به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « ایهام » در نشریات گروه « ادبیات و زبان ها »

تکرار جستجوی کلیدواژه «ایهام» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • رحیم سلامت آذر*، سویل امانی

    در مقاله حاضر که تحقیق در زیباشناسی شعر قیصر امین پور است و به روش کتابخانهای انجام شده، اصول زیبایی شعر در اشعار قیصر امین پور مورد بررسی قرار گرفته و تاکید اصلی بر روی اشعاری است که در زمینه دفاع مقدس است. به لحاظ آن که شعر یک هنر متعالی است و هر اثر هنری در بنیان خود زیباست، میتوان آن را از دیدگاه زیباشناسی بررسی کرد. در شعر، ظهور هر عاطفه و احساس در قالب زبانی مخیل شکل میگیرد و با موسیقی مناسب و هماهنگ، توان تاثیر و القا پیدا میکند. بنابراین زیبایی زبان، موسیقی و تخیل در بخش روساخت، و زیبایی محتوا در بخش ژرف ساخت، ارکان سازنده زیبایی شعر است. در آثار قیصر امین پور به وضوع میتوان تمام اصول زیباشناختی را با مثالهای متعدد نشان داد؛ در این پژوهش علل و اسباب ادبی زیباییآفرینی و تصویرهای شاعرانه در اشعار پایداری قیصر را بررسی کرده و به این نتایج رسیدهایم که امینپور از اغلب ترفندهای بدیعی و بلاغی بهویژه ایهام کنایی، تقارن و تکرار، تشخیص، استعاره و تشبیه در آفرینش اشعار هنری بهره جسته و از ظرفیت واژگان و ترکیبات به نحو شایستهای استفاده کرده است؛ همچنین بر اساس این تحقیق در اشعار نیمایی شاعر تصویرهای شاعرانه و آشناییزداییها بیشتر جلوهگر است. 

    کلید واژگان: موسیقی شعر, ایهام, استعاره, تشبیه, کنایه
    Rahim Salamat Azar*, Sevil Amani

    is paper investigates the aesthetics in Qeysar Aminpour's Resistance Poems. The library method has been done. The main concern is the poems related to the holy-defense war. The poem is a great art and each work is inherently beautiful, so it can be studied on the basis of aesthetic perspective. In poetry, emotion and feeling can linguistically be represented and influentially inspired through coordinated music. So the beauty of language like music and imagination in surface structure; the beauty of content in deep structure are the basic buildingblock of the beauty of poetry. All the aesthetic principles with various examples can obviously be shown in Qeysar 's works. The analysis of his poems showed that he has used many innovative and rhetorical tricks in creating artistic poems. 

    Keywords: Rhythm, Opacity, Metaphor, Simile, Irony
  • همایون اسلامی، سعدی جعفری کاردگر*، محمدجواد کمالی

    ایهام یکی از آرایه های ادبی زبان فارسی است، که درطول زمان اعتبار بیشتری کسب کرده است، و اکنون یکی از جنبه های ممتاز ادبیات فارسی تلقی می شود. در واقع، اگر شناخته شده ترین شاعر فارسی زبان در جهان را حافظ بدانیم، باید اذعان کنیم که مهمترین مشخصه شعر او ایهام است. مرسوم نبودن اعراب گذاری در خط فارسی، این امکان را فراهم می کند که بتوان واژه ها را به صورت های مختلفی قرائت کرد، که این می تواند از مهمترین عوامل تولید ایهام باشد، و شاید همین تفاوتی که میان خط فارسی و خط های غربی هست، دلیل نبود آرایه ای مشابه ایهام در ادبیات غرب باشد، و دلیل این که ترجمه شناسان غربی هرگز ترجمه ایهام را به شکل جدی مطالعه نکرده اند. در ایران هم تا جایی که می دانیم نه ادب پژوهان در توضیح دقیق ایهام چندان موفق بوده اند، نه ترجمه پژوهان نگاهی جدی به ترجمه آن داشته اند. ایهام، از طرفی یکی از پیچیده ترین ابزارهای هنری ادبیات ماست، و از طرف دیگر روش های کنونی ترجمه نتوانسته صورت و محتوای آن را به نحو موفقیت آمیزی به زبان های دیگر منتقل کند. پرسش ما این است که آیا می توان برای ترجمه ایهام دستورالعملی تعریف کرد که بتواند آن را تا حد ممکن به زبان مقصد منتقل کند؟ در پاسخ، ابتدا برای رفع ابهامات موجود در تعریف استعاره، چارچوب تئوریک تازه ای ارائه می کنیم. سپس، ضمن تحلیل ترجمه شماری از بیت های ایهام دار حافظ، نشان می دهیم که می توان آن ها را، بر اساس روش ترجمه، به چند دسته تقسیم کرد. نهایتا، پیشنهادهایی برای ترجمه ایهام مطرح می کنیم، که می تواند اتلاف معنایی را کاهش دهد.

    کلید واژگان: ایهام, ترجمه, حکایتک, حافظ, فوشه کور
    Homayoun Eslami, Sadi Jafari Kardgar *, Mohammadjavad Kamali

    Multi-readability [in Persian: ihâm] is one of the figures of speech in the Persian language, which has gained more credibility over time, and is now considered one of the key aspects of Persian literature. If we consider Hafiz as the most famous Persian-language poet in the world, we must admit that the most important feature of his poetry is multi-readability. In Persian script, short vowels are usually not written, allowing us to read words in several ways. This is one of the most important factors in the production of multi-readability. Perhaps this difference between Persian script and Western scripts has caused multi-readability not to be a figure of speech in Western literature, and Western translation experts have never seriously studied the translation of multi-readability. In Iran, as far as we know, neither literary scholars have been very successful in analyzing multi-readability, nor have translation researchers taken a serious look at its translation. Multi-readability, on the one hand, is one of the most complex artistic tools in our literature, and on the other hand, current translation methods have not been able to successfully transfer its form and content to other languages. We ask if we can define a guideline for the translation of multi-readability that can transfer it as much as possible into the target language. In response, we propose a new theoretical framework to resolve the ambiguities in the definition of multi-readability. Then, while analyzing the translation of verses with multi-readability from Hafiz, we show that they can be divided into several categories based on the translation method. Finally, we present some suggestions for translating multi-readability, which can reduce the loss of meaning.

    Keywords: Multi-Readability, Translation, Microfable, Hafiz, Fouché, Cour
  • محمد پوریاورچوبر، احمدرضا نظری چروده*، معصومه نظری چروده

    حضور جاودانه حافظ نه تنها در تاریخ و تاریخ ادبی ایران، بلکه در ذهن و ضمیر فارسی زبانان سراسر جهان، او را به یک «خاطره ازلی» تبدیل کرده و به همین دلیل درباره او و شعرش، از جهات مختلف و به فراوانی، سخن گفته شده است. اما باب بحث و گفتگو درباره پوشیده گویی و بیان غیر مستقیم و پرابهام و ایهام روی دادها و طنزهای گزنده و کنایه های رسوا کننده و شگردهای زبانی دیگری که به دو پهلوگویی هایش باز می گردد، همچنان باز است. در نوشته حاضر ساختار و محتوای دو پهلوگویی های حافظ که از ویژگی های بارز سبک اوست، بررسی و تحلیل شده است. این ویژگی شعر او در اثر تسلسل خواطر و تداعی معانی ذهن را درگیر می کند و در عین حال هرگز هم به قطعیت نمی رسد. این فضیلت بی همتای شعر حافظ که کلام او را از سخن دیگران متمایز می سازد و سبب اعتلا و جاودانگی آن می گردد، قاب و قالبی برای بیان اندیشه هایی است که بیانشان به صورت صریح خالی از خطر نبوده است. حافظ با همین شگرد است که در برابر قدرت حاکم می ایستد و به یاری آن، گفتمان مسلط حکومت را وارونه می کند و به رهایی مردم از جمود و خشک اندیشی و وابستگی هایشان کمک می کند. داد ه های این تحقیق از رهگذر مطالعات کتابخانه فراهم آمده و با استفاده از روش تحلیلی توصیف شده است. مهم ترین دستاورد این پژوهش این است که ابزارهای پوشیده گویی و ایهام های حافظ، در همان حال که جزیی از اندیشه ساختارمند او به شمار می آیند، در پیوند با خود هم نوعی از ساختار سیاسی و ضد قدرت را نشان می دهد.

    کلید واژگان: حافظ, تداعی معانی, سخن دوپهلو, ایهام, قدرت
    Mohammad Pouryavar Choubar, AhmadReza Nazari Charvadeh *, Masome Nazari Charvadeh

    Hafez's eternal presence not only in the history and literary history of Iran but also in the minds and consciences of Persian speakers around the world, has made him an "eternal memory" and for this reason, he and his poetry have been spoken about in many different ways. But it is still open to the discussion of covertness and indirect and pragmatic expression and confusion over events and biting satires and scandalous ironies and other linguistic tricks that go back to its two sides. In the present article, the structure and content of Hafez's ambiguities prominent features of his style are examined. As a result of the sequence of thoughts and associations, the meanings of the mind are involved and at the same time it never reaches certainty, it has been studied and analyzed. This unique virtue of Hafez's poetry, which distinguishes his words from the words of others and causes its exaltation and immortality, is a framework for expressing ideas that have not been explicitly expressed without danger. It is with this tactic that Hafez stands up to the ruling power and, with its help, overthrows the dominant discourse of the government and helps to free the people from their stagnation and arrogance and dependencies. The data of this research have been provided through library studies and have been described using analytical methods. The most important achievement of this research is that its cover-ups and ambiguities, where something is thought of in the structure of India, show a kind of political structure and power in relation to itself.

    Keywords: Hafez, association of meanings, Ambiguous speech, ambiguity, Power
  • مجید عزیزی هابیل، علی نوری*، علی حیدری، سعید زهره وند
    خواجوی کرمانی در غزلیات خود از تمهیدات و ابزار های بلاغی مختلفی برای گسترش دامنه معنا استفاده کرده است که در بلاغت معاصر آن ها را زیرمجموعه صنعت ایهام می‎دانند و می توان گفت با مقوله های تزیینی ایهام، از جمله ایهام تناسب، ایهام تبادر، ایهام تضاد، ایهام ترجمه، ایهام ترادف و... تفاوت دارند. گونه‎های مختلف این شگردها عبارت‎اند از: ایهام لفظی، ایهام مجازی، ایهام کنایی، ایهام ساختاری، ایهام چندگانه خوانی، ایهام اضافی و ایهام استخدامی. مساله‎ای که در این مقاله به روش تحلیلی توصیفی بدان پرداخته می‎شود، آن است که خواجوی کرمانی، در غزلیات خود از کدام‎ گونه‎های ایهام برای بالابردن ظرفیت معنایی سخنانش سود جسته است؟ و ترتیب فراوانی استفاده از این شگردهای ایهامی در کلام او چگونه است؟ پس از ارایه تعاریف ایهام در بلاغت گذشته و معاصر و بررسی گونه‎های ایهامی منجر به چندمعنایی، بر مبنای بررسی جامع غرلیات خواجو، این نتایج به دست آمد: نخست، خواجو در غزل هایش، به جز ایهام چندگانه خوانی، از همه گونه‎های معناساز ایهام، استفاده کرده است؛ دوم، از میان انواع ایهام چندمعنایی، استخدام را بیشتر و ایهام اضافی را کمتر از گونه های دیگر به کار برده است. دیگر گونه های ایهامی به کاررفته در غزلیات خواجو، به ترتیب، عبارت‎اند از: ایهام لفظی، ایهام کنایی، ایهام ساختاری، ایهام مجازی و ایهام اضافی.
    کلید واژگان: ایهام, چندمعنایی, خواجو, سبک عراقی, غزل, مکتب تلفیق
    Majid Azizi Habil, Ali Noori *, Ali Haidari, Saeed Zohrevand
    Khajowi Kermani has used various rhetorical devices and tools in his lyrical poetry to expand the scope of meaning, which in contemporary rhetoric are considered to be a subset of the iham industry and can be said to be related to the decorative categories of iham, including iham of proportion, iham of contrast, iham of contrast, iham Translation, synonyms, etc. are different. The different types of these methods are: verbal allusion, virtual allusion, ironic allusion, structural allusion, multiple reading allusion, additional allusion and employment allusion. The problem that is addressed in this article in an analytical-descriptive way is, which types of allusions did Khajovi Kermani use in his sonnets to increase the semantic capacity of his words? And what is the frequency of using these Ihamic methods in his words? After presenting the definitions of idioms in past and contemporary rhetoric and examining the types of idioms leading to multiple meanings, based on a comprehensive study of Khajo's poetry, the following results were obtained: First, Khajo in his sonnets, except for polyphonic idioms, of all meaning-making types of idioms, Has used; Second, among the types of polysemous idioms, he has used employment more and additional idioms less than other types. Other types of allusion used in Khajo's sonnets are, respectively: verbal allusion, ironic allusion, structural allusion, virtual allusion and additional allusion.
    Keywords: Iham, Polysemy, Khajo, Iraqi style, Sonnet, fusion school
  • محمد پوریاور چوبر، احمدرضا نظری چروده*، معصومه نظری چروده
    ایهام که در شمار دلپذیرترین و ظریف ترین هنرهای کلامی است، در جوامع استبدادی و حکومت های اقتدارگرا، بهترین شیوه برای بیان دردهای اجتماعی و مجرای فریاد اعتراض آمیز و البته محتاطانه است. حافظ که یکی از شاعران برجسته قرن هشتم است، از این آرایه در اشعارش برای نقد اوضاع آشفته و نابسامان آن دوران بسیار سود جسته است. این پژوهش بر آن است که به روش توصیفی تحلیلی به بررسی نقش ایهام در طرح مسایل سیاسی و اجتماعی در غزلیات خواجه شیراز بپردازد تا اولا میزان تاثیر هجوم چنگیز و حکومت مغولان در این دوره بر مضمون رایج در غزلیاتش بازنموده و ثانیا برجسته ترین ایهام های غزلیات شاعر با کارکرد سیاسی و اجتماعی شناخته شود. این تحقیق نشان می دهد که بیشترین انتقادات ایهام آمیز حافظ متوجه پادشاهان ستمگر و ریاکار مغولی است و در میان انواع ایهام، بسامد ایهام تناسب و ایهام مجرد بیش از گونه های دیگر آن است.
    کلید واژگان: بدیع معنوی, ایهام, ستم, ریا, غزلیات حافظ
    Mohammad Pooryavar Choobar, Ahmadreza Nazari *, Masoomeh Nazari
    Īhām is among the most pleasant literary devices and the best way to express social woes and a medium through which to express discontent, albeit conservatively, in societies under authoritarian rule. Hafiz extensively employed this rhetorical embellishment to criticize the tumultuous situation, not least in his Ghazals. Relying on the descriptive-analytical method, this inquiry delves into the īhām-loaded poetry of Hafiz aimed at social and political issues. It will shed light on the influence of Mongol invasion of Persia and the dominance of Genghis Khan’s successors in the Hafiz’s poetry. It also identifies the most prominent instances of īhām with socio-political function in his poetry. The results suggest that the best part of social and political īhāms is aimed at the corrupt establishment, principal among them the hypocrite Mongol rulers. As well, two types of īhām were used more frequently than the other ones: tanāsub and mujarrad.
    Keywords: rhetorical embellishment, Īhām, Oppression, hypocrisy, Hafiz’s Ghazals
  • علی جمالی*
    منطق فازی به نوعی از روزگاران کهن وجود داشته است اما بررسی روشمند آن به سال 1965 بر می گردد، زمانی که پرفسور لطفی زاده مقاله «مجموعه های فازی» را ارایه نمود. منطق فازی در تقابل با منطق ارسطویی، پدیده های جهان را به دوگانه های متضاد تقسیم نمی کند بلکه هر چیزی را به صورت حوزه ای بر روی یک طیف می بیند که از کمترین درجه آغاز و به بیشترین درجه ختم می شود. هر عضو می تواند همزمان به چند مجموعه تعلق داشته باشد و حاصل جمع عضویت ها لزوما برابر صد نیست. در رابطه با منطق فازی و ادبیات و بویژه شعر در ایران کار چندانی صورت نگرفته است و اگرچه این مقاله نخستین گام نیست، اما می کوشد تا بخش کوچکی از خلا موجود را پر نماید. پرسشهای اصلی این نوشتار عبارتند از اینکه: آیا ادبیات پدیده ای فازی است؟ آیا شعر را می توان با منطق فازی بررسی نمود؟ اجزاء تشکیل دهنده یک اثر ادبی مفروض، چگونه به آن هویتی فازی می دهند؟ آیا ایهام، ابهام و استعاره، خود پدیده هایی فازی هستند؟ چگونه؟ آیا می توان مرزی میان شعر، نظم، نثر و محاورات روزمره قایل شد؟ مقاله حاضر به صورت گذرا منطق فازی را بررسی می نماید و سپس پیامدهای تفکر و منطق فازی را در حوزه شعر و ادبیات با تکیه بر ایهام و استعاره به بررسی می نشیند.
    کلید واژگان: منطق فازی, شعر, ایهام, ابهام, استعاره
    Ali Jamali Nesari *
    Poetry as a Fuzzy Domain: How Metaphor and Ambiguity Make Poetry Fuzzy?AbstractFuzzy logic is, in all likelihood, an ancient domain known probably even to Aristotle's predecessors. However, it was not until 1965 when professor Lotfizade published his article ''Fuzzy Sets'' that it was systematized into a decent field of study. Fuzzy Logic challenges Aristotelian logic on many grounds, rejecting its rigid division of the world phenomena into binary oppositions, its certainty and its ignorance of the grey ground in between. Little work is done in Iran on the implications of fuzzy logic for literature and especially poetry. Far from being a first step, this study is an attempt to answer the call, posing such questions as the following. Is literature a fuzzy phenomenon? How? Can metaphoricity be graded? What about ambiguity? How does metaphor and ambiguity make poetry a fuzzy domain, introducing the concept of continuum and blurring the previously-held boundaries?Keywords: Fuzzy logic, Literature, Poetry, Metaphor, Ambiguity.
    Keywords: fuzzy logic, Literature, poetry, metaphor, ambiguity
  • محمدرضا زعیم حسینی اناری*

    زیبایی شناسی قابلیتی است برای درک بهتر ادراکات و پدیده های هنری مانند موسیقی. برخی سعی کرده اند زیبایی را در امور عینی جستجو کنند مانند آثار هنری، اشیاء، جلوه ها و مظاهر طبیعت و موضوعات دیگر؛ ولی ارزش زیبایی شناختی یک اثر هنگامی قابل ادراک می شود که به عنوان یک هنر مستقل ذهن مخاطب را درگیر کند و آن را به فعالیت وادارد. از آنجا که زیبایی شناسی در زبان زیرمجموعه زبان شناسی قلمداد می شود، این تحقیق با هدف بررسی عناصر زیبایی شناسانه اشعار رابعه قزداری انجام شد. هم چنین کارکردهای این عناصر بر محتوای اشعار و تاثیر آن‏ها در برجستگی مضامین شعری و القای معانی به مخاطب از دیگر اهداف پژوهش بود. بحث محوری پژوهش عوامل زیبایی، نحوه درک ما، و تحلیل آن‏ها در اشعار رابعه است. پژوهش توصیفی تحلیلی است که از روش کتابخانه‏ای برای گردآوری مطالب بهره برده شد. یافته های پژوهش نشان داد که قزداری هیچ گاه وزن را بر محتوا و مضمون ارجحیت نداده است. استفاده از صنایع بدیعی از شاخصه‏ های زیباشناسی اشعار رابعه قزداری است که در جهت القای مفاهیم و محتوا به کار گرفته شده اند. نگارنده در این مقاله با بررسی صنایع بدیعی به زیبایی اشعار او می پردازد.

    کلید واژگان: آرایه های لفظی و معنوی, جناس, لف و نشر, تلمیح, ایهام
    MohmmadReza Zaim Hosseini Anari *

    Aesthetics is an ability to better understand perceptions as well as phenomena such as music that causes a change in a person's mood and attitude. In fact, the definition of beauty can be very broad or very narrow. Some have tried to define beauty in an objective matter especially to search: for example, in different types of art, objects, nature and other subjects. But the aesthetic value of a work becomes perceptible when it can present itself to the observer as an art independent of the mind and make her mind active. Because the areas of aesthetics are one of the prominent theories in aesthetics, which is considered a subset of linguistics. This research was conducted with the aim of investigating the content elements and functions of Qazdari's poetry and their effect on the prominence of the concept of her poetry and inducing its meanings to the audience has given a special meaning and its purpose is to explain what beauty is and how we understand it and also to analyze those beauties has been used. The data of this research has determined that: Qazdari has never sacrificed the content and theme, including the beautiful features that can be mentioned in Qazdari's poems in order to induce concepts and content. They talk about the science of her poetry.

    Keywords: Verbal, spiritual arrays, puns, Allusions, hints
  • محمد پوریاور چوبر، احمدرضا نظری چروده*، معصومه نظری چروده

    در جوامع استبدادی و حکومت‌های اقتدارگرا، ایهام بهترین شیوه برای بیان دردهای اجتماعی و مجرای فریاد اعتراض‌آمیز و البته محتاطانه است؛ به این معنی که شرایط نامناسب اجتماعی و فضای خفقان‌آمیز سرزمین‌ها، هنرمند را به سوی پوشیده‌گویی و بیان اعتقادات در لفافه آرایه ادبی ایهام سوق می‌دهد: بیانی غیر مستقیم و تاثیرگذار که آگاهی مخاطبان را در پی دارد و به‌نوعی می‌توان آن را شگرد مبارزه قلمی نویسنده یا شاعر علیه حاکمان جور و مردم ظاهرفریب و ریاکار به شمار آورد. در قرون هفتم و هشتم هجری قمری که یکی از سیاه‌ترین دوره‌های تاریخ ایران است سرزمین ما گرفتار یورش قوم مغول و سلطه آنان شد. استبداد حاکمان در طول این دو قرن، خفقان سنگین اجتماعی را در پی داشت؛ چنان‌که بر شعر فارسی و به‌ویژه قالب غزل، بسیار تاثیرگذار بوده است و موجب درون‌گرایی شاعران سبک عراقی شده است. در پژوهش حاضر که به بررسی صنعت ادبی ایهام و رابطه آن با مسایل انتقادی در غزل‌های حافظ می‌پردازد داده‌ها از طریق سندکاوی جمع‌آوری و به شیوه کیفی توصیف‌شده است. برآیند این تحقیق نشان می‌دهد که کاربست ایهام به قصد انتقاد از عملکرد پادشاهان ستمگر و صوفیان و زاهدان ریاکار در دیوان خواجه، خصیصه سبکی شاعر است و در میان انواع ایهام، بسامد ایهام تناسب و ایهام مجرد بیش از گونه‌های دیگر آن است.

    کلید واژگان: غزلیات حافظ, بدیع معنوی, ایهام, سیاست, ریا
    Mohammad Pouryavar, Ahmadreza Nazari Charude*, Masoume Nazari Charude

    In tyrannical societies and authoritarian governments, opacity is the best way to express social pains and is a channel for protesting and of course, it is prudent; This means that the inappropriate social conditions and the suffocating atmosphere of the lands lead the artist to conceal and express his beliefs in the envelope of opacity’s literary array: An indirect and effective statement that raises the awareness of the audience, and in a way, it can be considered as a way of the writer's or poet's pen struggle against the rulers and the deceptive and hypocritical people. In the 7th and 8th centuries of AH - which is one of the darkest periods in Iran's history - our land was attacked by the Mongols and their rule. The tyranny of the rulers during these two centuries resulted in heavy social suffocation; as it has been very influential on Persian poetry and especially the form of Sonnet and has caused the introversion of Iraqi style poets. In the current study - which examines the literary industry of opacity and its relationship with critical issues in Hafez's sonnets - data has been collected through document analysis and described in a qualitative manner. The result of this research shows that the use of idioms in order to criticize the actions of oppressive kings and hypocritical Sufis and ascetics in the court of Khajeh is a characteristic of the poet's style, and among the types of opacities, the frequency of opacities of proportion and singular opacities are more than other types.

    Keywords: Hafez's sonnets, original spiritual, opacity, politics, hypocrisy
  • مجید عزیزی هابیل، علی نوری*، علی حیدری، سعید زهره وند
    در این پژوهش بر آنیم که مقوله ایهام و چندوچون استفاده از آن در قصاید خاقانی و غزلیات حافظ را بررسی کنیم. مقوله ایهام در این جستار، منحصر به ایهام چندمعنایی است و شامل زیرمجموعه های دیگر آن، از جمله ایهام تناسب، ایهام ترجمه، ایهام ترادف، ایهام تبادر و... نمی شود. مبنای تعریف ایهام، علاوه بر پیشینه آن در کتاب‎های بلاغی، تعاریف تازه تر خواهد بود که زیرمجموعه های این تعاریف تازه را می توان چنین برشمرد: ایهام واژگانی (قاموسی، نام واژه ای، اصطلاحی) ایهام مجازی، ایهام کنایی، ایهام ساختاری، استخدام، ایهام اضافی و ایهام چندگانه خوانی. نتیجه به دست آمده گویای آن است که حافظ در همه گونه های ایهام به جز استخدام، بر خاقانی پیشی گرفته است و یکی از وجوه تفاوت کاربرد ایهام در دیوان دو شاعر این است که حافظ توجه ویژه ای به ایهام پردازی با واژگان عربی داشته است و نیز ایهام ساختاری که حاصل اشراف شاعر بر ظرفیت های مختلف زبان است در دیوان او برتری چشمگیری دارد.
    کلید واژگان: ایهام, خاقانی, حافظ, چندمعنایی, قصیده, غزل
    Majid Azizi, Ali Noori *, Ali Haidari, Saeed Zohre Vand
    In this research, we intend to investigate the category of amphibology and how and why it is used in Khaghani's Elegies and Hafez's lyric sonnets. The category of amphibology in this article is limited to ambiguous amphibology and does not include its other sub-categories, such as: balanced amphibology, translation amphibology, synonymous amphibology, evolutionary ambiguity, and so on. The basis of the definition of amphibology, in addition to its background in rhetorical books, will be newer definitions that subsets of them can be listed as follows:  Lexical amphibology, Metaphorical amphibology, Structural amphibology, Recruitment, additional amphibology and Poly-dimensional amphibology. The result obtained shows that Hafez has taken precedence Khaghani in all forms of amphibology, except application, and one of the differences between the use of amphibology in works of the two poets is that Hafez paid special attention to amphibology with Arabic words and also The structural amphibology that results from the poet's nobility over the various capacities of language has a significant advantage in his divan.
    Keywords: amphibology, Khaghani, Hafez, Polysemy, Sonnet, Elegy
  • ایوب امیدی*، علی اکبر کمالی نهاد

    سلیمی جرونی از شاعران مثنوی سرای قرن نهم و از پیروان خوش ذوق نظامی گنجوی است؛ اشعارش سرشار از صنایع معنوی و زیبایی های بدیعی است؛ ایهام ازجمله صنایع معنوی و از ابزار هنجارگریزی در کلام است که سهم به سزایی در تصویرسازی و آرایش کلام سلیمی دارد. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی می کوشد به بررسی این شگرد هنری در مثنوی شیرین وفرهاد سلیمی پرداخته و توانایی شاعر را در این زمینه نمودار سازد. نتایج پژوهش نشان می دهد از مجموع 697 مورد از انواع ایهام، ایهام تناسب با 338 مورد و فراوانی 5/48 بیش ترین بسامد را دارد؛ چون شاعر گنجینه لغات و عرصه فراخ تری در اختیار دارد و ذم شبیه به مدح با فراوانی صفر، بسامدی ندارد؛ زیرا این صنعت با روحیه عاشق پیشه سلیمی سازگاری نداشته است. ایهام های وی دلنشین است و با ظرافت و در قالب تصاویر و ساختار نوینی به کار رفته اند. انتخاب واژگان ایهامی در محور هم نشینی و جانشینی بسیار هنرمندانه است به گونه ای که تغییر هر یک از اجزاء ابیات، باعث اختلال در کلام می شود. وی کوشیده است با استفاده از واژگان مربوط به برخی مواد خوشبو، میوه جات، بیماری ها، اصطلاحات تقویمی، نباتات، صفات تفضیل، افعال، حروف اضافه، ضمایر و شکستن پیوند واژگان بسیط در زمینه انواع ایهام، نوآوری کند. به نظر می رسد سلیمی با استفاده آگاهانه از انواع ایهام در کنار صنایعی چون: تشخیص، جناس، تضاد، کنایه، تکرار، حس آمیزی، تشبیه تفضیل و تلمیح این صنعت را در خدمت تصویرسازی و چندمعنایی ساختن کلام، جهت جلب توجه مخاطب قرار داده که این امر به نوبه خود بر مضامین شاعرانه و عاطفی شعر وی تاثیر گذاشته است.

    کلید واژگان: سلیمی جرونی, مثنوی شیرین وفرهاد, ایهام, بدیع معنوی, بلاغت
    Ayoob Omidi *, Aliakbar Kamalinahad

    Salimi Jeroni is one of the 9th century poets and a follower of Nezami-Ganjavi's good taste. His poems are full of , Figures of thought and original beauties; ambiguity is one of the Figures of thought and a means of avoiding norms in speech, which has a significant contribution to the illustration and composition of Salimi's speech. This research tries to investigate this artistic technique in Shirin-Farhad Salimi's masnavi using a descriptive-analytical method and to demonstrate the poet's ability in this field. The results of the research show that out of a total of 697 cases of ambiguity has the highest frequency with 338 cases and a frequency of 48.5. His ideas are pleasant and have been used elegantly and in the form of new images and structures. The choice of idiomatic words in the axis of coexistence and substitution is very artistic in such a way that the change of each of the parts of the verses causes disturbance in the words. He has tried to innovate by using words related to some aromatic substances, fruits, diseases, calendar terms, plants, adjectives, verbs, prepositions, pronouns and breaking the link of simple words in the field of all kinds of ideas. It seems that Salimi, with the conscious use of all kinds of metaphors, along with other Figures of thought: recognition, puns, contrasts, irony, repetition, sensibility, similes, allusions, and used this Figures in the service of visualizing and creating multiple meanings of the word.

    Keywords: Salimi-Jaroni, Masnavi Shirin-Farhad, ambiguity, Figures of thought, rhetoric
  • رویا احمد امرجی
    زمینه و هدف

     شرایط سیاسی، اجتماعی، فکری و فرهنگی عصر حیات هر شاعری، سبب ساز خلق تیپها و شخصیتهای گوناگون در اشعار اوست. شعر حافظ نیز، از این قاعده مستثنی نیست؛ چراکه اس و اساس اشعار اغلب شاعران بر روی شخصیتهای بخصوصی بنا شده است. حافظ با طرح شخصیتهای خاص و عملکردهایشان و بکارگیری صنعت ایهام یا همان چندگانگی معنایی، دوپهلو و چندمنظوره سخن میگوید و این مسایله مبین عمق جهانبینی و اندیشه اوست.

    روش مطالعه

     مقاله حاضر به روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای به بررسی چندگانگی معنایی تیپها و شخصیتها در دیوان حافظ پرداخته است.

    یافته ها

     یافته های مقاله حاضر نشان میدهد که از میان پروتوتایپهای مطرح حافظ، برخی از قداست برخوردارند و در پاره ای موارد الگوی او هستند، برخی ممدوح او هستند و برخی مورد انتقاد واقع شده اند. این تیپها و شخصیتها، خواه مقبول خواه منفور، گاه در معنای اصلی و واقعی خود بکار رفته اند و گاه در غیر معنای اصلی و حتی در موارد بسیاری از چندگانگی معنایی برخوردارند.

    نتیجه گیری

     بیشتر شخصیتهای مطرح دیوان حافظ نظیر پیامبران و امامان معصوم -علیهم السلام- شخصیتهای عرفانی، پادشاهان و وزرا، قهرمانان و اسطوره ها، شخصیتهای رمانتیک، شخصیتهای سیاسی و اجتماعی، چهارپایان، پرندگان، درختان و گلها تیپهای واقعی و ریال هستند. شاید علت اصلی طرح برخی شخصیتها در اشعار حافظ، شرایط خاص سیاسی و اجتماعی عصر زندگی او و تعاملاتی بوده که با آن افراد خاص داشته و ممکن است خلق برخی شخصیتها ناشی از همزادپنداری با آنان بوده باشد. از میان این شخصیتها برخی تیپها ممدوح وی هستند، برخی در زندگی او تاثیرگذارند، برخی الگوی او هستند، و بعضی مورد انتقاد او واقع شده اند.

    کلید واژگان: حافظ, پروتوتایپ, ایهام, دیوان اشعار
    R. Ahmad Amraji
    BACKGROUND AND OBJECTIVES

    The political, social, intellectual and cultural conditions of each poet's life cause the creation of different types and personalities in his poems. Hafez's poetry is no exception to this rule; Because most poets' poems are based on special characters and characters. Hafez speaks with the design of special characters and their functions and the use of the industry of ambiguity or the same multiplicity of meanings, ambiguous and multi-purpose, and this issue shows the depth of his worldview and thought.

    METHODOLOGY

    The present article has a descriptive-analytical method and using library resources to study the semantic multiplicity of types and characters in Hafez's divan.

    FINDINGS

    The findings of the present article show that among the prototypes proposed by Hafez, some are sacred and in some cases are his role models, some are praised by him and some have been criticized. These types and characters, whether accepted or hated, are sometimes used in their original and real meanings, and sometimes in non-original meanings, and in many cases even have a multiplicity of meanings.

    CONCLUSION

    Most of the prominent figures of Hafez's court such as prophets and infallible Imams (as) - mystical figures, kings and ministers, heroes and myths, romantic figures, political and social figures, cattle, birds, trees and flowers are real types. Perhaps the main reason for the design of some characters in Hafez's poems is the special political and social conditions of his life and the interactions he had with those special people, and the creation of some characters may have been due to their identification with them. Some of these characters are praised by him, some are influential in his life, some are his role models, some have been criticized.

    Keywords: Hafez, prototype, ambiguity, poetry collection
  • محمد پوریاورچوبر، احمدرضا نظری چروده*، معصومه نظری چروده
    در سده های تاریک هفتم و هشتم هجری که دوره چیرگی خونخواران تاتار و فرمانروایی حاکمان نالایق ستمکار بر  ایران بود، اشعار انتقادی به شیوه ای رساتر از ادب اعتراض در قرن ششم، به منصه ظهور رسید. در بحبوحه آن دوران خفقان زده، سعدی و سیف فرغانی، دو تن از آزاداندیشانی بودند که هریک به سبک و سیاقی خاص، در اشعارشان به مسایل جامعه فروپاشیده آن روزگار پرداختند. از آنجا که خودرایی حکومت های ضدمردمی، قلم و بیان را در زندان هزارتوی استبداد به اسارت کشیده بود، به ناچار این شاعران برای به نقد کشیدن اوضاع آشفته و نابسامان آن دوران به آرایه های بدیعی رمزآلود، به ویژه ایهام روی آوردند. این پژوهش بر آن است که با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی و مقایسه ای به بررسی و مقایسه کارکرد آرایه ایهام در طرح مسایل سیاسی و اجتماعی در غزلیات شاعران مذکور بپرازد تا اولا میزان تاثیر هجوم چنگیز و حکومت مغولان در این دوره بر مضمون رایج در غزلیات شان بازنموده شود و ثانیا برجسته ترین ایهام های غزلیات شاعران مذکور با کارکرد سیاسی و اجتماعی و وجوه تشابه و افتراق آن ها شناخته شود. برآیند نهایی این تحقیق نشان می دهد که کاربست روش «ایهام» در بیان مسایل سیاسی و اجتماعی در غزلیات سعدی نسبت به غزلیات سیف تنوع و بسامد بیشتری دارد. بیشترین انتقادهای ایهام آمیز این دو شاعر متوجه صاحبان قدرت است. از میان انواع ایهام، ایهام مجرد و تناسب به ترتیب در غزلیات سعدی و ایهام تناسب و تضاد در غزلیات سیف از نمود بیشتری برخوردارند.
    کلید واژگان: بدیع معنوی, ایهام, غزل, ستم, ریا, سعدی شیرازی, سیف فرغانی
    Mohammad Pouryavar Choubar, Ahmadreza Nazari Charvadeh *, Masome Nazari Charvadeh
    In the dark seventh and eighth centuries AH, which was the period of domination of the Tatar bloodthirsty and the governance of the unworthy cruel rulers over the cultural Iran, critical poems emerged in ways deeper than the protesting literature in the sixth century. In this period, Saadi and Saif Farghani were two liberals who each addressed the issues of the disintegrated society of that time. Since the arbitrariness of anti-people governments had captured the pen and speech in the labyrinth of tyranny, these poets inevitably turned to cryptic novelties, especially equivoque , to criticize the turbulent situation of the time. Based on a descriptive-analytical and comparative method, this study aims to investigate and compare the function of equivoque in raising political and social issues in the Ghazal of the mentioned poets in order to firstly explain the impact of Genghis Khan invasion and Mongol rule in this period on the common theme in their Ghazal and secondly, the most equivoques of the Ghazal of the mentioned poets is known by their political and social functions and their similarities and differences, as well. The final result of this research shows that the application of "Equivoque " method in raising political and social issues in Saadi's Ghazal is more frequent than Saif’s. Most of the equivoques criticisms of these two poets are directed at those in power. Among the types of equivoque , abstract equivoque and equivoque of proportion are more prominent in Saadi's Ghazal and equivoque of proportion and contradiction in Saif's Ghazal, respectively.
    Keywords: Spiritual innovation, Īhām, Ghazal, Oppression, hypocrisy, Saadi Shirazi, Saif Farghani
  • ناصر بهرامی*، علیرضا مظفری، عبدالناصر نظریانی

    ایهام یکی از زیبا ترین شگردهایی است که در کلام ابهام ایجاد می کند و خواننده را به درنگ وامی دارد و می توان آن را از انواع هنجار گریزی معنایی برشمرد و به خاطر پیچیدگی خاصی که در کلام ایجاد می کند مورد توجه سخندان قرار گرفته است. عالمان علم بدیع از دیر باز در پی تعریفی برای روشن کردن انواع آن بوده اند. برخی تعریفی که برای ایهام توریه آورده اند مربوط به ایهام تناسب است. در حالیکه در ایهام تناسب فقط یک معنی در کلام وجود دارد و معنی دوم غایب است. ایهام در شعر تعدادی از شاعران از جمله عصار تبریزی نمود و تشخص خاصی دارد و می توان او را شاعر ایهام پرداز نامید. در مثنوی «مهر و مشتری» انواع ایهام: ایهام تناسب، ایهام در ایهام، ایهام تضاد، ایهام ترجمه، ایهام استخدام، ایهام تبادر و ایهام عکس بسامد بسیار زیادی دارد و از این منظر می توان ایهام را از ویژگی های سبکی عصار تبریزی محسوب کرد. تا کنون پژوهشی در باره ی ایهام در اشعار این شاعر انجام نگرفته و اشعار شاعران بزرگی چون حافظ و خاقانی مورد بررسی قرار گرفته است. تحقیقات انجام گرفته در مورد عصار تبریزی بیشتر مربوط به عرفان و ریخت شناسی مثنوی مهر و مشتری است و جنبه های زیبایی شناسی او از نظرها دور مانده است. بدین خاطر این پژوهش در نوع خود می تواند کاری تازه باشد.

    کلید واژگان: ایهام, مثنوی, مهر و مشتری, عصار تبریزی
    Naser Bahrami *, Alireza Mozafari, Abdonaser Nazariyani

    Ambiguity is one of the most beautiful tricks that creates ambiguity in words And it forces the reader to delay, and it can be considered as a kind of semantic aberration. Ambiguity has attracted the attention of speakers because of the special complexity it creates in speech. The scholars of modern science have long sought a definition to clarify its types. Some of the definitions given for Tory ambiguity are related to proportional ambiguity. While in the ambiguity of proportionality there is only one meaning in the word and the second meaning is absent. The ambiguity in the poetry of a number of poets, including Assar Tabrizi, has a special character and he can be called an ambiguous poet. In Masnavi "Mehr and Jupiter" types of ambiguity: proportional ambiguity, ambiguity in ambiguity, ambiguity of contradiction, ambiguity of translation, ambiguity of employment, ambiguity of exchange and ambiguity of photo have a very high frequency and from this perspective ambiguity can be considered as stylistic features of Tabrizi extract. So far, no research has been done on the ambiguity in the poems of this poet and the poems of great poets such as Hafez and Khaghani have been studied. The research done on Tabrizi extract is mostly related to the mysticism and morphology of Masnavi Mehr and Jupiter, and its aesthetic aspects have been overlooked. Therefore, this research can be a new work in its kind.

    Keywords: Ambiguity, Masnavi, Mehr, Mostari, Assar-e-Tabriz
  • امیدوار عالی محمودی*

    امیرخسرو دهلوی یکی از شاعران تاثیرگذار زبان و ادب پارسی است که با بهره مندی از نبوغ و دانش فراوان، نماینده ای قابل، برای زبان و فرهنگ پارسی در سرزمین هندوستان بوده است، آثار گوناگون او آگنده از شگردهای هنری و ادبی ظریف و ارزشمندی است که شناخت آن ها برای درک درست گذشته ادبی زبان فارسی اهمیت بسیار دارد. او که خود از پیشگامان قابل اعتماد در نقد ادبی و علوم بلاغی بوده است، فنون ادبی را به خوبی در سخن به کار گرفته است. "ایهام" ازجمله بارزترین فنون تاثیرگذار در آثار اوست که با تداعی معانی دور و نزدیک، مخاطب را در دریافت چندمعنا از کلام، کمک می کند. یکی از آثار ارزشمند و کمتر شناخته شده او "مثنوی نه سپهر" است که آن را در سال 718 (ه.ق) سروده است. بسیاری از ابیات این اثر، از ظرافت ایهامی هنرمندانه ای برخوردار است و مخاطب آشنا، با دقت در ساختار ایهامی آن، متوجه شبکه گسترده ای از واژگان چندمعنایی می شود، در این مقاله با بهره گیری از روش توصیفی - تحلیلی کوشش شده است تا به این پرسش پاسخ داده شود که مهم ترین گونه های ایهام در " مثنوی نه سپهر" امیرخسرو دهلوی کدامند؟

    کلید واژگان: ایهام, گونه های مختلف ایهام, مثنوی نه سپهر, امیرخسرو دهلوی
    Omidvar Alimahmoudi *

    Amir Khosrow Dehlavi is an influential poet in the history of Persian language and literature, who has emerged as a capable representative of the Persian language and culture in the land of India. His various works are filled with delicate, valuable artistic and literary techniques, identification of which is of great importance for a correct understanding of the literary background of Persian. As a dependable pioneer in literary criticism and rhetoric, he has employed literary techniques properly in speech. Ambiguity is one of the most prominent effective techniques in his works, which helps the addressee to perceive more than one meaning from the discourse through implication of close and distant senses. One of his valuable, lesser-known works is his masnavi (‘a poetic form’) Noh Sepehr (‘nine skies’), composed in 718 AH. Many of the verses in this work contain artistic delicacies in terms of ambiguity, where the familiar addressee recognizes a wide network of polysemous words by paying close attention to the ambiguous structures. In this descriptive-analytical research, an attempt was made to answer the question of what is included in the most important types of ambiguity in Amir Khosrow Dehlavi’s Noh Sepehr.

    Keywords: Ambiguity, Different Types of Ambiguity, Noh Sepehr, Amir Khosrow Dehlavi
  • سید مهدی موسوی نیا*، میثم حاجی پور

    در این مقاله یکی از ظرافت های پوشیده در بیان هنرمندنه جمله های اسنادی شعر حافظ مورد ملاحظه قرار گرفته و با استناد به کتاب های دستور، جا به جایی های ادیبانه ارکان سخن در این گونه جمله ها بررسی شده است. برای نیل به این مقصود، ضمن ارایه دیدگاه های صاحب نظران حوزه دستور فارسی و شرح اختلاف نظر آن ها، به کیفیت کاربرد جمله های اسنادی در دیوان حافظ پرداخته شده و بیان هنرمندانه حافظ در کاربست جمله های اسنادی مورد واکاوی قرار گرفته است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد: 1. در شعر حافظ، یک کلمه می تواند در یک جایگاه، هم مسند و هم مسندالیه باشد؛ 2. افعال «گشت» و «گردید» و مشتقاتشان، به شکلی دوپهلو در یک لحظه هم به عنوان فعل تام (خاص) و هم فعل اسنادی (ربطی) مورد استفاده قرار می گیرند؛ 3. جمله های اسنادی معمولا با ایهام همراه بوده، چنین ایهام های ظریفی معمولا در جمله های اسنادی اشعار حافظ دیریاب هستند؛ 4. جابه جایی مسند و مسندالیه در بیشتر اشعار حافظ با تغییر معنا همراه است.

    کلید واژگان: حافظ, مسند, مسندالیه, فعل اسنادی, ایهام, دستور زبان فارسی
    Seyed Mehdi Mousavinia *, Meysam Hajipour

    In the present study, the underlying delicacy of Hafez’s poetry in skillfully expressing predicative sentences is taken into consideration by examining his masterful change of word order, compared to sentence word order as put forth in grammar books. To achieve this goal, by presenting theoretical ideas of experts in the field of Persian grammar and explaining their different opinions, this study has examined the skillful use and quality of predicative sentences in Hafez’s poems. The results of this research show that: 1) In Hafez's poems, a word can be both “predicate” and “subject” simultaneously; 2) “To be verbs” and their derivatives can be used ambiguously and simultaneously both as main and linking verb; 3) Predicative sentences are usually accompanied by equivocalness, and such subtle equivocalness is not usually noticeable; 4) The substitution of predicate and subject in most Hafez's poems is accompanied by a change of meaning

    Keywords: Hafez, predicate, subject, linking verbs, equivocalness, Persian grammar
  • محمدامیر مشهدی*، حسین اتحادی

    ایهام مهمترین آرایه در بدیع معنوی است چون قابلیت برداشت دو یا چند معنای متفاوت را از واژه ایجاد می کند. به همین دلیل سبب گسترش حوزه تداعی معانی کلام و همچنین برجستگی کلام می شود. در این پژوهش که به صورت توصیفی- تحلیلی انجام گرفته، انواع ایهام در غزل های ناصر بخارایی بررسی و تحلیل شده است. بر اساس یافته های این تحقیق می توان گفت ناصر به استفاده از انواع ایهام رویکرد زیادی داشته است. آنگونه که در 4586 بیت، 838 مورد ایهام به کار برده است. در این میان ایهام تناسب با 414 مورد بیشتر از گونه های دیگر ایهام کاربرد داشته است. پس از آن، ایهام و ایهام کنایی کاربرد بیشتری دارند. وی با برقراری ایهام میان اصطلاحات انواع علوم و فنون مختلف، به میزان زیادی به خیال انگیزی و بلاغت تصاویر شعرش افزوده است. این تحقیق در پی پاسخ به این سوالات است که شاعر به ترتیب بسامد از کدام یک از انواع ایهام بهره بیشتری برده وهمچنین این که در ارایه گونه های مختلف ایهام بیشتر به چه واژه ها و ترکیباتی نظر داشته است.این تحقیق در پی پاسخ به این سوالات است که شاعر به ترتیب بسامد از کدام یک از انواع ایهام بهره بیشتری برده وهمچنین این که در ارایه گونه های است.

    کلید واژگان: ناصر, بخارایی, غزل, شاخه, ایهام, تخییل
    Mohammadamir Mashhadi *, Hossein Ettehadi

    One of the research approaches that examines and analyzes the signs and understands their hidden meanings is the semiotic approach. From this perspective, in order to analyze social phenomena that do not find meaning in themselves, one must pay attention to the cultural structure and network of meanings in which they are located. One of the theorists who proposed a coherent plan for social semiotics was Pierre Girouard. He considers social signs in the two main areas of identity and social etiquette to be examined and analyzed. This research, which is written in a descriptive-analytical method and refers to library sources, tries to rely on Giro’s consistent theory and with the approach of social semiotics, analyzes the type and manner of appearance of social signs the novel Gypsy by the Fire, which is a social novel written by Moniro Ravanipour. The results of this article show that Ravanipour, in the novel Gypsy by the Fire, uses many symptoms, concerns about social issues, and especially concerns about the problems and sufferings of women who are trapped in superstitious beliefs. The author’s significant use of symbols such as occupational group uniforms, tribal rituals, superstitious and reactionary beliefs, and justice-seeking movements, which are the most important signs to express “The author’s objections to social issues have been used, along with various methods of ethnography and non-verbal communication (such as tone, clothing, etc.) to reflect the bitter realities of society and to express specific goals in the form of life descriptions.” The mirror is noteworthy. Under the component of “uniform” and in the semantic component of “occupational groups”, the author has been able to point out the occupational inequality of women and men among the gypsy tribes. Or in the discussion of the semiotic component of “tribal customs” in the gypsy tribes, education has no place and according to the law of caravans, houses and homes are forbidden for the nomads, there is no meaningful settlement and the gypsy girls in Marriage has no choice

    Keywords: Nasser Bokharaei's, Sonnet, Ambiguity, Types of Ambiguity, imagination
  • بهنوش رحیمی هرسینی، علی حیدری*
    در کلام حافظ، حقیقت و مجاز، زشتی، زیبایی و... به هم آمیخته است. یکی از روش هایی که به حافظ امکان ترکیب حوزه های معنایی مختلف و متضاد را داده، جانشین کردن مفاهیم در دو مصراع از بیت با استفاده از بدل بلاغی است. یکی از انواع بدل بلاغی، جانشینی دو واژه یا دو مفهوم با رابطه تشبیه است. بدل یکی از طرفین تشبیه (مشبه یا مشبه به) است که جانشین طرف دیگر می شود. حافظ در این ساختار امکانات تشبیه و استعاره را به هم می آمیزد و تصاویر بدیع و معانی شگفت می سازد. ارجاع مفاهیم به یکدیگر، گاه آشکار و روشن و گاهی پنهان و کنایی است. بدل در جمله ای مستقل از مبدل منه قرار می گیرد؛ ازاین رو، استقلال معنایی خود را نسبت به مبدل منه تا حدودی حفظ می کند. این ویژگی سبب می شود که بدل در ارجاع به مبدل منه معنای مجازی داشته باشد، اما بدون در نظر گرفتن رابطه جانشینی، معنی اصلی خود را حفظ کند. حافظ از این شگرد برای آفریدن مضامین شعری، ایجاد نمادهای عرفانی، ایجاز در بیان مفاهیم عرفانی، تصویری کردن مفاهیم انتزاعی، خلق ایهام، ایجاد طنز و آفرینش سایر شگردهای ادبی استفاده می کند.
    کلید واژگان: بدل بلاغی, تشبیه, استعاره, جانشینی, ایهام
    Behnoosh Rahimi Harsini, Ali Heidari *
    Truth and image, beauty and ugliness, love and religion, etc. are interwoven in the word of Hafez. This is rooted in the compilation infrastructure of his word. One of the ways that allowed Hafez to combine different semantic domains is substituting concepts in the two lines of each verse based on rhetorical relations between those concepts (Rhetorical apposition). One of the types of rhetorical apposition is the substitution of two words or two concepts based on similarity. Apposition is one of the two sides of simile that substitutes the other side. In this structure, Hafez combines features of metaphor and simile and makes new images and wonderful meanings. The referencing of concepts is sometimes obvious and sometimes hidden. Rhetorical apposition is placed in a sentence independent of the substituted item. Therefore, the substitute maintains its independent meaning of the substituted item. This feature causes rhetorical apposition to have a virtual meaning in referring to the substituted item, but regardless of the syntagmatic relations, it maintains its main meaning. Hafez uses this tool to create new poetic themes, mystical symbols, the expression of mystical concepts, ambiguity, humor, and to visualize abstract concepts, and so on.
    Keywords: Rhetoric Apposition, simile, Metaphor, Syntagmatic Relations, ambiguity
  • باقر صدری نیا*، محسن حیدرزاده جزی

    کاربرد ابهام و ایهام در کلام، با تمهید زمینه تنوع دلالت و به تاخیرافکندن روند فهم معنا، در رقم زدن ابعاد هنری اثر ادبی تاثیر درخور اعتنایی برجای می گذارد و به هر میزان که کلام از چنین شگردهای بیانی ای بی بهره باشد، با تبدیل شدن به گزاره ای تک معنا، حیثیت هنری آن کاستی می گیرد.در مقاله حاضر، با چنین پیش فرضی، شعر حزین لاهیجی (1180-1103 ه‍ .ق.) بازخوانی و تعدد دلالت ها در سروده های او در دو سطح واژگانی و متنی بررسی شده است. در سطح واژگان، صنایعی همچون ایهام و انواع آن، اتفاق، استخدام و جناس شبه اشتقاق، مرز دلالت های بیت را درمی نوردد و گستره معنایی تازه ای را به روی مخاطب می گشاید. این بررسی موید آن است که در شعر او 192 مورد ایهام، ایهام تناسب و ایهام تضاد به کار رفته است. در سطح جمله و بیت نیز، انواع ابهام و تعدد دلالت ها و علل پدیدآمدن آن، در سه گروه زبانی، منطقی و لحنی طبقه بندی شده و در هریک از آنها، شگردهایی که شاعر برای آفرینش ابهام و تنوع دلالت به کار برده بررسی و تحلیل شده است.

    کلید واژگان: دلالت, ایهام, اتفاق, ابهام, حزین, منطق, زبان
    Bagher Sadrinia*, Mohsen Heydarzadeh

    The use of ambiguity and amphibology in speech, by arranging the setting for multiplicity of significations and delaying the process of meaning comprehension, leaves a significant impression on the creation of  artistic aspects of the literary work and to the extent that the speech is free of such expressive techniques, it turns into a single meaning proposition, and its artistic worth is diminished. In this paper, based on such a presupposition, we have revisited the poems of Hazin Lahiji (1103-1180 A.H.) and examined the multiplicity of significations in his poems at both lexical and textual levels. At the lexical level, some figures of speech such as amphibology and its types, coincidence, and derivative puns pass beyond the limits of significations of the couplet and open new horizons of meaning to the audience. This study confirms that 192 cases of amphibologies were used in his poem. At both the sentence and couplet levels we classified the types of ambiguities and multiplicity of significations and the causes of their emergence into three categories of linguistic, logical and tonal and in each category we investigated and analyzed the techniques used by the poet to create ambiguity and various significations.

    Keywords: Signification, Amphibology, Coincidence, Ambiguity, Hazin, Logic, Language
  • مجید عزیزی*، یاسر دالوند

    اهل بلاغت استخدام را دارای سه حوزه استخدام تشبیهی، غیرتشبیهی و استخدام ضمیر می دانند. استخدام ضمیر بیشتر مربوط به زبان عربی است و در زبان فارسی کاربرد چندانی ندارد؛ اما دوگونه دیگر، در متون ادبی فارسی به وفور به کار رفته اند. در این پژوهش به سیر تعاریف استخدام از دیدگاه بلاغیون و چندوچون خلق استخدام تشبیهی و غیرتشبیهی پرداخته ایم و پس از ذکر نمونه هایی از دیوان برخی از شاعران ایهام پرداز، گونه تازه ای از صنعت استخدام را معرفی کرده ایم که در زیرمجموعه استخدام تشبیهی و غیرتشبیهی قرار می گیرد. تفاوت این گونه استخدامی با گونه های دیگر در این است که شاعر در بافت کلام استخدامی، با افزودن یک یا چند مورد ایهام در سطح لغت یا ترکیب، طرفین استخدام را در یک کلمه یا ترکیب جمع می کند و با این شگرد، سطح تاویل پذیری و چندمعنایی شدن جمله را ارتقا می دهد. این گونه نویافته، به لحاظ فشردگی صنایع بلاغی، نسبت به گونه های شناخته شده استخدام، ارزش ادبی بیشتری دارد.

    کلید واژگان: استخدام, ایهام, بلاغت
    Majid Azizi *, Yaser Dalvand

    Syllepsis and the determination of its types have not been a subject in some of the earlier rhetorical books. Mirza Abootalib Fendereski, the author of the treatise Bayanolbadi’, is the first person who defined and explained it in Persian rhetoric, following the Arabic rhetoric. After him, other people have discussed how and why those arts have been used and determined the boundaries of this art. The results of the comparison between these definitions and opinions are as follows: A. Syllepsis has three sub-categories: metaphorical syllepsis (verbal and nominal), non-metaphorical syllepsis, and pronoun syllepsis; B. The use of pronouns is most usual in Arabic language and literature not in Persian; C. There may be several A and B’s (two sides of a simile) in syllepsis; D. In metaphorical syllepsis, the form has a concrete and real meaning in one of the parts of the syllepsis and is conceptually rational, abstractive compared with the other. To clarify the issue, we provided examples for each of these types of syllepsis.

    Keywords: syllepsis, equivoque, Rhetoric
  • مصطفی میردار رضایی*، سیاوش حق جو

    یکی از ویژگی های ممتاز و قابلیت های برجسته غزل های چندضلعی حافظ، عوام فهم و خواص پسند بودن آن ها است و این که از دیر زمانی است مورد پسند همه طبقات فکری واقع شده اند. در واقع، خواجه غزل هایش را به گونه ای می سروده که همه اقشار بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند. راز و رمز این همه فهم بودن در بیان و بلاغت خاص و منحصر به ‌فرد شاعر نهفته است؛ یکی از آن رموز ویژه، بهره گیری خواجه از شگرد ترکیبی «کنایه ایهامی» است که از ادغام دو شگرد بلاغی، یکی از محدوده دانش بیان (کنایه) و دیگری از قلمرو دانش بدیع (ایهام) حاصل می شود. کنایه موجود در این شگرد به آن بعدی عامه فهم می دهد و در ادامه، به واسطه حضور صناعت ایهام و به‌تبع، خاصیت دوبعدی بودن و قابلیت تکثیر مفهوم و مضمون و بالطبع توالد و زایش نگاره هایی مستقل از یکدیگر سبب خواص پسند شدن آن می شود. این مقاله که به روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از ابزار کتابخانه ای نوشته شده است، به معرفی دوباره و بررسی شگرد آمیغی «کنایه ایهامی» و تاثیر آن بر ساختمان غزل های حافظ می پردازد. نتیجه جستار، نشان دهنده وفور و حضور این شگرد ترکیبی در بدنه تصویرهای شعر حافظ است و نیز این که خواجه توانسته با پیوند دو عنصر ادبی منفرد، از کنایه هایی معمولی و عامه فهم، تصویرهایی دوگانه و ایهامی بیافریند. 

    کلید واژگان: شگردهای منفرد, شگردهای ترکیبی, کنایه, ایهام, کنایه ایهامی
    Mostafa Mirdar Rezaei*, Siavash Haghjoo
    Introduction

    If we do not say that Hafez is the greatest employer of the novel technique of ambiguity in Persian, we can at least acknowledge that the novel and unique technique of "ambiguity" is present in the structure of most of Hafez's poems and is among the poets of ambiguity. On the other hand, the use of irony is one of the reasons why Hafez's poetry is widely understood by common groups of people, as Zarrinkoub points out: The use of colloquial words and sarcasm of the common people is also sometimes graceful. By this usage, Hafez's poems will receive a special elegance and we can say that although Hafez's poems are scientific, but the irony doesn't hurt its body. And it gives a special elegance to his poetry, and on the one hand, it is easy to make Hafez’s words prosperous, even though it is refined, wise, and to an industrial extent, the use of vulgar and market words and allusions (Zarinkoub, 2004).

    Theoretical framework 

    Ambiguous irony technique is a combination of the individual techniques of "irony" and "ambiguity". For example, due to interpreting the term trouble as wine, it will take two meanings: a real and an irony concept. Because of these two concepts, we can say that we have ambiguity. Like interpretation of "trouble" term for the wind; Which, considering the two real and ironic consequences, is ambiguous; For example, in these verses of Nasser Ali: They sell zucchini douche and now I am the wound of my head I bought a measure of gold, I bought gold and I bought trouble In this verse, the irony of "buying trouble" on the one hand refers to hardship, noise and suffering, and on the other hand to the headache caused by a hangover; Therefore, this irony has two meanings and consequently ambiguity.

    Method

    This research which is descriptive-analytical and uses library sources, tries to reintroduce the technique of "ambiguous irony" (which is on the verge of oblivion) in Hafez's lyric images.

    Conclusion

    This combined technique has a significant presence and influence on the structure of images throughout Hafez's divan, and one of the reasons is that the poet pays too much attention to the technique of ambiguity. In fact, Hafez's use of this novel element cannot be compared with any of the poets before and after him, and from this perspective, he is the best among all Persian language poets (Mirdar Rezaei, 2018). With this explanation, many poets who show less evidence of ambiguity in the structure of their images (such as Khorasani style poets), are automatically out of the range of poets who make their images from composite and special industries. They use the trick of ambiguous irony, they go out. But as mentioned, Hafez has a special place in using this technique (and other combined techniques).

    Keywords: single techniques, Combinatorial techniques, illusion, irony
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال