به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "داستان" در نشریات گروه "علوم انسانی"

  • سید عقیل نسیمی، معصومه کرامتی *

    تربیت در دوران کودکی به لحاظ شکل گیری شخصیت افراد از اهمیت ویژه ای برخوردار است، و انتقال مفاهیم به شیوه مناسب و صحیح اهمیت آن را دو چندان می کند. یکی از موثرترین پیام رسان ها به کودکان و نوجوانان استفاده از روش زیبایی شناختی و هنری است. با توجه به نقش انکارناپذیر قصه در انتقال مفاهیم، ادبیات و هنر می تواند بهترین وسیله برای انعکاس مفاهیم به طور اعم و مفاهیم اسلامی به طور اخص باشد.تحقیق پیش رو با هدف بررسی نقش این ساحت تربیتی در ترویج فریضه نماز با تاکید بر نقش قصه و داستان در قرآن کریم صورت پذیرفته است. برای دستیابی به این هدف، فراخور موضوع از روش توصیفی تحلیلی استفاده شد. یافته های تحقیق حاکی از آن بود که ساحت زیبایی شناسی و هنری قادر است در انتقال آموزه های اسلامی و ترویج و توسعه فرهنگ نماز نقش مهمی ایفا کند و موجب یادگیری عمیق تر شود که البته نیازمند پشتوانه و پیش زمینه هایی از جمله، توجه و بهره گیری از عناصر دینی (اعتقادات به عنوان وجه شناختی و بینشی، حالات درونی به عنوان وجه عاطفی و هیجانی، التزام درونی وجه تصمیم گیری، اراده و انتخاب و در نهایت عمل) و عناصر تربیتی است. در انتقال مفاهیم دینی و تربیت دینی ضمن توجه به ویژگی ها و مولفه های کلیدی و تاثیرگذار در مراحل رشد (تمهید، تادیب، بلوغ و اوج بلوغ، اعتدال و اعتلا) و گذار صحیح و روشمند از کودکی به بزرگسالی، در هر مرحله از مراحل رشد، عقلانیت، مطلوبیت، انسانیت و عاملیت می بایست مورد پرورش قرار گیرد.

    کلید واژگان: نماز, هنر, زیبایی شناختی, قصه, داستان
    Seyed Aqeel Nasimi, Masoumeh Keramati*

    Education is of particular importance in childhood. It shapes the personality of individuals and conveys concepts in an appropriate and correct manner. One of the most effective ways of educating children and adolescents is the use of the aesthetic and artistic method. Given the undeniable role of stories in conveying concepts, literature and art can be the best means of reflecting concepts in general, and Islamic concepts in particular. Emphasizing on the role of stories in the Holy Quran, the present study aims to investigate the role of this educational dimension in promoting the obligatory prayer. To achieve this goal, the descriptive-analytical method was used. The findings of the study indicated that the aesthetic and artistic aspect can play an important role in transmitting Islamic teachings and promoting and developing the culture of prayer. It can lead to deeper learning if the following requirements are met: attention to and utilization of religious elements (beliefs as the cognitive and insight aspect, internal states as the emotional and emotional aspect, internal commitment as the decision-making aspect, will, choice, and action) and educational elements. In transmitting religious concepts and religious education the key and influential characteristics and components in the stages of growth (introduction, discipline, puberty and the peak of puberty, moderation and elevation) and the correct and methodical transition from childhood to adulthood must be considered. Besides, rationality, desirability, humanity, and agency should be cultivated at each stage of growth.

    Keywords: Prayer, Art, Aesthetic, Story, Fiction
  • علی احمد صادقی جوزانی، فوزیه پارسا *، ناهید عزیزی
    زمینه و هدف

     شخصیت پردازی یکی از مولفه های اصلی داستانسرایی است. شخصیت ، مجموعه ای از ویژگیهاست که موجودیت یک شخص را در داستان میسازد و مخاطبان در برخورد با آن شخص در مقاطع گوناگون داستان، انتظار دارند که همان ویژگیها را در آن شخص بازبینند. بنابراین شخصیت پردازی، هنر تصویر کردن ویژگیها و منش اشخاص دخیل در داستان است به گونه ای که منتظره و باورپذیر باشددر این مقاله تلاش میشود شخصیت پردازی در خسرو و شیرین نظامی و شیرین و فرهاد وحشی بافقی مقایسه شود و شباهتها و تفاوتهای نگاه و سلایق این دو شاعر در حوزه شخصیت پردازی تبیین شود.

    روش تحقیق:

     این پژوهش، جنبه تطبیقی دارد و بر اساس تطبیق خسرو و شیرین نظامی و شیرین و فرهاد وحشی بافقی در حوزه شیوه های شخصیت پردازی، پیریزی شده است. بحثها به شیوه ترکیبی از توصیف و تحلیل ارائه میشوند.

    یافته ها

     یافته های این پژوهش، گویای آن است که هرچند مباحث نظری مربوط به حوزه شخصیت پردازی، جدید هستند و از زمان مواجهه ادبیات فارسی و ادبیات غرب در دوره معاصر، در ایران رایج شده اند، اما دو شاعر بزرگ پارسیگو، نظامی گنجوی و وحشی بافقی با تکیه بر نبوغ خویش در سطحی مناسب به شخصیت پردازی پرداخته اند.

    نتیجه

     نظامی در حقیقت تاریخنامه زندگانی و پادشاهی خسرو پرویز را سروده است هرچند که جنبه های عاشقانه آن را هم برجسته کرده است. شخصیت اصلی منظومه او، خسرو است و سپس شیرین و دیگر شخصیتها که تعداشان نیز بسیار است، برخی جنبه فرعی دارند و برخی هم سیاهی لشکرند. در مقابل، وحشی، برشی از یک داستان بزرگتر را برگزیده و به تبع این گزینش، شخصیتها را نیز گزینش کرده است. تعداد شخصیتها در منظومه وحشی در حداقل ممکن است.شخصیتها در منظومه نظامی به سبب آنکه در بطن یک متن تاریخی عمل میکنند، فردیت بیشتر دارند و در منظومه وحشی، جنبه نوعی شخصیتها که تعدادشان نیز اندک است، چشمگیرتر است و حتی فرهاد را میتوان کمابیش شخصیتی نمادین و در عین حال، ازلی انگاشت. شخصیتهای منظومه نظامی، کنش بیشتر دارند اما شخصیتهای منظومه وحشی بیشتر شبیه افراد حاضر در تابلوی نقاشی هستند که ساکت و ساکنند و شاعر در کنار این تابلو ایستاده و درباره افراد حاضر در آن، نقالی میکند.

    کلید واژگان: نظامی گنجوی, وحشی بافقی, خسرو و شیرین, شیرین و فرهاد, شخصیت پردازی, داستان
    Ali Ahmad Sadeghi, Fouzia Parsa *, Nahid Azizi
    BACKGROUND AND OBJECTIVES

     Characterization is one of the main components of storytelling. Character is a set of characteristics that make up the existence of a person in the story, and the audience expects to see the same characteristics in that person when dealing with that person at different stages of the story. Therefore, characterization is the art of portraying the characteristics and character of the people involved in the story in such a way that it is expected and believable. In this article, an attempt is made to compare the characterization in Khosrow and Shirin Nizami and Shirin and Farhad Vahashi Bafghi, and the similarities and differences of the views and tastes of these two poets in The field of characterization should be explained.

    METHODOLOGY

     This research has a comparative aspect and is based on the comparison of Khosrow and Shirin Nizami and Shirin and Farhad Vahshi Bafghi in the field of characterization methods. Discussions are presented in a combination of description and analysis.

    FINDINGS

     The findings of this research show that although the theoretical discussions related to the field of characterization are new and have become common in Iran since the encounter between Persian literature and Western literature in the contemporary period, two great Parsigo poets, Nizami Ganjavi and Vahsih Bafghi with Relying on their ingenuity, they have done characterization at an appropriate level.

    CONCLUSION

     Nizami actually wrote the history of Khosrow Parvez"s life and reign, although he highlighted its romantic aspects as well. The main character of his poem is Khosrow, followed by Shirin and other characters, who are also numerous, some of them have secondary aspects and some of them are black. On the other hand, Vashvih has chosen a section of a bigger story and according to this choice, he has also chosen the characters. The number of characters in the wild system is as minimal as possible. The characters in the military system have more individuality due to the fact that they act in the heart of a historical text, and in the wild system, the aspect of the type of characters, whose number is also small, is more impressive, and even Farhad can be more or less He considered a symbolic and at the same time eternal character. The characters of the military system have more action, but the characters of the wild system are more like the people in the painting, who are quiet and still, and the poet is standing next to this painting and is talking about the people in it.

    Keywords: Nezami Ganjavi, Vahshi Bafghi, Khosro, Shirin, Farhad, Characterization, Story
  • سید حسین میثمی*

    داستان های روایی که همراه با موسیقی بوده اند، بخشی از رپرتوار موسیقی دربار ساسانی را تشکیل می دادند. این داستان ها در دو مقیاس بزرگ و کوچک یعنی 360 دستان و سی لحن تنظیم شده بودند که این ترتیب را به باربد، موسیقی پرداز دربار خسروپرویز نسبت داده اند. این نام ها را می توان در رساله های به جامانده از قدیم، سروده های شاعرانی چون منوچهری دامغانی یا در فرهنگ های مختلف بازیافت. این مقاله تاکید بر سی لحن باربد به ویژه داستان پنجه کبک دری/ راح روح دارد. هدف از این تحقیق کشف داستان ها و انگیزه کاربردی آن است. رویکرد تحقیق مبتنی بر توصیف و تحلیل محتوا و روش گردآوری منابع کتابخانه ای است. ارتباط عناوین داستان پنجه کبک دری با راح روح مهم ترین سوال این تحقیق است. اسامی روایت های مذکور از سی لحن، گاه یکسان نیست که به نظر می رسد براساس محتوای داستان ها، برخی از آن ها دو یا سه نام مشابه داشته اند. اشتباهات کاتبان در مورد تعداد آن ها را نیز نباید نادیده گرفت. به نظر می رسد منشا اصل داستان پنجه کبک دری هندی و با داستان راح روح/ راحه الارواح مرتبط است. متن داستان راحه الارواح در سده های مختلف دوران اسلامی دچار دگردیسی های فراوانی شده است. محتمل است که مترجمان عرب عنوان راح روح/ راحه الارواح را برای پنجه کبک دری برگزیده باشند که به خباثت وزیران اشاره دارد؛ شخصیت هایی که در تلاش اند با دسیسه و نیرنگ مانع به قدرت رسیدن شخص محوری داستان شوند و او را حذف کنند که در این امر موفق نمی شوند. این موضوع می تواند تفسیری از پیروزی خیر بر شر در تفکر ثنویت دین مزدیسنا باشد.

    کلید واژگان: سی لحن, باربد, داستان, پنجه کبک دری, راح روح, راحه الارواح
    Seyed Hossein Meysami *

    Narrative stories accompanied by music formed a part of the Sasanian court music repertoire. These stories were arranged in two scales, big and small, i.e. 360 melodies and 30 derivative modes, which were attributed to Barbad, the court musician of Khosrow Parviz. These names can be found in treatises left from the past, poems of poets such as Manochehri Damghani or in different cultures. This article emphasizes on Barbad's 30 derivative modes, especially the story of Panjeh Kabk e Dari/Rah e Ruh. The purpose of this research is to discover the stories and its practical motivation. The research approach is based on the description and analysis of content and the method of collecting library resources. The relationship between the titles of Panjeh Kabk e Dari and the Rah e Ruh is the most important question of this research. The names of the mentioned stories of the 30 derivative modes are sometimes not the same, and it seems that some of them had two or three similar names based on the content of the stories. The mistakes of the scribes regarding their number should not be neglected either. It seems that the origin of the story of Panjeh Kabk e Dari is Indian and is related to the story of Rah e Ruh / Rahat al-Arwah. The text of Rahat al-Arwah story has undergone many transformations in different centuries of the Islamic era. It is possible that the Arab translators have chosen the title of Rah e Ruh / Rahat al-Arwah for Panjeh Kabk e Dari, which refers to the wickedness of the ministers; The characters who are trying to prevent the main character of the story from gaining power and eliminate him, but they are not successful in this matter. This issue can be an interpretation of the victory of good over evil in the thinking of the dualism of Mazdayasna religion.

    Keywords: Thirty Derivative Modes, Barbod, Story, Panjeh Kabk E Dari, Rah E Ruh, Rahat Al-Arwah
  • وفا یزدان منش*، سمیرا گیلانی
    بازتاب حال و هوا، اوضاع و موقعیت های اجتماعی، سیاسی و حتی اقتصادی پیرامون یک هنرمند، در زندگی شخصی و آثار هنری او مشهود است. یکی از این عوامل بیرونی تاثیر گذار  بر افکار هنرمند، جغرافیای طبیعی محل تولد یا زندگی وی است. ادبیات اقلیمی یکی از شاخه های ادبیات است که ویژگی های طبیعت و افراد ساکن در منطقه ای خاص را بیان می کند. این نوع ادبی در ادبیات تمام مناطق جهان از جمله ادبیات فارسی و ادبیات اردو دارای اهمیت زیادی است. علی عباس حسینی در شبه قاره هند و پاکستان و محمود دولت آبادی در ایران به خلق آثار بسیاری منطبق با ادبیات اقلیمی پرداخته اند و از ارزش بالایی در این حوزه ی ادبی برخوردار هستند. داستان های دولت آبادی اغلب در فضای استان خراسان و داستان های حسینی در فضای اوتارپرادش جریان دارند. در این پژوهش ابتدا تعاریف موجود از ادبیات اقلیمی و سپس تاریخچه این نوع ادبی در ادبیات فارسی و اردو به طور مختصر بیان شده است و سپس به شیوه ی تحلیلی و استنباطی، عناصر و ویژگی های ادبیات اقلیمی در داستان های علی عباس حسینی و محمود دولت-آبادی به شکل تطبیقی مورد بررسی قرار خواهد گرفت که ضمن مطالعه ی این نقد و بررسی، زمینه ی آشنایی با فرهنگ و اقلیم مناطق توصیف شده توسط داستان های این دو نویسنده امکان پذیر می گردد.
    کلید واژگان: ادبیات اقلیمی, علی عباس حسینی, محمود دولت آبادی, داستان, اردو, فارسی
    Vafa Yazdan Manesh *, Samira Gilani
    The Regional literature contains descriptions of the characteristics of nature and people in specific areas. All regions of the world have a great deal of literature of this type, including Persian and Urdu literature. Several works in Regional literature have been produced by Ali Abbas Hosseini on the subcontinent of India and Pakistan and Mahmoud Dolatabadi in Iran. The Regional literature contains descriptions of the characteristics of nature and people in specific areas. All regions of the world have a great deal of literature of this type, including Persian and Urdu literature. Several works in Regional literature have been produced by Ali Abbas Hosseini on the subcontinent of India and Pakistan and Mahmoud Dolatabadi in Iran. First, the existing definitions of Regional literature and the history of Regional literature in Persian and Urdu literature will be briefly explained, and then, in an analytical and inferential manner, the elements and characteristics of Regional literature in the stories of Ali Abbas Hosseini and Mahmoud Dolat Abadi will be explored. First, the existing definitions of Regional literature and the history of Regional literature in Persian and Urdu literature will be briefly explained, and then, in an analytical and inferential manner, the elements and characteristics of Regional literature in the stories of Ali Abbas Hosseini and Mahmoud Dolat Abadi will be explored.
    Keywords: Regional Literature, Urdu, Farsi, Stories, Ali-Abbas Hosseini, Mahmoud Dolat Abadi
  • علی محسنی فسقندیس، علیرضا مظفری *، عبدالناصر نظریانی

    بسامد داستان لیلی و مجنون در ادبیات فارسی بسیار است. داستان لیلی و مجنون از قرن چهارم هجری قمری مورد توجه شاعران و ادیبان ایرانی قرار گرفته و در آثار آنان آمده است. تحول و تطور روایت و شخصیت ها و مضامین در داستان ها و حکایت های لیلی و مجنون در ادب پارسی و هچنین ارتباط آن منظومه ها با شرایط مکانی و زمانی که داستان در آن سروده شده است و تفاوت آن با اصل روایت و مکان وقوع داستان عربی آن می تواند در شناخت بهتر و متفاوت از حکایت های نگاشته شده با نام مشترک لیلی و مجنون کمک کند. در این پژوهش بررسی تغییرات شخصیت لیلی در بیان شاعران پارسی زبان هدف اصلی نگارش آن به شمار می آید. یافته های پژوهش حاکی از آن است که منظومه لیلی و مجنون در طول تاریخ ادب فارسی در اشعار شاعران، با توجه به آن چه که از نظامی تقلید کرده اند، جز در موارد جزئی تغییر آن چنانی نداشته است و همگی در مورد وضعیت مکانی و فرهنگی و نیز محتوای منظومه که عشق بی بدیل است، اتفاق نظر داشته اند. لکن تفاوت های باریک و جالبی در شخصیت لیلی در اشعار شاعران وجود دارد.

    کلید واژگان: داستان, روایت, شخصیت, لیلی و مجنون.
    Ali Mohseni Fesghandis, Ali Reza Mozafari *, Abdol Naser Nazariani

    The frequency of Leyli and Majnoon's tales is high in Persian literature. The tale of Leyli and Majnoon has been considered by Iranian poets and authors since the fourth-century AH and has been included in their works. Evolution of narrative, characters, and themes in the tales and anecdotes of Leyli and Majnoon in Persian literature, their relationship in terms of where and when the tale is written, and its difference from the original version and the location of the Arabic story would help to have a better and different understanding of the stories written under the common name Leyli and Majnoon. In this study, the main purpose is the investigation of the Leyli character changes among Persian poets. The research shows that the Layla and Majnoon poems in the history of literature in Persian poets, based on the imitation of Nezami, do not have much variation except minor changes. And all authors reach a consensus about the location and culture, and the pure love, although interesting minor differences were in Leyli's character in their writing.

    Keywords: Story, Narrative, Character, Leyli, Majnoon
  • خدیجه اولادی قادیکلایی*، رضا فرصتی جویباری، حسین منصوریان سرخگریه

    بررسی شخصیت زن در ادبیات جهان همواره مورد نظر پژوهشگران بوده است. نویسندگان و شاعران به فراخور فرهنگ و محیط اجتماعی - سیاسی سرزمین خود، از کارکرد شخصیت زن در داستان ها بهره برده اند؛ به گونه ای که در داستان های ادبی ملل، حضور و نقش های متفاوت و متنوع از زنان دیده می شود. جستار حاضر به شیوه توصیفی- تحلیلی، فارغ از جنبه های بحث برانگیز نگرش فردوسی نسبت به زنان، مقایسه و تطبیقی از چگونگی شخصیت پردازی این قشر از افراد جامعه از منظر ساختار داستان پردازی، در چهار تراژدی بخش حماسی شاهنامه و چهار نمایش نامه تراژیک اوریپید، ارائه می دهد تا از این رهگذر میزان تشابه و تفاوت شخصیت-پردازی را در این آثار نشان دهد و بتواند گریزی به چگونگی نگاه مردمان به زنان در دوران پیشین باشد. نتایج از پژوهش نشان داد زنان به سبب نشان داده شدن موجودیت، شخصیت اصلی و قهرمان اغلب تراژدی های اوریپید هستند و در تراژدی های فردوسی به فراخور داستان و موقعیت، نقش پذیرفته اند.

    کلید واژگان: اوریپید, داستان, تراژدی, زنان, شاهنامه, شخصیت پردازی.
    Khadijeh Oladi Ghakolaeidi *, Reza Forsati Joybari, Hossein Mansoorian Sorkhgaryeh

    Researching the personality of women in world literature has always been desired by researchers. Writers and poets have benefited from the function of the female character in the stories based on the culture and socio-political environment of their country. In such a way that in the literary stories of the nations, the presence and roles of women can be seen. This study is descriptive-analytical, apart from the controversial aspects of Ferdowsi's attitude towards women, a comparison and comparison of how this class of society is characterization from the point of view of the structure of storytelling, in the four tragedies of the epic part of the Shahnameh and the four tragic plays of Euripides. Presents in this way to show the similarity and difference of characterization in these works and to be able to avoid how people looked at women in the previous era. The results indicate that women are the main characters and heroes of most of Euripide's tragedies due to the fact that their existence is shown, and they have taken a role in Ferdowsi's tragedies according to the story and situation.

    Keywords: Euripides, Story, Tragedy, Women, Shahnameh, Characterization
  • اسحاق طغیانی *، فاطمه سعیدی

    جذابیت داستان به شخصیت اصلی آن بستگی دارد و در واقع تمامی متن داستان بر محوریت شخصیت شخصیت اصلی است. هر چه شخصیت اصلی داستان صفات جذاب و جالبی داشته باشد، بیشتر در روح و جان کودکان ریشه می دواند و آنها را به ناکجاها می برد. روح تشنه آنها را سیراب می کند و هیجانات و غلیان احساساتشان را بیرون می ریزد. کودکان با شخصیت اصلی داستان همذات پنداری می کنند و فارغ البال از واقعیات جامعه رویاها و آمالشان را دنبال می کنند. این پژوهش در نظر دارد به شخصیت پردازی در ادبیات کودک بپردازد.

    کلید واژگان: ادبیات, کودک, شخصیت, داستان, نمایش
  • هاجر عباسی سورکی، اصغر شهبازی *

    هر داستان روایتی از رخدادهاست که در بستر زمان به وقوع می پیوندد . این رخدادها از سیری پیوسته و گاه شمارانه پیروی می کنند ، اما در جایی ناهماهنگی هایی به صورت زمان پریشی پدید می آید که باعث گسترش فضای داستان و ایجاد تعلیق و انتظار در خواننده می شود . نویسنده با استفاده از تکنیک زمان پریشی ، نظام خطی داستان را در هم شکسته و با نمایش دنیای درونی شخصیت اصلی داستان ، مخاطب را به بازخوانی یک داستان پرتحرک ، پیچیده و درگیرانه فرامی خواند . علی خدایی نویسنده داستان عصرهای یکشنبه ، با درهم شکستن سیر خطی زمان ، از زمان پریشی گذشته نگر (درونی و بیرونی) استفاده کرده است. گذشته نگری های درونی شیوه استفاده از زمان در داستان است و گذشته نگری بیرونی مانند پلی برای رسیدن به اتفاقات اصلی روایت است . پژوهش حاضر می کوشد با بررسی داستان عصرهای یکشنبه اثر علی خدایی ، مقوله زمان پریشی را با شیوه تحلیلی ، واکاوی کند و تکنیک نویسنده در گسستگی زمان داستان را مورد بررسی قرار دهد .

    کلید واژگان: داستان, علی خدایی, عصرهای یک شنبه, زمان پریشی, گذشته نگری
    Hajar Abbasi Soorki, Asghar Shahbazi *

    Every story is a narrative of events that take place in time. These events follow a continuous and chronological sequence, but somewhere there are inconsistencies in the form of time lapse, which expands the space of the story and creates suspense and anticipation in the reader. By using the time-lapse technique, the author breaks the linear system of the story and by showing the inner world of the main character of the story, calls the audience to re-read a dynamic, complex and involved story. Ali Khodayi, the author of the story of Sunday evenings, has used retrospective time travel (internal and external) by breaking the linear course of time. Internal flashbacks are a way of using time in the story, and external flashbacks are like a bridge to reach the main events of the narrative. The present study tries to analyze the concept of timelessness by analyzing the story of Sunday evenings by Ali Khodayi and examines the author's technique in discontinuing the time of the story .

    Keywords: Story, Ali Khodayi, Sunday Evenings, Time Lapse, Hindsight
  • سید مهدی نوری کیذقانی*، سید روح الله حسینی

    در دوره معاصر پیوندی ژرف میان ادبیات و فلسفه و خاصه فلسفه وجودگرا برقرار شده است و لذا در دهه های اخیر شاهد نگارش آثار ادبی فراوانی با رویکرد اگزیستانسیالیستی هستیم. بنت الهدی صدر و صادق هدایت ازجمله ادبایی هستند که هرکدام با رویکردی متفاوت، ادبیات و به ویژه داستان را وسیله ای برای بیان اندیشه های خود قرار دادند و بر طیف وسیعی از خوانندگان تاثیر گذاشته اند. خواننده آثار این دو نویسنده، در لابه لای حوادث داستان و از زبان شخصیت های مختلف با پرسش های و دغدغه های وجودی متعددی روبرو می شود که ذهن و اندیشه او را به تکاپو وا می دارد. در نوشتار حاضر سعی شده به شیوه توصیفی-تحلیلی دوسویه برخی اندیشه های اگزیستانسیالیستی همچون انتخاب و اختیار، زن و مرگ در آثار بنت الهدی صدر و صادق هدایت مورد واکاوی قرار گیرد. در یک نگاه کلی و با واکاوی داستان هایی که از این مولفه ها سخن رفته است می توان گفت که تفاوتی بنیادین در نگاه دونویسنده به موضوعات مذکور وجود دارد. در این تفاوت موثر بوده است. بنت الهدی ملاک انتخاب را از نصوص مقدس و دستور شارع اتخاذ می کند اما هدایت انسان را در هر انتخاب آزاد می بیند. زن سنتی و خاصه مذهبی در نگاه هدایت موجودی خرافاتی و راضی به وضع موجود است اما بنت الهدی باورهای مذهبی را عامل توانمندسازی و پویایی زنان می-داند. مقوله مرگ از نگاه صادق هدایت موهبتی است که انسان را به سوی اصالت می کشاند درحالی که از دیدگاه بنت الهدی، مرگ وسیله آزادی از دلبستگی و نیز راهیابی به زندگی ایمانی است.

    کلید واژگان: اگزیستانسیالیسم, بنت الهدی صدر, صادق هدایت, داستان, تقابل اندیشه
    Seyed Mehdi Nouri Kizghani*, Seyed Rohallah Hoseini

    In the contemporary period, there has been a deep connection between literature and philosophy and existentialist philosophy. Sadegh Hedayat and Bint Al-Hoda Sadr are among the writers who, each with a different point of view, use the story as a means to express themselves and influence the public opinion of the readers. The reader of these two characters, in the midst of the events of the story and from the language of different characters, faces many existential questions and concerns that prompt his mind and thoughts to struggle.In this article, an attempt has been made to analyze the existentialist ideas in the works of Bentalhedi Sadr and Sadegh Hedayat in a descriptive-analytical way. there are differences and similarities in these. Bint-ul-Hoda adopts the criterion of choice from the holy texts and the order of religion, but "Sadiq Hedayat" sees man as free in every choice. According to "Sadegh Hedayat", a traditional and especially religious woman is a superstitious creature and is satisfied with the status quo, but Bent Al-Hoda considers religious beliefs as a factor in women's empowerment and dynamism. From the point of view of "Sadiq Hedayat", the category of death is a gift that leads a person to originality, while from the point of view of Bint Al-Hoda, death is a means of freedom from attachment and a path to a life of faith.

    Keywords: Existentialism, Bint Al-Hoda Sadr, Sadegh Hedayat, Story
  • مسعود فروزنده، مظاهر توفیقی*
    داستان های جشنواره ادبیات کودک و نوجوان رضوی از جمله آثار داستانی در رده سنی کودک و نوجوان هستند که بیشتر به صورت یک پی رفتی و تا حدودی مثبت نگر در دهه 80 و 90 نگاشته شده اند. محور اصلی این داستان ها را انتقاد از بیماری و فقر، ستایش توسل و امید، نوع دوستی، قدرشناسی و تلاش و پشتکار تشکیل می دهد. این مقاله به روش توصیفی تحلیلی و با هدف معرفی بهتر این داستان ها و شناخت نوع نگاه نویسندگان آن ها که کمتر مورد توجه قرار گرفته است، تلاش می کند عناصر مهم ساختاری و محتوایی این آثار را بررسی و تحلیل کند. بر اساس یافته های این جستار، در این داستان ها توصیفات واقعی بر تخیل نویسندگان غلبه دارد. در این داستان ها در نهایت، برتری با شخصیت های مثبت و نیروی خیر است و پایان به نسبت خوشی در انتظار قهرمانان و خوانندگان آن قرار دارد. غلبه فراوانی شخصیت های پویا نسبت به شخصیت های ایستا به دلیل نوع بحران ها در داستان و غلبه محتوا بر فرم، صحنه پردازی های توام با تشبیه و استعاره که در خدمت درون مایه داستان قرار دارد، از دیگر ویژگی های این داستان هاست. کم توجهی به فرهنگ ملی و اساطیری و یکسانی در زبان و گفتار شخصیت های داستان، از مهم ترین آسیب های این آثار است.
    کلید واژگان: داستان, جشنواره ادبیات کودک و نوجوان رضوی, تحلیل ساختاری و محتوایی, بسامد
    Masoud Foroozandeh, Mazaher Tofighi *
    Razavi’s children’s and adolescent literature festival stories are among the works of fiction in the age category of children and adolescents, which were mostly written in a one-sequence and somewhat positive way in the 2000s and 2010s.  The main focus of these stories is criticism of illness and poverty, praise of appeal and hope, altruism, gratitude, effort and perseverance.  This article tries to investigate and analyze the important structural and content elements of these works in a descriptive and analytical way, with the aim of better introducing these stories and knowing the viewpoints of their authors, which have been given less attention so far.  The findings of this research revealed that in these stories, the reality descriptions prevail over the imagination of the writers.  In these stories, in the end, superiority is with positive characters and the force of good, and the heroes and readers face relatively positive endings.  The predominance of dynamic characters over static characters because of the type of crises in the story and the predominance of content over form, scenes combined with similes and metaphors that serve the content of the story are other features of these stories.  Lack of attention to the national and mythological culture and uniformity in the language and speech of the story characters is one of the most important damages of these works.
    Keywords: Story, Razavi Children, Adolescent Literature Festival, Structural, Content Analysis, Frequency
  • فاطمه صالحی نجف آبادی، اعظم اسفیجانی*، نگین برات دستجردی

    بازی های آموزشی دیجیتال اخیرا تحقیقات زیادی را به خود اختصاص داده اند و پژوهشگران این زمینه از اثربخشی آنها استقبال کرده اند. در این راستا پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی داستان و خودتوضیحی بازی دیجیتال بر یادگیری، درگیری تحصیلی و انتقال یادگیری در درس ریاضی دانش آموزان پایه اول ابتدایی انجام شد. روش پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان کلاس اول شهر تبریز می باشد که انتخاب مدرسه بصورت مدرسه دردسترس انجام شد و نمونه گیری دانش آموزان بصورت تصادفی بود که در سه گروه آزمایش یک (16 دانش آموز) و آزمایش دو (16 دانش آموز) و گروه کنترل (19 دانش آموز) قرار گرفتند. برای گردآوری داده های مربوط به متغیر های یادگیری و انتقال یادگیری از آزمون محقق ساخته و برای متغیر درگیری تحصیلی از پرسشنامه درگیری تحصیلی ریو و تی سینگ استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. تحلیل یافته های پژوهش نشان داد داستان بازی دیجیتال بر یادگیری، درگیری تحصیلی و انتقال یادگیری تاثیر دارد همچنین خودتوضیحی بازی دیجیتال بر یادگیری و انتقال یادگیری تاثیر دارد اما بین خودتوضیحی بازی دیجیتال با درگیری تحصیلی تاثیری یافت نشد. بنابراین در طراحی بازی های آموزشی برای افزایش اثربخشی آنها می توان قابلیت های آموزشی داستان و خودتوضیحی را مورد استفاده قرار داد.

    کلید واژگان: بازی دیجیتال, یادگیری مبتنی بر بازی, داستان, خودتوضیحی
    Fatemeh Salehi Najaf Abadi, Azam Esfijani *, Negin Barat Dastjerdey

    Digital educational games have recently received a lot of research and researchers in this field have welcomed their effectiveness. In this regard, the present research was conducted with the aim of investigating the effectiveness of the story and self-explanation of the digital game on learning, academic engagement and learning transfer in the mathematics of the first-grade elementary school students. The present research method was quasi-experimental with a pre-test and post-test design with a control group. The statistical population is all the first-grade students of Tabriz city, the school selection was done as an available school and the sampling of students was random and they were placed in three groups of experiment one (16 students), experiment two (16 students) and the control group (19 students). To collect data related to learning variables and learning transfer, a researcher-made test was used, and Reeve & Tseng's academic engagement questionnaire was used for the academic engagement variable. Multivariate covariance statistical method was used to analyze the data. The analysis of the research findings showed that the story of the digital game has an effect on learning, academic involvement and learning transfer, also the self-explanation of the digital game has an effect on learning and the transfer of learning, but no effect was found between the self-explanation of the digital game and academic involvement. Therefore, in the design of educational games, to increase their effectiveness, the educational capabilities of stories and self-explanation can be used.

    Keywords: Digital Game, Game-Based Learning, Story, Self-Explanation
  • فاطمه احمدی شاد، زینب السادات اطهری*
    هدف پژوهش حاضر، بررسی آموزه های تعلیمی مجموعه کتب داستانی آموزش سواد مالی کودکان بود تا از این رهگذر میزان توجه به استانداردها و مهارت های هر یک از عرصه های شش گانه سواد مالی مشخص گردد. این تحقیق با استفاده از تحلیل محتوای قیاسی مایرینگ انجام شد. واحد زمینه، کلیه ی متن های مجموعه ی 22 جلدی (752 صفحه) و واحد تحلیل در این پژوهش برابر با واحد زمینه بود. ابزار گردآوری داده ها در پژوهش حاضر، مجموعه کتب داستان سواد مالی و کتاب سنگ بنا جامپ استارت و استانداردها (15 مورد) و مهارت های (34 مورد) مالیه شخصی جامپ استارت بود. روایی فرم های تحلیل محتوا پس از چندین بار بررسی توسط متخصصین، تایید گردید. هم چنین پایایی پژوهش نیز از طریق ضریب اسکات (733/0) محاسبه شد. تجزیه و تحلیل داده ها نیز بر اساس روش آنتروپی شانون انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد به تمام عرصه ها و استانداردها و مهارت های مالیه شخصی به طور یکسان توجه نشده است. به طوری که در بین عرصه های سواد مالی، بیش ترین فراوانی و ضریب اهمیت به استانداردهای عرصه خرج و پس انداز و کم ترین فراوانی و ضریب اهمیت به استانداردهای عرصه مدیریت ریسک و بیمه تعلق دارد. سایر عرصه های مالی شخصی به ترتیب میزان اهمیت در کتب داستانی عبارتند از: عرصه کاریابی و درآمد، تصمیم گیری مالی، سرمایه گذاری و اعتبار و بدهی. در نتیجه طراحی الگویی غنی متناسب با فرهنگ و ویژگی های بومی ایران برای آموزش سواد مالی و تالیف کتاب های داستان و غیر داستان مبتنی بر چنین الگویی در همه عرصه ها و مهارت های مالیه شخصی به طور متوازن پیشنهاد می گردد.
    کلید واژگان: آموزش سواد مالی, استانداردهای مالیه شخصی, داستان, کودک
    Fatemeh Ahmadi Shad, Zeinab Sadat Athari *
    The purpose of the present study was to investigate the educational teachings of the collection of children's financial literacy story books to determine the level of attention paid to the standards and skills of each of the six areas of financial literacy. This research was carried out using deductive Miring content analysis. The unit of context of all the texts of the collection of 22 volumes and the unit of analysis in this research was equal to the unit of context The reliability of the research was calculated through the Scott coefficient (0733). Data analysis was also done based on Shannon's entropy method. The findings of the research showed that all areas and standards and skills of personal finance have not been paid the same attention. So that among the areas of financial literacy, the highest frequency and coefficient of importance belong to the standards of the field of spending and saving, and the lowest frequency and coefficient of importance belong to the standards of the field of risk management and insurance. According to the personal financial fields, in order of importance in fiction books, they are the fields of job search and income, financial decision making, investment, credit and debt, as a result of designing a rich model suitable for the culture and native characteristics of Iran for teaching financial literacy and writing fiction and non-fiction books. Based on such a model, it is recommended in all areas and skills of personal finance in a balanced way.
    Keywords: Financial Literacy Education, Personal Finance Standards, Stories, Children
  • علی هادیلو *

    «دیپلماسی در عصر رسانه های داستان گو: بررسی تطبیقی نخستین روایت رسانه ای «شبکه خبر»، «سن ان ان» و «بی بی سی» درباره حمله به آرامکو»
    رسانه ها در نقل مکان به فناوری های نوین ارتباطی از سرزمین پرجاذبه و افسونگر روایت و «رسانه های داستان گو» سر درآورده اند. مرز باریک روایت رسانه ای و روایت داستانی، رویداد است؛ بنابراین رویداد فصل جداکننده رسانه و داستان است. با حضور رویداد، روایت های رسانه ای قابلیت تحقیق، تکذیب و تصدیق پیدا می کند، درحالیکه روایت های داستانی «قابل تحقیق» نیستند، حتی اگر ما به ازای بیرونی داشته باشند. دیگر «خبر به مثابه گزارش عینی از رویداد»، آنچنان که «والتر لیپمن» بر آن پافشاری می کرد، رنگ باخته است. گاه روایت ها در ذهن مخاطبان باورپذیرتر از رویداد به نظر می رسند و گاه حتی متناقض، متعدد و متکثر هستند. مقاله پیش ‎رو کوشیده تا با دو روش تحلیل محتوای کیفی و منابع کتابخانه ای، نخستین گزارش سه شبکه خبری «شبکه خبر»، «سی ان ان» و «بی بی سی» از رویداد حمله به «آرامکو» را بررسی و علایم افول عصر رسانه های خبری سنتی و ظهور رسانه های داستان گو در «عصر فراخبر» و نظام بین الملل نوین را گوشزد کند.

    کلید واژگان: رسانه, داستان, روایت
    Ali Hadiloo

    Diplomacy in the Era of Storytelling Media: A Comparative Study of the First Media Narrative of IRINN, CNN and BBC about the Attack on Aramco
    Modern media have emerged from the transition from the fascinating and attractive land of narrative and storytelling media to the new communication technologies. Event is in the narrow border between the media narrative and the fictional narrative. Hence, event is the dividing agent between the media and fiction. In the presence of event, the media narratives can be verified, falsified or scrutinized. On the other hand, fictional narratives cannot be scrutinized, even if there is an equivalent for them in the reality.
    ‘News as an objective report of an event’ on which Walter Lippmann once emphasized has now faded away. Narratives of an event are sometimes contradictory, numerous and plural; sometimes the narrative take precedence over the event and is more believable in the mind of the audience than the event itself. Using a qualitative analysis approach and library sources, the present article endeavors to study the first reports of the three TV channels IRINN, CNN and BBC about the Aramco attack event and remind the reader of the signs of the decline of the traditional news media and the rise of the storytelling media in theMetanarrative and modern international system.

    Keywords: Story, Media, Narrative
  • کیومرث قیصری گودرزی*، سعدالله احمدی فر، حسن قراباغی

    هدف‎ از پژوهش حاضر، بررسی میزان تاثیرگذاری مشارکت در حلقه کندو کاو داستان‎های کلرژوبرت بر مهارت‎های اجتماعی دانش‎آموزان مقطع ابتدایی  شهرستان کرمانشاه است. پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی است که از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش عبارت بود از کلیه دانش آموزان مقطع ابتدایی در ناحیه یک شهرستان کرمانشاه که در سال تحصیلی 1401-1400 مشغول به تحصیل بودند که به صورت تصادفی دو کلاس از دو مدرسه مختلف انتخاب شدند. نمونه مورد بررسی  دو گروه 15 نفری بودند که یک گروه به عنوان آزمایش و گروه دیگر به عنوان گواه انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه مهارت های اجتماعی ماتسون بود و کتاب های داستان هم از نویسنده فرانسوی یعنی خانم کلر ژوبرت که به زبان فارسی نگاشته شده است انتخاب شد. از دو گروه آزمایش و گواه پیش آزمون به عمل آمد، سپس گروه آزمایش به مدت دو ماه و در طی 8 جلسه تحت مداخله قصه گویی  قرار گرفتند و در خاتمه از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد  نتایج حاصل به وسیله آزمون تحلیل کوواریانس مورد بررسی قرار گرفت و نشان داد که داستان های کلر ژوبرت بر افزایش مهارت های اجتماعی دانش آموزان دبستان از جمله رشد مهارت هایی اجتماعی و مهارت های مربوط به دوری از رفتارهای غیر اجتماعی تاثیر دارد.

    کلید واژگان: داستان, کلر ژوبرت, مهارت‎های اجتماعی, کودکان مقطع دبستان
    Kiumars Gheysari Goodarzi*, SADOLAH AHMADIFAR, Hassan Qrehaghi

    Social skills are among the important and fundamental skills that contribute to the progress and improvement of an individual's quality of life. The aim of this research is to investigate the influence of Joubert's stories on the social skills of elementary school students in Kermanshah City. This study is semi-experimental research using a pretest-posttest design with a control group. The population of this research consists of all elementary school students in District One of Kermanshah City who were studying in the academic year 2021-2022. Two classes from two different schools were randomly selected,  each class consisting of 15 students. One group was assigned as the experimental group, and the other group was assigned as the control group. The research instrument was the Matson Social Skills Questionnaire, and the storybooks were selected from the French author Claire  Joubert and were translated into Persian. Both the experimental and control groups underwent a pretest, followed by an intervention of storytelling sessions for the experimental group over a period of two months and eight sessions. Finally, a posttest was administered to both groups. The results were analyzed using covariance analysis, which showed that Claire Joubert's stories have an impact on enhancing the social skills of elementary school students, including the growth of social skills and skills related to avoiding antisocial behaviors.

    Keywords: Claire Jobert, Story, Social Skills, Students, Elementary School
  • زهرا امین الرعایا، زینب السادات اطهری *

    هدف از مطالعه حاضر بررسی دلالت های تربیت اخلاقی در مجموعه کتاب های قصه های خوب برای بچه های خوب بر اساس روابط چهارگانه انسان می باشد. این تحقیق بر مبنای روش کمی-کیفی و با استفاده از تحلیل محتوا انجام شد. به دلیل سنخیت زیاد با موضوع از جلد پنجم این مجموعه (حاوی داستان هایی از قرآن) و هشتم (حاوی داستان های از ائمه اطهار علیهم السلام) صرفه نظر شد. بنابراین واحد زمینه تحقیق شامل همه داستان های شش جلد باقی مانده از این مجموعه در قالب 130 داستان در 951 صفحه و واحد تحلیل شامل نیمی از داستان های شش جلد مشتمل بر 64 داستان در 421 صفحه بود. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل مجموعه کتاب های قصه های خوب برای بچه های خوب و فهرست وارسی تحلیل محتوا بود. در پژوهش حاضر از روش تحلیل محتوای جهت دار (قیاسی) مبتنی بر نظریه مایرینگ استفاده شد. روایی مقوله های شناسایی شده مرتبط با مولفه های ارتباطی بعد از بازبینی چند باره توسط متخصصین، تایید شد. پایایی مقوله های شناسایی شده نیز با بهره گیری از ضریب اسکات، 92/77 % به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها براساس روش آنتروپی شانون انجام شد. یافته ها نشان می دهد که مرکز توجه نویسنده در انتخاب داستان ها بیشتر بر خودشناسی و مردم شناسی بوده است و به جنبه های خداشناسی هم به طور مستقل در دو جلد پنج و هشت پرداخته شده است؛ لذا برای جبران نقصان این مجموعه در ارتباط با خلقت، تالیف کتب داستانی مربوط، ضرورت دارد. در نهایت استفاده از این مجموعه داستانی در تالیف و تدوین سایر مجموعه های داستانی و به خصوص کتب درسی پیشنهاد می گردد.

    کلید واژگان: تربیت اخلاقی, تحلیل محتوا, کودک, داستان, روابط چهارگانه انسان
    Zahra Aminoroaya, Zeinab Sadat Athari *

    The purpose of the present study is hence "The Investigation of the Consequences of Moral Education in the Collection Of "Good Stories For Good Children" books according to the human's quadruple relationships. It was quantitative-qualitative in the case of method and it was conducted through content analysis. The Fifth and Eighth books were forgone due to the high congruity with the subject. Therefore, the unit of field included all the stories in the remaining six books containing 130 stories in 951 pages and the unit of analysis included half of the stories in these six books containing 64 stories in 421 pages. The applied tools in this study included the books under the title of "Good Stories for Good Children" and the content analysis checklist. The directed (comparative) content analysis method was used in the present study based on Meiring's theory. The validity of the recognized categories related to relationship components was confirmed with experts's investigation. The reliability of the identified categories, too, was achieved at 77.92% by using the Scott coefficient. The data analysis was done via the Shannon entropy method. These findings revealed that the author's attention in selecting the stories has been more on self-knowledge and anthropology and, godliness has been addressed independently; hence in order to make up the shortage of this collection in relationship with the environment, writing the related story books is necessary. Finally, it is suggested to use these stories in writing and compiling other books and story collections, especially textbooks.

    Keywords: Moral Education, Content Analysis, Child, Story, Human's Quadruple Relationships
  • مریم مقدمی*

    این مقاله درصدد است تا روابط جنسیت شخصیت های داستانی و مکان را در داستان کوتاه طعم گس خرمالوی زویا پیرزاد با تکیه بر نظریه نشانه شناسی مکان بررسی کند. در این داستان زندگی زنی سنتی روایت می شود که تا پایان داستان از پوسته کلیشه های جنسیتی خارج نمی شود. خانه (مکان) که در طعم گس خرمالو نقش محوری دارد، قلمرویی پر از نشانه هاست که به بخشی از هویت شخصیت زن مبدل می شود. درواقع خانه و فعالیتهای درون آن هویتی زنانه و بیرون و هرآنچه متعلق به آن است، هویتی مردانه می یابند. نتایج پژوهش نشان می دهد که طعم گس خرمالو در بازنمایی جنسیت (زن/ درون و مرد/ بیرون) با تکیه بر نشانه ها موفق عمل کرده است.

    کلید واژگان: داستان کوتاه و بازنمایی جنسیت, داستان, طعم گس خرمالو, تحلیل داستانهای زویا پیرزاد, مکان در داستان کوتاه معاصر
    Maryam Moghaddami*

    The present article seeks to examine the relationship between the gender of fictional characters and place in Zoya Pirzad's The Acrid taste of Persimmon Short Story, based on the theory of place semiotics. In this story, the life of a traditional woman is narrated who does not leave the shell of gender stereotypes until the end of the story.The house (place), which plays a pivotal role in The Acrid taste of Persimmon, is a realm full of signs that become part of the identity of the female character. In fact, the house and the activities inside it find a feminine identity and outside and everything that belongs to it, they find a masculine identity.The results show that the Acrid taste of Persimmon has been successful in representing gender (female / inside and male / outside) by relying on symptoms.

    Keywords: Short Story, Representation Of Gender, Story, The Acrid Taste Of Persimmon, Analysis Of Zoya Pirzad's Stories, Place In The Contemporary Short Story
  • محمدحسن حبیبی، سیاوش حق جو *، فرزاد بالو، مسعود روحانی
    زمینه و هدف

    بهره مندی از «زبان طنز» و «اندیشه اصالت وجود یا اگزیستانسیالیسم» دو ویژگی سبکی داستانهای بهرام صادقی است. این پژوهش به سبک شناسی این داستانها از طریق جستجوی رابطه ای معنادار میان این دو ویژگی سبکی میپردازد و میکوشد به کمک تئوریهای طنز نشان دهد که حضور این نوع زبان در داستانهای وی معنادار است و با اندیشه غالب در آن آثار هماهنگ است. آنچه موجبات چنین جستجو و کوششی را فراهم میکند بسآمد و فراوانی نمودهای طنز و مولفه های اگزیستانسیالیستی در آثار این نویسنده است.

    روش مطالعه

    روش این پژوهش تحلیلی و توصیفی و بر مبنای مطالعه کتابخانه ای در سه حوزه مطالعاتی تئوریهای طنز، اگزیستانسیالیسم، و آثار نویسنده، و جستجوی حلقه های ارتباطی میان آنهاست.

    یافته ها

    در میان سه تئوری کلاسیک موجود درباره عاملیت و مبنای طنز، یعنی نظریه های برتری، تسکین، و ناسازگاری، تئوری اخیر همسو با سبک زبانی و فکری آثار این نویسنده است و رابطه ای منطقی میان زبان و اندیشه محوری آن آثار برقرار میکند.

    نتیجه گیری

    تئوری ناسازگاری، به این سبب که عامل خنده را افشای تهی بودگی رویدادها از الگوی مفهومی شناخته شده شان میداند، هماهنگی بسیار زیادی با افشاگری مشابهی در اندیشه اگزیستانسیالیسم دارد. از این رو، حضور عنصر غالب طنز در سبک داستان نویسی بهرام صادقی اندیشه اصالت وجودی حاکم بر اغلب آثار نویسنده را توضیح میدهد.

    کلید واژگان: داستان, داستان کوتاه, فلسفه طنز, تئوری طنز ناسازگاری, اگزیستانسیالیسم, بهرام صادقی
    M.Hassan Habibi, S. Haghjo*, F. Baloo, M. Ruhani
    BACKGROUND AND OBJECTIVES

    The use of humorous language and the thought of Existentialism are two stylistic features of Bahram Sadeghi's stories. This research deals with the stylistics of these stories by searching for a meaningful relationship between these two stylistic features and tries to show with the help of humor theories that the presence of this type of language in his stories is meaningful and is in harmony with the dominant thought in those works. What causes such a search and effort is the abundance of humor and existentialist elements in the works of this author.

    METHODOLOGY

    The method of this research is analytical and descriptive and based on a library study in three fields of study: theories of humor, existentialism, and author's works, and searching for links between them.

    FINDINGS

    Among the three existing classical theories about agency and basis of humor, that is, theories of superiority, relief, and incongruity, the latter theory is aligned with the linguistic and intellectual style of the author's works and establishes a logical relationship between the language and the central idea of those works.

    CONCLUSION

    The incongruity theory of humor, because it considers the factor of laughter to be the disclosure of the emptiness of events from their known conceptual pattern, has a lot of harmony with a similar disclosure in Existentialism. Therefore, the presence of the dominant element of humor in Bahram Sadeghi's story-writing style explains the existentialist thought governing most of the author's works.

    Keywords: Story, Short Story, Philosophy Ofhumor, Incongruity Theory Ofhumor, Existentialism, Bahramsadeghi
  • مهدی مرادی، جمال محمدی*

    پژوهش حاضر تلاشی برای واکاوی منطق چندروایتی/ تک روایتی در تولیدات رسانه ای است که به طور خاص ژانر مجموعه های تلویزیونی برای مطالعه انتخاب شده است. به لحاظ نظری، از آرای میخاییل باختین، رولان بارت و ژیل دلوز برای مفهوم پردازی دوگانه تک روایتی/ چندروایتی بودن متن استفاده شده است و به لحاظ روشی، تحلیل محتوای کیفی به کار رفته است. با اتکا بر نمونه گیری نظری هدفمند دو مجموعه "روزگار قریب" و "پروانه" برای تحلیل انتخاب شدند که وجه مشترکشان روایت پردازی قصه ای تاریخی است. از "روزگار قریب" پنج سکانس و از "پروانه" سه سکانس که حاوی غنی ترین داده ها هستند انتخاب شدند. نتایج نشان می دهد که "روزگار قریب" مبتنی بر منطق چندروایتی است و در آن روایت پردازی قصه اصلی در متن پرداختن به انواع خرده داستان ها و خرده روایت های دیگر انجام می پذیرد. نه فقط شخصیت ها و کنش ها و تعامل ها در ابعاد مختلف و از نقطه نظرهای متفاوت به نمایش گذاشته می شوند، بلکه طیف وسیعی از ماجراها و رخدادهای به ظاهر حاشیه ای، شخصیت های فرعی، صداهای ناشنیده و برهم کنش های به ظاهر بی اهمیت در کنار قصه اصلی روایت پردازی می شوند. درست در نقطه مقابل، مجموعه "پروانه" داستانی واحد را با اتکا بر روایتی خطی و یک سونگر به نمایش می گذارد که در آن مخاطب فقط قادر به شنیدن صدای راوی مسلط، و نه هیچ کس دیگر، است.

    کلید واژگان: تک روایتی, چندروایتی, روایت, داستان, مخاطب, تولید رسانه ای
    Mehdi Moradi, Jamal Mohammadi *

    The current research is an attempt to analyze the multi-narrative/mono-narrative logic in media productions, which is specifically chosen for the study of the genre of television series. In terms of theory, the opinions of Mikhail Bakhtin, Roland Barthes and Gilles Deleuze have been used for the dual conceptualization of mono-narrative/multi-narrative of the text, and in terms of method, qualitative content analysis has been used. Based on theoretical-targeted sampling The two series "Roozgar Gharib" and "Parvaneh" were selected for analysis, which have a common feature of narrative-historical storytelling. Five sequences were selected from "Roozgar Gharib" and three sequences from "Parvaneh" which contain the richest data. The results show that "Roozgar Gharib" is based on multi-narrative logic, and in it, the narration of the main story is done in the context of dealing with all kinds of sub-stories and other sub-narratives. Not only the characters and actions and interactions are displayed in different dimensions and from different points of view, but also a wide range of apparently marginal adventures and events, secondary characters, voices unheard of and seemingly insignificant interactions are narrated alongside the main story. On the opposite point, the "Butterfly" series  presents a single story relying on a linear and monotonous narration, in which the audience is only able to hear the voice of the dominant narrator, and no one else.

    Keywords: Mono-Narrative, Multi-Narrative, Narrative, Story, Audience, Media Production
  • رضا خیرآبادی*، معصومه خیرآبادی
    این پژوهش با رویکرد زبان شناسی شناختی، فضاهای ذهنی در داستان های کودکانه تالیف شده به زبان فارسی را مورد بررسی قرار داده است. زبان شناسی شناختی شاخه جدیدی از علم زبان شناسی است که از دهه 1970 ایجاد شده است. در این رویکرد، زبان منعکس کننده الگوهای فکری و مطالعه آن به معنای مطالعه الگوهای مفهوم سازی است. آنچه زبان شناسی شناختی را از رویکردهای دیگر زبان شناسی متمایز می کند، این است که فرض می شود زبان ویژگی های بنیادین و جزئیات طراحی ذهن بشر را می نمایاند. هدف این تحقیق، یافتن ساختارهای ذهنی و مفاهیم بنیادینی است که نویسندگان فارسی زبان، داستان های کودکانه را بر پایه آن ها بنا می کنند. داده ها به روش کتابخانه ای گردآوری شده اند. به این ترتیب که پس از مطالعه متن پنجاه داستان کودک، پنج نمونه به شیوه تصادفی انتخاب و به روش توصیفی - تحلیلی، در چارچوب نظریه فضاهای ذهنی فوکونیه (1997) تحلیل شده است. نتایج نشان می دهد که فضای پایه در داستان های بررسی شده، بر مفهوم «تنهایی» بنا شده اند و بر این پیش فرض استوار است که گرفتار شدن در تنهایی، معضلی همراه با رنج و اندوه بی اندازه است. به عبارت دیگر، تنهایی به عنوان مفهومی دارای بار معنایی منفی معرفی شده است که فضاهای ذهنی بعدی را درجهت فاصله گرفتن از آن می پروراند. به طور کلیشه ای، مواجهه شخصیت های داستانی با این معضل به طور غیرارادی و برخلاف میل آن ها بوده است، برای برون رفت از وضعیت موجود تلاش می کنند و درنهایت بر آن غلبه می کنند. داستان های بررسی شده حاوی پیام اخلاقی جمع گرایی و همنوع دوستی است و فضاهای ذهنی ایجادشده، مخاطب کودک را به سوی احساس توانمندی در روابط اجتماعی سوق می دهند. نتایج می تواند برای نویسندگان و ویراستاران کتاب های کودکان کاربرد داشته باشد.
    کلید واژگان: داستان, زبان شناسی شناختی, زبان فارسی, فضاهای ذهنی, مفهوم سازی
    Reza Kheirabadi *, Masumeh Kheirabadi
    This article aims to study mental spaces in Persian children stories within a cognitive linguistic framework. As a new branch of the linguistics, cognitive linguistics was established in 1970s. In this approach, language is considered as a reflection of thought, and studying language patterns maps conceptualization. Cognitive linguistics is distinguished from the other branches of the discipline by the presupposition that language represents fundamental features and the detailed mapping of human mind. The main purpose of this study is to find mental structures and fundamental concepts on which Persian authors of children books base their stories. To conduct the research, data was gathered through library resources and, from a corpus of fifty children stories, five stories were accidentally selected and analyzed descriptively within Gilles Fauconnier’s (1997) mental spaces framework. Findings show that base space in the selected stories is constructed on the concept of “Loneliness” and presupposes that being trapped in loneliness is a problem with endless pain and sorrow. In other words, loneliness has been represented as a negative concept so that the next mental spaces be distanced from it. Stereotypically, fictional characters face this problem involuntarily, try to get out of it, and finally gain victory. The works under study in this research contain the message of collectivism and philanthropy, and the created mental spaces lead children audience to a sense of empowerment in social relations. The findings of this study can be useful both for authors and editors of children stories.
    Keywords: Cognitive Linguistics, Mental Spaces, Conceptualization, Persian, Story
  • عباسعلی احمداوغلو*

    رمان »اویونوم- اویونوم « چهارمی ن رمان محقق، زبان شناس، نویسنده و داستان نویس آذربایجانی، ناص ر منظور ی است که در مارس 2023 در تهران منتشر شده است. آخرین رمان او بر اساس خاطراتی نوشته شده است که او هنگام گفتگو با م. فرزانه درباره می رزا باقر حاجی زاده بازیگر فقید آذربایجانی که در تفلیس گرجستان ب ازیگر ی و کارگردانی خوانده بود یادداشت کرده است. میرزا باقر حاجی زاده فرزند یکی از ثروتمندترین بازرگانان تبریز بود. پدرش او را مجبور کرده بود که پزشک شود، اما او رویاهای خود را دنبال کرد و به موفقیت در حرفه خود در تفلیس رسید. خبر بیمار ی شدید پدرش او را مجبور کرد که همسر محبوبش ماریا را در آنجا ترک کند، علیرغم ممنوعیت بازگشت دوباره او به اتحاد جماهیر شورو ی او به زادگاهش بازگشت و سعی کرد بازیگری را در تبریز دنبال کند. اما در آن زمان بازی به زبان ترکی )ترکی آذربایجانی(کامال ممنوع بود. پس مجبور شد برای دنبال کردن رویاهایش به تهران برود. اما بسیار ی از سالهای عمر خود را در زندان گذراند. ن. منظوری کوشی ده است از یک داستان زندگینامه ای-تاریخی پرهیز کند. در عوض، او سعی کرده است یکی از محبوب ترین بازیگران کشورش را از طریق داستانی عمدتا روانکاوانه و اسطوره ای جاودانه کند. سبک ادبی او نه تنها منحصر به فرد و بدیع است، بلکه وال ی بی نظیر ادبیات ترکی است. نگارنده این مقاله سعیکرده است اولی ن مقاله انتقاد ی را بر ای ن رمان ارزشمند بنویسد

    کلید واژگان: اویونوم اویونوم, رمان, داستان, اسطوره, نقد, منظور ی
    Abbassali Ahmadoghlu *

    “Oyunum-oyunum” is the fourth novel published by the Azerbaijani researcher, linguist, author and novelist, Nasir Manzuri in Tehran in March 2023. He is mainly famus for his original studies on language, especially “sound-signify”. His latest novel has been written based on memories which he had taken their notes while talking to M. Farzana about late Azerbaijani actor who studied acting and directing in Tiblisi in Georgia. Mirza Baghir Hajizada was the son of one of the richest merchants in Tabriz. His father had forced him to becom a physician, but he followed his dreams to the picks of success in his career in Tiblisi. The news of his father’s serius illness forced him to leave his beloved wife, Maria there, in spite of banning him to return to the USSR then. He came back to his hometown and tried to pursue his acting career in Tabriz. However, acting in Turki (Azerbaijani Turkic) was completely forbidden then. So he had to move to Tehran to follow his dreams. But he spent lots of his life in prisons. N. Manzuri has tried to avoid a biographical-historical fiction. Instead, he has tried to immortalize one of his nation’s most favorite and popular actors through a mainly psychoanalytical and mythological fiction. His literary style is not only unique and original, but also the incomparable sublime of Turkic literature. The writer of this paper tried to write the first critical paper on this worthy novel.

    Keywords: “Oyunum-Oyunum”, Novel, Fiction, Myth, Criticism, Manzuri
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال