p<0/05).
کلید واژگان: افسردگی, الگوی ارتباطی, رویکرد عقلانی هیجانی (REBT), صمیمیت, سبک های حل تعارضThe purpose of this research was to determine the effectiveness of group counseling with a rational-emotional approach (REBT) on communication patterns, intimacy and conflict resolution styles in married military personnel with severe depression symptoms. The statistical population of the research included married male employees with symptoms of severe depression in the second 6 months of 2021 Using available sampling, 30 people were selected and randomly assigned to two experimental and control groups (15 people in each group). . To identify married male employees of the military forces with severe depression symptoms, the depression questionnaire (Beck et al., 1996) was distributed among 450 people and 30 people with scores higher than 29 in the depression questionnaire and diagnosed with depression symptoms were selected through clinical interview. In order to collect information, questionnaires on couples' communication patterns (Christens and Sulawai, 1991), marital intimacy questionnaires (Thompson and Walker, 2002) and couples' conflict resolution questionnaires (Rahim, 1983) were used. On the experimental group in 8 sessions of 90 minutes, the rational-emotional approach was implemented and multivariate covariance analysis was used to analyze the data. The results have shown that group counseling with a rational-emotional approach (REBT) is effective on communication patterns, intimacy and conflict resolution styles in married military personnel with severe depression symptoms (p<0.05).
Keywords: Depression, Communication Pattern, Rational-Emotional Approach (REBT), Intimacy, Conflict Resolution Styles -
خطوط کلی سوره حجرات، ترسیم گر فرایندی دقیق و منسجم در نهادینه کردن ارزش های اخلاقی و تربیتی است که جهت دستیابی بشر به تعالی و کمال تبیین شده است. این سوره که به عنوان اخلاقی ترین سوره قرآن کریم شناخته می شود، از الگوهای متنوع ارتباطی در القای پیام مورد نظر به مخاطب بهره برده است که در این جستار، با رویکردی بر نظریه ارتباطی رومن یاکوبسن، به تبیین جلوه هایی از اعجاز بیانی قرآن کریم در تجسم مفاهیم تربیتی و اجتماعی پرداخته می شود. پژوهش حاضر ضمن تحلیل نقش های زبانی و عناصر ارتباطی، بر اساس الگوی ارتباط کلامی یاکوبسن، به بازکاوی کارکردهای متفاوت این نقش ها در سوره حجرات پرداخته است. میزان تاثیر نقش های زبانی بر مخاطبان و بسامد هر کدام از آنها، شناسایی جلوه های متنوع ارتباطی بر اساس مفهوم آیات این سوره، از اهداف این پژوهش است. نتایج تحقیق نشان می دهد نقش های زبانی، ابزاری کارآمد برای درک پیام آیات قرآنی و شیوه ای مناسب در طرح ریزی الگوهای ارتباطی، برای تاثیرگذاری هر چه بیشتر بر مخاطبان به شمار می رود. بیشترین بسامد نقش های زبانی در سوره حجرات، بر اساس الگوی ارتباطی یاکوبسن، مربوط به نقش «عاطفی» در 13 آیه و کمترین بسامد نیز در نقش «همدلی» در 3 آیه است. همچنین نمی توان نقش «ترغیبی» آیات این سوره را نادیده انگاشت؛ چرا که خداوند به عنوان فرستنده پیام، با استفاده از افعال متعدد امر و نهی، مفاهیم متعدد تربیتی و اجتماعی را برای مخاطبان تبیین نموده است.کلید واژگان: سوره حجرات, یاکوبسن, الگوی ارتباطی, نقش های زبانیSurah Al-Hujurat outlines a precise and coherent process of institutionalizing moral and educational values, explained for humans to achieve excellence and perfection. This surah, which is known as the most ethical surah of the Holy Qurʾan, has used various communication patterns to convey the intended message to the audience. The present research, while analyzing the linguistic roles and communication elements, based on Jacobsen's model of verbal communication, has investigated the different functions of these roles in Surah Al-Hujurat. This research aimed to illuminate the influence of language roles on the audience and the frequency of each of them, and to identify various communication effects based on the meaning of the ayahs of this surah. The results show that linguistic functions are an efficient tool for understanding the message of the Qurʾanic ayahs and a suitable way of planning communication patterns to influence the audience as much as possible. According to Jacobsen's communication model, the highest frequency of linguistic functions in Surah Al-Hujurat is related to emotive function in 13 ayahs and the lowest frequency is in conative function that appeared in three ayahs. In addition, the phatic function cannot be ignored in this surah, because God, as the sender of the message, has explained many educational and social concepts to the audience by using different verbs of command and prohibition.Keywords: Surah Al-Hujurat, Jacobsen, communication model, Linguistic Functions
-
فصلنامه علوم روانشناختی، پیاپی 117 (آذر 1401)، صص 1761 -1778زمینه
مهارت ارتباط، الگوهای ارتباط و طرحواره های ناسازگار اولیه ازجمله عوامل پیش بینی کننده طلاق هستند که پژوهش های متعددی نقش آن ها را به تنهایی در طلاق بررسی کرده اند. اما تاکنون پژوهشی که نقش این سه عامل را همزمان در زوجین متقاضی طلاق و عادی مقایسه کند، انجام نشده است.
هدفپژوهش حاضر با هدف پیش بینی طلاق براساس طرحواره های ناسازگار اولیه، مهارت ارتباط و الگوی ارتباط در زوجین متقاضی طلاق مراجعه کننده به مراکز مشاوره پیش از طلاق و زوجین عادی انجام شد.
روشروش پژوهش توصیفی از نوع علی - مقایسه ای بود. جامعه آماری این پژوهش شامل 400 نفر زوج متقاضی طلاق منطقه 4 تهران بود که در شش ماهه نخست سال 1399 توسط محاکم خانواده به مراکز مشاوره پیش از طلاق ارجاع شدند و 400 زوج عادی نیز به عنوان گروه کنترل انتخاب شدند. پرسشنامه های پژوهش شامل پرسشنامه طرحواره یانگ (FS-QS) 1998، مهارت های ارتباطی کویین دام (CSTR) 2004 و الگوهای ارتباطی (CPQ) 1991 بود که توسط نمونه های پژوهش پاسخ داده و با استفاده از آزمون مانوا و رگرسیون لجستیک تحلیل شد.
یافته هانتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که 53 تا 70 درصد واریانس طلاق توسط طرحواره های ناسازگار اولیه، 45 تا 61 درصد توسط مهارت ارتباط و 17 تا 22 درصد طلاق توسط الگوهای ارتباط تبیین می شود. مهارت ارتباط زوجین متقاضی طلاق ضعیف تر از زوجین عادی بود و الگوهای ارتباطی کناره گیری - توقع و اجتناب متقابل در زوجین متقاضی طلاق بیشتر از زوجین عادی بود. طرحواره های زوجین متقاضی طلاق تنها در دو طرحواره ناسازگار اولیه بی اعتمادی و خودکنترلی ناکافی کمتر از زوجین عادی بود و میانگین 13 طرحواره دیگر آن ها بیش تر بود.
نتیجه گیری:
براساس نتایج به دست آمده می توان بیان کرد در مشاوره های پیش از ازدواج، با آموزش و ارتقاء مهارت ارتباط و الگوی ارتباط، همچنین طرحواره درمانی می توان میزان تقاضای طلاق را کاهش داد.
کلید واژگان: الگوی ارتباطی, طلاق, طرحواره های ناسازگار اولیه, مهارت های ارتباطیBackgroundCommunication skills, communication patterns, and maladaptive schemas are all key predictors of divorce, and each has been examined separately in numerous studies. However, no research has been conducted to investigate the combined effect of these three factors on divorce applicant couples and non-divorced couples.
AimsThe purpose of this study was to predict divorce based on early maladaptive schemas, communication skills, and communication patterns in non-divorced and divorce applicant couples who went to pre-divorce counseling centers.
MethodsThe descriptive method was used to conduct the research (causal-comparative). The statistical population of the study included 400 divorce applicants from Tehran's District 4 in Iran. During the first half of 2021, family courts referred these samples to pre-divorce counseling centers. In addition, 400 non-divorced couples were selected as the control group. The study instruments included the Young Schema Questionnaire (FS-QS), the Queen Dam Communication Skills (CSTR), and the Communication Patterns (CPQ), which were developed in 1998 , 2004, and 1991, respectively. The responses of the study samples to these questionnaires were analyzed using MANOVA and Logistic Regression tests .
ResultsThe results of regression analysis showed that 53 to 70% of the variance of divorce is explained by initial maladaptive schemas, 45 to 61% by communication skills and 17 to 22% of divorce by communication patterns. Divorce-seeking couples' communication skills are weaker than normal couples, and communication patterns of withdrawal-expectation and mutual avoidance in divorce-seeking couples are higher than normal couples. The schemes of divorced couples were lower than normal couples in only the first two incompatible schemes of distrust and inadequate self-control, and the average of the other 13 schemes is higher.
ConclusionAccording to the findings, consultation, the development of communication skills and patterns, and schema therapy may all aid in the reduction of divorce cases.
Keywords: Early Maladaptive Schemas, Divorc, Communication Skills, Communication Model -
رومن یاکوبسن از بنیان گذاران مکتب زبان شناسی نقش گرای پراگ، معتقد است تمامی ساخت های زبانی دارای اهدافی است که باید این جنبه ها را با اشاره به اهداف ارتباطی آن تبیین کرد؛ از این رو، برای ساخت های زبانی با محوریت هریک از شش رکن گوینده، شنونده، پیام، زمینه پیام، مجرای ارتباطی، اجزای پیام، به ترتیب شش کارکرد، عاطفی، ترغیبی، ادبی، ارجاعی، همدلی و رمزگان را معرفی می کند. خطبه های نهج البلاغه با برخورداری از مولفه های نظریه یاکوبسن قابلیت تطبیق با این نظریه را دارند. خطبه جهاد چنان که از عنوان آن بر می آید در بیان فضیلت جهاد و پیامدهای منفی رویگردانی از مجاهدت و پیکار است و انتظار می رود ساخت های زبانی آن دارای نقش و کارکرد ترغیبی با هدف شورانگیزی در مخاطب باشد. پژوهش پیش رو با روش توصیفی تحلیلی و الگوی ارتباطی یاکوبسن و با هدف شناخت کارکرد ساخت های زبانی خطبه جهاد سامان یافته است. برآیند پژوهش نشان داد که بر خلاف انتظار، اغلب ساخت های زبانی تعریف شده در نظریه یاکوبسن اعم از ترغیبی، ارجاعی، رمزی، عاطفی و همدلی به گونه ای در این خطبه به کار گرفته شده اند که همگی دارای کارکرد عاطفی هستند؛ بنابراین در عین تنوع ساخت، وحدت کارکردی آن حفظ گردیده است.کلید واژگان: زبان شناسی نقش گرا, رومن یاکوبسن, الگوی ارتباطی, خطبه جهاد, نهج البلاغهRoman Jakobson, one of the founders of the functional linguistics school in Prague believes that all linguistic constructions have goals. These goals should be explained with reference to communication goals. Therefore, for linguistic constructions centered on six elements of the speaker, listener, message, message context, communication channel, and message components, he introduces six emotional, persuasive, literary, referential, empathic, and cryptic functions. Due to having the components of Jakobson's theory, the sermons of Nahj al-Balaghah can be adapted to this theory. The sermon of Jihad, as its title suggests, is about the virtue of Jihad and the negative consequences of turning away from struggle. It was assumed that its linguistic constructions had a persuasive function for the purpose of exciting the audience. The present research is organized with the analytical-descriptive method based on Jakobson's communication model with the aim of understanding the function of the linguistic constructions in the Jihad sermon. The result of the research showed that, contrary to expectations, most of the linguistic constructions defined in Jakobson's theory, including persuasive, referential, cryptic, emotional, and empathy, have been used in this sermon in such a way that they all have an emotional function. Therefore, despite the diversity of construction, functional unity has been preserved.Keywords: Functional Linguistics, Roman Jakobson, communication model, Jihad sermon, Nahj al-Balaghah
-
زوج درمانی هیجان مدار یکی از شیوه های درمانی زوجین است که بر چرخه های منفی تعاملی پایدار در اثر آسیب پذیری هیجانی عمیق توجه دارد و بر کاهش آشفتگی از طریق مداخله در سطح هیجانی تلاش می نماید. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار بر کاهش افسردگی و بهبود الگوی ارتباطی زوجین است. پژوهش حاضر تجربی با طرح پیش آزمون و پس- آزمون با گروه کنترل است که روش مبتنی بر زوج درمانی هیجان مدار به عنوان متغیر مستقل و متغیرهای کاهش افسردگی و بهبود الگوی ارتباطی زوجین به عنوان متغیرهای وابسته در نظر گرفته شدند. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زوجین شاغل در ادارات رامهرمز بودند. برای انتخاب نمونه از بین زوجین واجد شرایط ورود به مطالعه 50 زوج انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و یک گروه کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش تحت درمان مبتنی بر زوج درمانی هیجان مدار با دستورالعمل اجرایی جانسون قرار گرفتند. در این مدت هیچ گونه مداخله ای روی گروه کنترل انجام نشد. جلسات درمانی یک بار در هفته و به مدت 90 دقیقه و در مجموع 10 جلسه اجرا شد. داده های آزمودنی ها به وسیله پرسشنامه افسردگی بک، تعارضات زناشویی جمع آوری و به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون روش رگرسیون خطی، استفاده شد. نتایج نشان داد که بین دو گروه (آزمایش و کنترل) اختلاف معناداری وجود دارد؛. و زوج درمانی هیجان مدار باعث کاهش نمره افسردگی و بهبود الگوی ارتباطی زوجین ، در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شد.
کلید واژگان: افسردگی, الگوی ارتباطی, زوج درمانی هیجان مدارThe effect of emotion-oriented couple therapy on reducing depression and improving the communication pattern of couples working in Ramhormoz city officesAbstractEmotional couple therapy is one of the couple's treatment methods that focuses on stable negative interaction cycles due to deep emotional vulnerability and tries to reduce confusion through intervention at the emotional level. The aim of this study was to evaluate the effectiveness of emotion-based couple therapy on reducing depression and improving couples' communication pattern. The present study is an experimental with pre-test and post-test design with a control group in which the method based on emotion-based couple therapy was considered as an independent variable and the variables of reducing depression and improving couples' communication pattern were considered as dependent variables. The statistical population of the study included all couples working in Ramhormoz offices. To select a sample from among eligible couples, 50 couples were selected and randomly assigned to the experimental group and a control group. The experimental group underwent emotion-based couple therapy based on Johnson's executive instructions. No intervention was performed on the control group during this period. Therapeutic sessions were performed once a week for 90 minutes for a total of 10 sessions. Subjects' data were collected by Beck Depression Inventory, Marital Conflict Questionnaire and linear regression test was used to analyze the data. The results showed that there was a significant difference between the two groups (experimental and control). And emotion-focused couple therapy reduced the depression score and improved the couple's communication pattern in the experimental group compared to the control group.
Keywords: Communication Pattern, Optimism, Emotion-Oriented Couple Therapy -
امروزه همه جنبه های زندگی مردم مرتبط با رسانه های اجتماعی است. آمارهای رسمی نشانگر سپری شدن وقت زیاد بخش قابل توجهی از افراد در میان این رسانه ها است. سازمان های مردم نهاد (سمن ها) نیز مانند دیگر سازمان ها، رسانه های اجتماعی را برای باقی ماندن در محیط رقابتی و جذب و مدیریت ذی نفعان خود از قبیل: خیرین، داوطلبان، خدمت گیرندگان، مدیران وکارمندان استفاده می کنند. توسعه روابط موثرتر با ذی نفعان در سمن ها، نیازمند استراتژی متناسب برای استفاده از رسانه های اجتماعی است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی- توسعه ای، از نظر ماهیت توصیفی و به روش تحلیل محتوای کیفی انجام شده است. جامعه آماری شامل خبرگان و ذی نفعان در دو حوزه رسانه های اجتماعی و سمن ها است ،که با روش اشباع تیوریک از 13 نفر مصاحبه عمیق گرفته شد. یافته های پژوهش نشان می دهد: در ایران به دلیل موانع مختلف و محدودیت های فیلترینگ، اینستاگرام اصلی ترین رسانه اجتماعی مورد استفاده سمن ها است و از دیگر رسانه های اجتماعی به صورت مکمل، با فاصله قابل تاملی بهره گرفته می شود. یافته های این پژوهش برلزوم اصلاح ساختار ارتباطی در سمن-ها، افزایش دانش جامع نگر به کارکردهای رسانه های اجتماعی، شناخت و تفکیک ویژگی های گروه های مختلف ذی نفع و شبکه سازی آنها در جهت اهداف خیریه ها تاکید دارد. در این پژوهش دریافتیم با توجه به تفاوت های زیرساختی اعم از فن آوری ، محدودیت های جغرافیایی ، تفاوت های دانشی و آمادگی های فرهنگی و فردی یک استراتژی ارتباطی عمومی قابل تعمیم وجود نداشته و بکارگیری استراتژی ارتباطی اقتضایی و تعاملی هدفمند با ذی نفعان توصیه می شود.
کلید واژگان: 'رسانه اجتماعی', 'سازمان مردم نهاد', 'الگوی ارتباطی', 'اینستاگرام', 'استراتژی'Today many individual’s lives have been affected by social media in all aspects. Official statistics prove that a significant number of people spend a huge amount of time in social media. NGOs, like other organizations, use social media to stay competitive and attract and manage their stakeholders, such as donors, volunteers, managers, and employees. Developing more effective stakeholder relationships in NGOs requires a more suitable and relevant strategy for using social media. This research has been done in terms of applied-developmental purpose, in terms of descriptive method and qualitative content analysis method. The statistical population includes experts and stakeholders in the two fields of social media and non-governmental organizations. 13 people were interviewed in-depth by the theoretical saturation method. In Iran, due to various barriers and limitations of using many social media platforms, Instagram has been the main used social media platform by NGOs, yet other social media platforms are used as complementary tools with less engagement rates than Instagram. This study research emphasizes the need and the importance to reform the strategy and structure in non-governmental organizations, to the increase the comprehensive knowledge of social media communication, to identify and differentiate the characteristics of different stakeholders and build a network of them for charity purposes. In this study, we found that there is no general public communication strategy due to infrastructural differences including technology, geographical constraints, differences in knowledge, and cultural and individual preparations and to use a contingency and targeted interaction strategy with the stakeholders is suggested.
Keywords: 'Social media, NGO, communication mode, Instagram', strategy -
رابطه «الگوهای ارتباطی» و «جو عاطفی» خانواده مبداء با نگرش نسبت به ازدواج: نقش واسطه ای تمایز یافتگی
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه "الگوهای ارتباطی" و "جو عاطفی" خانواده مبدا با نگرش به ازدواج با توجه به نقش میانجی گر تمایزیافتگی بود. این مطالعه با روش کمی همبستگی از نوع تحلیل مسیر انجام شد. جامعه آماری دانشجویان مجرد شهر تهران و نمونه شامل 325 دانشجو (230 دختر و 90 پسر) بود. ابزارهای مورد استفاده، مقیاس های نگرش به ازدواج (MAS)، الگوی ارتباطی خانواده (RFCP)، جوعاطفی (Hill-Bern)، تمایزیافتگی (DSI-SF) بود. داده ها با استفاده از تحلیل مسیر و با کمک نرم افزا SPSS-24وAMOS مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که از بین الگوهای ارتباطی خانواده مبداء، الگوی "گفت و شنود" و الگوی "همنوایی" ارتباط معناداری با تمایزیافتگی دارند. همچنین، بین "جو عاطفی خانواده مبداء" با تمایزیافتگی و بین تمایزیافتگی و نگرش خوشبینانه، واقع گرایانه و ایده آل نسبت به ازدواج رابطه معناداری وجود داشت. به علاوه، نتایج نشان داد که تمایز یافتگی در ارتباط بین الگوی "گفت و شنود" و "جوعاطفی" خانواده مبدا با نگرش خوشبینانه به ازدواج، نقش میانجی دارد. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که با بهبود الگوهای ارتباطی و جو عاطفی خانواده مبداء و در نتیجه با افزایش تمایزیافتگی افراد میتوان به کسب نگرش خوشبینانه، واقع گرایانه و ایده ال گرایانه نسبت به ازدواج کمک کرد.
کلید واژگان: نگرش نسبت به ازدواج, تمایزیافتگی, الگوی ارتباطی, خانواده مبداء, جو عاطفی خانوادهThe aim of the present study was to investigate the relationship between “communicational patterns” and “emotional atmosphere” of the family of origin with the “attitude towards marriage” according to the mediating role of “self-differentiation”. This study was performed by correlation method of path analysis. The statistical population was single students in Tehran and the sample consisted of 325 students(230 girls/90boys). The instruments used were Marriage Attitude Scale(MAS), Family Communicational Pattern(RFCP), Emotional(Hill-Bern), Self-differentiation(DSI-SF). Data were analyzed using path analysis using SPSS-24 and AMOS software. The results showed that among the communication patterns of the family of origin, "dialogue" and “conformity” pattern have a significant relationship with self-differentiation. There was a significant relationship between the “emotional atmosphere” of the family of origin and self-differentiation. There was a significant relationship between self-differentiation and optimistic, realistic and ideal attitude towards marriage. The results showed that self-differentiation mediates the relationship between the "dialogue" patterns and "emotional atmosphere" of the original family with an optimistic attitude about marriage. It can be concluded that by improving the communication patterns and emotional atmosphere of the family of origin and thus increasing the self-differentiation of individuals, one can help to acquire an optimistic, realistic and idealistic attitude towards marriage.
Keywords: Attitudes toward Marriage, Self-Differentiation, Communication Pattern, Family of Origin, Family emotional atmosphere -
مجله کتاب قیم، پیاپی 24 (بهار و تابستان 1400)، صص 245 -264بیشتر روان شناسان اجتماعی، انسان را موجودی تک بعدی و مادی می دانند. آنها با این پیش فرض، برای تسهیل فرایند اقناع و متقاعد سازی مخاطبان، مدل ها و نظریه هایی را مطرح کرده اند که در قالب دو رویکرد عمده یعنی رویکرد پیام یادگیریو رویکرد شناختی پاسخ بیان شده است. در نقطه مقابل، پیامبر و اهل بیت (ع) با بیان دو بعدی بودن انسان و اصالت بعد فطری او، مدلی را پایه ریزی کرده اند که نقاط اشتراک و افتراق فراوانی با مدل های مطرح در روان شناسی اجتماعی دارد. این مقاله با استفاده از روش تحقیق کتابخانه ای، مهمترین نقطه افتراق دو دیدگاه را در توجه پیامبر و اهل بیت (ع) به پرورش و رشد نگرش های بعد فطری مخاطبان می داند و مهمترین نقطه اشتراک را در توجه دو دیدگاه، به عناصر اصلی اقناع (ویژگی های گوینده و پیام و شنونده) و همچنین، توجه به شیوه های اقناع و متقاعدسازی مخاطبان می داند. اگرچه در این نقطه اشتراک نیز، دو دیدگاه با یکدیگر تفاوت های زیادی دارند.کلید واژگان: الگوی ارتباطی, اهل بیت (ع), روان شناسی اجتماعی, متقاعدسازی, اقناعMost social psychologists consider man as a one-sided materialistic being. They have proposed certain theories and models with which to substantiate their ideas. In this regard, one may refer to the cognitive approach and the acquisitive approach as two main strategies for substantiation. In contrast, the prophet and Imams have put forth a two-sided model of human identity with the main focus on man’s innate dimension. As a matter of fact, there are a lot of similarities and differences between this religious model and the social psychological ones. Through library work, this research sheds light on the major difference between these two approaches, namely the innate dimension of human character and the ways to breed it up. Also, the major similarity of the two approaches is found to be the persuasive dimension of human character (i.e., the features of the addressor, the message and the addressee). In this case, ways of persuading the addressee finds significance. It is to be noted that, even in this commonality, the two approaches are considerably different.Keywords: Pattern of communication, Imams, social psychology, persuasion, Persuadedness
-
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش الگوی ارتباطی خانواده کثرت گرا بر رضایت زناشویی زنان با سندرم نشانگان پیش از قاعدگی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان مبتلا به سندرم پیش از قاعدگی مراجعه کننده به درمانگاه طب زناشویی شهر کرمانشاه در پاییز و زمستان 1395 بود که از بین آنها 30 نفر به روش نمونه گیری مبتنی بر هدف و از طریق مصاحبه اولیه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل به نسبت یکسان گمارده شدند. از پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ در 2 مرحله پیش آزمون و پس آزمون برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد. مداخله گروهی آموزش الگوی ارتباطی خانواده کثرت گرا بر روی گروه آزمایش به مدت 9 جلسه 5/1 ساعته در هر هفته 2 جلسه انجام شد؛ در حالی که بر روی گروه کنترل هیچ مداخله ای صورت نگرفت. یافته های حاصل از تحلیل کوواریانس یک متغیره بر روی نمرات پیش از درمان و درمان نشان داد که آموزش الگوی ارتباطی خانواده کثرت گرا بر افزایش میزان رضایت زناشویی زنان با سندرم نشانگان پیش از قاعدگی در سطح (001/0 >p) تاثیر معناداری دارد. بنابراین با استناد به یافته های به دست آمده از پژوهش حاضر می توان گفت، آموزش الگوی ارتباطی کثرت گرا که مبنی بر گفت و شنود بالا است نقش کلیدی در میزان رضایت زناشویی زنان با سندرم پیش از قاعدگی دارد.
کلید واژگان: الگوی ارتباطی, خانواده کثرت گرا, رضایت زناشویی, سندرم نشانگان پیش از قاعدگیAimThe purpose of this study was to investigate the effectiveness of teaching the pluralistic family communication model on marital satisfaction of women with premenstrual syndrome.
MethodsThe research method was semi-experimental with pre/post-test and control group. The statistical population consisted of all women with premenstrual syndrome who referred to marriage clinic of Kermanshah (Iran) in autumn and winter of 2016. Of these, 30 were selected by purposeful sampling and were selected through an initial interview and randomly placed into treatment and control groups in equal numbers. The Enrich Marital Satisfaction Questionnaire was used in two stages of pre-test and post-test for data collection. Group intervention of the pluralistic communicative communication model was performed on the experimental group for 9 one-and-half hour weekly sessions, while no intervention was performed for the control group.
ResultsThe results of one-way covariance analysis on pre-treatment and treatment scores showed that the teaching of the pluralistic family communication model had a significant effect on marital satisfaction of women with premenstrual syndrome (p> 0.001).
Conclusionbased on the findings of the present study, teaching a pluralistic communication model that is based on high-level dialogue plays a key role in marital satisfaction of women with premenstrual syndrome.
Keywords: The pattern of communication, pluralist family, marital satisfaction, premenstrual syndrome -
ازجمله مسئله های کلیدی که درحوزه تمدن سازی، بر پایه آموزه های اسلامی، نیازمند تحلیل و بررسی است، امکان و مطلوبیت تحقق آن می باشد، در حقیقت پرسش از امکان و مطلوبیت مهندسی تمدن، مستلزم تحلیل ارکان و مقومات تاسیس یک تمدن می باشد. در این میان دو متغیر اساسی که در ارکان مهندسی تمدن اسلامی، نیازمند بررسی و تحلیل است، یکی متغیر دین، به عنوان اساس و پایگاه اسلامی کردن تمدن و متغیر دیگر، علم به عنوان ابزار جریان دین در حوزه مهندسی تمدن می باشد؛ اما مسئله ای که نیازمند دقت مضاعف می باشد، مدل یا الگوی ارتباط میان این دو متغیر می باشد،یعنی بسیاری از اندیشمندان تاسیس هر تمدنی را از یک سو نیازمند مکتب، دین، معرفت دینی و از سوی دیگر مستلزم علم و معرفت علمی می دانند، اما در اینکه مکتب و دین با چه الگو و مدل ارتباطی با علوم مدرن و نظریه های کارشناسی جدید، به دنبال تحقق اهداف تمدن خود می باشند، دچار اختلاف اساسی می گردند. درواقع در مهندسی تمدن، این مدل ارتباطی میان دین و علوم و به تبع مدل ارتباطی «معرفت دینی» و «معرفت علمی» است که تعیین می کند که اساسا ما نیازمند به تاسیس یک تمدن جدیدی هستیم؟ یا تمدن های بشری موجود و ابزارهای تمدنی آن می تواند اهداف و مطلوبیت های ما را محقق کند و نیازی به تاسیس تمدن نمی باشد؟ در حقیقت نظریه پردازان حوزه تمدن، در مواجه کلان با ظرفیت موجود تمدنی خود و غیریت های تمدنی دیگر والگویی که در مواجهه با ابزارها و متغیرهای درون تمدنی خود و برون تمدنی دیگری اخذ می کنند، تعیین کننده است که آیا ایجاد تمدن نوین اسلامی امری ضروری و ممکن و مطلوب است یا نه؟ یا تحصیل حاصل است؟ به همین روی در این مقاله یکی نظریه هایی که با دغدغه حداکثری دین و تولید علم دینی، رویکرد تمدن سازی را دنبال می کند، می پردازیم، درواقع این نظریه بر این باور است که الگو و مدل ارتباطی که میان دین در معنای حداکثری و علم جدید اخذ کرده، تولید علم دینی را امری ممکن و مطلوب تلقی کرده و درنتیجه از این رهگذر امکان تاسیس تمدن اسلامی ممکن و مطلوب می داند. بر همین اساس این مقاله به دنبال تحلیل و بررسی نظریه استاد علامه جوادی آملی در تبیین الگوی ارتباطی علم و دین می باشد، در ادامه با تبیین آسیب های نظری و نقادی الگوی ارتباطی نظریه فوق، امکان تحقق تمدن نوین اسلامی مطلوب را از این رهگذر مورد خدشه قرارمی دهد.
کلید واژگان: تمدن نوین اسلامی, علم مدرن, دین, معرفت علمی, الگوی ارتباطی, علم دینی, ظرفیت تمدنی -
بر اساس نظریات ساختگرای یاکوبسن و افرات درباره نقش های ارتباطی کلام بین گوینده و مخاطب، پیامی معنادار مبادله می شود که از طریق یک مجرای فیزیکی انتقال می یابد. به عقیده آن ها این الگوی ارتباطی در تمام کنش های ارتباط کلامی مصداق دارد و ارسال پیام نیاز به زمینه ای دارد که یا رمز کلامی است یا در قالب کلام گنجانده می شود. عارف آن هنگام که می خواهد جهانی را نشان دهد که در آن الفاظ کارکرد خود را از دست می دهند، گاه به نقل داستان هایی در ستایش خاموشی می پردازد و گاه خود نیز خاموش می شود. با توجه به الگوی ارتباطی یاکوبسن می توان از خاموشی در فرآیند ارتباط به خوبی بهره مند شد و لذت حاصل از دریافت سکوت را در شش نقش ارتباطی گفتار جست و جو نمود. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که کاربرد برخی از نقش های ارتباطی سکوت در کلام مولانا مانند نقش ترغیبی و نقش ارجاعی دارای بسامد بیش تری است. بررسی معنا شناسی گفتمان خاموشی در تخلص مولانا بر اساس غزلیات شمس
کلید واژگان: مولانا, غزلیات شمس, یاکوبسن, الگوی ارتباطی, تخلص, خاموشیBased on Jakobson and Michael Ephratt about communication roles between speaker and listener, a meaningful message would transfer through a physical channel. They believe that this communicative pattern is proved in all verbal interactions. When a mystic intends to show a world in which words lose their application, sometimes narrates stories which encourage silence. According to Jakobson's communication pattern we may enjoy silence in communication process and find the joy of peace in six communicational roles. The results of the present research show the application of some silence communicational roles in Molana's words are more frequent.
Keywords: Molana, Shams, Jakobson, communicational pattern, silence -
نشریه پژوهش های مشاوره، پیاپی 69 (بهار 1398)، صص 106 -132هدفپژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی زوج درمانی سیستمی- سازه گرا و آموزش الگوی ارتباطی خانواده کثرت گرا بر رضایت مندی زناشویی زنان مبتلا به سرطان سینه انجام شد.روشاین تحقیق نیمه آزمایشی همراه با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان مبتلا به سرطان سینه مراجعه کننده به یکی از کلینیک های رادیوتراپی شهر تهران در سال 1394 بود که از بین آنها 30 نفر به روش نمونه گیری مبتنی بر هدف و از طریق مصاحبه انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه آموزش الگوی ارتباطی خانواده کثرت گرا، زوج درمانی سیستمی- سازه گرا وگروه کنترل جایگزین شدند. به منظورجمع آوری اطلاعات از "مقیاس رضایت زناشویی انریچ" استفاده شد. از آزمون های تحلیل کوواریانس یک متغیره و تعقیبی شفه جهت تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد.یافته هایافته ها نشان داد که زوج درمانی سیستمی- سازه گرا و آموزش الگوی ارتباطی خانواده کثرت گرا به طور معناداری بر افزایش رضایت زناشویی افراد گروه آزمایش اثربخش بوده اند (01/0p<). همچنین نتایج آزمون تعقیبی شفه نشان داد میانگین نمرات گروه آموزش الگوی ارتباطی خانواده کثرت گرا از گروه زوج درمانی سیستمی- سازه گرا به طور معناداری بیشتر است (001/0p<).نتیجه گیرینتایج نشان داد که از بین دو رویکرد زوج درمانی سیستمی- سازه گرا و آموزش الگوی ارتباطی خانواده کثرت گرا، آموزش الگوی ارتباطی خانواده کثرت گرا در اثربخشی بر رضایت مندی زناشویی موثرتر از درمان سیستمی-سازه گرا است. بنابراین، آموزش الگوی ارتباطی خانواده کثرت گرا می تواند به عنوان مداخله ترجیحی جهت افزایش رضایت مندی زناشویی زنان مبتلا به سرطان سینه در مراکز مشاوره و روان درمانی در نظر گرفته شود.کلید واژگان: زوج درمانی, سیستمی- سازه گرا, الگوی ارتباطی, خانواده کثرت گرا, رضایت مندی زناشویی, سرطان سینهPurposeThe purpose of this study was to compare the effectiveness of systemic-structurally oriented couple therapy and the teaching of the pluralistic family communication model on marital satisfaction in women with breast cancer.MethodThis is a semi-experimental research with pretest-posttest design with control group. The statistical population included all women with breast cancer referring to Tehran city one of Radiotherapy Clinic in 2015, among whom 30 were selected by objective sampling and interviews. They were randomly divided into three groups: pluralistic Family communication Model, Systemic-structurally oriented couple therapy and control group. Enrich marital satisfaction scale was used to collect the data. univariate analysis of covariance and Scheffe's post-hoc test was used for analyzing the data.ResultsThe results showed that systemic-structurally oriented couple therapy and communication model of pluralistic family significantly influenced marital satisfaction.(p<0.01). Also, the results of Scheffe's post-hoc test showed that the mean scores of the education group of pluralistic family communication model were significantly higher than the systemic-structural couple therapy group (p <0.001).ConclusionThe results of this study showed that between the two approaches of systemic-structurally oriented couple therapy and the teaching of the pluralistic family communication model, is more effective than systemic-structurally oriented treatment on couple satisfaction.Therefore, family communication model can be considered as a preferred treatment in counseling and psychotherapy centers for marital satisfaction in women with breast cancer.Keywords: Couple therapy systemic-structurally, communication model, pluralistic family, marital satisfaction, breast cancer
-
نیاز به رابطه، نیازی فراگیر در انسان هاست و ریشه در پیوندجویی ذاتی آنها از بدو تولد با جهان میان فردی شان دارد. این نیاز، زمینه ساز شکل گیری مجموعه ای از روابط ازجمله روابط نزدیک در زندگی آن هاست. دیدگاه های گوناگونی پیرامون تبیین این روابط شکل گرفته و در این میان، رویکرد انصاف، یکی از قدیمی ترین و مهم ترین دیدگاه هاست. هدف پژوهش حاضر بررسی انصاف در روابط از دیدگاه روان شناسی و نیز دیدگاه اسلامی و مقایسه این دو دیدگاه با یکدیگر است. روش پژوهش حاضر، «توصیفی - تحلیل مفهومی» است. بر اساس آیات و روایات، دیدگاه اسلامی درباره ساختار، فرایند، ابعاد و الگوی ارتباطی انصاف ارایه شد. یافته های این پژوهش نشان داد بین دیدگاه روان شناسی و اسلام درباره انصاف تفاوت وجود دارد. بر این اساس، الگوی ارتباطی در اسلام، الگویی با ابعاد انصاف دهی بالا و انصاف خواهی پایین است درصورتی که الگوی ارتباطی انصاف در روان شناسی، الگویی با ابعاد انصاف دهی بالا، انصاف خواهی بالا است.کلید واژگان: رابطه, انصاف, ابعاد, الگوی ارتباطیThe need for relationship is a universal need in humans, and is rooted in their inherent bond-seeking with their interpersonal world from birth. This need is the foundation of the formation of a set of relationships, including close relationships in their lives. Various views have been introduced to explain these relationships, of which the fairness approach is one of the oldest and most important ones. The purpose of this study is to investigate fairness in relationships from the viewpoints of psychology Islam and to compare these two views. The method of this study is "descriptive-analytical analysis". Based on Qur’anic verses and narrations, the Islamic perspective was presented about the structure, process, dimensions, model and fairness in relationship. Findings showed that there are differences between the two perspectives. The Islamic model is a model with the high levels of being fair to others and low levels of fairness-seeking for oneself, while this is reverse in the psychological model.Keywords: Relationship, fairness, dimensions, Relationship model
-
هدف این پژوهش بررسی تاثیر مداخله مبتنی بر خودنظمی هیجانی بر روی الگوهای ارتباطی زوج ها در شهر اصفهان بود. روش این پژوهش نیمه تجربی و طرح آن دو گروهی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش همه زوج های دارای مشکل ارتباطی در نیمسال اول 1392 بودند که دامنه سنی آنان 25 تا 50 سال بود. حجم نمونه 18زوج و به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. درنهایت زوج ها به صورت تصادفی در دو گروه گواه (9 زوج) و آزمایش (9 زوج) جایگزین شدند. اعضای هر دو گروه در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری پرسشنامه الگوی ارتباطی CPQ کریستینسن و سالاوری (1984) را تکمیل کردند. داده های پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره و همچنین نرم افزار SPSS تحلیل شد. یافته ها نشان داد که مداخله مبتنی بر خودنظمی هیجانی بر هر سه الگوی ارتباطی سازنده، توقع/ کناره گیری و اجتناب متقابل زوج ها تاثیر معناداری (05/0P<) داشتند. بنابراین داشتن مهارت های خودنظمی هیجانی بین همسران الگوی ارتباطی کارآمد و موثری را برای زندگی آنها رقم می زند و شدت ارتباط مخرب و همراه با تنش و تعارض را تا حد چشمگیری کاهش می دهد.کلید واژگان: خودنظمی هیجانی, الگوی ارتباطی, سازنده متقابل, اجتناب متقابل, توقع, کناره گیریThe aim of this intervention study was to investigate the effect of emotional self-regulation based on communication patterns of couples in Isfahan. The research method was quasi-experimental with pretest-posttest in two groups with a control group. The population included all couples having communication difficulties within 25-50 age range in 2013. The sample consisted of 18 couples and was selected by sampling method. Then, couples were randomly assigned to two groups: control (9 couples) and experimental (9 couples). Members of both groups took part in the pre-test, post-test and follow-up and completed Communication Patterns Questionnaire (Christiansen, 1984). Data were analyzed using multivariate variance analysis. The results showed that emotional self-regulation based intervention had a significant effect (PKeywords: emotional self, regulation, communication pattern, Constructive relationship, mutual avoidance, demand, withdraw
-
این پژوهش به منظور پیش بینی دینداری دانش آموزان دوره های راهنمایی و دبیرستان شهر شیراز بر اساس دینداری والدین و الگوهای ارتباطی خانواده صورت گرفت. جامعه آماری پژوهش، شامل همه دانش آموزان دوره های راهنمایی و دبیرستان شهر شیراز بود که تعداد 382 نفر (160 دختر و 222 پسر) از آن ها به روش خوشه ایچند مرحله ای انتخاب شدند و پرسش نامه دینداری (گلاک و استارک، 1965)، پرسشنامه تجدیدنظر شده الگوهای ارتباطی خانواده (کوئرنر و فیتزپاتریک، 2002) و پرسشنامه محقق ساخته دینداری پدر و مادر را تکمیل کردند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از رگرسیون چندگانه سلسله مراتبی حاکی از آن بود که دینداری پدر و مادر پیش بین مثبت و معنی داری برای دینداری دانش آموزان بود. الگوی ارتباطی گفت و شنود نیز پیش بین مثبت و معنی داری برای دینداری دانش آموزان بود. الگوی ارتباطی همنوایی پیش بین معنی داری برای اغلب ابعاد دینداری نبود؛ اما برخی ابعاد را به طور منفی پیش بینی می کرد. تعامل دینداری پدر و الگوی ارتباطی گفت و شنود پیش بین مثبت و معنی داری برای برخی از ابعاد دینداری بود. هم چنین تعامل دینداری مادر و الگوی ارتباطی همنوایی، پیش بین منفی و معنی داری برای برخی از ابعاد دینداری بود. در مجموع هر سه فرضیه تحقیق تایید شد و یافته های حاصل در پرتو شواهد موجود مورد بحث و بررسی قرار گرفته، پیشنهادهایی جهت هدایت پژوهش های آینده ارائه شد.
کلید واژگان: دینداری والدین, الگوی ارتباطی, دانش آموزانThis research aims to predict the adolescence' religiosity by the parents’ religiosity and family communication patterns in middle and high school students. Statistical populations were all high and middle school girls and boys of Shiraz city. Participants were 382 (160 girls and 222 boys) who were selected via clustered random sampling and were asked to complete the Glock and Stark’s religiosity questionnaire, The revised questionnaire of family communication patterns(Koerner & Fitzpatrick, 2002) and the adolescent’s religiosity questionnaire that designed by researcher. The data was analyzed by hierarchy regression. Result showed that mother and fathers’ religiosity positively predict adolescent’s religiosity; family communication patterns of conversation predict adolescent’s religiosity positively. The results also revealed that although conformity family communication pattern couldn’t predict many of the dimensions of adolescent’s religiosity, but it can predict some of dimensions negatively. The interaction of fathers’ religiosity and conversation family communication pattern was the positive predictor of some dimensions of adolescent’s religiosity, and the interaction of mothers’ religiosity and conformity family communication pattern was the negative predictor of some dimensions of adolescent’s religiosity. In total all three hypothetic were proved and the finding was discussed in line with current research and some suggestions were presented for future research.Keywords: parent's religiosity, communication patterns, students
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.