جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « قرآن » در نشریات گروه « ادبیات و زبان ها »
تکرار جستجوی کلیدواژه «قرآن» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
امروزه علم معناشناسی از جمله علومی است که در پژوهش های قرآنی کاربرد فراوانی دارد. معناشناسی شناختی به عنوان شاخه ای از علم معناشناسی است که ارتباط بین صورت و معنا را ارتباطی محکم می داند که هیچکدام مستقل از دیگری نیست. نظریه تلفیق مفهومی(1993: فوکونیه و ترنر (نیز با این رویکرد مورد توجه بسیاری از زبان شناسان شناختی است و در مسائل مختلف زبان شناسی توانسته راهگشای بسیاری از ساخت های زبانی دارای معنای مجازی و بیان کننده معنای دقیق و جامعی -از آنها باشد. موضوع حالات صالحان و گنهکاران از جمله موضوعات قرآنی است که با تعابیر مختلفی بدان پرداخته شده است. برای درک وفهم دقیق این موضوع، نظریه تلفیق مفهومی ابزاری دقیق و رهگشاست. تلفیق های ساخته شده از لحاظ ساختار به دو نوع تلفیق ساده و چندگانه و از لحاظ شبکه یک پارچه سازی به چهار نوع؛ تلفیق های بسیط، آینه ای، تک منظر و دومنظر تقسیم می شوند که در این پژوهش توصیفی - تحلیلی، ابتدا ساختار آنها بررسی و سپس از لحاظ شبکه ای نوع هر کدام تعیین شده است. نتیجه حاکی از این است که اغلب نمونه های قرآنی در این پژوهش دارای ساختاری ساده هستند. از نظر شبکه های یکپارچه سازی نیز تعداد تلفیق های دومنظر بیشتر از مابقی است و این خود دال بر تازگی و میزان پیچیدگی در نمونه های بررسی شده می باشد.کلید واژگان: زبان شناسی شناختی, تلفیق مفهومی, قرآن, قیامتToday, semantics is one of the key sciences widely applied in Qur'anic Studies. Cognitive semantics, a branch of semantics, posits that the relationship between form and meaning is strong and none of them exists independently of the other. The Conceptual Blending Theory (1993: Fauconnier and Turner) has garnered significant attention from cognitive linguists, offering insight into various linguistic structures, particularly those with figurative meanings, providing a precise and comprehensive understanding of them. The topic of the eschatological states of the righteous and the sinners is one of the significant Qur'anic themes, expressed through various descriptions. To gain a precise understanding of this subject, Conceptual Blending Theory serves as an effective and accurate tool. Conceptual blends, in terms of structure, are classified into two types: simple and multiple blends. Regarding integration networks, they are divided into four types: simplex, mirror, single-scope, and double-scope blends. In this descriptive-analytical study, the structure of these blends is first examined, and then their network type is identified. The results indicate that most of the Qur'anic examples studied possess a simple structure. Regarding integration networks, double-scope blends are more prevalent than the others, indicating the novelty and complexity of the examples analyzed.Keywords: Cognitive Linguistics, Conceptual Blending, Qur'an, Eschatology
-
تاویل نحوی آیات قرآن و تفاوت در وجوه نحوی، از مباحثی است که همواره موجب اختلاف نظر در استنباط احکام فقهی، و اختلاف در دریافت و فهم مفسران، مترجمان و فقها از آیات قرآن شده است. در این نوشتار برمبنای تاویل نحوی آیات و استناد به وجوه نحوی قابل اعتناء، به بررسی آیات الاحکام پرداخته می شود و با نگاهی تحلیلی-توصیفی امکان دریافت استنباط جدید از احکام فقهی مورد بررسی قرار می گیرد. و با پاسخگویی به این پرسش که آیا بر مبنای تاویل نحوی، می توان برداشت فقهی جدیدی از آیات الاحکام استنباط نمود، دیدگاه های متفاوت مورد کنکاش قرار گرفته است. و نتیجه آنکه در برخی از این آیات، اختلافات مطرح شده از سوی نحویان گرچه که در موارد جزئی می باشد ولی به قدری مهم است که کاملا حکم فقهی هر فقیه با هم صنف خودش فرق می کند و در بخش دیگری از آیات، اختلاف فقط در تعابیر مطرح شده از سوی نحویان می باشد که در اعمال و واجبات عبادی تاثیر بسزایی ندارد. به عبارتی همه فقیهان یک حکم را استنباط نموده اند و اختلاف فقط در اعراب واژه می باشد.کلید واژگان: قرآن, آیات الاحکام, تاویل نحویThe syntactic interpretation of Qur'anic verses and the differences in syntactic aspects are topics that have consistently led to disagreements in the derivation of legal rulings and variations in the understanding and interpretation of these verses by the Qur'anic exegetes, translators, and jurists. This study focuses on the "Verses on Legal Rulings" [Ᾱyāt al-Aḥkām] examining it based on significant syntactic interpretations and employing a descriptive-analytical approach to explore the possibility of deriving new interpretations of legal rulings. The central question addressed is whether a new legal understanding can be extracted from "Verses on Legal Rulings" based on syntactic interpretation. Different viewpoints are scrutinized in this regard. The findings indicate that in some of these verses, the differences raised by grammarians, while minor in certain cases are significant enough that they can lead to divergent legal rulings among scholars of the same field. In other verses, the differences pertain only to the expressions presented by grammarians, which do not significantly affect the implementation of legal obligations and acts of worship. In other words, all Islamic jurists have derived the same ruling, and the only discrepancy lies in the grammatical inflections of the words.Keywords: Qur'an, Legal Rulings, Grammatical Schools Of Thought
-
در قرآن کریم، استعاره های مفهومی متعددی برای تعریف ماهیت انسان صالح و انسان گنهکار در حالات و شرایط گوناگون به کار رفته است ؛ از جمله استعاره "حیوان انگاری" که انسان را به ویژه در شرایط کفر و گناه به تصویر کشیده است. در پژوهش حاضر که به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است، تلاش شده است با استفاده از قواعد استعاره مفهومی، حیوان انگاری انسان در متن قرآن بررسی گردد تا مشخص شود که در متن قرآن چه مفاهیمی از حوزه مبدا «حیوان» بر حوزه مقصد «انسان» فرافکنی شده است. مهم ترین نگاشت های حاصل از این فرافکنی چیست؟ استفاده از استعاره مفهومی «انسان به مثابه حیوان » چه تاثیری در تبیین دیدگاه اسلامی نسبت به انسان دارد؟ نتایج تحقیق حاضر نشان دهنده تناظری قابل تامل بین رفتارهای مختلف حیوان و انسان در صفاتی چون علم بدون عمل، دنیاپرستی و حرص، کفر، شرک و تکذیب الهی و بت پرستی، لجاجت در کفر دارد و از حیواناتی چون سگ، بوزینه، الاغ، خوک، گورخر، بدترین جنبنده و عنکبوت برای عینی سازی مفاهیم فوق استفاده شده است. همچنین از حیوان انگاری در تجسم حالت انسان در محشر به ویژه در قالب استعاره تصویری (ملخ و پروانه) استفاده شده است. کاربرد استعاره های مفهومی با رویکرد حیوان انگاری باعث درک و فهم عمیق معانی انتزاعی و نهادینه شدن تاثیر آیات در وجود انسان است.
کلید واژگان: قرآن, بلاغت, استعاره مفهومی, حیوان انگاری انسان -
نگاه به دروس تخصصی در راستای خلق موقعیت های تربیتی، رویکردی است که همیشه در محافل تربیتی مورد تائید و استقبال بوده است. در همین راستا، هدف پژوهش حاضر، شناخت گونه های مثل ها و تشبیهات قرآنی جهت استخراج مدل توصیفی آن ها و دریافت دلالت های مرتبط تربیتی برای دروس ادبی می باشد. برای دست یابی به این منظور و به دلیل چندوجهی بودن مقاله حاضر، روش پژوهش ترکیبی از مراحل پدیدارشناسی توصیفی در مرحله رجوع به آیات قرآن، تحلیل و کدگذاری داده ها به شیوه استراتژی داده بنیاد با نرم افزار MAXQDA در سه بخش کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی و روش استنتاج از مبانی در بخش دلالت های تربیتی برای دروس تخصصی است. محققان ابتدا خوانشی کامل از کلیه آیات قرآن داشته و سپس داده های مستخرج را کدگذاری، دسته بندی و گونه شناسی نموده و مدل نهایی استخراج شده را جهت استنباط دلالت های تربیتی، مورد استناد قرار داده اند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که 112 کد باز در رابطه با مثل ها و تشبیهات در آیات قرآن وجود دارد که در قالب 4 کد انتخابی انسان، علمی، اعتقادی و قیامت دسته بندی شده اند. چهار دسته فوق در مرحله بعد به شش کد محوری تقسیم شده اند. سپس این داده ها در دو بخش تحلیل داده های ادبی قرآن و فراتحلیل داده های تربیتی استخراج شده و برای دروس ادبی مورد تحلیل قرار گرفته اند.
کلید واژگان: گونه شناسی, مدل یابی, مثل قرآنی, تشبیهات, قرآن, دلالت های تربیتی, دروس ادبی -
در این پژوهش که به شیوه کتابخانه ای و با روش توصیفی - تحلیلی نوشته شده است، در صدد است که ضمن اشاره به واژه یاس و ناامیدی و این که ریشه آن در تفکرات غربی (نیهیلیسم) می باشد؛ به این پرسش پاسخ دهد که آیا ناامیدی در اشعار اخوان ثالث ناشی از تفکرات نیهیلیستی می باشد یا خیر؟ یاس و ناامیدی در ادبیات معاصر بعد از 1320 ش آغاز می شود و با کودتای 28 مرداد 1332 ش به اوج می رسد. در همین زمان جامعه، به دلایل سیاسی و اجتماعی تاثیر زیادی بر شعر شاعران این دوره نهاد. نوعی ناامیدی که پس از کودتای 28 مرداد بر اشعار شاعران این دوره با توجه به برهه زمانی که داشت در اشعار اخوان ثالث نیز بی تاثیر نبوده است و موجبات غلبه یاس و ناامیدی و تاثیرات آن در اشعارش، باعث شد که او به بیان احساسات خود در این زمینه بپردازد. این پژوهش بر آن است به معرفی کلمه یاس از منظر علم ریشه شناسی بپردازد و مفاهیم گوناگون این کلمه را از دیدگاه اسلامی، ادبی و فلسفی بیان کند. سپس به نقد اشعار یاس آلود مهدی اخوان پرداخته و از آن جا که ریشه تفکر پوچ گرایی از مکاتب غربی نشات گرفته است با بررسی دیدگاه دو فیلسوف پوچ گرای غرب، اسپینوزا و نیچه، دیدگاه این فلاسفه را بیان کرده و تاثیر این دیدگاه را در اشعار اخوان بیابد. راه کار اساسی مقاله به دین مقدس اسلام اشاره گردیده که با احادیث و روایات ائمه اطهار و آیات قرآنی راه سعادت و خوشبختی انسان را در پیرامون قرآن و حدیث جستجو می کند. بی تردید مطالب مطرح شده در قرآن و حدیث می تواند اصلی ترین معیار در این نقادی برای ما باشد.
کلید واژگان: قرآن, احادیث, یاس و ناامیدی, پوچ گرا, اخوان ثالثIn this research, which is written in a library style and with a descriptive-analytical method, it is intended to point out the word despair and hopelessness and that its roots are in Western thinking (nihilism); Answer the question whether the despair in the poems of the Third Brotherhood is caused by nihilistic thoughts or not? Despair in contemporary literature begins after 1320 AH and reaches its peak with the coup d'etat of August 28, 1332 AH. At the same time, the society had a great impact on the poetry of the poets of this period due to political and social reasons. A kind of despair that after the August 28 coup on the poems of the poets of this period, according to the period of time, has not been unaffected in the poems of the Third Brotherhood, and the causes of despair and hopelessness and its effects in his poems, caused him to express his feelings in this pay the ground This research aims to introduce the word despair from the point of view of etymology and express the various concepts of this word from the Islamic, literary and philosophical point of view. Then he criticizes the despairing poems of Mahdi Akhwan and since the root of nihilistic thought originates from Western schools, by examining the views of two Western nihilistic philosophers, Spinoza and Nietzsche, he expresses the view of these philosophers and finds the influence of this view in the poems of Akhwan. . The basic solution of the article is pointed to the holy religion of Islam, which searches for the way of happiness and happiness of man around the Qur'an and Hadith with the hadiths and traditions of the imams of purification and Quranic verses. Undoubtedly, the content presented in the Quran and Hadith can be the main criterion for us in this criticism.
Keywords: Quran, Hadiths, Despair, Hopelessness, Nihilist, Third Brotherhood -
قاسمی گنابادی (د.982ق.) که عمده شهرتش به واسطه حماسه های ملی-تاریخی اوست، در آغاز مثنوی هایش، معراج نامه ای سروده است. معراج نامه های او همراه با تصاویر شعری زیبا در معراج حضرت محمد (ص) است؛ به گونه ای که هنری ترین اشعار وی معراج نامه هاست. در این جستار مراحل و قسمت های معراج رسول الله (ص) بر اساس سروده های قاسمی تنظیم گردید و با آنچه در کتاب المعراج قشیری (د.465- 376ت.) آمده بود، از نظر مضمون مقایسه شد. این دو نمایندگان زبان و فارسی و عربی هستند که برای تطبیق انتخاب شدند. همچنین به این پرسش ها پاسخ گفته شد که: قاسمی به چه مراحلی از معراج پیامبر (ص) توجه داشته است؟ چه اشتراکات و افتراقاتی بین معراج نامه های قاسمی و قشیری وجود دارد؟ جمع آوری داده های تحقیق به روش اسنادی- کتابخانه ای و شیوه تدوین محتوا توصیفی- تحلیلی است و هدف معرفی معراج نامه های قاسمی. درنهایت این نتیجه حاصل شد که گرچه قاسمی و قشیری در اغلب وقایع معراج اتفاق نظر دارند، اما قاسمی واقعه معراج را با تصویرپردازی های بیشتری بیان نموده است. هر دو به معراج جسمانی معتقدند. قاسمی بر آن است پیامبر (ص) در عرش با چشم سر یا دل خداوند را مشاهده کرد و قشیری این دیدار را با چشم سر می داند. در شعر قاسمی از تاریخ وقوع معراج و شکافتن سینه و شستشوی قلب مبارک حضرت سخنی به میان نیامده، درحالی که قشیری به ذکر این دو نکته پرداخته است. در این پژوهش دیگر تفاوت های روایت قاسمی و قشیری در معراج پیامبر (ص) نیز بررسی شده است.
کلید واژگان: قرآن, معراج حضرت محمد(ص), معراج نامه های قاسمی, کتاب المعراج قشیری, مقایسهGasemi Gonabady (1603) is a famous poet for his National _Historical epics. At the beginning his Masnavis he starts with a introductory part and then he arrange a Mearaj _ Name. Ghasemi has described the Mearaj of the Prophet Muhammad in a strong and high quality of poetry in such a way that can consider his Mearaj _ Name as a superior part of his poetry. Gasemi described a very exciting picture of this Journey. In the present research first all Mearaj _ Name from Masnavis of Ghasemi were evaluated and all aspects of Mearaj was arranged as he described; then was compared with those in the book of Al Mearaj written by Ghoshairy. By this comparison Theses questions were answered: 1) which steps of this Holy journey did come to attention of Ghasemi?2) what are commonality and the difference between Ghasemi and Ghoshairy. The results showed that although Ghasmi and Ghoshairy,s point of view are very closed to each other, but Ghasemi had described Mearaj events more. precisely with more relevant pictures. Both poets believe to bodily Mearaj. hasemi believes that Prophet Muhammad saw God with a heavenly eyes, but Ghoshairy blives that Muhammad saw God with the real eyes. Ghasemi in his poets had not mentioned the date of Mearaj, opening the chest and washing the hands of prophet Muhammad; although Ghoshairy has pointed to these two points. In this paper other differences also have been mentioned.
Keywords: Holy Quran, Tbhe Prophet Muhammad's Mearaj, Ghasemi's Mearaj, Name, Ghasemi Ghonabady Masnavis, Al Mearaj Book By Ghoshairy -
سبک شناسی آوایی به عنوان یکی از شاخه های سبک شناسی از جایگاه مهمی در پژوهش های زبان شناسی برخوردار است. جستار حاضر با تکیه بر روش توصیفی و تحلیلی به بررسی سبک شناختی سوره صافات از منظر دو سطح آوایی و واژگانی پرداخته است تا برجسته ترین زوایای آوایی و واژگانی سوره مذکور همچون نوعیت حروف و بسامد تکرار آن، سجع، جناس و هجاهای به کار رفته در آن را بررسی نماید. نتایج پژوهش حاکی از آن است که عناصر آوایی مثل تکرار، سجع، جناس و... به عنوان نمونه هایی از عناصر آوایی نقش مهمی در رساندن مفاهیم و معانی بر دوش دارند. از منظر واژگانی نیز کاربرد جمع مذکر سالم با بسامد بالا و افعال ماضی در باب تفعیل جلوه بیشتری در سوره داشته است. و در نهایت اینکه، هم آواها و هم واژگان با موضوع سوره که بیان توحید خداوند و مجازات مشرکان است، همسو می باشد
کلید واژگان: قرآن, سبک شناسی آوایی و واژگانی, سوره صافاتPhonetic stylistics, as one of the branches of stylistics, has an important position in linguistic research. Based on the descriptive and analytical method, the present study has studied the stylistic analysis of Surah Saffat from two phonetic and lexical levels in order to examine the most prominent phonetic and lexical aspects of the mentioned Surah, such as the nature of the letters and the frequency of its repetition, rhythm, puns, and syllables used in it. The findings indicate that phonetic elements such as repetition, rhythm, puns, etc. as examples of phonetic elements, play an important role in conveying concepts and meanings. From the lexical point of view, the use of sound masculine plural from with high frequency and past verbs in baab-e-taf'eel has been more effective in the Surah. And finally, both sounds and words are in line with the topic of the Surah, which is the expression of God's monotheism and the punishment of polytheists.
Keywords: Holy Quran, phonetic, lexical stylistics, Surah Mubaraka Saffat -
چکیده شمس الدین بن محمد نزاری قهستانی از شاعران و منظومه سرایان قرن هشتم به شمار می رود پژوهش حاضر به معرفی کوتاهی اززندگی و آثار او پرداخته است ، سپس منظومه غنایی ازهر و مزهر را معرفی می کند ودر پی رسیدن به نکات اخلاقی و قرآنی نهفته در این منظومه عاشقانه است .با بازکاوی در این منظومه به شواهد شعری بر اساس مفاهیم قرآنی و اخلاقی می رسد و با استخراج ابیات به موضوع بندی آن پرداخته است وبه صورت نمودار بسامد هرکدام ازمفاهیم اخلاقی تعلیمی ،قرآنی را مشخص کرده است وی در این منظومه به مفاهیمی همچون بی اعتباری دنیا ،دوری از غرور وبخشش ،صبر و کوشش ودوری از بیداد، راز داری و...بر می خورد .. بیشتر آموزهای اخلاقی -تعلیمی وی جنبه دینی، اعتقادی داشته وجزو اخلاق بندگی به شمار می آیند وی از اخلاق اجتماعی سخن گفته ودراین منظومه غنایی توانسته است در قالب داستان نکات ارزشمند اخلاقی قرآنی را بگنجاند ودر رسالت شعری خویش جاودان بماند .
کلید واژگان: قرآن, غنا, تعلیم, آموزه های اخلاقی, دینShams al-Din bin Mohammad Nizari Qahestani is considered one of poets of the 8th century, the present research has introduced a short introduction of his life and works, then introduces the lyrical poem Azhar and Mezhar and seeks to reach the moral and Quranic points hidden in this. The poem is romantic. By re-examining this poem, he finds poetic evidence based on Quranic and moral concepts, and by extracting verses, he has categorized it, and in the frequency chart of each of the educational moral concepts, he has identified the Quranic concepts in this poem. Like the discredit of the world, away from pride and forgiveness, patience and effort and away from violence, secrecy, etc.Most of his moral-educational teachings have a religious and its aspect are considered part of the ethics of servitude . He has spoken about social ethics, and in this lyrical system, he has been able to include valuable moral points from the Quran in the form of a story and remain eternal in his poetic mission.Key words: Quran, moral teachings, education, wealth, religion
Keywords: Quran, Religion, education, Richness, moral teachings -
نشانه شناسی در پی کشف قراردادهایی است که به تولید معنا می انجامد و هر واژه را به عنوان یک نشانه در فرایند دال و مدلول و دلالت، تحلیل و موجبات درک عمیق تر واژه را فراهم می کند. این پژوهش با روش تحلیلی توصیفی و با تکیه بر علم نشانه شناسی لایه ای، به تحلیل واژه «الست» به عنوان یک نشانه انتزاعی که مدلول های متنوعی را می طلبد پرداخته است؛ زیرا مولانا این واژه را مانند دیگر واژگان قرآنی دستخوش تحول معنایی کرده و تصرفات بدیعی در آن ایجاد نموده است و هرگاه به این عبارت استناد می کند، پیوندهای معنایی خاصی را با مفهومی خاص بیان می کند. نتیجه پژوهش حاکی از آن است که مولانا این واژه را در حوزه های معنایی با کارکرد هنری ویژه ای بکار برده و با این حوزه های معنایی ارتباط برقرار کرده است و با تسلط بر دقایق علوم عرفانی، فلسفی، تاریخی، روانی و از همه مهم تر قرآن و احادیث، توانسته مفاهیم این علوم را در خلال این واژه بگنجاند و صرفا قصد لفاظی و سخن آرایی از این واژه را نداشته است.
کلید واژگان: الست, دال, مدلول, قرآن, مثنویSemiotics aims to uncover the conventions that give rise to meaning and assigns each word as a sign based on the concepts of the signifier and the signified, as well as signification. This research examines the word "Alast" ("Am I not your Lord?" Quran:7/172) in Masnavi Manavi using an analytical-descriptive method and relies on layered semiotics. As an abstract sign, the word carries various meanings. Jalāl-al Din Rumi, like other Quranic words, has undergone semantic evolution and has created innovative interpretations within its context. Whenever he refers to the word, he establishes specific semantic links with a particular concept. This article investigates these specific semantic connections. The research results indicate that Rumi has employed this word in semantic fields with a unique artistic function. By mastering the mystical, philosophical, historical, and psychological content, and most importantly, the Quran and Hadiths, Rumi has effectively expressed profound content through this word. His intention was not merely to use the word as rhetoric.
Keywords: Alast, Meaning, Quran, Masnavi Manavi -
هدف از انجام این مطالعه ارائه چارچوبی مفهومی و جامع برای تحلیل و ارزیابی ترجمه های قرآن بود. هفت ترجمه عربی به انگلیسی قرآن به شیوه تحلیلی - توصیفی با درنظرگرفتن روابط نحوی، معنایی، گفتمانی تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد که در ترجمه و ارزیابی ترجمه های قرآن، مترجمان و ارزیابان عناصر و مولفه هایی را باید در نظر بگیرند. این عناصر و مولفه ها شامل علائم سجاوندی، تاویل پذیری، جنبه های ساختاری زبان، وفاداری به معنای متن مبدا، سبک و تاثیر قرائت های مختلف قرآن، پیشینه مترجمان و شان نزول آیات و زیر مجموعه هایشان است. نتایج همچنین نشان داد که ترجمه قرآن با درنظر گرفتن این مولفه ها توسط مترجم امکان پذیر و پذیرفته است.
کلید واژگان: مدل مفهومی, ترجمه پذیری, ترجمه, قرآن, ارزیابیThe purpose of the current study is to develop a comprehensive conceptual model for the analysis and evaluation of translations of the Quran. Seven Arabic-to-English translations of the Quran are analyzed in a descriptive-analytic way, considering the intra-textual semantic, discursive and syntactic relations. The analysis indicated that in translating and evaluating the translations of the Quran, the translators and evaluators might consider some significant features. These features and components are punctuation, interpretability, and structural aspects of language, loyalty to the meaning of the source text, style, and the effect of different readings of the Quran, and the translators’ record, the revelation and its subcategories. The study also shows that translation of the Quran is possible and acceptable, on the condition that the translator follows the given set of principles.
Keywords: Conceptual Model, Translatability, Translation, Quran, Evaluation -
امروزه، مفهوم ترجمه ناپذیری متون مقدس، بسیار مورد تردید است. مطالعات اخیر که توسط مترجمان و زبان شناسان برجسته انجام گرفته است، نشان می دهد که تناقض هایی در روش های ترجمه، برای انتقال معنای استعاره ها در متون مقدس وجود دارد. حین ترجمه کتاب مقدس در قرن بیستم، نایدا و تابر در تئوری و عمل ترجمه، مفهوم هم ارزی پویا را شرح می دهند که بر اساس آن، برای موفقیت یک ترجمه، بیش از هر چیز باید به دنبال معادل سازی در زبان فرهنگ مقصد بود تا اثری مشابه متن اصلی ایجاد شود. اگرچه نایدا شهرت فراوانی دارد، اما تا آنجا که ما می دانیم، مطالعات دقیقی درباره نظریات وی درمورد ترجمه قرآن انجام نشده است و پژوهش حاضر سعی بر آن دارد تا انتخاب واژه ها از زبان عربی به فرانسه در ترجمه محمد حمیدالله و دکتر فخری شناسایی شود. ده سوره آخر قرآن به عنوان الگو انتخاب شده اند، سوره هایی که آیات آنها مملو از استعاره ها و کلماتی است که ترجمه دشواری دارند و مترجمان را با چالش مواجه می کنند. این مقایسه با توجه به نظریه نایدا انجام شده و به این سوال پاسخ داده می شود که کدام ترجمه به نظریه نایدا نزدیکتراست؟
کلید واژگان: ترجمه, قرآن, نایدا, حمیدالله, فخری, معادل پویاLa conception classique qui préconise la non-traduction des textes sacrés, est aujourd’hui fortement mise en question. Les études récentes réalisées par les traductologues et linguistes démontrent les paradoxes dans les différentes pratiques concernant le transfert du sens des métaphores dans les textes sacrés. Dans leur ouvrage The Theory and Practice of Translation, Nida et Taber développent le concept d'« équivalence dynamique » (« dynamic equivalence »), selon lequel une traduction réussie doit, avant tout, chercher des équivalences dans la langue-culture cible afin de produire le même effet que le texte original.Dans l’étude présente, nous essayons d’identifier les choix traductifs des mots de l'arabe en français dans la traduction de Muhammad Hamidullah et de Dr. Fakhri. Nous avons choisi les dix dernières sourates du Coran comme modèle, car elles contiennent des versets riches en métaphores et des mots difficiles à traduire, ce qui pose des défis aux traducteurs. Cette comparaison est faite selon la théorie de Nida et nous cherchons à répondre à la question : quelle traduction se rapproche le plus de la théorie de Nida ?
Keywords: traduction, Coran, Nida, Hamidullah, Fakhri, l'équivalence dynamique -
مدیریت گفتمان با به کارگیری گفتمان نماها در فرایند تعاملات انسانی انجام می گیرد. پژوهش حاضر به بررسی ترجمه پرکاربردترین، پیچیده ترین و مبهم ترین گفتمان نمای قرآنی «و» به زبان فارسی پرداخت. دو نظریه انسجام در گفتمان و تحلیل معادل های ترجمه مبانی نظری این پژوهش را تشکیل دادند. دو ترجمه فارسی بر اساس نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. تحلیل پیکره های موازی در زبان فارسی نشان داد که ترجمه این گفتمان نمای تفصیلی به شکلی خلاقانه و پویا با استفاده از چهار مقوله گفتمان نماهای تقابلی، تفصیلی، توالی و استنباطی و ترکیب های مختلف آن ها انجام شده است. این رویکرد خلاق، انعطاف پذیر و پویا در تحلیل پیکره های موازی نشان داد که ترجمه یک پدیده پیچیده کاربردشناختی، فرهنگ-بنیان و گفتمان-محور است. ترجمه نظام آفرینش گفتمانی پویاست که با استفاده از رویکردهای نظری مختلف در تحلیل گفتمان و کاربردشناسی انجام می شود که در چارچوب آن مترجم به غنی سازی واژه ها و پاره گفته های بین زبان ها، فرهنگ ها و گفتمان ها اقدام می کند. به سبب اینکه این رویکردهای خلاق و انعطاف پذیر در حوزه های فرهنگ نگاری، برنامه ریزی آموزشی و دیگر حوزه های آموزش و پژوهش ترجمه استفاده نشده اند، به پژوهشگران، مدرسان و دیگر مسیولان پیشنهاد می شود تا به بازنگری رویکردهای خود بر اساس یافته های پژوهشی اقدام نموده و کاربردهای برآمده از داده های موازی را مورد تجدید نظر قرار دهند.کلید واژگان: ترجمه, قرآن, گفتمان نمای تفصیلی, مدیریت گفتمان, گفتمان نمای تفصیلی قرانی «و»Discourse is monitored through the employment of discourse markers in the process of human communication. The present article investigated two translations of the most frequent, complex, and ambiguous Qur’anic discourse marker wa into the Persian language. Two theories of coherence and translation spotting shaped the foundation of this research. Two Persian translations were selected based on purposive sampling. The analysis of the Persian parallel corpora revealed that the translation of this elaborative discourse marker was performed innovatively and dynamically by resorting to four categories of contrastive, elaborative, temporal, and inferential discourse markers and their various combinations. The creative, flexible, and dynamic approach observed in the analysis of the parallel corpora indicated that translation is complex pragmatic, culture-based, and discourse-oriented phenomenon. It is a dynamic discourse construction system underpinned by the invocation of different theoretical perspectives in discourse and the pragmatic enrichment of linguistic elements between languages, cultures, and discourses. As these creative and flexible approaches applied by translators are not put into practice in the areas of lexicography, curriculum development, and other areas of translation education, researchers, teachers, and other authorities are recommended to revise their approaches based on research findings and the relevant implications arising from parallel data analyses.Keywords: elaborative discourse marker, monitoring discourse, the Qur’an, translation, Qur’anic elaborative discourse marker»wa«
-
جمعی از اهل تفسیر، در بیان سبب نزول آیه تمنای رسول (پنجاه و دوم حج) ادعا کرده اند که شیطان به وقت تلاوت قرآن توسط پیامبر، جملاتی در تایید مقام شفاعت معبودهای مشرکان، بر زبان پیامبر روان کرد و چون خاستگاه سخن آشکار شد، پیامبر محزون و غمدیده گشت. در پی این ماجرا، آیه مزبور فرود آمد و به پیامبر، تسلا داد که شیطان به وقت تلاوت رسولان پیشین نیز القائاتی می نمود اما خدا القائات شیطان را از بین می برد و آیات خود را تثبیت می کند. تحقیق حاضر در پی آن است که دریابد ادعای ناظر بودن آیه تمنای رسول به قصه فوق، تا چه حد پذیرفتنی است؟ در این راستا، تحلیل متن سوره نشان می دهد که ارتباط مفروض، ناپذیرفتنی است، زیرا از آیه چهل و دوم تا پنجاه و هفتم، سیاقی پیوسته وجود دارد و آیه پنجاه و دو را تنها در این سیاق می توان فهمید. بر وفق سیاق، مکیان مشرک، فرارسیدن سریع عذاب های آسمانی را خواهان هستند و فرانرسیدن عذاب را دلیل بر ناتوانی رسالت محمدی می شمرند. پاسخ قرآن به ایشان آن است که پیامبران پیشین نیز هرگاه تمنا نمودند که نشانه های بیم آور خدا فرا رسد، شیاطین در برابر آن تمنا، شبهه افکنی کردند. با این همه، سرانجام عذاب آمد و نشانه های عبرت آموز خدا به انجام رسید و شبهات شیطان برچیده شد.
کلید واژگان: قرآن, تفسیر, سیاق, سبب نزول, شیطانA group of Quranic commentators have claimed that the reason for the revelation of Surah Hajj, verse 52 (the "verse of the Prophet's Desire") was an incident in which Satan whispered words affirming the position of intercession of the idols worshipped by the polytheists, while the Prophet Muhammad (peace be upon him) was reciting the Quran. Upon discovering the source of these words, the Prophet became saddened and distressed. Subsequently, this verse was revealed, providing solace to the Prophet and informing him that Satan had also made insinuations to previous prophets, but Allah dispels these satanic insinuations and establishes His verses. This study aims to investigate the validity of the claim that Surah Hajj, verse 52 is connected to the aforementioned story. In this regard, an analysis of the textual context of the Surah reveals that the proposed connection is untenable. This is because there is a continuous context from verse 42 to 57, and verse 52 can only be understood within this context. According to the context, the Meccan polytheists were demanding the swift arrival of divine punishment and considered its delayed arrival as evidence of the ineffectiveness of Muhammad's prophethood. The Quran's response to them is that previous prophets also expressed a desire for the manifestation of God's fearsome signs, and in response to these desires, the devils cast doubts. However, punishment eventually came, and God's instructive signs were fulfilled, and the devils' doubts were dispelled.
Keywords: Quran, interpretation, context, cause of revelation, Satan -
قرآن برنامه زندگی انسان است و برای این منظور از تمامی متدهای بیانی، ادبی و هنری به شیوه احسن و بی بدیل بهره جسته است. این مقاله با داده های قرآنی و تحلیل فلسفی مفردات در جستجوی ژرفای ماندگاری متدهای بیانی قرآنی در ازمنه طولانی است و هدف آن استفاده مطلوب از متدهای بیانی مکشوف از قرآن در متون امروزی است. روش به کار گرفته شده مطالعه کتابخانه ای و استفاده از آیات قرآن و متون اصیل دینی به شیوه توصیفی و کیفی است. آموزه های شناخت زبان قرآن به طور عام می تواند نقش کلیدی در مبانی معنا شناسی و زبان شناسی وحیانی داشته باشد. استنباط از دین و آموزه های وحیانی آن این است که زبان دین با زبان فطرت هماهنگ و برای همه انسانها فهم پذیر است. زبان دین، معما گونه و رمز گونه نیست که افراد از درک آن عاجز باشند. زیرا دین برای هدایت یکایک مردم آمده است و چیزی که برای هدایت همه مردم است، باید معارف و حقایق را به گونه ای بیان کند که همگان حق و صدق بودن آن را بفهمند و نیز برتری آن را در مقایسه با سایر افکار و آراء یافته و آن را بپذیرند. اگر زبان دین، و متدهای بیانی آن رمزدار و معماگونه باشد، هدف آن که همانا هدایت و انتخاب و رشد و تکامل است، صعب الوصول خواهد بود. نتیجه تحقیق نشانگر زبان هنری قرآن و متدهای بیانی آن در پرتور اسالیب بلاغی است.کلید واژگان: زبان عربی, قرآن, اسلوب, متدهای بیانی, هنری, بلاغتQur'an has used all the methods including expression, literature and art in the most beautiful way. Using Quranic data and philosophical analysis of words, this article searches for the depth of permanence of Quranic expressive methods over long periods of time. The method used in this research is library study and the use of Quranic verses and authentic religious texts in a descriptive and qualitative way. Teachings of understanding the language of the Quran can generally play a central role in the foundations of semantics and revealed linguistics. The perception of religion and revelation teachings is that the language of religion is compatible with the language of nature and is understandable for all people. The language of religion is not a mystery or code that people cannot understand; Because religion has come to guide people. If the language of religion and its expression methods are coded and enigmatic, its goal, which is guidance, choice, growth and evolution, will be difficult to achieve. The result of this research shows that the artistic language of the Quran and its expressive methods are influenced by rhetorical styles.Keywords: Quran, Quran language, style, expressive methods, Art, rhetoric
-
بیژن الهی از جمله شاعران «شعردیگر» است که در دهه چهل به نوعی از شعر سپید روی می آورد که مفاهیم عرفانی و تاثیرپذیری از آیات قرآن به وفور در آن دیده می شود. چنانچه اگر نمادهای عرفانی، استعاره ها و به طورکلی تصاویر در اشعار وی تاویل نشوند، بخش عظیم و مهمی از محتوا در اشعار الهی مورد غفلت واقع می شود، البته گاه اشاره الهی به آیات قرآن مستقیم و صرفا از طریق سطح لغوی واژگان است، گاه نیز اشارات الهی به آیات قرآن منوط به تاویل تصاویر و رابطه میان اجزاء در محور همنشینی و جانشینی است. نگارندگان در این پزوهش برآنند تا تمامی تاثیرپذیری ها و همچنین نگرش الهی به آیات قرآن را به ترتیب اشعار وی در دو مجموعه شعر «جوانی ها» و «دیدن» به روشی توصیفی- تحلیلی بررسی کنند، همچنین فرآیند شکل گیری معنا به وسیله بهره گیری از قرآن توسط بیژن الهی نیز در این پژوهش مورد توجه نگارندگان است. از نتایج این پژوهش می توان به این نکته اشاره کرد که در مجموعه شعر «دیدن» معشوق غالبا حقیقی و در مجموعه شعر «جوانی ها» معشوق مجازی و نوع عشق غالبا تنانه است.
کلید واژگان: بیژن الهی, تاثیرپذیری, قرآن, معشوقBijan Elahi is one of the "other poetry" poets who in the 40's turned to a type of white poetry in which mystical concepts and influence from the verses of the Qur'an are abundantly seen. If mystical symbols, metaphors and images in general are not interpreted in his poems, a huge and important part of the content in divine poems will be neglected. Of course, sometimes the Divine Vision refers to the verses of the Qur'an directly and only through the lexical level of words, and sometimes the divine references to the verses of the Qur'an depend on the interpretation of the images and the relationship between the components in the axis of coexistence and succession. In this book, the authors intend to analyze all the influences and also the divine attitude towards the verses of the Qur'an in the order of his poems in the two collections of poems "Youths" and "Seeing" in a descriptive-analytical way, as well as the process of the formation of meaning to The means of using Quran by Bijan Elahi is also of interest to the authors in this research. From the results of this research, it can be pointed out that in the poetry collection "Seeing" the lover is often real, and in the poetry collection "Youths" the lover is virtual and the type of love is often carnal.
Keywords: Bijan Elahi, influence, Quran, Beloved -
یکی از ارزشمندترین گنجینه های زبان و ادب فارسی ترجمه و تفسیرهایی است که در طی قرن ها به همت بندگان پاک اندیشه خداوند نوشته شده است. در میان این ترجمه و تفسیرهای بلند قرآن کریم کشف الاسرار میبدی ارزش والا و مقامی خاص دارد. میبدی تفسیر عرفانی کشف الاسرار را در سال 520 ه.ق تمام کرده است. تصوف میبدی تصوف عاشقانه به شمار می رود، بدین معنی که وی نسبت میان انسان و خداوند را مفهوم عشق یا محبت در نظر می گیرد، به گونه ای که هستی انسان همه متوجه خداست. در این مقاله که به روش توصیفی-تحلیلی نگاشته شده، کوشش شده است عشق مجازی و حقیقی در این اثر بررسی و تحلیل گردد. یافته های پژوهش نشان می دهد عشق در تفسیر عرفانی کشف الاسرار در قالب مفاهیم زیر تحلیل شده است: فطری بودن عشق، عشق امانت الهی، عشق تمام زندگی، در راه عشق بلا نعمت شود، مقام و عظمت عشق، تحمل درد در راه عشق، عشق موجب اتحاد عاشق با معشوق می شود، دل جایگاه عشق الهی، آرزوی مرگ برای وصال، وجود عشق در موجودات، یاد معشوق آرام بخش روح و روان و راز عشق.کلید واژگان: عشق, قرآن, عشق حقیقی, عشق مجازی, کشف الاسرار, میبدیOne of the most lasting and the most valuable Persian language and literature treasures is translations and interpretations which have been written by clean-minded servants of God. Among these long translations and interpretations of the Holy Quran, kashf Al-asrar written by Meybodi has high value and special authority. Mystical interpretation has been completed by Meybodi in 1126 AD. His Sufism is a romantic Sufism; this means that he considers relationship between man and God as concept of love or affection, so that being human is aware of God. Abolfazl Rashid Al-din Meybodi having skill for using words, considers the true love voice as the agent of purification and spiritual self-creation and also its pleasant breeze as inspiring satisfaction inside. The current paper presents that features and attributes of love in mystical interpretation of kashf Al-asrar with themes about it has high value so that it takes heartless reader to ascension of the facts and in the end of each topic, sweet nectar of joiner places in his vein and lipid.Keywords: love, Quran, fact, virtual love, Kashf Al-Asrar, Meybodi
-
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش استناد به ارتکازات عرفی در فهم و تفسیر متون اسلامی (آیات و روایات) است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و بر این فرضیه استوار است که ارتکازات عرفی همچون قرینه لبی در فهم آیات و روایات اسلامی بوده است و بدون توجه به ارتکازات عرفی، نباید به تفسیر آیات و روایات اسلامی روی آورد. استناد به ارتکازات عرفی در فهم آیات و روایات، به عدم ردع معصوم و تقریر معصوم و تفاوت های دیگر که آن را از قیاس مذموم عامه متمایز می نماید، بستگی دارد. ارتکازات عرفی مخاطبان شارع، در مواردی که با ارتکازات عرف در دوران های بعدی متحد است، معیار و ملاک استناد می باشد.
کلید واژگان: ارتکازات عرفی, استناد, تفسیر متون اسلامی, قرآن, ربا, قطع یدThe aim of the present study is to examine the role of appeal to customary assumptions in the understanding and interpretation of Islamic texts (verses and narrations). The research method is descriptive-analytical and is based on the hypothesis that customary assumptions serve as an implicit contextual clue (qarīnah lobbi) in understanding the verses and narrations of Islam. Without considering these customary assumptions, one should not approach the interpretation of Islamic verses and narrations. The appeal to customary assumptions in understanding the verses and narrations relies on the absence of prohibition by the Maʿṣūm (infallible), tacit approval by the Maʿṣūm, and other differences that distinguish it from the reprehensible analogy (qiyās madhmūm) practiced by some sects. The customary assumptions of the Shāriʿ's (lawgiver's) audience, in cases where they align with the customary assumptions of later periods, are the criteria and basis for appeal.
Keywords: Customary Assumptions, Appeal, Interpretation Of Islamic Texts, Quran, Usury, Amputation -
اهل «احسان» در لسان قرآن به «محسنین» اشتهار دارند. این واژه در زمره واژگان پربسامد قرآن کریم است که به صورت های «محسن»، «محسنین» و «محسنات» به کار رفته و در نظام معنایی قرآن در ارتباط با کلمات دیگر صبغه معناشناسانه ویژه ای می یابد. طیف وسیع و گستردگی مفهوم محسنین در قرآن و بررسی ساختار و سیاق آیات متمرکز بر فهم «محسنین»، سبب فهمی درست و جامع از آیات قرآن می شود. در این راستا، پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی معناشناسی محسنین در آیات قرآن کریم را با روش همنشینی بررسی کرده است. نتایج حاکی از آن است که، واژه «محسن» اسم فاعل از فعل «احسن» و در قرآن در دو معنی به کار رفته است، یکی در خصوص خیر رساننده و نیکی کننده به دیگران و دیگری در مورد کسی که کارهای نیک و رفتار صالح انجام می دهد، چه این رفتار عملی باشد، یا روحی و اعتقادی. این واژه دارای کلمات همنشینی مانند متقین، صابرین، مجاهدین، مفلحین، و منفقین بوده که با آنها روابط معنایی دارد و با آمدن در کنار محسنین، بعدی از ابعاد آن را روشن می سازند و معنای آن را کامل تر می کنند.
کلید واژگان: قرآن, معناشناسی, محسنین, رابطه همنشینیIn the terminology of the Quran, the people of Iḥsān are known as Muhsinīn. This word is one of the frequently mentioned terms in the Holy Quran and appears in forms such as Muhsin, Muhsinīn, and Muhsināt. Within the semantic system of the Quran, this word acquires a special semantic connotation in relation to other words. The broad spectrum and vastness of the concept of Muhsinīn in the Quran, along with examining the structure and context of the verses focused on understanding the term Muhsinīn, leads to a correct and comprehensive understanding of the Quranic verses. In this regard, the present study, using a descriptive-analytical method, explores the semantics of Muhsinīn in the verses of the Holy Quran through the method of collocation. The findings indicate that the word Muhsin is an active participle derived from the verb Aḥsana and is used in the Quran in two meanings: one refers to those who do good and benefit others, and the other to those who perform righteous deeds and exhibit virtuous behavior, whether these actions are practical, spiritual, or doctrinal. This word has collocates such as Muttaqīn (the pious), Ṣābirīn (the patient), Mujāhidīn (those who strive), Mufliḥīn (the successful), and Munfiqīn (those who spend in charity), with which it shares semantic relationships. When mentioned alongside Muhsinīn, these words illuminate different dimensions of Muhsinīn and enhance its meaning.
Keywords: Quran, Semantics, Muhsinīn, Collocation Relationship -
هدف اصلی پژوهش حاضر مقایسه تطبیقی استعاره قلب سلیم و نسبت آن با سلامت روان است. پرسش اصلی پژوهش آن است که آیا معنای اصطلاح «قلب سلیم» مترادف با «اختلالات روانی» است؟ روش پژوهش مطالعه کتابخانه ای و تفسیری بوده و نتایج نشان داد که در فرهنگ های ایرانی، عبری، رومی، یونانی و اعراب پیش از اسلام، قلب مرکز احساسات تلقی می شده و تنها با ظهور اسلام، قلب به عنوان مرکزی برای شناخت وارد فرهنگ اعراب شده و بر کارکرد آن افزوده شده است. در نوعی دیگر از بررسی ها روش همنشینی و جانشینی نشان داد که مقصود اصلی قرآن از نام بردن قلب با سایر ابزارهای احساس مادی همچون سمع و صدر و فواد، کاملا جنبه مجازی داشته و مقصود نوعی درک عقلانی و احساسی باطنی و غیرمادی است. نمی توان «قلب سلیم» را مترادف با «سلامت روان» دانست؛ همچنان که نباید «مرض قلب» ناشی از گناهان مورد اشاره در قرآن را با «اختلال روانی» مترادف دانست؛ چراکه از یک سو در تحقق قلب مریض عنصر تعمد و اختیار، نقش مهمی را ایفا می کند و این در حالی است که بسیاری از اختلالات روانی نتیجه تحقق گناهان نبوده و اختیار یا حداقل تعمدی در تحقق آنها نبوده و تنها برخی از آنها نتیجه ضعف مرتبه ایمان فرد بوده و بسیاری از اختلالات روانی هم با منشاء بدنی صورت می گیرد که بالطبع ارتباطی با گناه ندارد. در نتیجه، به دلیل وجود موارد نقض فراوان، تفسیر مفهوم «قلب سلیم» به اصطلاح روان شناختی «سلامت روانی» خطاآمیز است و باید از آن اجتناب نمود و هر کدام از اصطلاحات مورد اشاره را باید صرفا در حیطه همان علم مورد استفاده قرار داد.
کلید واژگان: قلب سلیم, قرآن, سلامت روانThe main aim of this research is to conduct a comparative analysis of the metaphor Qalb Salīm (sound heart) and its relation to mental health. The primary question is whether the term Qalb Salīm is synonymous with "mental disorders." The research methodology is based on a library-based study and interpretative analysis. The findings indicate that in Iranian, Hebrew, Roman, Greek, and pre-Islamic Arab cultures, the heart was considered the center of emotions. However, with the advent of Islam, the heart was introduced as a center for cognition in Arab culture, thus expanding its function. In another type of analysis, the collocation and substitution method revealed that the Quran's mention of the heart alongside other sensory tools such as samʿ (hearing), ṣadr (chest), and fuʾād (intellect) is entirely metaphorical, implying a form of rational and emotional inner, non-material understanding. Qalb Salīm cannot be equated with "mental health," just as Maraz al-Qalb (disease of the heart) due to sins, as mentioned in the Quran, cannot be equated with "mental disorder." This is because, on the one hand, the realization of a diseased heart involves an element of intent and choice, while many mental disorders are not the result of sins and do not involve intention, or at least deliberateness, in their occurrence. Moreover, many mental disorders stem from physical causes that are unrelated to sin. As a result, due to the numerous inconsistencies, interpreting the concept of Qalb Salīm as the psychological term "mental health" is erroneous and should be avoided. Each term should be used exclusively within the scope of its respective discipline.
Keywords: Qalb Salīm, Quran, Mental Health -
کارآمدی روش های فهم برای متن پژوهی در گرو کشف مراد جدی خداوند از آیات است. مفسران همواره برای کشف و تبیین مفاهیم آیات، از روش های مختلف استفاده کرده اند. قراین فهم نوشتاری از متن متضمن ساختار گفتاری متفاوت است، در ساختار شفاهی قسمتی از متن به صورت خطوط نانوشته همواره مغفول باقی می ماند. نوشتار حاضر به دنبال معرفی روش پژوهش با عنوان «منطق دیالوگی» متناسب با سبک و ساختار گفتاری قرآن می باشد. مبنای روش مذکور، نزول شفاهی و تدریجی قرآن، عنصر دیالوگ و گفتگو در قالب ساختار گفتاری قرآن است و عناصر روش فهم منطق دیالوگی عبارتند از: دانایی، مولفه های شخصیتی متکلم و مخاطب، پیام و موقعیت. توجه به عناصر مذکور، فضای قرآنی دیالوگ ها را فضایی زنده نشان داده و مفاهیمی با عنوان خطوط نانوشته به تصویر می کشد و لمس عمیق و دقیق تری از معانی آیات ارایه می دهد. کاربست نظریه منطق دیالوگی به عنوان یک روش معناشناسی جدید در نمونه-های قرآنی نشان از کارآمدی آن در کل قرآن دارد.کلید واژگان: دیالوگ, قرآن, خطوط نانوشته, پیام, داناییThe effectiveness of comprehension methods for text research depends on discovering the serious meaning of God from the verses. Commentators have always used different methods to discover and explain the meanings of the verses.The evidence of written comprehension is different from the text containing the speech structure.In the oral structure, a part of the text in the form of unwritten lines always remains neglected.The present article seeks to introduce the research method with the title "Dialogical Logic" according to the style and speech structure of the Qur'an.The basis of the mentioned method is the oral and gradual descent of the Quran, the element of dialogue and conversation in the form of the speech structure of the QuranAnd the elements of the method of understanding dialogical logic are: knowledge, personality components of the speaker and audience, message and situation.Paying attention to the mentioned elements shows the Quranic space of dialogues as a living space and depicts concepts called unwritten lines.And it provides a deeper and more accurate touch of the meanings of the verses.The application of dialogic logic theory as a new semantic method in Quranic examples shows its effectiveness in the entire Quran.Keywords: Dialogue, Quran, unwritten lines, Message, wisdom
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.