جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "استانداردسازی" در نشریات گروه "علوم تربیتی"
تکرار جستجوی کلیدواژه «استانداردسازی» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
هدف پژوهش حاضرمطالعه استانداردهای توسعه منابع انسانی درسازمان های آموزشی دریایی بودکه به روش توصیفی ازنوع پیمایشی اجراشد. جامعه آماری کلیه کارکنان سازمان های آموزشی دریایی که 255 نفربه روش تصادفی ساده به عنوان نمونه اماری انتخاب گردید. ابزارجمع آوری داده هاپرسشنامه محقق ساخته بود. به منظورشناسائی مولفه های موثردراستانداردسازی توسعه منابع انسانی دریایی ازآزمون T یک متغیره استفاده گردید. نتایج بدست آمده نشان دادکه، استانداردهای توسعه منابع انسانی درسازمان های آموزشی دریایی عبارتنداز: تعهد سازمان به حمایت از منابع انسانی، تشویق منابع انسانی دربهبودعملکرد،تقدیرازمشارکت منابع انسانی درسازمان ،تعهد سازمان به تضمین برابری فرصت هابرای منابع انسانی ،داشتن برنامه وهدفهای روشن سازمان درتوسعه منابع انسانی،همسویی اهداف ومقاصدسازمان با توسعه منابع انسانی ، آگاهی منابع انسانی ازنقش مشارکت در تحققق هدفهای سازمانی ،حمایت مدیران ازتوسعه منابع انسانی درسازمان ،یادگیری مستمرمنابع انسانی درسازمان، بهبودعملکردتیمی وفردی ،درک منابع انسانی از تاثیرعملکردتیمی وفردی درسازمان وبهبود عملکردسازمان درتوسعه منابع انسانی می باشد.کلید واژگان: استاندارد, استانداردسازی, توسعه, منابع انسانی, سازمان آموزشی دریاییThe purpose of this research was to study the standards of human resource development in marine training courses conducted by a descriptive survey method.
The statistical population of all employees of Marine Educational Organizations was selected as 255 random sample members. Data collected via was a questionnaire that made by the researcher .To determine effective component of "one sample t test" was used to standardize human resource development .The results showed that Standards for human resource development in Marine educational organizations are : Organizational commitment to supporting human resources,promote human resources in improving performance,Appreciation of participation of human resources organization,Organizational commitment to guarantee equality of opportunity for human resources, Having clear goals and programs for human resource development,Attunement of Goals and Objectives whit human resource development,human resources awareness of roles of participation to achieve organizational goals,supporting by the manager of human resources development organization,Human resources continuous learning in organization, Improving individual and team performance,Understanding the effects of individual and team performance in organizations and improving organizational performance in human resource development.Keywords: : standard, standardization, development, human resources, Marine educational organizations -
هدفدر این تحقیق به «استانداردسازی نسخه سوم مقیاس های استعداد تحصیلی وودکاک- جانسون در دانش آموزان مدارس ابتدایی شهرستان اسلامشهر» پرداخته شد.روشسوال اصلی بدین ترتیب تدوین شده است که آیا نسخه سوم مقیاس های استعداد تحصیلی وودکاک- جانسون در دانش آموزان مدارس ابتدایی شهرستان اسلامشهر، از تجانس درونی، ضریب ثبات، روایی ملاکی و روایی سازه مطلوب برخوردار است؟ تحقیق حاضر در حیطه طرح های روان سنجی جای می گیرد. جامعه تحقیق حاضر را تمامی دانش آموزان مدارس ابتدایی اسلامشهر تشکیل می دهند. در تحقیق حاضر با پیروی از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی منظم تعداد 720 دانش آموز (از پایه اول تا ششم و از هر پایه 30 نفر) به عنوان نمونه انتخاب شدند. در این تحقیق از نسخه نوین سوم مجموعه آزمون های شناختی وودکاک جانسون، به عنوان ابزار استفاده شده است که دارای روایی و اعتبار مطلوب می باشد.یافته هانتایج تحقیق نشان داد با بررسی تجانس درونی (با روش آلفا کرانباخ و دو نیمه کردن آزمون با اصلاح اسپیرمن- براون) و ثبات با روش آزمون- باز آزمون مشخص گردید که ابزار مزبور از تجانس درونی سوالات و ثبات مطلوبی (بالاتر از 95/0) برخوردار می باشد. همچنین، ابزار مزبور با نسخه پنجم مقیاس هوشی استانفورد- بینه در دانش آموزان مدارس ابتدایی شهرستان اسلامشهر دارای روایی ملاکی از نوع همزمان است.نتیجه گیریدر نهایت، با تحلیل عامل مشخص گردید که ابزار مزبور در دانش آموزان مدارس ابتدایی شهرستان اسلامشهر 6 عامل از 7 عامل نظریه کتل- هورن- کارول (CHC) را تبیین می کند.کلید واژگان: استانداردسازی, نسخه سوم مقیاسهای استعداد تحصیلی وودکاک- جانسون, دانش آموزان مدارس ابتداییPurposeIn this research, "Standardization of the third edition of the Wadkock-Johnson Student Volunteering Scales in elementary school students in Islamshahr" was studied.. Methoed: The original questioning method has been developed to determine whether the third edition of the Woodshow-Johnson Student Volunteering Scales in elementary school students in Islamshahr has internal consistency, stability coefficient, criterion validity, and desirable structure validity. The present research is in the field of psychometric planning. The present research community consists of all students of Eslamshahr primary schools. In this research, 720 students (from the first to the sixth and from each base of 30) were selected as the sample, following a randomized random sampling method. In this research, the third edition of the third edition of the Woodcock Johnson Cognitive Test series has been used as a tool that has a desirable validity and validity.FindingsThe results of this study showed that by examining the internal consistency (using Alpha Cranbach method and two semiring tests with Spearman-Brown correction), stability by means of test-retest method revealed that the tool consisted of internal consistency of questions and desirable stability (higher Of 0.95). Also, the tool with the fifth version of the Stanford-Bineh Hoe Scale in elementary school students in Eslamshahr has a similarity of validity.ConclusionFinally, the factor analysis revealed that this tool explains the factors of the seven factors of the Kotl-Horn-Carroll theory (CHC) in elementary school students in the city of Islamshahr.Keywords: standardization, Third Edition, Woodcock-Johnson Student Awareness Scale, Elementary School Students
-
بر اساس مطالعات انجام شده بسیاری از کشش های مذهبی و تحولات دینی در دوران نوجوانی شکل می گیرد. هدف از پژوهش حاضر ساخت ابزاری روا و معتبر به منظور سنجش دینداری نوجوانان بود. روش پژوهش در این مطالعه از نوع توصیفی بود. پژوهش حاضر شامل دو فاز ساخت و استانداردسازی بود. بدین منظور در فاز ساخت 90 گویه به عنوان مخزن آیتم تهیه شد که در انتهای این فاز مقیاس مقدماتی با 42 گویه تهیه شد. در فاز استانداردسازی نسخه نهایی بر اساس داده های 849 دانش آموز دبیرستانی 6 منطقه شهر تهران -که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ایانتخاب شدند- با 36 گویه فراهم شد. نتایج حاصل از تحلیل عاملی اکتشافی گروه مدرج سازی بیانگر وجود سه عامل باور دینی، عواطف دینی و رفتار دینی بود. همچنین نتایج تحلیل عاملی تاییدی گروه روایی یابی نیز حاکی از برازش مناسب تر ساختاری با سه عامل نظری است. بررسی اعتبار آیتم ها، زیرمقیاس ها و کل مقیاس مدل نهایی نشان داد دامنه ضرایب همگونی درونی زیرمقیاس ها بین 92/0 تا 88/0 است. ضرایب همبستگی نمره آیتم ها با نمره کل زیرمقیاس مربوطه 46/0 تا 76/0 است. بحث در نتایج نیز مشخص کرد مقیاس دینداری نوجوانان از ویژگی های روان سنجی مناسب برخوردار است و می توان از آن به عنوان ابزاری مناسب در مجموعه های پژوهشی با نوجوانان مسلمان استفاده کرد.کلید واژگان: تحلیل آیتم, تحلیل عاملی, استانداردسازی, دینداری, مسلمانThe aim of this study was to formulate a therapy protocol according to the mindfulness based on the activation of spiritual-Islamic schemas in the girl students' marital satisfaction. The population was all girl students studying in the Islamic Azad University in the city of Kangavar, in 2016-2017. 28 students who got the lower scores in the marital satisfaction were voluntarily selected and were randomly placed into the test and control groups of 14. The two groups completed the Jadiri's marital satisfaction questionnaire, once before the test, one time immediately after the test, and once a month after the intervention. The data were analyzed with the help of both one-way ANOVA and multi-way ANOVA tests. The findings showed that the researcher-formulated therapy protocol can significantly increase the level of marital satisfaction among students. This increase also happened in the follow-up phase. As a result, the therapy protocol of mindfulness based on the spiritual-Islamic schemas is a proper way to increase the level of marital satisfaction among the couples.Keywords: mindfulness, spiritual-Islamic schemas, marital satisfaction, family psychology, couple therapy
-
هدف اصلی این مقاله «بازنمایی دیدگاه های ماکسین گرین درباره فضای عمومی و دستاوردهای مهم آن برای بازاندیشی در رفتار تربیتی در مدارس» است؛ بنابراین نخست بر این نکته تاکید شده است که فضاهای عمومی، مکان های مهمی برای بحث، تبادل آزادانه ی افکار و اطلاعات، بدون هرگونه ترس و تهدید درباره ی طیف وسیعی از تناقض ها، اختلاف ها و ابهام های انسانی هستند که هر فرد در عین این که صداهای دیگران را می شنود، صدای خود را منعکس می کند. آنگاه، ضمن توصیف و نقد فضای تربیتی حاکم بر مدارس فعلی، با ابتنا به اندیشه های گرین تصریح شده است که «فضای عمومی می تواند بستر تازه ای را برای فراتر رفتن از استانداردهای آموزشی فراهم کند و زمینه ساز تحقق عاملیت، آزادی، دموکراسی و جهان مشترک در تربیت فراگیر باشد».کلید واژگان: استانداردسازی, فضای عمومی, آفرینش گر, جهان مشترک, آزادی و دموکراسی در تعلیم و تربیتThe main purpose of this article is the representation of Maxine Greene views about public space and its major potentials for the rethinking of the educational behavior in schools. Thus, first of all, this idea is emphasized that public spaces are important places for discussion (for dialog) and a free exchange of ideas and information, through which an individual human being can make his voice heard, while at the same time listening to other individuals voices, without being bothered by any fear and threat arising from a wide range of human contradictions, differences, conflicts and ambiguities that are inherent in human communication. Second, along with describing and criticizing the educational space governing the current schools, based on Greene ideas, it is demonstrated that the public space can provide new contexts for going beyond educational standards, and thus may secure grounds for the realization of agency, freedom, democracy and a shared world in the education of learners.Keywords: Sandardization, public space, shared world, freedom, democracy in education
-
استقلال اخلاقی، به معنای «خود قانون گذاری» و «اطاعت از قوانین خود» است. این مقاله به شیوه تحلیلی و استنتاجی در جستجوی پاسخ به این دو سوال است که اولا، تحقق «استقلال اخلاقی» مستلزم حضور و تمهید چه شرایطی است؟ ثانیا، آیا استقلال اخلاقی شرایط لازم را برای آنکه یک «هدف تربیتی» به حساب آید، دارد؟ چارچوب تئوریک این پژوهش دیدگاه کانت و پیترز است که در پاسخ به سوالات تحقیق مبنا قرار گرفته اند. در پاسخ به سوال اول نظر کانت مبنا قرا گرفته و در پاسخ به سوال دوم، به نظر پیترز استناد شده است. اعتقاد کانت به جایگاه اساسی عقل و اراده آزاد مبنایی برای اعتقاد او به استقلال اخلاقی است. از سوی دیگر، پیترز معتقد است که تحلیل مفهوم «تربیت» و مفهوم «فرد تربیت شده» شاخص ها و شرایط ضروری برای «استقلال اخلاقی» را در اختیار می نهد. از این رو نتیجه گرفته می شود که با به کارگیری روش تحلیل مفهومی و تحلیل مفهوم «تربیت» و «فرد تربیت شده» می توان نشان داد که استقلال اخلاقی یکی از اهداف اصلی تربیت است، زیرا واجد ارزش هایی است که در مفهوم «تربیت» و «فرد تربیت شده» مستتر می باشد. در این میان مشکلات و تعارضات مفهومی بین «استقلال» و «اقتدار تربیتی»، میان «عقل» و «عادت» و «اصالت انتخاب» و «محتوای آموزشی» به میان می آید که در ادامه مورد بحث قرار گرفته اند.کلید واژگان: استانداردسازی, فضای عمومی, آفرینش گر, جهان مشترک, آزادی و دموکراسی در تعلیم و تربیتMoral autonomy means "self-government" and "self-rule". This paper presents the analysis and reasoning in search of answers to the following questions: first, what conditions does moral autonomy require? Second, does moral autonomy possess the requirements necessary for being considered as an aim of education? The theoretical framework of this study is based on Kants and Peters views that have served the theoretical sources and bases of the survey questions. The first question has been answered by referring to Kants ideas, whereas the answer to the second question has been derived from Peters sources. Kant believes that reason and free will are the fundamental bases for moral autonomy. On the other hand, Peters argues that the concept of "education" and the "educated person" provide the criteria and necessary conditions for moral autonomy. Hence, it was concluded that by recourse to conceptual analysis, and here, the analysis of the concepts of "education" and "educated person", we are able to demonstrate that moral autonomy should be one of the main aims of education because moral education implies the concepts of both education and educated person. The paradoxes between the concept of "autonomy and educational authority, between "reason and habits" and "authenticity of choice and educational content" are also discussed.Keywords: Moral autonomy, educational aim, educated man, educational paradox, Kant, Peters
-
پیامدهای ناگوار زیستمحیطی که جهان کنونی با آن روبهروست، ناشی از برخورد غیرمعقول انسان با محیطزیست و استفاده بیرویه از منابع پایه است. بنابراین، لازم است فعالیتهای اقتصادی در سمت و سویی جهت داده شوند که علاوه بر مباحث اقتصادی، جنبههای زیستمحیطی فعالیتهای انسان نیز در نظر گرفته شود. در همین راستا، امروزه تاکید خاصی بر روی مشاغل سبز، یعنی هرگونه کار و شغل شایسته که در حفظ یا احیای کیفیت محیطزیست سهم و نقشی داشته باشد، وجود دارد. اولین قدم در راه توسعه مشاغل سبز بررسی نیازهای جامعه و شناسایی مشاغل سبز بر اساس آن نیازها میباشد. برای درک بهتر از شرایط موجود و برنامهریزی مناسب لازم است مشاغل سبز دستهبندی شده تا با درک صحیحی از اوضاع، اقدامات بعدی بهعمل آید. در این مطالعه، با بررسی منابع مختلف علمی، بهرهگیری از نظر خبرگان و شرایط جامعه، 604 شغل سبز متناسب با شرایط ایران شناسایی شد که این مشاغل در ده حوزه شامل انرژیهای تجدیدپذیر، ساختمان سبز، حمل و نقل سبز، مدیریت آب، مدیریت پسماند، مدیریت زمین (کشاورزی و شیلات)، بازار سبز، گردشگری، ساخت و تولید (صنعت و معدن) و خدمات حوزهبندی شد. با شناسایی این بخشها، سازمان آموزش فنی و حرفهای به عنوان متولی امر آموزشهای مهارتی در حوزه مشاغل، لازم است اقدامات بعدی از قبیل تدوین نیازهای مهارتی و آغاز آموزشهای مناسب را هرچه سریعتر به انجام برساند.
کلید واژگان: آموزش فنی و حرفه ای, شغل, آموزش, مربی, استانداردسازی, محیط زیستThe environment’s horrible consequences faced by the world are caused by the human’s illogical behavior to environment and resources. So it is necessary to move toward an economy that focuses on environmental aspects besides the economic ones. Green economy is a step towards decreasing these difficulties and provides new job opportunities. All these issues are in the frame of green jobs and skills. The green economy is defined as an economy that aims at reducing environmental risks and ecological scarcities, and that aims for sustainable development without degrading the environment. First step to develop green skills is needs assessment and identify green jobs. To do so, it is needed to categorize the green jobs and find the main sectors based on the country conditions for next proceedings. After identifying the main sectors of the green jobs by using the literature review, 604 jobs and skills were identified and classified. These were categorized in 10 main sectors including; renewable energies, green buildings, green transportation, water management, waste management, land management (agriculture and fishery), green markets, green tourism, manufacturing (industry and mines), and services. Iran Technical and Vocational Training Organization (Iran TVTO) responsible for skill training should begin next steps to develop national training curriculums for green jobs and implementing training courses to train technicians in the related field.
Keywords: Technical, vocational training, job, training, instructor, curriculum development, environment -
فصلنامه مهارت آموزی، پیاپی 15 (بهار 1395)، صص 129 -143
توسعه ارتباطات در سطوح بین المللی تا حد زیادی مرزهای کشورها را درهم نوردیده است؛ در چنین فضایی ساده انگارانه است که به آموزش کارآموزان مراکز آموزش فنی و حرفه ای فقط با رویکرد اشتغال داخلی بسنده کنیم. اتکا برالگوهای تدریس سنتی و دانش محور و فاصله داشتن با الگوهای فراشناختی در آموزش های کاربردی، از جمله چالش هایی هستنند که کسب مهارت های استاندارد را دچار وقفه و خلل کرده است. بدون تردید، شیوه ها و الگوهای مهارت آموزی، نیاز به یک بازبینی و استانداردسازی زیربنایی دارد؛ نتایج این استانداردسازی، علاوه بر نقش آفرینی در توسعه اقتصاد داخلی، زمینه های توسعه ارتباطات موثر بین المللی، در حوزه مهارت آموزی را نیز فراهم می سازد. در این مقاله، به منظور مطالعه عینی و عمیق پدیده مورد اشاره از روش داده بنیاد (گراندد تیوری) استفاده شده است، جامعه مورد مطالعه مربیان مراکز فنی- حرفه ای شهر تهران است؛ از این تعداد، 15 مربی از مراکز فنی- حرفه ای مناطق شرق و مرکز و جنوب شهر تهران به روش هدفمند انتخاب شدند. داده های به دست آمده با استفاده از مصاحبه عمیق از جامعه نمونه جمع آوری شد. پس از تجزیه و تحلیل اطلاعات به شیوه کدگذاری باز و محوری و انتخابی، مدل پارادایمی ارایه شده است که در این مدل، ضمن بیان چالش های موجود، راهبردها و استراتژی های کاربردی به منظور توسعه مهارت آموزی در سطوح ملی و فراملی ارایه شده است.
کلید واژگان: آموزش های فنی و حرفه ای, الگوهای مهارت آموزی, استانداردسازی, مدل پارادایمیCommunication development at international level has largely swept down countries’ borders. In such an environment, it is not logical to only follow the current domestic employment approach especially for providing training services for trainees in technical and vocational training centers (TVTCs). Relying on traditional teaching and knowledge-based approaches and avoiding the meta- cognitive patterns in practical and skill training are challenges that have interrupted the process for acquiring the standardized skills. Undoubtedly, skill training practices and patterns need a fundamental review and standardization. So, this standardization not only plays a key role in growing the national economy, but also provides effective international communications in the field of skill training. In this paper, to study this phenomenon objectively and deeply, the Grounded Theory was used. Research population consisted of all Tehran TVTCs’ instructors; of these, 15 people were selected purposefully from east, west and central TVTCs as sample population. Data were collected by using deep interview among the samples. After analyzing data using open, axial and selective coding, a paradigmatic model, including; existing challenges, and applied strategies for skill training development in national and international levels, was developed.
Keywords: Technical, vocational training, skill training patterns, standardization, paradigmatic model -
پژوهش حاضر به منظور بررسی وضعیت موجود دانشگاه شهید بهشتی بر اساس استاندارد بین المللی IWA2: 2007 صورت گرفته است. استاندارد مذکور به منظور یاری رساندن به سازمان های آموزشی که قصد به کارگیری سیستم مدیریت کیفیت ایزو 9001: 2000 را دارند، ارائه شده است. پژوهش حاضر به روش کمی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل اعضای دانشگاه شهید بهشتی (مدیران، اعضای هیات علمی و کارکنان دانشکده ها) بود که از بین اعضای دانشگاه 265 نفر به صورت تصادفی و طبقه ای نسبتی انتخاب گردید. پرسشنامه محقق ساخته حاصل از الزامات و مصادیق اجرا شد. طبق یافته های پژوهش، وضعیت موجود دانشگاه شهید بهشتی در تمامی بند های استاندارد IWA2: 2007 در سطح نسبتا مطلوب ارزیابی شد. بهبود وضعیت موجود و استقرار استاندارد بین المللی IWA2: 2007 در دانشگاه شهید بهشتی مستلزم آمادگی در زمینه های مختلف نظیر آموزش و بهسازی نیروی انسانی، تعهد مدیران و کارکنان و اطلاع رسانی مناسب است.
کلید واژگان: مدیریت کیفیت, ارزیابی کیفیت, استانداردسازی, استاندارد IWA2: 2007The present study has been conducted to evaluate the current status of Shahid Beheshti University based on the international standard IWA 2:2007. The standard is presented to assist educational organizations intending to employ quality management system ISO 9001:2000. The study has been done through a quantitative method. Research statistical population consisted of members of Shahid Beheshti University (managers, faculty and staff of colleges) and among the members of the University, 265 people were randomly selected with a stratified sampling method. Researcher-made questionnaire of requirements and examples was provided. Based on the Research findings, the current status of Shahid Beheshti University in all clauses of the standard IWA 2: 2007 was evaluated in the level of relatively desirable. Therefore, improving the current status and establishing the international standard IWA 2:2007 requires the preparation in various fields at Shahid Beheshti University such as training and developing human resources, commitment of managers and employees and appropriate informing.Keywords: quality management, quality evaluation, standardization, the standard IWA2:2007 -
در این تحقیق، به «استانداردسازی نسخه سوم نوین آزمون توانایی شناختی وودکاک- جانسون برای کودکان دبستانی با مشکلات یادگیری» پرداخته شد تا از این طریق بتوان ابزاری را برای غربالگری، تشخیص و شناسایی ناتوانی یادگیری طراحی و اعتباربخشی نمود. از این رو، با توجه به طرح نمونه گیری طبقه ای سهمی با تاکید بر لایه های جنسیت، مقطع تحصیلی و موقعیت جغرافیایی در شهر و شهرستان های تهران، از گروه بالینی (ناتوان یادگیری) ، نمونه برداری انجام گرفت. بدین ترتیب که 360 نفر نمونه بالینی با ناتوانی یادگیری مورد آزمودن قرار گرفتند و تحلیل های روان سنجی مرتبط با 10 آزمون در حیطه های اعتبار و روایی ابزار انجام گرفت. یافته های روان سنجی نشان داد که ابزار مزبور در گروه بالینی ناتوان یادگیری از اعتبار (ثبات و تجانس درونی) ، روایی ملاکی (از نوع همزمان) برخوردار است؛ در حالیکه با تاکید بر مدل سلسله مراتبی توانایی های شناختی و شیوه تحلیل عامل تاییدی، از روایی سازه برخوردار نمی باشدکلید واژگان: استانداردسازی, روایی سازه, روایی همزمان, اعتبار, نسخه سوم نوین آزمون توانایی شناختی وودکاک, جانسونIn this Research, the "standardized cognitive Ability tests for children with learning Disability Woodcock - Johnson" was considered to be the instrument through the screening , Diagnostic and identification of learning disabilities on the one hand and on the other hand Scholastic Aptitude Clinical Student design and be accredited. Hence, the Quota Stratified sampling plan with an emphasis on the contribution of layers gender , education and location in Tehran province, and clinical Group (learning disability), were sampled. Thus the 360 people with a learning disability in clinical samples were tested, and analyzes related psychometric tests 10 were in the areas of reliability and validity. Psychometric findings indicate that the Instrument in clinical Group validation of learning disability (internal consistency and Stability), criterion validity ( of the same type), and diagnostic validity is discriminant validity, while emphasizing the ability of hierarchical models Confirmatory factor analysis of the cognitive and the Construct validity is not important. While the results of analyzes related psychometric diagnostic validity of the instrument as a result of diagnostic validity study as well as providing school -based learning are Composit. The Composit, a set of four diagnostic tests for screening and diagnosis of learning disability is a learning disability in elementary schoolKeywords: standardized_diagnostic validity_discriminant validity_Reliability_cognitive Ability tests Woodcok – Johnson III (un)
-
مقاله درباره آزمون های واژگانی و چگونگی ساخت و استانداردسازی آنهاست. در ابتدا، زبان و سطوح آن و به ویژه سطح معنایی زبان، مهارت های چهارگانه زبانی و روش های آزمودن آنها، تفاوت گفتار خودانگیخته و برانگیخته و تقلیدی در آزمودن زبان و یک آزمون زبانی استاندارد در زبان فارسی معرفی و بررسی شده اند. سپس آزمون های واژگانی ساخته شده و بکار رفته در طرح «شناسایی واژگان پایه فارسی کودکان ایرانی در دوره ابتدایی» تشریح شده اند. آنگاه با بیان نظری مراحل ساخت و استانداردسازی آزمون، آزمون های مذکور از این منظر نقد و بررسی شده اند و کارهای لازم برای تبدیل آنها به آزمون های استاندارد و رسمی واژگان فارسی بحث و پیشنهاد شده است.
کلید واژگان: زبان, آزمون های واژگانی, استانداردسازی, واژگان پایه فارسیThis articleAims(a) to describe language structure, skills and testing methods; (b) to introduce the project "Persian core vocabulary in Iranian children", specifically its testing methods; (c) to list and describe the stages of test preparation and standardization; (d) and finally to discuss the ways of standardizing the vocabulary tests applied in the above mentioned research project. Based on this article, there will be a standard core vocabulary test in Persian language.Keywords: language, vocabulary tests, standardization, Persian core vocabulary -
پیشینه: برای آگاهی از هویت جنسیتی نوجوانان باید ابزار سنجشی تدوین شود تا بتوان به اطلاعات دقیقتر در این حوزه دست یافت؛ ابزاری که بر مبنای نظری های منسجم بنا شده، ویژگی های روان سنجی آن مورد تائید قرار گرفته و استاندارد شده باشد. در بررسی هویت جنسیتی نوجوانان به جای تشخیصی که طی ساعتها از طریق مصاحبه و مشاوره صورت میگیرد، با ساخت و رواسازی یک پرسشنامه هویت جنسیتی میتوان در زمان بسیار اندک فرد یا گروهی از افراد را از نظر وضعیت هویت جنسیتی شناسایی کرد.هدفپژوهش حاضر با هدف ساخت و استانداردسازی پرسشنامه هویت جنسیتی نوجوانان انجام شد.روشجامعه آماری پژوهش عبارت بود از کلیهی دانشآموزان مقطع متوسطه شهر تهران که در سال تحصیلی90- 1389 مشغول به تحصیل بودند. نمونه ی آماری شامل580 نفر از دانشآموزان (454 دختر و 126 پسر) بود که با روش نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شدند.نتایجپرسشنامه هویت جنسیتی نوجوانان دارای 91 سوال و چهار مقیاس هویت موفق، هویت زودرس، هویت دیررس و هویت آشفته بود. روایی سازهی پرسشنامه با استفاده از مدل تحلیل عاملی با روش تحلیل مولفه های اصلی و چرخش واریماکس بررسی شد و سرانجام 4 عامل از آن استخراج گردید. برای بررسی روایی ملاکی پرسشنامه نیز از دو آزمون پرسشنامه سنجش حالات هویت (بنیون و آدامز) و پرسشنامه نقش جنسیت بم استفاده شد. ضریب اعتبار پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ برای کل سوالات و مقیاسهای آن محاسبه شد که مقدار آن از 73/0 تا 82/0 متغیر بود. هنجارهای پرسشنامه پس از مقایسه نمره های دانشآموزان دختر و پسر برای هر کدام از مقیاسهای چهارگانه بر حسب رتبه درصدی و نمره های تراز شده Z وT محاسبه و تدوین شد.
کلید واژگان: استانداردسازی, پرسشنامه, هویت جنسیتی, نوجوانانThe present study aims to prepare and standardize a teenager's gender identity questionnaire for 15-18 year-old teenagers of Tehran city. The questionnaire included 91 questions measuring four scales, including successful identity, premature identity, serotinous identity and troubled identity. 580 high-school students (454 females and 126 males) of Tehran city in the school year 2010-2011 were randomly selected as the sample volume. The construct validity of the questionnaire was assessed by factor analysis of main components and varimax rotation, and four factors were derived from the questionnaire. Moreover, Bennion and Adam's identity status measurement questionnaire and Bem's sex role questionnaire were used to measure the criterion validity of teenager's gender identity questionnaire. The validity coefficient of the questionnaire and its scales was determined by Cronbach's alpha coefficient to fluctuate between 0.73 and 0.82. After the marks received by male and female students were compared, the questionnaire norms for each scale were calculated and recoded on the basis of T and Z scaled marks.Keywords: standardization, questionnaire, teenager's gender identity -
زمینهتوجه به سلامتی نه از دیدگاه بالینی بلکه از منظر سلامت اجتماعی نگاه تازه ای به سلامتی فراتر از صرفا فقدان بیماری یا ناتوانی بوده و با تاکید بر ارزیابی شخصی افراد از سلامتی خود به کامل بودن عملکرد جسم و ذهن و تطابق اجتماعی اشاره دارد؛ سنجش سلامت و مولفه های تشکیل دهنده آن یعنی سلامت جسمی، روانی و اجتماعی افراد نیاز به ابزرا ویژه ای دارد.هدفهدف از انجام این مطالعه استانداردسازی و هنجاریابی HCQ-54 برای دانشجویان متناسب با نگرانی های سلامت آنان در فرهنگ ایرانی بود.روشاین ابزار برای تعیین اندازه و میزان نگرانی های سلامت توسط اسپات و دوش ساخته شده است. سوالات مربوط به سه خرده مقیاس با عنوان نگرانی های جسمی، نگرانی های روانی و نگرانی های اجتماعی نام گذاری شده است. روایی محتوایی آن توسط اساتید روان شناسی و مشاوره تایید و سپس بر روی یک نمونه 2000 نفری دانشجویان دانشگاه های دولتی شهر تهران اجرا گردید. سوالات با روش آماری مناسب تحلیل و میزان روایی و اعتبار، نقطه برش و نمرات هنجار تعیین گردید.یافته هابر اساس محاسبات انجام شده ضریب همسانی درونی خرده مقیاس های نگرانی های جسمی، نگرانی های روانی و نگرانی های اجتماعی به ترتیب برابر با 646/0، 939/0، 894/0 و برای کل مقیاس برابر با 803/0 برآورد شده است. دامنه تغییرات ضرایب همبستگی متقابل بین نمرات خرده مقیاس های تشکیل دهنده HCQ-54 بین 011/0 تا 997/0 قرار دارد. برای تعیین روایی سازه و مولفه های تشکیل دهنده پرسشنامه از روش تحلیل مولفه های اصلی با چرخش به شیوه نرمال شده واریماکس استفاده شد. نتیجه این محاسبات حاکی از اشباع مقیاس از یک عامل معنی دار و مهم با ارزش ویژه 979/12 است و این عامل 843/28% واریانس کل را تبیین می کند. نتیجه نهایی مربوط به مشخصه های آماری گویه های آزمون (پس از مرحله چرخش به شیوه نرمال شده واریماکس)، حاکی از همبسته بودن 46 سوال در یک عامل اصلی است که این عامل نگرانی های سلامت نام گذاری شد. نمره برش مطالعه حاضر برای تفکیک دانشجویان نگران از دانشجویان غیرنگران 62 به دست آمده است. شاخص های روایی بالینی آزمون برای این نقطه تفکیک، شامل حساسیت، ویژگی، کارآیی و اشتباه طبقه بندی به ترتیب برابر با 3/81%، 72%، 80% و 22% برآورد گردید. آزمون t مستقل نشان داد که بین میانگین دو گروه دانشجویان پسر و دختر در خرده مقیاس های HCQ-54 تفاوت معنی داری وجود ندارد.بحث و نتیجه گیریبا توجه به میزان اعتبار و روایی به دست آمده، پرسشنامه نگرانی های سلامت (HCQ-54) ابزاری است که می تواند مورد استفاده محققان قرار گیرد. افزون بر این، می تواند به عنوان ابزاری برای سنجش نگرانی های سلامت دانشجویان در مراکز مشاوره دانشجویی استفاده شود.
کلید واژگان: استانداردسازی, هنجاریابی, نگرانی های سلامت, نگرانی های جسمی, نگرانی های روانی, نگرانی های اجتماعیThe purpose of this paper is to standardize and normalize the health concerns questionnaire-54 (HCQ-54) to assess the health concerns of Iranian undergraduates at the state-run universities in Tehran, including University of Tehran, Tarbiat Moallem University, Allameh Tabatabai University, Shahid Beheshti University, Sharif University of Technology and Amir Kabir University of Technology. To this aim, 2000 undergraduates were selected using the random multi-stage sampling method. The general reliability of the scale and its subscales was computed through internal consistency. The results indicated excellent internal consistency (general Cronbach's alpha coefficient = 0.803, somatic concerns = 0.894, mental concerns = 0.939, social concerns = 0.646) and proved statistically satisfactory. Moreover, the construct validity of the scale was investigated through factor analysis of principal components with varimax rotation, after which a factor emerged that accounted for 28.843% of the total variance of the scale. The cutoff point of the study was 62 with sensitivity and specificity standing at 80% and 72%, respectively. The independent t-test showed no significant difference between male and female students on the HCQ-54 subscales.Keywords: standardization, normalization, health concerns, somatic concerns, mental concerns, social concerns -
هدف اصلی این پژوهش، بررسی ویژگی های روان سنجی پرسش نامه قدردانی است. پس از اطمینان از اعتبار ترجمه، با روش نمونه گیری در دسترس 335 پاسخ دهنده، شامل 240 دانشجو و 95 طلبه (163 زن و 172 مرد) در این پژوهش شرکت داده شدند. شرکت کنندگان به چهار مقیاس «پرسش نامه قدردانی»، «مقیاس خودارزیابی معنویت»، «مقیاس شادی فاعلی» و «مقیاس رضایت از زندگی» پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از شاخص ها و روش های آماری، شامل فراوانی، میانگین، انحراف معیار، آزمون همبستگی پیرسون، رگرسیون و تحلیل عامل اکتشافی استفاده شد. تحلیل عامل اکتشافی با چرخش متعامد نشان داد که پرسش نامه قدردانی از یک عامل اشباع شده است. ضریب پایایی مقیاس 81/0 به دست آمد. جهت و میزان همبستگی قدردانی با این مقیاس در راستای پژوهش های قبلی و تاییدکننده روایی همگرای آن است. مقایسه نمره های قدردانی گروه ها نشان داد که نمره های طلاب به طور معناداری بالاتر از دانشجویان است. با توجه به یافته های این پژوهش، پرسش نامه قدردانی (GQ-6) قابلیت اجرا برای سنجش قدردانی در ایران را دارد.کلید واژگان: قدردانی, پرسش نامه قدردانی, استانداردسازیThe main purpose of this study was to examine the psychometric features of the gratitude questionnaire. Having become certain of the validity of translation, 335 respondents were selected by way of accessible sampling. Of these respondents, 240 were university students and 95 religious students (163 women and 172 men). The participants replied to four measurement standards i.e. "gratitude questionnaire", "spirituality self-evaluation standard", "nominative happiness standard" and "standard for satisfaction from life". For analysis of the data from the statistical indicators and methods including profuseness, average, standard deviation, Pearson's correlation test, regression and analysis of discovery factor were used. The analysis of discovery factor with an intentional rotation revealed that the gratitude questionnaire is saturated from a single factor. The index of the reliability of the standard was received at 0.81. The direction and degree of gratitude with the said standards was in line with the previous researches and a confirmation of the validity of their correlation. A comparison between the gratitude marks of the groups showed that the marks of the religious students were meaningfully higher than those of the university students. Given the findings of this research, it can be said the gratitude questionnaire (GQ-6) can be implemented for gratitude evaluation in Iran.Keywords: gratitude, gratitude questionnaire, standardization
-
پژوهش حاضر با هدف استانداردسازی پرسشنامه آموزش ترغیبی و بررسی رابطه آن با باورهای هوشی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه شهر کاشمر انجام شد. جامعه پژوهش عبارت بود از کلیه دانش آموزان دختر و پسر دوره متوسطه شهر کاشمر که در سال تحصیلی 89- 1388 مشغول به تحصیل بوده اند. نمونه ی آماری نیز شامل 540 نفر از دانش آموزان (270 دختر و 270 پسر) بود که با روش نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شدند. بدین ترتیب که ابتدا شهر کاشمر به سه حوزه جغرافیایی (شمال، جنوب و مرکز) تقسیم شد. سپس، از هر حوزه چهار مدرسه و از هر مدرسه سه کلاس و سرانجام از هر کلاس 15 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش عبارت بودند از (الف) پرسشنامه آموزش ترغیبی(آموس، پورکی و توبیاس1984؛ تجدید نظر شده 1990؛ شو، 2003) و (ب) پرسشنامه باورهای هوشی (ذبیحی حصاری، 1384). از معدل نمرات دانش آموزان در دروس مختلف نیز به عنوان شاخص عملکرد تحصیلی آنان استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل رگرسیون گام به گام، همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس یک طرفه وآزمون tموردتجزیه وتحلیل قرارگرفت.نتایج نشان دادکه(الف) پرسشنامه آموزش ترغیبی ازروایی و پایایی بالایی برخوردار است؛(ب)مولفه های افزایشی و ذاتی از باورهای هوشی و مولفه های ملاحظه، حوصله، مهارت و تعهد از آموزش ترغیبی بهترین پیش بینی کننده های عملکرد تحصیلی بودند؛ (ج) بین مولفه های آموزش ترغیبی و باورهای هوشی رابطه معناداری وجود دارد؛ و (د) بین باورهای هوشی و عملکرد تحصیلی رابطه معناداری وجود دارد. این نتایج می تواند کاربردهایی برای آموزش و یادگیری اثربخش داشته باشد که در مقاله حاضر به آن پرداخته خواهد شد.
کلید واژگان: آموزش ترغیبی, استانداردسازی, باورهای هوشی, عملکرد تحصیلیThe present study has been carried out with the aim of standardizing invitational teaching survey (ITS) and investigating its relationship with intelligence beliefs and performance of high school students in Kashmar city (Iran). The research population comprised all male and female students studying at high schools in the academic year of 2009-2010 in Kashmar town. The research sample included 540 students (270 females, 270 males), selected through multi-stage random sampling: the city was divided into three regions (north, center, south), then four schools in each region and three classes in each school were randomly selected. Research instruments consisted of (a) Invitational Teaching Survey (Amos, Purkey, Tobias, 1980; Revised 1990; shaw 2003); (b) Intelligence Beliefs Questionnaire (Zabihi, 2005). Grade point average was used as an indicator of student's academic performance. Data were analyzed using step by step regression analysis, Pearson correlation, one-sided ANOVA, and t-test. The results showed that (a) the invitational teaching survey has high reliability and validity; (b) incremental and inherent components of intelligence beliefs and consideration, patience, skill, and commitment components of invitational education are the best predictors of students academic performance; (c) there is a significant relationship between invitational education components and those of intelligence beliefs; (d) there is significant relationship between intelligence beliefs and academic performance. These findings have some implications for effective teaching and learning, which are discussed in this article. -
هدف این پژوهش، تدوین و اولویت بندی استانداردهای عملکرد مدیران آموزشی دوره ی ابتدایی مدارس دولتی شهر تبریز است. برای تحقق این هدف ابتدا پیشینه و مبانی نظری در این زمینه مورد بررسی قرار گرفت و پس از استخراج 6 مولفه ی اصلی و 40 زیر مولفه از چند تن از اساتید و کارشناسان خواسته شد تا در مورد آنها نظر بدهند. سپس پرسشنامه ای تدوین شد و بعد از تصویب نهایی، به نمونه آماری پژوهش که شامل 80 نفر از مدیران مدارس ابتدایی دولتی شهر تبریز بود ارایه شد و از آنها خواسته شد ابتدا مولفه ها را اولویت بندی کرده، و سپس برای بررسی وضعیت استانداردهای تدوین شده در حال حاضر به پرسشنامه ای حاوی 40 سوال پاسخ دهند. روایی پرسشنامه توسط سه نفر از اساتید تایید گردید و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کورنباخ محاسبه شده که برابر 91/0 است. داده های حاصل با استفاده از روش های آماری نظیر: تحلیل فراوانی، میانگین، انحراف معیار و آزمون آماریt و از طریق نرم افزار SPSS تحلیل شد. نتایج حاصل از یافته های پژوهش نشان می دهد که اولویت بندی مولفه های اصلی استانداردها از دیدگاه جامعه آماری به ترتیب بدین شرح است: 1) اخلاق و ارزشها، 2) وظایف، 3) ویژگی ها، 4) مهارت ها، 5) نقش ها، 6) حصول نتیجه. البته در اولویت بندی زیر مولفه ها بین اولویت های برتر از دید مدیران با آنچه که در عمل ملاحظه می شود تفاوتهایی وجود دارد که به تفصیل در متن تحقیق بررسی شده است.کلید واژگان: استانداردسازی, اولویت بندی, دوره ابتدایی, مدیران آموزشی, روشهای آماری, شهر تبریزThe aim of this study was to identify and then to rank the standards for the performance of the elementary schools leaderships. First the literature was reviewed in detail and 6 criteria including 40 sub-criteria were extracted and then we asked some experts to evaluate and approve them. Then a questionnaire is developed and 80 leaders were asked by face-to-face interview to answer for the questions. They should first rank the criteria based on their preferences and then answer for 40 questions about the existing situation of these criteria. The reliability of the questionnaire is approved by three experts and then its validity and reliability is checked. The data are analyzed by calculating the following statistics: average functions, standard deviation and t-student test using the SPSS software. The results show these ranking for main criteria of the standard: 1) ethics and values, 2) obligations, 3) characteristics, 4) skills, 5) roles, 6) achieve results. There are some discrepancies among the preferences of the leaders and what they experience in action and it is discussed in detail in thesis.Keywords: Standardization, ranking, Elementary Schools, Educational Leaderships, Statistical methods, Tabriz city
-
این پژوهش با هدف انطباق و استاندارد سازی آزمون هوشی ویلیامز برای افراد دچار آسیب بینایی بر روی نمونه ای با حجم 439 دانش آموز (221 پسر و 218 دختر) شهرهای تهران و مشهد از 7 5;(پنج سال و هفت ماه) تا 6 15; (پانزده سال و شش ماه) اجرا گردید. این آزمون مشتمل بر آزمون واژگان(رهنمون) و آزمون اصلی است. همسانی درونی آزمون اصلی و رهنمون با استفاده از فرمول 20 کودر- ریچاردسون، به تفکیک گروه های سنی، برآورد گردید. دامنه ضرایب همسانی درونی آزمون اصلی 94% تا 87% (میانگین 91%) بود. ثبات زمانی آزمونها با استفاده از روش آزمون- بازآزمون مورد مطالعه قرار گرفت. برای این منظور از بین کل نمونه هنجاری تعداد 70نفر به طور تصادفی انتخاب و مجددا توسط همان آزمونگران، آزمون شدند. فاصله بین دو اجرای آزمون 3 تا 4 ماه بود. ضریب همبستگی بین دو بار اجرای آزمون اصلی 0.88 و آزمون رهنمون 0.87 بود. اندازه ضرایب نشان دهنده این است که آزمونها از ثبات زمانی قابل قبولی برخوردارند و خطای نمونه برداری زمانی آنها اندک است.روایی محتوایی، ملاکی و سازه آزمون اصلی با استفاده از روش های مناسب مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این تحلیلها حاکی است که این آزمون یک ابزار روا در سنجش هوش کلی افراد نابینا و نیمه بینا است. جداول هنجاری برای نمرات خام آزمون اصلی و رهنمون در 20 گروه سنی به فاصله 6 ماه از یکدیگر (از 7;5 تا 6;15) تهیه گردید. علاوه بر این معادلهای سنی متناظر با نمرات خام آزمون اصلی محاسبه گردید. به طور خلاصه نتایج حاصل از بررسی ویژگی های روان سنجی آزمون حاکی از معتبر و روا بودن استنباطهای حاصل از نمرات آن است و کاربران می توانند با اطمینان خاطر از آن استفاده کنند.
کلید واژگان: استانداردسازی, هوش کلی, آسیب بینایی, اعتبار, روایی
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.