جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "حکمروایی" در نشریات گروه "علوم انسانی"
-
با وجود اینکه مفهوم حکمروایی به طور گسترده ای در میان سیاست گذاران و محققان مورد بحث قرار گرفته است، هنوز هیچ اجماع قوی در مورد یک تعریف واحد از این مفهوم ارایه نشده است. هدف این تحقیق، ارزیابی و رتبه بندی محلات شهر گناوه از نظر شاخص های حکمروایی خوب (مشارکت، کارایی و اثربخشی، مسئولیت پذیری، ثبات سیاسی، عدالت اجتماعی، دسترسی و اطلاعات، قانونمندی و اجتماع محوری) می باشد. روش پژوهش توصیفی-ترکیبی و نوع آن کاربردی است و روش های گردآوری داده ها، کتابخانه ای و میدانی است که با طراحی پرسشنامه، از 15 نفر از اساتید، متخصصان و مسئولان بوده است. جهت اولویت بندی محلات شهر گناوه از نظر شاخص های حکمروایی خوب شهری از مدل ویکور فازی (Fuzzy Vikor) و جهت وزن دهی به شاخص ها از مدل تحلیل شبکه (ANP) استفاده شده است. نتایج ویکور فازی نشان می دهد که محله فرمانداری با وزن 0.000 در رتبه اول محلات شهر گناوه قرار دارد. محله نوروزآباد با وزن 0.089 در رتبه دوم، محله کوی مطهری با وزن0.159 در رتبه سوم، محله کوی بعثت با وزن 0.318 در رتبه چهارم، محله عبد امام با وزن 0.403 در رتبه پنجم، محله بازار با وزن 0.588 در رتبه ششم، محله چاه جو با وزن 0.649 در رتبه هفتم، محله بابا علی شاه با وزن 0.812 در رتبه هشتم، محله مال سادات با وزن 0.877 در رتبه نهم و محله ارشاد با وزن 0.967 در رتبه دهم و آخر قرار دارد.
کلید واژگان: حکمروایی, حکمروایی خوب شهری, محله, شهر گناوه.IntroductionGlobal experience shows that in developed countries as well as in developing countries, good governance to address the challenges and demands of the third millennium AD, especially urban management issues, is inevitable. Although the concept of governance has been widely discussed among policymakers and scholars, no strong consensus has yet been reached on a single definition of the concept. The purpose of this study is to evaluate and rank the neighborhoods of Genaveh in terms of indicators of good governance (participation, efficiency and effectiveness, accountability, political stability, social justice, access and information, legitimacy and community-based).
Materials and MethodsThe research method is descriptive-compositional and its type is applied and the data collection methods are library and field which was designed by a questionnaire from 15 professors, specialists and officials. In order to prioritize the neighborhoods of Genaveh city in terms of indicators of good urban governance, the Fuzzy Vikor model has been used and to weight the indicators, the network analysis model (ANP) has been used.
Results and DiscussionThe results of Fuzzy Vikor show that the governorate neighborhood with a weight of 0.000 is in the first rank of Genaveh neighborhoods. Nowruzabad neighborhood with a weight of 0.089 in the second rank, Motahhari alley neighborhood with a weight of 0.159 in the third rank, Besat alley neighborhood with a weight of 0.318 in the fourth rank, Abd Imam neighborhood with a weight of 0.403 in the fifth rank, Bazaar neighborhood with Weight 0.587 in the sixth rank, Chahjoo neighborhood with the weight of 0.649 in the seventh rank, Baba Ali Shah neighborhood with the weight of 0.812 in the eighth rank, Malsadat neighborhood with the weight of 0.877 in the ninth rank and Ershad neighborhood with the weight of 0.967 in It is ranked tenth and last.
ConclusionAlso, in terms of the level of desirability, the neighborhoods were ranked into four levels: the governorate neighborhoods, Motahhari and Nowruzabad alleys at the desired level, Besat and Abd Imam alley neighborhoods at the relatively desirable level, Bazaar and Chahjoo neighborhoods at the average level and Baba Alishah, Malsadat and Guidance is at an unfavorable level.
Keywords: Governance, Good Urban Governance, Neighborhood, Genaveh City -
توسعه ناپایدار و عدم توازن بین عرضه و تقاضای آب و تشدید آن در شرایط تغییر اقلیم از جمله مسائل مهم در مدیریت منابع آب کشور محسوب می شود. در این راستا لزوم توجه به تدوین برنامه ای سازگار با تغییر اقلیم در بخش آب و کشاورزی با توجه به ابعاد مختلف زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی امری گریزناپذیر به نظر می رسد. با توجه به طیف گسترده آثار بالقوه تغییر اقلیم و در عین حال عدم قطعیت ذاتی آنها، باید برنامه سازگاری به شکلی تدوین شود که حداکثر انعطاف پذیری و آثار جانبی را داشته باشد. بدین جهت مساله اقلیمی سازی حکمروایی می بایست در بسیاری از برنامه ها و اسناد بالادستی کشور و در متن گفتمان دولت های مختلف جمهوری اسلامی ایران صرف نظر از جهت گیری های سیاسی آنها قرار بگیرد زیرا ماهیت اثرگذاری و آثار جانبی اقلیمی سازی حکمروایی از منظر مسائل اجتماعی و زیست محیطی تاکنون از سوی دولت های مختلف با کم توجهی روبرو شده و امروزه توجه به این امر ضروری به نظر می رسد. بر همین اساس پژوهش حاضر با روشی توصیفی تحلیلی به بررسی فرصت ها و چالش های اقلیمی-سازی حکمروایی در گفتمان دولت های مختلف جمهوری اسلامی ایران می پردازد. بر اساس یافته های پژوهش، در بخش چالش های اقلیمی سازی حکمروایی در جمهوری اسلامی ایران، مشخص شد که چالش های اقتصادی بالاترین رتبه را به خود اختصاص داده است. در مرتبه بعد چالش های سیاسی امنیتی قرار داد که با امتیاز 812/0 در مرتبه دوم جای گرفته است. رتبه سوم چالش ها به چالش های حوزه زیست محیطی با امتیاز 730/0 اختصاص دارد و پایین ترین رتبه نیز به چالش های اجتماعی با امتیاز 415/0 تعلق گرفته است.کلید واژگان: اقلیمی سازی, حکمروایی, دولت, سیاست گذاری, ایرانUnsustainable development and imbalance between water supply and demand and its exacerbation in climate change conditions are among the important issues in the country's water resources management. In this regard, the need to pay attention to the development of a program compatible with climate change in the water and agriculture sector, considering various environmental, social and economic dimensions, seems inevitable. Considering the wide range of potential effects of climate change and at the same time their inherent uncertainty, the adaptation plan should be developed in a way that has maximum flexibility and side effects. For this reason, the issue of claimatization of governance should be included in many programs and documents of the country and in the discourse of different governments of the Islamic Republic of Iran, regardless of their political orientations, because the nature of the impact and effects from the point of view of social and environmental issues, the side of climatization of governance has received little attention from different governments, and today it seems necessary to pay attention to this issue. Based on this, the present study investigates the opportunities and challenges of the climatization of governance in the discourse of different governments of the Islamic Republic of Iran with a descriptive-analytical method. Based on the findings of the research, in the section of the climatization challenges of governance in the Islamic Republic of Iran, it was found that the economic challenges have been assigned the highest rank. In the next order, placed political-security challenges, which is ranked second with a score of 0.812. The third rank of challenges is assigned to environmental challenges with a score of 0.730, and the lowest rank is assigned to social challenges with a score of 0.415.Keywords: Climatization, Governance, Government, Policy-Making, Iran
-
مجله جغرافیا و توسعه، پیاپی 76 (پاییز 1403)، صص 93 -126جدا از قابلیت های فلسفی در مفهوم کوچ گری، جامعه عشایری یا کوچ نشین ازجمله شبکه های انسانی است که کنش های انطباقی، سرمایه ای و انضباطی یا حکمروایی متفاوت در آن باعث بروز ظرفیت های دیگری از دوام، تجارب، فرهنگ و مواردی این چنینی نسبت به زندگی شهرنشینی می شود. این قابلیت ها فرصتی در بازبینی مفهوم تاب آوری اجتماعی مبنی بر کوچ نشینی فراهم می سازد. نظر به بحران ها و نابرابری های اجتماعی در سال های اخیر ضروری است تا مدل های تاب آوری اجتماعی با هدف کارآمدی بازتفسیر شوند. این پژوهش به دنبال تفسیری از مدل تاب آوری اجتماعی در اندیشه کوچ گری با روش فراترکیب است. راهبرد پژوهش حاضر کیفی و از نظر هدف بنیادی و از نگاه ماهیت و روش توصیفی - تحلیلی است. پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده و دارای هدف و راهبرد بنیادی -کیفی است. همچنین در این پژوهش از روش نظریه برپایهای (داده بنیاد) در تفسیر مدل با کمک کدگذاری سه گانه 42 واقعه در 28 مفهوم، هشت مقوله فرعی و سه مقوله اصلی استفاده شده است. از تکنیک فراترکیب نیز برای غربالگری منابع این گونه استفاده شده که متون مرتبط بین سال های 1990 تا 2021 از پایگاهای معتبر طی پنج گام مورد بررسی قرارگرفته اند. تفسیر تاب آوری اجتماعی با خوانش مفهوم کوچ نشینی، سه مولفه اصلی را در این پژوهش پیشنهاد می نماید که در سیالیت و کنش شدنی قابل فهم است: مولفه نخست «انطباق» است که به کنشگری های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و محیطی وابسته است. مولفه دوم «سرمایه اجتماعی» است که تجمل گرا و زینتی نبوده بلکه درونی و متکی به دانش، نوآوری و خطرپذیری است. «حکمروایی»، مولفه سوم مدل، پیشنهاد شده که با شاخص هایی مثل ظرفیت سازی نهادی یا مشارکت در پیوند است و بیانگر نوعی حکومت شدنی به جای بودنی است. مفاهیم اجتماعی اصیل همچون کوچ گری و کوچ نشینی دارای قابلیت ها و تنش های معنایی عمیق و غنی هستند و بر مبنای آن می توان مدل های معاصر اجتماعی مانند تاب آوری را که دارای پیچیدگی و پویایی است، بازخوانی و تفسیر نمود. با توجه به ماهیت پژوهش های تفسیری و مدل ساز ، با درهم تنیدگی مفاهیم و ترکیب آن ها می توان با تفکر عمیق بر روی مفهوم سیال مثل کوچ گری و اعمال نظرات صاحب نظران مختلف، درک نوین از مدل های اجتماعی داشت.کلید واژگان: کوچ نشینی و تفکر کوچ گری, تاب آوری اجتماعی, فرآیند کنش انطباقی, سرمایه اجتماعی, حکمرواییThe concept of nomadism or nomadic society, aside from its philosophical aspects, represents a human network in which adaptive, capital, and disciplinary processes and actions give rise to powers that are different from sedentary societies. These capabilities have provided an opportunity to reevaluate the concept of social resilience based on migration. In light of social crises and inequalities over many years, social resilience models are being reinterpreted for effectiveness. This research aims to create a model for social resilience in nomadism by comparing rhizomatic and Eastern approaches. In this research, we used the Grounded Theory Method to interpret a model by triple coding 42 events into 28 concepts, 8 sub-categories, and 3 main categories. We also employed the meta-synthesis technique to screen sources, examining related texts from a reliable database between 1990 and 2021 in five steps. The concept of social resilience, as understood through the lens of nomadism, encompasses three main components that can be viewed in terms of adaptability and practicality. The first component is "adaptation," which depends on social, cultural, economic, and environmental activism. The second component, "social capital," is not about luxury or appearance, but rather about internal knowledge, innovation, and willingness to take risks. The third component of the proposed model is "governance," which is associated with factors such as institutional capacity building or participation. This indicates a type of governance that involves taking action rather than simply existing. Original social concepts such as nomadism have deep semantic significance and complexity, which can be linked to contemporary social models like resilience. By deeply considering fluid concepts like migration and incorporating the perspectives of different experts, it is possible to gain a modern understanding of social models.Keywords: Nomad, Nomadic Life, The Idea Of Nomadism, Social Resilience, Adpotion Process Action, Social Capital, Governance
-
مقدمه
حکمروایی موثر شرط اساسی برای توسعه پایدار مقاصد گردشگری است. هدف این مطالعه طراحی مدل مفهومی ارتقای صنعت گردشگری مبتنی بر حکمروایی خوب مطالعه در منطقه 22 شهر تهران بود.
روش شناسی: این پژوهش از نوع کاربردی بوده و در سال 1402 با مطالعه موردی منطقه 22 شهر تهران نگاشته شد. با استفاده از لیستی از معیارها، یک پرسش نامه 48 گزینه ای طراحی شد. برای ارزیابی، از نمونه گیری هدفمند خبرگان استفاده شد (n=31). از مجموع 48 سوال، 32 مورد تایید و در نهایت 31 سوال تایید شد. پایایی پرسش نامه با ضریب 082/0 تایید شد. در مرحله دوم، از سنجش نظر ساکنین منطقه 22 با استفاده از نمونه گیری اتفاقی ساده برای پاسخ گویی به پرسش نامه استفاده شد. تعداد نمونه ها با استفاده از فرمول کوکران 383 نفر تعیین شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آنتروپی شانون استفاده شد.یافته هامیزان اثربخشی شاخص های حکمروایی گردشگری در سطح منطقه 22 شهر تهران در سطح بالایی بود. مولفه های ارتباط بهینه مسئولان با دست اندرکاران و ذی نفعان، ایجاد کانال های ارتباطی مجازی با مردم، شفافیت در عملکرد و آگاهی عموم از نتایج و بازخوردها، شفافیت در امور مالی و آگاه کردن مردم از تهیه و تصویب بودجه در راستای توسعه گردشگری و امنیت جاده ای و حمل ونقل به ترتیب اولویت های اول تا پنجم را در ارتقای گردشگری منطقه 22 از دید شهروندان داشتند. حداقل امتیازها مربوط به مولفههای امنیت اقتصادی و مالی، بهره مندی یکسان از زیرساخت های مربوطه و امنت غذایی و بهداشتی بود. اولویت هر یک از شاخص های حکمروایی گردشگری در منطقه 22 شهر تهران نشان دهنده برتری معیارهای شفافیت، تمرکززدایی و بینش راهبردی نسبت به سایر معیارها بود.
نتیجه گیریشاخص های موثر بر حکمروایی خوب گردشگری شامل عدالت، پاسخ گویی، شفافیت، تمرکززدایی، کارآیی، مسئولیت پذیری، عدالت، مشارکت و بینش راهبردی هستند که مهم ترین آنها، شفافیت، تمرکززدایی و بینش راهبردی است.
کلید واژگان: حکمروایی, گردشگری, منطقه 22, تهرانGeographical Research, Volume:39 Issue: 2, 2024, PP 225 -231AimsEffective governance is a fundamental requirement for the sustainable development of tourism destinations. This study aimed to design a conceptual model to enhance the tourism industry based on good governance in District 22 of Tehran.
MethodologyThis research was conducted in District 22 of Tehran in 2023-2024. A 48-item questionnaire was designed using a list of criteria affecting tourism governance. The samples were selected by purposive sampling (n=31). Out of the 48 questions, 32 were approved, and the rest were excluded. The reliability of the questionnaire was confirmed by Cronbach's alpha method. In the second phase, the opinions of residents in District 22 were used to respond to the questionnaire. The sample size was determined to be 383 people using Cochran's formula. The samples were selected using a simple random sampling method. The Shannon entropy method was used for data analysis.
FindingsThe effectiveness of tourism governance indicators in District 22 of Tehran is expected to be high. Ranking results indicated that the components such as optimal communication between officials and stakeholders, establishing virtual communication channels with the public, transparency in operations and public awareness of results and feedback, financial transparency, and informing the public about the preparation and approval of budgets, and transportation safety, were ranked as the top five priorities for improving tourism in District 22. The lowest scores were related to economic and financial security, equal access to related infrastructure, and food and health security components. The priority of each tourism governance indicator in District 22 of Tehran, using the Shannon entropy method, indicated the superiority of criteria like transparency, decentralization, and strategic vision over other criteria.
ConclusionThe effective indicators of good tourism governance include justice, accountability, transparency, decentralization, efficiency, responsibility, justice, participation, and strategic vision, in which transparency, decentralization, and strategic vision were the most important.
Keywords: Governance, Tourism, District 22, Tehran -
حکمروایی شهری در پی آن است تا نقش دولت را در حد هماهنک کننده و پاسدار قوانین محدود کند و از دخالت مستقیم آن در تصمیم گیری ها، اداره و اجرای امور مربوط به زندگی روزمره مردم بکاهد. هدف تحقیق حاضر، بررسی وضعیت شاخص های حکمروایی خوب شهری در مناطق شهری زاهدان است. روش تحقیق پژوهش، توصیفی - تحلیلی و برای گردآوری اطلاعات موردنیاز از روش کتابخانه ای و میدانی (ابزار پرسشنامه) استفاده گردید. جامعه آماری تحقیق را شهروندان شهر زاهدان شامل 592968 نفر تشکیل می دهند. حجم نمونه به وسیله فرمول کوکران 360 نفر محاسبه و پرسشنامه پژوهش متناسب با جمعیت هر منطقه به روش تصادفی ساده در سطح منطقه ها تکمیل شد. جهت مقایسه زوجی هر یک از شاخص های حکمروایی خوب شهری، پس از اخذ نظر 17 نفر از کارشناس متخصص که از شناخت کامل نسبت به شهر مورد مطالعه برخوردار هستند، با استفاده از مدل ا. اچ. پی فازی به وزن دهی هر یک از شاخص ها اقدام گردیده است. جهت تحلیل داده های گردآوری شده از نرم افزار SPSS و آزمون تی تک نمونه ای و مدل تاپسیس فازی استفاده گردیده است. یافته ها نشان داد که شاخص های حکمروایی خوب شهری در مناطق شهر زاهدان در وضعیت نامطلوب قرار دارند. همچنین، نتایج به دست آمده از اولویت بندی مناطق پنج گانه شهر زاهدان با مدل تاپسیس فازی (Fuzzy Topsis) از نظر شاخص های حکمروایی خوب شهری نشان می دهد که منطقه 1 با وزن 818/0 در رتبه اول جای دارد. منطقه 4 با وزن 000/0 در رتبه پنجم و آخر قرار دارد. منطقه 2 با وزن 722/0، منطقه 5 با وزن 636/0 و منطقه3 با وزن 289/0 به ترتیب در رتبه های دوم تا چهارم از نظر شاخص های حکمروایی خوب شهری قرار دارد.
کلید واژگان: حکمروایی, حکومت, حکمروایی خوب شهری, شهر زاهدانUrban governance seeks to limit the role of the government to the extent of harmonizing and guarding the laws and to reduce its direct interference in decision-making, administration and implementation of affairs related to people's daily lives. The purpose of this research is to investigate the status of good governance indicators in the urban areas of Zahedan. The research method of the research is descriptive-analytical and library and field method (questionnaire tool) was used to collect the required information. The statistical population of the research consists of the citizens of Zahedan, including 592,968 people. The sample size was calculated by Cochran's formula of 360 people and the questionnaire was completed according to the population of each region by a simple random method at the level of the regions. In order to compare pairs of each of the indicators of good urban governance, after obtaining the opinions of 17 experts who have full knowledge of the city under study, using model A. H. Fuzzy foundation has been applied to the weighting of each index. To analyze the collected data, SPSS software, one-sample t-test and TOPSIS fuzzy model were used. The findings showed that the indicators of good urban governance in the areas of Zahedan city are in an unfavorable situation. Also, the results obtained from prioritizing the five regions of Zahedan city with the Fuzzy Topsis model in terms of good urban governance indicators show that region 1 with a weight of 0.818 ranks first. Region 4 is in the fifth and last place with a weight of 0.000. Region 2 with a weight of 0.722, Region 5 with a weight of 0.636 and Region 3 with a weight of 0.289 are in the second to fourth ranks respectively in terms of good urban governance indicators.
Keywords: Governance, Government, Good Urban Governance, Zahedan City -
سیر تاریخی روندها و گرایش های حاکم بر ویژگی های شکلی و محتوایی الگوهای توسعه، نمایانگر نوعی تکامل شکلی، مفهومی و محتوایی می باشد؛ به گونه ای که از برداشت ها و باورهای تک ساختی و تک ساحتی رو به سوی برداشت ها و باورهای چند ساختی و چند ساحتی هدایت شده است. حکمروایی خوب شهری همواره رفاه عمومی شهروندان و سلامت اجتماعی آنها را در نظر گرفته که سیاست ها و برنامه های آن در چارچوب شاخص های خاصی قرار می گیرند. تحقیق پیش رو به تحلیل مقایسه ای شاخص ها و ابعاد حکمروایی خوب شهری از دیدگاه شهروندان، کارشناسان و مدیران در وضع موجود و مطلوب می پردازد. روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی است که به بررسی نقطه نظرات شهروندان، کارشناسان و مدیران شهری در خصوص وضعیت ابعاد حکمروایی خوب شهری و همچنین وجوه تشابه و افتراق آنها و دامنه اختلافات و همسانی های آنها پرداخته است. منابع گردآوری داده ها کتابخانه ای- اسنادی و استفاده از ابزار پرسشنامه بوده است که تعداد 385پرسشنامه برای شهروندان و تعداد 48 پرسشنامه برای کارشناسان و مدیران شهرداری و شورای شهر توزیع گردید. آزمون های مورد استفاده در این تحقیق با نرم افزار SPSS شامل تی تست زوجی، فریدمن می باشد. نتایج بدست آمده از تحلیل مقایسه ای شاخص ها نشان می دهد از نظر شهروندان پیرامون وضعیت متغیرهای تحقیق جهتگیری توافقی، مسئولیت پذیری و از نظر مدیران مسئولیت پذیری و عدالت همه جانبه مهم ترین عوامل می باشند. در نهایت نمودارهای راداری حاصل از تحلیل زوجی داده ها نشان می دهد که از نظر شهروندان و مدیران، شکاف معناداری بین وضع موجود و مطلوب جود دارد. با این توضیح که از نظر شهروندان شفافیت و مسئولیت پذیری با عدد2.47 در وضعیت موجود و عدد 3.99 و 4.02 در وضعیت مطلوب بیشترین اختلاف میانگین را در بین شهروندان دارد.
کلید واژگان: تحلیل مقایسه ای, حکمروایی, خوب شهری, شهرهای جدید, گلبهارGood urban governance always considers the general welfare of citizens and their social health, whose policies and programs are placed in the framework of certain indicators. The upcoming research deals with the comparative analysis of indicators and dimensions of good urban governance from the point of view of citizens, experts and managers in the current and desired situation. The research method is of a descriptive-analytical type, which examines the points of view of citizens, experts, and urban managers regarding the state of dimensions of good urban governance, as well as their similarities and differences, and the scope of their differences and similarities. The sources of data collection were library-documents and the use of questionnaire tools, 385 questionnaires were distributed to citizens and 48 questionnaires were distributed to experts and managers of the municipality and the city council. The tests used in this research with SPSS software include paired t-test and Friedman. The results obtained from the comparative analysis of the indicators show that according to the citizens, the variables of the research are consensual orientation, responsibility, and according to the managers, responsibility and all-round justice are the most important factors. Finally, the radar charts obtained from the paired analysis of the data show that there is a significant gap between the current and the desired situation from the point of view of citizens and administrators. With the explanation that according to the citizens, transparency and accountability have the largest average difference among the citizens with a number of 2.47 in the current situation and 3.99 and 4.02 in the desired situation.
Keywords: Comparative Analysis, Good Urban, Governance, New Cities, Golbahar -
امروزه با توجه به سطوح مختلف فعالیت های اقتصادی و اجتماعی افراد که منجر به شکل گیری نیازها و انتظارات جدید از فضای پیرامونی آن ها شده است، تقاضای روزافزون برای زمین و دخل و تصرف و تخریب آن به عنوان یکی از چالش های پیچیده مدیریت پایدار اراضی محسوب می شود. پژوهش پیش رو با بهره گیری از ابزار تحلیل شبکه های اجتماعی به شناسایی و تعیین کنشگران کلیدی موثر، در مدیریت تغییر کاربری اراضی در روستاهای بخش مرکزی شهرستان شهریار می پردازد. برای گردآوری داده از ابزارهایی چون مصاحبه و پرسش نامه استفاده شده است. برای تحلیل داده و الگوی روابط بین کنشگران، با استفاده از روش های کیفی، از نرم افزارهای Atlas TI و Ucinet استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که عوامل برخی سازمان های دولتی از جمله شهرداری، فرمانداری و بخش داری با اعمالی نظیر سودجویی، عدم نظارت، چشم پوشی از تخلفات در قبال دریافت کمک های مالی، موثرترین کنشگر در زمینه تغییر کاربری اراضی هستند. همچنین اداره جهاد کشاورزی و شورای اسلامی روستاها مورد اعتمادترین کنشگران در مدیریت جامع کاربری اراضی از نظر سایر ذی نفعان بوده اند. همچنین مهم ترین اشکال تغییر کاربری اراضی در روستاهای محدوده مطالعاتی، تغییر کاربری اراضی زراعی و باغی، به کاربری هایی همانند مسکونی و ویلایی، صنعتی، تجهیزات شهری و خدماتی می باشد. این وضعیت متاثر از عواملی نظیر کمبود آب، عدم حمایت دولت از کشاورزی، کمبود امکانات، گرانی نهاده های کشاورزی، افزایش قیمت اراضی، مهاجرت پذیری در قالب خانه های دوم، سودجویی برخی افراد در نهادهای ذی ربط رخ داده است.
کلید واژگان: تغییرکاربری اراضی, تحلیل کنشگران کلیدی, حکمروایی, سکونتگاه های روستایی, شهرستان شهریارPopulation growth and the need for economic and social services have accelerated the demands for land and its manipulations over the recent decades. The contribution of policies and interventions of different stakeholders in land change is not adequately addressed in previous studies. This research, therefore, aims to examine the role of key stakeholders, and their policies in land-use change in the study area. In doing so a total number of 20 interviews with senior experts and informants from 13 local organizations were conducted to collect qualitative data on the form, process and cause of land-use change in the area. Atlasti software was used to analysis the interviews' data. Furthermore, Social Networks Analysis (SNA) and questionnaires were used to map the trust among the stakeholders and also the role of their policies and program on land-use changes from the perspective of other stakeholders. The results show that the policies and interventions of the municipality are playing the most significant role in land-use change via disregarding and violations of roles and related for individual illegal benefits. Additionally, departments of agriculture, rural councils are among the most trusted agents in land use governance and management. Furthermore, water shortage was the most important reason pointed out by the many interviewees for conversion of farmlands to other uses. A part from water shortage, some other reasons such as: lack of governmental support for farming, strict official constraints and difficulties in providing amenities for gardens, expensive agricultural inputs, land price increase, immigration, corruptions in local organization are identified as drivers of rural land-use change.
Keywords: Land use change, stakeholders, governance, Social Networks Analysis, Shariyar County -
حکمر,وایی خوب شهری به عنوان شیوه جدیدی از مدیریت شهری می باشد که در آن به واسطه بهبود چندین عامل می تواند توسعه پایدار اقتصادی و کیفیت بالای زندگی را در بر داشته باشد.از طرف دیگر یکی از دغدغه های مدیران و برنامه ریزان شهری در شهرهای بزرگ کشور از جمله شهر مشهد که نیازمند برنامه ریزی برای حل آن می باشد ، بافت های فرسوده شهری است اکنون باید دید که حکمرانی خوب شهری چگونه می تواند در جهت نیل به ساماندهی بافت های فرسوده شهری گام بردارد. هدف از انجام این تحقیق ارزیابی وضعیت شاخصه های حکمروایی خوب شهری در بافت فرسوده شهر مشهد از دید شهروندان و شناسایی وضعیت شاخصه های حکمروایی خوب شهری در هر یک از حوزه های بافت فرسوده می باشد. روش بررسی در تحقیق حاضر آن مبتنی بر روش توصیفی -تحلیلی است. و اطلاعات مورد نیاز از دو روش اسنادی و میدانی(پرسش نامه) جمع آوری شده است. و با استفاده از نرم افزار Spss و آزمون های t-test ،تحلیل واریانس و رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.جامعه آماری این پژوهش براساس سرشماری 1395حدود 519924 نفر است که با استفاده از روش نمونه گیری کوکران، حجم نمونه 384 محاسبه شده است. نتایج حاصل از آزمون t-test بیانگر این است که شاخصه های حکمروایی خوب در شهر مشهد در وضعیت مطلوبی قرار ندارند. نتایج از آزمون تحلیل واریانس نشان می دهد که از بین حوزه های بافت فرسوده شهر مشهد حوزه.6و 10به ترتیب با میانگی در بدترین وضعیت قرار دارند در پایان نیز با توجه به نتایج حاصل از پژوهش ، پیشنهاداتی جهت بهبود وضعن 1.92و 2.04یت این شاخص ها در بافت فرسودهده شهر مشهد ارائه می گردد.
کلید واژگان: حکمروایی, حکمروایی خوب شهری, مدیریت شهری, بافت فرسوده, مشهدHekmar, a good city is a new method of urban management in which, through the improvement of several factors, it can include sustainable economic development and high quality of life. On the other hand, one of the concerns of managers and urban planners in The big cities of the country, including the city of Mashhad, which needs planning to solve it, are dilapidated urban tissues. Now it is necessary to see how good urban governance can take steps to achieve the organization of dilapidated urban tissues. The purpose of this research is to evaluate the status of good urban governance indicators in the dilapidated context of Mashhad city from the citizens' point of view and to identify the status of good urban governance indicators in each of the dilapidated context areas. The research method in this research is based on descriptive-analytical method. And the required information has been collected from two documentary and field methods (questionnaire). And it has been analyzed using Spss software and t-test, analysis of variance and multiple regression. The statistical population of this research is about 519,924 people based on the census of 1395, and using the Cochran sampling method, the sample size is 384. has been The results of the t-test show that the indicators of good governance in Mashhad are not in a favorable state. The results of the analysis of variance show that among the areas of worn-out fabric in Mashhad, areas 6 and 10 are in the worst condition with an average of 1.92 and 2.04, respectively. At the end, according to the results of the research, there are suggestions to improve the condition of these indicators. It is presented in the worn context of Mashhad city.
Keywords: Governance, Good Urban Governance, Urban Management, Dilapidated Fabric, Mashhad -
فصلنامه آمایش محیط، پیاپی 63 (زمستان 1402)، صص 215 -234
شهر همدان به عنوان یکی از کلان شهرهای جدید کشور ، امروزه با چالش های گسترده ای در فرآیند مدیریت شهری از تمامی جنبه های درون سازمانی و برون سازمانی مواجه است. در طی سال های اخیر سوء مدیریت در ارائه خدمات در بین مناطق شهری ، عدم عدالت فضایی ، ناهمگونی های کالبدی - فضایی ، عدم شفافیت در ارائه طرح ها و برنامه ها و افزایش مشکلات شهروندی در ارتباط با این حوزه سبب افزایش مشکلات شهر همدان شده و به طوری که ادامه روند حاضر می تواند شهر را در سطوح منطقه ای نیز با بحران هایی جدی مواجه کند .با توجه به اهمیت موضوع حاضر و لزوم مطالعات منطقه ای در این حوزه ، پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و کمی شاخص های حکمروایی خوب شهری همدان به تفکیک مناطق را مورد مطالعه قرار می دهد.جامعه آماری تحقیق حاضر را کلیه کارشناسان خبره و عالی مجموعه مدیریت شهر همدان تشکیل می دهند که حجم نمونه آن تعداد 35 نفر تخمین زده شد.تحلیل یافته های پژوهش بر اساس مدل های آزمون میانگین در نرم افزار spss و مدل تصمیم گیری چندشاخصه تاپسیس در نرم افزار Matlab انجام گرفت. نتایج نشان داد شاخص های حکمروایی خوب شهری در شهر همدان در وضعیت مطلوبی قرار ندارد و در این میان مناطق 3 و 2 این شهر با وضعیت کمبود شدید شاخص های حکمروایی شهری مواجه می باشند.
کلید واژگان: حکمروایی, مدیریت شهری, چالش های شهری, شهر همدان, تاپسیسAmayesh Journal, Volume:16 Issue: 63, 2024, PP 215 -234In the context of Hamadan, recognized as a significant new urban center in the country, substantial challenges in urban management processes have emerged, encompassing both organizational and external dimensions. Recent years have witnessed mismanagement in service delivery, spatial injustices, physical-spatial disparities, lack of transparency in presenting plans and programs, and an increase in civic problems, exacerbating issues within the city. This complex scenario has the potential to escalate into serious regional crises. Acknowledging the urgency of addressing this matter and emphasizing the need for regional studies, the present research investigates the indicators of good governance in Hamadan, categorized by different regions. Employing a descriptive-analytical approach and utilizing a quantitative method, the study involves experts from the Hamadan management team, with a sample size of 35 individuals. The research findings, analyzed through average test models in SPSS software and the TOPSIS multi-criteria decision-making model in MATLAB software, reveal that the good governance indicators in Hamadan are not in a desirable state, particularly with districts 3 and 2 facing severe deficiencies in urban governance indicators.
Keywords: governance, urban management, urban challenges, Hamadan, TOPSIS -
روستاها، همواره مکانی برای ابداع، نوآوری و خلاقیت هستند. با ورود رویکرد سکونتگاه های خلاق در مناطق روستایی، می توان عدم تمرکز، خلاقیت نیروی انسانی، مشارکت همگانی، توسعه روستایی پایدار را در بطن جامعه روستایی نهادینه کرد. حکمروایی خوب روستایی، پیش شرطی برای رسیدن به موارد ذکرشده به شمار می رود. لذا، هدف پژوهش حاضر، تحلیل نقش مدیریت مبتنی بر حکمروایی خوب روستایی در توسعه سکونتگاه های خلاق در مناطق روستایی، روستاهای شهرستان رشتخوار انجام شده است. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی است و روش پژوهش از نوع توصیفی - تحلیلی است. جمع آوری داده ها به دو صورت اسنادی و میدانی (پرسش نامه) در دو بخش حکمروایی خوب روستایی و شکل گیری سکونتگاه های خلاق انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل سرپرستان خانوار در روستاهای شهرستان رشتخوار بوده که بر اساس فرمول کوکران حجم نمونه 377 خانوار محاسبه و به صورت تصادفی ساده توزیع شد. برای تحلیل داده ها از تکنیک AHP، مدل تحلیلی سار، مدل ویکور، آزمون پیرسون استفاده شد. نتایج تحقیق موید آن است، حکمروایی خوب روستایی توانسته است به وجود آوردن روستاهای خلاق سطح کیفیت زندگی خانوارهای روستایی را تغییر دهد و کیفیت در حد مطلوب برای خانوارهایی که در مناطق روستایی زندگی می کنند به ارمغان بیاورد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که، از کل 377 خانوار موردبررسی، در 9/69 درصد از خانوارها، سطح حکمروایی خوب روستایی با توجه به سکونتگاه های خلاق نسبت به 10 سال گذشته افزایش یافته، در 5/19 درصد از خانوارهای بررسی شده، سطح حکمروایی خوب روستایی با توجه به سکونتگاه های خلاق در این محدوده زمانی کاهش یافته است.
کلید واژگان: روستای خلاق, توسعه روستایی, حکمروایی, شهرستان رشتخوارVillages are always a place for invention, innovation, and creativity. With the introduction of creative settlements in rural areas, it is possible to institutionalize decentralization, human resource creativity, public participation, and sustainable rural development in the heart of rural society. Good rural governance is a prerequisite for achieving the above-mentioned things. Therefore, the present research was conducted to analyze the role of management based on good rural governance in the development of creative settlements in rural areas, and villages of Roshtkhar Township. This research is practical in terms of purpose and the research method is descriptive-analytical. Data collection has been done in both documentary and field forms (questionnaire) in the two sectors of good rural governance and the formation of creative settlements. The statistical population of the research included heads of households in the villages of Roshtkhar Township, and based on the Cochran formula, the sample size of 377 households was calculated and distributed randomly. AHP technique, SAR analytical model, Vicor model, and Pearson test were used for data analysis. The research results confirm that good rural governance has changed the quality of life of rural households by creating creative villages and bringing quality to the optimal level for households living in rural areas. The findings of the research indicate that, in 69.9% of the 377 households surveyed, the level of good rural governance has increased in 19.5% of the surveyed households due to creative settlements compared to the last 10 years. The class of good rural governance has decreased due to creative settlements in this time frame.
Keywords: Creative village, Rural Development, Governance, Roshtkhar Township -
حکمروایی شهری به عنوان یکی از راهبردهای مهم دستیابی به توسعه پایدار از اهمیت خاصی برخوردار است که در کانون بحث این تحقیق برای شهر مرزی جوانرود قرارگرفته است. رویکرد تحلیل در این مقاله، بر اساس جایگاه حکمروایی در تحقق پذیری توسعه پایدار شهرهای مرزی است. رویکرد گردآوری داده ها، رویکرد تعاملی خبره محور و روش تحلیل، کمی و کیفی بوده و روش تحقیق توصیفی - تحلیلی بوده است. نتایج نشان داد که مجموعا 7 متغیر شایسته سالاری در انتخاب مدیران شهری، هماهنگ بودن برنامه های سازمان های مرتبط با مدیریت شهری، ارتباط متقابل و تعامل سازنده میان نهادهای دولتی و خصوصی، به کارگیری تمهیدات و راه حل مناسب برای قانونمند بودن مدیران شهری، تاثیر شبکه های اجتماعی در مشارکت نهادهای مدنی تعاونی ها و بخش خصوصی، تبادل نظر مدیران شهر در تصمیم گیری های مربوط به مسایل شهر با شهروندان، به کارگیری توانایی مناسب ظرفیت های شهر در توسعه شهری به عنوان مهم ترین عوامل تاثیرگذار در تحقق پذیری توسعه پایدار در حوزه حکمروایی شهری انتخاب شدند.
کلید واژگان: آینده پژوهی, توسعه پایدار, حکمروایی, مناطق مرزی, جوانرودUrban governance as one of the important strategies to achieve sustainable development is of particular importance, which is the focus of this research in the border city of Javanrood. The analysis approach in this article is based on the position of governance in the realization of sustainable development of border cities. The data collection approach is an expert-oriented interactive approach, the analysis method is quantitative and qualitative, and the research method is descriptive-analytical. The results showed that a total of 7 meritocracy variables in the selection of city managers, the coordination of the programs of organizations related to city management, mutual communication and constructive interaction between public and private institutions, the use of appropriate measures and solutions for the legality of city managers, the influence of social networks on the participation of civil institutions and the private sector, the exchange of opinions of city managers with citizens in decisions related to city issues, the appropriate use of the city's capacities in urban development were the most important influencing factors in the realization of sustainable development in the field of urban governance.
Keywords: Future Studies, Sustainable development, Governance, Border areas, Javanrood -
نگاهی به سیر تحول رویکردهای اداره و مدیریت امور روستا نشان می دهد حکمروایی روستایی به عنوان رویکردی موثر و کارآمد در پاسخگویی، شفافیت، قانونمندی و مسیولیت پذیری امور محلی می تواند در نیل به توسعه پایدار نقش مهمی بازی نماید. براین اساس در مطالعه حاضر سعی شد نقش حکمروایی روستایی در توسعه پایدار اقتصای نواحی روستایی بخش کهک قم مورد بررسی قرار گیرد. روش تحقیق از نوع توصیفی - تحلیلی و برای گردآوری اطلاعات از شیوه اسنادی و پیمایشی با بهره گیری از ابزار پرسشنامه و مشاهده استفاده شد. جامعه آماری تحقیق متشکل از تعداد 17 تن از دهیاران و 34 تن از اعضای شورای اسلامی روستاهای واقع در محدوده مطالعه شده می باشد. روایی پرسشنامه براساس نظر اساتید و صاحبنظران مدیریت روستایی بررسی و مورد تایید قرار گرفت و پایایی پرسشنامه با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ در سطح بسیار خوب (0.91) محاسبه و مورد تایید قرار گرفت. به منظور تحلیل متغیرهای مورد مطالعه از نرم افزار SPSS و روش های آماری استفاده شده است. یافته مبین آن است که امتیاز حکمروایی روستایی در روستاهای مورد مطالعه برابر 3.7 و بعد مسیولیت پذیری با امتیاز 4.08 دارای بهترین عملکرد می باشد. همچنین آزمون تحلیل واریانس نشان می دهد که حکمروایی بر توسعه اقتصادی اثر می گذارد به گونه ای که با بالا رفتن سطح حکمروایی، سطح توسعه اقتصادی هم ارتقا می یابد و در این تحقیق عامل مسیولیت پذیری در منطقه مورد مطالعه با ضریب 0.453 مهمترین عامل موثر بر توسعه اقتصادی محسوب می شود.
کلید واژگان: حکمروایی, حکمروایی روستایی, توسعه پایداراقتصادی, مدیریت محلی, بخش کهکA look at the evolution of village management and management approaches shows that rural governance has been considered as an effective and efficient approach to accountability, transparency, legality and accountability of local affairs, which can play an important role in achieving sustainable development. in this study, we tried to examine the role of rural governance in the economic sustainable development in Kahak district in Qom couanty. The research method is descriptive-analytic and for data collection, a documentary and survey method was used. Questionnaire and observation were ccollections tools. The statistical population of the study consists of 17 rural administrations (dehyars) and 34 members of islamic rural councils (IRCs). The validity of the questionnaire was assessed and confirmed by the opinion of the professors and experts of rural management. The reliability of the questionnaire was calculated and validated using Cronbach's alpha test at a very high level (0.91). In order to analyze of studied variables the SPSS software and statistical methods were used. The results of the research show that the rated rural-dominated villages in the studied villages is 3.7 and then the accountability with the score of 4.08 is the best. Also, analysis of variance test shows that governance influences on economic development and with increasing level of governance the level of economic development also increases. In this research, responsibility factor in the study area with coefficient of 0.453 is considered as the most important factor affecting economic development.
Keywords: Governance, Rural Governance, Sustainable Development, Local Management, County kahak -
امروزه رویکردهای گوناگونی در عرصه مدیریت شهری مطرح شده است که حکمروایی خوب شهری، از مطرح ترین آن هاست. حکمروایی جایگزینی برای روش های سنتی مدیریت و حکمرانی به شمار می آید. در این راستا مقاله حاضر کوشیده است با روش تحلیل ساختاری، موانع موثر بر تحقق پذیری حکمروایی خوب شهری در کلان شهر تهران را بازشناسی و خوشه بندی کند. داده های نظری با روش اسنادی و داده های تجربی با روش پیمایشی بر پایه تکنیک دلفی تهیه شده است. جامعه آماری20 نفر از خبرگان شهری بر اساس نمونه گیری هدفمند بود. 50 عامل در 8 بعد شفاف سازی، پاسخگویی، مشارکت مردمی، اثربخشی،اجماع گرایی، قانونمندی، مسیولیت پذیری و عدالت با روش تحلیل اثرات متقابل ساختاری در نرم افزار MICMAC پردازش شده است. نتایج پژوهش از تحلیل اثرات متقابل، بیانگر پراکندگی موانع در وضعیتی پیچیده و بینابین از اثرگذاری و اثرپذیری است؛ نظام خوشه بندی موانع حاکی از تمرکز موانع تاثیرگذار و دوگانه (موانع ریسک و هدف) است. عوامل پنهان کاری و عدم شفافیت در تصمیم گیری نهان و آشکار مدیران شهری، پایین بودن میزان صداقت مسیولان، عدم آگاهی شهروندان در خصوص برنامه ها و تصمیمات شهرداری، فقدان شفافیت در سیاست های درآمد و هزینه های شهرداری، عدم انسجام و ضعف نظم حقوقی در قوانین ومقررات مربوط به کنترل و هدایت توسعه شهری، بی اعتمادی و ابهام در پاسخگویی مسیولان شهری، ضعف عملکرد شهرداری در فرایند برنامه ریزی، تصمیم گیری و اقدام، چندپارچگی در مدیریت و تصمیم گیری در درون شهرداری، عدم اجرای ضوابط و مقررات نظارتی کنترل از سوی مراجع ذیربط، مقاومت در اعتراف به خطا و اشتباه مدیریتی در میان مسیولان شهری، عدم مشارکت مستمر شهرداری در رفع مشکلات شهری، برخورد نابرابر با فعالیت های غیرقانونی در شهرداری، ضعف در عمل کردن به وعده های داده شده توسط مسیولان شهرداری، فقدان یا ضعف نظارت همگانی و نگرش بخشی و فقدان نگرش سیستمی به اداره شهر بیشترین تاثیرگذاری مستقیم را در عدم تحقق پذیری حکمروایی خوب در کلان شهر تهران را دارند.
کلید واژگان: حکمروایی, حکمروایی خوب شهری, توسعه پایدار شهری, تحلیل ساختاری, کلان شهرتهرانToday, various approaches have been proposed in the field of urban management, of which good urban governance is one of the most prominent. Governance is an alternative to traditional management and governance methods. In this regard, the present article has tried to identify and cluster the obstacles affecting the realization of good urban governance in Tehran metropolis with the method of structural analysis. Theoretical data was prepared by document method and experimental data by survey method based on Delphi technique. The statistical population was 20 urban experts based on purposeful sampling. 50 factors in 8 dimensions of transparency, accountability, public participation, effectiveness, consensualism, legality, responsibility and justice have been processed by structural interaction analysis method in MICMAC software. The results of the research from the analysis of mutual effects indicate the dispersion of barriers in a complex and intermediate situation of effectiveness and effectiveness; The obstacle clustering system indicates the concentration of effective and dual obstacles (risk and goal obstacles). The factors of concealment and lack of transparency in the hidden and open decision-making of city managers, the low level of honesty of the officials, the lack of awareness of the citizens about the plans and decisions of the municipality, the lack of transparency in the policies of the municipality's income and expenses, the lack of coherence and Weakness of the legal order in the laws and regulations related to the control and guidance of urban development, lack of trust and ambiguity in the accountability of city officials, weakness of the municipality's performance in the process of planning, decision-making and action, fragmentation in management and decision-making within the municipality, non-implementation Regulatory rules and regulations, control by the relevant authorities, resistance to admit mistakes and management mistakes among city officials, lack of continuous participation of the municipality in solving urban problems, unequal treatment of illegal activities in the municipality, weakness in fulfilling promises. Given by the municipal officials, the lack or weakness of public supervision and sectoral approach and the lack of systemic approach to the city administration have the most direct impact on the non-realization of good governance in the metropolis of Tehran.
Keywords: Governance, Good Urban Governance, Sustainable Urban Development, Sructural Analysis, Tehran metropolis -
فصلنامه راهبرد، پیاپی 107 (تابستان 1402)، صص 205 -240براساس رویکرد حکمروایی، اداره موثر امور، مبتنی بر مشارکت گسترده ذی نفعان می باشد به گونه ای که سیاست گذاران و برنامه ریزان در حوزه های مختلف بدون استفاده از دانش و ظرفیت سایر بخش ها نمی توانند درباره راه حل های بالقوه و بهبود کارایی عملکرد سیاست ها و برنامه ها، تصمیم گیری کنند. این امر مستلزم مشارکت سازنده سایر ذی نفعان همچنین توسعه و ارتقای ظرفیت نهادی آن ها در اداره موفق و مدیریت کارآمد امور، اجرای دقیق اقدامات و حل مسائل در دستیابی به اهداف است. مقاله حاضر با هدف ارائه چهارچوب ارتقای ظرفیت نهادی بخش خصوصی در توسعه صنایع بالادستی نفت و گاز ایران با تاکید بر رویکرد حکمروایی صورت گرفته است. مقاله ازنظر هدف کاربردی و از منظر روش؛ کیفی با رویکرد پویش اسنادی است. جامعه آماری کلیه اسناد بالادستی مرتبط با صنایع نفت و گاز بوده اند که با استفاده از روش هدفمند انتخاب شدند. داده های حاصل با استفاده از روش تحلیل مضمون و رویکرد شبکه مضامین تجزیه وتحلیل شده اند. نتایج یافته ها نشان داده است که ارتقای چهارچوب ظرفیت نهادی بخش خصوصی درگرو تعامل عوامل مختلف در سه سطح: الف) فردی شامل: 1) سرمایه گذار؛ 2) سرمایه پذیر؛ 3) مدیران ارشد در مراجع سیاست گذاری؛ 4) تعهدات متقابل طرفین؛ 5) کارگروه / تسهیلگر شراکت؛ ب) سازمانی شامل: 1) زیرساخت های فنی؛ 2) الزامات سیاستی- قانونی در مراجع سیاست گذاری؛ 3) سازوکارهای قراردادی قوی؛ 4) سازوکارهای مالی - معاملاتی؛ 5) تایید مراجع ذی صلاح، 6) سازوکارهای حمایتی؛ ج) زمینه ای شامل: 1) حوزه های شراکت؛ 2) کارکردهای شراکت؛ 3) شیوه شراکت؛ 4) حفظ و استمرار ارزش ها؛ 5) حوزه های مورد استفاده از قابلیت بخش خصوصی است.کلید واژگان: ظرفیت نهادی, شراکت, بخش خصوصی, صنایع بالادستی, نفت و گاز, حکمرواییRahbord Journal, Volume:32 Issue: 107, 2023, PP 205 -240Based on the governance approach, the effective administration of affairs in various fields requires the constructive participation of other stakeholders and the development and promotion of their institutional capacity in the successful administration of affairs, the accurate implementation of measures, and the resolution of problems in achieving the goals. The article aims to provide a framework for improving the institutional capacity of the private sector in the development of Iran's upstream oil and gas industries, emphasizing the governance approach. Article in terms of practical purpose and from the point of view of the method; It is qualitative in its approach to documentary scanning. The statistical population was all the upstream documents related to the oil and gas industries, which were selected using a targeted method. The resulting data have been analyzed using the theme analysis method and theme network approach. The results of the findings have shown that the improvement of the institutional capacity framework of the private sector depends on the interaction of various factors at three levels: A) Individuals, including: 1) investors; 2) executive bodies; 3) senior managers in policy-making authorities; 4) mutual obligations of the parties; 5) partnership working groups; B) Organization, including: 1) technical infrastructure; 2) political-legal requirements in policy-making; 3) strong contractual mechanisms; 4) financial mechanisms; 5) approval of relevant authorities; 6) facilitation mechanisms; C) contextual, including: 1) the areas of partnership; 2) functions of the partnership; 3) modes of partnership; 4) preservation of values; and 5) areas of utilizing the capabilities of the private sector.Keywords: Institutional Capacity, Partnership, Private Sector, Upstream Industries, Oil, Gas, Governance
-
جمهوری اسلامی با تدوین قانون اساسی، مرحله نظام سازی را پشت سر گذاشته است و در مرحله دولت اسلامی قرار دارد. مسیله این تحقیق این است که لایه ها، ابعاد، مولفه ها و اصول حکمروایی سرآمد مبتنی بر نظام توحیدی و مردمسالاری دینی چیست. الگوی به دست آمده میتواند پایهای برای بازطراحی دولت اسلامی فراهم کند. در این پژوهش، با مطالعات اسنادی حوزه حکمرانی و حکمروایی به ویژه در اندیشه اسلامی، و نظریه پایه و مدون ارایه شده و سپس با مصاحبه تکمیلی و درنهایت در نشست خبرگان، بررسی، نقد، اصلاح و نهایی شده است. در الگوی حکمروایی سرآمد، ولی فقیه حکمرواست و سه نقش هدایت امت اسلامی، رهبری جمهوری اسلامی و مطالبه گفتمان انقلاب اسلامی را برعهده دارد. لایه های حکمروایی سرآمد عبارتاند از رهبری (امام) و نظام اجتماعی (امت)، و مولفه های هر لایه به دو بخش مولفه های جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی (نظارت و ارزیابی) تقسیم شده است.در الگوی حکمروایی سرآمد، 33 مولفه برای جمهوری اسلامی به تفکیک لایه رهبری (پانزده مولفه) و لایه نظام اجتماعی (هجده مولفه) و 22 مولفه برای انقلاب اسلامی با محوریت حق، عدل و رضایت مردم مشخص شده است.اصول حکمروایی سرآمد 37 اصل به تفکیک هدف (شش اصل)، اجزا (پنج اصل)، روابط (هفت اصل)، منابع (شش اصل)، حالت (پنج اصل)، محیط (چهار اصل) و سلسله مراتب و پیچیدگی (چهار اصل) مشخص شده است.
کلید واژگان: حکمرانی, حکمروایی, جمهوری اسلامی, انقلاب اسلامی, امام و امتWith codification of the constitution, the Islamic Republic has passed the stage of making system and is in the stage of the Islamic State. This research attempts to clarify the layers, dimensions, components, and principles of supreme ruling (prime sovereignty) based on monotheistic system and religious democracy. The resulting exemplar could provide a basis for redesigning the Islamic State. This research, first, presents a basic and codified theory based on documentary studies in the field of ruling and sovereignty, especially in Islamic thought, which then has been reviewed, criticized, revised and finalized through additional interviews and at the end in the meeting of experts. In the exemplar of prime sovereignty, the Vali e Faqih (supreme leader who is a Jurist) is the ruler and has three responsibilities: leading the Islamic nation, leading Islamic Republic and demanding the discourse of the Islamic Revolution. The exemplar prime sovereignty has two layers, the leadership (Imam) and the social system (Islamic nation/ Ummah), and the components of each layer are divided into two parts: The components of Islamic Republic and the components of Islamic Revolution (monitoring and evaluation). In the exemplar prime sovereignty there are 33 components for the Islamic Republic, divided into the leadership layer (fifteen components) and the social system layer (eighteen components) and 22 components for the Islamic Revolution, focusing on right, justice and people's satisfaction. Principles of the prime sovereignty are specified into 37 principles: Objective (six principles), Units (five principles), Relationships (seven principles), Resources (six principles), Mode (five principles), Environment (four principles) and Hierarchy and Complexity (four principles).
Keywords: ruling, Sovereignty, Islamic Republic, Islamic Revolution, Imam, Nation of Islam -
برنامه ریزی فضایی حکمروایی زنجیره ارزش اقامتگاه های بوم گردی به ما این امکان را می دهد تا دریابیم که چگونه چرخه زندگی اقامتگاه های بوم گردی تحت تاثیر نتایج شبکه های ارتباطی آن ها قرار گرفته و تا چه اندازه هماهنگی و اعتماد بین پیوندهای (عمودی و افقی) موجود در زنجیره به تشکیل خوشه ها کمک می کند. ازاین رو، تعاملات نزدیک میان حلقه های زنجیره ارزش، بازارهای پشتیبان، محیط توانمندساز، ارتباطات عمودی - افقی و بازار نهایی در ابعاد مشارکتی، یکپارچگی، کارایی و اثربخشی و... زمینه ساز توسعه پایدار فضایی می شود. این پژوهش به شیوه توصیفی - پیمایشی انجام شده است که بر پایه نظرخواهی از خبرگان، ذی نفعان و گردشگران زنجیره ارزش استوار است. جامعه آماری پژوهش شامل 128 روستا دارای جمعا 189 اقامتگاه بوم گردی در منطقه 9 آمایش کشور (استان های خراسان شمالی، رضوی و جنوبی) است. بر اساس روش تخمین شخصی، 20 درصد از حجم جامعه آماری مبنا قرار گرفت که درنهایت تعداد 26 روستا و 38 اقامتگاه بوم گردی تعیین گردید. تحلیل داده ها نیز با استفاده از نرم افزار SPSS و GIS صورت گرفت. یافته های پژوهش بر اساس آزمون گابریل نشان داد که شاخص های مشارکت با میانگین کلی 98/2 و کارایی با میانگین 95/2 نسبت به سایر شاخص های برنامه ریزی فضایی حکمروایی زنجیره ارزش اقامتگاه های بوم گردی اهمیت بیشتری دارند. همچنین نتایج حاصل از آزمون T تک نمونه ای نشان داد تمامی شاخص های برنامه ریزی فضایی حکمروایی زنجیره ارزش اقامتگاه های بوم گردی در وضعیت نامطلوبی قرار دارند و نتایج تحلیل رابطه خاکستری نیز در این مورد نشان داد روستاهای موردمطالعه به لحاظ برنامه ریزی فضایی حکمروایی زنجیره ارزش اقامتگاه های بوم گردی در منطقه با یکدیگر برابر نیستند.
کلید واژگان: برنامه ریزی فضایی, حکمروایی, خوشه و شبکه ها, بوم گردی, منطقه 9 آمایشSpatial planning of eco-lodge value chain governance allows us to understand how the eco-lodge life cycle is affected by the results of the communication networks and the degree of coordination and trust between the links (vertical and horizontal) in the chain helps to form clusters. Hence, close interactions between value chain links, support markets, empowering environment, vertical-horizontal communication and the final market in the dimensions of partnership, integration, efficiency and effectiveness, etc. cause sustainable spatial development. This research has been done using a descriptive-survey method, which is based on a survey of experts, stakeholders and tourists in the value chain. The statistical population of the study (including 128 villages with a total of 189 ecotourism resorts in the 9th region of the country (North, Razavi and South Khorasan)). According to the personal estimation method, 20% of the volume of the statistical population was used as a basis, which finally 26 villages and 38 ecotourism resorts were determined. Data analysis was performed using SPSS and GIS software. Findings based on the Gabriel test showed that participation indicators with an overall average of 2.98 and efficiency with an average of 2.95 are more important than other indicators of spatial planning governance of the value chain of eco-lodges. Also, the results of the one-sample t-test showed that all spatial planning indicators of ecotourism eco-lodge value chain governance are in an unfavorable situation and the results of gray relationship analysis, in this case, showed that the studied villages in terms of spatial planning of ecotourism resort value chain governance in the region are not equal.
Keywords: spatial planning, Governance, cluster, networks, Ecotourism, Territorial Region 9 -
هدف این پژوهش، ارزیابی و تبیین نقش و جایگاه کنشگران محلی در فرآیند بازآفرینی پایدار بافت های ناکارآمد و فرسوده شهر مشهد است. در این تحقیق سعی شده است تا به این سوالات پاسخ داده شود که نقش و جایگاه کنشگران مختلف با تاکید ویژه بر کنشگران محلی در فرآیند بازآفرینی پایدار شهری چیست؟ و چگونه در این فرآیند نقش آفرینی می کنند؟ این پژوهش با رویکردی کیفی و در راستای تعیین جایگاه و تحقق همکاری میان کنشگران این فرآیند انجام می شود. راهبرد این پژوهش ترکیبی از مورد پژوهی و نظریه پردازی است. برای گردآوری اطلاعات مورد نیاز از تکنیک های مشاهده، مصاحبه و پرسشنامه (نمونه گیری هدفمند) استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که با توجه به شناسایی 57 کنشگر فعال و تقسیم بندی کنشگران به کنشگران اولیه و ثانویه (16 دسته همگن)، منافع و علایق متفاوت و همچنین قدرت اثرگذاری بر سایر کنشگران، ضروری است تغییر نگرش در نقش آن ها بر اساس تحقق حکمروایی همکارانه صورت پذیرد. در این راستا لازم است ضمن تاکید بر لزوم وجود طرح و برنامه مشترک به منظور مدیریت کنشگران این فرآیند، رهبری قدرتمندی به منظور پشتیبانی از حضور همه کنشگران در این فرآیند وجود داشته باشد. بررسی های انجام شده در این پژوهش نشان می دهد که حکمروایی همکارانه در فرآیند بازآفرینی پایدار شهری در شهر مشهد زمانی اتفاق می افتد که هم در سطح کلان و راهبردی و هم در سطح عملیاتی، تعامل و هماهنگی یکپارچه میان کنشگران بر اساس یک برنامه اقدام مشترک، مورد توجه و عمل قرار گیرد.
کلید واژگان: حکمروایی, بازآفرینی شهری, کنشگران محلی, بافت ناکارآمد, مشهدThe purpose of this research is to evaluate and explain the role and position of local activists in the process of sustainable regeneration of inefficient and worn-out tissues of Mashhad.In this research, an attempt has been made to answer these questions, what is the role and position of different actors with special emphasis on local actors in the process of sustainable urban regeneration? And how do they play a role in this process? This research is conducted with a qualitative approach in order to determine the position and realization of cooperation between the actors of this process.The strategy of this research is a combination of case study and theorizing. Observation, interview and questionnaire (targeted sampling) techniques have been used to collect the required information.The results of this research show that according to the identification of 57 active actors and the division of actors into primary and secondary actors (16 homogeneous categories), different interests and interests as well as the power to influence other actors, it is necessary to change the attitude in their role based on Collaborative governance should be realized.. In this regard, it is necessary to emphasize the need for a joint plan and program to manage the actors of this process, and there should be a strong leadership to support the presence of all actors in this process.The investigations carried out in this research show that collaborative governance in the process of sustainable urban regeneration in Mashhad city occurs when both at the macro and strategic level and at the operational level, there is integrated interaction and coordination between actors based on a joint action plan to be considered and acted upon.
Keywords: Governance, Urban regeneration, local activists, dysfunctional context -
ماهیت و چگونگی رابطه سه گانه بین دولت، مدیریت انرژی و توسعه پایدار؛ موضوعات متقاطع و بهم پیوسته ای هستند که در مواجهه با موضوع مدیریت مصرف برق نقشی اساسی و راهبردی ایفا می کنند. حکمروایی به عنوان رویکردی برای تبیین الگوی مدیریت انرژی با در نظر گرفتن موضوعات سه گانه بالا مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. این رویکرد با تمرکز بر باز تعریف نقش کنشگران مختلف در فرآیندهای تصمیم سازی و تصمیم گیری در مسایل خدمات عمومی، به اهمیت تقویت نقش شهروندان و محدود کردن نقش دستوری دولت تاکید می کند. این پژوهش به دنبال شناخت و تبیین الگوهای های حکمروایی مطرح برای مدیریت مصرف پایدار برق با در نظر گرفتن رویکردهای غالب مدیریتی در این حوزه می باشد. بررسی مولفه های الگوهای مختلف حکمروایی (کنشگران، نقش آنها و ارتباطات آنها با یکدیگر) در راستای دستیابی به الگوی مدیریت پایدار مصرف برق هدف این مقاله است. این پژوهش با استفاده از روش کیفی فراترکیب انجام شده است. بر این اساس با بررسی ادبیات و مطالعات انجام شده در بازه زمانی بین سال های 2001 تا 2021 و مطابق روش فراترکیب سندلوسکی و باروسو ، سه سبک مدیریتی در راستای دو راهبرد کلی مدیریت مصرف برق(مدیریت سمت تقاضا و مدیریت سمت عرضه) برای تحقق چهار شاخص توسعه پایدار تعیین شده و پنج نقش برای دولت، پنج نقش برای جامعه و دو نقش برای بخش خصوصی در قالب سه مدل حکمروایی، استخراج و به عنوان الگوی مطلوب حکمروایی به منظور مدیریت مصرف پایدار انرژی برق ارایه شده است.
کلید واژگان: حکمروایی, توسعه پایدار, مدیریت انرژی, فراترکیب, حکمروایی مصرف برقThe nature and structure of relationship between state, energy management and sustainable development are cross- cutting issues and play a critical role to deal with the problems of electricity consumption. Governance as a new perspective in public service is taken into consideration as a framework to describe and explanation patterns for electricity energy management with respect to those issues. Governance perspective is focused on reconsideration the role of the stakeholders in the process of public policy making. The aim of this article is to figure out, explanation and analysis some of the most important governance theories which can be used in electricity energy consumption management in order to reach the sustainable development goals in this sector. A meta – synthesis method has been used to a systematic review on some of the qualified studies which have been done during the years between 2001 – 2021, considering related topics. A conceptual model has been presented as result of this study which is based on the literature of governance perspective in electricity sector and the findings of this meta-synthesis. This model proposed five distinct roles for citizens (as society), five roles for state and two roles for private sector, by considering two main strategies for electricity management and three governance theories in order to reach the four main index identified for sustainable development in electricity sector by united nations development plan.
Keywords: Governance, Sustainable Development, Energy Management, Electricity Consumption -
خانوارای روستایی به دلیل وجود مشکلات فراوان همچون خشکسالی، سیل و گاها مشکلات اقتصادی همچون بیکاری جوانان و بهداشت نامناسب همواره نشاط و سرزندگی آنان دستخوش تغییر و تحولاتی میگردد که با مدیریت مناسب و حکمروایی خوب می-توان از این مشکلات کاست و سرزندگی را به روستاییان هدیه نمود. هدف این پژوهش ارزیابی اثرات حکمروایی خوب روستایی بر سرزندگی خانوارهای روستایی در شهرستان زاهدان است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از حیث ماهیت و روش انجام کار توصیفی- تحلیلی است که به دو روش مطالعه کتابخانهای و پیمایشی میدانی انجام می پذیرد. جامعه آماری تحقیق را خانوارهای روستایی شهرستان زاهدان تشکیل میدهد که با توجه به پراکندکی روستاها و تعداد زیاد آنها تعداد 20 روستا به صورت تصادفی به عنوان روستای نمونه انتخاب شدند که بر طبق سرشماری سال 1395، این روستاها جمعا 4456 خانوار برابر با 18365 تن جمعیت داشته است که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 354 تن به عنوان نمونه انتخاب شده است. مقدار آلفای کرونباخ بدست آمده برای شاخصهای حکمروایی برابر 80/0 و برای شاخصهای سرزندگی 85/0 بدست آمده است. برای تجزیه و تحلیل یافته ها از آزمون تحلیل رگرسیون چندمتغیره و آزمون تی تک نمونهای استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که حکمروایی خوب روستایی با میانگین 839/2 و سرزندگی خانوارهای روستایی با میانگین 773/2 پایینتر از وضعیت مطلوب ارزیابی شدهاند. بررسی اثرات حکمروایی خوب روستایی بر سرزندگی خانوارهای روستایی نشان داد که حکمروایی خوب روستایی بیشترین تاثیر را با ضریب بتای 398/0 برمتغیر سرزندگی اقتصادی و کمترین تاثیر را با ضریب بتای 147/0 بر متغیر سرزندگی محیطی دارد. همچنین حکمروایی بر متغیر سرزندگی اجتماعی و سرزندگی فرهنگی به ترتیب با ضریب بتای 321/0 و 256/0 تاثیر دارد.
کلید واژگان: سرزندگی, حکمروایی, حکمروایی خوب, خانوارهای روستایی, شهرستان زاهدانRural households due to many problems such as drought, floods and sometimes economic problems such as youth unemployment and poor health, their vitality is always subject to changes and developments that with proper management and good governance - these problems can be reduced and vitality. He gave gifts to the villagers. The purpose of this study is to evaluate the effects of good rural governance on the livelihood of rural households in Zahedan. This research is applied in terms of purpose and in terms of nature and method of descriptive-analytical work, which is done in two ways: library study and field survey. The statistical population of the study consists of rural households in Zahedan city. Due to the dispersion of villages and their large number, 20 villages were randomly selected as the sample village. According to the 2016 census, these villages have a total of 4456 households equal to It had a population of 18,365, of which 354 were selected using the Cochran's formula. The Cronbach's alpha value is 0.80 for governance indices and 0.85 for vitality indices. Multivariate regression analysis and one-sample t-test were used to analyze the findings. The results showed that good rural governance with an average of 2.839 and the vitality of rural households with an average of 2.773 were lower than the desired situation. The study of the effects of good rural governance on the vitality of rural households showed that good rural governance has the greatest effect with a beta coefficient of 0.398 on the economic vitality variable and the lowest effect with a beta coefficient of 0.147 on the environmental vitality variable. Governance also affects the variables of social vitality and cultural vitality with beta coefficients of 0.321 and 0.256, respectively.
Keywords: vitality, governance, good governance, rural households, Zahedan city -
فصلنامه پژوهش و برنامه ریزی در آموزش عالی، سال بیست و هشتم شماره 4 (پیاپی 106، زمستان 1401)، صص 43 -69
حکمروایی آموزش عالی به قدرت رسمی و غیر رسمی ناشی از قوانین، سیاست ها و قواعدی گفته می شود که مسیولیت های بازیگران مختلف را تعیین می کند. هدف این مطالعه ارایه الگوی حکمروایی خوب در موسسه های آموزش عالی ایران بود و با رویکرد کیفی و روش (نظریه) برخاسته از داده (جی تی ام کلاسیک اشتراوس و کوربین) انجام شد. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساخت یافته با 20 نفر از اطلاع رسانان کلیدی که در زمینه پدیده مورد مطالعه دانش و تجربه زیسته داشتند، گردآوری و بر اساس پارادایم کد گذاری اشتراوس و کوربین، طی سه مرحله کد گذاری باز، محوری و انتخابی دسته بندی و روابط میان مقوله ها با رویکرد مقایسه ای مداوم با تمرکز بر موجبات علی، زمینه ای، شرایط مداخله گر و راهبردهای کنش و کنش متقابل بررسی و تعیین شد. یافته ها نشان داد که 259 سازه مفهومی (کد)، دسته بندی شده در 52 مقوله و 17 مقوله خوشه ای، بر پدیده کانونی تاثیر می گذارند. در میان عوامل علی ابعاد استقلال دانشگاهی، اقتصاد آموزش عالی و تمرکززدایی و توزیع قدرت در شکل گیری حکمروایی خوب تاثیر بیشتری دارند. در میان عوامل بافتی یا زمینه ای عوامل ساختاری بیش از سایر عوامل، راهبردها و عوامل علی را تحت تاثیر قرار می دهند و تاثیر منفی مولفه مدیریت غیر آکادمیک بیش از سایر عوامل است. تحقق راهبردها و استقرار حکمروایی خوب نتایج یا پیامدهای مطلوبی در پی دارد که خود ممکن است در شرایط متفاوت عامل علی برای پدیده نوظهور دیگر باشد. پژوهش های آینده می تواند بر طراحی مدل منطقی با سنجه های قابل اندازه گیری بر اساس این مدل بپردازد تا بر مبنای آن وضعیت حکمروایی آموزش عالی سنجیده و مقایسه شود. همچنین آزمون این مدل با استفاده از روش های کمی می تواند اعتبار و تعمیم پذیری یافته های پژوهش را افزایش دهد.
کلید واژگان: آموزش عالی ایران, حکمروایی, حکمروایی خوب, نظریه بر پایه, حکمروایی خوب آموزش عالیHigher education governance refers to the formal and informal authority that arises from the laws, policies, and rules that determine the responsibilities and powers of various actors. The purpose of this article was to present a model of good governance in Iranian higher education institutes. We used classic grounded theory methodology to explore this model. The data were collected using semi-structured interviews with 20 key informants with knowledge and experience with the higher education system. Based on Strauss and Corbin's coding paradigm, the data analysis consisted of a three-step coding process, including open, axial, and selective coding. The process concludes that the relations between codes were examined using a continuous comparison approach using a coding paradigm that focuses on causal conditions, context, intervening conditions, action/interaction strategies, and consequences. Findings showed that 259 conceptual constructs (codes), classified into 52 subcategories and 17 categories, affect the central phenomenon. Among the causal conditions, the categories of academic autonomy, the economics of higher education, administrative decentralization, and authority distribution significantly impact higher education's good governance. In the contextual categories, structural factors affect action or interaction strategies and causal conditions more than others. Among these factors, the negative impact of the non-academic management subcategory is more than other factors. Realizing strategies and establishing good governance will have desirable results and consequences that may be causal conditions for the other emerging phenomenon in a different situation. Future studies can design a framework with measurable metrics based on this model that higher education governance qualification could be measured and compared. Additionally, testing the model by quantitative approach can increase the validity and transferability of research findings.
Keywords: higher education in Iran, Governance, good governance, grounded theory, Good governance in higher education
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.