جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "discourse analysis" در نشریات گروه "علوم انسانی"
-
تحلیل های زبان شناختی از رویکردهای نوین مواجهه با متون دینی، ازجمله قرآن کریم است که با استخراج مولفه های فرهنگی زبان، ساحت های انسان شناختی آن را ترسیم و با کشف تعاملات زبان با ساختارهای فکری اجتماعی در متون، بسیاری از ابهامات معنایی را مرتفع می نماید. برداشت های معنایی متفاوت و نیز شبهه ناک نظیر القای مفهوم خودکشی پیرامون آیه پانزدهم سوره حج، ضرورت بازخوانی آیه مذکور را دو چندان می کند. لذا در نوشتار حاضر با رویکرد توصیفی-تحلیلی تلاش شد، با ارائه خوانشی هدفمند از آیه پانزدهم سوره حج و با تحلیل نظام های گفتمانی مستتر در آیه روشن سازیم که برداشت های موجود از آیه و شبهاتی که نسبت به آن مطرح است، چگونه توجیه می شود. یافته های پژوهش نشان داد شبکه گفتمانی ای که با عنایت به سیاق درون متنی و بافت برون زبانی، شکل می گیرد حاکی از لجاجت مخالفان گفتمان توحیدی قرآن است که با حق مجادله می کنند. در آیات ابتدایی سوره حج با یک نظام هوشمند از نوع القایی مواجه هستیم که تلاش دارد توانش مخاطبان را تحت تاثیر قرار دهد. آیه در پاسخ به این گفتمان در مقام تجویز کنشی ناشدنی است و برای این که توانش مخاطب را به جهت نفی کنش، تحریک کند، از فشاره تنشی-عاطفی بهره می برد تا در نهایت گفتمان مشیت الهی را ثابت کند. این نظام گفتمانی تابع تغییر وضعیت از شرایط اولیه یعنی نقش انگیزه بخشی به شرایط ثانویه یا نقش معرفتی است. شرایط اولیه ظن نسبت به نصرت الهی و شرایط ثانویه باور به گفتمان مشیت الهی است. در این جا گفته پرداز قصد دارد، گفته یاب را به نفی کنش (عدم سوء ظن نسبت به نصرت الهی) سوق دهد.کلید واژگان: قرآن کریم, سوره حج, تحلیل گفتمان, گفتمان تجویزی, فشاره های تنشی- عاطفیLinguistic analysis is a new approach to studying religious texts, including the Holy Qur'ān, which by extracting the cultural components of the language, depicts its anthropological aspects and by discovering the interactions of language with social-intellectual structures in the texts, removes many semantic ambiguities. Different and even doubtful interpretations of meaning, such as inducing the concept of suicide about ayah 15th of Surah Al-Hajj, doubles the necessity of rereading this ayah. Therefore, in the present article, with a descriptive-analytical approach, an attempt was made to provide a purposeful reading of the ayah and to answer the doubts raised through analyzing the discursive system of the text of the ayah. The findings of the research showed that the discursive network that is formed by taking into account the intra-textual context and the extra-linguistic context indicates the stubbornness of the opponents of the monotheistic discourse of the Qur'ān, who argue with the truth. In the opening ayahs of Surah Al-Hajj, we are faced with an intelligent provoking system that tries to influence the ability of the audience. In response to this discourse, the ayah prescribes an undoable action, and in order to stimulate the audience to negate the action, it uses emotional tension to finally prove the discourse of divine providence. This discursive system is subject to changing the situation from primary conditions, i.e. motivational role to secondary conditions or epistemic role. The primary condition is the suspicion of divine help and the secondary condition is belief in the discourse of divine providence. Here, the speaker intends to lead the hearer to negate the action (have no doubt about divine help).Keywords: Holy Qur'ān, Surah Al-Hajj, Discourse Analysis, Prescriptive Discourse, Tension-Emotional Pressures
-
الگوی جامعه شناختی معنایی ون لیوون از جمله رویکردها و شاخه های جدید تحلیل گفتمان انتقادی می باشد که با شناسایی لایه های پنهان متن و واکاوی کنشگران اجتماعی آن، منتقد را قادر به کشف لایه های زیرین گفتمان موجود می کند. در همین راستا داستان حضرت موسی (ع) پربسامدترین داستان در قرآن کریم می باشد که از جهت دارابودن نظام گفتمانی، تحلیل شخصیت های اجتماعی و مولفه های گفتمان مدار این داستان موجب درک بهتر از متن و کشف ایدئولوژی پنهان در آن می شود. نگارندگان در جستار حاضر درصدد هستند به روش توصیفی-تحلیلی و بر مبنای الگوی ون لیوون مولفه های گفتمان مدار داستان حضرت موسی در سوره طه را مورد واکاوی قرار دهند تا بازنمایی کنشگران اجتماعی آن شناسایی شود. لذا مهم ترین پرسش های که پژوهش پیشرو در پی آن است که کدام یک از مولفه های گفتمان مدار روایت حضرت موسی (ع) در سوره طه براساس الگوی ون لیوون بیشترین بسامد را داشته و دلیل این موضوع چیست؟ نتایج تحقیقات نشان می دهد که الگوی گفتمان مدار ون لیوون در تحلیل نظام گفتمانی روایت حضرت موسی (ع) در این سوره کارایی دارد. همچنین مولفه های اظهار با 637 مورد بسامد بالاتری نسبت به مولفه های حذف که با 137 منعکس گردیده، داشته است، این موضوع در راستای هدف داستان می باشد و بدان معناست که نویسنده قصد دارد با ارائه کارگزاران فعال اجتماعی از پوشیده گویی بپرهیزد تا عبرت گیری برای مخاطب سهل و روشن گردد.
کلید واژگان: حضرت موسی(ع), سوره طه, تحلیل گفتمان مدار, الگوی ون لیوون, حذف, اظهارVan Leeuwen's semantic sociological model is one of the new approaches to and branches of critical discourse analysis, allowing critics to uncover the underlying layers of existing discourse by identifying the text's hidden layers and evaluating its social players. The most often told story in the Holy Qur'ān is that of the Prophet Musa (AS), which because of its discourse system, the social character analysis, and discourse-oriented elements, one can better understand the text and uncover its hidden ideology. Using Van Leeuwen's model, the authors of this descriptive-analytical article thus attempted to analyze the discourse-oriented elements of the account of Prophet Musa (AS) in Surah Taha in order to determine how its social actors are represented. Thus, the most important question that the present research aims to answer concerns identifying the most frequent discourse elements of the account of Prophet Musa in Surah Taha according to Van Leeuwen's model, and the reason for this. The results show that van Leeuwen's discourse model is useful in evaluating the discourse system of Prophet Musa's (AS) story in this surah. Additionally, the frequency of the inclusion components (637 cases) is higher than those of the exclusion components (137 cases). This is consistent with the story's objective and indicates that the author plans to avoid hiding anything by showcasing proactive social agents so that the audience can easily and clearly learn the lesson.
Keywords: Prophet Musa (AS), Surah Taha, Discourse Analysis, Van Leeuwen's Model, Exclusion, Inclusion -
This study takes a critical look at the purposive manipulation of discourse and rhetoric by the former Iranian President — Hassan Rouhani — when announcing the lockdown of holy sites during the COVID-19 crisis. A discourse analysis with a qualitative design was applied to study the political dimension of the discourse. This study is framed within the domain of systemic functional linguistics mood systems and the classical Aristotelian rhetoric trio — logos, ethos, and pathos. The results revealed that Rouhani mainly used the declarative mood in his speeches which performed three main functions: statements of opinion, statements of fact, and indirect directives. From a rhetorical perspective, Rouhani applied ethos considerably more than pathos and logos as a way to increase the credibility of his words while persuading the audience. Moreover, the researchers noticed that the former president employed multiple strategies to build pathos and ethos with the audience. These findings can suggest and encourage novel future research directions.
Keywords: Critical Discourse Analysis, Discourse Analysis, Hassan Rouhani, Iran, Political Discourse, Rhetoric, SFL -
تعارض جزء گریزناپذیر هر رابطه صمیمی به ویژه رابطه زوجها می باشد. روایتی که زوجها از تعارض ارائه می دهند، انعکاس جهان بینی و نگرش آنها نسبت به مسائل بوده و نقش حائز اهمیتی در نحوه مقابله آنها با تعارض دارد. مداخله درمانی مناسب تعارضات زناشویی نیز توجه نقادانه به گفتمان های غالب در روایت زوج های متعارض را می طلبد. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی کیفی گفتمان های غالب در روایت زوجهای متعارض انجام شد. داده ها به روش نمونه گیری هدفمند و مصاحبه نیمه ساختاریافته با 26 زوج گردآوری شد. پس از تحلیل داده ها به روش تحلیل مضمون، گفتمان های دگرمحور، خودمحور و موقعیت محور به عنوان گفتمان های غالب شناسایی شدند. نتایج نشان داد از میان مولفه های ارتباطی خود، موقعیت و دیگری، عمده گفتمان ها به ترتیب معطوف به دیگری، خود و موقعیت است. به این معنا که در تعریف زوجهای متعارض از تعارض، از میان عوامل بیرونی، فرد و رابطه، نسبت به موقعیت از اهمیت بیشتری برخوردار است. در گفتمان های دگر محور، زبان ابزاری برای مطالبه گری و شکایت از همسر به عنوان کانون اصلی تعارضات بوده و در گفتمان های خودمحور، زبان به مثابه ابزاری برای سلب مسئولیت از خویش و ابراز سلطه گری، خودستایی و قدرت استفاده می شود. در گفتمان های موقعیت محور نیز کارکرد زبان شکوه از تحولات استرس زا می باشد. در نتیجه، گفتمان های غالب زوج های متعارض با گرایش به ارائه تصویری منفی و نامطلوب از همسر و موقعیت و نادیده انگاشتن نقش خویش در تعارض ها عجین است. به طور کلی، روایت زوج های متعارض، به جای زبان راه حل مدار، آکنده از زبان مشکل مدار است و زوج ها به جای تعریف تعاملی از تعارض، تمایل به ارائه تعاریف فردی خویش و اتخاذ رویکرد من مدار یا تو مدار نسبت به مسائل دارند.
کلید واژگان: تحلیل گفتمان, زوجهای متعارض, روایتConflict is an inevitable part of every intimate relationship, especially the couples’ relationship. The narrative that couples present about conflict is reflection of their worldview and attitude towards problems and plays an important role in how they deal with conflict. An appropriate therapeutic intervention to marital conflicts also requires critical attention to the dominant discourses in the narrative of conflicted couples. Therefore, the present research was conducted with the aim of qualitative investigation of the dominant discourses in the narrative of conflicted couples. The data was collected by purposeful sampling and semi-structured interviews with 26 couples. After analyzing the data using thematic analysis method, other-centered, self-centered, and situation-centered discourses were identified as the dominant discourses. The results showed that among the communication components of self, situation and other, most of the discourses are directed to the other, self and situation respectively. In the sense that in conflicted couples’ definition of conflict, among the external factors, the individual and the relationship are more important than the situation. In other-centered discourses, language is used as a tool for demanding and complaining about the spouse as the main focus of conflicts, and in self-centered discourses, language is used as a tool to abdicate one's responsibility and express domination, self-praise, and power. In situation-centered discourses, the function of language is to complain about stressful changes. As a result, the dominant discourses of conflicted couples tends to present a negative and unfavorable image of the spouse and the situation, and to ignore their role in conflicts. In general, the narrative of conflicted couples is full of problem-oriented language instead of solution-oriented language, and instead of an interactive definition of conflict, couples tend to present their individual definitions and adopt an I-centered or you-centered approach to problems.
Keywords: Discourse Analysis, Conflicted Couples, Narrative -
نقد بوم گرا به بررسی رابطه انسان با محیط زیستش می پردازد؛ رابطه ای که در طول تاریخ دچار دگرگونی هایی شده است که یکی از علل چنین دگرگونی ای گفتمان استعمار بوده که در مجموعه داستانی غریبه ها و پسرک بومی نیز نمود بارزی دارد. در این پژوهش به تحلیلی از تاثیر گفتمان استعمار بر محیط زیست در مجموعه داستانی غریبه ها و پسرک بومی از احمد محمود پرداخته شده است تا در دادن آگاهی به انسان ها در رفتار با محیط زیست گامی هرچند اندک برداشته باشد. ازاین رو به روش توصیفی- تحلیلی با استفاده از رویکرد میان رشته ای، بر اساس گفته فوکو در این مجموعه داستانی به جای سرچشمه های قدرت به پیامدهای آن پرداخته شده است تا تاثیرات مخرب گفتمان استعمار را بر محیط طبیعی و انسانی بررسی کند؛ زیرا چنین دیدی است که برای جامعه انسانی ما که دچار بحران های زیست محیطی شده، در راستای آگاهی در رفتار مناسب با محیط زیست ضروری می نماید. نتایج پژوهش در مجموعه داستانی غریبه ها و پسرک بومی حاکی از این است که گفتمان استعمار محیط زیست را به سوژه ای مقهور قدرت تبدیل کرده و آن را از ابژگی خود دور ساخته و با دور شدن طبیعت از جایگاه ابژگی اش آلودگی هایی را رقم زده که معضلاتی را برای زندگی انسان به همراه داشته است. درواقع انسان و محیط زیست محملی برای اعمال قدرت گفتمان استعماری بوده است که ما نمود آن را در مقولاتی چون آلودگی آب وهوا، بر هم زدن تعادل زیست محیطی، کمبود بارش، قطع درختان نخل، فرسایش خاک، جدایی انسان از طبیعت، دور شدن آرامش از زندگی انسان ها، آلودگی صوتی و تصویری، فقر، بیکاری، مهاجرت، ایجاد تنش و منازعات میان افراد، نادیده گرفتن بنیان های ملی و حماسی، ایجاد فاصله طبقاتی و کاهش امید به زندگی می بینیم. در کل جامعه، اقتصاد و اکولوژی در این مجموعه داستانی به تاثیرپذیری از گفتمان استعمار معیاری ناکارآمد برای توسعه پایدار بوده اند؛ چون همگام با آن حرکت نکرده اند؛ بلکه در تقابل با آن بوده اند.کلید واژگان: تحلیل گفتمان, استعمار, محیط زیست, غریبه ها و پسرک بومی, احمد محمودQuarterly Journal of Environmental Education and Sustainable Development, Volume:13 Issue: 1, 2024, PP 103 -117Ecological criticism examines the relationship between man and his environment; a relationship that has undergone transformations throughout history. One of the causes of such a transformation is the discourse of colonialism, which is prominent in the collection of stories "Gharibeha va Pesarak Bomi." In this research, we have analyzed the impact of colonial discourse on the environment in the collection of stories "Gharibeha va Pesarak Bomi" by Ahmed Mahmoud to take a small step toward raising awareness in dealing with the environment. Therefore, using a descriptive-analytical method with an interdisciplinary approach, and according to Foucault, in this collection of stories, instead of focusing on the sources of power, we have examined its consequences in order to investigate the destructive effects of colonial discourse on the natural and human environment. This vision is necessary for our human society, which has suffered from environmental crises, to become aware of the appropriate behavior toward the environment. The results of this research on the collection of stories "Gharibeha va Pesarak Bomi" indicate that the discourse of colonization has turned the environment into a subject subjugated to power and distanced it from its object. By moving nature away from its position as an object, it has caused pollution, which has led to problems for human life. In fact, man and the environment have been vehicles for exercising the power of colonial discourse, which is evident in categories such as air and water pollution, disturbance of ecological balance, lack of rainfall, cutting down of palm trees, soil erosion, separation of man from nature, loss of peace from people's lives, noise and visual pollution, poverty, unemployment, migration, creation of tension and conflicts between people, disregard for national and epic foundations, creation of class gaps, and reduced life expectancy. In short, society, economy, and ecology in this collection of stories, influenced by colonial discourse, have been ineffective measures for sustainable development because they have not moved in alignment with it; rather, they have been in opposition to it.Keywords: Discourse Analysis, Colonialism, Environment, Gharibeha Va Pesarak Bomi, Ahmad Mahmoud
-
تحلیل نشانه-معنا شناسی داستان های پهلوانی شاهنامه مبتنی بر تحلیل گفتمان (مورد مطالعه: داستان های رستم و سهراب و رستم و اسفندیار)
یکی از حوزه هایی که امروزه، اندیشمندان و صاحب نظران مطالعات ادبی به آن توجه دارند نشانه-معناشناسی متون کهن ادبی مبتنی بر تحلیل گفتمان است. شاهنامه فردوسی، اثری گران سنگ است که عظمت و گستره فراوانش، تحلیل و تفسیر متون آن را از ابعاد گوناگون برای غنای ادب پارسی ضروری می نماید. با توجه به اهمیت شاهنامه فردوسی و رویکردهای نوین تحلیل متون ادبی، هدف این مقاله تحلیل نشانه-معناشناسی گفتمان در شاهنامه فردوسی است. با توجه به اقتضائات یک مقاله و به منظور مطالعه ژرف در این زمینه دو داستان تراژیک حماسی از این کتاب یعنی داستان رستم و سهراب و داستان رستم و اسفندیار به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شده است. روش پژوهش توصیفی -تحلیلی و بر مبنای تحلیل گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف صورت گرفته است. نتایج نشان می دهد که در گفتمان هر دو داستان، رستم به عنوان پهلوان شکست ناپذیر ایرانی، در مرکز اندیشه قرار دارد؛ و آنچه برای رستم ارزشی بی بدیل است حفظ حریم ایران و آزادی فردی است. در هر دو روایت علیرغم چیرگی نتایج منفی، روایت به صورتی است که اقتدار رستم در دو بعد آزادی میهن و آزادی فردی حفظ گردد. ازاین رو نشانه ها مبین قهرمانی رستم است و گفتمان بر ستون آزادی (فردی، اجتماعی) بنا نهاده شده است.
کلید واژگان: تحلیل گفتمان انتقادی, نشانه شناسی, نشانه-معناشناسی گفتمانی, شاهنامه, فرکلافDiscursive-semiotics Criticism of Shahnameh heroic stories Based on Discourse analysis, Case study: The stories of Rostam, Sohrab and Rostam, EsfandiarOne of the fields that scholars and experts in literary studies pay attention to today is the semiotics-semantics of ancient literary texts based on discourse analysis. Ferdowsi's Shahnameh is a precious work whose greatness and scope, analysis and interpretation of its texts from various dimensions make it necessary for the richness of Persian literature. Considering the importance of Ferdowsi Shahnameh and new approaches to the analysis of literary texts, the purpose of this article is to analyze the sign-semantics of discourse in Ferdowsi Shahnameh. According to the requirements of an article and in order to study in depth in this field, two epic tragic stories from this book, namely "The Story of Rostam and Sohrab" and "The Story of Rostam and Esfandiar" have been selected as the study sample. The research method is descriptive-analytical and based on Norman Fairclough critical discourse analysis. The results show that in the discourse of both stories, Rostam is at the center of thought as an invincible Iranian hero; And what is of irreplaceable value for Rostam is the preservation of Iran's privacy and individual freedom. In both narrations, despite the predominance of negative results, the narration is such that Rostam's authority is maintained in two dimensions of homeland freedom and individual freedom. Therefore, the signs indicate Rostam's heroism and the discourse is based on the pillar of freedom (individual, social).
Keywords: Discourse Analysis, Discursive-Semiotics, Shahnameh, Ideological Confrontation, Discourse System, Fairclough -
با توجه به اثرات مهمی که بازگشت طالبان به قدرت برکشور ما ایران دارد، ضروری است که این واقعه از جهات مختلف مورد بررسی و پژوهش قرار گیرد. از همین رو، پرسش اصلی این مقاله معطوف به بررسی گفتمان طالبان در امارت اسلامی افغانستان و پیامدهای ایدئولوژیک آن برای حکمرانی در ایران شده است. فرضیه مقاله بر آن است که حاکمیت طالبان بر افغانستان دارای مبانی گفتمانی و تبعات سیاسی و اجتماعی متعددی است که از یک سو همگی متاثر از همان گفتمان است و از سویی دیگر، نتایج این تحولات تاثیر بر نظام حکمرانی در ایران دارد. یافته های تحقیق نشان داده که گفتمان طالبان نه از نظر کلامی، بلکه از منظر کنش و نگاه فقهی شکلی از بنیادگرایی سلفی است که با جامعه افغانستان و شکاف های قومیتی اش چندان همخوان نیست. التهابات درونی افغانستان را تشدید می کند و منجر به بی ثابتی اجتماعی اش می شود؛ این بی ثباتی پیامدهای منفی و ناخوشایندی برای حکمرانی در ایران دارد، که شامل طیفی از تنش ها و تعارض ها، از تقابل های گفتمانی شیعه و سنی تا موضوعاتی همچون افزایش شمار مهاجران میگردد. رویکرد این تحقیق تحلیل گفتمانی است. داده ها به روش کتابخانه ای و اسنادی جمع آوری شده است.
کلید واژگان: افغانستان, طالبان, تحلیل گفتمان, حکمرانی, مهاجرتconsidering the significant effects of the Taliban's return to power on Iran, it is crucial to analyze this event from various perspectives. Therefore, the central question of this paper focuses on the examination of the Taliban’s discourse within the Islamic Emirate of Afghanistan and its ideological repercussions for governance in Iran. The hypothesis of this paper suggests that the Taliban's rule over Afghanistan is underpinned by discursive foundations and has multiple political and social implications, which are both shaped by this discourse and directly impact Iran. Research findings indicate that the Taliban’s discourse is not theological but rather reflects a form of Salafi fundamentalism that is incompatible with Afghanistan's sociocultural fabric, exacerbating internal tensions and leading to social instability. This instability poses negative consequences for governance in Iran, ranging from conflicts between Shia and Sunni discourses to issues such as an increase in the number of migrants. The research adopts a discourse analysis approach, with data gathered through library research.
Keywords: Afghanistan, Taliban, Discourse Analysis, Governance, Immigration -
در باب تنش ها و جنبش ها و ناآرامی های اجتماعی و سیاسی، تحقیقات و پژوهش های مختلف و متعددی انجام شده است و آنها را از جهات چندگانه ای مورد بررسی قرار داده اند. در ایران نیز درباره تحولات اجتماعی مطالعات بسیاری انجام شده است. در همین راستا، بعضا یکی از علل و ریشه های این گونه دگرگونی های اجتماعی را در مسئله هویت دنبال کرده اند. از همین رو، پرسش اصلی این مقاله به نسبت میان هویت های متکثر و تنش های سیاسی و اجتماعی در ایران اختصاص داده شده است. گستره زمانی تحقیق ایران بعد از عصر اصلاحات است. فرضیه مقاله بر آن بوده که با توجه این که اولا هویت سطوح مختلف فروملی، ملی، و فراملی پیدا کرده است، و ثانیا از سویی دیگر، با التفات به چهل تکه شدن هویت و جهانی و مجازی شدن آن، هویت در ایران امروز ماهیتی یکپارچه نداشته فلذا در تنش های اجتماعی هر بعدی از هویت می تواند با یک ایدئولوژی یا گفتمان رقیب رابطه بگیرد و از آن متاثر شود. یافته های تحقیق نشان داده است که در هر برهه ای از ناآرامی های اجتماعی، یک یا چند بعد از هویت های موجود فعال شده اند و از همین رو، نقش فاعلیت در تنش ها را ایفا کرده اند. رویکرد تحقیق تحلیل گفتمانی و روش جمع آوری داده ها کتابخانه ای و اسنادی بوده است.
کلید واژگان: هویت, جنبش های اجتماعی, تحلیل گفتمان, تنش های سیاسی, جهانی شدنNumerous studies have been conducted on movements and socio-political unrest, examining them from multiple perspectives. In Iran, many studies have focused on social transformations, often identifying identity as one of the causes of such changes. The central question of this article is the relationship between identity pluralism and political and social tensions in Iran, with a focus on the period after the reform era. The hypothesis suggests that identity in Iran today is not monolithic, given that it has manifested at subnational, national, and transnational levels, and that identity has become fragmented, globalized, and virtualized. As a result, during social tensions, each dimension of identity can align with or be influenced by competing ideologies or discourses. The findings of this study reveal that in various instances of social unrest, one or more aspects of existing identities become activated, playing a pivotal role in driving tensions. The study adopts a discourse analysis approach, with data collection conducted through library research.
Keywords: Identity, Social Movements, Discourse Analysis, Political Tensions, Globalization -
هدف پژوهش حاضر، تحلیل گفتمان توسعه ی گردشگری با رویکرد عدالت محور و اعتدال می باشد. روش پژوهش حاضر تحلیل گفتمان و از نظر هدف کاربردی بود. نمونه ی آماری در این پژوهش جمعا 60 متن شامل تمامی متون بیان شده توسط مدیران دولتی در بخش گردشگری در دو دوره ی تاریخی حاکمیت در جمهوری اسلامی ایران با گفتمان عدالت محور و گفتمان اعتدال در دوره های 8 ساله بود. جهت گردآوری داده ها نیز از روش کتابخانه ای استفاده شده است. یافته ها نشان داد که مشخصات مدیریت دولتی سنتی شامل: اعمال اقتدار دولت بر تمام بخش ها، ساختارهای سلسه مراتبی خشک، یکپارچگی مقررات و رویه های کاری، جدایی اداره از سیاست و کنترل های شدید بودند. همچنین، مشخصات مدیریت دولتی نوین شامل: مقررات زدایی، خصوصی سازی، تعدیل نیروی انسانی و رقابت بازار بودند. مدیریت گفتمان عدالت محور به مدیریت دولتی نوین نزدیک و ویژگی هایی از حکمرانی خوب را هم در بر دارد. همچنین، مدیریت گفتمان اعتدال به مدیریت دولتی نوین نزدیک تر است و ویژگی هایی از مدیریت دولتی سنتی را هم در بردارد.
کلید واژگان: تحلیل گفتمان, رویکرد عدالت محوری, رویکرد اعتدال محور, توسعه ی گردشگریThe aim of the current research is to analyze the discourse of tourism development with a justice-oriented and moderate approach. The present research method was discourse analysis and applicable in terms of purpose. The statistical sample in this research was a total of 60 texts, including all texts expressed by government managers in the tourism sector in two historical periods of governance in the Islamic Republic of Iran, with justice-oriented discourse and moderation discourse in 8-year periods. The library method was also used to collect data. The findings showed that the characteristics of traditional public administration included: applying the authority of the government over all departments, intense hierarchical structures, integrity of regulations and working procedures, separation of administration from politics, and strict controls. Also, the characteristics of modern public administration included: deregulation, privatization, adjustment of manpower, and market competition. Justice-oriented discourse management is close to modern public administration and includes features of good governance. Also, moderation discourse management is closer to modern public administration and includes features of traditional public administration.
Keywords: Discourse Analysis, Justice-Oriented Approach, Moderation-Oriented Approach, Tourism Development -
هدف پژوهش حاضر، تحلیل انتقادی گفتمان صلح جهانی در کتب درسی نظام آموزشی ایران با تکیه بر نظریه ی هویت یابی لاکلا و موف است. به همین منظور، کتب درسی میان سال های 1357-1392 (دوره ی ابتدایی و دبیرستان دوره ی اول) مورد تحلیل قرار گرفته است. این مقاله، با روش ترکیبی تحلیل گفتمان فرکلاف، لاکلا و موف و با محوریت سوال های ذیل، انجام شده است: جایگاه گفتمان صلح جهانی در اسناد آموزشی این دوران، چه وضعیتی داشته است؟ مواد آموزشی مذبور، درصدد خلق چه سوژه هایی هستند؟ گفتمان های سیاسی غالب در این دوران، چه نقشی در شکل دهی هویت در این سوژه ها داشته اند؟ یافته ها، نشان می دهد که گفتمان صلح جهانی در کتب و اسناد آموزشی، به دلیل مرزبندی میان اسلامی و غیر اسلامی، داخلی و خارجی، طرد شده است. فرایندهای قدرت، درصدد خلق سوژه هایی مبارز و منتقم با هویت نظامی مآب بوده اند. عامل اقناع سوژه ها، بدیهی سازی ایدئولوژی های انقلاب با ماهیت اسلامی است. همچنین محتوای آموزشی با القای ایدئولوژی های خاص دفاعی، هویت هایی صلح گریز در تمام ابعاد فردی، میان فردی، اجتماعی و بین المللی را شکل داده است.
کلید واژگان: گفتمان صلح جهانی, تحلیل گفتمان, هویت, کتب درسی, گفتمان های سیاسیcurrent research is to critically analyze the discourse of world peace in the textbooks of the Iranian educational system based on the theory of identification by L& M. For this purpose, the textbooks between the years 1357-1392 (primary period and first period high school) have been analyzed. This article has been done with the combined method of analyzing the discourse of Fairclough, L &M and focusing on the following questions: What was the status of the world peace discourse in the educational documents of this era? What subjects are these educational materials trying to create? What role have the dominant political discourses in this era played in shaping the identity of these subjects? The findings show that the discourse of world peace in educational books and documents has been rejected due to the demarcation between Islamic and non-Islamic, internal and external. Power processes have tried to create militant and vengeful subjects with a military identity. The factor of persuasion of the subjects is the axiomatization of the ideologies of the revolution with an Islamic nature. Also, the educational content by inducing specific defense ideologies has formed pacifist identities in all individual, interpersonal, social and international dimensions.
Keywords: World Peace Discourse, Discourse Analysis, Identity, Textbooks, Political Discourses -
این مقاله به مقایسه شیوه دیپلماسی رسانه ای وزرای امور خارجه ایران و امریکا در زمان توافق جامع هستهای وین، در توئیتر می پردازد. در میان رسانه های اجتماعی، توئیتر توانست بیش از همه، توجه سیاستمداران را به خود جلب کند و به کار برده شود. در این مقاله، تلاش شده با استفاده از نظریات یورگن هابرماس و مانوئل کاستلز در حوزه ارتباطات سیاسی، مبحث توئیپلماسی و استفاده از روش تحلیل گفتمان انتقادی بر اساس روش نورمن فرکلاف، شیوه استفاده وزرای امور خارجه ایران و امریکا در طول توافق جامع هسته ای وین در رسانه اجتماعی توئیتر، ارزیابی و درنهایت با هم مقایسه شوند. نتایج تحلیل توئیت های جواد ظریف و جان کری نشان می دهد ادبیات ظریف در توئیتر مبتنی بر استعاره و همراه موضع گیری است، اما توئیت های کری بیشتر جنبه اطلاع رسانی دارند. استفاده ظریف از توئیتر استمرار ندارد، اما کری به طور مستمر از توئیتر استفاده می کند. ظریف توئیت های خود را با ریتوئیتی از اکانت آیت الله خامنه ای و جان کری با توئیتی که در آن از ضمیر اول شخص استفاده شده، شروع کرده که می تواند برگرفته از ساختارهای سیاسی کشورها باشد. به طور کلی می توان گفت که هر دوی آنها با ویژگی های توئیتر آشنا هستند، هر دو برای توئیتر محتوا تولید می کنند، اما کری از ابزارهای این فضا استفاده دقیق تر و بیشتری می کند.
کلید واژگان: دیپلماسی رسانه ای, رسانه های اجتماعی, تحلیل گفتمان, توئیترThis article compares the media diplomacy of the Iranian and US foreign ministers during the Vienna Comprehensive Nuclear-Test-Ban Treaty on Twitter. Among social media, Twitter has been able to attract and be used by politicians the most. In this article, we try to use the views of Jürgen Habermas and Manuel Castells in the field of political communication, the topic of diplomacy and the critical discourse analysis method based on Norman Fairclough, the method used by the Iranian and US foreign ministers during the Vienna nuclear deal. Twitter's social media, evaluate and finally compare.The results of this study show that Javad Zarif and John Kerry both produce content on Twitter, but Kerry uses the tools of this space more accurately and more, the literature of these two people on Twitter and their approach to content production are different. Zarif started his tweets with a retweet from the account of Ayatollah Khamenei and John Kerry with a tweet in which the first person pronoun was used.
Keywords: Media Diplomacy, Social Media, Discourse Analysis, Twitter -
امنیت یکی از اساسی ترین نیازهای انسان و لازمه بسیاری از خواسته ها و زمینه ساز رشد بشر است. امنیت فرهنگی یکی از انواع امنیت به شمار می رود و از آن جا که فرهنگ به دانش ها، باورها، هنرها، قوانین، آداب و رسوم اجتماعی و... در یک جامعه اشاره دارد و ازجمله عوامل پیونددهنده آحاد مردم به یک دیگر به حساب می آید، امنیت فرهنگی شایسته توجه است. مساله فرهنگ و امنیت فرهنگی همواره از دغدغه های اصلی مقام معظم رهبری (مدظله العالی) بوده است ، بنابراین در این پژوهش با تحلیل گفتمان ایشان به بررسی چالش ها و راه کارهای تحقق امنیت فرهنگی در کشور پرداخته ایم. ایشان تهدیدات امنیت فرهنگی را اسلام زدایی و تخریب هویت ملی، تهی کردن انقلاب از درون، فاسدکردن جوانان و اشاعه فساد سبک زندگی غربی و ناکارآمدی برخی از مدیران معرفی می کنند. درمقابل ، با ارائه راه کارهایی تامین امنیت در حوزه فرهنگ را در ترویج فرهنگ دینی ، داشتن اقتدار و قوی نمودن کشور در عرصه فرهنگی و ارائه سبک زندگی ایرانی اسلامی می دانند.کلید واژگان: مقام معظم رهبری, امنیت فرهنگی, تحلیل گفتمان, ایرانSecurity is one of the chef human needs and a requirement of many desires and a foundation for human growth. Cultural security is considered one of the types of security, and since culture refers to knowledge, beliefs, arts, laws, social customs, etc. in a society and is among the factors that bind people in a society, it is considered that cultural security deserves attention. The issue of culture and cultural security has been one of the main concerns of the Supreme Leader, therefore in this research, we have analyzed the challenges and solutions of realizing cultural security in the country by analyzing the Supereme Leader's speech. He introduces the threats to cultural security as "de-Islamization and destruction of national identity", "emptying the revolution from within", "corrupting the youth and spread of the Western culture corruption", and "inefficiency of some managers". On the other hand, by presenting solutions to ensure security in the area of culture, he considers "promoting religious culture", "having the authority and making the country strong in the cultural area", and "presenting the Iranian-Islamic lifestyle".Keywords: Supreme Leader, Cultural Security, Discourse Analysis, Iran
-
این مقاله درصدد بازنمایی معلولیت در فیلم سینمایی گل های داودی با استفاده از رویکرد گفتمانی لاکلاو و موفه است.از آن جایی که هویت از طریق تعاملات اجتماعی فرد با دیگران در فرایند اجتماعی شدن تکوین می یابد وافرادی که دارای معلولیتی هستند، اغلب در جامعه هویت تباه شده ای را تجربه می کنند.رویکرد این پژوهش به معلولیت متاثر از گافمن داغ ننگ اجتماعی است که بعنوان پدیده اجتماعا برساختی تعریف شده است. روش تحلیل گفتمان با استفاده از رویکرد پساساختارگرایانه لاکلاو موفه به عنوان روش پژوهش مورد استفاده قرار گرفته است. یافته ها نشان می دهد گفتمان غالب در فیلم گل های داودی، گفتمان غالب محدودیت نداشتن فرد معلول است که حول دال های پذیرش، آموزش، تقدیرگرایی، عاملیت، استقلال و تصویر مثبت از بدن مفصلبندی شده است در کنار این گفتمان غالب، خرده گفتمان توانمندی نیز شکل گرفت. فیلم با مرکزیت گره گاه اصلی عاملیت و حمایت، انفعال و طرد اجتماعی را به حاشیه رانده و منجر به تسلط الگوی اجتماعی معلولیت شده است.کلید واژگان: معلولیت, تحلیل گفتمان, بازنمایی, فیلم, برساختگراییThe present article tries to examine the representation of disability in the movie “Chrysanthemums Flowers” with the discourse approach of Laclau and Mouffe. Due to the fact that identity is developed via social interactions of the individual with others in the process of socialization, and since people with disabilities often find a ruined identity within society, this research’s approach to disability is influenced by Goffman's theory of social stigma, which is defined a socially constructed phenomenon as disability. The post-structuralist discourse analysis approach of Lacla and Mouffe has been applied as the research method. According to the findings, the dominant discourse in the film "Chrysanthemum Flowers" is the lack of limitations of the disabled person, which is articulated around the signifiers of acceptance, education, fatalism, agency, independence, and a positive image of the body. Along with this dominant discourse, a sub-discourse of empowerment has also been shaped. The film, centered on the main hub of agency and support, has marginalized passivity and social exclusion and has led to the dominance of the social model of disabilityKeywords: Disability, Discourse Analysis, Representation, Film, Constructivism
-
میرزا علی خان ظهیرالدوله با پشتوانه جایگاه سیاسی در دربار قاجار و پایگاه اعتقادی در طریقت صفی علیشاهی و با ایجاد تشکیلات روشنفکری و آزادی خواهانه، از شخصیت های تاثیرگذار در جریان مشروطیت به شمار می رود. پژوهش حاضر با استفاده از رویکرد تحلیل گفتمان فرکلاف، به دنبال پاسخ به پرسش های زیر است: نظم گفتمانی ایران عصر قاجاری چگونه در اشعار ظهیرالدوله بازتولید شده است؟ کردارهای گفتمانی اشعار وی بازتاب کدام یک از کردارهای اجتماعی است؟ و راهکار ظهیرالدوله برای برون رفت از گفتمان های حاکم چیست؟ نتایج نشان داد که کردارهای گفتمانی ظهیرالدوله با کردارهای اجتماعی دوره قاجار ارتباط مستقیم دارد؛ ساختار اجتماعی دوره قاجار در کارکردهای گفتمانی ظهیرالدوله با گزینش نام هایی مبتنی بر ارزش های بیانی بازتاب یافته و مشارکان در دو گروه دسته بندی شده اند: 1-گروه «مثبت» شامل خداوند، بزرگان دین و عرفان و شخصیت های مثبت؛ 2- گروه «منفی» شامل حاکمان ظالم، قدرتمندان زورگو، طبقات ناآگاه و ظلم پذیر جامعه. ظهیرالدوله با همراهی و همدلی با مردم، از جایگاه منتقد و ایده پرداز، تقابل گفتمانی ایجاد کرده است و راه رهایی از گفتمان حاکم را حرکت همگانی به سوی ستم ستیزی و آگاهی می داند.
کلید واژگان: تحلیل گفتمان, شعر قاجار, شعر عرفانی, ظهیرالدوله, نورمن فرکلاف, دوره قاجار, زبانشناسی اجتماعیMirza Ali Khan Zahir al-Doulah, with the support of his political position in the Qajar court and his belief base in the Safi Alishahi Tariqat, and by creating intellectual and freedom-loving organizations, is considered one of the influential figures in the course of constitutionalism. The current research, using Farklaf's discourse analysis approach, seeks to answer the following questions: How is the discourse order of Qajar era Iran reproduced in Zahir al-Doulah's poems? Discourse actions of his poems reflect which of the social actions? And what is Zahir al-Doulah's solution to get out of the ruling discourses? The results showed that the social structure of the Qajar period was reflected in the discourse functions of Zahir al-Dawlah by choosing names based on expressive values, and the participants were categorized into two groups: 1- "Positive" group including God, religious and mystic elders, and positive personalities; 2- "Negative" group including oppressive rulers, tyrannical powerful, ignorant and oppressive classes of society. Zahir al-Douleh, by empathizing with the people, from the position of a critic, has created a discourse confrontation and believes that the way to get rid of the ruling discourse is everyone's movement towards anti-oppression and awareness.
Keywords: Discourse Analysis, Poetry Of The Qajar, Period, Mystical Poetry, Zahir Al-Dowleh, Norman Fairclough, Sociolinguistics -
هدف از این پژوهش تحلیل زبان شناسی گفتمان زائران حرم امام رضا g است. لذا گفتمان زیارت در حرم مطهر از دو بعد کلامی و غیرکلامی بررسی می شود. در بعد کلامی از طریق مصاحبه با زائران، داده ها جمع آوری و تحلیل می شود و در بعد غیرکلامی از طریق مشاهده تلاش می شود عملکرد زبان بدن برای درک مفاهیم احساسی زائر بررسی و مشخص شود که از میان حرکات و رفتارهای بدنی کدام اندام بیشترین کاربرد را در طول زیارت و انجام مناسک دارد. داده های این پژوهش با روش مشاهده (همراه یا بدون مشارکت) و مصاحبه با 20 زائر ایرانی شیعه یا اهل تسنن در بازه سنی20 تا 60 سال که در تابستان1400 به زیارت حرم امام رضا (ع) آمده بودند، جمع آوری شده است. روش نمونه گیری هدفمند و در دسترس بوده است. در این تحقیق، ابتدا داده های کلامی تحلیل و سپس به بررسی رابطه بین اشارات غیرکلامی سر شامل حرکات ابرو، چشم و لب و همچنین حرکات دست و پا با میزان احساسات زائران پرداخته شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که در بعد کلامی، انگیزه های تشرف به حرم هم مادی است و هم معنوی اما انگیزه های معنوی و روحی مخصوصا کسب آرامش روحی و ثواب و شفاعت مهم تر و مشهودتر است. در حرم مطهر علاوه بر فضای حسی و معنوی حاصل از دعا و اذان و نماز، سایر مولفه های محیطی مانند رایحه خوش در همه حرم، چراغانی و معماری حرم نیز در ایجاد حس آرامش و امنیت زائران دخیل است. در میان رفتارهای غیرکلامی زائران، حرکات دست بیشترین سهم را در تبیین ادراک احساسی دارد.کلید واژگان: تحلیل زبان شناختی, زبان بدن, تحلیل گفتمان, زیارت, امام رضا (ع)The purpose of this research is to analyze the linguistics aspects of the speech of the pilgrims of Imam Reza’s (AS) Holy Shrine. Therefore, the discourse of pilgrimage in the Holy Shrine is examined from two verbal and non-verbal dimensions. The data of this research has been collected by observation method and interviews with 20 Iranian Shia or Sunni pilgrims between the ages of 20 and 60 who visited Imam Reza’s Holy Shrine in the summer of 1400. The sampling method was targeted and available. In this research, first the verbal data were analyzed and then the relationship between the non-verbal gestures of the head, including eyebrow, eye and lip movements, as well as hand and foot movements, with the amount of pilgrims’ emotions was investigated. The results of this research show that in the theological dimension, the motivations for visiting the shrine are both material and spiritual, but the spiritual and spiritual motivations, especially obtaining peace of mind, reward and intercession, are more important and evident. In addition to the sensory and spiritual atmosphere, the pilgrims’ sense of peace and security is involved in the Holy Shrine. Among pilgrims’ non-verbal behaviors, hand gestures have the largest contribution in explaining emotional perception. In other words, pilgrims use non-verbal hand gestures to express their inner feelings and emotions more than other organs. In fact, pilgrims speak with their hand movements. This means that they convey different messages with their different hand movements or establish a more effective communication by using their hands.Keywords: Linguistic Analysis, Body Language, Pilgrim, Discourse Analysis
-
صنعت التفات به معنای تغییر شخص دستوری کلام از متکلم، مخاطب یا غایب به دیگری در یک جمله یا جمله های پیاپی با هدف بررسی انسجام در قرآن کریم است. نظریه کنش گفتاری نیز یکی از مباحث مهم کاربردشناسی زبان است که گویندگان به آن بر این باورند که در قالب سخن گفتن، فعل های بسیاری چون توصیف، اخبار، امر، نهی، دعا، آرزو و... انجام می شود. نگاه به متن چون کنش به کارشناسان متون مذهبی این امکان را می دهد که ماهیت دینی این متون را به شکل نظام مند تری تغییر دهند. یکی از تئوری پردازان این حوزه جان سرل است که کنش گفتاری را به گونه های اظهاری، ترغیبی، عاطفی، تعهدی و اعلامی تقسیم می کند. در پژوهش حاضر، درون مایه و بافت موقعیتی متن آیات التفات در قرآن کریم بر پایه نظریه کنش گفتاری سرل، به مثابه تحلیل گفتمان زبانی، با روش توصیفی تحلیلی بررسی شده و مولفه ها و گونه های آن مشخص شده است. یافته های پژوهش نشان از آن دارد که در میزان کاربست گونه های پنج گانه سرل در آیات التفات قرآن کریم، کنش اظهاری بیشترین فراوانی و کنش تعهدی کمترین فراوانی را دارد. در کنش اظهاری، افعالی چون توصیف، تاکید، گزارش، نقدکردن و اعطا به کار رفته است؛ در کنش ترغیبی، پیشنهاددادن، شرط، توضیح خواستن، پرسش اعتراض آمیز و...؛ در کنش تعهدی، تعهددادن، تعهدگرفتن و سوگندخوردن؛ در کنش عاطفی، تمجید و شکرگزاری، تهدید، آرزوداشتن و...؛ در کنش اعلامی نیز پایان کار و حکم دادن به کار رفته است.
کلید واژگان: قرآن, آیات التفات, تحلیل گفتمان. کنش گفتاری, سرل"Apostrophe" (Iltifāt) means grammatical altering between the use of first, second, and third person in a sentence or consecutive sentences. It aims at examining the coherence in the Holy Quran. Speech act theory is one of the important topics in pragmatics. It conveys that a conversation includes many acts such as description, declaration, command, prohibition, prayer, wish, etc. Considering a text as an act enables religious texts experts to change the nature of the texts more systematically. John Searle is one of the theorists of this area. He has classified speech acts into representatives, directives, commissives, expressive, and declarations. In this study, based on his theory, as a linguistic discourse analysis, and by using a descriptive-analytical method, the text and context of Iltifāt verses in the Holy Quran have been examined, and the type of their acts were identified. According to the results, regarding Searle's five speech acts, in these verses, the representative and commissive acts have been used more and less than other types, respectively. Also, the verbs used in each of these speech acts are as follows: describing, emphasizing, reporting, criticizing, and granting in the representative act, offering, making a condition, asking for explanation, protestingly asking, etc. in the directive act, giving and making a pledge, and swearing in the commissive act, praising, thanking, threatening, wishing, etc. in the expressive act, and terminating and judging in the declaration act.
Keywords: Quran, Iltifāt Verses, Discourse Analysis, Speech Act, Searle -
یکی از رویکردهایی که در حوزه تحلیل گفتمان مطرح شده است نظریه کنش گفتار است. این نظریه یکی از مهم ترین سرفصل های مطالعات کاربردشناسی زبان است که با بررسی به نقش زبان در ارتباط اجتماعی می تواند در تحلیل متون ادبی ابزاری در خور توجه باشد. جان سرل نظریه فلسفی مطرح شده توسط استادش آستین را بسط داد و به اقتضای تعالیمی که دیده بود، مطالعات خود را معطوف به مباحث فلسفی زبان کرد، وی کنش گفتاری خود را، به پنج دسته اظهاری اعلامی، عاطفی، ترغیبی، تعهدی تقسیم نموده است. پژوهش حاضر بر آن است نامه حضرت علی (ع) به مالک اشتر را براساس کنش گفتاری سرل مورد بررسی و تحلیل قرار دهد. نتایج بیانگر آن است که کنش ترغیبی در گفتار سیاسی حضرت علی به نسبت سایر کنش ها وجه غالب است. دستور دادن و ترغیب کردن از افعال کنش ترغیبی است، به نظر می رسد امام علی (ع) برای جلب توجه مالک اشتر و ترغیب او به متن نامه، همچنین همراهی با عقاید خویش بارها از چنین کنشی بهره جسته است. طبیعی است که امام برای اینکه مخاطبش را به تداوم گوش دادن تشویق نماید چنین کنشی را به کار برد. در مرتبه بعدی، کنش اظهاری در نامه های امام علی (ع) نمود بیشتری دارد؛ این کنش برای تبیین و توضیح امور مختلف به کار می رود. امام علی (ع) از این کنش برای بیان حوادثی که قبلا روی داده یا برای اهدافی چون هشدار دادن بهره جسته است، زیرا هدف اصلی حضرت از نوشتن نامه روشنگری و آگاه کردن مالک اشتر بوده است. کنش عاطفی که احساسات، نگرش ها و ذهنیت نویسنده نسبت به وقایع رخ داده را نشان می دهد، درصد پایینی را در نامه های حضرت، به خود اختصاص داده و با توجه به موقعیت نامه تناسب دارد. کنش تعهدی نیز درصد پایینی را به خود اختصاص داده است به این خاطر که امام در پی انجام عملی در آینده برای مالک نیست و نامه در بردارنده تعهدی نیست. همچنین امام (ع) از کنش اعلامی نیز در پی اعلام شرایط جدیدی برای مالک است زیرا گوینده به بهره گیری از این کنش تغییرات خاصی که در جهان روی می دهد را اعلام می کند، لذا از افعال مناسب این کنش که منصوب کردن، اعلام کردن، فسخ کردن، است حضرت علی (ع) استفاده کرده اند.
کلید واژگان: تحلیل گفتمان, کنش گفتار, نامه 53 نهج البلاغه, جان سرلDiscourse analysis often employs the theory of speech acts, a cornerstone of pragmatics that explores language's role in social interaction and offers a potent method for dissecting literary texts. John Searle, building upon the philosophical foundations laid by his mentor Austin, concentrated on language's philosophical dimensions and classified speech acts into five categories: assertives, expressives, directives, commissives, and declarations. This study scrutinizes Imam Ali's letter to Malik al-Ashtar using Searle's speech act theory. Findings suggest that directive acts are most prevalent in Imam Ali's political discourse, with commands and persuasions being used to engage Malik al-Ashtar's attention and to steer him toward the letter's content and Imam Ali's viewpoints. Imam Ali adeptly employed these directive acts to maintain his audience's engagement. Assertive acts, used for clarification and exposition, are also prominent in his letters. Imam Ali relied on these to recount past events or to issue warnings, as his primary objective in writing was to enlighten and inform Malik al-Ashtar. Expressive acts, which convey the writer's sentiments, perspectives, and reflections on occurrences, are less frequent in Imam Ali's correspondence and are fitting given the letters' context. Commissive acts are similarly scarce, as Imam Ali did not outline future actions for Malik, and the letters lack a commissive character. Furthermore, Imam Ali utilized declarative acts to proclaim new conditions for Malik, employing verbs such as appointing, announcing, and revoking, which are characteristic of declarative speech acts that announce changes in the world.
Keywords: Discourse Analysis, Speech Acts, Letter 53 Of Nahj Al-Balagha, John Searle -
از جمله مفاهیم مهم در ادبیات سیاسی و اجتماعی جوامع، مفهوم جنگ است. بازخوانی نظرات شاخصی که در خط دهی به سیاست های کلی جامعه تاثیرگذار است می تواند به تعریف کاملتری از پدیده مورد نظر منتهی شده و چشم انداز سیاسی و اجتماعی جوامع را با دقت بیشتری تبیین نماید. در نوشتار حاضر با پرداختن به مفهوم جنگ در گفتمان انقلاب با روش توصیفی تحلیلی و بر اساس الگوی سه سطحی فرکلاف مشخص شد که وقوع انقلاب اسلامی به باز تعریف ساختارهای مفهومی و ارزشی تازه ای منجر شد و برخی از حوزه های معنایی را در مناسبات جهانی قدرت را تغییر داد. محوریت نظام و ساختار تازه ای که در ایران رقم خورد، تشکیل حکومت دینی است. این امر سبب بروز تحولات بنیادین از جمله به وجود آمدن یک رقیب ایدئولوژیک در سطح مناسبات جهانی قدرت شد. با به وجود آمدن چنین شرایطی، نظام های سیاسی-اجتماعی و ساختارهای قدرت باز تعریف شده و صورتی جدید می یابند. قدرت های موجود که گفتمان تازه را بر نمی تابند برای حفظ وضع موجود و تثبیت قدرت، به مقابله با آن برخاسته و در این مسیر صورت های گوناگون اعمال قدرت را می آزمایند. در این سیر تطور تاریخی شیوه منازعه و مقابله در ساختار قدرت از جنگ سخت و نظامی به تهاجم فرهنگی، شبیخون فرهنگی، غارت فرهنگی، قتل عام فرهنگی، ناتوی فرهنگی، جنگ نرم فرهنگی می انجامد که در زمان حاضر با مجموعه ای از انواع روش های اعمال قدرت مواجه هستیم که در نهایت به شیوه جنگ ترکیبی می انجامد. غیریت سازی، دشمن شناسی و اقتدار از جمله دال های مرکزی گفتمان جنگ است و مفاهیم دفاع، جهاد، مبارزه، بصیرت و مقاومت مفاهیمی هستند که در تکمیل این شبکه گفتمانی دخیل هستند.
کلید واژگان: تحلیل گفتمان, جنگ نرم, جنگ ترکیبی, دشمن شناسی, فرکلافAmong the important concepts in the political and social literature of societies is the concept of war. Re-reading the key opinions that influence the general policies of the society can lead to a more complete definition of the desired phenomenon and explain the political and social outlook of the societies more accurately. In this article, by dealing with the concept of war in the discourse of the revolution with a descriptive analytical method and based on Farklough's three-level model, it was determined that the occurrence of the Islamic Revolution led to the redefinition of new conceptual and value structures and changed some semantic fields in the global relations of power. gave The centrality of the new system and structure that was established in Iran is the formation of a religious government. This caused fundamental changes, including the emergence of an ideological competitor at the level of global power relations. With the emergence of such conditions, socio-political systems and power structures are redefined and take on a new form. In order to maintain the status quo and consolidate power, the existing powers that do not accept the new discourse rise up against it and in this way try various forms of exercising power. In this course, the historical development of the method of conflict and confrontation in the power structure leads from hard and military war to cultural invasion, cultural bloodshed, cultural looting, cultural massacre, cultural NATO, cultural soft war, which at the present time is faced with a variety of methods of exercising power. which ultimately leads to a combined war method. Alienation, hostility and authority are among the central signs of the discourse of war, and the concepts of defense, jihad, struggle, insight and resistance are the concepts involved in completing this discourse network.
Keywords: Discourse Analysis, Soft War, Combined War, Antagonism, Fairclough -
زنده بگور صادق هدایت از جمله داستان های رئالیستی است که در آن راوی نه تنها خود را بلکه دیگران را نیز سیاه و زشت تصویر کرده است. راوی سپس به وسیله بافت اجتماعی و روانی، ویژگی های منفی خود را توجیه می کند و در این راه از مکانیزم های دفاعی روانی استفاده می کند، از سویی دیگر در داستان حاجی مراد نیز شخصیت اصلی داستان نماینده جامعه زن ستیز معرفی شده و راوی شخصیت اصلی را منفور و زشت تصویر کرده است تا بدین سبب همزمان با بازنمایی واقعیت های اجتماعی خشم خود را نسبت به وضعیت موجود نشان دهد. نگارندگان در این پژوهش با روشی توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر نظریه مربع ایدئولوژیک ون دایک دو داستان زنده بگور و حاجی مراد را بررسی و تحلیل خواهند کرد. از جمله نتایج این پژوهش در داستان زنده بگور نگاه تبعیض آمیز راوی به فرهنگ بیگانه و دست یابی به نوع اختلال های شخصیتی افراد داستان است همچنین مقابله با ریاکاری و جامعه مرد سالار از جمله دستاوردهای این پژوهش در داستان حاجی مراد به شمار می رود.
کلید واژگان: صادق هدایت, زنده بگور, حاجی مراد, تحلیل گفتمان, ون دایکZinde Bagor Sadegh Hedayat is one of the realist stories in which the narrator not only portrays himself but also others as black and ugly. The narrator then justifies his negative characteristics through the social and psychological context and in this way uses psychological defense mechanisms. has been introduced and the narrator has portrayed the main character as hateful and ugly in order to show his anger towards the existing situation at the same time as representing social realities.In this research, the authors will examine and analyze the two stories of Zinda Bagor and Haji Murad with a descriptive-analytical method and relying on Van Dyck's ideological square theory. Among the results of this research in the story of Zind Begour is the narrator's discriminating view of the foreign culture and finding out the personality disorders of the people in the story, as well as confronting the hypocrisy and patriarchal society among the achievements of this research in the story of Haji Murad river.
Keywords: Sadegh Hedayat, Zinda Bagur, Haji Murad, Discourse Analysis, Van Dijk -
این نوشتار درصدد «تحلیل گفتمان پیامهای فرهنگی و سیاسی شهرداری تهران» بر اساس نظریه گفتمان لاکلا و موفه است که از سال 1385 تا 1395 بر روی بیلبوردهای شهر تهران انتشار یافته اند، تا از این طریق بتوان به این پرسش ها پاسخ داد که این نهاد دال های مرکزی و شناور گفتمان خود را چگونه مفصل بندی کرده است؟ و آیا غیریت سازی و طرد گفتمان رقیب را مدنظر داشته است؟ محقق با انتخاب هدفمند 25 نمونه طرح گرافیکی و بررسی دلالت های معنایی و ساختار گفتمانی هریک از آن ها، منطبق بر مفاهیم و مولفه های نظریه گفتمان، به اشباع نظری رسید. نتایج و برون داد این پژوهش بیانگر آن است که دال مرکزی «ولایت مداری» در محور و کانون گفتمان این نهاد قرار گرفته است. دال های شناور «مدیریت جهادی»، «روحانیت» و «تهاجم فرهنگی»، با پیوند به پیرامون و حول کانون مرکزی، مفصل بندی گفتمان شهرداری تهران با خاستگاه گفتمان «اصول گرایی» را تشکیل داده اند. زنجیره هم ارزی با کنشگران سیاسی و اجتماعی منتقد دولت شکل نگرفت و اما نهایتا غیریت سازی و به هم ریختن مفصل بندی گفتمان رقیب بر اساس منطق تفاوت حاصل نشد که آن را می توان در عدم موفقیت در کارزار انتخاباتی 1396 مشاهده کرد.
کلید واژگان: تحلیل گفتمان, لاکلا و موفه, اصلاح طلبی, اصولگرایی, غیریت سازی, شهرداری تهرانThe purpose of this paper is "Discourse Analysis of Cultural and Political Messages of Tehran Municipality" based on Laclau and Mouffe's discourse theory, published on the billboards of Tehran from 2006 to 2016, in order to answer these questions: How the Tehran municipality articulates discourse due to its nodal points and floating signifiers? Has it considered antagonizing and rejection of rival discourse components? The researcher achieved a theoretical saturation by the targeted selection of 25 graphic designs and exploring the semantic implications and discourse structure of each according to the concepts and components of discourse theory. The findings of the research show: The nodal point and the “guardianship-centeredness (velayatmadari) “is on the focus of the municipality, the “jihadi management”, “clericalism”, “cultural invasion” are articulated around this focal point which has conformity with the discourse of “principals”. The chain of equivalence with the critical political and social activists of the government was not formed.
Keywords: Discourse Analysis, E. Laclau & S. Muffe, Reformist, PRINCIPALISM, Antagonism
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.