به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « سنت » در نشریات گروه « علوم قرآن و حدیث »

تکرار جستجوی کلیدواژه « سنت » در نشریات گروه « علوم انسانی »
  • ابراهیم برزگر، محمدتقی قزلسفلی، مهدیه ملازاده*
    درپی گسترش اندیشه تجدد در دوره پهلوی اول و با همزمانی تغییر شرایط سیاسی و اجتماعی جامعه و افزایش آگاهی ها نسبت به غرب، نسل جدیدی از روشنفکران شکل گرفته اند که در عین دسترسی و مطالعه فراوان آثار تاریخی، با لایه های عمیق تری از فرهنگ و تمدن غربی آشنا بوده اند. پژوهش حاضر با هدف فهم و تبیین اندیشه سیاسی یکی از مهم ترین روشنفکران این دوره یعنی سید فخرالدین شادمان، بر آن است در قالب نظریه منطق درونی اسپریگنز، به این پرسش پاسخ دهد که شادمان بحران سامان سیاسی را چگونه دلیل یابی کرده و برای برون رفت آن چه تجویز آرمانی ارائه کرده است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که مسئله اساسی شادمان، نفوذ فرهنگی- سیاسی تمدن فرنگی است. به نظر وی این مسئله ناشی از وجود و ادامه حیات فوکولی و مبلغ فرنگی می باشد. از همین رو، وی نوسازی جامع و نظام مند ساختار جامعه ایران بر پایه حفظ زبان کامل فصیح ملی (فارسی) و اخذ تمدن فرنگی با میل و احتیاط را به عنوان نظم آرمانی ترسیم نموده و راهکارهای تربیت ملی، فراگیری مقدمات تمدن غربی، لغت سازی، ترجمه درست، داشتن جرات شناخت و نترسیدن از هیچ فکر و عقیده ای، و اعزام ایرانی ایران شناس فارسی دان به فرنگ را به عنوان راهکارهای خروج از بحران تجویز می کند. این راهکارها حاکی از آن است که شادمان توجه به دستاوردهای تمدن بشری را به امر خودباوری، حفظ اصالت و هویت خودی پیوند زده و با پیش کشیدن ضرورت برخورد فعال با غرب به شکلی عالمانه و دغدغه مندانه، بر لزوم درک صحیح از مسائل پیشرفت و طراحی راهبردهای سازگار و برخواسته از فرهنگ خودی تاکید می نماید.
    کلید واژگان: مدرنیته, سنت, سید فخرالدین شادمان, الگوی اسپریگنز, زبان فارسی, تمدن غرب}
    Ebrahim Barzegar, Mohamadtaghi Ghezelsofla, Mahdie Molazade *
    Following the spread of renewal thought during the First Pahlavi era, and simultaneously with the changing political and social conditions of society and increasing awareness of the West, a new generation of intellectuals has emerged who, while having abundant access to and study of historical works, are familiar with deeper layers of Western culture and civilization. The present research aims to understand and elucidate the political thought of one of the most influential intellectuals of this period, Seyyed Fakhreddin Shadman, within the theoretical framework of Spragens' internal logic theory to answer the question of how Shadman has explained the crisis of political order and what ideal prescriptions he has proposed for its resolution. The research findings indicate that Shadman's fundamental issue is the cultural-political penetration of Western civilization. In his view, this issue stems from the existence and perpetuation of a colonial and missionary mentality. Therefore, he outlines the renewal and systematic restructuring of Iranian society based on preserving the complete national language (Persian) and embracing Western civilization with caution and inclination as the ideal order, and suggests national education strategies, acquisition of Western civilization prerequisites, lexicography, accurate translation, having the courage to recognize and not fear any thought or belief, and sending Iranian Persian scholars to Europe as solutions to overcome the crisis. These solutions indicate that Shadman links attention to the achievements of human civilization to self-confidence, preservation of authenticity and identity, and by emphasizing the necessity of actively engaging with the West in a scholarly and concerned manner, he underscores the importance of a correct understanding of progressive issues and designing compatible and culturally desired strategies.
    Keywords: Modernity, tradition, Seyyed Fakhreddin Shadman, Spragens Model, Persian language, Western civilization}
  • هانیه بلالی، عباس همامی*

    سنت های الهی همان قوانینی هستند که خدای متعال در جهت تدبیر جهان هستی, به مرحله اجرا گذاشته است. قرآن کریم در نقل سرگذشت فردی انسان و نیز اقوام و تمدن های گذشته، از حوادثی یاد می کند که به مثابه قوانینی کلی، در صورت فراهم آمدن زمینه هایش، هر زمان قابل تکرارند. استدراج یکی از این سنت هاست. استدراج به معنای سقوط تدریجی و مرحله به مرحله و نزدیک شدن به عذاب به صورت غیرمحسوس است. این سنت در هر دو حوزه فردی و اجتماعی رخ می دهد. تحقق این سنت معلول عواملی است که ارتباط زیادی با رفتار افراد جامعه دارند و شناخت آن عوامل می تواند مانع نجات جامعه از نابودی شود و در عین حال گرایش به معنویت و حرکت به سوی تمدن مطلوب را به ارمغان آورد. مطالعه معناشناختی مفهوم استدراج در قرآن، و بررسی آرا و دیدگاه دانشمندان مسلمان درباره عوامل و فلسفه سنت استدراج، هدف اصلی این جستار است.

    کلید واژگان: قرآن, سنت, استدراج, عذاب, جامعه}
    Haniye Balali, Abbas Hemami*

    The divine traditions are the same laws that Almighty Allah has implemented in order to plan the universe. Holy Qurʾān, in describing the history of individual human beings as well as past nations and civilizations, mentions events that can be repeated at any time as general laws, if the conditions are provided. Istidrāj is one of these traditions. Istidrāj means a gradual and step-by-step fall and an imperceptible approach to punishment.This sunnah occurs in both individual and social spheres. The realization of this sunnah is due to factors that have a lot to do with the behavior of people in society; and knowing those factors can prevent the society from being destroyed; and at the same time, it brought the tendency towards spirituality and moving towards the desired civilization. The main goal of this essay is the semantic study of the concept of istidrāj in the Qurʾān, and the review of the opinions and views of Muslim scholars about the factors and philosophy of the sunnah of istidrāj.

    Keywords: Qurʾān, Tradition, Istidrāj, Torment, Society}
  • مجید حیدری آذر*
    امروزه وهابیان با تاسیس قواعد نادرست در بحث بدعت، بسیاری از باورها و رفتارهای رایج در میان مسلمانان را بدعت انگا ری کرده و عالمان مذاهب اهل سنت و شیعه را متهم به بدعت گذاری می کنند. ازجمله قواعد نادرست و ابداع شده توسط وهابیان، قاعده سنت ترکیه است. براساس این قاعده آنچه مقتضی انجام دادنش در زمانه پیامبر7 و صحابه و تابعان وجود داشته و در عین حال مانعی برای انجام آن در میان نبوده و البته از سوی پیامبر7، صحابه و تابعان ترک شده باشد، انجامش بدعت و ترک آن سنت است. مخالفان وهابیت همواره این سخن را نقد کرده و بر این باورند که مجرد ترک یک فعل از سوی پیامبر7 دلیل بر حرمت و بدعی بودن آن فعل نیست؛ سایر قراین مورد ادعای وهابیان نمی تواند دلالت فعل متروک از سوی پیامبر7 را به سر حد حرمت و بدعت برساند. بدین ترتیب بسیاری از امور با وجود مقتضی و فقدان مانع، از سوی پیامبر7، صحابه و تابعان ترک شده و در عین حال از سوی عالمان مذاهب اربعه تجویز شده اند.
    کلید واژگان: تروک پیامبر, سنت, بدعت, وهابیت}
    Majid Heydari *
    Nowadays, the Wahhabis considered many Islamic rules to be Heresy and accuse Shia and Sunni scholars to be heretic. One of the rules established by the Wahhabis is the "Abandoned Tradition". According to this rule what could be done at the time of the Holy Prophet but the Holy Prophet and his disciples have abandoned it, this is called "Abandoned Tradition". On the other hand, the Opponents of Wahhabism have always criticized this idea and believe that abandoning an act does not mean it is Haram. The Muslim religious leaders have not paid any attention to this Wahhabi rule.
    Keywords: Abandoned Tradition, Tradition, Heresy, Wahhabi}
  • محمدهادی منصوری، زهره شهبازی

    از ابعاد زندگی حضرت زینب÷، دخت امام علی×، خطبه هایی است که در کوفه و شام ایراد فرمودند با عنایت به اهمیت درون مایه خطبه ها و منزلت والای دخت امامت و نقش ایشان در دفاع از آرمان های ناب اسلام، مقاله حاضر به بررسی تفسیری سنت املاء و استدراج در این خطبه ها می پردازد. استنادات حضرت در تبیین سنت امهال و استدراج به آیه 178 آل عمران است. پرسش اصلی در این نوشتار این است که: «سنت های الهی قرآن در خطبه های حضرت زینب÷ چگونه تجلی یافته است؟» یکی از مباحث اساسی قران کریم، موضوع قانونمندی جامعه و تاریخ یا سنن و ضوابطی است که بر جامعه و تاریخ حکومت می کند بسیاری از آیات قرآن بر این مسیله دلالت دارد که تحولات تاریخی در جامعه امر تصادفی و اتفاقی نیست بلکه تابع ضوابط و مقررات است که نیازهای فطری و عملکرد انسان اقتضای چنین معیارهایی را دارد و از آنها تعبیر به «سنن الهی» یا «قوانین حاکم بر روند جامعه و تاریخ» می شود. پژوهش حاضر با بهره گیری از روش نقلی، وحیانی و پردازش اسناد نوشتاری و سازماندهی آنها به تبیین و تحلیل موضوع پرداخته است. بررسی این مسیله با یاری جستن از آیات و روایات مرتبط صورت گرفته است.

    کلید واژگان: خطبه شام, خطبه کوفه, امهال و استدراج, سنت, سنت های الهی, حضرت زینب سلام الله علیها}
    MohammadHadi Mansouri, Zohreh Shahbazi

    One of the aspects of the life of Hazrat Zainab, the daughter of Imam Ali, is the sermons that he gave in Kufa and Sham, considering the importance of the content of the sermons and the high dignity of the daughter of Imamate and her role in defending the pure ideals of Islam, this article presents an interpretative study of the imla` and istidraj tradition in these sermons. Hazrat's citations in explaining the imhal tradition are based on the verse 178 of Al-Imran. The main question in this article is: "How are the Divine traditions of the Qur'an manifested in the sermons of Hazrat Zainab?" One of the main topics of the Holy Qur'an is the rule-based state of society and history, or the traditions and rules that govern society and history. Many of the verses of the Qur'an indicate that historical developments in society are not random and accidental, but subject to rules and regulations that Innate needs and human performance require such standards and they are interpreted as "Divine traditions" or "rules governing the process of society and history". The present research has explained and analyzed the subject by using the narrative method and processing of written documents and their organization. The investigation of this issue has been done with the help of searching related verses and traditions.

  • سید رضا غفاری، سید علی سجادی زاده
    نوشتار حاضر در تلاش است رابطه ای بین کتاب الله و سنت معصومین gرا از جهت طولی بودن (نگاه تفسیری داشتن به سنت) و یا عرضی بودن (مستقل بودن سنت از قرآن در بیان معارف) با مراجعه و تمرکز به متن قرآن و اشاره به برخی روایات مورد تحلیل و بررسی قرار دهد.
    یافته های این تحقیق عبارت است از:
    بین قرآن و سنت یک رابطه طولی وجود دارد به این معنا که قرآن کلیات دین را به صورت تمام و کمال به جامعه بشری رسانده است. اما بیان جزئیات دین، تفسیر و تبیین آیات الهی به عهده سنت گذاشته شده است.
    کتاب الله با این که در بیان معارف دین و راهنمایی بشر چیزی را فروگذار نکرده است خود، اعلام نموده است که نیازمند تبیین و تفسیر می باشد.
    سنت نیز در تثبیت جایگاه و اعتبار مضمون خود وامدار قرآن می باشد. «وما ینطق عن الهوی؛ إن هو إلا وحی یوحی»؛ و هرگز از روی هوای نفس سخن نمی گوید. آنچه آورده چیزی جز وحی نیست که به او وحی شده است.
    کلید واژگان: رابطه طولی, رابطه عرضی, کتاب, قرآن, سنت}
  • مجید حیدری آذر*
    یکی از مباحث مهمی که در حوزه نقد وهابیت مورد بحث و کنکاش قرار می گیرد، بحث سنت و بدعت است. مراد از سنت در این مبحث، آن چیزی است که مستند به اصول شرع باشد و نقطه مقابل آن، بدعت می باشد. تعاریف متعددی برای بدعت ارایه شده است. محور عمده تعریف ها، حول دو مطلب می چرخد؛ یکی نداشتن اصل در شرع برای امر محدث (نوپیدا) و دیگری، اضافه کردن به دین یا کاستن از آن، با استناد به شرع می باشد. وهابی ها در این بین، با توسعه در مفهوم بدعت، بسیاری از کارهای مسلمانان را بدعت معرفی می کنند. آنها انجام هر عملی را که در زمان پیامبر6 و صحابه و تابعان به آن عمل نشده را، مصداق بدعت می دانند و از طرفی، اصل داشتن این اعمال در شرع و اطلاقات آن را مخدوش می دانند؛ در حالی که اولا، اختلاف در اصل داشتن یا نداشتن عملی در شرع، از امور اجتهادی هست و به راحتی نمی توان حکم بدعت داد؛ از طرف دیگر، ترک فعلی از سوی پیامبر6 مادامی که دلیل و قرینه ای به همراه نداشته باشد، دلالت بر حرمت آن فعل ندارد؛ بلکه صرفا بر عدم وجوب آن دلالت می کند.
    کلید واژگان: سنت, بدعت, وهابیت, سنت ترکیه}
    Majid Heydari Azar *
    One of the important issues discussed in the field of criticism of Wahhabism is the issue of Tradition and Heresy. The Tradition means what has rooted in the Sharia, and Heresy is its Opposite. There are several definitions for heresy. The main axis of the definitions revolves around two issues; One is the absence of a principle in the Sharia and the other is adding something to the religion or subtracting from it by ascribing it to the Sharia. In the meantime, Wahhabis, by developing the concept of Heresy, considered many actions of Muslims as heresy. They consider doing any act that was not done during the time of the Holy Prophet, and his Companions to be heresy. on the other hand, they consider the new actions has no basis in the Sharia. Whereas we cannot claim that the new actions has no basis in the Sharia, and also if the Holy prophet did not do something it does not mean that action is forbidden.
    Keywords: Tradition, Heresy, Wahhabism, Abandoned Tradition}
  • سید مجتبی مجاهدیان*

    بررسی رویکردهای به حدیث در جهان اسلام، ما را با دو رویکرد کلی تقابلی و تعاملی، از سوی مخالفان و موافقان حدیث آشنا می کند. این پژوهش توصیفی تحلیلی، بر این است رویکردهای به حدیث را در حوزه علمیه قم، مشخصا در سده اخیر، احصاء، برشماری و تحلیل نماید. در رویکرد تعاملی با سه گرایش افراطی، تفریطی و اعتدالی گونه ها و نمونه های متنوع در هر یک، شناسایی و تحلیل می شوند. در گرایش اعتدالی، ضمن دو نگره تعامل متعادل و هوشمندانه «قرآن محوری و حدیث مداری» و «دوگانه محوری» که اولی بر جامعیت قرآن و دومی بر اصالت و استقلال حدیث در جنب قرآن تاکید دارد، نقش های تقریری و تبیینی و به ویژه نوگستری سنت مورد تامل است. این نوشتار مدعی است، جریان رو به رشد شکوفایی روشمند حدیث از یک/دو دهه گذشته به این سوی، ریشه در نگاه اخیر دارد. در رویکرد تعامل حداکثری، جریان ها و خرده جریان هایی که به نحو افراطی یا به جذب حداکثری از حدیث می اندیشند، مورد تحلیل قرار می گیرند؛ یعنی: فرهنگستان علوم اسلامی، دغدغه مندان احیای نهج البلاغه، گروه باطنی عرفانی متساهل، نص گرایان معاصر، نونص گرایان تفکیکی، و مدعیان طب اسلامی. جریان قرآن بسندگان در تفسیر یا خرده جریان های عرضه به قرآن،

    کلید واژگان: حدیث, سنت, رویکرد به حدیث, تعامل و تقابل با حدیث, رویکرد هوشمندانه به حدیث, حوزه علمیه قم}
  • قاسم میرزایی*

    برگزاری جشن میلاد نبی مکرم اسلام7 و اولیای الهی سیره ی همیشگی مسلمین در سرتاسر جغرافیای جهان اسلام، در طول قرن های متوالی بوده است که در راستای تکریم نبی مکرم اسلام  صورت گرفته  است. وهابیان با طرح برخی اشکالات، به بدعت بودن چنین عملی حکم کرده اند. ازجمله محوری ترین ادعاهای آنان، ترک این عمل از سوی پیامبر7  و صحابه عنوان شده است . این در حالی است که ترک  فعل از سوی رسول گرامی اسلام7 به تنهایی موجب حرمت نمی شود؛ مگر این که نصی بر نهی از آن متروک اقامه شود. در مقابل، موافقان بزرگداشت موالید، این عمل را از مصادیق تعظیم شعایر الهی می دانند و دلایل متعددی از آیات قرآن، ازجمله: توصیه قرآن به لزوم یادآوری ایام الله، لزوم بزرگداشت شعایر الهی و... بر تایید چنین عملی ارایه می کنند.

    کلید واژگان: احتفال, بزرگداشت میلاد نبی اسلام, بدعت, سنت}
    Ghasem Mirzaei *

    Celebrating at the birthday of the Holy Prophet of Islam and the saints of God has been the tradition of Muslims throughout the Islamic world for centuries. This is because of commemorating the Holy Prophet of Islam (PBH). The Wahhabis doubted on the legitimacy of celebrating for the birthday of Holy Prophet, claiming that the Holy Prophet and his disciples have not done this themselves. But care must be taken that this is not a legitimate reason for forbidding the act of celebration, rather we must have an explicit religious text for declaring something Haram. the supporters of commemorating the birthdays consider this act as an example of bowing down to divine rites. They provide several reasons from the verses of the Qur'an to support their views, including: the Qur'an's advice on the need to remember God's Day, the need to celebrate divine rites, and etc.

    Keywords: Celebration, Commemorating the Birth of the prophet of Islam (PBH), Heresy, Tradition}
  • قاسم بستانی*

    حدیث «اصحابی کالنجوم» و برخی از احادیث مرتبط بدان، از سده های دور مورد مناقشه و رد و اثبات، از حیث لفظ و متن از سوی فریقین بوده اند و این مناقشات و مباحث، ضمن آثاری از علوم مختلف اسلامی یا به طور مستقل در میراث اسلامی دیده می شوند و هرچند، این حدیث و احادیث مرتبط بدان، از اهل سنت بوده و بیشتر مناقشات، توسط آنان صورت گرفته و مواضعی مختلف بلکه متعارض نسبت بدان داشتند، شیعه نیز هم زمان، بدان واکنش نشان داده و ضمن شرکت در این مناقشات، مواضع و رویکردهایی بعضا متعارض نسبت بدان داشته است. اما این مناقشات و رویکردها چه بودند؟ اعتبار آنها چیست؟ و چه ثمره ای بر این مواضع و رویکردها مترتب است؟در این مقاله، به روشی توصیفی‐تحلیلی و نیز کتابخانه ای تلاش می شود ضمن ارایه تاریخی این مناقشات و مواضع شیعی، به پرسش های بالا پاسخ داده و آشکار می کند که این مناقشات و رویکردها منسجم نبوده و مانند اهل سنت، شامل رد، اثبات همراه با توجیه حدیث و احادیث مرتبط بدان است و دلایل رد آن توسط شیعیان به عنوان حدیثی موضوع یا اثبات همراه با توجیه آن به صورت تحدید معنای اصحاب، به اهل بیت (ع) یا اصحاب غیرمنحرف، بسیار بوده و مهم ترین آنها، عدم عدالت مطلق صحابه، تعارض با تاریخ صدر اسلام، وجود احادیث معارض و استناد به نظرات منتقدان اهل سنت نسبت به این نوع احادیث است و هرچند که توجیهات شیعه نسبت به این حدیث، ممکن است قابل قبول باشد، اما دلایل نفی و رد حدیث به عنوان حدیثی موضوع، بسیار زیاد، محکم و تردیدناپذیرند و این توجیهات که متکی بر احادیثی چند از معصوم است، متاسفانه با تکیه بر حدیثی است که فی نفسه جعلی است که این امر خود بر مخدوش بودن بلکه جعلی بودن این احادیث توجیه گر می باشد.

    کلید واژگان: اختلاف, قرآن, سنت, فریقین, النجوم}
    Ghasem Bostani

    The ḥadīth of "my companions are like the stars" (Arabic: اصحابی کالنجوم, Romanized: Aṣḥābī ka 'l-nujūm) and some of the aḥādīth (Arabic: احادیث, singular: ḥadīth) related to it have been disputed and refuted and proven in terms of wording and text by Shīʿa and Sunnī for centuries and these conflicts of discussions are seen in different Islamic sciences or independently in Islamic heritage, and although this ḥadīth and related aḥādīth are from Sunnī sect and most of the disputes have been carried out by them [Sunnī sect] and had different conflicted views and Shīʿa have reacted to it at the same time and while participating in these conflicts had approaches and positions which have been sometimes conflicting with it. But what were these conflicts and approaches? What are their credentials? And what are the consequences of these approaches and positions? It is attempted in this article by a descriptive-analytical and library method to answer the above questions while presenting historical disputes and Shīʿa positions and reveals that these conflicts and approaches are not coherent and include rejection and proof like Sunnī sect, along with justification of ḥadīth and aḥādīth related to it, and the reasons for rejecting it by Shīʿa as a fabricated ḥadīth or proving it along with the definition of the meaning of "companions" (Arabic: اصحاب; aṣḥāb) to the companions Ahl al-Bayt (a) (Arabic: اهل البیت, lit. 'people of the house') or non-deviant companions were too many and the most important of them is lack of the absolute justice of the Companions, conflict with the early history of Islam, the existence of conflicting aḥādīth and citing the views of Sunnī critics about such aḥādīth, and although Shīʿa justifications for this ḥadīth may be acceptable, but, the reasons for rejecting the ḥadīth as a fabricated ḥadīth are very high, strong and unquestionable, and these justifications rely on a few aḥādīth from the Infallible (Arabic: المعصوم, al-Maʿṣūm), unfortunately, relying on a hadith that is forged and fake itself, which is justified by the distortion, but, also the fakeness of these aḥādīth.

    Keywords: Dispute, Quran, Sunnah (Arabic: سنه), Two sects (Arabic: فریقین), the Stars}
  • زهره اخوان مقدم، نیره اسحاقی*
    در قلمرو تفسیر و فهم قرآن کریم، رجوع به روایات دارای اهمیت است. به استناد حدیث ثقلین پیوندی عمیق و ارزشمند میان اهل بیت و قرآن کریم وجود دارد. بنابراین بهره گیری از بیانات ایشان همواره مورد توجه و تاکید مفسران قرآن بوده است. در شیوه تفسیری قرآن به قرآن آن گونه که از ظاهر سخنان و سیره تفسیری علامه طباطبایی بر داشت می شود ایشان قرآن را مستقل از روایات، تفسیر می نماید. ایشان برای تفسیر آیات از خود آیات قرآن استفاده می نماید.آیت الله جوادی نیز این سیره تفسیری را مورد توجه قرار داده است. لکن بررسی سیره تفسیری هر دو مفسر ، این مطلب را واضح می نماید که ایشان از سنت برای فهم و تفسیر هر چه دقیق تر آیات بهره گرفته اند. از منظر ایشان روایات به طور مستقیم دخالتی در تفسیر ندارند. اما در اموری همچون بیان مصداق و شرح آیه، تعمیم معنای آیه، تعیین و تبیین جزییات و تفاصیل آیات و... روایات قابل استفاده است. همچنین روایات صحیح می تواند برداشت های تفسیری را تقویت یا تضعیف نماید و این موضوع خللی بر خود بسندگی قرآن برای تبیین معنای خویش وارد نمی نماید. دو مفسر عالیقدر در زمینه نقد وبررسی احادیث نیز تنها به نقد سندی اکتفا نکرده بلکه به بررسی محتوایی رویات نیز می پردازند و معیارهایی را برای فهم حدیث و شناخت سره از ناسره ارایه می نمایند.
    کلید واژگان: تفسیر قرآن به قرآن, طباطبایی, جوادی آملی, سنت, تفسیر روائی, خودبسندگی, قرآنیون}
    Zohreh Akhavan, Nayereh Eshaghi *
    In the field of interpretation and understanding of the Holy Quran, referring tohadiths is important. According to the Hadith of Saqalain, there is a deep and valuable link between Ahl al-Bayt and the Holy Qur'an. Therefore, the use of his statements has always been the focus and emphasis of Qur'an commentators. In the method of interpreting the Qur'an according to the Qur'an, as can be seen from the appearance of Allameh Tabatabai's words and interpretation, he interprets the Qur'an independently of the hadiths. He uses the Qur'anic verses themselves to interpret the verses. Ayatollah Javadi has also paid attention to this method of interpretation. However, the examination of the interpretation process of both commentators makes it clear that they have used the Sunnah to understand and interpret the verses as accurately as possible. From his point of view, hadiths do not directly interfere in interpretation. But in matters such as stating the example and description of the verse, generalizing the meaning of the verse, determining and explaining the details of the verses, etc. traditions can be used. Also, correct hadiths can strengthen or weaken interpretations, and this issue does not affect the self-sufficiency of the Qur'an to explain its meaning. In the field of hadith criticism, two high-ranking commentators do not limit themselves to document criticism, but also examine the content of hadiths and provide criteria for understanding hadiths and identifying true and false hadiths.
    Keywords: interpretation of the Qur'an to the Qur'an, Al-Mizan, Javadi Amoli, Sunnah, narrative interpretation, self-sufficiency, Qur'anians}
  • لیلا سادات مروجی*

    سخنان، افعال و تقریر و امضاهای نبی گرامی2، که در مجموع سنت نامیده می شود و کلام حاکی از آن را حدیث می خوانند، تحت تاثیر عوامل مختلفی در جامعه صدر اسلام ترویج و نشر یافته و به دوران های بعد انتقال پیدا کرده است. در کنار تاکیدات و آموزش های خود رسول الله2، عامل دیگر نشر و گسترش سیره و حدیث نبوی در شبه جزیره عرب و حتی فراسوی مرزهای آن، ورود گروه هایی از تازه مسلمین یا جویندگان حقیقت به محضر رسول اکرم2 بود که به «وفود» نامبردار گشته اند. در جریان دو شیوه ارتباطی متقابل قبایل و رسول خدا2، یعنی ورود وفود به محضر پیامبر2 و اعزام نماینده از جانب پیامبر2، وفود به اعلام پذیرش رسالت حضرت محمد2، درخواست همراهی نماینده پیامبر2 با آنان برای آموزش احکام اسلام، انعقاد قراردادهای دو جانبه در زمینه جنگ و صلح می پرداختند و اهتمام رسول خدا2 بیان و تعلیم اصول اعتقادی، آموزش قرآن و احکام دین، تعیین وظایف مالی، همراه فرستادن متن مکتوب و نامه و اعزام نماینده بوده است. با بررسی کتب تاریخ، سیره و مکاتیب مربوط به صدر اسلام، اهم مسایل رد و بدل شده و اقدامات انجام گرفته در دیدار وفود با پیامبر2 قابل مطالعه است. از مهم ترین دستاوردها و نتایج مهم این سفرها در گسترش اسلام و نشر سیره و سنت نبوی، این موارد درخور اشاره است: آموزش توحید و تاکید بر هدم مظاهر شرک، زمینه سازی گسترش قلمرو اسلام، آموزش قرآن و نشر تعالیم آن، آموزش نماز و نشر فرهنگ آن، تبیین احکام مالی اسلام به ویژه زکات. به نظر می رسد آشنایی با روش ها و محتوای برنامه های نبوی برای هییت های اعزامی متقابل در عصر ایشان، می تواند به موفقیت بیشتر در این زمینه در عصر حاضر منجر گردد.

    کلید واژگان: سنت, حدیث, وفد, صدر اسلام, تعالیم نبوی}
    Leyla sadat Moravveji *

    The sayings, practices and taghrir of the Prophet (pbuh) have been spread in the early Islamic society under the influence of various factors and have been transferred to later periods. In addition to the assertions and teachings of the Prophet, another factor was the arrival of groups of new Muslims or seekers of truth to the presence of the Prophet, who were called "Wufud". The actions of "Wufud" include announcing the acceptance of the Prophet's mission, request the prophet's representative to accompany them to teach them the rules of Islam, and bilateral agreements in the field of war and peace. On the other hand, the Prophet's effort was to teach the principles of belief, Quran and the rules of religion, determine financial duties and sending letters and sending agent. By examining the books of history, Prophetic biography and schools related to the beginning of Islam, the most important issues exchanged and actions taken during the delegation's meeting with the Prophet can be read. The most important results of these journeys in the spread of Islam and the publication Sunnah, the following are worth mentioning: the teaching of monotheism and emphasis on ruin of the manifestations of polytheism, laying the foundations for the expansion of the territory of Islam, teaching the Qur'an and publishing its teachings, teaching prayer, explaining the financial rules of Islam, especially zakat. Knowing the methods and content of the Prophet's programs in this field can lead to more success in the present era.

    Keywords: Sunnah, Tradition, Wufud, The beginning of Islam, Prophetic teachings}
  • حسن رضایی هفتادر*، محمد قاسمی شوب، صفر نصیریان
    امروزه بحث قلمرو دین، از مباحث مهم در دنیای اسلام است. سید احمدخان هندی، اولین متفکری است که در تحدید قلمرو قرآن و سنت به عنوان دو منبع مهم دین سخن گفته است. دیدگاه هایی که وی دراین باره ارایه کرده است، در چهار محور بررسی و ارزیابی می شود: سید احمدخان آیاتی از قرآن را که حاکی از قوانین دنیوی است، به معنایی مادی تاویل می کند؛ بر اساس دیدگاه وی، سنت، روح پیام الهی و تفسیر آن به شمار می آید که ازاین جهت شبیه کتب مقدس است. به اعتقاد سید احمد خان، سنت به طور عمده با معیار عقل سنجیده می شود؛ ازنظر وی، مسایل اخروی تنها حوزه وحی سنت است. مهم ترین نقدهایی که بر دیدگاه های وی وارد است، عبارت اند از: عقل و تجربه انسان در شناخت همه راه های معرفت، محدودیت دارد؛ ازاین رو، تابع قرار دادن قوانین حاکم بر زندگی دنیوی انسان در ابعاد اجتماعی -سیاسی، از قوانین مطرح در علوم تجربی، خطاست. تشبیه وحی سنت به وحی کتب مقدس، درحالی که تفاوت های مهمی بین این دو است، وجهی ندارد. تفسیر بودن جزییات وحی سنت، ناشی از دیدگاه سید احمدخان درباره ماهیت وحی و جنبه بشری دادن به آن است. قلمرو وحی سنت، مسایل مهم اجتماعی -سیاسی را نیز در برمی گیرد.
    کلید واژگان: قلمرو دین, قرآن, سنت, عقل, وحی, سید احمدخان}
    Hassan Rezaee Haftadur *, Mohammad Qasemi Shoob, Safar Nasirian
    Nowadays, the discussion of religion territory is one of the important and challenging debates in the Islamic world. Sayyid Aḥmad Khān Hindī has been the first thinker who followed his contemporary orientalists in talking about the boundaries of the Quran and sunna territory. The viewpoints that Sayyid Aḥmad Khān has provided in defining the boundaries of the Quran and sunna territory can be examined and evaluated in four directions, namely, sunna is the spirit of the divine message and its interpretation, and is similar to the Bible in this regard, sunna is mainly measured by intellect, and the otherworldly matters comprise the only arena of sunna revelation. However, there are some important criticisms against his viewpoints. First, he likens the sunna revelation to the Bible revelation, while there exist important differences between the two. Second, his consideration of the details of the sunna revelation as stemming from exegesis arises from Sayyid Aḥmad Khān’s viewpoint on the nature of revelation and his attribution of a human source to it. Third, adopting a strategic viewpoint to the qur’ānic verses leads us to the point that the human is created by God, and his will existentially and legally depends on His will; therefore, despite having the grace of intellect, he faces limitations in all paths of knowledge. Fourth, his viewpoint on revelation is similar to the Christian thinkers’ stance in this regard, and this viewpoint does not agree with the infallibility of the prophets.
    Keywords: Quran, sunna, Intellect, Revelation, Aḥmad Khān}
  • علی حبیبی*، علی رضا فخاری، زینب السادات حسینی

    رویکرد اندیشمندان مسلمان، در قرون گذشته پیرامون جایگاه روایات در فهم قرآن طیفی گسترده است که یک سر آن قائلان به بی نیازی مطلق فهم قرآن از روایات اند و سر دیگر آن کسانی هستند که قرآن را جز از طریق سخن معصومان (علیهم السلام) قابل فهم نمی دانند. در این میان توجه به دیدگاه جریان های فرهنگی-اجتماعی معاصر فعال در ایران که در حوزه تدبر در قرآن و فهم آن فعال هستند و در قالب موسسات آموزشی، مبانی و روش های ویژه خود را به جامعه عرضه می کنند، ضروری به نظر می رسد. در این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی با بررسی آثار مکتوب و مصاحبه با برخی اساتید سه جریان «محمدحسین الهی زاده»، «احمدرضا اخوت» و «محمدعلی لسانی فشارکی» روشن شد که این سه جریان با تفکیک مراتب فهم قرآن، به دو ساحت «تدبر» و «تفسیر»، نقشی متفاوت برای روایات در هر یک از این مراتب تعریف می کنند؛ به نحوی که تدبر در قرآن را کاملا مستقل از روایات دانسته و تنها نقشی کمکی برای روایات در این حوزه می شناسند اما تفسیر و تبیین قرآن را اساسا بر عهده معصومان (علیهم السلام) دانسته و به شرط تعلم از آنان، برای علما و مجتهدین جایز می دانند.

    کلید واژگان: تدبر, تفسیر, سنت, روایت, جریان شناسی}
    Ali Habibi*, Alireza Fakhari, Zeynab Sadat Hosseini

    The approach of Muslim thinkers in the past centuries regarding the place of hadiths in the understanding of the Qur'an can be considered as a broad spectrum, one end of which is those who believe that there is no need for hadiths in understanding all levels of the Qur'an, and the other end is those who believe that the understanding of the Qur'an is completely dependent on the hadiths of the Prophet and the innocents (PBUH). In the meantime, it seems necessary to pay attention to the perspective of the contemporary socio-cultural flows active in Iran, which are operating in the field of deliberation in the Qur'an and present their special foundations and methods to society in the form of educational institutions. The method of this research is the descriptive-analytical approach. By investigating the written works and interviewing some professors of the three schools of thought, "Mohammad Hossein Elahizadeh", "Ahmadreza Okhovvat", and "Mohammad Ali Lesani Fesharaki", it was clarified that these three flows, by separating the levels of understanding of the Qur'an into two areas of "deliberation" and “interpretation”, define a different position for hadiths in each of these levels in such a way that they consider deliberation in the Qur'an to be completely independent of hadiths and only recognize the supporting role of hadiths in this area. However, they believe that the interpretation and explanation of the Qur'an are the responsibility of the innocents (PBUH) and consider it permissible for the scholars and mujtahids on the condition of learning from them.

    Keywords: Deliberation, Interpretation, Sunnah (Tradition), Hadith, Studyof Flow}
  • علی حسینی*، سکینه شجیرات، بهاره افتخاری

    این پژوهش با روش هرمنوتیکی- تحلیل و تبیین معنایی - به دنبال درک چرایی و چگونگی معنا و مفهوم دیالکتیک و گفتمان، ارتباط آن ها و همسانی و ناهمسانی آن دو در تاریخ اندیشه غرب است. ازآنجایی که؛ انسان همواره با حقیقت -به عنوان مهم ترین مفهوم- و حس حقیقت طلبی از گذشته های دور تا اکنون سروکار داشته و دارد؛ و شاید این حقیقت و حقیقت طلبی انسان، دیرینه ترین مفهوم فلسفی باشد که فلاسفه به آن پرداخته اند. دیالکتیک و گفتمان دو روش زبانی هستند که یکی برای درک و کشف حقیقت و دیگری برای ساخت حقیقت به وجود آمده اند. دیالکتیک ابداع فلاسفه ی باستانی است و گفتمان توسط اندیشمندان جدید ظهور یافته است. ازاین رو؛ زبان به مثابه نقطه ی اتکال آن دو؛ بنیادی ترین ابزار تعامل انسانی است- که سازنده دنیای او نیز هست- و تنها وسیله ای است که می تواند حقیقت را به آدمی نشان دهد و فیلسوف بر خود می داند که با زبان و روشی درست حقیقت را آشکار کند. نتایج و یافته های پژوهش نشان داد که رویه ی گفتمان درواقع ادامه ی سنت دیالکتیک است که با توجه به تغییرات اجتماعی و سیاسی دوران جدید شکل یافته است. این نوشتار درصدد است ضمن بررسی دو مفهوم دیالکتیک و گفتمان و سیر تحول آن ها به تبیین رویه گفتمانی که در حقیقت ادامه سنت دیالکتیک است، بپردازد.

    کلید واژگان: دیالکتیک, گفتمان, سنت, مدرن, پسامدرن}
  • مهدی مردانی(گلستانی)*
    مطالعه و تحقیق درباره سیره اهل بیت:، نیازمند شناخت رویکردها و رهیافت های گوناگون به سیره اهل بیت(ع) است. چرا که با شناخت این رویکردها به سیره اهل بیت(ع) می توان آرای مرتبط را رصد و مقایسه کرد تا امکان رویارویی منطقی با چالش های پیش رو فراهم شود. یکی از رویکردهای شاخص درباره سیره اهل بیت(ع)، رویکرد الگومدارانه است. در این رویکرد، سیره به مثابه اسوه و الگوی زندگی نگریسته می شود و با هدف شناخت روش صحیح زیستن مورد بررسی قرار می گیرد. مقاله حاضر با روش توصیفی_تحلیلی به این پرسش اصلی پاسخ داده است که رویکرد الگومدارانه به سیره اهل بیت(ع)، چه پیشینه تاریخی دارد و پیامدهای نظری آن چیست؟ نتایج این تحقیق نشان می دهد که رویکرد الگومدارانه، دارای سه مرحله تاسیس، تبیین و توسعه است و در دو بخش مفهوم سیره و قلمرو سیره پژوهی اثربخشی دارد.
    کلید واژگان: اهل بیت(ع), سنت, سیره پژوهی, سیره شناسی}
    MAHDI MARDANI(Golestani) *
    Research about the sira of the Ahl al-Bayt (As) requires knowledge of various approaches to the sira of the Ahl al-Bayt (As). By knowing these approaches, we can compare related opinions and provide the possibility to face the upcoming challenges. One of the prominent approaches regarding the way of Ahl al-Bayt (As) is the model-oriented approach. In this approach, sira is viewed as a way of life and is examined with the aim of discovering the correct way of living. The present article has answered the main question with descriptive-analytical, what is the historical background of the model-oriented approach to the sira of Ahl al-Bayt (As) and what are its theoretical consequences? The results of this research show that the model-oriented approach has three stages of establishment, explanation and development, and it is effective in two parts, the concept of sira and the realm of sira research
    Keywords: Ahl al-Bayt (AS), tradition, Sira studies, Knowledge of sira}
  • محمد رفیق*، حسن خیری
    سنن الهی جایگاهی پربسامد و موثر در تحلیل ها و تدبیرهای سیاسی اجتماعی حضرت آیت الله العظمی خامنه ای دام عزه دارد که این تحقیق درصدد تبیین کارکردهای اجتماعی سنن الهی با روش توصیفی-تحلیلی و تفسیری-استنباطی از کلام ایشان است. سنن در این مقاله قوانین و ضوابط الهی حاکم بر جهان و انسان است که به صورت تکوینی و مطلق یا به صورت تشریعی و مشروط به نیت و عمل انسانی پدیدار می گردد. سنت های الهی، روش های هستند که خدای متعال امور عالم و آدم را بر پایه آنها تدبیر و اداره می کند. همان طور که در عالم طبیعی، سنن و قوانین الهی وجود دارد، قوانین و سننی نیز در جوامع انسانی وجود دارد که ممکن است کسی با چشم مادی نتواند درک کند، اما وجود دارد. کارکرد، اصطلاحی جامعه شناختی است که به معنای اثر و نتیجه به کار می رود. کارکرد سنن الهی و نتایج و آثاری که بر سنن مترتب می شود، هم فردی و هم اجتماعی است؛ این نوشتار درصدد بیان کارکردهای اجتماعی می باشد. تحقق نظارت، پاسداشت ارزش ها، تحقق عزت، قدرت و مقاومت، معنویت، عقلانیت، عدالت، بصیرت، دشمن شناسی و تحقق پیشرفت در جامعه و... از مهمترین کارکردهای اجتماعی است که از کلام مقام معظم رهبری می توان استخراج نمود.
    کلید واژگان: سنن الهی, کارکرد اجتماعی, مقام معظم رهبری, سنت}
    Muhammad Rafiq *, Hassan Khairi
    Divine traditions have a frequent and effective place in the analysis and political-social measures of Ayatollah Khamenei, and this study tries to explain the social functions of divine traditions through a descriptive-analytical and interpretive-inferential method of his words. Traditions in this article are divine rules and regulations governing the world and human beings, which appear in a formative and absolute form or in a legislative form and under the condition of the existence of human intention and action. Divine traditions are the methods by which Allah Almighty plans and administers the affairs of the world and man based on them. Just as there exists divine traditions and laws in the natural world, there are also laws and traditions in human societies that may not be understood by someone with a material eye, but they exist. The word "function" is a sociological term that is used in the meaning of effect and result. The function of the divine traditions and the results and effects that follow the traditions are both individual and social. This article seeks to express social functions. Realization of supervision, protection of values, realization of honor, strength and resistance, spirituality, rationality, justice, insight, awareness about enemie and realization of progress in society, etc. are among the most important social functions that can be extracted from the words of the Supreme Leader of Islamic Republic of Iran.
    Keywords: Divine traditions, social function, Supreme leader, tradition}
  • زهرا شهرزاد*
    مرگ آگاهی به مثابه تجربه اختصاصی انسان ها، همواره در ساحت اندیشه جایگاه داشته است. عقلانیت متمایز سنت و تجدد در موضوع مرگ، طیف هنجاری متضادی را ایجاد کرده که در ادراک ایرانیان از مرگ قابل شناسایی است. بر مبنای این تمایز، در این پژوهش به مطالعه پدیدارشناختی مواجهه با مرگ در تجربه زیسته کنشگران پرداخته ایم. با نمونه گیری نظری، یافته ها از طریق انجام مصاحبه های عمیق، با 23 نفر از افرادی که در قبال موضوع مرگ از تجربه زیسته ضخیمی برخوردار بوده اند، گردآوری شد و پس از تحلیل تماتیک داده ها، 7 سنخ از مرگ آگاهی؛ تخدیری، شهادت طلبانه، امپریسیستی، نهیلیستی، نمایشی، غفلت طلبانه و واقع گرایانه دینی از یکدیگر متمایز گردید. همچنین در راستای رسیدن به ذات تجربه مرگ آگاهی، مفهوم «گسست در روزمرگی» به مثابه هسته مرکزی این تجربه پدیدارشناسانه استحصال گردید.
    کلید واژگان: مرگ آگاهی, گسست در روزمرگی, سنت, تجدد, پدیدارشناسی مرگ}
  • سید حسین مدرسی طباطبایی*

    مفتخرم که عهده دار ایراد دومین سخنرانی سالانه «عبد الرزاق سنهوری» در این مرکز معزز علمی هستم ، کسی که او را «احیاگر و مجدد بی منازع حقوق عرب در قرن بیستم» خوانده اند . درست تر آن است که بگوییم نه تنها قانونگزاری نوین عرب بل تبویب و تدوین حقوق مدنی اسلامی به زبان علمی امروز تا حد زیادی مرهون و وامدار کوشش احیاگرانه اوست .برای من اضافه بر این ، نام او موجب تجدید خاطرات گذشته های دور است . وقتی در بهار سال 1966 برای اولین و آخرین بار (تا کنون) در زندگی خود وارد نجف شدم . در حوزه علمی آن شهر که از کهن ترین حوزه های علمی اسلامی است برخی از اساتید آن ، دانشجویان فقه را به خواندن آثار سنهوری تشویق می کردند ، نه تنها مصادر الحق فی الفقه الاسلامی یا نظریه العقد فی الفقه الاسلامی که مستقیما با فقه در تماس بود بلکه مشخصا کتاب الوسیط فی شرح القانون المدنی که شرح متوسط او بر قانون مدنی مصر بود ، تا شاگردان با طرز کارکرد فقه در حقوق مدرن و مباحث روز در حقوق عرب آشنا شوند و با مساهمتی که هر یک می توانست در دیگری داشته باشد آشنا گردند

    کلید واژگان: سنت, نوآوری, سنهوری}
    Seyed Hossein modares tabatabaee
  • مهدی فرمانیان*
    مسیله تلقین میت بعد از دفن، یکی از مسایلی است که جمهور مسلمین در آن اتفاق نظر دارند؛ اما در مقابل، بیشتر وهابیان، تلقین میت بعد از دفن را بدعت می دانند. با توجه به اینکه مسیله مذکور از نظر مذاهب اربعه و وهابیت به خوبی تبیین نشده است؛ لذا بر آن شدیم در نوشتار پیش رو به بررسی تلقین میت بعد از دفن بپردازیم. جمهور علمای اهل سنت اعم از حنفی، مالکی، شافعی و حنبلی حتی شخصیت های متشددی مانند ابن تیمیه حرانی و شاگرد وی، ابن قیم گفته اند: «تلقین میت بعد از دفن، سنت، مستحب و جایز است». افزون بر این، برخی از پیروان ایمه دعوت نجد معتقدند، تلقین میت، جایز و سنت است؛ اما در مقابل، اکثر وهابی ها همچون البانی، بن باز و دیگران معتقد هستند، چنین عملی بدعت است و می گویند سلف چنین کاری انجام نداده اند؛ درحالی که به اعتقاد اهل سنت، صحابه و سلف به تلقین میت عمل کردند؛ لذا از زمان سلف تا به امروز، مسلمانان به تلقین میت بعد از دفن عمل می کنند.
    کلید واژگان: تلقین میت, اهل سنت, ابن تیمیه, سنت, وهابیت, بدعت}
    Mehdi Farmaniyan *
    Indoctrination of the dead after burial (Talqeen) is one of the issues on which the majority of Muslims concur; On the other hand, most Wahhabis consider this act to be heresy. Since this issue is not scrutinized from the viewpoint of four major Islamic sects and Wahhabism, in the following essay, we decided to consider this topic. The majority of Sunni scholars, including Hanafi, Maliki, Shafi'i, and Hanbali concur on this issue, and even fundamentalist figures such as Ibn Taymiyyah al-Harrani and his disciple Ibn Qayyim al-Jawziyya, have said that: "Indoctrination of the dead after burial is a tradition, and permissible." But, most Wahhabis, such as al-Albani and Binbaz, believe that such an act is heresy and say that their predecessors (Salaf) did not do so. While the Sunnis, the Companions and the Salaf believed in inculcating the dead; Therefore, from the time of Salaf until today, Muslims have been indoctrinating the dead after burial.
    Keywords: Talqeen the Sunni Ibn Taymiyyah, Tradition Wahhabism Heresy}
  • زینب شمس*، محسن قاسم پور
    در قرن معاصر با تاثیرپذیری از افکار سید جمال الدین اسدآبادی، نیازها و شرایط سیاسی- اجتماعی جامعه، جریانی به نام «قرآنیان شیعه» در ایران شکل گرفت که بارزترین مشخصه آنان، کنار نهادن احادیث ائمه(ع) در فهم قرآن شناخته شده است. مطالعه آثار آنان نشان می دهد، دیدگاه شان با سایر قرانیون تفاوت هایی را دارد. هدف این نوشتار بررسی نقش سنت در مبنا و رویکرد منتسبین به این جریان با استناد به نصوص خودشان است، ازاین رو با روش تحلیلی-توصیفی، دیدگاه آنان در سه موضوع (تفسیر و تاویل، کفایت قرآن (بهره مندی از سنت در مباحث اعتقادی و نیز در تبیین احکام و جزئیات)، شروط پذیرش روایت) جمع آوری و فارغ از ارزیابی صحت واکاوی شده است. یافته ها حاکی از آن است که با این حجم از تفاوت ها و تناقضات، خطا در به کارگیری رویکردها و...، جریان به حساب آوردن آنان موضوعی قابل تامل است. از تناقض بین آراء آنان با یکدیگر، عدم پایبندی به مبانی و تغییر نظراتشان در طول حیات فکری شان، سستی مبانی آنان نتیجه می شود.
    کلید واژگان: قرآنیان شیعه, تفسیر, کفایت قرآن, سنت, پایبندی به مبانی}
    Zeynab Shams *, Mohsen Qasimpour
    Influenced by the thoughts of Seyyed Jamal al-Din al-Assadabadi, and the socio-political conditions of society, the need for a contemporary movement called the "Shiite Qur'an" was formed in Iran, that Their most prominent characteristic is the Decline of the hadiths of the Imams in understanding the Qur'an. Examination of their books shows that views differ from those of other Qur'ans. The main purpose of this study is to examine the role of Sunnah in the basis and approach of Shiite Quranists through their own books. By analytical-descriptive method, their views on three issues (interpretation, adequacy of the Qur'an (using the tradition in doctrinal discussions and also in explaining the rules and details), the conditions for accepting the narration) Collected and analyzed independently of accuracy. Findings indicate that with this volume of differences and contradictions, errors in the use of approaches, etc., the process of calculating them is a matter for consideration. The contradiction between their opinions, lack of adherence to the principles and change of their views during their intellectual life, results in the weakness of their principles.
    Keywords: Shiite Quranists, Interpretation, Sufficiency Of The Qur'an, Tradition, Adherence To The Basics}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال