جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "temporary marriage" در نشریات گروه "علوم انسانی"
-
یکی از احکام اختصاصی مکتب تشیع، مسئله جواز متعه یا ازدواج موقت است. در کتب اربعه حدود 137 روایت (با حذف مکررات) نقل شده که ناظر بر حلیت متعه بر مبنای آیه 24 سوره نساء بوده که در این میان، 11روایت خاص و چالش برانگیز وجود دارد که بیانگر دو رویکرد متفاوت تشویق و توبیخ نسبت به متعه از سوی امام معصوم (ع) است. در 5 روایت، شیعیان به این عمل ترغیب شده و در 6 روایت با رویکردی متفاوت، از این اقدام نهی و حکم آن، تحریم شده است. وجود این روایات خاص در کتب اربعه، زمینه ساز به وجود آمدن یک چالش تاریخی پیرامون این مسئله گردیده است به گونه ای که برخی عالمان دینی، حکم به کراهت این نوع از نکاح در شرایطی خاص داده اند که ابهامات جدی در این زمینه ایجادشده است.روش تحقیق: در این پژوهش تلاش شده به منظور شفاف سازی موضع امام معصوم (ع) نسبت به متعه، روایات خاصی که در کتب اربعه شیعه، در مقام تبیین این امر هستند، مورد تحلیل انتقادی قرارگرفته و در دو بخش تحلیل سندی و متنی، وضعیت اسناد روایات از حیث شخصیت رجالی راویان و اتصال سند و نیز وضعیت متن روایات با توجه به روش های مقبول نقد حدیث، موردبررسی قرار گیرند.به رغم وجود ضعف سندی و متنی در هر دو دسته روایات نهی و ترغیب، می توان از برآیند کلی ، چهارچوب جواز متعه به معنای موارد جایز و غیرمجاز را کشف و شناسایی نمود. نگاه کلی وساختاری به مجموعه این روایات، نشان می دهند که ائمه اطهار (ع) به دنبال ترسیم یک چهارچوب نظام مند برای این مسئله بوده اند.
کلید واژگان: اعتبار سنجی, ترغیب, ثواب, روایات متعه, نهیA notable ruling within the Shia tradition is the acceptance of temporary marriage, known as "Mut'ah." The Kutub al-Arba‘a, (the four primary Shia hadith collections) contain around 137 narrations (excluding duplicates/ repetitions) that support the validity of Mut'ah, referencing verse 24 of Surah An-Nisa and detailing fifteen legal stipulations related to it. However, there are 11 disputed narrations that reflect two opposing perspectives from the infallible Imams (AS): one that encourages and another that discourages the practice of Mut'ah. Among these, five narrations advocate for it, while another five advise against it, and one narration outright prohibits it. These conflicting accounts have historically led to debates, prompting some scholars to classify temporary marriage as makruh (discouraged) under certain conditions, which has created significant confusion for many individuals. This research seeks to elucidate the position of the infallible Imams (PBUH) on Mut'ah by thoroughly examining these specific narrations from the Kutub al-Arba‘a. The analysis is divided into two segments: Isnad (chain of transmission) analysis, which scrutinizes the reliability of the narrators, the integrity of the transmission chains, and the trustworthiness of the sources; and Matn (content) analysis, which evaluates the textual coherence of the narrations using recognized hadith criticism techniques. The results indicate that, despite the weaknesses found in both isnad and matn among the narrations that support and oppose Mut'ah, a general framework for its permissibility can be established. This framework delineates the conditions under which Mut'ah is permissible and those under which it is not. A structural analysis of these narrations suggests that the Imams (AS) were providing a coherent framework regarding this matter.
Keywords: Hadith Authentication, Isnad, Matn Criticism, Temporary Marriage, Encouragement Of Mut'ah, Prohibition Of Mut'ah -
وجه به نقش عرف و مقتضیات زمان در صدور احکام غیرعبادی، می تواند زوایا و مسیرهای تازه ای را پیش روی محققان علوم اسلامی بگشاید. با وجود انجام تحقیقات متعدد درباره «ازدواج موقت» و تلاش صورت گرفته برای واکاوی ابعاد فقهی، کلامی و اجتماعی آن، به نظر می رسد همچنان بستر صدور این احکام، آنچنان که باید، مورد بررسی قرار نگرفته است. این در حالی است که احکام متعه از همان سال های نخست هجری، مورد مناقشه صادرکنندگان حکم و از چالش برانگیزترین مسائل میان عامه و امامی مذهبان بوده است. نوشته حاضر، با روش توصیفی و نگاهی فرایندی به شواهد، می کوشد تا روند و سازوکار صدور این احکام را در عصر پیامبر، خلفا و ائمه:، به تصویر درآورد. نتایج تحقیق، نشان از تاثیر جدی قواعد رایج در میان مردم، و همچنین شرایط سیاسی و اجتماعی عصرائمه در صدور احکام تکلیفی الزامی و ترجیحی ازدواج موقت دارد.
کلید واژگان: عصر حضور معصومان, ازدواج موقت, احکام شرعی غیرعبادی, زمینه اجتماعی حکم شرعیPaying attention to the role of custom and the requirements of time in issuing non-religious decrees can provide the grounds for the researchers of Islamic sciences. Despite conducting numerous researches on "temporary marriage" and the efforts made to analyze its jurisprudential, theological and social dimensions, it seems that the basis for issuing these decrees has not been investigated as it should be. However, since the first years of Hijri, the decrees of temporary marriage have been disputed by the issuers of decrees and are among the most challenging issues among the ordinaries and Imami religions. The present article, done through the descriptive method, tries to illustrate the process and mechanism of issuing these decrees in the era of the Prophet (PBUH), Caliphs and Imams (PBUH). The results of the research clarify the serious effect of the common rules among the people, as well as the political and social conditions of the era of the Imamate (A.S) in issuing obligatory and preferential decrees on temporary marriage.
Keywords: The Age Of The Presence Of The Innocents (PBUT), Temporary Marriage, Non-Religious Decrees, Social Context Of The Decree -
در فقه امامیه ازدواج موقت از عقود مشروع بوده و علاوه بر مصالح و منافع، دارای احکام و آثاری ازجمله عدم لزوم رفع نیازهای مالی و عاطفی زوجه است. عدم تبیین ضابطه مند حدودوثغور جواز و درنتیجه امکان سوءاستفاده از مشروعیت مطلق آن، موجب بازتاب های منفی و درنتیجه ایصال گزارش های متعددی از طرف کشورهای مختلف اسلامی و غیراسلامی و ارجاع نامه ها توسط سازمان هایی همچون فرهنگ و ارتباطات اسلامی به دانشگاه ها جهت تعیین میزان مشروعیت ازدواج موقت شده است. ازاین رو این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی امکان ارائه ملاک برای سنجش جواز یا عدم جواز ازدواج موقت بر مبنای شاخصه های سبک زندگی اسلامی پرداخته و با جمع آوری داده ها از طریق اسنادی، به تبیین عرصه ها و معیارهای همسو و متعارض ازدواج موقت با سبک زندگی اسلامی پرداخته است. یافته ها حاکی از آن است که ازدواج موقت نمی تواند به طور مطلق محکوم به جواز باشد؛ بلکه امکان ضابطه مندی بر اساس شاخصه های سبک زندگی اسلامی را دارد و درجایی که مولفه های سبک زندگی اسلامی با جواز ازدواج موقت در تغایر باشد بایسته است که جواز ازدواج موقت محدود شود. نتیجه اینکه با درنظرگرفتن شرایط، شاخصه ها و قابلیت نوسان حکمی ازدواج موقت میان وجوب تا حرمت، لازم است قوانین و به تبع آن فرهنگ جامعه اسلامی در راستای تحقق کارکرد ازدواج موقت مشمول تغییرات پیشنهادی گردد.کلید واژگان: ازدواج موقت, ضابطه مندی مشروعیت, سبک زندگی اسلامی, شاخصه های سبک زندگی اسلامی, زوجینIn Imamate jurisprudence, temporary marriage is a jurisprudentially legitimate agreement with its expediencies, benefits, terms and conditions, and consequences, including the fact that the male party is not required to meet the financial and emotional needs of the female party. A lack of codified explanation of the limits on permissibility of temporary marriage has led to the possibility for playing upon the agreement’s absolute jurisprudential legitimacy, which in turn has engendered some negative publicity. It is why various Islamic and non-Islamic countries and organizations such as the Organization of Islamic Culture and Communication has called for determination of the boundaries of temporary marriage. Using the analytic-descriptive method, this study tries to examine the possibility of providing criteria for giving or refusing to give permission for temporary marriage based on the indicators of Islamic lifestyle; and through collecting data with the documentary research method, it has delineated the areas where, and the criteria according to which, temporary marriage is in or out of line with Islamic lifestyle. The findings show that temporary marriage cannot be given an unlimited permission, but can be codified in accordance with indicators of Islamic lifestyle, and in cases where the indicators do not allow temporary marriage, there needs to be restrictions on the permission. As a result, given the terms and conditions, criteria, and variation of the permissibility of temporary marriage, the laws and consequently the culture of Islamic society ought to be modified to get the function of temporary marriage fulfilled.Keywords: Temporary Marriage, Codified Jurisprudential Legitimacy, Islamic Lifestyle, Indicators Of Islamic Lifestyle
-
از قدیم در باب جواز ازدواج وقت، در بین مسلمانان اختلاف نظر جدی وجود داشته است. با اینکه برخی فرقه ها، با توجه به روایات مورد قبولشان، آن را حرام و برخی آن را حلال می شمارند، از نظر جواز قرآنی، اختلاف جدی بین آنان مشاهده نمی شود؛ و از نظر بسیاری از مفسران شیعه و سنی، عبارت «فما استمتعتم به منهن فآتوهن اجورهن فریضه» در آیه 24 سوره نساء، تنها مجوز قرآنی ازدواج موقت به شمار می آید. در این مقاله، با در نظر گرفتن قرآن به عنوان یک متن دقیق و منسجم نشان داده می شود که عبارت یادشده، بر این موضوع دلالت ندارد و بیان قانونی در ازدواج دایم است. برای اثبات این مطلب، با بررسی آیاتی که در آنها سخنی از دادن اجر به همسر است، نشان داده می شود که پرداخت اجر، قانونی در ازدواج دایم است. سپس، دلایل قرآنی مفسران بر مشروعیت ازدواج موقت و همچنین، ایراداتی که به دلالت استمتاع بر ازدواج دایم گرفته اند، از مقالات پژوهشی و کتاب ها استخراج، دسته بندی و پاسخ داده شده است. در پایان، فهم نویسنده از آیه 24 سوره نساء و ایرادات وارد بر فهم رایج تفسیری از آیه بیان شده است. نتیجه مقاله آن است که از منظر قرآن، برای تنظیم روابط جنسی زن و مرد، فقط یک نوع ازدواج مجاز است که از آن با نام «نکاح» یاد شده است.
کلید واژگان: ازدواج موقت, انسجام متن, تفسیر موضوعی قرآن با قرآن, قرآن به عنوان یک متن, نساء: 24, نظم شبکه ایTemporary marriage is one of the most controversial topics among Muslims, about its permissibility. Even though some sects, according to their accepted hadiths, consider it haram and some others consider it halal, there is no serious difference between them, in terms of its Qur’anic permission; and by shia, and many of sunni commentators, the phrase “فما استمتعتم به منهن فآتوهن اجورهن فریضه” in the verse 24 of surah an-Nisa is considered as a permit for temporary marriage in the Quran. In this article, assuming the Qur’an as a coherent and exact text, by examining the verses on paying remuneration we show the phrase, which is taken to be the only Qur’anic permit for temporary marriage, does not imply that; and it just expresses a law in permanent marriage. Then, the Qur’anic reasons of commentators on the legitimacy of temporary marriage, as well as the flaws that they have taken to the ideas like the writer’s is extracted from research articles and books, and then answered to them. The conclusion is that if Qur’an is considered as a text, no license can be found for any non-permanent marriage, whether temporary marriage, white marriage, misyar or any other name and definition. In the Qur’an, sexual intercourse is allowed only in case of permanent marriage which is mentioned by the word “نکاح”, everywhere.
Keywords: An-Nisa: 24, Network Order, Qur’an as a Text, temporary marriage, Text Coherence, Thematic Interpretation of Qur’an by Qur’an -
از جلوه های ولایت ولی برطفل، اجرای صیغه نکاح بر اوست. این نکاح گاهی با اجل کوتاه و فقط برای محرمیت فرد ثالث با یکی از زوجین واقع می شود. باتوجه به فقدان قصد ولی به وقوع زوجیت بین متعاقدین و نیز عدم امکان تمتع از طفل و همچنین لحاظ نظریه اشتراط مصلحت، عقد موقت طفل با چالشهایی مواجه است که برخی از آن عبارتند از: آیا چنین نکاحی به لحاظ عدم قصد وقوع زوجیت بین طفل و طرف دیگر، صحیح به شمارمی آید؟ آیا بالحاظ غرض استمتاع از عقد موقت و عدم قابلیت طفل نسبت به آن، وقوع عقد موقت بر طفل با اجل محدود صحیح است؟ در فرض مثبت بودن پاسخ ها، آیا بهانه محرمیت فرد ثالث و یکی از متعاقدین، می تواند مصلحت را تامین نماید؟ دراین شرط، مصلحت نسبت به چه کسی اراده شده است، طفل یا خانواده او؟ باتوجه به طفل بودن یکی از زوجین یا هردو، مصلحت چه معیاری دارد و مرجع تشخیص مصلحت چه کسی است؟ براین اساس، پژوهش حاضر باهدف بررسی صحت یا فساد نکاح طفل با قصد محرمیت شخص ثالث و یکی از طرفین نکاح و پاسخ به چالش های آن به شیوه تحلیلی- اسنادی انجام شد. اطلاعات پژوهش با تتبع در منابع، ادله و آراء فقهای امامیه جمع آوری و تحلیل گردید. نتایج نشان داد که از نظر فقدان قصد زوجیت و نیز بنابر نظرآن دسته از فقها که ذات عقد موقت را فقط تمتع می دانند، صحت این عقد دچار مشکل است. در مورد مصلحت و توابع آن، حکمت ولایت، سیره عقلا و متشرعه و ادله نقلی موجود، دال بر محوریت مولی علیه و تمرکز بر حفظ غبطه اوست و ولی، با در نظرگرفتن شرایط کودک، متولی تشخیص آن است. رعایت مصلحت کودک در عقد نکاحی که با این هدف اجرا می شود همواره باچالش های مهمی روبروست، درحالیکه صحت عقد منوط به مصلحت کودک است.کلید واژگان: نکاح موقت, نکاح طفل, محرمیت, نکاح به قصد محرمیت, مصلحت طفلOne of the manifestations of guardianship over a child is the execution of the marriage contract. Sometimes this marriage takes place for a short period of time and only for the privacy of a third party with one of the spouses. Due to the lack of intention to marry between the parties, as well as the possibility of not enjoying the child, as well as considering the theory of requirement of expediency, the temporary marriage of the child is a challenge. Some of them are as follows: Is such a marriage valid in terms of not intending marriage between the child and the other party? In terms of the purpose of enjoying a temporary marriage and the child's lack of ability to do so, is it correct to have a temporary marriage on a child with a limited term? Assuming that the answers are positive, can the excuse of privacy of the third party and one of the convicted persons provide the expediency? In this condition, to whom is the expediency determined, the child or his family? According to the fact that one or both of the spouses have a child, what is the criterion of expediency and who is the authority for determining expediency? Accordingly, the current research was conducted with the aim of investigating the validity or invalidity of child marriage with the intention of privacy of the third party and one of the marriage parties and answering the challenge in an analytical-documentary way. The data were collected and analyzed by following the sources, evidences and opinions of Imami jurists. The results showed that the authenticity of this marriage is problematic due to the lack of intention to marry and also according to the opinion of those jurists who consider the nature of temporary marriage to be only for enjoyment. Regarding the expediency and its consequences, the wisdom of the guardianship, the rational and legitimate way and the available narrative evidences indicate the centrality of the interest of ward and the focus on the protection of his/her interest, and the guardian is in charge of diagnosing it, taking into account the child's condition. Respecting the interest of the child in the marriage contract that is executed with this purpose and always faces crucial challenges, while the validity of the contract depends on the interest of the child.Keywords: temporary marriage, child's marriage, privacy, marriage for the purpose of privacy, interest of the child
-
مسیله اصلی پژوهش حاضر، بررسی فقهی جایگاه اذن شوهر در حج مستحبی همسر موقت است. در بررسی این مسیله لازم است اصل اولی در حکم تکلیفی و وضعی معلوم گردد. اصل اولی حاکم در حکم تکلیفی مسیله، اصاله البرایه و در حکم وضعی، اصاله الصحه است، اما چندین اطلاق و عموم در مقابل این اصل وجود دارد؛ مثل: اطلاق روایات دال بر نیاز حج استحبابی زن به اذن شوهر، اطلاق حرمت ایذا، اطلاق حرمت خروج از منزل، اطلاق اطاعت زن از شوهرش، و نیز عموم لزوم به مقتضای عقد و اجاره و عمومیت عدم الخلاف. مهم ترین مقید این اطلاقات، وجود قرینه لبی است دال بر اینکه حکم لزوم اطاعت و حرمت خروج از منزل مختص به عقد دایم است، نه مطلق همسر و عموم لزوم به مقتضای عقد در همه حالت ها جاری نیست. نتایج حاصل از این تحقیق که به صورت کتابخانه ای و نرم افزاری انجام شده، حاکی است اذن شوهر در صورتی که حج رفتن زن با حق شوهر تنافی داشته باشد مورد نیاز است؛ در نتیجه قول به تفصیل از مجموع ادله قابل استفاده است.کلید واژگان: حج مستحبی, اذن شوهر در حج مستحبی, عقد موقتThe jurisprudential analysis of the stand of the husband’s permission for his temporary wife to perform the recommended Hajj pilgrimage is the primary issue in this article. Understanding the fundamental principles of the imperative ruling and the positive ruling is essential to understanding this issue. The fundamental principles governing the issue are the principle of the authenticity of non-liability in the imperative ruling and the principle of the authenticity of correctness in the positive ruling, but there are some specificities and generalizations regarding these principles; for instance, the specificity of the narratives regarding the necessity of the husband’s consent for his wife in performing the recommended Hajj, the specificity of the prohibition of Idha, the specificity of the prohibition of leaving home, the specificity of the wife’s duty of submission to her husband, the general binding rules regarding contracts and lease, and the generality of non-offense. The most significant restriction of these specificities is the verbal analogy, indicating that the ruling on the necessity of obedience and the permission for leaving home is specific to a permanent marriage, not an absolute, and that general necessity based on marriage is not applicable in all situations. According to the findings of this research, carried out using software and library sources, the husband must provide his consent if his wife’s Hajj pilgrimage interferes with his rights. Accordingly, the decision on the issue is based on the situation and by the use of the set of proofs.Keywords: recommended Hajj, husband’s consent for recommended Hajj, temporary marriage
-
نشریه پاسخ، پیاپی 29 (بهار 1402)، صص 69 -91
واقعیت های زندگی اجتماعی نشان می دهد که همواره برای همه افراد، شرایط تشکیل زندگی مشترک دایمی فراهم نمی شود. مضاف بر این ممکن است مردی با وجود داشتن همسر دایم، به سبب وجود برخی از موانع، نتواند نیاز جنسی خود را به صورت رضایت بخشی تامین کند. مسیله دیگر وجود زنانی است که به سبب طلاق، مرگ همسر و یا بازماندن از ازدواج دایم، نتوانسته اند نیاز جنسی خود را از راه ازدواج دایم ارضا کنند. نظام فقهی اسلام برای رفع چنین تنگناهایی ازدواج موقت را، به عنوان بهترین جایگزین، پیشنهاد کرده است. برخی از مخالفان ازدواج موقت، آن را با زنا همگن دانسته و با کرامت زن ناسازگار خوانده و ازاین رو روابط آزاد مبتنی بر عشق زن و مرد (ازدواج سفید) را بر ازدواج موقت برتری داده اند. در پژوهش حاضر با تکیه بر مباحث حقوقی و روان شناختی نشان داده ایم که اولا ازدواج موقت از هویتی کاملا متمایز از زنا برخوردار است و ثانیا به سبب وجود حکمت های متعدد، بر روابط آزاد زن و مرد (همباشی و دوستی دختر و پسر) برتری دارد. روش این پژوهش توصیفی تحلیلی و گردآوری داده به روش کتابخانه ای انجام شده است.
کلید واژگان: ازدواج موقت, زنا, ازدواج سفید, دوستی دختر و پسرThe realities of social life show that the conditions for forming a permanent joint life are not always provided for all people. In addition, despite having a permanent wife, a man may not be able to satisfactorily satisfy his sexual needs due to some obstacles. Another issue is the existence of women who have not been able to satisfy their sexual needs through permanent marriage due to divorce, the death of their husbands, or the absence of a permanent marriage. Islamic jurisprudence system has suggested temporary marriage as the best alternative to solve such problems. Some of the opponents of temporary marriage consider it to be synonymous with adultery and incompatible with the dignity of a woman, and therefore have preferred free relationships based on the love of a man and a woman (white marriage) over temporary marriage. In the current research, relying on legal and psychological issues, we have shown that, firstly, temporary marriage has a completely different identity from adultery, and secondly, due to the existence of many wisdoms, it is superior to free relationships between men and women (friendship and friendship between boys and girls). The method of this research was descriptive-analytical and data collection was done by library method.
Keywords: temporary marriage, adultery, white marriage, girl-boyfriendship -
ماهیت حقوقی بذل مدت در نکاح موقت چندان هویدا نیست، حال آنکه آثار علمی و عملی متعددی بر آن مترتب می شود. لذا ماهیت بذل مدت، به عنوان عملی حقوقی، مسیله ای است که نیازمند کاویدن تا مرحله پاسخی در خور است. در فقه امامیه و حقوق ایران در عین اتفاق نظر بر عمل حقوقی بودن بذل مدت درباره ماهیتش موضع واحدی وجود ندارد. دیدگاهی، بذل مدت را عقد (هبه، صلح یا صدقه) می داند و دیدگاه دیگری آن را ایقاع (ابراء یا صلح ایقاعی) می پندارد؛ چون در حقیقت، اسقاط حقی است که زوج نسبت به بقیه مدت معین در ازدواج موقت بر زوجه دارد. این پژوهش در سایه توصیف و تحلیل گزاره های فقهی و حقوقی پس از بیان هر یک از دیدگاه های مذکور و بررسی استدلال های موجود، آنها را بررسی و نقد کرده و در نهایت از اندیشه ابراء (ایقاع) بودن ماهیت بذل مدت، دفاع کرده، و آن را موافق با منطوق نصوص می داند.
کلید واژگان: نکاح, نکاح موقت, مدت, ماهیت بذل مدتThe legal nature of granting duration in temporary marriage is not very clear, while it has many scientific and practical effects. Therefore, the nature of granting duration, as a legal act, is an issue that needs to be investigated until reaching a suitable answer. In Imami jurisprudence and Iranian law, while there is a consensus on the legality of granting duration, there is no common opinion about its nature. One point of view considers the granting duration as a contract (gift, compromise, or charity) and another point of view considers it as a unilateral obligation (waiver or unilateral compromise). This is because, in fact, the termination of the time is the right that the husband has over the wife for the rest of the specified period in the temporary marriage. After explaining each of the mentioned points of view and examining the existing arguments, this research studied and criticized them in the light of describing and analyzing jurisprudential and legal propositions. Finally, it defended the idea that the nature of granting duration is termination and considered it to be consistent with the appearance of the texts.
Keywords: arriage, Temporary marriage, Duration, Nature of Granting Duration -
ازدواج از جایگاه خاصی در دین زرتشتی و دین اسلام (مذهب شیعه دوازده امامی) برخوردار است. یکی از اشکال ازدواج، ازدواج موقت است. در سنت زرتشتی اواخر دوران ساسانی، شواهدی مبنی بر ازدواج موقت وجود دارد که می توان آن را با متعه یا ازدواج موقت در اسلام مقایسه کرد. در این پژوهش، ابتدا به وجود ازدواج موقت، انواع آن و سپس حقوق و تکالیف زن در سنت زرتشتی، با توجه به مستندات موجود در متون زرتشتی و پژوهش های شرق شناسان می پردازیم و سپس همین موضوع را از منظر اسلام بررسی می کنیم و همانندی ها و مغایرت ها را نشان خواهیم داد. به نظر می رسد ازدواج موقت در دین زرتشتی و اسلام همسانی بسیار دارد؛ اگرچه گاه در اهداف و شرایط این نوع ازدواج مغایرت های بنیادینی دیده می شود. با توجه به وجود رد پای این نوع ازدواج در ایران باستان، سنت زرتشتی و همچنین اعراب جاهلی می توان دریافت که ازدواج موقت از احکام تاسیسی اسلام نیست. اسلام ازدواج موقت را پس از جرح و تعدیل، به گونه ای امضا کرده است که عدالت درباره طرفین برقرار شده و هر یک از ایشان به منافع مد نظر خود برسند.کلید واژگان: ازدواج موقت, ستر, ایوگین, استقراضی, خویدوده, شیعه دوازده امامی, سنت زرتشتیMarriage has a special place in Zoroastrianism and Islam (Twelver Shiism). One of the types of marriage is temporary marriage. There is evidence of temporary marriage in the Zoroastrian tradition of the late Sassanid period, a marriage that can be compared to muta‘a or temporary marriage in Islam. This research, based on the documents available in Zoroastrian texts and the studies of orientalists, first deals with the existence of temporary marriage, its types, and the rights and duties of women in the Zoroastrian tradition, and then examines the same issue from the perspective of Islam and shows similarities and differences. It seems that temporary marriage in Zoroastrianism and Islam has a lot of similarities, although sometimes there are fundamental differences in the goals and conditions. Considering the traces of this type of marriage in ancient Iran, the Zoroastrian tradition, and the ignorant Arabs, we can understand that temporary marriage is not one of the founding rules of Islam. After criticism and praise, Islam has confirmed the temporary marriage in a way that justice is established for the couple and each of them achieves his/her desired benefits.Keywords: Temporary marriage, Satar, Ayoken, niruzd, Xwedodah, Twelver Shiism, Zoroastrian tradition
-
در مشروعیت نکاح موقت در فقه شیعه تردیدی نیست. در قانون مدنی و قانون حمایت خانواده ایران نیز نکاح موقت شناسایی و بعضی احکام آن بیان شده است؛ ولی درباره بعضی مسایل آن، ابهاماتی وجود دارد؛ ازجمله آن، آثار حقوقی نشوز زوجه است. نشوز زوجه در نکاح دایم مسقط حق وی بر نفقه است؛ ولی در نکاح موقت، زوجه حقی بر نفقه ندارد. بنابراین این پرسش اهمیت می یابد که اثبات نشوز زوجه چه تاثیری بر حقوق وی دارد و به عبارت دیگر، ضمانت اجرای حق شوهر بر تمکین در نکاح منقطع چیست. قانون مدنی درباره این پرسش ساکت است؛ در حالی که مسیله مورد ابتلا بوده و بررسی آن ضروری است. مقاله حاضر می کوشد به روش توصیفی تحلیلی، پرسش مذکور را ازمنظر فقهی بررسی نماید. یافته های تحقیق نشان می دهد: درصورتی که زوجه منقطعه بدون عذر موجه از تمکین امتناع کند، نشوز وی محقق می گردد. ازسوی دیگر، نشوز زوجه در نکاح منقطع، باعث تقسیط حق وی بر مهر می شود و شوهر می تواند به نسبت مدت عدم تمکین، از مهر کسر و درصورت پرداخت تمام مهر، استرداد آن را به همان نسبت از طریق دادگاه مطالبه کند.
کلید واژگان: عقد موقت, نکاح منقطع, نشوز زوجه, تنقیص مهریهThere is no doubt about the legitimacy of temporary marriage in Shiite jurisprudence. This kind of marriage is recognized in Iran’s civil law and family support law, and some of its ruls is indicated. But there are some ambiguities about some of the issues such as the juridical effects of the wife's disobedience. Disobedience of wife in permanent marriage could lead to loss of alimony right entitled to her but in temporary marriage wife not entitled to alimony right. So, the important question is proposed here: what is the effect of a wife’s disobedience on her rights, and in other words, what is the executive guarantee of the husband’s right to submission in temporary marriage? There is no commentary about this issue in Civil Law, while this issue is important and should be investigated. In this paper, this issue is studied through descriptive and analytical methods from a jurisprudential perspective. The findings of the study are shown that if the divorced wife refuses to obey without a valid excuse, her disobedience would be fulfilled. On other hand, disobedience of the wife in temporary marriage leads to nulling her right of marriage portion or dowry, and the husband could deduct from the dowry considering proportion to the period of disobedience, and if the husband had paid the full dowry, he should demand its return in the same proportion through the court
Keywords: temporary marriage, temporary contract, disobedience of wife, reductionof dowry -
ازدواج در دین اسلام به دو صورت دایم و موقت می باشد؛ در عصر قاجار ازدواج دایم و موقت نیز انجام می گرفت؛ در شرایط و دوره های مختلف تاریخی ممکن بود ازدواج موقت کارکرد های مختلفی داشته باشد و برحسب مقتضیات جامعه ازجمله نبود امنیت، قحطی، مشکلات اقتصادی و یا صلح و آرامش و بهبود وضعیت اقتصادی، کارکرد های متنوعی داشته باشد. بر این اساس، سوال اصلی پژوهش حاضر این است که کارکرد های اجتماعی ازدواج موقت در دوره ی قاجار چه بوده است؟ به عبارت دیگر، ازدواج موقت در دوره ی قاجار به چه عللی انجام می گرفت؟ مدعای اصلی این است که کارکرد های اصلی ازدواج موقت در این دوره بنا به علل گوناگونی ازجمله ارضای نیازهای جنسی؛ کسب درآمد و تامین نیاز های اولیه زنان؛ سفرهای زیارتی؛ نازا بودن زن عقدی مرد؛ بیرون آمدن از زندگی یکنواخت مرد؛ یادگیری آداب همسرداری؛ نگاه ابزاری مرد به زن به عنوان زینت خانه و چشم و هم چشمی بین مردان ثروتمند؛ خدمت به زن عقدی یا برای کمک در کارهای کشاورزی؛ مصالح سیاسی و اقتصادی صورت می گرفت.کلید واژگان: سند, ازدواج موقت, کارکرد اجتماعی, دوره قاجارIn Islam, marriage can be categorized into two groups: temporary (Nikah mut'ah) and permanent. The former was ubiquitous during the Qajar dynasty, always existing in Iranian history and continued when the Qajar dynasty ruled over Iran. Generally speaking, it may be noted that temporary marriage was established in the history of Iran. Depending on various social conditions such as insecurity, famine, economic crises, or peace and quiet and improved economic situations, this type of marriage probably had various functions under different circumstances and historical periods, however. Based on this, the main question of this research is that what were the social functions of temporary marriage seen in marriage contracts during the Qajar dynasty? That is, why did temporary marriage occur during this period? The major claim is that the practice of temporary marriage stemmed from different reasons including to sexual appeal, earning income and addressing women’s basic needs, taking religious tips, female infertility, escaping everyday life, learning marriage etiquettes, the instrumental view of a man toward a woman as an ornament of the house, prosperous men’s efforts on keeping up with the Joneses, females’ contributions in agriculture, and political and economic interests.Keywords: Document, temporary marriage, Social Function, Qajar period
-
نشریه تمدن حقوقی، پیاپی 12 (پاییز 1401)، صص 263 -282
پدیده روسپیگری یکی از موضوعاتی ست که علیرغم پیشینه ای به قدمت بشریت، هنوز به عنوان یکی از معضلات جوامع انسانی در سطح نظام بین الملل مطرح است که از این قاعده فراگیر ایران نیز مستثنی نیست. با توجه به رویکرد ایدیولوژیک نظام حاکمیتی و سیاسی در ایران این آسیب اجتماعی در کانون توجه قرار می گیرد و امری ضدارزش و بالتبع ضدقانون محسوب می شود. گسترش آسیب های جرم شناختی و جامعه شناختی همانند پدیده دلالی گری به نام «خاله» و ارایه های وارونه از قوانین شرعی «امر صیغه موقت» در جهت تبادل اقتصادی و مالی به عنوان پوششی شرعی و قانونی در جهت صنعت غیرمدون روسپیگری شکل گرفته در ایران در قالب فضای مجازی و برخی دیگر آسیب ها و امثالهم از آثار سوء این قضیه است. در مقاله حاضر در پی این سوال هستیم که مهم ترین عوامل جامعه شناختی و جرم شناختی که موجب شیوع پدیده شوم روسپیگری در جوامع می شود چیست؟ با رویکردی توصیفی و درعین حال تحلیلی با استفاده از روش گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی در پی یافتن پاسخی متناسب برای این سوال هستیم. یافته ها نشان می دهد پدیده روسپیگری که از منظر آموزه های دینی و جرم شناسی اسلامی معادل قاعده «المشهوره بالزنا» است خصوصا در ایران به مرز پاندمی نزدیک تر می شود.
کلید واژگان: روسپی گری, جرم شناسی اسلامی, جامعه شناسی, جرم شناسی, عقد موقتThe phenomenon of prostitution is one of the issues that, despite a history as old as humanity, is still raised as one of the problems of human societies at the level of the international system, and Iran is not an exception to this general rule. According to the ideological approach of the governing and political system in Iran, this social harm is in the center of attention and is considered an anti-value matter and therefore against the law. The spread of criminological and sociological harms such as the brokering phenomenon called "Khaleh" and the inverted presentation of the Sharia laws of "temporary concubine" in the direction of economic and financial exchange as a Sharia and legal cover for the non-codified industry of prostitution formed in Iran in the form of cyberspace and Some other injuries are the bad effects of this case In this article, we are looking for the question that what are the most important sociological and criminological factors that cause the spread of the sinister phenomenon of prostitution in societies? With a descriptive and at the same time analytical approach, using the method of collecting information in the form of documents, we are seeking to find a suitable answer for this question. The findings show that the phenomenon of prostitution, which is equivalent to the rule of "famous adultery" from the point of view of religious teachings and Islamic criminology, especially in Iran, is getting closer to the border of pandemic.
Keywords: prostitution, Islamic criminology, Sociology, Criminology, Temporary marriage -
ازدواج یا نکاح موقت، یکی از عقود اختصاصی فقه شیعه است که در برخی از احکام، تفاوت هایی با عقد دایم دارد که از جمله این موارد، مبحث توارث زوجین است. بر این اساس، سوال اصلی ای که در پژوهش حاضر تلاش گردیده تا پاسخی توصیفی- تحلیلی بدان داده شود، آن است که «آیا زوجین در ازدواج موقت از یکدیگر ارث می برند؟». طبق تحقیقات صورت گرفته، در حالی که میان فقهای امامیه هیچ اختلافی در خصوص توارث زوجین از یکدیگر در نکاح دایم وجود ندارد، در خصوص ارث بردن زوجین از یکدیگر در ازدواج موقت، اختلاف نظر وجود داشته و برخی قایل به مطلق جواز توارث شده و در مقابل، گروهی دیگر بر این باور هستند که ماهیت نکاح موقت، مقتضی توارث نمی باشد. در این میان، گروه سومی از فقها اقدام به ارایه نظریه تفصیلی نموده و با اصل قرار دادن توارث یا عدم توارث، به اختلافات موجود در خصوص حکم موضوع مذکور افزوده اند. در پژوهش حاضر، ضمن تبیین نظر فقهای امامیه و واکاوی ادله موجود، دیدگاه مشهور مبنی بر وجود «اصل عدم توارث مگر در صورت اشتراط ارث» تقویت گردیده است.
کلید واژگان: نکاح, ازدواج, نکاح منقطع, ازدواج موقت, متعه, توارث زوجهTemporary marriage is one of the specific contracts of Shiite jurisprudence, which in some rulings differs from permanent marriage, including the issue of inheritance of couples. Accordingly, the main question that the present study tries to give a descriptive-analytical answer to is, "Do couples inherit from each other in a temporary marriage?". According to research, while there is no difference among Imami jurists regarding the inheritance of couples from each other, there is disagreement about the inheritance of couples from each other in temporary marriage, and some believe in the absolute permission of inheritance and in contrast to another group, it is believed that the nature of temporary marriage is not appropriate for inheritance. In the meantime, a third group of jurists has presented a detailed theory and, by considering the principle of inheritance or non-inheritance, has added to the existing differences regarding the ruling of the mentioned subject. In the present study, while explaining the opinion of Imami jurists and analyzing the available evidence, the well-known view that there is a "principle of non-inheritance unless the condition of inheritance" has been strengthened.
Keywords: marriage, Divorce, temporary marriage, Mut'a, Wife Inheritance -
یکی از مسایل منحصر به فرد در مذهب شیعه، موضوع متعه یا ازدواج موقت می باشد. این در حالی است که در منابع حدیثی شیعه تعداد 137روایت بدون تکرار صراحتا به این موضوع پرداخته و به تفصیل، احکام و ضوابط و حلیت یا حرمت آن را مطرح نموده است. از آن جا که اختلاف نظرهای بسیاری در رابطه با شرایط امکان و تحقق این حکم شرعی در میان جامعه مطرح است، لذا این پژوهش در صدد است با استفاده از روش «تحلیل محتوا»، ابتدا به شناسایی و استخراج موضوعات اصلی و فرعی مطرح شده در این روایات پرداخته و سپس مقوله های اصلی موضوع متعه را در مذهب تشیع طبقه بندی و تحلیل نماید. از بررسی مجموع روایات، 20 موضوع اصلی و 341 موضوع فرعی استخراج شد که تحلیل کیفی آن ها در سه مقوله کلی «حلیت، احکام و تحریم» بیانگر تایید حلیت این حکم شرعی به صورت مستقیم و غیر مستقیم با سنجش فراوانی 97% بوده و امکان تاویل روایات تحریم به نهی از اصرار بر متعه ویا عدم اطلاع از احکام متعه به منظور پرهیز از تخریب چهره دین اسلام را می توان همراه با شواهد و مویداتی تبیین نمود.کلید واژگان: ازدواج موقت, حلیت متعه, تحریم متعه, طرق شیعی, محتوای روایات متعهOne of the distinctive issues of Shia is Nikāh al-Mut’ah or temporary marriage. There are one hundred thirty seven narratives in Shia sources in which directly deal with the issue and present it in detail as well as its legal rules and conditions. Mut’ah, its legal allowance, and conditions are a sensitive area of disagreement in Muslim societies. Thus, we seek to explore the issue in Shia narratives through the content analysis method. In this regard, first, we recognize and extract twenty related titles and three hundred forty one subtitles of the issue mentioned in the narratives, and then we classify the data into three topics of Holiiat (allowance), legal conditions, and Hormat (prohibition) and analyze them qualitatively. The findings indicate that the legal allowance of al-Mut’ah is reflected directly or indirectly in narratives with high plenty of 97%. In addition, we interpret the narratives that forbid the Nikāh or fail to understand the rules of Nikāh in a way that avoids any misrepresentation of Islam.Keywords: Temporary marriage, Allowance of Nikāh al-Mut’ah, Forbidden of Nikāh al-Mut’ah, Narratives of Nikāh al-Mut’ah
-
از جمله مولفه های ضروری در صدور احکام اجتماعی، عنصر مصلحت است، به نحوی که اگر مصلحت و دگرگونی های جامعه با در نظر گرفتن اوصاف درونی و بیرونی و یا شرایط و قیود متحول شود؛ احکام آن نیز به طور قهری تغییر میکند. مساله تحدید و توسعه احکام فقهی حقوقی ازدواج موقت به جهت ضرورت و مصلحت اجتماعی یکی از مصادیق قابل بررسی در این حیطه می باشد، زیرا این نوع ازدواج از طرفی می تواند موارد ناامنیهای جنسی را کاهش داده و نقش مهمی در کاهش آسیب های اجتماعی داشته باشد، از طرفی دیگر ممکن است موجبات تضعیف و از هم پاشیدن بنیان خانواده را فراهم نماید. در مجموع می توان گفت؛ ازدواج موقت به شرط عدم سوء استفاده میتواند پاسخگوی قسمتی از ضرورتهای اجتماعی باشد و موجب کاهش ناامنیهای جنسی، روابط نامشروع و آسیب های اجتماعی از جمله فحشاء گردد، اما در شرایطی که این ازدواج سبب آسیب به ازدواج دایم و بنیان خانواده گردد و یا به مصلحت جامعه نباشد، لازم است محدود شده و قوانین و مقررات متناسب با این شرایط، تدوین و تصویب گردد.
کلید واژگان: مصلحت, ازدواج موقت, قبض و بسط احکام, ضرورت اجتماعی, خانوادهOne of the essential components in the issuance of social judgments is the element of expediency, so that if the expediency and changes of society are changed by considering internal and external characteristics or conditions and restrictions; Its provisions also change forcibly. The issue of limiting and developing the jurisprudential rules of temporary marriage due to social necessity and expediency is one of the examples that can be considered in this area, because this type of marriage can reduce sexual insecurity and play an important role in reducing social harm. On the other hand, it may weaken and disintegrate the foundation of the family. In general we can say; Temporary marriage, provided it is not abused, can meet some of the social needs and reduce sexual insecurity, illicit relationships and social harms, including prostitution, but in situations where this marriage harms the permanent marriage and the foundation of the family, or in the interest of society. If not, it is necessary to restrict and draft laws and regulations in accordance with these conditions.
Keywords: expediency, Temporary marriage, restriction, expansion of Islamic rulings, social necessity, Family -
بین فقها در خصوص حق نفقه زوجه منقطعه باردار اختلاف های آشکاری مطرح شده است. بسیاری از فقها -که دیدگاهشان، قول اشهر بوده- با استناد به قاعده «لانفقه للمتمتع بها»، زوجه منقطعه را ذاتا محروم از حق نفقه می دانند. در مقابل، دیدگاه دوم، نظر شیخ طوسی و تابعان ایشان است که قایل بر وجوب پرداخت نفقه به زوجه منقطعه حامل شده اند. قانون مدنی در ماده 1113 نیز با تبعیت از دیدگاه نخست فقها، لزوم پرداخت نفقه به متعه حامل را مقید به شرط ضمن عقد کرده است. نگارنده با روش توصیفی -تحلیلی و پس از نقد و بررسی هر دیدگاه به همراه مستندات ارایه شده، چنین ارزیابی می کند که اگر از راه ادله ثابت شود، نفقه باید به زوجه منقطعه حامل داده شود، هیچ گونه منافاتی با مقتضای فتوای فقهای امامیه مبنی بر عدم استحقاق نفقه زوجه منقطعه ندارد؛ زیرا الزام مرد به پرداخت نفقه، اعم است از اینکه زوجه منقطعه استحقاق آن را دارد یا خیر. علاوه بر ضعف ادله ارایه شده دیدگاه نخست، متقابلا حکم وجوب نفقه از دو راه اثبات می شود: نخست از راه اخذ مفهوم مخالف از آیه 6 سوره طلاق که وصف حاملگی را علت منحصره برای ثبوت نفقه قلمداد کرده است و بر لزوم پرداخت نفقه دلالت دارد. دوم بر مبنای «اصالت نفقه حمل» که در این صورت حکم نفقه براساس عمومات ادله باب نفقه اقارب، با ظهور بیشتری بر نفقه انساب دلالت می کند.کلید واژگان: ازدواج موقت, زن باردار, ماده 1113 ق.م, نفقه, نفقه اقاربThere are clear differences among the jurists about the right to alimony of a separated pregnant wife. Many jurists, whose views are more popular, consider the separated wife to be inherently deprived of the right to alimony, citing the rule that "there is no alimony for a temporary wife". In contrast, Sheikh Tusi and his followers hold the second view and believe that it is obligatory to pay alimony to the separated pregnant wife. Under the article 1113 of the Civil Code of Iran that follows the first view of the jurists, the payment of alimony to a pregnant temporary wife becomes obligatory where the parties have set out a condition at the time of concluding the contract of mut'ah. Using a descriptive-analytical method and after reviewing each point of view along with the presented documents, the author evaluates that if it is proved by evidence that the alimony should be given to a separated pregnant wife there is no contradiction with the ruling of Imamiyyah jurists that the separated wife has no right to get alimony. It is because of the fact that it is obligatory for the husband to pay alimony whether the separated wife has the right to get the alimony or not. In addition to the weakness of the first argument, the ruling of the necessity of alimony is proved in two ways: First, by taking the opposite meaning from the verse 6 of the Surah Al-talaq which considers the description of pregnancy as the exclusive cause for proving alimony and indicates the need to pay alimony. Second, through the "originality of alimony of pregnancy" in which case the ruling of the necessity of alimony, based on the general evidence of alimony for close relatives, has more implication on lineage alimony.Keywords: alimony, Pregnant Woman, Temporary Marriage, alimony of relatives, Article 1113 of the Civil Code
-
آشنایی با دیدگاه های علما، پیشنیاز هر گونه داوری درباره دیدگاه اسلام درباره مسئله زن است. یکی از علمای تاثیرگذار در مباحث زنان شیخ حر عاملی است. به طوری که برخی از مسایل زنان، میراث برجای مانده از آراء این عالم اخباری است. در نوشتار حاضر تلاش میشود دیدگاه های حدیثی «شیخ حر عاملی» را در مسئله زن و تاثیرات آن بر مباحث زنان بررسی کنیم. با واکاوی آراء حدیثی حر عاملی در مسایل زنان و با مقایسه دیدگاه های وی با علمای قبل از او به این نتیجه میرسیم که افزایش تعداد روایات در کتب وی، نوع چینش روایات، نوع باببندی روایات و شرح روایات در مسایل زنان تاثیر به سزایی گذاشته است. به ویژه در تشدید مسایلی چون: مردسالاری، خانه نشینی زنان، تشویق به متعه و تعدد زوجات میتوان تغییرات ایجاد شده را مشاهده کرد.
کلید واژگان: اخباریگری, زن, مردسالاری, متعه, تعدد زوجات, اطاعت از مرد, وسائل الشیعهFamiliarity with the Muslim scholars’ viewpoints is the prerequisite of all kinds of judgment about the perspective of Islam on women. One of the influential scholars in the discussions of women is Shaykh al-Ḥurr al-‘Āmilī, to the extent that some of the problems of the women are deemed a bequest from this Akhbārī scholar. It is attempted in the present writing to study the hadith-oriented viewpoints of Shaykh al-Ḥurr al-‘Āmilī in the issue of women and investigate its effects on this issue. By analyzing the hadith-oriented opinions of Shaykh al-Ḥurr al-‘Āmilī in the matter of the women and by comparing his views with those of his predecessors we conclude that the increase of the number of traditions in his books, the arrangement type of traditions, the classification type of traditions and the commentary on the traditions have remarkably affected the issues of the women. These changes can be seen especially when such problems as: male domination, women being confined in their home, encouragement for temporary marriage (mut‘ah) and polygamy are exacerbated.
Keywords: advocacy of Akhbarism, Women, male domination, temporary marriage, polygamy, obedience to husband, Wasā’il al-Shī‘ah -
غریزه جنسی از طبیعی ترین غرایز وجودی انسان برای بازتولید نسل است و خداوند ضمن طراحی دین اسلام، برنامه جامعی تحت عنوان ازدواج برای پاسخگویی به این نیاز طبیعی بشر، تدارک دیده است. نظام حقوقی ایران به تاسی از مقررات اسلامی، ازدواج دایم را به عنوان راهکار اصلی مسئله معرفی نموده است و در شرایطی که امکان تحقق آن وجود ندارد، ازدواج موقت را پیشنهاد و ضوابط دقیقی برای آن معین می نماید. نظام حقوقی انگلستان نیز در ابتدا ازدواج را به عنوان اصلی ترین راه پاسخگویی به این نیاز در نظر گرفته بود؛ اما در دهه های اخیر، نهادهای مختلفی همچون ازدواج سفید، عرفی و همباشی در جوامع غربی شکل گرفته و موجب تغییر مسیر اولیه رفع نیاز مذکور گردیده اند. با توجه به گسترش ارتباطات در عصر حاضر، جامعه ایرانی نیز از تاثیرات این نهادها مصون نمانده و با مشکلاتی مواجه شده است. نوشتار حاضر با روش توصیفی تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای، با رویکرد تطبیقی به حقوق ایران و انگلستان، به تبیین ماهیت و ویژگی های هریک از نهادهای جایگزین ازدواج دایم، در این دو نظام پرداخته است. نتیجه حاصل نشان می دهد که درمیان نهادهای فوق، ازدواج موقت از امتیازات بیشتری برخوردار است و در هنگام ضرورت، می تواند جایگزین مناسبی برای ازدواج دایم باشد.
کلید واژگان: ازدواج, ازدواج موقت, ازدواج سفید, ازدواج عرفی, همباشی, حقوق انگلستان, حقوق ایرانSexual instinct is one of the most natural human instincts to regenerate the generation and God, while designing the religion of Islam, has prepared a comprehensive program named" marriage" to respond this natural human need. The Iranian legal system, based on Islamic regulations, introduces permanent marriage as the main solution to this problem, and in situations where it is not possible to achieve, it proposes temporary marriage and sets precise criteria for it. The British legal system was initially considered marriage as the main way to respond this need, but in recent decades, various entities- such as white marriage, common law marriage and cohabitation - have formed in Western societies and changed the initial direction of responding to this need. Due to the expansion of communication in the present era, the Iranian society is not been immune from the effects of these entities and has been faced some problems. The present article based on descriptive and analytical methods and by collecting library resources, with a comparative approach to Iranian and British law, explain the nature and characteristics of each of the alternative entities of permanent marriage in these two systems; The result shows that among the above institutions, temporary marriage has more advantages and can be a suitable alternative to permanent marriage when necessary.
Keywords: marriage, Temporary marriage, white marriage, common law marriage, British law, Iranian law -
هرچند بر جواز ازدواج موقت در صدر اسلام اتفاق نظر وجود داشته است اما در فقه اهل سنت با اعتقاد بر تحریم آن از سوی قرآن، پیامبر و تاکید خلیفه دوم بر آن، ازدواجی نامشروع شمرده میشود. لیکن از آنجاییکه صدور این تحریم از ناحیه قرآن و پیامبر اکرم مورد تردید است و اما نفس صدور آن از سوی خلیفه دوم یقینی و مورد اتفاق فریقین است از جهت بررسی مبانی تحریم و برخلاف اتفاق علمای اهل سنت نظریه تحریم ازدواج انقطاعی از باب نهی حکومتی و مصلحتی از اطمینان زیادی برخوردار میشود و تحریم صادره برای هر زمان و هر مکان صادق نخواهد بود. بدین ترتیب از این جهت نظریه تحریم مطلق ازدواج انقطاعی ناصحیح خواهد شد. در فقه امامیه تحلیل این ازدواج بر پایه سبق قطعی اباحه آن، لحوق شایبه تحریم، در نهایت توصیه ایمه اطهار به انجام آن و بدین ترتیب برطرف شدن تردید در تحریم و یقینی شدن اباحه آن استوار است. اما بر خلاف حکم منسوب به فقه امامیه بر اباحه مطلق آن ولی از بابت بررسی مبانی از این حکم برخوردار نیست و بنا به مقتضیات زمانی و مکانی شامل احکام خمسه میگردد. بدین ترتیب ازباب تحلیل و تحقیق در مبانی و بر خلاف مشهور به نظر میرسد فریقین دارای وجه مشترک در عدم تحریم مطلق و عدم اباحه مطلق این نوع ازدواج هستند. دراین پژوهش روش تحقیق تحلیلی و توصیفی می باشد.کلید واژگان: ازدواج انقطاعی, استمتاع, احصان, حرمت, نسخAlthough there was a consensus on the permission of temporary marriage the beginning of Islam, Sunni jurisprudence, believing the prohibition of it by the Qur'an, the Prophet and the emphasis of the second caliph on it, is considered an illegitimate marriage. However, since the issuance of this sanction by the Qur'an and the Holy Prophet is doubtful, but the very issuance of the sanction by the second caliph is certain and agreed upon by the two sects, order to examine the principles of the sanction and contrary to Sunni scholars, expediency is very reliable and the sanctions imposed will not be valid for any time and place. Thus, the theory of absolute boycott of intermittent marriage will be incorrect. Imami jurisprudence, the analysis of this marriage is based on the definite precedent of its ablution, the validity of the sanctity of the sanction, and finally the advice of the Imams to perform it, and thus the removal of doubt in the sanction and the certainty of its immorality. However, contrary to the ruling attributed to Imami jurisprudence, is absolutely absurd, but it does not have this ruling in terms of examining the basics, and according to the requirements of time and place, includes five rules. Thus, terms of analysis and research in basics, and contrary to popular belief, seems that the two parties have a common denominator the absence of absolute sanctions and the absolute absence of this type of marriage. this research, the research method is analytical and descriptiveKeywords: Temporary marriage, enjoyment, Benevolence, sanctity, abrogation
-
یکی از اصول مسلم نزد فقهای شیعه در باب معاملات مسئله تبعیت عقود از قصد و نیت است. با این حال، در فقه شیعه به مسایلی برمی خوریم که ظاهرشان با این قاعده مخالفت دارد و حکم به تحقق عقدی برخلاف قصد متعاقدین شده است. از جمله این مسایل تبدیل عقد نکاح موقت به نکاح دایم در صورت ذکرنشدن مدت به سبب فراموشی یا حیا یا ترک عمدی آن است. از آنجا که این مسئله برخلاف قاعده تبعیت عقود از قصود بوده، این پرسش مطرح می شود که چگونه وقتی شخصی اراده نکاح دایم نداشته است، صیغه ای که خوانده موجب پیدایش نکاح دایم می شود؟ در این مقاله ادله تبدیل نکاح موقت به دایم را بازخوانی می کنیم و در صددیم که بگوییم اولا مستند تبدیل نکاح موقت به دایم دچار خدشه است؛ ثانیا برای اثبات محقق نشدن نکاح دایم دو دلیل جدید مطرح کرده ایم. این مقاله از روش تحلیلی بهره جسته است.
کلید واژگان: نکاح موقت, نکاح دائم, تبعیت عقد از قصد, نسیان ذکر اجلOne of the indisputable principles of Shiite jurists regarding transactions is the compliance of contracts with intent. However, in Shiite jurisprudence, we encounter issues whose appearance is contrary to this rule, and some transactions have been ruled to be done, although they are against the intention of the contractors. Among these issues is the matter of converting a temporary marriage into a permanent marriage if the period is not mentioned due to forgetfulness, modesty or intentional abandonment. Since this is contrary to the rule of compliance of contracts with intent, the question arises as to how, when a person does not have the will to have a permanent marriage, the formula results in a permanent marriage. In this article, we re-read the reasons for converting a temporary marriage into a permanent one and try to say that, the documents and proofs of converting a temporary marriage into a permanent one are not reliable. Moreover, we put forward two new reasons to prove that permanent marriage does not take place. This article uses analytical method.
Keywords: Temporary marriage, permanent marriage, Compliance of Contracts with Intent, Forgetting to Mention Deadline
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.