جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "آنتوان برمن" در نشریات گروه "ادبیات و زبان ها"
تکرار جستجوی کلیدواژه «آنتوان برمن» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
نظریات مختلفی در باب ترجمه وجود دارد که هر یک به منظور رفع آسیب های ترجمه، ساختاری را ارائه می دهند. یکی از آن نظریات نظریه متن محور انتوان برمن است. او از نظریه پردازان مبدا گرایی است که نظریه «گرایش های ریخت شکنانه» را پی ریزی کرده است. وی درجایگاه مترجم و نظریه پرداز توجه ویژه ای به متن مبدا دارد و معتقد است مترجم باید ازجهت شکل و محتوا، مقید و وفاداربه متن مبدا باشد. او از جمله نظریه پردازان مبدا گرایی است که با گرایش متداول بومی سازی و تقبیح بیگانه سازی در فرایند ترجمه به شدت مخالفت کرده است. یکی از چالشهای ترجمه عربی به فارسی، ترجمه مفعول له و انواع آن می باشد. چراکه مترجم باید دقیقترین معادل یابی را با در نظر گرفتن غرض گوینده، داشته باشد. مفعول له، معنای علیت را درخود نهفته دارد که معمولا مترجمان فارسی زبان نسبت به ترجمه دقیق آن دچار مشکل می شوند چرا که از سویی تصریح به معنای علیت در زبان مقصد ممکن است متن را از روانی و شیوایی خارج کند و از سوی دیگر عدم تصریح به آن نیز، به معنای عدم ترجمه صحیح مفعول له، تلقی می گردد. پژوهش حاضر درصدد است به روش توصیفی_تحلیلی ترجمه مفعول له در 100 خطبه اول نهج البلاغه را بر اساس ترجمه مکارم شیرازی را با تاکید بر نظریه آنتوان برمن، مورد نقد و تحلیل قرار دهد. در این جستار از میان دوازده مولفه ی نظریه ی گرایش های ریخت شکنانه، سه مولفه ی عقلایی سازی، اطناب سازی و شفاف سازی که از مهمترین مولفه ها هستند انتخاب شده و بر ترجمه ی خطبه های دارای مفعول له، تطبیق داده شده است؛ تا بدین وسیله میزان وفاداری مترجم نسبت به متن اصلی تعیین گردد. ترجمه مکارم شیرازی را می توان درمجموع ترجمه ای مبدا گرا دانست اما دربین خطبه هایی که ترجمه آن بررسی شد، ایشان در بسیاری موارد مفعول له را به صورت دقیق ترجمه نکرده است، ضمن این که با بررسی بافت متن نیز مشخص می گردد ایشان با توجه به نظریه برمن که نظریه ای مبدا گراست، در موارد متعددی معادل یابی مناسبی نداشته است و در زمینه شفاف سازی و اطناب کلام نیز، بر اساس نظریه «برمن» سبب تحریف متن گشته است و در مواردی نیزبا تغییر ساختار متن مبدا دست به عقلایی سازی زده است که البته برخی از این موارد برای روانتر شدن ترجمه ضروری است اما بر اساس نظریه «برمن» از عوامل تحریف متن، به شمار می آید.
کلید واژگان: نهج البلاغه, ترجمه مکارم شیرازی, آنتوان برمن, ترجمه مفعول لهNumerous theories addressing translation challenges have been proposed, each providing a distinct framework for mitigating translation issues. One notable theory is that of Antoine Berman, who focuses on a text-centered approach and introduces the notion of "disruptive tendencies." He underscores the significance of adhering closely to the source text and advocates for translators to maintain fidelity to both its form and content. Berman is particularly critical of prevalent practices such as domestication and denigration of foreignization within translation processes. A specific challenge faced when translating from Arabic to Persian involves rendering "maf'ul lahu" and its various forms; translators must ensure precise equivalence while considering the speaker's intent. The term "maf'ul lahu" inherently implies causality—a concept that Persian translators frequently find difficult to convey accurately. Explicitly indicating causality may disrupt the fluidity and elegance of the target text, while omitting it can result in an inaccurate representation. This study seeks to conduct a descriptive and analytical critique regarding how "maf'ul lahu" is translated in Naser Makarem Shirazi’s rendition of the first 100 sermons from Nahj al-Balagha, with a focus on Berman’s theoretical framework. From among Berman’s twelve components related to disruptive tendencies, three significant elements—rationalization, expansion, and clarification—are selected for detailed analysis concerning sermons featuring "maf'ul lahu," thus assessing how faithfully the translator adheres to the original text. Although Makarem Shirazi’s overall approach can be characterized as source-oriented, he often fails to translate "maf'ul lahu" accurately in numerous instances. Furthermore, contextual analysis indicates that he does not consistently achieve appropriate equivalences aligned with Berman’s source-oriented perspective. His application of clarification and expansion techniques has led to distortions in several cases; additionally, he has modified structural elements as a form of rationalization. While some alterations may be necessary for achieving greater fluency in translations, they are nonetheless viewed as distorting factors according to Berman’s theoretical framework.
Keywords: Nahj Al-Balagha, Naser Makarem Shirazi's Translation, Antoine Berman, Translation Of Maf'ul Lahu -
هدف از پژوهش حاضر، تحلیل گرایش های تغییر شکل دهنده متن مبدا در ترجمه از فارسی به عربی است تا بدین وسیله اصول و مبانی تعریب به بحث گذارده شود. بر همین اساس، پژوهش حاضر به دو بخش نظری و تطبیقی تقسیم شده است؛ بخش نظری، دربرگیرنده نگرش آنتوان برمن به گرایش های تغییر شکل دهنده متن مبدا است و بخش تطبیقی، ناظر به تحلیل تعریب وصیت نامه سیاسی-الهی امام خمینی (ره) بر اساس الگوی آنتوان برمن است. برمن از سیزده گرایش به عنوان عوامل تغییر شکل دهنده متن مبدا نام برده است. این گرایش ها عبارت هستند از: خردپروری، شفاف سازی، تطویل، اصالت بخشی، فقرزدگی کیفی، فقرزدگی کمی، همسان سازی، تخریب ضرب آهنگ ها، تخریب شبکه دال ها و معانی ضمنی، تخریب گرایش های نظام مند، تخریب یا بدیع سازی شبکه های زبان بومی، تخریب عبارت ها و اصطلاحات، و پاک سازی از انباشتگی های زبانی. هر کدام از این گرایش ها جنبه هایی از متن اصلی را در نظر گرفته و چشم انداز دقیقی به ترجمه و شناخت تصمیم های مترجم می دهد. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی است. نتایج پژوهش نشان داد که تاثیر گرایش های تغییر شکل دهنده متن مبدا بر فرآیند تعریب وصیت نامه سیاسی-الهی امام خمینی (ره) از یکدیگر متفاوت است؛ دامنه تاثیر هر یک از آن ها بر فرآیند اشاره شده، وابسته به تصمیم های مترجم و همچنین ژانر متن است؛ در حالی که خردپروری از قوی ترین تاثیر برخوردار است، فقرزدگی کمی، تخریب عبارت ها و اصطلاحات و پاک سازی از انباشتگی های زبانی فرصتی برای نقش آفرینی به دست نیاورده اند.
کلید واژگان: ترجمه, تعریب, آنتوان برمن, گرایش های تغییر شکل دهنده متن, وصیت نامه سیاسی-الهی امام خمینی(ره)Translation Researches in the Arabic Language And Literature, Volume:13 Issue: 29, 2023, PP 107 -144The research aims to analyze source text tendencies when translating from Persian to Arabic, discussing translation principles. The mentioned research is divided into two parts: theoretical and comparative. The theoretical part focuses on Antoine Berman's attitude towards the transforming tendencies of the source text. The comparative part includes an analysis of the translation of Imam Khomeini's political-divine testament based on Antoine Berman's model. Berman identified thirteen tendencies that influence the way the source text is presented. These tendencies are rationalization, clarification, expansion, ennoblement, qualitative impoverishment, quantitative impoverishment, assimilation, destruction of rhythms, the destruction of the underlying networks of signification, the destruction of linguistic patternings, the destruction of vernacular networks or their exoticization, the destruction of expressions and idioms, and the effacement of the superimposition of languages. Each tendency offers a unique perspective on the translator's decisions, based on different aspects of the original text. The research method used was descriptive and analytical. The results of the study revealed that the changing tendencies of the source text had varying impacts on the translation process of Imam Khomeini's political and divine testament. The extent to which each factor influences the process in question relies on the translator's decisions and the genre of the text. Rationalization is the most significant factor, while quantitative impoverishment, the destruction of expressions and idioms, and the effacement of the superimposition of languages have not been shown to have an impact.
Keywords: Translation, Arabicizing, Antoine Berman, Text-Changing Tendencies, Political-Divine Testament Of Imam Khomeini -
رابطه میان سرودن شعر و ترجمه شعر، رابطه تفکر و تامل است. هر مترجم شعر در درجه اول، یک تاویلگر متن است و تاویل های خود را بازنویسی و بازسرایی می کند. نزدیک کردن خوانش های مترجم به متن اصلی، مستلزم شناخت جهان و زبان شاعر است. البته این به معنای ارایه معناهای بسته نیست؛ بلکه پی بردن به آن معنای غایی متن است که گستره تاویل های بی پایان را در خود نهفته دارد؛ یعنی حس ناب متن. آنتوان برمن در نظریه گرایش های ریخت شکنانه خود، با هدف برجسته ساختن اهمیت دیگری و فرهنگ بیگانه در ترجمه و احترام به غرابت و بیگانگی متن اصلی، بر این اعتقاد است که مترجم باید از جهت شکل و محتوا، مقید به متن مبدا و وفادار به آن باشد. در این جستار، با روش توصیفی- تحلیلی و از منظر مطالعات توصیفی فرایندمدار ترجمه، ترجمه عربی یوسف عبدالفتاح از کتاب سیر العباد الی المعاد بر اساس هشت مورد از مولفه های تحریف متن از دیدگاه برمن بررسی می شود که عبارت اند از: عقلایی سازی، واضح سازی، اطناب کلام، آراسته سازی، تخریب سیستم زبانی، تخریب اصطلاحات و عبارات، غنازدایی کیفی و غنازدایی کمی. یافته های پژوهش نشان می دهد علت اصلی انحراف ترجمه عربی سیر العباد الی المعاد از متن اصلی، ناآشنایی مترجم با زبان فارسی، تمایزات مربوط به ساختار دستوری و همچنین تطابق نداشتن کامل دامنه اطلاق واژه ها در دو زبان عربی و فارسی است که طبیعتا ناشی از اختلاف فرهنگ، تمدن، عادات و رسوم دو قومی است که به این دو زبان سخن می گویند.کلید واژگان: سیر العباد إلی المعاد, یوسف عبدالفتاح, آنتوان برمن, نظریه ی گرایش های ریخت شکنانهThe translation of Molana's books as a one of the greatest literary works of Persian literature is considerable with the modern theories of translation's skills, structurally and contently. Antoine Berman with his theory "Endances eformantes" (deconstruction tendencies), emphasized on the importance of the others and underscored the main text and he believed that the translators must be respect the first text and be faithful toward it. In this paper, by using Process- oriented descriptive translation studies, we examine the Arabic translation of Seirolebad Elalmaad by Yusef Abdulfattah using the eight parameters of Berman's theory: Rationalization, Clarification, Ennoblement, Glorification, and the Destruction of underlying Networks of Signification, Quantitative and Qualitative impoverishment. The conclusion shows that the main reasons of deviation in Arabic translation from Seirolebad Elalmaad belongs to: translator's lack of acquaintance to Persian language, the grammatical and lexical differences between Arabic and Persian and naturally it is resulting from the unconformity of culture, civilization, and tradition of these two nations.Keywords: Seirolebad Elalmaad, Yusef Abdulfattah, Antoine Berman, Endances eformante
-
ترجمه متون ادبی یکی از سختترین انواع ترجمه است که با چالشهایی مواجه میباشد که باعث پیچیدگی و دشواری هرچه تمام تر آن میشود. امروزه نظریه پردازان با ارایه انواع تکنیکها و روشهای برتر ترجمه کمک شایانی به مترجمان کردهاند و تا حدودی مسیر پیشروی آن ها را هموار نمودهاند. یکی از نظریه پردازان مطرح در این زمینه «آنتوان برمن» فرانسوی است که در نظریه خود با عنوان گرایشهای ریخت شکنانه، سیزده عامل انحراف در ترجمه را برمی شمارد. پژوهش حاضر نیز بر اساس تکنیکهای ترجمه برمن به واکاوی رمان «برید اللیل» تالیف هدی برکات و ترجمه سید حمیدرضا مهاجرانی با عنوان «پست شبانه» میپردازد. در این ترجمه به چند گرایش از نظریه برمن پرداخته شده که بیشترین تکرار را در ترجمه مهاجرانی داشته است، این گرایش ها عبارت اند از: منطقیسازی، واضحسازی، اطناب یا تطویل، آراسته سازی، غنازدایی کیفی و غنازدایی کمی؛ البته لازم به ذکر است نمونه هایی چند از دیگر گرایش های ریختشکنانه در این ترجمه دیده میشود که به علت اندک بودن از ذکر آن ها خودداری شده است. در این مقاله با مطالعه دقیق، موارد انحراف در ترجمه بریداللیل بر اساس گرایش های مذکور مطرح شده و در برخی موارد ترجمه پیشنهادی هم ارایه شده است. به طورکلی میتوان گفت بیشترین علت انحراف در ترجمه مهاجرانی مربوط به توضیح و تفسیر مترجم است که قصد دارد خواننده به وضوح مطلب را درک کند؛ بنابراین پیداست که این ترجمه بیشتر به متن مقصد گرایش دارد.
کلید واژگان: واکاوی ترجمه, برید اللیل, حمیدرضا مهاجرانی, آنتوان برمنTranslation of literary texts is one of the most difficult types of translation, which faces challenges that make it even more complicated and difficult. Today, theorists have helped translators by presenting various techniques and superior methods of translation and have paved their way forward to some extent. One of the prominent theoreticians in this field is Antoine Berman, who enumerates thirteen factors of deviation in translation in his theory entitled Deforming Tendencies. Based on the techniques of Berman's translation, the present research analyzes the novel Barid Al-Layl written by Hoda Barakat and translated by Seyyed Hamidreza Mohajerani with the title "Post-e Shabaneh". In this translation, several tendencies of Berman's theory have been discussed, which have been the most repeated in Mohajerani’s translation, these tendencies are: rationalization, clarification, expansion, ennoblement, qualitative and quantitative impoverishment. Of course, it is necessary to mention that there are some examples of other deforming tendencies in this translation, which have been avoided due to their low number. In this article, with a careful study, cases of deviations in the translation of Barid Al-Layl are presented based on the mentioned tendencies, and in some cases, a suggested translation is also presented. In general, it can be said that the biggest cause of deviation in Mohajerani’s translation is related to the explanation and interpretation of the translator, who intends for the reader to clearly understand the content; therefore, it is clear that this translation is more oriented towards the target text.
Keywords: Analysis of Translation, Barid Al-Layl, Hamidreza Mohajerani, Antoine Berman -
«دیگری» مبنای شناخت «خود» و مقدمه خودشناسی است. راه رسیدن به خودشناسی، ارتباط با دیگری است. زمانی میتوانیم با دیگری ارتباط برقرار کنیم که او را پذیرفته باشیم و خود را با او یگانه بدانیم. گرایشهای ریختشکنانه نظریهپرداز فرانسوی آنتوان برمن بر مبنای احترام به «دیگری» و خودداری از بیگانهزدایی در ترجمه شکل گرفته است. او بر آن است متن مبدا را همانگونه که هست باید پذیرفت و انتقال داد و نباید بهدنبال شبیهسازی آن با فرهنگ خودی بود. محور دیدگاه ترجمه شناختی برمن، احترام به متن بیگانه و پذیرش دیگری و به رسمیت شناختن فرهنگ اوست. نظریه برمن که معتقد است نباید ریخت و ساختار متن مبدا را تغییر داد و برابریابی ساختاری و دستوری انجام داد، درنتیجه شکلگیری افراطی موج مقصدگرایی در ترجمه در عصر اوست. برای نقد موضوع پذیرش دیگری بر اساس گرایش منطقیسازی، ترجمه خانم ماجده العنانی مترجم مصری از داستان نون و القلم جلال آل احمد را بررسی کردهایم و در جریان بحث و بررسی نمونه ها - که بهطور تصادفی انتخاب شدهاند - به این نتیجه رسیدیم که مترجم در ترجمه اصطلاحات فرهنگی تلاش نموده تا پایبندی خویش به متن اصلی را نشان دهد اما در برخی موارد موفق عمل نکرده و فقط توانسته لفظ را بجای لفظ بدون توجه به بار معنایی و بلاغت آن بیاورد.
کلید واژگان: نون والقلم, جلال آل احمد, آنتوان برمن, ماجده العنانی, پذیرش دیگریTranslation Researches in the Arabic Language And Literature, Volume:13 Issue: 28, 2023, PP 297 -325"Other" is the basis of knowing "Self" and the introduction of self-knowledge. The way to self-knowledge is communication with others. The deforming tendencies of the French theorist Antoine Berman are based on respect for the "other" and avoidance of domestication in translation. He believes that the source text should be accepted and transferred as it is, and one should not seek to simulate it with one's own culture. The focus of Berman's cognitive translation point of view is respect for the foreign text, acceptance of the other, and recognition of his culture. Berman's theory, in which he believes that the structure of the source text should not be changed and equivalents should not be found according to structural and grammatical aspects, is the result of the extreme formation of the target-oriented movement in translation in his era. In order to criticize the issue of accepting Other based on the tendency of rationalization, we have examined Majedeh Al-Anani’s translation of the story Nūn wa al-Qalam by Jalāl Āl-e-Ahmad, and during the discussion and examination of the examples, we came to the conclusion that the translator in the translation of cultural terms tried to show her faithfulness to the original text, but in some cases, she was not successful and she was only able to replace the word without paying attention to its semantic load and rhetoric.
Keywords: Nūn wa al-Qalam, Jalāl Āl-e-Ahmad, Antoine Berman, Majedeh Al-Anani, acceptance of Other -
ترجمه از مهم ترین راه های انتقال فرهنگ در میان جوامع بشری و از موثرترین مولفه های ایجاد پیوند میان ملل مختلف برای تعالی ارزش های انسانی و تضارب اندیشه های جهانی به شمار می آید. این پدیده به شکل های گوناگونی صورت می گیرد و جانب هر یک از دو زبان مقصد یا مبدا، دچار برجستگی یا فرورفتگی می شود و یا با تعادل ساختاری و معنایی، انجام می گیرد. آنتوان برمن از نظریه پردازان ترجمه است که به معرفی مولفه های تحریفی ترجمه پرداخت و عدم تعادل متن مبدا و مقصد را نشان داد. ترجمه آثار دو ملت ایران و عرب از این مولفه ها خالی نیست. از جمله مهم ترین آثار ادبی در زمینه داستان، نون و القلم جلال آل احمد است که داستانی تمثیلی با رویکرد اجتماعی محسوب می شود. این داستان را ماجده العنانی، مترجم و پژوهشگر مصری ترجمه کرد و به جهان عرب معرفی کرد. بررسی عناصر ریخت شکنانه برمن در این ترجمه، میزان پایبندی مترجم به ساختار و مفهوم متن مبدا را می رساند و نمایانگر میزان جذب مخاطب به این ترجمه است. پژوهشگر با روش توصیفی- تحلیلی، شخصیت های داستان را در متن مبدا و مقصد وارسی کرد و به بازخوانی غنازدایی کمی و کیفی اقدام کرد. برای این کار، نمونه هایی را به طور تصادفی ساده از هر شخصیت برگزید و ترجمه پیشنهادی برای متون منتخبه نیز ارایه شد. یافته های پژوهش نشان داد که العنانی در ترجمه اوصاف شخصیت ها، اغلب قصد حفظ ساختار نحوی زبان مبدا را دارد، اما این امر سبب ریزش کیفیت ترجمه شده و مفهوم والای متن مبدا را به زیر کشیده است. در برخی موارد، وی به تضعیف کمی و حذف برخی واژگان و عبارات پرداخته که موجب تزلزل در بار معنایی و پیام متن مبدا شده است.کلید واژگان: ترجمه نون و القلم, ماجده العنانی, توصیف شخصیت ها, آنتوان برمن, غنازدایی کمی و کیفیTranslation Researches in the Arabic Language And Literature, Volume:12 Issue: 27, 2023, PP 119 -145Translation is one of the most important means of transmitting cultures among human societies and one of the most effective components of making connections among different nations for the transcendence of human values and the conflict of global ideas. This phenomenon occurs in various forms, either through making the source or target language face eminence or indentation, or through a semantic and structural balance. Antoine Berman is a translation theorist who introduced the distortion components of translation and shed light on the lack of balance between the source and target texts. Translating works of Arab and Iranian nations, also, conveys such components. Among the most significant literary works in the story field is Nūn wa al-Qalam by Jalal Al-e Ahmad, a symbolic story with a social approach. Majede Alanani, the Egyptian translator and researcher, has translated and introduced this story to the Arab world. Berman’s deformation components in this translation depict the translator’s commitment level to the structure and meaning of the source text and show the extent of the audience's attraction to the translation. Applying a descriptive-analytic approach, the researcher, focusing on the quantitative and qualitative enrichment, analyzed the source and target text characters. The results indicate that Alanani tried to preserve the syntactic structure of the source language in translating the description of characters. But this has lowered the translation quality and belittled the sublime meaning conveyed in the source text. In some cases, Alanani tended to apply quantitative impoverishment and removed some words and phrases which resulted in the agitation of the meaning and the message of the source text..Keywords: Translation of Nūn wa al-Qalam, description of characters, Antoine Berman, Quantitative, Qualitative impoverishment
-
از نظریه "گرایشهای ریخت شکنانه" تا نظریه ''نقد ترجمه'' که هر دو توسط آنتوان برمن ارایه گشته اند شاهد نوعی تحول هستیم : رسیدن از نظریه ای لفظ گرا و سخت گیرانه و آناکاوی منفی ترجمه به آناکاوی مثبت و رویکردی عملگرایانه . این تحول نشان از تغییر نگاه برمن به ترجمه بدون صرف نظر کردن از مطالبه اساسی از مترجم مبنی بر رعایت متنیت متن اصلی و خلق اثر است. در رویکرد دوم، مترجم جایگاهی ویژه یافته و بدل به یکی از محورهای اساسی مطالعه ترجمه می گردد : بدینگونه است که بررسی طرح مترجم و افق مترجم یکی از چهار مرحله اساسی نقد ترجمه را تشکیل می دهد. می توان ادعا کرد که اعتماد به مترجم، به درونیت و آزادی او در این رویکرد برجسته شده است و این در مقایسه با گرایشهای ریخت شکنانه که در آن مترجم و گرایشهای منفی او مورد حمله قرار می گرفت، تحولی مهم محسوب می گردد. در این مقاله با تحلیل دقیق هر دو رویکرد یا نظریه و مقایسه آنها، به بررسی این تحول می پردازیم.
کلید واژگان: نظریه گرایشهای ریخت شکنانه, نقد ترجمه, آنتوان برمن, تحول, درونیت مترجمRecherches en Langue et Littérature Françaises, Volume:16 Issue: 30, Fall and Winter 2023, PP 23 -34Depuis la Théorie des Tendances déformantes à la Critique des Traductions, qui sont toutes les deux élaborées et présentées par Antoine Berman, on constate une évolution : on assiste à un passage d’une théorie littéraliste et d’une analytique négative de la traduction à une analytique positive et une approche pragmatique. Cette évolution de la pensée traductive bermanienne fait état d’un certain changement de point de vue sur la traduction et l’activité traduisante sans pourtant renoncer d’un iota à l’exigence faite au traducteur de respecter la textualité de l’original et de faire œuvre. Le traducteur trouve dans la seconde approche, une place privilégiée et devient l’un des principaux axes de l’étude sur la traduction : ainsi, l’examen du projet du traducteur et de son horizon deviennent-ils l’une des étapes importantes de la critique des traductions. On peut prétendre que la confiance faite au traducteur, sa liberté et sa subjectivité sont un point important et une évolution indéniable par rapport à la théorie des Tendances déformantes. Cet article se propose d’examiner cette évolution de par une analysée détaillée des deux théories et en les mettant en présence l’une de l’autre.
Keywords: Thé, orie des Tendances dé, formantes, Critique des Traductions, Antoine Berman, Evolution, subjectivité, du Traducteur -
بررسی مقایسه ای دو ترجمه از نمایش نامه "دست های آلوده" بر اساس نظریه گرایش های ریخت شکنانه آنتوان برمنچکیدهدرام یا نمایشنامه یکی از زیرمجموعه های مهم در حوزه متون ادبی است. برگردان نمایشنامه با توجه به جنبه های کلامی و غیرکلامی با ترجمه سایر انواع ادبی تفاوت اساسی دارد. از دیدگاه آنتوان برمن (1991-1942)، نظریه پرداز فرانسوی در حوزه مطالعات ترجمه، در روند ترجمه و به خصوص ترجمه ادبی، مترجم ممکن است دچار سیزده گونه گرایش تحریفی شود که درنتیجه به بافت اثر آسیب می رسد. این پژوهش به شیوه توصیفی-تحلیلی با بهره گیری از نظریه ریخت شکنانه برمن، به بررسی دو ترجمه از پرده ی اول نمایشنامه دست های آلوده سارتر می پردازد. این نمایشنامه را جلال آل احمد و قاسم صنعوی ترجمه کرده اند. برای داوری میان این ترجمه ها، دو نکته را باید در نظر گرفت: نخست انتقال معنا و سپس انتقال حال و هوای متن. صرف آشنایی نسبی با زبان مبدا و مقصد و همچنین اندکی خلاقیت ادبی نمی تواند الزاما ترجمه خوبی به بار بیاورد. در پژوهش حاضر، پس از معرفی نظریه گرایش های ریخت شکنانه، تلاش خواهیم کرد به بررسی کاربست پذیری آن در نقد نمایشنامه ترجمه شده به فارسی و میزان اجراپذیری در صحنه نمایش بپردازیم.
کلید واژگان: آنتوان برمن, نظریه تحریف متن, دست های آلوده, ژان پل سارتر, جلال آل احمد, قاسم صنعویA Comparative Analysis of Two Translations of The Play Dirty Hands Based on Antoine Berman’s Theory of Deforming TendenciesDrama has been one of the most important subcategories in the field of literary and this genre presents a special case because play translation is different from other types of translation in that it involves paying attention to both verbal and non-verbal aspects of the texts in their translations. Antoine Berman (1942-1991), a prominent theorist in the field of Translation Studies, claims that translators are prone to 13 deforming tendencies in the process of translation, particularly in literary translation, which results in textual deformation. The present descriptive-analytical research aims at analyzing two translations of the first act of the play Dirty Hands by Jalal Al-e-Ahmad and Qasem Son’avi, employing Berman’s deformation theory. In translation assessment two factors are of significance: conveying the meaning and conveying the mood. The mere fluency in source and target language and a touch of literary creativity will not result in a translation of high quality. In this case, both of the translators have conveyed the meaning successfully. However, Jalal Al-e-Ahmad seems to be successful in capturing the mood and establishing hypertextual relations, thus; the context of the original was also translated successfully. In the present research, we will try to introduce the theory of deforming tendencies, criticize the translation of Dirty Hands, and analysis the extent of its applicability on the stage.
Keywords: Antoine Berman, Deformation Theory, Dirty Hands, Jean-Paul Sartre, Jalal Al-e-Ahmad, Qasem Son&rsquo, avi -
این مقاله در پی تاکید بر بازخوانی «آثار ماندگار»است و آن را همچون یک ضرورت برای فهمی تازه از آن ها یا شنیدن صداهای ناشنیده شان می داند. بازخوانی یک اثر به عنوان ضرورت، دیدگاهی است که آنتوان برمن، فیلسوف و نظریه پرداز فرانسوی، آن را مطرح می کند که درواقع ریشه در نگاه او به جهان هستی دارد. ازنظراوحقیقت هستی در زبان تجلی می یابد و جایگاه این تجلی، آثار مکتوب ماندگار از گذشته اند که به باور او همه بر ساختاری شفاهی استوارند واگردقیق تربگوییم، صدامند هستند. صدامندی یک اثر هماناست که حیات و ماندگاری آن را تضمین کرده، از سوی دیگر، آن را از دست محتوایی ثابت و قابل مهارخارج می کند. بنابراین با این رویکرد، اثر به حقیقتی مقطع تبدیل خواهد شد که همواره نیاز به بازخوانی خواهد داشت تا صداهای ناشنیده آن یا به عبارتی، قطعه هایی از این حقیقت مقطع که این نظریه پرداز بر آ ن ها نام «صفحات گمشده» می نهد، شنیده شود. نگارنده برای عینیت بخشیدن به این دیدگاه، از میان آثار مکتوب زبان فارسی، سفرنامه ناصرخسرو را به عنوان مورد مطالعه برگزیده است. نخست، در مقدمه به فرازهایی از نگاه برمن در رابطه با اثر و ویژگی های آن می پردازد و سپس در پرتو این نگاه قصد دارد صداهای تازه تری از سفرنامه را بشنود که محصول بازخوانی است. شیوه این مقاله، استقرایی است؛ به این مفهوم که تلاش خواهد کرد ازطریق پرسش و پاسخ به این صداهای ناشنیده که ما آ ن ها را سکوت عامدانه ناصرخسرو در سفرنامه می دانیم، دست یابد.کلید واژگان: آنتوان برمن, اثر, صدای اثر, سفرنامه ناصرخسرو, سکوت عامدانه, شبکه اسماعیلیThis article seeks to emphasize "the re-reading of the enduring literary works" and considers it a necessity to gain an understanding of them or to hear their unheard voices. "Re-reading" the enduring literary work as a necessity is a view put forward by the French philosopher and theorist Antoine Berman, which is in fact rooted in his view on existence. In his opinion, the truth of existence manifests in language, and the expression of this manifestation is in the written works of past, and according to him, all of them, are based on an oral structure, and carried by a voice, to be precise. The sonority of literary work is the one that guarantees its survival and durability, and on the other hand, takes it out of a fixed and controllable content. Accordingly, the literary work will become a fragmented truth that always needs to be re-read so that its unheard voices, or in other words, "pieces" of this fragmented truth, that the theorist calls the "lost pages", can be heard. To give objectivity to this view, the author has chosen Nasir Khusraw's Safarnama as the subject of study among the written literary works of Persian language. First, in the introduction, he discusses aspects of Berman's views about the literary work and its features and then, in the light of this view, he intends to hear newer voices from Safarnama, which are the product of re-reading. The approach of this article is inductive, that is, it tries to achieve, through questioning and answering, unheard voices of Nasser Khosrow's "deliberate silence" in Safarnama.Keywords: Antoine Berman, literary work, voice of the text, Nasir Khusraw's Safarnama, deliberate silence, Ismaili network
-
یوسف حسین بکار (1942- تاکنون) نویسنده، محقق و منتقد ادبی از جمله پژوهشگرانی است که به واسطه آگاهی از شیوه و فنون ترجمه، اقدام به نقد و بررسی ترجمه های عربی رباعیات خیام کرده است. در این راستا، پژوهش حاضر بر آن بوده است تا دیدگاه های نقدی وی پیرامون این ترجمه ها را براساس 7 مولفه (عقلایی سازی، شفاف سازی، اطناب کلام، غنایی زدایی کیفی، غنایی زدایی کمی، تخریب اصطلاحات و تخریب سیستم زبانی) از دیدگاه ریخت شکنانه آنتوان برمن (1991-1942م) نظریه پرداز مبدا گرای فرانسوی به شیوه توصیفی- تحلیلی مورد بررسی قرار دهد. در این جستار، آرای نقدی بکار در کتاب الترجمات العربیه لرباعیات الخیام، مطالعه و سپس از میان دیدگاه های نقدی وی آنچه قابلیت انطباق و همسویی بیشتر را با مولفه های نظریه آنتوان برمن داشته، گزینش شد و تحت عنوان مربوط به خود مورد بحث و بررسی قرار گرفت. یافته ها نشان داد که بکار در نقد و بررسی های خود با بهره گیری از رویکرد زبان شناختی اغلب دیدگاه هایی ذوقی و به دور از استدلال و برهان ارایه داده است. اتخاذ رویکرد زبان شناختی از سوی بکار دلیل مطابقت روش نقدی وی با مولفه های نظریه آنتوان برمن در این مقاله بود؛ با این تفاوت که رویکرد زبان شناختی در روش بکار، فاقد کاربست مباحث نظری بود و او دیدگاه های خود را در قالب و چارچوب نظری با ساختاری علمی، منسجم و استوار ارایه نداده است.کلید واژگان: نقد ترجمه, رباعیات خیام, یوسف حسین بکار, آنتوان برمن, گرایش های ریخت شکنانهTranslation Researches in the Arabic Language And Literature, Volume:11 Issue: 24, 2021, PP 183 -216Youssef Hussein Bakkar (1942-present) is a writer, researcher, and literary critic among scholars who have attempted to criticize Arabic translations of Khayyam's quatrains through his knowledge of translation techniques. The present study aims to descriptively-analytically criticize his views on these translations based on seven features (rationalization, clarification, theological terms, qualitative ennoblement, quantitative impoverishment, idiom destruction, language system destruction), which are the deforming view of Antoine Bremen (1942-1991), the French pioneer theorist. The findings of the study indicate that Bakkar used his criticism in his reviews and his views are often humorous, devoid of reasoning, and do not follow any particular theory. Adopting a linguistic approach by Bakkar shows that his critique of the method is consistent with the components of Antoine Berman's theory, but Bakkar’s linguistic approach lacks the application of theoretical issues. He does not present his views in a coherent, solidly structured theoretical framework.Keywords: Translation Criticism, Khayyam Rubaiyat, Youssef Hussein Bakkar, Antoine Berman, Deforming tendencies
-
رباعیات خیام دربرگیرنده پرسش های اساسی درباره انسان و هستی است که توجه مخاطبان را به خود جلب کرده و باعث شده تا به زبان های بسیاری ترجمه شود. محمد نورالدین از مترجمانی است که رباعیات خیام را به زبان عربی ترجمه کرده است. وی گاهی متاثر از باورها و اندیشه های موجود در جامعه خود در انتقال مفاهیم رباعیات به عربی به تغییرات ریخت شکنانه روی آورده است. آنتوان برمن تاکید دارد که در ترجمه هر متن بیگانه باید حالت غریبگی اش در زبان مقصد را حفظ کرد و هرگونه حذف، اضافه و یا تغییر در آن، تحریف متن اصلی به شمار می رود. این جستار با روش توصیفی- تحلیلی به واکاوی گرایش های ریخت شکنانه در ترجمه محمد نورالدین از رباعیات خیام براساس نظریه آنتوان برمن پرداخته است و هفت گرایش ریخت شکن که عبارت اند از: منطقی سازی، واضح سازی، اطناب، تفاخرگرایی، تضعیف کیفی متن، تضعیف کمی متن و تخریب شبکه معنایی زیرمتنی را بررسی کرده تا میزان پایبندی محمد نورالدین به متن مبدا و موفقیت وی در انتقال مفاهیم و معنای کلمات را مشخص کند. یافته های پژوهش نشان می دهد مترجم با ترجمه نکردن بعضی از کلمات یا انتخاب معادلی که از لحاظ غنای معنایی به سطح واژه مبدا نمی رسد، باعث تضعیف کمی و کیفی متن شده و با تغییراتی که در ساختار جملات و علایم نگارشی به وجود آورده به منطقی سازی دست زده و با افزودن توضیحاتی به متن و گرایش به زیباسازی متن مقصد به واضح سازی و تفاخرگرایی روی آورده و با تغییراتی که در معنا و مفاهیم ایجاد کرده، اندیشه های عرفانی و اجتماعی خود را در آن جای داده است.کلید واژگان: رباعیات خیام, ترجمه, گرایش های ریخت شکنانه, آنتوان برمن, محمد نورالدینKhayyam's quatrains contain fundamental questions about man and existence that have attracted the readers’ attention and caused them to translate into many languages. Mohammad Noureddine is one of the translators who have translated Khayyam's quatrains into Arabic. He has sometimes undergone deforming changes based on the beliefs and ideas in his society in transmitting the concepts of quatrains to Arabic. Antoine Berman emphasizes that the translation of any foreign text should keep its strangeness in the target language, and any deletion, addition, or change should be considered as the distortion of the original text. This paper adopts a descriptive-analytical method to analyze the deforming tendencies in Mohammad Noureddine's translation of Khayyam's quatrains based on Antoine Berman's theory and examines seven deforming tendencies, which are rationalization, clarification, redundancy, boastfulness, qualitative weakening of the text, quantitative weakening of the text and destruction of the subtextual semantic network to determine the degree of Mohammad Noureddine's adherence to the source text and his success in conveying concepts and meanings. Findings indicate that the translator weakens the quantity and quality of the text by avoiding translating some words or choosing an equivalent that does not reach the level of the source word in terms of semantic richness, and he has tried to rationalize by changing the structure of sentences and punctuation. It has turned to clarification and boastfulness by adding explanations to the text and the tendency to beautify the destination text. Moreover, he has used his mystical and social thoughts in it through the changes in meanings and concepts.Keywords: Khayyam's quatrains, translation, Deforming tendencies, Antoine Berman, Mohammad Noureddine
-
بررسی ترجمه ی انگلیسی غزلی از حافظ بر پایه ی برداشت درست از متن[i] شیرین رزمجو بختیاری* چکیدهمترجمان بسیاری شعر حافظ را به زبان انگلیسی ترجمه کردهاند. در ترجمه ی شعر حافظ دو نکته ی بسیار مهم وجود دارد؛ نخست ضرورت فهم دقیق شعر حافظ است و دیگر ضرورت آگاهی دقیق و عمیق از واژگان، تعابیر، اصطلاحات و ساختار زبان مقصد. هراندازه که مترجم با زبان مبدا و مقصد آشنایی داشته باشد، زبان شعر و ادب در هر زمان و در هر فرهنگ به عنوان یک مولفه ی کاملا مستقل نیازمند تخصص و مهارت است. در پژوهش حاضر یکی از غزل های حافظ با مطلع «مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو...» در پنج ترجمه ی انگلیسی از مترجمان فارسیزبان، یعنی شهریار شهریاری و عباس آریان پور و انگلیسیزبان، یعنی ویلبرفورس کلارک، پل اسمیت، رابرت بلای و لیونارد لویسون به صورت همزمان مورد مطالعه و بررسی قرار گرفتهاست. در این پژوهش از نظریه ی آنتوان برمن برای تحلیل ترجمهها بهرهبرده و با استفاده از نظریه ی تحریف های معمول در ترجمه ی متون ادبی، ترجمهها مورد نقد و تحلیل قرار داده شدهاست. اگر چه تصور غالب این است که مترجمان فارسیزبان فهم بهتری از شعر حافظ دارند، اما پس از بررسی و تحلیل ترجمههای این مترجمان، عیوب ترجمه ی آن ها که ناشی از دانش ناقص ادبی و اطلاعات ناکافی آنها از زبان هنری حافظ بود، آشکار شد. مترجمان انگلیسیزبان اغلب به متن مبدا پایبندتر بودهاند، اما گاهی تلاش کردهاند با جایگزین کردن برخی مولفه ها شعر حافظ را به فرهنگ زبان مقصد نزدیکتر کنند.
کلید واژگان: آنتوان برمن, ترجمه دیوان حافظ, مترجمان انگلیسیزبان, مترجمان فارسیزبان, نقد ترجمهBoostan Adab, Volume:13 Issue: 2, 2021, PP 85 -120Translating Hafez's poems into English language has attracted myriad of translators. However, in translating Hafez's poems, there are two important points translators have to take into account: the need for an accurate understanding of the poems, and the need for a thorough and in-depth knowledge of the words, expressions and structure of the target language used. Even if the translator is familiar with both the source and target language, the language of poetry and literature in any culture has always demanded the translator to have special expertise. In the present study, one of Hafez's Ghazals, openning with "I saw a green field and..." has been selected to compare the translations carried out by Persian and English-speaking translators, namely Shahriyar Shahriari, Abbas Arianpour, Wilberforce Clarke, Paul Smith, Robert Bly and Leonard Lewisohn. Following Berman's translation model, the present study has sought to analyze the translations to see if any deviations happened during the course of translation. Although the prevailing view is that Persian translators must have a better understanding of Hafez's poetry, after examining the translations of these translators, it is found that they, despite their language, have had some flaws in translation, mainly due to their imperfect literary knowledge and insufficient understanding of Hafez's poetic language. English-speaking translators, on the other hand, have often been more adherent to the source text, but in translating the poems, they tend to substitute some of the poetic components, revealing their inclinations toward the culture of the target language.
Keywords: Antoine Bremen, Translation of Hafez's poem, English-speaking Translators, Persian-speaking Translators, Translation Criticism -
نهج البلاغه تاکنون ترجمه های متعددی به خود داشته است که هریک را می توان بر اساس نظریه های مطرح شده در باب ترجمه، مورد نقد و بررسی قرار داد. آنتوان برمن فیلسوف، زبان شناس و مترجم مبداگرای فرانسوی است که با نقد ترجمه های مترجمان کلاسیک و معاصر، نظریات خود را درباره ی ترجمه ارایه می دهد. به اعتقاد وی، در ترجمه ی هر متن بیگانه باید حالت غریبگی اش در زبان مقصد را حفظ کرد و نباید در ترجمه تغییراتی به نفع زبان مقصد انجام داد؛ زیرا معنا از طریق صورت انتقال می یابد. او از جمله نظریه پردازان مبدا گرایی است که با گرایش متداول بومی سازی و تقبیح بیگانه سازی در فرایند ترجمه به شدت مخالفت کرده است. برمن ناهنجاری های ترجمه را در سیزده اصل بنیان نهاده است که پرهیز از آن موجب سلامت فرایند ترجمه می شود. این سیزده مولفه در نظریه ی برمن عبارت اند از: عقلایی سازی، شفاف سازی، اطناب کلام، آراسته سازی، غنایی زدایی کیفی، غنایی زدایی کمی، تفاخرگرایی، همگون سازی متن، تخریب ضرباهنگ، تخریب شبکه های معنایی مستتر در متن، تخریب یا بومی سازی شبکه های زبانی زبان های محلی، تخریب سیستم زبانی، تخریب اصطلاحات. لذا پژوهش حاضر درصدد است به روش توصیفی-تحلیلی، بخش هایی از ترجمه ی نهج البلاغه گرمارودی براساس چهار مورد از عوامل تحریف متن در نظریه ی آنتوان برمن مورد نقد و بررسی قرار دهد تا عملکرد و میزان وفاداری مترجم نسبت به متن مبدا تعیین گردد. دستاورد پژوهش مبین این است که گرمارودی در ترجمه ی خویش، در زمینه شفاف سازی و اطناب کلام بنا بر نظریه ی برمن سبب تحریف متن گشته است، و در مولفه ی عقلایی سازی؛ بنا بر ضرورت ساختار زبان مقصد، دستخوش تغییرات لازم نسبت به متن اصلی شده؛ این امر گرچه از دیدگاه برمن تحریف متن محسوب می گردد اما از دیگر سو، جزء ملزومات یک ترجمه ی سلیس و روان به حساب می آید. درباره عملکرد مترجم در رابطه با مولفه ی آراسته سازی هم می توان گفت که تا حد امکان به ظرافت و زیبایی های متن اصلی پایبند بوده است.
کلید واژگان: نقد ترجمه, نهج البلاغه, موسوی گرمارودی, آنتوان برمن, تحریف متنThe manuscript of Nahj al-Balaghah belonging to the Safavid period is one of the treasures of the National Library's treasury of documents. of writing this work by the traditional way shows the visual knowledge of the calligrapher and his unique creativity in managing the written text. Its layout is written with distinct visual arrangements. The present study seeks to answer the question of what visual and semantic space creates a visual and semantic space in the audience in the manuscript of Nahj al-Balaghah belonging to the Safavid period and what visual principles and basics influence the creation of this sensory space. The hypothesis of researching the beauty of form and content in a linear work owes much to the heartfelt belief in Islamic-Shiite teachings as well as the creative use of framing and page layout management based on the principles of image organization to convey meaning to the audience Creating a relaxing and amazing atmosphere for the audience of the present age. The purpose of this research is to explain the semantic and visual aspects of influential page layout of Nahj al-Balagheh manuscript as part of the traditional graphics of the Islamic period. The research method is descriptive-analytical, the method of collecting library materials is through phishing and image reading. Based on the studies, it can be concluded: The creation of this manuscript by Shiite calligrapher is associated with love of beauty and enlightenment to the truths of divine existence and self-cultivation, and provides the background for the creation of aural writing on the page, the beauty of form in the Nahj al-Balaghah manuscript, it owes much to the use of conventional and creative frameworks formed the basis for the formation and management of writing. There is a harmony between gilding and writing in conveying a soothing sensory meaning on some pages. Visual arrangements follow the transmission of special meanings such as harmony and calmness, visual movement and effervescence, rhythm and rhythm, darkness and light, distance and proximity, contrast and contrast. The author of this work has used the principles of image organization such as harmony, contrast, balance, mastery, movement and proportion, to convey the sensory meaning, attract the view and visual guidance of the audience.
Keywords: Translation Criticism, Nahj al-Balaghah, Mousavi Garmaroodi, Antoine Berman, Text Distortion -
نشریه زبان پژوهی، پیاپی 36 (پاییز 1399)، صص 111 -138ترجمه قرآن، به عنوان حساس ترین متن مقدس، نیاز به ارزیابی دقیق دارد. ارزیابی نظام مند، باید بر پایه نظریه ها و الگوهای علمی انجام پذیرد. نظریه پردازان ترجمه، الگوهای مختلفی برای ارزیابی ترجمه ارایه داده اند. در این میان، الگوی ارزیابی ترجمه آنتوان برمن (Berman, 2010) که بر حفظ اصالت متن مبدا و پرهیز از ایجاد تغییر در ترجمه تاکید دارد، برای ارزیابی ترجمه مبدامدار رضایی اصفهانی (Rezaee Isfahani, 2005) از قرآن کریم انتخاب شده است. برمن (Berman, 2010) با بیان سیزده گرایش ریخت شکنانه در ترجمه، به تحلیل منفی ترجمه های قوم مدار می پردازد. وی تاکید می کند که این الگو باید با تحلیل مثبت به وسیله مترجم های دیگر کامل شود. مقاله حاضر، با هدف بررسی میزان کارآمدی الگوی برمن (Berman, 2010) در ارزیابی ترجمه قرآن، گرایش منطقی سازی را در ترجمه رضایی اصفهانی (Rezaee Isfahani, 2005) مورد بررسی قرار می دهد. این پژوهش، نشان می دهد که منطقی سازی در ترجمه گاه اجباری و گاه اختیاری است. منطقی سازی اختیاری، در تحلیل منفی و پرهیز از آن در تحلیل مثبت جای می گیرد. هر چند، منطقی سازی اجباری باید به عنوان تبصره ای در به کارگیری الگوی برمن (Berman, 2010) در ارزیابی ترجمه قرآن در نظر گرفته شود. عامل منطقی سازی اجباری را در ترجمه قرآن کریم می توان در ناخوش ساخت شدن ترجمه فارسی، تفاوت در چگونگی نشان داری سازه های دو زبان و خدمت واژه به معنا در زبان قرآن جستجو کرد.کلید واژگان: الگوی ارزیابی ترجمه, آنتوان برمن, رضایی اصفهانی, منطقی سازی, تحلیل مثبت, تحلیل منفیLanguage research, Volume:12 Issue: 36, 2020, PP 111 -138Translation of the Qur'an as the most sensitive text needs to be accurately assessed. Reviewing and evaluating the Holy Qur'an's translation have been the subject to different books and articles for many years, but these reviews are often empirical and do not follow any special theoretical basis or pattern. Translation theorists have presented different models for evaluating translation, but there has not been a rigorous scientific model for evaluating translation from Arabic to Persian, and in particular, translating the Holy Qur'an so far. Systematic evaluation should be based on scientific theories and models. The focus of the present paper for evaluating Rezaee Isfahani’s ST-oriented translation is on five surahs of the Holy Qur'an, based on Antoine Bremen's translation assessment model, which emphasizes the maintenance of the nobility of the ST and avoidance of alteration in translation. According to Berman's explanation, translation is the “trial of the foreign”. To create a sense of familiarity with the foreign text, it will construct a relationship between the “self-same” and the foreign. Again, it is a trial of the foreign since the root of the foreign work is its language ground. In Berman's word, this trial, often an exile, can also exhibit the most singular power of the translating act: to reveal the foreign work’s most original kernel, its most deeply buried, most self-same, but equally the most ‘distant’ from itself. Therefore, he attends to inspect the system of textual deformation that operates in all translations to prevent them from being a “trial of the foreign” and called this the analytic of translation. As he claims the analysis to be provisional, he strongly believes that it requires additional inputs from other “domains”. Deforming tendencies interfere in the domain of literary prose. Language-based cosmos is in some aspects shapeless, which has generally been described negatively. Negative analytic should be considered through its positive counterpart. By presenting 13 deforming tendencies in translation, Burman proposes the negative analytic for ethnocentric, annexationist, and hypertextual translations. He also stresses that a positive counterpart by other translators should extend this analysis. To study the effectiveness of Berman's model in the evaluation of the Qur'an translation, this paper renders an analysis to the rationalism of Rezaee Isfahani’s translation. Rezaee Isfahani introduces his method of translation as “sentence for sentence” rather than “word for word” and free. The priority in his translation is precision and it follows certain interpretive, theological, lexical, and literary principles. Another important notion, which we faced with, is rationalization that is concerned with syntactical structures of the original, starting with punctuation. Rationalization recomposes sentences and the sequence of sentences, rearranging them according to a certain idea of discursive order and destroys the element of the drive towards concreteness in prose. Generally, rationalization deforms the original by reversing its basic tendency. This paper attends to the positive and negative analytic of data. In positive analytic, the translator's success and failure in the case of avoiding rationalization will be evaluated against other translators.According to Berman, positive analytic will construct a kind of anti-system the purpose of which is impoverishing or limiting the deformation of negative tendencies.In negative analytic, on the other hand, the cases in which the translator has used rationalization will be studied and it will be determined if it is possible to avoid rationalization or not after comparing the translation with other translations and text analytics. This study also shows that rationalization is both compulsory and optional. Optional rationalization should be used in negative analytic while it should be avoided in positive analytic. Optional refers to unnecessary changes that are related to the translator's style and preferences. Compulsory rationalization, on the other hand, should be considered as a supplement in using the Bremen’s model to evaluate the translation of the Qur'an. Compulsory refers to the change of grammatical categories and meaning when it is necessary, and it is related to the differences between the two languages. The cause of compulsory rationalization in the translation of the Qur'an can be searched in three sources. The first one is the probable oddness of the translated text owing to the lack of similar structures in TL which lead to literal translation. However, the absolute avoidance of rationalization in translation from Arabic to Persian is not possible due to fundamental differences between the two languages. This problem is minimized in the languages of the same family. The second factor is rooted in the language of Qur'an. The Arabic language is much more widespread than the Arabic grammar, and the Quran is revealed in the Arabic language, not Arabic grammar. On the other hand, some Qur'anic scholars believe that the language of the Qur'an uses the word for the sake of meaning and rationalization is in conflict with these principles. The third point is to pay attention to the cause of displacement in recognizing the necessity or unnecessary maintenance of displacement of Quranic expressions. The displacements caused by the differences between the two languages constitute unmarked information structure and do not harm the translation. However, the stylistic and rhetorical displacements that constitute the marked information structures must be preserved in translation.Keywords: Translation Evaluation Model, Antoine Burman, Rezaee Isfahani, Rationalization, Positive Analytic, Negative Analytic
-
در میان نظریه پردازان معاصر در زمینه ترجمه شناسی، آنتوان برمن مبداگرا که آثار وی سبب ایجاد تحولاتی در مطالعات ترجمه شده و اساسی را برای نقد ترجمه بنیان نهاده است، سیزده اصل را برمی شمرد که مترجم در صورت اعمال آنها در ترجمه، از متن مبدا فاصله می گیرد. در میان متون ترجمه شده، قرآن کریم از دیرباز مرکز اهتمام مترجمان بوده و به دلیل تفاوت های زبانی موجود میان زبان قرآن و زبانهای مقصد، در کنش ترجمه همواره انحرافات معنایی و ساختاری روی می-دهد. یکی از ترجمه های ارایه شده از قرآن کریم، ترجمه کردی هژار است که در آن، سبک ترجمه آزاد را در انتقال معنا به مخاطب برگزیده است و از این رویکرد، امکان انطباق پذیری نظریه ریخت شکنانه آنتوان برمن بر ترجمه وی به صورت چشمگیری وجود دارد. از آنجا که تاکنون جستار مستقلی به بررسی ترجمه کردی هژار از قرآن و نیز واکاوی میزان انطباق پذیری نظریه ریخت شکنانه بر این ترجمه نپرداخته است لذا نگارندگان در پژوهش حاضر برآن اند تا با رویکری توصیفی تحلیلی و با استفاده از یازده مورد از موارد سیستم تحریف از متن برمن به نقد و بررسی ترجمه کردی قرآن کریم اثر هژار موکریانی بپردازند و در هر مورد با ذکر مثال، تحریف ایجاد شده را تبیین نموده و نشان دهند که متن مقصد تا چه حد از متن مبدا فاصله گرفته و این انحرافات تا چه حد معنا و مفهوم را دستخوش تغییر قرار داده است. نتایج برآمده از پژوهش بیانگر آن است که یازده مورد ذکر شده به صورت قابل ملاحظه ای در ترجمه هژار رخ مینماید
کلید واژگان: قرآن کریم, ترجمه کردی, ریخت شکنی, آنتوان برمن, هژار موکریانیAmong contemporary theorists in the field of translation studies, Antoine Berman, whose works has brought about some developments in translation studies and established a base for translation criticism, mentions thirteen principles that a translator deviates from the source text if he/she employs them. Out of the translated texts, translators have focused mostly on the translation of the Holy Quran from the past. Due to linguistic differences between the Holy Quran language and the target language, there exist structural and semantic deviations in translation activities. One of the Holy Quran translations is done in Kurdish Language by Hajar Mokriyani. Hajar, in his Kurdish Translation of the Holy Quran, adopted a free style translation to convey meaning to the readers and through this approach it is possible to see the adaptability of Antoine Berman's Theory of Deconstruction in his translation. Since no independent study has addressed Hajar’s Kurdish Translation of the Holy Quran, and the adaptability of Antoine Berman's Theory of Deconstruction in this translation has not been explored, through a descriptive-analytical approach and using eleven principles of Bermen’s text deviation, the present study attempts to examine Hajar’s Kurdish Translation of the Holy Quran. For each principle one example is presented to account for the deviation occurred, and to show how the target language text is deviated from the source language text and how this deviation affects the meaning in translation. The results obtained indicate that the said principles (11 cases) are present in Hajar’s translation, and Berman’s Theory of Deconstructive Trends
Keywords: the Holy Quran, Kurdish translation, deconstruction, Antoine Berman, Hajar Mokreyani -
این مقاله که با هدف «رازگشایی» یا بهتر بگوییم ابهام زدایی درباره آراء و عقاید آنتوان برمن، نظریه پرداز صاحب نام معاصر فرانسوی، درزمینه دانش نوپای ترجمه شناسی نوشته شده است، قصد دارد تا خواننده را با شیوه درست خوانش و دریافت بهتر آثار و اندیشه او یاری کند. نگارنده که سال های زیادی را وقف «فهم» جان آثار او کرده است، بر این باور است که خواننده بدون تاویل و تفسیرهای «رازگشا»، که در این گفتار فعلا به شش مورد آن بسنده شده است، در رویارویی با آثار این اندیشمند ترجمه گرفتار یک دریافت سطحی می شود و آنچه را که منظور نظر برمن بوده است، حاصل نخواهد کرد. خام خیالی است اگر گمان کنیم آنتوان برمن شیوه نامه ای مدون برای ترجمه به مترجم ارایه می دهد تا یک اثر را از زبانی به زبان دیگر برگرداند.از این روگاهی با توجیهاتی از سوی خواننده این آثار روبرو می شویم که با این رویکرد حاصلی جز ناکامی نخواهد داشت. فهم دنیای پررمز و راز و لا یه لایه آنتوان برمن نیاز به دانستن جان جان تفکر او دارد. به همین منظور این مقاله ضمن استناد به سخن معاصرین و کسانی که او را نقد و تاویل کرده اند، شش کلید «رازگشا» به خواننده ارایه می دهد تا با مطالعه و تطبیق این نکات بتواند به درک درست تری از آثار او برسد. این شش نکته به صورت فشرده عبارتند از: 1- تکیه بر یک طرح کلی یا (پروژه)؛ 2- استعاری بودن زبان برمن؛ 3- فیلسوف بودن برمن؛ 4- باور به مقطع و تکه تکه بودن زبان؛ 5- داشتن روحیه رمانتیک؛ 6- داشتن دغدغه مذهبی. بی شک، ورود به دنیای برمن به دانستن این شش نکته خلاصه نمی شود و به شناخت عناصر دیگری نیز نیازمند است که می تواند موضوع مقالات مکمل دیگری باشد.
کلید واژگان: ترجمه شناسی, آنتوان برمن, پروژه, بازخوانی, رازگشاییIt would be naive to think that Antoine Berman, with presenting his studies on translation, wanted to hand over a compiled recipe to translators. Most of his readers have fallen into this trap and taken an inappropriate path. The author of this article, who has devoted a few years of his life to the study of the "essence" of Berman's work, believes that the fundamental problem in encountering the thinker's translatology lies in his "understanding". Berman, as a translatologist, has created an oeuvre. His works are highly mysterious and multi-layered and their "understanding" requires going through a real work of "decryption" which, in its turn, is possible through several "rereadings". This study, inspired by the ideas of contemporary thinkers and those who have criticized and interpreted his works, provides six key points to decrypt and understand his works: 1) Understanding the fact that Berman's traductology is based on a "project"; 2) Paying attention to the symbolic language of the translatologist; 3) Admitting the fact that Berman is above all a philosopher; 4) Understanding his deep conviction of the fragmented characteristic of language; 5) Having his extreme romantic sensitivity; 6) Becoming aware that there is a religious concern in him. Note that understanding Berman’s works is not limited to these six points.
Keywords: Antoine Berman, Traductology, Rereading, Decryption, Understanding -
هدف مقاله پیش رو، تحلیل و بررسی کاربست نظریه «گرایش های ریخت شکنانه» آنتوان برمن (1991-1942) ترجمه شناس فرانسوی در ترجمه باب هشتم گلستان سعدی از شارل دفرمری (1883-1822) است. درواقع این مقاله، به بررسی تقابل میان زبان مبدا (فارسی) و زبان مقصد (فرانسه) در چارچوب گرایش های برمن می پردازد و خطاها و تغییراتی را نشان می دهد که توازن آن ها در وفاداری و آزادی مترجم تحقق می یابد. تضادها و شباهت های واژگانی در متن اصلی و متن ترجمه شده در مطالعه ترجمه دفرمری به گونه ای ظاهر می شوند که کاربست نظریه برمن به ما می آموزد افزون بر پایبندی به متن مبدا، لازم است به شکل و معنای زبان مقصد توجه داشت. تلاش خواهیم کرد با تکیه بر دیدگاه گفتارمحور برمن: گفتار سنت محور، گفتار هدف محور و گفتار تجربه محور به آسیب شناسی ترجمه گلستان بپردازیم و نشان دهیم که ابهامات و تناقضات در ترجمه ورسیون دفرمری نشات گرفته از عدم درک صحیح او از پندها و حکایات اخلاقی-معنوی سعدی است.
کلید واژگان: نقد ترجمه, آنتوان برمن, گرایش های ریختشناسانه, گلستان سعدی, همگون سازی, دفرمریThe purpose of this paper was to analyze the use of “Distorting Trends” theory of Antoine Berman (1942-1999), a French traductologist, in translation of the eighth chapter of “Golestan Saadi” by Charles Defremery (1822-1883). This study investigated the conflict between source language (Persian) and target language (French) in the frame of Berman’s trends and indicates errors and changes which their balance realizes faithfulness and freedom of the translator. Lexical differences and similarities in the main and translated texts in the study of Defremery’s translation show that, according to Berman’s theory, it is necessary to pay attention to the form and meaning of target language as well as to be faithful to the source text. Based on speech-oriented viewpoint of Berman, it was tried to engage in pathology of Golestan Translation through three orientations: culturally-oriented speech, goal-oriented speech, and experience-centered speech. It was identified that ambiguities and contradictions in Defremery’s version translation originated from his misunderstanding of ethical and spiritual advices, maxims, and tales of Saadi.
Keywords: Criticism of translation, Antoine Berman, Distorting trends, Golestan Saadi, Assimilation, Defremery -
آنتوان برمن نظریه پرداز حوزه مطالعات ترجمه بر آن است که در ترجمه به خصوص ترجمه نثر اتفاقاتی می افتد که می توان آن ها را در 13 عنوان جای داد. به اعتقاد وی، با روش تحلیل منفی می توان این 13 مورد را در متون ترجمه شده مورد بررسی قرار داد. این پژوهش قصد دارد با پیاده کردن این نظریه روی دو ترجمه از رمان بوف کور نوشته صادق هدایت که توسط الدسوقی و عدس به عربی ترجمه شده اند، نشان دهد که این نظریه را می توان جزو جهانی های ترجمه دانست. بررسی این ترجمه ها نشانگر آن است که تمامی این 13 مورد در ترجمه این رمان، جز آراسته سازی قابل تطبیق است و علت دست نیافتن به آراسته سازی در ترجمه این نثر آن است که نوع این نثر رمان است و آن هم از نوع مدرن و هدف نویسنده و در نتیجه مترجم رمان از زیباسازی و استفاده از آرایه ها تا حد زیادی به دور است. در نهایت این نظریه دارای اشکالاتی هنگام پیاده سازی است، اما چارچوب نسبتا کارآیی در بررسی متون ترجمه شده است و می توان آن را جزو جهانی های ترجمه دانست.
کلید واژگان: آنتوان برمن, گرایش های ریخت شکنانه, ترجمه از فارسی به عربی, ترجمه بوف کورTranslation Researches in the Arabic Language And Literature, Volume:10 Issue: 22, 2020, PP 173 -204Antoine Berman, a theorist in the field of translation studies, believes that some events happen in translation, especially prose translation, which could be categorized under thirteen titles. He believes that using negative analysis method, we can examine these thirteen categories in translated texts. Implementing this theory on two Arabic translations of Sadegh Hedayat's novel , TheBlind Owl, by Al-Dasughi and Adas, we try to prove that this theory can be considered as universals of translation. The analysis of these translations shows that all the thirteen titles exist in the translated novel except for beautification. The reason for not achieving beautification in the translation of this novel is because it is a modern prose; since the objective of the author and thus the translator of the novel is far from beautifying and using stylistic devices. Finally, despite some drawbacks in implementation, the theory has a relatively efficient framework for reviewing translated texts and can be considered among universals of translation.
Keywords: Antoine Berman, Deconstructive trends, Translation from Persian into Arabic, The Blind Owl Translation -
ترجمه یکی از راه های ایجاد تعاملات فرهنگی بین ملت ها است. در این میان، وظیفه مترجم ارایه ترجمه ای صحیح و درست است. نظریه پردازان ترجمه الگوها و مدل های متفاوتی را برای ارزیابی ترجمه ها ارایه کرده اند. ارزیابی و سنجش ترجمه براساس مدل ها و الگوهای ارایه شده سطح کیفی متن ترجمه شده و ویژگی های مثبت و منفی آن را آشکار می سازد. از این رو، میزان مقبولیت ترجمه یک اثر ادبی زمانی مشخص می شود که طبق این الگوها مورد ارزیابی قرار گیرد. در این جستار، ترجمه عربی مرزبان نامه با عنوان «قصص الامیر المرزبان علی لسان الحیوان» براساس 9 مورد از موارد نظریه سیستم تحریف متن «آنتوان برمن» با روش توصیفی- تحلیلی مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که مترجم با وجود آشنایی با زبان فارسی گاه در فهم، دریافت و انتقال مطالب موفق نبوده است و با وجود تلاش های مترجم، شکاف معنایی و نارسایی در معادل گزینی در ترجمه وی به چشم می خورد. در میان مولفه های مورد بررسی، دو مولفه غنازدایی کمی و کیفی بیشترین بسامد و مولفه تخریب ضرباهنگ کلام کمترین بسامد را داشته است. علت اصلی این امر و فاصله گرفتن مترجم از متن اصلی را باید در نوع متن مبدا و جنبه ادبی و فنی آن و عدم اشراف و تسلط کامل مترجم بر زبان فارسی دانست.کلید واژگان: نقد ترجمه, مرزبان نامه, قصص الامیر المرزبان علی لسان الحیوان, آنتوان برمن, تحریف متنTranslation Researches in the Arabic Language And Literature, Volume:10 Issue: 22, 2020, PP 261 -290Translation is one of the ways to create cultural interactions between nations. In the meantime, it is the translator's responsibility to provide a correct translation. Translation theorists have come up with different patterns and models for evaluating translations. Translation evaluation and assessment based on the available models and patterns, reveals the quality level of the translated text and its positive and negative features. Therefore, the acceptability of the translation of a literary work is determined when it is evaluated according to these patterns. In this article, the Arabic translation of Marzbannameh, titled "Stories of Al-Amir Al-Marzban on the Language of Animals", has been studied based on 9 cases of Antoine Breman's text distortion system theory and evaluated by descriptive-analytical method. The research findings indicate that despite being familiar with the Persian language, the translator has sometimes failed to understand, receive and transfer the content and despite the translator's efforts, meaning gap and inefficiency in equivalent selection can be observed. Among the studied components, the two components of qualitative and qualitative impoverishment had the highest frequency and the component of destruction of rhythms had the lowest frequency. The main reason for this and the distance of the translator from the original text should be considered in the type of source text and its literary and technical aspect and the translator's lack of fluency in Persian.Keywords: Translation Criticism, Marzbannameh, Stories of Al-Amir Al-Marzban on the Language of Animals, Antoine Berman, Text Distortion
-
ترجمه متن ادبی، سخت ترین نوع ترجمه است و با چالش های ویژه ای روبه رو است که باعث دشواری بیش از پیش ترجمه می شود. این نوع از ترجمه، نیازمند بحث های نظری است تا راهکارهایی برای ترجمه بهتر وتوفیق بیشتر مترجمان ارایه دهد. «آنتوان برمن» مترجم، نظریه پرداز، فیلسوف و تاریخ نگار علم ترجمه است که تحت تاثیر فلسفه، نگاهی نو به مطالعات ترجمه داشت. برمن در جایگاه مترجم و نظریه پرداز، توجه ویژه ای به متن اصلی دارد و به وفاداری مترجم در ترجمه معتقد است. پژوهش حاضر که با روش توصیفی- تحلیلی از نوع انتقادی سامان یافته است، ترجمه «فاطمه جعفری» بر رمان اعترافات «ربیع جابر» را براساس هفت مولفه از مولفه های ریخت شکنانه متن «آنتوان برمن» شامل منطقی سازی، تطویل یا اطناب کلام، تفاخرگرایی، غنازدایی کیفی، غنازدایی کمی، تخریب ضرب آهنگ های متن، تخریب عبارات و اصطلاحات خاص زبان نقد و بررسی کرده است. برآیند پژوهش نشان می دهد در بین مولفه های یادشده، اطناب کلام و تخریب ضرب آهنگ متن از پربسامدترین عوامل تحریف متن در ترجمه فاطمه جعفری است و این مولفه ها در تفاخرگرایی نیز تاثیر گذاشته و در مواردی شاهد افزایش مولفه تفاخرگرایی در ترجمه او هستیم. از جهت انتقال ساختار و محتوا نیز در مجموع، ترجمه ای وفادار به متن اصلی ارایه کرده و در حوزه های منطقی سازی، غنازدایی کیفی، غنازدایی کمی و تخریب عبارات و اصطلاحات خاص زبان، کمترین انحراف را از متن اصلی داشته است. بسامد هر یک از مولفه های ریخت شکنانه موجود در ترجمه رمان اعترافات در قالب یک نمودار میله ای نمایش داده شده است.کلید واژگان: آنتوان برمن, رمان اعترافات, ترجمه, فاطمه جعفری, گرایش های ریخت شکنانهTranslation of a literary text is the most difficult type of translation and faces special challenges which makes it even more difficult. This type of translation requires theoretical approaches to provide strategies for a better translation and success for the translators. Antoine Berman is a translator, theorist, philosopher and historian of translation whom under the influence of philosophy took a new look towards translation studies. As a translator and theorist, Berman paid a particular attention to the original text and believed in the loyalty of the translator in translation. This study which is conducted using a descriptive-analytical method, examines the translation of Rabee Jabir’s work, Al-Itirafat, by Fatemeh Jafari according to Berman’s seven deforming tendencies: rationalization, expansion, ennoblement, qualitative and quantitative impoverishments, destruction of rhythm and destruction of expressions and idioms. The result of the study shows that destruction of rhythm and expansion are the most recurring factors of text distortion in Fatemeh Jafari’s translation. These tendencies in turn influenced the expansion tendency and in some instances there was an increase of expansion in Jafari’s translation. In terms of transferring the structure and content, she was loyal to the original text and in terms of rationalization, qualitative and quantitative impoverishment and the destruction of expressions and idioms she had the least deviation from the original text. The frequency of each deforming tendency in translation of Al-Itirafat novel is shown using a bar chart.Keywords: Antoine Berman, Al-Itirafat Novel, translation, Fatemeh Jafari, Deforming tendencies
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.