به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « media » در نشریات گروه « علوم اجتماعی »

تکرار جستجوی کلیدواژه «media» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • میترا توسلی، عبدالله نعامی*، ناصر آزاد

    هدف پژوهش :

    رسانه ها  به عنوان یکی از روش های جذب مشتری مطرح است. مشتریان بر اساس نوع سبک زندگی اسلامی به طور فزاینده ای در ارتباط با رسانه ها هستند و با اشتراک تجربیات بر رفتار خرید تاثیرگذارند. نقش اهمیت رسانه ها و کارکرد بازاریابی در تحقیقات تایید و تاثیر آن بر رفتار خرید تصدیق شده است.

    روش پژوهش

    پژوهش حاضر از نظر هدف، از نوع تحقیقات کاربردی است؛ از نظر روش در زمره تحقیقات توصیفی همبستگی است و بصورت پیمایشی انجام شده است؛ زیرا اطلاعات مورد نیاز از وضع موجود نمونه آماری با استفاده از پرسشنامه به دست آمده است روش گردآوری اطلاعات در این تحقیق با توجه به موضوع و ماهیت تحقیق روش کتابخانه ای و میدانی است. جامعه آماری پژوهش تعداد 133 نفر از زنان خانه دار در 4 منطقه شهر تهران به صورت تصادفی انتخاب شدند. بدین صورت که در ابتدا مبتنی بر مرور ادبیات و جمع آوری اطلاعات مفید در زمینه روابط بین متغیرها آغاز می گردد و سپس به بررسی روابط بین متغیرها با استفاده از داده های جمع آوری شده ازپرسشنامه جهت تکمیل فرآیند پرداخته خواهد شد. جهت تحلیل یافته ها از نرم افزار Smartpls, Spss استفاده شده است.

    یافته ها

    تبیین چگونگی دو متغیر بر رفتار خرید مشتری و تاثیر بین آن هاست. درک صحیح و کمی این تاثیرات به زنان خانه دار کمک می کند تا مسیر بازاریابی و تامین خواسته مشتری را با کمترین خطا بیابند. زیرا  نقش سبک زندگی اسلامی بر رفتار خرید مشتری نیز شامل رضایت، وفاداری و اعتماد مشتری و تصمیم خرید است

    نتیجه گیری

    نتایج نشان داد که رسانه ها بر سبک زندگی اسلامی تاثیر مثبت و معناداری دارند.رسانه ها بر رفتار خرید مشتری  تاثیر مثبت و معناداری دارند و  رسانه ها از طریق  رفتار خرید مشتری بر سبک زندگی اسلامی تاثیر مثبت و معناداری دارند.

    کلید واژگان: رسانه ها, سبک زندگی اسلامی, رفتار خریدمشتری, زنان خانه دار
    Mitra Tavassoli, Abdollah Naami *, Naser Azad
    Objective

    Media is considered as one of the methods of customer attraction. Customers based on the type of Islamic lifestyle are increasingly connected with the media and influence the purchase behavior by sharing experiences. The importance of the media and marketing function has been confirmed in research and its impact on purchasing behavior.

    Methods

    The research method of the current research is applied research in terms of its purpose; In terms of method, it is among descriptive correlational research and it was conducted as a survey; Because the required information is obtained from the current state of the statistical sample using a questionnaire, the method of collecting information in this research is the library and field method according to the subject and the nature of the research. The statistical population of the research was 133 housewives in 4 districts of Tehran city. In this way, it starts based on reviewing the literature and collecting useful information in the field of relationships between variables, and then the relationship between variables will be examined using the data collected from the questionnaire to complete the process. Smartpls, Spss software was used to analyze the findings.

    Results

    The effect of two variables on the purchasing behavior of consumers and the explanation of the effect between them. A correct and quantitative understanding of these effects will help housewives to find the path of marketing and satisfying the customer's needs with the least errors. The role of Islamic lifestyle on customer buying behavior also includes customer satisfaction, loyalty and trust and purchase decision.

    Conclusions

    the media has a positive and significant effect on the Islamic lifestyle. The media has a positive and significant effect on the purchasing behavior of consumers, and the media has a positive and significant effect on the Islamic lifestyle through the purchasing behavior of consumers.

    Keywords: Media, Islamic Lifestyle, Customer Buying Behavior, Housewives
  • محمدامین رمضانی اسمعیل آباد، شهناز هاشمی*، محمد سلطانی فر
    هدف

    هدف این تحقیق بررسی فرآیند ارتباطات شبکه های اجتماعی مبتنی بر تلفن همراه در زمان بحران ها به منظور الگوسازی پوشش خبری بحران است. در دنیای امروز، شبکه های اجتماعی به عنوان یک ابزار قوی برای اطلاع رسانی و مدیریت بحران ها شناخته می شوند. به همین منظور، این پژوهش به شناسایی الگوهای بین المللی موجود در زمینه مدیریت بحران پرداخته و سعی در ایجاد زمینه ای برای تدوین یک الگوی بومی برای بهبود راهکارهای اطلاع رسانی در شرایط بحران دارد. سوال اصلی این پژوهش عبارت است از: "الگوی مدیریت بحران در زمینه پوشش خبری در عصر شبکه های اجتماعی مبتنی بر گوشی همراه چگونه است؟"

    روش پژوهش: 

    این مطالعه به صورت کاربردی و تحلیلی انجام شده و جامعه آماری شامل روزنامه نگاران، فعالان سیاسی و فعالان در حوزه شبکه های اجتماعی مبتنی بر گوشی همراه در استان اصفهان می باشد.بااستفاده از روش نمونه گیری هدفمند و قضاوتی،تعداد 15 نفر به عنوان نمونه اولیه انتخاب شدند. همچنین، برای برازش مدل پژوهشی و با توجه به الگوهای موجود در رسانه ها، 70 نفر از کارکنان صدا و سیما در رده های مدیریتی به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند.داده ها ازطریق تکنیک دلفی و با نظرات حوزه صاحب نظران شبکه های اجتماعی و مدیریت بحران جمع آوری گردید.

    یافته ها

    یافته های تحقیق نشان دهنده شناسایی آسیب های موجود در پوشش خبری بحران ها بود. در این راستا، 11 عامل مختلف شناسایی شد که هر یک می تواند به حاشیه رانده شدن و گسترش بحران های اجتماعی منجر شود. این عوامل به طور مستقیم بر فرآیند اطلاع رسانی و مدیریت بحران تاثیر می گذارند و دستگاه های مربوطه باید به بسترهای ارتباطی و مدیریت بحران در عصر اطلاعات توجه ویژه ای داشته باشند.

    نتیجه گیری

    نتیجه گیری نهایی این تحقیق می تواند به شفاف سازی الگوی مدیریت بحران در زمینه پوشش خبری در دنیای شبکه های اجتماعی مبتنی بر گوشی همراه کمک کند. ارائه راهکارهای عملی و بومی برای بهبود فرآیند اطلاع رسانی در شرایط بحران می تواند به کاهش شایعات و احساس ناامنی عمومی منجر شود. این مدل به عنوان یک ابزار کاربردی می تواند در مدیریت بحران های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی به کار رود و از این طریق نقش موثری در ارتقاء سطح امنیت اجتماعی ایفا کند. این تحقیق می تواند مبنایی برای پژوهش های آینده در این زمینه قرار گیرد و به افزایش کارایی مدیریت بحران در عصر دیجیتال کمک نماید.

    کلید واژگان: شبکه های اجتماعی, پوشش خبری, اخبار بحران, راهبرد فرهنگی
    Mohammad Amin Ramezani Ismail Abad, Shahnaz Hashemi *, Mohammad Soltanifar
    Objective

    The objective of the current study is to investigate the communication processes inherent in mobile-based social networks during crises, with the aim of developing a robust model for crisis news coverage. This research critically examines existing external frameworks for crisis management and seeks to establish a foundation for the development of a localized model that enhances strategies for crisis-related information dissemination. By addressing the central research question—How can an effective crisis management model for news coverage be defined in an era dominated by the proliferation of mobile-based social networks? —this study aims to contribute significantly to the literature on crisis communication and management.

    Methods

    This research employs a purposeful-judgmental sampling method to select a diverse cohort of participants, including journalists, political activists, users of mobile-based social networks, current political officials, state broadcasting managers, and communication sciences and information technology professors in Isfahan. A total of 15 individuals were selected for in-depth qualitative analysis. Furthermore, to refine the research model, an additional sample of 70 staff members from state broadcasting in managerial and supervisory positions was included as a statistical sample. The study utilized the Delphi technique to gather insights from experts in social networks and crisis management. Additionally, content analysis was conducted on the opinions and information provided by participants to identify key factors influencing crisis communication. This multi-faceted methodological approach ensures a comprehensive understanding of the complexities surrounding crisis news coverage in the context of mobile-based social networks.

    Results

    The research identified several existing challenges in crisis news coverage, revealing 11 distinct factors that can exacerbate social crises. These factors underscore the complexities involved in information dissemination within mobile-based social networks and highlight the significant impact of user engagement on effective crisis management. By clarifying these challenges, the study emphasizes the need for tailored strategies that address the unique dynamics of mobile communication in crisis situations.

    Conclusions

    The findings of this study highlight the critical importance of timely and accurate information dissemination during crises. By elucidating the communication dynamics within mobile-based social networks, media outlets can significantly enhance their credibility and effectiveness in crisis situations. The proposed model seeks to refine crisis communication strategies, ultimately contributing to more effective management of social crises and mitigating the proliferation of misinformation. This research emphasizes the necessity for media organizations to adapt to the evolving landscape of digital communication, thereby fostering a more informed public and strengthening resilience in the face of crises

    Keywords: Social Networks, News Coverage, Crisis, Cultural Strategies, Media
  • وحید علی نژاد*، محمود مختاری
    هدف

    این مقاله قصد دارد بررسی کند که آیا در فرآیند رسانه ای شدن دین، رسانه نقش پیشرو و تعیین کننده دارد و دین را مطابق با خود تغییر می دهد یا بالعکس.

    روش شناسی پژوهش:

     این پژوهش کیفی بوده و از طریق مطالعه کتابخانه ای انجام می شود. برای این منظور، به بررسی و مقایسه دو نظریه مهم در مطالعات رسانه، یعنی جبرگرایی فناورانه و جبرگرایی اجتماعی-دینی پرداخته شده و مسیر را به سوی نتیجه گیری هموار خواهیم کرد.

    یافته ها

    این پژوهش از این ادعا دفاع می کند که استدلال جبرگرایانه در رابطه میان دین و رسانه معتبر است و این رسانه است که نقش تعیین کننده دارد. درنهایت به بررسی جایگزین های موجود برای نظریه رسانه ای شدن دین خواهیم پرداخت.

    بحث و نتیجه گیری

    تحلیل جدیدی از نظریه یروارد نشان می دهد که برخلاف تصور عمومی، جبرگرایی همچنان کارکرد دارد و نقش مهمی در ارتباط بین رسانه و مذهب ایفا می کند.

    کلید واژگان: دین, فرهنگ, رسانه, فناوری, رسانه ای شدن دین, جبرگرایی, ساخت اجتماعی-دینی فناوری
    Vahid Alinejad *, Mahmood Mokhtari
    Objective

    This article aims to examine whether, in the process of the mediatization of religion, the media plays a leading and determining role, transforming religion according to its own nature, or vice versa.

    Research Methodology

    This qualitative study is conducted through library research. To this end, it will explore and compare two significant theories in media studies: technological determinism and social-religious determinism, paving the way for conclusions.

    Findings

    This research defends the claim that a deterministic argument regarding the relationship between religion and media is valid, asserting that it is the media that has a determining role. Finally, we will examine existing alternatives to the theory of the mediatization of religion.

    Discussion and Conclusion

    A new analysis of Yervard's theory indicates that contrary to popular belief, determinism still functions and plays an important role in the relationship between media and religion.

    Keywords: : Religion, Culture, Media, Mediatization Of Religion, Social-Religious Construction Of Technology
  • بشیر معتمدی*
    هدف

    هدف از این مقاله بررسی این ویژگی در موضوع «اسلام هراسی» است.

    روش شناسی پژوهش:

     روش بررسی این مساله از یک سو ارزیابی نحوه عملکرد رسانه های بزرگ در موضوع اسلام هراسی با مراجعه به تحقیقات صورت گرفته در این حوزه است. از سوی دیگر تلاش شده راه مقابله با این گفتمان از طریق گفتمان «گفت وگو و تعامل بین فرهنگ ها و تمدن ها تشریح گردد.

    یافته ها

    یافته ها نشان می دهد که ویژگی های فضای مجازی ازجمله شکل گیری بر پایه تعاملات دوسویه و افقی و امکان دیالوگ، امکان بحث و بیان نظرات در مورد واقعیت اسلام، متفاوت از چارچوب رسانه های وابسته به قدرت های استعماری را فراهم می کند. این ظرفیت می تواند به مقابله با گفتمان اسلام هراسی که توسط قدرت ها انتشار می یابد، بپردازد و آن را به چالش کشاند. از نمونه های این مطلب می توان به جنگ غزه اشاره کرد که فضای مجازی توانست تا حدودی به مقابله با گفتمان اسلام هراسی بپردازد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که راه حل مقابله با اسلام هراسی و خروج از آن، «گفت وگو در فضای مجازی» است.

    بحث و نتیجه گیری

    از مجموع مباحث می توان نتیجه گرفت که رسانه ی اینترنت و فضای مجازی، رسانه ای است که به دلیل فضای تعاملی و ارتباطات دوطرفه امکان گفت وگو را بسیار بیشتر از سایر رسانه ها فراهم می کنند و لذا مسلمانان به عنوان کسانی که در معرض تبلیغات منفی و اسلام هراسی در سطح رسانه های بزرگ قرار گرفته اند، می توانند با استفاده از گفت وگوهای دو طرفه از طریق این رسانه ها به بازنمایی واقع بینانه تر از خود و ترسیم چهره حقیقی از اسلام برای سایر مردمان جهان اقدام کنند.

    کلید واژگان: دین, رسانه, مسلمانان, ترور, اسلام هراسی, گفت و گو, فضای مجازی
    Bashir Motamedi *
    Objective

    This article aims to examine the characteristics of the topic of "Islamophobia.

    Research Methodology

    The approach to this issue involves evaluating the performance of major media outlets regarding Islamophobia by referring to studies conducted in this field. Additionally, it seeks to outline ways to counter this discourse through the dialogue and interaction between cultures and civilizations.

    Findings

    The findings indicate that the characteristics of the virtual space, including the formation based on two-way and horizontal interactions and the possibility of dialogue, allow for discussions and expressions of opinions about the reality of Islam, differing from the frameworks of media affiliated with colonial powers. Therefore, it can confront and challenge the Islamophobic discourse propagated by these powers. One example of this is the Gaza conflict, where the virtual space was able to somewhat counter the Islamophobic discourse. Thus, it can be concluded that the solution to combating Islamophobia and moving beyond it lies in "dialogue in virtual space.

    Discussion and Conclusion

    From the discussions, it can be concluded that the internet and virtual space provide a medium that, due to its interactive nature and two-way communications, facilitates dialogue much more than other media. Consequently, Muslims, as individuals exposed to negative propaganda and Islamophobia in mainstream media, can utilize two-way dialogues through these media to present a more realistic representation of themselves and depict the true face of Islam to other people around the world.

    Keywords: Religion, Media, Muslims, Terror, Islamophobia, Dialogue, Virtual Space
  • علیرضا کریمی*، سید حسین سراج زاده، نیلوفر اورعی
    این پژوهش به دنبال آن است که در بستر جامعه شناسی در بخش اول به بررسی نگرش و بعضی دیگر از ویژگی های زیست محیطی شهروندان تهرانی بپردازد و در بخش دوم نقش خانواده و رسانه را در شکل گیری نگرش زیست محیطی بررسی کند.موج سوم پیمایش ملی ارزش ها و نگرش های ایرانیان در مقایسه با سایر موج های این پیمایش و همچنین دیگر پیمایش های ملی، از دقیق ترین پیمایش هایی است که در آن، محیط زیست به عنوان یکی از مسائل اجتماعی صورت بندی شده است. برای دستیابی به اهداف پژوهش به روش تحلیل ثانویه به بررسی این موج پرداخته شد.شهروندان دارای دغدغه زیست محیطی هستند و این دغدغه سبب شده نسبت به آینده محیط زیست احساس نگرانی و ترس داشته باشند. نگرش زیست محیطی پاسخگویانی که خانواده را به عنوان مرجع سیاسی می پذیرند، به صورت معناداری مثبت تر از افرادی است که خانواده را مرجع سیاسی خود نمی دانند. افزون بر آن، افراد دارای خانواده های غیردموکراتیک در مقایسه با دموکراتیک، به صورت معناداری نگرش مثبت تری به محیط زیست دارند. در زمینه رسانه نیز هرچه میزان استفاده پاسخگویان از تلویزیون، ماهواره و اعتماد آنان به فضای مجازی بیشتر شود، نگرش زیست محیطی شان نسبتا منفی تر خواهد شد که می توان این گرایش را به محتوای مصرفی آنان نسبت داد.در فرایند جامعه پذیری زیست محیطی، عامل رسانه قوی تر از خانواده عمل می کند. شهروندان عموما دوستدار محیط زیست هستند، اما نگرش آن ها با کنشگری شان فاصله زیای دارد.
    کلید واژگان: جامعه پذیری زیست محیطی, خانواده, رسانه, شهر تهران, نگرش زیست محیطی
    Alireza Karimi *, Seyed Hossaien Serajzadeh, Niloofar Oraei
    This research seeks to investigate the environmental attitude and some other characteristics of Tehran citizens in the first part, and the role of family and media in the formation of environmental attitudes in the second part, within the context of sociology.The third wave of the national survey of Iranians’ values and attitudes is one of the most accurate surveys in which the environment is formulated as a social issue, in comparison to the other waves of this survey and the other national surveys. Consequently, secondary analysis was implemented to investigate this wave in order to accomplish the objectives of the research.The future of the environment has caused citizens to experience worry and fear, as they have environmental concerns. The environmental attitude of respondents who embrace family as the political reference is significantly more positive than that of those who do not. In addition, individuals from non-democratic families exhibit a significantly more optimistic perspective on the environment than those from democratic families. The more respondents consume television and satellite channels and trust in the cyberspace, the more negative their environmental attitude will be, which can be ascribed to the content they consume in the field of media.In the process of environmental socialization, the media acts more strongly than the family, and in this process, the citizens are environmentally friendly, but there is a large gap between their attitude and action.
    Keywords: Environmental Socialization, Family, Media, Environmental Attitude, Tehran
  • محمدطاها قائم پناه*

    رسانه ها به عنوان رکن اصلی جوامع مدرن، نقش محوری در شکل دهی افکار عمومی، نظارت بر عملکرد دولت ها و گسترش اطلاعات ایفا می کنند. با پیشرفت فناوری و ظهور رسانه های جدید در عصر دیجیتال، اهمیت و تاثیرگذاری رسانه ها بر ابعاد مختلف زندگی فردی و اجتماعی بیش ازپیش آشکار شده است. در این راستا، مطالعه و تحلیل نظام حقوقی حاکم بر رسانه ها در کشورهای مختلف، به عنوان ابزاری قدرتمند برای درک بهتر نقش و جایگاه رسانه ها در جوامع گوناگون، شناخته می شود. در این پژوهش با استفاده از روش تحلیلی- تطبیقی، با بهره گیری از منابع حقوقی، تحقیقات پیشین و تحلیل قوانین و رویه های قضایی، شباهت ها و تفاوت های موجود در نظام حقوقی رسانه ای ایران و آمریکا بررسی شده است. تمرکز اصلی بر مفاهیمی مانند آزادی بیان، حق دسترسی به اطلاعات، مسئولیت مطبوعات، جرائم مطبوعاتی و نظارت بر رسانه ها است. نتایج نشان می دهد هر دو کشور به آزادی بیان به عنوان ارزشی اساسی باور دارند، اما در اجرا، محدودیت ها و تفسیرهای متفاوتی را شاهد هستیم. همچنین، ساختار مالکیت رسانه ها در این دو کشور تفاوت های چشمگیری دارد: در آمریکا، مالکیت عمدتا خصوصی و متنوع است، درحالی که در ایران، بخش قابل توجهی از رسانه ها تحت مالکیت یا نظارت دولت و نهادهای دولتی قرار دارند. پژوهش نتیجه می گیرد که درک این تفاوت ها و شباهت ها برای بهبود قوانین رسانه ای در هر دو کشور ضروری است.

    کلید واژگان: آزادی بیان, ایران و آمریکا, مقایسه تطبیقی, نظام های حقوقی, سیاست رسانه ای
    Mohammadtaha Ghaempanah *

     The digital age has been accompanied by profound transformations in the field of information and communication technology. These transformations have significantly impacted all aspects of human life, including the media sector. Media, as a powerful tool for shaping public opinion and advancing democracy, plays a central role in modern societies. However, these rapid and extensive changes have brought new challenges for legal systems and increasingly highlighted the need to review and adapt media laws to new conditions.In the digital age, media laws serve as a legal framework for media activities, playing a vital role in preserving freedom of expression, regulating cyberspace, developing the digital economy, maintaining national security, and ensuring public order. These laws help create a safe and healthy environment for information exchange and the free expression of ideas by defining the rights and obligations of various actors in the media sphere. Additionally, media laws contribute to greater transparency and accountability in the media by regulating the relationships between the government, media, and citizens, and preventing the misuse of media.The rapid evolution of technology and the emergence of digital platforms have created multiple challenges for media laws. Among these challenges are the high speed of technological changes, the definition of abstract issues such as freedom of expression and privacy, conflicts of interest, the globalization of media, and the accountability of online platforms. For instance, artificial intelligence and machine learning have raised new questions regarding the accountability of algorithms and the dissemination of misinformation. Furthermore, determining the boundary between freedom of expression and the dissemination of hate speech or fake news has always been a subject of debate.To address these challenges, there is a need for comprehensive and collaborative approaches. Some of the most important solutions include: flexibility of laws, international cooperation, engagement with stakeholders, development of media literacy, and the use of regulatory technologies. However, it is essential to ensure that these technologies are designed to respect user privacy.Research in the field of media laws is particularly important for better understanding the challenges and opportunities present in this area and providing appropriate solutions. By conducting comparative studies on media laws in different countries, one can identify the strengths and weaknesses of domestic laws and take steps to improve them. Additionally, research in this field can contribute to the development of legal theories concerning media, strengthen international cooperation, and enhance democracy.Given the complexities of this era, the formulation and implementation of effective and efficient media laws require special attention and comprehensive collaboration. Comparative analysis of media legal systems can help develop democracy, strengthen human rights, and combat global threats.In this context, studying and analyzing the legal system governing media in various countries is recognized as a powerful tool for better understanding the role and position of media in diverse societies. In this research, using an analytical-comparative method, and utilizing legal sources, previous studies, and analysis of laws and judicial practices, the similarities and differences in the media legal systems of Iran and the United States have been examined. The main focus is on concepts such as freedom of expression, the right to access information, press responsibility, press offenses, and media regulation. The results indicate that both countries believe in freedom of expression as a fundamental value, but in practice, we observe different limitations and interpretations. Additionally, the structure of media ownership in these two countries shows significant differences: in the U.S., ownership is primarily private and diverse, while in Iran, a significant portion of the media is under the ownership or supervision of the government and state institutions. The research concludes that understanding these differences and similarities is essential for improving media laws in both countries.Furthermore, the research addresses the contradictions of a country that claims to be the cradle of freedom of expression. American history is filled with examples that show that this country, despite its claims of defending freedom of expression, has in practice suppressed various social movements. From the civil rights movement of African Americans to anti-war protests, we have always witnessed restrictions on freedom of expression. In recent years, student protests against the Gaza war and the "Black Lives Matter" movement have faced harsh police responses. Additionally, the extensive restrictions imposed on social media for political and economic interests highlight the existing contradiction between the claim of freedom of expression and the reality. The reasons for these contradictions include ambiguous definitions of freedom of expression, changing political priorities of governments, new tools of repression, and the conflict between freedom of expression and political interests.Ultimately, while freedom of expression is a fundamental value, there are many significant limitations to this freedom in practice, and when conflicts arise between this claimed freedom and political interests, it is attacked in the most severe and unjust manner.

    Keywords: Freedom Of Expression, Iran, The United States, Comparative Study, Legal Systems, Media, Law
  • علی اصغر قاسمی سیانی*، علی احترامی، حسین حیدری

    تحولات رسانه ها و گسترشرسانه های اجتماعی منجر به شکست انحصار دولت ها در این عرصه شده است. رسانه ها در کنار ارتقا سطح آگاهی های عمومی، کمک به درک مناسبات اجتماعی و آشکار کردن تبعیض های موجود، باعث افزایش سطح انتظارات شده است. هدف این پژوهش بررسی تاثیر رسانه اعم از رسانه های سنتی و نوین بر قوم گرایی سیاسی قوم تالش است. روش پژوهش پیمایش و جامعه آماری افراد بالای 15 سال تالش های ساکن استان گیلان هستند. حجم نمونه 430 نفر است که با فرمول کوکران تعیین شده است. ابزار گردآوری داده پرسشنامه و روایی ابزار تحقیق با روش اعتبار صوری و تحلیل عامل تاییدی و پایایی آن با آلفای کرونباخ تایید شده است. یافته های پژوهش نشان داد که کانال های ماهواره ای و شبکه های اجتماعی مجازی تاثیر مثبت بر قوم گرایی سیاسی دارد؛ ولی بین قوم گرایی سیاسی با رسانه های داخلی، مذهب، تحصیلات، سن و جنسیت رابطه معنادار وجود ندارد. قوم گرایی سیاسی تحت تاثیر کانال های ماهواره ای و شبکه های اجتماعی در بین قوم تالش در حال افزایش است. برخلاف گذشته که رسانه های داخلی قوم گرایی سیاسی را تعدیل می کرد، بی توجهی از بازنمایی مناسب قوم تالش باعث شده است که این رسانه تاثیری بر تالش ها نداشته و حتی تفاوت مذهبی نیز نتوانسته است تغییری در این متغیر ایجاد کند.

    کلید واژگان: قوم گرایی سیاسی, رسانه, ماهواره, شبکه های اجتماعی مجازی, قوم تالش, گیلان
    Aliasghar Ghasemi Siani *, Ali Ehterami, Hossein Heidari

    Nowadays, the media have been developed. Influence of social media has led to the defeat of the governments' monopoly. Along with raising public awareness, helping to understand social relations and discrimination, the media has increased the level of users' expectations. The purpose of this research is to investigate the impact of the media, including traditional and new media, on the political ethnocentrism of Talesh ethnic. The method is survey and the statistical population are people over 15 years. The sample size is 430 that determined by Cochran's formula. The data collection tools is a questionnaire. The validity has been confirmed with face validity and confirmatory factor analysis and its reliability with Cronbach's alpha. The findings showed that satellite channels and online social networks have a positive effect on political ethnocentrism; but there isn’t relationship between political ethnocentrism and traditional media, religion, education, age and gender. The results showed that political ethnocentrism is increasing under the influence of satellite channels and social networks. Unlike in the past, when the traditional media moderated and controlled political ethnocentrism, neglect of this media has caused to have no effect on the Talesh ethnic. Even the religious differences hasnot been able to moderate this variable.

    Keywords: Political Ethnocentrism, Media, Satellite Channels, Online Social Networking, Talesh Ethnic, Guilan
  • عادل سجودی*
    امروزه با پیشرفت در حوزه فناوری و ارتباطات در حیات زیست فرهنگی و اجتماعی جوامع، تغییرات شگرفی رخ داده است. براین اساس مطالعات و تحقیقات گوناگونی پیرامون رسانه و مصرف گرایی در ایران انجام شده است. هدف این تحقیق مطالعه رابطه بین رسانه و مصرف گرایی در ایران است. این پژوهش با رویکرد فراتحلیل و نرم افزار CMA2به بررسی تحقیقات انجام شده در زمینه رسانه و مصرف گرایی در طی سال های 99-1388 می پردازد. از میان 94 تحقیق انجام شده در حوزه مصرف گرایی براساس نتایج و یافته ها 17 پژوهش برای تحلیل گزینش شد. یافته ها نشان دادند اندازه اثر رسانه بر مصرف گرایی معادل 307/0 است که برحسب نظام تفسیری کوهن، این میزان، تاثیری در حد متوسط ارزیابی می شود. همچنین در این تحقیق گروه های اجتماعی و مکان تحقیقات به عنوان متغیر تعدیل گر شناسایی شدند. براساس نتایج تحقیق در بین گروه های اجتماعی، رسانه بر شهروندان بیشتر از سایرگروه های اجتماعی برمصرف گرایی اثرگذار است. همچنین تاثیر رسانه بر شهرستانی ها بیشتر از تهرانی ها در مصرف گرایی برآورده شده است.
    کلید واژگان: مصرف گرایی, رسانه, فراتحلیل, فرهنگ
    Adel Sojoodi *
    Today, with the advancement in the field of communication technology, dramatic changes have taken place in the biocultural and social life of societies. Based on this, various studies and researches on media and consumerism have been conducted in Iran. The purpose of this study is to study the relationship between media and consumerism in Iran. This research uses meta-analysis approach and CMA2 software to review the research conducted in the field of media and consumerism during the years 2009-2019. From 94 researches in the field of consumerism, based on the results and findings, 17 researches were selected for analysis. The findings showed that the size of the effect of media on consumerism is equal to 0.307, which according to Cohen's interpretive system, this amount is considered a moderate effect. Also in this study, social groups and research locations were identified as moderating variables. According to research results among social groups, the media has a greater impact on citizens than other social groups on consumerism. Also, the influence of the media on the cities has been more than the people of Tehran in consumerism.
    Keywords: Consumerism, Media, Meta-Analysis, Culture
  • حسام جوادی وثیق، حمید ضیایی پرور*، پروانه پیشنمازی

    مطالعه حاضر با هدف ارائه الگوی مدیریت خبر آتش سوزی های بزرگ در کشور انجام شده است. روش تحقیق آمیخته با استفاده رویکردهای کمی و کیفی است. جامعه آماری در بخش کیفی شامل سردبیران خبری صدا و سیما در زمان بحران موردنظر، سخنگو و عوامل درگیر در مدیریت و عملیات سازمان آتش نشانی تهران، دبیر شورای اطلاع رسانی دولت در آن زمان و متخصصان ارتباطات و سردبیران رسانه ها در آن بحران بوده است. علاوه براین، جامعه آماری مربوط به بخش کمی، شامل کلیه اخباری است که در دو هفته بحران پلاسکو (30 دی 1395 لغایت 13 بهمن 1395) در رسانه-ها منتشر شده و شامل بیش از 100 هزار خبر است است. به منظور جمع آوری نمونه دربخش کیفی، ازروش نمونه گیری هدفمند استفاده شده است. برای جمع آوری داده ها درتحقیق حاضر در بخش کیفی و در راستای بهره گیری ازنظرات و دیدگاه های متخصصان وکارشناسان ازمصاحبه عمیق استفاده شده است. همچنین از روش های تحلیل مضمون و تحلیل محتوای کمی برای تجزیه و تحلیل داده های کیفی و کمی استفاده شد. یافته های پژوهش حاضر بیانگر آن است که رسانه های رسمی در قبال بحران پدید آمده در حادثه پلاسکو دارای نقطه قوتهایی از قبیل اولویت قائل شدن برای حادثه پلاسکو و به نوعی برجسته سازی خبری، نگاه محلی ملی به حادثه پلاسکو، مقدار زمان اختصاص داده شده به حادثه و بیان کردن ساده و بدون ابهام اخبار مربوط با حادثه پلاسکو بوده است. با اینجال، رسانه ملی در رابطه با حادثه ساختمان پلاسکو نقطه ضعف های اساسی دارد.در قبال حادثه پلاسکو و رعایت نکردن بی طرفی خبری، برجسته نکردن دولت، مسئولان، قوه قضاییه، شهرداری تهران و مجلس و توجه کمتر به مسئولیتهای آنان نسبت به حادثه پلاسکو و پوشش کمتر دولت و ارگانهای دولتی در این حادثه و به نوعی رفع مسئولیت از آنان مهمترین نقاط ضعف پوشش خبری حادثه ساختمان پلاسکو بوده است.

    کلید واژگان: مدیریت خبر, بحران, آتش سوزی, پلاسکو, رسانه
    Hesam Javadi Vasigh, Hamid Ziaeeparvar *, Parvaneh Pishnamazi

    The present study was conducted with the aim of providing a model for managing the news of large fires in the country. The research method is mixed using quantitative and qualitative approaches. The statistical population in the qualitative section includes news editors of radio and television during the crisis, spokespersons and agents involved in the management and operations of the Tehran Fire Department, the secretary of the government information council at that time, and communication specialists and media editors during that crisis. have been. In addition, the statistical population related to the quantitative section includes all the news that were published in the media during the two weeks of Plasko crisis (January 30, 2015 to February 13, 2015) and includes more than 100 thousand news. In order to collect samples in the qualitative section, the purposeful sampling method has been used. In-depth interviews were used to collect data in the present research in the qualitative part and in order to take advantage of the opinions and views of experts and practitioners. Also, content analysis and quantitative content analysis methods were used to analyze qualitative and quantitative data. The findings of the present research indicate that the official media have strengths in relation to the crisis that arose in the Plasko incident, such as giving priority to the Plasko incident and highlighting the news in a way, the local-national view of the Plasko incident, the amount of time allocated It was given to the incident and to express the news related to Plasko accident in a simple and unambiguous manner. However, the national media has fundamental weaknesses in relation to the Plasko building incident. Being event-oriented, not presenting the news in the form of a complete news package and being limited to cold pieces of news, giving more value to the news value of novelty, highlighting the "where" and "when" news elements and not paying attention to the "why" and "how" elements. Paying more attention to hard news and not paying attention to soft news, using the tactic of official sources and not relying enough on the use of the news tactic of publishing secret information, a positive orientation towards the Plasko incident and not respecting news neutrality, not highlighting the government, officials, and authorities Judiciary, Tehran Municipality and Parliament and paying less attention to their responsibilities regarding the Plasco incident and less coverage of the government and government bodies in this incident and somehow removing responsibility from them havebeen the most important weaknesses of the news coverage of the Plasco building incident.

    Keywords: News Management, Crisis, Fire, PLASCO, Media
  • Arezoo Malek, Leila Safari *, Mahdi Naderinasb

    The aim of this study is to design a model for building media trust in sports.This research employs a mixed-methods approach, combining qualitative and quantitative methods. In the qualitative section, systematic library studies and exploratory interviews were used to extract components and frame them. In the quantitative section, the study is descriptive-correlational and applied in nature, conducted via surveys. The statistical population includes prominent professors in sports management who specialize in sports and Islam, as well as experts in Islamic civilization. These individuals were selected purposefully (36 interviews with 36 participants continued until theoretical saturation was achieved). In the qualitative phase, two tools were used: systematic library studies and exploratory interviews. In the quantitative phase, a researcher-developed questionnaire, derived from the qualitative phase, was used. The content or face validity of the questionnaire was confirmed by 10 sports management professors. The reliability or internal consistency was calculated using Cronbach's alphain SPSS24 software (α = 0.89) and confirmed. In the qualitative section, three stages of coding were used to categorize the identified components. In the quantitative section, confirmatory factor analysis was used to confirm the research construct. Finally, structural modeling and multiple variable relationships were assessed using SmartPLS software.The qualitative section identified 43 conceptual codes, 12 main categories, and 9 core codes. The core codes include media, human resources, audience, media economy, media supervision and evaluation, international communications and learning, news quality and reporting, accuracy, and speed. In the quantitative section, results showed that human resources (0.511), audience (0.431), accuracy (0.532), news quality and reporting (0.515), media speed (0.502), media economy (0.536), international communication and learning (0.485), supervision and evaluation (0.465), and media ownership (0.523) significantly contribute to media trust-building. Path analysis revealed that media trust-building is significantly influenced by audience, media economy, supervision and evaluation, international communications and learning, news quality and reporting, accuracy, and speed.Based on this model, it is possible to assess the factors affecting media trust-building and, by prioritizing and addressing each factor, take appropriate actions to gain audience trust.

    Keywords: Model, Trust, Media, Sports
  • مسعود نورعلیزاده میانجی*، زهیر احمدی
    هدف

    هدف از این پژوهش حاضر مقایسه تفاوت تعارضات زناشویی همسران بر اساس میزان استفاده از ماهواره در خانه پدری (خانواده اصلی) آنان بوده است.

    روش

    روش پژوهش حاضر پس رویدادی و از نوع علی مقایسه ای است. بدین منظور برای پژوهش حاضر تعداد 313 زوج (626 نمونه) از جامعه آماری شامل طلاب متاهل ساکن مجتمع های مسکونی شهر قم، به روش نمونه گیری تصادفی از نوع خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و همگی به پرسشنامه تعارضات زناشویی ثنایی و پرسش های محقق ساخته به طور همزمان پاسخ دادند.

    یافته های پژوهش: 

    نتایج این پژوهش نشان داد، همسرانی که در خانه پدری آنها از ماهواره استفاده نمی شد، در مقایسه با آن همسرانی که در خانه پدری آنها ماهواره استفاده می شد، به طور معناداری از تعارضات زناشویی کمتری برخوردار بودند.

    نتیجه گیری

    بنابراین در تبیین و تحلیل روانی و اجتماعی عوامل تعارضات زناشویی و برنامه ریزی جهت پیشگیری و درمان، بر پژوهشگران، اندیشمندان، متولیان امور تربیتی و فرهنگی و سیاستمداران ضروری است به عوامل و بسترهای فرهنگی جامعه مانند رسانه و ماهواره توجه کافی داشته باشند تا بتوان از بروز آسیب های جدی بر پیکره خانواده اصیل ایرانی جلوگیری کرد. زیرا سلامت یک جامعه در گروه سلامت خانواده خواهد بود.

    کلید واژگان: کلیدواژه ها: تعارضات زناشویی, همسران, ماهواره, خانه پدری, رسانه, طلاب متاهل
    Masoud Nouralizadeh Mianaji *, Zuhair Ahmadi

    The purpose of this research was to compare the amount of marital conflicts in religious families based on the amount of satellite usage in their father's house (main family). The present research method is quantitative and causal-comparative. For this purpose, 313 couples (626 samples) from the statistical population, including married students living in residential complexes in Qom, were selected by a multi-stage cluster random sampling method, and they were asked demographic questionnaires related to the amount of satellite usage and marital conflicts questionnaire by Sanai et al (2008) answered.The findings indicated that there is a statistically significant difference in marital conflicts between three groups of people according to the amount of satellite usage in their father's house. People whose father's house did not use satellite at all had less marital conflicts than people whose father's house used satellite very often or sometimes. Therefore, in explaining and psychologically and socially analyzing factors of marital conflicts and family problems and planning for prevention and treatment, it is necessary to pay enough attention to factors and cultural platforms such as media and satellite.

    Keywords: Marital Conflicts, Spouses, Satellite, Father's House, Media, Religious Family
  • ناصر باهنر*، محمدرضا شریف زاده، محمد ایرانمنش

    نقش هنر در آموزش یکی از بحث های مهم علوم بشری است که امروزه در کشورهای پیشرفته به آن به صورت یک مساله مهم نگاه می شود و در سیستم آموزش و پرورش مورد استفاده قرار می گیرد. موضوع مهمی که از نگاه متولیان امر دین و تعلیمات دینی و قرآن، خصوصا در ایران و دیگر جوامع اسلامی نسبتا دور مانده است. کشف و تبیین اصول هنری تصویرسازی از قرآن ،دغدغه و هدف اصلی این نوشتار می باشدکه در قالب سوال اصلی جستجوی اصول تصویر سازی قرآنی در رسانه های مکتوب بیان شده است. داده ها از طریق روش های کتابخانه ای (پژوهش ها، مقالات و اسناد) و روش میدانی با تکنیک مصاحبه جمع آوری و برای تجزیه و تحلیل آنها نیز روش تحلیل مضمون به کار گرفته شده است. اهم دستاوردها در 13 اصل بیان گردیده است که تصویرگران کتب دینی کودکان، خاصه قرآن، می توانند با بکارگیری از آن اصول ،آثاری درخور و شایسته ارائه نمایند.برخی از این اصول عبارتند از : توجه به رشد وتحول درک دینی کودکان ،التزام به بایدها و نبایدهای فقهی اسلام، انتخاب داستانها ومفاهیم قرآنی متناسب ، توجه به خصوصیات و کارکردهای رسانه های مکتوب ،همراهی واستفاده مستقیم از مفسران و آگاهان امور قرآنی، بهره گیری از تجربه های عینی و ملموس کودکان برای ساده تر کردن مفاهیم پیچیده قرآنی، به کارگیری تصاویر برانگیزاننده ذهن و محرک خیال در جهت اهداف قرآن.

    کلید واژگان: دین, هنر, رسانه, تصویرسازی, کتاب قرآن, کودک
    Nasser Bahonar *, Mohamadreza Sharifzadeh, Mohamad Iranmanesh

    The role of art in education is one of the important debates of human sciences, which is considered as an important issue in advanced countries today and is used in the education system. An important issue that has remained relatively far from the eyes of those in charge of religion and religious teachings and the Qur'an, especially in Iran and other Islamic societies. Discovering and explaining the artistic principles of illustration from the Quran is the main concern and goal of this article, which is expressed in the form of the main question of searching for the principles of Quranic illustration in written media. Data were collected through library methods (researches, articles and documents) and field method with interview technique, and thematic analysis method was used for their analysis. The most important achievements are stated in 13 principles that the illustrators of children's religious books, especially the Quran, can present appropriate and worthy works by applying those principles. Some of these principles are: attention to the growth and evolution of children's religious understanding, commitment to and Islamic jurisprudential dos and don'ts, selecting appropriate Quranic stories and concepts, paying attention to the characteristics and functions of written media, accompanying and directly using commentators and experts in Quranic affairs, taking advantage of the objective and concrete experiences of children to simplify complex Quranic concepts, using images Stimulating the mind and stimulating the imagination in the direction of the goals of the Qur'an.

    Keywords: Religion, Art, Media, Illustration, Quran Book, Child
  • ارسلان، ویسی*، محسن شاکری نژاد، هادی البرزی

    پیاده روی اربعین به ویژه شکل توسعه یافته آن در دهه گذشته از مناسک دینی غیرواجب شیعیان است که هر ساله در زمان و مکان مشخصی برگزار (تکرار) شده و از پشتوانه سنتی برخوردار است. با نظر به این که اربعین منسکی فرا جنسیتی، فرا سنی و فرا قالبی است می توان آن را از دیدگاه های مختلف از جمله دیدگاه رسانه ای مورد مطالعه قرار داد. هدف پژوهش حاضر مطالعه پیاده روی اربعین به عنوان یک رسانه است، که این هدف در دو مرحله دنبال شده است. در وهله اول برای دستیابی به کارکردهای رسانه ای پیاده روی اربعین از روش تحلیل مضمون استفاده شده و داده های حاصل از مصاحبه عمیق با اساتید و خبرگان حوزه علوم ارتباطات و رسانه و آیین و مناسک در سه مرحله توصیفی، تحلیلی و تفسیری به روش ولکات کدگذاری شده است، یافته ها نشان می دهد پیاده روی اربعین دارای پنج کارکرد بسیج اجتماعی، سرگرمی، تداوم و استمرار، همبستگی و ارتباط و اطلاع رسانی است که از مجموع 42 کد تحلیلی و با مقایسه آن ها به دست آمده اند. سپس در مرحله دوم این یافته ها با نظریه کارکردهای رسانه ای از دیدگاه دنیس مک کوایل مقایسه و تطبیق داده شده اند. نتیجه پژوهش نشان می دهد که کارکردهای رسانه ای اربعین با نظریه کارکردهای رسانه ای مک کوایل مطابقت داشته و منسک پیاده روی اربعین را می توان به مثابه یک رسانه برای جامعه تشیع دانست.

    کلید واژگان: پیاده روی اربعین, رسانه, مناسک, کارکردهای رسانه
    Arsalan Veisi *, Mohsen Shakerinejad, Hadi Alborzi Davati

    The Arbaeen pilgrimage, especially its developed form in the last decade, is a non-obligatory religious ritual of Shiites, which is held (repeated) every year at a specific time and place and has a traditional support. Considering that Arbaeen is a trans-gender, trans-age and trans-format ritual, it can be studied from different perspectives, including the media perspective. The aim of the current research is to study the Arbaeen pilgrimage as a medium, which has been pursued in two stages; In the first place, to achieve the media functions of the Arbaeen pilgrimage, thematic analysis method was used, and the data obtained from in-depth interviews with professors and experts in the fields of communication and media sciences and rituals were coded in three stages, descriptive, analytical and interpretive, using the Wolcott method. The findings show that the Arbaeen pilgrimage has five functions of social mobilization, entertainment, continuity, solidarity, communication, and informing, which were obtained from a total of 42 analytical codes and by comparing them. Then, in the second stage, these findings have been compared and adapted with the theory of media functions from Dennis McQuail's point of view. The result of the research shows that the media functions of Arbaeen are in accordance with McQuail's theory of media functions and Arbaeen procession can be considered as a medium for the Shia community.

    Keywords: Arbaeen Pilgrimage, Media, Rituals, Media Functions
  • راحله قجر*، مجید رضاییان
    پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ابتدا رسانه های جمعی و بعد از آن، رسانه های اجتماعی برای ترویج آموزه های دینی مورد استفاده قرار گرفته اند. با توجه به آنکه در گذشته ترویج این آموزه ها با استفاده از شیوه های سنتی تبلیغ دینی انجام می شد، این پرسش مطرح می شود که آیا این شیوه ها کماکان میتواند کارکردهای گذشته خود را ایفا کند. لذا در این پژوهش به منظور بررسی کارآمدی شیوه های مذکور به نقش شیوه های تبلیغ سنتی میزان دین داری جوانان پرداخته شده است. جامعه آماری عبارت از جوانان 15 تا 29 ساله شهر تهران است که 384 نفر از آنان به روش نمونهگیری تصادفی طبقه ای انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفته اند. برای گردآوری داده ها از روش پیمایش و ابزار پرسشنامه و برای تجزیه و تحلیل آن از روش آماری استفاده شده است. روایی پرسشنامه با روش اعتبار صوری و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ تعیین گردید. یافته های تحقیق گویای آن است که بیشترین میزان حضور جوانان، مربوط به مجالس مداحی و روضه خوانی هیئتهای مذهبی است و پس از آن به ترتیب حضور در مجالس جشن و عزاداری مساجد، مجالس وعظ و خطابه و مجالس تعزیه قرار دارد. این یافته ها همچنین بیانگر آن است که از نظر میزان دین داری، 1/2 درصد از جوانان در سطح بسیار کم، 3/14درصد در سطح کم، 3/38 درصد در سطح متوسط، 9/34 درصد در سطح زیاد و 4/10درصد در سطح بسیار زیاد، قرار دارند. نتایج آزمون فرضیات نیز گویای آن است که بین میزان استفاده جوانان از روش های تبلیغ سنتی با میزان دین داری آنان رابطه همبستگی مستقیم وجود دارد.
    کلید واژگان: ارتباطات سنتی, تبلیغ دینی, دین داری, رسانه
    RAHELEH GHAJAR *, Majid Rezaeian
    After the victory of the Islamic Revolution, mass media and then social media were used to promote religious teachings. Due to the fact that in the past these teachings were promoted using traditional methods of religious propaganda, the question arises whether these methods can still fulfill their past functions. Therefore, in this research, in order to investigate the effectiveness of the aforementioned methods, the role of traditional methods of propagandizing the level of religiosity of young people has been discussed. The statistical population consists of 15 to 29-year-old youth in Tehran, 384 of whom were selected and studied by stratified random sampling.Survey method and questionnaire tool were used to collect data and statistical method was used to analyze it. The validity of the questionnaire was determined by the face validity method and its reliability was determined using Cronbach's alpha coefficient. The findings of the research show that the highest number of young people's attendance is related to the prayer and recitation gatherings of religious groups, followed by attendance at mosques' celebration and mourning gatherings, sermons and sermons, and ta'zih gatherings. These findings also show that in terms of religiosity, 2.1% of young people are at a very low level, 14.3% at a low level, 38.3% at a medium level, 34.9% at a high level, and 4.4% at a high level. 10% are at a very high level.
    Keywords: Traditional Communication, Religious Propaganda, Religiosity, Media
  • امیدعلی مسعودی*، خاطره اسدی

    رسانه ابزار انتقال پیام جمعی است و این رسانایی، رکن رکین جامعه مردم سالار است. در چنین جامعه ای مردم از طریق رسانه از حقوق و تکالیف خود مطلع می شوند و به ایفای نقش های کلیدی در تصمیم سازی، مشارکت در حکمرانی و سایر فعالیت های اجتماعی وفق اصل سوم قانون اساسی می پردازند. رسانه ها امروزه بسیار فراگیر و متنوع شده و تاثیر بسیار زیادی در اجتماعی شدن افراد و شکل گیری و جهت دهی به رفتار و نظام رسانه ای جامعه ایفا می کنند. مشارکت ها و بهره مندی های مردم ازابزارهای رسانه ای از سویی، کنشگری رسانه ها و کارگزاران آنها، از سوی دیگر تابع الزاماتی قانونی است که باید مطابق ماهیت صریح و شفاف قانون، از هرگونه پرده پوشی مصون و به نحوی کامل در اختیار مردم باشد؛ بنابراین، تدوین و تنقیح قوانین رسانه ای مشتمل بر گردآوری، طبقه بندی و تمییز قوانین مجری و معتبر از غیر، امری ضروری است. مساله گسترش رسانه ها در بستر مجزی و جایگاه رادیو و تلویزیون در این گستره، وضعف های ناظر بر حقوق برنامه سازان و مخاطبان ما را برآن داشت تا به بررسی  مقررات حاکم بر حقوق حاکم بر رسانه ها و رادیو وتلویزیون در نیای رسانه ای امروز و فعالان آن در کشورهای اسکاندویناوی که امروزه به عنوان مللی مترقی در بحث آزادی رسانه ها شناخته می شوند و مقایسه آن با نظام رسلنه ای ایران بپردازیم. از مهم ترین یافته های این پژوهش ارائه اصول مطلوب در محدودیت آزادی رسانه ها است، که بر اساس همین اصول به نتیجه گیری و ارزیابی پرداخته شده است. نتایج این پژوهش حکایت از آن دارد که مقررات نوردیک پذیرفته شده در کشورهای اسکاندیناوی، درک صحیحی از مقوله آزادی رسانه ها دارد؛ اسناد داخلی نیز با وجود درک صحیح لزوم محدودیت های ضروری در بسیاری از نقاط پا را فراتر از حد گذاشته است و از سوی دیگر نظام واحدی بر رسانه های کشور حاکم نیست. از همین رو پیشنهاد این پژوهش تدوین قانونی عام برای تمام رسانه و رفع نقایص موجود است.

    کلید واژگان: نظام حقوقی, رسانه ها, اسکاندیناوی, ایران, مقررات, آزادی بیان, شورای نوردیک
    Omid Ali Masoudi, *, Khatereh Asadi

    The media is a means of conveying a collective message, and this communication is the cornerstone of a democratic society. People's contributions and benefits, and on the other hand, the activism of the media and their agents, are subject to legal requirements. Therefore, it is necessary to compile and revise media laws, which include collecting, classifying and distinguishing effective and valid laws from others. In order to solve the mentioned problems, taking advantage of the participation of groups related to the law in the legislative process, making more use of the capacity of legal bills as a law initiative, increasing the use of expert capacities in the process of drafting and approving laws, reducing the speed of legislation and paying attention to revising laws, determining The guarantee of effective implementation for the implementation of the law and the like were introduced as effective solutions for the implementation of laws in Iran's legal system. The most important finding of this research is the presentation of desirable principles in limiting the freedom of the media, based on which conclusions and evaluations have been made. The results of this research indicate that the Nordic regulations accepted in the Scandinavian countries have a correct understanding of the category of media freedom; .

    Keywords: Legal System, Media, Scandinavian, Iran, Regulations, Freedom Of Expression, Nordic
  • ملیحه سالمیان، ماندانا صنیعی*، آنی میرزاخانیان، نادر صادقی لواسانی
    مسئله محوری پژوهش حاضر این است که بازیگران موثر در آینده ارتباطات سلامت در ایران کدام اند و مناقشات موجود حول چه موضوعات و دغدغه هایی سازمان یافته است؟ برای تحلیل این مسئله از رویکرد نظری روشی مکتر استفاده شده است که مشخصا برای تبیین راهبردها و جهت گیری های بازیگران، نحوه مواجهه آن ها با برنامه ها، توازن قدرت بین آن ها، و واگرایی ها و همگرایی های بین آن ها طراحی شده است. در مرحله نخست بازیگران موثر شناسایی شدند که شامل یازده نهاد و فرد بودند؛ سپس با آن ها مصاحبه عمیق فردی به عمل آمد و نیز در پاره ای موارد اقدام به انجام بحث های گروهی متمرکز شد. در نهایت داده های گردآوری شده با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا تحلیل شدند. یافته های تحقیق نشان می دهند که مهم ترین بازیگران استراتژیک در حوزه آینده ارتباطات سلامت که می توان بر روی آنها برنامه ریزی کرد عبارتند از محققان آینده پژوهی، استارتاپ های سلامت و رسانه ها. از منظر رقابت بین بازیگران ارتباطات سلامت، مهندسین آی.تی، رسانه ها، محققان آینده پژوهی و استارتاپ های سلامت به ترتیب قوی ترین بازیگران هستند. از بعد نسبت بازیگران با اهداف، در بین اهداف مطرح شده تبیین و ارزیابی پزشکی از راه دور و تبیین و ارزیابی سلامت همراه از اولویت بیشتری برخوردارند. همچنین از نظر بازیگران، تبیین و ارزیابی و تدوین معیارهای اجتماعی در اولویت آخر قرار دارد. از جنبه همگرایی در بین بازیگران، قوی ترین همگرایی در زمینه آینده ارتباطات سلامت بین وزارت بهداشت، دستیاران حوزه پزشکی و محققان آینده پژوهی است و از بعد واگرایی نیز بین دو هدف تبیین و ارزیابی سلامت همراه و تبیین و ارزیابی پزشکی از راه دور بیشترین فاصله وجود دارد، بدین معنی که این دو هدف در حوزه آینده ارتباطات سلامت نسبت به هم فاقد همسویی هستند.
    کلید واژگان: بازیگران, آینده پژوهی, ارتباطات, سلامت, رسانه ها
    Maliheh Salemian, Mandana Saniee *, Ani Mirzakhanian, Nader Sadeghi Lavasani
    This research answers these questions: Who are the influential actors in the field of health communication in Iran and what issues and concerns are controvercial in this area? Joint interviews with groups conducted with relevant members shows that eleven institutions and individuals are involved in the issue as actors. Also, according to the main purpose of the research on the subject, it is around six key controvercial issues. The mutual influence of the actors, the competition of each of the actors towards the goals, the convergence and divergence of the actors and the relationship of the actors with each of the goals have been analyzed using Mactor's theory-method. The findings show that the most important strategic health actors in the field of media are communication Also, according to the competition of communication players, iT engineers, media, future research researchers and health startups are the strongest players respectively. From the point of view, the ratio of actors to goals is also among the goals proposed by the actors, the explanation and evaluation of remote medicine and the explanation of accompanying health evaluation are of greater importance and priority. From the point of view of actors, explaining, evaluating and formulating social criteria is the least important and the last priority. From the perspective of convergence among actors, the strongest convergence in the future of health communication is between the Ministry of Health, medical assistants and future research researchers, and from the perspective of divergence, there is a greater distance between the two goals of explaining companion health assessment and explaining and evaluating remote medicine. This means that these two goals in the future field of health communication are not aligned with each other.
    Keywords: Actors, Future, Communication, Health, Media
  • عزت الله میرزایی*، الهام کشاورز مقدم

    پژوهش حاضر به ضرورت سیاست گذاری اجتماعی در حیطه مدیریت و کنترل افکار عمومی ایرانیان می پردازد. این پژوهش کیفی با رویکرد توصیفی-تحلیلی تلاش می نماید تا با تکیه بر آراء و عقاید 16 نفر از اساتید و خبرگان در حوزه های علوم اجتماعی و علوم ارتباطات در دانشگاه های تهران، تربیت مدرس و خوارزمی و از طریق نرم افزار MAXQDA به این مهم پاسخ دهد که چه بستر و زمینه هایی موجب شکل گیری نوعی ذهنیت منفی میان ایرانیان شده است؟ چنانچه این تحقیق در گام نخست به دنبال فهم تاثیرگذاری علت های شکل دهنده به بدبینی افکار عمومی و ذهنیت مشوش ایرانیان و در گام دوم با تحلیل روابط معنادار علت و معلولی در پی ارائه استراتژی هایی در حوزه سیاست گذاری اجتماعی است. یافته های تحقیق دال بر این بوده که از عواملی نظیر ناامیدی، منفی گرایی، بی اعتمادی و کاهش اقبال به فضای رسانه ای رسمی می توان به عنوان بسترهای شکل دهنده به افکار عمومی ایرانیان نام برد. همین بسترها موجب شده اند که ویژگی های این افکار عمومی به سمت تغییر و تحول در روند کنشگری افکار عمومی (تبدیل واکنش به کنش)، نارضایتی و مطالبه گری مردم متاثر از جو رسانه ای و فضای مجازی، توجه افکار عمومی به ارزش ها و هنجارهای جهانی، تمایل به شکل دهی جنبش ها و کنش های اعتراضی جدید و... سوق پیدا کند. درنهایت با تکیه بر بسترها و ویژگی های افکار عمومی ایرانیان، می توان از سه مقوله اقدام تحت پوشش، اقدام هماهنگ ساز (شکل دهی به روایت های همسو) و اقدام رسانه ای جهت هدایت و مدیریت افکار عمومی بهره گرفت. با توجه به آنچه گفته شد، می توان نتیجه گرفت که توجه به رسانه ها و شبکه های اجتماعی بایستی هرچه بیشتر در راستای هدایت و مدیریت افکار عمومی مدنظر قرار گیرد.

    کلید واژگان: افکار عمومی, ایران, سیاست گذاری اجتماعی, مدیریت, رسانه ها, شبکه های اجتماعی
    Ezzatullah Mirzaei *, Elham Keshavarz Moghadam
    Introduction

    In the Islamic Republic, a unique variant of public opinion is observed, distinct from traditional models. While existing outside the realm of power relations, this form of public opinion lacks the connection to civil society commonly found in other contexts. Instead, it is defined by a collection of shared beliefs, attitudes, and viewpoints that are shaped independently of power dynamics, thus forming a unique, isolated public opinion within the Islamic Republic's sociopolitical landscape. The precarious state of civil society in Iran has led to it becoming a negligible factor in social and political equations and relations. Public opinion in Iran, rather than taking shape through the lens of civil society and aligning with government policies and decisions, functions as a force that is manipulated by adversaries and used as a tool to apply pressure against the Islamic Republic’s authority.Currently, the media plays a substantial role in influencing and steering public opinion. Many scholars and researchers in fields such as sociology, communication sciences, psychology, and others have posited that the media has the ability to shape its perceptions and interpretations of events to align with its preconceived biases. Consequently, media outlets often select data and scrutinize social phenomena based on these biases, and the information provided may not always accurately reflect reality but can be tainted with cultural, political, and social values and norms.Research question(s):The present research aimed at understanding the necessity of implementing social policies to manage and control Iranian public opinion. In the first stage, the study focused on identifying factors that contribute to the pessimistic outlook and confused mentality among Iranians. Subsequently, in the second stage, the research sought to analyze the meaningful relationships between causes and effects, with the objective of providing strategies in the domain of social policy. In accordance with these objectives, the research aimed to answer the following questions:What are the platforms that influence Iranian public opinion?What are the characteristics of Iranian public opinion?What strategies and tactics are implemented in the arena of managing and controlling Iranian public opinion?What capacities and constructive ideas can potentially impact Iranian public opinion?Literature Review:Given the profound and far-reaching changes and transformations experienced by human societies, the role of media, virtual space, and social networks in shaping such transformations is significant. Numerous thinkers have substantiated this assertion, as they argue that in the current era, the media serves as the primary force shaping public thoughts and minds. Disregard towards this phenomenon is considered impractical.Castells, for instance, posits that all identities are constructed, but the critical question at hand is how, from what sources, by whom, and for what purposes. Gerbner and his associates in the "cultivation theory" have attempted to address the impact of mass media, particularly television, on shaping public opinions and thoughts. Hall and J. Holley (2005) introduced the theory of "representation," which posits that in the contemporary context, mass media's audio-visual presentations have the most profound impact on shaping public culture, thoughts, and perceptions. According to this theory, mass media serve as instruments for representing the world to their audiences.The media, according to the theoretical framework of framing, does not solely function as a mirror that reflects events and the realities of the social and political world. Instead, they play a more active role in shaping social and political realities. Through their news reporting, the media influence how people perceive and understand the world around them, essentially constructing those realities. McCombs and Reynolds (2009) propose the theory of "highlighting," asserting that in the context of modern times, the media wield significant influence as a powerful factor. According to this theory, media communications and platforms play a pivotal role in the discursive processes of highlighting and marginalization. Moreover, the media are regarded as a foundational power factor in a global system that is constantly undergoing change.

    Methodology

    This study is a descriptive-analytical research project conducted in accordance with the qualitative methodological approach, grounded in contextual theorization. It utilizes semi-structured interviews as the primary data collection technique and employs purposeful theoretical sampling to identify participants who can provide insights related to the research questions. Theoretical saturation was achieved after conducting interviews with 16 academics and experts in the fields of social sciences and communication sciences from various universities in Tehran (Tehran, Tarbiat Modares, and Khwarazmi). The interviewees comprised 13 men and 3 women, with ages ranging from 42 to 70 years.

    Result

    Based on analysis conducted using MAXQDA software, 52 distinct concepts were identified during the initial open coding stage. These were subsequently grouped into 15 core categories during the axial coding phase. These categories can be further organized into three broader forms: platforms that shape the state of Iranian public opinion, characteristics of Iranian public opinion, and strategies and tactics employed in policy-making and public opinion management.The influence of the following platforms on Iranian public opinion is evident: a general sentiment of disappointment, a prevailing negativity, diminishing trust in official media spaces, and a decrease in their overall favorability.Several characteristics are evident in such a thought process: there is an increase in the tendency towards activism and direct action, a heightened influence of public opinion on government decision-making, a growing dissatisfaction and expression of demands shaped by virtual spaces and social media platforms, a stronger focus on political issues and concerns for security among the populace, and an increasing interest in adopting global values and norms, along with a strong influence wielded by unofficial media sources in opposition to civil society and official media channels. There is also a desire to form new social movements, particularly through acts of civil disobedience and other forms of influence. As a means of controlling public opinion, the researcher emphasized looking towards weaker and less developed neighboring countries as a cautionary tale. To manipulate public opinion in line with policy objectives, the researcher proposed strategies and tactics such as cover action, coordinated action (shaping aligned narratives), and media action. These tactics are aimed at influencing public opinion to align with policy goals and public opinion management.

    Discussion

    In this study, the primary objectives were twofold: to gain a deeper understanding of the factors that contribute to the pessimistic outlook and confusing mindset of Iranians, and to examine the meaningful relationships between causes and effects by introducing social policy measures. It is worth noting that despite the numerous and persistent crises faced since the establishment of the Islamic Republic system, Iranian society has consistently demonstrated resilience and cooperation with the system. However, challenges and threats have emerged within society, creating wounds and uncertainties.It appears that factors such as a decrease in public trust (regarding structures, authorities, organizations, and institutions), heightened frustration and pessimism about the possibility of large-scale reform, the continued proliferation of negative news, and an escalating growth in demands that are difficult to meet in the short term are exacerbating the situation.Class divisions, continuous revelations against leaders and executive officials, an increase in the propensity for protests and a trend towards violence in these protests, the growth of political polarization, the focus of satellite and social media networks in directing public opinion, the establishment of an identity of resistance through cultural and social focus, a changing lifestyle and a rise in family breakdowns, a focus on celebrities and decreasing significance of former reference groups, and heightened external pressures have contributed to a sense of abandonment in Iran's public opinion, resulting in negative representations. When considering the nature and context of Iranian society in terms of its social, political, economic, and cultural aspects, it may be beneficial to categorize the primary and significant strategies for shaping Iranian public opinion in a positive, constructive, and hopeful direction into the following three broad categories:Several techniques have been utilized to shape public opinion: representation, framing, highlighting, and planting, which are based on the extensive use of virtual spaces and social networks. Moreover, strategies such as forming a think tank, analyzing positive narratives, and employing media actions were identified as potentially effective approaches in the realm of policymaking and public opinion management within the Iranian context. In response to the influence of the information and satellite space, public opinion might be steered in a different direction compared to that preferred by the government. It is worth noting that it is challenging to quickly overcome the enemy's soft and cognitive warfare, as this influence leverages the vast reach of virtual spaces, social networks, and satellite channels. The enemy not only seeks to impose a new lifestyle among Iranians but also employs various tactics and imagery to direct public opinion towards confrontational and oppositional stances against the government.

    Keywords: Public Opinion, Iran, Social Policy, Management, Media, Social Networks
  • محمدعلی قادری *، مسعود بهرام ارجاوند

    رسانه ها با ایجاد تحول در ارزش ها، باورها و اعتقادات ، ادراک و تصاویر و ذهنیات جامعه زمینه را برای اقناع پذیرش فراهم می کنند و نقش مهمی در تمامی عرصه های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی کشور ایفا می کنند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل اقتضایی تاثیرگذار بر مدیریت رسانه انجام شده است. پژوهش، یک مطالعه توصیفی و تحلیلی بوده و با استفاده از اسناد، کتب و پژوهش های انجام شده داخلی و خارجی مرتبط بررسی شده است. یافته های پژوهش نشان داد که رویکردهای مختلف همچون رویکرد سیستمی، رویکرد مدیریت عمومی، رویکرد مدیریت بر اساس مالکیت و رویکرد مدیریت استراتژی برای مدیریت رسانه ها ارائه و اجرا شده است که هر کدام دارای محدودیت های مختلفی است و نشانگر برداشت ناصحیح و محدود آنها از موضوع مدیریت رسانه است. محدود کردن مدیریت رسانه به مدیریت ارتباط با رسانه ها و تقلیل سطح آن به مدیریت روابط عمومی و حتی پایین تر از آن به مدیریت تبلیغات است. یکی از این محدودیت ها عدم توجه به شرایط و تغییرات مکرر در رسانه ها می باشد. از این رو در این پژوهش رویکرد اقتضایی نیز به عنوان یکی از رویکردهای خاص مدیریت استراتژیک بیان شد که با توجه به ویژگی رسانه ها و همچنین تغییرات گسترده در ساختار و سیستم انتقال پیام ها در رسانه ها یک رویکرد لازم و با اهمیت در زمینه مدیریت رسانه ها مطرح می شود و بر اساس آن لازم است مدیریت رسانه طرح های جامع و کاملی برای شرایط مختلف و تغییرات ناگهانی و سریع در زمینه رسانه ها و حتی شرایط سیاسی، اجتماعی تدوین و برنامه ریزی نموده باشند. برای دستیابی به یک رویکرد اقتضایی در رسانه باید عوامل اقتضایی تاثیر گذار بر مدیریت رسانه شناسایی شود. یافته ها نشان داد که این عوامل اقتضایی به دو دسته سازمانی و برون سازمانی قابل تقسیم است. همچنین نتایج نشان داد که راهبردها و استراتژی های سازمان، تغییر انتظارات کارکنان، پیشرفت فناوری اطلاعات یا تغییر تکنولوژی و حجم بالای کارها از مهمترین شرایط اقتضایی مدیریت رسانه می باشد. همچنین تغییر مقررات دولتی و مالیاتی، اقبال عمومی به رسانه و افزایش آگاهی اجتماعی از مهمترین عوامل برون سازمانی با رویکرد اقتضایی هستند.

    Mohammad Ali Ghaderi *, Masoud Bahram Arjavand

    Media, by creating changes in values, beliefs and attitudes, perceptions and images and mindsets of society, provide the ground for persuasion and acceptance and play an important role in all political, economic, social and cultural spheres of the country. The present study was conducted with the aim of identifying contingency factors affecting media management. The research is a descriptive and analytical study and has been investigated using documents, books and related internal and external researches. The findings of the study showed that different approaches such as systemic approach, public management approach, management based on ownership and strategic management approach have been presented and implemented for media management, each of which has different limitations and indicates their incorrect and limited understanding of the subject of media management. Limiting media management to media relations and reducing its level to public relations and even lower to advertising management. One of these limitations is the lack of attention to the conditions and frequent changes in the media. Therefore, in this study, the contingency approach was also stated as one of the specific approaches of strategic management, which, considering the characteristics of the media and also the extensive changes in the structure and system of message transmission in the media, is a necessary and important approach in the field of media management. And based on that, it is necessary for media management to have comprehensive and complete plans for different conditions and sudden and rapid changes in the field of media and even political and social conditions. To achieve a contingency approach in the media, contingency factors affecting media management must be identified. The findings showed that these contingency factors can be divided into two categories: organizational and extra-organizational. Also, the results showed that the strategies and strategies of the organization, changing the expectations of employees, advancing information technology or changing technology and the high volume of work are the most important contingency conditions of media management. Also, changing government and tax regulations, public interest in the media and increasing social awareness are the most important extra-organizational factors with a contingency approach.

    Keywords: Media, Media Management, Contingency Approach
  • صدیقه رضایی پاشا، فریده شریفی فر *، محمود شارع پور، علی اصغر کیا

    هدف از نگارش این مقاله، تحلیل اجتماعی نقش رسانه ها برجایگاه جنسیت در ورزش در پوشش رسانه ای مسابقات المپیک 2020 توکیو است. این تحقیق به روش پژوهش کیفی و با استراتژی تحلیل مضمون انجام شده است. جامعه آماری، کلیه مطالب روزنامه ایران ورزشی سال 1400 است. نمونه گیری آماری به صورت هدفمند انتخاب گردید که شامل 89 داده متنی (خبر، گزارش، مصاحبه و مقاله) در روزنامه ایران ورزشی می باشد در تحقیق حاضر داده های متنی روزنامه ایران ورزشی در فرآبند کدگذاری در سه سطح مضامین پایه، مضامین سازمان دهنده و مضامین فراگیر دسته بندی گردیدند سپس این مضامین به بصورت یک نقشه الگوی مفهومی رسم و مضامین برجسته هر یک از این سه سطح همراه با روابط میان آنها نشان داده شد. مقایسه نتایج بدست آمده از تحلیل مضمون روزنامه ایران ورزشی در بازه زمانی برگزاری المپیک نشان می دهد که رویکرد این روزنامه مبنی بر مفاهیم هژمونی، استعاره های ورزشی و فراواقعیتبوده است اما نکته قابل توجه در مفهوم هژمونی است که پوشش خبرها در این مضمون برای هر دو جنس انجام شده است با این تفاوت که حمایت خبری از بانوان بیشتر اعلام محرومیت های زیرساختی جهت تمرین در قبل از اعزام به مسابقات یا کمبود امکانات یا تجهیزات برای فرد ورزشکار در هنگام برگزاری مسابقات و... می شود در حالیکه پوشش خبری برای ورزشکاران مرد شامل اختصاص امتیازات ویژه و تشویق بابت تلاش ها در عرصه رقابت با حریفان حتی در حالیکه به نتیجه مطلوب مدنظر نرسیدند

    کلید واژگان: رسانه, جنسیت, المپیک, خبرهای ورزشی
    Sedigheh Rezaeepasha, Farideh Sharififar *, Mahmoud Sharepour, Ali Ashghar Kia

    The purpose of writing this article is the social analysis of the role of the media and the position of gender in sports in the media coverage of the Tokyo 2020 Olympic Games.  This research was conducted using qualitative research method and thematic analysis strategy.  The statistical population is all the contents of Iran Sports newspaper in 1400.  Statistical sampling was purposefully selected, which includes 89 textual data (news, reports, interviews, and articles) in the Iran Sports newspaper.  In the present research, the textual data of Iran Sports newspaper were categorized in three levels of basic themes, organizing themes, and overarching themes in the coding process.  These three levels were shown along with the relationships between them.  The comparison of the results obtained from the analysis of the content of the Iran Sports newspaper during the Olympic period shows that the approach of this newspaper was based on the concepts of "hegemony", "sports metaphors" and "super-reality", but the noteworthy point is the concept of "hegemony".  that the news coverage in this theme has been done for both sexes, with the difference that the news support for women is more about the announcement of infrastructural restrictions for training before being sent to competitions or the lack of facilities or equipment for athletes during competitions and...  While the news coverage for male athletes includes allocating special points and encouraging them for their efforts in the field of competition with their opponents, even when they did not achieve the desired result

    Keywords: gender, sports news, Olympics, media
  • علیرضا پورجعفری*، رضا تقی پور
    شکل گیری هویت در همه جوامع اتفاق می افتد، اما در اواخر قرن بیستم، عواملی که هویت ها را شکل می دهند، به طور فزاینده ای از مرزهای محلی فراتر می روند به طوریکه در عصر حاضر با ورود چشمگیر جوانان به فضای مجازی و شبکه های اجتماعی این شبکه ها تاثیرات فراوانی بر آنها گذاشته اند. یکی از جنبه های مهمی که از شبکه های اجتماعی مجازی تاثیر می پذیرد هویت شخصی است. به همین دلیل پژوهش حاضر به بررسی رابطه ی بین هویت جوانان با گرایش آنها به موضوعات در رسانه اجتماعی تلگرام پرداخته است. سوال اصلی پژوهش این است که استفاده از شبکه های اجتماعی تلگرام چه نقشی در هویت شخصی آنها برای انتخاب موضوعات در این رسانه در میان جوانان شهر تهران دارد؟ روش پژوهش از نوع پیمایشی است. جامعه ی آماری پژوهش را تمامی جوانان شهر تهران تشکیل می دهد که از بین آنها تعداد 326 نفر به شیوه ی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و بررسی شدند. یافته های پژوهش نشان داد : کاربران شبکه اجتماعی تلگرام بیشتر به موضوعاتی می پردازند که حول محور مسائل اجتماعی باشد و همچنین آنان در محیط شبکه اجتماعی تلگرام به موضوعات اقتصادی علاقه پایین تری نشان می دهند. به طوری که نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون چندگانه، سبک های هویتی به مقدار 50 درصد از واریانس مضامین فرهنگی کاربران ، به مقدار 71 درصد از واریانس مضامین اجتماعی ، به مقدار 64 درصد از واریانس مضامین سیاسی ، به مقدار 61 درصد از واریانس مضامین اقتصادی کاربران جوان شبکه اجتماعی تلگرام را تاثیر پذیر بوده است.
    کلید واژگان: رسانه, هویت, جوانان, رسانه اجتماعی تلگرام, هویت رسانه ای جوانان
    Alireza Pourjafari *, Reza Taghipour
    The formation of identity happens in all societies, but in the late 20th century, the factors that shape identities increasingly go beyond local borders, so that in the present era, with the significant entry of young people into virtual space and social networks, these networks have many effects. have put on them One of the important aspects that are affected by virtual social networks is personal identity. For this reason, the present research has examined the relationship between the identity of young people and their orientation to topics in Telegram social media. The main question of the research is what role does the use of Telegram social networks have in their personal identity to choose topics in this media among the youth of Tehran?
    Methods
    The research method is survey type. The statistical population of the research consists of all the youths of Tehran, of which 326 people were selected and examined in a multi-stage cluster method.
    Results
    The findings of the research showed: Telegram social network users are more interested in social issues and they show less interest in economic issues in the Telegram social network environment. So that the results of multiple regression analysis, identity styles account for 50% of the variance of users' cultural themes, 71% of the variance of social themes, 64% of the variance of political themes, and 61% of the variance of economic themes.
    Keywords: Media, Identity, Youth, Telegram Social Media
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال