به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "جامعه ایران" در نشریات گروه "علوم انسانی"

  • شمس الله مریجی*

    ازآنجاکه انسان موجودی است کمال طلب، حیات جمعی را بر زندگی فردی ترجیح داده است تا بتواند از طریق آن، مسیر رسیدن به مطلوب خود را هموار سازد؛ چه اینکه به اعتقاد فارابی، زندگی بالاجتماع است که می تواند کمال انسانی را برایش به ارمغان آورد و زندگی انفرادی هرچند ناممکن نیست نمی تواند انسان را به سعادت محتوم و کمال مطلوبش راهبر باشد. البته بوعلی پا را فراتر می گذارد و اعتقاد دارد که محال است بازندگی فردی به کمال برسد؛ جامعه درحقیقت ظرف و بستر فراهم شدن سعادت برای بشر است. بدیهی است که این ظرف زمانی می تواند زمینه لازم برای رسیدن به سعادت را مهیا کند، که خود دارای سکینه و آرامش بوده، از انسجام و همبستگی لازم برخوردار باشد و اسیر هرج ومرج و نابسامانی نباشد؛ چون در غیر این صورت هیچ جمع و گروهی توان استحکام و استمرار را نخواهد داشت. براین اساس شناخت عوامل و سازوکار پدیدار شدن همبستگی اجتماعی در جوامع، یکی از دغدغه های اصلی اندیشمندان اجتماعی است و ایشان برای رسیدن به پاسخ مورد نظر تلاش فراوان به کار برده و با توجه به واقعیت های موجود در زندگی بشر، عوامل متعددی را برای ایجاد انسجام اجتماعی برشمرده اند که «دین» یکی از مهم ترین این عوامل دانسته شده است. نگارنده در این مقاله پس از بیان اجمالی تاثیر دین و ارزش های وحیانی در این امر مهم جامعه بشری، با مراجعه به اسناد و شواهد عینی و تاریخی و در مواردی تجربه زیسته خود، نشان داده است که حوزه علمیه قم با عواملی مستقیم، همچون مرجعیت شیعه، هیئت های مذهبی، تبلیغ چهره به چهره، طرح هجرت و عواملی دیگر، و همچنین عوامل غیرمستقیم، مانند اجتهادات و استنباطات احکام و تبیین ارزش های وحیانی، در مسیر ایجاد انسجام اجتماعی جامعه ایران گام بسیار موثری برداشته است.

    کلید واژگان: دین, جامعه, انسجام اجتماعی, حورزه علمیه قم, جامعه ایران
    Shamsollah Mariji*

    Since man is a perfectionist being, he prefers collective life over individual life so that he can reach his desired goal. According to Farabi, social life can bring human perfection, and solitary life - although not impossible - cannot lead man to happiness and desired perfection. Avicenna goes beyond and believes that it is impossible for man to achieve perfection; Society is really a context for providing happiness for mankind. It is obvious that it can lead man to happiness only if it is tranquil and peaceful, has the necessary coherence and solidarity and is not chaotic and disorderly, because otherwise, no one will have the strength to survive. Therefore, knowing the factors and the mechanism of the emergence of social cohesion in societies is one of the main concerns of social thinkers who have put a lot of effort to reach the desired answer. According to the realities of human life, they have listed several factors to create social cohesion. "Religion" has been considered as one of the most important factors in this regard. In this article, after briefly stating the influence of religion and revelatory values in this important subject in human society, the author refers to objective and historical documents and his own experience and shows that the Qom seminary has taken a very effective step in creating social cohesion in Iran’s society through direct factors, such as Shia authority , religious bodies, face-to-face preaching, Hijrat plan, as well as indirect factors, such as ijtihad and inferences of rulings and explanation of revealed values.

    Keywords: Religion, Society, Social Cohesion, The Qom Seminary, Iranian Society
  • Zaynab Muradi, Faraj Fatahi

    During the Qajar era, the familiarity and confrontations of the Iranian society with the Western world and the thought of modernity and awakening and the emergence of internal thoughts and movements of the society that had religious and national motivations caused some changes in the system, structure and political, social and cultural relations of the Iranian society. One of the most important developments in the recent history of Iran was the attention to the political and social rights of women in the society. Constitutional revolution is the only movement that for the first time, paved the way for participation of a wide range of women and organized and consolidated their presence. In this period, women spontaneously formed women’s associations and established schools and magazines as well as experienced an active and prominent presence in other developments of this period. During the constitutional revolution, Iranian women had the opportunity to overcome intellectual and political limitations and show and emphasize their political and social capabilities in the Iranian society by helping the constitutionalists. What is discussed in this article is the social position of women and their role in the constitutional revolution and its achievements. The role of women in political developments in a special period of Iran’s history, i.e. the constitutional revolution, in comparison with other periods, has been more independent from the government and had different achievements in people level.

    Keywords: Women, The Constitutional Revolution, Qajar, Iranian Society
  • ماندانا رجایی دستغیب، محمدکاظم کاوه پیش قدم *، مریم زیبایی نژاد

    این پژوهش به بررسی فرهنگ جامعه ایران در آثار سعدی و سفرنامه ابن بطوطه پرداخته است. رویکرد مقاله مقایسه ای- تطبیقی است که با روش توصیفی و تحلیلی ، به بررسی آثار سعدی و مقایسه آن با سفرنامه ابن بطوطه می پردازد. در آثار این دو نویسنده فرهنگ جامعه ایرانی از اهمیت ویژه ای بر خوردار است. سعدی در طول سفرهایش در ایران با فرهنگ ها و آداب و رسوم مختلف جامعه ایرانی آشنا شده و تجربیات زیادی کسب نموده و در آثار خود آن را به رشته تحریر در آورده است. ابن بطوطه در سفر خود به ایران با فرهنگ جامعه ایرانی آشنا شده و با دیدگاهی مردم شناسانه و با تصویری پویا به آداب و رسوم مردم ایران (عادات غذا خوردن، لباس و پوشش، جایگاه زن در جامعه، وضعیت اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و...) می پردازد. سعدی و ابن بطوطه در هنگام سفر به توصیف آثار تاریخی، موقعیت های جغرافیایی، اماکن مذهبی می پردازند با این تفاوت که سعدی شرح کاملی از آنچه در سفر می دید را می نوشت ، اما ابن بطوطه آن ها را به حافظه خود می سپرد و بعدا آن را مکتوب می کرد. از تفاوت های دیگر سعدی ضمن بررسی وضعیت جامعه، شئونات اجتماعی، وضعیت زیست فرهنگی، شیوه های اداره حکومت، پند و اندرز می دهد. اما ابن بطوطه در اثر خود هر آن چه را که وضعیت فرهنگ جامعه ایران، اقتصاد و معیشت مردم،...می دید را بدون انتقاد به شرح آن می پرداخت.

    کلید واژگان: فرهنگ, آثار سعدی, جامعه ایران, سفرنامه ابن بطوطه
    Mandana Rajaei Dastgaib, Mohamad Kazem Kaveh Pishghadam *, Maryam Zibaeenejad
  • هادیه پرهیزکار*، آذر علی محمدی، صدیقه طاهره اسدزاده، مریم هاشم پور صادقیان
    هدف پژوهش حاضر، بررسی و فراتحلیل کیفی مطالعات انجام شده در حوزه زنان بدسرپرست است. در این راستا تمامی مقاله های علمی-پژوهشی با کلیدواژه «زنان بدسرپرست» در بازه زمانی 1385 تا 1400 از پایگاه اطلاعاتی-علمی جهاد دانشگاهی و پایگاه اسنادی نورمگز استخراج شد. در ادامه 34 مقاله برای استخراج داده ها و بررسی بیشتر گزینش و به روش مطالعه اسنادی، کتابخانه ای و فراتحلیل مطالعه شدند. براساس یافته های تحقیق حاضر، مطالعات انجام شده در این حوزه، دو جهت گیری عمده روان شناسی و جامعه شناسی را دربرمی گیرد؛ به طوری که ابعاد دیگر زندگی این دسته از زنان از جمله اقتصادی و سیاسی ذیل این دو دسته بررسی می شوند. گروهی از این مطالعات به تحلیل نظری و ارایه مدل هایی برای شناسایی مسایل زنان بدسرپرست در جهت کاهش مشکلات آنان با استفاده از روش های مداخله ای پرداخته اند و گروهی دیگر به تقویت روحیه و ایجاد انگاره مثبت در زنان بدسرپرست از طریق افزایش دیدگاه های مثبت نگر به لحاظ تجربی پرداختند. یافته های این مطالعه در دو بعد روان شناسی و جامعه شناسی نشان می دهد این زنان نیازمند حمایت های روانی، اجتماعی و اقتصادی هستند و توانمندسازی آن ها در ابعاد ذکرشده کیفیت زندگی آن ها را بهبود می بخشد و سبب کاهش رنج اجتماعی آن ها می شود. مبتنی بر دستاوردهای نظری این پژوهش به نظر می رسد سیاست گذاران بایستی مبتنی بر تعریف جامعی از زنان بدسرپرست، اقدام به بازنگری در قوانین و احکام اجتماعی مرتبط با این زنان بپردازند.
    کلید واژگان: جامعه ایران, زنان, زنان بدسرپرست, فراتحلیل کیفی
    Hadieh Parhizkar *, Azar Alimohammadi, Sediqeh Tahereh Asadzadeh, Maryam Hashempour Sadeghian
    The purpose of the current research is to review and analyze the qualitative studies conducted in the field of abused women. In this regard, all scientific-research articles with the keyword "poor-Supported women" in the time period of 2005 to 2000 were extracted from the academic-scientific database of Jihad University and the Normagz document database. In the following, 34 articles were selected for data extraction and further investigation and were studied by documentary, library and meta-analysis methods. Based on the findings of the current research, the studies conducted in this field include two main orientations of psychology and sociology; So that other aspects of the life of this group of women, including economic and political, are examined under these two categories. A group of these studies analyzed theoretically and presented models to identify the problems of poor-Supported women in order to reduce their problems using intervention methods, and another group focused on strengthening the morale and creating a positive image in poor-Supported women through increasing positive views from an empirical point of view. The findings of this study in two aspects of psychology and sociology show that these women need psychological, social and economic support and empowering them in the mentioned dimensions will improve their quality of life and reduce their social suffering. Based on the theoretical achievements of this research, it seems that the policy makers should revise the laws and social rulings related to these women based on a comprehensive definition of abused women.
    Keywords: Poor-Supported women, Iranian society, Qualitative meta-analysis, Women
  • جهانبخش ثواقب*
    اقدام مهم شاه اسماعیل اول (907-930ق.) در رسمیت بخشی مذهب تشیع در ایران و برقراری پیوند بین مذهب و سیاست در حکومت صفویه، در ایجاد وحدت سیاسی و شکل گیری هویت ملی و ارضی نقش عمده ای ایفا کرد. صفویان پس از تشکیل دولت دریافتند که برای تثبیت این مذهب در تاروپود جامعه و نهادینه سازی آن نیاز به اقدامات گسترده فرهنگی و تمدنی دارند. این اقدامات را با بهره گیری از ظرفیت تاسیسات و نهادهای دینی و علمای شیعی میسر ساختند و تلاش گسترده ای جهت اقدامات فرهنگی و عمرانی در جهت سیاست شیعی سازی جامعه و تثبیت موقعیت این مذهب به کار بستند. صفویان با بنای مساجد به منزله پایگاهی دینی که متکفل ترویج مبانی اعتقادی و فقهی شیعه در جامعه است و بازسازی زیارتگاه ها و امامزاده های شیعی توانستند که هم در نهادینه سازی و گسترش شیعه در جامعه ایران اقدام کنند و هم در گسترش مساجد و بناهای مذهبی بکوشند. هدف این مقاله، بررسی نقش مسجد در نشر معارف شیعی در جامعه ایران عصر صفویه، به روش توصیفی- تحلیلی است. یافته پژوهش نشان داده که در دوره صفویه با گسترش سنت مسجدسازی و بازسازی و اصلاح مساجد پیشین، از این پایگاه دینی با کمک علمای شیعه در ترویج و نشر معارف شیعی در جامعه بهره گیری مطلوبی شده است.
    کلید واژگان: شاهان صفوی, علمای شیعی, مسجد, جامعه ایران, معارف شیعی
    Jahanbakhsh Savagheb *
    The important action of Shah Ismail I (907-930 A.H.) in recognizing the Shia religion in Iran, and establishing a link between religion and politics in the Safavid government, played a major role in creating political unity and forming national and territorial identity.After the formation of the government, the Safavids realized that they needed extensive cultural and civilizational measures to establish this religion in the society and institutionalize it.These measures were made possible by utilizing the capacity of religious institutions and Shiite scholars. Safavid made extensive efforts for cultural and civil measures in line with the policy of Shiite of the society and stabilization of the position of this religion.By building mosques as a religious base that had the task of promoting Shia belief and jurisprudence in society, and by rebuilding Shia shrines and Imamzadeh mosque, the Safavids were able to institutionalize and expand Shi’ism in Iranian culture and expand mosques and build religious buildings. The purpose of this article is to investigate the role of the mosque in disseminating Shia education in the Iranian society of the Safavid era, in a descriptive-analytical way. The findings of the research have shown that during the Safavid era, with the expansion of the tradition of building mosques and rebuilding and reforming previous mosques, this religious base was used favorably with the help of Shia scholars in promoting and disseminating Shia knowledge in the society.
    Keywords: Safavid Kings, Shia Scholars, Mosque, Iranian Society, Shia Education
  • فرناز عباس یزدیان، فهیمه باهنر*
    این پژوهش با هدف شناسایی تجارب درمانگران ایرانی از مراجعان دشوار و واکاوی چالش ها و مشکلات آنان انجام شد. روش پژوهش حاضر کاربردی و از نوع کیفی پدیدارشناسی می باشد. جمعیت مورد مطالعه این پژوهش شامل درمانگران فعال شهر تهران در سال 1400-1401 بود. نمونه-گیری به صورت هدفمند از نوع ملاکی بود و تا مرز اشباع و نهایتا انتخاب 13 درمانگر ادامه یافت و شرکت کنندگان مورد مصاحبه های نیمه ساختار یافته قرار گرفتند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون کلایزی استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها منجر به شناسایی 2 مضمون گزینشی، 8 مضمون محوری و 47 مضمون باز شد. مضمون دیدگاه های مختف پیرامون مراجعان دشوار عبارتند از: دیدگاه بین-فردی، دیدگاه اختلالات روانی و شخصیتی، دیدگاه رفتاری و دیدگاه روانکاوی. مضمون چالش های مراجعان دشوار نیز عبارتند از: چالش های فرهنگی، چالش های فرایند درمان، چالش های درمانگر و چالش های اختتام درمان. در مجموع نتایج این پژوهش نشان داد که وجود مراجعان دشوار در مسیر درمان می-تواند چالش های متعددی و متفاوتی به وجود آورد که نیازمند توجه از سوی درمانگران جهت کاهش فشار روانی در برخورد با مراجعان دشوار است.
    کلید واژگان: مراجع دشوار, چالش ها, درمانگران, جامعه ایران
    Farnaz Abbas Yazdian, Fahimeh Bahonar *
    This research was conducted with the aim of identifying the experiences of Iranian therapists with difficult clients and analyzing their challenges and problems. The present research method is applied and qualitative type of phenomenology. The study population of this research included active therapists in Tehran in 2021-2022. Sampling was purposeful and continued until the saturation limit and finally 13 therapists were selected and the participants were subjected to semi-structured interviews. In order to analyze the data, the Colaizzi theme analysis method was used. Data analysis led to the identification of 2 selective themes, 8 central themes and 47 open themes. The content of different views about difficult clients are: interpersonal view, psychological and personality disorder view, behavioral view and psychoanalytic view. The themes of the challenges of difficult clients are also: cultural challenges, challenges of the treatment process, challenges of the therapist and challenges of ending the treatment. In sum, the results of this research showed that the presence of difficult clients in the course of treatment can create many different challenges that require attention from therapists to reduce psychological pressure in dealing with difficult clients.
    Keywords: Difficult client, Challenges, Therapists, Iranian Society
  • رضا بیگدلو*، زینب احمدوند

    ورود مدرنیته و فرهنگ نوین اروپایی به جامعه ایرانی در ساختارهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی تاثیراتی بر جای گذاشت و این ساختارها را دستخوش تغییر و دگرگونی کرد. بخش بزرگی از این تغییرات در حوزه های اجتماعی و فرهنگی و به ویژه در سبک زندگی و آداب و رسوم معاشرتی جامعه ایرانی روی داد. یکی از این وجوه آداب احوال پرسی و به ویژه نماد دست دادن بود. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی تحلیلی بر آن است به این پرسش پاسخ دهد که دست دادن به عنوان نمادی از احوال پرسی و تعاملات انسانی به شیوه مدرن و «سبک فرنگی» از چه زمانی در جامعه ایرانی رواج یافت و چه دلالت هایی را به همراه آورد؟ یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که به دنبال تعاملات فرهنگی با اروپاییان و رواج فرهنگ و آداب غربی، دست دادن به سبک فرنگی از عهد ناصری در ایران رایج گردید و در شیوه و کیفیت دست دادن و دلالت های مفهومی و معنایی آن دگرگونی های مهمی رخ داد. در مفهوم جدید، دست دادن به کنشی عام تبدیل شد و از موقعیت ها و اشخاص و مناسبت های خاص به سطح اجتماعی عام تری راه یافت.

    کلید واژگان: دست دادن, آداب و رسوم, جامعه ایران, قاجار, مدرنیته
    Reza Bigdelo *, Zeynab Ahmadvand

    The arrival of modernity and the new European culture in Iranian society had an impact on political, social and cultural structures and caused these structures to undergo certain changes. A large part of these changes affected the social and cultural sphere, especially the lifestyle and etiquette of Iranian society. One of the customs that went through change was the greeting, especially the tradition of shaking hands. This article aims to investigate the arrival, acceptance and significance of the new handshake as a sign of the modern and Western (so-called Farangi) style of greeting and human interaction using the descriptive-analytical method. The results show that following cultural interactions with Europeans and the spread of Western culture and customs, the Western-style handshake became popular in Iran from the Naserid period onward and the nature of the manner of handshake and its conceptual and semantic implications changed significantly. In this new way, the handshake became a common practice and it transformed from an etiquette reserved for special occasions and individuals into a wide-ranging social practice.

    Keywords: handshake, Social customs, Iranian Society, Qajar, modernity
  • مهرداد مشکین فام*، مهرداد نغزگوی کهن
    هدف این پژوهش، مطالعه سیر تحول «ناامیدی» و «امید» در حدود پنجاه سال گذشته، از دهه 50 تا 90 شمسی، در جامعه ایران از رهگذر فیلم های سینمایی است که بازتاب واقعیت اجتماعی هر جامعه ای هستند و بیشترین تعداد و طیف مخاطب را دارند. در واقع، به دنبال استعاره ها و ساخت های زبانی رمزگذار ناامیدی و امید در پیکره منتخب این پژوهش، متشکل از شش فیلم پرفروش هر دهه، براساس کووچش (2020) و یافته های دستور ساختی هستیم. با مقایسه بسامد وقوع این استعاره ها و ساخت ها در طی این دوره پنجاه ساله، به میزان کاهش یا افزایش ناامیدی و امید در جامعه ایران و با تحلیل کیفی آن ها به الگوی شناختی امید ایرانیان در گذر زمان پی می بریم. نتایج پژوهش، حاکی از آن است که به طور کلی احساس «ناامیدی» در جامعه ایران با شدت بسیار قابل ملاحظه و ثابت در حدود پنجاه سال گذشته افزایش یافته است. همچنین، در مورد الگوی شناختی امید، می توان اظهار داشت که ایرانیان «ناامیدی» را «ناتوانی» و در مقابل «امید» را «پویایی» و «تکیه به خداوند» می پندارند.
    کلید واژگان: ناامیدی, امید, استعاره, ساخت زبانی, جامعه ایران, فارسی
    Mehrdad Meshkinfam *, Mehrdad Naghzguy-Kohan
    This study aims to investigate the changing rates of "hopelessness" and "hopefulness" in Iranian society over the past fifty years, spanning from the 1970s to the 2010s. The study will rely on a selection of best-selling movies that reflect the social reality of any society and have the largest audience, consisting of six movies per decade. In fact, we identify the metaphors and linguistic constructions encoding "hopelessness" and "hopefulness" in the selected corpus. By comparing the token frequency of these metaphors and constructions over the fifty-year period, the study aims to quantify the rates of hopelessness and hopefulness, while analyzing them qualitatively to understand the cognitive patterns of Iranians towards hope over time. The results illustrate that "hopelessness" in Iranian society has generally increased significantly and steadily over the past fifty years. Furthermore, in terms of the cognitive pattern of hope, it can be argued that Iranians associate "hopelessness" with "inability" and characterize "hopefulness" by "dynamism" and "reliance on God."
    Keywords: Hopelessness, Hopefulness, metaphor, Linguistic construction, Iranian Society, Persian
  • مسعود اخوان کاظمی، یاسر قائمی*
    خشونت از نابهنجاری های موجود در تعاملات اجتماعی و سیاسی جامعه، علاوه بر اینکه آرامش و نظم جامعه را به هم می ریزد، پیامدهای امنیتی بسیاری برای کنشگران دارد. جامعه ایران هم نیز از این قاعده مستثنی نیست. چرا که ایجاد خشونت در تعاملات اجتماعی و سیاسی دلایل و ریشه های بسیاری دارد. یکی از مهم ترین دلایل گرایش به خشونت، احساس محرومیت نسبی اعضای جامعه است. پژوهش حاضر به دنبال تحلیل علل و اشکال مختلف خشونت در تعاملات اجتماعی و سیاسی جامعه ایران (اعتراضات پاییز 1401) با استفاده از نظریه محرومیت نسبی است. در واقع نویسندگان تلاش خواهند کرد به روش تحلیلی توصیفی و با استفاده از داده های کتابخانه ای و اینترنتی به این پرسش: دلیل و ریشه گرایش تعاملات اجتماعی و سیاسی در جامعه ایران به خشونت و پرخاشگری چه می باشد؟ پاسخ دهند. برای پاسخ به سوال فرض شده است؛ افراد جامعه ایران به خصوص جوانان احساس می کنند که با توجه به توانایی ها و حقوقی که دارند (داشته ها و هست ها)، انتظارات و توقعات (خواسته ها و بایدها) آن ها برآورده نمی شود و با محرومیت های سیاسی و اجتماعی مواجه می شوند، فلذا برای احقاق حق خود، به خشونت و پرخاشگری تمایل پیدا می کنند.
    کلید واژگان: محرومیت نسبی, خشونت, اعتراضات سراسری, جامعه ایران, امنیت
    Masuod Akhavan Kazemi, Yasser Ghaemi *
    Violence is one of the anomalies in the social and political interactions of the society, which, in addition to disrupting the peace and order of the society, has many security consequences for the country, and Iranian society is no exception to this rule. The creation of violence in social and political interactions has many reasons and roots, one of the most important reasons for the tendency to violence is the relative deprivation of society members. The current research seeks to analyze the causes and different forms of violence in the social and political interactions of Iranian society (protests of the fall of 1401) using the theory of relative deprivation. Therefore, the research question will be as follows; What is the reason and root of the trend of social and political interactions in Iranian society towards violence? The hypothesis that is proposed to answer the above question is; The members of Iranian society, especially the youth, feel that according to their abilities and rights (haves and ares), their expectations and expectations (wants and shoulds) are not met and they face political and social exclusions, so they tend to violence to assert their rights. they find The present article was written using analytical-descriptive method and using library and internet data.
    Keywords: relative deprivation, Violence, national protests, Iranian Society, Security
  • محمود رضایی*

    بحران شیوع ویروس کرونا سبب شده برخی اصول انضباط های فکری مورد تردید قرار گیرد. اتخاذ راهبردهای جدید، تصمیم گیران را با چالش مواجه ساخته است. این مقاله به اکتشاف مهم ترین راهبردها به صورت مدلی ساده برای جامعه ایران در مواجه با چالش این پدیده در زمینه های معماری و شهرسازی می پردازد. با توجه به ابهامات درمانی، نحوه و سرعت عمل ویروس و توزیع واکسن، لازم است تا افزون بر زمینه های نظری، عرصه های عملی پاسخگوی این نوع بحران ها باشد. هدف، بسترسازی برای تولید دانش در این زمینه است. چراکه برخی ادعاهای شهرسازی برآمده از این پدیده، تازگی کاذب رسانه ای داشته یا برآمده از استدلال های نادرست است. مبتنی بر نظریه بر پایه ایی و با روش تحلیل محتوا، داده های دست اول از متون حاصله از اتاق فکر و جلسات خبرگان معماری-شهرسازی کشور، جمع آوری و با مطالعات کتابخانه ای و اسکیس های ترسیمی دانشجویان تحصیلات تکمیلی طی یک ترم به اشباع نظری رسیده است. «چالش»، «پیامد» و «راهبردهای محتوایی» با کدگذاری «آزاد»، «محوری» و «منتخب» به کمک نرم افزار اطلس تی آی تحلیل و مدل سازی شده است. یافته ها حاکی است که زمینه راهبردهای محوری برخاسته از چالش های منتخب پنج گانه، در طیفی وابسته از کمتر کالبدی (شامل اقتصادی-اجتماعی، مدیریتی-مشارکتی و فرهنگی-آموزشی)، تا بیشتر کالبدی (شامل برنامه ریزی-طراحی، زیرساختی-شبکه ای) قابل دسته بندی است. راهبردها در زمینه هایی مثل مسکن، مشارکت، مردم سالاری دینی، آموزش، بهره گیری از اصول طراحی و برنامه ریزی با رویکردهای سلامت محور و توسعه زیرساخت های فناوری و حمل ونقل عمومی به دست آمده است. بااین وجود، یافته ها و راهبردهای دوران پساکرونا مغایرتی با دوران پیشاکرونا نداشته ولی فرصتی ویژه برای کشور است. بیشترین وجه اشتراکی زمینه ها، کنش های دوگانه هویتی است. در این تجربه زندگی، هویت آدمی بیشتر در کنش های سیال و دوگانه فضا-زمان، عمومی-خصوصی، باز-بسته، مشهود-نامشهود، محلی-جهانی، سنت-مدرنیته، مریی-نامریی و حضور-غیاب چند جهانی شده است. همچنین حکمروایی سلامت محور شهری راهبرد اصلی گرد هم آورنده سایر راهبردهاست

    کلید واژگان: بیماری کویید 19 ویروس کرونا, پیامد و راهبرد در معماری و شهرسازی, جامعه ایران, حکمروایی شهری, کنش های چندگانه, نظریه بر پایه ای
    Mahmud Rezaei *

    The crisis caused by the outbreak of a new infectious virus called corona in cities has caused the previously accepted principles in architecture and urban planning to be questioned. The adoption of new strategies in various fields of architecture and urban planning has faced immediate problems for decision-makers. The question addressed in this article is the discovery of the most important strategies as a simple model for Iranian society in the face of the challenges and consequences of this phenomenon. The article seeks to categorize the strategic themes grounded on Coronavirus pandemic challenges in architecture, urban planning and design in Iran. The research aims to build relevant knowledge in the shape of the conceptual model. As the virus has spread quickly among societies and vaccination discovery takes time, it is vital to find theoretical dimensions as well as practical aspects of architecture, urban planning and design to respond to the challenge. Thus based on a grounded theory methodology and applying content analysis and focus group techniques, the primary sources gathered from an expert panel including countrywide faculty members of IAU with architecture and urban planning and design expertise. To consider the data collection saturated, the graduate students' sketches during a semester as well as the extensive literature have been analyzed. Challenges, consequences, and strategies are codified in three phases: Open, axial, and selective codes have been sorted out. The article concludes that the themes might be classified based on five challenges from less physical (including socio-economic, cultural-educational) to more physical (consisting of planning-design, urban infrastructure, and traffic). The themes include housing, education-research, participation, planning, design, Information and Communication Technology, and public transportation. There is no discrepancy between the extracted strategies for either post or pre Corona eras. The most common concept among themes and strategies is their dichotomy qualities (such as place and non-place). The good governor based on healthy city approaches, however, is the crucial theme that may bind the whole theme.

    Keywords: Architectural, Urban Planning Strategies, Coronavirus Challenges, Multiple Actions, Grounded theory, Urban Governance
  • حسن عزیزی، همایون سراقی

    مصون ماندن دین اسلام از انحرافات در صدر اسلام و در طول تاریخ مرهون فداکاری امام حسین8 است؛ ظرفیت‌های موجود در قیام امام حسین(ع) این فرصت را فراهم کرده است که پس از هزاروچند صدسال، هرساله عزای امام حسین(ع9 برپا گردد و در این مراسم‌ها معارف دینی عرضه گردیده و راه بر انحرافات بسته می‌شود؛ مسیله تهدیدکننده اینکه گاهی همین مراسم‌هایی که به نام عزاداری و دین برپا می‌شود خود دچار تحریف و آفت می‌گردد.
    پژوهش پیش رو که با استفاده از منابع کتابخانه‌ای و به روش توصیفی انجام‌گرفته به آسیب‌شناسی عزاداری با تاکید بر جامعه ایران پرداخته است؛ بررسی‌ها وجود و یا زمینه‌های بروز برخی انحرافات را نشان می‌دهد که بر اساس منابع دینی موردبررسی قرارگرفته‌اند؛ برخی آسیب‌ها و آفات عبارتنداز: اصل قرار گرفتن شور و تضعیف شناخت، تحریف هدف قیام، دروغ، بزرگنمایی، طرح مباحث موهن، قمه‌زنی، استفاده از سبک‌های نامناسب، کاسب‌کاری از طریق مجالس عزاداری و خرافات.

    کلید واژگان: مجالس عزاداری, جامعه ایران, آسیب شناسی, انحرافات, منابع دینی
    Hasan Azizi, Homayoun Soraghi

    The preservation of Islam from the deviations at the beginning of Islam and throughout history is due to the sacrifice of Imam Hussain (AS). The capacities available in the uprising of Imam Hussain (a.s.) have made it possible to hold the mourning ceremony of Imam Hussain (a.s.) every year after thousands and hundreds of years. Of course, religious education is provided in this ceremony to close the way of deviations as much as possible. It is a pity that sometimes these gatherings, which are held in the name of mourning for Imam Hussain (peace be upon him), are also distorted and plagued. The upcoming research, which has been conducted using library sources and descriptive methods, has dealt with the pathology of mourning ceremonies with an emphasis on Iranian society. Investigations based on religious sources show the existence or causes of some deviations, such as: giving authenticity to feelings, paying little attention to knowing the message and life of Imam Hussain (AS), and distorting the purpose of the uprising of Imam (AS). , lying, exaggerating some events, raising offensive topics, using a machete, using inappropriate styles of mourning, paying attention to the financial aspects of mourning gatherings, and spreading superstitions.

    Keywords: mourning gatherings, Iranian society, pathology, deviations, religious sources
  • مرجان صفاری*
    هدف

    امروزه نابرابری جنسیتی در بیشتر عرصه ها قابل مشاهده است ؛ هدف این مطالعه فهم توسعه شغلی زنان در مدیریت ورزش ایران بوده است.

    روش

    این مطالعه به روش نظریه داده بنیاد انجام شده است. نمونه آماری در این مطالعه نخبگان دانشگاهی در رشته های مدیریت ورزشی، مطالعات زنان و مدیریت بوده و مشارکت کنندگان 17 نفر از محققان و مدیران بودند. سه مرحله کدگذاری برای تجزیه وتحلیل داده ها انجام شد و کدهای محوری در چهار سطح دسته بندی شده و سه سازه هر سطح را تشکیل دادند.

    یافته ها: 

    خروجی مطالعه حاضر مدل ساده ای از سازه ها و روابط متقابل توسعه شغلی زنان در مدیریت ورزش ایران است. با به کارگیری این مدل، مدیران و سازمان های ورزشی ایران می توانند تصویری ساده از مسیر پیچیده توسعه شغلی زنان به دست آورند و  می توان از آن برای بررسی عوامل و روابط به منظور بهبود وضع موجود و  برنامه ریزی برای آینده توسعه شغلی زنان استفاده کرد.

    اصالت و ابتکار مقاله:

     یکی از چالش های مدیریت ورزش در ایران حضور کم رنگ زنان  در سطوح ارشد سازمان های ورزشی و ابهام در شکل گیری میسرهای توسعه شغلی آن ها است. پژوهش حاضر تلاش کرده است؛ با استفاده از نظریه داده بنیاد تصویری واقعی از وضعیت پیچیده مسیرهای پیشرفت شغلی زنان در سازمان های ورزشی نشان دهد.

    کلید واژگان: تبعیض, جامعه ایران, رویکرد جنسیتی, زنان, سازمان های ورزشی, فرهنگ, فرصت های شغلی
    Marjan Saffari *
    Purpose

    Nowadays, gender inequality can be observed in most areas. The study aimed to understand the Career Development of Women in Iranian Sport Management.

    Methodology

     This study was conducted through Grounded Theory. The statistical population comprised the academic elite in sports management, women’s studies, and management. The sample included 17 researchers and managers. For the data analyzed used, a three-step coding was completed. The axial codes were divided into four levels. Three constructs formed every level.

    Findings

    The outcome is a simple model of constructs and their interrelationships regarding women’s career development in Iranian sports management. By applying this model, the Iranian sports authority and organizations can obtain a crystal-clear image of the complicated road ahead. It can be used to examine the factors and their relationship to improve the current situation and devise a plan for the future of women's career development.

    Originality:

     In Iran, sports management is challenged by the lack of women in senior levels of sport or ganizations and the lack of clarity related to developing their career opportunities. In this study, grounded theory has been used to create a realistic picture of the complex situation of women's career advancement paths in sports organizations.

    Keywords: culture, Discrimination, Gender approach, Iranian society, Job opportunities, Sports organizations, Women
  • بهنام سرخیل*، سید مرتضی مرتضوی

    امنیت در زمره نیازهای اولیه و اساسی انسان است و برنامه ریزی برای فراهم آمدن شرایطی در جوامع که افراد در آن احساس آرامش کنند جزء اهداف اصلی محسوب میشود. امنیت ملی فعالیت ها و تمهیدهایی به منظور استقرار امنیت در ابعاد مختلف میباشد و توانایی یک ملت در دنبال کردن موفقیت آمیز منافع ملی اش است. در همین چارچوب توجه اصولی به امنیت ملی از ضرورت های بسیار مهم میباشد و مستلزم شناسایی روندها و سناریوهای مربوطه است. هدف از انجام پژوهش حاضر شناسایی روندها و سناریوهای جامعه ایران در افق 1424 از منظر امنیت ملی میباشد. پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی و بر اساس نحوه گردآوری و تحلیل داده ها، توصیفی- تحلیلی محسوب میشود. جامعه آماری تحقیق را خبرگان و متخصصان نیروی انتظامی به تعداد 12 نفر تشکیل میدهند. برای گردآوری اطالعات از مطالعات کتابخانه ای و روش میدانی استفاده گردید و برای تحلیل داده های گردآوری شده از روش تحلیل اثرات متقاطع و از نرم افزار میک مک استفاده گردید. مطابق یافته های این پژوهش، 42 روند و در شش دسته کلی روندهای اجتماعی، فناوری، اقتصادی، زیست محیطی، سیاسی و ارزشی شناسایی شدند و در ادامه، با توجه به سه عدم قطعیت کلیدی توجه به اقتصاد مقاومتی، تحریم های اقتصادی و جنگ نرم؛ چهار سناریو بدیل آینده با عناوین عدم امنیت، امنیت پایدار، امنیت نیمه پایدار، امنیت ناپایدار خلق گردید که سناریوی امنیت پایدار سناریوی مطلوب امنیت عمومی جامعه ایران میباشد.

    کلید واژگان: امنیت, روند, سناریونگاری, جامعه ایران
    Behnam Sarkheil *, Seyed Morteza Mortazavi

    Security is the first and most important human need in society and has a prominent place in the prosperity of a society. Therefore, achieving sustainable public security is always a very important necessity and requires the identification of relevant trends and scenarios. The purpose of this study is to identify the security trends and scenarios of Iranian society on the horizon of 1424. The present research is applied in terms of purpose and descriptive-analytical in terms of data collection and analysis method. The statistical population of the study consists of 12 experts in police. Library studies and field methods were used to collect information. To analyze the data collected of Cross-impact analysis was used using MICMAC software application. According to the findings of this study, 42 trends were identified in six general categories of social, technological, economic, environmental, political and value trends. Then, According three key uncertainties, four scenarios were created with the titles of insecurity, sustainable security, semi-sustainable security, unstable security, which Sustainable security scenario, is a favorable scenario for the general security of Iranian society.

    Keywords: Security, Trend, Scenario, Iranian Society
  • محمدعلی مومبینی، علی ربانی خوراسگانی*، وحید قاسمی، علیرضا زهیری

    محققان و پژوهشگران ایرانی در حوزه مطالعات کمی با رویکردهای تحلیلی گوناگونی به تحلیل هویت ملی در جامعه ایران و چالش ها و مشکلات آن پرداخته اند. پژوهش حاضر در تلاش است با استفاده از روش مرور نظام مند به واکاوی ویژگی های توصیفی، روش شناختی و تحلیلی و ارزیابی انتقادی مقالات علمی-پژوهشی مبتنی بر روش کمی با موضوع هویت ملی در جامعه ایران در بازه زمانی 1377 تا 1398 بپردازد و تصویر کامل و جامعی از عوامل و متغیرهای موثر بر هویت ملی در جامعه ایران و چالش ها و مشکلات آن در مقالات علمی-پژوهشی مبتنی بر روش کمی ارایه نماید و کمبودها و کاستی های آن ها را موردبررسی قرار دهد. روش پژوهش حاضر، مرور نظام مند می باشد. نتایج پژوهش نشان می دهد مقالات انتخاب شده باوجود نتایج و دستاوردهای قابل ملاحظه و قابل کاربرد با خلا ها و کاستی های عدیده ای در حوزه روش شناختی چون: تقلیل گرایی و دشواری مقایسه پذیری و در حوزه تحلیلی چون: کلی نگری در مقابل جزیی نگری، تقلیل گرایی در مقابل جامع گرایی، کاهش گرایی تحلیلی چالش ها و مشکلات ابعاد مختلف هویت ملی، کاهش گرایی تحلیلی چالش ها و مشکلات رابطه هویت ملی و هویت های جمعی مواجه می باشند.

    کلید واژگان: مرور نظام مند, مقالات علمی-پژوهشی مبتنی بر روش کمی, هویت ملی, جامعه ایران
    Mohammad Ali Mombeini, Ali Rabbani-Khorasgani *, Vahid Ghasemi, Alireza Zahiri

    Iranian researchers in the field of quantitative studies have analyzed national identity in Iranian society and its challenges and problems using various analytical approaches. The present study tries to analyze the descriptive, methodological and analytical features and critical evaluation of scientific-research articles based on quantitative methods on the subject of national identity in Iranian society in the period 1998 to 2019 using a systematic review method and a complete and comprehensive picture of factors and variables affecting national identity in Iranian society and its challenges and problems in scientific-research articles based on quantitative methods and examine their shortcomings and shortcomings. The method of the present research is systematic review. The results of the research show that although the selected articles have had significant results and achievements and are applicable, nevertheless they are many gaps and shortcomings in the field of methodology such as reductionism and difficulty of comparability and in the field of analysis such as generalization versus partiality, reductionism versus holisticism, analytical reductionism of the challenges and problems of different dimensions of national identity, analytical reductionism of the challenges and problems of the relationship between national identity and collective identities.

    Keywords: Systematic Review, Scientific-Research Articles Based On Quantitative Methods, national identity, Iranian Society
  • مریم شعبان*، سید محمد حسینی

    پژوهش حاضر، به دنبال مطالعه نحوه مواجهه چهار حوزه اصلی و مرجع در ایران و جهان با بزهکاری کودکان و نوجوانان است. در گام اول پژوهش، چهار حوزه اصلی و مرجع، شناسایی شدند که شامل قوانین و مقررات ایران، احکام دین اسلام، میثاق حقوق کودک در اسلام و کنوانسیون حقوق کودک، هستند و سپس با رویکرد کیفی و روش تحلیل اسنادی مورد تحلیل و مداقه قرار گرفتند. نتایج بدست آمده نشان می دهند که مواجهه با کودکان و نوجوانان بزهکار، در هر چهار حوزه تقریبا یکسان است. هر چند که سه حوزه مرتبط با ایران و جهان اسلام، با محوریت شریعت اسلام بخصوص تشیع مطرح شده اند و ریشه های آنها در دین اسلام نهفته است؛ و در برابر آنها کنوانسیون حقوق کودک به عنوان یک امر بین المللی بر اساس اعلامیه حقوق بشر و باور به اومانیسم تدوین شده است؛ اما در رابطه با چگونگی مواجهه با بزهکاری کودکان و نوجوانان، بسیار نزدیک عمل می کنند و نقاط اختلاف معناداری در بین رویه های آنها نیست. هر چهار حوزه، کودک را فاقد قدرت تصمیم گیری دقیق برای عمل دانسته و بزهکاری او را در قالب یک «خطا»ی معمول در جریان رشد او می پندارند. تا حد امکان کودک باید بخشیده شده و خطای او نادیده گرفته شود؛ انجام این عمل نیز جنبه اصلاحی و بازجامعه پذیری دارد که باید در درون خانواده کودک و توسط والدین و یا سرپرستان قانونی کودک صورت پذیرد. در صورتی که بزهکاری کودک محدود نباشد، مثل صدمه به غیر، که نقض حقوق دیگران را به دنبال داشته، هر سه حوزه، تلاش برای حداقل مجازات و تعیین مجازات در راستای اصلاح و بازجامعه پذیری را تاکید می کنند. تنها نقطه ایجاد تفاوت در تعریف کودک و بازه سنی آن است که مخاطبان اجرای قواعد مربوط به مواجهه با بزهکاری کودکان و نوجوانان را متفاوت می کند.

    کلید واژگان: بزهکاری کودکان, حقوق کودکان و نوجوانان, جامعه ایران, جهان اسلام, جامعه جهانی
    Maryam Sha’ban*, Seyed Mohammad Hosseini

    This study seeks to investigate how four main areas of reference in Iran and the world are exposed to child delinquent. Therefore, four main areas of reference were identified that include Iranian legal regulations, Islamic religion, the Convention on the Rights of the Child in Islam and the Convention on the Rights of the Child; Then they were analyzed with a qualitative approach and documentary analysis method. The results show that exposure to delinquent children is approximately the same in all four domains. Although the three areas related to Iran and the Islamic world have been centered on Law of Religion, especially Shi'ism, their roots lie in Islamic religion, and against them the Convention on the Rights of the Child as an international matter has been drafted based on the Declaration of Human Rights and the belief in Humanism, but they work very closely on how to deal with child guilty and there are no significant differences between their procedures. Therefore, all four domains regard the child as having no precise decision-making power and consider his/her delinquency a common "mistake" in his/her development. The child should be forgiven as much as possible and his/her error should be ignored; this should also have a corrective and re-interactional aspect to be done within the child's family by the child's parents or legal guardians. Unless child guilty is limited, such as harm to others, which has resulted in violations of the rights of others, all three areas emphasize efforts to minimize penalties and impose penalties for reform and resocialization. the only point of difference is in the definition of the child and the age range that makes the subject different in applying the rules related to child delinquency.

    Keywords: Child delinquency, Children, Adolescents' Rights, Iranian society, Islamic world, world community
  • فاطمه قوامی کومله، رسول نظری*، رضا شجیع

    پژوهش حاضر تلاشی برای ارایه مدل تحریک تقاضا برای ورزش در جامعه ایرانی است که در زمره تحقیقات کیفی-کمی می باشد و از لحاظ هدف کاربردی، از نظر نوع راهبرد؛ پژوهشی آمیخته (کیفی و کمی) از نوع اکتشافی است و به لحاظ روش اجرای پژوهش، از روش گراندتیوری (نظریه بنیادی) بهره می برد. جامعه آماری پژوهش 16نفر مدیران و متخصصین وخبرگانی می باشدکه د ر زمینه ورزش، تخصص علمی و اجرایی دارند. روش نمونه گیری به صورت نظری است و انجام مصاحبه ها تا حد اشباع نظری ادامه یافت. تجزیه و تحلیل اطلاعات در بخش کمی نیز با استفاده از تکنیک فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی و نرم افزار لیزرل انجام شد. یافته های پژوهش نشان می دهد، پس از غربالگری کدگذاری های اولیه مجموع 307 کد اولیه (کد باز) شناسایی شده است. جهت دسته بندی دقیق تر با مقایسه کدها، مشابه در یک طبقه کنار هم قرار گرفته و دسته بندی اولیه ای از کدها به تعداد 120 کد استخراج گردید که در مرحله انتخابی 19 مقوله اصلی دسته بندی شدند که در قالب یک مدل پارادیمی شامل شرایط علی، شرایط مداخله گر، شرایط زمینه ای و پیامدها تحریک تقاضا برای ورزش در جامعه ایرانی قرار گرفتند. بر اساس نتایج تخمین پژوهش می توان بیان کرد که مدیران با توجه و تقویت راهبردهای تحریک تقاضا برای ورزشبه عوامل؛ رسانه ها ،اقتصادی، سیاسی، انسانی، اجتماعی، توسعه فرهنگ ورزش وتوجه به ورزش همگانی و تربیتی را در دستور کار خود قرار دهند.

    کلید واژگان: تحریک تقاضا, فرآیند تحلیل سلسله مراتبی, ورزش, جامعه ایران
    Fatemeh Ghavami, Rasool Nazari *, Reza Shajie

    Movement patterns disorders can lead to injury, although can result from athletes' injuries and the absence of proper rehabilitation. Studies on risk factors are necessary to prevent sports injuries. The present study aimed to predict predisposed athletes according to injury history and functional movement screen test (FMS). Twenty-seven professional female athletes (15 handball and 12 futsal athletes aged 20.67±4.35 and 21/58±3/05 years old respectively) participated in this cross-sectional study. At first, the consent form and personal information were completed by the subjects, and their injury history was recorded according to the standard injury history form, and then they participated in the FMS test. Subsequently, athletes' injuries were recorded during training and competition for a period of 6 months. Data were analyzed by Kappa, t-test, Fisher exact test, and Regression logistic with SPSS and alpha level set at α=0.05. The results of the study showed that the history of injury can significantly predict FMS test scores (P <0.05). In addition, athletes with a history of injury are more predisposed to injury. Athletes with a history of injury and FMS scores less than 17 were more 4 times predispose to sports injury than athletes with FMS scores above 17. Coaches, athletic trainers, therapists, and sports rehabilitators can design an accurate and effective injury prevention model by taking an injury history and performing FMS in line with other pre-season participation examinations.

    Keywords: Injury history, Female athletes, Functional movement screening, Risk Factors
  • بابک شمشیری، فهیمه کشاورزی*

    هدف این پژوهش، شناسایی الزامات و شرایط تحقق توسعه توانمندسازی زنان بر اساس شایستگی های زنان جامعه ایرانی می باشد. روش پژوهش حاضر، کیفی از نوع مطالعه موردی می باشد. مشارکت کنندگان بالقوه این پژوهش شامل متخصصان و اعضای هیات علمی در رشته های مختلف تعلیم و تربیت (علوم تربیتی)، جامعه شناسی، حقوق و روانشناسی و همچنین زنان نمونه استان فارس (مدیران زن و مادران نمونه) بودند، که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و معیار اشباع نظری 15 نفر از متخصصان و 10 نفر از مادران نمونه و 5 نفر از زنان نمونه شهر که تصدی مدیریتی داشتند، انتخاب شدند. روش جمع آوری داده ها مصاحبه عمیق و مطالعه اسناد مرتبط با موضوع پژوهش بود. جهت بررسی الزامات و شرایط تحقق توسعه توانمندسازی زنان بر اساس شایستگی های زنان جامعه ایرانی از روش تحلیل شبکه مضامین استفاده شد. در نتیجه الزامات و شرایط تحقق توسعه توانمندسازی زنان در قالب 5 مولفه سازمان دهنده آموزشی- پرورشی، سیاسی- اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و فضای خانوادگی تدوین گردید. به منظور اعتباریابی نتایج کیفی از تکنیک های قابل قبول بودن و قابل اعتماد بودن استفاده شد.

    کلید واژگان: توانمندسازی, توسعه, زنان, الزامات و شرایط, جامعه ایران
    Babak Shamshiri, Fahimeh Keshavarzi *

    The purpose of this study is to identify the requirements and conditions for realizing the development of women's empowerment based on Iranian women's competencies. The method of the present study is a qualitative case study. Potential participants in this study included experts and faculty in various fields of education (sociology), sociology, law and psychology as well as sample women in Fars province (sample managers and mothers), using purposive sampling and The theoretical saturation criterion was selected from 15 experts and 10 sample mothers and 5 sample women with managerial tenure. The method of data collection was in-depth interview and study of documents related to the research subject. The content analysis method was used to study the requirements and conditions for the realization of women's empowerment development based on Iranian women's merit. As a result, the requirements and conditions for the realization of women's empowerment development were formulated into five components of organizing educational-political, socio-economic, cultural, and family environment. Accreditation and reliability techniques were used to validate the qualitative results.

    Keywords: Empowerment, development, Women, Requirements, Conditions, Iranian Society
  • سهراب احمدوند، کریم حمدی*، محمدعلی عبدالوند، محسن خون سیاوش

    امروزه در بازارهای رقابتی، برند دیگر تنها یک ابزار کارآمد در دست مدیران نیست. برند یک الزام استراتژیک است که سازمانها را در جهت خلق ارزش بیشتر برای مشتریان و خودشان کمک می کند .بنابراین ساخت یک برند قدرتمند در بازار، هدف بسیاری ازجوامع و سازمانهاست،که قدرت سیاسی در جامعه ، حاشیه سود بیشتر، ارتباطات قویتر با حلقه های قبلی و بعدی زنجیره تامین و بسیاری مزایای دیگر را برای سازمان و جامعه به ارمغان می آورد. این برند ها هستند که قبل از سازمان، محصولات و خدمات آن و کارکنان و مدیران آن با مصرف کنندگان در تعامل و ارتباطند. با توجه به شکاف قابل توجه صنعت برندینگ کشور در این پژوهش، برای دست یابی به مدل برندسازی از روش کمی تحلیل عاملی استفاده شده است، که مبنای اصلی جمع آوری اطلاعات در این روش، پرسشنامه در حیطه موضوع موردنظر است نمونه گیری مورد استفاده در این مقاله، نمونه گیری تصادفی بوده است پس از توزیع پرسشنامه و جمع آوری اطلاعات، اطلاعات به دست آمده در بخش های مختلف، تجزیه و تحلیل شده و پس از انجام تحلیل و بررسی هریک از فرضیه ها به تفکیک با توجه به روابط مطلوب، نامطلوب و بی تفاوتی در رابطه برند - مصرف کننده، به ارایه پیشنهادات و نتیجه گیری پرداخته می شود. این پژوهش در صدد است تا از طریق بررسی و شناسایی ابعاد و متغیرهای اثر گذار بر روابط برند مصرف کننده و با تمرکز بر شاخصه های بومی، به ارایه مدلی جهت برندسازی موفق محصولات و خدمات ایرانی بپردازد.

    کلید واژگان: برند, رابطه برند &ndash, مصرف کننده, جامعه شناسی سیاسی, جامعه ایران
    Sohrab Ahmadvand, Karim Hamdi *, MohamadAli Abdolvand, Mohsen Khonesiavash

    In competitive markets today, the brand is no longer just an effective tool in the hands of managers. Brand is a strategic requirement that helps organizations to create more value for customers and themselves. Therefore, building a strong brand in the market is the goal of many communities and organizations, where political power in society, higher profit margins, stronger connections with circles The previous and next supply chain and many other benefits for the organization and society. These are the brands that interact and communicate with consumers before the organization, its products and services, and its employees and managers. Due to the significant gap in the country's branding industry in this study, to achieve the branding model, the quantitative method of factor analysis has been used, which is the main basis for collecting information in this method, a questionnaire in the subject area. The article was random sampling. After distributing the questionnaire and collecting information, the information obtained in different sections was analyzed and after analyzing and examining each of the hypotheses separately according to the favorable, unfavorable and Indifference in the brand-consumer relationship, suggestions and conclusions are presented. This study intends to provide a model for successful branding of Iranian products and services by examining and identifying the dimensions and variables affecting consumer brand relationships and focusing on local characteristics.

    Keywords: Brand, brand-consumer relationship, Political Sociology, Iranian Society
  • علیرضا قبادی*، سمانه سادات سدیدپور
    جنگ و انقلاب هر دو می توانند واقعیات پنهان را آشکار کنند. جنگ جهانی اول، اگر چه به ظاهر امری سیاسی و نظامی بود؛ اما آثار فرهنگی و اجتماعی گوناگونی را از خود باقی گذاشت. این مطالعه با رویکرد کیفی و روش تحلیل، به دنبال بررسی اوضاع کشور ایران در آستانه جنگ جهانی اول است و می کوشد تا پاسخ دهد که اسناد به جای مانده، چگونه تجربه این دوران را درک کرده اند و کدام مسایل اجتماعی، ناشی از حضور انگلیسی ها در ایران بوده است؟ از مجموع اسناد گردآوری شده در موضوع جنگ جهانی اول با توجه به معیار ورود به شیوه نمونه گیری هدفمند، اسنادی برای بررسی انتخاب شدند و با رسیدن به اشباع نظری، جمع آوری نمونه ها متوقف شد. به عنوان مهم ترین مسئله اجتماعی می توان به وجود شبه آنومی در این دوران اشاره کرد. کشور ایران در اثر دخالت قدرت های بیگانه از جمله انگلستان و حضور انگلیسی ها در جامعه ایران به ناچار گرفتار آنومی شد و این آنومی تحمیلی را می توان شبه آنومی گفت. در این میان، گروه های مختلف اجتماعی اعم از مقامات و طبقات عادی دو دسته شدند، یک گروه به منفعت آنی خود توجه داشتند و با انگلیسی ها همراه شدند و گروه دوم تلاش می کردند که ضمن مبارزه با دخالت انگلیسی ها در اداره امور داخلی کشور، خطر وجود انگلیسی ها را از نظر دور ندارند که این دوگانگی، بسترساز مسایل مختلف برای جامعه ایران از این زمان به بعد گردید.
    کلید واژگان: ایران, انگلستان, جنگ جهانی اول, جامعه ایران, نقش انگلیسی ها
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال