به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "توسعه روستایی" در نشریات گروه "علوم انسانی"

  • شادی خوب، حمدالله سجاسی قیداری*، علی اکبر عنابستانی

    امروزه کارآفرینی به عنوان یک راهبرد نوین اقتصادی، می تواند نقش موثری را در توسعه و پیشرفت اقتصادی روستاها ایفا  کند. بااین وجود مناطق روستایی عمدتا از کمبود سرمایه-های مالی برای شروع کسب وکار و یا توسعه فعالیت های اقتصادی فعلی رنج می برند. دولت ها برای تسهیل در فرآیند اشتغال زایی و کارآفرینی در مناطق روستایی اقدام به ارائه وام های خوداشتغالی در قالب اعتبارات خرد روستایی نموده اند. لذا هدف این تحقیق تحلیل نقش اعتبارات خرد دولتی در توسعه کارآفرینی روستایی دهستان رادکان است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، از نوع تحقیقات کاربردی و توسعه ای و به لحاظ روش انجام تحقیق توصیفی- تحلیلی می باشد. جهت انجام این تحقیق از روش های مختلف گردآوری اطلاعات (اسنادی، کتابخانه ای و اطلاعات میدانی) استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق شامل 27 نفر کارآفرین بوده و همچنین با استفاده از فرمول کوکران و سطح خطای (06/0) 244 نفر از 13 روستا در دهستان رادکان به عنوان نمونه تعیین گردید و نظرات آنان براساس شاخص های تحقیق از طریق ابزار پرسشنامه، در رابطه با موضوع تحقیق موردبررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که به طورکلی اعتبارات خرد دولتی در توسعه کارآفرینی روستایی منطقه موردمطالعه نقش برجسته ای نداشته  است. کارآفرینان نمونه در روستاهای موردمطالعه اغلب برای دریافت وام به پست بانک مراجعه نموده و بعدازآن، مابقی وجوه موردنیاز خود را از سرمایه شخصی تامین می نمایند. همچنین به دلیل ناکافی بودن مبلغ وام، عدم دسترسی آسان به اعتبارات، عدم حمایت های بیمه ای از کارآفرینان، طولانی بودن زمان دریافت اعتبارات از نهادها و متناسب نبودن مدت زمان بازپرداخت اقساط میزان رضایتمندی کارآفرینان با میانگین 32/2 و مردم روستایی با میانگین 91/1، بسیار کم می باشد.

    کلید واژگان: توسعه روستایی, اعتبارات خرد, کارآفرینی روستایی, دهستان رادکان
    Shadi Khoob, Hamdollah Sojasi Qeidari*, Aliakbar Anabestani

    Entrepreneurship, a burgeoning force in today's economy, plays a pivotal role in rural development by fostering progress, poverty alleviation, and job creation. However, rural areas often grapple with a scarcity of financial capital essential for business initiation or expansion. To address this, governments have introduced micro-rural credits as self-employment loans to stimulate rural employment and entrepreneurship. This study aims to evaluate the impact of government micro-credits on rural entrepreneurship development in Radkan. Adopting an applied, developmental, and descriptive-analytical approach, data was collected through documentary, library, and field research. The study population comprised 27 entrepreneurs, with a sample of 244 individuals from 13 Radkan villages selected using the Cochran formula with a 0.06 error level. Their opinions on research indicators related to the topic were assessed. Findings reveal that micro-government credits have had a negligible impact on rural entrepreneurship in the study area. Most sample entrepreneurs supplemented bank loans with personal funds. Furthermore, insufficient loan amounts, limited credit accessibility, absent insurance support, lengthy loan processing times, and unfavorable repayment terms resulted in low satisfaction levels among entrepreneurs (average 2.32) and rural residents (average 1.91).

    Keywords: Rural Development, Micro Credit, Rural Entrepreneurship, Radkan Dehestan
  • مهدی میرزاده کوهشاهی، امیررضا خاوریان گرمسیر*، منا رستمی

    گردشگری به دلیل حوزه‏ های وسیع و قابلیت‏های متنوع و متعدد موجود در آن رهیافت نوین منبع درآمد به شمار می ‏آید که درنتیجه موجب اشتغال‏ زایی و توسعه زیربنایی در مناطق مستعد می‏ شود. در میان انواع گردشگری می‏توان به اکوتوریسم اشاره کرد که بر ادغام حفظ محیط ‏زیست، آشنایی با فرهنگ جوامع، توجه ویژه به جاذبه‏ های طبیعی بکر و اشتغال جامعه محلی استوار است که درنتیجه سفرهای پایدار را به همراه دارد و در صنعت گردشگری جایگاه ممتازی دارد. مقاله حاضر با هدف شناسایی و تدوین شاخص ‏های موثر در توسعه اکوتوریسم روستایی با استفاده از روش تحلیل محتوا در روستای مهرنجان است. این پژوهش، از نظر ماهیت، کاربردی و، از نظر روش مطالعه، توصیفی - تحلیلی است. روش جمع‏آوری داده‏ ها و اطلاعات پژوهش دو روش مطالعات کتابخانه‏ای و مصاحبه بوده است. مشارکت‏ کنندگان این پژوهش همه کارشناسان و نخبگان محلی و نهادهای مرتبط هستند که درنهایت 26 نفر از آن‏ها به صورت گلوله برفی انتخاب شدند. برای این منظور، از روش تحلیل محتوا استفاده شده است که نتایج با نرم افزار مکس کیودی ای (MAXQDA) تحلیل شدند. در بیانی کلی می‏توان گفت که، با توجه به توان‏ های بالای اکوتوریستی منطقه، استفاده چندانی از توان‏های منطقه نشده است. همچنین، نتایج به دست آمده از اولویت‏ بندی شاخص ‏ها حاکی از این است که بازسازی بافت قدیم روستا پس از زلزله و ایجاد طرح پله‏ای خانه‏ ها برای جذب گردشگران و ایجاد اقامتگاه ‏های بوم‏گردی به منظور اشتغال‏ زایی ازطریق توسعه اکوتوریسم به منزله مهم‏ترین کد محوری و تاثیرگذارترین راهبرد مطرح است.

    کلید واژگان: توسعه روستایی, اکوتوریسم, جامعه محلی, تحلیل محتوا, روستای مهرنجان
    Mahdi Mirzadeh Kouhshahi, Amirreza Khavarian-Garmsir *, Mona Rostami

    Among the different types of tourism, we can mention ecotourism, which is based on the integration of preserving the environment, getting to know the culture of communities, paying special attention to pristine natural attractions, and employment of the local community, which results in sustainable trips. And it has a privileged position in the tourism industry. The purpose of this article is to identify and formulate effective indicators in the development of rural ecotourism. This research is considered to be applied in terms of nature and descriptive-analytical in terms of study method. The method of collecting data and research information two methods library studies, questionnaires, and interviews. The statistical community of this research is all local experts and elites, organizations, institutions, and institutions related to the city's tourism industry, and finally, 26 of them were selected as a statistical sample in the form of a snowball. For this purpose, the content analysis method was used, and the results were analyzed with MAXQDA software. In a general statement, it can be said that due to the high ecotourism potential of the region, the potential of the region has not been used much. Also, the results obtained from the prioritization of the indicators indicate that the reconstruction of the old structure of the village after the earthquake and the creation of a stepped plan of houses to attract tourists, and the creation of ecotourism residences to create employment through the development of Ecotourism is considered as the most effective strategy.

    Keywords: Rural Development, Ecotourism, Local Community, Content Analysis, Mehranjan Village
  • سعید صالحیان*، حمیدرضا محمدی، عاطفه شعبانی

    زنجیره ارزش صنایع دستی سیستمی اقتصادی شامل مجموعه ای از فعالان و فعالیت های تجاری است که کسب وکار آن ها، در امتداد یکدیگر، موجب تکامل و تجارت محصول از تولیدکنندگان اولیه به مصرف کنندگان نهایی می شود و برای هریک از فعالان شبکه ارزش اقتصادی خلق می کند. در این پژوهش جایگاه زنجیره ارزش صنایع دستی در شاخص های توسعه روستایی و وضعیت گردشگری و نیز حفظ و احیای هویت روستایی در محدوده دهستان عشرستاق شهرستان بهشهر بررسی شده است. پژوهش از طریق روش های مشاهده، مصاحبه با خبرگان و کارشناسان و مردم محلی (در تدوین شاخص ها و شناخت ابعاد موضوع) و نیز توزیع 210 نمونه پرسش نامه بین مردم محلی و کارشناسان مرتبط بومی انجام شده است. متغیرهای پژوهش در قالب سه سوال و فرضیه درآمده و نتایج در نرم افزار اس پی اس اس و با آزمون تی مستقل تک نمونه ای تحلیل شده است. نتایج تحیل ها نشان می دهد ساختار زنجیره ارزش صنایع دستی تاثیر زیادی در توسعه روستایی محدوده بررسی شده نداشته اما، در بین شاخص ها، بیشترین تاثیر نسبی را در مهاجرت از روستا به شهر داشته است. همچنین، زنجیره ارزش صنایع دستی بهبود شاخص های گردشگری روستایی را در پی دارد ولی، با توجه به میانگین نسبتا پایین، اثرگذاری آن زیاد نیست. ساختار زنجیره ارزش صنایع دستی در حفظ و احیای هویت روستایی نیز موثر بوده است ولی، با توجه به میانگین نسبتا پایین برخی از متغیرها از نظر پاسخ گویان، در برخی از شاخص های حفظ هویت روستایی اثرگذاری منفی داشته است.

    کلید واژگان: گردشگری, زنجیره ارزش صنایع دستی, توسعه روستایی, هویت روستایی, دهستان عشرستاق
    Saeid Salehian *, Hamidreza Mohammadi, Atefeh Shabani

    Handicraft value chain is an economic system that includes a set of actors and business activities that trade with each other to evolve and trade the product from the primary producer to the final consumer and create economic value for each actor in the network. . . . In this research, the position of the value chain of handicrafts in the indicators of rural development and the state of tourism, as well as the preservation and revival of the rural identity of Ashrestaq village, Behshahr city, has been investigated. This research was conducted by distributing 210 sample questionnaires among local people and local experts related to research variables in the form of 3 questions and hypotheses, and the results were analyzed in SPSS software and with t-test. The results of the surveys show that the structure of the value chain of handicrafts has not had a great impact on the rural development of the studied area, but among the indicators, it has had the greatest relative impact on migration from village to village. This city also has a handicraft value chain that leads to the promotion of rural tourism indicators, but due to the relatively low average, its impact is not high. The value chain structure of handicrafts has also been effective in maintaining and revitalizing rural identity, but due to the relatively low average of some variables according to the respondents, it has had a negative impact on some indicators of rural identity preservation.

    Keywords: Tourism, Value Chain Of Handicrafts, Rural Development, Rural Identity, Asherstaq District
  • مهناز محمدزاده نصیرآبادی*، مرتضی کیایی، طاهره شرقی

    شناخت جامع و دقیق عوامل تاثیر گذار برروند توسعه پایدار روستایی، عامل کلیدی و یکی از پیش شرط های ضروری برای دستیابی به توسعه پایدار روستایی است. لذا این پژوهش به منظور تحلیل مولفه های تاثیرگذار بر توسعه پایدار در روستاهای مناطق خوش و هوا به طور موردی در روستای امامه انجام شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر اهالی بومی روستای امامه به تعداد 1315 نفر بودند. حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان تعداد 297 نفر به دست آمد که به طور تصادفی انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخت بوده است که مقدار آلفای کرونباخ آن 99/0 =α محاسبه شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی استفاده گردید. براساس نتایج، مهمترین مولفه های تاثیر گذار بر روند توسعه پایدار روستای امامه در پنج عامل شناسایی شدند که عبارتند از زیرساخت های نهادی اقتصادی، زیرساخت اجتماعی فرهنگی، پتانسیل های کشاورزی منطقه، موقعیت جغرافیایی منطقه و توان محیطی منطقه. این پنج عامل مجموعا 56/60 درصد واریانس مولفه های تاثیر گذار بر توسعه پایدار در روستای امامه را تبیین کردند. بنابراین توسعه پایدار روستایی پدیده ای پیچیده و دارای ابعاد متعدد است و بدون شناخت عوامل مختلف موثر بر توسعه پایدار روستا، حفظ آینده روستا امکان پذیر نمی باشد.

    کلید واژگان: مولفه, توسعه پایدار, توسعه روستایی, روستای امامه
    Mahnaz Mohamadzadeh Nasiraabadi *, Morteza Kiaee, Tahereh Sharghi
    Introduction

    A comprehensive and accurate understanding of the factors influencing the process of sustainable rural development is a key factor and one of the necessary preconditions for achieving sustainable rural development. Therefore, in order to analyze the factors affecting sustainable development in the villages of the pleasant regions, this research has been conducted case by case in the village of Emameh.

    Materials and Methods

    The statistical population of the present study was 1315 natives of Imamah village. The sample size was obtained by using the table of Krejci and Morgan, the number of 297 people, who were randomly selected. The tool of data collection was the researcher's questionnaire. Factor analysis method was used to analyze the data.

    Results and Discussion

    Based on the results, the most important factors affecting the sustainable development process of Imamah village were identified in five factors, which are economic institutional infrastructure, socio-cultural infrastructure, and agricultural potentials of the region, geographical location of the region and environmental strength of the region.

    Conclusions

    Therefore, sustainable rural development is a complex phenomenon with multiple dimensions, and without knowing the various factors affecting the sustainable development of the village, it is not possible to preserve the future of the village

    Keywords: Component, Sustainable Development, Rural Development, Imamah Village
  • مهدی حدادزاده*، ناصر برخوردار، مریم سارانی سماط

    هدف پژوهش حاضر بررسی و تحلیل عوامل موثر بر بهبود مدیریت توسعه کسب و کارهای کوچک و کارآفرینی در شهرستان نیمروز است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است. در این پژوهش، جامعه آماری، تمامی ساکنین و اهالی روستاهای واقع در شهرستان نیمروز که دارای سابقه فعالیت در زمینه کسب و کارهای کوچک خانگی هستند. در راستای فرضیه های تحقیق، متغیرها و شاخص های متعددی شناسایی و تعیین شدند، این شاخص ها در چهار گروه زیرساختی- کالبدی، اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و مدیریتی - نهادی دسته بندی شدند. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های تحقیق نشان می دهد تاثیرگذارترین عامل اقتصادی در توسعه کسب و کارهای کوچک مقیاس در روستاهای شهرستان نیمروز، استفاده از تسهیلات و اعتبارات مناسب از طرف دولت و سازمان های متولی شدیدا احساس خواهد شد و در ارتباط با عامل اجتماعی-فرهنگی صرفا مهم بودن عامل همکاری همسر در اشتغال زنان نمی تواند دلیل کافی باشد و سایر عوامل مطرح شده نیز دارای اهمیت هستند و در ارتباط با عامل زیر ساختی - محیطی، شاخص های راه های ارتباطی و شرایط اقلیمی منطقه جهت توسعه این نوع فعالیت مهم و اساسی هستند و در نهایت تاثیرگذارترین عامل مدیریتی- نهادی در توسعه کسب و کارهای کوچک صدور آسان مجوز مشاغل ویژه زنان بیان شده است. میانگین بعد اقتصادی با میانگین 56/3 بالاترین امتیاز و در واقع موثرترین عامل موثر در رونق کسب و کارهای کوچک مطرح شده و در ادامه بعد زیرساختی- کالبدی با میانگین 47/3 فرهنگی اجتماعی با میانگین 43/3و در نهایت در بعد نهادی مدیریتی با میانگین 35/3 بودند.

    کلید واژگان: کارآفرینی, کسب و کار کوچک, توسعه روستایی, کارآفرینی روستایی, شهرستان نیمروز
    Mehdi Haddadzade *, Naser Barkhordar, Maryam Sarani Samat

    Che purpose of this study is to investigate and analyze the factors affecting the management of small business and entrepreneurship development in Nimroz city. The research method is descriptive-analytical. In this study, the statistical population, all residents and residents of villages located in Nimroz city who have a history of activity in the field of small home businesses. In line with the research hypotheses, The results of the test of research hypotheses conducted by one-sample t-test show that the most effective economic factor in the development of small-scale businesses in the villages of Nimroz city, the use of appropriate facilities and credits by the government and Trustee organizations will be strongly felt, and in relation to the socio-cultural factor, the mere fact that the spouse cooperates in the employment of women can not be a sufficient reason, and other factors are also important, and in relation to the infrastructure-environmental factor, Indicators of communication channels and climatic conditions of the region are important and fundamental for the development of this type of activity, and finally. Also, the final result was determined in the study of the measured dimensions, the average economic dimension with an average of 3.56 has the highest score and in fact the most effective factor in the prosperity of small businesses and then the infrastructure-physical dimension with an average of 3.47 socio-cultural with The average was 3.43 and finally in the managerial institutional dimension with an average of 3.35.

    Keywords: Entrepreneurship, Small Business, Rural Development, Rural Entrepreneurship, Nimroz County
  • اسماعیل کدیور، نصرالله مولائی هشجین*، پرویز رضایی

    پژوهش حاضر با هدف واکاوی نقش شرایط جغرافیایی در توسعه اقتصادی با تاکید بر زیرساخت های ضروری در روستا های شهرستان شفت انجام شده است. مطالعه حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش توصیفی - تحلیلی است، . پس از تعیین رتبه توسعه اقتصادی روستا های شهرستان شفت به تفکیک دهستان های مورد مطالعه، خدمات زیربنایی و روبنایی و زیرساخت های ضروری شناسایی شد و هر کدام از نقاط روستایی در فضای سه بعدی، مبین مولفه های زیرساخت اقتصادی و درصد شیب به عنوان متغیر مستقل و رتبه توسعه هر روستا به عنوان متغیر وابسته؛ و همچنین بین مولفه های زیرساخت اقتصادی و درصد شیب به عنوان متغیر مستقل و رتبه توسعه هر روستا به عنوان متغیر وابسته ترسیم شد. نتایج ضریب تبیین 36 درصد پس از اعمال الگوریتم برازش صفحه-ای با استفاده از نرم افزار متلب، در رابطه با تغییرات متغیر های مستقل و وابسته، گویای عدم معنادار بین شرایط جغرافیایی (ارتفاع و شیب) و توسعه اقتصادی با تاکید بر زیرساخت ها است. در ادامه نیز نتایج مدل تئوری زمینه ای نشان داد، عواملی از جمله: (حکمرانی نامطلوب، فقدان برنامه یکپارچه و نظام مند، ساختار تک ساخت سیاسی، فقدان برنامه ریزی بر توان محیطی و شرایط جغرافیایی)، از سوی متخصصان برای روستا هایی که دارای رتبه اقتصادی بالا، سطح ارتفاع و شیب کم، ولی از زیرساخت اقتصادی ضعیفی شناسایی شد، و از بین عوامل مطرح شده، فقدان برنامه ریزی بر توان محیطی و شرایط جغرافیایی با مقدار 33/71، بیشترین میزان اهمیت را به خود اختصاص داده است.

    کلید واژگان: زیر ساخت, شهرستان شفت, اقتصاد, خدمات زیر بنایی, توسعه روستایی
    Esmaeil Kadivar Khah Chomachaei, Nasrollah, Molaei Hashjin *, Parviz Rezaei
    Introduction

    Studies show that the villages of Shaft County have a range of economic activities due to their location in the three locations of plains, foothills and mountains, which leads to the diversity of necessary infrastructures for the exploitation and development of the rural economy. What is effective in the distribution of essential infrastructures in the villages of this County is the geographical conditions (slope and height) governing it. In this regard; in explaining the system of establishing rural settlements in the geographical space of this County, the topography factor is considered as one of the most important geographical conditions. In other words, rough topography is one of the limiting factors in the emergence, growth and development of rural settlements and plays a decisive role in the location of rural areas and, accordingly, necessary infrastructures. In this regard, the height affects other climatic elements, soil production and suitable or unsuitable living conditions, and the increase in height and slope makes the development of infrastructures and facilities difficult. In this regard, the current research seeks to analyze the role of geographic conditions in economic development through the mediation of essential infrastructure in the villages of Shaft County.

    Materials and Methods

    The current research is applied in terms of purpose and descriptive-analytical in terms of method, and by using common concepts, methods and patterns in this chapter, its practical aspects have been considered as much as possible. The statistical population in the research consists of two parts, the first part is all the villages of Shaft County, and the second part is the experts, based on the purposeful sampling (to reach the saturation of the results), the number of 20 people was determined. . It should also be mentioned that GIS software, MATLAB, and combined models (FKOPRAS+FSORA), and finally the grounded theory model were used for data analysis.

    Results and Discussion :

    The results of the coefficient of explanation of 36% after applying the screen fitting algorithm using MATLAB software, in relation to the changes of independent and dependent variables, indicate the lack of significance between geographical conditions (altitude and slope) and economic development. In the following, the results of the theoretical model showed factors such as: (unfavorable governance, lack of an integrated and systematic plan, single political structure, lack of planning on environmental strength and geographical conditions), from experts for the village Those with a high economic rank, low altitude and slope, but weak economic infrastructure were identified, and among the mentioned factors, the lack of planning on environmental power and geographical conditions with a value of 71.33 was the most important. Has dedicated itself.

    Conclusion:

     Most of the planning done in the villages is due to the centralized approach (top down), and without any previous study of the villages, it is done based on the environmental capabilities and environmental obstacles. These programs not only do not develop a coherent program for the villages, but also prevent them from developing. In this regard, it is necessary to plan for the development of the economic infrastructure of these villages based on the environmental capacity and the slope and height conditions of each village

    Keywords: Geographical Conditions, Economic Development, Essential Infrastructure, Shaft County
  • زهرا سلطانی*، مجید گودرزی

    توسعه مناطق روستایی شامل طیف وسیعی از تحولات عمیق در ساختارهای اجتماعی و اقتصادی در نواحی روستایی است. توسعه روستایی در صورتی امکان پذیر می شود که تسهیلات در خدمت فعالیت های مولد اقتصادی، در مراکز روستایی دارای شرایط مناسب  متمرکز شوند. درواقع، مراکز خدمات روستایی نیز نقش مهمی را در ارائه امکانات و خدمات موردنیاز روستاهای تحت نفوذ خود دارا هستند؛ زیرا این مراکز به عنوان پایگاه هایی برای تحرک و میل به زیستن در نواحی روستایی به حساب می آیند. به همین منظور پژوهش حاضر با هدف مکان یابی مراکز استقرار خدمات روستایی و تعیین سطح توسعه روستاهای بخش تشان شهرستان بهبهان انجام شده است. این پژوهش از حیث هدف، کاربردی - توسعه ای و از لحاظ ماهیت و روش، توصیفی و تحلیلی است. داده های تحقیق به دو شیوه اسنادی و پیمایشی تهیه شده اند. جامعه آماری پژوهش حاضر را 10 نفر از کارشناسان و خبرگان مرتبط با موضوع تحقیق تشکیل داده اند که به صورت هدفمند نمونه گیری شده اند. نتایج تحقیق نشان داد که از بین پارامترهای منتخب، معیار تراکم جمعیت با مقدار 0.167 درصد، بیشترین امتیاز را به خود اختصاص داده است و معیارهای دسترسی به تاسیسات زیربنایی و دسترسی به خدمات بهداشتی و درمانی نیز در مراتب بعد حائز اهمیت هستند. نقشه هم پوشانی معیارها گویای این است که پنج روستای، ده ابراهیم، ثارالله، کلگه زار، آب امیری، ویسی از وضعیت کاملا مناسبی برای استقرار مراکز خدمات روستایی برخوردارند. از محاسبات روش نقطه بهینه چنین استنباط می شود که روستای مشهد، با امتیاز 0.0081، کمترین مقدار + Si را داشته و به عنوان توسعه یافته ترین روستای بخش تشان معرفی شد؛ همچنین روستای درب مورگاه، با امتیاز 0.1022، بیشترین مقدار + Si را داشته و به عنوان محروم ترین روستای بخش ازلحاظ امکانات و تسهیلات روستایی شناخته شد. با توجه به این که در انتخاب مکان بهینه برای احداث مراکز خدمات روستایی پارامترهای زیادی دخیل هستند، کاربست توامان فرآیند تحلیل سلسله مراتبی و نقطه بهینه به پژوهشگران این امکان را می دهد که ضمن مکان یابی و ارزیابی نقشه های مختلف معیارها، مکان دقیق و بهینه، برای استقرار مراکز خدمات روستایی را آسانتر تعیین نمایند.

    کلید واژگان: نقاط بهینه, مراکز خدمات, توسعه روستایی, بخش تشان, شهرستان بهبهان
    Zahra Soltani *, Majid Goodarzi
    Introduction

    A problem that planners often deal with is choosing the best service distribution center in cities and rural areas. The distribution of each service in a specific area will create a pattern that can be random, dense, or scattered. In addition, the development of rural areas includes a wide range of profound changes in social and economic structures that seek to distribute income fairly, increase living standards, and provide superior services in these areas. Therefore, rural development is possible if the facilities and services that serve economically productive activities are concentrated in optimal rural centers with suitable conditions in terms of providing services. Rural service centers also have an essential role in providing the facilities and services needed by the villages under their influence because these centers are considered a base for mobility and the desire to live in rural areas. In this regard, actual development is realized when it provides the necessary conditions for all people, regardless of location, for their dynamism, growth, and material and spiritual excellence. To achieve this goal, in this article, we are looking for the optimal location for establishing rural service centers and assessing the distribution of facilities in Tashan District of Behbahan Township.

    Materials and Methods

    The applied study employed a descriptive-analytical research method. The data were collected via documentary studies, i.e., libraries, books, articles, databases, theses, and survey research, i.e., the statistical data of the housing foundation organization of Khuzestan Province in 2021. This research employed the Analytic Hierarchy Process (AHP) and interior point method (IPM) to have more realistic and practical results. The main focus of the hierarchical analysis process in the present study was identifying the optimal points for establishing rural service centers, and Expert Choice and Excel software were used to perform such an analysis. This work was done by completing the questionnaire by ten experts in rural affairs. Also, the IPM was used to determine the level of development in the studied rural areas. All the research maps were prepared in the ArcGIS 10.3 software and adjusted and integrated with the UTM coordinate system.

    Results and Discussion

    The results showed that among the selected criteria for establishing service centers, population density has the highest score of 0.167, and the topography and height criteria, access to infrastructure facilities, and access to health care services, respectively, with scores of 0.152, 0.144, and 0.128 were the most valuable and essential in the following ranks. The overlap map of the criteria illustrated that among the 49 rural points of the district, five villages are in a perfect situation with an area of 11.94 square kilometers (2.7 percent), four villages are in a good situation with an area of 36.27 square kilometers. (8.4 percent), seven villages were in a relatively suitable area with an area of 100.69 square kilometers (23.5 percent), ten villages were in an unsuitable territory with an area of 153.10 square kilometers (35.8 percent). Also, 23 villages were placed in a completely unsuitable position with an area of 124.52 square kilometers (29.1 percent). In other words, Deh Ebrahim, Sarallah, Veisi, Kalgezar, and Ab Amiri villages had the most capacity for establishing rural service centers. In the ranking obtained from the IPM, Mashhad village had the lowest value with a coefficient of 0.0081 in Si+ score, recognized as the most developed village in Tashan District. Then, Bid Boland and Piazkar villages were ranked second and third in development levels with coefficients of 0.0557 and 0.0510, respectively, in Si+ score. These villages are flat areas and are mainly in a good position compared to other villages in Tashan District regarding population density and public services to establish rural service centers.

    Conclusions

    It is necessary to design the optimal pattern of hierarchical system and stratification of villages to make easy access for small and sparsely populated villages to the facilities in the area. It should be noted that the combined application of the hierarchical process and the optimal point allows researchers to locate and evaluate maps of various criteria and help to choose the exact and optimal location for establishing rural service centers.

    Keywords: Optimal Points, Service Centers, Rural Development, Tashan District, Behbahan Township
  • امیرحسین گرکانی، سجاد امیری*، حسین زینتی فخرآباد

    پایداری کسب و کارهای روستایی در گرو پیشرفت و توان افزایی جامعه محلی می باشد. لذا، پژهش حاضر با هدف شناسایی پیشران های موثر بر توسعه کسب و کارهای روستاییان و به صورت پیمایشی صورت گرفته است. از بین جامعه آماری روستاهای شهرستان خواف ، 217 نفر از روستاییان صاحب کسب و کار با استفاده از فرمول کوکران و به صورت تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب گردید. ابزار مورد استفاده برای جمع آوری داده ها پرسشنامه ای بود که روایی صوری آن به وسیله اساتید گروه ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه تهران و متخصصین حوزه کسب و کار و توسعه روستایی تایید شد، پایایی آن نیز با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ (86/0= α) محاسبه شد؛ که نشان داد از قابلیت لازم جهت گردآوری اطلاعات برخوردار می باشد. جهت انجام آزمون های آماری و توصیفی از نرم افزارهای SPSS26 و LISREL8.8 استفاده شد. یافته ها نشان داد که عامل اقتصادی و آموزشی- مهارتی به عنوان موثرترین پیشران های توسعه کسب و کار می باشد. همچنین، تمایل به استقلال مالی و بهبود وضعیت مالی خود و خانواده شان قوی ترین عامل پیشران آنها در مسیر راه اندازی یک کسب و کار می باشد، که بر اساس یافته ها، مورد تایید اکثریت افراد مورد بررسی نیز بود. در مقابل کم‏رنگ ترین عامل پیشران در توسعه کسب و کار، مرتبط با شرایط اجتماعی و تعاملی ارزیابی گردید. نتایج این پژوهش به سیاست گذاران توسعه کسب و کار در مناطق روستایی کشور کمک می کند. لذا، با تمرکز بر عوامل شناسایی شده و متناسب با دیدگاه های مختلف روستاییان، برنامه های مناسبی جهت دستیابی به توسعه پایدار روستایی تدوین و ارائه دهد

    کلید واژگان: توسعه روستایی, کسب و کار روستایی, پیشران های توسعه, توسعه پایدار
  • شقایق خصال، مریم شریف زاده*، آیت الله کرمی

    این پژوهش با هدف شناسایی آثار استقرار شهرک های صنعتی بر ابعاد اقتصادی، اجتماعی، محیط زیستی و فیزیکی- کالبدی حیات در نواحی روستایی پیرامون این شهرک ها صورت پذیرفت. جامعه آماری تحقیق، سرپرستان خانوار حوزه نزدیک و حوزه دور از شهرک های صنعتی در بخش مرکزی شهرستان بویراحمد - شهرک صنعتی یاسوج 3- بود (1413N=). با توجه به جدول نمونه گیری بارتلت، تعداد 299 نفر از سرپرستان خانوار به شیوه طبقه بندی تصادفی با انتساب متناسب مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه ای محقق ساخته بود که روایی آن توسط متخصصان دانشگاهی تائید شد. پایایی پرسشنامه براساس ضریب آلفای کرونباخ بین 62/0 تا 71/0 و قابل قبول ارزیابی شد. تحلیل داده ها، با بهره گیری از نرم افزار آماری SPSS21 صورت پذیرفت. بر اساس یافته ها حس مکان و امنیت اقتصادی-اجتماعی در منطقه، انگیزه و آرامش در منطقه، و فرهنگی- رفاهی مجموعا 45/50 درصد واریانس کل اثرات اجتماعی؛ وضعیت کشاورزی، اشتغال و درآمد، وضعیت سرمایه و فقر مجموعا 91/52 درصد واریانس کل اثرات اقتصادی؛ تراکم و تنوع انوع گونه ها، کمیت و کیفیت آب، کیفیت محیط، و سلامت در مجموع 44/52 کل اثرات محیط زیستی و فشار بر منابع محلی، ساماندهی معابر، کیفیت راه ارتباطی، و دسترسی به امکانات مجموعا 14/51 درصد از واریانس کل اثرات کالبدی استقرار شهرک های صنعتی یاسوج بر نواحی روستایی حوزه نزدیک را تبیین نمودند. مقایسه ی ضرایب اختلاف شاخص توسعه نشان داد استقرار شهرک صنعتی بیشترین اثر را به ترتیب در شاخص های محیط زیستی و فیزیکی- کالبدی، و کم ترین اثر را بر شاخص اجتماعی داشته است.

    کلید واژگان: اثرات اجتماعی, اثرات محیط زیستی, توسعه روستایی, شاخص توسعه, صنعت
    Shaghayegh Khesal, Maryam Sharifzadeh *, Ayatollah Karami
    Introduction

    Industrial estates, resulting from industrialization, serve as vital links between industry, agriculture, and rural development. Establishing these estates near rural areas is essential for societal progress, particularly in developing countries. Previous experience shows that clustering industrial units within bio-complexes fosters economic, social, environmental, and physical transformations at regional and local levels. This clustering helps address rural issues by creating complementary production flows, supporting agriculture, providing non-agricultural employment, and improving rural welfare. However, industrial areas can also negatively impact local communities. This research focuses on identifying the unknown economic, social, physical, and environmental effects of the Yasouj 3 industrial estate on the surrounding rural areas of Boyer-Ahmad county, an area that has not been comprehensively studied.

    Methodology

    This survey research aimed to assess the impacts of industrial estates on surrounding rural areas in the central district of Boyer-Ahmad County. The study involved 299 household heads from nearby and distant villages to the Yasouj 3 industrial estate, with 161 from Far-Field villages and 138 from Near-Field villages selected randomly based on the Bartlett sampling table. A researcher-developed questionnaire, validated by experts and tested for reliability, was used for data collection. The Cronbach's alpha coefficient ranged from 0.62 to 0.71, indicating good reliability. Data analysis was conducted using SPSS 21, and the Morris analytical model ranked the study's objective indicators, with the coefficient of variation (C.V.) assessing the dispersion of these indicators.

    Results and discussion

    Based on the findings of factor analysis, three factors were identified as having significant social impacts: sense of place and economic-social security in the region, motivation and peace in the region, and cultural-welfare. These factors collectively accounted for 45.50% of the overall social impacts. Additionally, four factors were identified as having significant economic impacts: agricultural status, employment and income, capital status, and poverty. These factors collectively accounted for 52.91% of the total variance of economic impacts. Four factors were also identified as having significant environmental impacts: density and diversity of species, quantity and quality of water, environmental quality, and health. These factors collectively accounted for 52.44% of the total variance of environmental impacts. Finally, four factors were identified as having significant physical impacts as pressure on local resources, organizing road infrastructure, road quality, and access to facilities. These factors collectively accounted for 51.14% of the total variance of physical impacts of establishing industrial estates in the surrounding rural areas. A one-sample t-test was used to examine the impact of industrial estates on the surrounding rural areas. Results  showed that industrialization's economic and physical-structural impacts were desirable for nearby residents, while the environmental impacts were undesirable. Specifically, in the social dimension, industrialization had a positive impact on spatial and economic-social security perception and cultural-welfare, but a negative impact on motivation and peace in the region. Regarding the economic dimension, establishing industrial estates improved the agricultural status, employment and income, and capital status while reducing poverty. A similar analysis for the physical dimension shows that industrial states led to the organizing of road infrastructure, improved the quality of transportation roads, and enhanced access to facilities, but increased pressure on resources. However, an analysis of the environmental dimension's impacts revealed that industrial states had a negative impact on the density and diversity of species, quantity and quality of water, environmental quality, and health. In the distant villages, the economic and physical impacts of industrialization were perceived positively by the residents, while the environmental impacts were negative. However, the impact of industrialization was not significant in the social dimension. Ultimately, the results obtained from the Development Index (D.I.) showed that the establishment of industry in the surrounding areas had various impacts on social, physical-structural, and environmental indicators, leading to improved social and physical-structural conditions. Nevertheless, it had an undesirable impact on the environmental situation. A comparison of the coefficient of variation (C.V.) showed that establishing industrial estates had the most significant impact on environmental and physical-structural indicators and the least on social indicators.

    Conclusion

    To mitigate industrial impacts on the environment, it is essential to develop conservation and resource management strategies. This includes maintaining species diversity, improving environmental quality, and prioritizing health in planning and policy-making. Implementing strict laws and monitoring industrial activities is crucial. Due to unsatisfactory environmental conditions, improving social and physical infrastructure based on regional needs is also necessary. The study highlights the need for increased attention to environmental issues and research across social, physical, and environmental areas. Its findings are relevant for industrial and rural development organizations, guiding policymakers in proposing effective solutions to reduce industrial impacts on rural areas.

    Keywords: Social Impacts, Environmental Impacts, Rural Development, Development Index, Industry
  • وکیل حیدری ساربان*
    هدف این مقاله بررسی عوامل موثر بر کاهش فردگرایی افراطی جوانان روستایی شهرستان اردبیل می باشد. این تحقیق، از لحاظ هدف توسعه ای، و از لحاظ ماهیت توصیفی و پیمایشی و نیز از نوع تحلیلی است. در این تحقیق روش گرد آوری داده ها برای پاسخ گویی به سئوالات تحقیق، به دو صورت اسنادی (داده های ثانویه) و پیمایشی (داده های اولیه) و ابزار مورد استفاده در روش پیمایشی پرسش نامه و مصاحبه بوده است. روایی صوری پرسش نامه توسط پانل متخصصان مورد تایید قرار گرفت. مطالعه راهنما در منطقه مشابه جامعه آماری با تعداد30 پرسش نامه صورت گرفت و با داده های کسب شده و استفاده از فرمول ویژه آلفای کرونباخ در نرم افزار SPSS، پایایی بخش های مختلف پرسش نامه تحقیق 74 /0 الی 84/0 بدست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل تحلیل عاملی استفاده شد. نتایج تکنیک تحلیل عاملی نشان داد مهم ترین عوامل موثر بر کاهش فردگرایی افراطی جوانان روستاییدر منطقه مورد مطالعه شامل چهار مولفه (بسط اخلاقیات و تقویت شخصیت فردی، ارتقای قابلیت های روان شناختی و تقویت ارزش های دیگرخواهانه، تقویت سرمایه اجتماعی و اطلاع رسانی و تقویت جمع گرایی و خودباوری) است که مقدار واریانس و واریانس تجمعی تبیین شده توسط این چهار عامل 66/64 می باشد. سرانجام با توجه به یافته های تحقیق پیشنهادهای کاربردی ارائه شده است.
    کلید واژگان: فردگرایی افراطی, جمع گرایی, مدرنیته, توسعه روستایی, شهرستان اردبیل
    Vakil Heidari Sarban *
    The purpose of the present survey factors influencing on extreme individualism of rural youth in the Ardabil County. The research method was analytical -explanative survey type. It can be said that studied population in this study consists of all youth living in rural areas of Ardabil County in 2019 (N=31204), among which 380 persons were selected as statistical sample using Cochran formula. Sample size was determined based on the Cochran’s formula and the required data were collected through questionnaires. Content validity of the questionnaire was confirmed by professors and experts and its reliability was determined based on Cronbach's alpha (0.74-0.84). in order to analyze the data, factor analysis model was used and the results of this model showed the most important factors influencing on extreme individualism of rural youth in studied region includes four components (expansion of ethics and individual personality reinforcement, promoting of psychological capabilities and reinforcement of altruism values, reinforcement of social capital and information, reinforcement of collectivism and self-belief) that explained variance and the cumulative variance by the four factors 64.44.
    Keywords: Negative Individualism, Collectivism, Modernity, Rural Development, Ardabil County
  • اکبر ذوالفقاری*، نرگس قانعی یخدان
    هدف اصلی این پژوهش، تبیین موانع کارآفرینی زنان روستایی در ایران با رویکرد فراتحلیل است.جامعه آماری این مطالعه، پژوهش های انجام شده در بازه زمانی 1391-1400 با موضوع موانع کارآفرینی زنان روستایی است. 24 پژوهش که دارای ویژگی های مناسب برای ورود به فراتحلیل بودند، با نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات، ویرایش سوم نرم افزار جامع فراتحلیل مورد استفاده قرار گرفت.یافته های تحقیق نشان می دهد تاثیر کلی موانع کارآفرینی زنان روستایی در ایران 481/0 است که در نظام تفسیری کوهن متوسط رو به بالا ارزیابی می شود. براساس یافته ها، موانع فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و زمینه ای از مهم ترین موانع کارآفرینی زنان روستایی در ایران بوده است. میزان تاثیر موانع فرهنگی 388/0، اجتماعی 429/0، اقتصادی 523/0، و زمینه ای 549/0 گزارش شده است. موانع زمینه ای با 549/0 بیشترین اثر را بر کارآفرینی زنان روستایی داشته است.براساس نتایج تحقیق، کارآفرینی زنان روستایی با موانع متعدد فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و زمینه ای روبه رو است که موجب نگرانی، دلسردی، دلزدگی و نهایتا عدم تمایل زنان به فعالیت های کارآفرینی و عدم مشارکت آنان در فعالیت های کارآفرینانه شده است. بنا بر نتایج، رفع این موانع و افزایش تمایل بانوان در فعالیت های کارآفرینی موجب تولید ثروت، توسعه فناوری، بهره وری، تربیت افراد کارآفرین، توسعه کارآفرینی و ارتقا و بهبود کیفیت زندگی زنان خواهد شد.
    کلید واژگان: اشتغال, توسعه روستایی, توسعه محلی, خلاقیت, فراتحلیل, کارآفرینی زنان
    Akbar Zolfaghari *, Narges Ghanei Yakhdan
    The main purpose of the research is to explain the barriers to women's entrepreneurship in Iran by using the meta-analysis approach.The statistical population of the research is the research conducted on the topic of barriers to women's entrepreneurship between 2012 and 2021. Purposive sampling was employed to identify 24 studies that met the criteria for inclusion in the meta-analysis. The third edition of comprehensive meta-analysis software was employed to analyze the data.The research results indicate that the aggregate effect size of women's entrepreneurship barriers in Iran is 0.481, which is evaluated as medium to high in Cohen's interpretation system. Based on the research's results, the most significant obstacles to women's entrepreneurship in Iran are cultural, social, economic, and background barriers . Cultural barriers have an effect size of 0.388, while social barriers have an effect size of 0.429, economic barriers have an effect size of 0.523, and contextual barriers have an effect size of 0.549. Background barriers with 0.549 have had the greatest effect on women's entrepreneurship.As indicated by the research findings, women's entrepreneurship encounters numerous obstacles, including cultural, social, economic, political, and contextual obstacles.  Ultimately, these barriers have resulted in women's unwillingness to participate in entrepreneurial activities and their non-participation in entrepreneurial activities, as well as concern and discouragement. According to the results, removing these barriers and increasing the willingness of women in entrepreneurial activities will lead to wealth production, technology development, productivity, and training of entrepreneurs, development of entrepreneurship and promotion and improvement of the quality of life of women
    Keywords: Creativity, Employment, Meta-Analysis, Community Development, Rural Development, Women's Entrepreneurship
  • منوچهر رشادی*
    روستاهای کشور در معرض خشکسالی، کمبود آب، تضعیف کشاورزی و درنهایت مهاجرت و خالی شدن از سکنه قرار دارند. در این میان کارآفرینی روستایی می تواند عاملی مهم در رشد اقتصادی و کاهش بیکاری در مناطق روستایی باشد. در این مقاله به بررسی کارآفرینی روستایی در روستاهای استان همدان پرداخته می شود. هدف نشان دادن چالش های رشد و توسعه کسب وکارهای کوچک و متوسطی است که کارآفرینان روستایی راه اندازی کرده اند. بدین منظور با 18 کارآفرین در چهار روستای استان مصاحبه شد.روش مطالعه کیفی است و داده ها از طریق مصاحبه عمیق با کارآفرینان به دست آمده است. کدگذاری داده ها با نرم افزار مکس کیودا صورت گرفت.براساس یافته های چند مرحله کدگذاری، علاوه بر چالش ها و موانع ساختاری و کلان مرتبط با اقتصاد کلان کشور مهم ترین موانع رشد کسب وکارهای مورد بررسی در قالب پنج مفهوم و مقوله اصلی قابل دسته بندی است. این موارد عبارت اند از: «کارآفرینی نیازمحور»، «برندسازی ناقص»، «پیشرفت با کار مضاعف»، «شبکه سازی محدود» و «خانواده محوری».نتایج نشان می دهد کارآفرینی روستایی در جامعه مورد مطالعه براساس نیاز شکل گرفته، نه برمبنای فرصت؛ کارآفرینان براساس نیازهایی مانند شغل و برخورداری از منبع درآمد کسب وکار راه اندازی کرده اند. این کسب وکارها محدود به خانواده کارآفرین است و اغلب افرادی غیر از خانواده در آن اشتغال ندارند. همچنین این کسب وکارها به صورت سنتی اداره می شوند و در آن ها خبری از نوآوری و خلاقیت برای افزایش تولید و بهره وری نیست.
    کلید واژگان: توسعه روستایی, چالش ها, فرصت ها, کارآفرینی, کارآفرینی روستایی
    Manouchehr Reshadi *
    Villages in Iran are susceptible to water scarcity, drought, agricultural deterioration, and ultimately, dispersal and depopulation. In the interim, rural entrepreneurship may contribute significantly to rural unemployment reduction and economic expansion. The purpose of this article is to examine rural entrepreneurship in the villages of the province of Hamedan in order to illustrate the obstacles entrepreneurs face in their efforts to expand and develop small and medium-sized enterprises. Eighteen entrepreneurs were interviewed in four localities of the province for this purpose.The necessary data and qualitative study methodology were acquired via comprehensive interviews conducted with entrepreneurs. Coding of the data was performed with MAXQDA software.Drawing from the outcomes of multiple coding stages and structural and macroeconomic challenges and obstacles associated with the nation’s macroeconomy, the most significant impediments to the growth of the examined enterprises can be classified into five overarching concepts and categories. These encompass “needs-based entrepreneurship”, “incomplete branding”, “progress with double work”, “limited networking” together with “family-oriented.”The results indicate that in the society under study, rural entrepreneurship is established in response to necessity rather than opportunity. Entrepreneurs who established a company to fulfill necessities such as employment and financial security. These enterprises are exclusively owned and operated by the entrepreneur’s family, with the majority of personnel not being affiliated with the enterprise. Furthermore, these enterprises are conventionally managed,devoid of any innovative or creative practices that could enhance output and productivity
    Keywords: Challenges, Rural Development, Opportunities, Entrepreneurship, Rural Entrepreneurship
  • نوشین اصولی*، مریم ابراهیمی

    این پژوهش باهدف بررسی تاثیر آبزی پروری بر توسعه اجتماعی روستاهای استان لرستان به روش پیمایشی اجرا گردید. این تحقیق از نوع توصیفی - همبستگی می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی تعداد 218 نفر از پرورش دهندگان انتخاب و همچنین تعداد 30 نفر از کارشناسان شیلات مورد بررسی قرار گرفتند. در این مطالعه جمع آوری اطلاعات از طریق پرسش نامه ای که در اختیار نمونه منتخب قرار داده شد و روایی و پایایی آن نیز مورد تایید قرار گرفت به دست آمد. برای تایید کفایت نمونه گیری انجام شده از جامعه آماری، از آزمون بارتلت و KMO و جهت بررسی نرمال بودن داده ها از آزمون کولموگوروف - اسمیرنف استفاده گردید. نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل داده ها از طریق آزمون های آماری با استفاده از نرم افزار spss، نشان داد آبزی پروری بر تمام شاخص های مورد سنجش وضعیت اجتماعی روستاهای استان لرستان تاثیر مثبت و معنی داری دارد به طوری که این شاخص ها نسبت به قبل از آبزی پروری بهبود یافته اند. نتایج حاصل از توافق سنجی نشان داد که هر دو گروه آبزی پروران و کارشناسان نسبت به بهبود وضعیت اجتماعی آبزی پروران بعد از شروع آبزی پروری توافق نظر دارند. همچنین نتایج اولویت بندی مولفه های اجتماعی در آبزی پروری نشان داد که مولفه "افزایش روابط صمیمانه با همسایگان" در رتبه اول و " افزایش نزاع و اختلاف روستائیان با یکدیگر بر سر مسائل آب" به عنوان آخرین مولفه اجتماعی تحت تاثیر آبزی پروری است. نتایج رتبه بندی کانال های ارتباطی کسب اطلاعات آبزی پروران نشان داد، "مراجعه به  افراد دارای سابقه آبزی پروری که اطلاعات فنی بیشتری دارند" مهم ترین منبع اطلاعاتی و "مراجعه کارشناسان به مزارع" کم اهمیت ترین منبع اطلاعاتی آبزی پروران است.

    کلید واژگان: آبزی پروری, وضعیت اجتماعی, توسعه روستایی, استان لرستان
    Nooshin Osooli *, Maryam Ebrahimi

    This research was conducted with the aim of investigating the impact of aquaculture on the social development of villages in Lorestan province by using survey research. This research is of descriptive-correlation type, and 218 selected breeders and 30 fisheries experts were investigated using random sampling method. In this study, information was collected through a questionnaire that was provided to the selected sample, and its validity and reliability were also confirmed. Bartlett's and KMO's tests were used to confirm the adequacy of the sampling of the statistical population, and Kolmogorov-Smirnov's test was used to check the normality of the data. The results of data analysis through statistical tests using spss software showed that aquaculture has a positive and significant effect on all indicators measuring the social status of villages in Lorestan province so these indicators have improved compared to before aquaculture. The results of the consensus analysis showed that both groups of aqua culturists and experts agree on the improvement of the social situation of aqua culturists after the start of aquaculture. Also, the results of the prioritization of social components in aquaculture showed that the component of "increasing cordial relations with neighbors" is in the first place, and "increasing quarrels and differences between villagers over water issues" is the last social component affected by aquaculture. The ranking results of the communication channels for obtaining information about aquaculture farmers showed that "referring to people with experience in aquaculture who have more technical information" is the most important source of information and "referring experts to farms" is the least important source of information for aquaculture farmers.

    Keywords: Aquaculture, Social Status, Rural Development, Lorestan Province
  • مهدی ترکمنی فروغ، آئیژ عزمی*، امید علی مرادی

    یکی از روش های مطلوب برای ایجاد توسعه در روستاها، برنامه ریزی و سرمایه گذاری در زمینه گردشگری روستایی است و در این راستا، رویدادهای گردشگری در توسعه گردشگری روستایی نقش کلیدی دارند. این پژوهش با هدف بررسی رویداد آسیایی همدان 2018 و تاثیرش در گردشگری روستایی در استان همدان انجام شد. در این راستا، با روش کتابخانه ای اسناد و مقالات موجود در زمینه رویداد آسیایی همدان 2018 بررسی شد. پس از گردآوری داده های کیفی درباره رویداد آسیایی همدان 2018، این داده ها به صورت تحلیل محتوا تجزیه وتحلیل کیفی و مولفه های آن استخراج شد. این داده ها به کمک سازمان های ذی ربط با رویداد آسیایی همدان 2018 (میراث فرهنگی استان، دبیرخانه رویداد آسیایی همدان 2018، استانداری، و دهیاری ها) گردآوری و دسته بندی شدند. روش تحقیق تحلیل محتوا بوده است. ابزار استفاده شده در این پژوهش، مصاحبه و روش نمونه گیری براساس نمونه گیری تا نقطه اشباع نظری بود. روستاهای بررسی شده شامل ورکانه، دره مرادبیک، و آبشینه بودند. یافته های این پژوهش نشان داد که با تحلیل محتوای پاسخ های شرکت کنندگان شش مقوله اصلی شامل بازسازی منطقه، آداب ورسوم، برنامه های فرهنگی، نقش آفرینی دولت، فروش محصولات، و مذهب و آیین های مذهبی در پاسخ های شرکت کنندگان در پژوهش شناسایی شد. همچنین از نظر تاثیراتی که رویداد گردشگری همدان 2018 دارد، تاثیرات فرهنگی و اقتصادی برجسته تر از سایر موارد بود. آسیب شناسی انجام شده در رویداد مذکور نشان داد که آلودگی های زیست محیطی و تاثیرات گردشگران بر باورها و دیدگاه های میزبانان ازجمله موارد قابل توجه است. با توجه به یافته های این پژوهش، به نظر می آید که رویدادها و جشنواره های محلی و منطقه ای فرصتی برای توسعه فرهنگی و اقتصادی در مناطق هدف است؛ البته توجه به آسیب ها و تهدیدهای این رویدادها اهمیت ویژه ای دارد. نقش آفرینی دولت و مشارکت مردمی، در کنار همکاری دوجانبه نیز می تواند بسیاری از مسائل مربوطه را برطرف کند.

    کلید واژگان: توسعه روستایی, گردشگری روستایی, رویداد آسیایی, همدان 2018
    Mehdi Torkamani Forogh, Aeizh Azmi *, Omid Ali Moradi

    This research was conducted with the aim of investigating the Asian event of Hamedan 2018 and its effect on rural tourism in Hamedan province. The available documents and articles related to the Asian event in Hamedan 2018 were examined using the library method. After collecting qualitative data about the 2018 Hamedan Asian event, these data were qualitatively analyzed in the form of content analysis and its components were extracted. These data were collected and categorized with the help of organizations related to Hamedan Asian Event 2018 (provincial cultural heritage, Hamedan Asian Event 2018 secretariat, governorate, and villages). The research method was content analysis. The tool used in this research was interview and the sampling method was based on sampling up to the theoretical saturation point. The studied villages included Verkaneh, Moradbek Valley, and Abshineh. The findings of this research showed that by analyzing the content of the participants' answers, 6 main categories including regional reconstruction, customs, cultural programs, government role-playing, selling products, and religion and religious rituals were identified in the answers of the participants in the research. Also, in terms of the effects of Hamedan 2018 tourism event, the cultural and economic effects were more prominent than others. The pathology conducted in the said event showed that the environmental pollution and the effects of tourists on the beliefs and views of the hosts are among the significant things. According to the findings of this research, it seems that local and regional events and festivals are an opportunity for cultural and economic development in the target areas. Of course, it is very important to pay attention to the damage and threats of these events.

    Keywords: Rural Development, Rural Tourism, Asian Event, Hamedan 2018
  • محمد ولائی*، افشین یگانه، علی لطفعلی زاده لاهرودی
    تقسیمات سیاسی فضا با روش های مختلفی مانند انتزاع، الحاق، ادغام و ارتقاء در سطوح مختلف ناحیه بندی سیاسی فضای کشور دچار تغییر می شود. در قالب ارتقای سطح سیاسی، واحد سیاسی اداری پایین تر به سطح بالاتر منتقل می شود. همزمان با ارتقای سطح سیاسی در یک سرزمین، تمام شئون داخلی آن سرزمین نیز با دگرگونی هایی همراه می شود. هدف از پژوهش حاضر ارزیابی اثرات ارتقاء سطح بخش به شهرستان بر شاخص های توسعه روستایی بوده و به لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی و از نظر ماهیت و روش در زمره تحقیقات توصیفی- تحلیلی محسوب می شود. برای گردآوری داده ها از مطالعات کتابخانه ای و میدانی استفاده گردید. قلمرو مکانی آن، شهرستان تازه تاسیس چهاربرج در جنوب شرق آذربایجان غربی است که بر اساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال 1395 دارای 5004 خانوار و 16813 جمعیت روستایی و 14 نقطه روستایی دارای سکنه می باشد که همه آنها جزوء جامعه آماری محسوب شدند. نمونه آماری با استفاده از فرمول اصلاح شده کوکران تعداد 286 نفر بدست آمد و انتخاب آن ها در سطح روستاها به صورت تصادفی ساده انجام گرفت. برای تجزیه وتحلیل داده ها و اطلاعات از آمار توصیفی و استنباطی (تکنیک چند معیاره SAW، آزمون رگرسیون و تحلیل مسیر) استفاده شد. نتایج حاصله نشان داد روستاهای قپچاق با نمره نهایی 082/082، فیروزآباد با نمره نهایی 0/079، فسندوز با نمره نهایی 0/078 و روستای خزینه جدید با نمره نهایی 0/077 به ترتیب در رده های اول تا چهارم از لحاظ میزان تحقق توسعه پایدار روستایی پس از ارتقای بخش مرحمت آباد به شهرستان چهاربرج قرار دارند و از نظر اثرگذاری نیز، شاخص های کالبدی با مقدار اثر کلی 0/618، نیروی انسانی با مقدار اثر کلی 0/456 و سیاسی و مدیریتی با مقدار اثر کلی 0/029 بیشترین تاثیر را از ارتقای بخش مرحمت آباد به شهرستان چهاربرج پذیرفته اند و به تبع آن در تحقق توسعه پایدار روستایی نیز بیشترین تاثیر را داشته اند.
    کلید واژگان: تقسیمات سیاسی, توسعه روستایی, شهرستان چهاربرج
    Mohammad Valaei *, AFSHIN YEGHANEH, Ali Lotfali Zadeh Lahroodi
    Political divisions of space with different methods such as; Abstraction, annexation, integration, and promotion are changing at different levels of political zoning of the country. In the form of upgrading the political level, the lower administrative political unit is transferred to a higher level. At the same time as the political level in a land is improved, all the internal affairs of that land are accompanied by changes. The aim of the current research is to evaluate the effects of upgrading the level of the department to the County on the indicators of rural development, and in terms of the purpose, it is an applied research, and in terms of its nature and method, it is considered a descriptive-analytical research.. Library and field studies were used to collect data. Its geographical territory is the newly established county of Chaharborj in the southeast of West Azerbaijan, which according to the census of Iran Statistics Center in 2016 has 5004 households 16813 rural population, and 14 inhabited rural points, all of which were considered as part of the statistical community. A statistical sample of 286 people was obtained using the modified Cochran formula, and their selection was done by simple random sampling at the village level. Descriptive and inferential statistics (multi-criteria SAW technique, regression test, and path analysis) were used to analyze data and information. The results showed that the villages of Qapchag with a final score of 0.082, Firouzabad with a final score of 0.079, Fasandoz with a final score of 0.078, and Khazineh Anbar Jadid Village with a final score of 0.077 are respectively in the first to fourth categories in terms of the degree of realization of sustainable rural development after the promotion of MarhamatAbad district to Chaharbarj county And in terms of impact, physical indicators with a total effect value of 0.618, human resources with a total effect value of 0.456, and political and managerial indicators with a total effect value of 0.290 have the greatest effect from the promotion of Marhammat Abad district to Chaharbarj county. have accepted and as a result, they have had the greatest impact in the realization of sustainable rural development.
    Keywords: Political Divisions, Rural Development, Chaharbarj County
  • حسین زینتی فخرآباد*، سید امیرحسین گرکانی، سجاد امیری، نبی الله سلطانی غیاثوند
    مقدمه

    کسب وکارهای روستایی به دلیل ماهیت اشتغال زایی و توسعه خلاقیت ها می توانند نقش به سزایی در ایجاد حس امید و تعلق مکانی در بین روستاییان داشته باشد، درواقع، توسعه کسب وکارهای روستایی یکی از عوامل مهم در توسعه پایدار کشورها و افزایش کیفیت زندگی جامعه روستایی محسوب می شوند. این کسب وکارها می توانند به ایجاد اشتغال، افزایش تولیدات محلی، حفظ فرهنگ و میراث محلی و بهبود زیرساخت های روستایی کمک کنند. با این وجود، کسب وکارهای روستایی علی رغم این که از بخش های حیاتی و ضروری فعالیت های اقتصادی در مناطق روستایی محسوب می شوند، اما تاکنون موردتوجه چندانی قرار نگرفته اند و توسعه آن ها با موانع و محدودیت های مواجه است. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف اصلی آسیب شناسی و اولویت بندی عوامل بازدارنده توسعه کسب و کارهای روستایی در منظومه روستایی گچساران طراحی و انجام شد.

    روش شناسی: 

    پژوهش حاضر مبتنی بر پارادایم کمی بوده و از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری و تحلیل داده ها از نوع توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، شامل روستاییان دارای کسب وکار در شهرستان گچساران بودند. براساس فرمول کوکران تعداد 217 نفر از آن ها به عنوان حجم نمونه تعیین و به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای با انتساب متناسب برای مطالعه انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسش نامه ای محقق ساخته بود که روایی آن توسط گروهی از متخصصان و پایایی آن با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ تایید شد. به منظور تجزیه و تحیل داده ها در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی از نرم افزارهای SPSS نسخه 26 و LISREL نسخه 8/8 استفاده شد.

    یافته ها

    نتایج پژوهش نشان داد که به ترتیب اولویت عوامل فردی- شخصیتی، روان شناختی، موانع محیطی، آموزشی- فرهنگی و موانع اقتصادی به عنوان مهم ترین موانع توسعه کسب وکار از دیدگاه روستاییان موردمطالعه شناسایی شدند. درواقع، می توان گفت که اصول حاکم بر جامعه روستایی و به خصوص خانواده از جمله عدم توانایی صحبت کردن در جمع، ضعف قدرت چانه زنی در حرفه و کار و قبول نکردن مسئولیت بر توسعه و اشتغال در کسب وکارهای خانگی موثر است و از عوامل و دلایل کاهش فعالیت های اقتصادی روستاییان (زنان و مردان) به شمار می رود.

    نتیجه گیری/ دستاوردها:

     با توجه به شناسایی عوامل بازدارنده کسب وکارهای روستایی، می توان نتیجه گیری کرد که کسب وکارهای روستایی به دلیل موانع مختلفی نظیر عوامل فردی- شخصیتی، روان شناختی، موانع محیطی، آموزشی- فرهنگی و موانع اقتصادی قادر به موفقیت و رشد شایسته نیستند؛ بنابراین، برای توسعه کسب وکارهای روستایی، باید این موانع را شناسایی کرده و راهکارهای مناسبی را برای غلبه بر آن ها ارائه داد. برمبنای نتایج به دست آمده، تدوین برنامه های آموزشی در جامعه روستایی موردمطالعه باهدف ایجاد تحول در باورهای فرهنگی خانواده ها و جامعه روستایی نسبت به توانمندی روستاییان، ارائه تسهیلاتی در راستای ایجاد و توسعه کسب وکار های کوچک برای روستاییان و شناسایی و معرفی افراد موفق کارآفرین به عنوان الگوی موفق را به عنوان راهکاری ایجاد کسب وکارهای روستایی در سطح منطقه در نظر گرفت.

    کلید واژگان: کسب وکار روستایی, توسعه روستایی, کارآفرینی روستایی
    Hossein Zinati Fakhrabad *, Seyed Amirhossein Garkani, Sajad Amiri, Nabiallah Soltani Ghiathund
    Introduction

    Due to their inherent role in job creation and the development of creativity, rural businesses can play a significant role in creating a sense of hope and belonging among the villagers. Indeed, the development of rural businesses is an important factor in the sustainable development of countries and the enhancement of life quality within rural communities. These businesses can help create employment, increase local production, preserve local culture and heritage, and improve rural infrastructure. Nevertheless, even though rural businesses are vital components of economic activities in rural areas, they have not received much attention and their development is facing obstacles and limitations. In this regard, the present research was designed and carried out to identify and prioritize the factors hindering the development of rural businesses in the Gachsaran rural system.

    Methodology

    The research is a quantitative study in terms of the paradigm, an applied study in terms of the goal, and a descriptive survey in terms of data collection and analysis. The statistical population included the villagers with businesses in Gachsaran County. Based on Cochran's formula, the sample size was determined as 217, and the participants were selected by stratified random sampling with proportional assignment. The research instrument was a researcher-made questionnaire whose validity was confirmed by a group of experts and whose reliability was confirmed by calculating Cronbach's alpha coefficient. SPSS version 26 and LISREL version 8.8 software were used to analyze the data both descriptively and inferentially.

    Findings

    According to the results, the individual-personality factors, psychological factors, environmental, educational, and cultural barriers, and economic barriers were identified as the most important barriers to business development from the point of view of the participant villagers. In fact, it can be said that the rules governing the rural society, especially the family, such as the inability to speak in public, weak bargaining power in the profession and work, and not accepting responsibility are effective in the development and employment of home businesses and are among the factors and reasons for the reduced economic activities of villagers (men and women).

    Conclusion/ Implications: 

    Based on the factors identified for preventing rural businesses, it can be concluded that the development of rural businesses has failed to prosper properly due to various obstacles such as individual-personality, psychological, environmental, educational-cultural, and economic obstacles. Therefore, for the development of rural businesses, these obstacles should be identified and appropriate solutions should be provided to overcome them. Based on the results, the approaches to creating rural businesses at the regional level may include developing educational programs in the studied rural community to transform the cultural beliefs of families and the rural community regarding the capabilities of the villagers, providing facilities in line with the creation and development of small businesses for the villagers, and identifying and introducing successful entrepreneurs as successful models.

    Keywords: Rural Business, Rural Development, Rural Entrepreneurship
  • آرش درخشان درآبی، یاسر محمدی*
    هدف

    پژوهش حاضر با هدف ارزیابی محیطی برنامه های توسعه روستایی سازمان بسیج سازندگی جهت تدوین ماتریس راهبردی برتر اجرا شد.

    روش پژوهش: 

    پژوهش از روش ترکیبی (کیفی-کمی) بهره برده و برای گردآوری داده ها از ابزار مصاحبه در بخش کیفی و پرسشنامه در بخش کمی استفاده شد. با توجه به هدف پژوهش، جامعه آماری متشکل از دوگروه کارشناسان بود. جهت ارزیابی محیطی برنامه های توسعه روستایی از سه گروه کارشناسان سازمان های توسعه روستایی، کارشناسان سازمان بسیج سازندگی و مطلعان روستایی (شوراها و دهیاران)، هر گروه 30 تن و برای تدوین ماتریس راهبردی برتر، از 8 خبره توسعه روستایی نظرخواهی شد. برای ارزیابی محیطی از تکنیک سوات (SWOT) و برای تدوین ماتریس راهبردی برتر از روش ترکیبی TOPSIS-ANP در محیط نرم افزار Super Decision استفاده شد.

    یافته ها

    نتایج پژوهش نشان داد که نقاط قوت برنامه های توسعه روستایی بسیج بر نقاط ضعف برتری داشته اما با تهدیدهایی نیز روبروست. ماتریس راهبردی برتر نیز نشان داد که از بین 10 راهبرد استخراج شده از تحلیل محیطی، "هماهنگی بسیج سازندگی با سایر متولیان توسعه روستایی در تدوین برنامه ها و کاهش دوباره کاریها" به عنوان راهبرد برتر مشخص شد. راهبردهای "همفکری و برگزاری نشست های منظم با رهبران محلی جهت اجرا و ارزیابی برنامه های توسعه روستایی" و "همکاری با سمن ها و نهادهای مذهبی جهت بسیج نیروهای مردمی و منابع مالی به سمت پروژه های اشتغال زایی" نیز در دو رتبه بعدی اهمیت قرار گرفتند.

    نتیجه گیری

    با توجه به نتایج این پژوهش، ضرورت گسترش شبکه همکاری و همفکری با سایر متولیان توسعه روستایی و پیروی از یک الگوی توسعه روستایی جامع و هدفمند، به منظور بهبود برنامه های توسعه روستایی بسیج سازندگی پیشنهاد می شود.

    کلید واژگان: ارزیابی محیطی, توسعه روستایی, سازمان بسیج سازندگی, روش ANP-TOPSIS, ماتریس راهبردی برتر
    Arash Derakhshan Darabi, Yaser Mohammadi*
    Objective

    The current Research was conducted with the aim of Strategic Analysis of Rural Development Programs held by Basij Sazandegi Organization to formulate a superior strategic matrix.

    Methods

    The research followed the paradigm of mixed method (qualitative-quantitative) so that collecting data was done by interview and questionnaire tools in the qualitative and quantitative phases respectively. According to the purpose, the research statistical population consisted of two expert’s groups. In order to evaluate the environment of rural development programs, three groups of rural development organizations’ experts, experts from Basij Sazandegi Organization and rural informants (councils and local leaders), were surveyed. Each group consisted of 30 experts. Also, for developing the superior strategic matrix, 8 rural development experts were asked to rate importance of strategies. SWOT technique was used for environmental assessment and the superior strategic matrix was developed through hybrid TOPSIS-ANP method in Super Decisions software environment.

    Results

    The results of this study revealed that rural development programs exhibited strengths that surpassed their weaknesses, yet they were also confronted with threats. The superior strategic matrix further indicated that among the 10 strategies derived from environmental analysis, the strategy of "coordinating the Basij Sazandegi organization with other stakeholders of rural development in program formulation and reduction of redundancies" emerged as the foremost strategy. Subsequently, the strategies of "collaboration and regular meetings with local leaders for program implementation and evaluation of rural development initiatives" and "partnerships with associations and religious institutions to mobilize manpower and financial resources towards job creation projects" were ranked as the subsequent most important strategies.

    Conclusions

    In light of the research outcomes, it is recommended to expand the network of collaboration and cooperation with other rural development stakeholders and adhere to a comprehensive and targeted rural development model to enhance the effectiveness of constructive mobilization in RDPs of Basi.

    Keywords: Environmental Assessment, Rural Development, Basij Sazandagi Organization, ANP-TOPOSIS Method, Superior Strategic Matrix
  • زهرا سلطانی*، مجید گودرزی، محمد رئوف فیاضی
    هدف

    توسعه گردشگری خلاق در روستاها به عنوان یکی از عوامل اساسی توسعه پایدار و افزایش اقتصادی مناطق روستایی موردتوجه قرار گرفته است. پژوهش حاضر به بررسی و تحلیل عوامل موثر بر توسعه گردشگری خلاق در دهستان میان آب جنوبی شهرستان شوشتر پرداخته است.

    روش پژوهش:

     پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی است. برای این منظور، با مطالعه مبانی نظری، پرسشنامه ای با ابعاد مختلف (زیرساختی، آموزش، مشارکت محلی، نوآوری و ابتکار، فناوری اطلاعات و ارتباطات و فرهنگ و هویت بومی) طراحی شد. سپس، با استفاده از روش تصادفی طبقه ای، در میان ساکنان دهستان توزیع شد. سپس از روش های آمار توصیفی در نرم افزار SPSS و EXCEL برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شد. همچنین، با استفاده از آزمون تی تک نمونه ای در SPSS و تحلیل عاملی تاییدی در نرم افزار LISREL، وضعیت شاخص های توسعه گردشگری خلاق در دهستان میان آب جنوبی ارزیابی شد.

    یافته ها

    بر اساس نتایج به دست آمده، وضعیت دهستان میان آب جنوبی ازلحاظ شاخص های توسعه گردشگری خلاق روستایی با میانگین 288/2 در سطح پایینی قرار دارد. نتایج تحلیل عاملی تاییدی نشان داد که در بخش زیرساختی، وجود امکانات تفریحی، تاسیسات پذیرایی با بار عاملی 88/0بیشترین ارتباط و تاثیرگذاری را دارد، یعنی دارای ارتباط 88 درصدی می باشد. در مرتبه بعدی در بخش مشارکت محلی، میزان همکاری و مشارکت مردم روستا در مسائل زیست محیطی، با بار عاملی 87/0 قرار دارد. در مرتبه سوم نیز شاخص وجود فرصت ها و برنامه های تداوم آموزشی برای جامعه محلی با بار عاملی 86/0 به عنوان اولویت سوم تاثیرگذاری قرار گرفته است.

    نتیجه گیری

    بنابراین می توان نتیجه گرفت، توجه و توسعه به سه مورد بالا اولویت های موردنیاز برای بهبود و توسعه گردشگری خلاق روستایی در دهستان میان آب جنوبی می باشد، می تواند به تصمیم گیری های مدیران و برنامه ریزان در زمینه توسعه گردشگری خلاق روستایی در دهستان میان آب جنوبی کمک کند.

    کلید واژگان: گردشگری, گردشگری خلاق, توسعه روستایی, دهستان میان آب جنوبی
    Zahra Soltani*, Majid Goodarzi, Mohammad Rauf Fayazi
    Objective

    The Development of Creative Tourism in Rural Areas as one of the fundamental factors in sustainable development and economic growth of rural regions has gained considerable attention. This research investigates and analyzes the influential factors on the development of creative tourism in the rural district of Meyan Ab in the southern part of Shushtar County.

    Methods

    The research is applied in terms of purpose and descriptive and analytical in terms of nature and method.To this end, a questionnaire with various dimensions (infrastructure, education, local participation, innovation and initiative, information and communication technology, and culture and indigenous identity) was designed based on theoretical foundations. Subsequently, it was distributed among the residents of the rural district using stratified random sampling. Descriptive statistical methods in SPSS and EXCEL software were then employed to analyze the data. Furthermore, through one-sample t-test in SPSS and confirmatory factor analysis in LISREL software, the status of creative tourism development indicators in Meyan Ab was evaluated.

    Results

    According to the results obtained, the rural district of Meyan Ab, in terms of creative rural tourism development indicators, has an average score of 2.88, indicating a low level of development. Confirmatory factor analysis results demonstrated that in the infrastructure section, the presence of recreational facilities and hospitality facilities with a factor loading of 0.88 had the highest correlation and influence, indicating an 88% correlation. In the next level, in the local participation section, the level of cooperation and participation of rural people in environmental issues, with a factor loading of 0.87, was found. Finally, the existence of opportunities and continuous educational programs for the local community, with a factor loading of 0.86, ranked third in terms of impact.

    Conclusions

    Therefore, it can be concluded that focusing on and developing these three aspects are the top priorities for improving and developing creative rural tourism in the rural district of Meyan Ab in the southern part of Shushtar County. This can assist managers and planners in making decisions regarding the development of creative rural tourism in Meyan Ab.

    Keywords: Tourism, Creative Tourism, Rural Development, Southern Mian Ab Village
  • احمد حجاریان*، یوسف قنبری، سعید موحدی

    توانمندسازی روستایی، موثرترین روش برای افزایش بهره وری و استفاده بهینه از ظرفیت ها و توانایی های روستائیان در راستای اهداف توسعه پایدار است . با توجه به اهمیت توانمندسازی روستائیان و اهمیت گردشگری خلاق، پژوهش حاضر با هدف تبیین اثرات توانمندسازی خانوارهای روستایی بر گردشگری خلاق، در شهرستان شاهرود انجام شده است. جامعه آماری تحقیق، روستانشینان شهرستان شاهرود براساس سرشماری نفوس و مسکن 1400 می باشند که براساس فرمول کوکران ازتعداد 13401 خانوار از 7 دهستان، 363 خانوار به عنوان نمونه پژوهش به دست آمد. پرسش نامه به عنوان ابزار پژوهش، به صورت نمونه گیری در اختیار جامعه آماری قرار داده شد. مقدار آلفای کرونباخ به دست آمده برای شاخص های گردشگری خلاق برابر 79/0 درصد و برای شاخص های توانمند سازی 78/0 درصد به دست آمده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از بسته نرم افزاری SPSS نسخه 24 و LISREL 8.8 استفاده شد. بر اساس نتایج به دست آمده، مولفه های گردشگری خلاق و توانمندسازی خانوارهای روستایی به ترتیب با میانگین 093/3  و 77/2 درصد، در حد مطلوب و پایین تر از حد مطلوب ارزیابی شده است و بین مولفه های توانمند سازی با گردشگری خلاق روابط علی با شاخص های مطلوبی برازش داشت (RMSEA= 0.079). براساس یافته های تحقیق، ارتقای مولفه های آموزش و آگاهی بخشی، مهارت و توسعه منابع انسانی، مالی و سرمایه گذاری، شایستگی و استقلال فردی و نهادگرایی و تشکل سازی در توسعه شاخص های گردشگری خلاق اثرگذار می باشند.

    کلید واژگان: گردشگری خلاق, توانمندسازی, توسعه روستایی, خانوارهای روستایی, شهرستان شاهرود
    Ahmad Hajarian *, Yousef Ghanbari, Saeid Movahedi

    Empowering the villagers in the field of rural tourism can bring about a successful transition to rural development as a strategic choice. The aim of this study was to explain the effects of empowerment of rural households on creative tourism in Shahrood. The statistical population of the study is 373 rural households that the questionnaire as a research tool was provided to the statistical population by sampling. The Cronbach's alpha value for creative tourism indicators is 0.80 and for empowerment indicators is 0.75. SPSS software version 24 and LISREL 8.8 were used for data analysis. Based on the obtained results, the components of creative tourism and empowerment of rural households with an average of 3.093 and 2.77, respectively, have been evaluated at the desired level and below the desired level, and the relations between the components of empowerment and creative tourism have been evaluated. Ali fitted with favorable indices (RMSEA = 0.079). According to the research findings, the promotion of education and awareness components, skills and development of human resources, finance and investment, competence and individual independence, and institutionalism and organization are effective in the development of creative tourism indicators.

    Keywords: Creative Tourism, Empowerment, Rural Development, Rural Households, Shahroud City
  • علی شکوری*
    در دهه های اخیر هم زمان با تحول پارادایمی در ادبیات توسعه با جهت گیری معرفتی درون گرایانه، دانش بومی به عنوان یکی از گزینه های موثر برای توسعه روستایی از سوی نظریه پردازان مطرح شده است. این مقاله به ارزیابی ظرفیت جایگزینی این رویکرد می پردازد و با بررسی ریشه های پیدایش این رویکرد بر این باور است تاکید صرف بر آن نوعی افراط گرایی شبه معرفتی بوده و محل مجادله و مناقشه است. در این راستا، به دو عامل عمده اشاره می کند: تجربه نه چندان موفق برنامه های توسعه با ماهیت تکنوکراتیک آمرانه؛ و ظهور گفتمان های انتقادی مانند پسانوگرایی و پسااستعمارگرایی. مقاله استدلال می کند که این باور نوعی موضع گیری های رادیکالی (له و علیه) را نسبت به دو معرفت (بومی و علمی) سبب شده که ریشه در دوگانه گرایی تقابلی دکارتی دارد که در عمل به تقابل های قطبی مبالغه گرایانه و تجریدگرایی از واقعیت ها انجامیده است. مقاله نتیجه می گیرد که علی رغم مزیت های مطرح شده برای دانش بومی، این دانش مستعد چالش های مختلفی مانند رمانتیزه شدن، بی توجهی به تمایزپذیری و مناسبات قدرت، تمرکز بر تجارب و مهارت ها، خاص گرایی و وابستگی به جغرافیاها و متن ها ، خصلت ایستایی و غیره است. باتوجه به قدرت هژمونی بالای علم جدید/رسمی، برای ایجاد توازن شناختی، مقاله اقدامات عملی مشتمل بر ترویج آگاهی از دانش بومی به عنوان شکلی از آموزش استعمارزدایی تا توسعه کنش های جمعی پایدار سیاسی را برای مقابله با فرایند قدرت و سلطه توصیه می کند.
    کلید واژگان: علم, دانش بومی, نوگرایی, پسانوگرایی, پسااستعمارگرایی, توسعه روستایی
    Ali Shakoori *
    In recent decades, with the paradigm shift in development literature with an inward-looking epistemological orientation, theorists have proposed indigenous knowledge as an effective alternative for rural development. This article evaluates the alternative capacity of this approach. Having examined the origins of this approach, it is believed that the superficial emphasis on it is a kind of pseudo-epistemic extremism and is a source of controversy. Two significant factors are responsible: the not-so-successful experience of development programs with an authoritarian technocratic nature and the emergence of critical discourses such as postmodernism and postcolonialism. The article argues that this belief has caused a kind of radical stance (for and against) towards two knowledges (indigenous and scientific), which is rooted in Cartesian dualism. This has, in practice, led to exaggerated polar stances: abstractionism from realities. The article concludes that despite the advantages proposed for Indigenous knowledge, this knowledge is susceptible to various challenges such as romanticization, neglecting distinctiveness and power relations, focusing merely on experiences and skills, specificity, as well as dependence on geographies and settings, etc. Considering the high hegemonic power of new/official science to create a cognitive balance, the article recommends practical measures, including promoting awareness of indigenous knowledge as a form of decolonization education to develop sustainable political collective actions to confront the process of power and domination.
    Keywords: Science, Indigenous Knowledge, Modernism, Postmodernism, Rural Development
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال