جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "ربوبیت" در نشریات گروه "علوم قرآن و حدیث"
تکرار جستجوی کلیدواژه «ربوبیت» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
تمام مسلمانان جهان معتقدند عبادت مخصوص خداست و اگر برای غیر او به جا آورده شود شرک الوهی است. اما در چگونگی تحقق شرک الوهی اختلاف است. وهابیان با یکسان انگاری میان تعریف لغوی و اصطلاحی «عبادت»، آن را به صورت بسیط، این گونه تعریف کرده اند: عبادت یعنی «خضوع و خشوع همراه با حب» یا «نهایت خضوع و خشوع». سپس با تمسک به این اعتقاد، اعمالی مانند سجده، رکوع، طواف و... را به طور مطلق عبادت دانسته اند و هر مسلمانی، با هر قصد و عقیده ای، هر یک از این مصادیق عبادت را برای غیرالله به جا آورد، مشرک دانسته و از دایره اسلام خارج کرده اند. در مقابل، علمای جهان اسلام در تعریف «عبادت»، آن را حقیقتی مرکب دانسته اند و علاوه بر خضوع و خشوع ظاهری و باطنی، قید مهم دیگری، یعنی اعتقاد به ربوبیت و الوهیت معبود، را لحاظ کرده و آن را مقوم و رکن اساسی پنداشته اند. آن ها «قصد و نیت» شخص عبادت کننده را سبب تمایز میان عبادی بودن یا نبودن این گونه اعمال دانسته اند و اموری مانند «سجده لغیرالله» را بر این اساس به سجده عبادی و غیرعبادی تقسیم کرده اند. در مجموع، باید گفت تحقق شرک الوهی از نگاه آن ها دایرمدار نقض عقیده است و صرف انجام دادن عملی که ظاهر عبادی دارد ناقض عقیده نیست، بلکه عمل به همراه قصد و نیت است.
کلید واژگان: عقیده, شرک الوهی, افعال عبادی, سجده لغیرالله, ربوبیتAll Muslims worldwide believe that worship is exclusively for Almighty God, and if it is offered to anyone else, it constitutes divine polytheism. However, there is disagreement on how divine polytheism is realized. Wahhabis, by equating the linguistic and terminological definitions of worship, have defined it simply as: worship means "submission accompanied by love" or "the utmost submission and humility." Then, adhering to this belief, they have considered actions such as prostration, bowing, circumambulation, etc., as absolute worship. They consider any Muslim who performs any of these acts of worship for other than Allah, regardless of intention or belief, as a polytheist and outside the realm of Islam.In contrast, scholars of the Islamic world have defined worship as a compound reality. In addition to outward and inward submission and humility, they have included another important condition: the belief in the lordship and divinity of the worshipped being, considering it as a fundamental pillar. They view the "intention and purpose" of the worshipper as the distinguishing factor between whether such actions are considered worship or not, and have accordingly divided matters like "prostration to other than Allah" into worshipful and non-worshipful prostration. Overall, from their perspective, the realization of divine polytheism revolves around the violation of belief, and the mere performance of an action that appears to be worship does not violate belief; rather, it is the action accompanied by intention and purpose.
Keywords: Belief, Divine Polytheism, Acts Of Worship, Prostration To Other Than Allah, Lordship -
نشریه کلام اسلامی، پیاپی 127 (پاییز 1402)، صص 105 -129
وهابیت با تقسیم امور به «ما یقدر علیه العبد» و «ما لا یقدر علیه الا الله»، طلب امور ما لا یقدر از غیر خدا را شرک دانسته است. این تقسیم به معیار اصلی وهابیان برای شرک انگاری اموری از قبیل استغاثه تبدیل شده است. دست یابی به اشکال وهابیت در استناد به این معیار، مسیر پاسخ دهی به شبهات آنان را هموار می سازد و ضرورت پرداخت به این موضوع را دوچندان می نمایاند. پژوهش توصیفی - تحلیلی پیرامون این تقسیم بیانگر آن است که عالمان اسلامی هیچگاه این تقسیم را برای جداسازی میان دعای شرکی از غیر شرکی به کار نبرده اند. این تقسیم در روایات اهل بیت نیز در این معنا استفاده نشده است؛ بلکه در دو حوزه واژگانی و مفهومی می توان آثاری از این تقسیم مشاهده کرد. کاربست واژگانی این اصطلاح، برای تعلیم یکتاپرستی و تبیین موازین شرعی بوده است و کاربست مفهومی، در توصیف بی کرانی خالق و کران مندی مخلوق مورد توجه روایات قرار گرفته است. معناکاوی این تقسیم نیز از وجود چالش ادراکی در ترویج این تقسیم خبر می دهد که ممکن است شرک در ربوبیت مطلقه خداوند را به دنبال آورد.
کلید واژگان: ما لا یقدر علیه الا الله, شرک, استغاثه, ربوبیت, معجزه, خلق لا من شیءBy dividing affairs into two categories, "what is in the power of the slave" and "what is only in the power of God", asking someone other than God to perform the actions of the second category is considered shirk. This division has become the main criterion of Wahhabis for considering matters such as Istighah to be shirk. Descriptive-analytical research about this division shows that Islamic scholars have never used this division to separate between polytheistic and non-polytheistic supplications. This division is not used in this sense in the traditions of Ahl al-Bayt (PBUH). Rather, traces of this division can be seen in two lexical and conceptual areas. The lexical application of this term has been used to teach monotheism and explain Shari'i standards, and the conceptual application has been the focus of narrations to express the limitlessness of the creator and the limitation of the creature. Analyzing the meaning of this division also informs about the perceptual challenge in promoting this division, which may lead to shirk in the absolute lordship of God.
Keywords: Ma La Yaqdar Aili Ila Allah, Polytheism, Intercession, Lordship, Miracle, Creation La Man Shi -
نشریه کلام اسلامی، پیاپی 126 (تابستان 1402)، صص 91 -110
وهابیان ضمن تقسیم توحید به «ربوبی»، «الوهی» و «اسماء و صفات» و تفسیر توحید ربوبی به توحید در «خالقیت»، «مالکیت» و «تدبیر»، توحید ربوبی را مورد پذیرش مشرکان عصر نبوی دانسته، نقطه اصلی درگیری موحدان با مشرکان را توحید عبادی (توحید الوهی) می دانند و از این مساله به مثابه مقدمه ای برای تکفیر غالب مسلمانان بهره می برند. از رهگذر جستار حاضر که با روش توصیفی - تحلیلی و با هدف تقریر و ارزیابی این نظریه سامان یافته، آشکار می شود که از یکسو، دیدگاه وهابیان در تفسیر توحید ربوبی با تصریحات لغت شناسان و حتی مفسران و متکلمان اهل سنت سازگار نیست. از دیگرسو، علی رغم دیدگاه آنان، آیات فراوانی بر شرک ربوبی مشرکان عصر نبوی گواهی می دهد؛ چنانکه آیات مورد استدلال آنان نیز بر مدعایشان دلالت ندارد. از سوی سوم، علی رغم ادعای آنان، آیات قرآن و گزارشات تاریخی نشان دهنده شکل گیری انحرافات فراوان در طول تاریخ، در حوزه توحید ربوبی است. از سوی چهارم، برپایه گزارشات تاریخی، مشرکان عصری نبوی برای بت ها نقش ربوبی قائل بودند. از مجموعه این مطالب، ضعف دیدگاه وهابیت و یکسونگری آنها در تفسیر آیات قرآن آشکار می شود.
کلید واژگان: توحید, توحید ربوبی, ربوبیت, توحید در خالقیت, مشرکان, وهابیتWahhabis, while dividing monotheism into "divine monotheism", "divine monotheism" and "monotheism of names and attributes" and interpreting divine monotheism as "monotheism in creation, ownership and planning", claim that polytheists of the Prophetic era believed in divine monotheism, and the point The main conflict between monotheists and polytheists is considered to be religious monotheism (divine monotheism). Wahhabis use this issue as a prelude to excommunication of Muslims. Through the present essay, which is organized with the descriptive-analytical method and with the aim of presenting and evaluating this theory, it becomes clear that on the one hand, the Wahhabi's point of view in the interpretation of the monotheism of God is not compatible with the explanations of lexicographers and even Sunni commentators and theologians. On the other hand, despite their point of view, many verses testify to the polytheism of the polytheists of the prophetic era; As the verses argued by them also do not indicate their claims. On the third hand, despite their claims, the verses of the Qur'an and historical reports show the formation of many deviations throughout history, in the domain of divine monotheism. On the fourth hand, based on historical reports, polytheists of the prophetic era considered idols to be lords. From the collection of these materials, the weakness of the Wahhabi perspective and their monotony in the interpretation of the Qur'anic verses are revealed.
Keywords: Monotheism, Divine Monotheism, Godliness, Monotheism In Creation, Polytheists, Wahhabism -
واکاوی در آیات الهی نشان می دهد خداوند مالک هستی است و بر همه چیز سلطه دارد و این تسلط حقیقی و تکوینی خویش را به طور اعتباری و قراردادی، به انسان ها نیز سپرده است. این نوشتار به شیوه تحلیل محتوا و روش کتابخانه ای در صدد آن است که با بهره از آیات دال بر مالکیت پروردگار ثابت کند که نه تنها خداوند مالک آسمان ها و زمین است، بلکه در مملوک خویش نفوذ دارد و آنها را تدبیر می کند؛ همچنین خداوند این مالکیت را به گونه ای اعتباری به انسان ها تفویض کرده و آدمی باید از این مالکیت اعتباری جهت ارتقای وجودی خویش بهره ببرد. حال با حصول این اعتقاد اگر انسان ها مستکبرانه از این مالکیت سوء استفاده کنند، از مکر خداوند غافل شده اند؛ هرچند درک مالک حقیقی بودن پروردگار برای همگان میسر نیست و ظهور این عقیده ظرف متناسب خویش را می طلبد؛ از این روست که مستکبران از مکر الهی غافل بوده و موحدان فرصت را غنیمت شمرده اند و با دارایی خویش، خیر را به سوی خود روانه می سازند. باور به اینکه انسان ها تنها کارگزار حق تعالی هستند و سرمایه شان از اوست، از بروز صفات رذیله جلوگیری می کند و ثمرات اعتقادی آن در جامعه و روابط میان مومنان ظاهر می شود. این پژوهش در تلاش است با استفاده از آیات الهی، مالکیت حقیقی خداوند و در ادامه، مالکیت اعتباری انسان ها را به اثبات برساند و به تاثیر این نگاه در عمل ایمان آورندگان بپردازد.
کلید واژگان: مالکیت خداوند, ربوبیت, مالکیت حقیقی, مالکیت اعتباری, زندگی مومنانهAn analysis of the divine verses shows that God is the owner of the universe and has dominion over everything and he has also entrusted this real and ontological dominion to human beings as a credit. This article, through content analysis and library method, seeks to prove by using verses indicating the ownership of God that not only God is the owner of the heavens and the earth, but also influences and plots them in his kingdom; Also, God has delegated this ownership to human beings in the form of credit, and man should use this credit ownership to improve his existence. Now, by this belief, if human beings arrogantly abuse this ownership, they have neglected God's plan; however, it is not possible for everyone to understand that God is the real owner, and the emergence of this belief requires its appropriate conditions; That is why the arrogant ones are unaware of the divine plan and the monotheists have seized the opportunity and with their wealth, they are sending good to themselves. Believing that human beings are the only agents of God and that their wealth is from Him, prevents the manifestation of vicious traits and its doctrinal effects appear in society and relations between believers. This research tries to prove the true ownership of God and then the credit ownership of human beings by using divine verses and to look at the impact of this view on the actions of believers.
Keywords: God's ownership, lordship, Real ownership, Credit ownership, Faithful living -
توحید ربوبی یعنی باور به اینکه تنها خداوند متعال است که می تواند، مستقل و بدون نیاز به هیچ گونه اذن و اجازه ای، در تمام شیون مخلوقات و کل جهان هستی تصرف کرده و آ نها را تدبیر و اداره نماید. وهابیت برای زیر سوال بردن ایمان سایر مسلمانان، آنان را با مشرکان زمان جاهلیت قیاس نموده و مشرکان را موحد ربوبی معرفی نموده اند؛ در حالی که پذیرش چنین امری، مستلزم تعارض های جدی با مبانی عقلی و قرآنی پذیرفته شده توسط وهابیت می باشد. در این پژوهش، با بررسی دقیق آیات قرآن کریم و تحلیل عقلی، روشن می گردد که پذیرش اعتقاد مشرکان به توحید ربوبی با اموری مانند وجود تلازم میان ربوبیت و الوهیت، و اختلاف میان اقرار و ایمان و فطری بودن سایر معارف دین، از جمله الوهیت در تعارض خواهد بود؛ بنابراین ادعای وهابیت، مبنی بر اینکه مشرکان موحد ربوبی هستند صحیح نیست؛ در نتیجه، قیاس مسلمانان با مشرکان نیز، قیاس منتجی نخواهد بود.
کلید واژگان: توحید ربوبی مشرکان, ربوبیت, الوهیت, مشرکان عرب, تلازم, توحید ربوبیTawheed Robubi means believing that only the Almighty God is able, without the need of anybody, to take control of all the affairs of creatures and the entire universe and manage it. In order to undermine the faith of other Muslims, Wahhabism has compared the belief of Muslims with the polytheists of the Jahili period, claiming that the pagans at the time of the Holy prophet believed in Tawheed Rububi. While the acceptance of such a claim will lead to serious contradictions with the rational and Quranic principles accepted by Wahhabism. In this research, by carefully examining the verses of Holy Quran and intellectual analysis, it becomes clear that the acceptance of polytheists' belief in God's monotheism contradicts with correlation between Rububiyyah and divinity. Therefore, the Wahhabi's claim that the pagans at the time of the Holy prophet (PBH) were monotheists is incorrect.
Keywords: Rububiyyah, Devinity, Pagans, Correlation, Tawhid Rububi -
در ادیان الهی توحید جنبه ها و وجوه مختلفی دارد. یکی از وجوه توحید و خداشناسی توحید در عبادت است. مخلوقات به نحوه تکوینی و تشریعی در جستجوی کمال مطلق یا صیرورت به سوی خداوند هستند، دعا و نیایش از سوی آدمیان جلوه کمال جویی و کمال خواهی آدمی است. انسان فاعل علمی است و بنا به علم خود می تواند عمل اختیاری انجام دهد بنابراین شناخت خداوند به عنوان مبدا و منتهای عالم مخلوقات سبب می شود که آدمی همواره در اعمال خود متکی به لطف و رحمت الهی باشد و خیر و کمال خود را از خداوند مسالت کند، چون مدبر حقیقی عالم موجودات ذات پاک الهی است و آدمی با تکیه بر ربوبیت خداوند می تواند وی را پرستش کند و عرضه نیاز به درگاه وی آورد. رابطه ربوبیت و دعا در مقاله حاضر بررسی می شود و با تکیه بر آیات قرآنی مدلل می گردد که ربوبیت تام الهی مبنای دعا و نیایش است.
کلید واژگان: ربوبیت, دعا, رابطه دعا و ربوبیتIn divine religions, monotheism has different aspects. One of the aspects of monotheism and knowledge of God is monotheism in worship. Creatures are in seek of absolute perfection or turning towards God in a formative and legislative way. Duʿá and prayer by people is a manifestation of perfectionism. Man is a scientific subject and can perform voluntary actions based on his knowledge. Therefore, knowing God as the origin and end of the created world causes a person to always rely on God's grace and mercy in his actions and ask God for his goodness and perfection. Because the pure essence of God is the real manager of the world of creatures, and a person relying on God's Lordship can worship Him and bring his need to Him. The relationship between Lordship and prayer is examined in this article, and by relying on the Quranic verses, it is clear that God's total sovereignty is the basis of duʿá prayer.
Keywords: Lordship, Prayer, Relationship between Prayer -
در برخی از روایات شیعی، واژه «رب» در آیاتی از قرآن کریم، به برخی از اهل بیت (ع) تاویل یا تفسیر شده است. این دست روایات موجب شده برخی از مفسران چون ابوالحسن بن محمدطاهر فتونی (درگذشته 1139ق) به تاویل گسترده این واژه به اهل بیت (ع) روی آورند. برخی برای تبیین چنین تاویلی، به کاربرد این واژه در زبان عربی برای مالک و کاربرد آن در قرآن کریم برای غیر خدا توجه کرده اند. به نظر می رسد شواهدی که برای چنین تاویلی بیان شده، کافی نیست و فضای کاربست این واژه در قرآن معانی الوهی را تداعی می کند. روایاتی هم که برای اثبات این دیدگاه مطرح شده، یا از اساس دلالتی بر این مطلب ندارد و در فهم آن خلط صورت گرفته و یا اسناد و مصادر قابل اتکایی ندارد و شواهدی بر تردید در انتساب آن ها به امامان (ع) در دست است و یا در متن آن تصحیف مخل به معنا صورت گرفته است.کلید واژگان: رب, ربوبیت, تاویل قرآن, مرآه الانوار ومشکاه الاسرار, ابو الحسن فتونیAllegorical Interpretation of "Rabb" to Ahl al-Bayt: with an Emphasis on al-Futūnī's Mirʾāt al-AnwārIn some Shiite traditions, the word "Rabb (Lord)" in verses of the Holy Qurʾān has been translated or interpreted to some of the Ahl Al-Bayt (PBUH). The existence of such narrations has caused some commentators such as Abu Al-Ḥasan b. Muḥammad Tāhir Fatūnī (d. 1139 AH) to turn to a broad interpretation of this word to Ahl Al-Bayt (AS). To explain such an interpretation, some have paid attention to the use of this word in Arabic for Malik and its use in the Holy Qur'an for other than God. It seems that the evidence given for such an interpretation is not enough and the usage of this word in the Qur'an evokes divine meanings. The narrations that have been presented to prove this point of view do not imply this at all, and there has been confusion in understanding it. Either it does not have reliable documents and sources, and there is evidence of doubt in attributing them to the Imams (a.s.), or in its text, there has been a distorted interpretation of the meaning.Keywords: Al-Rabb, Interpretation of the Qur'an, Mirāt Al-Anwār wa Mishkāt Al-Asrār, Abū al-Ḥassan al-Futūnī
-
فصلنامه مشکوه، پیاپی 157 (زمستان 1401)، صص 28 -53ناباوری به هدفمندی خلقت و نداشتن شناخت از هدف واقعی آن، موجب بی معنایی زندگی انسان شده و به سردرگمی و احساس پوچی و بی ارزشی در او می انجامد. مواجهه با اهداف بسیار متعدد و متفاوت معرفی شده در طول تاریخ، عامل دیگر حیرت و سردرگمی بوده و انسان را از رسیدن به هدف واقعی خلقت بازمی دارد. دستیابی به اساسی ترین هدف خلقت، تبیین صحیح و دقیق و بیان مراحل و شرایط لازم برای وصول به آن، به زندگی معنا بخشیده و آرامش واقعی را به انسان ارزانی می دارد.در آیه 56 سوره ذاریات به صورت انحصاری، «یعبدون» به عنوان هدف اساسی خلقت انس و جن معرفی شده است. تبیین مقصود واقعی از عبارت «یعبدون» و تبیین شرایط و ضوابط لازم برای وصول به این مقام، انسان را به هدف واقعی خلقت نایل می کند. قرار گرفتن در مسیر عبودیت الهی و پیمودن صحیح مراحل کمالی آن با تلاش مستمر علمی و عملی، زندگی انسانی را با معنویت قدسی عجین کرده و تعالی معنوی آن را در پی دارد. کسب کمالات معنوی و فضایل اخلاقی و تلاش برای تقرب الهی موجب رسیدن به بالاترین مقام بشری؛ یعنی «عبودیت مطلقه» و «نفس مطمینه» شده و با قرار دادن انسان در مسیر محبت الهی او را به مقام عالی «ربوبیت» نایل می کند که از آن با عنوان «ولایت تکوینی» یاد می شود. سالک به سبب وصول به این مقام، که بالاترین شرف انسانی است، متصف به صفات الهی شده و با تداوم سیر تکاملی، قدرت تصرف در عالم تکوین را به دست می آورد.کلید واژگان: عبودیت, ربوبیت, معنویت قدسی, هدف غایی, انسان کاملMishkat, Volume:41 Issue: 157, 2023, PP 28 -53Lack of belief in the purposefulness of creation and not knowing its real purpose has caused the life meaningless and leads to the emptiness and worthlessness by making people bewildered and confused. Confronting many and different goals throughout history is another factor of bewilderment and confusion and prevents mankind from creation real goal. Achieving the creation basic goal and explaining it correctly and accurately as well as stating the steps and conditions necessary to reach it, gives meaning and real peace to human life. Verse 56 of Surah Adh-Dhariyat has exclusively introduced "Worship" as the basic purpose of humans and jinn creation. Clarifying the real meaning of "Worship" and explaining the conditions necessary to reach this position will make man reach the creation real goal. Being on the path of divine worship and following the steps of its perfection with continuous scientific and practical efforts, combines human life with holy spirituality and leads to its spiritual excellence. Acquiring spiritual perfections and moral virtues as well as trying to get close to God has made human reach the highest position, i.e. "absolute servitude" and "confident soul". Acquiring spiritual perfections and moral virtues and trying to get close to God has made man reach the highest human position, i.e. "absolute servitude" and "tranquil soul", and by placing him on the path of divine love, he has reached the highest position of "divinity" which it is referred to as "unconditional wilāyah originating in God". Due to reaching this position, which is considered the highest human honor, the seeker is endowed with divine attributes, and with the continuation of the evolutionary process; he gains the power to occupy the creation world.Keywords: Servitude, Lordship, holy spirituality, Ultimate goal, perfect human being
-
مفهوم «عبادت» یکی از مفاهیم بحث برانگیز میان وهابیت و مذاهب اسلامی است که اعتراض مذاهب را به دنبال داشته است. وهابیان با مطرح کردن تعریفی بسیط از عبادت، آن را به خضوع، خشوع و محبت تعریف کرده اند و عبادت بر اساس این تعریف را یکی از مبانی شان در توحید و شرک قرار داده اند. از این رو مصادیقی مانند استغاثه، استشفاع، نذر و ذبح لغیرالله و... را شرک دانسته و انجام دهنده اش را مشرک خوانده اند. عالمان و اندیشمندان مذاهب اسلامی امامیه، اشاعره و ماتریدیه، در بیان تعاریفی که برای عبادت گفته اند، با تعریف وهابیت مخالفت کرده اند. عالمان اسلام گفته اند عبادت، ترکیبی از خضوع و خشوع، همراه با اعتقاد به ربوبیت، الوهیت، خالقیت، رازقیت و دیگر صفاتی از این دست برای معبود است. تعریف وهابیان از عبادت، اشکالات متعددی دارد که از جمله آنها آوردن قید بی پایه «نهایت محبت» در تعریف عبادت، و جامع و مانع نبودن تعریف آنها است. بر اساس تعریف وهابی ها، بسیاری از عبادات از تحت این تعریف خارج می شوند و بسیاری از اعمال غیرعبادی، ذیل عنوان «عبادت» قرار می گیرند.کلید واژگان: عبادت, خضوع, ربوبیت, وهابیت, مذاهب اسلامیThe concept of worship is one of the challenging concepts in the theology of Islamic denominations and Wahhabism. The rigid standpoint of Wahhabism in defining this concept is confronted by other groups. By presenting a simple definition of worship, Wahhabis have defined it as submission, humility and love. With this definition, they have put this concept as one of the foundations of defining monotheism and polytheism. Therefore, the have considered Istiqathah, seeking intercession, vows and slaughtering not to Allah as shirk, and the person who performs them has been called a polytheist. Imamis, Ashʻarites and Maturidis have opposed Wahhabis in this definition. The believe that worship is a combination of submission and humility to someone, along with belief in his/her as a lord, divine, creator, and other attributes of a deity. The Wahhabis' definition of worship suffers from the inclusion of a baseless condition which is ultimate love, and the lack of proper inclusivity and exclusivity; for many kinds of worship are excluded, while many acts which has nothing to do with worship are included.Keywords: Worship, Submission, Lordship, Wahhabism, Islamic Denominations
-
در این پژوهش ابتدا به تحلیل لفظ مقام با توجه موقعیت آن - مقام رب، مقام ابراهیم، مقام محمود و. . . - که در آیات قرآن آمده است، پرداخته و از آن میان معنای موقعیت، جایگاه، رتبه و شان که در اصطلاحات اجتماعی هم همین معنا به ذهن تبادر می کند، مدنظر این پژوهش است. و سپس به خود حقیقت و ماهیت مقام و تحلیل آن ها با تکیه بر دو تفسیر ارزشمند- تفسیر المیزان از علامه سید محمدحسین طباطبایی و تفسیر القرآن الکریم از صدرالمتالهین شیرازی و دیگر اثار و آرای تفسیری ایشان- می پردازد. مانند مقام خلافت(جانشینی) خدا مقام رسالت و نبوت و امامت و ولایت و مقام هدایت و قضاوت که تجلی آن بیشتر در دنیا و دار تکلیف است و مقاماتی مخصوص جایگاه آخرت است مانند مقام شفاعت و مقامی که در هر دو دنیا وجود دارد و ان مقام ربوبی شامل هر دو دنیاست و هم مقام عبودیت و بندگی.کلید واژگان: مقام, تفسیر المیزان, تفسیر ملاصدرا, انسان, انسان کامل, فرشتگان, ربوبیت, عبودیت
-
قرآن کریم در چند آیه ادعای فرعون را درباره ربوبیت و الوهیتش گزارش کرده است. دیدگاه مفسران در تبیین مراد فرعون با کاستیهای جدی روبهروست. بخش عمده این کاستیها در غفلت از پیوند معنایی دو واژه «رب» و «اله» و نیز عدم جامعنگری در آیات قرآنی در این زمینه است. در این پژوهش با روش کتابخانهای در گردآوری مطالب، شیوه اسنادی در نقل دیدگاهها، و روش توصیفی تحلیلی در بررسی دادهها، ابتدا به اصطلاحشناسی واژههای «رب» و «اله» و رابطه معنایی این دو پرداخته شده، سپس دیدگاه مفسران با نگاهی نظاممند به آیات در این زمینه و دستهبندی زندگی فرعون در سه دوره ارزیابی گردیده است: 1. مقطع پیش از رسالت و حرکت حضرت موسی برای هدایت او؛ 2. مقطع محاجه و استدلال حضرت موسی با فرعون برای ربوبیت حقتعالی؛ 3. زمان نشان دادن معجزات به وی. نتیجه آنکه فرعون در همه مقاطع سهگانه، خود را «رب» و «اله» میدانست؛ این در حالی بود که وی به ربوبیت و الوهیت خدا جاهل نبوده؛ بلکه از سر علم و لجاجت آن را انکار میکرد.
کلید واژگان: توحید, الوهیت, ربوبیت, فرعون, مفسران -
نشریه مطالعات قرآنی، پیاپی 47 (پاییز 1400)، صص 355 -373نقش انسان در افعال خود از مباحث مهم کلامی و تفسیری است، بدین معنا که آیا انسان در افعال خود قدرت انتخاب دارد و یا اینکه مجبور اراده الهی است و اراده او در انجام افعال نقشی ندارد؟ فخر رازی، فیلسوف، متکلم و مفسر بزرگ قرن ششم و هفتم، افعال انسان را مخلوق خدا دانسته و معتقد است که انسان در انجام افعال خود هیچ اختیاری از خود نداشته، و اراده و اختیار انسان را منافی با توحید در خالقیت و ربوبیت می داند. وی علم ازلی و گستره الهی را موجب جبری بودن افعال می داند و بیان می کند همانگونه که خدا، خالق انسان است، آفریدگار افعال او نیز می باشد. نگارنده به روش توصیفی تحلیلی، به کنکاش آرای فخر پرداخته و نظریه وی را متعارض با آیات قرآن و اصل علیت می داند. از دیگر نتایج این پژوهش، رابطه عرضی خالقیت خدا و انسان و تبیین رابطه ثبت اعمال انسان در ام الکتاب با جبری بودن انسان، می توان اشاره کرد.کلید واژگان: ام الکتاب, اصل علیت, ربوبیت, توحید در خالقیت, تقدیرThe role of man in his actions is one of the important theological and interpretive issues, that is, does man have the power of choice in his actions or is he forced by the divine will and his will has no role in performing actions? Fakhr Razi, a great philosopher, theologian and commentator of the sixth and seventh centuries, considers human actions as God's creation and believes that man has no authority in performing his actions, and considers man's will and authority to be contrary to monotheism in creation and lordship. He considers the eternal knowledge and divine scope as the cause of the coerciveness of actions and states that just as God is the creator of man, so he is the creator of his actions. In a descriptive-analytical method, the author explores the views of Fakhr and considers his theory to be in conflict with the verses of the Qur'an and the principle of causality. Other results of this research include the cross-sectional relationship between the creation of God and man and the explanation of the relationship between the recording of human deeds in Ommolketab and the coercion of human beings.Keywords: Ommolketab, principle of causality, lordship, monotheism in creation, Destiny
-
اصطلاح «رب و ربوبیت» از پر کاربردترین مفاهیم در قرآن کریم است. تحلیل کاربردهای این اصطلاح در قرآن و نسبتی که با تربیت به مفهوم اصطلاحی آن دارد وهم چنین بررسی مبدا اشتقاق اصطلاح تربیت، نقش بسزایی در دست یابی به مفهوم تربیت در قرآن کریم داشته ومسیر آن را هموار می سازد. مقاله حاضر با واکاوی آراء لغت شناسان و نیز مفسران قرآن کریم، با روش استناد به؛1- کاربردهای قرآنی ربوبیت و تربیت و فرض اشتقاق آن از چند ریشه «ربب و ربا و ربو» 2- و بانظر به هم پوشانی و قلمروهای مشترک معنایی 3- و همایی مفاهیم و اصطلاحاتی که ناظربه فرهنگ تربیتی قرآن اند و به نوعی در دست یابی به مفهوم درست «تربیت» و چگونگی و مراحل آن نقش دارند، سعی کرده آنها را به مثابه درآمد نظریه ومفهوم تربیت قرآنی معرفی نماید. در فرجام کار، مفهومی از تربیت بدست می آید که با نظر به چگونگی، مجاری و مراحل آن، بر گرفته از معنای اصلاح، رشد و فزونی و ریشه «ربو» بوده وبانظر به جهت گیری و غایت، بریافته از معنای «رب» و به معنای تدبیر و ربوبیت مستمر و فراگیرالهی در همه اجزاء و نمودهای هستی و بویژه انسان، تعبیر و تحویل می شود.کلید واژگان: ماده تربیت, ربوبیت, همایی, هم پوشانی, قرآن, واژه های همگرای تربیتThe term "Lord and Lordship" is one of the most widely used concepts in the Holy Quran. The analysis of this term’s applications in the Qur'an and its association with education in its technical meaning, as well as the origin of the term education play a vital role in the realization of education concept in the Holy Qur'an. This paper, by exploring the views of lexicographers and exegetes of the Holy Quran and citing 1- Quranic applications of lordship and education and the assumption of their derivation from different roots (Rabab, Rab, and Rabu), 2- Overlapping and shared semantic field of these terms, and 3- Collocation of concepts and terms pertained to the educational culture of the Qur'an, which are essential to ascertain the true meaning of "education" and its stages, aims to present them as a prelude to the theory and concept of Qur'anic education. In conclusion, a concept of education is obtained, which informed by its process, channels and stages, originates from the notions of correction, growth and development. It is interpreted based on the root "Rabu" in light of the implications of the word "Lord", namely sustained and all-encompassing providence and lordship in all elements and manifestations of existence, especially human beings.Keywords: Education, lordship, collocation, overlap, Quran, converging words of education
-
مسیله عدم ایمان مشرکان به ربوبیت پروردگار متعال، از موضوعات مسلم و محرز قرآن کریم است. دلیل شرک آنان در ربوبیت این است که معبودهای خود را نافع، ضار و مالک شفاعت می پنداشتند. آنان علی رغم اینکه خالقی جز الله نمی شناختند، اما شیون ربوبی را به غیرالله نسبت می دادند؛ از این رو، علامه طباطبایی معتقد است، مشرکین با اینکه خالقی جز الله نمی شناختند، اما در ربوبیت مشرک بودند؛ زیرا تدبیر امور هستی را در دست معبودهای خود می دانستند؛ برخلاف دیدگاه علامه طباطبایی، علمای وهابی مشرکین را در مسیله ربوبیت موحد می دانند و معتقدند: مشرکین همان گونه که به خالقی غیر از الله معتقد نبودند، ربوبیت را از آن الله می دانستند و مالک، رازق، محیی، ممیت و مدبری جز الله نمی شناختند. ادله فراوانی از قرآن بر بطلان دیدگاه وهابیان مبنی بر عدم شرک مشرکین در ربوبیت دلالت دارد که در این نوشته، مهم ترین آنها را از زبان علامه طباطبایی بیان خواهیم کرد.کلید واژگان: توحید, ربوبیت, علامه طباطبایی, وهابیتOne of the essentials mentioned in the holy Quran is that the pagans did not believe in divinity of God. Because they thought that their gods can affect in events in this world. Although pretending that there is no creator but God, they attribute God's affairs to someone other than God. The polymath Tabatabaee believes that the pagans were claiming that the God is the creator of this world but they were pagan in divinity. On the contrary, The Wahhabi scholars maintain that the pagans were monotheists in divinity and were attributing all of the God's attributes to Him and believed in no other God but Him. There are so many proofs for refuting this claim which will be mentioned in this essay from the viewpoint of polymath Tabatabaee.Keywords: Monotheism, divinity, the Polymath Tabatabaee, Wahhabism
-
نشریه سراج منیر، سال دهم شماره 37 (بهار 1399)، صص 123 -136انسان ها در طول تاریخ خدایانی غیر از الله داشتند و آنها را می پرستیدند؛ چراکه آنان را ارباب خود می دانستند و نعمت های خود را از آنان می پنداشتند. انبیا: با کتاب های آسمانی به سوی آنان آمدند تا ربوبیت را از غیر خدا نفی کرده و مردم را از قید عبودیت غیر او رها سازند؛ بر همین اساس، بسیاری از آیات قرآن کریم در اثبات ربوبیت برای الله و نفی ربوبیت از غیر او نازل گردید. ابن جریر طبری از مفسران اهل سنت، با بررسی آیات قرآن، چنین نتیجه گرفته است که شرک مشرکان تنها در شرک الوهی خلاصه نمی شود و آنان در ربوبیت خدای متعال نیز، مشرک بودند؛ در حالی که وهابی ها با استناد به چند آیه از قرآن، انسان ها را در ربوبیت خداوند موحد دانسته و رسالت انبیا را در دعوت به توحید عبادی خلاصه می کنند. طبری در تفسیر جامع البیان بر این نکته تاکید داشته که مشرکان، اگرچه عالم به ربوبیت الله بوده و به این امر اقرار داشته اند، ولی در عمل، ربوبیت غیر خدای متعال را پذیرفته اند. در این مقاله دیدگاه وهابیت و ابن جریر طبری در ربوبیت خدای متعال مورد مقایسه قرار می گیرد و در نهایت روشن می گردد که دیدگاه وهابیت، مورد تایید طبری نمی باشد.کلید واژگان: شرک ربوبی مشرکان, وهابیت, طبری, ربوبیتThroughout the history, the human beings were worshipping different Gods and consume that they are the administrators of this world, thinking that they give them the blessings. The holy prophets came to guide the mankind to the right path, inviting the people toward the God. There are so many verses in the Holy Quran referring to the deity of the God. Ibn Jarir Tabari, the great Sunni scholar maintain that the polytheism of pagans is not limited to their polytheism in administrating but include deity as well. While, the Wahhabi referring to some of the Quranic verses believe that the pagans knew that there is only one God, but they failed in knowing the senses of the true God. Tabari in his famous book, Jame al-Bayan says that although the pagans were believed in deity of the God theoretically, but in practice were worshipping the other Gods. In this essay, the viewpoints of Wahhabi and Tabari will be compared. The results are that the Tabari view is valid in this case.Keywords: Polytheism in Deity, Wahhabism, Tabari, divinity
-
معناشناسی آوایی یا فنوسمانتیک یکی از حوزه های مطالعاتی پایه در زبانشناسی محسوب می شود که تناسب میان متغیرهای فونتیک و سمانتیک را مورد بررسی قرار می دهد. آواها با آهنگ خاصی که به کلمات می دهند نقش مهمی را در انتقال پیام متن ایفاء می کنند از اینرو توجه به تناسب میان آوا و معنا در زمره پژوهشهای نوین علمی بوده و ابزار مناسبی برای مطالعات معناشناسی در قرآن کریم محسوب می شود. این ضرورت تحقیق موجب شده که ارتباط آوایی-معنایی در سوره الانبیاء به شیوه تحلیلی-توصیفی مورد بررسی قرارگرفته و در این بررسی ضمن ملاک قرار دادن سیاقها و بررسی فنوسمانتیک آیات و الفاظ کلیدی در هر سیاق و کشف موضوع اصلی سیاقها و موضوع کانونی سوره، چنین به دست آمده است که موضوع کانونی سوره الانبیاء ربوبیت و انسان است و موضوع محوری هر سیاق در ارتباطی تنگاتنگ با این موضوع کانونی قرار دارد و این ارتباط غرض سوره را که عبارت است از اصلاح بینش و کنش انسان در رابطه با ربوبیت الله، برآورده می کند. بررسی صفات ذاتی حروف در الفاظ آیات کلیدی هر سیاق، بیانگر آن است که لحن سریع و کوبنده، همچون سور مکی، لحن غالب در سوره الانبیاء است و در بعضی از سیاق ها لحن سخن نرم است، زیرا تبیین و تذکر و اصلاح بینش و کنش کفار و مشرکین از سویی لحن کوبنده را می طلبد و از سوی دیگر لازمه تبیین و تایید بینش و کنش بندگان صالح و نحوه تعامل خداوند با آنان، لحنی نرم می باشد. فنوسمانتیک در سوره الانبیاء حاکی از این است که میان الفاظ و آواها و موضوع و پیام اصلی سوره هماهنگی کامل وجود دارد.
کلید واژگان: سوره الانبیاء, موضوع کانونی, ربوبیت, فنوسمانتیک, تحلیل زبانی -
توحید در ربوبیت یکی از مراتب توحید است که در آیات فراوانی از قرآن کریم، به مخاطبان آموزش داده شده است. در آموزش توحید در ربوبیت در قرآن، روش های متعددی به کار رفته است که مهم ترین آن ها روش «استدلال» است؛ که از آن میان نیز، استدلال به خالقیت خداوند کاربرد فراوانی دارد؛ زیرا مخاطبان اولیه قرآن یعنی مشرکان و بت پرستان، خالقیت خداوند را باور داشتند و شرک آن ها عمدتا در ربوبیت و تدبیر امور عالم بود. این مقاله با استفاده از قواعد تفسیر انجام شده و هدف آن کشف، بررسی و تبیین انواع استدلال به خالقیت خداوند برای آموزش توحید ربوبی در قرآن از دیدگاه علامه طباطبایی است. نتایج تحقیق نشان می دهد که از دیدگاه علامه، این استدلال دارای انواع سه گانه استدلال به این همانی ربوبیت و خالقیت، استدلال به تلازم ربوبیت و خالقیت، و استدلال به خلقت ممزوج با تدبیر است.کلید واژگان: روش استدلال, آموزش توحید, خالقیت, ربوبیت, قرآن, علامه طباطباییUnity in Lordship is one of the levels of unity that is taught to the addresses in many verses of the Holy Qur’an. There are various methods used in teaching unity of Lordship in the Qur’an, the most important of which is the method of “reasoning”, among which the reasoning to the Creatorship of God has many functions because the early addressees of the Qur’an, i.e., the polytheists and idolaters, believed in God’s Creatorship and their polytheism was mainly in Lordship and management of the world affairs.
This article has been done with the use of the rules of interpretation and is targeted at studying and elucidation of different arguments to the Creatorship of God for teaching unity of Lordship in the Qur’an from ‘Allāma Ṭabāṭabā’ī’s viewpoint. The findings of the research indicates that from ‘Allāma Ṭabāṭabā’ī’s viewpoint, this reasoning has three types of reasoning to the identity of Lordship and Creatorship, argument to the correlation of Lordship and Creatorship, and reasoning to creation intertwined with prudence.Keywords: reasoning method, teaching monotheism, Creatorship, Lordship, the Qur’an, ‘All?ma ?ab??ab?’? -
مسئله «ضرورت وجود حجت الاهی در تمامی زمان ها» ، یکی از مهم ترین آموزه های قرآنی است. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی، به اثبات ضرورت وجود حجت الاهی بر مبنای آیات ابتدایی سوره دخان پرداخته است. این آیات، سنت «تفریق سالیانه امور» در شب قدر را به عنوان یکی از افعال ربوبی معرفی کرده است. جایگاه و چگونگی نقش آفرینی حجت الاهی در فرآیند تحقق سنت مذکور، مسئله اصلی این پژوهش است. پاسخ به این مسئله، علاوه بر اثبات ضروت وجود حجت الاهی، نقش واقعی ایشان را در شب قدر مشخص می کند. بر اساس یافته های پژوهش، حجت الاهی، نقش فاعلی در فرآیند سنت تفریق را ایفا و اوامر ربوبی را از حالت اجمال خارج کرده و به صورت تفصیل در می آورد. بنابراین، حضور حجت الاهی در تمامی زمان ها ضروری خواهد بود؛ زیرا قوام سنت تفریق و کارآمدی آن، به حضور دائمی حجت الاهی منوط خواهد بود.کلید واژگان: حجت, ربوبیت, سنت, تفریق امور, آیات 3 تا 5 سوره دخانThe issue of “the necessity of the existence of Divine Proof at all times” is one of the most important Quranic teachings. This paper, with a descriptive-analytic method, has proved the necessity of the existence of the Divine Proof based on the beginning verses of Surah al-Dukhan. These verses have introduced the “annual resolution of affairs” on the Night of Ordainment as one of the Divine affairs. The position and the state of the role of Divine Proof in the process of realization of this tradition is the main issue of this research. The answer to this question, in addition to proving the existence of the Divine Proof, determines his real role on the Night of Ordainment. Based on the research findings, the Divine Proof plays the subjective role in the process of resolution sunnah and extracts the Divine Orders in their brevity and puts them in their detailed form. Therefore, the presence of the Divine Proof is needed at any time; because the consistency of resolution sunnah and its effectiveness is subject to the permanent presence of the Divine Proof.Keywords: proof_Divine Lordship_sunnah_the resolution of affairs_verses 3 to 5 of Surah al-Dukhan
-
فصلنامه سراج منیر، پیاپی 26 (بهار 1396)، صص 63 -86در طول تاریخ، محوری ترین موضوعی که انبیای الهی کوشیده اند مردم را به سوی آن سوق دهند، اصل توحید و نفی شرک بوده است. از جمله این تلاش ها، رویکردهای استدلالی و عقلانی حضرت ابراهیم (ع) است که در قرآن کریم منعکس شده است. وی در مواجهه فکری با مشرکان زمان خود برای نفی ربوبیت ستارگان، ماه و... و نیز اثبات توحید ربوبی، از برهان بهره می گیرد. از این برهان، تبیین های مختلفی صورت گرفته است.یکی از این تبیین ها، ارجاع این استدلال به «برهان حدوث» است. این تبیین از سوی متفکرانی مورد انتقاد قرار گرفته است. این پژوهش با روش استنادی تحلیلی استنباطی، ابتدا به تبیین برهان مزبور و نیز انتقادهای وارد بر آن می پردازد و آنگاه این انتقادها را ارزیابی می کند و تبیین جدیدی از آن را با ارجاع مفهوم «افول» به «نقص و فقر ذاتی و وجودی» ارائه کرده است، به گونه ای که از آن انتقادها مصون باشدکلید واژگان: توحید, رب, افول, محبت, برهان محبت, حرکت, امکان, حدوث, فقر, ربوبیتSeraje Monir, Volume:8 Issue: 26, 2017, PP 63 -86Throughout history, the most fundamental issue that the divine prophets have tried to invite people to is the principle of monotheism and denial of polytheism (Shirk). Among these efforts are the rational approaches of the Prophet Ibrahim (AS) reflected in the Holy Quran. He drew on an argument to disapprove the divinity of the stars, moon, and so on and prove the divine monotheism while facing the polytheists of his time. The argument has received a variety of explanations. One of these explanations finds the reference of the argument in the Argument of Temporal Beginning, (Burhān-e Ḥudūth). However, this explanation has been criticized by some scholars. Using a documentary-analytic-inferential method, this research first explains the above argument and the scholar's criticisms and then reviews the criticisms. Finally, it provides a new explanation for the above argument, referring the concept of "decline" to "the essential need and existential poverty" so as to account for the criticismsKeywords: Monotheism, Decline, Affection, the Proof of Affection, Movement, Contingency, Temporal Beginning, Need, Divinity
-
در قرآن کریم از پیمان های گوناگونی یاد شده که خدای سبحان از انسان ها گرفته است. یکی از این پیمان ها، میثاقی است که در آیه 172 سوره اعراف آمده است؛ براین اساس، خدای سبحان تمام فرزندان بنی آدم را از پشت آنان گرفته، تک تک ایشان را بر خودشان شاهد قرار داده، از آن ها بر ربوبیت خویش اقرار گرفته است و همه آنان اعتراف کرده اند. این آیه از پیچیده ترین آیات میثاق است که بیشتر مفسران نتوانسته اند آن را به درستی تبیین کنند. در این مقاله، ابتدا به مهم ترین دیدگاه های مفسران پیشین و اشکالات آن ها اشاره می کنیم. سپس درباره دیدگاه علامه طباطبائی و قوت ها و ضعف های آن از نگاه علامه جوادی آملی سخن می گوییم. در پایان، دیدگاه علامه جوادی آملی را تبیین و به برخی از مهم ترین مباحث درباره آن اشاره می کنیم.
کلید واژگان: میثاق, ربوبیت, ذر, تمثیل, ملکوت, فطرت, حجت
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.