به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « ارتباط » در نشریات گروه « فلسفه و کلام »

تکرار جستجوی کلیدواژه «ارتباط» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • محمدحسین کیانی*

    هدف این مقاله تحلیل خوانشی است که از توجه آرمسترانگ به نظریه عصر محوری در جهت ارائه رهیافتی معناگرایانه برای برون رفت از چالش های معاصر به دست می آید و اینکه این خوانش تا چه اندازه بر مبنای اندیشه یاسپرس پیرامون عصر محوری و هستی خاص انسان (Existenz) دارای وثاقت است؟ فرضیه مقاله اینکه می توان خوانش عمیق تری از تقریر آرمسترانگ به دست داد؛ این بازخوانی ما را به مدلی تحت عنوان «معنویت همدلانه» رهنمون می سازد و اینکه این مدل تحت دو مقوله قوام می یابد: نخست، جنبه سوبژکتیو به مثابه خوداندیشی که بر استعلای وجودی به منظور «خودشکوفایی» تاکید دارد. بدین سان، خودشکوفایی قرین تلاش استعلایی و جهش اگزیستانسیال است که با فلسفه ورزی برای قیام حضوری و کوشش وجودی برای حضور در ساحت اگزیستانز به انجام می رسد. دوم، جنبه ابژکتیو به مثابه ارتباط که بر رابطه مشفقانه به منظور «دیگرشکوفایی» تاکید دارد. بدین سان، دیگرشکوفایی قرین تلاش من استعلا یی به منظور تحقق ارتباط مشفقانه با دیگری است که با فلسفه ورزی و تحقق ارتباط خیرخواهانه به انجام می رسد. این جنبه موید این نکته است که «من معنوی نخواهم بود مگر در پرتو تلاش مشفقانه برای معنوی شدن دیگری».

    کلید واژگان: سوبژکتیویته, استعلا, ارتباط, معنویت گرایی, زیست معنوی, یاسپرس}
    Mohammadhossein Kiani *

    The purpose of this paper is to analyze the reading that Armstrong draws from the Axis theory in order to provide a semantic approach to emerging from contemporary challenges, and to what extent this reading is based on Jaspers' thought about the Axis Age and the specific human existence (Existenz). The hypothesis of the article is that we can give a deeper reading of Armstrong's account. This Research leads us to a model called "empathic spirituality" which comes under two categories of consistency: First, the subjective aspect as self-reflection which emphasizes existential transcendence to "self-fulfillment". Thus, self-fulfillment is a transcendental attempt and an existential jump that is carried out with philosophizing and the existential effort to appear in the realm of existentialism. Second, the objective aspect as the connection that emphasizes the kind of relationship that is being used for "other flourishing". Thus, other flourishing is accompanied by the transcendental-self that efforts to have a relationship with another which is carried out with philosophizing and realization of a benevolent connection. This aspect confirms that "I will not be spiritual except in the light of the quest for spiritualization of "other one".

    Keywords: Subjectivity, Transcendence, Relationship, Spirituality, Spiritual Life, Karl Jaspers}
  • مصطفی همدانی*

    تعریف ارتباط همواره ذهن اندیشمندان دانش ارتباطات را به خود مشغول کرده و در این مسیر ده ها تعریف ارائه شده است. این تعریف ها عموما در بسترهای هستی شناختی ماده گرا، انسان شناختی داروینی و فرویدی و روش شناختی تجربه گرایی ارائه شده اند. تحقیق فرارو با استناد به بیش از یک صد آموزه قرآنی و حدیثی بنا دارد که این مفهوم را با روش اجتهاد، از قرآن و حدیث استنطاق کند و درنهایت تعریفی ارائه کرده است که انواع ارتباطات کلامی و غیرکلامی مومنانه و غیرمومنانه را شامل می شود. این تعریف بر فرامادی بودن معنای ادراکی تاکید دارد و منبع معنایی انسان ها را قلب و درون آنها، که همان حیثیت غیبی وجود انسانی است، معرفی می کند که در فرایند الهام یا وسوسه، از جهان غیب ادراک معنا کرده، آن را در ارتباطات اجتماعی خود به اشتراک می گذارد. طبق این تعریف، نقش محوری در فرایند مفاهمه اجتماعی با تشابه قلبی است که زمینه همرسانی معانی و ادراک مشترک از پیام ها را فراهم می کند.

    کلید واژگان: ارتباط, الهام, وسوسه, تشابه قلبی, تعریف دینی ارتباط}
  • محمدرضا رسام، امین نیک پور*، یاسر سالاری، سنجر سلاجقه
    زمینه

    پژوهش حاضر به تدوین مدل رابطه ارتباطات انسانی با عملکرد شغلی کارکنان و نقش مداخله گر  فرهنگ سازمانی مبتنی بر ارزش های اخلاق اسلامی، پرداخته است.

    روش

    تحقیق حاضر از  نظر هدف کاربردی و از نظر روش پژوهش توصیفی - پیمایشی و به طور مشخص مبتنی بر مدل معادلات ساختاری است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه مدیران و کارکنان در سازمان های تامین اجتماعی جنوب غربی ایران (کهکیلویه و بویراحمد، فارس و بوشهر) می باشد. تعداد 171 نفر به عنوان نمونه آماری پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، انتخاب شده اند. ابزار جمع اوری اطلاعات، سه پرسشنامه استاندارد 1- فرهنگ سازمانی؛ 2- پرسشنامه عملکرد شغلی و 3- پرسشنامه ارتباطات انسانی است. به منظور تحلیل داده ها و ترسیم مدل، نرم افزار PLS، به کار گرفته شده است.

    یافته ها

    نتایج آزمون های آماری حاکی از آن است که بین ارتباطات انسانی و ابعاد آن (مدیریت تعارض، خودآشکارسازی، اعتماد، انگیزش، خودپذیری، خودآگاهی و مهارت های ارتباط اسلامی) با عملکرد شغلی کارکنان (عملکرد وظیفه ای و زمینه) رابطه وجود دارد و فرهنگ سازمانی مبتنی بر ارزش های اخلاق اسلامی (فرهنگ تربیت محور، فرهنگ دانش محور، فرهنگ اخلاق گرا و فرهنگ رابطه گرا) بین دو متغیر ارتباطات انسانی و عملکرد شغلی نقش میانجی دارد.

    نتیجه گیری

    ترکیب فرهنگ سازمانی و اخلاق کار اسلامی به عنوان یک عنصر فعال می تواند بر رفتارهای اسلامی و عمل بر اساس آن کمک نماید.

    کلید واژگان: اخلاق اسلامی, ارزش های سازمانی, فرهنگ سازمانی اسلامی, ارتباط, عملکرد}
    Background

    The current research has focused on developing a model of the relationship between human communication and employees' job performance and the intervening role of organizational culture based on Islamic moral values.               

    Method

    The current research is applied in terms of purpose and descriptive-survey research method and specifically based on the structural equation model. The statistical population of this research is all the managers and employees in the social security organizations of southwestern Iran (Kohkiloyeh and Boyer Ahmad, Fars and Bushehr). 171 people were selected as the statistical sample of the research using simple random sampling method. Data collection tool, three standard questionnaires 1- Organizational culture; 2- Occupational performance questionnaire and 3- Human communication questionnaire. In order to analyze the data and draw the model, PLS software has been used.

    Results

    The results of statistical tests indicate that there is a relationship between human communication and its dimensions (conflict management, self-disclosure, trust, motivation, self-acceptance, self-awareness and Islamic communication skills) with the job performance of employees (task performance and context). Organizational culture based on Islamic moral values (education-oriented culture, knowledge-oriented culture, ethical culture and relationship-oriented culture) plays a mediating role between the two variables of human communication and job performance.

    Conclusion

    The combination of organizational culture and Islamic work ethics as an active element can help Islamic behaviors and act accordingly.

    Keywords: Islamic ethics, Organizational values, Islamic organizational culture, Communication, Performance}
  • سید حسین شرف الدین *

    دنیای اجتماعی عرصه رویارویی اعضا در چرخه های مختلف ارتباطی و تعاملی است. ارتباطات اجتماعی به مثابه یک نظام کنش، از عناصر متعددی ترکیب و تالیف یافته است. کنش گر (دست کم دو نفر)، موقعیت (مکانی زمانی)، انگیزه، هدف، اراده، کنش، هنجار، تاثیر، بازخورد؛ از مهم ترین این عناصر شمرده می شوند. برجسته ترین عنصری که حضور ایجابی آن در همه چرخه های ارتباطی، انتظار می رود، رعایت معیارهای ارزشی و قواعد اخلاقی پذیرفته شده است. در هر جامعه معمولا متناسب با گفتمان فرهنگی غالب، اقتضایات ساختاری، موقعیت ها و شرایط محیطی، دواعی و اهداف کنش گران؛ طیف وسیعی از بایدها و نبایدهای ارزشی و قواعد اخلاقی مورد وفاق جهت سامان دهی به کنش های انسانی در ساحت های مختلف زیستی تمهید و تجویز شده است. در جامعه اسلامی، دین به مثابه یک فرانهاد اجتماعی، نقش محوری در تولید، تایید، تجویز، ترغیب به رعایت ارزش های اخلاقی، اعم از الزامی و ترجیحی به عنوان یکی از مولفه های بنیادین «سبک زندگی» مومنانه دارد. این نوشتار درصدد است تا با روش تحلیل محتوای کیفی، بخشی از معارف اخلاقی اسلام را در حوزه روابط اجتماعی از کتاب شریف صحیفه سجادیه استخراج و در حد امکان توضیح و تفسیر کند.

    کلید واژگان: اخلاق, اجتماع, ارتباط, کنش, تعامل, دعا}
  • حیدر اسماعیل پور*، علی محمد احمدی قراچه

    فضای مجازی یکی از پدیده های مهم زندگی امروزه بشر است که به خوبی فلسفه آن در تمام اوقات تربیت، سنین کودکی، نوجوانی و بزرگسالی، جنسیت مذکر و مونث و نیز ابعاد گوناگون زندگی دینی، آموزشی، فرهنگی، اقتصادی و... را تحت تاثیر قرار داده است. با توجه به تغییر و تحولات و گسترش محدوده و دامنه اطلاعات، تهیه چهارچوب مشخص و تعیین حدود و مرزهای منظم فکری جهت پرورش متربیان متناسب ضرورتی است که باید بدان توجه شود. هدف این پژوهش پرداختن به مبانی وجودی فضای مجازی، نحوه کسب معرفت و ایجاد ارتباط دراین فضا و نیز ارزش و هنجار موجود در آن می باشد. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده و یافته های تحقیق نشانگر آن است که نحوه دریافت اطلاعات و سرعت آن به گونه ای متفاوت از دوران گذشته می باشد. نمونه بیماری واگیردار جهانی کرونا و دریافت پیام متناسب با ساختار فلسفی وجودی، ارزش شناسانه و نیز معرفت به آن تاثیراتی مهم و اساسی را در آموزش و نیز نحوه تعاملات و ارتباطات متربی با محیط اطراف خود دارد.

    کلید واژگان: فضای مجازی, مبانی فلسفی, کرونا, ارتباط}
    Heidar Esmaeilpoor, Ali mohammad Ahmadi Gharacheh

    Virtual space is one of the most important phenomena of human life today, which, like its philosophy, covers all periods of education, childhood, adolescence and adulthood, male and female gender, as well as various aspects of religious, educational, cultural, economic life, etc. has made an impact Considering the changes and developments and the expansion of the range and scope of information, preparing a clear framework and determining regular intellectual limits and boundaries for the training of appropriate educators is a necessity that must be taken into account. The purpose of this research is to deal with the fundamentals of virtual space, how to acquire knowledge and create communication in this space, as well as the value and norm in it. This research was done with a descriptive-analytical method and the research findings indicate that the way of receiving information and its speed is different from the past. The example of the global infectious disease of Corona and receiving the message according to the existential, value-based philosophical structure, as well as knowledge about it, have important and fundamental effects on education and the way educators interact and communicate with their surroundings.

    Keywords: virtual space, philosophical foundations, corona, communication}
  • صالح حسن زاده*

    در نظر آغازین، منابعی مانند رویاها، حضور ارواح و تنفس موجودات از جمله خاستگاه هایی است که از فهم آنها تصور نفس پدید آمده است. یکی از بزرگترین مشکلات فکری انسان این است که از خود، تصور درونی و معنوی دارد که تطبیق آن تصور با فهم فراگیر علمی از جهان مادی از جمله جسم، دشوار است. ما خود را موجودات دارای نفس و عقل تصور می کنیم، البته در جهانی که از ذرات مادی بی ذهن تشکیل شده است. حال پرسش این است که چگونه می توان این دو تصور را بر یکدیگر انطباق داد؟ چرا مشکل تصور نفس در کنار تصور بدن این قدر دشوار است؟ دست کم از زمان دکارت، مشکل نفس و بدن به این شکل درآمده است که چگونه می توان ارتباط میان نفس و بدن را تفسیر کرد؟ فلاسفه غرب در مفهوم «من» که هر کس با آن به خودش اشاره می کند، اختلاف شدید دارند. در تبیین این اختلافات چه می توان گفت؟ آیا آنچه به آن اشاره می شود (من)، جسم است و جسمانی؛ یا نه جسم است و نه جسمانی و یا مرکب از این اقسام است؟ هدف ما در این مقاله این است که با کشف و تفسیر داده ها به روش تحلیل- توصیفی، ضمن تعریف فلاسفه غرب از نفس، راه حل آنان در خصوص ارتباط نفس و بدن را تبیین کنیم . می توان یافته این تحقیق درباره نفس را، هست بودن دانست؛ نفس در قالب هیچ تعریف و تبیین علمی نمی گنجد و ما نمی توانیم بگوییم چیست، لیکن می توانیم بگوییم که هست و در پیرامون آن، شعور و حیات وجود دارد .

    کلید واژگان: نفس, بدن, ارتباط, فلسفه غرب, افلاطون, هگل}
    Saleh Hassanzadeh *

    Initially, sources such as dreams, the presence of spirits, and the respiration of beings are among the origins of understanding the soul. One of the greatest intellectual problems of the human being is that it has an inner and spiritual imagination of itself, which is difficult to reconcile with a comprehensive scientific understanding of the material world, including the body. We see ourselves as beings with souls and minds, albeit in a world made up of mindless material particles. Now the question is, how can these two imagines be reconciled? Why is it so difficult to imagine the soul along with the body? At least since Descartes, the problem of the soul and the body has become such that how can the relationship between the soul and the body be interpreted? Western philosophers disagree on the concept of "I" with which everyone refers. What can be said to explain these disagreements? Is the subject (I) referred to as a material and a body; Or is it neither a body nor a material? or is it composed of these types? Our goal in this article is to discover and interpret the data by descriptive-analytic method while expressing the Western philosophers' definition of the soul, explain their solution to the relationship between the soul and the body. The finding of this research on the soul can be considered as being; The soul does not fit into any scientific definition and explanation, and we cannot say what it is, but we can say that it exists and that there are consciousness and life around it.

    Keywords: Soul, Truth, Essence, body, Relation, Western Philosophy}
  • سید حسین شرف الدین

    «فرهنگ» در تلقی غالب علوم اجتماعی، عام ترین و گسترده ترین مفهومی است که همه فراورده های غیر مادی و معنایی (و در برخی تعاریف حتی فراورده های مادی) را که بشر در طول حیات اجتماعی تاریخی پرفراز و فرود خود بدان دست یافته، پوشش می دهد. از جمله موضوعات مطرح در فلسفه فرهنگ و نیز در جامعه شناسی و مردم شناسی فرهنگ، سوال از خاستگاه، منشا، علل ایجادی و اعدادی و در یک کلام، مبانی هستی شناختی فرهنگ است. این نوشتار در صدد است با غور و تامل در ارا و اندیشه های عرضه‎شده با رویکردهای مختلف به این سوال در حد امکان پاسخ گوید؛ از این رو سوال اصلی آن چیستی مصادر، منابع، مناشی، خاستگاه ها و زمینه های معرفتی و غیر معرفتی فرهنگ به مثابه یک کل (و بالتبع عناصر و مولفه های ان) است. روش آن در مقام گردآوری داده ها، اسنادی و در مقام تفسیر یافته ها، تحلیلی، تبیینی و استنباطی است. نتایج حاصل از این مطالعه نشان می دهد فرهنگ یا منظومه فرهنگی بشر، درکل تحت تاثیر مجموعه درهم پیچیده ای از استعدادها و ظرفیت های فطری، ارتباطات چندگانه انسانی، عوامل محیطی (اعم از طبیعی و اجتماعی)، عوامل ماورایی (دین و تعالیم وحیانی) و تجربه های تاریخی متراکم تکون یافته و از طریق فرایند جامعه پذیری در امتداد نسل های متمادی استمرار یافته است.

    کلید واژگان: فرهنگ, دین, انسان, فطرت, ارتباط, جامعه, طبیعت}
    Seyyed Hossein Sharafoddin

    “Culture”, as generally regarded in social sciences, is the most general and vast concept to include all non-material and semantic products (and even material products, according to some definitions) achieved by human being during his difficult historical social life. One of the subjects posed in the philosophy of culture, and culture anthropology and sociology is the question of the beginning, the origin, creation causes and preparing causes, and simply the ontological bases of culture. Reflecting on the views - with different approaches - presented in this article, I will try to answer this question as much as possible. Therefore, the main question is as follows: what are the sources, origins, beginning, and cognitive and non-cognitive backgrounds for culture as a whole (and therefore its elements and parameters). The method used in this article to collect data is documentary and to interpret the data is analytic, explanatory and deductive. The conclusion of this research is that human’s culture or cultural system is generally formed under the influence of a complicated collection of natural potentialities and talents, human multilateral relations, environmental factors (including natural and social factors), metaphysical factors (religious and revelational teachings) and dense historical experiences; and it has been continuous along with generations through the process of the formation of societies.

    Keywords: Culture, Religion, human, Relationship, society, nature}
  • نرگس نظرنژاد، مریم عسگری*

    موریس مرلوپونتی پدیدارشناس فرانسوی قرن بیستم است. پدیدارشناسی او، پدیدارشناسی ادراک حسی است. وی در تلاش است تا بتواند ذات ادراک حسی انسان را به عنوان سوژه ای بدن مند توصیف کند. در این پژوهش میان رشته ای، پدیدارشناسی مرلوپونتی برای توصیف ادراک حسی انسان امروزی در فضای مجازی به کار گرفته می شود. سوژه بدن مند کنونی علاوه بر برقرار کردن روابط حضوری و فیزیکی با سایر افراد، از فناوری های دیجیتالی زیادی استفاده می کند و با استفاده از ابزارهای هوشمند و نرم افزارهای متنوع، زندگی مجازی خود را بر بستر اینترنت شکل می دهد و بازسازی می کند. سوژه بدن مند مدرن کنونی، روابط مجازی گسترده ای را با دیگر سوژه ها برقرار کرده و اعیان متعددی را ادراک می کند. معناهایی که سوژه بدن مند از طریق زندگی مدرن خود در فضای مجازی از اعیان و سایر سوژه های بدن مند در این فضا دریافت می کند، علیرغم گستردگی فراوانی که دارند، مبهم و غیرشفاف هستند.

    کلید واژگان: پدیدارشناسی, موریس مرلوپونتی, فضای مجازی, ادراک حسی, مطالعات میان رشته ای, سوژه بدن مند, ارتباط}
    Narges Nazarnejad, Maryam Asgari*

    Maurice Merleau-Ponty is a 20th century French phenomenologist. Merleau-Ponty's phenomenology is a phenomenology of sensory perception and he is trying to describe the essence of human sensory perception as an embodied subject. In this interdisciplinary study, we use Merleau-Ponty's pheno- menology to describe the sensory perception of contemporary human beings in cyberspace. In addition to establishing physical relationships with other people, the current embodied subject creates extensive virtual relationships with other subjects on a virtual platform on the Internet. According to Merleau-Ponty's phenomenology, the embodied subject in virtual relationships faces multiple relations in cyberspace and percept too many objects. The meanings that the embodied subject receives through his modern life in cyberspace from the objects and other embodied subjects in this space are ambiguous and opaque, despite their great extent.

    Keywords: phenomenology, Maurice Merleau-Ponty, cyberspace, sensory perception, interdisciplinary studies, embodied subject, relationship}
  • زهرا قزلسفلی، اکبر شعبانی*، محمد فاضلی

    انسان، خدا و رابطه ی متقابل آن ها با هم یکی از موضوعات بسیار بنیادی در ادبیات عرفانی است. شاعران عارف به عنوان دارندگان روح لطیف و حساس الهی در میان ابیات خود، ارتباط خدا و انسان را به شکل نغز و دلنشین گنجانده اند که از عمیق ترین فرازهای آثارشان شده است. این پژوهش به صورت کتاب‌خانه ای و به شیوه ای تطبیقی ارتباط خدا با انسان را در مصیبت نامه عطار نیشابوری و دیوان جامی مورد بررسی قرار داده است. هدف از این پژوهش بررسی ارتباط خدا با انسان بر اساس اصول اولیه انسانی یاوری، هدایت و عشق انجام شده است که نشان می دهد ارتباط خدا و انسان از دغدغه های مهم این دو عارف بوده و آنان راه ها و عوامل مختلفی برای تحقق آن ارایه داده اند؛ مهمترین نتایج به دست آمده از این پژوهش عبارت اند از این که آثارعطار و جامی سرشار از نمود ارتباط خدا و انسان است و این ارتباط گاه از زبان شاعر و گاه از زبان شخصیت های داستانی نقل می شود. بی پروایی و جسارت و صمیمیتی که در اشعار این دو وجود دارد به ابیات آنها عمق خاصی بخشیده که به خواننده احساس لطافت و اوج بندگی دست می دهد ضمن اینکه رابطه عاشقانه پروردگار عالیترین نوع رابطه بوده است.

    کلید واژگان: ارتباط, خدا, انسان, عطار, جامی}
  • علیرضا قائمی نیا، شعبان نصرتی، منا فریدی خورشیدی*
    وحی به عنوان واژه ای معرفتی در قرآن با بسامد بالا به کار رفته است؛ لذا بهره گیری از دانش های زبانی جهت فهم معنای وحی ضروری است. معناشناسی شناختی از جمله دانش هایی است که راه را برای کشف و تحلیل روابط درون‏متنی قرآن هموار می نماید. برای کشف مفهوم قرآنی وحی از یکی از قواعد معناشناسی شناختی یعنی استعاره مفهومی مدد گرفته ایم تا از رهگذر بررسی واژه وحی در قرآن به مفهوم سازی الهی در‏این‏باره نایل آییم و از تحمیل انگاره های غیرقرآنی جلوگیری گردد. قرآن برای بیان مفاهیم والای خویش مخاطب را از رهگذر امور مادی به تامل در امور غیبی فرا می خواند. در نگاه قرآنی، نبی مخاطب کلام الهی و وحی فرایندی است که طی آن خداوند با نبی ارتباط برقرار می‏کند و محتوایی ارسال می‎گردد. مفهوم دریافتی نبی عینا همان محتوای ارسالی خداوند است و نبی طی فرایند وحی، نقشی انفعالی دارد. وحی تجلی کلام و تکلم الهی است. ویژگی مفهوم سازی قرآنی، تاکید بر ارتباطی‏بودن فرایند وحی است که به کسب معرفت می انجامد؛ لذا وحی در قرآن تلفیقی از جنبه ارتباطی و معرفتی است؛ ارتباطی که از سنخ ارتباط کلامی است. مفهوم سازی خداوند از وحی غالبا از طریق الگوی گوینده- شنونده بیان شده است؛ بنابراین وحی سرشتی کلامی دارد.
    کلید واژگان: وحی, استعاره مفهومی, ارتباط, نگاشت, زبان شناسی شناختی}
  • هادی فنایی*
    در این جستار، به بسط پذیری معارف وحیانی و گشودگی زمینه ارتباط انسان با منبع وحیانی - الهی بر پایه سه ساحت اندیشه های فلسفی و عرفانی اندیشمندان مسلمان و نیز قرآن و متون روایی پرداخته شده است. حکما و عارفان مسلمان معتقدند ولایت به منزله روح این جهان و مجرای فیض الهی است و همچنین باطن و جوهره نبوت است. انسان کامل با ارتقای وجودی و سیر باطنی و زدایش حجاب های گونه گون از نفس خویش در مرتبه نخست به مقام ولایت الهی می رسد. در چنین مرحله ای ولی خدا به ملا اعلی متصل و مرتبط می گردد و حاصل این ارتباط و اتصال گشوده شدن باب گنجینه معارف وحیانی به روی او است. از طرفی ولی خدا مجرای فیض الهی تا لحظه وقوع قیامت است. هر کمال و خیری ازجمله معرفت و معنویت عرشی و قدسی در پرتو ولایت ولی خدا به انسان می رسد. همان گونه که گستره ولایت در نظام تکوین تا دامنه قیامت جریان دارد و حضور ولی خدا در جهان همیشگی است، ازاین رو معارف وحیانی نیز به تبع حضور ولی خدا در عالم تا آستانه واقعه قیامت بسط می پذیرد. بسط پذیری معارف وحیانی از پیامدهای استمرار ولایت محسوب می گردد و این بسط پذیری منافاتی با خاتمیت پیامبر اعظم (ص) ندارد؛ بنابراین بسط معارف وحیانی اختصاص به دوره انبیا و اوصیا ندارد و جایگاهی است که برای هر انسانی با لحاظ شرایط ویژه ازجمله طهارت درون و سعه وجودی گشودگی دارد. بسط ناپذیری وحی رسالی و تشریعی با ختم نبوت امری قطعی است.
    کلید واژگان: وحی, انسان, ارتباط, ولایت و معارف وحیانی}
  • نسرین توکلی *
    دین با سفارش به دوری از رذایل اخلاقی سهم بسیار مهمی در اخلاقی بودن جوامع بشری دارد. لذا نظریه ارتباط دین و اخلاق با تاکید بر اینکه دین از اخلاق حمایت و پشتیبانی می کند به گسترش فضایل اخلاقی کمک می کند. در نوشته حاضر به بیان مفهوم اخلاق و دین پرداخته شده و همچنین دیدگاه های مختلف اندیشمندان و فیلسوفان اسلامی و غربی در خصوص ارتباط یا عدم ارتباط دین و اخلاق مورد بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق بر اساس مطالعات اسنادی و کیفی است. هدف تحقیق بررسی ارتباط بین دین و اخلاق و بیان اهمیت دیندار بودن انسان و جوامع انسانی در جهت اخلاقی بودن و گسترش فضایل اخلاقی است. و تاثیر میزان دینداری و تاثیرات مثبت دیندار بودن در تحکیم ارزش های اخلاقی می باشد. یافته ها نشان می دهد دین عام تر و دارای اجزاء متعدد است و از طریق ابعاد متعدد خود ارزش اخلاق را محقق می کند. و از سوی دیگر اخلاق نیز مانند پدیده ای نیرومند زمینه توسعه ارزش های اجتماعی و سعادت پایدار را فراهم می کند.و هیچکس نمی تواند نقش دین را در حمایت از اخلاق منکر شود. برای اینکه مصادیق خاص دستورهای اخلاقی را به دست آوریم به دین نیازمندیم و این وحی است که می تواند دستورهای اخلاقی را در مورد خاصی با حدود خاص و شرایط و لوازمش تبین کند.
    کلید واژگان: اخلاق, دین, ارتباط, دانشمندان اسلامی, دانشمندان غربی}
    Nasrin Tavakoli *
    Religion, by commanding to avoid moral evils, has a very important contribution to the ethics of human societies. Therefore, the theory of the relationship between religion and ethics, which emphasizes that religion supports ethics, helps to expand moral virtues. In this article, the concept of morality and religion is discussed and also the views of various Islamic and Western thinkers and philosophers on the relationship or non-relevance of religion and ethics are reviewed. The research method is based on qualitative and documentary studies. The purpose of this study is to investigate the relationship between religion and ethics and to emphasize the importance of religiousness of man and human societies in the pursuit of morality and the spread of moral virtues as well as the effect of religiousness and the positive effects of religiosity on the consolidation of moral values. The findings show that religion is more general and has different components and realizes ethical value through its multiple dimensions. Morality, on the other hand, like a strong phenomenon provides the development basis for social values and sustainable prosperity, and nobody can deny the role of religion in advocating morality.
    Conclusion
    In order to gain specific examples of moral commands, we need religion. And this is inspiration that can elucidate moral commands in a particular sense with certain limits, conditions and devices.
    Keywords: Ethics, religion, relationship, Islamic scholars, Western scholars}
  • مریم قاسمی، محمدرضا شرفی، سیدمهدی سجادی، شهین ایروانی
    هدف اصلی این پژوهش به دست آوردن رویکردی اجتماعی به تربیت اخلاقی است. ابتدا با کمک گرفتن از دیدگاه دیویی به عنوان اندیشمندی که تربیت اخلاقی را با رویکردی اجتماعی معرفی نمود، سعی شد عاملی اثرگذار که موجب می شود فرایند تربیت اخلاقی رویکردی اجتماعی به خود بگیرد، استنتاج گردد که این عامل در مولفه «ارتباط» معرفی شد. اثرگذاری این عامل به گونه ایست که با تقویت آن، توان های اخلاقی انسان تقویت می شود. سپس نقش این مولفه در ارتقای اخلاقی انسان مبتنی بر دیدگاه اسلام بررسی گردید و ضمن به دست آمدن تایید بر اهمیت این مولفه، تلاش گردید چگونگی نقش آفرینی آن در ارتقای اخلاقی به دست آورده شود. حاصل این تلاش و بررسی ، معرفی توانمندی هایی یازده گانه به عنوان محورهای تربیت اخلاقی با تکیه بر وجه اجتماعی انسان، مبتنی بر دیدگاه اسلام است.
    کلید واژگان: تربیت اخلاقی, جان دیویی, ارتباط, اسلام, توانمندی های اخلاقی}
    Maryam Ghasemi, Mohammadreza Sharafi Dr, Seyyed Mahdi Sajjadi Dr, Shahin Iravani Dr
    The main purpose of this study is to obtain a social approach to moral education. At first, using Dewey's view as the one introducing ethical education with a social approach, an attempt has been made to know and introduce the agent that causes a the process of moral education take the form of a social approach, as shown in the paper, that agent may be known as "communication". The impact of this agent is such that it strengthens human moral strengths. Then, the role of this component in promoting human morality based on the viewpoint of Islam was studied and, while gaining confirmation of the importance of this component, attempts have been made to find out how its role in promoting ethics was achieved. As concluded by the study, the eleven capabilities known as the basis of moral education with regard to the social aspect of human being may be known as being based on the viewpoint of Islam.
    Keywords: Moral Education, John Dewey, Communication, Islam, Ethical Capabilities}
  • مهسا امیری *، امیرعباس علی زمانی
    در اگزیستانسیالیسم معاصر از چهار دغدغه یا دلواپسی غایی سخن به میان می آید که سبب دلهره و اضطراب آدمی می شود. این دلواپسی ها عبارتند از آزادی، پوچی، مرگ و تنهایی. آدمی به دنبال امنیت در بیغوله ی این دلواپسی هاست. در این مکتب فلسفی و ادبی، فرد انسانی به عنوان فاعلی آگاه شناخته می شود که در تجربه ی هستی و لمس معنای وجود، به طور بی واسطه با حقیقت زندگی رویارو شده و پوچی و بی معنایی زندگی خود را در می یابد، آنگاه با تکیه بر پاسداشت گوهر "آزادی" و با استفاده از امکان گزینش و انتخاب، هدفی برای خود برگزیده و بدین شکل به سلسله رویدادها و حوادثی که "زندگی" نامیده می شود، معنا و مفهوم می بخشد. اروین یالوم در راستای این تفکرات سعی نموده دغدغه های وجودی از جمله تنهایی را که منجر به مشکلات و اختلال در زندگی می شود را بررسی کرده و برای آن ها راه حل هایی بیابد. در این نوشتار برآنیم با بررسی چیستی و انواع تنهایی، روش های مقابله با این معضل را با تکیه بر رویکرد اگزیستانسیالیستی ارائه کنیم.
    کلید واژگان: اگزیستانسیالیسم, تنهایی, یالوم, ارتباط, مرگ, تنهایی اگزیستانسیال}
    Mahsa amiri *, amir abbas alizamani
    In contemporary existentialism, there are four endearing concerns or anxieties that cause human anxiety. These worries are freedom, emptiness, death and loneliness. A person is looking for the security of the childhood of these worries. In this philosophical and literary school, the human being is known as a subject who, in the experience of being and touching the meaning of being, immediately faces the truth of life and finds its absurd and meaningless life, Then, relying on the protection of the gem of "freedom" and using the possibility of choosing and choosing a goal, it brings a meaning to the series of events and events called "life". Erwin Yalom, in line with these thoughts, has tried to study existential concerns, including loneliness, which leads to problems and disruptions in life, and finds solutions to them. In this paper, we look at ways of coping with this problem by relying on an existentialist approach by examining what and the types of loneliness.
    Keywords: existentialism, loneliness, yalom, association, death, existential loneliness}
  • هادی فنایی نعمت سرا
    جستار حاضر به بررسی رویکردهای عقلانی به ارتباط خداوند با عالم می پردازد. ارتباط فاعلی علی، از شایع ترین و متداول ترین ارتباط های تصویرشده از سوی فیلسوفان است. همچنین رویکردهای حداکثری و حداقلی ارتباط خداوند با عالم نیز قابل سنجش است. در این مقاله با بررسی واکاوانه برخی دیدگاه های دانشمندان عقل گرای یونان باستان و قرون وسطا، اندیشه ماشین انگاری جهان و نیز دیدگاه فلاسفه اسلامی، این تاکید حداکثری بر ارتباط فاعلی علی خداوند ترسیم شده است؛ سپس در گامی دیگر به سنجش و بررسی توانمندی و موفقیت تبیین های ارائه شده پرداخته، و در گام نهایی با گذر کردن از انحصارگرایی درباره ارتباط خداوند با عالم و نقادی آن، به تحلیلی جامع و فراگیر از ارتباط که دارای مولفه هایی نظیر کارآمدی است، دست یافته ایم. در این الگو و تصویر، ارتباط صرفا فاعلی علی نیست؛ بلکه علاوه بر آن شامل ارتباط های دیگر نظیر ارتباط تدبیری، قیومی، رازقی، شاهدی و علمی نیز می شود.
    کلید واژگان: خداوند, ارتباط, عالم, فاعلیت, علیت, حدوث, بقا}
    Hadi Fanaie Nemat Sara
    The present article investigates about different rational approaches to God’s relationship with the universe. The agentive-causal relationship is among the most common relations delineated by philosophers. Besides, maximal and minimal approaches to God’s relationship with the universe are also assessable. In the present article, through scrutinizing some of the rationalist scholars of the ancient Greece and the Middle Ages, as well as the mechanical view of the universe and the views of Muslim philosophers, the maximal emphasis on God’s agentive-causal relationship with the universe has been delineated. Then in a second step, we have assessed and investigated the capacity and success of the explanation presented; and finally, we have passed through exclusivism about God’s relationship with the universe, criticizing it to achieve a comprehensive and far-reaching analysis of relationship with elements such as efficiency. In this model, the relationship is not merely agentive-causal; rather, it includes other relations such as governing, subsisting, all-sustaining, witnessing, and knowing relationships.
    Keywords: God, relationship, knower, agency, causality, generation, subsistence}
  • هادی خانیکی
    زمینه
    «ارتباط» مفهمومی فراتر از ابزارها و سازکارهایی فنی و زبانی است. بالاترین سطح «ارتباط» از طریق «گفت وگو» با «دیالوگ» انجام می گیرد که در آن مفهوم مشترکی توسط طرفین گفت وگو خلق می شود. گفت وگو در مثنوی فرایندی است که با به کارگرفتن رمز، تمثیل، قصه و طنز، تعریف می شود. در این فرایند، زبان هم ابزار ارتباطی و هم ضد ارتباطی به حساب می آید. ارتباط از نظر مولانا «مخاطب محور» و «چند معنایی» است که با تاکید بر «اخلاق» و فهم فرازبانی و فرامکانی شکل می گیرد. در این تحقیق با انتخاب «تم اندیشهء عرفانی»، مضمون گفت وگو در مثنوی با تاکید بر قصه ها، روایت ها و مفاهیم زبانی و اخلاقی دنبال شده است. هدف از این مقاله فهم اخلاق و زبان ارتباط و گفت وگو در دنیای پر راز و رمز اندیشه مولانا است.
    نتیجه گیری
    در اندیشهء ارتباطی مولانا بافت فرهنگی و اجتماعی بر امکان و یا امتناع ارتباط اثر می گذارند، بنابراین «گفت وگو» به صورت پدیده ای فراتر از قیود زبانی و صورت های ساختاری گاه با «زبان آوری» و گاه «در سکوت» شکل می گیرد. در واقع گفت وگو مقوله ای «چند معنایی، عارفانه و اخلاقی» است که حصول به آن مستلزم باور و عمل به «اخلاق گفت وگوست».
    کلید واژگان: ارتباط, گفت وگو, دیالوگ, اخلاق گفت وگو, زبان عرفانی, مولانا}
    Background
    "communication" is a concept beyond technical and linguistic tools and mechanisms. The highest level of "communication" is conducted through "conversation" or "dialogue" where a common concept is created by the parties involved in the conversation. Conversation in Masnavi is a process which is defined by applying codes, analogies, stories and humor. In this process, language is considered both as a communication and an anti-communication tool. Communication, in Rumi’s view, is "audience-oriented" and "polysemous" and is formed by an emphasis on "morality" and extra-linguistic and extra-physical understanding. After selecting a "mystical thought theme" in the research, the conversation content in Masnavi was pursued with an emphasis on tales, stories, and linguistic and ethical concepts.
    Conclusion
    In Rumi’s communicative thought, cultural and social context impacts on the possibility or the impossibility of communication and therefore "conversation" takes shape as a phenomenon beyond language restrictions and structural constraints, sometimes with "eloquence" and sometimes "in silence". In fact, dialogue is a "polysemous, spiritual and moral" category and to be achieved it requires believing in and exercising the ethics of conversation.
    Keywords: Communication, Ethics of Conversation, Mystical Language, Rumi}
  • محمدتقی کرمی*، سیدعبدالرسول علم الهدی
    زندگی و رفتار اجتماعی افراد و گروه ها بر اساس هنجارهایی شکل می گیرد که تعیین کننده بایدها و نبایدهای رفتار اجتماعی و ترسیم کننده الگوهای پذیرفته شده فرهنگی اند. یکی از مهم ترین هنجارهای ارتباطی در میان انسان ها از نگاه اسلام، عفاف و حجاب است. پرسش اصلی این مقاله بر ابعاد معنایی، نمادی و رفتاری عفاف با توجه به ارتباطات کلامی و غیرکلامی تمرکز دارد. با رویکردی توصیفی تحلیلی کوشیده ایم در پیوند میان آموزه های دین مبین اسلام درباره عفاف با دانش ارتباطات، و تمرکز بر دو مبنای نظری کنش متقابل نمادین و نشانه شناسی، به فهمی عمیق تر از وجود عفاف در همه مراتب ارتباطی انسان به ویژه کلام، نگاه و رفتار دست یابیم. در نتیجه، ابعاد فقهی ارتباطی عفاف در آموزه های اسلامی کشف شد و تعریفی جدید از ارتباط عفیفانه به دست آمد. بدین ترتیب مبنایی نظری برای ارتباطات در فرهنگ اسلامی پیشنهاد داده ایم که سیاست گذاری های فرهنگی در موضوع عفاف را نیز تسهیل می کند.
    کلید واژگان: عفاف, فقه, ارتباط, ارتباطات انسانی, ارتباط عفیفانه}
    Mohammad Taqi Karami*, Sayyed Abdulrasul Alamolhoda
    The life and social behavior of individuals and groups are influenced by the norms which determine the ought tos and ought not tos of social behavior and set normal cultural patterns. According to Islam, one of the main social communicative norms is chastity and Hijab. The main question of this paper is centred on the meaning and symbolic and behavioral aspects of chastity concerning verbal and non-verbal communications. Using a descriptive-analytical method, the paper seeks to delve into the connection of Islamic teachings about chastity with the knowledge of communication focusing on two theoretical principles of symbolic interaction and typology to achieve a deeper understanding of chastity on all levels of human communications, specially speaking, looking and behavior. Consequently, the fiqhi-communicative aspects of chastity in Islamic teachings are underlined and a new definition of descent communication is given. Thus, the paper suggests a theoretical principle for the communications in Islamic culture which makes the process of cultural policy-making on chastity easier issue.
    Keywords: chastity, fiqh, communication, human communications, descent communication}
  • سارا مقدوری خوبنما*، شمس الملوک مصطفوی

    کارل یاسپرس فیلسوف بزرگ اگزیستانس مانند سایر فیلسوفان این حوزه هستی و وجود آدمی را در گرو «هستی- در - عالم» و «هستی - با - دیگران « می داند. یکی از مفاهیم بنیادین فلسفه ی وی، مفهوم دیگری است که به گونه ای عمیق تر نسبت به فلسفه ی سایر فیلسوفان اگزیستانسیالیست مطرح شده است زیرا نزد وی، فرد، خویشتن خویش را به وسیله ی دیگری درک می کند. ارتباط با دیگری به معنای انتقال احساسات و افکار به دیگری یا ارتباطی در بستر حیات اجتماعی برای برطرف کردن نیازهای ذاتی نیست؛ بلکه نسبتی است در زمینه ی اگزیستانس داشتن؛ نسبتی بین الاذهانی و مبتنی بر نوعی احترام متقابل. می توان گفت که چون نزد یاسپرس، اگزیستانس انسان فاقد وجه نظری است و در عمل و انتخاب ظهور می کند، لذا ارتباط با دیگری نیز از جمله موقعیت هایی محسوب می شود که ظهور اگزیستانس آدمی را ممکن می سازد. در مقاله ی حاضر تلاش می شود که با بررسی مفهوم دیگری و نسبت و ارتباط این مفهوم با سایر مفاهیم مهم فلسفی یاسپرس، اهمیت و جایگاه آن در فلسفه ی وی روشن شود.

    کلید واژگان: اگزیستانس, دیگری, ارتباط, تعالی}

    Karl Jaspers like other existentialist philosophers contends that existence depends on “being in the world” and “being with others”. In general, the concept of “otherness” is one of the fundamental concepts which is proposed more profoundly in his philosophy than in other existentialist philosophies, because for him otherness is something through which the individual understands himself. Communication with others is not necessarily conveying emotions and ideas; rather, it is related to “existence” or inter-subjectivity and also bound up with a type of mutual respect. One may say that for Jaspers, man’s “existence” lacks theoretical aspect and appears just in practice and choice; thus communication with others is among the situations that would make the emergence of human existence possible. In this essay, we try to highlight the importance of “otherness” and its relation to Jaspers’ other significant philosophical concepts. Above all, we attempt to elucidate the importance and the status of “otherness” in his philosophy.

    Keywords: existence, otherness, communication, Transcendence}
  • سید حسین شرف الدین*
    یکی از مولفه های کلیدی و برجسته سبک زندگی دینی در حوزه ارتباطات انسانی، ارتباط با خویشان و بستگان نسبی و سببی، اعم از مومن و غیر مومن است که به «صله رحم» تعبیر شده است؛ آموزه ای که در منابع دینی و سیره بزرگان دین نیز فراوان و با تعابیر مختلف بر رعایت آن در هر شرایط ممکن تصریح و تاکید شده است. این ارزش اجتماعی به رغم پشتوانه های عقلی، شهودی، دینی و تجربی، تحت تاثیر برخی تحولات ساختاری، شخصیتی، فرهنگی و ارتباطاتی از جایگاه پیشین خود در جامعه سنتی، افول کرده و به یک ادب اجتماعی مرسوم در برخی تعاملات موسمی و مناسبتی تبدیل شده است. این نوشتار درصدد است تا با رجوع مستقیم به منابع اصیل دینی (آیات وروایات)، جایگاه این آموزه راهبردی را در سبک زندگی دینی و حیات طیبه یا مدینه فاضله اسلامی تعیین و تحلیل کند.
    کلید واژگان: صله, قطع, رحم, سبک زندگی, ارتباط, کارکرد}
    Seyyed Hosein Sharafoddin*
    One of the key and significant factors of religious life in the field of human relationships is the relationship with relatives by blood or by marriage either pious or impious which is referred to as “connection of kinships”. It is a teaching which has been stipulated and emphasized on in the religious resources and traditions of the religious leaders frequently along with various interpretations to observe it in any possible conditions. Despite of rational, intuitive, religious and empirical supports, this social value has been declined from its former position of the traditional society because of some structural, personal, cultural, and communicative changes and has been turned to a conventional social decorum in some occasional and seasonal interactions. Enjoying the original religious resources (verses and narrations) directly, this paper intends to analyze and to determine the position of this strategic teaching in religious lifestyle and pure life or Islamic utopia.
    Keywords: Connection, Cutting, Kinship, Lifestyle, Relationship, Function}
  • اصغر اسلامی تنها*
    فیلسوف فرهنگ جهان اسلام، فارابی، در علم مدنی خود، با رویکرد عقلی به بررسی حیات اجتماعی انسان و ابعاد گوناگون آن - ازجمله ارتباطات- پرداخته است. در اندیشه فرهنگی- ارتباطی فارابی، چرایی ارتباط انسانی همانند چگونگی آن اهمیت دارد و پرسش از چیستی، چرایی و چگونگی ارتباطات انسانی و مطالعه تحلیلی آثار او نشان می دهد «معنا» در کانون توجه او قرار داشته و «ارتباطات» هنر ساختن و به کارگیری نشانه ها برای تفهیم و مبادله معنا بین «خود» و «دیگری» است» که سازنده نظام معنایی یا ملت (فرهنگ) و تعین بخش ساختار اجتماعی یا امت (جامعه) است. ازاین رو، او بین ارتباطات، فرهنگ و جامعه پیوند برقرار نموده، تحول الگوی ارتباطی را موجب دگرگونی فرهنگی و اجتماعی می داند. فارابی گونه شناسی جوامع را نیز مبتنی بر الگوی ارتباطی دانسته، دغدغه اصلی اش در علم مدنی، ترسیم بهترین نوع جامعه انسانی است. بدین روی، او با شناسایی کامل ترین «معنا» - یعنی معنای یقینی و تبیین بهترین شکل ارتباط یعنی ارتباط برهانی چنین جامعه ای را تصویر می کند.
    کلید واژگان: معنا, نشانه, ارتباط, برهان, امت, ملت, فارابی}
    Asghar Islami Tanha*
    In his civil law, Farabi, a philosopher of the Islamic world's culture, has investigated man's social life and its various dimensions such as "communication", using a rational approach. According to his cultural - communicative view, the reason of human relations as well as its nature is of great importance. He sees that the question about the nature, reason, and quality of human relations and the analytical study of Farabi's works show that "meaning" has been of special interest to him. "Communication", to him, is the art of using signs for conveying meanings between "one" and "the others " which creates the meaning system or people (culture) and determines the social structure or nation (society). Therefore, Farabi links communication to culture and to society, and believes that the change in communication patterns causes cultural and social change. Farabi believes that the typology of societies is dependent on the communication pattern, and his main concern in civil knowledge is creating an idea human society. Hence, identifying the most perfect meaning, i.e. certain meaning -and demonstrating the best kind of communication-, i.e. the discursive relation, Farabi presents a picture of such a society.
    Keywords: meaning, sign, communication, discursiveness, people, nation, Farabi}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال