جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "islamic psychology" در نشریات گروه "علوم انسانی"
-
پژوهش حاضر با هدف ساخت و اعتباریابی پرسشنامه انگیزش خودمهاگری اسلامی بر مبنای مدل خودمهارگری اسلامی انجام شد. روش تحقیق این پژوهش « زمینه یابی»، (پیمایشی) و جامعه آماری شامل افراد بالای 18 سال، زنان و مردان، متاهل و مجرد شهر قم بود. تعداد 420 نمونه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. برای گردآوری داده های پژوهش از مقیاس خودمهاگری تانجنی، خردمندی اشمیت، مالدون و پاندرز و پرسشنامه انگیزش خودمهاگری اسلامی، استفاده شد، و نتایج با به کارگیری روش های آماری تحلیل عاملی تاییدی جهت بررسی روایی سازه، و شاخص cvi برای بررسی روائی محتوایی پرسشنامه، ضریب آلفای کرونباخ به منظور بررسی همسانی درونی پرسشنامه و همبستگی بین پرسشنامه ها به منظور بررسی روائی همگرا، تحلیل شد. بر اساس یافته های پژوهش (1) شاخص های مناسبت مدل اندازه گیری کل سازه انگیزش خودمهارگری نشان داد که تحلیل عاملی تاییدی مرتبه اول و دوم از برازش خوبی برخوردار است. (2) پرسشنامه از اعتبار مناسبی برخوردار است. (3) همبستگی متغیر انگیزش خودمهارگری اسلامی با متغیرهای خودمهارگری و خردمندی، همچنین همبستگی بین همه مولفه های متغیرها مثبت و معنی دار است که نشان دهنده روائی هم گرای پرسشنامه انگیزش خودمهارگری است. در نتیجه می توان از این پرسشنامه با اعتبار و روائی مناسب جهت سنجش انگیزش خودمهارگری با نگرش اسلامی استفاده کرد.کلید واژگان: انگیزش خودمهارگری اسلامی, خودمهارگری, ساختارعاملی, روانشناسی اسلامیThe present study was conducted with aim building and validating the Islamic self-control motivation questionnaire based on Islamic self-control model. The research method of research was grounding (survey) and the statistical population included people over 18 years old, , married and single in Qom city. total of 420 samples were selected using available sampling method. collect the data of research, Tanjani Self-Emigration Scale, Schmidt, Maldon and Ponder's Wisdom Scale and Islamic Self-Emigration Motivation Questionnaire were used, the results were obtained by applying the statistical methods of confirmatory factor analysis to check the construct validity, and the cvi index to check the content validity. The questionnaire, Cronbach's alpha coefficient was analyzed in order check the internal consistency of the questionnaire and the correlation between the questionnaires in order to check the convergent validity. Based on the findings of the research (1), the appropriateness indices of measurement model of the whole structure of self-control motivation showed that first and second order confirmatory factor analysis has good fit. (2) The questionnaire is valid. (3) The correlation of the Islamic self-control motivation variable with the variables of self-control and wisdom, the correlation between all components of variables is positive and significant, which indicates the convergent validity of self-control motivation questionnaire. This questionnaire has the ability to measure motivation of self-restraint with an Islamic attitudeKeywords: Motivation Of Islamic Self-Control, Self-Control, Functional Structure, Islamic Psychology
-
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تمایز یافتگی و مرزهای اسلامی زوجینی در پیش بینی انسجام خانوادگی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان و مردان متاهل شهر قم در سال 1401 بود که از بین آنان با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس، تعداد 300 زن و مرد متاهل انتخاب و پرسشنامههای انسجام خانوادگی (السون و همکاران، 1985)، تمایزیافتگی (دریک، 2011) و مرزهای زوجینی (هوشیاری، 1399) را تکمیل نمودند. اطلاعات بدست آمده با روش های آماری تحلیل همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با کمک نرم افزار Spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتههای پژوهش نشان داد مرزهای اسلامی زوجینی و تمایزیافتگی به طور همزمان 49/0 از تغییرات «انسجام خانوادگی» را تبیین میکنند. با بهره گیری از نتایج پژوهش میتوان گفت؛ تبیین اهمیت و آموزش تمایز یافتگی و مهارت تنظیم مرزهای زوجینی بر اساس منابع اسلامی به زوجین موجب کاهش تعارضات زناشویی و افزایش انسجام خانوادگی می گردد.
کلید واژگان: انسجام خانوادگی, تمایز یافتگی, مرزهای زوجینی, روانشناسی اسلامیThis study investigates the role of differentiation and Islamic marital boundaries in predicting family cohesion. The research method was descriptive-correlational. The population included all married men and women in Qom, Iran, in 2022. Using convenience sampling, 300 married men and women were selected, and they completed the Family Cohesion Questionnaire )Olson et al., 1985(, Differentiation Questionnaire )Drake, 2011(, and Marital Boundaries Questionnaire )Houshyari, 2020(. The obtained data were analyzed using Pearson correlation and multiple regression methods with the help of SPSS software. The findings showed that Islamic marital boundaries and differentiation simultaneously explained 49% of the variance in ”family cohesion.“ Utilizing the results of this research, it can be concluded that explaining the importance and teaching differentiation and the skill of setting marital boundaries based on Islamic sources to couples, can reduce marital conflicts and increase family cohesion.
Keywords: Family Cohesion, Differentiation, Marital Boundaries, Islamic Psychology -
این پژوهش با هدف ارائه مدل مفهومی اضطراب مالی براساس قرآن کریم و بررسی میزان روایی آن انجام شده است. برای این منظور، ابتدا با دو راهبرد «جستجوی واژگانی» و «متن خوانی باز» و دستیابی به 33 واژه مرتبط، 55 گزاره دینی با استفاده از نمونه گیری هدفمند براساس اصل اشباع در آیات قرآن جمع آوری شد و با به کارگیری روش تحلیل کیفی محتوای متون دینی (شجاعی، «روش تحلیل کیفی محتوای متون دینی: مبانی نظری و مراحل اجرا»، 1399) مورد بررسی قرار گرفت. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد سازه اضطراب مالی در آیات قرآن دارای پنج دسته نشانه (اجتناب از موقعیت های پرداخت مالی، ترس در مورد آینده مالی، برانگیختگی و آشفتگی مداوم مالی، ترس های نامعقول مالی و احساس عدم رضایت مالی) و 6 دسته مولفه های علی (ویژگی های شخصیتی زمینه ساز، بدبینی نسبت به آینده، نگرانی از قرارگرفتن در شرایط تنیدگی زای مالی، خطاهای شناختی، ضعف باورهای دینی و وسوسه شیطان) و 3 دسته مولفه های پیامدی (پیامدهای عاطفی هیجانی، پیامدهای رفتاری خانوادگی و اجتماعی و آسیب های اجتماعی اقتصادی) است. سپس برای حصول اطمینان از مطابقت آن ها با محتوای آیات قرآن و همچنین کاربرد آن در حوزه روان شناسی، اعتبار یافته ها براساس نظر متخصصان (8 کارشناس) با محاسبه شاخص روایی محتوا (CVI) و نسبت روایی محتوا (CVR) مورد بررسی قرار گرفت و سرانجام مدل مفهومی اضطراب مالی در قالب یک طرحواره کلی ترسیم شد. یافته های این پژوهش، بستر مناسبی برای تدوین پرسش نامه سازه اضطراب مالی و طراحی مداخله درمانی و بسته آموزشی آن فراهم کرده است.
کلید واژگان: اضطراب مالی, مدل مفهومی, قرآن, روان شناسی اسلامیThis study seeks to develop a conceptual framework for financial anxiety grounded in the teachings of the Holy Quran and to evaluate its validity. to accomplish this, an initial investigation was carried out employing two methodologies: "lexical search" and "open text reading." This process led to the identification of 33 pertinent terms and the collection of 55 religious propositions through purposive sampling, adhering to the principle of saturation found within the Quranic verses. The data were analyzed using qualitative content analysis techniques (Shojaei, "Qualitative Content Analysis of Religious Texts: Theoretical Foundations and Implementation Stages," 1399 SH (2020 CE)). The analysis revealed that the concept of financial anxiety in the Quran encompasses five categories of indicators (avoidance of financial obligations, anxiety about future finances, persistent financial distress, irrational financial fears, and feelings of financial dissatisfaction) and six categories of causal factors (personality traits, pessimism about the future, anxiety over financial stress, cognitive distortions, weak religious convictions, and the influence of Satan). Furthermore, three categories of resultant components were identified (emotional and psychological effects, familial and social behavioral impacts, and socio-economic repercussions). to ensure the findings align with Quranic content and their relevance in psychological contexts, the validity was evaluated through expert assessments (8 specialists) utilizing the Content Validity Index (CVI) and Content Validity Ratio (CVR). Ultimately, a conceptual model of financial anxiety was articulated within a broader framework. The outcomes of this research lay a solid groundwork for the creation of a questionnaire on financial anxiety and the development of therapeutic interventions and educational packages
Keywords: : Financial Anxiety, Conceptual Model, Quran, Islamic Psychology -
عزت نفس به معنای احساس ارزشمندی به خودی خود است که در آن استعلا و برتری نسبت به غیر لحاظ نمی شود. از آن جا که اطلاع از اهمیت عزت نفس موجب اهتمام بیشتر به افزایش آن و علم به آثار موجب واقف شدن به اهمیت است. این تحقیق آثار عزت نفس را از دیدگاه ناتانیل براندن که پدر عزت نفس نامیده می شود، در سه دسته شناختی، اخلاقی و رفتاری تنظیم، سپس از منظر آموزه های اسلام به روش توصیفی تحلیلی بررسی نموده است تا زمینه ای برای تعدیل و تکمیل نظرات او باشد. براندن معتقد است ابراز وجود، پذیرش تعریف دیگران و فردگرایی از آثار عزت نفس است اما به نظر می رسد آموزه های قرآنی و روایی این آثار را نپذیرد. زیرا گاهی عدم ابراز وجود، نشان دهنده عبور از خود دانی و رسیدن به خود عالی است که می تواند نتیجه عزت نفس باشد. همچنانکه امکان دارد فردی با وجود عزت نفس بالا آگاهانه تعریف دیگران را به دلایلی مانند تواضع و به هدف مبارزه با نفس نپذیرد. چنانچه فردگرا نبودن و ترجیح منافع دیگران بر خود گاهی نشان از رشدیافتگی فرد عزتمند است به طوری که خود مجازی را قربانی خود حقیقی کند و این منافاتی با عزت و کرامت نفس ندارد.کلید واژگان: عزت نفس, براندن, آثار, روانشناسی اسلامیSelf-esteem refers to a sense of intrinsic worth that does not consider superiority over others. Awareness of the significance of self-esteem leads to a greater commitment to its enhancement, and understanding its effects highlights its importance. This research categorizes the effects of self-esteem according to Nathaniel Branden, who is regarded as the father of self-esteem, into three areas: Cognitive, moral, and behavioral, and then analyzes them through the lens of Islamic teachings using a descriptive-analytical method to provide a foundation for critiquing his views. Branden believes that self-expression, acceptance of others' definitions, and individualism are effects of self-esteem; however, these effects are not supported by the teachings of the Quran and Hadith. For instance, sometimes a lack of self-expression indicates transcending one’s superficial self and reaching a higher self, which is a result of self-esteem. Similarly, an individual may consciously refuse to accept others’ definitions despite having high self-esteem for reasons such as humility or the aim of combating the ego. Additionally, not being individualistic and prioritizing the interests of others over oneself can sometimes indicate the maturity of a dignified individual, whereby the false self is sacrificed for the true self, which does not contradict self-worth and dignity.Keywords: Self-Esteem, Branden, Islamic Psychology
-
پژوهش حاضر با هدف تدوین مداخله زندگی زناشویی مبتنی بر رویکرد مثبت نگر و روان شناسی اسلامی و امکان سنجی آن بر الگوهای ارتباطی زوجین متعارض انجام شد. روش تحقیق ترکیبی (کیفی- کمی) بود. روش تحقیق بخش کمی نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری تمامی زوج های دارای تعارض زناشویی شهر تهران در سال 1401 بودند که 30 نفر به صورت دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل قرار گرفتند. ابزار بخش کمی پرسشنامه تعارض زناشویی ثنایی (MCQ) (1379) و پرسشنامه الگوهای ارتباطی کریستنسن و سلاوی (CPQ) (1984) بود. داده های بخش کمی با تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند. در نتایج بخش کیفی 2 مضمون اصلی شناسایی شد که شامل «اسلامی، مثبت نگری» و 9 مضمون فرعی شامل «تقوا و اعتقادات مذهبی، اخلاق اسلامی، شکرگذاری، مقابله مثبت، تقویت هیجانات مثبت، مهارت های ارتباطی مثبت، ارتقاء توانمندی های مثبت، باورهای مثبت و منفی» از دیدگاه مشارکت کنندگان شد که می توانند درک متخصصان از پدیده رویکرد روانشناسی اسلامی و مثبت نگری برای زندگی زوجین متعارض را به تصویر کشند. همچنین، یافته های بخش کمی نشان داد که که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون الگوهای ارتباطی گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>p). می توان نتیجه گرفت که مداخله زندگی زناشویی مبتنی بر رویکرد مثبت نگر و روان شناسی اسلامی برای الگوهای ارتباطی زوجین موثر هستند.
کلید واژگان: زوجین متعارض, الگوهای ارتباطی, الگوی زندگی زناشویی, رویکرد مثبت نگر, روان شناسی اسلامیThe research was conducted with the aim of the development of marital life intervention based on a positive approach and Islamic psychology and its feasibility on communication patterns of conflicted couples. The research method was generally mixed (qualitative-quantitative). The research method in the quantitative part was semi-experimental with a pre-test-post-test plan and a control group. The statistical population of the quantitative part was all the couples with marital conflict in Tehran in 2022, 30 people were convenience selected and 15 people were randomly assigned to the experimental group and 15 people to the control group. The data collection tools in the quantitative part: are the Sanai Marital Conflict Questionnaire (MCQ) (2000) and the communication questionnaire of Christensen and Salawi (CPQ) (1984). The data were analyzed in multivariate covariance analysis. In the results of the qualitative part, 2 main themes were identified, which include "Islamic, positivity" and 9 sub-themes including "piety and religious beliefs, Islamic ethics, gratitude, positive coping, strengthening positive emotions, positive communication skills." "enhancement of positive abilities, positive and negative beliefs". Also, the findings of the quantitative section showed that by controlling the effect of the pre-test, there is a significant difference between the mean of the post-test communication patterns of the experimental and control groups (p<0.05). It can be concluded that marital life interventions based on a positive approach and Islamic psychology are effective for couples' communication patterns.
Keywords: Conflicted Couples, Communication Patterns, Marital Life Pattern, Positive Approach, Islamic Psychology -
مقدمه
این پژوهش با هدف تدوین الگوی زندگی زناشویی براساس رویکرد مثبت نگر و روان شناسی اسلامی و بررسی اثربخشی الگوی تدوین شده بر بهزیستی روانشناختی زوجین متعارض انجام شد.
روشروش پژوهش از نوع آمیخته (کیفی-کمی) بود. جامعه آماری بخش کیفی پژوهش متخصصان و درمانگران و جامعه آماری بخش کمی تمامی زوجین دارای تعارض زناشویی در شهر تهران در سال 1401 بودند که تعداد 30 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب و 15 نفر در گروه آزمایش (الگوی تدوین شده)، و 15 نفر در گروه گواه قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه نیمه سارختاریافته و ابزار بخش کمی شامل پرسشنامه تعارض زناشویی و بهزیستی روانشناختی ریف بود.
یافته هاتحلیل داده ها به صورت کدگذاری مصاحبه ها و سپس توسط آزمون تحلیل کوواریانس انجام شد. یافته های بخش کیفی پژوهش 2 مضمون اصلی و 9 مضمون فرعی از دیدگاه مشارکت کنندگان پدیدار شد که می توانند درک متخصصان از پدیده رویکرد روانشناسی اسلامی و مثبت نگری برای زندگی زوجین متعارض را به تصویر کشند. همچنین یافته های بخش کمی نشان داد که الگوی مداخل ای تدوین شده بر بهزیستی روانشناختی زوجین دارای تعارض زناشویی تاثیر معنی داری دارد (05/0>p).
نتیجه گیریبنابراین می توان از الگوی تدوین شده براساس رویکرد مثبت نگر و روان شناسی اسلامی برای کاهش تعارضات زناشویی و افزایش بهزیستی روانشناختی زوجین استفاده نمود.
کلید واژگان: الگوی زندگی زناشویی, رویکرد مثبت نگر, روان شناسی اسلامی, بهزیستی روانشناختی, زوجین متعارضIntroductionThis research was conducted with the aim of developing a model of married life based on a positive approach and Islamic psychology and investigating the effectiveness of the developed model on the psychological well-being of conflicted couples.
MethodologyThe research method was of a mixed type (qualitative-quantitative). The statistical population of the qualitative part of the research was specialists and therapists, and the statistical population of the quantitative part was all couples with marital conflict in Tehran in 2022 that 30 people were selected as a statistical sample and 15 people were in the experimental group 1 (model developed), and 15 people were in the control group. The data collection tool in the qualitative part was a semi-structured interview, and the quantitative part included the Marital Conflict and Psychological Well-Being Questionnaire
ResultsData analysis was done by coding the interviews and then using the covariance analysis test. Findings of the qualitative part of the research, 2 main themes and 9 sub-themes appeared from the participants' point of view, which can depict the understanding of experts on the phenomenon of Islamic psychology approach and positivity for the life of conflicted couples. Also, the findings of the quantitative section showed that the developed intervention model has a significant effect on the psychological well-being of couples with marital conflict (p<0.05).
Keywords: Marital Life Pattern, Positive Approach, Islamic Psychology, Psychological Well-Being, Conflicted Couples -
با وجود سابقه گسترده «خرد» در متون فلسفی و دینی، ورود آن به روان شناسی به چند دهه اخیر باز می گردد. هدف از این پژوهش، طراحی مدل فرآیندی خرد با تاکید بر آموزه های دینی و بررسی میزان روایی آن بود. روش این تحقیق کیفی از نوع داده بنیاد بود و به منظور بررسی روایی محتوایی از روش توصیفی زمینه یابی استفاده شد. با تشکیل حوزه معنایی، مفاهیم متناظر با خرد در منابع اسلامی شناسایی شد و در چهار مرحله کدگذاری باز، متمرکز، محوری و انتخابی تجزیه و تحلیل شدند. حاصل این مرحله دستیابی به 1276 کد باز، 344 کد متمرکز، 84 کد محوری، 19 مقوله و 10 مولفه اصلی خرد بود. این مولفه ها عبارتند از: علم، تمییز، پردازش ذهنی، مهار، اتقان در عمل، کیاست، فراست، بصیرت، فقاهت و تیزفهمی. سپس، روابط فرضی میان این مولفه ها و فرآیند دست یابی به خردورزی بررسی شد. یافته ها نشان داد، روابط فرضی میان این ده مولفه در دو سطح «مقوله های هسته ای» و «حوزه های کنش وری» طبقه بندی می شوند. بر این اساس، خرد در هسته دارای عناصر اساسی «شناخت»، «مهار»، «تشخیص»، «پردازش»، و «عمل متقن» است که در حوزه درون فردی به «ادراک بهترین منفعت» و حوزه برون فردی به «بینش»، «ادراک انگیزه و اهداف درونی»، «ادراک مفاهیم و اشیاء»، و «تیزفهمی» منجر شد. نتایج حاصل، طراحی مدل فرآیندی خردورزی بود که توسط 6 کارشناس علوم اسلامی و روان شناسی مورد ارزیابی قرار گرفته و با استفاده از «شاخص روایی محتوایی (CVI)» تحلیل و مطلوب ارزیابی شد. نتایج حاصل از مدل فرآیندی خرد، مقدمه ای برای طراحی مقیاس و مداخلات آموزشی و درمانی خرد است.
کلید واژگان: خرد, مدل فرآیندی, روان شناسی اسلامی, نظریه داده بنیادThe purpose of this research was to design a wisdom process model with an emphasis on narrative and Qur'anic teachings from Islamic sources. The method of this research was a qualitative type of Grounded Theory, and in order to check content validity, the descriptive contextualization method was used. With the formation of the semantic domain, the concepts corresponding to wisdom were identified in Islamic sources and analyzed in four stages of open, focused, central and selective coding. The result of this stage was the achievement of 1276 open codes, 344 focused codes, 84 central codes, 19 categories and 10 main micro components. These components are: knowledge, distinction, mental processing, control, strength in practice, perspicacity, acumen, insight, comprehend and sagacity. Then, the hypothetical relationships between these components and the process of achieving wisdom were investigated. The findings showed that the hypothetical relationships between these ten components are classified into two levels of "core categories" and "active domains". Based on this, wisdom in the core has the basic elements of "cognition", " control", "diagnosis", "processing", and " strength in practice ", which led to "perception of the best interest" in the intrapersonal domain and "insight", "perception of inner motivation and goals", "perception of concepts and objects", and "acuity" in the extra personal domain. The results were the design of a process model of wisdom, which was evaluated by 6 experts in Islamic sciences and psychology, and analyzed and evaluated using (CVI).
Keywords: Wisdom, Process Model, Islamic Psychology, Grounded Theory Method -
روان شناسی قرآن بنیان به کار رود؟ برای پاسخ به این پرسش به تحلیل نظری اسناد مکتوب در این مسئله پرداخته شد؛ مفاهیم مرتبط از متون مربوطه استخراج، تحلیل مفهومی و معرفی شد. این معرفی در ضمن یک پژوهش قرآنی کوتاه در موضوع «ناخودآگاه» ارائه شد تا به کاربست نزدیکتر شود. بعضی از دستاوردهای این پژوهش عبارت است از: 1. روش استنطاقی ظرفیت کاربرد در روانشناسی قرآنبنیان را دارد؛ 2. اگر تفسیر موضوعی با رویکرد «نظریه پردازی» و با توجه به لوازم آن صورت پذیرد، همان روش استنطاقی است؛ 3. این روش مراحل و فرایند مشخصی دارد که تمایز آن با روشهای کیفی دیگر را نشان میدهد؛ 4. بعضی از تفاوتهای مهم آن با تکنیک های تحلیل مضمون، شبکه معنایی و... در «مسئله گزینی»، «فرمولبندی سوال»، «تحلیل» و «نظریه پردازی» است.
کلید واژگان: استنطاق, قرآنبنیان, روانشناسی اسلامی, روش پژوهش کیفی, روانشناسیThe "inferential interpretation" method is a qualitative research method; However, can this method be used in Quran-based psychology? To answer this question, the theoretical analysis of the written documents on this issue was done; Related concepts were extracted from relevant texts, conceptually analyzed and introduced. This introduction was presented along with a short Quranic research on the subject of "unconsciousness" in order to be closer to the application. Some of the achievements of this research are: 1. The inferential method has the capacity to be used in Quran-based psychology; 2. If the interpretation of a subject is done with the approach of "theorizing" and according to its accessories, it is the same method of inference; 3. This method has specific steps and processes that distinguish it from other qualitative methods; 4. Some of its important differences with the techniques of theme analysis, semantic network, etc. are in "questioning", "question formulation", "analysis" and "theorizing".
Keywords: Inference, Quran-Based, Islamic Psychology, Qualitative Research Method, Quranic Psychology -
بر اساس پژوهش ها افرادی که از شیوه حل تعارض سازنده در روابط بین فردی استفاده می کنند از سلامت روان شناختی بالاتری برخوردارند. باور بنیادین محقق در طراحی الگویی از سبک های حل تعارض موثر است. ترسیم الگوی حل تعارض در روابط بین فردی زمانی کارآمد است که بر اساس مبانی اسلامی باشد. این پژوهش باهدف شناسایی مبانی حل تعارض با استفاده از دو روش معناشناسی زبان و تحلیل محتوای کیفی انجام شد. با تشکیل حوزه معنایی تعارض در روابط بین فردی، 23 مفهوم اولیه شناسایی شد. در مرحله جمع آوری مستندات، روایات با استفاده از نمونه گیری هدفمند و بر اساس اصل اشباع موردبررسی قرار گرفت. داده ها با دو معیار ضعف کتب و عدم ارتباط مفهومی غربال شدند. تحلیل نهایی روایات با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی سیه و شانون (2005) به شیوه تحلیل محتوای قراردادی و سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که برای ساخت الگویی با سبک های حل تعارض مبتنی بر اندیشه اسلامی ضروری است بر اساس مبانی درونی (امکان وقوع تعارض و حل آن، گرایش های متعارض، حب ذات، عدم تامین همه نیازها، خودمهارگری، حق مداری و خواست خدا) و مبانی بیرونی (حفظ انسجام بین فردی، تفاوت های فردی، مطلوبیت صلح، آخرت گرایی) باشد.
کلید واژگان: حل تعارض, مبانی, روابط بین فردی, تحلیل محتوا, روانشناسی اسلامیAccording to research, individuals who use constructive conflict resolution methods in interpersonal relationships have higher psychological well-being. A fundamental belief is crucial in designing an effective conflict resolution model. Drawing a conflict resolution model in interpersonal relationships is effective when based on Islamic foundations. This research aimed to identify conflict resolution foundations using two methods of linguistic semantics and qualitative content analysis. By forming the semantic field of conflict in interpersonal relationships, 23 primary concepts were identified. In the process of collecting documents, narratives were examined using purposive sampling and the saturation principle. Data were screened using two criteria of weak books and lack of conceptual relevance. The final analysis of narratives was performed using the qualitative content analysis method of Siah and Shannon (2005) in three stages of open, axial, and selective coding. The research findings indicate that it is essential to base the construction of a conflict resolution model on Islamic thought on internal foundations (possibility of conflict occurrence and resolution, conflicting tendencies, love of essence, failure to meet all needs, self-control, rightness, and the will of God) and external foundations (preserving interpersonal cohesion, individual differences, desirability of peace, and eschatology).
Keywords: Conflict Resolution, Foundations, Interpersonal Relationships, Content Analysis, Islamic Psychology -
ارزش هر روش و کارآیی آن را علاوه بر نظام مندی، واقعی و قابل اجرا بودنش تعیین می کند. این پژوهش به هدف بررسی کارآیی «روش مدل یابی مفهومی از متون اسلامی» انجام گرفت. بدین منظور، همه مراحل این روش، روی یک نمونه مدل کامل (میانجی تعدیل شده)، به صورت گام به گام اجرا گردید. برای انجام این پژوهش که ماهیت آن کیفی است، از تکنیک های هر مرحله از روش مدل یابی مفهومی از متون اسلامی (نورعلیزاده، 1397) بهره گرفته شد. برای افزایش دقت در تحلیل و بسط مدل از نرم افزار ATLAS.ti و همچنین اعتبار نتایج از روش دلفی استفاده شد.با کاربست این روش که فرایندی دارای چهار مرحله و شش گام است، در مرحله اول، پنج سازه «خداآگاهی»، «خودآگاهی»، «رشد یافتگی»، «پذیرندگی» و «سلامت روانی» از متون اسلامی استخراج و مفهوم پردازی شد، و سپس شبکه های ارتباطی میان آنها به صورت مدل های احتمالی بسط و توسعه یافت. در مرحله دوم به شکل یک مدل ساختاری، با میانجی گری «خودآگاهی» و «رشدیافتگی» و تعدیل کنندگی «پذیرندگی» صورت بندی شد. در مرحله سوم مدل، اعتباریابی و در نهایت در مرحله چهارم تبیین و تفسیر گردید. اجرای موفق این روش در عالی ترین سطح مدل یابی پیچیده، نشانگر کارآیی آن بود. گزارش دقیق همه گام ها و اعتبارسنجی نتایج بر اساس معیارهای اعتبارشناختی فهم صحیح از متون اسلامی و سنجه های اعتبار ساختار مدل و نیز روش های اعتباریابی کیفی، نشانگر قابلیت اعتماد و داوری، و نیز روایی و اعتبار پژوهش بود. در نتیجه، این روش می تواند در پژوهش های پیچیده مدل یابی مفهومی از متون اسلامی به کار رود و بر نتیجه بخشی پژوهش های علوم انسانی اسلامی، از جمله روان شناسی بیافزاید.کلید واژگان: روش, مدل یابی, مدل مفهومی, فهم متون اسلامی, قرآن و حدیث, روان شناسی اسلامیThe value of each method and its efficiency, determines the actual implementation and applicability. The aim of this study was to evaluate the applicability of the "conceptual modeling method of Islamic texts". For this purpose, all the steps of this method were performed on a full model sample. To conduct this research, which is qualitative in nature, the techniques of each stage of the conceptual modeling method of Islamic texts (Nouralizadeh, 2018) was used. Using qualitative data analysis software (ATLAS.ti) on the accuracy of analysis and modeling, as well as Delphi method is added to the valid results.Using this method, which has a systematic process consisting of four stages, in the first stage, five structures were conceptualized from Islamic texts, and then the communication networks between them were developed as possible models. In the second stage, it was formulated. In the third stage, the model was validated and finally in the fourth stage, it was explained and interpreted. Successful implementation of this method at the highest level of full modeling showed its applicability and efficiency. Accurate reporting of all steps and validation of the results based on the validity criteria of correct understanding of Islamic texts and validity measures of the model structure as well as qualitative validation methods, showed the trustworthiness as well as the validity and credibility of the research. As a result, this method can be used in complex research of conceptual modeling of Islamic texts and add to the effectiveness of Islamic psychology research.Keywords: Method, Modeling, Conceptual Model, Understanding Of Islamic Texts, Quran, Hadith, Islamic Psychology
-
موضوع این جستار ارائه مقیاس سلامت معنوی براساس منابع اسلامی است. روش تحلیل محتوای کیفی آیات و روایات و برخی از متون و منابع اسلامی دیگر با رویکرد معناشناسی است و البته از روش بررسی روایی محتوایی با استفاده از CVI و CVR نظرات کارشناسان نیز دریافت شده است. بنابر رویکرد معناشناسی و تحلیل معنایی حدود صد واژه قرآنی مرتبط با سلامت معنوی، درنهایت چهار مفهوم تزکیه، حیات طیبه، تقوا و سلام (قلب سلیم) مولفه های اصلی سلامت معنوی به دست آمد. برای ساخت مقیاس سلامت معنوی با توجه به استدلال هایی که در متن مقاله آمده، محوریت جستجو روی واژه «تقوا» تمرکز یافت و در چهار بعد تقوا در ارتباط با خداوند (تعالی جویی)، تقوا در ارتباط با خود (خودمراقبتی)، تقوا در ارتباط با مردم (احسانمداری) و تقوا در ارتباط با طبیعت (طبیعت نوازی)؛ چهار زیرمقیاس تعالی جویی، خومراقبتی، احسانمداری و طبیعت نوازی مشخص و گویه ها و سنجه های مقیاس استخراج شد. پس از بررسی نظرات کارشناسان و اعمال اصلاحات لازم، مقیاس نهایی سلامت معنوی با 45 گویه ارائه شد.
کلید واژگان: مقیاس, سلامت معنوی, منابع اسلامی, روانشناسی اسلامیThe topic of this essay is to present a scale of spiritual health based on Islamic sources. The method of qualitative content analysis of verses and narrations and some other Islamic texts and sources is with the semantics approach, and of course, the opinions of experts have also been received from the method of checking content validity using CVI and CVR. According to the semantic approach and semantic analysis of about one hundred Quranic words related to spiritual health, four concepts of cultivation, good life, piety and peace (a healthy heart) were finally obtained as the main components of spiritual health. To build a spiritual health scale according to the arguments in the text of the article, the focus of the search was focused on the word "piety" and in the four dimensions of piety in relation to God (seeking),
Keywords: scale, Spiritual Health, Islamic sources, Islamic psychology -
روانشناسی اسلامی در ایران: گذشته، حال و آینده«روانشناسی اسلامی» علم مطالعه «نفس» و کارکردهای آن است تا با کشف یا تولید قانونمندی های حاکم بر آن، به تامین سلامت روانی و ایجاد زندگی خوب در راستای هدف متعالی بپردازد که خدای متعالی برای انسان رقم زده است. این موضوع در کشور اسلامی ایران بیش از سه دهه است که محل توجه اندیشمندان دینی، دغدغه مندان فرهنگی، و برخی از نهادهای علمی قرار گرفته است. در مقاله حاضر مولفان با بررسی مروری در میان آثار تاریخی و پژوهش های کنونی در پی آن بوده اند که بررسی روندشناسانه ای در گذشته، حال، و آینده روانشناسی اسلامی در ایران داشته باشند. بدین منظور ابتدا تاریخچه روانشناسی اسلامی در ایران در دو محور «پیشگامان» و «جریانهای قرن حاضر» بررسی شده، سپس آثار و نهادهای علمی فعال در روانشناسی اسلامی معرفی شده، و در نهایت از محدودیتها و چشم انداز آینده روانشناسی اسلامی در ایران بحث کرده اند. یافته های پژوهش نشان داد که در کنار آثار دانشمندان بنام اسلامی، همچون فارابی، ابن سینا، زکریای قزوینی، سهل بلخی، ربان طبری، در کتب علمای نامدار شیعه همچون کلینی، صدوق، سید بن طاووس، و سید رضی نیز آثار روانشناختی قابل ردیابی است؛ و در آثار دانشمندان قرن 7 تا 13 هجری همچون سهروردی، نصیرالدین طوسی، ملاصدرا، فیض کاشانی، و ملا احمد نراقی به ایده های روانشناختی پرداخته شده است. روند روانشناسی اسلامی در قرن حاضر نیز از چهار مرحله دوره تمهید، دوره پالایش و موج اول تاسیس، دوره مقایسه، و دوره موج دوم تاسیس عبور کرده است. آثار روانشناسی اسلامی در دهه های حاضر نیز در قالب «کتب»، «مجلات»، «همایشها»، و «برنامه های آموزشی» نمود یافته است. تا به حال، حدود 90 جلد کتاب، 13 مجله علمی، 14 همایش ملی و بین المللی، صدها پایاننامه در مقطع ارشد و دکتری، ده ها کرسی علمی ترویجی، تدوین و ارایه شده و 10 رشته رسمی دانشگاهی شکل گرفته و نهادهای علمی روانشناسی اسلامی در قالب «مراکز آموزشی پژوهشی» (11 مرکز)، «انجمن های علمی» (3 تشکل)، و «مراکز خدمات روانشناختی» (6 مرکز) در حال فعالیت هستند.کلید واژگان: روانشناسی اسلامی, ایران, مبانی, تاریخچه, مراحل, آثار, نهادها, محدودیتهاIslamic psychology in Iran: Past, present, and FutureIslamic Psychology is the scientific study of “nafs” and its functions so that with the discovery or construction of rules of nafs helps people with their mental health and making a good life in line with the transcendent goal that God the Almighy has determined for mankind. This has been the subject of religious scholars in Iran, cultural concerns, and some scientific institutes. In this paper we aimed to review historical and recent publications in order to provide the knowledge on past, present, and future trends of Islamic psychology in Iran. In doing so, we first reviewed the history if Islamic psychology in Iran evolving two poles: “the frontiers” and “movements in the current century”; then scientific publications and institutions active in the field of Islamic psychology have been introduced and finally the limitations of future directions of Islamic psychology in Iran have been discussed. Our findings showed that along with publications of well-known Islamic scholars such as al-Farabi, Avicenna, Zakariya al-Qazwini, Abu Zayd al-Balkhi, Ali ibn Sahl Rabban al-Tabari, psychological works are traceable in Shiite well-known scholars such as al-Kulayni, al-Saduq, Sayyed Ibn Tawus, and Sharif Radhi. Among the work of scholars of 1300s-1900s, such as Suhrawardi, Nasir al-Din al-Tusi, Mulla Sadra, Fayz Kashani, and Molla Ahmad Naraqi there are some psychological ideas. Islamic psychology in the current century has gone through four stages: preparation; refinement and the first wave of establishment; the establishment; comparison and second wave of establishment. Islamic psychological work in recent decades have manifested itself in “books”, “journals”, “symposiums”, and “curriculums”. To date, around 90 books, 13 scientific journals, 14 national and international symposiums, hundreds of theses and dissertations, and scientific meetings have been produced and introduced; 10 academic programs have been established; and there are some scientific institutions of Islamic psychology in the shape of 10 “research and education centers”, 3 “scientific associations”, and 6 “centers for psychological services”.Keywords: Islamic psychology, Iran, Basics, History, Stages, Effects, Institutions, Limitations
-
پژوهش حاضر با هدف دستیابی به مدل مفهومی انگیزش پیشرفت در منابع اسلامی، صورت گرفته است. روش به کار رفته در این پژوهش، "تحلیل کیفی محتوای متون دینی" بود که برای فهم و استنباط آموزه های روان شناختی از منابع اسلامی کاربرد دارد. بدین منظور ابتدا مفاهیم و گزاره های مرتبط با انگیزش پیشرفت در منابع اسلامی بررسی و گردآوری شد. در مرحله بعد، مفاهیم و گزاره های گردآوری شده با استفاده از اصول پیش پردازش متن،مانند هم معنایی، چندمعنایی و حوزه معنایی مورد بررسی قرار گرفت و سرانجام، 5 مولفه برای انگیزش پیشرفت شناسایی شد که شامل "میل به پیشتازی"، "فایده نگری"، "احتمال موفقیت"، "نیرومندی انگیزه" و "حمایت معنوی ادراک شده" است. در مرحله بعد به منظور بررسی روایی محتوایی، مولفه ها و مستندات آن ها در قالب یک فرم نظرسنجی در اختیار 13 نفر از کارشناسان حوزه علوم دینی و روان شناسی قرار گرفت و از آن ها خواسته شد تا نظر خود را در مورد برداشت های انجام شده از مستندات و مولفه های مفهومی بدست آمده برای انگیزش پیشرفت، در یک مقیاس چهار درجه ای از کاملا موافقم تا کاملا مخالفم مشخص کنند. نظر کارشناسان بررسی و یافته ها با دقت بالای 0.85 درصد تایید شد. بر اساس این پژوهش می توان انگیزش پیشرفت را زیرمجموعه انگیزش درونی دانست که معطوف به اهداف پیش رو در زندگی بوده و جهت گیری رفتار فرد را تعیین می کند.
کلید واژگان: انگیزش, انگیزش پیشرفت, روایی محتوایی, منابع اسلامی, روان شناسی اسلامیThis study aimed to obtain the components of the achievement motivation in the Islamic sources. The method of the study was ‘the qualitative analysis of the content of the religious texts’, which was applied to understand and deduce the psychological teachings derived from the Islamic sources (Shojaʻi, 2020). For this purpose, in the first step of this study, the concepts and statements related to the achievement motivation in the Islamic sources were investigated and collected. In the second step, the collected concepts and statements were studied using the principles of text preprocessing such as synonymy, polysemy, and semantic fields. In the last step, five components of the achievement motivation were identified: ‘desire to be front’, ‘utilitarianism’, ‘probability of success’, ‘strength of motivation’, and ‘the perceived moral support’. Then, in order to examine the content-related validity, their components and documentations through a survey form were offered to 13 religious and psychological experts, and they were asked to comment, by using an four-point agree, disagree scale from ‘I strongly agree’ to ‘I strongly disagree’, on the derived conceptions from the obtained documentations and conceptual components for the achievement motivation. The comments of the experts were confirmed with accuracy more than 0.85%
Keywords: Motivation, the achievement motivation, content-related validity, Islamic sources, Islamic Psychology -
هدف این پژوهش معرفی کاربرد و اعتبار روش تحلیل محتوای کیفی در مطالعات «روانشناسی قرآنی» و ارایه یک نمونه از کاربست آن در «روانشناسی قرآن بنیان» است؛ سوال تحقیق عبارت بود از اینکه آیا روش پژوهش «تحلیل محتوای کیفی» در مطالعات روان شناسی قرآن بنیان از قابلیت کاربرد و اعتبار روش شناختی برخوردار است؟ برای پاسخ به این سوال، افزون بر تبیین ویژگی ها، مزایا و مفاهیم مرتبط با این روش و با اشاره به قابلیت و روایی کاربست آن در مطالعات قرآنی یک پژوهش روانشناختی با موضوع «مدل انگیزش قرآنبنیان» نیز ارایه شد. در این تحقیق ضمن ارایه مدلی در سه محتوای علی، ساختاری و پیامدی، تفاوتها و تشابه های آن با «مدل انگیزش در روانشناسی معاصر» تبیین شد؛ همچنین به جزییاتی از روش «تحلیل محتوای کیفی» توجه میشود که در کاربست آن در موضوعات قرآنبنیان نیاز به توجه و توضیح ویژه دارد.
کلید واژگان: تحلیل محتوای کیفی, مطالعات قرآنبنیان, مدل انگیزش, روانشناسی اسلامی, روانشناسی قرآن بنیانThe current research aimed to introduce the research method of "qualitative content analysis" and to implement and report an example of its application in "Qur'an-based psychology"; The question of the research was whether the "qualitative content analysis" research method can be used in Quran-based psychology studies or not? To answer this question, first, using specialized methodology texts (books & software), the definition, characteristics, advantages, and concepts related to this method were explained in detail; Then, psychological research was conducted on the topic of "Qur'an-based motivation model" using this method and its different stages; Some of the achievements of the research were that: 1. The method of qualitative content analysis can be used in Quranic studies; 2. The Quran-based motivation model was extracted and introduced in three contents: "causal", "structural" and "consequence". 3. This model has several differences and similarities with the "Motivation Model in Contemporary Psychology".
Keywords: qualitative content analysis, Quran based Studies, motivation model, Islamic psychology, Quran Based Psychology -
هدف پژوهش حاضر، تبیین «مدل عملکردی انفاق» در کاهش «خوف» و «حزن» بر اساس منابع اسلامی می باشد. این پژوهش، به این سوال پاسخ داده است که، «انفاق بر اساس چه مدل عملکردی، خوف و حزن را در انسان کاهش می دهد؟» برای پاسخ به این سوال بر اساس نظریه «حوزه های معنایی» مفهوم «انفاق» بر اساس آیات و روایات واکاوی شد؛ بدین منظور، آیات و روایات مربوط به انفاق، صدقه، بخل، شح و سخاوت مورد بررسی قرار گرفت؛ برای فهم روانشناختی مولفه ها، از «طبقه تحلیل» استفاده شد؛ مولفه های به دست آمده، در طبقات «جهت گیری ها»، «رفتارها»، «تجربه ها» و «کارکردها» تنظیم شدند. یافته ها نشان داد که: 1. عدم حزن و خوف تجربه ای است درونی و تطابق کامل با عینیت های بیرونی ندارد؛ 2. یافته های مربوط به انفاق در «طبقات تحلیل» جای گرفتند؛ 3. این طبقات عبارت بودند از: «جهت گیری ها»، «رفتارها»، «تجربه ها» و «کارکردها»؛ 4. اگر انفاق با رویکرد قرآنی صورت پذیرفته و در طبقات چهارگانه، انطباق با قرآن داشته باشد، «کارکردهای روانشناختی» و «آثار تکوینی» مشخصی را به دنبال خواهد داشت؛ 5. یکی از «کارکردهای روانشناختی» اش عبارت است از «کاهش حزن» و «کاهش خوف» در شخص انفاق کننده.کلید واژگان: انفاق, بخل, حزن, خوف, روانشناسی اسلامیThe current study aimed to explain the impacts of the “performance model of donation” on the reduction of “fear” and “sorrow” according to Islamic sources. The study tried to answer “what performance model allows donation to reduce fear and sorrow in human beings?” The above question was investigated among the Quranic verses and hadiths based on the theory of “semantic field”; thus, the Quranic verses and hadiths related to donation, alms, stinginess, miserliness, and generosity were investigated. The class analysis was applied to understand the components psychologically. The obtained components were classified in groups titled “orientations”, “behaviors”, “experiences”, and “functions”. Investigating the components in the above classes revealed that the lack of sorrow and fear is an internal experience and is not in complete agreement with external objectivities. If a donation is performed according to the Quranic approach and is in line with the above four classes of components, it will bring about certain “psychological functions” and “developmental impacts”; one of such “psychological functions” is “the reduction of sorrow” and “the reduction of fear” in the donator.Keywords: donation, Miserliness, Sorrow, fear, Islamic Psychology
-
پژوهش حاضر در پی دستیابی به تدوین مدل مفهومی خرد اسلامی و بررسی میزان روایی آن به سه روش معناشناسی زبانی، روش کیفی داده بنیاد و روش توصیفی زمینه یابی بود. با تشکیل حوزه معنایی خرد در لغت و روان شناسی، 23 مفهوم اولیه مشیر به خرد در منابع اسلامی شناسایی شد. نتایج حاصل از «بررسی روایی محتوایی» در این مرحله به حذف چهار مفهوم و باقی ماندن نوزده مفهوم دیگر انجامید. در بخش «جمع آوری مستندات»، نتایج حاصل از جستجوی داده های مرتبط با مفاهیم نوزدهگانه، بالغ بر 2149 داده بود که در دو مرحله ضعف کتاب و عدم ارتباط مفهومی غربال شدند. حاصل غربالگری، حذف 1039 مستند و باقی ماندن 1110 داده اسلامی و درنهایت دوازده مفهوم برای مدل پردازی بود. این مفاهیم شامل عقل، حکمت، تمییز، معرفت، علم، پردازش ذهنی، فهم، بصیرت، فراست، کیاست، فقه، فطانت و ذکاوت بودند که به شیوه نظریه کیفی داده بنیاد در چهار مرحله کدگذاری تحلیل شدند. با استفاده از نمونه گیری هدفمند، 1276 کد باز اولیه، 344 کد باز متمرکز، 84 کد محوری و 19 مقوله هستهای شناسایی شد. نسبت سنجی میان مقوله های هستهای و عرضه دوباره آنها به مستندات نشان داد، خرد اسلامی از ده مولفه مفهومی شامل دانش، تمییز، پردازش ذهنی، مهار، اتقان در عمل، کیاست، فراست، بصیرت، فقاهت و تیزفهمی تشکیل شده است. این مولفه ها توسط یازده کارشناس ارزیابی و با استفاده از «شاخص روایی محتوایی (CVI)» تحلیل شد. کارشناسان روایی مولفه ها را نیز مطلوب ارزیابی کردند.
کلید واژگان: خرد, حکمت, عقل, مدل مفهومی, روانشناسی اسلامی, نظریه داده بنیادThe present study tried to achieve a conceptual model of wisdom and examine its validating through three methods of linguistic semantics, grounded theory, and survey descriptive method. By reviewing the concept of wisdom in the fields of vocabulary and psychology, 23 primary concepts related to wisdom were identified in Islamic sources. After analyzing content validity, nineteen concepts were left out of 23 concepts. In the phase of collecting the documents, there were 2149 data resulted from seeking the data related to nineteen concepts which were screened in the two stages of book weakness and the lack of conceptual relevance. It resulted in omitting 1039 documents and leaving 1110 Islamic data as well as twelve concepts for modeling. These concepts, including reason (Aghl), intellect (Hekmat), distinction (Tamiz), knowledge (Marefat), science (Elm), mental processing (Pardazesh Zehni), understanding (Fahm), insight (Basirat), acumen (Ferasat), perspicacity (Kiasat), Fiqh, ingenuity (Fetanat), and sagacity (Zekavat), were analyzed using grounded theory in the four stages. By the judgmental sampling, 1276 primary open codes, 344 centralized open codes, 84 axial codes, and 19 core categories were identified. The proportionality among the core categories and comparing them with the documents showed that Islamic wisdom consists of ten conceptual elements, including knowledge (Danesh), distinction (Tamiz), mental processing (Pardazesh Zehni), control (Mahar), certainty in action (Etghan dar Amal), perspicacity (Kiasat), acumen (Ferasat), insight (Basirat), Fiqh, and cleverness (Tizfahmi). These elements were analyzed by eleven experts and Content Validity Index (CVI). In addition, the experts confirmed the validity of elements.
Keywords: Wisdom, Intellect, reason, Conceptual Model, Islamic psychology, grounded theory -
این پژوهش با هدف ارایه مدل مفهومی اضطراب مرگ براساس متون دینی و بررسی میزان روایی آن انجام شده است؛ بدینمنظور نخست با دو راهبرد «جستجوی واژگانی» و«متنخوانی باز» و دستیابی به هفده واژه مرتبط، 343 گزاره دینی با استفاده از نمونه گیری هدفمند براساس اصل اشباع در منابع اسلامی جمع آوری شد و با به کارگیری روش تحلیل کیفی محتوای متون دینی (شجاعی، 1399الف) مورد بررسی قرار گرفت. یافته های حاصل از پژوهش ده نشانه شامل ناراحتی و غم، گریه و فریاد، فرار از مرگ، نفرت از مرگ، بیقراری دایمی، زیاد فکر مرگ بودن، خوابهای آشفته با محتوای مرگ، عدم پذیرش مرگ، احساس شرم، حسرت از دست دادن دنیا را برای اضطراب مرگ نشان داد؛ افزون بر آن، چهارده شرط علی و پنج پیامد نیز برای آن شناسایی شد. برای حصول اطمینان از مطابقت یافته ها با محتوای متون دینی و همچنین کاربرد آن در حوزه روانشناسی، اعتبار آن براساس نظر متخصصان (دوازده کارشناس) با محاسبه شاخص روایی محتوا (CVI) و نسبت روایی محتوا (CVR) مورد بررسی قرار گرفت و سرانجام مدل مفهومی اضطراب مرگ در قالب یک طرحواره کلی ترسیم شد. یافته های این پژوهش، بستر مناسبی را برای تدوین پرسشنامه سازه اضطراب مرگ و طراحی مداخله درمانی و بسته آموزشی آن فراهم کرده است.
کلید واژگان: اضطراب مرگ, مدل مفهومی, روانشناسی اسلامی, ترس از مرگThis study aimed to present a conceptual model of the anxiety of death based on religious texts and validate it; thus, through two strategies of "lexical search" and "open text-reading" and obtaining seventeen related words, 343 religious statements were collected by the judgmental sampling based on the principle of saturation in Islamic sources, and they were analyzed using the method of qualitative content analysis of religious texts (Shojaei, 2020a). The findings of the study showed that there are 10 symptoms of the anxiety of death, including unhappiness and sadness, cry and shout, escaping death, hating death, constant restlessness, thinking too much about death, disturbed dreams about death, not accepting death, the feeling of shame, and the regret of losing the world. Moreover, fourteen causal conditions and five consequences were identified. The validity of the model was examined according to twelve experts' viewpoints using Content Validity Index (CVI) and Content Validity Ratio (CVR) in order to make sure of the consistency of the findings with the content of religious texts and its application in the field of psychology. Finally, the conceptual model of the anxiety of death was depicted in the form of a general scheme. These findings provide an appropriate content for formulating the construct of the anxiety of death and designing a treatment intervention and an educational package.
Keywords: anxiety of death, Conceptual Model, Islamic psychology, fear of death -
مقاله حاضر تلاشی است در جهت تحلیل فلسفی و نقادی «روان شناسی اسلامی». دعوی مقاله آن است که آنچه امروزه در ایران روان شناسی اسلامی خوانده می شود مفهومی بیش از حد فراگیر، مبهم، و درهم آمیخته است. هدف آن است که ذیل آن حیطه های نسبتا مجزایی را تشخیص دهیم. عده ای از این عنوان، نوعی علم دینی را استنباط می کنند و به معنایی مشابه »اقتصاد اسلامی» آن را «روان شناسی اسلامی» می خوانند. در مقاله، از منظری فلسفه علمی، این برداشت از روان شناسی اسلامی نقد می شود. برخی دیگر مطالعه ی روانشناسانه ی اسلام را در نظر دارند که با این برداشت می توان آن را ذیل «روانشناسی دین» گنجاند و آن را «روان شناسی اسلام» خواند. در مقاله برخی پبشنهادها برای کار در این حوزه عرضه می شود. دسته ای نیز به وجه تکنولوژیک روانشناسی اسلامی اشاره، و آن را به عنوان نوعی روان شناسی مذهبی درنظر دارند. در این مقاله پنج معنای متفاوت از «روان شناسی اسلامی» معرفی می شود. دعوی مقاله آن است که عدم توجه به این تفکیک ها از علل اصلی ابهام های فراوان موجود در «روان شناسی اسلامی» است و توجه به آنها می تواند به پژوهش گران علاقمند به این حوزه کمک کند تا جایگاه پژوهش خود را در گستره ی روابط متنوعی که میان روان شناسی و دین وجود دارد شناسایی کنند.کلید واژگان: روان شناسی اسلامی, روان شناسی دینی, روان شناسی دین, روان شناسی مذهبی, فلسفه, استعارهThis paper attempts a philosophical and critical appraisal of "Islamic Psychology". The claim of the article is that the so-called Islamic psychology in Iran is too comprehensive, ambiguous, and blended. The paper aims to distinguish relatively separate areas under it. Some people infer a kind of religious science from this title and call it "Islamic psychology" in the same sense as "Islamic economics". In the article, this perception of Islamic psychology is criticized. Others have a different understanding of this concept and consider the psychological study of Islam, which can be better included under the "psychology of religion" and called the "psychology of Islam". In the article, some suggestions for work in this field are presented. Another group also refers to the technological aspect of Islamic psychology, and considers it as a kind of religious psychology. This article introduces five different meanings of "Islamic psychology". Failure to pay attention to these distinctions is among the main causes of ambiguities in Islamic psychology.Keywords: Islamic psychology, psychology of religion, religious psychology, philosophy, metaphor
-
مسلمانان همخوان با زمینه های اعتقادی−فرهنگی، خدمات روان شناختی ویژهای را طلب میکنند؛ همچنین تفاوت مبانی اسلامی با مبانی روانشناسی لزوم تاسیس «مکتب روانشناسی اسلامی» را قطعی میکند. بررسی چرایی مکتب به تسهیل نقد و بررسی با یکپارچه شدن ضرورتها، مشخص شدن جهت حرکت و نیز انصراف یا اطمینان علاقه مندان از ادامه این مسیر کمک میکند؛ همچنین کثرت داده ها در این موضوع، پژوهشی با روش مرور نظاممند و متاسنتز را ضروری میسازد. «مرور نظاممند» روش قاعده مندی برای یافتن همه اطلاعات موجود در یک موضوع خاص می باشد. «متاسنتز» روشی است که با تلفیق نتایج پژوهش های کیفی، تفاوتها و شباهت های آنها با هم مقایسه میشود. نتیجه مرور نظاممند این پژوهش شناسایی 37 نشریه و 33 استاد بود که از بررسی آرشیو و آثار ایشان 60 کتاب، 700مقاله، 18میزگرد استخراج شد؛ پس از حذف اسناد نامرتبط؛ 3کتاب، 14مقاله، 7مصاحبه و 14میزگرد با روش فراترکیب؛ تلخیص، کدگذاری، دسته بندی، یکپارچه سازی و بازنویسی شد. نتایج پژوهش نشان داد که به چرایی دو دسته پاسخ داده شده است: «کاستی های روانشناسی» و «درونداشتهای مکتب روان شناسی اسلامی». کاستی های روانشناسی در شش سرفصل «وجود سوگیری»، «خطای مبانی»، «ناسازگاری فرهنگی اعتقادی»، «محدودیت و انحصار روشمندی»، «ناکارآمدی»، «ارزشمداری» قرار میگیرد. درونداشتها نیز در پنج سرفصل «فرصت های روانشناسی موجود»، «وجود معارف روانشناختی دینی»، «لزوم تحقق رویکرد جامع و واحد»، «جامعه سازی اسلامی» و «منافع بومی سازی» است.
کلید واژگان: روان شناسی اسلامی, مکتب, مرور نظاممند, متاسنتز, مطالعات روانشناسی با رویکردMuslims with cultural-belief backgrounds demand special psychological services; moreover, the different between Islamic fundamentals and psychology fundamentals needs to establish a school called "Islamic psychology". Studying the why of a school helps facilitate the criticism with the integration of the essentials, determine the direction of movement, and withdraw or make sure of continuing the path. In addition, a systematic research and meta-synthesis of studies is necessary because of the large amount of information in this field. "Systematic research" is a logical method to find all information in a specific field. "Meta-synthesis" is a method by which the differences and similarities of qualitative researches can be compared with combining their findings. In the stage of the systematic research, 37 journals and 33 masters were identified that after reviewing their works, 60 books, 700 papers, and 18 meetings were extracted. In the stage of meta-synthesis, after deleting unrelated documents, 3 books, 14 papers, 7 interviews, and 14 meetings were summarized, coded, categorized, integrated, and rewritten. According to the results, there are two answers for the why of Islamic psychology school: "the shortages of psychology" and "the contents of Islamic psychology school". The shortages of psychology are placed in six headings: bias, error of foundations, cultural-belief incompatibility, methodology limitation, inefficiency, and value-centeredness. The contents are also placed in five headings: available psychological opportunities, religious psychological knowledge, the need to realize a comprehensive and unique approach, Islamic socialization, and benefits of localization.
Keywords: Islamic psychology, School, systematic research, meta-synthesis, psychological studies with an Islamic approach -
هدف پژوهش حاضر تدوین مدل مفهومی ساختاری مرکزیت بخشی نابهنجار به خود در منابع اسلامی و بررسی میزان روایی آن بود. نخست با رویکردی کیفی در قسمت جمعآوری متون و رسیدن به متون برگزیده، از روش حوزه های معنایی و در قسمت تحلیل متون، از روش تحلیل محتوای کیفی سیه و شانون (2005) به شیوه تحلیل محتوای قراردادی استفاده شد؛ بدین منظور سه مرحله کدگذاری انجام و 526 کد در مرحله کدگذاری باز، 74 کد محوری در مرحله اول، 15 کد محوری در مرحله دوم، 3 کد انتخابی به عنوان مقوله عمده و یک مقوله هسته مرکزی شناسایی و مدل مفهومی سازه مرکزیتبخشی نابهنجار به خود ترسیم گردید. سپس در رویکردی کمی با به کارگیری روش ارزیابی نظرات کارشناسان، شاخص روایی محتوایی مدل از یازده متخصص به روش نمونه گیری هدفمند سنجیده شد. یافته های پژوهش نشان داد که سازه مرکزیتبخشی نابهنجار به خود دارای چهار مولفه خودرضایتی، خودبرتری، خودنمایشی و خودفزونی، 36 نشانه، شش شرط علی (عدم شناخت خود یا جایگاه آن، عدم شناخت خداوند یا جایگاه او، خوددوست داری ذاتی، خودکم بینی، علاقه ذاتی به دیده شدن، بی نهایت طلبی ذاتی) و یازده پیامد می باشد.کلید واژگان: خود, خودمحوری, خودخواهی, خودشیفتگی, روان شناسی اسلامیThe aim of this study was to develop a structural conceptual model of abnormal self-centeredness in Islamic sources and to examine its validity. First, with a qualitative approach, in the section of collecting texts and reaching selected texts, the method of semantic domains and in the section of text analysis, the method of qualitative content analysis of Siah and Shannon (2005) were used as the method of contractual content analysis. For this purpose, three coding steps were performed and 526 codes were identified in the open coding stage, 74 pivot codes in the first stage, 15 pivot codes in the second stage, 3 selected codes as the main category and 1 central core category; And the conceptual model of the abnormal centralization structure was drawn. Then, in a quantitative approach, using the method of evaluating the opinions of experts, the content validity index of the model from 11 experts was measured by purposive sampling. Findings showed that the structure of abnormal centralization has 4 components (self-satisfaction, self-superiority, self-expression and self−exaggeration), 36 signs, 6 causal conditions (not knowing self or its place, not knowing God or His place, intrinsic self-control, self-doubt, intrinsic interest To be seen is inherently infinite) and 11 consequences.Keywords: self, Self−centrism, selfishness, narcissism, Islamic psychology
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.