جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « درگیری تحصیلی » در نشریات گروه « روانشناسی »
تکرار جستجوی کلیدواژه «درگیری تحصیلی» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
هدف
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی درگیری تحصیلی بر اساس نیازهای بنیادین روانشناختی و کمال گرایی تحصیلی در دانش آموزان دختر مقطع متوسطه اول شهر ملکان انجام شد.
روش شناسی:
پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی بود و جامعه آماری شامل 2500 دانش آموز دختر مقطع متوسطه اول شهر ملکان در نیمه دوم سال تحصیلی 1402-1401 بود. نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران 333 نفر تعیین شد و نمونه گیری به روش خوشه ای چندمرحله ای صورت گرفت. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های درگیری تحصیلی فریدریکس و همکاران (2004)، نیازهای بنیادین روانشناختی دسی و ریان (2000)، و کمال گرایی تحصیلی استابر و همکاران (2007) بودند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره استفاده شد.
یافته هانتایج نشان داد که بین نیازهای بنیادین روانشناختی و درگیری تحصیلی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (r = 0.610). همچنین، کمال گرایی مثبت با درگیری تحصیلی رابطه مثبت و معناداری داشت (r = 0.418) و کمال گرایی منفی با درگیری تحصیلی رابطه معکوس و معناداری داشت (r = -0.271). تحلیل رگرسیون نشان داد که کمال گرایی مثبت، کمال گرایی منفی، و نیازهای بنیادین روانشناختی به ترتیب با ضرایب بتای 0.220، -0.206 و 0.518 میزان درگیری تحصیلی دانش آموزان را پیش بینی می کنند.
نتیجه گیرییافته های پژوهش نشان می دهد که ارضای نیازهای بنیادین روانشناختی و تقویت کمال گرایی مثبت می تواند به بهبود درگیری تحصیلی دانش آموزان کمک کند، در حالی که مدیریت کمال گرایی منفی می تواند از کاهش درگیری تحصیلی جلوگیری کند.
کلید واژگان: درگیری تحصیلی, نیازهای بنیادین روانشناختی, کمال گرایی مثبت, کمال گرایی منفی, دانش آموزان دخترObjectiveThis study aimed to predict academic engagement based on basic psychological needs and academic perfectionism in female middle school students in the city of Malekan.
MethodologyThe study followed a descriptive-correlational design. The statistical population included 2,500 female middle school students in Malekan during the second half of the 2022-2023 academic year. Using Cochran's formula, a sample size of 333 students was selected through multi-stage cluster sampling. The research instruments included the Academic Engagement Questionnaire (Fredricks et al., 2004), the Basic Psychological Needs Questionnaire (Deci & Ryan, 2000), and the Academic Perfectionism Questionnaire (Stoeber et al., 2007). Pearson correlation coefficient and multiple regression analysis were employed for data analysis.
ResultsThe results indicated a significant positive relationship between basic psychological needs and academic engagement (r = 0.610). Furthermore, positive perfectionism showed a significant positive correlation with academic engagement (r = 0.418), while negative perfectionism had a significant inverse relationship with academic engagement (r = -0.271). Regression analysis revealed that positive perfectionism, negative perfectionism, and basic psychological needs, with beta coefficients of 0.220, -0.206, and 0.518, respectively, predicted the level of academic engagement in students.
ConclusionThe findings suggest that fulfilling basic psychological needs and fostering positive perfectionism can enhance students' academic engagement, whereas managing negative perfectionism can prevent disengagement and improve academic performance.
Keywords: Academic Engagement, Basic Psychological Needs, Positive Perfectionism, Negative Perfectionism, Female Students -
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی مشاوره راه حل محور بر درگیری، اهمال کاری و هدف گرایی تحصیلی در دانشجویان مشروطی دارای فرسودگی تحصیلی انجام شد. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_ پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانشجویان مشروطی دانشگاه آزاد انار در سال تحصیلی 1400-1401 تشکیل داد. از این جامعه آماری تعداد 30 نفر دانشجوی مشروطی که دارای فرسودگی تحصیلی بودند با استفاده نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) گمارده شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه فرسودگی تحصیلی برسو و همکاران (2007)، پرسشنامه درگیری تحصیلی ریو و همکاران (2013، AES)، پرسشنامه اهمال کاری تحصیلی سولمون و راثبلوم (1994، APS) و پرسشنامه هدف گرایی تحصیلی بوفارد و همکاران (1998، (AGOS بود. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه هر هفته یک جلسه و هر جلسه 90 دقیقه بر اساس محتوای جلسات درمانی رویکرد راه حل محور شرکت کردند. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون درگیری، اهمال کاری و هدف گرایی تحصیلی در دو گروه تفاوت معناداری در سطح (001/0>P) وجود داشت. با توجه به یافته های پژوهش می توان اظهار داشت که مداخله راه حل محور می تواند رویکرد مناسبی برای بهبود عملکرد تحصیلی دانشجویان مشروطی دارای فرسودگی تحصیلی باشد.
کلید واژگان: اهمال کاری تحصیلی, درگیری تحصیلی, فرسودگی تحصیلی, هدف گرایی تحصیلی, مشاوره راه حل محورThe present study was conducted to determine the effectiveness of solution-oriented counseling on conflict, procrastination, and academic goal orientation in conditional students with academic burnout. The present study was a semi-experimental study with a pre-test-post-test design with a control group. The statistical population of the research consisted of all conditional students of Anar Azad University in the academic year 1400-1401. From this statistical population, 30 conditional students who had academic burnout were selected using purposeful sampling and randomly assigned to two experimental (15 people) and control (15 people) groups. The tools of this research include an academic burnout questionnaire by Bresso et al. (2007), an academic engagement questionnaire by Reeve et al. (2013, AES), an academic procrastination questionnaire by Solmon and Rothblum (1994, APS), and an academic goal orientation questionnaire by Bouffard et al. (1998, AGOS). The experimental group participated in 8 sessions, one session per week and each session lasted 90 minutes based on the content of the treatment sessions based on the solution-oriented approach. Data were analyzed using multivariate analysis of covariance. The findings showed that by controlling the pre-test effect, there was a significant difference between the post-test mean of conflict, procrastination, and academic goal orientation in the two groups (P<0.001). According to the findings of the research, it can be stated that solution-oriented intervention can be a suitable approach to improve the academic performance of conditional students with academic burnout.
Keywords: Academic Burnout, Academic Engagement, Academic Procrastination, Academic Goal Orientation, Solution-Oriented Counseling -
این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین جهت گیری اهداف پیشرفت و درگیری تحصیلی با میانجی گری ادراک از محیط مدرسه و خودکارآمدی تحصیلی انجام شد. روش تحقیق، توصیفی - همبستگی از نوع تحلیل مسیر و جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دوره ی متوسطه دوم شهر خرم آباد در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که از میان آنها نمونه ای به حجم 334 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و وارد تحلیل شدند. داده ها از طریق پرسشنامه های جهت گیری اهداف پیشرفت الیوت و مک گریگور (2001) ، ادراک از محیط مدرسه جیا و همکاران (2009)، خودکارآمدی تحصیلی پاتریک، هیکس و ریان (1997)، و درگیری تحصیلی ریو (2013) جمع آوری گردید. به منظور ارزیابی روابط بین متغیرها از روش تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج نشان داد که جهت گیری اهداف تسلطی - عملکردی هر دو اثر مستقیم، مثبت و پیش بینی کننده ای بر میزان درگیری تحصیلی دانش آموزان دارند. علاوه بر این، جهت گیری های اهداف تسلطی و عملکردی هر دو به صورت غیرمستقیم و جداگانه ای توانستند درگیری تحصیلی دانش آموزان را از طریق ادراک از محیط مدرسه و خودکارآمدی تحصیلی پیش بینی کنند. این پژوهش به طور واضحی نقش متغیرهای محیطی و فردی به عنوان عواملی که بر خودتنظیمی دانش آموزان تاثیرگذار هستند، را آشکار می سازد.
کلید واژگان: اهداف پیشرفت, ادراک از محیط مدرسه, خودکارآمدی تحصیلی, درگیری تحصیلیThe purpose of this study was to investigate the relationship between achievement goal orientation and academic engagement, by examining the mediating functions of perceived school climate and academic self-efficacy. The method of research was descriptive – correlational Type of path analysis and the statistical population included all students of all secondary school students of khorammabad in the academic year 2021-2022, that among the samples, 334 students are entered to the analysis by were selected using random cluster sampling. The data are collected by Achievement Goal Questionnaire Scale Elliot and McGregor (2002), School Climate Perception Scale Jia and et.al (2009), Academic Efficacy Scale Patrick, Hicks and Ryan (1997) and Study Engagement Scale (Reeve, 2013). The path analysis method was used to evaluate the relationships between variables. The results show that both mastery-approach goals and performance-avoidance goals have a positive, direct, predictive effect on students’ academic engagement. Additionally, both goal orientations indirectly predict academic engagement through perceived school climate and academic self-efficacy, separately. This study highlights the role of environmental as well as personal factors in facilitating self-regulated learning among students.
Keywords: Achievement Goal, Perceived School Climate, Academic Self-Efficacy, Academic Engagement -
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای درگیری تحصیلی در رابطه ویژگی های شخصیتی و خودارزشمندی با خودکارآمدی تحصیلی در دانش آموزان پسر دبیرستانی بود. در یک طرح همبستگی تعداد 306 نفر از دانش آموزان پسر متوسطه دوم شهر گناباد در سال تحصیلی 1401-1400 با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه های ویژگی های شخصیتی نئو (1985)، خود ارزشمندی کروکر و همکاران (2003)، خود کارآمدی تحصیلی مورگان و جینکز (1999) و درگیری تحصیلی ریو (2013) را تکمیل کردند. تحلیل داده ها با همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد. مدل مفروض برازش مطلوبی با داده ها داشت. نتایج نشان داد که درگیری تحصیلی در رابطه ویژگی های شخصیتی و خودارزشمندی با خودکارآمدی تحصیلی نقش واسطه ای دارد و خودارزشمندی اثر غیرمستقیم بیشتری بر خودکارآمدی تحصیلی دارد و اثرات مستقیم ویژگی های شخصیتی و خودارزشمندی بر خودکارآمدی تحصیلی بیشتر از اثرات غیرمستقیم آن ها به واسطه درگیری تحصیلی بود. بر همین اساس می توان نتیجه گرفت که خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان به واسطه ارتباط ویژگی های شخصیتی و خودارزشمندی با درگیری تحصیلی می تواند افزایش یابد و این موضوع پیش بینی کننده مثبتی برای خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان باشد
کلید واژگان: ویژگی های شخصیتی, خودارزشمندی, درگیری تحصیلی, خودکارآمدی تحصیلیThe aim of the present study was to investigate the mediating role of academic engagement in the relationship between personality traits and self- worth with academic self-efficacy in male high school students. In a correlational design, 306 male secondary school students of Gonabad city were selected in the year of 2023 with a multi-stage cluster sampling method, and the questionnaires of Neo personality traits (1985), self-worth by Krueger et al(2003), self The academic efficacy of Morgan and Jenks (1999) and the academic engagement of Rio (2013) were completed. Data analysis was done with Pearson correlation and structural equation modeling. The hypothesized model had a good fit with the data. The results showed that academic engagement plays a mediating role in the relationship between personality traits and self-esteem with academic self-efficacy, and self- worth has a greater indirect effect on academic self-efficacy, and the direct effects of personality traits and self- worth on academic self-efficacy were greater than their indirect effects through academic engagement. Based on this, it can be concluded that students' academic self-efficacy can be increased due to the relationship between personality traits and self-worth with academic involvement, and this issue is a positive predictor for students' academic self-efficacy.
Keywords: Academic Engagement, Personality Traits, Self-Worth, Academic Self-Efficacy -
پژوهش حاضر با هدف بررسی الگوی ساختاری رابطه شایستگی هیجانی-اجتماعی و درگیری تحصیلی با پیشرفت تحصیلی بر اساس نقش واسطه ای خودکارآمدی تحصیلی انجام شد. روش پژوهش توصیفی_همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری شامل همه دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر بجنورد در سال تحصیلی 1401-1402 بود که از این میان 383 نفر به شیوه خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. گردآوری داده های پژوهش به شیوه خودگزارشی و با استفاده از مقیاس درگیری تحصیلی (AES) ریو (2013)، پرسشنامه شایستگی هیجانی-اجتماعی (SECQ) زو و ای (2012) و مقیاس خودکارآمدی تحصیلی (ASEQ) جینکز و مورگان (1999) انجام شد. جهت سنجش پیشرفت تحصیلی معدل دانش آموزان در امتحانات پایان ترم محاسبه و به عنوان شاخصی از پیشرفت تحصیلی آنان در نظر گرفته شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون ضریب همبستگی و روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام گرفت. نتایج نشان داد، بین درگیری تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی با پیشرفت تحصیلی رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد (05/0≥P). دیگر یافته پژوهش نشان داد اثر مستقیم شایستگی هیجانی-اجتماعی بر پیشرفت تحصیلی غیرمعنادار است (05/0<P). ضرایب غیر مستقیم مشخص کرد، اثر غیرمستقیم شایستگی های هیجانی-اجتماعی و درگیری تحصیلی بر پیشرفت تحصیلی با نقش واسطه ای خودکارآمدی تحصیلی معنادار است. در نهایت شاخص های برازش به دست آمده از مدل کلی با داده های جمع آوری شده برازش مطلوب را دارا بودند. بر این اساس شایستگی هیجانی-اجتماعی و درگیری تحصیلی به صورت مستقیم و غیر مستقیم از طریق خودکارآمدی تحصیلی با پیشرفت تحصیلی مرتبط است.
کلید واژگان: پیشرفت تحصیلی, خودکارآمدی, درگیری تحصیلی, شایستگی هیجانی-اجتماعیThe present study was conducted to investigate the structural model of the relationship between social-emotional competence and academic engagement with academic achievements with the mediating role of academic self-efficacy. The method of descriptive correlational research was Path Analysis. The statistical population included all high school students in the second year of Bojnord City in the academic year of 2022-2023, out of which 383 people were selected as the research sample in a multi-stage cluster method. The research data was collected by self-report method and using Academic Engagement Scale (AES) by Reeve (2013), Social Emotional Competence Questionnaire Scale (SECQ) by Zhou & Ee (2012), the academic self-efficacy Questionnaire by (ASEQ) Jinks, & Morgan (1999) and Adjustment Inventory for High School Students by Singh and Sinha (1993). To measure the academic achievements of the students, the grade point average in the final exams was calculated and considered as an indicator of their academic progress. Data analysis was done using a correlation coefficient test and structural equation modeling method. The results showed that there is a direct and significant relationship between academic engagement and academic self-efficacy with academic achievements (P≤0.05). Another finding of the research showed that the direct effect of social-emotional competence on academic achievement is insignificant (P<0.05). Indirect coefficients indicated that the indirect effect of social-emotional competencies and academic engagement on academic achievement with the mediating role of academic self-efficacy is significant. Finally, the fit indices obtained from the general model had a good fit with the collected data. Based on this, social-emotional competence and academic engagement are directly and indirectly related to academic achievement through academic self-efficacy.
Keywords: Academic Achievements, Academic Self-Efficacy, Academic Engagement, Social-Emotional Competence -
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش سواد هیجانی بر درگیری تحصیلی و نظریه ذهن دختران 9-12 سال انجام شد. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری شامل دانش آموزان دختر 9 تا 12 سال شهر اصفهان در سال تحصیلی 1400-1401 بودند که از بین آن ها 24 نفر از به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل (12 نفر) و آزمایش (12 نفر) گمارش شدند. گروه آزمایش هشت جلسه آموزش سواد هیجانی به مدت 60 دقیقه دریافت کرد و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی درگیری تحصیلی زرنگ (2012) و آزمون نظریه ی ذهن استیرنمن (1999) استفاده شد. یافته های حاصل از آزمون یومان ویتنی در نرم افزار spss نشان داد آموزش سواد هیجانی موجب ارتقاء سطح نظریه ی ذهن و درگیری تحصیلی دانش آموزان می شود. لذا می توان از آموزش سواد هیجانی در مدارس و مراکز مشاوره در جهت افزایش نظریه ی ذهن و درگیری تحصیلی دانش آموزان بهره برد.
کلید واژگان: سواد هیجانی, درگیری تحصیلی, نظریه ذهن, دانش آموزانThe present study was conducted with the aim of investigating the effect of emotional literacy training on academic engagement and theory of mind of 9-12 year-old girls. The research method was semi-experimental with pre and post- test with a control group. The statistical population included female students aged 9 to 12 in the city of Isfahan in the academic year 2020-21. Of these, 24 were selected based on availability and randomly assigned to either a control group (N=12) or an experimental group (N=12) groups. The experimental group received eight sessions of emotional literacy training for 60 minutes, and the control group did not receive any training. All participants completed the following questionnaires: Zarang's (2012) Academic Engagement Questionnaire and Stirenman's (1999) Theory of Mind Test. Results of Mann-Whitney U test showed that emotional literacy education improved the level of theory of mind and academic engagement of students. Therefore, emotional literacy training in schools and counseling centers can be used to increase students' theory of mind and academic engagement
Keywords: Emotional Literacy, Academic Engagement, Theory Of Mind, Students -
هدفهدف مطالعه حاضر بررسی رابطه بین زمان نمایش و زمان سبز با درگیری تحصیلی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر تبریز بود.روشمطالعه حاضر جزء مطالعات مقطعی و توصیفی از نوع همبستگی و پیش بینی بود. از جامعه دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر تبریز در نیم سال اول تحصیلی 1401-1402 تعداد 385 نفر به شیوه نمونه گیری خوشه ایی چند مرحله ای و بر اساس جدول مورگان انتخاب شدند. تمامی اعضای نمونه پرسشنامه های درگیری تحصیلی ریو (AES) و پرسشنامه ی زمان نمایش (STQ) را کامل کردند. معدل دانش آموزان به عنوان عملکرد تحصیلی آنان در نظر گرفته شد و از طریق اضافه کردن دو سوال به پرسشنامه های پژوهش متغیر زمان سبز مورد ارزیابی قرار گرفت. داده های جمع آوری شده با آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون همزمان و از طریق نرم افزار آماری SPSS23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.نتایجنتایج نشان داد که بین زمان نمایش با ابعاد درگیری تحصیلی و معدل دانش آموزان رابطه منفی و معنی دار وجود دارد. همچنین مشخص شد که بین زمان سبز با ابعاد درگیری تحصیلی (به جز بعد درگیری عاطفی) و معدل دانش آموزان رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. زمان نمایش و زمان سبز سهم معنی داری در تبیین درگیری تحصیلی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان داشتند.نتیجه گیریبا توجه به نتایج بدست آمده اهمیت نقش زمان نمایش و زمان سبز در متغیرهای آموزشی برجسته شد.کلید واژگان: درگیری تحصیلی, زمان سبز, زمان نمایش, عملکرد تحصیلیObjectiveThis study investigated the relationship between screen time and green time with academic engagement and academic performance of secondary school students in Tabriz city.MethodsThe present study was part of cross-sectional and descriptive studies of the correlation and prediction type. Three hundred eighty-five people from Tabriz secondary school students were selected in the first semester of the 2022-2023 academic year by multi-stage cluster sampling based on Morgan's table. All sample members completed Reeve's academic engagement scale (AES) and Screen Time Questionnaire (STQ). The student's GPA was considered their academic performance and was evaluated by adding two questions to the research questionnaires of the green time variable. The collected data were analyzed using Pearson's correlation coefficient, simultaneous regression, and SPSS23 statistical software.ResultsThe results showed a negative and significant relationship between screen times, the dimensions of academic engagement, and the student's GPA. It was also found that there is a positive and significant relationship between green time and the dimensions of academic engagement (except the emotional involvement dimension) and students' GPA. Screen time and green time significantly contributed to explaining students' academic engagement and academic performance.ConclusionThe results highlighted the importance of screen and green time in educational variables.Keywords: Academic Engagement, Academic Performance, Green Time, Screen Time
-
هدف از این پژوهش تدوین مدل علی درگیری تحصیلی بر مبنای ذهنآگاهی تحصیلی با میانجیگری ترس از شفقت به خود، خردورزی تحصیلی و هسته ارزشیابی خود در دانشجویان بود. روش پژوهش همبستگی (در قالب مدلیابی معادلات ساختاری) بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان در سال تحصیلی 1402-1401 بود. برای تعیین حجم نمونه با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحله ای تعداد 420 نفر از دانشجویان انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه درگیری تحصیلی (Reeve & Tseng, 2011; Reeve, 2013)، پرسشنامه ذهنآگاهی تحصیلی، مقیاس ترس از شفقت به خود (Gilbert et al., 2011)، مقیاس خردورزی تحصیلی و مقیاس هسته ارزشیابی خود (Judge et al., 2003) بود. دادهها با استفاده از همبستگی پیرسون و مدلیابی معادلات ساختاری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافتهها بیانگر آن بود که مدل با برازش مناسبی مورد تایید قرار گرفته است. نتایج مدل نشان داد که ذهن آگاهی تحصیلی، ترس از شفقت به خود، خردورزی تحصیلی و هسته ارزشیابی خود در درگیری تحصیلی اثر مستقیم و معناداری داشتهاند. همچنین نتایج نشان داد که ذهن آگاهی تحصیلی با میانجی گری ترس از شفقت به خود، خردورزی تحصیلی و هسته ارزشیابی خود در درگیری تحصیلی اثر معناداری داشته است. در این پژوهش، اثر متغیرهای بیان شده در درگیری تحصیلی دانشجویان تایید شد. این نتایج نشان دهنده اهمیت پرداختن به این چهار متغیر در جهت تبیین درگیری تحصیلی است.کلید واژگان: ترس از شفقت به خود, خردورزی تحصیلی, درگیری تحصیلی, ذهن آگاهی تحصیلی, هسته ارزشیابی خودThe aim of this study was to develop a causal model of academic engagement based on academic mindfulness with the mediating of fear of self-compassion, academic wising and core self-evaluations in students. The research method was correlational (structural equation modeling). The statistical population consisted of all students in Bu-Ali Sina University in the academic year of 2022-2023. To determine the sample size, 420 students were selected using the multistage cluster random sampling method. The instruments for data gathering included an academic engagement questionnaire (Reeve & Tseng, 2011; Reeve, 2013), an academic mindfulness questionnaire, a fear of self-compassion scale (Gilbert et al., 2011), an academic wising scale and core self-evaluations scale (Judge et al., 2003). Data were analyzed using Pearson correlation and structural equation modeling. The findings indicated that the model was confirmed by the excellent fit. The results of the model showed that academic mindfulness, fear of self-compassion, academic wising and core self-evaluations had a direct and significant effect on academic engagement. Moreover, the results showed that academic mindfulness mediated by fear of self-compassion, academic wising and core self-evaluations had a significant effect on academic engagement. In this study, the effect of variables mentioned on student's academic engagement was confirmed. This shows the importance of attention to these four variables in order to explain academic engagement.Keywords: Fear Of Self-Compassion, Academic Wising, Academic Engagement, Academic Mindfulness, Core Self-Evaluations
-
هدف
این پژوهش با هدف تدوین بسته آموزشی خودباوری و اثربخشی آن بر سلامت روانی و درگیری تحصیلی دانش آموزان انجام شد.
روشروش پژوهش از نوع ترکیبی (کیفی و کمی) بود. بخش کیفی تدوین بسته آموزشی و بخش کمی از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. بسته آموزشی با توجه به اطلاعات حاصل از مصاحبه با متخصصان که با روش گلوله برفی و به صورت هدفمند انتخاب شده بودند، تدوین و روایی محتوا و شاخص روایی محتوای آن توسط متخصصین تعیین شد. در بخش کمی جامعه آماری را کلیه دانش آموزان پسر پایه چهارم ابتدایی شهرستان شبستر در سال تحصیلی 1400-1399 تشکیل دادند. روش نمونه گیری به صورت هدفمند بود به طوری که دو مدرسه از مدارس شهرستان به صورت تصادفی انتخاب شدند و پرسشنامه درگیری تحصیلی و پرسشنامه سلامت روان کودکان و نوجوانان اجرا شد. از بین افرادی که نمره شان در پرسشنامه درگیری تحصیلی یک انحراف معیار پایین تر از میانگین و در پرسشنامه سلامت روان یک انحراف معیار بالاتر از میانگین بود، به صورت تصادفی 40 نفر انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه برنامه آموزش خودباوری را دریافت کرد. سپس از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد پردازش قرار گرفتند.
یافته هانتایج نشان داد پس از آموزش خودباوری میانگین نمرات درگیری تحصیلی گروه آزمایش افزایش یافته و اختلال روانی آنان کاهش یافته بود.
نتیجه گیریبر این اساس می توان اظهار داشت که بسته آموزشی خودباوری یکی از روش های موثر برای افزایش سلامت روان و درگیری تحصیلی دانش آموزان ابتدایی می باشد.
کلید واژگان: بسته ی آموزشی, خودباوری, سلامت روان, درگیری تحصیلیAimThis research was conducted with the aim of developing a self-confidence training package and its effectiveness on students' mental health and academic engagement.
MethodThe research method was of a mixed type (qualitative and quantitative). The qualitative part was the compilation of the educational package and the quantitative part was an experiment with a pre-testpost-test plan with a control group. The educational package according to the information obtained from the interviews with the experts who were selected by the snowball method and purposefully, Compilation and content validity and its content validity index were determined by experts. In the quantitative part,the statistical population was all male students of the fourth grade of elementary school in Shabestar city in the academic year 2020-2021. The sampling method was purposeful so that two schools in the city were randomly selected and The Academic engagement Questionnaire and the Children and Adolescents Mental Health Questionnaire were administered. From the subjects whose score in the academic engagement questionnaire was one standard deviation lower than the average and in mental health questionnaire was one standard deviation higher than the average, 40 people were randomly selected and in the experimental and control groups. The experimental group received 8 sessions of the selfconfidence training program. Then post-test was performed on both groups. Data were analyzed using analysis of covariance.
ResultsThe results showed that after the self-confidence training, the average scores of the experimental group's academic engagement increased and their mental disorder decreased.
ConclusionAs a result, it can be stated that self-confidence training is one of the effective ways to increase mental health and academic engagement of fourth grade elementary school male students in Shabestar city.
Keywords: Educational Package, Self-Confidence, Mental Health, Academic Engagement -
هدف پژوهش حاضر تدوین مدل علی درگیری تحصیلی در بستر فضای مجازی بر مبنای دیدگاه های فراهیجانی والدین، الگوهای ارتباطی خانواده و هیجانات تحصیلی در دانش آموزان متوسطه دوم شهر تهران بود. روش پژوهش توصیفی - همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه ی دانش آموزان متوسطه پایه ی دوم شهر تهران در سال 1400-1399 می باشند که 400 دانش آموز به صورت در دسترس انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه های الگوهای ارتباطی خانواده (RFCP)، درگیری تحصیلی (AES)، دیدگاه فراهیجانی والدین (SMEPS)، هیجان تحصیلی (AEQ-R) بوده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی و مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزار آماری PLS smart استفاده شد. یافته ها نشان داد تغییرات متغیر هیجان های مثبت، هیجان های منفی، درگیری تحصیلی توسط متغیرهای الگوی ارتباطی گفت وشنود، الگوی ارتباطی همنوایی، دیدگاه فراهیجانی هدایت گری، دیدگاه فراهیجانی آگاهی، هیجان های مثبت و هیجان های منفی تبیین می شود و شاخص های گزارش شده بیانگر برازش مناسب مدل ساختاری پژوهش هست. پیشنهاد می شود که برنامه ریزان آموزشی از الگوی ساختاری ارائه شده جهت بهبود کیفیت یادگیری دانش آموزان بهره بگیرد.کلید واژگان: درگیری تحصیلی, فضای مجازی, دیدگاه های فراهیجانی والدین, الگوهای ارتباطی خانواده, هیجانات تحصیلیIntroductionE-learning, as an alternative to classical education in class, enables students to access information without time limitation and geographical limitations (Al-Samarai, 2016). Although e-learning makes interaction and active learning possible, one of the challenges e-learning confronts with them is the real level of learners' engagement in academic tasks and their real learning and academic achievement. of course, from the start of e-learning formation, this issue has been a concern and also a constant contemplative question. But, in a recent year, with the prevalence of coronavirus and thereby the pervasiveness of e-learning, learners' academic engagement issues in the online space have been questioned by custodians, parents, teachers, and all individuals involved in education. So, the purpose of the present research is to develop a causal model of students' academic engagement in cyberspace based on parents' meta-emotions, Family Communication Patterns and academic emotions.
MethodTherefore, the type of research is descriptive-correlational. The statistical population of this study includes all secondary school students in Tehran.The sample size is equal to 400 high school students, who were selected from the statistical population by available sampling. The instruments used were the Family Pattern Communication Questionnaire (RFCP), Rio & Tsang (AES), Swayne Bourne's Parents' Farahijani Perspective (SMEPS), Packran, Goetz, and Perry (2005). The obtained data were analyzed by the structural equation method and PLS3 software.
ResultsThe results showed that 38% of the changes in the variables of positive emotions and 23% of negative emotions are explained by the variables of communicative communication pattern, conformity communication pattern, Farahijani perspective of leadership, Farahijani perspective of consciousness. Also, 47% of the changes in the academic engagement variable are explained by the variables of conversational communication pattern, conformity communication model, Farahjani perspective of leadership, Farahjani view of consciousness, positive emotions and negative emotions. The value of Q2 related to the structure of positive emotions, negative emotions and academic engagement is 0.32, 0.13 and 0.27, respectively, which indicates the proper fit of the structural model and confirms the proper fit of the structural model of the research.
DiscussionFrom the results of the present study, it is concluded that the academic performance of students in the context of e-learning depends on a set of internal and external factors, and to address the challenges of e-learning, a set of these factors should be considered.Keywords: Academic Emotions, Academic Engagement, Cyberspace, Family Communication Patterns, Parent's Meta-Emotions -
هدف پژوهش حاضر، مطالعه رابطه بین بهزیستی تحصیلی با کمال گرایی چندبعدی با نقش واسطه ای درگیری تحصیلی انجام گردید. حجم نمونه 373 نفر بود که از جامعه آماری دختران نوجوانان مدارس متوسطه دوم شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه های بهزیستی تحصیلی توسط تومینین سوینی و همکاران (2012)، مقیاس کمال گرایی چند بعدی فراست (1990) و پرسشنامه درگیری تحصیلی ریو (2013) جمع آوری شد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که اثر استاندارد مسیر مستقیم کمال گرایی چندبعدی (β=-.330 , P< . 05) بر بهزیستی تحصیلی و اثر غیرمستقیم کمال گرایی چندبعدی (β=-.198, p<.05) با نقش میانجی درگیری تحصیلی بر بهزیستی تحصیلی معنی دار بود. طراحی دقیق تری از مدل بهزیستی تحصیلی نوآوری این پژوهش تلقی می گردد. نتیجه کلی پژوهش این بود که مدل آزمون شده، از برازش مناسب جهت تبیین بهزیستی تحصیلی بر اساس کمال گرایی چندبعدی با واسطه گری درگیری تحصیلی در دختران نوجوان برخوردار می باشد. پیشنهاد می گردد یافته های این پژوهش در طراحی و اجرای یک «برنامه آموزشی ارتقای درگیری تحصیلی متناسب با دوره پساکرونا مبتنی بر جهت دهی مثبت به کمال گرایی در دانش آموزان» با هدف افزایش بهزیستی تحصیلی مورد استفاده قرار گیرد.کلید واژگان: بهزیستی تحصیلی, کمال گرایی چندبعدی, درگیری تحصیلی, پاندمی کروناThe aim of the present research was the study of relation between Academic Achievement Well-being and Multidimensional Perfectionism through mediative role of Student Engagement. The Statistical Society of the research included the all of the female teenager students who were educating in the secondary high schools of Tehran in 1400-1401 academic year. A sample of 373 people was selected by Sampling method of clustered Multi-stage. Achievement well-being questionnaire, Frost Multidimensional Perfectionism Scale and Reeve Academic engagement Scale were the measurement means of the research. The collected data were analyzed by using Structural Equation Model in order to determine the fitness of the model. The findings of the research showed that the direct (β=-.330 , P< . 05) and indirect (β=-.198, p<.05) standard effect sizes of Multidimensional Perfectionism on Academic Achievement Well-being through mediation of Student Engagement were significant. Designing a more accurate model of Academic Achievement Well-being is the innovation of this research. The results of the research supported the examined model and that it was an appropriate model in order to explain Academic Achievement Well-being based on Multidimensional Perfectionism through Mediation of Student Engagement in female teenagers. It is suggested that the results of this research is used in designing and performing “ An instructive plan for enhancing Academic Engagement appropriate with Post- Covid-19 era based on positively directing students’ perfectionism’’ in order to develop their Academic Achievement Well-being.Keywords: Academic Achievement Well-Being, Multidimensional Perfectionism, Student Engagement
-
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی معنا درمانی بر خودکارآمدی و درگیری تحصیلی در دانش آموزان افسرده مقطع متوسطه انجام گردید. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان افسرده دبیرستان های دخترانه دوره متوسطه شهر خمین در سال تحصیلی 1400-1401 بودند. 30 نفر، به عنوان نمونه با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب به صورت تصادفی در 2 گروه 15 نفری (گروه آزمایش و گواه) جایگذاری شدند. از مقیاس خودکارآمدی عمومی (GSE، شرر و همکاران، 1982) و مقیاس درگیری تحصیلی (AES، زرنگ، 1391) و همچنین پروتکل 12 جلسه ای (هر هفته یک جلسه 90 دقیقه) معنا درمانی هوتزل (2002) برای مداخله استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد که تفاوت بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون خودکارآمدی (001/0>p) و پیش آزمون پیگیری (001/0>p) معنادار بود. همچنین تفاوت بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون درگیری تحصیلی (001/0>p) و پیش آزمون پیگیری (001/0>p) معنادار بود که نشان دهنده اثربخشی مداخله پژوهش در این متغیرها است؛ بنابراین با استفاده از معنا درمانی می توان به افزایش خودکارآمدی و درگیری تحصیلی در دانش آموزان افسرده کمک شایانی کرد.
کلید واژگان: درگیری تحصیلی, معنا درمانی, خودکارآمدی, افسردگیThis study aimed to determine the effectiveness of meaning therapy on self-efficacy and academic engagement in depressed high school students. The research method employed was semi-experimental with a pre-test-post-test design and a control group, including a three-month follow-up period. The statistical population comprised all depressed students in girls' high schools in Khomein City during the academic year 2021-2022. A sample of 30 individuals was randomly selected, with 15 in each group (experimental and control group) using the purposeful sampling method. For the intervention, the general self-efficacy scale (GSE, Scherer et al., 1982), the academic engagement scale (AES, Zerang, 2012), and a 12-session protocol (one 90-minute session per week) of Hotzel (2002) meaning therapy were utilized. Data analysis was conducted using analysis of variance with repeated measurements. The results indicated a significant difference between the pre-test and post-test stages of self-efficacy (p<0.001) and the follow-up pre-test (p<0.001). Similarly, a significant difference was observed between the pre-test and post-test stages of academic engagement (p<0.001) and the follow-up pre-test (p<0.001), highlighting the effectiveness of the intervention. Therefore, the use of meaning therapy can contribute to an increase in self-efficacy and academic engagement in depressed students.
Keywords: academic engagement, meaning therapy, self-efficacy, depression -
پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش اعتیاد به اینترنت در پیش بینی خودکارآمدی تحصیلی و درگیری تحصیلی دانشجویان در همه گیری کووید-19 انجام شد. نمونه ای شامل 150 نفر از دانشجویان دانشگاه بیرجند با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و آزمون اعتیاد به اینترنت (IAT)، مقیاس خودکارآمدی تحصیلی (CASES) و مقیاس درگیری تحصیلی (AES) را تکمیل کردند. داده ها با مدل یابی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی (PLS-SEM) تحلیل شد. نتایج نشان داد که ضرایب مسیر مربوط به نقش پیش بینی-کننده اعتیاد به اینترنت در خودکارآمدی تحصیلی و درگیری تحصیلی به ترتیب (0/57-=β) و (0/64-=β) است. سایر نتایج نشان داد که اعتیاد به اینترنت می تواند 33 درصد از تغییرات خودکارآمدی تحصیلی و 41 درصد از تغییرات درگیری تحصیلی را تبیین نماید. مطابق با یافته های پژوهش، به نظر می رسد بخش عمده ای از باورهای خودکارآمدی دانشجویان و نیز درگیری فعالانه آن ها در موضوعات تحصیلی تحت تاثیر اعتیاد به اینترنت تضعیف می شود. از این رو، اجرای مداخلات موثر برای مدیریت استفاده از اینترنت در بین دانش آموزان از اهمیت بالایی برخوردار است.کلید واژگان: اعتیاد به اینترنت, خودکارآمدی تحصیلی, درگیری تحصیلی, کووید-19The present study aimed to determine the role of internet addiction in predicting students' academic self-efficacy and academic engagement during the Covid-19 pandemic. Thus, a sample of 150 students in University of Birjand was selected using convenience sampling method and completed the Internet Addiction Test (IAT), Academic Self-Efficacy Scale (CASES) and Academic Engagement Scale (AES). To analyze the data, structural equation modeling with partial least square approach (PLS-SEM) was employed. Results indicated that the path coefficients related to the role of internet addiction in predicting academic self-efficacy and academic engagement were (β=-0.57) and (β=-0.64). The results indicate that internet addiction can account for 33% of the changes in academic self-efficacy and 41% of the changes in academic engagement. According to the findings, it seems that a significant part of the students' self-efficacy beliefs and their active involvement in academic subjects are weakened under the influence of internet addiction. Therefore, implementing effective interventions to manage the use of the Internet among students is highly important.Keywords: Internet addiction, Academic self-efficacy, academic engagement, COVID-19
-
پژوهش با هدف بررسی تاثیر آموزش ذهن آگاهی نوجوان محور بر تاب آوری و اشتیاق تحصیلی در نوجوان دختر مقطع متوسطه دوم با علائم اضطراب اجتماعی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون همراه با دوره پیگیری با گروه کنترل است و جامعه آماری را کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه در سال تحصیلی 99-1398 شهر تهران تشکیل داده بودند. برای انتخاب نمونه ابتدا با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای ساده، از بین مدارس دخترانه مقطع متوسطه شهر تهران، چهار مدرسه به تصادف انتخاب شدند و پرسشنامه اضطراب اجتماعی بین دانش آموزان به اجرا درآمد. از بین دانش آموزانی که نمرات یک انحراف استاندارد بالاتر از میانگین را در این پرسشنامه به دست آورده بودند و داوطلب شرکت در پژوهش بودند، به روش تصادفی ساده 30 نفر انتخاب شدند و در گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 دانش آموزان) قرار گرفتند. گروه آزمایش هشت جلسه آموزش ذهن آگاهی نوجوان محور را دریافت کردند و گروه کنترل آموزش دریافت نکردند. ابزار گردآوری اطلاعات در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری شامل مقیاس تاب آوری تحصیلی، مقیاس اشتیاق تحصیلی (مقیاس های درگیری مدرسه) و پرسشنامه اضطراب اجتماعی نوجوانان بود. داده های پژوهش با روش اندازه های مکرر تحلیل شدند. نتایج نشان دادند بسته آموزشی ذهن آگاهی نوجوان محور بر بهبود تاب آوری تحصیلی و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان در مرحله پس آزمون تاثیر معناداری داشت و تاثیر آن در مرحله پیگیری نیز باقی مانده است. نتیجه گرفته شد که آموزش ذهن آگاهی نوجوان محور روش مناسبی برای بهبود تاب آوری تحصیلی و اشتیاق تحصیلی در دانش آموزان دختر دارای علائم اضطراب اجتماعی بوده است.
کلید واژگان: آموزش ذهن آگاهی نوجوان محور, تاب آوری تحصیلی, اشتیاق تحصیلی, درگیری تحصیلی, اضطراب اجتماعیThe aim of this study was to examine effect of adolescent-centered mindfulness training on resilience and academic engagement in second-year high school girl students with symptoms of social anxiety. The quasi-experimental research method with a pre-test-post-test design along with a follow-up period with the control group was used. The statistical population included all female high school students in Tehran in 2020. In order to select the sample, cluster sampling method was used and four schools were randomly selected from among girls' secondary schools in Tehran. The social anxiety questionnaire was administered to the students. Those students who scored one standard deviation higher than the average in this questionnaire and volunteered to participate in the research, 30 students were randonly selected and were assigned to the experimental and the control groups (15 students in each group). The experimental group received eight sessions of adolescent-centered mindfulness training, while the control group did not receive any. The data collection tools in the pre-test, the post-test, and the follow-up phases included Connor-Davidson Resilience scale, the Academic Engagement, and the Social Anxiety scale for adolescents. The research data were analyzed by repeated measures method. The results showed that the adolescent-oriented mindfulness training package had a significant effect on improving students' academic resilience and academic engagement in the post-exam phase, and the effect remained in the follow-up phase. It is concluded that adolescent-oriented mindfulness training is a suitable method for improving academic resilience and academic Engagement among female students with social anxiety symptoms.
Keywords: Adolescent Mindfulness Training, Academic Resilience, Academic Engagement, Social Anxiety -
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش ترکیبی بر سلامت ذهنی، انگیزش تحصیلی و درگیری تحصیلی دانشجویان بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف جز تحقیقات کاربردی و از لحاظ اجرا توصیفی از نوع تحقیقات نیمه آزمایشی بود از جامعه آماری721 نفری دانشجویان دانشگاه پیام نور خلخال در نیمسال تحصیلی1403-1402، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، بر اساس فرمول کرلینجر تعداد60 نفر به روش تصادفی در دو گروه 30 نفره یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل جایگزین شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل آموزش شیوه تدریس ترکیبی؛ سلامت ذهنی اریکسون و نانون (2018)؛ انگیزش تحصیلی هارتر (1981) و درگیری تحصیلی زرنگ (2011) بود. جهت تجزیه وتحلیل داده ها نیز از تحلیل کوواریانس استفاده استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد آموزش ترکیبی بر تعامل، هتاگوژی، پداگوژی، فناوری و بر سلامت ذهنی تاثیر دارد (01/0 >p). تاثیر آموزش ترکیبی بر انگیزش بیرونی و انگیزش درونی نیز مثبت و معنادار بود (01/0 >p). همچنین، نتایج تاثیر آموزش ترکیبی بر درگیری انگیزشی، درگیری شناختی، درگیری رفتاری و درگیری تحصیلی نیز مثبت و معنادار به دست آمد (01/0 >p). نتیجه نهایی اینکه، اگر رویکرد آموزش ترکیبی به عنوان عامل بیرونی اثرگذار آموزشی مبتنی بر چندرسانه ای ها، فرامتن ها، فراپیوندها، موک ها، پادکست و متاورس به خوبی نیازسنجی، طراحی، اجرا و ارزشیابی شود؛ موجب افزایش رضایتمندی، شایستگی، اعتماد به باورهای شخصی و مشارکت پذیری یادگیرندگان خواهد شد که سرانجام این امر نیز به ترتیب موجب سلامت ذهنی ، انگیزش تحصیلی و درگیری تحصیلی یادگیرندگان می شود.
کلید واژگان: آموزش ترکیبی, سلامت ذهنی, انگیزش تحصیلی, درگیری تحصیلیThe aim of this present study was to investigate the effect of blended learning on students' mental health, academic motivation and academic engagement. This research was an applied research in terms of its purpose and a descriptive semi-experimental research in terms of implementation. From the statistical population of 721 students of Payam Noor Khalkhal University in the academic year of 2023-2024, using the purposeful sampling method, based on the Kerlinger formula, 60 people were randomly divided into two groups of 30 people, an experimental group and an alternative control group were replaced. The tools used include teaching the combined teaching method; Erikson and Nanon's mental health (2018); Harter's academic motivation (1981) and Zarang's academic engagement (2011). Covariance analysis was used to analyze the data. The results of the research showed that combined training on interaction, hetagogy, pedagogy, Technology and has an effect on mental health (p<0.01). The effect of combined training on external motivation and internal motivation was also positive and significant. Also, the results of the effect of combined training on motivational involvement, cognitive involvement, behavioral involvement and academic engagement (p< 0.01) were also positive and significant. The final result is that, if the combined education approach as an effective external educational factor based on multimedia, hypertexts, hyperlinks, mocks, podcasts and metaverse is well assessed, designed, implemented and evaluated; It will increase the satisfaction, competence, trust in personal beliefs and participation of learners, which will eventually lead to mental health, academic motivation and academic involvement of learners respectively.
Keywords: Blended teaching method, Mental health, academic motivation, academic engagement -
هدف پژوهش حاضر، ارائه مدلی برای تبیین پیشرفت تحصیلی نوجوانان براساس راهبردهای بازداری و ارزیابی مجدد شناختی با میانجی گری درگیری تحصیلی عاملی، رفتاری، شناختی و عاطفی نوجوانان بود. روش پژوهش توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری دانش آموزان دبیرستان های دوره اول شهر شیراز در سال تحصیلی 1398-1397 بود. 389 نفر از دانش آموزان پایه هشتم و نهم (232 دختر و 197 پسر) با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند و به پرسشنامه های تنظیم هیجان گروس (ERQ) و درگیری تحصیلی ریو (AES) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر و نرم افزار Amos-24 استفاده شد. نتایج نشان داد راهبرد تنظیم هیجان ارزیابی مجدد شناختی، هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم از طریق درگیری عاطفی و رفتاری بر پیشرفت تحصیلی اثرگذار است. راهبرد تنظیم هیجان بازداری، پیش بین منفی و معنی داری برای درگیری عاملی بود. همچنین راهبرد ارزیابی مجدد شناختی پیش بین مثبت و معنی داری برای درگیری عاملی، رفتاری، شناختی، عاطفی و پیشرفت تحصیلی بود. از بین مولفه های درگیری تحصیلی، فقط درگیری رفتاری و عاطفی پیش بین های مثبت و معنی دار پیشرفت تحصیلی بودند. با آموزش های مبتنی بر مدیریت هیجانات با تاکید بر راهبرد ارزیابی مجدد شناختی به نوجوانان، می توان گام های موثری در زمینه ارتقای درگیری تحصیلی عاطفی و رفتاری و درنهایت پیشرفت تحصیلی نوجوانان برداشت.کلید واژگان: ارزیابی شناختی, بازداری, پیشرفت تحصیلی, درگیری تحصیلی, نوجوانAcademic achievement among adolescents is intended to be explained by a model that incorporates inhibition strategies and cognitive appraisal, with adolescent practical, behavioral, cognitive, and emotional academic involvement serving as a mediator. The research method was descriptive correlation. The statistical sample comprised Shiraz’s first-year secondary school students during the 2018-2019 academic year. Random cluster sampling was used to select 389 eighth and ninth graders (197 boys and 232 girls) who completed the Gross (ERQ), Emotion Regulation Questionnaire (ERQ) and the Academic Engagement Rio (AES). The path analysis method and Amos24 software were employed to analyze the data. The results revealed that academic achievement is influenced both directly and indirectly by cognitive reassessment’s emotion regulation strategy via emotional and behavioral engagement. Positive and statistically significant was the inhibitory emotion regulation strategy in predicting practical engagement. Furthermore, academic achievement was positively and significantly predicted by cognitive appraisal strategy, in addition to behavioral, cognitive, affective, and practical accomplishments. Positive and significant predictors of academic achievement were found to be behavioral and affective engagements alone, among the various components of academic engagement. By placing emphasis on the cognitive reassessment strategy in emotion management training for adolescents, it is possible to implement effective measures that foster academic engagement in the realm of behavior and emotions, and ultimately improve the academic performance of adolescents.Keywords: academic achievement, academic engagement, Adolescent, Cognitive appraisal, Inhibition
-
پژوهش با هدف اثربخشی مداخله مثبت اندیشی بر فرسودگی تحصیلی و درگیری تحصیلی دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی شهر کرمان انجام شد. روش مطالعه شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری همراه با گروه کنترل بود. ابتدا به 100 نفر از دانش آموزان به صورت در دسترس پرسشنامه فرسودگی تحصیلی و درگیری تحصیلی داده شد و از میان آنها 40 نفر به عنوان نمونه (افرادی دارای درگیری تحصیلی پایین تا متوسط و فرسودگی تحصیلی بالا) انتخاب شدند و به شیوه تصادفی ساده در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. در این پژوهش از دو پرسشنامه درگیری تحصیلی و فرسودگی تحصیلی و همچنین بسته استاندارد آموزشی مثبت اندیشی استفاده شد. مشارکت کنندگان گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای آموزش داده شدند؛ درحالی که در این مدت گروه کنترل در کلاس های مثبت اندیشی شرکت نداشتند. قبل از شروع آموزش از هر دو گروه آزمایش و کنترل پیش آزمون گرفته شد. برای تحلیل داده ها از آزمون اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته های اجرای دو پرسشنامه نشان دادند آموزش مثبت اندیشی بر فرسودگی تحصیلی و درگیری تحصیلی دانش آموزان تاثیر معناداری دارد؛ بنابراین، می توان نتیجه گرفت آموزش مثبت اندیشی باعث بهبود فرسودگی تحصیلی و درگیری تحصیلی دانش آموزان شده است. همچنین، آموزش مثبت اندیشی در دانش آموزان باعث حذف افکار منفی و پرورش افکار مثبت شده است، سطح انرژی و توانمندی دانش آموزان را افزایش داده و این امکان را برای دانش آموز فراهم کرده است تا با رهایی از تفکر منفی، شکست را به موفقیت و تهدید را به فرصت تبدیل کنند.
کلید واژگان: آموزش مثبت اندیشی, فرسودگی تحصیلی, درگیری تحصیلیThe purpose of this study was to investigate the effect of positive thinking intervention on academic burnout and academic engagement of fifth-grade elementary school students in Kerman, Iran. The research method was semi-experimental. At first, 100 students were given the questionnaire on academic burnout and academic engagement. Subsequently, 40 students who had weak to moderate academic engagement and high academic burnout were selected as the study sample and were randomly assigned to two experimental and control groups. In this study, two standard questionnaires on academic burnout and academic engagement and also a standard package of positive thinking interventions were used. The participants of the experimental group were trained for the eight sessions of 90 minutes, while the control group did not participate in positive thinking classes during this period. Before starting the training, a pre-test was administered to both experimental and control groups. The results showed that positive thinking training had a significant effect on students' academic burnout and their academic engagement. Therefore, it can be concluded that teaching positive thinking to students is especially important for positive relationships with others with the help of features such as establishing warm and reliable relationships, high empathy, and interpersonal intimacy. Also, teaching positive thinking in students removes negative thoughts and cultivates positive thoughts, increases the energy level and capability of students, and provides the possibility for them to turn failure into success and threat into opportunity by getting rid of negative thinking.
Keywords: Teaching positive thinking, Academic burnout, Academic Engagement -
هدف پژوهش حاضر پیش بینی تاب آوری تحصیلی بر اساس اشتیاق تحصیلی و درگیری تحصیلی دانش آموزان دوره دوم متوسطه در شرایط آموزش مجازی بوده است، روش آن توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش حاضر کلیه دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر اصفهان می باشد. باتوجه به آمار جامعه پژوهش براساس جدول مورگان، تعداد 384 نفر از دانش آموزان دوره دوم متوسطه با روش نمونه گیری در دسترس، به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در پژوهش حاضر عبارتند از: مقیاس تاب آوری تحصیلی سامویلز (2004)، پرسشنامه اشتیاق تحصیلی شافلی و همکاران (2002)، پرسشنامه درگیری تحصیلی ریو (2013). تجزیه و تحلیل داده ها در پژوهش حاضر با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس 24 در دو سطح توصیفی و استنباطی انجام گرفت که در سطح توصیفی از شاخص های میانگین، انحراف معیار (استاندارد)، فراوانی و درصد فراوانی و در سطح استنباطی از رگرسیون استفاده شد. نتایج نشان دادکه تاب آوری تحصیلی براساس اشتیاق تحصیلی و درگیری تحصیلی دانش آموزان دوره دوم متوسطه در شرایط آموزش مجازی قابل پیش بینی می باشد.
کلید واژگان: تاب آوری تحصیلی, اشتیاق تحصیلی, درگیری تحصیلی, آموزش مجازی -
زمینه و هدف
درگیری تحصیلی یکی از عوامل کلیدی موثر بر موفقیت دانش آموز و از مهم ترین شاخص های نشان دهنده کیفیت و پیشرفت آموزش است. با فراگیر شدن آموزش های مجازی، کیفیت عملکرد خانواده به عنوان عنصری مهم در درگیری تحصیلی دانش آموزان مورد توجه قرار گرفته است. بر این اساس هدف پژوهش حاضر تعیین نقش الگوهای ارتباطی خانواده در درگیری تحصیلی دانش آموزان در کلاس های آنلاین است.
روش پژوهش:
این پژوهش یک پژوهش توصیفی از نوع پس رویدادی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان متوسطه پایه دوم شهر تهران در سال 1400-1399 بود که تعداد 400 نفر از آن ها با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. سپس جهت گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه های الگوهای ارتباطی خانواده فیتزپاتریک و ریچی (1997) و درگیری تحصیلی ریو و تسنگ (2011) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داد ه ها با استفاده از تحلیل واریانس یکراهه و چندمتغیره و با کمک نرم افزار SPSS.26 انجام شد.
یافته هایافته ها موید نقش الگوهای ارتباطی خانواده در درگیری تحصیلی دانش آموزان در کلاس های آنلاین بود. میزان درگیری تحصیلی در دانش آموزان خانواده های با الگوهای ارتباطی توافق کننده و کثرت گرا بالاتر از میزان درگیری تحصیلی دانش آموزان خانواده های با الگوهای ارتباطی محافظت کننده و بی قید بود (001/0>P). میانگین نمرات درگیری تحصیلی دانش آموزان در خانواده های دارای الگوهای ارتباطی توافق کننده و کثرت گرا تفاوت معناداری با یکدیگر نداشت. همچنین بین دانش آموزان در خانواده های دارای الگوهای ارتباطی بی قید و محافظت کننده از نظر میزان درگیری تحصیلی تفاوت معناداری وجود نداشت.
نتیجه گیریمی توان نتیجه گرفت الگوهای ارتباطی خانواده در افزایش درگیری تحصیلی دانش آموزان در کلاس های آنلاین موثر است و با اصلاح الگوهای ارتباطی خانواده ها، می توان درگیری تحصیلی دانش آموزان را ارتقاء داد.
کلید واژگان: درگیری تحصیلی, دانش آموزان, الگوهای ارتباطی, خانوادهBackground and AimAcademic engagement is one of the key factors affecting student success and one of the most important indicators of the quality and progress of education. With the spread of virtual education, the quality of family performance has been considered as an important element in the academic engagement of students. Based on this, the aim of this research is to determine the role of family communication patterns in the academic engagement of students in online classes.
MethodsThis research is descriptive research of the post-event type. The statistical population of the research included all second-grade high school students in Tehran in 2020-21, and 400 of them were selected using available sampling method. Then, in order to obtain research data, the questionnaires of family communication patterns of Fitzpatrick and Ritchie (1997) and academic involvement of Reeve and Tseng (2011) were used. Data analysis was done using one-way and multivariate analysis of variance with the help of SPSS.26 software.
ResultsThe findings confirmed the role of family communication patterns in the academic engagement of students in online classes. The level of academic conflict in students from families with consensual and pluralistic communication patterns was higher than the level of academic conflict among students from families with protective and unrestricted communication patterns (P<0.001). The average scores of students' academic engagement in families with agreeable and pluralistic communication patterns did not have a significant difference from each other. Also, there was no significant difference between students in families with unrestricted and protective communication patterns in terms of academic engagement.
ConclusionIt can be concluded that family communication patterns are effective in increasing the academic engagement of students in online classes and it is possible to improve the academic engagement of students by modifying the communication patterns of families.
Keywords: academic involvement, students, communication patterns, family -
پژوهش حاضر باهدف تعیین اثربخشی بسته آموزشی اخلاق تحصیلی بر درگیری و شیفتگی تحصیلی دانش آموزان مقطع متوسطه انجام گرفت. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل دانش آموزان دوره متوسطه شهر سنندج در سال تحصیلی 1400 -1399 بودند که از بین آن ها با روش نمونه گیری هدفمند تعداد 60 نفر انتخاب و سپس به صورت تصادفی در دو گروه 30 نفری آزمایش و گواه گمارده شدند. برنامه آموزش اخلاق تحصیلی هر هفته یک جلسه 90 دقیقه ای در مورد گروه آزمایش اجرا شد. برای گردآوری داده از پرسش نامه درگیری تحصیلی (زرنگ، 1391، EEQ) و شیفتگی تحصیلی (مارتین و جکسون، 2008، FSS) استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون درگیری و شیفتگی تحصیلی در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری در سطح (001/0 < p) وجود داشت. از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت آموزش اخلاق تحصیلی بر افزایش درگیری و شیفتگی تحصیلی دانش آموزان موثر است. با توجه به نتایج پژوهش پیشنهاد می شود معلمان و دست اندرکاران حوزه آموزش در برنامه های آموزشی با به کارگیری آموزش اخلاق تحصیلی، درگیری و شیفتگی تحصیلی دانش آموزان را بهبود بخشند.
کلید واژگان: آموزش اخلاق تحصیلی, درگیری تحصیلی, شیفتگی تحصیلیThis study aimed to determine the effectiveness of the academic ethics package on educational engagement and the academic flow of high school students. The research method was a quasi-experimental pretest-posttest with a control group. The statistical population of this study was the high school students in Sanandaj in the academic year 2020-2021, from which 60 people were selected by purposive sampling method and then randomly assigned to two groups of 30 experimental and Control Groups. The Academic Ethics program was implemented for the experimental group for a 90-minute session every week. educational engagement (Zerang 2012- EEQ) and academic flow (Martin, Jackson, 2008- FSS) were used to collect data. Data were analyzed using multivariate analysis of covariance. The results of the analysis showed that by controlling the pre-test effect, there is a significant difference between the post-test average of educational engagement and academic flow in the two test and control groups at the P<0.001 level. From the above findings, it can be concluded that academic ethics education is effective in increasing students' educational engagement and academic flow. According to the results of the research, it is suggested that teachers and practitioners in the field of education improve students' academic engagement and academic flow by applying academic ethics in educational programs.
Keywords: Academic Ethics Package, Educational Engagement, Academic Flow
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.