جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « tribes » در نشریات گروه « علوم انسانی »
-
در این مقاله ابتدا به تاریخ ترکان در منطقه خراسان پرداخته شده و سپس گروه های ترک برجسته منطقه توضیح داده می شود. در پایان نیز اسامی طوایف مختلف تاریخی ترک- ترکمن در منطقه خراسان شرح داده می شود.
کلید واژگان: ترک, ترکمن, طوایف, خراسانThis article begins by discussing the history of the Turks in the Khorasan region, followed by explaining the prominent Turkic groups in the erea. Finally, the names of the various historical Turk-Turkmen tribes in the Khorasan are explained.
Keywords: Turk, Turkmen, Tribes, Khorasan -
حکومت بریتانیا در اوایل سده بیستم، با کسب امتیاز نفت و تاسیس شرکت نفت ایران و انگلیس در تحولات داخلی ایران نقش مهمی ایفاء کرد. با وقوع جنگ جهانی اول (1918-1914م) و انقلاب روسیه (1917م) استمرار سلطه بریتانیا بر حوزه عملیات شرکت نفت با چالش جدی مواجه گردید. بنابراین، لندن با اتخاذ راهبردی جدید، تمرکز قدرت در ایران را در صدر اولویت سیاست خارجی خود قرار داد. به قدرت رسیدن رضاشاه (حک 1320-1304ش) و سیاست آمرانه وی در راستای نوسازی و تمرکز قدرت سیاسی، با منافع عشایر عرب در تزاحم آشکار قرار گرفت که یکی از پیامدهای مهم آن، جابجایی جمعیتی و مهاجرت گسترده عشایر خوزستان به کشورهای مجاور عرب بود. این پژوهش در پی پاسخ به این سوال است که روابط رضاشاه و عشایر عرب خوزستان چگونه بود؟ فرضیه پژوهش پیش رو این است که راهبرد حمایتی حکومت بریتانیا و شرکت نفت از تمرکز قدرت سیاسی و نوسازی در ایران، در جابجایی جمعیتی و مهاجرت گسترده عشایر عرب به خارج از کشور موثر بوده است. رویکرد این پژوهش توصیفی-تحلیلی و شیوه جمع آوری داده ها بصورت کتابخانه ای و اسنادی می باشد. تا به حال پژوهشی بصورت مستقل به بررسی به روابط میان بریتانیا و عشایر عرب خوزستان در دوره رضاشاه نپرداخته است. از این رو، این مقاله درصدد است تا گوشه ای از معادلات پیچیده سیاسی و اجتماعی در خوزستان را بنمایاند.
کلید واژگان: بریتانیا, ایران, نفت, عشایر عرب, خوزستانBritain and the Arab tribes of Khuzestan (1925-1941)AbstractIn the early 20th century, the British government assumed a significant role in shaping the internal landscape of Iran through the acquisition of oil concessions and the establishment of the Anglo-Persian Oil Company. However, the eruption of the First World War (1914-1918) and the Russian Revolution (1917) posed a formidable challenge to the continuation of British hegemony over the operational areas of the oil company. Consequently, London embarked on formulating a novel strategy that accorded utmost importance to the consolidation of power within Iran, considering it as the cornerstone of its foreign policy. The ascension of Reza Shah (1925-1941) and his authoritarian approach towards modernization and the centralization of political authority inevitably clashed with the interests of the Arab tribes, leading to population displacement and extensive migration of the Khuzestani tribes to neighboring Arab countries. This study endeavors to address the following question: What was the nature of the relationship between Reza Shah and the Arab tribes of Khuzestan? The central hypothesis posited in this research contends that the support strategy employed by the British government and the oil company, aimed at concentrating political power and fostering modernization in Iran, proved effective in mitigating population displacement and large-scale migration of Arab tribes to neighboring nations.Keyword: Britain, Iran, oil, Arab tribes.AbstractIn the early 20th century, the British government assumed a significant role in shaping the internal landscape of Iran through the acquisition of oil concessions and the establishment of the Anglo-Persian Oil Company. However, the eruption of the First World War (1914-1918) and the Russian Revolution (1917) posed a formidable challenge to the continuation of British hegemony over the operational areas of the oil company. Consequently, London embarked on formulating a novel strategy that accorded utmost importance to the consolidation of power within Iran, considering it as the cornerstone of its foreign policy.
Keywords: Britain, Iran, Oil, Arab, Tribes, Khuzestan -
در دوره صفوی، یکی از چالش های اصلی نظم اجتماعی در ایران، تحت کنترل درآوردن ایلات و عشایر به ویژه ایلات کرد توسط حکومت مرکزی بود. در این زمان، ایلات کرد، به ویژه ایل کلهر و زنگنه، به صورت مستقل عمل می کردند و از حکومت مرکزی تبعیت نمی کردند. ایل زنگنه و کلهر به عنوان دو ایل مهم کرد در غرب ایران، رویکردهای متفاوتی در تعامل با دولت صفوی داشتند. پژوهش حاضر به بررسی نقش این دو ایل در سیاست موازنه قدرت حکومت صفوی می پردازد و سعی دارد توضیح دهد که چگونه این موازنه برقرار شده و چه پیامدهایی برای هر یک از این ایلات داشته است؟ فرضیه این تحقیق بیان می کند که در دوران اولیه حکومت صفوی، کلهرها بیشتر به صورت مستقل عمل می کردند، در حالی که حکومت صفوی بیشتر بر روی ایل زنگنه تکیه داشت .یافته ها نشان می دهند که نزدیکی ایل زنگنه به مرکز قدرت موجب افزایش نفوذ سیاسی آن ها شده و توانسته اند ایل کلهر را تحت کنترل خود درآورند. در زمان شاه اسماعیل، توجه بیشتری به ایل کلهر معطوف بود، اما با طغیان این ایل و تشکیل کلهرستان در بغداد و فاصله گرفتن آن ها از مرکز قدرت، موازنه به نفع ایل زنگنه تغییر یافت.
کلید واژگان: نیروی نظامی ایلات, کلهر, زنگنه, موازنه قدرت, صفویهDuring the Safavid period, one of the main challenges for social order in Iran was the central government's control over tribes and nomadic groups, particularly the Kurdish tribes. At this time, Kurdish tribes, especially Kalhor and Zangeneh, operated independently and did not adhere to central authority. The Zangeneh and Kalhor tribes, as significant Kurdish groups in western Iran, had different approaches in their interactions with the Safavid state. The present research examined the role of these two tribes in the power balance of the Safavid government, aiming at explaining how this balance was established and what consequences it had for each tribe. The research hypothesis suggests that during the early Safavid rule, the Kalhor acted more independently, while the Safavid government relied more on the Zangeneh tribe. Findings indicate that the Zangenehs' proximity to the center of power increased their political influence and allowed them to bring the Kalhors under control. During Shah Ismail's reign, more attention was directed towards the Kalhor tribe; however, following their rebellion and the establishment of Kalhoristan in Baghdad, which distanced them from central authority, the balance shifted in favor of the Zangeneh tribe.
Keywords: Military Power, Tribes, Kalhor, Zanganeh, Balance Of Power, Safavid -
فصلنامه اعتیاد پژوهی، پیاپی 71 (بهار 1403)، صص 193 -212هدف
هدف پژوهش حاضر شناسایی روش های بکارگیری طوایف و اقوام در مبارزه با قاچاق مواد مخدر بود.
روشروش پژوهش حاضر کیفی مبتنی بر رویکرد پدیدارشناسی بود. جامعه پژوهش خبرگان استان سیستان و بلوچستان در سال 1402 بودند که براساس نمونه گیری هدفمند و با استفاده از تکنیک اشباع داده ها، 15 نفر انتخاب شدند. جمع آوری داده ها با روش مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمون جهت دار در نرم افزار مکس کیو دی ای انجام گرفت.
یافته هانتایج نشان داد 8 مضمون سازمان دهنده در قالب 32 مضمون پایه توانستند به عنوان روش های اطلاعاتی و عملیاتی به عنوان دو مضمون فراگیر در بکارگیری طوایف و اقوام در مبارزه با قاچاق مواد مخدر موثر واقع شوند. مضامین سازمان دهنده این پژوهش پیرامون اقوام و طوایف شامل جذب عوامل اطلاعاتی، بکارگیری اطلاعاتی، انگیزش، آگاه سازی، تجهیز کردن به ابزار نوین، ارتقا دانش مرزی، آموزش عملیاتی، بکارگیری عملیاتی، نفوذ دادن آنها در بین باندها و شبکه ها، و ایجاد تیم های عملیاتی بود.
نتیجه گیریجذب از اقوام و طوایف، انگیزش، آگاه سازی، تجهیز اقوام و طوایف به ابزار نوین و ارتقا دانش مرزی آنان به عنوان روش های اطلاعاتی و آموزش عملیاتی، نفوذ دادن اقوام و طوایف در بین باندها و شبکه ها، و ایجاد تیم های عملیاتی از بین جامعه هدف به عنوان روش های عملیاتی در مبارزه با قاچاق مواد مخدر موثر هستند.
کلید واژگان: طوایف و اقوام, روش های اطلاعاتی, روش های عملیاتی, مبارزه با قاچاق مواد مخدرUtilizing the Capacity of Tribes and Clans in Sistan and Baluchistan to Combat Substance TraffickingObjectiveThe current research aimed to identify methods of utilizing clans and tribes in combating substance trafficking.
MethodThe present research employed a qualitative approach based on the phenomenological method. The research community consulted experts from Sistan and Baluchistan province in 2023. Through purposeful sampling and employing the data saturation technique, 15 individuals were selected. Data collection was conducted through semi-structured in-depth interviews, and data analysis was performed using the directed thematic analysis method in MaxQDA software.
ResultsThe study revealed 8 organizing themes, consisting of 32 basic themes that proved to be effective as informational and operational methods. Additionally, two inclusive themes emerged regarding the utilization of clans and tribes in combating substance trafficking. The organizing themes of this research on tribes and clans included attracting information agents, utilizing information, motivating, informing, equipping with new tools, promoting border knowledge, operational training, operational use, infiltrating them among gangs and networks, and creating operational teams.
ConclusionRecruiting from tribes and clans, motivating and raising awareness, providing them with new tools, enhancing their knowledge of borders as information methods and operational training, infiltrating tribes and clans among gangs and networks, and establishing operational teams from within the target community are effective methods for combating substance trafficking.
Keywords: Clans, Tribes, Information Methods, Operational Methods, Fighting Against Substance Trafficking -
اگرچه خاستگاه بیشتر حاکمان و حکومت های ایرانی پس از اسلام، ایلات و عشایر بوده است اما آنها پس از کسب قدرت و تمرکز بر آن، با هرگونه سرکشی، خودسری و مرکزگریزی ایلات دیگر، حتی هم تباران خود، به تقابل و مبارزه برخاستند. شواهد و داده های تاریخی حاکی از آن است که در سراسر دوره قاجار، برخی از ایلات ایران، با دست یازیدن به اقدامات مخرب، زمینه های سلب امنیت در شهرها و روستاهای کشور را فراهم ساخته و موجب زحمت حکومت مرکزی شده بودند. در این پژوهش با استفاده از داده های تاریخی و روش توصیفی_تحلیلی، مهم ترین نمونه ها و مصادیق نقش ضدامنیتی ایلات و عشایر ایران در دوره قاجار (1210-1344 ه.ق) یعنی ناامن کردن مسیرهای تجاری و مسافرتی، ایجاد ناامنی و... بیان مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین مقاله حاضر درصدد پاسخ به این پرسش برآمده که سازوکارهای عملی شاهان قاجار و مقامات حکومتی برای مقابله با این چالش مهم چه بوده است؟ نتایج تحقیق نشان می دهد که گروگان گیری و سرکوب نظامی، وصلت و ازدواج های سیاسی، استفاده از نیروی نظامی عشایر و ساخت استحکامات نظامی نتوانست به طور کامل به نقش ضدامنیتی عشایر خاتمه دهد و این مشکل اساسی تا زمان اسکان اجباری عشایر در زمان رضاشاه، با شدت و ضعف همچنان ادامه داشته است.کلید واژگان: ایلات و عشایر, دوره قاجار, امنیت, نیروی نظامی, حکومت مرکزیA look at the anti-security role of some tribes and nomads in the Qajar period and coping mechanismsAlthough the origin of most Iranian rulers and governments after Islam was tribes and nomads, after gaining power and focusing on it, they started to fight against any rebelliousness, arbitrariness and centrism of other tribes, even their own relatives. Historical evidences and data indicate that throughout the Qajar period, some of Iran's elites, by engaging in destructive actions, created grounds for deprivation of security in the cities and villages of the country and caused trouble for the central government. In this research, using historical data and a descriptive-analytical method, the most important examples and examples of the anti-security role of Iran's tribes and nomads in the Qajar period (1210-1344 A.H.), i.e. making trade and travel routes insecure, creating insecurity and... is placed Also, this article tries to answer the question, what were the practical mechanisms of the Qajar kings and government officials to deal with this important challenge? The results of the research show that hostage taking and military suppression, political alliances and marriages, the use of nomadic military forces and the construction of military fortifications could not completely end the anti-security role of nomads and this fundamental problem continued until the forced resettlement of nomads during the reign of Reza Shah. It has continued.Keywords: Tribes, nomads, Qajar Period, Security, Military Force, central government
-
هدف
اتنوبوتانی با مطالعه و بررسی چگونگی استفاده افراد یک قوم یا جامعه از گیاهان، به عنوان ابزاری کارآمد جهت استخراج دانش بومی استفاده از گیاهان، شناخته می شود. پژوهش حاضر با هدف شناسایی گونه های گیاهی و جمع آوری اطلاعات در مورد خواص و نحوه به کارگیری گونه ها در درمان بیماری ها توسط ایل قشقایی در دو منطقه دشتستان (قشلاق) استان بوشهر و آلمالیچه (ییلاق) استان فارس، انجام گرفت.
روش و داده:
تحقیق از نوع غیر آزمایشی به صورت توصیفی- پیمایشی است. به منظور تعیین حجم نمونه (تعداد پرسشنامه ها) از روش کوکران استفاده شد. جمع آوری اطلاعات در زمینه کاربرد گیاهان دارویی از حدود 100 نفر افراد آگاه محلی و عشایر منطقه صورت گرفت و پر مصرف ترین گونه های گیاهی در منطقه مشخص شد. افراد آگاه محلی که به صورت حضوری مورد مصاحبه قرار گرفتند، شامل گیاه درمان گر های محلی، عطاران، عشایر و روستائیان منطقه به ویژه افراد مسن بودند.
یافته هانتایج پژوهش حاکی از وجود 115 گونه گیاه دارویی در مناطق مطالعاتی است که متعلق به 42 خانواده هستند. از این تعداد، 47 درصد آن مربوط به منطقه آلمالیچه و 53 درصد آن مربوط به منطقه دشتستان است. چتریان با 18 گونه، نعناییان با 7 گونه و شب بوئیان و کاسنیان هر کدام با 6 گونه فراوان ترین خانواده ها بودند. همچنین مشخص شد که بیش ترین استفاده دارویی از گیاهان جهت درمان بیماری های گوارشی، تصفیه خون، ضد سرفه و سرماخوردگی است. به لحاظ درصد اندام های مصرفی گیاهان به ترتیب برگ 29٪، ساقه 22٪، دانه و بذر 18٪، میوه 12٪، ریشه 11٪، گل 7٪ بوده است.
نتیجه گیرینتایج به دست آمده بیانگر غنای گونه های گیاهی دارویی در منطقه ییلاق و قشلاق عشایر قشقایی است. بیشترین تنوع گونه ای مربوط به خانواده چتریان و بیشترین مصرف گیاهان دارویی در منطقه برای بیماری های گوارشی است.
نوآوری، کاربرد نتایجقشقائی یکی از دو ایل بزرگ و کهن ایران زمین است و غالب جمعیت آن در استان فارس ساکن هستند اطلاعات حاصل از این تحقیق، علاوه بر زنده نگه داشتن دانش قومی عشایر قشقایی در زمینه گیاهان دارویی، می تواند راهگشای تحقیقات جدید در زمینه درمان بیماری های نام برده شده با استفاده از گیاهان مورد بررسی قرار گیرد.
کلید واژگان: اتنوبوتانی, عشایر, گیاهان دارویی, استان فارس, استان بوشهرAimEthnobotany provides valuable information by studying how different ethnic groups use medicinal plants.The aim of this study was identifying plant species and collecting information about the properties and methods of using species in the treatment of diseases by the Qashqai tribe in two regions of Dashtestan (Qashlaq) of Bushehr province and Almaliche (Yilaq) of Fars province.
Material & methodThe research is non-experimental and descriptive-survey. Cochran's method was used to determine the sample size (number of questionnaires). Information on the use of medicinal plants was collected from about 100 knowledgeable local people. Local knowledgeable people who were interviewed in person included local herbalists, perfumers, nomads and villagers in the area.
FindingThe results of the research indicate the presence of 115 species of medicinal plants in the study areas, which belong to 42 families. Apiacea with 18 species, Laminacea with 7 species, and Brassicaceae and , Compositae with 6 species each were the most abundant families. It was also found that the most medicinal use of plants is for the treatment of digestive diseases, blood purification and anti-cough and cold. In terms of the percentage of consumed parts of plants, leaves were 29%, stems 22%, seeds and seeds 18%, fruits 12%, roots 11%, flowers 7%.
Concliusion:
The obtained results show the richness of medicinal plant species in the Yilaq and Qashlaq area of the Qashqai nomads that The highest species diversity was observed in the Apiacea.
Innovation:
Qashqai is one of the two big and ancient tribes of Iran. The information obtained from this research, in addition to keeping alive the ethnic knowledge of the Qashqai tribes in the field of medicinal plants, can be considered the way for new research in the field of treating diseases. taken to be investigated using plants.
Keywords: ethnobotany, tribes, medicinal plants, Fras province, Bushehr Province -
این سوال مطرح است که در جامعه ای که تا سالهای اخیر زندگی روستایی و عشایری بخش عمده ساختار اجتماعی و فرهنگی آن را تشکیل داده ، شاخص های ایلی و عشایری به کجا انجامیده است؟ بختیاری ها، تا چه حد به شاخص های اجتماعی و فرهنگی ایل پایبند و نگرش آنها به شاخص های ایلی چگونه است؟ این نوشتار در پاسخ به این سوال موضوع را بر نمونه ای از ایل بختیاری ساکن در شهرستان های فارسان ،اردل و کوهرنگ به روش توصیفی، پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه بررسی نموده است. برآیند کلی پژوهش نشان میدهد که با وجود هجوم گسترده و فراگیر تجدد در ایران و به تبع آن در ایل بختیاری ،گرچه ساختار صوری زندگی عشایری بختیاری ها مثل کوچ نشینی و زندگی در سیاه چادر ها دستخوش تغییرات عمده شده (کاهش یافته) بختیاری ها ،هرچند نسبت به گذشته،کمتر، ولی هنوز به ساختار اجتماعی و فرهنگی خود پایبند و ابراز علاقه نموده و براساس آن زیست می کنند. 78/91درصد پاسخگویان معتقدند که یک ایلیاتی باید به دامپروری بپردازد. حدود 74 درحد کاملا موافق، معتقدند که یک ایلیاتی باید به لباس و شیوه زندگی ایل و طایفه خود افتخار کند. یا 73 درصد معتقدند زبان و گویش طایفه و ایل برایش مهم باشد. بقیه معرف ها هم نشان دهنده آن است که بختیاری ها به شاخص هایی که معرف ایلیاتی بودن او و بختیاری بودن اوست در حد بالا، پایبندند.
کلید واژگان: بختیاری, ایل, پایبندی, قوم, عشایرthe question arises that in a society where rural and nomadic life has been the major part of its social and cultural structure until recent years, where have tribal and nomadic indicators gone? To what extent do the Bakhtiaris adhere to the social and cultural indicators of the tribe and what is their attitude towards the indicators of the tribe? In response to this question, this article has investigated the issue on a sample of the Bakhtiari tribe living in Farsan, Ardal and Kohrang cities in a descriptive, survey method and using a questionnaire. The general result of the research shows that despite the widespread and comprehensive invasion of modernity in Iran and as a result in the Bakhtiari tribe, although the formal structure of the Bakhtiari nomadic life such as nomadism and living in black tents has undergone major changes (reduced). Bakhtiaris, although less compared to the past, but still adhere to their social and cultural structure and express interest and live based on it. 91.78% of the respondents believe that an Illyrian should engage in animal husbandry. About 74% strongly agree, they believe that an Illyrian should be proud of the dress and way of life of his clan. or 73 percent believe that the language and dialect of the clan and tribe are important to him. The rest of the indicators also show that the Bakhtiaris adhere to the indicators that show that he is an Illyrian and that he is a Bakhtiari at a high level.
Keywords: Bakhtiari, piebandi, tribe, tribes -
Iran is a nomadic and tribal country. Iran's tribal and nomad communities possess a substantial social, economic, and cultural framework due to their pastoral economy and nomadic lifestyle. However, significant changes have occurred in the border regions' inhabitants' lives in recent years, particularly concerning the structure of the family. Historically, tribes and nomads have also evolved at a slower rate than is currently the case. In addition, the objective of this research is to examine the anthropological perspective regarding the family structure and kinship system of nomadic tribes and tribes, with a particular focus on the evolving Qashqai tribe of Fars. This qualitative study, which is fundamental by virtue of its applicability, is profound in depth. This research employs a descriptive-analytical approach. Documentary methods, interviews, and observations were employed to collect data for this study, which was designed according to the structural-functional school framework. The Qashqai tribe is structurally extensive, monogamous, patriarchal, and intermarried; furthermore, it is an intermarried group that has experienced changes.
Keywords: : Anthropology, Tribes, Clans, Family system, kinship, Qashqai nomads, Fars province -
از اواسط قرن نوزدهم همزمان با سلسله قاجاریه، درنتیجه مواجهه ایرانیان با ارزشهای اروپایی، هویت ایرانی با چالش های تازه ای روبه رو شد. همچنین مفاهیم و ایدئولوژیهایی وارد ادبیات سیاسی و فکری آن روزگار شد که با واقعیت تاریخی و اجتماعی جامعه ایرانی مطابقت چندانی نداشت. یکی از این واقعیت های جامعه شناختی به گروه های ایلاتی و عشایری برمیگشت که در مفاهیم وارداتی جای چندانی نداشتند، چرا که آنها معرف هویتهای قومی بودند که در مقابل هویتی مدرنی با عنوان هویت ملی قرار میگرفتند. این موضوع باعث شد تا برخی از نظریه پردازان قائل به وجود تعارض و تضاد عمیق بین پدیده های مدرنی همچون هویت ملی، انقلاب و دولت سازی در ایران با روحیه و خلقیات ایلی-عشیره ای شوند. نتیجه این موضوع این شد که این محققان در تاریخنگاری های رسمی و پذیرفته شده کمتر سخن از مشارکت عشایر و ایلات در فرآیند وقایع و تحولات مهم ایران معاصر از جمله جنبش مشروطه و انقلاب 1357 به میان بیاورند. از سوی دیگر، مولفه دیگری که منجر به تقویت رویکرد مذکور شد، ریشه در بینش شرق شناسی داشت که بر اساس آن، تاریخ شرق الزاما چیزی جز صورت تحریف شده تاریخ غرب نبود و در نهایت شرق مسیری جز پای گذاشتن در همان طریقت غربی نداشت. برآیند دیدگاه مذکور، در تحلیل تاریخ ایران، منجر به نادیده انگاشتن عناصر فرهنگی-اجتماعی و ایلیاتی-عشیرهای است که به عنوان تشکیل دهنده خردههویتها در تعامل با هویتی ملی در فرایند تکوین هر دو رخداد مهم دوران معاصر نقش مهمی ایفا نمودهاند. به همین دلیل، در مقاله مذکور به بازخوانی انتقادی رویکرد تاریخی پرداخته شد و تلاش شد تا خوانشی محدود از تاریخ را که شهرمحور و مرکزمحور است و نقش گروه های به ظاهر حاشیهای مثل ایلات و عشایر در آن تا حد ممکن تقلیل یافته است، از نو مورد بازنگری قرار بگیرد. در این بازخوانی انتقادی نویسنده همچنین تلاش کرده است تا به الگوهای نظری متفاوتی بیندیشد و پرسش اصلی خود را این طور مطرح کند که در روایت تاریخ نگاری از جنبش مشروطه و انقلاب اسلامی، عناصر فرهنگی-اجتماعی ایلیاتی چه تاثیر و جایگاهی داشته است؟ زیربنای بنیادی این پژوهش تلاش برای ایجاد تردید و تزلزل در خوانشهای شرق شناختی از تاریخ معاصر ایران بوده است. در همین راستا اگرچه پرسش اصلی تحقیق درباب نقش عناصر فرهنگی-اجتماعی ایلیاتی در جنبش مشروطه و انقلاب اسلامی بود، اما در واقع تحقیق از خلال این پرسش و به واسطه آن به دنبال ارائه قرائتهای جدیدتری از تاریخ معاصر ایران بوده است. فرضیه پژوهش بر این مفهوم استوار است که هویت ملی و ملت مدرن ضرورتا به معنای انحلال فورماسیون های پیشامدرن و ادغام آن در یک کلیت مصنوعی و برساخته از بالا نیست و در همین راستا است که تحولات کلان ایران معاصر الزاما «شهرمحور» و به ویژه «تهران محور» و «کلانشهرمحور» نیستند و ضروری به نظر میرسد تا نقش گروه هایی که خارج از کانون شهرهایی همچون تهران و مراکز استانها - که غالبا نماد تحقق مدرنیته اند - قرار می گیرند نیز مورد توجه واقع شود. در این مورد، در حوزه تاریخنگاری معاصر و مباحث جامعه شناختی، از جهت غلبه نگاه شهرمحور و تهران محور، توجه چندانی به نقش ایلات و عشایر نشده است. با فرض اینکه جامعه می تواند تکثر اجتماعی خودش را حفظ نموده و در عین حال در پدیده های ملی نیز نقش آفرینی کند، سه مولفه فرهنگی-اجتماعی حیات ایلیاتی-عشیره ای - یعنی رهبری ایل، سازمان اجتماعی و روحیه و فرهنگ مشارکت در حیات جمعی قبیله - در این مقاله در چگونگی مداخله قبایل ایرانی در انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی مورد بررسی قرار گرفته اند.
کلید واژگان: انقلاب مشروطه, انقلاب اسلامی, ایلات, عشایر, ملیت, قومیتIn the literature of political and social identity, the relationship between identity and local and national culture has always been disputed; Some thinkers believe in the conflict between the ideas of tribal culture and national identity, and subsequently its negative impact on the formation of the modern state, and others do not consider these two identities complementary to each other or at least in conflict between them. In the historical narrative of the two important events that shaped the flow of the constitutional movement and the Islamic Revolution of Iran, the same controversy exists in the form and content of the historiographical narratives. Based on this, the main question of the present research is as follows: What is the impact and position of Illyrian socio-cultural elements in the historiography of the constitutional movement and the Islamic revolution? The findings of the research have shown that the element of tribal leadership, centralized and hierarchical social organization, and the culture of participation in the collective life of the tribe provided platforms for the tribes to have an effective presence in both revolutions. The approach of the article is the qualitative method under the paradigm of critical history and the data is collected in documentary and library form.
Keywords: The Constitutional Revolution, Islamic Revolution, Tribes, Nomads, Nationality, Ethnicity -
نشریه تاریخ، پیاپی 70 (پاییز 1402)، صص 1 -17از بزرگترین طبقه تشکیل دهنده جامعه در سده واپسین حکمرانی صفویان، یعنی کشاورزان، اطلاعات جامعی در دست نداریم. در منابع محدودی به تشریح اوضاع کلی بخشی از کشاورزان پرداخته شده است که این گزارشها از استمرار فقر در زندگی روستاییان حکایت دارند. وضعیت اقتصادی رعایا اغلب در محدوده ارتباط ایشان با مقوله مالیات طرح گردیده است. لیکن در مورد میزان دقیق مبالغ اخذ شده و یا تاثیر آن بر کیفیت زندگی مردم چیزی به دست نمیدهد. علی رغم اینکه خاستگاه قزلباشان از ایلات وترکمانان کوچ نشین بود وضعیت اقتصادی این طبقه از جامعه آن روز ایران نیزدر منابع تاریخنگاری نادیده گرفته شده است ونقش پر رنگ نظامی آنها در معادلات سیاسی- نظامی که چارچوب دیدگاه مورخان را تشکیل میدهد حیات اجتماعی و کارکردهای اقتصادی ایشان را در محاق فرو برده است. براین اساس، پرسش اصلی در این پژوهش این است که وضعیت اقتصادی عامه مردم چه جایگاهی را در آثار تاریخنگاری سده پایانی عصر صفوی به خود اختصاص داده اند؟اسناد دیوانی در خصوص اوضاع اقتصادی خرده مالکان، صنعتگران و پیشه وران ودر مجموع طبقات فرودست جامعه شهری, چیزی به دانش ما نمی افزایند زیرا این منابع در واقع گویای ساختار دیوانسالاری حاکم بر ساز و کارهای دولتی آن دوره هستند و نظر به کاربرد آنها در دوره مذکور الزامی به پرداختن به این امر در خود احساس نمیکردند. انجام پژوهش حاضر که به روش گردآوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای وتحلیل محتوا میسر شده است سعی در کشف میزان توجه مورخان این دوره نسبت به طبقه مذکور دارد.کلید واژگان: منابع تاریخنگاری, اوضاع اقتصادی, ایلات, طبقه شهری, صفویانWe do not have comprehensive information about the largest constituent of society in the last century of Safavid rule, namely farmers. Limited sources describe the general situation of some farmers, which indicates the continuation of poverty in the lives of villagers. The economic situation of the subjects is often projected in the context of their relationship with the category of taxation. But it does not say anything about the exact amount received or its impact on people's quality of life. But it does not say anything about the exact amount received or its impact on people's quality of life. Despite the fact that the Ghezelbas were originally from nomadic tribes and Turkmens, the economic situation of this class of Iranian society at that time has also been ignored in historiographical sources. And their colorful military role in the political-military equations, which forms the framework of historians' views, has obscured their social life and economic functions. Court documents on the economic situation of smallholders, artisans and craftsmen, and the lower classes of urban society as a whole do not add anything to our knowledge. Because these sources are in fact indicative of the bureaucratic structure governing the government mechanisms of that period, and considering their application in the mentioned period, they did not feel the need to address this issue.Keywords: Historical Sources, economic rural class, tribes, urban class, Safavids
-
هدف اصلی این پژوهش بررسی و تحلیل وضعیت عشایر استان لرستان طی سال 1366 الی 1387 می باشد. با توجه به سرشماری های صورت گرفته در زمینه عشایر طی سال 66 تا 87، متغیرهایی مثل وضعیت سن و جنسیت عشایر، وضعیت صنایع دستی، وضعیت دامداری، وضعیت زراعت و باغداری، تعداد خانوار ایلها و طایفه های مستقل آن ها، وضعیت زناشویی و جمعیت عشایر استان مورد بررسی قرار گرفت. روش مطالعه در این پژوهش توصیفی از نوع مطالعات ثانویه است به این معنا که داده های مورد نیاز از قبل جمع آوری شده و در دسترس قرار دارند. جامعه آماری این پژوهش داده های به دست آمده از سرشماری های عمومی عشایر استان لرستان می باشد که طی سال های 1366 تا 1387 گردآوری شده اند. یافته های پژوهش نشان می دهد که صنایع دستی عشایر لرستان در بعد تولید و فروش روندی صعودی داشته و این روند از سال 66 تا 87 قابل مشاهده است. در زمینه وضعیت دامداری در دوره ییلاقی سیر نزولی و در دوره قشلاقی سیر صعودی داشته است همچنین متغیر زراعت و باغداری از بعد مساحت زمین آبی و دیم سیر نزولی داشته و متغیر تعداد خانوار ایل و طایفه در دوره ییلاقی سیر نزولی و در دوره قشلاقی سیر صعودی دارد و متغیر وضعیت زناشویی نیز در بعد دارای همسر در دو دوره ییلاقی و قشلاقی دارای بیشترین تعداد می باشد. همچنین یافته های موجود نشان می دهد که جمعیت عشایر استان طی این سه دهه سیر نزولی دارد.
کلید واژگان: دامداری, صنایع دستی, ایلات و عشایر, زراعت و باغداریThe main objective of this research is Study and analysis of the situation of tribes and nomads in Lorestan province during 1987 to 2008. In other words, in this research, we try to answer this question: What is the status of the tribes of Lorestan province in the three decades of 1987, 1998 and 2008? To answer the main question, according to the censuses on nomads during the years 1987 to 2008, variables such as the status of the age and gender of the tribes, the handicrafts situation, the livestock situation, the state of agriculture and gardening, the number of families of tribes and tribes Their independent status, marital status, and nomadic population of the province were studied. The study method in this study is a type of secondary study, in which the required data is already collected and available. The statistical population of this study is data obtained from general census of tribes of Lorestan province which were collected during the years 1987 to 2008. The research findings show that the handicrafts of the nomads of Lorestan are on the upward trend in the dimension of production and sale, and this trend is visible from 1987 to 2008 years. In the field of livestock breeding situation, the livestock has fallen in the dormancy period and has risen in the honeymoon period. Also, the agricultural and horticultural variable has declined due to land area and dry land, and the number of households in the elk and clan is decreasing in the dormancy period and in the ascending course of livestock And the marital status variable also has the highest number of spouses in the spouse's later life. The findings also show that the nomadic population of the province has been decreasing over these three decades.
Keywords: marriage, Livestock, Population, Handicrafts, tribes, Agriculture, Horticulture -
ظرفیت های مردمی نقش عمده ای در تقویت اقتدار و امنیت مناطق مرزی کشور دارد. تحقیق حاضر باهدف شناسایی شیوه های جلب مشارکت طوایف و اقوام در مقابله با قاچاق مواد مخدر نوار مرزی استان آذربایجان شرقی انجام شد. این پژوهش در چارچوب رویکرد کیفی و با به کارگیری روش تحقیق تحلیل مضمونی جهت دار برای دستیابی به دیدگاه مشارکت کنندگان در خصوص موضوع تحقیق اجرا شد. برای جمع آوری اطلاعات این پژوهش از دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که با طرح پرسش هایی بین 35 تا 55 دقیقه انجام شد. بعد از انجام 13 مصاحبه، عوامل مربوطه در مصاحبه های قبلی تکرار و پژوهشگر به اشباع مضمونی رسید. برای حصول اطمینان از روایی ابزار تحقیق از دیدگاه پژوهشگر، از نظرات ارزشمند اساتید آشنا با این حوزه و خبرگان مربوطه که در این حوزه مطلع بودند استفاده شد. برای محاسبه پایایی از روش پایایی بین دو کدگذار استفاده که پایایی حاصل از دو کدگذار باتوجه به محاسبات 87 درصد به دست آمد که بیانگر پایایی مناسب پرسش نامه بود. در تحقیق حاضر به جهت تحلیل داده های کیفی از روش تحلیل مضمون در بستر نرم افزار MAXQDA استفاده شد. یافته ها نشان داد تعداد 4 مضمون فراگیر و 8 مضمون سازمان دهنده در قالب 37 مضمون پایه می توانند در جلب مشارکت طوایف و اقوام در مقابله با قاچاق مواد مخدر نوار مرزی استان آذربایجان شرقی مورد بهره برداری قرار گیرند. وقع نهادن به گرایش ها و ارزش ها، ایجاد همبستگی فرهنگی - اجتماعی، تمرکز مسیولین بر بهبود شرایط شغلی، ارتقای معیشت و رفاه اجتماعی، ارتقا دانش تخصصی، ارتقا دانش مرزی، جلب تمایل فردی و جمعی و زمینه سازی برای مشارکت اقوام و طوایف به عنوان مولفه های موثر در جلب مشارکت برای مقابله با قاچاق مواد مخدر شناسایی شدند.
کلید واژگان: جلب مشارکت, طوایف و اقوام, مواد مخدر, مرز, استان آذربایجان شرقیPeople's capacities play a major role in strengthening the authority and security of the country's border areas. The present research was conducted with the aim of identifying the methods of getting the participation of clans and tribes in dealing with drug trafficking in the border zone of East Azerbaijan province. This research was carried out in the framework of a qualitative approach and by using the research method of directed thematic analysis to obtain the views of the participants regarding the research topic. . Two library and field methods were used to collect the data of this research. The data collection tool was a semi-structured interview that was conducted with questions between 35 and 55 minutes. After conducting 13 interviews, the relevant factors in the previous interviews were repeated and the researcher reached thematic saturation. In order to ensure the validity of the research tool from the researcher's point of view, valuable opinions of professors familiar with this field and relevant experts who were knowledgeable in this field were used. To calculate the reliability, the reliability method between two coders was used, and the reliability obtained from the two coders according to the calculations was 87%, which indicated the appropriate reliability of the questionnaire. In this research, thematic analysis method was used in MAXQDA software platform to analyze qualitative data. The findings showed that the number of 4 comprehensive themes and 8 organizing themes in the form of 37 basic themes can be used to attract the participation of clans and tribes in fighting drug trafficking in the border strip of East Azerbaijan province. Emphasizing trends and values, creating social-cultural solidarity, focusing the authorities on improving job conditions, improving livelihoods and social welfare, promoting specialized knowledge, promoting border knowledge, attracting individual and collective desire, and creating grounds for the participation of ethnic groups. And clans were identified as effective components in attracting participation to deal with drug trafficking.
Keywords: Attracting participation, clans, tribes, Drugs, Border, East Azarbaijan province -
تشکیلات اداری ایران در عصر پهلوی اول، به گونه ای اساسی متحول گشت. رضاشاه با الگو قرار دادن غرب و به کمک برخی روشنفکران سرخورده از مشروطه، برای ایجاد دولتی مدرن و تمرکزگرا، سعی در تاسیس دوایر مختلف دولتی به سبک نوین داشت. لرستان نیز به دلیل اهمیت راهبردی آن بهطور ویژه ای در کانون توجهات حکومت وی قرار گرفت. اوضاع لرستان در هنگام برآمدن پهلوی اول بسیار آشفته بود و تقریبا به صورت کاملا سنتی و ایلیاتی اداره می شد و اوامر حکومت مرکزی در این منطقه نفوذی نداشت. اقدامات دولت مرکزی برای ایجاد دوایر دولتی از ورود قوای نظامی در سال 1302ش. تا پایان حکومت رضاشاه به طول انجامید. این پژوهش در صدد پاسخ به این سوال است که ایجاد دوایر دولتی نوین در لرستان دوره رضاشاه چگونه انجام شد؟ این پژوهش با رجوع به منابع کتابخانه ای، روزنامه ها، اسناد و با رویکردی توصیفی و تحلیلی تنظیم شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که در گام نخست دولت مرکزی به صورت تدریجی و با استفاده نیروی های نظامی به اسکان اجباری ایلات و عشایر پرداخته و با اصلاحاتی چون تقسیم اراضی و ایجاد راه، زمینه را برای ایجاد ادارات مختلف دولتی مهیا سازد و سپس در گام دوم و با تکیه بر درایت حاکمان غیرنظامی، اداراتی مانند: شهرداری، دادگستری، طرق و شوارع، ثبت اسناد و سایر ادارات را ایجاد کند.
کلید واژگان: لرستان, رضاشاه, مدرنسازی, تحولات اداری, ایلات و عشایرDuring the first Pahlavi era, Iran’s administrative structure underwent a fundamental change. Reza Shah attempted to creat a modern centralized government in a different way, Reza Shah, following the example of the West and with the help of some intellectuals disillusioned with the constitution, tried to establish a modern and centralized government in a new style.. Due to its strategic significance, Lorestan, received special attention from his government. Lorestan was in a very chaotic state, during the rise of the first Pahlavi, it was almost completely traditional and Illyrian, and orders from the central government had no bearing there. From the time military forces first arived in 1302 until Reza Shah’s reign came to an end, The central government’s initiatives to establish government departments This research seeks to answer the question of how new government departments were established in Lorestan during the Reza Shah period . A descriptive and analytical approach was used to prepared this research, which was based on library sources, newspapers, and documents. The results of this study show that in the first step, the central government gradually relocated tribes and nomads through the use of military force, and through reforms such as land division and road construction, laying the foundation for the establishment of various government departments. In the second step, departments such as the municipality, judiciary, roads and streets, and document registration were established based on wisdom of civilian rulers.
Keywords: Lorestan, Reza Shah, modernization, administrative changes, tribes, nomad -
بدون شک هر جامعه، بسته به سبک زندگی، مهارت های ارتباطی و تکنولوژیکی، آموزش های خاص خود را نیز دارد. در جوامع عشایری و کوچنده، افراد به مرور زمان از طریق تجربه و مشارکت در امور، مهارت های لازم را برای بقا یاد می گیرند، اما سوادآموزی و فراگیری آن نیازمند نهادها و آموزشگاه های خاصی است که در جوامع ایلی ایران به شکل مدرن آن مرسوم نبود، بلکه در قالب مکتب خانه ها بوده است. پس از شکل گیری مدارس مدرن، ابتدا تدریس در مدارس عشایری نیز بر اساس اصول سایر مدارس دولتی بود که این رویه تا زمان جنگ جهانی دوم ادامه داشت و پس از آن نیز با برنامه اصل چهار با مساعدت های آمریکا، آموزش عشایری با عنوان تعلیمات عشایر ادامه یافت تا اینکه تشکیلات رسمی تعلیمات عشایری در سال 1348 با عنوان اداره کل آموزش عشایر دایر گردید. از این رو مقاله حاضر با روش توصیفی-تحلیلی تاریخی بر پایه منابع اسنادی، کتابخانه ای و تاریخ شفاهی با تمرکز بر ایل قشقایی درصدد پاسخ به این پرسش است که پیش از آموزش رسمی عشایری در ایران، سوادآموزی در ایل قشقایی چگونه بود؟ با توجه به این پرسش، فرضیه مقاله مبتنی بر این ایده است که توجه به سوادآموزی پیوسته در دوره های مختلف وجود داشته و مکاتب سیار دایر بوده و به مدرسه سازی نیز توجه ویژه ای شده است.کلید واژگان: قشقایی, ایلات و عشایر, سواد آموزی, آموزش عشایری, اصل چهارWith no doubt, each society adopts its own programs for teaching depending on the lifestyle and communicative and technological skills. In traditional nomadic and immigrant societies, people acquire the survival skills through experience and participation in affairs. However, education and knowledge acquisition for this group of people entail specialized institutes and schools, which has appeared into obsolete kuttabs or maktabs in Iran's tribal communities. After the modern schooling, teaching in nomadic areas was first based on the teaching rules governing the other public schools until the World War II. Following the Point Four Program, assisted by the USA, nomadic teaching was incessantly followed under the title of nomadic education and proceeded until the establishment of the Department of Education for Tribes (DET) in 1969, serving as the first official organization of nomadic education. Taking these into account, the present qualitative study aims to spotlight the Qashqai tribe using the historical method and a library-based document analysis technique. The purpose is to visualize the trend of evolution of the teaching policy before the official nomadic education in Iran. In doing so, the study assumes that teaching has been continuously regarded in different periods by mobile kuttabs or maktabs, and schoolKeywords: Qashqai, tribes, nomads, Knowledge acquisition, nomadic education, Point Four Program
-
فارس از نواحی عمده مالکی در کشور بود. بخش عمده ای از این ناحیه نیز قلمرو ایلات و عشایر نواحی جنوب کشور بود که خوانین آن صاحبان املاک بسیاری در فارس بودند و در حق رعایای خود ظلم و اجحاف بسیاری روا می داشتند. اراضی کشاورزی در نواحی جنوب کشور به دلیل شرایط آب و هوایی و نوع خاک آن ازنظر مرغوبیت و حاصلخیزی با نواحی شمال و غرب کشور وضعیتی کاملا متفاوت داشت. سوالی که در این پژوهش مطرح است این است که وضعیت عمده مالکان و خرده مالکان و انواع بهره های مالکانه در فارس در آستانه اصلاحات ارضی چگونه بود؟ طبق یافته های پژوهش، بسیاری از مالکان فارس از عمده مالکان کشور تنها در وسعت اراضی بودند؛ اراضی وسیع اما کم بازده که به دلیل کم آبی و خشک سالی های پیاپی درآمد چندانی نداشت. بنابراین عمده مالکان این نواحی با این که از بزرگ مالکان کشور بودند، اما مالکان چندان ثروتمندی نبودند و بسیاری از آن ها به دلیل مقروض بودن مجبور بودند سالانه مقداری از اراضی خود را به ثروتمندان شهری و یا تجار واگذار کنند و ازآنجایی که این مالکان به حرفه دیگری اشتغال نداشتند، به درآمد املاک و بهره مالکانه خود بسیار وابسته بودند. روش تحقیق در این پژوهش تحلیلی- توصیفی و مبتنی بر منابع کتابخانه ای و اسنادی است.کلید واژگان: فارس, مالکان, زارعان, بهره مالکانه, ایلات و عشایرFars was one of the Major landowner areas in the country, and a large part of this area was the territory of tribes and nomads of the southern regions of the country whose rulers were the owners of many properties in Fars and allowed many atrocities against their subjects. The agricultural lands in the country's southern regions had a completely different situation from the northern and western territories of the country in terms of quality and fertility due to the weather conditions and soil type. The question raised in this research was: what was the situation of significant owners and small owners and types of ownership interest in Fars on the eve of land reforms? According to the findings of the research, many of the owners of Fars were among the majority of the country's owners in only the area of land, vast but low-yielding lands that did not have much income due to water scarcity and successive droughts. Therefore, most of the owners of these areas, even though they were among the big owners of the country, were not very rich, and many had to hand over some of their lands to rich people or merchants every year due to their debts. And since these owners were not engaged in any other profession, they were very dependent on the income of their properties and ownership interests. The research method was analytical-descriptive and based on library and documentary sources.Keywords: Fars, owners, Farmers, property interest, tribes, nomads
-
به دنبال کودتای سوم اسفند 1299 و تلاش رضاخان برای تشکیل یک ارتش یکپارچه و مدرن، قدرت حکومت مرکزی به نحو بی سابقه ای افزایش یافت. این تحول در زمانی بود که هرج ومرج و ناامنی سراسر ایران را فراگرفته و برقراری امنیت مهم ترین توقع جامعه از دولت بود. با تشکیل قشون متحدالشکل، سرکوبی ایلات و عشایر در دستور کار قرار گرفت و تقابل های زیادی با ایلات کردستان، لرستان، کرمانشاهان، آذربایجان، بلوچستان و دیگر مناطق روی داد. هدف پژوهش حاضر بررسی پدیده خشونت ارتش در رویارویی با عشایر و ایلات و ماهیت این تصادمات است. مقاله با تکیه بر منابع و پژوهش های معتبر و به شیوه توصیفی تحلیلی و به روش پژوهش تاریخی درصدد پاسخ به این سوال است که خشونت های ارتش در برابر عشایر و مخالفان از چه ماهیتی برخوردار بود؟ مقاله به این نتیجه می رسد خشونتی که ارتش پهلوی اول به بهانه برقراری امنیت، در تقابل با ایلات و عشایر، مرتکب شد تا حد زیادی غیرضروری و سلیقه ای بود؛ برای نمونه فرماندهانی مانند امیر احمدی و شاه بختی و دولو بیشتر به قصد غارت و چپاول دارایی های مخالفان و کسانی چون البرز و خزاعی از روی جاه طلبی به خشونت دست زدند.
کلید واژگان: ارتش, خشونت, ایلات و عشایر, رضاخان, پهلوی دومFollowing the coup d'état of March 1920 and Reza Khan's efforts to form a unified and modern army, the power of the central government increased in an unprecedented manner. This development took place at a time when chaos and insecurity spread all over Iran and establishing security was the most important expectation of the society from the government. With the formation of a uniform army, the suppression of tribes and nomads was put on the agenda and many confrontations took place with the tribes of Kurdistan, Lorestan, Kermanshah, Azerbaijan, Baluchistan and other regions. The aim of the current research is to investigate the phenomenon of army violence in confrontation with nomads and tribes and the nature of these clashes. Relying on reliable sources and researches, the article seeks to answer the question of what was the nature of the army's violence against the nomads and opponents in a descriptive, analytical and historical research method? The article comes to the conclusion that the violence committed by the first Pahlavi army against the tribes and nomads under the pretext of establishing security was largely unnecessary and tasteful; For example, commanders such as Amir Ahmadi, Shahbakhti, and Dolo mostly committed violence with the intention of looting and plundering the properties of the opposition, and those such as Alborz and Khazaei committed violence out of ambition.
Keywords: army, violence, tribes, nomads, Reza Khan, second Pahlavi -
پژوهش حاضر با هدف مطالعه ذایقه موسیقیایی میان نسلی در بین مردم ایل خزل و بر اساس پارادایم کیفی از نوع روش تحلیل تماتیک انجام گرفته است. برای گردآوری اطلاعات از تکنیک مصاحبه نیمه ساختاریافته و برای تحلیل یافته ها از مدل کلارک و براون استفاده شده است. جامعه هدف شامل نسل والدین و فرزندان دهه هشتاد بوده است و برای تعیین حجم نمونه از استراتژی نمونه یابی هدفمند استفاده گردیده است که بر اساس آن برای رسیدن به اشباع با 90 نفر (شامل 30 خانوار) مصاحبه صورت گرفته است. بر اساس تحلیل داده ها، 34 تم فرعی و 17 تم اصلی استخراج گردید. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که به دنبال تغییرات روزافزون در سبک زندگی، موسیقی نیز در معرض تغییر قرار گرفت و ارزش عمیق هنری آن کمرنگ شد. در این میان ذایقه نسل جدید بر اساس توده گرایی و انتخاب موسیقی توده شکل گرفته است. از سوی دیگر، نسل پیشین که پایبندی بیشتری به سنت ها و هنر دارد، از این تغییرات به دور نمانده و در حال انطباق با شرایط موجود و پذیرش تنوع در موسیقی است که این موضوع حاکی از به حاشیه رفتن موسیقی اصیل و فاخر ایل است. همچنین نتایج نشان داد تعلق ایلی برخلاف گذشته الزاما به تعهد فرهنگی منجر نمی شود، یعنی تعلق داشتن طوایف به ایل از نظر ذهنی پذیرفتنی و همگانی است، اما تعهد داشتن به موسیقی ایلی و سایر ابعاد فرهنگ در تمام طوایف مشاهده نمی شود.
کلید واژگان: ذائقه موسیقیایی, مصرف فرهنگی, تفاوت نسلی, ایلThe present study aims to study the musical tastes of two generations of the Khezel. The research in based on qualitative paradigm and thematic analysis method. To this end, for information collection semi - structured interview technique, and for the data analysis the Clark and Brown model has been used. The target community consists of the parents and children of the 80's that were chosen using purposive strategy sampling, upon which saturation was accomplished by comparing the interview using 90 person (including 30 household). During the process analysis stages, 34 sub - themes and 17 main themes were extracted. The results of this study showed that, in the wake of the increasing changes and influence of superficiality in the different dimensions of art, music has also been affected by the spread and plurality of its expanded art. So that future generations' tastes are established from the beginning through the selection of populism and popular music. On the other hand, the previous generation who are more committed to their traditions and art, they were not immune to these changes and were is step with the times, accepting a wide range of musical styles, creating a severe threat to the existence of noble and excellent music. This shows that the preservation of excellent and noble music is under marginalization. Furthermore, the findings revealed that family attachment did not always imply a cultural devotion to the past. To put it another way, family attachment is commonly acknowledged,.
Keywords: Musical Taste, cultural consumption, generation difference, tribes -
هدف
یمن کشوری است از عهد باستان که تمدن آن به دوران قبل از اسلام بر می گردد. درطول تاریخ اسلام آن ها مسلمان شدند اما سنتهای زندگی قبیله ای خود را حفظ کردند، برای مثال رقابتهای قبیله ای و جنگ و ستیز بین آنها در این کشور یک پدیده جدیدی نمی باشد.از اوایل قرن نوزدهم بعضی از قوای بیگانه نیز صرف نظر از قصد و نیت به سلطه کشیدن آنها از طریق شیوه استعمار در زندگی یمنی ها خود را ذینفع یافتند.امروزه ملت یمن از یک طرف درگیر ستیز و برخوردهای مختلف بین جناحهای داخلی و شورشیان و از طرف دیگر مواجه با وضعیت خصمانه با قوای بیگانه می باشد. در این مقاله ما ریشه های تاریخی جنگهای فرقه ای در یمن و در کنار آن آثار سوء دخالتهای دول بیگانه در استقلال دولت یمن و تمامیت ارضی آن را مطالعه می کنیم.
روشدر مطالعه مباحثی که متضمن متغییرهای متفاوتی می باشد که به نوبه خود پارامترهای زیادتری را درگیر می سازند همانطوری که در مورد پژوهش حاضر مصداق دارد که در آن عناصر فرهنگی این کشور به همراه مداخلات قوای بیگانه مسیر وقایع را متاثر می سازند، بحث در رابطه با متدولوژی علی الاصول نباید محدود به جنبه های شکلی قضیه باشد. در مقایسه یک متدولوژی موسع در مقابل یک متدولوژی مضیق با امعان نظر به ویژگیهای خاص این تحقیق ، این مقاله بر مبنای یک روش contextual از سیستم تجزیه و تحلیل داده ها استفاده نموده است.
یافته ها
بررسی های ما در این تحقیق نشان می دهد که امروزه یمن در یک وضعیت هرج و مرج کامل و دخالتهای بی شمار بیگانگان در آستانه فروپاشی تمامیت ارضی قرار گرفته است که در آن دخالتهای نظامی بیگانگان علت و عنصر اصلی تشخیص داده شده است.
نتیجه گیری :
در حال حاضر اکثریت قریب به اتفاق مردم یمن در مضیقه بسیار سختی در خصوص مایحتاج اولیه زندگی خود قرار دارند. شورای امنیت سازمان ملل نگرانی های عمیق خود را در رابطه با سرنوشت مردم بی گناه غیر نظامی به کرات در قطعنامه های خود بیان داشته است و نقطه مهم اینکه کلیه طرفهای درگیر در جنگ یمن به نقض آشکار و شدید اصول اساسی حقوق بین الملل همچنان ادامه می دهند.
کلید واژگان: قبایل, زیدی ها, حوثی ها, شیوخ, جنگ داخلی, حمله های تروریستیObjectiveYemen is a country from antiquity with a civilization belonging to the pre-Islamic era. During the Islamic history they became Muslim but they kept their tribal life traditions, tribal rivalry and fight, for instance, in this country are not a new phenomena.Since early nineteenth century certain foreign forces too found themselves somehow interested in the Yemenis life, notwithstanding their colonial dominance intention which they were planning to establish in this territory.
Today Yemenis are confronted with so many internecine wars between the domestic rebels and factions in one hand and the foreign troops on the other.In this article we study the historical roots of this sectarian war, while the other main purpose of this study is to assert the harmful impact of foreign States interferences on independence and territorial integrity of Yemen.MethodIn dealing with issues comprising different components which in turn involve more parameters with different variability, as it is the case in this study concerning the intrinsic cultural elements affecting the courses of events in Yemen beside the foreign interferences, the discussions on the methodology usually outreach the mere formalism, debating the virtues of extensive approach against the restrictive approach, taking into account the particular features of the research subject, this article is prepared using “data analyzing system” based on the “contextual approach”.
ResultThe scope of our research shows that, today Yemen is on total disarray on the verge of territorial disintegration and foreign interferences, particularly foreign military interventions are being considered as the major cause of this calamity.
ConclusionActually the majority of Yemenis are in a dire situation regarding the necessary means of life. UN Security Council expresses its alarm over innocent civilian people’s fate and, more importantly, all parties involved in Yemen war continue to commit gross violation of international law.
Keywords: Tribes, Zaydis, Houthis, Sheikhs, Civil War, Terrorist Attacks -
نشریه تاریخ، پیاپی 63 (زمستان 1400)، صص 393 -414
یکی از سیاست های مهم دولت پهلوی اول (1304-1320ش.) در خصوص ایلات و عشایر ایران، سیاست اسکان عشایر یا «تخته قاپو» کردن آنان بوده است، گر چه این سیاست در نهایت به خاطر مقاومت ایلات و عشایر در مقابل اسکان اجباری و نبود زیرساختهای لازم، با سقوط حکومت پهلوی اول با شکست روبرو شد؛ اما بر وجوه مختلف زندگی ایلات و عشایر تاثیرات بسیار گذاشت. مساله تحقیق حاضر این پرسش است که سیاستهای ضد عشایری پهلوی اول در قالب اسکان اجباری، چه پیامدهای فرهنگی بر زندگی ایلات و عشایر به دنبال داشته است؟روش تحقیق در این مقاله، تاریخی (استقرایی) و شیوه گردآوری اطلاعات، اسنادی و کتابخانه ای است که با این روش به توصیف و تحلیل مطالب پرداخته خواهد شد.یافته های این پژوهش بیانگر آن است که سیاستهای ضد عشایری حکومت رضاشاه از جمله سیاست اسکان، علاوه بر اینکه باعث نابودی و فراموشی بسیاری از مولفه های فرهنگی ایلات و عشایر از جمله صنایع دستی شد، بوجودآورنده نوعی فرهنگ مقاومت در بین مردمان ایل گشت که نشانه های آن، در فرهنگ فولکلور مردم عشایر بخصوص اشعار محلی قابل مشاهده و پی گیری است. همچنین تلاشهای حکومت جهت بهبود شاخصه های انسانی در زندگی عشایر، ازجمله سواد آموزی و ایجاد مدارس عشایری، گرچه صورت گرفت، ناکافی بوده و در دوره خود، در تشویق عشایر به اسکان موفق نبوده است.
کلید واژگان: ایلات و عشایر, اسکان, پهلوی اول, رضاشاه, پیامد فرهنگیJournal of History, Volume:16 Issue: 63, 2022, PP 393 -414One of the important policies of the first Pahlavi government (1304-1320 AD) regarding the tribes and nomads of Iran, was the policy of nomadic settlement or "boarding" them, although this policy was ultimately due to the resistance of tribes and nomads to forced settlement. And the lack of necessary infrastructure, with the fall of the first Pahlavi government failed; But it had a great impact on different aspects of tribal and nomadic life. The issue of the present study is the question of what cultural consequences have the anti-nomadic policies of the first Pahlavi in the form of forced settlement had on the lives of the tribes and nomads?The research method in this article is historical (inductive) and the method of collecting information, documents and libraries, which will be used to describe and analyze the material.The findings of this study indicate that the anti-nomadic policies of Reza Shah's government, including the policy of settlement, in addition to destroying and forgetting many cultural components of tribes and nomads, including handicrafts, created a culture of resistance among the people of the tribe. , Can be seen and followed in the folklore culture of nomadic people, especially local poems. Also, the government's efforts to improve the human characteristics of nomadic life, including literacy and the establishment of nomadic schools, although done, have been insufficient and have not been successful in encouraging nomads to settle.
Keywords: tribes, Nomads, Settlement, First Pahlavi, Reza Shah, Cultural consequences -
در دوره قاجار (1210تا1344ق/1788تا1925م)، در میان مبادی ورودی جنوبی و بنادر ایران در کناره خلیج فارس، بوشهر جایگاه عالی و اهمیت بسیار داشت. این شهر بندری، مرکز مبادلات اقتصادی و ارتباطات سیاسی و فرهنگی و حتی مسایل نظامی محسوب می شد. ارتباط این مرکز مهم با شهرهای داخلی و پایتخت و مسایل پیش روی این ارتباط که از محور بوشهرشیراز انجام می شد، بر ضرورت توجه بیشتر به آن می افزود. عبور این محور مواصلاتی از نواحی زیر سلطه ایل ممسنی و تاثیرگذاری شدید ایل ممسنی بر امنیت و رونق و روانی فعالیت های این راه یا ناامنی و بی رونقی و ایجاد مشکلات متعدد، بیان کننده تاثیرپذیری کنشی و واکنشی این محور از ساختار ایلی ساکنان اطراف آن بوده است. با عنایت به اهمیت موضوع، این پژوهش با هدف بررسی اثرگذاری عناصر ایلی بر کارکردهای راه های ممسنی در محور بوشهرشیراز در دوره قاجار، قصد آن دارد به این پرسش پاسخ گوید: ایل لر ممسنی بر کارکرد راه های این منطقه در محور مهم بوشهرشیراز در دوره قاجار چه تاثیری گذاشته است؟ پژوهش به شیوه مطالعه کتابخانه ای و اسنادی و مطالعه میدانی، این موضوع را بررسی کرده است.
کلید واژگان: ممسنی, محور بوشهرشیراز, ایلات, حکام محلی, قاجاریه, دولت انگلستانBushehr had a high status and was of high importance among the southern entry routes and ports in Iran on the coast of the Persian Gulf during the Qajar period (1210-1344 AH/1788-1925 AD). This port city was considered the center of economic exchanges, political and cultural relations, and even military affairs. Connection of this important center with the inner cities and the capital, as well as the ongoing issues related to this connection through Bushehr-Shiraz road network, added to the need for paying more attention to this subject matter. The passage of this transportation route through the areas controlled by Mamasani tribes and their strong impacts on the security and prosperity of activities along this road or insecurity, sluggishness, and the many problems created in this regard indicated the active and reactive effects of this road network triggered by the tribal structure of inhabitants surrounding it. Considering the importance of this issue, this study aimed to investigate the effects of tribal elements on the functions of the roads through Mamasani District along Bushehr-Shiraz road network during the Qajar period. In fact, we sought to answer this question: "What effects did the Lor tribes of Mamasani District have on the functioning of the roads in this region along the important Bushehr-Shiraz road network during the Qajar period?" This research dealt with this issue through library, documentary, and field study methods.
Keywords: Mamasani District, Bushehr-Shiraz road network, tribes, local rulers, Qajar, British government
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.