جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "سازگاری اجتماعی" در نشریات گروه "روانشناسی"
تکرار جستجوی کلیدواژه «سازگاری اجتماعی» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی خودکارآمدی در رابطه توانایی های شناختی و سازگاری اجتماعی دانشجویان بود. روش پژوهش توصیفی -همبستگی از نوع مدل یابی ساختاری بود. جامعه آماری شامل دانشجویان واحد گرگان دانشگاه آزاد در سال تحصیلی 1400-1401 بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای 384 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه سازگاری اجتماعی (SAQ) سهرابی و سامانی (1390)، پرسشنامه توانایی شناختی (CAQ) نجاتی (1392) و مقیاس خود کارآمدی عمومی (GSE-10) شواتزر و جروسلم (1991) بود. از تحلیل معادلات ساختاری برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج بیانگر برازش مطلوب مدل پژوهش بود. نتایج بیانگر معناداری اثرمستقیم توانایی های شناختی بر خودکارآمدی (004/0=P) و خودکارآمدی بر سازگاری اجتماعی (01/0=P) بود ولی اثر مستقیم توانایی های شناختی بر ساگاری اجتماعی معنادار نبود(05/0<P). همچنین نتایج بیانگر اثر غیرمستقیم توانایی های شناختی بر سازگاری اجتماعی با میانجی گری خودکارآمدی بود (007/0=P). این نتایج نشان می دهد که خودکارآمدی با توجه به نقش توانایی های شناختی می تواند تبیین کننده سازگاری اجتماعی دانشجویان باشد.
کلید واژگان: توانایی های شناختی, خودکارآمدی, سازگاری اجتماعیThe purpose of the present study was to investigate the mediating role of self-efficacy in the cognitive abilities and social adjustment of students. The research method was descriptive-correlation of structural modeling type. The statistical population included the students of the Gorgan unit of Azad University in the academic year 2022-2023, and 384 people were selected as the sample size by random cluster sampling. The research tools included the Social Adjustment Questionnaire (SAQ) by Sohrabi and Samani (2013), the Cognitive Ability Questionnaire (CAQ) by Nejati (2013), and the General Self-Efficacy Scale (GSE-10) by Schwatzer and Jerusalem (1991). Structural equation analysis was used to analyze the data. The results showed the optimal fit of the research model. The results showed a significant direct effect of cognitive abilities on self-efficacy (P=0.004) and self-efficacy on social adjustment (P=0.01), but the direct effect of cognitive abilities on social adjustment was not significant (P<0.05). Also, the results indicated the indirect effect of cognitive abilities on social adjustment with the mediation of self-efficacy (P=0.007). These results show that self-efficacy can explain the social adjustment of students according to the role of cognitive abilities.
Keywords: Cognitive Abilities, Self-Efficacy, Social Adjustment -
اختلال بیش فعالی توام با نقص توجه یکی از اختلالات دوران کودکی با الگوی ثابت نقص توجه و بیش فعالی است که در حدود 3 تا 7 درصد کودکان مدارس ابتدایی در مرحله پیش از بلوغ از آن رنج می برند، یکی از مداخلات درمانی که به صورت گروهی قابلیت انجام دارد، الگوی درمانی یکپارچگی حسی است، بنابراین هدف این پژوهش بررسی اثربخشی بازی درمانی مبتنی بر یکپارچکی حسی بر کارکرد اجرایی و سازگاری اجتماعی کودکان دارای اختلال نقص توجه-بیش فعالی بود که از روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون استفاده شد. جامعه آماری کودکان 8 تا 10 ساله دارای اختلال نقص توجه بیش فعالی در سال 1398 بودند که به مراکز درمانی شهر تهران مراجعه کرده بودند. تعداد 30 نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند در دو گروه 15 نفره تقسیم شدند. در این پژوهش از دو پرسشنامه درجه بندی رفتاری کارکردهای اجرایی (فرم والد) (Guy& et al, 2000) و پرسشنامه سازگاری اجتماعی کودکان (Dokhanchi, 1998) و دوره بازی درمانی بر اساس طرح (Horwitz & Roset, 2007؛ Tabrizi & Esteki, 2012؛ Babaei, 2014) استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس انجام شد. یافته ها تاثیر بازی درمانی مبتنی بر یکپارچکی حسی بر کارکرد اجرایی و سازگاری اجتماعی کودکان دارای اختلال نقص توجه-بیش فعالی را معنادار نشان داد. بنابراین می توان از بازی درمانی مبتنی بر یکپارچکی حسی برای بهبود کارکرد اجرایی و سازگاری اجتماعی کودکان دارای اختلال نقص توجه-بیش فعالی بهره گرفت.
کلید واژگان: بازی درمانی, یکپارچکی حسی, کارکردهای اجرایی, سازگاری اجتماعی, کودکان دارای نقص توجه - بیش فعالی.Attention Deficit Hyperactivity Disorder is one of the childhood disorders with a fixed pattern of attention deficit and hyperactivity that about 3 to 7 percent of primary school children suffer from in the pre-puberty stage. One of the therapeutic interventions that can be performed in a group is the sensory integration therapy model, so the purpose of this study was to investigate the effectiveness of play therapy based on sensory integration on the executive function and social adjustment of children with attention deficit hyperactivity disorder, which was used as a semi-experimental research method with a pre-test-post-test design. The statistical population consisted of 8-10-year-old children with attention deficit hyperactivity disorder in 2018, who had referred to medical centers in Tehran. 30 people were divided into two groups of 15 people using the targeted sampling method. In this research, from two questionnaires for the behavioral rating of executive functions (Parent Form) (Guy& et al, 2000) and children's social adjustment questionnaire (Dokhanchi, 1998) and the play therapy course based on the plan (Horwitz & Roset, 2007; Tabrizi & Esteki, 2012; Babaei, 2014) has been used. Data analysis was done using analysis of covariance test. The findings showed that the effect of play therapy based on sensory integration on the executive function and social adaptation of children with attention deficit hyperactivity disorder was significant. Therefore, play therapy based on sensory integration can be used to improve the executive function and social adaptation of children with attention deficit hyperactivity disorder.
Keywords: Play Therapy, Sensory Integration, Executive Functions, Social Adaptation, Children With Attention Deficit Hyperactivity Disorder -
هدف این پژوهش تاثیرات سبک های تفکر بر سازگاری اجتماعی دانش آموزان پسر دوره دوم دبیرستان بامیانجی گری تعهد در هویت بود. این پژوهش از نوع کاربردی و شیوه گردآوری داده ها، توصیفی از نوع همبستگی و به روش مدل علی تحلیل مسیر بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر دوره دوم دبیرستان های شهرستان رباط کریم در سال تحصیلی 1400-1399 بود و از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تصادفی نسبتی برای انتخاب گروه نمونه استفاده شد. حجم گروه نمونه برابر با 390 دانش آموز بودکه به پرسش نامه های سازگاری Sinha & Sing, 1993، سبک های تفکر (Sternberg & Wagner, 1997) بعد کارکرد و ابعاد هویت، قسمت مربوط به بعد تعهد (1989 Berzonsky,). به صورت مجازی پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده به روش تحلیل مسیرتجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که مدل پیشنهادی با داده ها برازش مناسب دارد. و همچنین اثر مستقیم سبک های تفکر بر سازگاری اجتماعی معنادار می باشند.وبا توجه به یافته های بدست آمده می توان گفت که سبک تفکر قانون گذار بیشتر از دو سبک دیگر در پیش بینی سازگاری اجتماعی سهم دارد و تاثیرسبک های تفکر برسازگاری اجتماعی با نقش میانجی هویت تعهد نشان داد، اثر استاندارد غیر مستقیم وهمچنین اثراستاندارد کامل آنها معنادار می باشد. این بدان معنی است که متغیر هویت تعهد توانست نقش میانجی بین سبک های تفکر و سازگاری اجتماعی در دانش آموزان گروه مورد مطالعه را ایفا نماید.
کلید واژگان: سازگاری اجتماعی, سبک های تفکر, تعهد در هویت, دانش آموزان پسر, دوره دوم دبیرستانThe aim of study was to the effects of thinking styles on social adjustment of high school students with the Mediating commitment in Identity. This research was applied type and data collection method, it was descriptive of correlation type and path analysis method is causal model. The study population included all second course high school students in Robat Karim in the academic year 1399-1400 and random multi-stage cluster sampling method was used to select the sample group. The sample size was 390 students. On the (Berzonsky, 1989) Identity Style Inventory, (Sinha & Singh, 1993) Adjustment Inventory (Sternberg & Wagner, 1997), Thinking Styles Inventory Questionnaire they responded virtually. The collected data were analyzed by path analysis method. The results showed the proposed model fits well with the data. Also, the direct effect of thinking styles on social adjustment are significant. According to the findings, it can be said that the thinking style of the legislator contributes more than the other two styles in predicting social adjustment. Effect between social adjustment on thinking styles and the mediating role of commitment identity showed, Indirect standard effect as well as their complete standard effect are significant, This means that the variable of commitment identity could mediating role between thinking styles and social adjustment in the students of the study group.
Keywords: Social Adjustment, Thinking Styles, Commitment In Identit, High School Students -
بررسی رابطه تمایل به فرزندآوری با سازگاری اجتماعی در بین زنان و مردان شهر مرودشتزمینه و هدف
هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین تمایل به فرزند آوری و سازگاری اجتماعی در بین زنان و مردان شهر مرودشت می باشد.
روش بررسیدر این پژوهش با توجه به هدف کاربردی و از لحاط گردآوری اطلاعات از نوع تحقیقات توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری این تحقیق کلیه زنان و مردان شهر مرودشت واقع در در گروه سنی 25 تا 45 سال می باشند از آنجا تعداد زنان و مردان شهر مرودشت زیاد می باشد از نمونه گیری در دسترس استفاده شد که 383 نفری که تمایل داشتند در این پژوهش شرکت کنن بعنوان نمونه انتخاب کردیم. ابزار این پژوهش دو پرسشنامه تمایل به فرزند آوری نایبی و عبداللهیان (1381) و سازگاری اجتماعی بل(1961) می باشد که با استفاده از نرم افزار spss 22 مورد و آزمون ضریب همبستگی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته هایافته ها نشان می دهد که بین تمایل به فرزند آوری و سازگاری اجتماعی (r=0.774)، سازگاری شغلی (r=0.743)، سازگاری تندرستی، سازگاری عاطفی (r=0.714) و سازگاری در خانه (r=0.714) رابطه معنی داری وجود دارد.
نتیجه گیریبنابراین، با توجه به نقش اطلاع رسانی و آگاه کردن مردم، پیشنهاد می شود که سازمان های غیر دولتی و مردمی در زمینه مسائل مربوط به رشد جمعیت و باروری در جامعه فعال شود.
کلید واژگان: تمایل به فرزندآوری, سازگاری اجتماعی, سازگاری عاطفی, سازگاری شغلیInvestigating the relationship between desire to have children and social adjustment among men and women in Marvdasht cityBackground and purposeThe purpose of this research is to investigate the relationship between the desire to have children and social adjustment among men and women in Marvdasht city.
Research methodIn this research, according to the practical purpose and from the point of view of data collection, it is a descriptive research of the correlation type. The statistical population of this research is all the women and men of Marovdasht city located in the age group of 25 to 45 years old, hence the number of women and men in Marovdasht city is large. We chose as an example. The tools of this research are the two questionnaires of Naibi and Abdollahian's desire to have children (1381) and Bell's (1961) social adjustment, which were analyzed using spss software, 22 items and correlation coefficient test.
FindingsThe findings show that there is a relationship between the desire to have children and social adjustment (r=0.774), job adjustment (r=0.743), health adjustment, emotional adjustment (r=0.714) and adjustment at home (r=0.714). There is a significant relationship.
ConclusionTherefore, considering the role of informing and informing the people, it is suggested that non-governmental and people's organizations be activated in the field of issues related to population growth and fertility in the society.
Keywords: Willingness To Have Children, Social Compatibility, Emotional Compatibility, Job Compatibility -
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه سبک دلبستگی مادران با سازگاری اجتماعی و تحصیلی فرزندان نوجوان دانش آموز انجام شده است. پژوهش از نوع توصیفی و همبستگی است. جامعه آماری همه نوجوانان دانش آموز دختر و پسر با دامنه سنی 18-14 سال شهر تبریز و همچنین مادران آنها در سال 1400 بود که از میان آنها 366 نفر (245دختر و 121پسر) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های سبک دلبستگی بشارت (1384) و سازگاری اجتماعی/ تحصیلی سینها و سینگ (1998) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه همزمان و نرم افزار SPSS20 انجام شد. یافته های پژوهش نشان دادند که: 1) بین سبک دلبستگی مادران و سازگاری تحصیلی فرزندان رابطه وجود دارد (0/01≥p)؛ 2) بین سبک دلبستگی ایمن مادران و سازگاری اجتماعی فرزندان رابطه معنا دار وجود دارد (0/05≥p)؛ 3) بین سبک دلبستگی ناایمن/ اجتنابی مادران و سازگاری اجتماعی فرزندان رابطه معنادار وجود دارد (0/05≥p)؛ 4) بین سبک دلبستگی ناایمن/اجتنابی مادران و سازگاری تحصیلی فرزندان رابطه معنا دار وجود دارد (0/01≥p) و 5) بین سبک دلبستگی ناایمن/دوسوگرای مادران و سازگاری تحصیلی فرزندان رابطه معنا دار وجود دارد (0/01≥p). از مطالب فوق می توان استنتاج کرد مادرانی که سبک دلبستگی ایمن دارند، فرزندانشان شناخت اجتماعی بالاتر و توانایی بیشتر در حوزه سازگاری اجتماعی و مادرانی که سبک دلبستگی ناایمن دارند، فرزندانشان توانایی کمتر در دو حوزه سازگاری اجتماعی و تحصیلی دارند. بنابراین نوع طبقه دلبستگی مادران می تواند بر سبک دلبستگی فرزندان و همچنین بر وضعیت رفتاری، هیجانی و اجتماعی فرد در سالهای بعد نقشی موثر و بسزا داشته باشد.
کلید واژگان: سبک دلبستگی, سازگاری اجتماعی, سازگاری تحصیلیThe present research sought to investigate the relationship between mothers' attachment style and their teenagers’ social and academic adjustment. This study had a correlational-descriptive design. The statistical population of the study was comprised of all adolescent girls and boys aged 14 to 18 years in Tabriz and their mothers in 2021. Convenience sampling method was used and 366 students (245 girls & 121 boys) were selected. The research instruments included Adult Attachment Inventory (AAI, Besharat, 2005) and Adjustment Inventory for School Students (AISS, Sinha and Singh, 1998). Data were analyzed using Pearson correlation coefficient and simultaneous multiple regression. Results demonstrated that: 1) There was a significant relationship between mothers' secure attachment style and adolescents’ social adjustment (p≤0.05). 2) There was a significant relationship between the insecure/avoidant attachment style of mothers and adolescents’ social adjustment (p≤0.05). 3) There was a significant relationship between the insecure/avoidant attachment style of mothers and adolescents’ academic adjustment (p≤0.01). 4). There was a significant relationship between the insecure/ambivalent attachment style of mothers and adolescents’ academic adjustment (p≤0.01). According to these results, it can be concluded that mothers who have a secure attachment style, their children have higher social cognition as well as higher social adjustment, while mothers who have insecure attachment style, their children have lower social and academic adjustment. The type of attachment style of mothers can play an important role in the attachment style of children as well as their behavioral, emotional and social status in later years.
Keywords: Attachment Style, Social Adjustment, Academic Adjustment -
فصلنامه علوم روانشناختی، پیاپی 139 (مهر 1403)، صص 1607 -1620زمینه
مطالعات نشان داده است تجربه هیجانات در محیط های آموزشی بر تنیدگی تحصیلی، سازگاری اجتماعی و پریشانی روانشناختی تاثیر می گذارد. روش پردازش تجربه ای پایه تحت عنوان فرآیندهای هیجان مدار به فعال سازی و ساماندهی مجدد طرحواره های هیجانی منجر می شود. بررسی ادبیات پژوهشی مرتبط نشان می دهد مطالعات محدودی به بررسی آموزش راهبردهای پردازش هیجان مدار بر تنیدگی تحصیلی، سازگاری اجتماعی و پریشانی روانشناختی دانش آموزان پرداخته اند.
هدفاین پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش راهبردهای پردازش هیجان مدار بر تنیدگی تحصیلی، سازگاری اجتماعی و پریشانی روانشناختی در دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه انجام شد.
روشطرح پژوهش حاضر آزمایشی، از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه شهر خرم آباد بود که در سال تحصیلی 1401-1400 مشغول به تحصیل بودند. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای، تعداد 60 دانش آموز انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایابی شدند. گروه آزمایش تحت مداخله آموزشی 8 جلسه ای راهبردهای پردازش هیجان مدار (گراس، 2007) قرار گرفتند. در این پژوهش همچنین از پرسشنامه های تنیدگی تحصیلی زاجاکوا و همکاران (2005)، سازگاری اجتماعی سینها و سینگ (1993) و پریشانی روانشناختی کسلر (2003) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از تحلیل کواریانس و نرم افزار SPSS23 استفاده شد.
یافته هایافته های این پژوهش نشان داد آموزش راهبردهای پردازش هیجان مدار باعث کاهش تنیدگی تحصیلی، افزایش سازگاری اجتماعی و کاهش پریشانی روانشناختی دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه در سطح معناداری 01/0 >P می شود.
نتیجه گیریبا توجه به یافته های به دست آمده، این نتیجه حاصل می گردد که آموزش پردازش هیجان مدار می تواند ضمن کاهش تنیدگی تحصیلی و پریشانی روانشناختی، به افزایش میزان سازگاری اجتماعی دانش آموزان پسر دوره دوم متوسظه نیز کمک کند. بنابراین توجه به آموزش راهبردهای پردازش هیجان مدار می تواند نقش مهمی در بهبود وضعیت تحصیلی، روانی و اجتماعی دانش آموزان در مدرسه داشته باشد.
کلید واژگان: راهبردهای پردازش هیجان مدار, تنیدگی تحصیلی, سازگاری اجتماعی, پریشانی روانشناختیBackgroundStudies have shown that the experience of emotions in educational environments affects academic stress, social adjustment and psychological distress. The basic experiential processing method under the title of emotion-oriented processes leads to the activation and reorganization of emotional schemas. The review of related research literature shows that limited studies have investigated the teaching of emotional processing strategies on academic stress, social adjustment and psychological distress of students.
AimsThis research was conducted with the aim of determining the effectiveness of emotional processing strategies training on academic stress, social adjustment and psychological distress in male second year high school students.
MethodsThe design of the current research was experimental, of pre-test-post-test type with a control group. The statistical population of the research included all male students of the second year of high school in Khorram Abad who were studying in the academic year of 2001-2001. Using multi-stage random sampling method, 60 students were selected and randomly placed in two experimental and control groups. The experimental group underwent an 8-session educational intervention of emotion-oriented processing strategies (Gross, 2007). In this research, the scales of academic stress of Zajakova et al. (2005), Sinha and Singh (1993) social adjustment and Kessler (2003) psychological distress were used and analysis of covariance was used to analyze the data.
ResultsThe findings of the research showed that teaching emotion-oriented processing strategies reduces academic stress, increases social adaptation, and reduces psychological distress in second year high school male students at a significance level of p< 0.01.
ConclusionAccording to the findings, it is concluded that emotion-oriented processing training can help reduce academic stress and psychological distress, and increase the level of social adjustment of second year male students. Therefore, paying attention to teaching emotion-oriented processing strategies can play an important role in improving the academic, psychological and social status of students in school.
Keywords: Emotional Processing Strategies, Academic Stress, Social Adjustment, Psychological Distress -
پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه بین تیپ های شخصیتی با سازگاری اجتماعی بین دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه دوم در سال تحصیلی 1402-1401 صورت پذیرفت. این پژوهش یک پژوهش پیمایشی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه کودکان دانش اموزان دختر و پسر مقطع متوسطه دوم ساکن شهرستان کنگاور است. جهت انجام این پژوهش، 340 کودک بعنوان نمونه پژوهش به شیوه خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. در این پژوهش از سه پرسشنامه تیپ های شخصیتی نئو و سازگاری اجتماعی بل استفاده شده بود. داده های این پژوهش با نرم افزار spss نسخه 26 تجزیه وتحلیل گردید. نتایج به دست آمده در این پژوهش نشان داد که تیپ های شخصیتی با سازگاری اجتماعی رابطه معناداری دارد. بنابراین نتایج پژوهش حاضر می تواند مورد توجه مراکز آموزش و پرورش و دانش آموزان قرار گیرد.
کلید واژگان: تیپ های شخصیتی, سازگاری اجتماعی, دانش آموزان مقطع متوسطه دومJournal of New Strategies in Psychology and Educational Sciences, Volume:7 Issue: 21, 2024, PP 104 -111The present study was conducted with the aim of investigating the relationship between personality types and social adjustment among male and female students of the second secondary level in the academic year of 2022-2023. This research was a correlational survey research. The statistical population of this research is all male and female secondary school students living in Kangavar city. In order to conduct this research, 340 children were selected as a research sample in a random cluster method. In this research, three questionnaires of Neo personality types and Bell's social adjustment were used. The data of this research was analyzed with spss software version 23. The results obtained in this research showed that personality types have a significant relationship with social adjustment. Therefore, the results of the current research can be of interest to education centers and students.
Keywords: Personality Types, Social Adaptation, Secondary School Students -
پژوهش حاضر به منظور تعیین اثربخشی آموزش تاب آوری به مادران، بر سازگاری اجتماعی کودکان پیش دبستانی (4-6 سال) در شهرستان کاشان انجام شد. روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون می باشد. جامعه پژوهش مادران کودکان پیش از دبستان (4-6 سال) با دامنه سنی (20-40 سال) بودند. نمونه گیری به صورت داوطلبانه انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه 20 نفره آزمایش و کنترل جایگزین شدند. آزمودنی های هر گروه به کلیه گویه های پرسشنامه های، تاب آوری کانر- دیویدسون (2003) و سازگاری کودکان اصغر دخانچی (1377)، در دو مرحله قبل از مداخله و پس از مداخله پاسخ دادند. پس از اجرای هفت جلسه و هر جلسه به مدت یک ساعت آموزش تاب آوری، جهت تحلیل داده ها از نرم افزار spss نسخه 24 استفاده شد و نرمالیتی متغیرها با استفاده از آزمون کولموگروف-اسمیرنوف و شاپیرو- ویلک بررسی و مبتنی بر آن تحلیل های پارامتریک و ناپارمتریک انجام شد. مهم ترین نتایج این پژوهش حاکی از افزایش معنادار تاب آوری و سازگاری اجتماعی آزمودنی ها در اثر آموزش تاب آوری به مادران بود. با توجه به یافته های فوق می توان گفت که آموزش تاب آوری به مادران منجر به افزایش تاب آوری خود و سازگاری اجتماعی فرزندان می شود.
کلید واژگان: تاب آوری, سازگاری اجتماعی, کودکان پیش دبستانی -
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه طلاق عاطفی والدین با بحران هویت، تاب آوری هیجانی و سازگاری اجتماعی نوجوانان انجام شد. این پژوهش از نظر هدف بنیادی و از نظر روش توصیفی پیمایشی بود. جامعه ی آماری این پژوهش کلیه فرزندانی بودند که روابط زناشویی والدین آنها منجر به طلاق عاطفی شده و این افراد به روش نمونه گیری هدفمند از طریق مراجعه به مراکز مشاوره و با استفاده از فرمول کوکران تعداد 170 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه طلاق عاطفی، پرسشنامه بحران هویت احمدی (1376)، توانمندی اجتماعی- هیجانی و تاب آوری مرل و همکاران (2011)، ناسازگاری اجتماعی یاشویرینگ و دکتر ماهیش بهارگاوا (1998)، بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری توصیفی و استنباطی (استفاده از روش معادلات ساختاری) بهره گرفته شده است که به کمک نرم افزار SPSS انجام شد و نتایج بدست آمده نشان داد که طلاق عاطفی والدین با بحران هویت و تاب آوری هیجانی نوجوانان رابطه معناداری دارد؛ ولی بین طلاق عاطفی و سازگاری اجتماعی نوجوانان، رابطه ای مشاهده نشد. این نتایج نشان داد که طلاق عاطفی والدین می تواند یک عامل خطر برای دوران پراسترس نوجوانی باشد.کلید واژگان: طلاق عاطفی والدین, بحران هویت, تاب آوری هیجانی, سازگاری اجتماعیThe present study was conducted with the aim of investigating the relationship between parents' emotional divorce on the one hand and identity crisis, emotional resilience and social adjustment in adolescents on the other. This research was a descriptive study. The statistical population of this research included all the children whose parents' marital relations led to emotional divorce. Purposeful sampling was used by referring to counseling centers and Cochran's formula was used to calculate the sample size. The measurement instruments included Emotional Divorce Questionnaire, Identity Crisis Questionnaire by Ahmadi (2016), and Social-Emotional Assets and Resilience Scale by Merl et al (2011). In order to analyze the data, descriptive and inferential statistical methods were used (using the structural equation modeling), which was carried out by SPSS. The results showed there is a significant relationship between emotional divorce in parents and identity crisis and emotional resilience of adolescents; however, no relationship was observed between emotional divorce and social adjustment of teenagers. These results showed that parents' emotional divorce can be a risk factor for the high-stress period of adolescence.Keywords: Emotional Divorce Of Parents, Identity Crisis, Emotional Resilience, Social Adaptation
-
هدف این مطالعه تعیین اثربخشی معنادرمانی گروهی بر سلامت معنوی و سازگاری اجتماعی دانشجویان دختر دارای معلولیت جسمی حرکتی بود. این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش همه دانشجویان دختر دارای معلولیت جسمی حرکتی شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 بودند. نمونه مطالعه حاضر 40 نفر بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه مساوی جایگزین شدند. گروه آزمایش 10 جلسه 40 دقیقه ای تحت معنادرمانی گروهی قرار گرفت و گروه کنترل هیچ درمانی دریافت نکرد. داده ها با پرسشنامه سلامت معنوی (پالوتزین و الیسون، 1982) و خرده مقیاس سازگاری اجتماعی در سیاهه سازگاری (سینها و سینگ، 1993) گردآوری و با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری در نرم افزار SPSS در سطح معنی داری 05/0 تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که بین گروه های آزمایش و کنترل از نظر هر دو متغیر سلامت معنوی و سازگاری اجتماعی تفاوت معنی داری وجود داشت. به عبارت دیگر، روش معنادرمانی گروهی باعث بهبود سلامت معنوی و سازگاری اجتماعی دانشجویان دختر دارای معلولیت جسمی حرکتی شد (001/0<p). طبق نتایج این مطالعه، متخصصان و درمانگران سلامت می توانند از روش معنادرمانی گروهی در کنار سایر روش های درمانی موثر جهت بهبود سلامت معنوی و سازگاری اجتماعی بهره ببرند.
کلید واژگان: معنادرمانی, سلامت معنوی, سازگاری اجتماعی, دانشجویان دختر, معلولیت جسمی حرکتیThe aim of this study was to determine the effectiveness of group logotherapy on the spiritual health and social adjustment of female students with physical and motor disabilities. This study in terms of purpose was practical and in terms of execution method was semi-experimental with a pre-test and post-test design along with a control group. The research population was all female students with physical and motor disabilities of Tehran city in the 20219-20 academic years. The sample of the current study was 40 people who were selected by available sampling method and randomly replaced into two equal groups. The experimental group underwent 10 sessions of 40 minutes group logotherapy and the control group did not receive any treatment. The data were collected with spiritual health questionnaire (Paloutzian & Ellison, 1982) and social adjustment subscale in adjustment inventory (Sinha & Singh, 1993) and were analyzed by multivariate analysis of covariance method in SPSS software at a significance level of 0.05. The findings showed that there was a significant difference between the experimental and control groups in terms of both variables of spiritual health and social adjustment. In the other words, the group logotherapy method led to improve the spiritual health and social adjustment of female students with physical and motor disabilities (P<0.001). According to the results of this study, health professionals and therapists can benefit from the group logotherapy method along with other effective treatment methods to improve spiritual health and social adjustment.
Keywords: Logotherapy, Spiritual Health, social adjustment, Female Students, Physical, Motor Disabilities -
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی قصه درمانی آنلاین بر تنظیم هیجان و سازگاری اجتماعی کودکان با اختلال خواندن در طی شیوع کووید-19 بود. روش مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه کودکان با اختلال خواندن مراکز درمانی منطقه 2 شهر تهران در سال 1401 بود. از بین جامعه هدف 20 پسر 8-12 سال مراجعه کننده به مرکز روانپزشکی راه احیا با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس به عنوان حجم نمونه انتخاب و در گروه آزمایش (10 نفر) و گواه (10 نفر) به شیوه تصادفی جایدهی شدند. در ابتدا هر دو گروه توسط چک لیست تنظیم هیجان شیلدزو همکاران (ERC، 1997) و مقیاس سازگاری اجتماعی کالیفرنیا ثورب و همکاران (SAS، 1989) مورد ارزیابی قرار گرفتند. جلسات قصه درمانی آنلاین در 10 جلسه 90 دقیقه ای طی 5 هفته بر روی گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوورایانس چند متغیری مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون تنظیم هیجان و سازگاری اجتماعی در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری در سطح (01/0>P) وجود دارد. نتایج نشان داد که قصه درمانی آنلاین موجب بهبود تنظیم هیجان و سازگاری اجتماعی کودکان با اختلال خواندن در طی شیوع کووید-19 شده است.
کلید واژگان: قصه درمانی آنلاین, تنظیم هیجان, سازگاری اجتماعی, اختلال خواندن, کووید-19The purpose of this research was to determine the effectiveness of narrative therapy Online on emotional regulation and social adaptation of children with reading disorders during the COVID-19 Pandemic. The study method was a semi-experimental type with a pre-test-post-test design with a control group. The statistical population included all children with reading disorders in the medical centers of the 2nd district of Tehran in 2022. From among the target population, 20 boys aged 8-12 years Were referred to Rah Ahya Psychiatry Center were selected as the sample size using the available sampling method, and randomly assigned to the experimental group (n=10) and the control group (n=10). At first, both groups were evaluated by an emotion regulation checklist Shields et al(ERC)(1997) and the California social adjustment scale Thorpe et al(SAS) (1989). Online narrative therapy sessions were conducted in 10 sessions of 90 minutes during 5 weeks in the experimental group. In the end, both groups were re-evaluated. Data were analyzed using Multivariate covariance analysis. The findings showed that by controlling the effect of the pre-test, there is a significant difference (P<0.01) between the post-test mean of emotion regulation and social adjustment in the two experimental and control groups. The findings of this research showed that Online narrative therapy has improved emotion regulation and social adjustment of children with reading disorders during the COVID-19 Pandemic.
Keywords: Online Narrative Therapy, Emotional regulation, Reading disorder, Social adjustment, COVID-19 -
هدف
پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسه اثربخشی مداخله بازآموزی اسنادی، تنظیم هیجانی و حل مسئله شناختی- اجتماعی بر بهبود سازگاری اجتماعی و کاهش فرسودگی تحصیلی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری ابتدایی شهر تهران انجام شد.
روشاین مطالعه از نوع نیمه آزمایشی همراه با مراحل پیش آزمون، پس آزمون و دوره پیگیری بود. 40 دانش آموز با ناتوانی یادگیری 8 تا 12 ساله به روش تصادفی ساده انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه آزمایش و یک گروه شاهد قرار گرفتند. آموزش های بازآموزی اسنادی، تنظیم هیجانی و حل مسئله شناختی- اجتماعی طی 8 جلسه یک ساعته، به سه گروه آزمایش ارایه گردید. از پرسشنامه فرسودگی تحصیلی برسو و همکاران(1997) و سازگاری اجتماعی سینها و سینگ(1993) در مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تک متغیری و چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته هانتایج نشان داد که آموزش های بازآموزی اسنادی، تنظیم هیجانی و حل مسئله شناختی- اجتماعی، باعث افزایش معنادار سازگاری اجتماعی و کاهش معنادار فرسودگی تحصیلی گردید، با این تفاوت که برنامه آموزشی بازآموزی اسنادی در کاهش فرسودگی تحصیلی موفق تر از برنامه های آموزشی تنظیم هیجانی و حل مسئله شناختی- اجتماعی بود. علاوه براین، برنامه های آموزشی تنظیم هیجانی و حل مسئله شناختی-اجتماعی با میزان تاثیر یکسان از برنامه بازآموزی اسنادی در افزایش میزان سازگاری اجتماعی، موثرتر است.
نتیجه گیریاستفاده از نتایج پژوهش در طراحی برنامه های آموزشی پیشگیرانه و بهبود دستاوردهای آموزشی موثر می باشد.
کلید واژگان: ناتوانی یادگیری, بازآموزی اسنادی, تنظیم هیجانی, حل مسئله ی شناختی-اجتماعی, سازگاری اجتماعی, فرسودگی تحصیلیAimThe aim of this research was to investigate and compare the effectiveness of attributional retraining program, emotion regulation and cognitive-social problem solving on Improvement of social adjustment and reduction of academic burnout in Students with early learning disabilities in Tehran.
MethodsThis was a quasi-experimental study with pretest-posttest, and follow-up.The participants consisted of 40 students with learning disability of 8 to 12 years old.They were selected through Simple random sampling and randomly divided into 3 experimental groups and a control group. attributional retraining, emotion regulation and social-cognitive problem solving training were presented in 8 sessions, each lasting 1 hours, in the 3 experimental groups. Brosu et al. academic burnout Questionnaire and Sinha and Sing Social Adjustment questionnaire were used in the pretest, posttest, and follow-up stages. The data were analyzed using MANCOVA, ANCOVA.
FindingsThe results showed that attributional retraining, emotion regulation and social-cognitive problem solving training caused a significant increase in social adjustment and a significant decrease in academic burnout. In addition the emotional regulation and cognitive-social problem solving programs were more effective with the same effect than the attributional retraining program in increasing social adjustment.
Conclusionsthe use of the present research results can be effective in the designing of preventive educational programs and improving educational achievements.
Keywords: learning disability, attributional retraining, emotion regulation, cognitive-social problem solving, Social adjustment, academic burnout -
هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین رابطه بین سازگاری اجتماعی دانش آموزان دختر دبیرستانی با سبک های فرزند پروری است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره ی دوم متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 1402-1401 و مادران آن ها می باشد که 200 نفر از آن ها به عنوان نمونه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از پرسشنامه های سبک های فرزند پروری بامریند (1972) و پرسشنامه سازگاری دانش آموزان سینها و سینک (1993) که از اعتبار و پایایی قابل قبولی برخوردار بود. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از آمار استنباطی ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره با استفاده از نرم افزار SPSS-23 بهره برده شد. نتایج نشان داد که بین سازگاری اجتماعی دانش آموزان با سبک های فرزند پروری مادران رابطه معناداری وجود دارد. نتایج حاکی از آن بود که سبک های فرزند پروری مادران توان پیش بینی سازگاری اجتماعی دانش آموزان دختر دبیرستانی را دارد. بدین صورت که سبک فرزند پروری قاطع و اطمینان بخش به صورت مثبت و سبک های فرزند پروری سهلگیر و مستبدانه به صورت منفی سازگاری اجتماعی را پیش بینی می کند.
کلید واژگان: سبک های فرزند پروری, سبک مستبدانه, سبک مقتدرانه, سبک سهلگیرانه, سازگاری اجتماعیThe purpose of this research is to determine the relationship between the social adaptation of female high school students and parenting styles. The statistical population of this research includes all female students of the second year of high school in Tehran in the academic year of 1402-1401 and their mothers, 200 of whom were selected as a sample using available sampling. The research tools were Bamrind's parenting styles questionnaire (1972) and Sinha and Sink's student adjustment questionnaire (1993), which had acceptable validity and reliability. In order to analyze the data, inferential statistics of Pearson correlation coefficient and multivariate regression were used using SPSS-23 software. The results showed that there is a significant relationship between students' social adaptation and mothers' parenting styles. The results indicated that mothers' parenting styles can predict the social adjustment of female high school students. In this way, assertive and reassuring parenting style predicts social adjustment positively and negligent and authoritarian parenting styles negatively.
Keywords: Parenting Styles, Autocratic Style, Authoritative Style, Permissive Style, Social Adaptation -
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی طرحواره درمانی بر استرس، سازگاری اجتماعی و انسجام روانی زنان مبتلا به سرطان انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل و مطالعه پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زنان مبتلا به سرطان شهر دزفول در سال 1401 بودند و نمونه شامل 30 نفر از این زنان بود که با روش نمونه گیری در دسترس و با توجه به ملاک های ورود و خروج مطالعه انتخاب شدند. گروه آزمایش مداخله آموزشی را هشت جلسه 90 دقیقه ای هفتگی دریافت نمودند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، از پرسش نامه های استرس ادراک شده، سیاهه سازگاری اجتماعی و پرسشنامه حس انسجام در سه مرحله (قبل، بعد و دو ماه بعد از اجرای طرحواره درمانی) استفاده شد. داده ها با تحلیل واریانس آمیخته مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد بین گروه های آزمایش و کنترل از نظر استرس، سازگاری اجتماعی و انسجام روانی در زنان مبتلا به سرطان تفاوت معنی داری وجود داشت. منطبق با یافته های این پژوهش می توان طرحواره درمانی را به عنوان یک روش کارا جهت کاهش استرس و افزایش سازگاری اجتماعی و انسجام روانی در زنان مبتلا به سرطان پیشنهاد داد.کلید واژگان: استرس, انسجام روانی, سازگاری اجتماعی, سرطان, طرحواره درمانیThis research aimed to determin the effectiveness of schema therapy on stress, social adaptation and psychological cohesion of women with cancer. The research method was semi-experimental with a pre-test and post-test design with a control group. The statistical population of the research was all women with cancer in Dezful city of Iran in 2022. The sample consisted of 30 women with cancer, who were selected by the available sampling method and according to the inclusion and exclusion criteria of the study. The experimental group received eight 90-minute weekly sessions of the intervention. The tools were used in this research included perceived stress questionnaires, social adjustment questionnaire and sense of coherence questionnaire (before, after and two months later after the schema therapy). Data were analyzed by univariate and multivariate analysis of covariance. The findings showed that there was a significant difference between the experimental and control groups in terms of stress, social adjustment and psychological cohesion in women with cancer. According to these findings, schema therapy can be suggested as an effective method to reduce stress and increase social adaptation and psychological cohesion in women with cancer.Keywords: Cancer, psychological coherence, schema therapy, social adaptation, stress
-
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش واسطه ای تاب آوری و رفتارهای سلامت در رابطه هوش هیجانی و سازگاری اجتماعی در دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دختر و پسر دانشکده های دانشگاه شهید بهشتی شهر تهران در نیمسال اول سال تحصیلی 1398-1397 بود که به تعداد 400 دانشجو شامل 222 دختر و 178 پسر به روش نمونه گیری دردسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش، از ابزارهای سنجش شامل پرسشنامه تاب آوری (CD-RISC) نسخه تجدیدنظرشده دوم، پرسشنامه نیمرخ سبک زندگی ارتقادهنده سلامت (HPLP-II)، پرسشنامه هوش هیجانی (EISS) و پرسشنامه سازگاری اجتماعی (BAI) استفاده شد و آزمودنی ها با زمان پیش بینی شده به پرسشنامه ها پاسخ دادند. داده ها به روش مدل یابی معادلات ساختاری با ترکیب روش های تحلیل مسیر و تحلیل عاملی تاییدی به کمک نرم افزارهای AMOS-20 و SPSS-24 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد مدل مفروض اصلاح شده میانجی گری نسبی تاب آوری روان شناختی و رفتارهای سبک زندگی سلامت محور در رابطه بین هوش هیجانی با سازگاری اجتماعی با داده ها برازش مطلوبی دارد؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت تلاش های آموزشی مداخله ای، مانند برنامه آموزش تاب آوری، به علت نقش واسطه ای تاب آوری می تواند بر رابطه بین هوش هیجانی و سازگاری اجتماعی تاثیر مثبت بگذارد.کلید واژگان: تاب آوری, سازگاری اجتماعی, هوش هیجانیThe primary objective of this research endeavor was to examine the manner in which health behaviors and resilience mediated the relationship between emotional intelligence and social adjustment among Shahid Beheshti University students. The research employed a descriptive and correlational methodology. The statistical population comprised all male and female students enrolled in the first semester of the 2020-2021 academic year at Shahid Beheshti University in Tehran town. A total of 400 students, 222 of whom were female and 178 of whom were male, were selected using available sampling methodologies. The subjects responded to the questionnaires within the anticipated time periods in order to assess the parameters of his knowledge using the following measurement instruments: the Health Promoting Lifestyle Profile Questionnaire (HPLP-II), the Emotional Intelligence Shring Scale (EISS), and the social adjustment questionnaire (BAI). Using AMOS version 20 and SPSS version 24 software, the data were analyzed using the structural equation modeling technique by integrating the path analysis and confirmatory factor analysis procedures. The results indicated that the adjusted hypothesis regarding the mediating role of health-oriented lifestyle behaviors and psychological resilience in the connection between social adjustment and emotional intelligence was consistent with the collected data. Hence, drawing from the research findings, one may deduce that interventional educational initiatives, such as the resilience training program, may exert a beneficial influence on the correlation between social adaptation and emotional intelligence by virtue of resilience's mediating function.Keywords: Emotional intelligence, resilience, social adjustment
-
زمینه و هدف
استفاده از بازی های آنلاین پیامدهای هیجانی و اجتماعی منفی زیادی دارد. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی بازی درمانی بر بهبود تنظیم هیجان و سازگاری اجتماعی دانش آموزان وابسته به بازی های آنلاین انجام شد.
روش پژوهش:
این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری همراه با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی ناحیه 2 شهر ساری در سال تحصیلی 1401-1400 بودند. حجم نمونه بر اساس نرم افزار G Power برای هر گروه 15 نفر تعیین که این تعداد با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با روش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت بازی درمانی قرار گرفت و در این مدت گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. داده ها با پرسشنامه اعتیاد به بازی های آنلاین (وانگ و چانگ، 2002)، پرسشنامه تنظیم هیجان برای کودکان و نوجوانان (گیولن و تاف، 2012) و مقیاس سازگاری اجتماعی کودکان (دخانچی، 1377) گردآوری و با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بنفرونی در نرم افزار SPSS-26 تحلیل شدند.
یافته هایافته ها نشان داد که بازی درمانی باعث بهبود تنظیم هیجان (ارزیابی مجدد و سرکوبی) و سازگاری اجتماعی دانش آموزان وابسته به بازی های آنلاین انجام شد و نتایج در مرحله پیگیری نیز حفظ شد (001/0>P).
نتیجه گیرینتایج نشان دهنده اثربخشی بازی درمانی و ماندگاری آن بر بهبود تنظیم هیجان و سازگاری اجتماعی دانش آموزان وابسته به بازی های آنلاین بود. بنابراین، متخصصان و درمانگران برای بهبود ویژگی های روانشناختی به ویژه برای بهبود تنظیم هیجان و سازگاری اجتماعی می توانند از روش بازی درمانی در کنار سایر روش های درمانی استفاده کنند.
کلید واژگان: بازی درمانی, تنظیم هیجان, سازگاری اجتماعی, اعتیاد به بازی های آنلاینBackground and AimUsing online games has many negative emotional and social consequences. Therefore, the present research was conducted with the aim of determining the effectiveness of play therapy on improving emotion regulation and social adjustment of students addicted to online games.
MethodsThis study in terms of purpose was applied and in terms of implementation method was quasi-experimental with a pre-test, post-test and follow-up design with a control group. The research population was the fifth grade students of district 2 of Sari city in the 2021-22 academic years. The sample size based on G Power software for each group was determined 15 people, who this number was selected by purposive sampling method and by random method replaced into two experimental and control groups. The experimental group 8 sessions of 90 minute underwent the play therapy, and during this time the control group did not receive any education. The data were collected with addiction to online games questionnaire (Wang & Chang, 2002), emotion regulation questionnaire for children and adolescents (Gullone and Taffe, 2012) and children's social adjustment scale (Dokhanchi, 1998) and were analyzed by methods of variance analysis by repeated measurement and Bonferroni post hoc test in SPSS-26 software.
ResultsThe findings showed that the play therapy improved the emotion regulation (reappraisal and suppression) and social adjustment of students addicted to online games, and the results remained in the follow-up phase (P<0.001).
ConclusionThe results indicated the effectiveness of play therapy and its durability on improving emotion regulation and social adjustment of students addicted to online games. Therefore, specialists and therapists can use play therapy along with other treatment methods to improve psychological characteristics, especially to improve emotion regulation and social adjustment.
Keywords: Play therapy, Emotion regulation, Social adjustment, Students addicted to online games -
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر سازگاری اجتماعی و تاب آوری نوجوانان دارای اضطراب اجتماعی بود. پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان 15 تا 18 ساله با اضطراب اجتماعی منطقه 5 آموزش و پرورش شهر تهران در سال 1402-1401 بودند که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه های چند مرحله ای انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار داده شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد قرار گرفتند و گروه کنترل در طول این مدت در انتظار درمان ماندند. روش جمع آوری داده ها بر اساس پرسشنامه استاندارد سازگاری اجتماعی کالیفرنیا (کلارک و همکاران، 1953) و تاب آوری (کانر و دیویدسون، 2003) انجام گرفت. تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار SPSS در دو بخش توصیفی و استنباطی (مانکوا) انجام پذیرفت. نتایج پژوهش نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد باعث افزایش سازگاری (شخصی و اجتماعی) در نوجوانان دارای اضطراب اجتماعی شده است. همچنین یافته ها نشان داد، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد باعث بهبود تاب آوری در نوجوانان دارای اضطراب اجتماعی شده است. بر این اساس درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می تواند به عنوان یک روش مداخله ای مفید جهت افزایش سازگاری اجتماعی و تاب آوری و درنتیجه کارآمدی بهتر نوجوانان دارای اضطراب اجتماعی به کار رود.
کلید واژگان: سازگاری اجتماعی, تاب آوری, درمان پذیرش و تعهد, اضطراب اجتماعیThe purpose of this study was to investigate the effectiveness of acceptance and commitment therapy on social adaptation and resilience of adolescents with social anxiety. The current study was a semi-experimental study with a pre-test-post-test design with a control group. The statistical population of the research included all students aged 15 to 18 years with social anxiety in education district 5 of Tehran in 1402-1401, who were selected by multi-stage cluster random sampling and divided into two experimental groups (15 people) and control. (15 people) were placed. The experimental group received 8 90-minute sessions of treatment based on acceptance and commitment, and the control group remained waiting for treatment during this period. The method of data collection was based on the California standard questionnaire of social adjustment (Clark et al., 1953) and resilience (Connor and Davidson, 2003). The analysis of the information obtained from the implementation of the questionnaires was done through SPSS software in two descriptive and inferential sections (MANCOVA). The results of the research showed that the treatment based on acceptance and commitment increased the adjustment (personal and social) in adolescents with social anxiety. The findings also showed that treatment based on acceptance and commitment improved resilience in adolescents with social anxiety. Based on this, treatment based on acceptance and commitment can be used as a useful intervention method to increase social adaptation and resilience, and as a result, better efficiency of adolescents with social anxiety.
Keywords: Social Adaptation, Resilience, Acceptance, Commitment Therapy, Social Anxiety -
هدفاین پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی آموزش تاب آوری و روان شناسی مثبت نگر بر تاب آوری و سازگاری اجتماعی مادران دارای فرزند مبتلا به ملال جنسیتی اجرا شد. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه و پیگیری دو ماه بود. جامعه آماری، شامل کلیه مادران دارای فرزند مبتلا به ملال جنسیتی بودند که از طریق عضویت در گروه های رسمی افراد مبتلا به ملال جنسیتی و با تشخیص قطعی از طریق مصاحبه تشخیصی روان شناس بالینی در شهر اصفهان در سال 1401 بودند. نمونه گیری به روش در دسترس مبتنی بر معیارهای ورود انجام و 45 تن از مادران انتخاب و به طور تصادفی و با استفاده از قرعه کشی در سه گروه (دو گروه مداخله و یک گروه گواه) و هر گروه به تعداد 15 تن جایگزین شدند. داده ها از طریق پرسش نامه های سازگاری اجتماعی بل (1961) و تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) جمع آوری شد. آموزش تاب آوری (تدوین و اعتبارسنجی شده در مطالعه حاضر) و روان شناسی مثبت نگر مبتنی بر نظریه سلیگمن و همکاران (2006) هر یک طی 9 جلسه 95 دقیقه ای اجرا و گروه گواه آموزش را بعد از اتمام کار دریافت کردند. در راستای تحلیل استنباطی، داده ها از طریق تحلیل واریانس اندازه های تکرار شده و آزمون تعقیبی بونفرونی با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 26 تحلیل شد.یافته هانتایج نشان داد آموزش تاب آوری و روان شناسی مثبت نگر بر ارتقا تاب آوری (94/9=F، 01/0>p) مادران اثربخش بود. اما آموزش تاب آوری و روان شناسی مثبت نگر بر ارتقا سازگاری اجتماعی (80/3=F، 05/0>p) مادران اثربخش نبود. همچنین بین دو گروه آموزش تاب آوری و آموزش مثبت نگر با گروه گواه تفاوت معناداری وجود داشت (01/0>p)، ولی بین دو گروه آزمایش تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0<p).نتیجه گیرینتایج نشان دهنده اثربخشی آموزش تاب آوری و روان شناسی مثبت نگر بر افزایش تاب آوری مادران افراد دارای ملال جنسیتی بود. می توان از این دو نوع آموزش برای کمک به ارتقاءتاب آوری مادران این افراد استفاده کردکلید واژگان: آموزش تاب آوری, آموزش مثبت نگر, اختلال ملال جنسیتی, تاب آوری, سازگاری اجتماعیAimThis research was administered with the aim of comparing the effectiveness of resilience training and positive psychology training on resilience and social adaptability of mothers of children with gender dysphoria disorder.MethodThe current research was a quasi-experimental type with a pre-test, post-test design with a control group and a two-month follow-up. The statistical population included all mothers with children suffering from gender dysphoria, who were diagnosed through membership in official groups of people suffering from gender dysphoria and diagnosed through a diagnostic interview by a clinical psychologist in Isfahan city in 2022. Sampling was done using the accessible method based on the entry criteria and 45 mothers were selected and randomly and using lottery in three groups (two intervention groups and one control group) and each group was replaced by 15 people. Data were collected through social adjustment questionnaires of Bell (1961) and Connor and Davidson resilience (2003). Resilience training (edited and validated in the present study) and positive psychology based on the theory of Seligman et al. (2006) were each implemented during 9 sessions of 95 minutes and the control group received the training after completing the work. In line with the inferential analysis, the data were analyzed through variance analysis of repeated measures and Bonferroni's post hoc test using SPSS version 26 software.ResultsThe results showed that resiliency training and positive psychology were effective in improving the resilience of mothers (F=9.94, p<0.01). However, resilience training and positive psychology were not effective in promoting social adaptation of mothers (F=3.80, p<0.05). Also, there was a significant difference between the two groups of resilience training and positive training with the control group (p<0.01), but there was no significant difference between the two experimental groups (p<0.05).ConclusionThe results showed the effectiveness of resilience training and positive psychology on increasing the resilience of mothers of people with gender boredom. These two types of training can be used to help improve the resilience of the mothers of these people.Keywords: resilience training, positive training, Gender dysphoria disorder, Resilience, Social Adaptability
-
هدف
هدف این مطالعه بررسی رابطه سبک های فرزند پروری و سازگاری اجتماعی والدین در کودکان با اختلال یادگیری می باشد.
روش پژوهش:
پژوهش حاضر از لحاظ هدف جز پژوهش های کاربردی و از لحاظ اجرا توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش را کلیه والدینی هستند که دارای کودک با اختلال یادگیری می باشند. به منظور تعداد 150 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. با توجه به ماهیت پژوهش، گرد آوری داده ها با استفاده از پرسش نامه های اختلال یادگیری غلامی و دلاور (1400)، شیوه های فرزند پروری دیانا بامریند (1973)، مقیاس سازگاری اجتماعی ویزمن وپی کل (1978) استفاده شد، در تجزیه وتحلیل یافته های پژوهش، ضرایب همبستگی و رگرسیون چندگانه با نرم افزار 20SPSS مورداستفاده قرار گرفت.
یافته هانتایج پژوهش نشان داده ضرایب همبستگی اسپیرمن در مولفه سبک های فرزند پروری 352/ و سبک سهل انگارانه 175/0، سبک استبدادی 187/0، سبک قاطع و اطمینان 322/ و سطح معناداری (005/0 ≤ p) می باشد. بنابراین بین سبک های فرزند پروری با سازگاری اجتماعی والدین در کودکان با اختلال یادگیری رابطه مستقیم دارد. همچنین ضریب رگرسیون چندگانه بین سبک های فرزند پروری با سازگاری اجتماعی والدین در کودکان با اختلال یادگیری معادل (377/0=R2) می باشد. این مقدار نشان دهنده ی این واقعیت است که سبک های فرزند پروری توانسته اند حدود 377/0 درصد از واریانس تغییرات سازگاری اجتماعی را پیش بینی کنند.
نتیجه گیریمی توان نتیجه گرفت که بین سبک های یادگیری فرزند پروری و سازگاری اجتماعی رابطه وجود دارد و مراکز یادگیری و دیگر سازمان های مرتبط با اختلالات یادگیری می توانند در نوع آموزش این نوع از کودکان به سبک های فرزند پروری توجه بیشتر کنند تا زمینه آموزش بهتر آنان فراهم شود
کلید واژگان: سبک های فرزندپروری, سازگاری اجتماعی, اختلال یادگیریAimThe purpose of this study is to investigate the relationship between parenting styles and parents' social adjustment in children with learning disabilities.
MethodsIn terms of purpose, this research is an applied research and in terms of execution, it is a descriptive type of correlational research. The statistical population of the research is all parents who have children with learning disabilities. 150 people were selected as a statistical sample. According to the nature of the research, data collection was done using Gholami and Delavar's learning disorder questionnaires (2021), Diana Baumrind's parenting methods (1973), Weizmann and Pekel's social adjustment scale (1978). In the analysis of the research findings, correlation coefficients were used. And multiple regression was used with SPSS 20 software.
ResultsThe results of the research showed that Spearman's correlation coefficients in the parenting styles component are 0.352, permissive style 0.175, autocratic style 0.187, assertiveness and confidence 322.00 and significance level (p≤0.005). Therefore, parenting styles have a direct relationship with parents' social adaptation in children with learning disabilities. Also, the multiple regression coefficient between parenting styles and parents' social adjustment in children with learning disabilities is equal to (R2=0.377). This value indicates the fact that parenting styles have been able to predict about 0.377% of the variance of social adjustment changes.
ConclusionIt can be concluded that there is a relationship between parenting learning styles and social adaptation, and learning centers and other organizations related to learning disorders can pay more attention to parenting styles in the education of these types of children in order to provide them with a better education
Keywords: parenting styles, social adjustment, Learning Disorder -
نشریه پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش، پیاپی 63 (شهریور 1402)، صص 286 -301
درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد یکی از درمانهایی موج سوم رفتاردرمانی است که برای درمان مشکلات روانی کاربرد دارد. درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر مبنای فلسفی زمینه گرایی عملکردی و مبنای نظری چهارچوب رابطه ذهنی استوار شده است و در جهت نشان دادن انعطاف پذیری روان شناختی یعنی ایجاد توانایی انتخاب عملی در بین گزینه های مختلف که مناسب تر می باشد به کار می رود، نه اینکه عملی صرفا در جهت افکار، احساسات و خاطرات آشفته ساز انجام شده یا در حقیقت به فرد تحمیل شود. این تحقیق به روش توصیفی و از نوع کتابخانه ای و با هدف بررسی تاثیرپذیری خودتنظیمی یادگیری و سازگاری اجتماعی از درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در دانش آموزان انجام گرفته است. یافته ها نشان می دهد درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد با تلفیقی از چهار رویکرد توجه، پذیرش، تعهد و تغییر رفتار می تواند باعث افزایش سازگاری اجتماعی و خودتنظیمی یادگیری در دانش آموزان شود.
کلید واژگان: درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش, خود تنظیمی یادگیری, سازگاری اجتماعی, دانش آموزان
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.