به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "partial least squares" در نشریات گروه "علوم انسانی"

  • هدایت صمدی انصاری، محمدرضا رضوی*، پریوش جعفری
    نقش دانش سازمانی در توسعه ی اقتصادی کشورها و خلق ارزش افزوده، به ویژه در کشورهای در حال توسعه، مورد توجه محققان حوزه ی اقتصادی و سیاست مداران توسعه محور، بوده است. در این نگرش، صنایع دانش محور و مبتنی بر فناوری های نوین جایگاه ویژه ای داشته و رشد شرکت های دانش بنیان مبتنی بر این صنایع اهمیت بالایی دارند. یادگیری فناورانه یکی از موضوعات مورد توجه برای توسعه ی نوآوری و ارتقاء عملکرد تجاری این شرکت ها، می باشد. هدف از این تحقیق، ارائه مدلی یکپارچه برای ارتقاء عملکرد تجاری شرکت های دانش بنیان فعال در حوزه ی نانو فناوری بر پایه ی شیوه های یادگیری فناورانه است. این تحقیق از منظر هدف، کاربردی، از منظر روش گردآوری داده ها، توصیفی از نوع همبستگی و از منظر ماهیت داده ها، تحقیقی کمی است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری و روش حداقل مربعات جزئی و نرم افزارهای SPSS و SMART PLS استفاده شده است. خروجی حاصل از اجرای مدل در حالت تخمین استاندارد نشان داد که جهت و شدت رابطه ی میان همه ی متغیرها، قابل قبول بوده و مدل از اعتبار مناسب برخوردار است. یافته های این تحقیق وجود ارتباط مثبت و معنادار بین توسعه ی شیوه های مختلف یادگیری فناورانه و ارتقاء عملکرد تجاری شرکت های نانو فناوری را بطور مستقیم و نیز با نقش میانجی نوآوری، تایید نمود. همچنین، شیوه ی یادگیری مبتنی بر تجربه نسبت به شیوه ی یادگیری مبتنی بر علم تاثیر بیشتری بر نوآوری و عملکرد تجاری این شرکت ها داشته و پیشران های خارجی نسبت به پیشران های داخلی، تاثیر بیشتری بر شیوه های یادگیری فناورانه شرکت های نانو فناوری داشته اند.
    کلید واژگان: نانوفناوری, شیوه های یادگیری فناورانه, عملکرد تجاری, شرکت های دانش بنیان, مدل سازی معادلات ساختاری, حداقل مربعات جزئی
    Hedayat Samadi Ansari, Mohammadreza Razavi *, Parivash Jafari
    The role of organizational knowledge in the economic development of countries and the creation of added value, especially in developing countries, has been the focus of development-oriented economists and politicians. In this view, knowledge-based industries and new technologies, as well as the growth of knowledge-based companies, are very important. Technological learning is one of the important topics for developing innovation and improving the business performance of these companies. The purpose of this research is to provide an integrated model for improving the business performance of knowledge-based nanotechnology companies based on technological learning modes. In terms of purpose, this research is applied, in terms of data collection method, it is a correlational description and in terms of data type, it is a quantitative research. Structural equation modeling and partial least squares method and SPSS and SMART PLS software were used for data analysis. Using appropriate techniques, the reliability and validity of the structures were measured and confirmed. The results of the model in the standard estimation mode showed that the direction and intensity of the relationship between all the variables were acceptable and the model had appropriate validity. The findings of this research confirmed the existence of a positive and significance relationship between different modes of technological learning, innovation and commercial performance of nanotechnology companies. Also, the experience-based learning mode has a greater impact on the innovation and business performance of these companies than the science-based learning mode, and external drivers have a greater impact on the technological learning modes of nanotechnology companies than internal drivers.
    Keywords: Nanotechnology, Technological learning modes, business performance, Knowledge Based Companies, Structural Equation Modeling, partial least squares
  • یوسف ابراهیمی، یعقوب علوی متین*، سحر خوش فطرت، حسن رفاقت

    بانک ها ضمن همراهی با برنامه های اقتصادی کشورها، به دنبال کسب منفعت برای ذینفعان خود نیز هستند. برای تحقق این اهداف، نیازمند تجهیز و تخصیص بهینه منابع می باشند که یکی از مسایل مهم در این زمینه، شناخت عوامل موثر در جذب منابع است. هدف این پژوهش، شناسایی و اولویت بندی عوامل تاثیرگذار بر تامین منابع بانکی است. برای رسیدن به هدف تحقیق، با مرور پیشینه تحقیق، رسالت بانک و نظرات کارشناسان بانکی، 62 عامل در قالب پرسشنامه ای ارایه شد. پایایی پرسشنامه پس از تایید خبرگان بانکی و انجام پیش آزمون، با آلفای کرنباخ آزمون و تایید گردید. بعد از جمع آوری داده های پژوهش از طریق پرسشنامه، شناسایی مولفه های موثر بر روش های جذب منابع با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری (مدل حداقل مربعات جزیی) و انجام تحلیل عاملی، استخراج شد. بر اساس مقادیر t-value به دست آمده که بالاتر از عدد 96/1 گردید، تاثیر مجموعه عوامل برون سازمانی و درون سازمانی بر تجهیز منابع، به طورکلی تایید شد. این ارتباط در بخش ابعاد عوامل درون سازمانی نیز تایید گردید. با توجه به ضرایب مسیر به دست آمده در مدل نهایی پژوهش، میزان تاثیرگذاری عوامل درون سازمانی (0/863) نسبت به عوامل برون سازمانی (0/192) در تجهیز منابع بیشتر است. در بررسی تاثیرگذاری ابعاد عوامل درون سازمانی؛ عوامل ارتباطی و انسانی، خدماتی، فیزیکی و مالی به ترتیب در اولویت 1 تا 4 قرار گرفتند.

    کلید واژگان: تحلیل عاملی, حداقل مربعات جزئی, عوامل برون سازمانی, عوامل درون سازمانی
    Yousef Ebrahimi, Yagoub Alavimatin*, Sahar Khoshfetrat, Hasan Refagahat

    Banks, while accompanying the economic programs of countries, also seek to gain benefits for their beneficiaries. To achieve these goals, they need to equip and optimally allocate resources, and one of the important issues in this field is to know the effective factors in attracting resources. The purpose of this research is to identify and prioritize factors affecting the provision of bank resources. To achieve the goal of the research, by reviewing the background of the research, the mission of the bank and the opinions of banking experts, 62 factors were presented in the form of a questionnaire. The reliability of the questionnaire was tested and confirmed with Cronbach's alpha after the approval of banking experts and the pre-test. After collecting research data through a questionnaire, the identification of the effective components on the methods of resource attraction was extracted using structural equation modeling (partial least squares model) and factor analysis. Based on the obtained t-value, which was higher than 1.96, the influence of external and internal factors on resource allocation was generally confirmed. This relationship was also confirmed in the dimension of intra-organizational factors. According to the path coefficients obtained in the final model of the research, the influence of intra-organizational factors (0.863) is higher than extra-organizational factors (0.192) in equipping resources. In examining the influence of dimensions of internal organizational factors; Communication and human, service, physical and financial factors were placed in priority 1 to 4 respectively.

    Keywords: Factor analysis, partial least squares, external factors, internal factors
  • مریم مسافر بحری، ابراهیم چیرانی*، نرگس دل افروز، سید محمود شبگو منصف
    هدف

    امروزه صنعت بیمه نقش قابل ملاحظه ای در شکوفایی اقتصاد ایفا می نماید، بنابراین توجه به خلق دانش می تواند در افزایش ضریب نفوذ بیمه نقش بسزایی داشته باشد. هدف پژوهش حاضر شناسایی مولفه ها و آزمون مدلی جهت دانش آفرینی در صنعت بیمه، با تاکید بر نقش مشتریان می باشد.

    روش شناسی: 

    روش مورداستفاده در پژوهش، رویکرد آمیخته است. به منظور شناسایی مولفه های پژوهش، نخست رویکرد کیفی گراندد تیوری مورداستفاده قرار گرفت. بدین منظور مصاحبه هایی نیمه ساختاریافته با منتخبی از خبرگان صنعت بیمه صورت گرفت که درنتیجه آن مولفه های پژوهش شناسایی و سپس سطح بندی شدند و درنتیجه، مدل مفهومی پژوهش تبیین گردید. در مرحله بعد، بر اساس مدل به دست آمده، 9 فرضیه تدوین شد و به منظور آزمون فرضیه ها از روش کمی حداقل مربعات جزیی استفاده گردید. جامعه آماری پژوهش در مرحله کمی، شامل مدیران و کارشناسان 3 شرکت بیمه ایران، البرز و آسیا می باشد. نمونه گیری به روش تصادفی خوشه ای انجام شد که بر این اساس 310 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در مرحله کمی پرسشنامه ای محقق ساخته بود که روایی و پایایی آن تایید شد.

    یافته ها

    یافته ها حاکی از تایید هر 9 فرضیه پژوهش و بدین شرح بود که زیرساخت های فن آوری اطلاعات و ارتباطات بر دانش محور بودن تاثیرگذار است. دانش محور بودن بر بازاریابی داخلی و مدیریت ارتباط با مشتریان تاثیر دارد. علاوه بر این تاثیر بازاریابی داخلی و مدیریت ارتباط با مشتریان بر مشتری مداری تایید شد. همچنین تاثیر مشتری مداری بر ایجاد انگیزش و اعتمادسازی تایید شد.

    نتیجه گیری

    تاثیر ایجاد انگیزش و اعتمادسازی بر هم آفرینی دانش مشتریان مورد تایید قرار گرفت.

    کلید واژگان: هم آفرینی دانش, رویکرد ترکیبی, دانش مشتری, صنعت بیمه, روش حداقل مربعات جزئی
    Maryam Mosafer Bahri, Ebrahim Chirani *, Narges Delafrooz, Seyed Mahmoud Shabgoo Monsef
    Introduction

    Today, the insurance industry plays a significant role in the prosperity of the economy, so paying attention to the creation of knowledge can play a significant role in increasing the penetration rate of insurance. Therefore, the main question of the current research is how to design and explain the model of the elements of customer knowledge co-creation in the insurance industry? In order to answer this question, the present research aims to identify the elements of the customer knowledge co-creation model in the insurance industry in the first stage, and in the next stage to test the relationship model of the elements of customer knowledge co-creation in the insurance industry, and based on the results of Data analysis will provide solutions to the managers of this industry in order to make decisions and policies related to knowledge creation and as a result promote and improve insurance products and services and increase the penetration rate of insurance in the society.

    Literature Review:

    Knowledge Co-Creation has been described as an act of collective creativity, with applications ranging from product and service design to more abstract spheres of value creation taking place between two or more individuals who may or may not belong to the same actor group (Amann & Rubinelli, 2017). “Customer knowledge Co-creation is defined as the collective ability of group members to analyze, interpret, reconfigure customer-related knowledge, and it means that knowledge is co-created by group members” (Menguc et al, 2013). In the following, we discuss some of the researches conducted in the field of customer knowledge co-creation.Itani et al. (2022) conducted a study with the aim of investigating the effects of using social media and customer relationship management technology on the customer knowledge co-creation and sales performance in B2B companies. Based on the theories of task-technology fit and self-determination, the findings show that social media, customer relationship management technology, and their interaction, support salespeople in joint value-creation efforts through the mediating role of knowledge enriched by these tools. The results indicated a significant moderating effect of the salesperson's job independence and the ease of the sales quota in increasing the relationship between knowledge and value co-creation.Xie et al. (2020), in a study titled "Using Customer Knowledge for Service Innovation in Travel Agency Industry", investigated the influencing factors and the effects of service team access and the combination of customer knowledge on tourist service companies. The results showed that both factors of customer orientation and intensity of interaction are effective on customer knowledge co-creation teams, which can promote service innovation. Also, the results indicated that customer knowledge co-creation moderates the relationship between interaction intensity and service innovation.

    Methodology

    The current research was done in two stages using a mixed method. In this research, in order to identify the components of the customer knowledge co-creation model, first the qualitative approach of grounded theory was used. For this purpose, semi-structured interviews were conducted with a selection of insurance industry experts, including a number of university professors and insurance company managers, as a result of which the components of the research and their dimensions were identified. Then, in order to present the relationship model of the main components of the research, the opinions of experts were evaluated through the matrix of pairwise comparisons, and based on this, the conceptual model of the research was explained. Then, in order to test the research model and hypotheses, the partial least squares quantitative method was used. The statistical population in the quantitative stage consists of managers and experts of three active insurance companies in Iran, including Alborz, Iran, and Asia. The statistical sample was obtained from the random cluster sampling method, based on which 310 people were selected as a statistical sample. The data collection tool in the quantitative stage is a researcher-made questionnaire. Cronbach's alpha method was used to check the reliability of the measurement tool, and its value was greater than 0.7 for all variables. Therefore, all variables were confirmed in terms of reliability.

    Results

    In the first stage of the current research, the qualitative method of grounded theory was used to identify the components and dimensions of customer knowledge co-creation. As a result of this stage, 7 main aspects were identified for customer knowledge co-creation. After identifying the research components and developing the model, 9 hypotheses were formulated in the quantitative stage. Based on the findings of data analysis using the partial least squares method, all 9 research hypotheses were confirmed. The results showed that the infrastructure of information and communication technology has an effect on being knowledge-oriented. Also, being knowledge-oriented has an impact on internal marketing and customer relationship management. In addition, the effect of internal marketing and customer relationship management on customer orientation was confirmed. Also, the effect of customer orientation on creating motivation and trust building was confirmed, and finally, the effect of creating motivation and trust building on customer knowledge co-creation was confirmed.

    Discussion

    Customer knowledge co-creation is a process by which organizations acquire competencies and knowledge of customers, so that they can use this information to create an experience for customers and reach new markets for themselves.

    Conclusion

    According to the confirmation of all 9 research hypotheses and with emphasis on the structures (sub-indices) that have the highest factor load obtained from the partial least squares method, the following practical suggestions are presented:In order to develop the component of “information and communication technology infrastructures” in insurance companies, considering the importance of "the company's presence in social media and producing up-to-date content", it is suggested that managers of insurance companies use experts who have enough expertise in the field of content production to manage social media pages. Also, through social pages, they can establish a two-way relationship with customers, especially special customers, and encourage them to share their insurance knowledge and experiences.In line with the development of “internal marketing”, the managers of insurance companies should continuously strive to hold brainstorming sessions with the employees in order to update their knowledge and skills. In these meetings, in addition to presenting technical matters such as informing about possible changes in insurance policies, new insurance laws, etc., experts in fields such as marketing, psychology, and negotiation can also be invited so that the employees and the sales network, in addition to mastering the technical skills, also master the communication skills of the day.In order to ensure customer satisfaction and as a result of complying with customer-oriented principles, insurance companies must first observe and understand the needs of their customers. For this purpose, they should listen to the expectations and criticisms of the customers, and by establishing a friendly relationship with them, in addition to getting to know the customers more and knowing their level of satisfaction, they should have a positive effect on their perception.In order to increase the “trust of customers”, insurance companies should adopt strategies that lead to improving the mental image of customers towards the company's brand. Since the main mission of insurance companies is to issue perfect insurance policies as well as timely and adequate payment of damages, if this is done correctly, it can play an effective role in attracting customers’ trust.Finally, in order to develop the customers' knowledge co-creation, insurance companies should use the experiences and knowledge gained from customers to produce and create new knowledge and improve and develop the organization's products and services.

    Keywords: Knowledge Co-Creation, Mixed Method, Customer Knowledge, Insurance industry, partial least squares
  • Mina Abdul Alipour, Hossein Budaghi Khajeh Nobar *, Parvaneh Goldard, Reza Rostamzad
    Purpose
    The purpose of this research was primarily to design the electronic customer relationship management model and explain its consequences.
    Method
    Validation of electronic customer relationship in private banks based on mixed research and descriptive-exploratory method were used. On this basis, with the help of data-based theorizing method, the categories forming the model were identified by open coding, and then with the benefit of central and selective coding, the desired model was presented. Also, in the following, the validation of the model among the studied population was discussed using the method of structural equation modeling. The statistical population for presenting the model includes banking industry experts (consisting of senior bank managers with at least 10 years of work experience and academic experts in the field of digital marketing with at least 5 years of experience working in the banking system) and for validating the model two categories of managers and employees of private banks. The research is limited to the city of Tehran and the local customers . The statistical sample of experts up to the stage of theoretical saturation is 16 people using a purposeful judgemental method, and for the model validation stage, 230 people were selected based on the rules of sample size in the structural equation method. The data collection tool included a semi-structured interview for the modeling stage and a questionnaire with a five-point Likert scale for the validation stage.
    Findings
    The findings showed that 67 basic themes (selective concepts) were categorized and after reviewing, 20 organizing themes (dimensions) were obtained and finally these dimensions were divided into 7 general categories: organizational factors, individual factors, contextual factors, environmental factors, frameworks, strategies, consequences were categorized. The main category identified in this research is "Implementation of E-CRM" and other categories are presented under the headings of causal conditions, background factors, strategies, and consequences.
    Conclusion
    The results of the calculated value (GOF) for the structural model of the research was calculated as 0.387, which indicates the overall strong performance of the structural equation model of the research. Also, the findings of the quantitative part have confirmed the validity of the structural model of the research and demonstrated the truth of hypotheses of the research (except for hypotheses No. 9, 11, 15, 16, and 17)
    Keywords: Electronic Customer Relationship Management, consequences of E-CRM, Private Banks, data-based theory, partial least squares
  • هادی حاجیان، ابوالفضل دانایی*
    هدف
    پرورش قابلیت های منابع انسانی و مدیریت استعدادهای سازمانی به عنوان بخش لاینفک راهبرد و چشم انداز سازمان های مختلف به شمار می رود. با توجه به تصدی گری دولت در دانشگاه های دولتی، این نقش برای دانشگاه های دولتی و کارکنان آن از اهمیت دوچندان برخوردار است. لذا هدف اصلی این پژوهش طراحی مدل ساختاری مدیریت استعداد کارکنان در دانشگاه های دولتی است.
    روش
    پژوهش جاری بر مبنای هدف ازنوع پژوهش های کاربردی و بر اساس گردآوری داده ها، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه ی آماری پژوهش روساء و کارشناسان ارشد توسعه منابع انسانی دانشگاه های دولتی در شهر تهران هستند و 147 نفر به روش غیراحتمالی در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته است. برای بررسی روایی در این پژوهش از روایی محتوا و روایی سازه و برای بررسی پایایی پرسشنامه نیز از ضریب آلفای کرونباخ و ضریب پایایی ترکیبی استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای اس پی اس اس نسخه ی 22 و نرم افزار اسمارت پی ال اس نسخه ی 3 استفاده شده است.
    یافته ها
    مکانیزم های جذب استعداد بر مکانیزم های توسعه و توانمندی استعداد، بهره برداری، اکتشاف، حفظ استعداد تاثیر مثبت دارد. مکانیزم های توسعه و توانمندی استعداد بر بهره برداری تاثیر مثبت دارد. همچنین در مدل پژوهش بیشترین تاثیر مربوط به تاثیر مکانیزم های توسعه و توانمندی استعداد بر مکانیزم های حفظ استعداد است که مقدار آن 0.639 بدست آمده است.
    نتیجه گیری
    مکانیزم های توسعه و توانمندی استعداد بر مکانیزم های حفظ استعداد نقش موثری دارد زیرا در تحلیل مدل این رابطه دارای قوی ترین ضریب تاثیر است و می تواند به حفظ استعداد دانشگاه های دولتی کمک شایان توجه ای نماید.
    کلید واژگان: مدیریت منابع انسانی, مدیریت استعداد, مدل ساختاری, دانشگاه های دولتی
    Hadi Hajiyan, Abolfazl Danaei *
    Purpose
    Considering the tenure of the government in public universities, this role is doubly important for public universities and their employees. Therefore, the main goal of this research is to design a structural model of staff talent management in public universities.
    Method
    The statistical population of the research is the heads and senior experts of human resource development of public universities in Tehran, and 147 people were selected by a non-probability method. The tool of data collection in this research is a researcher-made questionnaire. SPSS version 22 and Smart PLS version 3 software were used for data analysis.         
    Findings
    Talent attraction mechanisms have a positive effect on talent retention mechanisms, talent development and capability mechanisms, exploitation and exploration. Talent development and capability mechanisms have a positive effect on talent retention and exploitation mechanisms. Also, in the research model, the greatest impact is related to the impact of talent development and empowerment mechanisms on talent retention mechanisms, the value of which is 0.639.             
    Conclusion
    It is suggested to pay special attention to the role of talent development and empowerment mechanisms on talent retention mechanisms, because in the analysis of the model, as shown, this relationship has the strongest coefficient of influence and can help to preserve the talent of public universities.
    Keywords: human resource management, talent management, partial least squares, public universities
  • مرتضی سپهوند*، سعید گرشاسبی فخر، حمید آسایش

    چگونگی تامین کسری بودجه، در دولت ها همواره با  چالش های فراوانی همراه بوده است و از آنجا که براساس مطالعات و پژوهش های انجام شده روش تامین با اوراق و اسناد دارای کمترین اثرات منفی اجتماعی است و یکی از انواع این اوراق اسناد خزانه اسلامی بوده که دارای مزایای فراوانی است، لکن تامین کسری بودجه از این طریق نیز دارای مشکلاتی از قبیل تمایل نداشتن پیمانکاران و تناسب نداشتن میزان انتشار با عملکرد تحقق یافته (نبود تقاضا)، ریسک نقدشوندگی و در نهایت کاهش ارزش شدید در بازار فرابورس (نبود تقاضا در بازار) را دارد، لذا در این مطالعه به بررسی عوامل موثر بر پذیرش پیمانکاران برای اسناد خزانه اسلامی پرداخته شد که برای این مهم با بهره گیری از روش حداقل مربعات جزیی به بررسی مدل تحقیق بر اساس اطلاعات جمع آوری شده از پیمانکاران طرح های عمرانی پرداخته شد. براساس نتایج حاصله افزایش دارایی های پیمانکار بر پذیرش اسناد خزانه اسلامی تاثیر مثبت داشته و از طرف دیگر افزایش نرخ تورم و نرخ تنزیل در بازار ثانویه بر میزان پذیرش اسناد خزانه اسلامی تاثیر منفی داردکه برای جذب اسناد توسط پیمانکاران بایستی این متغیرها کنترل گردند.

    کلید واژگان: کسری بودجه, اسناد خزانه اسلامی, پیمانکاران طرح های عمرانی, حداقل مربعات جزئی
    Morteza Sepahvand*, Saeid Garshasebi Fakhr, Hamid .Asayesh

    How to finance the budget deficit has always been associated with many challenges in governments, and because according to studies and research, the method of financing with papers and documents has the least negative social effects. One of these types of bonds is the Islamic treasury, which has many advantages, but the budget deficit through this also has problems such as unwillingness of contractors and disproportionate emissions to the realized performance (lack of demand), liquidity risk and ultimately reduce It has a strong value in the OTC market (lack of market demand), so in this study, the factors affecting the acceptance of contractors for Islamic treasury bills were investigated. Collected from construction project contractors. Based on the results, the increase in contractor assets has a positive effect on the acceptance of Islamic treasury bills and on the other hand, based on the results of increasing inflation and discount rate in the secondary market has a negative effect on the acceptance of Islamic treasury bills that these variables should be controlled to attract documents by contractors

    Keywords: budget Deficit, Islamic treasury documents, Construction project contractors, Partial Least squares
  • Alireza Zand, Ali Najafi-Moghadam *, Roya Darabi
    The present research develops and examines an indigenized model for understanding the determinants and consequences of social capital among Iranian audits. This is a mixed exploratory paper and the thematic method was used for qualitative analysis. The statistical population of the research includes professional audits including trustable audits of the Tehran Stock Exchange and managers of the Iran Auditing Organization. Purposeful sampling was used to pick sample members for the qualitative phase. Data reached saturation in the 18th interview but 20 interviews were conducted for a higher validity. Using a qualitative method, research model constructs were identified namely organizational management, moral principles and professional rules, human capital, cognitive factors, strategic considerations, organizational environment, and social capital. Then, the created model was tested among the certified public accountants of Iran using simple random sampling. The structural equations modeling with partial least squares (PLS) was used to analyze data. The results show that all research hypotheses were supported. At the end of the paper, practical implications and future research are discussed.
    Keywords: audit behavior, Social Capital, structural equations modeling, Partial Least Squares
  • منصور سازوار*، زهرا نصراللهی

    معرفی:

    اقتصاد سایه جزء جداییناپذیر ساختار اقتصادی هر کشور بوده که همواره در کشورهای با سطح توسعه کمتر نسبت به کشورهای توسعهیافته شایع تر است. یک اندازه نسبتا بزرگ از اقتصاد سایه آثار منفی زیادی را برای کل اقتصاد به همراه خواهد داشت زیرا منابع و نیروی کار را از اقتصاد رسمی جذب کرده، منابع عمومی را محدود میکند، اثربخشی سیاست ها را محدود کرده و باعث تحریف در آمار رسمی می شود،  همچنین رقابت ناعادلانه را علیه شرکت های رسمی که قوانین را دنبال می کنند افزایش خواهد داد. بنابراین جهت پیشگیری، شناسایی و مقابله با این پدیده دولت باید هزینه هایی متقبل شود. با توجه به اینکه افزایش مخارج نظامی نیز با امنیتی که در داخل هر کشور ایجاد میکند سبب تزریق سرمایه داخلی و خارجی به بخش های رسمی اقتصاد در کشور شده و اشتغال و تولیدناخالص داخلی را افزایش داده که درنتیجه این امنیت ناشی از افزایش هزینه در بخش نظامی، افزایش نظم اجتماعی، رونق اقتصادی، آرامش جامعه، افزایش خلاقیت و نوآوری، پیشرفت و توسعه جامعه، دسترسی به امکانات و تجهیزات مدرن و پیشرفته و درنهایت کاهش جرایم اقتصادی و فعالیت های زیرزینی و سایه ای در کشور به ارمغمان می آوردطی دوره مورد بررسی اقتصاد سایه به عنوان درصدی از تولید ناخالص داخلی در ایران دارای روندی صعودی با فراز و نشیب های نسبتا کم بوده و در طی این دوره 35 ساله میانگینی برابر با 31/19 درصد به خود اختصاص داده است  و متغیر هزینه های نظامی به عنوان درصدی از تولید ناخالص داخلی تاثیری منفی و معنی دار بر اقتصاد سایه در بازه ی زمانی مورد مطالعه دارد،  یعنی به ازای هر واحد افزایش در هزینه های نظامی 134/0 درصد اقتصاد سایه کاهش می یابد.  

    متدولوژی:

    در این پژوهش از رویکرد مدلسازی معادلات ساختاری بر پایه حداقل مربعات جزیی و الگوی شاخص های چندگانه - علل چندگانه و نرم افزار SMART PLS جهت بررسی تاثیر هزینه های نظامی بر اقتصاد سایه در ایران طی بازه ی زمانی 1360 تا 1394 استفاده شده است.الگوی شاخص های چندگانه - علل چندگانه که شامل متغیرهای مشاهده شده مدل و متغیر پنهان اقتصاد سایه است، در قالب دو معادله صورت می گیرد. در معادله نخست، رابطه تبعی اقتصاد سایه و علل آن تبیین شده و در دومین معادله، چگونگی اثرپذیری شاخص ها از حجم اقتصاد سایه تصریح شده است. بنابراین مدل شاخص چندگانه - علل چندگانه دارای دوبخش مدل ساختاری و مدل اندازه گیری است. فرمول بندی ریاضی الگو به صورت زیر است:(1) 2) η: متغیر پنهان (اقتصاد سایه)؛  X: بردار (q×1) علل در مدل ساختاری؛ Y: بردار (p×1) شاخص ها درمدل اندازه گیری؛ λ: (p×1) ماتریس ضریب در مدل اندازه گیری؛ γ: (q×1) ماتریس ضریب علل در معادله ساختاری v: خطا در مدل ساختاری و ε: یک بردار (p×1) خطای اندازه گیری در Yفرم رگرسیونی معادله ساختاری عبارت است از:فرم رگرسیونی معادله اندازه گیری نیز به شرح زیر است:(4)  همانطور که در معادله ساختاری و معادله اندازه گیری مشاهده می شود، متغیرهای هزینه های نظامی (me)، نرخ موثر مالیاتی (etax)، نرخ ارز در بازار رسمی (racmi)، نرخ ارز در بازار سیاه (unracmi)، باز بودن اقتصاد (open)، درآمد حاصل از منابع طبیعی (oilindex) و اندازه دولت (gov) به عنوان علل اندازه گیری اقتصاد سایه و همچنین متغیرهای مصرف انرژی (energy)، تقاضای پول (dmoney) و اشتغال (employ) به عنوان آثار اقتصاد سایه جهت برآورد مدل انتخاب شده است. 

    یافته ها

    با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش، علایم ضرایب متغیرهای نرخ ارز در بازار رسمی،اندازه دولت، نرخ موثر مالیاتی، درآمد حاصل از منابع طبیعی، هزینه های نظامی و شاخص باز بودن اقتصاد در الگوی مورد بررسی، از نظر آماری معنی دار و علایم ضرایب در آنها با پیش بینی های نظری سازگار است. همچنین مقادیر برآورد شده پارامترها در الگوی مورد بررسی، نشان می دهد که در بین شاخص های منعکس کننده آثار اقتصاد سایه، اثر اقتصاد سایه بر مصرف انرژی و تقاضای پول، مثبت بوده و مطابق انتظار است. 

    نتیجه

    نتایج حاصل از تحلیل یافته ها نشان داد افزایش مخارج نظامی برای ایجاد زیرساخت های لازم جهت تولید ادوات نظامی در داخل کشور به جای خرید از خارج، ضمن کاهش وابستگی نظامی کشور به قدرت های نظامی جهان، باعث ایجاد اشتغال، رونق اقتصادی، افزایش درآمد ملی و همچنین کاهش فعالیت های غیرمتعارف و سایه ای خواهد شد. البته باید متذکر شد که اگرچه قدرت نظامی، عاملی در راستای تامین امنیت داخلی و کاهش تهدیدهای خارجی است، اما با توجه به محدودیت بودجه، افزایش غیرمتعارف مخارج نظامی و جایگزینی آن با سایر مخارج در بخش عمومی مثل آموزشی، بهداشت و... مانع از تخصیص بهینه  درآمد برای سرمایه گذاری های اقتصادی و اجتماعی شده، که عواقب نامطلوبی ایجاد خواهد کرد. علاوه بر این نرخ ارز رسمی، درآمد حاصل از منابع طبیعی، شاخص باز بودن اقتصاد، نرخ ارز در بازار سیاه، حجم دولت و نرخ موثر مالیاتی ازجمله عوامل اثرگذار بر اقتصاد سایه در ایران بوده که دراین بین متغیر درآمد حاصل از منابع طبیعی بیشترین اثر را بر گسترش اقتصاد سایه داشته است. اقتصاد سایه نیز بر مصرف انرژی، تقاضای پول و اشتغال تاثیر گذاشته که تاثیر آن بر اشتغال درمجموع بیشتر از اثر آن بر دو متغیر دیگر است. بنابراین پیشنهاد می شود:1- مسیولین با سازماندهی محیط کسب وکار با هدف هدایت فعالیت های حوزه اقتصاد غیررسمی به بخش رسمی اقتصاد و افزایش شفافیت اقتصادی 2- تبیین تاثیر هزینه های نظامی بر امنیت و زندگی شهروندان جهت ایجاد انگیزه برای پرداخت مالیات و جلوگیری از رواج اقتصاد سایه 3- کنترل و نظارت بیشتر بر بودجه، بخصوص بودجه نظامی برای جلوگیری از سوء استفاده های احتمالی  4- براساس نتایج مطالعه با افزایش نقدینگی که سبب تورم می شود و تورم نیز زمینه ای برای اقتصاد سایه است، با اجرای سیاستهای پولی مناسب و انضباط مالی می توان از گسترش تورم و آثار زیان بار آن جلوگیری نمود

    کلید واژگان: اقتصاد سایه, هزینه های نظامی, مدل سازی معادلات ساختاری, کمترین مربعات جزئی
    Mansour Sazvar *, Zahra Nasrollahi
    INTRODUCTION

    shadow economy is an integral part of the economic structure of any country, which is always more common in countries with lower levels of development than in developedones. A relatively large size of shadow economy will have many negative effects on the economy as a whole because it absorbs resources and labor from the formal economy, limits public resourcesandthe effectiveness of policies, and distorts official statistics, as well as competition. It will increase unfair competition against official companies that follow the rules. Therefore, in order to prevent, identify and deal with this phenomenon, the government must bear the costs. Considering that increasing military expenditures with the security it creates inside each country causes the injection of domestic and foreign capital into official sectors of the economy and increases employment and GDP, as a result of the security caused by increased costs in the military sector social order, economic prosperity, peace of society, increasing creativity and innovation, progress and development of society, access to modern and advanced facilities and equipment, and finally reducing economic crime and underground and shadow activities in the country will happen.During the period under review, shadow economy as a percentage of GDP in Iran has an upward trend with relatively low ups and downs and during this 35-year period has an average of 19.31 percent and the variable of military spending as Percentage of GDP has a negative and significant effect on the shadow economy in the period under study, ie for each unit of increase in military spending shadow economy decreases by 0.134 percent.

    METHODOLOGY

    In this research, the structural equation modeling approach based on partial least squares and multiple index pattern - multiple causes and SMART PLS software has been used to investigate the effect of military spending on shadow economy in Iran during the period 1981 to 2015.Multiple Index Pattern - Multiple causes, which include observed model variables and latent shadow economy variable, take the form of two equations. In the first equation, the relational relationship of shadow economy and its causes are explained and in the second equation, how the indicators are affected by the volume of shadow economy is specified. Therefore, the multiple index model - multiple causes has two parts: structural model and measurement model. The mathematical formulation of the template is as follows:(1) (2) η: hidden variable (shadow economy); X: vector (q × 1) causes in the structural model; Y: Vector (p × 1) of indicators in the measurement model; λ: (p × 1) coefficient matrix in the measurement model; γ: (q × 1) The cause coefficient matrix in the structural equation v: error in the structural model and 𝜀: a vector (p × 1) measurement error in YThe regression form of the structural equation is:The regression form of the measurement equation is as follows:(4)As can be seen in the structural equation and the measurement equation, the variables of military expenditure (me), effective tax rate (etax), formal market exchange rate (racmi), black market exchange rate (unracmi), economy openness (open), Revenues from natural resources (oilindex) and government size (gov) as the reasons for measuring the shadow economy as well as the variables energy consumption (energy), money demand (dmoney) and employment (employ) as the effects of the shadow economy have been selected to estimate the model.

    FINDINGS

    According to the results of this study, the signs of coefficients of exchange rate variables in the formal market, government size, effective tax rate, income from natural resources, military expenditures and the openness index of the economy in the study model are statistically significant and coefficient signs are consistent with theoretical predictions. Also, the estimated values of parameters in the studied model show that among the indicators reflecting the effects of shadow economy, the effect of shadow economy on energy consumption and money demand is positive and is as expected. 

    CONCLUSION

    The results of the analysis showed that increasing military spending to create the necessary infrastructure for the production of military equipment in the country instead of buying it from abroad, while reducing the country's military dependence on the world military powers, creates employmentand economic prosperity, increases national income and reduces unconventional and shady activities. Of course, it should be noted that although military power is a factor in ensuring internal security and reducing external threats, due to budget constraints, unconventional increase in military spending and replacing it with other public sectors spending such as education, health, etc. is an obstacleFor Optimal allocation of income to economic and social investments, which will have adverse consequences. In addition, official exchange rate, income from natural resources, economy openness index, black market exchange rate, government volume and effective tax rate are among the factors affecting shadow economy in Iran, among which the variable of income from natural resources has the most effecton the expansion of shadow economy. shadow economy has also affected energy consumption, money demand and employment, which have a greater impact on employment as a whole than on the other two variables. Therefore it is suggested:1- Organizing a business environment with the aim of directing activities in the field of informal economy to the formal sector of the economy and increasing economic transparency 2- Explaining the effect of military spending on security and life of citizens to motivate tax payments and prevent the spread of shadow economy.3- More control on the budget, especially the military budget to prevent possible abuses. 4-Based on results, increasing liquidity results in inflation which itself brings forth shadow economy. Implementing appropriate monetary policies as well as financial order can prevent inflation and its detrimental consequences.

    Keywords: Shadow Economy, Military Expending, Structural equation modeling, partial Least Squares
  • سید حمزه نژاحسین، نادر نادری*، سهراب دل انگیزان

    مطالعه حاضر به دنبال شناسایی ابعاد بازارپذیری و طراحی چارچوب اندازه گیری آن به عنوان یک سازه مهم در سنجش موفقیت زیست بوم تجاری سازی است. با توجه به نبود چارچوب نظری مرتبط با سازه بازارپذیری به طور کلی و برای زیست بوم تجاری سازی فناوری های نوظهور در یک کشور در حال توسعه به طور خاص، تعریف سازه ای مناسب برای سنجش میزان بازارپذیری در زمینه مورد نظر اهمیت قابل توجهی دارد. برای این منظور لازم است ابتدا ابعاد سازه شناسایی و تعریف شود و سپس با توجه به داده های واقعی اعتبار یابی شود. برای شناسایی ابعاد سازه بازار پذیری از روش تحلیل مضمون که روشی کیفی است استفاده شد و 14 مصاحبه با بازیگران اصلی دو پروژه تجاری سازی تحلیل شد. برای اعتباریابی و ارزیابی معیارهای کیفیت سازه از بخش معیارهای کیفیت مدل اندازه گیری روش حداقل مربعات جزیی استفاده شد و داده های پیمایشی به دست آمده از 51 پروژه تجاری سازی استفاده شد.یافته های پژوهش نشان داد که سه بعد ساختار، اندازه و آمادگی بازار ابعاد کلیدی چارچوب سازه بازارپذیری در زمینه زیست بوم تجاری سازی فناوری های نوظهور هستند. بخش کمی نیز نشان داد که شاخص های هر بعد دارای کیفیت قابل قبولی هستند و نشانگر مناسبی برای بعد مربوط هستند. همچنین اندازه گیری دو بعد اندازه و آمادگی بازار به صورت مستقیم و بعد ساختار بازار به صورت معکوس است. در نهایت در مطالعه حاضر سازه بازارپذیری با سه بعد اصلی و 6 شاخص شناسایی مورد تایید قرار گرفت.

    کلید واژگان: نانو فناوری, بازارپذیری, زیست بوم تجاری سازی, شبکه مضامین, حداقل مربعات جزئی
    Syyedhamzeh Nejadhussein, Nader Naderi *, Sohrab Delangizan

    The present study seeks to identify the dimensions of marketability and design its measurement framework as an important construct in assessing the success of the commercialization ecosystem. Given the lack of a theoretical framework related to marketability in general and the commercialization ecosystem of emerging technologies in a developing country in particular, the definition of an appropriate construct for assessing marketability is pivotal. For this purpose, firstly, it is necessary to identify and build the dimensions of the construct and then validate it according to the actual data. To identify the dimensions of the marketability construct, a thematic analysis method, which is a qualitative method, was used and 14 interviews with the main actors of two commercialization projects were analyzed. The construct assessed and validated using the partial least square assessment model section regarding the survey data obtained from 51 commercialization projects. The research findings showed that the three dimensions of marketability construct including market/industry structure, market size, and market readiness. The quantitative part also showed that the indicators of each dimension have been validated and reliable.

    Keywords: Nanotechnology, Marketability, Commercialization Ecosystem, Thematic Network, Partial Least Squares
  • مهرنوش همتی فراهانی*، ناصر آزاد، رضا اقاموسی، سید محسن سید علی اکبر

    رقابت در بازار امروزی و پایداری در این میدان پرتلاطم، نیازمند جهت گیری های مناسب شرکت ها و سازمان ها است. شرکت ها به خصوص شرکت های نوآور برای اینکه پایداری آنان در میدان رقابت تضمین گردد باید بتوانند با دانش و اطلاعاتی که از مشتریان، بازار و رقبا به دست می آورند، محصولات را متناسب با شرایط محیط و بازار تولید کنند. برنامه های «اینترنت اشیاء» به عنوان یکی از مهم ترین محورهای تکنولوژی آینده شناخته شده و توجه قابل ملاحظه ای از صنعت را به خود اختصاص داده است. انتخاب روش ورود یکی از مهم ترین و بحرانی ترین تصمیمات استراتژیک برای شرکت هایی است که به دنبال توسعه و گسترش سطح کسب و کار خود هستند. از این رو ضروری است متغیرهای مهم استراتژیک در نوع و شیوه ورود به بازارها شناسایی شوند. مدل کسب و کار، ابزاری است که از طریق آن شرکت ها می توانند ارزش های جدیدی را برای مشتریان خود ایجاد کنند و مقادیری از نوآوری را به دست آورند. در این تحقیق برای ساختمان های هوشمند از مدل بوم کسب و کار (کانواس) استفاده شده است.در تحقیق پیش رو قصد داریم طراحی مدل ساختاری تفسیری مربوط به مولفه های به دست آمده از طریق استراتژی های ورود به بازار اینترنت اشیا (مدل بوم کسب کار) را در صنعت هوشمندسازی ساختمان مورد بررسی قرار دهیم. این پژوهش از نظر هدف، نحوه گردآوری داده ها، روش پیمایش و ماهیت به ترتیب بنیادی، پژوهش ترکیبی (کیفی و کمی)، پیمایشی، اکتشافی است. همچنین برای گردآوری داده های مورد نیاز از روش میدانی و در روش کیفی از مصاحبه های عمیق فردی و در روش کمی از پرسش نامه زوجی محقق ساخته استفاده شده است. در همین راستا پرسش نامه ای با طیف 5 گزینه ای «لیکرت» تهیه و به تعداد 70 پرسشنامه جمع آوری شد، سپس داده ها وارد نرم افزار روش حداقل مربعات جزیی و مدل اجرا گردید. همچنین برای تدوین ادبیات تحقیق و مبانی نظری از منابع کتابخانه ای استفاده شده است. متغیرهای به دست آمده در این تحقیق کیفی به روش داده بنیاد و طی 15 مصاحبه کسب و از طریق مدل سازی ساختاری تفسیر ی اعتبارسنجی گردید که 39 متغیر مشاهده شده (سوالات یا شاخص ها) و 17 متغیر مکنون (عوامل به دست آمده) برای ارایه مدل ساختاری با تکیه بر مدل های اندازه گیری برای اطمینان و برازش مناسب شاخص های سنجش مورد آزمون قرار گرفته است و برای تایید مدل و پاسخ به فرضیات از مدل یابی معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزیی با استفاده از نرم افزار «اسمارت پی ال اس» استفاده شده است. ابتدا مدل اندازه گیری برای اطمینان از روایی و برازش مناسب شاخص های سنجش مورد بررسی قرار می گیرد و سپس نتایج به دست آمده از مدل ساختاری تفسیری ارایه می گردد. در پایان نیز جایگاه متغیرهای به دست آمده برای ورود به بازار اینترنت اشیا در صنعت هوشمند سازی ساختمان مورد تحلیل قرار گرفته شده است.

    کلید واژگان: استراتژی ورود به بازار, اینترنت اشیا, بوم مدل کسب و کار (کانواس), مدلسازی ساختاری تفسیری, روش حداقل مربعات جزئی
    Mehrnosh Hemati Farahani *, Naser Azad, Reza Aghamoosa, SEYED MOHSEN SEYED ALIAKBAR

    Competition in today's market and stability in this turbulent field, requires proper orientations of companies and organizations. Companies, especially innovative companies, must be able to produce products tailored to environmental and market conditions with the knowledge and information they obtain from customers, markets and competitors to ensure their sustainability in the field of competition. IoT applications are recognized as one of the most important axes of future technology and have attracted considerable attention from the industry. Choosing the entry method is one of the most important and critical strategic decisions for companies that seek to develop and expand their business. Therefore, it is necessary to identify strategically important variables in the type and manner of entering the markets. Business model is a tool through which companies can create new values for their customers and gain some value from innovation. In this research, the business canvas model (canvas) has been used for smart buildings. We intend to examine the design of an interpretive structural model related to the components obtained through IoT market entry strategies (business canvas model) in the building intelligence industry. This research is fundamental in terms of purpose, method of data collection, survey method and nature, combined research (qualitative and quantitative), survey, exploratory, respectively.

    Keywords: Market entry strategy, IoT, Business Model Canvas (Canvas), Interpretive Structural Modeling, partial least squares
  • Yones Kafilaleh, Hossein Bodaghi Khajeh Noubar *, Alireza Motemani, Aliakbar Peyvasteh
    The purpose of the current study is to validate the pattern of brand marketing efforts on social media with customers in the dermo-cosmetic industry.In terms of method and time frame of data collection this study is considered cross-sectional research. The statistical population involved the dermoc-osmetics industry clients of Serita brand. The sample size was 384 people and the employed sampling method was simple randomization method. To validate the pattern of brand marketing efforts on social media, the researcher made use of the partial least squares method alongside with Smart PLS software. The data collection tool was a questionnaire that was validated by structural validity, convergent validity and divergent validity. The reliability of the questionnaire was judged by employing Cronbach's alpha and combined reliability. The outcome indicated that the creating informative content and social content are considered to be the fundamental factors of the model that affects client trust. Client confidence brings about. Client engagement and encourages attractive page design. Accordingly, interacting with clients and designing attractive pages touches word-of-mouth advertising and eventually leads to the efficacy of social marketing efforts.
    Keywords: Brand Marketing Effort Pattern in Social Media, Dermato-cosmetics Industry, partial least squares
  • طهماسب شیروانی*، کریم زهره وندیان
    هدف

    هدف از تحقیق حاضر بررسی رابطه اخلاق حرفه ای با خودکارآمدی مربیگری با توجه به نقش میانجی شایستگی مربیان ورزشی استان چهارمحال و بختیاری بود.

    روش شناسی

    پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات، میدانی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه مربیان ورزشی رشته های فوتبال و فوتسال استان چهارمحال و بختیاری بوده است که دارای گواهی مربیگری و در سال 1397 در مسابقات مختلف استان در حال فعالیت بودند (مجموعا 118 نفر). نمونه آماری بصورت کل شمار و برابر با جامعه آماری انتخاب شده است. در مجموع 111 مربی (94 درصد از نمونه آماری) پرسشنامه ها را تکمیل نمودند. ابزار تحقیق شامل پرسشنامه شایستگی مربیان ورزشی منتظری و همکاران (2018)، پرسشنامه اخلاق حرفه ای عیدی و همکاران (2016) و پرسشنامه کارآمدی مربیگری مایرز و همکاران (2008) بود که روایی و پایایی آنها مورد تایید قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای Smart PLS2 وSPSS19 استفاده گردید.

    یافته ها

    نتایج تحقیق نشان داد که مدل پیشنهادی تحقیق از برازش مناسبی برخوردار است. بین اخلاق حرفه ای و خودکارآمدی مربیان ورزشی ارتباط مستقیم و معناداری وجود دارد .همچنین 2/20 درصد از اثر اخلاق حرفه ای بر کارآمدی مربیگری از طریق غیرمستقیم و توسط متغیر میانجی شایستگی مربیان تبیین شده است.

    نتیجه گیری

    با توجه به یافته ها، نتیجه گرفته می شود اخلاق حرفه ای مربیان باشگاه های ورزشی از طریق افزایش شایستگی باعث توسعه خودکارآمدی آنها می شود و مسیولین ورزش استان چهارمحال و بختیاری جهت افزایش خودکارآمدی مربیان ورزشی باید به نهادینه کردن اخلاق حرفه ای در آن ها اهتمام ویژه داشته باشند.

    کلید واژگان: باشگاه ورزشی, مربیگری, حداقل مربعات جزئی
    Tahmasb Shirvani*, Karim Zohrehvandian
    Summary

    Among the three important and influential factors involved in the success of sports teams (i.e. athlete, coach, and spectator), the coach in the role of team leader, as a strong organizer and the basis of any progress, is considered. One of the basic issues in sports is the observance of the ethical principles and having professional ethics by sports coaches as the leaders of the athletes in the sports fields. The aim of this work is to investigate the relationship between the professional ethics of sports coaches and selfefficacy with respect to the mediating role of competence. Introduction Today, coaching, as one of the most difficult jobs in the world, requires extraordinary skills and knowledge in order to train the skilled athletes. One of the reasons for the adjective problem in this profession is that the result of the work of coaches is exposed to the careful and meticulous look of spectators, players, sports managers, journalists, and critics of society (Vogt and Klein, 2020). In this regard, the sports coaches should have the necessary competencies along with appropriate professional ethics for a greater effectiveness and self-efficacy, which have been considered in this work. Therefore, the aim of this work was to investigate the relationship between the professional ethics and the coaching self-efficacy with regard to the mediating role of competence of sports coaches in the Chaharmahal and Bakhtiari Province in Iran.

    Methodology and Approach 

    The present work was an applied and correlational one. It was conducted in 118 football and futsal coaches in the Chaharmahal and Bakhtiari Province in Iran who had a coaching certificate and were active in various competitions in the province in 1397. The studied sample size was selected to be equal to the population. In total, 111 coaches (94%) completed the questionnaires. The data was collected using the coach competence questionnaire of Montazeri et al. (2018), professional ethics questionnaire of Eidi et al. (2016), and coaching efficiency questionnaire of Myers et al. (2008), and the validity and reliability were confirmed. The data analysis was performed by the partial least squares method, which included evaluation of measurement models (Cronbach's alpha, combined reliability, convergent and divergent validity), structural model fitting (factor load coefficients, significance of path coefficients and determination coefficient, and model forecast index. The SPSS software (version 16) and Smart PLS software (version 2) were used in order to analyze the data.

    Results and Conclusion

    The results obtained showed that the research work proposed a model that had a good fit. There is a direct and significant relationship between the professional ethics and the self-efficacy of sports coaches. Furthermore, 20.2% of the effect of professional ethics on coaching self-efficacy was indirectly explained by the mediating variable of the coaches' competence. Based on the findings of this work, it can be concluded that the sports coaches’ professional ethics leads to the development of their selfefficacy by increasing their competency. The sport authorities in the Chaharmahal and Bakhtiari Province in Iran should pay special attention to institutionalizing the professional ethics in order to increase the self-efficacy of the sports coaches.

    Keywords: Sports club, Coaching, Partial least squares
  • رضا کریمی وردنجانی*، حسین حسن زاده سروستانی، محمدحسین قوام، امیر غفاری
    امروزه پدیده بنگاهداری بانکی به یکی از معضلات بزرگ نظام بانکی تبدیل شده است. نظام بانکی اصلی ترین منبع تامین مالی بخش تولید و اقتصاد کشور است که متاسفانه ورود بانک ها به حوزه بنگاهداری توان تامین مالی آنها را برای اقتصاد کشور با چالش های جدی مواجه کرده است؛ البته می توان ادعا کرد که هر نوع بنگاهداری مذموم و ناپسند نیست و اگر حدومرز بنگاهداری در چارچوب قوانین و مصالح کشور توسط بانک ها رعایت گردد، می توان از این پدیده در راستای رونق اقتصاد کشور در شرایط تحریمی بهره برد. هدف از این پژوهش استخراج و شناسایی عوامل موثر بر بنگاه داری بانک ها در ایران است. این پژوهش از منظر هدف کاربردی و از جهت گردآوری داده ها، توصیفی است. همچنین برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری و روش حداقل مربعات جزیی بهره گرفته شده است. نتایج این پژوهش، 10 عامل را که منجر به ایجاد بنگاهداری می شود تایید نموده و هر عامل را با توجه به مدل مفهومی ارایه شده، ذیل یکی از متغیرهای پنهان دولت، بانک مرکزی، عملکردهای بانک ها و فضای اقتصاد کلان قرار داده است. در پایان نیز مهم ترین راهکارهای پیشنهادی بیان شده است.
    کلید واژگان: بنگاهداری بانکی, نظام بانکی, بانک مرکزی, حداقل مربعات جزئی, بانک. طبقه بندی JEL: G32, G21, E58, C12
    Reza Karimi Vardanjani *, Hossein Hasanzadeh Sarvestani, Mohammad Hosin Gavam, Amir Ghafari
    The phenomenon of banking entrepreneurship has become one of the major problems of the banking system today. The banking system is the main source of financing the production sector and the country's economy, but, unfortunately, banks' involvement with entrepreneurship has created serious challenges for their financing of the country's economy. Certainly, one cannot blame entrepreneurship altogether, and if it is performed within the framework of the country's regulations and interests, it can benefit the country's economy under sanctions. The purpose of this study is to extract and identify the factors affecting bank entrepreneurship in Iran. This research is practical in terms of purpose and descriptive in terms of data collection. Structural equation and partial least squares methods have also been used to analyze the data. The results confirm ten factors that lead to the creation of entrepreneurship, and has placed each factor under one of the hidden variables of government, central bank, banking performance and macroeconomic environment in regard to the proposed conceptual model. In the end, the most important solutions are suggested.
    Keywords: Banking Entrepreneurship, Banking System, Central Bank, Partial Least Squares, Bank. JEL Classification: C12, E58, G21, G32
  • سلیمان شفیعی*، امین زارع، کورش بابلی
    هدف پژوهش در گام اول برآورد اثرات کسب، ذخیره، اشتراک و بکارگیری دانش بر مدیریت دانش دین بنیان و در گام دوم طراحی مدلی برای فرایند مدیریت دانش دین بنیان به کمک روش مدل یابی معادلات ساختاری، حداقل مربعات جزیی بود. روش پژوهش پیمایشی و از نوع طرح های همبستگی به شیوه تحلیل مسیر و الگوی معادلات ساختاری بود. پژوهش با استفاده از فن دلفی انجام شد. جامعه آماری پژوهش را کارشناسان و خبرگان دینی تشکیل داده است و نمونه گیری به روش هدفمند می باشد. 10 نفر از خبرگان دینی به عنوان نمونه اصلی تعیین شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه بوده و برای ایجاد مدل انداز گیری و ترسیم مدل روابط ساختاری از روش مدل یابی معادلات ساختاری (SEM)، حداقل مربعات جزیی (Smart PLS 3. 3) استفاده شده است. در این قسمت از شاخص های میانگین واریانس استخراج شده، آلفای کرونباخ، پایایی ترکیبی، روایی واگرا، روایی همگرا، روایی افتراقی، ضریب R2، Q2 و GOF استفاده شد. نتایج آزمون حداقل مربعات جزیی حکایت از تایید فرضیه های پژوهش داشت و بر این اساس مدل اندازه گیری و مدل ساختاری از نظر آماری برازش مناسبی داشتند. نتایج نشان داد فرایند مدیریت دانش دین بنیان شامل کسب، ذخیره، اشتراک و بکارگیری دانش است و این فرایند اثر مثبت و معناداری بر مدیریت دانش داشت.
    کلید واژگان: مدیریت دانش, مدیریت دانش دین بنیان, مدل معادلات ساختاری, حداقل مربعات جزیی, تکنیک دلفی
    Solyman Shafee *, Amin Zare, Koresh Baboli
    The aim of the research was to estimate the effects of acquiring, storing, sharing and applying knowledge on religion-based knowledge management in the first step and to design a model for the religion-based knowledge management process using structural equation modeling method, at least partial squares in the second step. The research method was survey and the type of correlation schemes was path analysis and structural equation modeling. The research was performed using Delphi technique. The statistical population of the study consisted of religious experts and experts. Sampling was in purposeful method.  10 religious experts were selected as the main sample. The data collection tool was a questionnaire. Structural equation modeling (SEM), partial least squares (Smart PLS 3.3) was used to create the measurement model and draw the structural relationship model. In this section were used the extracted mean variance, Cronbach's alpha, combined reliability, divergent validity, convergent validity, differential validity, R2, Q2 and GOF indices. The results of the partial least squares test indicated that the research hypotheses were confirmed and based on this, the measurement model and the structural model were statistically appropriate. The results showed that the process of knowledge management of religion foundation includes acquiring, storing, sharing and applying knowledge and this process had a positive and significant effect on knowledge management.
    Keywords: Knowledge Management, Religion-Based Knowledge Management, Structural equation modeling, partial least squares, Delphi technique
  • Davood Tarvirdizadeh, Shahram Mirzaeidaryani *, Mohammadreza Nahidi Amirkhiz, Mohammad Pasbani, Morteza Honarmand Azimi
    In recent years, global reports on the irreparable damage of human economic activities to the environment, the need for efficient management systems capable of reducing pollutants and waste management and the optimal use of non-renewable resources, more than any other another time is needed. Therefore, in order to achieve this, a study was presented with the aim of designing and validating a model for green quality management in the food industry. The present study is an exploratory combination that through qualitative strategies with library study methods and grounded theory, a conceptual model is obtained and then through a quantitative strategy of structural equations with Smart PLS approach, the conceptual model of the research is tested and its goodness is calculated. Is. In the qualitative section, after extensive study in the theoretical literature on the subject and taking notes, as well as through theoretical and purposeful sampling with a selection of 24 experts and officials, a semi-structured interview was conducted. In the quantitative part, according to the Vinzy rule, 192 managers and experts of the food industry have been selected as a sample and the data have been collected using a researcher-made questionnaire. According to the findings of the qualitative section and after coding, finally 5 main categories and 19 sub-categories were extracted that green management of human resources from causal conditions and green management thinking as underlying conditions, technology management and environmental management system as intervening conditions. Green management innovation was selected as a strategy and also green supply chain as a consequence of green quality management model. The results show that the conceptual model designed with grounded theory approach was approved by experts and the GOF criterion was used to validate the model, which is higher than the level of fit classification based on the theory of Wetzel’s et al. (2009) which indicates that has it.
    Keywords: A Hybrid Approach, validating, Green Quality Management, Food Industry, Grounded Theory, partial least squares
  • اصغر پاشازاده*، محمدحسن یزدانی، علیرضا محمدی

    امروزه شهرها به طور گسترده در معرض انواع مختلفی از مخاطرات انسانی قرار گرفته اند که سبب آسیب پذیری آنها شده است، از این رو و در راستای تاب آور نمودن شهرها لازم است مخاطرات آنها شناسایی گردد و برای کاهش خطرات و پیش گیری از وقوع آنها برنامه ریزی شود. شهر اردبیل هم از این امر مستثنی نیست و دارای مخاطرات انسانی گوناگونی است. لذا هدف این مقاله شناسایی مهمترین مخاطرات انسانی تاثیرگذار بر آسیب پذیری شهر اردبیل است. روش تحقیق در مطالعه حاضر به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت توصیفی- تحلیلی می باشد و روش جمع آوری داده ها و اطلاعات نیز اسنادی و میدانی (با استفاده از مصاحبه و پرسشنامه) است. جامعه آماری این تحقیق کارشناسان و اساتید مربوطه هستند، که از 200 نفر به روش هدفمند، پرسشنامه تکمیل شده است. به منظور تحلیل داده ها، آزمون فرضیه ها و ارایه مدل، از روش حداقل مربعات جزیی در نرم افزار smart- pls استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که تمامی 11 متغیر تحقیق (مخاطرات انسانی) آسیب پذیری شهر اردبیل را 781/0 تبیین می کنند. بیشترین ضریب مسیر (تاثیرگذاری) به ترتیب برای متغیرهای مخاطرات اقتصادی، بیماری ها و تصادفات خیابانی به دست آمده است. همچنین یافته ها نشان می دهند که تمامی مخاطرات انسانی مورد بررسی در این پژوهش (جز آتش سوزی) بر آسیب پذیری شهر اردبیل تاثیر مثبت معناداری دارند. در نتیجه این پژوهش برای مدیران و برنامه ریزان شهری این حقیقت را روشن می سازد که آنها باید برنامه هایی برای پیشگیری این قبیل مخاطرات داشته باشند تا زمینه برای تاب آوری شهر مهیا گردد.

    کلید واژگان: مخاطرات انسانی, آسیب پذیری, معادلات ساختاری, مدل حداقل مجذورات جزئی, شهر اردبیل
    Asghar Pashazadeh *, Mohamadhasan Yazdani, Alireza Mohammdi

    Nowadays, cities have been widely exposed to the various types of the human hazards and this instability has resulted in their vulnerability. Therefore, in order to make cities resilient, it is necessary to identify these hazards and plan to reduce them and prevent their occurrence. The city of Ardebil is not an exception in this regard and it has been exposed to a variety of these human hazards. With regard to these issues, the purpose of this study is to identify the most important human hazards which are deciding factors in Ardabil's vulnerability. According to the rules of research models and the experts available in the city, 200 participants completed the questionnaire purposefully. The data was analyzed by applying parametric statistical methods. Moreover, in order to analyze the data and to test the hypotheses and the conceptual model, the variance-based structural equation was used (by using partial least squares). The results indicate that all of 11 variables (human hazards) account for the city of Ardabil’s vulnerability (0/781). The high values of t-statistic and path’s coefficient Alpha are related to economic risk factors, diseases and street accidents, respectively. In addition, the results indicate that all of the human hazards discussed in this study (except fire) have significant positive effects on Ardabil’s vulnerability.Therefore, his study makes it clear for managers that they can not only reduce the vulnerability of the city, but also they can make the city resilient by identification and planning of the human hazards and the variables explained them.

    Keywords: human hazards, Vulnerability, partial least squares, Structural equation model, Ardabil City
  • عباس تابش، سعید یزدانی، رضا مقدسی*
    امروزه رضایت مشتری به یکی از اصلی ترین ابعاد نظام های مدیریت کیفیت و مدل های تعالی سازمانی تبدیل شده و کسب گواهینامه های کیفی یکی از اصول سازمان ها جهت بهبود فرآیندها و استراتژی ها و نیز کسب اعتبار می باشد. برای دستیابی به این گواهینامه ها پایش و بهبود مستمر رضایت مشتریان امری ضروری و کلیدی است. شرکت فروشگاه های زنجیره ای افق کوروش در سال 1388 به عنوان یکی از فروشگاه های زنجیره ای خرده فروشی سراسری در ایران افتتاح شد. با توجه  به اینکه تامین رضایت مشتریان از جمله اهداف بلندمدت این شرکت در ارائه خدمات به مردم می باشد، مطالعه حاضر به سنجش رضایت مشتریان فروشگاه های مزبور در استان تهران و شناسایی عوامل موثر بر آن، پرداخته است. داده های مورد استفاده به صورت پرسشنامه ای و مصاحبه با 750 نفر از مشتریان جمع آوری شده است. از رهیافت مدل سازی معادلات ساختاری برای تصریح الگو و  از روش حداقل مربعات جزئی به منظور برآورد ضرایب استفاده شد. پس از برآورد مدل های مختلف و بررسی کیفیت آنها در نهایت مدلی با درنظر گرفتن کیفیت ادراکی خدمات و محصولات، ارزش ادراکی و تصویر ادراکی به عنوان عوامل موثر بر رضایت مشتری و وفاداری، به عنوان نتیجه حاصل از رضایت مشتری، تعریف گردید. نتایج برآورد مدل نشان می دهد که کلیه ضرائب مسیر به جز ضریب تاثیر کیفیت ادراکی خدمات بر رضایت مشتری در سطح احتمال یک درصد معنی دار می باشند. با این حال متغیر کیفیت ادراکی خدمات به صورت غیر مستقیم و از طریق تاثیر بر متغیرهای تصویر و ارزش ادراکی بر رضایت مشتری به صورت معنی داری  اثر گذار است. به ترتیب ارزش ادراکی و کیفیت ادراکی محصولات با ضرائب  43/0 و 18/0 دارای بیشترین تاثیر مستقیم بر رضایت مشتری می باشند. رفتار شکایتی مشتریان  با ضریب 4/0 متاثر از تصویر شکل گرفته از این فروشگاه ها در ذهن آنها بوده و به طور غیر مستقیم از کیفیت و ارزش ادراکی خدمات و محصولات ارائه شده در این فروشگاه ها نیز تاثیر می پذیرد و پاسخگویی مناسب به شکایت های مشتریان، می تواند در بلند مدت منجر به وفاداری آنها گردد. معنی داری و ضریب بالای تاثیر متغیر وفاداری بر تعریف، نشان داد که وفاداری مشتریان نسبت به فروشگاه های افق کوروش می تواند آنها را به یک عامل تبلیغاتی موثر برای جلب مشتری های جدید به این فروشگاه ها تبدیل نماید.
    کلید واژگان: معادلات ساختاری, حداقل مربعات جزئی, وفاداری, فروشگاه های زنجیره ای افق کوروش, تهران
    Abbas Tabesh, Saeed Yazdani, Reza Moghaddasi *
    Customer satisfaction (CS) is known as one of the main elements in quality management and certificates which requires continuous monitoring of CS.Ofogh Kourosh (OK) chain stores corporation was founded in 2010 defining CS as one item in its long-run strategy. This study aims at measurement of CS and identification of its drivers in OK chain stores in Tehran province. Data is gathered through interview with 750 random selected customers. Also, structural equation modeling is adopted for data analysis. After estimation of different model specifications, perceived quality of products and services, perceived value and image were known as main drivers of CS. Main results revealed statistical significance of all path coefficients except perceived quality of services. However, this variable affects indirectly on CS through perceived value and image. These last two variables with estimated coefficients of 0.43 and 0.18, have highest effect on CS. Meanwhile, complaints with influence impact at 0.4 plays important role in shaping customer loyalty. This renders loyalty as a means of advertisement.
    Keywords: Structural Equations, Partial Least Squares, Loyalty, Ofogh Kourosh Chain Stores, Tehran
  • فخریه حمیدیان پور*، زهرا حصیری

    این پژوهش با هدف بررسی تاثیر مدیریت استراتژیک منابع انسانی و دو نقش استراتژیک آن بر ظرفیت نوآوری در شرکت های دانش بنیان انجام شد. در این پژوهش که به روش توصیفی پیمایشی انجام شد، پس از مرور پژوهش های پیشین، ساخت مدل مفهومی، پرسشنامه ای تهیه و در اختیار 72 کارشناس شرکت‎ های دانش بنیان استان بوشهر که با روش نمونه گیری تصادفی ساده بعنوان نمونه انتخاب گردید بودند قرار گرفت. داده ها با استفاده از نرم افزارهای spss و Smart PLS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که شرکت های دانش بنیان استان بوشهر از لحاظ نقش های استراتژیک منابع انسانی و ظرفیت نوآوری و سایر مولفه ها از وضعیت بالاتر از حد متوسط برخوردارند و وضعیت قابل قبولی دارند. سایر یافته ها نشان می دهد که مدیریت استراتژیک منابع انسانی تاثیر مثبتی بر ظرفیت نوآوری دارد و همچنین مدیریت استراتژیک منابع انسانی از طریق یادگیری سازمانی نیز بر ظرفیت نوآوری تاثیر دارد.

    کلید واژگان: مدیریت استراتژیک منابع انسانی, شریک استراتژیک, عامل تغییر, ظرفیت نوآوری, حداقل مربعات جزئی
    fakhrieh Hamidianpour *, zahra hasiri

    the purpose of this study is to examine the impact of strategic human resource management on Innovation Capacity. this research method is descriptive survey experts knowledge -based firms in Bushehr province that 72 experts was selected by simple random sampling. In order to analyse the data SPSS and Smart PLS software were used.
    The results showed that knowledge-based firms in Bushehr province in terms of strategic roles of human resources and capacity for innovation and other components are above average and have an acceptable situation. Other findings show that the strategic management of human resources has a positive impact on innovation capacity and the strategic management of human resources through organizational learning impact on innovation capacity as well as.

    Keywords: strategic human resource management, Strategic partner, change agent, innovation capacity, Partial Least Squares
  • سعید صادقی دروازه، عباس شول، ندا رسولی
    هدف اصلی پژوهش حاضر، ارزیابی عوامل دخیل در رقابت پذیری زنجیره تامین در صنعت لاستیک سازی است. بدین منظور ابتدا با مروری گسترده در ادبیات رقابت پذیری، مولفه ها شناسایی و مدل مفهومی پژوهش ارائه شد. داده ها از مدیران و خبرگان 5 شرکت ایرانی تولیدکننده لاستیک جمع آوری گردید. به منظور تحلیل داده ها و تست مدل پیشنهادی در فاز آماری پژوهش، از روش حداقل مربعات جزئی (PLS)، و به منظور اولویت بندی عوامل موثر در رقابت پذیری زنجیره تامین رویکردی ترکیبی اتخاذ نموده و از تلفیق ضرایب مسیر حاصل از تکنیک PLS و اوزان حاصل از تکنیک های BWM و FAHP بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از فاز آماری پژوهش حاکی از تاثیر مثبت و معنادار «شراکت زنجیره تامین»، «قابلیت های فرآیندی مدیریت دانش»، «مدیریت زنجیره تامین سبز» و «بخش بندی تامین کنندگان» بر رقابت پذیری زنجیره تامین می باشد. نتایج حاصل از اولویت بندی عوامل موثر در رقابت پذیری زنجیره تامین با استفاده از روش های MCDM نشان داد که «شراکت در سرمایه گذاری مالی» مهم ترین عامل در رقابت پذیری زنجیره تامین است و پس از آن، «کاربرد دانش» و «شراکت در R&D» در اولویت های دوم و سوم قرار گرفته اند. در پایان، برخی استراتژی های کاربردی برای مدیران، مورد بحث و بررسی قرار گرفته و پیشنهادهایی برای پژوهش های آینده فراهم شده است.
    کلید واژگان: زنجیره تامین, رقابت پذیری, صنعت لاستیک سازی, FAHP, BWM, PLS
    Saeid Sadeghi Darvazeh *, Abbas Shoul, Neda Rasouli
    The main aim of this research is to asses contributing factors in supply chain competitiveness in rubber industry. To this point, first, using the extended review in literature of competitiveness, components were identified and conceptual model of research was presented. Data were collected from managers and experts of 5 Iranian rubber manufacturers. To analyze the data and testing the proposed model in statistical phase of research, partial least squares (PLS) method, and to prioritizing contributing factors in supply chain competitiveness a hybrid approach was used and Path coefficients of PLS and weights of BWM and FUZZY AHP were combined. The results of statistical phase of research indicate that “supply chain partnership”, “knowledge management process capability”, “green supply chain management”, and “supplier segmentation” have a significant positive effect on supply chain competitiveness. The results of prioritizing contributing factors in supply chain competitiveness using MCDM methods indicate that “partnership in finance” is the most important factor in supply chain competitiveness and after that, “knowledge application” and “partnership in R&D” were located in second and third priority. Finally some practical strategies for managers are discussed and some suggestions for future research are provided.
    Keywords: Supply Chain, Competitiveness, Rubber Industry, Partial Least Squares, Best-Worst Method, Fuzzy Analytic Hierarchy Process
  • احمدعلی امینی آلاشتی*، سید محمد اعرابی، محمود شیرازی
    این تحقیق به تحلیل نقش همسوسازی عناصر سازمانی وتدوین برنامه عملیاتی به عنوان متغیرهای اصلی اثرگذار بر اجرای استراتژی می پردازد. تحقیق بر اساس نتیجه، توسعه ای؛ بر اساس هدف، تبیینی- توصیفی، بر اساس نوع داده، کمی است و استراتژی تحقیق پیمایش، مدل سازی معادلات ساختاری (حداقل مربعات جزیی) است. نتایج بدست آمده از پیمایش (Smart PLS) نشان داد؛ از آنجائیکه مقادیر ضرائب معناداری t در تمامی سازه ها بالاتر از 1/96 و حتی بالاتر از 2/58 می باشند بنابراین در سطح معناداری 1/01 و با اطمینان 99% می توان صحت رابطه تمامی سازه های مدل اجرای استراتژی شرکت آب و فاضلاب را تائید کرد. مقادیر R Square بدست آمده نشان داد که سازه های مکنون همسوسازی با 0/671 و عوامل کارکردی با 0/814 از برازش مدل ساختاری قوی و سازه های مکنون تدوین برنامه عملیاتی با 0/592، عوامل ساختاری رفتاری با 0/633 از برازش متوسط بالا و سازه تناسب عوامل محیطی با 0/352 از برازش متوسط برخوردار است و لذا می توان نتیجه گرفت که سازه های فوق از برازش مدل ساختاری مناسب و بسیارخوبی برخوردار هستند. همچنین مدل مذکور با توجه به GOF بدست آمده 0/61 از برازش مدل کلی قوی برخوردار است و بدین صورت به عنوان مدل مناسب اجرای استراتژی شرکت آب و فاضلاب استان تهران تائید گردید.
    کلید واژگان: اجرای استراتژی, همسوسازی, برنامه عملیاتی, حداقل مربعات جزیی, عوامل زمینه ای, عوامل فرایندی, عوامل محتوای
    Ahmad ali Amini Alashti*, Seyed Mohammad Aarsbi, Mahmoud shirazi
    This research to analyze the role of aligning organizational elements and operational plan as the main variables that affect the execution of strategy. This research is based on the result, developmental, based on objective, descriptive- explanatory, based on the type of data, quantitative .The strategy of the research on the quantitative method is Surveys, the Structural Modeling Equation (Partial Least Squares) . The results of the survey (SmartPLS), indicates that Since the t- values are higher than 1.96 in all structures and even higher than 2.58, So at a significance level of 0.01, with 99% can be confirmed to the accuracy relationship between all the model constructs of strategy implementation water and sewage company. R Squares values showed that the structures latent : alignment with 0.671 and functional elements 0.814 have strong structural model fitness and structures latent operational programs with 0.592, behavioral - structural factors with .633 have high average fitness and proportionality environmental factors with .352 has average fitness , therefore, it can be concluded that these structures have a very good and proper structural model fitness . Also according to the GOF(0.61), model derived from the grounded theory to have strong overall fitness And thus as an appropriate model for implementation of the strategy Tehran Province Water and Wastewater Company was confirmed
    Keywords: Strategy Implementation, Alignment, Operational program, Structural Modeling Equation, partial least squares
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال