به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "ترس از ارزیابی منفی" در نشریات گروه "روانشناسی"

تکرار جستجوی کلیدواژه «ترس از ارزیابی منفی» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • افسانه فروهر مقام*، سید علی آل یاسین

    هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی طرحواره درمانی بر اضطراب اجتماعی، ترس از ارزیابی منفی و شرم از تفسیر بدن در دختران مبتلا به اختلال بدریخت انگاری بدن بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه است. جامعه آماری پژوهش شامل دختران نوجوان مبتلا به اختلال بدریخت انگاری بدن شهر قم در بازه زمانی سال 1402 بود که به با استفاده از روش نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس 30 نفر از دختران نوجوان انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش، 10 جلسه طرحواره درمانی گروهی به صورت 1 جلسه در هفته و هر جلسه به مدت 2 ساعت، به عنوان مداخله درمانی دریافت نمودند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه اضطراب اجتماعی نوجوانان لاجرکا (1999)، پرسشنامه ترس از ارزیابی منفی لری (1983) و پرسشنامه شرم از تفسیر بدن دورات و همکاران (2014) استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و تحلیل کوواریانس انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش طرحواره درمانی بر اضطراب اجتماعی (35/0)، ترس از ارزیابی منفی (53/0) و شرم از تفسیر بدن (30/0) در دختران مبتلا به اختلال بدریخت انگاری بدن اثربخش بوده است. با توجه به یافته های این پژوهش می توان از طرحواره درمانی به عنوان یک راهبرد درمانی جهت کاهش اضطراب اجتماعی، ترس از ارزیابی منفی و شرم از تفسیر بدن در دختران مبتلا به اختلال بدریخت انگاری بدن استفاده کرد.

    کلید واژگان: طرحواره درمانی, اضطراب اجتماعی, ترس از ارزیابی منفی, شرم از تفسیر بدن, اختلال بدریخت انگاری بدن
    Afsaneh Forohar Magham *, Seyed Ali Aleyasin

    The aim of the present study was to investigate the effectiveness of schema therapy on social anxiety, fear of negative evaluation, and shame of body interpretation in girls with body dysmorphic disorder. The research method is semi-experimental with a pre-test-post-test design with a control group. The statistical population of the research included adolescent girls suffering from body deformity disorder in the city of Qom in the period of 2023, using the non-random sampling method, 30 adolescent girls were randomly selected into two experimental groups (15 people) and Witnesses (15 people) were replaced. The experimental group received 10 sessions of group therapy schema, 1 session per week and each session for 2 hours, as a therapeutic intervention. To collect data, Lajerka's Adolescent Social Anxiety Questionnaire (1999), Lori's (1983) Fear of Negative Evaluation Questionnaire, and Durat et al.'s (2014) Body Shame Questionnaire were used. Data analysis was done using SPSS software and covariance analysis. The results of the research showed that schema therapy training was effective on social anxiety (0.35), fear of negative evaluation (0.53), and shame from body interpretation (0.30) in girls with body dysmorphic disorder. According to the findings of this research, schema therapy can be used as a therapeutic strategy to reduce social anxiety, fear of negative evaluation, and shame from body interpretation in girls with body dysmorphic disorder.

    Keywords: Schema Therapy, Social Anxiety, Fear Of Negative Evaluation, Shame Of Body Interpretation, Body Dysmorphic Disorder
  • سهیلا جهانبازی، صدیقه نجاراصل*

    پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش میانجی ترس از ارزیابی منفی در رابطه بین والدگری هلیکوپتری و اضطراب اجتماعی در نوجوانان انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این مطالعه دانش آموزان مقطع متوسطه اول و دوم شهرستان جم در سال 1403-1402 بود. در این پژوهش 270 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه هراس اجتماعی (SPIN؛ کانر و همکاران، 2000)، مقیاس والدگری هلیکوپتری (HPS؛ لیمون و باچمن، 2014) و مقیاس ترس از ارزیابی منفی (BFNES؛ لری، 1983) استفاده شد. یافته ها نشان داد مدل پیشنهادی از برازش مطلوب برخوردار است و والدگری هلیکوپتری و ترس از ارزیابی منفی به طور مستقیم بر اضطراب اجتماعی تاثیر داشتند؛ همچنین والدگری هلیکوپتری به صورت مستقیم بر ترس از ارزیابی منفی اثر داشت (05/0>P). نتایج آزمون بوت استرپ نشان داد که ترس از ارزیابی منفی بین والدگری هلیکوپتری و اضطراب اجتماعی نقش میانجی داشت (05/0>P). نتایج این مطالعه دلالت بر این دارد که سبک والدگری هلیکوپتری یک عامل مهم در افزایش اضطراب اجتماعی دانش آموزان است، همچنین این رابطه به وسیله ترس از رزیابی منفی میانجی گری شد؛ در واقع والدگری هلیکوپتری به واسطه ترس از ارزیابی منفی می تواند به افزایش سطح اضطراب اجتماعی دانش آموزان منجر شود و بین این متغییر ها رابطه همسو وجود دارد.

    کلید واژگان: ترس از ارزیابی منفی, اضطراب اجتماعی, والدگری هلیکوپتری
    Soheila Jahanbazi, Sadigheh Najarasl*

    The present research aimed to determine the mediating role of fear of negative evaluation in the relationship between helicopter parenting and social anxiety in adolescents. The present research utilized a descriptive-correlational research method employing structural equation modeling. The statistical population of this study was first and second-grade high school students of Jam City in 2023. In this research, 270 people were selected by the available sampling method. To collect the data, the Social Phobia Inventory (SPIN; Connor et al., 2000), helicopter parenting scale (HPS; Lemon and Bachmann., 2014), and Brief Fear of Negative Evaluation Scale (BFNES; Larry., 1983) were used. The results indicated that the proposed model was a good fit and helicopter parenting and fear of negative evaluation had a direct effect on social anxiety; Also, helicopter parenting had a direct effect on the fear of negative evaluation (P<0.05). The results of the bootstrap test showed that fear of negative evaluation played a mediating role between helicopter parenting and social anxiety (P<0.05). The results of this study suggest that the helicopter parenting style is an important factor in increasing the social anxiety of students. Also, this relationship is mediated by fear of negative evaluation. Helicopter parenting can lead to an increase in students' social anxiety due to the fear of negative evaluation and there is a linear relationship between these variables.

    Keywords: Fear Of Negative Evaluation, Social Anxiety, Helicopter Parenting
  • علی رضایی شریف، کوثر نازی نژاد*

    پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش اهمال کاری تحصیلی در رابطه بین احساس شرم درونی شده و ترس از ارزیابی منفی با گرایش به تقلب آموزشگاهی در دانش آموزان مقطع متوسطه انجام شده است. روش پژوهشی حاضر توصیفی- همبستگی از نوع مدلسازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان پایه های هشتم تا دوازدهم مقطع متوسطه شهر بیرجند در سال تحصیلی 1402-1401 تشکیل می دادند. حجم نمونه 200 نفر درنظر گرفته شد که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای گردآوری شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های گرایش به تقلب آموزشگاهی (TCS، فراست و همکاران، 1392)، اهمال کاری تحصیلیPASS)،  سولومون و راث بلوم، 1984)، احساس شرم درونی شده ISS)، کوک، 1993) و ترس از ارزیابی منفیBFNES) لری، 1983) بود. نتایج نشان داد بین اهمال کاری تحصیلی و گرایش به تقلب آموزشگاهی با ضریب تاثیر 31/0 (05/0>  p) و مولفه احساس شرم درونی شده و اهمال کاری تحصیلی با ضریب تاثیر 57/0 (01/0>  p) رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین مولفه احساس شرم درونی شده بر گرایش به تقلب آموزشگاهی با ضریب تاثیر 18/0 (05/0>  p) بصورت مثبت تاثیر غیر مستقیم دارد. نتایج نشان داد که اهمال کاری تحصیلی به تنهایی و همچنین با میانجی گری شرم درونی شده می تواند تبیین گر گرایش به تقلب آموزشگاهی باشد.

    کلید واژگان: احساس شرم درونی شده, اهمال کاری تحصیلی, ترس از ارزیابی منفی, گرایش به تقلب آموزشگاهی
    Ali Rezaeisharif, Kousar Nazinejad*

    This study was conducted to determine the role of academic procrastination in the relationship between internalized shame and fear of negative evaluation with a tendency towards academic cheating among secondary school students. The present research design was descriptive and of correlational type, using a structural equation model. The statistical population of the study consisted of all eighth to twelfth-grade students in the city of Birjand during the year 2022-2023. the sample size was estimated at 200 participants. They were collected using a multi-stage cluster random sampling method. The necessary data were collected using the cheating tendency questionnaire (TCS, Farast et al, 2013), Procrastination Assessment Scale–Students(PASS, Solomon & Rathblom, 1984),  internalized shame scale(ISS, Cook, 1993), and fear of negative evaluation scale(BFNES, Larry', 1983). The results showed a significant positive relationship between academic procrastination and a tendency towards academic cheating, with an effect coefficient of 0.31 (p > 0.05). There was also a significant positive relationship between internalized shame and academic procrastination, with an effect coefficient of 0.57 (p > 0.01). Additionally, the effect of internalized shame on the tendency towards academic cheating was found to be indirectly positive with a coefficient of influence of 0.18 (p > 0.05). The results showed that academic procrastination alone and also with the mediation of internalized shame can explain the tendency to cheat in school.

    Keywords: Internalized Shame, Academic Procrastination, Fear Of Negative Evaluation, Tendency To Cheat At School
  • آسیه شریعتمدار*، فاطمه مفتح

    مطالعه حاضر با هدف تعیین نقش میانجی ترس از ارزیابی منفی در رابطه بین شفقت به خود و احساس تنهایی در نوجوانان انجام شد. این مطالعه توصیفی - همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این مطالعه نوجوانان دختر مقطع متوسطه اول منطقه 15 تهران در سال 1402 بودند. در این مطالعه 260 نفر به روش در دسترس انتخاب و به صورت آنلاین به مقیاس ترس از ارزیابی منفی (BFNES؛ لری، 1983)، مقیاس شفقت به خود (SCS؛ نف، 2003) و مقیاس احساس تنهایی راسل (UCLA؛ راسل و کارولین، 1980) پاسخ دادند. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحیل معادللات ساختاری انجام شد. یافته ها نشان داد که مدل پیشنهادی در مجموع 49% از واریانس احساس تنهایی را در نوجوانان پیش بینی می کند و از برازش مطلوب برخوردار است. یافته ها نشان داد که شفقت به خود به طور منفی بر احساس تنهایی اثر مستقیم داشت (01/0=P). ترس از ارزیابی منفی به طور مثبت بر احساس تنهایی (01/0=P) اثر مستقیم داشت. همچنین شفقت به خود به طور منفی بر ترس از ارزیابی منفی  (01/0=P) اثر مستقیم داشت (05/0> P). نتایج آزمون بوت استرپ نشان داد که ترس از ارزیابی منفی بین شفقت به خود و احساس تنهایی (01/0=P) نقش میانجی داشت (05/0> P). نتایج نشانگر آن است که شفقت به خود  به طور مستقیم و با نقش میانجی ترس از ارزیابی منفی بر احساس تنهایی اثرگذار بود.

    کلید واژگان: ترس از ارزیابی منفی, احساس تنهایی, شفقت به خود
    Asieh Shariatmadar*, Fatemeh Mofatteh

    The present study aimed to investigate the mediating role of fear of negative evaluation (FNE) in the relationship between self-compassion (SC) and loneliness among adolescents. This descriptive-correlational study employed a structural equation modeling (SEM) approach. The statistical population comprised female students attending the first cycle of secondary school in District 15 of Tehran in 2023. A total of 260 participants were recruited through a convenient sampling method and completed an online survey encompassing the Fear of Negative Evaluation Scale (BFNES) (Leary, 1983), the Self-Compassion Scale (SCS) (Neff, 2003), and the Russell Loneliness Scale (UCLA) (Russell & Carroll, 1980). Data analysis was conducted using SPSS and Amos version 24 statistical software. The findings revealed that the proposed model accounted for 49% of the variance in adolescent loneliness and demonstrated satisfactory fit indices. Self-compassion exhibited a direct negative association with loneliness (P = 0.01, β = -0.37), while FNE displayed a direct positive association with loneliness (P = 0.01, β = 0.43). Additionally, self-compassion exerted a direct negative influence on FNE (P = 0.01, β = -0.50). Bootstrap test results confirmed the mediating role of FNE in the relationship between self-compassion and loneliness (P = 0.01, β = -0.22). These results suggest that self-compassion impacts loneliness directly and indirectly through FNE.

    Keywords: Fear Of Negative Evaluation, Loneliness, Self-Compassion
  • ابوالفضل بخشی پور*
    هدف

    هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر ترس از ارزیابی منفی، اضطراب و تعارض خانواده زوجین بدون فرزند مراجعه کننده به مراکز مشاوره گنبدکاووس بود.

    روش

    پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این تحقیق، شامل کلیه زوجین بدون فرزند مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان گنبدکاووس بود. نمونه آماری شامل 30 زوج بود که به روش در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش گمارده شدند. داده های موردنیاز با استفاده از پرسشنامه ترس از ارزیابی منفی لری (1983)، پرسشنامه اضطراب بک (1990) و مقیاس تعارضات زناشویی ثنایی و براتی (1375) جمع آوری و به وسیله نرم افزار SPSS و تحلیل کوواریانس تجزیه وتحلیل شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد درمان شناختی رفتاری بر ترس از ارزیابی منفی، اضطراب و تعارض خانواده زوجین بدون فرزند موثر بوده است. در هر سه فرضیه مقدار F از سطح معناداری 0.05 کمتر بوده و فرضیه ها پذیرفته شده است. از نتایج این تحقیق می توان در مراکز مشاوره روانشناسی و بهزیستی استفاده کرد.

    کلید واژگان: شناختی-رفتاری, ترس از ارزیابی منفی, اضطراب, تعارض, زوجین بدون فرزند
    Abolfazl Bakhshepoor *
    Purpose

    This study aimed to determine the effectiveness of cognitive behavioral therapy on the fear of negative evaluation, anxiety, and family conflict of childless couples referring to Gonbadkavus counseling centers.

    Method

    The current study was applied in terms of purpose and semi-experimental in terms of pre-test-post-test type with a control group.The statistical population of this research included all childless couples referred to counseling centers in Gonbadkavos city. The statistical sample consisted of 30 couples selected by the available method and randomly assigned to two control and experimental groups. The necessary data were collected using Lori's Fear of Negative Evaluation Questionnaire (1983), Beck's Anxiety Questionnaire (1990), and Sanai and Barati's Marital Conflict Scale (2015) and analyzed using SPSS software and analysis of covariance.

    Findings

    The results showed that cognitive behavioral therapy influenced childless couples' fear of negative evaluation, anxiety, and family conflict. In all three hypotheses, the F value is less than the significance level of 0.05, and the hypotheses are accepted. The results of this research can be used in psychology and welfare counseling centers.

    Keywords: Cognitive-Behavioral, Fear Of Negative Evaluation, Anxiety, Conflict, Couples Without Children
  • فتانه آقایی، قدرت الله عباسی*، رمضان حسن زاده
    زمینه

    شواهد پژوهشی حاکی از آن است که خیانت زناشویی می تواند پیامدهای جبران ناپذیری برای زوج ها در پی داشته باشد و موجب نشخوار فکری و ترس از ارزیابی منفی در زنان خیانت دیده شود. با وجود مطالعات متعدد در مورد خیانت زناشویی، پرداختن به درمان های موثر در کاهش نشخوار فکری و ترس از ارزیابی منفی زنان خیانت دیده مورد غفلت قرار گرفته است.

    هدف

    پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان پردازش شناختی بر نشخوار فکری و ترس از ارزیابی منفی زنان خیانت دیده انجام شد.

    روش

    روش پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ روش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی زنان خیانت دیده نیازمند دریافت خدمات مشاوره ای شهر بندرعباس در نیمه دوم سال 1401، بودند. از بین تمامی مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی شهر بندرعباس 30 نفر از زنانی که به علت خیانت همسر به 10 مرکز مشاوره مراجعه کرده بودند به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارش شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های نشخوار فکری (هوکسما، 1991) و ترس از ارزیابی منفی (لری، 1983)، استفاده شد. شرکت کنندگان گروه آزمایش، 12 جلسه درمان پردازش شناختی (رسیک و همکاران، 2007) را دریافت کردند. داده ها با روش تحلیل کواریانس چندمتغیری با استفاده از نرم افزار SPSS-22 مورد تحلیل قرار گرفتند.

    یافته ها

    یافته های پژوهش حاضر نشان داد که درمان پردازش شناختی منجر به کاهش نشخوار فکری و ترس از ارزیابی منفی زنان گروه آزمایش شد (0/01 >p).

    نتیجه گیری

    بر اساس نتایج به دست آمده می توان گفت درمان پردازش شناختی بر نشخوار فکری و ترس از ارزیابی منفی زنان خیانت دیده اثربخش بودند. ازاین رو آگاهی متخصصان حوزه های روان شناسی، مشاوره و سلامت از این درمان ها جهت کاهش نشخوار فکری و ترس از ارزیابی منفی زنان خیانت دیده کمک کننده است.

    کلید واژگان: درمان پردازش شناختی, نشخوار فکری, ترس از ارزیابی منفی, زنان خیانت دیده
    Fataneh Aghaei, Ghodratollah Abbasi*, Ramezan Hasanzadeh
    Background

    Research evidence indicates that marital infidelity can have irreparable consequences for couples, and causes rumination and fear of negative evaluation in cheating women. Despite numerous studies on marital infidelity, treatment effective in reducing rumination and fear of negative evaluation of betrayed women has been neglected.

    Aims

    The present study was conducted with the aim of the effectiveness of cognitive processing therapy on rumination and fear of negative evaluation of betrayed women.

    Methods

    The method of the present research was practical in terms of purpose and semi-experimental in terms of method, pre-test-post-test with control group and three-month follow-up. The statistical population of this study included all the betrayed women who needed counseling services in Bandar Abbas city in the second half of 2022. Among all counseling and psychological service centers in Bandar Abbas city, 30 women who had referred to ten centers due to infidelity of their husbands were selected by available sampling method and were randomly replaced in the experimental group and the control group. To collect data, rumination questionnaires (Hoeksma, 1991) and fear of negative evaluation (Lary, 1983) were used. The participants of the experimental group received 12 sessions of cognitive processing therapy according to Resik et al. (2007). The data were analyzed by analysis of covariance using SPSS-22 software.

    Results

    The findings of the present study showed that the cognitive processing treatment led to the reduction of rumination and fear of negative evaluation of women in the tested group. (p> 0.01).

    Conclusion
    Conclusion

    Based on the obtained results, it can be said that cognitive processing therapy was effective on rumination and fear of negative evaluation of betrayed women, and therefore the awareness of specialists in the fields of psychology, counseling and health about these treatments to reduce rumination and fear of negative evaluation of women

    Keywords: Cognitive Processing Therapy, Rumination, Fear Of Negative Evaluation, Betrayed Women
  • کورش جباری، بهمن کرد*، آرزو شمالی اسکویی
    زمینه

    اضطراب امتحان یکی از مشکلات روانی و تحصیلی رایج در دانش آموزان است که می تواند تاثیر قابل توجهی بر عملکرد تحصیلی، روحیه و رفتارهای اجتماعی آن ها داشته باشد. فهم عمیق تر از فرایندهای روانی اضطراب امتحان می تواند در ارائه راهکارهای موثر برای بهبود کارایی تحصیلی و بهبود کیفیت زندگی روزمره دانش آموزان کمک کننده باشد. با این حال در پیشینه این حوزه، تعاملات دقیق میان طرحواره ها، ترس از ارزیابی منفی و اضطراب امتحان به طور کامل مورد بررسی قرار نگرفته اند.

    هدف

    این پژوهش با هدف ارائه الگوی ساختاری اضطراب امتحان بر اساس طرحوارهای ناسازگار اولیه با میانجی گری ترس از ارزیابی منفی در دانش آموزان شهر تهران انجام شد.

    روش

    طرح پژوهش توصیفی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پسر دوره متوسطه اول در شهر تهران بود که از این میان 500 دانش آموزان به روش نمونه‏گیری در دسترس در سال 1400 انجام شد. برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش از سیاهه اضطراب امتحان (ابوالقاسمی و همکاران، 1375)، فرم کوتاه پرسشنامه طرحواره یانگ نسخه سوم (یانگ، 2005) و فرم کوتاه مقیاس ترس از ارزیابی منفی (لری، 1983) استفاده شد. داده ها با ضریب همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار 24SPSS و AMOS نسخه 24 تحلیل شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که بین طرحوار های ناسازگار اولیه با میانجی ‏گری ترس از ارزیابی منفی با اضطراب امتحان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (0/01 >P). همچنین نتایج نشان داد مسیرهای مستقیم این پژوهش معنادار شدند و مسیرهای غیرمستقیم طرحوار های ناسازگار اولیه از طریق نقش میانجی ترس از ارزیابی منفی بر اضطراب امتحان معنادار بود. بر اساس یافته‏ های این پژوهش، مدل اصلاح شده از برازش مطلوبی برخوردار بود (0/05 >P) و مدل نهایی ارزیابی شده از برازندگی مطلوبی برخوردار است.

    نتیجه گیری

    نتایج نشان داد طرحوارهای ناسازگار اولیه از طریق نقش میانجی ترس از ارزیابی منفی بر اضطراب امتحان تاثیر معناداری دارند بنابراین، با توجه به این یافته ها می توان نتیجه گرفت که طرحواره ها علاوه بر تاثیر مستقیم بر اضطراب امتحان به واسطه ترس از ارزیابی منفی می تواند متغیر وابسته یا ملاک را تحت تاثیر قرار دهد. در نتیحه این یافته گام مهمی در جهت شناخت عوامل موثر بر اضطراب دانش آموزان دوره اول متوسطه شهر تهران است.

    کلید واژگان: اضطراب امتحان, ترس از ارزیابی منفی, طرحوارهای ناسازگار اولیه
    Kourosh Jabari, Bahman Kord*, Arezoo Shomali Oskoei
    Background

    Exam anxiety is a prevalent psychological and educational challenge among students, significantly impacting their academic performance, mood, and social behaviors. Gaining a deeper understanding of the psychological processes involved in exam anxiety can assist in developing effective strategies to enhance academic performance and improve students' overall quality of life. However, in the existing literature, the intricate interactions among maladaptive schemas, fear of negative evaluation, and exam anxiety have not been thoroughly examined.

    Aims

    The purpose of this study was to modeling structural test anxiety based on early maladaptive schemas with mediating role fear of negative evaluation in students in Tehran city.

    Methods

    This study was conducted in the presence of 500 people by convinience sampling method among high school students in Tehran city in year academic 2021-2022. To measure the variables, test anxiety inventory (TAI) of Abolghasemi and et al (1996), Young schema questionnaire – short form version 3 (YSQ-S3) of Young (2005) and brief fear of negative evaluation scale (BFNE) of Leary (1983). Data were analyzed using Pearson correlation and structural equation modelling with using SPSS-24 and AMOS software was investigated.

    Results

    The results showed that there is a positive and significant relationship between early maladaptive schemas and fear of negative evaluation with test anxiety (P <0.01). The results also showed that most of the direct paths of this study were significant and the indirect paths of early maladaptive schemas were significant through the mediating role of fear of negative evaluation on test anxiety. Also, proposed model had an acceptable fitness to the data (RMSEA= 0/041,P-value< 0/05) and evaluated model has a good fit and is an important step in identifying the factors that are effective in test anxiety among high school students in Tehran city.

    Conclusion

    The results demonstrated that initial maladaptive schemas have a significant impact on exam anxiety through the mediating role of fear of negative evaluation. Therefore, based on these findings, it can be concluded that in addition to their direct influence on exam anxiety, schemas can also affect the dependent variable or criterion through the mediation of fear of negative evaluation. Consequently, this finding represents a significant step towards understanding the factors influencing exam anxiety in first-year high school students in Tehran

    Keywords: Early Maladaptive Schemas, Fear Of Negative Evaluation, Test Anxiety
  • نازیلا رزاقی، داود جعفری*، محسن بهرامی
    زمینه

    اختلال اضطراب اجتماعی یکی از شایع ترین اختلالات اضطرابی است. ترس از ارزیابی منفی دیگران یکی از مهم ترین مشخصه های اختلال اضطراب اجتماعی است. در مطالعات مختلف، اثربخشی درمان های شناختی - رفتاری و مواجهه مبتنی بر واقعیت مجازی بر علایم اختلالات اضطرابی مانند اختلال اضطراب اجتماعی بررسی و تایید شده است، اما تا کنون مطالعه ای در مورد مقایسه اثربخشی این دو نوع روش درمانی بر ترس از ارزیابی منفی دانش آموزان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی انجام نشده است.

    هدف

    پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی - رفتاری و درمان مواجهه از طریق واقعیت مجازی بر ترس از ارزیابی منفی دانش آموزان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی انجام شد.

    روش

    روش پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه و پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دوره دوم متوسطه مشغول به تحصیل در مدارس شهر قایم شهر در سال تحصیلی 1402-1401 بود ند . 51 دانش آموز با روش نمونه گیری در دسترس وارد مطالعه شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (هرگروه 17 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش اول و دوم هر یک به ترتیب طی 12 و 8 جلسه 60 دقیقه ای تحت مداخله شناختی - رفتاری و مواجهه از طریق واقعیت مجازی قرار گرفتند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات در این پژوهش شامل پرسشنامه هراس اجتماعی (کانور و همکاران، 2000) و فرم کوتاه مقیاس ترس از ارزیابی منفی (لری، 1983) بود. تحلیل داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و با استفاده از نرم افزار SPSS-24 انجام شد.

    یافته ها

    یافته های این پژوهش نشان داد که هر دو مداخله درمان شناختی - رفتاری و مواجهه از طریق واقعیت مجازی در مقایسه با گروه گواه به طور معنی داری باعث کاهش ترس از ارزیابی منفی شدند (01/0 P<) و تاثیر هر دو روش مداخله تا مرحله پیگیری یک ماهه حفظ شد. همچنین یافته ها حاکی از این بود که درمان شناختی - رفتاری در مقایسه با درمان مواجهه از طریق واقعیت مجازی دارای اثربخشی بیشتری بود (01/0 <P).

    نتیجه گیری

    با توجه به نتایج به دست آمده پیشنهاد می شود مشاوران و درمانگران حوزه کودک و نوجوان و همچنین مشاوران مدارس از دو روش مداخله ای درمان شناختی - رفتاری و درمان مواجهه از طریق واقعیت مجازی با اولویت درمان شناختی - رفتاری به طور خاص در جهت کاهش ترس از ارزیابی منفی و به طورکلی در کاهش علایم اضطراب اجتماعی دانش آموزان استفاده کنند.

    کلید واژگان: اختلال اضطراب اجتماعی, درمان شناختی - رفتاری, درمان مواجهه از طریق واقعیت مجازی, ترس از ارزیابی منفی, دانش آموزان
    Nazila Razzaghi, Davood Jafari*, Mohsen Bahrami
    Background

    Social anxiety disorder is one of the most common anxiety disorders. Fear of negative evaluation by others is one of the most important features of social anxiety disorder. In various studies, the effectiveness of cognitive-behavioral treatments and virtual reality exposure therapy on the symptoms of anxiety disorders such as social anxiety disorder has been investigated and confirmed, But so far, no study has been conducted on the comparison of the effectiveness of these two types of treatment methods on the fear of negative evaluation of students with social anxiety disorder.

    Aims

    The present study was conducted with the aim of comparing the effectiveness of cognitive-behavioral therapy and virtual reality exposure therapy on the fear of negative evaluation of students with social anxiety disorder.

    Methods

    The current research method was a semi-experimental pre-test-post-test type with a control group and a one-month follow-up. The statistical population of the research included all second-year high school students studying in the schools of Qaem Shahr city in the academic year of 2022-2023. 51 students were included in the study with available sampling method and were randomly placed in two experimental groups and one control group (17 people in each group). The first and second experimental groups were subjected to cognitive-behavioral intervention and virtual reality exposure therapy during 12 and 8 60-minute sessions, respectively. The data collection tools in this research included the Social Phobia Inventory (Connor et al., 2000) and the short form of the Brief Fear of Negative Evaluation Scale (Leary, 1983). Data analysis was done by variance analysis method with repeated measurement and using SPSS-24 software.

    Results

    The findings of this research showed that both cognitive-behavioral therapy interventions and virtual reality exposure therapy significantly reduced the fear of negative evaluation compared to the control group (P<0.01). And the effect of both intervention methods was maintained until the one-month follow-up phase. Also, the findings indicated that cognitive-behavioral therapy was more effective compared to virtual reality exposure therapy (P<0.01).

    Conclusion

    According to the obtained results, it is suggested that child and adolescent counselors and therapists as well as school counselors of the two interventional methods, cognitive-behavioral therapy and virtual reality exposure therapy, with the priority of cognitive-behavioral therapy in particular use to reduce the fear of negative evaluation and in general to reduce the symptoms of social anxiety of students.

    Keywords: social anxiety disorder, cognitive-behavioral therapy, virtual reality exposure therapy, fear of Negative evaluative, student
  • سمیرا غلامی کنشتی*، منیژه فیروزی
    مقدمه

    بررسی وضعیت سلامت روانی دانشجویان که قشر جوان و فعال جامعه بوده و دارای جایگاهی خاص در برنامه های سلامتی جامعه است، دارای اهمیت بسیاری است. هدف این مطالعه بررسی وضعیت سلامت روان دانشجویان و همچنین عوامل موثر بر آن است. روش پژوهش: جامعه آماری این پژوهش شامل دانشجویان دانشگاه شیراز که در سال 1401 مشغول به تحصیل بودند و نمونه آماری این تحقیق از 271 نفر (128 پسر، 139 دختر) تشکیل شد که به روش نمونه گیری در دسترس از بین دانشجویان دانشکده های علوم انسانی، علوم پایه، کشاورزی و فنی مهندسی انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه های سلامت روان لاویبوند و لاویبوند (1995)، مقیاس ترس از ارزیابی منفی واتسون و فرند (1969)، مقیاس کمرویی چیک و باس (1983) و مقیاس عزت بدنی فرانزویی و شیلدز (1984) بود برای آزمون فرضیه-های پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد هر سه متغیر کمرویی، ترس از ارزیابی منفی و عزت به طور همزمان، 22 درصد از واریانس افسردگی، 31 درصد از واریانس اضطراب و 20 درصد از واریانس استرس را در سطح معناداری 01/0p= پیشبینی می کنند. همچنین از بین سه متغیر پیشبین، سهم متغیر کمرویی در پیشبینی سلامت روان بیشتر از دو متغیر پیشبین دیگر است (01/0, p< 56/0r=).

    نتیجه گیری

    با توجه به نتایج می توان گفت، هر سه متغیر کاهش کمرویی و ترس از ارزیابی منفی و افزایش عزت بدنی از عوامل موثر در سلامت روان (اضطراب، افسردگی، استرس) هستند که با توجه به اهمیت سلامت روان در بین دانشجویان پیشنهاد می شود تلاش های بیشتری در جهت کاهش کمرویی و ترس از ارزیابی منفی و افزایش عزت بدنی در این قشر مهم اجتماع صورت گیرد

    کلید واژگان: ترس از ارزیابی منفی, سلامت روان, کمرویی, عزت بدنی
    Samira Gholami Keneshti *, Manije Firozi
    Introduction

    Examining the state of mental health of students, who are the young and active segment of the society and have a special place in the health programs of the society, is very important. The purpose of this study is to investigate the state of mental health of students and also the factors affecting it.Research

    method

    The current research is a correlational study in terms of methodology, and the statistical population of this research includes students of Shiraz University who were studying in 2022, and the statistical sample of this research consisted of 267 people (128 boys, 139 girls) who were Available sampling was selected from the students of humanities, basic sciences, agriculture and technical engineering faculties. The tools of this research included Lavibond and Lavibond mental health questionnaires, Watson and Friend's fear of negative evaluation scale, Cheek and Bass shyness scale, and French and Shields' body esteem scale. For data analysis, Pearson's correlation coefficient and multiple regression analysis were used using SPSS version 22 software.

    Findings

    The results showed that all three variables of shyness, fear of negative evaluation and self-esteem simultaneously predict 22% of the variance of depression, 31% of the variance of anxiety and 20% of the variance of stress at a significance level of p=0.01. Also, among the three predictor variables, the contribution of the shyness variable in predicting mental health is higher than the other two predictor variables (r=0.56, p<0/01).

    Conclusion

    According to the results, it can be said that all three variables of reducing shyness and fear of negative evaluation and increasing body self-esteem are effective factors in mental health (anxiety, depression, stress), which considering the importance of mental health among students, it is suggested that efforts More should be done to reduce shyness and fear of negative evaluation and increase body esteem in this important segment of society.

    Keywords: body esteem, fear of negative evaluation, mental health, shyness
  • سارا مومنی*، راحله قاسمی جو، زینب جدبابایی بهبهانی، مصطفی تبریزی

    هدف از انجام پژوهش حاضر، پیش بینی سازگاری اجتماعی بر اساس ترس از ارزیابی منفی و ادراک رفتار والدین در کودکان با اختلال یادگیری است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کودکان مقاطع سوم تا پنجم ابتدایی با اختلال یادگیری شهر تهران در سال تحصیلی 1402-1401 بود که تعداد 90 نفر از آن ها به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه های سازگاری اجتماعی دخانچی (1377)، ادراک رفتار والدینی پارکر و همکاران (1979) و ترس از ارزیابی منفی لیری (1983) بود که از اعتبار و پایایی قابل قبولی برخوردار بودند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آمار استنباطی ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره با استفاده از نرم افزار SPSS-23  بهره برده شد. نتایج نشان داد که بین سازگاری اجتماعی و ترس از ارزیابی منفی؛ و بین سازگاری اجتماعی و ادراک رفتار والدین در کودکان با اختلال یادگیری رابطه وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل آماری حاکی از آن بود که ترس از ارزیابی منفی و ادراک رفتار والدین، پیش بینی کننده ی سازگاری اجتماعی کودکان با اختلال یادگیری هستند.

    کلید واژگان: سازگاری اجتماعی, ترس از ارزیابی منفی, ادراک رفتار والدین
    Sara Momeni*, Raheleh Ghasemijoo, Zainab Jadbabaei Behbahani, Mostafa Tabrizi

    The purpose of this research is to predict social adjustment based on fear of negative evaluation and perception of parents' behavior in children with learning disabilities. The statistical population of this study included all children from the third to fifth grades with learning disabilities in Tehran in the academic year 1402-1401, and 90 of them were selected by available sampling method. The measurement tools in this research were social adjustment questionnaires by Dekhanchi (1377), perception of parental behavior by Parker et al. (1979) and fear of negative evaluation by Leary (1983), which had acceptable validity and reliability. In order to analyze the data, inferential statistics of Pearson's correlation coefficient and multivariate regression were used using SPSS-23 software. The results showed that between social adaptation and fear of negative evaluation; And there is a relationship between social adjustment and the perception of parents' behavior in children with learning disabilities. Also, the results of statistical analysis indicated that fear of negative evaluation and perception of parents' behavior are predictors of social adaptation of children with learning disabilities.

    Keywords: Social Adaptation, Fear of Negative Evaluation, Perception of Parents' Behavior
  • زهره سادات علوی، غزال زند کریمی*
    پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه بر هیجان خواهی و ترس از ارزیابی منفی دختران آسیب دیده از فضای اینستاگرام انجام گرفته است. طرح پژوهش از نوع شبه آزمایشی و در چارچوب طرح های پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری 20 نفر از دانش آموزان دختر 15 تا 18 ساله شهر تهران سال 1399-1400 بودند که اعتیاد به فضای اینستاگرامی داشتند و نمره هیجان خواهی و ترس از ارزیابی منفی شان بالاتر از نمره برش بود. نمونه گیری به روش داوطلبانه در دو گروه 10 نفره آزمایش و کنترل گمارده شدند. نتایج تحلیل داده ها نشان داد مداخله فراتشخیصی یکپارچه تغییرات معناداری بر هیجان خواهی، و ترس از ارزیابی منفی، بین گروه آزمایش و کنترل ایجاد کرد. همچنین تفاوت معناداری بین گروه آزمایش و کنترل در زیرمقیاسهای هیجان خواهی (تجربه طلبی، ماجراجویی، ملال پذیری، گریز از بازداری) نمایان شد. یافته ها نشان دادند که رویکرد درمان فراتشخیصی یکپارچه توانسته است هیجان خواهی و ترس از ارزیابی منفی را در نوجوانان دختر در فضای اینستاگرام کاهش دهد و متعاقبا تمایل به جستجوی لایک و تاییدجویی در این افراد را کاهش دهد.
    کلید واژگان: اینستاگرام, ترس از ارزیابی منفی, دختران آسیب دیده, درمان فراتشخیصی یکپارچه, هیجان خواهی
    Zahra Sadat Alavi, Qazaal Zand Karimi *
    The present study was conducted with the aim of investigating the effectiveness of integrated meta-diagnostic treatment on sensation seeking and fear of negative evaluation of girls affected by Instagram. The research design was quasi-experimental and within the framework of pre-test, post-test and follow-up plans with a control group. The statistical population consisted of 20 female students aged 15 to 18 in Tehran in 1399-1400 who were addicted to Instagram and their sensation seeking and fear of negative evaluation scores were higher than the cutoff score. Voluntary sampling was done in two groups of 10 people, experimental and control. The results of data analysis showed that the integrated meta-diagnostic intervention produced significant changes on sensation seeking and fear of negative evaluation between the experimental and control groups. Also, a significant difference between the experimental and control groups was revealed in the sensation-seeking subscales (experimentalism, adventure, boredom, avoidance of inhibition). The findings showed that the integrated meta-diagnostic treatment approach has been able to reduce excitement seeking and fear of negative evaluation in teenage girls on Instagram and subsequently reduce the desire to seek likes and approval in these people.
    Keywords: Instagram, Fear of Negative Evaluation, damaged girls, integrative transdiagnostic treatment, sensation seeking
  • مریم السادات هاشمیان ریزی، فاطمه ایزدی*

    هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی روانپویشی کوتاه مدت بر ترس از ارزیابی منفی ، نارضایتی بدنی و کاهش علایم افراد مبتلا به بدشکلی بدنی در شهر اصفهان در سال 1399 بود .طرح پژوهش از نوع پژوهش موردی است . در این پژوهش 3 نفر به صورت هدفمند انتخاب شدند. در این پژوهش به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش تک موردی (A-B-A) استفاده شد. پس از تعیین خط پایه مداخله را آغاز و هشت جلسه ی یکساعته به فراخور حال بیمار درمان روان پویشی فشرده و کوتاه مدت بر روی هریک از افراد نمونه انجام شد و در نهایت به منظور تعیین اثربخشی درمان روانپویشی کوتاه مدت بر ترس از ارزیابی منفی و نارضایتی بدنی و کاهش علایم افراد مبتلا به بدشکلی بدنی مجددا درمانجویان توسط پرسشنامه ها بعد از پایان هر جلسه مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تجزیه و تحلیل نشان داد که در رابطه با متغیر ترس از ارزیابی منفی، درمان روان پویشی کوتاه مدت با تاثیر بسیار خوب برای مورد اول، مورد دوم و مورد سوم نتیجه داده است . در رابطه با نارضایتی بدنی، درمان روان پویشی کوتاه مدت با تاثیر بسیار خوب برای مورد دوم و با تاثیر نسبتا خوب برای مورد اول، سوم نتیجه داده است .در رابطه با متغیر علایم بدشکلی بدنی با تاثیر نسبتا خوب برای مورد اول، دوم و سوم بوده است.در نهایت بر اساس نتایج حاصله می توان گفت روانپویشی کوتاه مدت بر ترس از ارزیابی منفی و نارضایتی بدنی و کاهش علایم افراد مبتلا به بدشکلی بدنی تاثیر دارد.

    کلید واژگان: روانپویشی کوتاه مدت, ترس از ارزیابی منفی, نارضایتی بدنی, بدشکلی بدنی
    Maryam Sadat Hashemiyanrizi, Fatemeh Izadi *

    The aim of this study was to evaluate the effective of short _term psychoanalysis on the fear of negative evaluation and body dissatisfaction and reduction of symptoms in body dysmorphic disorder in Isfahan in 1399. The research is a case study. In this study, subjects were selected purposefully. A single case method (A-B-A) was used to analyze the data. The baseline of the intervention was eight one-hour sessions performed on each of the sample individuals according to the patient's condition. Finally, in order to determine the effectiveness of short-term psychotherapy treatment on the fear of negative evaluation and physical dissatisfaction and reduce the symptoms of people with body dysmorphic disorder, the patients were re-evaluated by the criteria of body dysmorphic disorder ,physical dissatisfaction and negative evaluation. Results Regarding the fear variable of negative evaluation of short-term psychodynamic therapy with a very good effect for the first, second and third cases (PND = 100%) has given results. In relation to the physical dissatisfaction variable, short-term psychodynamic therapy has a very good effect for the second case (PND = 100%) and a relatively good effect for the first and third cases . Regarding the variable of physical deformity, short-term psychodynamic therapy with a good effect for the first, second and third cases (70% <PND <90%) has yielded results. Finally, based on the results, it can be said that short-term psychosis has an effect on the fear of negative evaluation and physical dissatisfaction and reduce the symptoms of people with physical deformity.

    Keywords: Short- term psychoanalysis, Fear of Negative Evaluation, Physical dissatisfaction, Body dysmorphic disorder
  • ناصر غفارزاده، رعنا ساکن آذری*، محمد آزاد عبدالله پور، نعیمه محب
    مقدمه

    خودناتوان سازی از جمله عوامل دخیل در پیشرفت تحصیلی محسوب می شود و نیز از راهبردهای کمتر شناخته شده ای است که برای تبیین شکست به کار می رود. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی خودناتوان سازی تحصیلی بر اساس ترس از ارزیابی منفی، باورهای فراشناختی، کمال گرایی با توجه به نقش واسطه ای جهت گیری هدف در دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر ارومیه انجام شد.

    روش کار

    روش پژوهش حاضر توصیفی_همبستگی بود که در قالب الگوی معادلات ساختاری صورت گرفت. جامعه آماری را کلیه دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر ارومیه تشکیل می دادند که از این میان 827 نفر به عنوان نمونه به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند (413 نفر برای برازش مدل اصلی و 414 نفر برای مدل اندازه گیری). ابزارهای جمع آوری داده ها عبارت بودند از: پرسشنامه باورهای فراشناختی ((MCQ-30) Metacognitions Questionnaire-30) (1997) و پرسشنامه کمال گرایی (Perfectionism Scale) (1991)، مقیاس خودناتوان سازی تحصیلی (Self-handicapping scale) (2001)، فرم کوتاه مقیاس ترس از ارزیابی منفی ((BFNES) Brief Fear of Negative Evaluation Scale) (1983) و مقیاس جهت گیری اهداف (Goal orientation questionnaire) (1998). جهت بررسی داده ها از روش معادلات ساختاری و استفاده شد.

    یافته ها

     نتایج تحلیل معادلات ساختاری و به طور خاص روش بوت استرپینگ حاکی از آن بود که مدل ساختاری ارایه شده دارای برازش مطلوب می باشد (001/0=P و 037/0=P) و تمام شاخص های برازش در حد مطلوب یا قابل قبول بودند و شاخص نیکویی برازش (GFI) 933/0 بود.

    نتیجه گیری

    با توجه به یافته ها می توان نتیجه گیری نمود که مدل ترس از ارزیابی منفی، باورهای فراشناختی و کمال گرایی پیش بینی کننده خودناتوان سازی تحصیلی با نقش واسطه ای انواع جهت گیری هدف می باشد.

    کلید واژگان: باورهای فراشناختی, کمال گرایی, ترس از ارزیابی منفی, خودناتوان سازی تحصیلی, جهت گیری هدف
    Nasser Ghaffarzadeh, Rana Saken Azary*, Mohammad Azad Abdollahpour, Naeimeh Moheb
    Introduction

    Today, adolescent students' academic lives are complicated and full of challenges. The learners' interactions in the educational environment are usually identified as an essential factor and a leading and fundamental resource in expressing the emotional experiences, including self-handicapping. Academic self-handicapping is one of the less known strategies that are used to explain the failure. It has unpleasant academic outcomes for the students and other actors of the field in education. Some factors like metacognitive beliefs and perfectionism are related to this variable. Metacognition is a multi-aspect concept referring to psychological structures, event knowledge, and procedures, which are involved in control and explanation. The structure of perfectionism, the other structure studied in this research, refers to self-destructive thoughts and behaviors whose goal is to reach to be unreal. Some believe that perfectionism is an advantageous motivational property that increases success and accomplishment to priority and perfection. On the other hand, the concept of goal orientation indicates a coherent pattern of the person's beliefs, attributions, and emotions that leads him to have different tendencies to the situations. The present research was carried out with the purpose of determining the role of metacognitive beliefs and perfectionism in predicting academic self-handicapping by mediating goal orientation in senior high school students in Urmia.

    Methods

    This study's methodology was descriptive-correlational, done through a structural equation pattern. The statistical population of this research included all the senior high school students in Urmia, who were totally 30984 people. Among them, 827 people were selected by randomized cluster sampling method (413 people for the fitness of the primary model and 414 people for the measurement model). The sample was selected among 69 male schools and 77 female schools. The data collection instruments included the following: 1) Metacognitive Beliefs Questionnaire (1997) that was designed by Cartwright Hawton & Wells, and its short form has 30 items in five subscales. On this scale, Cronbach’s alpha in Iran was measured as 0.91, and its reliability for the total scale was 0.73. 2) Hewitt & Flett's Perfectionism Questionnaire (1991)  designed by Hewitt & Flett and had 30 items. On this scale, Cronbach’s alpha in Iran has measured as 0.90 to 0.78 for all its subscales, and its reliability for scale was between 0.80 to 0.84. 3) Midgley et al. designed the Academic Self-Handicapping Scale (1996), which has five items. This scale's internal consistency in Iran was measured as 0.77, and 4) goal orientation scale (1998) was firstly designed by Midgley et al. It has 12 items in four subscales. This scale Cronbach’s alpha in Iran was measured as 0.87. The structural equations method and especially Bootstrapping method were used To test the data (H1: P=0.001; H2=0.037).

    Results

    The results of structural equation analysis in which there are three independent variables, four dependent or mediating variables, and a primary dependent variable indicated that the presented structural equation has a good fit, all the indices have an excellent fit, and the good fit index was 0.933. Confirmatory factor analysis of academic self-handicapping was carried out using first rank confirmatory factor analysis in the components level, which was done in graphic Amos software. The Academic Self-Handicapping Scale has 23 items, and item 21 was eliminated because of low reliability. The analysis showed that factor loads obtained for all the items are more than 0.4 and have enough validity to be kept in the measurement model. Also, the factor load of all the items is significant at the level of 95 percent. In order to examine the mediating role of one variable self-regulating method was used because of being easy. Regarding the results, it is observed that without the involvement of mediating variable of goal orientation, fear of negative appraisal has no significant effect on academic self-handicapping. An indirect effect of fear of negative appraisal on academic self-handicapping is insignificant. In order to examine the mediating effect of goal orientation on the influence of metacognitive beliefs on the students' academic self-handicapping, Bootstrapping's method was used. Based on the obtained results, it was observed that metacognitive beliefs significantly affect the student's academic self-handicapping without the involvement of the goal orientation mediating variable (t=-4.31, P=0.001). On the other hand, in the mediating model, the direct route of metacognitive beliefs in metacognitive beliefs on academic self-handicapping is significant in 95 percent of confidence (P=0.001). Nevertheless, the value of the direct standard coefficient in the direct model, which was equal to -0.506, decreased and became -0.502. Accordingly, it could be concluded that goal orientation has a minimal mediating effect on the relationship between metacognitive beliefs on the students' academic self-handicapping. In order to study the mediating effect of goal orientation in the relationship between perfectionism on the student’s academic self-handicapping, Bootstrapping's method was used. Based on the results it was observed that perfectionism has a reverse effect on the students' academic self-handicapping without the involvement of mediating variable of goal orientation. On the other hand, in the mediating model, the direct route of perfectionism on academic self-handicapping is not significant in 95 percent of confidence (P=0.986). In other words, adding the mediating variable of several types of goal orientation to the model causes the direct route coefficient for this structure, i.e., perfectionism with academic self-handicapping, to change from a significant to an insignificant state. Thus, it could be concluded that goal orientation fully mediatesthe relationship between perfectionism on the student's  academic self-handicapping.

    Conclusion

    According to the present study’s findings, it was concluded that the model of metacognitive beliefs, fear of negative appraisal, and perfectionism predict academic self-handicapping by the mediating role of goal orientation. The findings of this research regarding the factors that have a role in the student's academic self-handicapping could be applied in the schools and by the counselors, school psychologists, and teachers. Considering the importance of the adolescence period, which is a passing period in life, the  the present study’s findings could increase more knowledge about using self-handicapping behaviors and their outcomes and the success or failure factors in them.

    Keywords: Metacognitive beliefs, Perfectionism, Academic self-handicapping, Goal orientation, Students
  • کیان سبکباری*، روح الله عباسی، نیکتا غلامی باکر
    هدف

    هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی طرح واره درمانی گروهی بر ترس از ارزیابی منفی دختران دارای اضطراب اجتماعی است.

    روش

    طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با گروه کنترل و آزمایش همراه با پیش آزمون و پس آزمون با دوره ی پیگیری بود جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان دختر مبتلا به اضطراب اجتماعی مراجعه کننده به مرکز مشاوره دانشگاه علامه طباطبایی بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 30 نفر انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل گمارش شدند. سپس گروه آزمایش تحت درمان 10 جلسه ای طرح واره درمانی گروهی قرار گرفتند و دوره پیگیری تا دو ماه پس از اتمام درمان ادامه یافت. به منظور جمع آوری داده ها در مراحل پیش آزمون و پس آزمون برای دو گروه از مقیاس طرح واره، پرسشنامه اضطراب اجتماعی و پرسش نامه ترس از ارزیابی منفی استفاده شد و یافته های به دست آمده با استفاده آزمون تحلیل واریانس آمیخته همراه با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.

    یافته ها

     نتایج ارزیابی ها در پایان درمان نشان داد طرح واره درمانی به طور معنادار باعث کاهش ترس از ارزیابی منفی و تداوم تاثیر آن در مرحله پیگیری دو ماهه در گروه آزمایش شده است؛ در مجموع، می توان چنین گفت که گروه درمانی مبتنی بر طرح واره در کاهش آماج اصلی درمان یعنی ترس از ارزیابی منفی در نمونه ی دختران دانشجوی ایرانی مبتلا به اضطراب اجتماعی از کارایی و اثربخشی لازم برخوردار است.

    کلید واژگان: طرح واره درمانی, ترس از ارزیابی منفی, اضطراب اجتماعی
    Kian Sabokbari *, Rohollah Abbasi, Nikta Gholami Baker
    Purpose

    The aim of this study was to determine the effect of group schema therapy on the fear of negative evaluation of girls with social anxiety.

    Method

    The design of the present study was quasi-experimental with control and experimental groups with pre-test and post-test with a follow-up period. The statistical population included all female students with social anxiety referred to Allameh Tabatabai University Counseling Center. Available sampling method was selected from 30 people and they were assigned to experimental and control groups. The experimental group underwent a 10-session group schema therapy and the follow-up period continued until two months after the end of treatment. In order to collect data in the pre-test and post-test stages for the two groups, the Young Schema Scale, the Social Anxiety Inventory (LSAS), and the Fear of Negative Assessment Questionnaire (FNE) were used. The obtained data were analyzed using a mixed analysis of variance test with repeated measures.

    Findings

    The results of evaluations at the end of treatment showed that schema therapy significantly reduced the fear of negative evaluation and continued its effect in the two-month follow-up phase in the experimental group. In general, it can be said that group therapy based on schema has the necessary efficiency and effectiveness in reducing the main goal of treatment, namely fear of negative evaluation in the sample of Iranian female students with social anxiety.

    Keywords: Schema therapy, Fear of negative evaluation, Social anxiety
  • محمدجواد رنجبر*، فائزه غلامی، عباس ابوالقاسمی

    هدف پژوهش حاضر بررسی مدل شناختی راپی و هیمبرگ در تبیین کمرویی بود. دراین راستا نقش واسطه ای ترس از ارزیابی منفی و اضطراب اجتماعی-جسمانی در رابطه بین تصویر بدن و کانون توجه با کمرویی مورد بررسی قرار گرفت. جامعه شامل تمامی دانشجویان مشغول به تحصیل در دانشگاه محقق اردبیلی در سال 99-1398 بود که تعداد 222 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه کانون توجه، مقیاس ترس از ارزیابی منفی، اضطراب اجتماعی-جسمانی، کمرویی چیک-بریگز و مقیاس رضایت از تصویر تن استفاده شد. داده ها با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری تحلیل شد. نتایج نشان داد متغیرهای ترس از ارزیابی منفی و اضطراب اجتماعی-جسمانی در رابطه بین تصویر بدن و کانون توجه با کمرویی نقش واسطه ای معنی دار دارند. در مواجهه با موقعیت های اجتماعی، نوعی بازنمایی ذهنی از ظاهر در فرد شکل می گیرد که کانونی برای توجه می شود، همچنین توجه به ارزیابی منفی دیگران نیز معطوف می شود و درنهایت اضطراب ناشی از این دو منبع، موجب افزایش کمرویی می شود، به عبارتی سازوکارهای شناختی مدل مفهومی اضطراب اجتماعی راپی و هیمبرگ در تبیین کمرویی نیز نقش دارند.

    کلید واژگان: تصویر بدن, کانون توجه, ترس از ارزیابی منفی, اضطراب اجتماعی-جسمانی, کمرویی
    Mohamad Javad Ranjbar *, Faeze Gholami, Abbas Abolghasemi

    The aim of the present investigation is to study the cognitive model of Rapee and Heimberg in explaining shyness. In the same vein, the mediating role of fear of negative evaluation and social-physique anxiety in the relationship between body image and Self-Focused Attention with shyness was investigated. Statistical population included all students studying at Mohaghegh Ardabili University in 2019-2020, among them, 222 people were selected using multi-stage cluster sampling. Data were collected using the Focus of attention questionnaire, Fear of Negative Evaluation Scale, Social physique anxiety scale, Cheeck-Briggs Shyness scale, and Body Image Rating Scale. Data were analyzed using structural equation modeling. The results revealed that that the variables of fear of negative evaluation and social-physique anxiety play a mediating role in the relationship between body image and focus of attention with shyness. In the face of social situations, a kind of mental representation of appearance is formed in the person that becomes the focus of attention, also attention is paid to the negative evaluation of others, and finally the anxiety caused by these two sources increases shyness, in other words, the cognitive processes of Rapee and Heimberg conceptual model of social anxiety also play a role in explaining shyness.

    Keywords: body image, Focus of Attention, Fear of Negative Evaluation, social-physique anxiety, shyness
  • مهدی بکائیان، مصطفی بلقان آبادی*، سید محسن اصغری نکاح، زهرا باقرزاده گلمکانی
    زمینه و هدف

    ترس از ارزیابی منفی،توجه متمرکز برخود و خود انتقادی از جمله عوامل شناختی مهم در اختلال اضطراب اجتماعی هستند.تاکنون مداخلات درمانی زیادی به منظور بهبود آنها معرفی شده است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری و روان نمایشگری بر کاهش این نشانگان انجام شده است.

    مواد و روش ها

    این تحقیق از نوع نیمه تجربی با دو گروه ازمون وگروه کنترل می باشد.در این تحقیق 60 نفر از دانشجویان دانشکده علوم پزشکی نیشابورکه دارای معیارهای اضطراب اجتماعی بودند، بعنوان نمونه های پژوهش در سه گروه 20 نفره شامل دو گروه ازمون و گروه کنترل بصورت تصادفی تقسیم شدند.هر سه گروه با فرم کوتاه پرسشنامه ترس از ارزیابی منفی،پرسشنامه کانون توجه و خود انتقادی مورد ارزیابی قرار گرفتند.پس از12 جلسه 2 ساعته مداخله شناختی رفتاری و روان نمایشگری بصورت جداگانه در گروه های آزمون و عدم مداخله در گروه کنترل، مجددا عوامل شناختی فوق مورد سنجش قرار گرفتند.

    یافته ها

    یافته های تحقیق نشان داد مداخله شناختی رفتاری و روان نمایشگری هر دو باعث کاهش معنی داری در ارزیابی منفی(559/11=F و 001/0=p) توجه متمرکز بر خود(343/5= F و 011/0=p) و خود انتقادی (112/17=F و 001/0=p)در گروه های ازمون در مقایسه با گروه کنترل می شود. این تفاوت بین گروه های آزمون معنی دار ظاهر نشد(p>0/05).

    نتیجه گیری

    هر دو مداخله شناختی رفتاری و روان نمایشگری بر ترس از ارزیابی منفی،توجه متمرکز برخود و خود انتقادی موثرند و می توانند بصورت جایگزین و بسته به شرایط در گروه های مختلف از جمله دانشجویان مورد استفاده قرار گیرند.

    کلید واژگان: درمان شناختی رفتاری, روان نمایشگری, ترس از ارزیابی منفی, توجه متمرکز برخود, خود انتقادی
    Mehdi Bakaeian, Mostafa Bolghanabadi*, Seyyed Mohsen Asghari Nekah, Zahra Bagherzadeh-golmakani
    Background and Purpose

    Fear of negative evaluation, focused attention and self-criticism are important cognitive factors in social anxiety disorder. So far, many therapeutic interventions have been introduced to improve them. The aim of this study was to compare the effectiveness of cognitive-behavioral therapy and psychodrama on reducing this symptoms.

    materials and methods

    This research is a quasi-experimental study with two experimental groups and a control group. In this study, 36 students of Neyshabour University of Medical Sciences who met the criteria of social anxiety were randomly divided into three groups of 12 including two experimental groups and a control group. All three groups were evaluated with the short form of Fear of Negative Evaluation Questionnaire, Focus Questionnaire and Self-Criticism Questionnaire. The above cognitions were assessed.

    findings

    Findings showed that cognitive-behavioral intervention and psycho-display both significantly reduced the negative evaluation (F = 11.559 and p = 0.001) of self-focused attention (F = 5.343 and p = 0.011). And critical self (F = 17.217 and p = 0.001) in the experimental groups compared to the control group. This difference was not significant between the test groups (p> 0.05).

    Conclusion

    Both cognitive-behavioral and psycho-dramatic interventions are effective on fear of negative evaluation, self-focused attention and self-criticism and can be used alternatively and depending on the situation in different groups, including students.

    Keywords: Cognitive Behavioral Therapy, Psychodrama, Fear of Negative Evaluation, Focused Attention, Self-criticism
  • اعظم بیانلو، رضا جعفری هرندی*

    هدف پژوهش، بررسی نقش ترس از ارزیابی منفی دیگران در پیش بینی ابعاد خلاقیت دانشجویان بود که با روش توصیفی- همبستگی انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشجویان دانشگاه های پردیس فارابی، قم و صنعتی شهر قم در سال تحصیلی 98-1397 بود. نمونه شامل 200 دانشجوی مقطع کارشناسی (100 پسر و 100 دختر) بود که به روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. از پرسشنامه خلاقیت (Abedi,1993) و مقیاس ترس از ارزیابی منفی (Watson, Friend, 1969) برای جمع آوری داده ها استفاده شد. داده ها توسط نرم افزار SPSS24 با استفاده از روش t مستقل و رگرسیون خطی تجزیه و تحلیل شد. مطابق با یافته ها، نمره کل خلاقیت زنان و مردان تفاوت معنادار نداشت، اما در مقیاس ترس از ارزیابی منفی، تفاوت معنادار بود (=0/0 p).در تحلیل رگرسیون، متغیر ترس از ارزیابی منفی در گروه زنان نمره کل خلاقیت را تا 64 درصد توانست پیش بینی کند؛ اما در گروه مردان این پیش بینی فقط در نمره انعطاف پذیری آن ها معنادار بود (01/0=p). در نتیجه، ترس از ارزیابی منفی دیگران تا حد زیادی می تواند خلاقیت را تحت تاثیر قرار دهد. بنابراین، فرهنگ جوامع در میزان ترس از ارزیابی منفی دیگران نقش تاثیرگذاری دارد و پیشنهاد می شود برای بروز خلاقیت افراد به ویژه زنان یک فضای حمایتی و غیر قضاوت گرانه فراهم شود.

    کلید واژگان: ترس از ارزیابی منفی, خلاقیت, دانشجویان
    Azam Bayanlou, Reza Jafariharandi *

    This study aim was to investigate FNE role in predicting dimensions of creativity in students that was conducted with descriptive-correlation method. The study population consisted of all students of Pardis Farabi, Industrial university of Qom and Qom Universities in the academic years of 2018-2019. Total sample size consists of 200 undergraduate students (100 male & 100 Female) were selected by multi-stage cluster sampling method. Instruments were used: Abedi's creativity test (1993) and the Fear of negative evaluation scale (FNE; Watson & Friend, 1969). Data were analyzed by SPSS24 software using t-test for comparison of independent groups and linear regression. According to the results, there was no significant difference in total creativity score between male and female, but there were significant differences in the FNE scale(p= 0/0). Linear regression analysis showed that %64 of the creativity in the female’s group was predictable through the FNE. But, in the male’s group, this prediction was significant only in their flexibility score (p=0.01). As a result, fear of negative evaluation by others can greatly affect creativity. Therefore, Culture of Communities has an impact on fear of negative evaluation of individuals and suggested to provide a supportive and non-judgmental context for the emergence of creativity in individuals, especially women.

    Keywords: Fear of Negative Evaluation, Creativity, Students
  • مریم شاهنده*، حمیدرضا نوذرزاده آرانی
    مقدمه

    این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی ارتباطی بر باورهای فراشناختی و ترس از ارزیابی مثبت و منفی دانش آموزان متوسطه اول انجام شد.

    روش

    روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه پژوهش را دانش آموزان پسر دوره متوسطه اول شهرستان آران و بیدگل تشکیل دادند که به روش نمونه گیری هدفمند تعداد 30 دانش آموز پسر انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در دو گروه  15 نفری آزمایش و گواه قرار گرفتند و به پرسشنامه های باورهای فراشناختی ولز و کاترایت - هاتن (2004)، پرسشنامه ترس از ارزیابی مثبت ویکز (2010) و پرسشنامه ترس از ارزیابی منفی لیری (1983) پاسخ دادند. گروه گواه در انتظار ماند و آموزش گروهی مهارت های اجتماعی ارتباطی برای گروه آزمایش در 8 جلسه یک ساعتی به اجرا گذاشته شد. پس از پایان مداخله، هر دو گروه مجددا با پرسشنامه های پژوهش مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که آموزش مهارت اجتماعی- ارتباطی بر کاهش باور های فراشناختی  (05/0p<)، کاهش ترس از ارزیابی منفی  (05/0p<) و کاهش ترس از ارزیابی مثبت (05/0p<) موثر بوده است.

    نتیجه گیری

    نتایج پژوهش اثربخشی کاربست آموزش گروهی مهارت های اجتماعی ارتباطی را بر کاهش باورهای فراشناختی و ترس از ارزیابی مثبت و منفی دانش آموزان تایید کرد.

    کلید واژگان: مهارت های اجتماعی ارتباطی, باورهای فراشناختی, ترس از ارزیابی منفی, ترس از ارزیابی مثبت
    Maryam Shahandeh *, Hamid Reza Nozarzadeh Arani
    Introduction

    This study was conducted to determine the effectiveness of social communication skills training on metacognitive beliefs and fear of positive and negative evaluation of junior high school students.

    Method

    The research method was quasi-experimental with a pretest-posttest design with a control group. The study population consisted of male high school students in Aran and Bidgol that 30 male students were selected by purposive sampling method and randomly assigned to two groups of 15 experimental and control and answered to metacognitive belief Wells and Katright-Hutton (2004) questionnaires, Weeks (2010) Fear of Positive Evaluation Questionnaire, and Leary (1983) Fear of Negative Evaluation Questionnaire. The control group waited and the social communication skills group training for the experimental group was performed in 8 one-hour sessions. At the end of the intervention, both groups were re-evaluated with research questionnaires. Data were analyzed using the analysis of covariance.

    Results

    The results showed that social-communication skills training was effective in reducing metacognitive beliefs (p <0.05), reducing fear of negative evaluation (p <0.05), and reducing fear of positive evaluation (p <0.05). 

    Conclusion

    The results of the study confirmed the effectiveness of the use of group communication social skills training on reducing metacognitive beliefs and fear of positive and negative evaluation of students.

    Keywords: social-communication skills, Meta cognitive beliefs, fear of negative evaluation, fear of positive evaluation
  • آزاده طاولی*، عباسعلی الهیاری، پرویز آزاد فلاح، علی فتحی آشتیانی

    هدف از انجام این پژوهش، مقایسه اثربخشی درمان شناختی - رفتاری و درمان بین فردی بر کاهش توجه متمرکز بر خود و ترس از ارزیابی منفی در افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی بود. این مطالعه از نوع طرح های پیش آزمون - پس آزمون دوگروهی است که در آن از بین دانشجویان دختر مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی، نمونه ای40 نفره، انتخاب شدند و به صورت تصادفی به دو گروه CBT و IPT اختصاص داده شدند. ابزارهای مورد استفاده در این مطالعه شامل مصاحبه تشخیصی روانپزشکی، پرسشنامه کانون توجه (FAQ)، فرم تجدیدنظر شده مقیاس مختصر ترس از ارزیابی منفی (BFNE-II) و پرسشنامه هراس اجتماعی(SPIN) بود. داده های به دست آمده با روش آماری تحلیل کوواریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. تحلیل داده ها مشخص کرد که با کنترل آماری واریانس پیش آزمون، بین اثربخشی IPT و CBT در کاهش توجه متمرکز بر خود و ترس از ارزیابی منفی تفاوت معناداری مشاهده نشد. در مجموع نتایج مطالعه حاضر نشان داد که CBT و IPT به یک اندازه در کاهش نشانه های شناختی هراس اجتماعی موثر هستند. با توجه به اینکه IPT به اندازه درمان مبتنی بر شواهد شناختی رفتاری در کاهش ترس از ارزیابی منفی و توجه متمرکز بر خود اثربخش است، لذا می توان در شرایطی که درمان بین فردی تناسب و امکان اجرای بیشتری دارد مانند مواردی که نقص عملکرد اجتماعی و شناختی خفیف تر است، از این درمان جهت کاهش علایم هراس اجتماعی به ویژه ترس از ارزیابی منفی و توجه متمرکز بر خود استفاده کرد.

    کلید واژگان: اختلال اضطراب اجتماعی, ترس از ارزیابی منفی, توجه متمرکز بر خود, درمان بین فردی, درمان شناختی-رفتاری
    Azadeh Tavoli *, Abbasali Allahyari, Parviz Azadfallah, Ali Fathiashtiani

    The aim of this study was to compare the effectiveness of cognitive - behavioral therapy (CBT) and interpersonal therapy (IPT) in reducing self- focused attention and fear of negative evaluation in patients with social anxiety. The study design pre-test - post-test in which 40 students with social anxiety disorder were selected and randomly assigned to either group CBT and IPT. Tools used in this study included the Structured Clinical Interview, the Focus of Attention Questionnaire (FAQ), the Social Phobia Inventory (SPIN), and the Brief Fear of Negative Evaluation Scale revised version (BFNE-II). Data were statistically analyzed using multivariate covariance analysis (MANCOVA). The results showed that there was no difference between the two psychotherapies in the improvement in self- focused attention and fear of negative evaluation. The findings of this study showed that both therapies are equally effective for self- focused attention and fear of negative evaluation in patients with social anxiety. Given that IPT is as effective as cognitive-behavior therapy in reducing the fear of negative evaluation and self-focused attention, it could be used to reduce the symptoms of social phobia, especially the fear of negative evaluation and self-focused attention.in situations where IPT is more efficacious, such as those with milder dysfunction in social and cognitive performance.

    Keywords: cognitive - behavioral therapy, fear of negative evaluation, interpersonal therapy, self-focused attention, Social Anxiety Disorder
  • محسن دوستکام، سپیده پورحیدری*، فائزه کریمی صدر، سید ابوالفضل حسینی

    پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری واحد پردازه ای بر سوگیری تعبیر چهره و ترس از ارزیابی ‏منفی در دانشجویان دارای خصیصه پارانویید انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با روش پیش آزمون- پس آزمون با گروه ‏کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانشجویان مراجعه کننده به مرکز مشاوره دانشگاه آزاد اسلامی شهر کاشمر در سال ‏‏1398 که بر‎ ‎اساس‎ ‎پرسشنامه‎ ‎بالینی چندمحوری میلون -3 و ملاکهای ‏DSM-5‎‏ دارای خصیصه پارانویید‎ ‎تشخیص داده شده اند، ‏تشکیل دادند (بر اساس آمار به دست آمده از این مرکز 60 نفر). از این تعداد، 20 دانشجو دارای خصیصه پارانویید به روش ‏نمونه گیری هدفمند انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند (هر گروه 20 نفر). گروه آزمایش 16 ‏جلسه درمان شناختی رفتاری واحدپردازه ای چورپیتا را دریافت کردند. ابزار پژوهش پرسشنامه چندمحوری بالینی؛ سوگیری ‏تعبیر چهره های مبهم و مقیاس ترس از ارزیابی منفی بود که قبل و بعد از مداخله توسط هر دو گروه تکمیل گردید. داده-‏های جمع آوری شده توسط نرم افزار ‏SPSS-22‎‏ و آمار استنباطی تحلیل کواریانس تحلیل شد. نتایج تحلیل کواریانس نشان‎ ‎داد ‏با حذف اثر نمره های پیش آزمون سوگیری تعبیر چهره و ترس از ارزیابی منفی به عنوان متغیر همپراش اثر اصلی درمان ‏شناختی رفتاری واحد پردازه ای بر سوگیری تعبیر چهره و ترس از ارزیابی منفی در پس آزمون معنی دار است(05/0 ‏P <‎‏). لذا ‏می توان از درمان شناختی رفتاری واحدپردازه ای به عنوان یک روش موثر برای کاهش سوگیری تعبیر و ترس از ارزیابی منفی ‏افراد دارای خصیصه پارانویید بهره گرفت. ‏

    کلید واژگان: درمان شناختی رفتاری واحد پردازه ای, سوگیری تعبیر چهره, ترس از ارزیابی منفی, پارانویید
    Mohsen Doustkam, Sepideh Pour Heydari *, Faezeh Karimi Sadr, ABOLFAZL HOSSEINI

    The purpose of this research was to investigate the effectiveness of Modular Cognitive-‎Behavioral Therapy on facial expression bias and fear of negative evaluation in paranoid ‎students. The research method was quasi-experimental with pre-test-post-test with control group.‎‏ ‏The research community was composed of all students referring to the counseling center of kashmar University of Medical Sciences in the year 2017-16, who were diagnosed according to ‎Multidimensional Clinical Questionnaire-3 and DSM-‎‏5‏‎ criteria with paranoid attribution disorder ‎‎(According to statistics obtained from the center 60 people)‎‏.‏‎ Of these, 20 students with paranoid ‎characteristics were selected through purposeful sampling and were randomly assigned to ‎experimental and control groups. The experimental group received 16 sessions of Modular ‎Cognitive-Behavioral Therapy (HRT), Chuppita and did not receive interventional ‎control.Multidimensional Clinical Questionnaire and Objective Fear Scale , were completed ‎before and after the intervention by both groups. The collected data were analyzed by SPSS-22 ‎software and inferential statistics of covariance analysis. The results of analysis of covariance ‎showed that by eliminating the effect of pre-test scores on facial expression bias and fear of ‎negative evaluation as a scattering variable, the main effect of Modular cognitive-behavioral ‎therapy on facial expression bias and fear of negative evaluation in post-test is significant ‎‎(P‎‏>‏‎0/05). Therefore, Modular cognitive behavioral therapy can be used as an effective method to ‎reduce interpretation bias and fear of negative evaluation of people with paranoid traits.‎

    Keywords: : Cognitive-behavioral therapy, Process unit, Facial expression bias, Fear of negative evaluation, paranoid
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال