به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « پروپاگاندا » در نشریات گروه « علوم انسانی »

  • سیده زهرا اجاق*

    یکی از ایده های رایج برای ارتباطات بحران این است که اجماع رسانه ها بر نقش دولت موجب همدلی مردم با دولت شده و به دولت در پیشبرد کنترل بحران کمک می کند. با توجه به نقش کلیدی این موضوع در شرایط آغاز بحران، مقاله حاضر نقش وابستگی سیاسی خبرگزاری های ایرانی را در بازنمایی عملکرد دولت در شرایط بحران همه گیری کووید 19، طی هفت ماهه نخست شیوع این بیماری مطالعه می کند. برای این منظور چارچوب مفهومی مبتنی بر سه مدل رابطه دولت و رسانه یعنی هژمونی، پروپاگاندا، و مشخص سازی تنظیم شده است. همچنین رویکرد کیفی و روش تحلیل چارچوب استقرایی برای تحلیل 794 خبر استفاده شده که از دو خبرگزاری نزدیک به اصلاح طلبان یعنی ایرنا و ایلنا، و دو خبرگزاری وابسته به اصول گرایان یعنی فارس و مهر انتخاب شده اند. یافته ها ضمن نشان دادن روند کاهشی تولید اخبار مرتبط با ویروس کرونا در بازه مورد مطالعه، نشان می دهند که سه خبرگزاری ایرنا، مهر و فارس از چارچوب «کرونای تهدیدآمیز اما مهارپذیر با پیشگیری و حمایت دولت» استفاده کرده اند. همه خبرگزاری ها، چارچوب «انتقاد از دولت» را به کار گرفته اند، ولی ایلنا برخلاف سایر خبرگزاری ها هرگز از چارچوب حمایت از دولت استفاده نکرده است. نتایج نشان می دهند که در خیز اول ویروس کرونا، همه خبرگزاری ها مبتنی بر مدل هژمونیک عمل کرده اند و روی موضوع های مهمی چون مدیریت پذیر بودن ویروس کرونا و شرایط ناشی از همه گیری آن با هم توافق داشته اند. اما طی خیز دوم، شاهد عدم توافق بین خبرگزاری ها هستیم، به طوری که خبرگزاری مهر رویکرد هژمونیک و سایر خبرگزاری ها رویکرد مشخص سازی را برگزیده اند.

    کلید واژگان: خبرگزاری ها, وابستگی سیاسی, چارچوب بندی, هژمونی, پروپاگاندا, مشخص سازی}
    Zahra Ojagh *

    One of the common ideas for crisis communication is that the media consensus on the role of the government causes people to sympathize with the government and helps the government to control the crisis. In order to investigate the functioning of the media at the beginning of the crisis, the present article studies the role of political affiliation of Iranian news agencies in the representation of the government during the crisis of the Covid-19 Pandemic in the first seven months of the outbreak of this disease. For this purpose, a conceptual framework based on three models of the relationship between government and media, i.e. hegemony, propaganda, and Indexing has been set. Also, the qualitative approach and the inductive framework analysis method were used to analyze 794 news items that were selected from two news agencies affiliated with the reformists, namely IRNA and ILNA, and two news agencies affiliated with fundamentalists, namely Fars and Mehr. The findings, while showing the decreasing trend of production of corona virus related news in the studied period, show that all news agencies have used the frame of “criticizing the government, but unlike other news agencies, The results show that during the first Covid-19 wave, all news agencies acted based on the hegemonic model and they have agreed on important issues such as the manageability of the corona virus and the conditions caused by pandemic. But during the second wave, we see a lack of agreement between news agencies.

    Keywords: News Agencies, political affiliation, Framing, Hegemonic, propaganda, Indexing}
  • مارک ورستریت، جین بامبائر، دریک بامبائر، مرجان مرادی، کیان بیگلربیگی*، سید هادی محمودی

    اخبار جعلی چالش تنظیم گری پیچیده ای را در شبکه اطلاعاتی برخطی که به طور روزافزون دموکراتیک تر می شود پیش روی ما قرار می دهد. اطلاعات نادرست به سهولت توسط مدعیانی با اغراض متفاوت خلق می گردند، به سرعت توسط سکوهایی که بیشتر به جای این که به اجرای هنجارهای روزنامه نگاری بپردازند یا در راستای منافع عمومی باشند، انگیزه مالی دارند منتشر می شوند و مشتاقانه توسط کاربرانی که مایل به صحه گذاشتن بر باورهای موجود هستند رصد می گردند. با این حال حتی با افزایش آگاهی از این مشکل، به خصوص پس از انتخابات ریاست جمهوری 2016 میلادی ایالات متحده آمریکا، معنای اصطلاح «اخبار جعلی» به طور قابل ملاحظه ای مورد مناقشه و ترویج قرار گرفته است. این پژوهش ابتدا به چالش مورد اشاره می پردازد، سپس طبقه بندی سودمندی ارایه می دهد که انواع اخبار جعلی را طبق دو متغیر دسته بندی می کند: انگیزه خالقان آن اخبار و قصد فریفتن. به طور خاص این نوشتار چهار گروه مشخص از اخبار جعلی را از یکدیگر متمایز می کند: طنز، شوخی، پروپاگاندا، آزار اینترنتی  که در ادامه به توضیح هریک از آن ها پرداخته خواهد شد. این چهارچوب تحلیلی می تواند باریک بینی بیشتری را برای مباحثه در این موضوع فراهم کند. در ادامه، پژوهش موانع و مشکلات ساختاری کلیدی را که فرآیند اصلاح و برطرف کردن هر نوع از اخبار جعلی، چه بسا با دلایل مختلف دشوار می سازد را شناسایی می کند. این ها شامل مواردی است که نویسندگان می توانند محتوای تولید شده توسط کاربران را به صورت برخط و به سهولت ارایه دهند. همچنین سهم مالی را که سکوها در برجسته کردن و انتشار مطالب دارند دربرمی گیرد. نویسندگان اغلب ترکیبی از انگیزه های مختلف را در تولید محتوا دارند که باعث می شود یک راه حل واحد برای تمامی آن ها موثر نباشد. رصدکنندگان اخبار جعلی میل محدودی به سرمایه گذاری در به چالش کشیدن یا تایید محتوای آن ها دارند. به خصوص زمانی که مطالب بر باورها و دیدگاه های موجود آن ها صحه می گذارد. درنهایت اخبار جعلی ندرتا به تنهایی منتشر می شوند. آن ها اغلب با مطالب صحیح ادغام می گردند، به طوری که رد قاطع آن ها سخت تر می شود. سپس پژوهش اقدامات موجود و پیشنهادی را براساس چهار روش تنظیم گری «لری لسیگ» طبقه بندی می کند: قانون، کد دستوری، هنجارهای اجتماعی و بازارها. همچنین نقاط قوت و ضعف راه حل های موجود را ارزیابی می کند. درنهایت و شاید مهم تر از همه، پژوهش مجموعه ای از الگوها را که تحت چهار روش تنظیم گری، دسته بندی شده اند، ارایه می دهد که می تواند اثرات مخرب اخبار جعلی را کاهش دهد و در عین حال از منافعی چون آزادی بیان، بحث آزاد و نوآوری فرهنگی محافظت کند و با ارزیابی این الگوهای پیشنهادی که براساس داده های مربوط به چرخه انتخابات 2020 میلادی ایالات متحده آمریکا هستند پایان می یابد.

    کلید واژگان: اخبار جعلی, سکوهای اینترنتی, پروپاگاندا, اطلاعات صحیح, مقابله با اخبار جعلی}
    MARK VERSTRAETE, JANE R. BAMBAUER, DEREK E. BAMBAUER, Marjan Moradi, Kian Biglarbeigi *, Sayed Hadi Mahmoudi

    Fake news presents a complex regulatory challenge in the increasingly democratized and intermediated on-line information ecosystem. Inaccurate information is readily created by actors with varying goals, rapidly distributed by platforms motivated more by financial incentives than by journalistic norms or the public interest, and eagerly consumed by users who wish to reinforce existing beliefs. Yet even as awareness of the problem grew after the 2016 U.S. presidential election, the meaning of the term “fake news” has become increasingly disputed and diffused. This Article first addresses that definitional challenge, offering a useful taxonomy that classifies species of fake news based on two variables: their creators’ motivation and intent to deceive. In particular, it differentiates four key categories of fake news: satire, hoax, propaganda, and trolling. This analytical framework can provide greater rigor to debates over the issue. Next, the Article identifies key structural problems that make each type of fake news difficult to address, albeit for different reasons. These include the ease with which authors can produce user generated content online and the financial stakes that platforms have in highlighting and disseminating that material. Authors often have a mixture of motives in creating content, making it less likely that a single solution will be effective. Consumers of fake news have limited incentives to invest in challenging or verifying its content, particularly when the material reinforces their existing beliefs and perspectives. Finally, fake news rarely appears alone: it is frequently mingled with more accurate stories, such that it becomes harder to categorically reject a source as irredeemably flawed. Then, the Article classifies existing and proposed interventions based upon the four regulatory modalities catalogued by Larry Lessig: law, architecture (code), social norms, and markets. It assesses the potential and shortcomings of extant solutions. Finally—and perhaps most importantly—the Article offers a set of model interventions, classified under the four regulatory modalities, that can reduce the harmful effects of fake news while protecting interests such as free expression, open debate, and cultural creativity. It closes by assessing these proposed interventions based upon data from the 2020 election cycle.

    Keywords: Fake News, Online Platforms, propaganda, True Information, Countering Fake News}
  • یونس شکرخواه *، آناهیتا فضائلی

    استفاده از رسانه به عنوان ابزار پروپاگاندا و انقال پیا مهای سیاسی امری دور از انتظار نیست و ادبیات و سینمای کودک و نوجوان نیز در این زمینه مستثنی نیستند. اگرچه پژوه شهای زیادی در این مورد انجام شده است، هنوز بسیاری معتقد هستند که جنبه سرگرمی ادبیات و سینمای کودک و نوجوان اصلی ترین و گاها تنها رسالت آن است. با این حال، اگر محتوای تولیدشده برای مخاطبین کودک و نوجوان در بستر سیاسی و اجتماعی زمان های که در آن نوشته شده اند قرار بگیرند، خوانش های سیاسی پنهان در این آثار آشکار خواهند شد. به همین ترتیب، هدف این پژوهش ارایه خوانشی سیاسی از رمان کورالاین اثر نیل گیمن در سال 2002 ، و اقتباس سینمایی آن در سال 2009 به کارگردانی هنری سلیک است. در این مقاله نظریات ژاک دریدا درباره تیوری شالود هافکنی به عنوان چهارچوب تحقیق در نظر گرفته شده تا با رد هرگونه برداشت قطعی از متن و تایید عدم ثبات معنا، امکان وجود مفاهیم سیاسی در این انیمیشن مورد بررسی قرار گیرد. به همین منظور، انیمیشن کورالاین از چهار جنبه ی ادب، دراماتیک، سینمایی و زبانی مورد بررسی قرار گرفته است. در نتیجه، تفاوت های برجسته و معنی دار بین متن اصلی کورالاین و اقتباس سینمایی آن و همچنین ارتباط بین محتوای انیمیشن و رویدادهای سیاسی و اجتماعی معاصر با آن توضیح داده میشوند.

    کلید واژگان: ادبیات کودک, سینمای کودک, پروپاگاندا, اقتباس}
  • محمدرضا کرمی فرد، مجید بزرگمهری*، حاکم قاسمی، فرهاد درویشی، غلامعلی رجایی

    تجزیه و تحلیل تبلیغات در منازعات معاصر بدون درک مفهوم و ابعاد دو قالب تبلیغات جنگی شامل "روش های جنگ روانی" و یا مقوله "روش های پروپاگاندایی" امکان پذیر نیست. جنگ 8 ساله ایران و عراق نمونه ای از این منازعات است که تبلیغات جنگی در دو قالب جنگ روانی و پروپاگاندا، نقش مهمی را در آن ها ایفاء کرده است. پرسش محوری پژوهش اینست که روند تبلیغات جنگی در جنگ هشت ساله عراق و ایران در کدامیک از قالب ها شامل روش های جنگ روانی و یا روش های پروپاگاندایی قابل ارزیابی است؟ تببین نظری ابعاد و روش های جنگ روانی از یکسو و روش های پروپاگاندایی از سوی دیگر چارچوب نظری این تحقیق را تشکیل می دهد. فرضیه تحقیق بر این نکته اذعان دارد که سیاست های تبلیغاتی طرفین منازعه از روش های هر دو قالب یعنی جنگ های روانی و پروپاگاندا بهره برده اند. در این راستا دولت عراق در دوره جنگ، توفیق بیشتری در عرصه کاربرد روش های جنگ روانی و پروپاگاندا علیه طرف خصم خود داشته است.پژوهش حاضر تلاش دارد تا با روش توصیفی - تحلیلی و تحلیل محتوای اسناد و با گردآوردی داده ها و اطلاعات لازم به شیوه کتابخانه ای، تحولات تبلیغات جنگی را طی جنگ مزبور مورد بررسی قرار دهد و تجربه گذشته را برای مسیر آینده روشن سازد.

    کلید واژگان: تبلیغات جنگی, پروپاگاندا, ایران, عراق, آمریکا}
    MohammadReza Karami Fard, Majid Bozorgmehri *, Hakim Ghasemi, Farhad Darvishi, GholamAli Rajaee

    Analysis of propaganda in contemporary conflicts is not possible without understanding the concept and dimensions of two forms of war propaganda, including "methods of psychological warfare" or the category of "propaganda methods". The eight-year Iran-Iraq war and the two wars known as the First and Second Persian Gulf Wars in the last four decades in the West Asian region are examples of these conflicts in which war propaganda in the form of psychological warfare and propaganda has played an important role.The central question of the research is that the process of war propaganda in the eight-year war between Iraq can be evaluated in which formats, including psychological warfare methods or propaganda methods?Theoretical explanation of the methods of psychological warfare on the one hand and propaganda methods on the other hand constitutes the theoretical framework of this research.The research hypothesis acknowledges that the propaganda policies of the parties to the conflict have used the methods of both forms, namely psychological warfare and propaganda. In this regard, the Iraqi government in the Iran-Iraq war has been more successful in using psychological warfare and propaganda methods against their enemy.The present study tries to study the developments of war propaganda during the mentioned war by descriptive-analytical method and comparative view and by collecting the necessary data and information in a library manner.

    Keywords: War, Propaganda, Iraq, Iran, USA}
  • حسن بشیر، محسن جوهری*

    پیش از آغاز دوران مدرن و توسعه اعجاب آور فناوری ارتباطات جمعی، مقوله هنر در کانون توجه اهالی اندیشه بود. اما پس از بسط رسانه های جمعی و توسعه ادبیات حوزه فرهنگ و ارتباطات، نسبت مقولاتی از قبیل هنر، فرهنگ و ارتباطات مغفول ماند و همین مسئله معضلات فراوانی را موجب شد. این پژوهش بر آن است که، با بررسی برخی از سازه های مفهومی و نظری موجود، به بررسی رابطه سه مقوله هنر، فرهنگ و ارتباطات بپردازد. ابتدا مفاهیم «هنر»، «فرهنگ»، «ارتباطات» و «فرهنگ و ارتباطات» واکاوی شدند و سپس آرا و دیدگاه های متفکرانی همچون هایدگر، بنیامین، نصر، آوینی و مددپور در حوزه نسبت بین این مقولات بررسی شدند و جمع بندی با دو رهیافت توصیفی و تجویزی صورت گرفت و اتخاذ رویکرد «ارتباطات هنرمندانه فرهنگ ساز» به مثابه نسبت مطلوب بین مقولات پیشنهاد شد.

    کلید واژگان: هنر, فرهنگ و ارتباطات, رسانه, زیبایی شناسی, پروپاگاندا}
    Hassan Bashir, Mohsen Johari *

    Before the beginning of modern era and the amazing development of mass communication technology, art was considered and interested by thinkers. However, after the development of mass media and the development of literature in the field of culture and communication, the category of art, culture and communication was neglected and. caused many problems. This study tries to examine the relationship between three categories of art, culture and communication by studying some of the existing conceptual and theoretical structures. At the beginning, the concepts of "art", "culture", "communication" and "culture and communication" have been studied, and then the views and opinions of thinkers such as Heidegger, Benjamin, Nasr, Avini and Madadpour were investigated in the context of the relationship between these categories. For the conclusion, two descriptive and prescriptive approaches were performed and the approach of "Cultural Artistic Communication" was suggested as a desirable relationship between the categories.

    Keywords: art, culture, communication, Media, Aesthetics, propaganda}
  • محمدحسین ساعی، محمدحسین آزادی*، هادی البرزی دعوتی
    عبارت جدید «خبر جعلی» با پدیدار شدن تغییرات گسترده در زیرساخت های ارتباطاتی و پدید آمدن رسانه های نو و تغییرات بعدی در ساختارها و نهادهای جوامع انسانی، ازجمله در سیاست و اقتصاد، در سال های اخیر به یکی از مسایل بحث برانگیز حوزه های عمومی و دانشگاهی رشته های مرتبط با روزنامه نگاری، رسانه، ارتباطات و فرهنگ تبدیل شده است. این اصطلاح علمی در مباحث عمومی برای تبیین پدیده های مختلفی مورد استفاده قرار می گیرد که لزوما در معنای دقیق کلمه خبر جعلی نیست. فقدان تعریف واضح از اصطلاح خبر جعلی و مواردی که به صورت معمول با این اصطلاح علمی اشتباه گرفته می شوند شناسایی و مقابله با هرکدام از این موارد را دشوار می کند. این مقاله، با بررسی جامع منابع علمی موجود، انواع گونه های مشابهی را که بعضا حتی از سوی افراد دانشگاهی با خبر جعلی یکسان در نظر گرفته می شوند شناسایی کرده است. این گونه های مشابه عبارت اند از: محتوای طنز، نقیضه، محتوای ساختگی، محتوای دست کاری شده، پروپاگاندا، محتوای تجاری، محتوای حیله گرانه و شایعه. سپس از طریق مصاحبه عمیق با 18 نفر از متخصصان حرفه ای و دانشگاهی حوزه خبر و رسانه، شاخصه هایی برای مقایسه و سازمان دهی مفهومی این پدیده های رسانه ای به دست آمد که عبارت اند از: «مولف»، «سردبیری»، «محتوا» و «جنس رابطه». در پایان این مقاله، بر اساس شاخصه های به دست آمده، به تبیین اصطلاح خبر جعلی و تدوین یک جدول کامل برای بیان روشن تمایزها و تشابه ها پرداخته شده است.
    کلید واژگان: خبر جعلی, شایعه, پروپاگاندا, محتوای ساختگی, محتوای دستکاری شده}
    Mohammad Hossein Saei, Mohammad Hossein Azadi *, Hadi Alborzi Davati
    The new term "fake news", with extensive changes in communications infrastructures and the emergence of  new media and subsequent changes in the structures and institutions of human societies, including politics and economics has become one of the controversial issues of public and academic fields related to journalism, media, communication, and culture in recent years. This Scientific term is used in public discussions to explain different phenomena which are not necessarily mean fake news. The lack of clear definition of the term -fake news- and cases that are typically confused with this scientific term makes it difficult to understand the harm and consequences of it and the possibility of adopting solutions to combat it. This research has identified the similar types with fake news by a comprehensive review of available scientific sources: Satire, Parody, Fabrication, Manipulation, Propaganda, Advertising, Hoax, Rumor, so to obtain indicators to compare and conceptually organize these media phenomena. 18 experts of news and media were interviewed. These indicators are "author", "editorial", "content" and "gender relationship". At the end of this study, based on the obtained indicators, the term fake news is explained and a complete table is made to clearly express the differences and similarities of all similar types with fake news..
    Keywords: Fake News, Rumor, propaganda, fabrication, manipulation}
  • قاسم ترابی*، محمدناصر طاهری زاده

    جنگ اطلاعاتی جنگ در فضای اطلاعات باهدف آسیب‏زدن به سامانه ها، فرآیندها، منابع اطلاعاتی و ساختارهای حیاتی کشور هدف تعریف می‏شود. هدف این جنگ برخلاف گذشته که عمدتا پیروزی نظامی در جنگ کلاسیک بود، اثرگذاری بر نظام های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، ایجاد کمپین های روانی گسترده جهت تضعیف ثبات جامعه و فشار بر یک دولت به گونه ای است که مطابق با منافع عاملان جنگ اطلاعاتی تصمیم گیری و عمل کند. در این راستا، سوال اصلی مقاله این است که تحت تاثیر انقلاب ارتباطات و اطلاعات و انقلاب سایبری، جنگ اطلاعاتی دچار چه تحولاتی شده است؟ در پاسخ به سوال فوق، این فرضیه مطرح می‏شود که تحت تاثیر انقلاب ارتباطات و اطلاعات و انقلاب سایبری، جنگ اطلاعاتی از سطح عملیاتی و تاکتیکی به سطح راهبردی گسترش یافته و ابعاد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی را دربرگرفته است. روش تحقیق مقاله حاضر توصیفی و تحلیلی است. هدف نهایی مقاله، بحث در مورد تحول در مفهوم و مصداق جنگ اطلاعاتی تحت تاثیر انقلاب ارتباطات و اطلاعات و انقلاب سایبری است. یافته ‏های تحقیق نشان می‏دهند، دانش و به‏ویژه دانش سایبری کلید موفقیت در عرصه جنگ اطلاعاتی به شمار می‏ آید.

    کلید واژگان: جنگ اطلاعاتی, انقلاب سایبری, اطلاعات غلط عامدانه, اطلاعات غلط غیرعامدانه, پروپاگاندا}
    Ghasem Toraby *, Mohammad Naser Taheri Zadeh

    Information warfare is war in information space with the aim of manipulating the systems, processes, information sources, and infrastructure of the target state. The aim of this war, unlike in the past, which was mainly a military victory in the classical war, is to influence the political, economic, cultural and social systems, to create widespread psychological campaigns to undermine the stability of society and to put pressure on a government to decide and act in the interests of information warfare. In this regard, the main question of the article is that under the influence of the ICT revolution and the cyber revolution, what changes has taken place in the information war? In answering to the above-mentioned question, it is hypothesized that under the influence of the ICT revolution and the cyber revolution, information warfare has expanded from the operational and tactical level to the strategic level and has included political, economic, cultural and social dimensions. The research method of this article is descriptive and analytical. The ultimate goal of the article is to discuss the evolution of the concept and application of information warfare under the influence of the information and communication revolution and the cyber revolution. Research findings show that knowledge, especially cyber knowledge, is the key to success in the field of information warfare.

    Keywords: Information Warfare, Cyber Revolution, Disinformation, Misinformation, propaganda}
  • بهرام روشن ضمیر

    جابجایی اشکانیان با ساسانیان چرخشی بزرگ در سیاست‌های ژیواستراتژیک شاهنشاهی ایران بود. به این ترتیب، تغییر نگاه رومیان نسبت به ابرقدرت شرقی خیلی زود در همان نخستین آثار تاریخ‌نگارانه معاصر با اردشیر بابکان خود را نمایان کرد و نگارندگان رومی تلاش کردند میان ساسانیان و خاطره هخامنشیان پل بزنند. هدف از این پژوهش شناخت ذهنیت روم و کارکرد دستگاه تبلیغاتی این امپراتوری شامل برداشت (Perception) و انگاشت (Depiction) تازه‌بنیاد آنان از ایران سده سوم و پاسخ به این پرسش است که روم، افزون بر این درک و فهم از شرایط جدید، چه واکنشی متناسب با آن ارایه کرد. بر پایه این پژوهش، به نظر می‌رسد راهبرد روم در سده سخت و دشوار سوم میلادی بزرگنمایی در کامیابی‌های نظامی‌اش در برابر ساسانیان و حتی ارایه گزارش‌های رسمی ساختگی و وارونه جلوه ‌دادن واقعیت بود. آنان در این دوره به یک کلیشه سیاسی-رسانه‌ای برای بازنمایی رخدادهای جبهه‌های شرقی خود دست پیدا کردند که در سده‌های سپسین ادامه یافت.

    کلید واژگان: اردشیر بابکان, الکساندر سوروس, هرودیان, دیون کاسیوس, پروپاگاندا}
    Bahram Roshan Zamir

    The replacement of the conservative Parthians with the arrogant Sassanians was a major turning point in the geostrategic policies of the Iranian Empire. Thus, the change of attitude of the Romans towards the Eastern superpower soon manifested itself in the first works of contemporaneous historians with Ardeshir I. Roman writers tried to bridge the gap between the Sassanians and the Achaemenian memory. In addition to this perception, the Roman propaganda machine and the newly established depiction also provided a suitable response to it. Rome’s strategy in the challenging third century CE was to exaggerate its military successes over the Sassanians and even to present deceitful official reports. During this period, they constructed a political-propagandistic pattern to represent the events of their eastern fronts. The aim of this study is to understand the Roman mentalities towards Iranshahr in the third century CE and to some extent to adapt it to the realities.

    Keywords: Ardashir, Alexander, Herodian, Cassius Dio, propaganda}
  • علیرضا محمدی، ابوالفضل دانایی*، سید محمد زرگر

    یکی از مولفه های مهم در عملیات روانی رسانه ای، پروپاگاندا یا تبلیغات است که علیرغم اینکه اوج استفاده از پروپاگاندا مربوط به دوره جنگ جهانی دوم است، اما هنوز هم مکرر در جنگ نرم مورداستفاده قرار می گیرد. در حال حاضر دولت ها، گروه ها و افراد مختلف با به کارگیری روش های نوین پروپاگاندا در عملیات روانی رسانه ای با یکدیگر در نزاع می باشند . ازاین رو، پژوهش حاضر از نوع توصیفی- کاربردی است و با استفاده از روش گراندد تیوری و با استفاده از نرم افزار Maxquda نسبت به شناسایی، طبقه بندی و استخراج مولفه ها و ابعاد پروپاگاندا در عملیات روانی رسانه ای پرداخته است. جامعه آماری شامل 25 نفر از اساتید دانشگاه علوم دریایی نوشهر و متخصص درزمینه جنگ نرم و عملیات روانی و رسانه بوده، که در فرآیندهای کدگذاری، طبقه بندی طبقات فرعی واصلی و شناسایی مولفه ها و ابعاد آن مشارکت داشته است. یافته های این تحقیق نشان داد که استفاده از پروپاگاندا یا تبلیغات در عملیات روانی رسانه ای شامل طیف متنوعی از مولفه ها و ابعاد تاثیرگذار است که از آن می توان به :راهبردها، تاکتیک ها، تکنیک ها، رسانه ها و تاثیرات آن اشاره کرد. ازآنجاکه چنین ابزاری به راحتی قابلیت و قدرت نفوذ به حریم افراد یک جامعه را دارد پژوهشگران این تحقیق را به این نتیجه رساند که تمامی افراد جامعه از تمامی اقشار باید نسبت به شناخت و روش مقابله با این تهدید به طور مستمر آموزش ببینند .

    کلید واژگان: پروپاگاندا, عملیات روانی رسانه ای, تبلیغات, گراندد تئوری}
    Alireza Mohammadi, Abolfazl Danaei *, Seyyed Mohammad Zargar

    One of the most important components of psychological media operations is propaganda, which, although the peak of the use of propaganda dates back to World War II, but is still frequently used in soft warfare. Currently, different governments, groups and individuals are in conflict with each other by using new methods of propaganda in psychological media operations. Therefore, the present study is a descriptive-applied study and using grounded theory method and using Maxquda software to identify, classify and extract the components and dimensions of propaganda in psychological media operations. The statistical population consisted of 25 professors of Nowshahr University of Marine Sciences and specializing in soft warfare and psychological operations and media, who participated in the processes of coding, classification of major and minor classes and identifying components and dimensions. The findings of this study showed that the use of propaganda or propaganda in psychological media operations includes a variety of components and effective dimensions, which can be: strategies, tactics, techniques, media and Its effects are pointed out. Since such a tool easily has the ability and power to infiltrate the most private privacy of individuals in a society, the researchers concluded that all individuals from all walks of life should be continuously educated on how to recognize and deal with this threat. To see.

    Keywords: Propaganda, Media Psychological Operations, Advertising, grounded theory}
  • علیرضا دهقان*، سهیل احمد
    هدف این مقاله، مطالعه چگونگی تضعیف دموکراسی با وجود افزایش تعداد رسانه های دولتی و خصوصی در بنگلادش است. برای رسیدن به این هدف، با توصیف وضعیت رسانه های بنگلادش و با استفاده از مدل پروپاگاندای هرمن و چامسکی، پوشش خبری رسانه ها در مورد برخی موضوعات مهم و رابطه آن با وضعیت دموکراسی در بنگلادش را تحلیل کرده ایم. نتیجه گیری این مقاله این است که پوشش خبری رسانه ها در دوره زمانی سه ماهه به نفع گروه های غالب سیاسی و اقتصادی بوده است. با وجود تفاوت زیاد در زمینه های اقتصادی، سیاسی، دینی و فرهنگی با آمریکا، مدل پروپاگاندا با اصلاح یک فیلتر، در مورد بنگلادش هم تعمیم پذیر است. افزون بر این، پوشش خبری رسانه های بنگلادش با هم تفاوت زیادی ندارند و به گسترش و تحکیم دموکراسی در این کشور کمک چندانی نمی کنند.
    کلید واژگان: پروپاگاندا, پوشش خبری, دموکراسی, گروه های غالب اقتصادی و سیاسی}
    Alireza Dehghan *, Soheil Ahmad
    This paper aims to examine how Bangladesh has become weaker on democracy despite the increasing number of public and private media in Bangladesh. According to the constitution, Bangladesh is a democratic country and though existing a lot of media outlets including 44 television channels in the country, people's participations in the election and political activities in the country are declining. In the other hand. Theoretically, a general assumption is that when the number of media increases, usually democracy becomes stronger. To address the issue, we attempted to analyze media coverage of four important issues and their relation with the state of democracy in Bangladesh. Our findings indicate that Bangladeshi media coverage is in favor of the dominant political and economic groups. Despite some important differences between the United States of America and Bangladesh, particularly in terms of religion and culture, it seems the propaganda model of media performance, suggested by Herman and Chomsky is applicable in Bangladesh. In addition, there are no major differences between the news coverage of different media outlets of Bangladesh.
    Keywords: Propaganda, Media coverage, Democracy, Dominant Political, economic groups}
  • حکیمه سقای بی ریا
    در نوشتار حاضر، نویسنده با استفاده از الگوی «فرایندمحور تحلیل پروپاگاندا» ، به بازیابی پیام های تبلیغاتی غالب، فنون و شبکه های رسانه ای آمریکا در کودتای 28 مرداد 1332 می پردازد. بررسی مکاتبات رسمی بازیگران اصلی این کودتا در اسناد دیپلماتیک آمریکا نشان می دهد دولت مردان آمریکایی طبیعت ضد امپریالیستی افکار عمومی ایران و به ویژه نگاه استقلال طلبانه مبتنی بر اسلام سیاسی به رهبری آی هالله کاشانی را مهم ترین مانع پیش روی سیاست های خود در منطقه می دیدند. به عبارت دیگر، بازیگران آمریکایی «ناسیونالیسم افراطی» و «اسلام گرایی مبارز» را دو مانع ایدئولوژیک پیش روی منافع غرب و آمریکا در ایران قلمداد می کردند. این پژوهش به واکاوی چرایی و چگونگی جنگ روانی آمریکا برای نفوذ در افکار عمومی ایران به عنوان مرحله ای حیاتی در جهت دست یابی به کودتا می پردازد. ناکامی مصدق در بی اعتبارسازی کمپین پروپاگاندا، رخنه موفقیت آمیز پروپاگاندای آمریکا را در پی داشت. از این طریق، نه تنها آمریکا کودتایی علیه مصدق شکل داد، بلکه با تضعیف آی هالله کاشانی، در واقع کودتایی علیه تلاش وی برای ارتقای نهضت ملی نفت به نهضت اسلامی استقلال طلبانه فراگیرتری انجام داد.
    کلید واژگان: کودتای 28 مرداد, پروپاگاندا, جنگ روانی, افکار عمومی, اسناد روابط خارجی آمریکا}
    Hakimeh Saghaye, Biria
    Using a "process oriented model of propaganda analysis," this paper seeks to retrieve dominant American propaganda messages and media techniques and networks used in the 1953 coup in Iran. An investigation of the official correspondence of the main actors of the coup based on US diplomatic documents shows that American officials considered the anti-imperialist nature of Iran's public opinion especially in the case of the independence-seeking political Islam led by Ayatollah Kashani as the main obstacle to their policies in the region. In other words, the American actors considered "radical nationalism" and "militant Islamism" as two ideological barriers to the interests of the West and the United States in Iran. The present research seeks to study the why and how of the American psychological warfare to influence public opinion in Iran as a vital step in the pursuit of the coup. Mossadegh's failure to discredit the propaganda campaign led to the successful advent of American propaganda. Accordingly, not only did the United States create a coup against Mossadegh, but with the weakening of Ayatollah Kashani, it created a coup against his attempts to elevate the national oil movement to a more comprehensive independence-seeking Islamic movement.
    Keywords: the coup attempt of 19 August, propaganda, psychological warfare, public opinion, the US Foreign Relations Documents}
  • لیلا شعبانی*، باقر ساروخانی

    این پژوهش در پی تحلیل روایت‏های خبری بی بی سی فارسی در خصوص پوشش خبری وقایع موسوم به اهانت به پیامبر توسط مجله کارتونی شارلی ابدو فرانسه است. به عبارت دیگر این پژوهش می کوشد نسبت به سیاست های خبری و رسانه ای در خصوص واقعه مورد نظر شناخت پیدا کند. هدف اصلی این تحقیق بررسی روایت های تلویزیون BBCفارسیاز حادثه مجله کارتونی شارلی ابدو که هتک حرمت پیامبر اسلام بود، است. به همین منظور از نظریه های انتقادی حوزه خبر همچون چارچوب سازی، انگاره‏سازی و نظریه گفتمان و ایدئولوژی و نظریات مربوط به حوزه دیپلماسی استفاده شده است. برای گردآوری داده های این تحقیق از روش مشاهده و استفاده از اسناد دیداری در راستای شناسایی شاخص های مورد بررسی در روایت های تلویزیون BBCاستفاده شد. نتیجه بررسی ها نشان داد که رسانه های مختلف بر اساس سیاست‏های رسانه‏ای و خبری که دارند، در صدد برجسته‏سازی بخش هایی از خبر هستند که بتوانند مخاطب خود را جذب کنند و خبرهای خود را واقعی جلوه دهند و معمولا گرایشات سیاسی در این فرایند دخالت دارند.

    کلید واژگان: اهانت به پیامبر, دیپلماسی رسانه ای, تحلیل روایت, شبکه خبری بی بی سی فارسی, پروپاگاندا}
    لیلا شعبانی *, Bagher Saroukhani

    The current research investigates the similarities and differences of various narratives made by BBC and Iran’s national channel on covering the news about the so called events regarding the insults against the holy prophet made by the French Charlie Hebdo cartoon magazine. In other words, the current research intends to recognize the news and media policies on this event. The main aim of the current research is to compare the narratives made by BBC and Iran’s national channel on the event. Therefore, such critical theories as framing theory, imaging theory, discourse theory , ideology and the theories on diplomacy were applied. Here, a comparative study of the narration methods and the analysis of the two above mentioned channels was done. In order to collect data, the observation method and the visual documents were used in order to identify the indices applied for the narratives. The results showed that different media with their own news and policies try to stress on the news which can attract audiences so that they may believe the news as the real ones. Keywords: insulting the holy prophet, media policy, narrative analysis, National channel

    Keywords: insulting the holy prophet, Media Policy, narrative analysis, National channel}
  • سید امین صدرپور، محمدحسین جمشیدی*، محسن اسلامی
    در عصر حاضر، دیپلماسی عمومی به عنوان یکی از کارآمدترین ابزارهای قدرت نرم برای اثرگذاری بر کنش های بازیگران بین المللی، از سوی برخی کشورهای قدرتمند در عرصه سیاسی مورد استفاده قرارگرفته است، اما با پیشرفت تکنولوژی و گسترش ارتباطات، دیپلماسی عمومی نیز ساز و کار نوینی را برای تحقق اهداف خود به کار گرفته است. مقاله حاضر بر آن است که با بررسی نظریه جوزف نای پیرامون قدرت نرم و دیپلماسی عمومی، جایگاه این رویکرد را در تعیین ساز و کار نوین دیپلماسی عمومی مورد بررسی قرار دهد؛ بنابراین، نویسندگان در این مقاله با استفاده از روش علمی و رویکرد توصیفی-تحلیلی به دنبال پاسخ این پرسش هستند که دیدگاه جوزف نای در تبیین نظریه قدرت نرم چه تاثیری بر تعیین ساز و کار کنونی دیپلماسی عمومی در جهان داشته است. در پاسخ به این پرسش، یافته های تحقیق حاکی از آن است که جوزف نای در خلال نظریه قدرت نرم به دیپلماسی عمومی به عنوان یکی از مهم ترین شیوه های قدرت نرم توجه بسیار دارد و برای آن سه مولفه اساسی را بیان می کند که شامل ارتباطات روزانه با مردم، ارتباطات استراتژیک موضوعی و گسترش روابط بلند مدت با افراد کلیدی در کشورهای هدف می شود؛ که این سه مولفه امروزه به سه محور اساسی ساز و کار نوین دیپلماسی عمومی تحت عنوان مدیریت پیام، برقراری ارتباطات راهبردی و تثبیت روابط پایدار تبدیل شده است.
    کلید واژگان: قدرت نرم, دیپلماسی عمومی, جوزف نای, پروپاگاندا, نفوذ}
    Seyyed Amin Sadrpour, Mohammad Hoseyn Jamshidi*, Mohsen Eslsmi
    At the present era, public diplomacy as one of the most efficient tools of soft power in order to influence on international actor's acts, employed by some powerful states in politics. But with the advancement of technology and expansion of communications, public diplomacy employed new mechanism to achieving its goals. In this article, by study of Joseph Nye's soft power theory and his comments about public diplomacy, we intend to study the impacts of Nye's theory on new mechanism of public diplomacy. Thus, Authors in this article by means of scientific method and descriptive-analytical approach, are looking for answer of this question that what is the impact of Nye's approach about soft power on determination of present public diplomacy mechanism? According to the research findings, Joseph Nye in his books and papers about soft power,has specific attention to public diplomacy and illustrates three fundamental components about implementation of public diplomacy which include daily communications with peoples, strategic communications, and long-term relations with key persons in target country. Nowadays, these three fundamental components are known as news management, strategic communications and consolidation of long-term relations.
    Keywords: Soft Power, Public Diplomacy, Joseph Nye, Propaganda, Influence}
  • علی اصغر کیا*، رامین چابکی درزابی، علی اسکندری
    امروزه با پیشرفت علم و فناوری در عرصه ارتباطات، ابزارهای جدیدی در اختیار بازیگران نظام بین الملل قرار گرفته است تا از طریق آن بتوانند به اهداف پنهان خود دست یافته و زمینه را برای تغییر جریان قدرت در هر کشور، متناسب با برنامه های از پیش تعیین شده فراهم آورند. در طول سال های پس از انقلاب، ایالات متحده آمریکا به علت مسدود بودن مجاری رسمی دیپلماتیک، تلاش فراوانی برای بهره گیری از ابزارهای غیر رسمی چون تبلیغات و پروپاگاندا که از مصادیق قدرت نرم محسوب می شود، علیه جمهوری اسلامی ایران داشته است تا با استفاده از آن بتواند بدون استفاده از ابزار و ادوات نظامی به اهداف پنهان خود دست یابد. تاسیس شبکه ی صدای آمریکا و تولید برنامه هایی از جمله «پارازیت » که به اذعان مدیران این شبکه پر بیننده ترین برنامه این شبکه تلویزیونی محسوب می گردد، در راستای همین اهداف پنهانی صورت گرفته است. بر این اساس در این تحقیق درصددیم تا با استفاده از روش تحلیل محتوا، موضوعاتی را که این برنامه برای مخاطبان خود برجسته می نماید را استخراج و در مرحله بعد تکنیک ها و فنون تبلیغاتی این حوزه از جنگ نرم را تحلیل و مورد ارزیابی قرار دهیم. نتایج تحقیق نشان می دهد موضوعات برجسته شده در این برنامه را می توان در سه حوزه سیاسی، اجتماعی و اقتصادی تقسیم نمود. تکنیک ایجاد تفرقه و تضاد با 6 درصد و تکنی کهای پاره حقیق تگویی، تشجیع، جم عآوری کارتهای کیدست و مبالغه هر کدام با 5 درصد بیشترین استفاده را در این برنامه داشته اند و از میان مخاطبان، مخاطبان عام با 58 درصد و هنرمندان با 9 درصد در بین مخاطبان خاص بالاترین جایگاه را به خود اختصاص داده اند.
    کلید واژگان: پروپاگاندا, جنگ نرم, صدای امریکا, برنامه پارازیت, برجسته سازی, تحلیل محتوا}
  • علی اصغر کیا
    علم و فناوری در عرصه ی ارتباطات ابزارهای جدیدی در اختیار بازیگران نظام بین الملل گذاشته است. رسانه های گروهی در عرصه ی عملیات روانی، بهترین و مدرن ترین ابزار برای بهره گیری از پروپاگاندا در تحقق اهداف کشورهای غربی هستند. پس از انقلاب، آمریکا به علت مسدود بودن مجاری رسمی دیپلماتیک، از ابزارهای پروپاگاندا، به طور خاص در قبال جمهوری اسلامی ایران استفاده کرده است. پروپاگاندای امریکا علیه ایران اغلب از طریق دو شبکه ی رادیویی و تلویزیونی صدای امریکا و بعدها رادیو فردا صورت می گرفته است. اکنون شبکه ی تلویزیونی صدای امریکا، هر روز 5 ساعت برنامه های متنوع و تاثیرگذار، با محوریت اخبار ایران، تولید می کند. پارازیت، از جذاب ترین و (به روایت دست اندرکاران آن) پر بیننده ترین برنامه های آن است. در این تحقیق با استفاده از روش تحلیل محتوا، این برنامه بررسی شده است. نتایج تحقیق نشان داد موضوعات برجسته شده ی این برنامه در سه حوزه ی سیاسی،اجتماعی و اقتصادی قابل تقسیم هستند. تکنیک ایجاد تفرقه و تضاد با 6 درصد، پاره حقیقت گویی، تشجیع،جمع آوری کارت های یک دست و مبالغه هر کدام با 5 درصد بیش ترین استفاده را دراین برنامه داشتند.
    کلید واژگان: پروپاگاندا, صدای امریکا, برنامه ی پارازیت, برجسته سازی, تحلیل محتوا}
    Science and technology has provided in communications new tools for Actors in the International System. Media in the field of psychological warfare are the best and most modern propaganda tool for the realization of the goals of Western Countries. After the Revolution, United State of America due to blocked channels formal diplomatic, has used propaganda tools, in particular against the Islamic Republic of Iran. USA use propaganda against Iran through VOA TV and Radio channels and Radio Farda. Now Voice ofAmericaTV, every day, 5 hours, produces diversified and effective programs witha focus onnews from Iran. Parasite program is the most interesting (according to its practitioners) its programs. This research uses the content analysis method for investigating the program.
    The result of this research showed that themes in the program are indivisible in three political, social and economic contexts. Techniques such create division and conflict division and conflict (6%), Sweeping generalizations (some true), encouragement and Card stacking each with5% where the most using.
    Keywords: Methods, Agenda setting Propaganda, Voice of America. VOA, Parasite program, Content Analysis}
  • مصطفی عباسی مقدم
    امروزه ارتباطات و تبلیغات مهم ترین بستر انتقال و ترویج فکر، فرهنگ، ارزش ها و هرگونه پیام به دیگران است و همه مذاهب، مکاتب و ملل از رهگذر رسانه های گوناگون، سعی در تبلیغ همه جانبه مرام خویش دارند. در روزگار کنونی تقابل نظام سلطه جهانی با فرهنگ حق محور و توحیدی اسلام بیش از هر زمان تبلور یافته و صف مومنان و مستکبران را به روشنی جدا ساخته است. آیات حیات بخش قرآن به عنوان تکیه گاه جبهه توحیدی، مشحون از روش ها و تجربه های دعوت و ترویج انبیا و اولیاست و آبشخور جبهه استکباری، کیدها و مکرهای شیطانی است.
    در مقال، حاضر، با تکیه بر روش استناد به متون و دیدگاه ها، ضمن مرور و مقایسه روش های تبلیغی دو جبهه روشن می شود که مهم ترین ویژگی روش های تبلیغ قرآنی در مقام اجرا، پایبندی به ارزش ها و حقایق و جامع نگری و توجه به همه ابعاد حیات انسانی و پیشتازی اسوه ها در عمل و در عرصه دستاوردها، تاثیر پایدار و شورآفرینی و ایمان زایی است، در حالی که روش های تبلیغ سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، در جهان امروز به خاطر عدم پایبندی به حق و حقیقت، عدم انطباق قول و فعل، معنویت گریزی و استفاده از وسایل مشروع و نامشروع علی رغم توانایی ایجاد هیجان ها و انگیزش های زودگذر وجریان سازی مقطعی قادر به تاثیرگذاری درازمدت و ایمان آفرینی و ایجاد امید پایدار به سعادت و فلاح در انسان ها نیستند.
    کلید واژگان: روش تبلیغ, ارتباط, پروپاگاندا, تبلیغ قرآنی, تبلیغات جهانی}
    Mostafa Abbasi Moghaddam
    Nowadays, communications &propaganda are the most important ways in witch thought, culture & every kind of message is transferred to others. Every religion & group is going to propagate its principals. In the long road of communication, choosing various & best ways can lead to success more than every other factor. At the present time, that hegemonic world system contrasts monotheist culture, revitalizing verses of the holy Quran are replete with methods of prophetic teachings witch stand against satanic miss chiefs & propaganda. In this article, propaganda methods are considered through a focus on documents & methods. The most important characteristics of Quranic teachings & propaganda are: adherence to Islamic values & facts, comprehensiveness & attention to all aspects of human being including achievements, faith & interest. In the other hand, in today's world, political & social propagation methods do not adhere to the truth. Words are different from actions. They are away from spirituality &they use any legitimate & illegitimate means. Their motifs are temporary & their effects are not long term & don’t lead to mans salvation.
    Keywords: Propaganda method, communication, Quran, world propagation}
  • محمد سلطانی فر*، افسانه مظفری، شهناز هاشمی، سمانه هداوندخانی
    مقاله حاضر خلاصه پژوهش علمی با روش پیمایش بر روی نظرات دانشجویان ارتباطات در مورد تبلیغات سیاسی منتشر شده در سایتهای اینترنتی است. محقق ضمن توصیف و تحلیل داده های بدست آمده نتیجه می گیرد که تبلیغات اینترنتی نقش موثری در افزایششناخت کاربران دارند . همچنین تبلیغات اینترنتی سبب تغییر نگرش کاربران و تغییر رفتار آنان می شود.محقق در این پژوهش توانسته است تا شیوه های تبلیغات اینترنتی را در رابطه با تبلیغات سیاسی نامزدهای انتخاباتی را بشناسد.
    کلید واژگان: تبلیغات سیاسی, پروپاگاندا, شایعه, فضای مجازی, تغییر نگرش}
  • غلامرضا جمشیدیها، محمدرضا روحانی، سیدعبدالرسول علم الهدی
    پروپاگاندا را باید از جمله مفاهیمی در نظر گرفت که با مبانی و مبادی حوزه هایی چون فرهنگ، جامعه، ارتباطات، سیاست و تبلیغات مرتبط بوده، علاوه بر غنای نظری، خصوصا در دهه های اخیر، استعمال گسترده ای در گستره تاریخ به خود اختصاص داده است. این مبنا نه تنها در حوزه علمی غرب، بلکه در قلمرو اسلامی نیز در برخی از ادوار تاریخی قابل توجه و البته تامل برانگیز است. در این میان، دوره نسبتا کوتاه خلافت امویان به ویژه خلافت معاویه بن ابوسفیان از نظر اهمیت و تاثیرگذاری آن، به عنوان انحرافی بزرگ از خط مشی اسلام ناب نبوی و علوی باید مورد نظر قرار گیرد. شیوه های پروپاگاندای معاویه در تقابل با اهل بیت خصوصا امیرالمومنین، نه تنها نمایانگر فضای ابهام آمیز و جهل مفرط مسلمانان از جریان های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی آن روزگار است، بلکه نشان از عمق اثرگذاری پروپاگاندا در چنین فضایی نیز دارد؛ چه اینکه جهل جامعه و تاثیر پروپاگاندا در هر عصر و مصری دو روی یک سکه اند که ضرورت شناخت و پرداخت این موضوع را در عصر حاضر نیز دوچندان می نماید.
    کلید واژگان: امیرالمومنین, اهل بیت, بنی امیه, پروپاگاندا, معاویه, جامعه اسلامی}
    Dr. Gholamreza Jamshidiha, Muhammad Reza Ruhani, Sayyid Abd Al-Rasul Alam Al-Huda
    Propaganda must be regarded as a concept related to the origins and basis of such fields as: culture, society, communications, politics, and publicity. In addition to having a theoretical richness, it has gained great application, especially in recent decades, in the arena of history. This is a noteworthy and controversial fact not only in western scientific circles, but also in the Islamic realm, particularly in certain historical ages. The somewhat short period of the Umayyad dynasty, particularly the period of Mu’awiyat Ibn Abu Sufyan, is very important to be investigated as a great deviation from pure and genuine prophetic and Alid Islam. The techniques of propaganda used by Mu’awiyah against the Ahl al-Bayt (the household of the prophet), especially Imam 'Ali, illustrate the ambiguous atmosphere of the Muslim nation and their exceeding ignorance of political, cultural, and social trends of that time. It also shows that propaganda was strongly influential in that atmosphere, because the ignorance of society and hegemony of propaganda are always the two sides of the same coin, making the importance of knowing and attending to this theme multifold.
  • درآمدی بر دیپلماسی عمومی اسراییل
    محمدحسن شیخ الاسلامی
    مقاله حاضر به دیپلماسی عمومی رژیم صهیونیستی اسراییل در جهان اختصاص دارد. نویسنده قصد دارد با بررسی وضعیت منازعه نرم میان رژیم صهیونیستی و فلسطینی، نقاط قوت و ضعف دیپلماسی عمومی اسراییل را مورد سنجش و کاوش قرار دهد. برای نیل به این اهداف، ابتدا ادبیات مربوط به دیپلماسی عمومی مرور می شود، سپس شاخصها و حوزه های برآورد قدرت نرم بازیگران مورد بررسی قرار می گیرد. در نهایت این نتیجه حاصل می شود که به رغم تلاش گسترده و پرهزینه اسراییل برای ترمیم چهره منفور کارگزارانش، این رژیم در عرصه افکار عمومی دنیا همچنان منفورترین است. به زعم نویسنده، انتفاضه فلسطینی ها نقش برجسته ای در آشکار ساختن سیاستها و تدابیر تجاوز کارانه اسراییلی ها داشته است.
    کلید واژگان: دیپلماسی عمومی, اسراییل, دیپلماسی فرهنگی, پروپاگاندا, افکار عمومی}
  • تحلیل ارتباطی نقش رسانه ها در جنگ خلیج فارس
    ایموری. ای. گریفین
    مترجم: سیدسین شرف الدین
    همگان به نقش و تاثیر فوق العاده و بعضا بی بدیل رسانه ها به ویژه رسانه های جهان گستر در عصر حاضر اذعان دارند. این نقش اگر در شرایط عادی به فعالیت های معمول همچون اطلاع رسانی، آموزش، تبلیغات، شکل دهی به افکار عمومی، ترویج فرهنگ غالب و سرگرمی و پرکردن اوقات فراغت محدود می شود; در شرایط بحران بخصوص بحران هایی که به نوعی با منافع قدرت های بزرگ ارتباط دارد به حوزه وسیعی از فعالیت های ویژه متناسب با بحران جاری بسط می یابد. فعالیت هایی همچون تصویرسازی خودی و بیگانه، بسیج سیاسی، جنگ روانی و... از این جمله هستند.
    نوشتار ذیل به عنوان یک مطالعه موردی، نقش رسانه های غربی را در جنگ اول خلیج فارس یعنی حمله نظامی آمریکا به عراق در سال 1991 با بهره گیری از دیدگاه های انتقادی جامعه شناس نومارکسیست معاصر و کارشناس حوزه مطالعات فرهنگی، استوارت هال تحلیل و بررسی کرده است. هال در این مطالعه به هژمونی رسانه ای قدرت های بزرگ، نقش آنها در گسترش، تثبیت و تعمیق سلطه سرمایه داری غرب، موقعیت نامتوازن کشورها در برخورداری از قدرت رسانه ای، نقش تخریبی رسانه های غرب در جنگ خلیج فارس همچون تبدیل جنگ به یک صحنه تئاتر، بزرگ نمایی قدرت اهریمنی آمریکا، پنهان سازی جنبه های غیراخلاقی اقدامات تجاوزگر، وارونه نمایی واقعیات جنگ برای افکار عمومی آمریکا و... اشاره کرده است.
    کلید واژگان: نشانه شناسی, هژمونی, پروپاگاندا, صنایع فرهنگ, معناسازی, ایدئولوژی, جنگ خلیج, اسطوره سازی}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال