به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « علویان » در نشریات گروه « علوم قرآن و حدیث »

تکرار جستجوی کلیدواژه «علویان» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • حمیدرضا مطهری*
    ولایتعهدی امام رضا(ع)، یکی وقایع مهم تاریخ اسلام بود که از جانب مامون عباسی و با هدف های مشخصی در رمضان سال 201قمری شکل گرفت. اگر چه مامون اهداف متعددی از این اقدام خود داشت، اما با توجه به اتفاق های درون دستگاه خلافت، بی اعتمادی ایرانیان و قیام های متعدد علویان، مهم ترین هدف او تثبیت حکومت خود و کسب مشروعیت برای خلافت عباسی بود. اگر چه مامون توانست تا حدودی حکومت خود را به ثبات برساند، اما هدف دیگر او یعنی مشروعیت بخشی به خلافت عباسی نه تنها تامین نشد؛ بلکه با اقدامات به موقع امام رضا(ع) مشروعیت حکومت آن ها زیر سوال رفت. در این پژوهش با نگاهی به مشکلات مامون، به مهم ترین اهداف و اقدامات او در راستای کسب مشروعیت پرداخته و عکس العمل امام رضا(ع) پرداخته می شود.
    کلید واژگان: امام رضا(ع), ولایتعهدی, مشروعیت, خلافت, علویان}
  • سید قاسم رزاقی موسوی*

    اینکه هاینس هالم با چه رویکردی نصیریه را معرفی کرده و به چه میزان با منابع اصلی هماهنگ است، مسیله اصلی پژوهش حاضر به شمار می آید. این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی و رویکرد تاریخی به تبیین و نقد دیدگاه های هاینس هالم درباره فرقه «نصیریه» از فرقه های انشعاب یافته شیعه می پردازد. هالم دیدگاه های خود درباره این فرقه را بیشتر در کتاب غنوصیان و مقاله نصیریه در دایره المعارف اسلام لیدن (2EI) بیان نموده که محور اصلی بررسی در این پژوهش است. هالم ضمن تلاش برای تبیین صحیح تاریخ نصیریه بر اساس منابع اسلامی و پیوند آنان با غالیان صدر اسلام، درصد معرفی شخصیت های برجسته فرقه، آموزه ها، آیین و اعیاد نصیری بر اساس اندیشه باطنیگری بوده و این مسیله را ماهیت عرفانی برای نصیریه معنا نموده که محل تامل است. با توجه به اهمیت دایره المعارف اسلام (2EI) که از منابع مهم و مرجع مطالعاتی در مراکز علمی به شمار می آید و هم چنین مرجعیت علمی مولفان مقالات شیعی دایره المعارف، روشمندی پژوهش ها و دستاوردهای جدید مطالعات، بررسی آرای آنان باهدف دستیابی به نقاط قوت و ضعف، اصلاح دیدگاه ها و معرفی مناسب تر فرقه های شیعه، ضروری به نظر می رسد و این پژوهش نیز عهده دار بخشی از این مهم است.

    کلید واژگان: هالم, نصیریه, علویان, ماهیت عرفانی, بررسی انتقادی, دائره المعارف اسلام (2EI)}
  • زهره دهقان پور*، منصور طرفداری

    مهاجرت اعراب به ایران که از ابتدای فتوحات آغاز شده بود، در دوره امویان و عباسیان نیز تداوم داشت. تفاوت مهاجرت اعراب در دوره عباسی با دوره های قبل از آن در این بود که مهاجران این دوره را بیشتر علویان تشکیل می دادند. این مهاجرت ها از ابتدای دوره عباسی شروع شد و با حضور امام رضا (ع) در ایران شدت بیشتری گرفت. مسئله پژوهش حاضر تاثیر هجرت و ولیعهدی امام رضا (ع) بر مهاجرت های علویان در دوره عباسی است. سوال این پژوهش آن است که مهاجرت امام رضا (ع) چه تاثیری بر مهاجرت علویان در دوره عباسی داشت؟.  اطلاعات منابع گوناگون، گویای تاثیر بسیار هجرت امام رضا (ع) بر روند مهاجرت علویان با گرایش های مختلف شیعی است. مهاجرت علویان به ایران در دو دوره و به دو صورت یعنی همزمان با هجرت امام رضا (ع) و پس از هجرت شکل گرفت. از این رو می توان هجرت و ولیعهدی امام رضا (ع) را به عنوان عاملی مهم در شکل گیری، تداوم و گسترش مهاجرت علویان به مناطق مختلف ایران دانست و حتی برای آن در شکل گیری دولت علویان طبرستان نیز نقش و سهمی قایل شد. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و با استفاده از اطلاعات منابع مختلف تاریخی، رجال، انساب، فرق و مآخذ و تحقیقات جدید است. همچنین در این پژوهش سعی شد به جز رجوع به کتاب های متعلق به شیعه امامیه، به کتاب های فرقه زیدیه نیز استناد شود.

    کلید واژگان: امام رضا(ع), هجرت, ولیعهدی, علویان, ایران, دوره عباسی}
    Zohreh Dehghanpour *, Mansur Tarafdari

    The migration of Arabs to Iran, which began at the beginning of the conquests, continued during the Umayyad and Abbasid periods. The difference between the Arab migration in the Abbasid period and the previous periods was that the immigrants of this period were mostly Alawites. These migrations started from the beginning of the Abbasid period and intensified with the presence of Imam Riḍā (as) in Iran. The subject of the present study is the effect of the emigration and guardianship of Imam Riḍā (as) on the Alawite migrations in the Abbasid period. The question of this research is what effect did the migration of Imam Riḍā (as) have on the migration of Alawites in the Abbasid period? Information from various sources indicates the great impact of the emigration of Imam Riḍā (as) on the migration of Alawites with different Shiite tendencies. The migration of the Alawites to Iran took place in two periods and in two forms, that is, simultaneously with the migration of Imam Riḍā (as) and after the migration. Therefore, the emigration and coronation of Imam Riḍā (as) can be considered as an important factor in the formation, continuation and expansion of Alawite migration to different parts of Iran, and even it played a role in the formation of the Alawite government of Tabarestan. The research method in this research is descriptive-analytical, and the method of collecting information is library and using the information of various historical sources, rijals, genealogies, sects and new sources and researches. Also, in this research, in addition to referring to the books belonging to the Imami Shiites, the books of the Zaydi sect were also cited.

    Keywords: Imam Riḍā (as), Emigration, guardianship, Alawites, Iran, Abbasid period}
  • محمدعلی چلونگر *

    افرادی از اهل بیت(ع) بعد از فتح مغرب وارد آنجا شدند و به علت انتساب به رسول الله(ص) مورد توجه اهالی مغرب که عمدتا قبایل بربر بودند ،قرار گرفتند. دوستی ومحبت نسبت به اهل بیت(ع) در میان همه ساکنان مغرب از آغازین سالهای ورود مسلمانان وجود داشت. انتساب به اهل بیت(ع) در نزد قبایل مغرب ، شرف و افتخار محسوب می شد. ورود نوادگان رسول الله(ص)، تاثیر عمیقی در اوضاع سیاسی ، دینی، فرهنگی واجتماعی مغرب نهاد. این مقاله با روش تحقیق کتابخانه ای در پی بررسی تاثیرات حضور علویان و پیروان اهل بیت(ع) در تحولات مغرب وپاسخ به این سوال که نتایج سیاسی، دینی، فرهنگی واجتماعی این حضور چیست. دستاورد مقاله آن است که علویان و پیروان اهل بیت(ع) یکی از عوامل مهم تاثیر گذار در تحولات آنجا بودند.نتایج حضور اهل بیت(ع) را می توان در گسترش تشیع بویژه در بعد محبتی آن ، گرایش قبایل بربر به اهل بیت(ع)، بیداری قبایل بربر نسبت به عملکرد دولت های امویان و عباسیان ، گسترش آرمان های عدالت محور و ازیاد نسل سادات و باقیماندن فرزندان شجره نبوت نام برد.

    کلید واژگان: اهل بیت(ع), علویان, مغرب اسلامی, قبائل بربر, ادریسیان}
    Mohammadali Chelongar *

    Some members of the Ahl al-Bayt (AS) entered the Maghreb after the conquest of the land; and due to their attribution to the Messenger of God (S), they came to the attention of the Maghreb people, mainly Berber tribes. Friendship and affection towards the Ahl al-Bayt (AS) existed among all inhabitants of the Maghreb from the first years of the Muslims entering. Attribution to the Ahl al-Bayt (AS) was considered an honor for the Maghreb tribes. The arrival of the descendants of the Messenger of God (S) had a profound effect on the political, religious, cultural, and social situations of the Maghreb. This library-based research aims to study the effects of the presence of the Alawites and the followers of the Ahl al-Bayt (AS) in the developments of the Maghreb and answers the question of what the political, religious, cultural and social consequences of this presence were. It concluded that the Alawites and the followers of the Ahl al-Bayt (AS) were one of the influential factors in the developments in that area. The results of the presence of the Ahl al-Bayt (AS) can be mentioned in the spread of Shiism, especially in its affection dimension, the tendency of the Berber tribes to the Ahl al-Bayt (AS), the awakening of the Berber tribes towards the performance of the Umayyad and Abbasid governments, the expansion of the justice-oriented ideals, the increase of the Sadat generation, and the survival of the children of the lineage of prophecy.

    Keywords: Ahl al-Bayt (AS), Alawites, the Islamic Maghreb, Berber tribes, Idrisid dynasty}
  • محمد حسن بیگی*

    پس از رحلت پیامبر جامعه اسلامی به سه گروه تقسیم شد: مهاجران که عمدتا خواهان خلافت ابوبکر شدند، انصار که خواستار خلافت سعد بن عباده بودند و طرفداران خلافت امام علی. در این میان، عباس و چهار پسرش در گروه سوم جای داشتند و از خلافت امام علی حمایت می کردند. نزدیکی عباسیان به علویان تقریبا در سراسر سده نخست هجری ادامه داشت. در آغاز قیام عباسیان در حدود 100 هجری، آنها زیرکانه، بسیاری از الگوهای تبلیغی علویان را به کار گرفتند. عباسیان که مدعی جانشینی از سوی ابوهاشم نوه امام علی بودند، با هوشیاری توانستند از دیگر رقبای خود پیشی بگیرند. سوال اصلی پژوهش آن است که عباسیان در قیام خود چگونه از شعایر شیعی بهره گرفته و از حمایت شیعیان استفاده کردند؟ در این مقاله چگونگی رابطه بنی عباس با شیعیان پیش از دستیابی به قدرت و همچنین استفاده ابزاری آنها از الگوها و روش های شیعیان در راستای تقویت قیامشان مورد بازخوانی و تحلیل قرار گرفته است تا نشان دهد عباسیان چه مقدار از این الگوها بهره بردند تا از طرفداری شیعیان برخوردار شوند.

    کلید واژگان: تشیع, خلافت, عباسیان, علویان, قیام عباسی}
    Mohaammad Hassanbeigi *

    After the demise of the Prophet (PBUH), the Islamic society was separated into three groups: the emigrants who largely desired the caliphate of Abu Bakr, the Ansar who wanted the caliphate of Sa'd ibn 'Abadah, and the supporters of the caliphate of Imam Ali (AS). Meanwhile, Abbas and his four sons were positioned in the third group and supported the caliphate of Imam Ali (AS). The proximity of the Abbasids to the Alawites continued almost until the first century AH. At the beginning of the Abbasid uprising around 100 AH, they shrewdly made use of many Alawite propagation methods. Shrewdly overtaking their rivals, the Abbasids declared they are successors of Abu Hashem, the grandson of Imam Ali (AS).  The main question of this study is that how the Abbasids could utilize the Shiite rituals and supports in their uprising? In this research, the method of the Abbasids relations with the Shiite before coming to the office and the method of their instrumental use of the Shiite propagational patterns in fortifying their uprising are reviewed and analyzed to illustrate how much the Abbasids made use of such patterns to recruit the Shiite supports.

    Keywords: Shiite, caliphate, the Abbasids, Alawite, the Abbasids uprising}
  • سید ابوالحسن نواب، حسین متقی*
    یکی از اصول اعتقادات علویان، امامت است- علویت آناتولی بر یک نظام اعتقادی مبتنی بر دوستی علی(ع) و اهل بیت (امامان) استوار است- علویان بکتاشی همانند شیعه امامیه اثنی عشری، دارای دوازده امام معصوم اند. امام از دیدگاه بکتاشیه، یعنی کسی که از هرگونه اشتباه، قصور و گناه مبرا است. امام باطن قرآن، عالم و پیشوای دینی اجتماع است. به اعتقاد بکتاشیان، پیامبر(ص) پس از خود، علی(ع) را به عنوان جانشین معرفی کرده است؛ اما پس از وفات آن حضرت، جانشینی علی(ع) نادیده گرفته شد و حق آن حضرت(ع) به دست خلفای سه گانه غصب گردید. علویان معتقدند مسلمانان پس از حضرت محمد(ص) به 73 فرقه تقسیم شدند که تنها یک فرقه از آنها بر حق است و باقی اهل آتش اند. پیروان اهل بیت(ع) و دوازده امام(ع) گروه و فرقه ناجیه اند. به نظر می رسد، مفهوم امامت، نزد بکتاشیه، از یک حرکت تکاملی برخوردار بوده است و گویا پس از نفوذ اندیشه حروفیه در طریقت بکتاشیه در قرن نهم هجری، متاثر از فلسفه نوافلاطونی اسماعیلیه، آموزه های شیعی مانند امامت، با تفسیر جدید متاثر از برداشت های عرفانی غامض حروفیه، به تدریج از تعریف های شیعه اثنی عشری فاصله گرفته است؛ هرچند در اصل دوستی با اهل بیت(ع) و دوازده امام(ع) و اعتقاد به اصل امامت چندان تغییری مشاهده نمی شود و این خصیصه در سنت اعتقادی علویان و بکتاشیان مستدام است.
    کلید واژگان: امامت, ولایت, بکتاشیه, علویان, تشیع, نسخ خطی, ترکیه}
    Seyyed Abul Hasan Navvab, Hossein Mottaqi *
    One of principles of Alawis beliefs is Imamah. Anatolia Alawiness rests on a belief system based on friendship with Ali (pbuh) and Ahl al-Bayt (the Imams). Bektāshī Alawis like Twelver Imāmiyya Shia have twelve infallible Imams. From the viewpoint of Bektāshīyah, Imam means someone who is free from any kind of mistake, failure, and sin. Imam is the inner meaning of Quran, the religious scholar, and the leader of society. According to beliefs of Bektāshīs, the Prophet (s) has introduced Ali (pbuh) as the successor, after himself; but after the decease of the Prophet (s), the succession of Ali (pbuh) was ignored and right of Ali (pbuh) was usurped by the triple caliphs. Alawis believe that Muslims were divided to 73 sects only one of which is right and the rest belong to fire. Followers of Ahl al-Bayt (pbut) and the twelve Imams (pbut) are the saved group and sect. It seems the concept of Imamah to Bektāshīyah has had an evolutionary movement and supposedly after the penetration of Hurufism thought in Bektāshīyah Ṭarīqah in the fifteenth century, which was influenced by Neoplatonic philosophy of Ismailism, Shīʿī teachings like Imamah, given the new interpretation influenced by the complicated mystical understandings of Hurufism, has gradually taken distance from Twelver Shia’s definitions; although there is not seen such change in the principle friendship with Ahl al-Bayt (pbut) and the twelve Imams (pbut) and belief in the principle Imamah, and this characteristic is stable in belief tradition of Alawis and Bektāshīs.
    Keywords: Imamah, Wilaya, Bektāshīyah, Alawis, Shiism, handwritten versions, Turkey}
  • محمد شورمیج*، ولی الله مرادیان، رمضان رضایی
    حسن بن زید معروف به داعی کبیر (حک: 250-270ق) و حسن بن علی معروف به ناصر کبیر (حک: 301-304ق) در دوران زمامداری شان در طبرستان و دیلم، به مقوله دین و پیشرفت تشیع زیدی توجه داشته اند؛ اما با توجه به شرایط تاریخی و شخصیتی آن دو، داعی کبیر از منظر سیاسی و ناصر کبیر از جنبه دینی و فرهنگی فعالیت بیشتر و موفق تری داشته اند؛ از این رو هدف مقاله حاضر بررسی و تبیین عملکرد این دو شخصیت به ویژه از لحاظ دینی و فرهنگی است؛ پس مسئله اصلی پژوهش، مقایسه و ارزیابی عملکرد داعی کبیر با ناصر کبیر به ویژه از منظر دینی است و اینکه هر یک از آن دو چه تاثیراتی از لحاظ دینی گذاشتند. در پی این مسئله این فرضیه مطرح می شود که داعی کبیر یک زیدی متعصب بوده و در ترویج تشیع زیدیه تلاش کرده است؛ اما ناصر کبیر علی رغم داشتن مذهب زیدی به فقه امامیه متمایل و نزدیک بوده است. در این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی به مسئله اصلی تحقیق پرداخته می شود. نتایج پژوهش نشان می دهد اقدامات دینی ناصر کبیر در دیلم و طبرستان یکی از زمینه های گرایش علویان از تشیع زیدی به تشیع امامی بود و گرایش برخی از شاگردان ناصر کبیر به تشیع امامی، بیانگر این قضیه است.
    کلید واژگان: علویان, طبرستان, داعی کبیر, ناصر کبیر, شیعه زیدی}
    Mohammad Shoormeij *, Vali Moradian, Ramezan Rezaei
    Al-Ḥasan b. Zayd known as al-Da‘ī al-Kabīr (r. 250-270 AH) and al-Ḥasan b. ‘Alī known as al-Nāṣir al-Kabīr (r. 301-304 AH) have paid attention to the subject of religion and the progress of Zaydī Shiism in their ruling period in Tabaristan and Daylam; but because of historical and personality-concerned conditions of those two, al-Da‘ī al-Kabīr from political perspective and al-Nāṣir al-Kabīr in religious and cultural terms have had more and more successful activity. Thus, the aim of the present essay is the examination and explanation of function of these two personalities especially in religious and cultural terms; so the main subject of the research is the comparison and assessment of function of al-Da‘ī al-Kabīr with al-Nāṣir al-Kabīr especially from religious perspective and that what effects each one of those two had in religious terms. Following this subject, this assumption is put forward that al-Da‘ī al-Kabīr was a bigoted Zaydī and has made effort in propagating Zaydīyyah Shiism; but al-Nāṣir al-Kabīr, despite belonging to Zaydī denomination, was inclined and close to Imāmiyya fiqh. In this research, the main subject of the research is attended to by descriptive and analytic method. The results of the research indicates that the religious efforts of al-Nāṣir al-Kabīr in Daylam and Tabaristan was one of inclination grounds of Alawis from Zaydī Shiism to Imami Shiism and the inclination of some of al-Nāṣir al-Kabīr students to Imami Shiism is expressive of this matter
    Keywords: Alawis, Tabaristan, al-Da‘ī al-Kabīr, al-Nāṣir al-Kabīr, Zaydī Shia}
  • هادی رستگار مقدم گوهری، مریم زارعی
    در طول تاریخ موضوع غلو همواره جریان داشته و این گونه نبوده که تنها در اسلام و برای مسلمانان ثابت بوده باشد، بلکه قبل از اسلام نیز مطرح بوده است. مسئله مورد پژوهش این است: آن گاه که غلو صورت می گیرد چه بازتابی در گفتار و رفتار فرد و یا افرادی که در مورد آنان غلو می شود، می توان مشاهده نمود؟ و اصولا نحوه موضع گیری ائمه‰ نسبت به غالیان چگونه بوده است؟ این پژوهش به دنبال شناسایی منطق رفتاری و نحوه برخورد حضرات ائمه دین‰ در برابر ادعاهای جریان غلو می باشد.
    نحوه مواجهه اهل بیت‰ با غالیان چنین به دست می آید که ائمه معصومین‰ با هیچ یک از افراد جریان غلو، هیچ مناظره ای نداشتند. زیرا معتقد بودند که برای هر مناظره و گفت وگویی باید یک هدف عقلایی و نتیجه و هدایتی وجود داشته باشد، حال آن که غالیان نسبت به اعتقادات باطلشان تعصب می ورزیدند از سوی دیگر، حضرات ائمه افکار و اعتقاد صحیح را در مقابل افکار و اعتقادات ناصواب، بیان می داشتند. روشن است ایشان در این فرایند، اعتقادات غالیان را باطل اعلام نموده و از اعتقاد آنان ابراز انزجار می کردند و گاه آن ها را طرد و لعن و تکفیر کرده و گاهی هم دستور قتل آن ها را صادر می نمودند. بنا براین اساسا نمی توان غالیان را در زمره شیعیان و یا حتی مسلمانان واقعی قرار داد.
    کلید واژگان: غلو, غالیان, افراط گرایی, فرقه گرایی, هاشمیان, علویان}
    Hadi Rastegar Moghaddam, Maryam Zarei
    Throughout history, the issue of exaggeration has always existed not only among Muslims but also before Islam. But what is been under investigation is that at the time of exaggeration, how much interaction can be observed in the speech and behavior of the individual or those who are been exaggerated? And how was of the Imams’ (PBUT) interaction against exaggerators? This study identifies the behavioral logic and the Holy Imams’ (PBUT) interactions against claims of the exaggerators.
    The result is that Ahl al-Bayt (PBUT) had no debate with any of exaggerators. Since they believed that rational purpose and conclusion are a requisite for every debate and dialogue. On the other hand, they expressed true beliefs against untrustworthy thoughts and beliefs. Obviously, they denounced and expressed their disgust of exaggerators’ beliefs, and if the rejected belief was precisely attributed to a individual or group of individuals from the exaggerators, those majesties would reject, reproach, and excommunicate them.
    Keywords: Exaggeration, Exaggerators, Extremism, Sectarianism, Hashemite, Alevite}
  • حکومت داعیان علوی در ناحیه طبرستان
    حسین لاشیء*، زهرا وافقی

    پس از فتح ایران توسط اعراب مسلمان و از بین رفتن حکومت مرکزی، ایران از جانب دستگاه خلافت اسلامی اداره می شد. این روند تا زمان مامون عباسیادامه داشت تا اینکه طاهر بن حسین اعلام استقلال کرد و نام خلیفه را از خطبه و سکه انداخت. به تدریج، حکومتهای نیمه مستقل و مستقل در ایران شکل گرفتند که طاهریان، صفاریان، و سامانیان از جمله آنها بودند. اما خلافت عباسی به ناچار و برای حفظ قدرت خود در ایران سلسله هایی را به رسمیت شناخت تا از این طریق به اهداف خود نایل آید. در سال 250ه.ق، دولت  علویان در طبرستان ایران تشکیل شد. آنان پس از این که حوزه ی قدرت خود را گسترش دادند، به عنوان رقیبی جدی در مقابل خلفای عباسی قد علم کردند. داعیان آنها در سراسر سرزمین طبرستان و حتی دیگر بلاد اسلامی به فعالیت پرداختند. خلفای عباسی در مقابل سعی کردند با راه های متفاوت از جمله جنگهای گسترده با علویان و حکام محلی، تشویق و برانگیختن مخالفان، و بی اعتبار ساختن نهضت علویان از طریق تبلیغات به مبارزه برخیزند. علویان ایران تلاش کردند که برای ثبات و استحکام خود دو نوع مقبولیت یا مشروعیت را به دست آورند: 1.مقبولیت ملی و 2.مشروعیت دینی که متاثر از پذیرش اسلام توسط ایرانیان و نیز پذیرش مقام خلافت بعنوان یک اصل معنوی بود. همه دولتهای ایرانی و حتی ترکان سعی می کردند مشروعیت دینی را به دست آورند و مناسبات خود را با دستگاه خلافت توسعه دهند زیرا در آن زمان با توجه به شرایط موجود لازمه ادامه حیات سیاسی آنها، پذیرش و اطاعت از خلفا بود.

    کلید واژگان: علویان, خلافت عباسی, طبرستان ایران, داعی}
    Alawi Da'i's government in Tabaristan area
    Husayn Lashay *, Zahra Wafeqi
  • سجاد رمضانی، فاطمه جان احمدی*، رضا شعبانی
    تاریخ سیاسی- اجتماعی سده های نخستین اسلامی در تبرستان با نام سادات علوی پیوندی دیرینه دارد.انتساب به آل محمد(ص) و امامان شیعه و تاثیرپذیری از سیاست تقابلی دربرابر دستگاه خلافت زمینه های اولیه مقبولیت علویان را بوجود آورد و به فرایندمهاجرت آنان به صفحات شمالی ایران دامن زد. از نتایج حضور اثربخش این سادات دارای وجاهت کاریزماتیک، تسهیل عزیمت جماعت علوی و ماندگاری آنان در تبرستان بود. این پژوهش به دنبال یافت پاسخ این پرسش است که: بستر، دلایل و عوامل مقبولیت سادات در تبرستان پیش از تشکیل حکومت و احراز مشروعیت چه بوده است؟مطالعات تاریخی نشان می دهد مهمترین عامل، مقبولیت اجتماعی شده ی سادات علوی در تبرستان علاوه بر دارا بودن بن مایه های ایدئولوژیک مذهبی و رویکردهای شیعی مقبول راهبران مذهبی-سیاسی آنان می توانست در مدعای ایشان و رفتارهای تعاملی آنان با دو گروه سیاسی - اجتماعی اسپهبدان محلی و توده مردم متجلی شود.واکاوی این مظاهر مقبولیت آفرین و مشروعیت زا خواست مقاله حاضر است. پژوهش پیش رو ضمن دسته بندی منابع و گردآوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای و توصیفی بر آن است زمینه ها  و عوامل مقبولیت اجتماعی-سیاسی سادات علوی در تبرستان را بازشناسی نماید.
    کلید واژگان: سادات, یحیی بن عبدالله, اسپهبدان, علویان, تبرستان, مقبولیت سیاسی}
  • امیر اکبری
    خراسان در سه قرن اول هجری با تحولات سیاسی، اجتماعی و مذهبی همراه بود. در میان تحولات مذهبی این سرزمین، گرایش مردم به اندیشه های علوی بیشتر نمود پیدا کرد. دلبستگی و علاقه مردم خراسان به اهل بیت پیامبر(ص) با ضرورت های سیاسی حضور امام رضا(ع) در مرو بیشتر شد. ولایت عهدی امام فرصت مغتنمی در رواج اندیشه های شیعی و تریبون خلافت امکان آشنایی گسترده مردم با معارف شیعه را فراهم ساخت. به واقع اهمیت حضور امام در خراسان را بیشتر می توان به عنوان مقوله مهم تحقیق در همسویی اجتماعی مردم با علویان جستجو کرد. مردمانی که در سایه درک بیشتر سیره امام، خود سبب جلب حمایت طاهریان از شیعه شدند. طاهریان که دو سال پس از شهادت امام (ع) امارت خراسان را بر عهده گرفتند بی-شک تحت تاثیر این دلبستگی بودند. رویکرد طاهریان به تشیع علاوه بر زمینه های قبلی خود بیشتر متاثر از ارتباط و آشنایی با امام رضا(ع) در خراسان بود. در این راستا شاید اقدام طاهر بن حسین در تمرد از خلافت و دعوت به سوی علویان به دلگرمی از حمایت مردم مرو باز می گشت که پشتیبان علویان بودند. سوال اصلی تحقیق بررسی تاثیر حضور امام رضا(ع) بر گرایش حاکمان و اعضای مهم خاندان طاهری به تشیع است. دلایل مستند در این خصوص اهمیت تاثیرگذاری در جلب توجه خراسانیان به اهل بیت پیامبر (ص) را بیشتر نمایان می سازد.
    کلید واژگان: امام رضا (ع), خراسان, تشیع, طاهریان, علویان}
    Amir Akbari
    Khorasan was dealt with religious, social and political evolutions in Hegira first three centuries. Among the religious revolutions of this realm, the people’s tendencis to Alavi’s thoughts was more appeared. The interest and fondness of Khorasan’s people to the Prophet’s family increased through Imam Reza’s political needs in Marv. Imam’s position of crown prince obtained suitable opportunity in developing Shiism thoughts and khalifate rostrum supplied the possibility of people’s vast familiarity to the Shiism culture. in fact the importance of Imam Reza’s in khorasan can be more searched as an important researching subject in people’s social similarity with the Alavis. The people who themselves became the cause of the Taheries support toward Shiism, because of their more understanding of Imam’s view. The Taheries who undertook Khorasan’s governship after two years of Imam’s martirity, undoubtedly were under the influence of this interest. the taheries performance toward the shiism apart from its previous fields, was more influenced through community and familiarity with imam Reza in Khorasan. In this regard it may be said that the Taheribn-al-Hossein’s action in disobediance form khalifate and being invited to the Alavies was one of the reason that he was assured of the Marve people’s support who were the Alavies supportess. The main question is the research of the searchong of the importance of imam Reza’s presence in the governors and important members of the Taheries dynasty’s inclinations to the Shiism. The documentary reasons in this case make more known the importance of effectiveness in attracting the Khorasanian's attention to the prophet's family.
    Keywords: Imam Reza (p), Khorasan, Shiism, the Taheries, the Alavis}
  • سهراب اسلامی*، حسین خسروی
    اهالی مغرب پس از وقوع فتح اسلامی، مذهب مالکی را برگزیدند و بر اساس آن عمل کردند. به همین دلیل مجالی برای رشد و گسترش سایر مذاهب ایجاد نشد؛ اما منابع تاریخی حاکی از آن است که تشیع در میان اهالی مغرب، به خصوص بربرها، رسوخ کرد؛ چراکه آنها اهل بیت (ع) و علویان را تنها ملجا آرزوها و حقوق خود می دانستند. وانگهی استبداد سیاسی و فکری امویان و عباسیان مانع از فعالیت امامان شیعه و علویان نشد و آنها از راه های مختلف درصدد تبلیغ تشیع در مغرب برآمدند. بنابراین، نفوذ تشیع در مغرب، به زمان هایی قبل از قیام ادریسیان (172-375 ه.ق.) و فاطمیان (297-567 ه.ق.) باز می گردد. تشیع به سه شیوه یعنی از طریق بربرهای دوستدار اهل بیت (ع)، داعیان امام صادق (ع) و علویان، به مغرب راه یافت و گسترش سریع دعوت فاطمیان در افریقیه و مغرب، حکایت از نفوذ تشیع و آشنایی مغربیان با عقاید و افکار تشیع دارد. بررسی زمینه ها و راه های ورود تشیع به مغرب موضوع این نوشتار است که با استناد به منابع تاریخی و به شیوه توصیفی- تحلیلی و روش کتاب خانه ای بدان پرداخته خواهد شد
    کلید واژگان: تشیع, مغرب, علویان, بربر, مالکی}
    Sohrab Eslami, * Hasan Khosravi
    After the Islamic conquest, Residents of Morocco chose Maliki madhhab as their own madhhab and acted according to its ideology. Thus, there was no opportunity for the development of other Islamic sects and school of Fiqh, but historical resources suggested that Shi`ism penetrated among the people of this region, since they considered Ahl-al-Bayt (AS) and Alavians as the only bulwark of their wishes and rights. Furthermore, political and intellectual autocracy of the Umayyad and Abbasid could not barricade the activation of the Shia imams and Alavians and by different ways they tried to promote Shi`ism in Morocco. Therefore, Shia penetration into Morocco, is traced back to the periods before uprisings of the Edrissian (172-375 AH) and the Fatimid (297-567 AH). Three different groups including Berberian advocates of Ahl-al-Bayt, proponents of Imam Sadiq (AS), and Alavians contributed to the introduction of Shi`ism in Morocco. The rapid spread of the Fatimid's Invitation in Africa and Morocco suggests the penetration of Shi`ism and the familiarity of Maghreb`s residents with Shiite beliefs and ideas. By resorting to historical resources and through a descriptive-analytical library approach, this paper aims at reviewing the backgrounds and pathways of entering Shiism to Morocco.
    Keywords: Shiism, Morocco, Alavians, Berber, Maleki development, practical rules}
  • سید جواد امام جمعه زاده، رضا محمود اوغلی
    این نوشتار می کوشد، با توجه به روایت های نقل شده از امام رضا(ع) و با روش توصیفی و تاریخی، دیدگاه حضرت را در مورد مسائل مهم جامعه و حکومت در دوره بحرانی (203-183 ق) بررسی کند. مقوله ولایتعهدی و حضور امام(ع) در خراسان به همراه عوامل تاثیرگذار دیگر مانند ظهور و بروز ادیان و فرقه های انحرافی، تقسیم خلافت عباسی و خیزش علویان باعث شده بود در این دوره سوا ل ها و پرسش های جدیدی مطرح شود که متناسب با این دوره پاسخ های خود را می طلبید. پاسخ ها و راهکارهایی که می بایست برخاسته از بینش و منطق عقلانی باشد. برای این منظور توجه به نصوص اسلامی، دفاع از حقانیت ولایت امامان، تشکیل مناظره های علمی، استفاده از زبان عقل و استدلال، توجه به رویکرد علمی در مباحثه ها و مناظره ها و توجه به سطح فهم مخاطب، از مواردی بودند که امام رضا(ع) برای اثبات حقانیت اعتقادهای شیعی به کار گرفتند.
    کلید واژگان: سیره رضوی, علویان, واقفیه, زیدیه, ولایت سیاسی}
    Seyyed Javad Emam, Jomeh, Zadeh, Reza Mahmoud, Oghli
    Using descriptive, historical method and with a look at hadiths narrated from Imam Reza (AS), this article tries to discuss Imam Reza’s views towards important issues of the society and government during the critical period of 183-203 A.H./799-818.The issue of Imam Reza’s successorship along with other influential factors such as the outbreak of deviant sects, the division of Abbasid caliphate and uprising by Alavis (the descendants of Imam Ali) led to modern questions, requiring answers arisen from an intellectual view. For this purpose, Imam Reza (AS) made use of several means to prove the truth of Shi’ite beliefs, including consideration of Islamic texts, defending the legitimacy of the Imams’ authority (wilayah), forming intellectual debates, making use of the language of intellect and reasoning, taking a scientific approach in debates and considering the level of the audiences’ understanding.
    Keywords: Imam Reza's lifestyle (seerah), Alavis, Waqifis, Zaydis, political authority (wilayah)}
  • جلال درخشه، محمد مهدی حسینی فائق
    یکی از پرسش های اساسی شیعه، موضع ائمه(ع) در قبال حرکت های سیاسی علویان در برابر خلفای وقت است. این مقاله ضمن بررسی زمینه های روی کار آمدن عباسیان و شرایط پس از به خلافت رسیدن آنان، مواضع امام رضا(ع) را در قبال حرکت ها و قیام های علویان مورد بررسی قرار می دهد. برای واکاوی مواضع امام رضا(ع)، آگاهی از شرایط سیاسی، تاریخی خلافت عباسیان و وضعیت علویان در زمان آنها امری ضروری است. به همین منظور مهم ترین حرکت های سیاسی علویان از آغاز خلافت عباسی مورد بررسی قرار گرفته (خلافت منصور و قیام نفس زکیه، تاسیس سازمان وکالت، خلافت هادی و قیام حسین بن علی بن حسن، خلافت هارون و تشکیل دولت ادریسیان، علویان در زمان خلافت امین و مامون) و موضع ائمه(ع) در قبال این حرکت ها بیان شده است. در انتهای بحث، به طور خاص قیام هایی که در زمان امام رضا(ع) صورت پذیرفته مورد بحث قرار می گیرند.
    کلید واژگان: امام رضا (ع), علویان, عباسیان, قیام, حرکت سیاسی}
    Jalal Dorakhshah, Seyyed Mohammad Mahdi Hoseini Faegh
    One of Shia’s most important questions is Imams’ positions toward Alavian’s political movements against various Abbasid caliphs. This article examines the contexts for the rise of Abbasid and the situations under their Caliphate. It also explores Imam Reza’s position toward Alavian political movements. To analyze Imam Reza’s position, an understanding of political and historical conditions during the Abbasid and the situation of Alavian during this period is required. Thus, Alavian’s most important political movements since the rise of the Abbasid (including Mansour’s caliphate and the uprising of Nafs Zakia, establishment of advocacy organization, Hadi’s caliphate and the uprising of Hossein-ibn-Ali-Ibn-Hassan, Haroun’s caliphate and the foundation of Edrissian government, Alavian during Amin’s and Mamoun’s caliphates) as well as Imams’ positions toward these movements are explored. At the end of this discussion, Alavian’s movements during Imam Reza’s Imamate are particularly explored.
    Keywords: Imam Reza, Abbasid, Alavian, Political Movement, Uprising}
  • علی آقانوری *
    جامعه شیعی در عصر حضور امامان با چالش های فراوانی در عرصه های سیاسی و فکری مواجه بود. دسته بندی ها و انشعابات داخلی شیعیان و علویان یکی از برجسته ترین موارد است. عمده ترین محور اختلافات شیعیان، مسئله امامت و وظایف و مصادیق آن بود. بر محور این مسئله بود که پس از درگذشت هر امامی جامعه شیعی شاهد پیدایش راه و رسمی مستقل، با اصول و عقاید خاص بود. ظهور انشعاباتی نظیر کیسانیان، زیدیان، اسماعیلیان، واقفه و... از نمونه های بارز آن است. یکی دیگر از موارد اختلافی شیعیان، نحوه برخورد با دستگاه حکومت بود. این اختلاف، ابتدا، در انشعاب شیعیان به فاطمی و کیسانی ظهور یافت و سپس به تقسیم سیاسی شیعیان و علویان به دو شاخه حسنی و حسینی (یا زیدی و جعفری در عصر عباسیان) منجر شد. نوشتار حاضر، با تکیه بر منابع تاریخی و روایی، می کوشد ضمن بررسی این موضوع، برخی پیامدهای سیاسی و فکری آن را بیان کرده و به مواضع اهل بیت در این خصوص نیز اشاره کند.
    کلید واژگان: علویان, حسنیان, حسینیان, اهل بیت, عباسیان}
    Ali Agha Noori *
    During the era of Imams, Shiite community faced with many challenges in the political and intellectual arenas. One of the most prominent cases is categorizing and internal splits of Shiites and 'Alawītes. The major focus of Shia differences was based on Imamate issue, its roles and applications. The focus of issue was that after the death of an Imam, Shia community witnesses the emergence of an independent manner with specific principles and beliefs. Emerging the divergences like Kaysanites, Zeīdīs, Ism'āīlīs, and so on, are the obvious instances in this regard. Another difference between the Shiite Muslims was the way of dealing with the ruling system. This difference first led to the divergence of Shiites into Fātimites and Kaysanites, and then, to political division of Shiites and 'Alawītes into two branches called Hassanī and Husseīnī (or Zeīdī and Jafarī in the Abbasside's time). This paper tries to study the issue based on historical and narrated sources, and mention some political and intellectual consequences of the convergences as well as Ahl al-Bayt's positions concerning it.
    Keywords: Alaw?tes, Hassan?s, Husse?n?s, Ahl al-Bayt, Abbasside}
  • احمد خامه یار *
    سرزمین شام از صدر اسلام، محل تجمع و سکونت پیروان فرقه های مختلف اسلامی بوده است. فرق مختلف شیعه نیز از سده های اولیه هجری در این سرزمین حضور داشته اند و حتی در برخی دوره های تاریخی، موفق به ایجاد حکومت شیعی شده اند. از نظر فکری نیز در برهه ای از تاریخ، منطقه جبل عامل، یکی از مهم ترین مراکز علمی و فقهی شیعه بوده است. این مطالب نشان دهنده اهمیت بررسی تاریخ و اعتقادات شیعیان این سرزمین است. یکی از راه هایی که می تواند به شناخت تاریخ، جامعه و اعتقادات دینی مردم یک منطقه کمک کند، مطالعه و بررسی زیارتگاه ها و نقاط مقدس آن مردم است. از این رو در این نوشتار مهم ترین مزارات فرق مختلف شیعه در سرزمین شام به اجمال معرفی و بررسی شده اند. به این منظور، مقاله در چهار بخش، به معرفی مزارات هر فرقه پرداخته است: 1. مزارات شیعیان امامیه؛ 2. مزارات علویان؛ 3. مزارات اسماعیلیان؛ 4. مزارات حروفیان. در هر بخش نیز با اشاره به مناطق اصلی حضور و تمرکز فرقه موردنظر، به معرفی و بررسی مزارات مورد احترام آنان پرداخته شده است. در پایان نیز دو نکته گذرا در باب اهمیت و کارکرد مطالعه این مزارات بیان شده است.
    کلید واژگان: زیارتگاه ها, شام, فرق شیعه, شیعه امامیه, علویان, اسماعیلیان, حروفیه}
    Ahmad Khameyar *
    Sham (the classical Arabic name for Syria) has been populated by the adherents of different Islamic sects ever since the coming of Islam. Shiite sects have also been living in this territory since the early centuries after Hegira; even they have sometimes succeeded in establishing Shiite governments. Jabal Amel once was one of the most important academic centers for Shiite jurisprudence. These considerations are indicative of the utmost importance of the examination of the history and beliefs of this territory. One of the ways in which one can study the history, society, and the beliefs of the people of a region, is to take its holy shrines and sacred places into account. Thus, the present writing is concerned to consider the most important tombs of different Shiite sects. The paper is divided into four parts, each of which is concerned with the tombs of one sect: the first part is concerned with the tombs of Twelvers; the second with the tombs of Alevis; the third with the tombs of Ismailis; and the fourth with the tombs of Hurufis. Discussing the center of every sect, each part has been concerned with a brief introduction of its holy tombs. Finally, two considerations have been made about the significance of the study of these tombs.
    Keywords: Shrines, Sham, Shiite sects, Imami Shiism, Alevis}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال