جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « self-esteem » در نشریات گروه « علوم اجتماعی »
تکرار جستجوی کلیدواژه «self-esteem» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
هدف از این پژوهش تدوین مدل مفهومی عزت نفس مبتنی بر آموزه های اسلام بود. روش پژوهش کیفی و جامعه آماری آن متشکل از مجموعه کتب و مقاله های اسلامی و روان شناختی پیرامون عزت نفس، شامل، قرآن و همه کتب روایی موجود در نرم افزار جامع الاحادیث و همچنین کلیه متخصصان روان شناسی، متخصصان دینی بود. نمونه گیری به شیوه هدفمند و تا رسیدن به اشباع نظری صورت پذیرفت. همچنین از میان متخصصان روان شناسی تعداد پنج نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس، جهت ارزیابی اعتبار بسته انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از نرم افزار جامع الاحادیث نسخه 3.5 و به منظور تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون استفاده شد و بر اساس مضامین به دست آمده ساختار و محتوی مدل طراحی گردید. یافته های حاصل از مطالعه منابع روان شناسی درباره عزت نفس، 8 مولفه (آگاهانه زیستن، خویشتن پذیری، خودتائیدی، ارتباط با اطرافیان، با صداقت زیستن، خود مسئولی، هدفمند زیستن و شایستگی) را شناسایی نمود و شبکه مضامین عزت نفس از دیدگاه اسلام (قران و روایات) در قالب 40 مضمون پایه و 8 مضمون سازمان دهنده ترسیم شد. اعتبار مولفه های عزت نفس مبتنی بر آیات و روایات با کسب ضریب توافق 100، تایید گردید.
کلید واژگان: مدل مفهومی, آموزه های دینی, عزت نفس, اسلام, نوجوانThe purpose of this research was to develop a conceptual model of self-esteem based on the teachings of Islam. The qualitative research method and its statistical population consisted of a collection of Islamic and psychological books and articles about self-esteem, including the Qur'an and all narrative books available in the comprehensive software of hadiths, as well as all psychological specialists and religious specialists. Sampling was done in a purposeful way until theoretical saturation was reached. Also, five people were selected from among the psychological experts to evaluate the reliability of the package using available sampling method. In order to collect the data, Jame Al-Ahadith software version 3.5 was used, and in order to analyze the data, the theme analysis method was used, and based on the obtained themes, the structure and content of the model was designed. The findings from the study of psychological resources about self-esteem identified 8 components (conscious living, self-acceptance, self-affirmation, communication with others, living honestly, self-responsibility, purposeful living and competence) and the network of self-esteem themes from the perspective of Islam (Qur'an and Hadiths) were drawn in the form of 40 basic themes and 8 organizing themes. The validity of self-esteem components based on verses and narrations was confirmed by obtaining an agreement coefficient of 100.
Keywords: Conceptual Model, Religious Teachings, Self-Esteem, Islam, Teenager -
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش واسطه ای خودکارآمدی و امید در رابطه عزت نفس و رضایت از زندگی بود. روش پژوهش، از نوع توصیفی - همبستگی و جامعه آماری، کلیه دانشجویان دانشگاه کاشان بود که بر اساس جدول مورگان از بین آنان 353 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات، از چهار پرسش نامه عزت نفس روزنبرگ (SES)، مقیاس خودکارآمدی عمومی (GSE)، مقیاس امید اسنایدر (AHS) و رضایت از زندگی داینر (SWLS)، استفاده شد. اطلاعات بدست آمده از طریق مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) ، با استفاده از روش تحلیل مسیر با بهره گیری از مراحل پیشنهادی بارون و کنی (1986)، با نرم افزار SPSS26 و AMOS24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته های حاکی از تحلیل مسیر، بیانگر معناداری نقش واسطه ای خودکارآمدی در رابطه ی میان عزت نفس با رضایت از زندگی بود بطوریکه مسیر عزت نفس به خودکارآمدی با ضریب (54/0) و مسیر خودکارآمدی به رضایت از زندگی با ضریب (22/0)، معنادار بدست آمد و مسیر عزت نفس به امید (48/0) و مسیر امید به رضایت از زندگی (47/0) معنادار بدست آمد. بنابراین، نتایج نشانگر آن است که خودکارآمدی و امید نقش میانجی میان عزت نفس و رضایت از زندگی را ایفاء می کند.
کلید واژگان: عزت نفس, خودکارآمدی, امید, رضایت از زندگی, تحلیل مسیرThe purpose of this study was to investigate the mediating role of self-efficacy and hope in the relationship between self-esteem and life satisfaction. The research method was descriptive-correlation type and the statistical population was all students of Kashan University, 353 of them were selected by cluster random sampling based on Morgan's table. To collect information, four Rosenberg self-esteem questionnaires (SES), General Self-Efficacy Scale (GSE), Snyder Hope Scale (AHS) and Diener's Life Satisfaction Scale (SWLS) were used. The data obtained through structural equation modeling (SEM) were analyzed using the path analysis method using the steps suggested by Baron and Kenny (1986), with SPSS26 and AMOS24 software. The findings of the path analysis indicated the significance of the mediating role of self-efficacy in the relationship between self-esteem and life satisfaction, so that the path of self-esteem to self-efficacy with a coefficient of (0.54) and the path of self-efficacy to life satisfaction with a coefficient of (0.22) were significant. And the path of self-esteem to hope (0.48) and the path of hope to life satisfaction (0.47) were found to be significant. Therefore, the results indicate that self-efficacy and hope play a mediating role between self-esteem and life satisfaction.
Keywords: Self-Esteem, Self-Efficacy, Hope, Life Satisfaction, Path Analysis -
هدف
پژوهش حاضر با هدف تدوین مدل ساختاری شادکامی دانش آموزان بر اساس تاب آوری، عزت نفس و رضایت از مدرسه با واسطه گری خودکارآمدی انجام شد.
روش شناسی:
روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود که در قالب مدل تحلیل مسیر انجام شد. جامعه آماری این پژوهش را دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم مناطق 2 و 5 شهر تهران که در سال تحصیلی 1402- 1401 در رشته های مختلف تحصیلی مشغول به تحصیل بودند، تشکیل داد. برای تعیین حجم نمونه از اصول تعیین حجم نمونه در مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد و تعداد 400 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند که گزینش آنها با استفاده از روش تصادفی خوشه ای چند مرحله ای صورت گرفت. جمع آوری داده ها بر اساس پرسشنامه های شادکامی آکسفورد، مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون، پرسشنامه عزت نفس کوپر اسمیت، پرسشنامه خودکارآمدی نوجوانان موریس و خرده مقیاس رضایت از مدرسه مربوط به مقیاس چند بعدی رضایت از زندگی دانش آموزان صورت گرفت که ضریب آلفای کرونباخ پرسشنامه ها به ترتیب 93/0، 91/0، 89/0 و 88/0 و 88/0 به دست آمد و روایی صوری و محتوایی آنها با استفاده از نظر متخصصان تایید شد. تجزیه و تحلیل داده ها به کمک دو نرم افزار SPSS و AMOS صورت پذیرفت.
یافته هانتایج تحلیل مسیر نشان داد که مدل اصلی پژوهش با داده های جمع آوری شده برازش دارد و همه شاخص های نیکویی برازش در حد عالی بودند (1=CFI، 000/0RMSEA=، 0X2=).
بحث و نتیجه گیریبر اساس نتایج به دست آمده بین هر سه متغیر برون زا موجود در مدل (تاب آوری، عزت نفس و رضایت از مدرسه) با متغیر درون زا اصلی (شادکامی) هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیر مستقیم رابطه وجود دارد و متغیر خودکارآمدی رابطه بین این متغیرها را میانجی گری می کند.
کلید واژگان: شادکامی دانش آموزان, تاب آوری, عزت نفس, رضایت از مدرسه, خودکارآمدیPurposeThe present research was conducted with the aim of developing a structural model of students' happiness based on resilience, self-esteem and school satisfaction with the mediation of self-efficacy.
MethodologyThe method of the current research was descriptive-correlation type, which was carried out in the form of path analysis model. The statistical population of this research was made up of female students of the second level of high school in areas 2 and 5 of Tehran, who were studying in different fields of study in the academic year of 2022-2023. To determine the sample size, the principles of determining the sample size in structural equation modeling were used and 400 people were selected as a sample, which was selected using a multi-stage cluster random method. Data collection was based on Oxford happiness questionnaires, Connor and Davidson resilience scale, Cooper Smith self-esteem questionnaire, Morris adolescent self-efficacy questionnaire, and school satisfaction subscale related to the multidimensional scale of students' life satisfaction, which was Cronbach's alpha coefficient. The scores of the questionnaires were 0.93, 0.91, 0.89, 0.88, and 0.88, respectively, and their face and content validity was confirmed using experts' opinions. Data analysis was done with SPSS and AMOS software.
FindingsThe results of the path analysis showed that the main research model fits the collected data and all the goodness of fit indices were excellent (CFI=1, RMSEA=0.000, X2=0).
ConclusionBased on the results obtained, there is a direct and indirect relationship between all three exogenous variables in the model (resilience, self-esteem and school satisfaction) with the main endogenous variable (happiness). And self-efficacy variable mediates the relationship between these variables.
Keywords: Students' Happiness, Resilience, Self-Esteem, School Satisfaction, Self-Efficacy -
Purpose
The aim of the present study was to investigate the mediating role of self-esteem in the relationship between psychological capital, academic engagement, and academic procrastination with academic performance among high school students in Al-Diwaniyah, Iraq.
MethodologyThe research method was descriptive-correlational with a structural equation modeling design. Among the students of Al-Diwaniyah schools in the first semester of the 2023-2024 academic year, 250 were randomly selected using multi-stage cluster sampling, of which 194 completed the questionnaires. Data were collected using the Academic Performance Questionnaire (Pham & Taylor, 1990), the Academic Procrastination Questionnaire (Solomon & Rothblum, 1984), the Academic Engagement Questionnaire (Fredricks et al., 2004), the Psychological Capital Questionnaire (Nguyen et al., 2012), and the Rosenberg Self-Esteem Scale (Rosenberg, 1965), and analyzed using SPSS version 26 and AMOS version 24.
FindingsThe findings showed that there is a significant positive relationship between psychological capital and academic engagement with self-esteem and academic performance, and between self-esteem and academic performance (p < .01). Additionally, academic procrastination has a significant negative relationship with self-esteem and academic performance (p < .01). Furthermore, self-esteem partially mediates the relationship between psychological capital, academic engagement, and academic procrastination with academic performance.
ConclusionBased on the findings of this study, it can be concluded that fostering self-esteem through the development of psychological capital and effective academic strategies can lead to improved academic performance.
Keywords: Academic Engagement, Academic Procrastination, Psychological Capital, Self-Esteem, Academic Performance, Al-Diwaniyah, Iraq -
هدف و زمینه
هدف از پژوهش حاضر مدل یابی معادلات ساختاری روابط علی بین ویژگی های شخصیتی، احساس امنیت و عزت نفس با روابط فرازناشویی و اثر میانجی مصرف رسانه در شهروندان تهرانی بود.
روش پژوهش:
این پژوهش از حیث هدف از نوع پژوهش های کاربردی و از حیث زمانی از نوع پژوهش های مقطعی و به لحاظ روش پژوهش هم بستگی مبتنی بر معادلات ساختاری بوده است. جامعه هدف، کلیه افراد متاهل شهر تهران که در سال 1402-1403 بوده اند که در شش ماهه اول سال، یکی از زوجین به دلیل داشتن روابط فرازناشویی همسر خود به مراکز مشاوره خصوصی و دولتی شهر تهران مراجعه داشته اند. افراد نمونه به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. به این صورت که ابتدا 50 مرکز در تهران شناسایی شدند و از بین این 50 مرکز 30 مرکز به طور تصادفی انتخاب و از هر مرکز 18 نفر از مراجعان به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. در مجموع 540 نفر انتخاب شدند؛ برای اندازه گیری روابط فرا زناشویی، ویژگی های شخصیتی، احساس امنیت، عزت نفس و مصرف رسانه ای به ترتیب از پرسش نامه تمایل به پیمان شکنی دریگوتاس و همکاران (1999)، پرسش نامه ویژگی های شخصیتی نئو، پرسش نامه احساس امنیت (2009)، پرسش نامه عزت نفس روزنبرگ (1965) و پرسش نامه مصرف رسانه ای محمودیان کوچانی اصفهانی و مقدس (1394) استفاده شد.
یافته هابر اساس نتایج به دست آمده در این مدل، متغیر ویژگی های شخصیتی بیش ترین اثر کل (27/0-) را بر میزان روابط فرازناشویی به طور مستقیم بر عهده دارد. متغیر ویژگی های شخصیتی اثر کل (27/0-) به شیوه معکوس (مستقیم) بر میزان روابط فرازناشویی نشان داد. متغیراحساس امنیت اثر کل (22/0-) به شیوه معکوس (مستقیم) بر میزان روابط فرازناشویی دارد. بر اساس مدل ارائه شده در این مطالعه واریانس متغیر روابط فرا زناشویی به اندازه 821/0= تبیین شد. به طور کلی 82 درصد واریانس روابط فرازناشویی بر اساس متغیر ویژگی های شخصیتی، احساس امنیت و عزت نفس با نقش واسطه ای مصرف رسانه ای پیش بینی شده است. در نهایت مدل سازی معادله ساختاری پژوهش نیز نشان می دهد که مدل پژوهش از برازش خوبی برخوردار بوده و داده های تجربی این پژوهش از مدل مفهومی حمایت می کند.
نتیجه گیریبا توجه به نتایج پژوهش می توان نتیجه گرفت که ویژگی های شخصیتی، احساس امنیت و عزت نفس با نقش میانجی مصرف رسانه ای توان پیش بینی روابط فرازناشویی را دارد.
کلید واژگان: ویژگی های شخصیتی, احساس امنیت, روابط فرازناشویی, عزت نفس, مصرف رسانهBackground and PurposeThe present study aimed to model the structural relationships between personality traits, security feelings, self-esteem, and extramarital relationships, as well as the mediating impact of media consumption among Tehran citizens.
MethodThe present study is of applied type and in terms of timing has been of periodical type, and employed a correlational design based on structural equation modeling. The target population consisted of all married individuals in Tehran from 2023 to 2024 who referred to private and state counseling centers in the first six months of the year and sought counseling due to their spouse's extramarital affairs. A multistage random cluster sampling method was used to select samples. In this way, first of all, 50 centers in Tehran were identified, and from among these 50 centers, 30 counseling centers were randomly selected, in every center, 18 clients were selected as statistical samples. Altogether, 540 participants were selected. To assess extramarital affairs; personality traits, security feelings, self-esteem, and media consumption rate; various questionnaires were used: The Commitment Violation Scale (CVD) by Drigotas et al. (1999) to assess extramarital relationships; The NEO Personality Inventory (NEO-PI) to assess personality traits; The Security Scale (2009) to assess security feelingThe Rosenberg Self-Esteem Scale (1965) to assess self-esteem; The Media Consumption Questionnaire by Mahmoudian, Koochani Isfahani, and Moghaddas (2015) to assess media consumption.
FindingsThe results achieved via using the model indicated that personality traits had the most significant overall impact (-0.27) on extramarital relationships. The variable of personality traits showed a total impact (-0.27) in a reverse manner (direct) had an impact on extramarital affairs. The variable of security total impact (-0.22) reversely (direct) impacted the extramarital relationships. Based on the model introduced in this research, the variance in extramarital relationships demonstrated an R-squared value of 0.821. In general, 82% of the variance of extramarital relationships has been forecasted based on the relationship between the variables of personality traits, security feelings, self-esteem; and media consumption rate. Finally, the structural equation modeling also confirmed the goodness of fit of the model, and experimental data of the research supports the conceptual model.
ConclusionThe study findings suggest that personality traits, security feelings, and self-esteem mediated by media consumption may predict extramarital relationships
Keywords: Personality Traits, Security Feeling, Extramarital Relationships, Self-Esteem, Media Consumption -
پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش میانجی شفقت به خود در رابطه بین عزت نفس، بلوغ عاطفی و الگوهای رفتاری با خودشیفتگی در زوجین به روش غیرآزمایشی از نوع همبستگی انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل زوجین ساکن شهر اصفهان بودند که تعداد 200 زوج (200 زن و 200 مرد) که در زندگی مشترک به سر می بردند به روش نمونه گیری دردسترس برای ورود به پژوهش انتخاب شدند. اطلاعات با پرسش نامه های بلوغ عاطفی (EMS) شفقت به خود (SCS)، عزت نفس آیزنک (ESI)، سیاهه شخصیت زوجین ایرانی راسکین و همکاران (NPI-IC) و پرسش نامه محقق ساخته الگوهای رفتاری زوجی جمع آوری شد. ارزیابی الگوی پیشنهادی با تحلیل مسیر با نرم افزار Amos انجام شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که مسیر مستقیم عزت نفس بر خودشیفتگی معنی دار نیست، مسیر مستقیم بلوغ عاطفی و الگوهای رفتاری زوجی (متقارن، مکمل و مثبت) بر خودشیفتگی معنی دار است، مسیر مستقیم شفقت به خود بر خودشیفتگی معنی دار می باشد و همچنین مسیر غیرمستقیم عزت نفس، بلوغ عاطفی و الگوهای رفتاری متقارن، مکمل و مثبت به خودشیفتگی از طریق شفقت به خود معنی دار است. براین اساس، خودشیفتگی در زوجین از عزت نفس، بلوغ عاطفی و الگوهای رفتاری زوجی و نقش میانجی شفقت به خود متاثر است. از نتایج این پژوهش می توان در طراحی مداخله شفقت ورزی برای خودشیفتگی زوجین استفاده کرد.
کلید واژگان: الگوی رفتاری زوجین, شفقت به خود, بلوغ عاطفی زوجین, خودشیفتگی در زوجین, عزت نفس, نقش میانجی شفقت به خودThe present study was conducted with the aim of investigating the mediating role of self-compassion in the relationship of self-esteem, emotional maturity, and behavioral patterns with couples' narcissism in a non-experimental, correlational way. The population included couples living in the city of Isfahan, and 200 couples (200 women and 200 men) living together were selected by the convenience sampling. The data were collected using Emotional Maturity Scale (EMS), Self-Compassion Scale (SCS), Eysenck's Self-esteem Inventory (ESI), Ruskin et al.'s Personality Inventory of Iranian Couple (NPI-IC), and a researcher-made questionnaire of couple behavior patterns. Analyzing the proposed pattern was done by path analysis using AMOS software. The results of this study showed that the direct path of self-esteem to narcissism is not significant, the direct path of emotional maturity and couple behavior patterns (symmetrical, complementary, and positive) to narcissism is significant, the direct path of self-compassion to narcissism is significant, and the indirect path of self-esteem, emotional maturity, and symmetrical, complementary and positive behavioral patterns to narcissism through self-compassion is significant. On this basis, couples' narcissism is affected by self-esteem, emotional maturity, and behavioral patterns, as well as the mediating role of self-compassion. These results can be used in the design of compassion intervention for couples' narcissism.
Keywords: Couples' Behavioral Patterns, Self-Compassion, Couples' Emotional Maturity, Couples' Narcissism, Self-Esteem, Mediating Role Of Self-Compassion -
هدف
تحقیق حاضر با هدف تبیین وفاداری سازمانی مبتنی بر کرامت انسانی با میانجیگری عزت انجام شد. 1399 نفس کارکنان زندانهای آذربایجانشرقی در سال
روش بررسیروش تحقیق پیمایشی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کارکنان اداره کل نفر پس از شناسایی پرسشنامه های مخدوش؛ به روش نمونهگیری 153 نفر بود که 330 زندانها به تعداد نسبتی با فرمول کوکران انتخاب شدند. جمعآوری اطلاعات با استفاده از پرسشنامه های استاندارد شده)، عزت نفس 3(بر گرفته از مدل نژادسلیم ،)2(کرامت انسانی فروتنی و بحرانی،)1(وفاداری سازمانی رابینز به دست 0/7 با اعتبار محتوایی و پایایی هر یک بالای ،)5(و اسناد علی سلیگمن و همکاران ،)4(روزنبرگ آمد و مورد تایید قرار گرفت . و تحلیل مسیر نشان داد؛ کرامت انسانی با واسطه عزت نفس spss
یافته هانتایج حاصل از نرم افزار .)p>0/05(و اسناد علی مثبت و منفی در تبیین وفاداری سازمانی نقش دارند
نتیجه گیریعوامل مدیریتی و سازمانی در کنار عوامل شخصیتی کارکنان میتوانند در وفاداری سازمانی تاثیر مثبتی بگذارند.
کلید واژگان: وفاداری, کرامت انسانی, عزت نفسThe present research was conducted with the aim of explaining organizational loyalty based on human dignity with the mediation of self-esteem of East Azerbaijan prisons in 2019.The method of this study is survey descriptive and analysis. The statistical society were all of employees in general prison`s organization who were 330 employees and among them 153 people were selected in ratio classified method through Cochran formula. The data was collected through standardized questionnaires of Olusanya et al (2012), organizational productivity, Foroutani & Bahrani (2017) human dignity taken from Nejadsalim (2007), Rosenberg self-esteem and Seligman et al (1979) casual attributions with approval validity and reliability over 0.7. The results of SPSS software and path analysis showed that, human dignity with the mediation role of self-esteem had significant role on employees` organizational loyalty (p<0.05). Managerial and organizational factors alongside personality characteristics of the employees can effect positively on organizational loyalty.
Keywords: Loyalty, Human Dignity, Self- Esteem, Employees -
هدف
اعتیاد به آرایش و عوامل مرتبط با آن، تا کنون شناسایی نشده و مجهول مانده است؛ بنابراین، مطالعه حاضر با هدف طراحی مدل ساختاری اعتیاد به آرایش در زنان متاهل براساس اختلال بدشکلی بدن، عزت نفس جنسی و هوش بدنی انجام شد.
روشروش پژوهش همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. نمونه آماری تحقیق شامل 200 نفر (18 تا 50 سال) از مراجعه کنندگان به سالن های آرایشی شهرستان میاندوآب در سال 1401 بودند، که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه اعتیاد به آرایش اسمیت و همکاران ، مقیاس اختلال بدشکلی بدن ربیعی و همکاران، مقیاس عزت نفس جنسی زینا و اسچوارز و مقیاس هوش بدنی اندرسون استفاده شد. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون سوبل و بوت استراپ در بستر نرم افزار آماری SPSS (نسخه 21) و AMOS مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته هااثر مستقیم هوش بدنی (44/0-)، عزت نفس جنسی (36/0-) و اختلال بدشکلی بدن (45/0) در برآورد اعتیاد به آرایش معنی دار به دست آمد. اثر غیرمستقیم اختلال بدشکلی بدن (14/3=t-value) و عزت نفس جنسی (81/2-=t-value) با نقش واسطه ای هوش بدنی بر میزان اعتیاد به آرایش معنی دار مشاهده شد که در مجموع 41 درصد از واریانس اعتیاد به آرایش از طریق متغیرهای مدل تبیین شدند. با توجه به نقش متغیرهای مطالعه در تبیین مدل ساختاری اعتیاد به آرایش، به نظر می رسد با تقویت عزت نفس جنسی و هوش بدنی و با کاهش علایم اختلال بدشکلی می توان اعتیاد زنان را نسبت به آرایش بهبود داد.
کلید واژگان: بد شکلی بدن, اعتیاد, آرایش, عزت نفس جنسی, هوش بدنیIntroductionLittle is known about the factors associated with the desire for makeup addiction. Therefore, the aim of this study was to design a structural model of married women' makeup addiction based on body dysmorphic disorder, sexual self-esteem and body intelligence.
MethodsThe research method applied in this study was correlational with the type of structural equations. Participants statistical of the present study include 200 clients of beauty centers (18 to 50 years old) at Miandoab city in 2022, that have been selected by convenience sampling. Smith and Et al.'s makeup addiction scale, Rabiei et al.'s body dysmorphic questionnaire, Zeanah and Schwarz's sexual self-esteem scale, and Anderson's body intelligence scale were used for data collection. The data were analyzed by Pearson correlation coefficient, Sobel and Bootstrap test, through statistical software (SPSS version 21) and AMOS.
FindingsThe direct effect of body intelligence (-0.44), sexual self-esteem (-0.36) and body dysmorphic disorder (0.45) in the estimation of makeup addiction was significant. Also, the indirect effect of body dysmorphic disorder (t-value=3.14) and sexual self-esteem (t-value=-2.81) mediated by body intelligence was significant. and total of 41% of the variance of makeup addiction is explained through model variables.
ConclusionConsidering the role of the body dysmorphic disorder, sexual self-esteem and body intelligence variables in explaining the makeup addiction model, it seems that by strengthening sexual self-esteem and body intelligence and by reducing the symptoms of body dysmorphic disorder, women's addiction to makeup can be treated.
Keywords: Body Dysmorphic, Makeup Addiction, Body Intelligence, Sexual, Self-esteem -
نشریه کارآگاه، پیاپی 64 (پاییز 1402)، صص 118 -144زمینه و هدف
در طول تاریخ زندگی بشر در ابعاد مختلف فردی و اجتماعی پدیده بزهکاری زندگی افراد جامعه را تحت الشعاع قرار داده است. پلیس می تواند نقش بسزایی در پیشگیری از جرایم تمام آحاد جامعه ازجمله نوجوانان داشته باشد. پژوهش حاضر پیش بینی رفتارهای بزهکارانه بر اساس سبک های تربیتی والدین با میانجی گری باورهای معنوی و عزت نفس با تاکید بر رویکرد پیشگیری از جرم در جوانان بود.
روشماهیت از نظر هدف پژوهش کاربردی و روش پژوهش توصیفی -همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر متشکل از تمامی نوجوانان 15 تا 18 ساله شهر تهران در سال 1400 بود. حجم نمونه نهایی 224 نفر از طریق فرمول کوکران تعیین شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد رفتار بزهکارانه فضلی(1389)، سبک تربیتی والدین مکلون و مررل (1998)، باورهای مذهبی آذربایجانی (1382) و عزت نفس کوپر اسمیت (1967) استفاده شد. داده ها توسط آزمون ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر تحلیل شدند.
یافته ها و نتایجنشان داد سبک فرزند پروی ادراک شده مستبدانه، سبک فرزند پروی مقتدرانه و سبک فرزند پروی ادراک شده سهل گیرانه با میانجی گری عزت نفس، رفتار بزهکارانه را پیش بینی می کنند. همچنین سبک فرزند پروری ادراک شده مستبدانه، سبک فرزند پروی مقتدرانه و سبک فرزند پروی سهل گیرانه بامیانجی گری باورهای معنوی بر رفتار بزهکارانه تاثیر ندارد. با توجه به سه متغیر مورد سنجش، در کاهش رفتارهای بزهکارانه ،پلیس می تواند در حوزه پیشگیری از جرم در چشم انداز و افق آینده گام های موثری در این راستا بردارد .
کلید واژگان: رفتارهای بزهکارانه, سبک های تربیتی والدین, باورهای معنوی, عزت نفس, پیشگیری از جرمKaragah, Volume:17 Issue: 64, 2023, PP 118 -144The background and purpose of the present study was to predict delinquent behaviors based on parents' educational styles with the mediating role of spiritual beliefs and self-esteem with emphasis on the crime prevention approach in young people. The type of applied research and research method was descriptive and correlational was structural equation. The statistical population of the present study consisted of all adolescents in Tehran in 1400. The final sample size was 224 people. Questionnaires of delinquent behavior, parenting style, religious beliefs and self-esteem were used to collect data. Data were analyzed by Pearson correlation coefficient test and path analysis.Findings showed that the authoritarian Peruvian style of child predicts delinquent behavior through self-esteem. Authoritatively perceived Peruvian child style predicts delinquent behavior through self-esteem. Peru's child-perceived style, easily perceived through self-esteem, predicts delinquent behavior. Arbitrarily perceived parenting style has no effect on delinquent behavior due to spiritual beliefs. Authoritatively perceived parenting style has no effect on delinquent behavior due to spiritual beliefs. Perceived parenting style has no effect on delinquent behavior due to spiritual beliefs.Conclusion According to the three variables measured, the police in the field of crime prevention in the future perspective and horizon to have effective cooperation with relevant government institutions.
Keywords: Delinquent behaviors, parenting practices, spiritual beliefs, Self-Esteem, Crime Prevention -
تبیین و بررسی جامعه شناختی پیامدها و مشکلات روانی زنان نابارور (مطالعه موردی در شهر اصفهان)
مساله نازایی و ناباروری و پیامدهای آن در میان خانواد ه ها و به طور کلی، جوامع انسانی آن چنان ابعاد گسترده ای دارد که به نوبه خود جایی برای هیچ گونه شک و تردیدی باقی نمی گذارد. این پژوهش، در جستجوی پیامدهای اجتماعی نازایی بر خانواده خواهد بود و بررسی این که این پیامد ها تا چه حد خانواد ه های نازا و بدون فرزند را تحت تاثیر خود قرار خواهد داد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی- پیمایشی می باشد. در این پژوهش از مطالعات کتابخانه ای استفاده شد و ابزار اصلی برای جمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته است. جامعه آماری این تحقیق کلیه زنان نابارور شهر اصفهان که در سال 1398 به مرکز درمان ناباروری شهر اصفهان(واقع در خیابان مشتاق دوم) مراجعه کرده اند، می باشد. برای بدست آوردن نمونه معرف، از روش نمونه گیری به صورت در دسترس استفاده شد. حجم نمونه برآورد شده از فرمول کوکران با جامعه نامحدود در این پژوهش معادل 384 نفر می باشد. داده های مورد نیاز برای این تحقیق از طریق پرسش نامه محقق ساخته ، بدست آمده است.پایایی این پرسش نامه از طریق ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد و نتیجه نیز در مجموع بالاتر از 70/0 بوده است .تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS با ورژن 24 و AMOS با ورژن 24 انجام شد. جهت تجزیه و تحلیل از روش های آمار توصیفی(میانگین و انحراف استاندارد) و در سطح آمار استنباطی از تحلیل عاملی تاییدی و روش مدل سازی معادلات ساختاری (شاخص های برازش مطلق ، تطبیقی ، مقتصد) استفاده شده است. بین مشکل ناباروری و مولفه های پیامدهای روانی (استرس ناباروری ، عزت نفس و خودکارآمدی) در زنان نابارور شهر اصفهان رابطه وجود دارد.
کلید واژگان: ناباروری, پیامدهای روانی, استرس ناباروری, عزت نفس و خودکارآمدیSociological explanation of the consequences and psychological problems of infertile women (Case study in Isfahan)The issue of infertility and infertility and its consequences among families and human societies in general have such wide dimensions that in turn there is no room for any doubt. The study will look at the social consequences of infertility on the family and the extent to which these effects will affect the families of infertile and childless families. This research is applied in terms of purpose and in terms of descriptive-survey nature. In this study, library studies were used and the main tool for collecting information was a researcher-made questionnaire. The statistical population of this study is all infertile women in Isfahan who have referred to the Infertility Treatment Center in Isfahan (located on Mushtaq II Street) in 2009. To obtain the reagent sample, the sampling method was used as available. The estimated sample size of Cochran's formula with unlimited population in this study is 384 people. The data required for this study were obtained through a researcher-made questionnaire. The end of this questionnaire was calculated through Cronbach's alpha coefficient and the result was a total of more than 0.70. Data analysis and analysis. SPSS software was done with version 24 and AMOS with version 24. Descriptive statistical methods (mean and standard deviation) were used for analysis and in the inferential statistical analysis, confirmatory factor analysis and structural equation modeling method (absolute fitness, adaptive, and fitness indicators) were used. There is a relationship between infertility problems and the components of psychological consequences (infertility stress, self-esteem and self-efficacy) in infertile women in Isfahan.
Keywords: Infertility, psychological consequences, infertility stress, self-esteem, self-efficacy -
هدف
مطلق گرایی ریشه در تفکر رویکرد طبیعت گرایی دارد و مطلق گرایان باور به ثابت بودن برخی اصول و مفاهیم در فرهنگ های مختلف دارند. عزت نفس و تمایز یافتگی می توانند بر باورهای مطلق گرایی به منظور آسیب شناسی فرهنگی تربیتی نوجوانان تاثیر بگذارند، لذا پژوهش حاضر با هدف مدل یابی عزت نفس و تمایزیافتگی با میانجی گری مسیولیت پذیری بر مطلق گرایی به منظور آسیب شناسی فرهنگی تربیتی نوجوانان انجام شد.
روشپژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر تهران بودند که 385 نفر از آنها با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه های محقق ساخته عزت نفس، تمایزیافتگی، مسیولیت پذیری و مطلق گرایی بود که روایی صوری آنها با نظر خبرگان تایید و پایایی آنها با روش آلفای کرونباخ بالاتر از 80/0 به دست آمد. داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS و AMOS تحلیل شدند.
یافته هایافته ها نشان داد که مدل عزت نفس و تمایزیافتگی با میانجی گری مسیولیت پذیری بر مطلق گرایی برازش مطلوبی داشت. در مدل مذکور عزت نفس و تمایزیافتگی بر مسیولیت پذیری اثر مستقیم و معنادار، عزت نفس، تمایزیافتگی و مسیولیت پذیری بر مطلق گرایی اثر مستقیم و معنادار و عزت نفس و تمایزیافتگی با میانجی گری مسیولیت پذیری بر مطلق گرایی اثر غیرمستقیم و معنادار داشت (05/0P<).
نتیجه گیرینتایج حاکی از نقش موثر عزت نفس و تمایزیافتگی با میانجی گری مسیولیت پذیری بر مطلق گرایی بود. بنابراین، برنامه ریزان و متخصصان فعالیت های فرهنگی تربیتی نوجوانان برای کاهش مطلق گرایی می توانند به دنبال طراحی و اجرای برنامه هایی برای بهبود عزت نفس، تمایزیافتگی و مسیولیت پذیری باشند.
کلید واژگان: عزت نفس, تمایزیافتگی, مسئولیت پذیری, مطلق گرایی, آسیب شناسی فرهنگی تربیتیObjectiveAbsolutism is rooted in naturalistic thinking and absolutists believe that certain principles and concepts are fixed in different cultures. The self-esteem and differentiation can impact on the beliefs of absolutism in order to educational cultural pathology of adolescents, therefore, the present study was conducted with the aim of modeling self-esteem and differentiation with the mediation of responsibility on absolutism in order to educational cultural pathology of adolescents.
MethodThe current research was descriptive from type of correlation. The research population was secondary high school students of Tehran, which 385 people of them were selected as a sample by multi-stage cluster sampling method. The research tools were researcher-made questionnaires of self-esteem, differentiation, responsibility and absolutism, which their face validity was confirmed by experts' opinion and their reliability was obtained above 0.80 by Cronbach's alpha method. Data were analyzed by structural equation modeling in SPSS and AMOS software.
ResultsThe findings showed that the model of self-esteem and differentiation with the mediation of responsibility on absolutism had a good fit. In the mentioned model, self-esteem and differentiation had a direct and significant effect on responsibility, self-esteem, differentiation and responsibility had a direct and significant effect on absolutism, and self-esteem and differentiation with the mediation of responsibility had an indirect and significant effect on absolutism (P<0.05).
ConclusionThe results indicated the effective role of self-esteem and differentiation with the mediation of responsibility on absolutism. Therefore, planners and specialists of adolescent educational cultural activities in order to reduce absolutism can seek to design and implement programs to improve self-esteem, differentiation and responsibility.
Keywords: self-esteem, Differentiation, responsibility, Absolutism, educational cultural pathology -
This study investigates the social factors affecting the happiness of students of Islamic Azad University, Kerman Branch will pay. The statistical population of the study consists of all students of the Islamic Azad University of Kerman in 1396 (equal to 16878). The sample of the research using the Cochran's formula is estimated to be 384 people. In this research, a survey method has been used. The research sampling method is multi-stage and combined sampling method .It is a combination of cluster sampling and simple random sampling. The theoretical framework of the research is a combination of psychological and sociological theories. A Framework of the Theories of Max Haller and Marquez Hadler, Hume, Winhoven, and Calmijan , Bergzma, Scott, Shannon, and Caroline. Diner et al., Julian Rutter in Psychology and Giddens Theory in Sociology. The results indicate that the variables: social trust (with an effect of 0.184), Feeling of health (0.189) and life satisfaction (0.566) have a direct and positive effect on the feeling of happiness. That life satisfaction has the highest direct and causal effect on the feeling of happiness; however, this variable also changes with the feeling of health and self-esteem. The covariance coefficients of these two variables are equal to: 2.369 and 5.244, respectively. Keywords: feeling happy, life satisfaction, social trust, feeling healthy, self esteem.
Keywords: happiness, life satisfaction, Social trust, feeling healthy, self esteem -
زمینه و هدف
وابستگی به مواد مخدر و سوء مصرف یکی از مهم ترین اختلالات روانی و رفتاری در جامعه و به عنوان یکی از عوامل خطرساز برای بیماری های مختلف و آسیب های اجتماعی به حساب می آید. بدین ترتیب هدف از تحقیق حاضر بررسی رابطه عزت نفس، عاطفه مثبت و منفی با سلامت عمومی معتادان تحت درمان مراکز اقامتی میان مدت شهر تبریز می باشد.
روش تحقیق:
جامعه آماری شامل کلیه معتادان تحت درمان مراکز اقامتی میان مدت شهر تبریز در سال 1397 بوده است که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای تعداد 200 نفر از بین 4 مرکز اقامتی انتخاب شده و به پرسش نامه های عزت نفس روزنبرگ (1965)، مقیاس عاطفه مثبت و منفی واتسون و همکاران (1988) و سلامت عمومی گلدبرگ و هیلر (1979) پاسخ دادند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری توصیفی شامل فراوانی، میانگین و انحراف معیار و هم چنین روش های استنباطی از جمله ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون هم زمان، استفاده شده است.
یافته هانتایج نشان داد که عزت نفس بالا، عاطفه مثبت بالا و عاطفه منفی پایین می تواند سلامت عمومی افراد معتاد را پیش بینی نماید (05/0>p).
نتیجه گیریبا توجه به نتایج حاصل از این پژوهش می توان گفت عزت نفس، عواطف مثبت و منفی از عوامل تاثیرگذار بر سلامت عمومی افراد می باشند.
کلید واژگان: عزت نفس, عاطفه مثبت و منفی, سلامت عمومیBackground and purposeDrug dependence and abuse are considered as one of the most important mental and behavioral disorders in the society and as one of the most important risk factors for different diseases and social damages, therefore, the aim of this study was to investigate the relationship between self-esteem, positive and negative affect with general health in the middle-term residential centers in Tabriz.
MethodThe statistical population consisted of all addicts undergoing the duration of the treatment centers of Tabriz City in the year 1397, which was selected by random cluster sampling, 200 of the four accommodation centers, and responded to the Rosenberg Self-Esteem Questionnaire (1965), positive and negative affect scale of Watson and colleagues (1988), Goldberg General Health, and Haler (1979). In order to analyze the data, descriptive statistics including frequency, mean and standard deviation and inferential methods such as Pearson correlation and simultaneous regression were used.
FindingsAccording to the results of this study, it can be said that selfesteem, positive and negative affect are the factors influencing the general health of people.
ResultsThe results showed that high self-esteem, high positive affection and low negative affection can predict the general health of addicts (p < 0.05).
Keywords: Self-Esteem, Positive, Negative Affect, General Health -
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی سبک های هویت دختران نوجوان براساس عزت نفس و خودپنداره آنها انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود و جامعه آماری را دختران 15سال به بالای شهر قم تشکیل می دادند. از میان جامعه آماری تعداد 130 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. برای گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه های خودپنداره راجرز (1957)، عزت نفس کوپر اسمیت (1967) و سبک های هویت یابی ISI-G6 (وایت، وامپلر و وین، 1998) استفاده شد. داده ها به وسیله نرم افزار SPSS و با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی از نوع میانگین، انحراف معیار، فراوانی، ضریب همبستگی و رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج رگرسیون نشان داد که عزت نفس 2 درصد و خودپنداره 12 درصد سبک های هویت دختران نوجوان را پیش بینی می کنند.
کلید واژگان: سبک های هویت, خودپنداره, عزت نفس, دخترانThe present study aims at predicting identity styles in adolescent girls based on their self-esteem and self-concept. The research method was descriptive of correlative type, and the statistical population consisted of 15 year older girls and in Qom City. Among the statistical population, 130 subjects were selected through available sampling. To gather data, we used Roger’s self-concept questionnaire (1957), Coopersmith self-esteem inventory, and G6-ISI identity styles (White, Wampler, and Wayne, 1998). The data were analyzed using the SPSS software as well as the descriptive and inferential statistics such as mean, standard deviation, frequency, correlation coefficient and multiple regression. The result of regression showed that self-esteem predicts 2% and the self-concept predicts 12% of the identity styles among adolescent girls.
Keywords: identity styles, Self-concept, self-esteem, girls. girls -
تارنماهای شبکه اجتماعی شیوهای نوین از تعامل و برقراری ارتباطات انسانی را در محیط برخط پدید آورده اند که هدف محقق در پژوهش حاضر بررسی رابطه میان عضویت در تارنماهای شبکه اجتماعی بر تغییر رفتار ارتباطی کاربران در زندگی روزمره است. در تحقیق حاضر، بین عضویت کاربران در تارنماهای برخط شبکه اجتماعی از یک طرف و خودشیفتگی، خودباوری و نیاز به همبستگی آنها از برقراری ارتباط میان فردی در فضای برخط (آنلاین) و برون خط (آفلاین) بررسی صورت گرفت. در این پژوهش سه فرضیه مورد بررسی قرار گرفت. نمونه پژوهش شامل 268 نفر از دانشجویان است که با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند. این پژوهش از نوع پیمایشی بوده است. جهت جمع آوری داده ها از سه پرسشنامه استاندارد مطابق معیارهای روان شناختی و برای سنجش میزان نیاز به همبستگی از پرسشنامه خودساخته استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آمار توصیفی (فراوانی) و آمار استنباطی (کای اسکویر) استفاده شده است. نتایج نشان داد که رابطه میان عضویت در تارنما های شبکه اجتماعی و نیاز به همبستگی و خودشیفتگی کاربران در ارتباطات میان فردی آفلاین معنادار است. در حالی که میان عضویت افراد در تارنماهای شبکه اجتماعی و خودباوری آنها در ارتباطات میان فردی آفلاین رابطه معناداری وجود ندارد.کلید واژگان: شبکه اجتماعی, خودباوری, خودشیفتگی, نیاز به همبستگی, ارتباطات میان فردیRasaneh, Volume:34 Issue: 1, 2023, PP 23 -42Social networking sites have created new ways of interaction and human communication in the online environment. The aim of the researcher in the present study is to investigate the relationship between memberships in social networking sites on changing the communication behavior of users in everyday life. In the present study, the relationship between non-membership and users membership in online social networking sites on the one hand and their narcissism, self-esteem and the need for integrity of interpersonal communication in online and offline space was investigated. In this study, 3 hypotheses were examined. The research sample consists of 268 students who were selected by simple random sampling. This study was a correlational study that three standard questionnaires according to psychological criteria were used to collect data and a self-made questionnaire was used to assess the need for integration. Descriptive statistics (frequency) and inferential statistics (Chi-square) were used to analyze the data. The results showed that the relationship between membership and non-membership in social networking sites and the need for correlation and narcissism of users in offline interpersonal communication is significant. While there is no significant relationship between membership and non-membership in social networking sites and their self- esteem in offline interpersonal relationships.Keywords: social networking sites, Self-esteem, Narcissism, Need for Integration, interpersonal relationships
-
زنان بزه دیده دچار مشکلاتی در زمینه ی حرمت نفس و کاهش کیفیت زندگی می باشند. هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی تکنیک های جرات ورزی بر حرمت خود و کیفیت زندگی زنان بزه دیده ی شهر یزد بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان بزه دیده ی شهر یزد به تعداد 89 نفر در سال 1398 بود. شرکت کنندگان به صورت داوطلبانه به پرسشنامه جرات ورزی پاسخ دادند، تعداد 30 نفر که پایین ترین نمرات را داشتند به صورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل گمارده شدند. جلسات تکنیک های جرات ورزی در 8 جلسه 60 دقیقه ای برای آن ها اجرا شد و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه ی حرمت خود (کوپر اسمیت، 1967) و کیفیت زندگی(سازمان بهداشت جهانی، 1996) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارSPSS 21 و آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد آموزش تکنیک های جرات ورزی می تواند موجب افزایش حرمت خود و کیفیت زندگی شود (001/0>P). با توجه به نتایج به دست آمده می توان برای افزایش حرمت خود و کیفیت زندگی زنان بزه دیده از تکنیک های جرات ورزی استفاده کرد.واژه های کلیدی: جرات ورزی، حرمت خود، کیفیت زندگی، زنان بزه دیده.کلید واژگان: واژه های کلیدی: جرات ورزی, حرمت خود, کیفیت زندگی, زنان بزه دیدهhave problems with self-esteem and reduced quality of life. The purpose of this study was to investigate the effectiveness of assertiveness skills on the self-esteem and quality of life of abused women women in Yazd. The research design was quasi-experimental with pre-test-post-test and control group a control group. The statistical population of this study included all 89 in Yazd in 2019. 30 female victims were randomly selected as a sample and randomly divided into experimental and control groups (15 people in each group). assertiveness techniques sessions were performed in 8 sessions of 60 minutes for them. But the control group did not receive any intervention. The research instruments included the Self-Esteem (Cooper Smith, 1967) and the Quality-of-Life Questionnaire (WHO, 1996). SPSS 21 software and analysis of covariance were used to analyze the data. The results showed that training in assertiveness techniques can increase self-esteem and quality of life (P <0.001). According to the obtained results, assertive skills can be used to increase the self-esteem and quality of life of injured women.Keywords: assertiveness skills, self-esteem, quality of life, victim’s women
-
پژوهش حاضر یک تحقیق نیمه تجربی و از نوع کاربردی بود که با دو گروه (گروه گواه و گروه ازمایش) با طرح پیش آزمون و پس آزمون انجام شد. این پژوهش با هدف تاثیر آموزش گروه درمانی مبتنی بر شفقت بر کیفیت زندگی و عزت نفس و سلامت روان همسران درمانجویان سو مصرف مواد در شهر شیراز به شکل میدانی طراحی و اجراء شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه همسران درمانجویان سو مصرف مواد در شهر شیراز به تعداد (بین 40 تا 70 نفر) بود، که از این تعداد 30 نفر به عنوان نمونه پژوهش به طور تصادفی انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری این پژوهش شامل مقیاس کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت(1996)، مقیاس عزت نفس کوپر اسمیت (1967) و مقیاس سلامت روان گلدبرگ [1] (1979) بود که روایی و پایایی آن برآورد و مورد استفاده قرار گرفت. در این رابطه ابتدا کلیه افراد نمونه با طرح پیش آزمون در دو گروه (گواه و آزمایش) مورد سنجش قرار گرفتند و پس از مداخله آموزشی (برگزاری جلسات گروه درمانی مبتنی بر شفقت) بر گروه ازمایش به تعداد 8 جلسه، مجددا با طرح پس آزمون، آزمون در بین دو گروه انجام گرفت و گروه ها مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های بدست آمده حاصل از پژوهش با استفاده از روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس) در قالب نرم افزار SPSS نسخه 24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد آموزش گروه درمانی مبتنی بر شفقت تاثیر مثبت بر کیفیت زندگی، عزت نفس و سلامت روان درمان جویان دارد.
کلید واژگان: شفقت درمانی, سلامت روان, کیفیت زندگی, عزت نفسThe present study was a quasi-experimental and applied research that was conducted by two to gwas roups (control group and experimental group) and also pre-test and post-test design. The purpose of this study was to investigate the the effect of compassion-based group therapy training On the quality quality of life, self-esteem and mental health of spouses of substance abuser clients in Shiraz. The statistical population of this study included all the spouses of drug abuse patients in Shiraz (about 40 to 70 people), of which 30 people were randomly selected as the sample of population. The measuring instruments of this study included the World Health Organization Quality of Life Scale (1996), Cooper-Smith Self-Esteem Scale (1967) and Goldberg Mental Health Scale (1979), the validity and reliability of this scales were estimated and used. In this regard, first, all participants were assessed by a pre-test in two groups (control and experimental) and after training intervention (holding compassion-based group therapy sessions) on the experimental group for 8 sessions, again a post-test was administered administered.. The obtained data from the study were analyzed using descriptive statistics and inferential statistics (analysis of covariance) through SPSS software version 24. The results showed that compassion-based group therapy training has a positive effect on the quality of life, self-esteem and mental health of patients.
Keywords: compassion therapy, mental health, quality of life, self-esteem -
هدف از پژوهش حاضر، طراحی و آزمون مدل ساختاری ارتباط بین نگرش معنوی با علادم اختلالات خوردن با توجه به نقش میانجیگر نگرانی از تصویر بدنی و عزت نفس در زنان جوان بود. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای از بین دانشجویان دختر مقطع کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی خمینی شهر، 298 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند و به پرسشنامه نگرش معنوی، سیاهه نگرانی از تصویر بدنی، مقیاس عزت نفس روزنبرگ و آزمون بازخورد خوردن پاسخ دادند. برای آزمودن مدل پژوهش، از روش مدلیابی معادلات ساختاری، با بکارگیری روش برآورد حداکثر درستنمایی استفاده شد. همچنین، برای بررسی معناداری اثرات غیرمستقیم مدل، روش بوت استراپ مورد استفاده قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزارهای SPSS-24 و AMOS-24 انجام شد. نتایج نشان داد که مدل پژوهش با داده ها برازش مطلوبی دارد و تمامی اثرات مستقیم و غیرمستقیم مدل پیشنهادی معنادارند. به طورکلی این نتایج از اهمیت نقش نگرش معنوی در بهبود ابعاد مختلف سلامت روان ، به خصوص علایم اختلالات خوردن در زنان حمایت می کند.
کلید واژگان: نگرش معنوی, نگرانی از تصویر بدنی, عزت نفس, علائم اختلالات خوردن, زنان جوانThe purpose of this study was to design and test a structural model of the relationship between spiritual attitudes and symptoms of eating disorders concerning the mediating role of body image concern and self-esteem in young women. Using cluster sampling method, 298 female undergraduate students of the Islamic Azad University of Khomeini Shahr were selected as the research sample and responded to the Spiritual Attitude Questionnaire, Body Image Concern Inventory, Rosenberg Self-Esteem Scale, and Eating attitude Test. To test the research model, the structural equation modeling method was used, using the maximum likelihood estimation method. Also, to evaluate the significance of the indirect effects of the model, the bootstrap method was used. Data analysis was performed with SPSS-24 and AMOS-24 software. The results showed that the research model has a good fit with the data and all direct and indirect effects of the proposed model are significant. In general, these results support the importance of the role of spiritual attitude in improving various aspects of mental health, especially the symptoms of eating disorders in women.
Keywords: Spiritual Attitude, body image concern, Self–Esteem, Eating Disorders Symptoms, Young Women -
نشریه پلیس زن، پیاپی 37 (پاییز و زمستان 1401)، صص 115 -139
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی هینوتیزم درمانی شناختی رفتاری برعزت نفس، هیجان خواهی و کنترل خشم دختران بی سرپرست و بدسرپرست در پیشگیری از قربانی شدن انجام شد. روش پژوهش ازنوع نیمه آزمایشی باطرح پیش آزمون –پس آزمون باگروه کنترل است. متغیرمستقل هیپنوتراپی شناختی رفتاری و متغیرهای وابسته عزتنفس، هیجانخواهی وکنترل خشم دختران بی سرپرست و بدسرپرست ساکن در بهزیستی شهر اهواز خواهد بود. جامعه آماری پژوهش حاضر دختران ساکن در مرکز شبانه روزی بهزیستی در بازه زمانی نیمسال اول 1400بود. حجم نمونه شامل20 نفر در دسترس و در دوگروه بطورتصادفی می باشد. گروه آزمایش طی 8جلسه 90دقیقه ای هفته ای دو بار تحت هیپنوتیزم درمانی قرارگرفتند. جهت گردآوری اطلاعات از مقیاس عزتنفس کوپراسمیت، پرسشنامه هیجانطلبی زاکرمن و پرسشنامه خشم اسپیلبرگر استفاده شد. نتایج بدست آمده بررسی تاثیر درمان هیپنوتراپی در میزان عزت نفس دختران بی سرپرست و بد سرپرست نشان می دهد که گروهی که درمان را تجربه کردهاند نمرات بالاتری را در عزت نفس بدست آورده اند. تاثیر درمان بر آنها مثبت بوده است. یافته های بدست آمده از بررسی آموزش هیپنوتراپی شناختی رفتاری بر میزان هیجان خواهی دختران بی سرپرست و بد سرپرست در پیشگیری از قربانی شدن ، نشان می دهد که درمان هیپنوتراپی باعث کاهش میزان هیجان طلبی و رفتارهای خطر آمیز در گروه آزمایش شده است. نتاج آموزش هیپنوتراپی شناختی رفتاری بر میزان کنترل خشم دختران بی سرپرست و بد سرپرست در پیشگیری از قربانی شدن، نشان می دهد درمان هیپنوتراپی می تواند به صورت مستقیم بر میزان خشم تاثیر مثبتی داشته باشد.
کلید واژگان: هینوتیزم درمانی, عزت نفس, هیجان خواهی, کنترل خشم, قربانی شدنPolice Women, Volume:16 Issue: 37, 2022, PP 115 -139The aim of this study was to evaluate the effectiveness of cognitive-behavioral hypnotherapy on self-esteem, excitement and anger control in homeless and neglected girls in preventing victimization. The research method is quasi-experimental with pre-test-post-test design with control group. The independent variable is cognitive-behavioral hypnotherapy and the dependent variables are self-esteem, excitement and anger control of homeless and abused girls living in the welfare of Ahvaz. The statistical population of the present study was girls living in the welfare boarding center during the first half of the year 2021. The sample size includes 20 people available in two groups at random. The experimental group underwent hypnotherapy twice a week for 8 sessions of 90 minutes. Coopersmith self-esteem scale, Zuckerman emotion questionnaire and Spielberger anger questionnaire were used to collect data. The results of the study of the effect of hypnotherapy on the self-esteem of homeless and neglected girls show that the group who experienced the treatment received higher scores in self-esteem and the effect of treatment on them has been positive. Findings from the study of cognitive-behavioral hypnotherapy training on the level of excitement of homeless and badly supervised girls in victim prevention, show that hypnotherapy treatment has reduced the level of excitement and risky behaviors in the experimental group. The results of cognitive-behavioral hypnotherapy training on the control of anger in homeless and neglected girls in preventing victimization, show that hypnotherapy treatment can have a direct positive effect on anger.
Keywords: hypnotherapy, self-esteem, excitement, anger management, victimization -
هدف
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای خود-تمایزیافتگی در ارتباط بین عزت نفس و تصویر بدن انجام شد.
روشپژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه زنان متاهل ساکن شهر تهران در سال 1399 می باشد که به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 211 نفر از آنها انتخاب شده و به ابزارهای مقیاس تصویر بدن، مقیاس عزت نفس و پرسشنامه تمایزیافتگی خود پاسخ دادند. پس از اجرای پرسشنامه ها، اطلاعات جمع آوری شده به وسیله شاخص-های آمار توصیفی و همچنین روش های همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها:
نتایج نشان داد که بین تصویر بدن، خود-تمایزیافتگی و عزت نفس ارتباط معناداری وجود دارد (05/0<p) و خود-تمایزیافتگی در ارتباط بین عزت-نفس و تصویر بدن نقش واسطه ای ایفا می کند.
نتیجه گیری:
می-توان نتیجه گرفت که خود-تمایزیافتگی به عنوان یک متغیر واسطه ای می تواند ارتباط بین عزت نفس با تصویر بدن را تعدیل کند. بنابراین، تاکید بر آموزش خود-تمایزیافتگی به جهت کاهش اثرات تصویر بدنی منفی می تواند مورد توجه قرار گیرد. نتایج مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
کلید واژگان: تصویر بدن, خودتمایزیافتگی, عزت نفس, زنانPurposethe purpose of this study was to investigate the mediating role of Self-Differentiation between the Self-Esteem and Body image.
Methodsthis is a descriptive correlational study. The statistical population of the present study includes all Married Women living in Tehran in 2020. That 211 of them were selected by available sampling method and they completed the Body Image Scale, Self-Esteem Scale and Self-Differentiation Questionnaire. the data were analyzed by Pearson Correlation and Path Analysis.
Resultsthe results showed that there is a significant relationship between Body Image, Self-Differentiation and Self-Esteem (p<0.05), and Self-Differentiation in the relationship between Self-Esteem and Body Image, play a mediating role.
Conclusionit can be concluded that Self-Differentiation as a mediator can modify the relationship between Self-Esteem and Body Image. Therefore, the emphasis on Self-Differentiation training can be considered in order to reduce the effects of negative Body Image. The results are discussed.
Keywords: Body Image, Self-differentiation, self-esteem, Women
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.