به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « گرایش به خودکشی » در نشریات گروه « روانشناسی »

تکرار جستجوی کلیدواژه «گرایش به خودکشی» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • فریبرز صدیق ارفعی*، آناهیتا حیدری پور
    هدف

    خودکشی، یکی از بزرگ ترین معضلات در زمینه سلامت روان است. لذا هدف پژوهش حاضر، الگویابی ساختاری گرایش به خودکشی بر اساس نیرومندی من با نقش تعدیل گری وضعیت اشتغال در زنان مطلقه است.

    روش

    پژوهش حاضر در رده پژوهش های کاربردی و از نوع همبستگی بر اساس مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل زنان مطلقه تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی (ره) اصفهان در سال 1402 بود که ابتدا به روش نمونه گیری چندمرحله ای از میان مناطق پنجگانه، دو منطقه (2 و 3) انتخاب و تعداد 270 نفر بر اساس جدول مورگان و جریسی و حداقل کفایت افراد گروه نمونه (SMART PLS3) انتخاب گردید. لذا پس از خارج نمودن تعداد پرسشنامه های مخدوش در نهایت تعداد 250 پرسشنامه بررسی شد. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه سنجش افکار خودکشی (بک، 1961) و پرسشنامه سنجش نیرومندی من (استروم و همکاران،1997) بودند. 

    یافته ها

    نتایج نشان داد تاثیر نیرومندی من بر گرایش به خودکشی معنی دار است (p ≤ 0.001, β = -0.455). همچنین تاثیر نیرومندی من بر گرایش به خودکشی در زنان مطلقه خانه دار (p ≤ 0.001, β = -0.637) و زنان مطلقه شاغل (p ≤ 0.001, β = -0.311) معنادار به دست آمد. در راستای بررسی نقش تعدیل گر وضعیت اشتغال، ضرایب تاثیر نیرومندی من بر گرایش به خودکشی در گروه زنان خانه دار و شاغل بررسی شد و بر اساس میزان تفاوت این ضرایب (326/0) وضعیت اشتغال تقشی تعدیل گر دارد (001/0≥p).

    نتیجه گیری

    با توجه به نقش تعدیل گر معنادار وضعیت اشتغال، می توان با اشتغال زایی مناسب برای زنان گرایش به خودکشی را در این قشر کاهش داد.

    کلید واژگان: زنان مطلقه, گرایش به خودکشی, نیرومندی من, وضعیت اشتغال}
    Fariborz Seddigh Arfaei *, Annahita Heydaripour
    Aim

    Suicide represents a significant mental health challenge. Therefore, this study aims to establish a structural model of suicide tendencies based on ego strength, with the employment status mediating this relationship among divorced women.

    Method

    This research adopts an applicative approach using correlational analysis through structural equations modeling. The statistical population comprises divorced women covered by the Imam Khomeini Relief Committee of Isfahan in 2023. Districts 2 and 3 were chosen from 5 districts using multistage sampling. A total of 270 women were selected based on Morgan and Krejcie's Table and minimum sample adequacy criteria (Smart PLS3). After excluding distorted questionnaires, 250 questionnaires were analyzed. The research instruments included the Beck Scale for Suicidal Ideation (Beck, 1961) and the Psychosocial Inventory of Ego Strengths (Markstrom et al., 1997).

    Results

    The findings demonstrate the significant effect of ego strength on suicidal tendencies (p ≤ 0.001, β = -0.455). Moreover, ego strength significantly and directly influences suicidal tendencies in both divorced housewives (p ≤ 0.001, β = -0.637) and divorced working women (p ≤ 0.001, β = -0.311). Multi-group analysis comparing the coefficients of ego strength on suicidal tendencies in both groups revealed a significant difference (0.326, p ≤ 0.001), indicating the mediating role of employment status in the relationship between ego strength and suicidal tendencies.

    Conclusion

    The significant mediating role of employment status suggests that reducing suicidal tendencies among divorced women can be achieved by creating suitable job opportunities through the Committee.

    Keywords: Divorced Women, ego strength, Employment Status, Suicidal tendencies}
  • سارا گلمهر، سمیه آقامحمدی*، مصطفی خانزاده

    پژوهش حاضر با هدف آزمون مدل ساختاری روابط بین سبک های دلبستگی ناایمن با گرایش به خودکشی با توجه به نقش میانجیگر راهبردهای تنظیم هیجان و تحریف های شناختی بین فردی در زنان متاهل شهر اصفهان انجام شد. طرح پژوهش حاضر توصیفی، از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل زنان متاهل مراجعه کننده به مراکز بهداشت در شهر اصفهان بود که 350 نفر از آنها با استفاده از روش نمونه گیری سهمیه ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان در پژوهش به فرم کوتاه مقیاس تجارب در روابط نزدیک (وی و همکاران، 2007)، پرسشنامه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی و همکاران، 2001) و مقیاس های نگرش های چندگانه گرایش به خودکشی (اورباخ و همکاران، 1991) و تحریف های شناختی بین فردی (هامامچی و بایکوزتورک، 2004) پاسخ دادند. داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS-24 و AMOS-24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج آزمون مدل نشان داد که شاخص های برازش مربوط به مدل پژوهش با داده های تجربی برازش خوبی دارند. بررسی پارامترهای مدل نیز نشان داد که تمام ضرایب مسیر، به جز مسیر دلبستگی اضطرابی به گرایش به خودکشی، و اثرات غیرمستقیم مدل معنادارند (01/0˂p). راهبردهای منفی تنظیم شناختی هیجانی و تحریف های شناختی بین فردی می توانند به عنوان متغیرهای میانجیگر، ارتباط بین سبک های دلبستگی ناایمن و گرایش به خودکشی را تبیین کنند.

    کلید واژگان: تحریف های شناختی بین فردی, تنظیم شناختی هیجان, سبک های دلبستگی ناایمن, گرایش به خودکشی}
    Sara Golmehr, Somayeh Aghamohamadi *, Mostafa Khanzadeh

    The present study was conducted with the purpose of testing the structural model of relationships between insecure attachment styles and suicidal tendency, considering the mediating role of emotion regulation strategies and interpersonal cognitive distortions in married women of Isfahan city. The design of the present study was descriptive and correlational. The statistical population of the research included married women referring to health centers in Isfahan city, 350 of whom were selected using the quota sampling method. The participants responded to the Experiences in Close Relationship Scale (ECR)-short form (Wei and etal, 2007), the Cognitive Emotion Regulation Questionnaire (CERQ; Garnefski and etal, 2001) and the Interpersonal Cognitive Distortions (Hamamci & Büyüköztürk, 2004), and Multi-attitude suicide tendency (Orbach and etal, 1991) scales. The data were analyzed by structural equation modeling using SPSS-24 and AMOS-24 statistical software. The results of testing the model showed that the fit indices related to the research model have a good fit with the experimental data. Examining the parameters of the model also showed that all the coefficients of the paths, except for the path of anxious attachment to suicidal tendency, and the indirect effects of the model are significant (p˂.01). Negative emotional cognitive regulation strategies and interpersonal cognitive distortions can explain the relationship between insecure attachment styles and suicidal tendencies as mediator variables.

    Keywords: cognitive emotion regulation, Insecure attachment styles, Interpersonal cognitive distortions, Suicidal tendency}
  • محمدمهدی مهرآسا*، لیلا عروتی موفق
    هدف

     پژوهش حاضر با هدف پیش بینی گرایش به خودکشی بر اساس تحمل پریشانی و حمایت اجتماعی ادراک شده در دانشجویان دانشگاه های شهر همدان طی دوران کرونا انجام شد.

    روش

    پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر زمان یک پژوهش مقطعی، از لحاظ نوع داده ها کمی و از نظر روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش را همه دانشجویان دانشگاه های شهر همدان تشکیل دادند.  نمونه ها تصادفی از نوع تصادفی طبقه ای نسبی بود. از جامعه آماری مذکور بر اساس فرمول فیدل و تاباچنیک (2007) 106 نفر انتخاب که به لحاظ احتیاط این تعداد به 120 نفر افزایش یافت. ابزار پژوهش سه مقیاس گرایش به خودکشی یک (2006)، تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) و حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت، داهلم، زمیت و فارلی (1988) بود. برای آزمون فرضیه پژوهش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل پژوهش از نرم افزار SPSS 25  استفاده شد.

    یافته ها

    تحلیل نتایج نشان داد حمایت اجتماعی ادراک شده پیش بینی کننده معنادار گرایش به خودکشی است. تحمل پریشانی نتوانست پیش بینی کننده معنادار گرایش به خودکشی باشد

    نتیجه گیری

    با تامین حمایت اجتماعی و افزایش توان تحمل پریشانی، گرایش به خودکشی را می توان به میزان چشمگیری کاهش داد.

    کلید واژگان: گرایش به خودکشی, تحمل پریشانی, حمایت اجتماعی ادراک شده.دانشجویان}
    Mohammad Mahdi Mehr Asa *, Leila Orvati Movaffagh
    Aim

    The aim of this study was to predict suicidal ideation based on distress tolerance and perceived social support in university students in Hamadan. The research method is descriptive-correlational.

    Method

    The statistical population of the study consisted of all students of universities in Hamadan. The random sampling method was relative random. Based on the formula of Fidel and Tabachenik (2007), 106 people were selected from the statistical population, which was increased to 120 due to caution. The research instruments were three scales of suicidal tendencies (2006), Simmons and Gahr (2005) distress tolerance and perceived social support of Zimet, Dahlem, Zemmit and Farley (1988). Pearson correlation coefficient and regression analysis were used to test the research hypothesis.

    Result

    Analysis of the results showed that perceived social support is a significant predictor of suicidal ideation. Anxiety tolerance could not be a significant predictor of suicidal ideation.

    Conclusion

    By providing social support and increasing anxiety tolerance, suicidal ideation can be significantly reduced.

    Keywords: Suicidal tendencies, Distress tolerance, Perceived social support, Students}
  • سمیه رجب پور *، رویا هادی زاده، امیرحسین پوراریا

    هدف از این تحقیق، بررسی رابطه سلامت روان و رضایت از زندگی با گرایش به خودکشی در دانش آموزان است.در این تحقیق که تحقیقی همبستگی است از روش بررسی اسناد، مدارک و روش میدانی استفاده شده است. در این مطالعه از سه پرسشنامه سلامت عمومی(GHQ)، رضایت از زندگی(SWLS) و پرسشنامه خودکشی در نوجوانان (ASQ) استفاده شده است که نتایج حاصله با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس چندمتغیره (تحلیل مانوا) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافته های این تحقیق نشان داد که خودکشی در این شهرستان رابطه معناداری با میزان سلامت روان و میزان رضایت زندگی در دانش آموزان دوره متوسطه دوم دارد.

    کلید واژگان: سلامت روان, رضایت از زندگی, گرایش به خودکشی}
  • صبا باقرزاده *، مریم سعیدی

    پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین ساختار خانواده،گرایش به خودکشی با رضایت از زندگی در بین مردان معتاد انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه مردان معتاد که از خرداد 95 تا شهریور95 به کلینیک های ترک اعتیاد اعم از خصوصی و دولتی شهر رشت مراجعه کرده بودند. نمونه آماری این پژوهش 150 نفر بود که از میان مردان معتاد که به شیوه تصادفی ساده انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از ابزار سنجش خانواده اپشتاین، بالدوین وپیشاپ (1983)، پرسشنامه افکار خودکشی آنتون ورید (1991)، رضایت از زندگی داینر و همکاران (1987) استفاده شد. به منظور تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با استفاده از نرم افزار SPSS18 انجام شد. یافته ها نشان داد که بین ساختار خانواده با رضایت از زندگی رابطه مثبت و معنادار و بین گرایش به خودکشی با رضایت از زندگی رابطه منفی و معنادار وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که ساختار خانواده 72 درصد و گرایش به خودکشی نیز 74 درصد از تغییرات رضایت زندگی را پیش بینی می کنند. نتایج نشان داد که بین ساختار خانواده،گرایش به خودکشی با رضایت از زندگی در بین مردان معتاد رابطه وجود دارد.

    کلید واژگان: ساختار خانواده, گرایش به خودکشی, رضایت از زندگی}
  • اکبر شریفی، مریم قهرمانی*

    پژوهش حاضر با هدف تعیین  رابطه  بین ساختار خانواده، حمایتهای اجتماعی، گرایش به خودکشی با رضایت از زندگی در بین مردان معتاد انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه مردان معتاد مراجعه کننده به کلینیک های ترک اعتیاد اعم از خصوصی و دولتی شهر رشت از خرداد  تا  شهریور سال 95  می باشد. 150 نفراز مردان معتاد به شیوه تصادفی ساده انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها پرسشنامه های خانواده اپشتاین، بالدوین وپیشاپ (1983)، چندبعدی حمایت اجتماعی ادراک شده زمان و همکاران (1998) ، افکار خودکشی آنتون ورید (1991)، رضایت از زندگی داینر و همکاران (1987) را تکمیل نمودند. برای تحلیل داده ها از روش ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه در محیط SPSS18 استفاده گردید.  یافته ها نشان داد که بین ساختار خانواده با رضایت از زندگی رابطه مثبت و معنادار و گرایش به خودکشی با رضایت از زندگی رابطه منفی و معنادار وجود دارد. بین حمایت اجتماعی با رضایت از زندگی رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که ساختار خانواده  72 درصد و گرایش به خودکشی نیز 74 درصد از تغییرات رضایت زندگی را پیش بینی می کنند. نتایج نشان داد که بین ساختار خانواده، حمایتهای اجتماعی، گرایش به خودکشی با رضایت از زندگی در بین مردان معتاد رابطه وجود دارد.

    کلید واژگان: ساختار خانواده, حمایتهای اجتماعی, گرایش به خودکشی, رضایت از زندگی}
    Akbar Sharifi, Maryam Ghahramani*

    The purpose of this study was to determine the relationship between family structure, social support, suicidal tendency and life satisfaction among addicted men. The research method is descriptive-correlational. The statistical population includes all addicted men referring to addiction treatment clinics, both private and public in Rasht from June to September 2015. 150 addicted men were selected by simple random sampling. In order to collect data from the Epstein, Baldwin & Pishap (1983), Multidimensional Perceived Social Support Questionnaire of Time and Partners (1998), Anton vared Suicidal Thoughts (1991), Diener et al.'s Life Satisfaction (1987). Completed. Pearson correlation coefficient and multiple regression were used for data analysis in SPSS18. The findings showed that there is a positive and significant relationship between family structure and life satisfaction, and there is a negative and significant relationship between suicidal tendency and life satisfaction. There is a meaningful and positive relationship between social support and life satisfaction. Also, the results of regression analysis showed that the family structure of 72% and suicidal tendency also predict 74% of changes in life satisfaction. The results showed that there is a relationship between family structure, social support, suicidal tendency and life satisfaction among addicted men.

    Keywords: Family structure, social support, suicidal tendencies, life satisfaction}
  • هیوا محمودی*

    این پژوهش با هدف تعیین رابطه سبکهای دلبستگی و گرایش به خودکشی با نقش تعدیل کنندگی خودانتقادی و وابستگی در دانشجویان انجام شد. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه گلستان بودند (3757=N) که از این تعداد و بر اساس جدول مورگان، نمونه ای به حجم 380 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب انتخاب شد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه تجربیات افسردگی بلات و همکاران، مقیاس گرایش به خودکشی بک و پرسشنامه سبکهای دلبستگی هازان و شیور است. داده ها با روش ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بین سبک اجتنابی با خود- انتقادی و گرایش به خودکشی رابطه مثبت و معنادار و بین سبک دلبستگی اضطرابی با وابستگی، خود- انتقادی و گرایش به خودکشی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد، ولی بین سبک اجتنابی با وابستگی رابطه منفی و معنادار وجود دارد. همچنین شاخصهای برازش مدل نقش میانجی وابستگی و خود- انتقادی در رابطه بین سبکهای دلبستگی اضطرابی و اجتنابی با گرایش به خودکشی را تایید میکنند؛ با توجه به نتایج به دست آمده میتوان گفت که سبکهای دلبستگی اجتنابی و اضطرابی در موقعیتهای منفی همراه با وابستگی و خود- انتقادی در افراد مولفه های مناسبی برای میزان گرایش به خودکشی در دانشجویان هستند.

    کلید واژگان: سبکهای دلبستگی, گرایش به خودکشی, وابستگی, خود- انتقادی}
    Hiva Mahmoudi*

    The purpose of this study was to investigate the relationship between attachment styles and suicidal tendency with a moderating role of self-criticism and dependency among students. The study method was descriptive-correlational. The statistical population consisted of all undergraduate and postgraduate students of Golestan University (N = 3757), of which 380 were sampled according to the Morgan table by proportional stratified random sampling. The research instruments were Blatt Depressive Experiences Questionnaire, Beck Suicidal Tendencies Questionnaire, and Hazan and Shaver Attachment Styles Questionnaire. Data were analyzed using Pearson correlation coefficient and structural equation model. The results showed that there is a positive and significant relationship between avoidant style and self-criticism and suicidal tendency and there is a positive and significant relationship between anxiety attachment style and self-critical attachment, and suicidal tendency, but there is a negative relationship between avoidant style and dependency. Also, model fitting indicators confirms the role of mediator of dependency and self-criticism in the relationship between anxiety and avoidance attachment styles with suicidal tendencies. According to the results, avoidant and anxiety attachment styles in negative situations with dependency and self-criticism are suitable components for the rate of suicidal tendency in students.

    Keywords: attachment styles, suicidal tendency, dependency, self-criticism}
  • عبدالامیر گاطع زاده*، صبریه احمدی
    هدف این پژوهش آزمون مدل علی گرایش به خودکشی براساس سبک زندگی با واسطه گری دلبستگی به خدا در دانش آموزان دختر شهر ایذه بود که از بین آنان به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای 250 نفر به عنوان آزمودنی انتخاب شدند. طرح پژوهش از نوع  بنیادی و در چارچوب طرح های همبستگی است. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت والکر و پیلرکی (1996)، مقیاس دلبستگی به خدا بک و مک دونالد (2004) و پرسشنامه خودکشی کیت (1984) استفاده شد. روش تجزیه و تحلیل داده ها براساس روش تحلیل مسیر صورت گرفت. نتایج یافته ها نشان داد؛ که مدل علی سبک زندگی با گرایش به خودکشی و واسطه گری دلبستگی به خدا در دانش آموزان دختر با داده های به دست آمده از مدل برازش دارد. بر این اساس سبک زندگی و دلبستگی به خدا بر گرایش به خودکشی اثر مستقیم، هم چنین دلبستگی به خدا در رابطه بین سبک زندگی و گرایش به خودکشی اثر غیرمسقیم دارد.
    کلید واژگان: گرایش به خودکشی, سبک زندگی, دلبستگی به خدا}
    Abdolamir Gatezadeh *, Sabriye Zhmadi
    The purpose of this study was to test the causal model of suicidal tendency based on lifestyle with mediating of attachment to God. The statistical population consisted of all female students of the eleventh and twelfth grade students of Izeh city. Among them, 250 individuals were selected as subjects through multistage random sampling.The research was a fundamental research in the framework of correlation plan. For data collection Health Promotion Lifestyle Questionnaire (1996), Beck and McDonald's (2004) Attachment to God Scale, and Suicide Questionnaire in Adolescents (1984) were implemented.The data analysis method was based on the path analysis method. The results showed that the path analysis results confirmed the data goodness of fit to the model. The path analysis showed that: lifestyle had a direct impact on suicidal tendency.Attachment to god had a direct impact on suicidal tendency. Also, attachment to god had an indirect effect on the relationship between lifestyle and suicidal tendency.
    Keywords: suicidal tendency, lifestyle, attachment to god}
  • حسینعلی مهرابی، هما شیخ دارانی
    هدف این پژوهش، بررسی رابطه گرایش به خودکشی با متغیرهای جمعیت شناختی، رضایت از زندگی، سابقه رویدادهای ناراحت کننده و وابستگی به مواد، عوامل خانوادگی، رابطه با جنس مخالف و مشارکت در فعالیت گروهی بود. لذا، در یک مطالعه همبستگی، از جامعه آماری دانش آموزان دختر دوره متوسطه شاهین شهر در سال تحصیلی 90-1389 تعداد 415 دانش آموز به شیوه تصادفی متناسب با حجم انتخاب و با مقیاس رضایت از زندگی داینر و همکاران (1985) مقیاس «گرایش به خودکشی»، فرم ایرانی پرسشنامه بالینی نوجوانان میلون (MACI-IR؛ مهرابی، 1389) و پرسشنامه های جمعیت شناختی و خانوادگی ارزیابی شدند. نتایج ضریب همبستگی پیرسون حاکی از رابطه معنادار اکثر متغیرهای مورد بررسی با گرایش به خودکشی بود 05) /0 p<). ولی نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد متغیرهای رضایت از زندگی، شدت اتفاق ناراحت کننده، سابقه خانوادگی خودکشی، داشتن دوست پسر، تحصیلات مادر و بیماری روانی مادر در مجموع 2/42 درصد از گرایش به خودکشی نوجوانان دختر را پیش بینی می کند (05/0 p<). نتایج حاصل از این پژ‍‍وهش بر نقش حوادث شدید، سابقه خودکشی در خانواده، سطح تحصیلات مادر، بیماری روانپزشکی پدر و رابطه با دوست پسر در گرایش به خودکشی تاکید داشت.
    کلید واژگان: گرایش به خودکشی, رضایت از زندگی, عوامل خانوادگی و رابطه با جنس مخالف}
    Hosseinali Mehrabi, Homa Sheikhdarani
    The goal of this research was to study the relationship to between suicidal tendency with demographic variables، life satisfaction، history of annoying events and druy dependency m family factors relation with opposite sex and participation in social activity. In a correlation design، 415 female high school students of Shahin Shahr with classified random method were selected and assessed with SWLS (Deinner، 1985)، scale of “Suicidal Tendency” MACI-IR (Mehrabi، 2010/1389s. c.) and demographic and family questionnaires. Results of Pearson correlation showed that almostal of these variables have significant relation with suicidal tendency (p<0. 05)، but results of stepwise regression analysis showed that life satisfaction، severity of annoying events، family history of suicide، having a boyfriend، mothers education and mental health can predict 42. 2% of suicidal tendency in the female adolescents (p<0. 05). The findings emphasized the role of traumatic events، family history for suicide، mothers education، fathers psychiatric illness، and relation with a boy friend on suicidal tendency.، family factors and having boyfriends on suicidal tendency.
    Keywords: suicidal tendency, life satisfaction, demographic variables, family factors, relation with opposite sex.boyfriends}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال