جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « حمایت اجتماعی » در نشریات گروه « علوم تربیتی »
تکرار جستجوی کلیدواژه «حمایت اجتماعی» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
پژوهش حاضر به ارزیابی اثرات نوآوری در خدمات، بازاریابی رسانه اجتماعی و حمایت اجتماعی بر هم آفرینی در ارزش در شرکت ایران خودرو پرداخته است. این تحقیق بر مبنای دستاورد از نوع توسعه ای - کاربردی و بر مبنای اهداف از نوع توصیفی - موردی است که با روش پیمایشی، داده های لازم جمع آوری گردیده است. جامعه آماری تحقیق شامل دو بخش بوده که در بخش اول کلیه مشتریان شرکت ایران خودرو در مناطق 5 گانه تهران و در بخش دوم کارکنان نمایندگی های مناطق موصوف را شامل می شدند. جهت نمونه گیری در بخش مشتریان از روش نمونه گیری غیر احتمالی سهمیه ای، تعداد 384نفر و در بخش کارکنان 50 نفر بر اساس نمونه گیری تصادفی در دسترس انتخاب گردیدند. پیرامون مبانی نظری و پیشینه تحقیق از منابع کتابخانه ای بهره برداری و در بخش میدانی، ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه استاندارد می باشد. داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار Smart-PLS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از بررسی فرضیه های پژوهش حاکی از آن است که بازاریابی رسانه های اجتماعی، نوآوری در خدمات بر هم آفرینی در ارزش هم از سوی مشتریان و هم از سوی کارکنان تاثیر گذار بوده و تاثیر حمایت اجتماعی بر هم آفرینی در ارزش از سوی کارکنان تایید ولی از سوی مشتریان تایید نگردید. لذا با محوریت نوآوری در خدمات، سازمان ها بایستی تلاش کنند هم آفرینی در ارزش را از مجرای بازاریابی رسانه های جتماعی و حمایت اجتماعی هم از منظر کارکنان و هم از منظر مشتریان قوت ببخشند.
کلید واژگان: نوآوری در خدمات, بازاریابی رسانه اجتماعی, حمایت اجتماعی, هم آفرینی در ارزش.The present research has evaluated the effects of service innovation, social media marketing and social support on value co-creation in Iran Khodro Company.This research is based on the achievement of the development-applicative type and based on the objectives of the descriptive type of the case that the necessary data has been collected by the survey method. The statistical population of the research consisted of two sections, in the first section, all the customers of Iran Khodro Company in the 5 districts of Tehran, and in the second section, the employees of the agencies in the mentioned areas were included. 384 people and 50 people were selected based on available random sampling in the customer section using non-probability quota sampling method. Regarding the theoretical foundations and background of the research, using library resources and in the field part, the tool for collecting information is a standard questionnaire. The data were analyzed by structural equation modeling using Smart PLS software. The results of research hypotheses indicate that social media marketing, service innovation has an effect on value co-creation from both customers and employees, and the effect of social support on value co-creation is confirmed by employees but not by customers. Not approved. Therefore, focusing on innovation in services, organizations should try to strengthen value co-creation through social media marketing and social support from both the perspective of employees and customers.
Keywords: Service Innovation, Social Media Marketing, Social Support, Value Creation -
مجله پژوهش های انتظامی - اجتماعی زنان و خانواده، سال دوازدهم شماره 1 (پیاپی 22، بهار و تابستان 1403)، صص 321 -350زمینه و هدف
ارائه حمایت اجتماعی می تواند در کاهش اثرات منفی ابراز هیجانات منفی مراجعان و کارکنان نیروی انتظامی کمک کند. این پژوهش با هدف بررسی نقش تعدیل کنندگی حمایت اجتماعی در روابط بین ابراز هیجانات و نارضایتی زناشویی در میان متاهلین شهر بجنورد انجام شد.
روشپژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. از جامعه متاهلین شهر بجنورد، تعداد 434 شرکت کنندگان با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسشنامه رضایت زناشویی (هودسن، 1992)، پرسشنامه ابرازگری هیجانی (کینگ و امونز، 1990)، پرسشنامه دوسوگرایی در ابراز هیجان (کینگ و امونز، 1990)، پرسشنامه حمایت اجتماعی (شربورن و استوارت، 1991) را تکمیل کردند.
یافته هانتایج نشان داد ابراز صمیمیت و حمایت اجتماعی بطور معکوس و ابراز هیجانات منفی و دوسوگرایی در ابراز هیجانات مثبت بطور مستقیم با نارضایتی زناشویی همبستگی داشت (0.001>P). همچنین نتایج نشان داد با کنترل اثر جنسیت، حمایت اجتماعی نقش معنی داری در تعدیل روابط بین ابراز صمیمت و نارضایتی زناشویی داشت (0.02>P). همچنین با کنترل اثر سن و مدت ازدواج، حمایت اجتماعی بطور معنی داری روابط ابراز هیجانات منفی و دوسوگرایی در حق به جانب بودن با نارضایتی زناشویی را تعدیل کرد (0.0001>P).
نتیجه گیرینتایج مطالعه حاکی از این است که حمایت اجتماعی با تقویت اثرات مثبت ابراز هیجانات مثبت و نیز با کاهش اثرات منفی اثرات ابراز هیجانات منفی میزان نارضایتی زناشویی را کاهش می دهد. برای افزایش رضایت زناشویی لازم است در مداخلات مشاوره ای، علاوه بر آموزش نحوه صحیح ابراز هیجانات به نقش حمایت اجتماعی هم توجه شود.
کلید واژگان: ابراز هیجان, نارضایتی زناشویی, حمایت اجتماعیProviding social support can help in reducing the negative effects on clients and police officers. This study was conducted to investigate the moderating role of social support in the relationship between the expression of emotions and marital dissatisfaction among married people in Bojnord city.
MethodThe current study was descriptive and correlational. From the married community of Bojnord city, 434 participants were selected by multi-stage cluster sampling method. The participants completed the Index of Marital Satisfaction (Hudson, 1992), Emotional Expressiveness Questionnaire (King &Emmons, 1990), Ambivalence Over Emotional Expressiveness Questionnaire (King & Emmons, 1990), and Social Support Scale (Sherbourne& Stewart, 1991).
ResultsThe results showed that expressing intimacy and social support inversely and expressing negative emotions and ambivalence in expressing positive emotions were directly correlated with marital dissatisfaction(P<001). Also, the results showed that by controlling the effect of gender, social support played a significant role in moderating the relationships between expressing intimacy and marital dissatisfaction(P<02). Also, by controlling the effect of age and marriage span, social support significantly moderated the relationship between expressing negative emotions and ambivalence towards the right to be on one's side with marital dissatisfaction(P<0001).
ConclusionThe results of the study indicate that social support reduces marital dissatisfaction by strengthening the positive effects of expressing positive emotions and also by reducing the negative effects of expressing negative emotions. To increase marital satisfaction, it is necessary to pay attention to the role of teaching the correct way to express emotions and social support in counseling interventions.
Keywords: Expression Of Emotions, Marital Dissatisfaction, Social Support -
پژوهش حاضر به بررسی نقش حمایت اجتماعی از سالمندان در بهبود و ارتقاء کیفیت زندگی آنها پرداخت. این پژوهش با روش تحلیلی-اسنادی صورت گرفت و گردآوری اطلاعات از طریق مطالعه و بررسی اسناد (شامل اسناد کتابخانه ای، مقالات، پایان نامه ها، پایگاه های اینترنتی و نمایه ها و نرم افزارهای علمی) با کلیدواژه های مرتبط انجام شد. یافته ها نشان دادند خلا پژوهش منسجم در این زمینه، به ویژه در زمینه تدوین مدلی با رویکرد دینی، در داخل کشور وجود دارد. همچنین حمایت اجتماعی سالمندان از منظر دین، دارای چهار بعد حمایت عاطفی، ارتباطی، ابزاری و معنوی است. حمایت ارتباطی شامل کسب تجربه، صله رحم، گفتگوی صمیمی، رعایت ضعف بدنی و رفتار با حوصله و طمانینه است. حمایت عاطفی شامل تکریم و تعظیم، سخن شایسته، نیکی و مهربانی، و قدردانی است. مولفه های حمایت ابزاری شامل کمک مالی خویشان، کمک مالی حکومت، نفقه و هدیه دادن است. حمایت معنوی نیز شامل مولفه های جلب برکت و روزی، دعای خیر و دلسوزی است. با توجه به تاکید فرهنگ اسلامی بر ارائه حمایت های خاص از گروه های آسیب پذیر نظیر سالمندان، انتظار می رود حمایت های اجتماعی رسمی و غیررسمی همه جانبه با توجه به نیازهای خاص سالمندان و با نظرخواهی از خود سالمندان صورت گیرد.کلید واژگان: کیفیت زندگی, سالمندی, حمایت اجتماعی, حمایت معنوی, جامعه شناسیThe present study examines the role of social support for the elderly in enhancing the quality of their lives. The research method was document analysis and the data were collected through looking at library documents, articles, dissertations, online data bases, indexes and scientific software, searched by relevant keywords. The findings showed that there is a lack of coherent research in the field, especially when it comes to building a model with a religious approach in Iran. From a religious perspective, social support for the elderly has four aspects: communicative, emotional, instrumental and spiritual. Communicative support includes learning from the elderly’s experience, keeping ties and having cordial conversations with them, being considerate of the weakness of their bodies, and treating them with patience and poise. Emotional support includes cherishing and revering them, saying appropriate words to them, doing good deeds for them, and being kind and grateful to them. Instrumental support includes financial support from relatives and government, nafaqa, and giving gifts to the elderly. Spiritual support includes having blessings, livelihood and benisons delivered to them, and sympathizing with them. Given the emphasis placed by the Islamic culture on providing special support for vulnerable groups such as the elderly, it is expected that all-round official and unofficial social support is provided with attention to the elderly’s special needs and through asking their views.Keywords: Quality Of Life, Old Age, Social Support, Spiritual Support, Sociology
-
پیشینه و اهداف
اخلاق حرفه ای معلمان ازعوامل مختلفی مانند شایستگی های فرهنگی و حمایت اجتماعی تاثیر می پذیرد. هدف این پژوهش، مدل یابی روابط ساختاری، شایستگی فرهنگی و اخلاق حرفه ای معلمان ابتدایی با نقش میانجی حمایت اجتماعی بود.
روش هااین پژوهش توصیفی- همبستگی به شیوه مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری شامل معلمان ابتدایی نواحی یک و چهار تبریز به تعداد 2100 نفر بودند که از بین آن ها 325 نفربراساس قواعد مدل یابی معادلات ساختاری به عنوان نمونه انتخاب شدند و به پرسشنامه های شایستگی فرهنگی، اخلاق حرفه ای و حمایت اجتماعی پاسخ دادند. تحلیل داده ها با نرم افزارهای SPSS 26 و SMART PLS 3 انجام شده است.
یافته هانتایج پژوهش نشان داد مدل دارای برازش بوده و شایستگی های فرهنگی و حمایت اجتماعی به صورت مستقیم، مثبت و معنادار (01/0 > P) قادر به پیش بینی اخلاق حرفه ای بودند. همچنین، نقش میانجی حمایت اجتماعی در رابطه ی بین شایستگی های فرهنگی و اخلاق حرفه ای، مثبت و معنادار بود (01/0 > P).
نتیجه گیریبر اساس نتایج می توان گفت که توجه به شایستگی های فرهنگی و حمایت اجتماعی می تواند منجر به رشد اخلاق حرفه ای شود، علاوه بر این نتایج می تواند بینش هایی را برای سیاست گذاران و برنامه ریزان آموزشی درتوسعه اخلاق حرفه ای ایجاد کند.
کلید واژگان: شایستگی های فرهنگی, معلمان ابتدایی, اخلاق حرفه ای, حمایت اجتماعی, آگاهی فرهنگیBackground and objectivesVarious factors including cultural competences and social support affect teachers' professional ethics. This study intended to model structural relationships, cultural competence, and elementary teachers' professional ethics with the mediating role of social support.
MethodThis descriptive-correlational research was conducted using structural equation modeling. The population consisted of 2100 elementary school teachers of Tabriz, out of which 325 teachers were selected, and structural equation modeling was used to answer the valid questionnaires on cultural competence, professional ethics, and social support . Data analysis was done with SPSS 26 and SMART PLS 3 software.
FindingsThe results of the research showed that the model has a good fit and cultural competences and social support were directly, positively, and significantly (P < 0.01) able to predict professional ethics. Moreover, the mediating role of social support in the relationship between cultural competencies and professional ethics was positive and significant (P < 0.01).
ConclusionBased on the results, it can be said that paying attention to cultural competencies and social support can lead to to the development of professional ethics. In addition to these results, it can create novel insights for policy makers and educational planners in the development of professional ethics.
Keywords: Cultural Competence, Elementary Teachers Professional Ethics, Professional Ethics, Social Support, . Cultural Awareness -
این پژوهش با هدف بررسی نقش حمایت اجتماعی مربیان ورزشی بر خودکارآمدی و ذهن آگاهی دانش آموزان شاغل در تیم های باشگاهی فوتبال در سنین پایه انجام شد . پژوهش حاضر از لحاظ هدف جزء تحقیقات کاربردی و پژوهشی توصیفی از نوع همبستگی و از نوع پیمایشی با رویکردی کمی می باشد. جامعه آماری پژوهش 1700 دانش آموزان فوتبالیست در شهر اصفهان می باشند. افراد نمونه براساس اینکه در استان اصفهان عضو تیم فوتبال و عضو بیمه ورزشی فدراسیون پزشکی ورزشی بودند، شناسایی شدند و از این تعداد براساس جدول مورگان کرجسی 375 نفر به عنوان افراد نمونه انتخاب شدند. جهت گردآوری اطالعات از ابزار پرسشنامه های استاندارد پرسشنامه ذهن آگاهی ورزشی (2014)، پرسشنامه حمایت اجتماعی پلیتر و همکاران(2010) و پرسشنامه خودکارآمدی ورزشی(2007) استفاده شد. جهت تحلیل اطلاعات از نرم افزارspss نسخه 22 و جهت بررسی فرضیه ها از آزمون همبستگی پیرسون و آزمون تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. یافته ها نشان داد که حمایت اجتماعی مربیان، بر خودکارامدی بازیکنان تاثیر معنادری دارد. همچنین حمایت اجتماعی مربیان بر ذهن آگاهی بازیکنان تاثیر معنادری دارد.
کلید واژگان: حمایت اجتماعی, خودکارآمدی, ذهن آگاهی, مربیان ورزشی, فوتبال مدارس, روانشناسی ورزشی -
اینترنت در زندگی امروزی، جاری و با توجه به محاسنی چون دسترسی آسان و ضرورت کاربرد آن، عوامل متنوعی اثربخشی مطلوب و مخرب آن را تحت کنترل دارند. در پژوهش حاضر، با توجه به تبعات اعتیاد به فضای مجازی، به نقش نگرش مذهبی، حمایت اجتماعی و حالات خلقی در پیش بینی اعتیاد به اینترنت در دانش آموزان مقطع متوسطه پرداخته شد. این پژوهش از نظر شیوه تحقیق توصیفی از نوع همبستگی و بر حسب هدف از نوع مطالعات کاربردی بود. جامعه آماری تحقیق شامل نوجوانان دختر و پسر مقطع دوم متوسطه منطقه 5 شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1402 بود. حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، 217 نفر برآورد شد که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه اعتیاد به اینترنت یانگ (1998)، نگرش سنج مذهبی سراج زاده (1377)، حمایت اجتماعی زیمت، داهلم و فارلی (1998) و مقیاس حالات خلقی لاوی باند و لاوی باند (1995) بود. داده های حاصل از پرسشنامه ها در دو بخش توصیفی و استنباطی با استفاده از روش تی مستقل، همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد متغیرهای نگرش مذهبی، حمایت اجتماعی، افسردگی، اضطراب و استرس قادر به پیش بینی اعتیاد به اینترنت در دانش آموزان بوده و ابعاد حمایت اجتماعی و نگرش مذهبی، خصوصا بعد پیامدی نگرش مذهبی، سهم بیشتری در پیش بینی اعتیاد به اینترنت دانش آموزان مقطع دوم متوسطه نشان دادند. همچنین بین نگرش مذهبی و افسردگی در دختران و پسران، تفاوت معناداری وجود نداشت، اما تاثیرحمایت اجتماعی در پسران و اضطراب و استرس در دختران به صورت معنادار بیشتر مشاهده گردید.
کلید واژگان: استرس, اضطراب, اعتیاد اینترنتی, افسردگی, حمایت اجتماعی, نگرش مذهبیThe Internet is under control due to its merits, ease of accessibility and necessity in today's life and various factors affecting its desirable and destructive effectiveness. In this study, considering the consequences of cyberspace addiction, the role of religious attitude, social support and mood states in predicting Internet addiction in high school students was discussed. This research was descriptive correlational and applied studies based on the purpose. The statistical population consisted of male and female adolescents, in the second high school of district 5 of Tehran in the academic year of 1402-1401. The sample size was estimated by using Krejcie and Morgan table, 217 people who were selected by cluster random sampling. The data collection tools included the Young's Internet Addiction Questionnaire (1998), Serajzadeh's Religious Attitudes Questionnaire (1998), Zimat, Dahlem & Farley Social Support (1998), and Loviband and Loviband Mood scale(1995). Data were analyzed in descriptive and inferential sections using independent t-test, Pearson correlation and multiple regression. The results of regression analysis showed that variables of religious attitude, social support, depression, anxiety and stress were able to predict internet addiction in students and dimensions of social support and religious attitude, especially the outcome dimension of religious attitude, showed a greater role in predicting Internet addiction in second grade high school students. Also, there was no significant difference between religious attitude and depression in girls and boys, but the effect of social support in boys and anxiety and stress in girls was significantly more.
Keywords: stress, anxiety, internet addiction, depression, social support, religious attitude -
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه حمایت اجتماعی با موفقیت شغلی با توجه به نقش میانجی رفتارنوآورانه در معلمان مدارس ابتدایی دخترانه شهر بوکان است. تحقیق از نظر هدف، کاربردی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه معلمان ابتدایی دخترانه شهر بوکان به تعداد 1260 نفر در سال تحصیلی 99-1398 می باشد. نمونه آماری براساس فرمول کوکران و با میزان خطای 5 درصد برابر 294 نفر از معلمان ابتدایی دختر که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های استاندارد حمایت اجتماعی فیلیپس و همکاران (1986)؛ موفقیت شغلی رادسیپ (1984)؛ و رفتارهای نوآورانه کانتر (1998) استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از شاخص های (میانگین، انحراف معیار، واریانس)، همبستگی چندگانه، رگرسیون چندمتغیر و آزمون تحلیل عاملی تاییدی استفاده گردید. نتایج نشان داد که بین حمایت اجتماعی با موفقیت شغلی و رفتارنوآورانه در معلمان مدارس ابتدایی دخترانه شهرستان بوکان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و مدل از برازش خوبی برخودار است و رفتارنوآورانه نقش میانجی گری قوی دارد. در بخش دیگر، نتایج نشان داد که موفقیت شغلی براساس مولفه های حمایت اجتماعی (حمایت خانواده، حمایت دوستان و حمایت دیگران) و مولفه های رفتارنوآورانه (تولید، ترویج و پیاده سازی) قابل پیش بینی است.کلید واژگان: حمایت اجتماعی, موفقیت شغلی, رفتارنوآورانه, معلمان مدارس ابتداییThe aim of the current study is to examine the relationship between social support and career success with a focus on the mediating role of innovative behavior of girls' primary school teachers in Bukan, Iran. In terms of purpose, the present study was an applied correlational research. The popula tion of the study included all female primary school teachers of Bukan, totally including 1260 teachers in the academic year of 1400-1401. The sample was selected using Cochran's formula with an error margin of of 5% equal which included 294 female primary school teachers selected using the multi-stage cluster sampling method. To collect data, the standard social support questionnaires of Phillips et al. (1986); Radsip's career success (1984); and Kanter's (1998) innovative behaviors were used. To analyze the data, descriptive statistics (mean, standard deviate on, and variance), multiple correlation, and confirmatory fact or analysis were used. The results showed that there is a positive and significant relation ship between social support and career success and innovative behavior among girls' elementary school teachers in Bukan, Iran. Moreover, the model has a good fit, and innovative behavior has a strong mediating role.Keywords: social support, career success, innovative behavior, Primary school teachers
-
هدف از پژوهش حاضر، رابطه ی بین حمایت اجتماعی، معنای زندگی و راهبردهای مقابله ای با تاب آوری زنان بی سرپرست شهر ساری بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان بی سرپرست مراجعه کننده به اداره بهزیستی شهرستان ساری در طی سال های 1399 تا 1401 بود (638 نفر). حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان تعداد 240 نمونه برآورد شد. ابزار پژوهش پرسشنامه های حمایت اجتماعی (زیمت و همکاران، 1998)، معنا در زندگی (استیگر و همکاران، 2006)، راهبردهای مقابله ای (اندلر و پارکر، 1990) و تاب آوری (کانر و دیویدسون، 2003) بود که نمونه های پژوهش به آن پاسخ دادند. داده ها توسط نرم افزار آماریSPSS نسخه 26 توسط آزمون همبستگی پیرسونو رگرسیون چندگانه مورد بررسی قرار گرفت. نتایجنشان داد بین حمایت اجتماعی، معنای زندگی و سبک مقابله ای مساله مدار با تاب آوری ارتباط معنادار و مثبت و بین سبک مقابله ای هیجان مدار و سبکمقابله ای اجتنابی با تاب آوری رابطه معنادار و معکوس برقرار است (05/0>Sig). همچنین نتایج نشان داد که راهبرد مساله دار 431/0، هیجان مدار 324/0-، اجتنابی 313/0-، معنا در زندگی 310/0، و حمایت اجتماعی 260/0،تاب آوری را در زنان بی سرپرست پیش بینی می کند. با توجه به یافته های پژوهش، توجه به افزایش حمایت اجتماعی، معنای زندگی و بکارگیری راهبرد مقابله ای مساله مدار در افزایش تاب آوری زنان بی سرپرست حایز اهمیت است.کلید واژگان: حمایت اجتماعی, معنای زندگی, راهبردهای مقابله ای, تاب آوریJournal of Curriculum Development and Educational Planning Research, Volume:13 Issue: 2, 2023, PP 117 -126The aim of the present study was to examine the relationship between social support, meaning of life, and coping strategies with unattended women’s resilience in Sari. The method of research was descriptive and correlational. The population under study included all unattended women who visited State Welfare Organization of Sari during 2020-2022 (n= 638). Sample size was estimated by using the Kjercie and Morgan’s Table to 240 individuals. The instruments were social support (Zimmet et al., 1998), meaning of life (Steager et al., 2006), coping strategies (Andler& Parker, 1990) and resilience (Conner & Davidson, 2003) questionnaires which were administered to the participants. The data were analuzed via SPSS 26 by conducting Pearson correlation and multiple regression. The results demonstrated that there is a positive and significant relationship between social support, meaning of life and problem-oriented coping strategy with resilience. Additionally, there is a significant negative association between emotion-oriented coping strategy and avoidance coping strategy with resilience (sig< 0.05). Also, the findings showed that problem-oriented, emotion-oriented, avoidance, meaning of life and social support predicted respectively, 0.431, -0.324, -.313, 0.310 of resilience among women. Considering the findings of research, it seems vital to pay sufficient attention to increasing social support, meaning of life, and using problem-oriented coping strategies to boost women’s resilience.Keywords: social support, meaning of life, Coping Strategies, resilience
-
تبیین الگوی مفهومی همبسته های تربیتی_تحصیلی حمایت اجتماعی: کاربست سنتزپژوهی در بررسی شواهد ایران و جهان
حمایت های اجتماعی با در اختیار گذاشتن منابع لازم روانی_اجتماعی، افراد را در مواجه با شرایط تنیدگی زا یاری می رساند. از این رو موقعیت ها و فرآیندهای تربیتی و تحصیلی از این امر مستثنی نیستند. در این پژوهش مدل کیفی همبسته های تربیتی_تحصیلی حمایت اجتماعی در شواهد ایران و جهان تبیین می گردد. نوع مطالعه کاربردی و کیفی بود و از روش سنتز پژوهشی و تکنیک فراترکیب استفاده شد. حوزه بررسی مقالات پژوهشی بین سال های 2015 تا 2022 برای تحقیقات خارجی و 1393 تا 1400 برای تحقیقات داخلی بود. با استفاده از نگرش یکپارچه سازی و مدل سندلوسکی و باروسو (2007) 90 مقاله انتخاب شد. کدگذاری ها به شکل تحلیل تم با نرم افزار Maxqda2018 صورت گرفت. یافته ها در قالب مقولات، مفاهیم و کدها تحلیل و پیاده سازی شد. نتایج نشان داد همبسته های تربیتی_هیجانی شامل (مولفه های عاطفی معطوف به تحصیل با دو مفهوم هیجانات مثبت و منفی)، تربیتی_شناختی شامل (مولفه های بینشی_ادراکی معطوف به تحصیل با دو مفهوم باورهای معطوف به خود و باورها در مورد فرآیند یادگیری)، تربیتی_رفتاری (مولفه های عملکردی معطوف به تحصیل)، تربیتی_روانی شامل (مولفه های روانشناختی معطوف به تحصیل با دو مفهوم کاهش آسیب های روانشناختی و ارتقای عملکرد روانی)، تربیتی_موقعیتی شامل (مولفه های وضعیتی مدرسه و معطوف به تحصیل)، و تربیتی_شغلی شامل (مولفه های روانی_سازمانی معلمان) همبسته های مرتبط با اثر حمایت اجتماعی در فرآیندهای تربیتی_ تحصیلی در شواهد تجربی داخلی و خارجی بود.
نتیجه گیریبا توجه به یافته های به دست آمده توجه و پرداختن به مقوله حمایت اجتماعی و لزوم سرمایه گذاری های آموزشی و مادی از طریق سازوکارهای تربیتی و قانونی جهت افزایش مولفه های مرتبط با تربیت که شامل ابعاد هیجانی، شناختی، رفتاری، روانشناختی، موقعیتی و وضعیت معلمان می باشد ضروری به نظر می رسد.
کلید واژگان: حمایت اجتماعی, همبسته های تحصیلی, فرآیندهای تربیتی, یادگیری, معلمانExplaining the Conceptual Model of Educational and Academic Correlations of Social Support: The Application of Synthesis Research in the Evidence of Iran and the WorldSocial supports help people in facing stressful situations by providing them with the necessary psycho-social resources. Therefore, educational and educational situations and processes are not excluded from this. In this research, the qualitative model of educational-educational correlates of social support is explained in the evidence of Iran and the world. The type of study was applied and qualitative, and research synthesis method and meta- synthesis technique were used. The scope of research articles was between the years 2015 to 2022 for foreign research and 1393 to 1400 for domestic research. 90 articles were selected using the integration approach and the model of Sandelowski and Barroso (2007). Coding was done in the form of theme analysis with Maxqda2018 software. The findings were analyzed and implemented in the form of categories, concepts and codes. The results showed that educational-emotional correlates included (emotional components aimed at education with two concepts of positive and negative emotions), cognitive-educational included (insight-perceptual components aimed at education with two concepts of self-oriented beliefs and beliefs about the learning process), behavioral-educational (functional components oriented to education), psychological-education including (psychological components aimed at education with the two concepts of reducing psychological damage and improving psychological performance), situational-education including (school situational and education-oriented components), and occupational-education including (psychological-organizational components of teachers) correlations related to the effect of social support It was in the internal and external empirical evidence in educational-educational processes.
ConclusionAccording to the obtained findings, attention and attention to the category of social support and the necessity of educational and material investments through educational and legal mechanisms to increase the components related to education, which include emotional, cognitive, behavioral, psychological, situational dimensions and the status of teachers It seems necessary.
Keywords: Social Support, Educational Correlates, Educational Processes, Learning, Teachers -
حمایت اجتماعی به عنوان متغیری مرتبط و تاثیرگذار بر عملکرد تحصیلی، در پژوهش های متعددی مورد بررسی قرار گرفته که نتایج متفاوت و بعضا متناقض این پژوهش ها، ضرورت یک مطالعه فراتحلیلی را برجسته می سازد. پژوهش حاضر با هدف ترکیب یافته های 12 سال پژوهش که در داخل و خارج کشور به بررسی رابطه حمایت اجتماعی و عملکرد تحصیلی پرداخته بودند، انجام شد. جامعه آماری شامل پژوهش های داخلی و خارجی چاپ شده و در دسترس مرتبط با موضوع بود که به ترتیب در سال های 1400-1389 و 2021-2009 انتشار یافته اند. براساس ملاک های ورود و خروج 55 پژوهش و 101 اندازه اثر برگزیده شد که درنهایت پس از تحلیل حساسیت و حذف اندازه اثرهای افراطی 79 اندازه اثر وارد تحلیل شد. یافته ها نشان داد که اندازه اثر ترکیبی برای مدل ثابت 189/0 و برای مدل تصادفی 220/0 بود. در این پژوهش، جنسیت و سن به ترتیب به عنوان متغیرهای تعدیل کننده کیفی و کمی مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بین اندازه اثرهای رابطه حمایت اجتماعی و عملکرد تحصیلی براساس جنسیت تفاوت معناداری وجود نداشت. همچنین نتایج فرارگرسیون نشان داد که با افزایش میانگین سنی از میزان اندازه اثر به مقدار بسیار ناچیز و معناداری کاسته می شود و سهم اندکی از ناهمگنی کل توسط میانگین سنی پژوهش های اولیه تبیین می شود. درنتیجه بر مبنای اندازه اثرهای به دست آمده حمایت اجتماعی در افزایش عملکرد تحصیلی دانش آموزان موثر است.
کلید واژگان: حمایت اجتماعی, عملکرد تحصیلی, فراتحلیلSocial support as a relevant and effective variable on academic performance has been investigated in many studies, and the different and sometimes contradictory results of these studies highlight the necessity of a meta-analytical study. This study aimed to combine the findings of 12 years of Iranian and international investigations which had studied the relationship between social support and academic performance. The statistical population included Iranian and internationally published and available studies related to the subject from 2009-2021. Based on the inclusion and exclusion criteria, 55 studies and 101 effect sizes were selected. Finally, after sensitivity analysis and removal of extreme effect sizes, 79 effect sizes were analyzed. The results showed that the combined effect size was 0.189 for the fixed model and 0.220 for the random model. In this study, gender and age were studied as qualitative and quantitative moderator variables, respectively. The results showed that there was no significant difference in the effect sizes of the relationship between social support and academic performance based on gender. The meta-regression results also showed that by increasing the age mean, the effect size decreases to a very small significant amount and a small part of the total heterogeneity is explained by the age mean of the initial studies. As a result, based on obtained effect size, social support is effective in increasing students' academic performance.
Keywords: social support, Academic Performance, meta-analysis -
هدف از پژوهش حاضر بررسی مدل ساختاری رابطه حمایت اجتماعی و سرمایه روان شناختی با توانمندسازی با نقش میانجی استرس ادراک شده در زنان سرپرست خانوار بود. پژوهش حاضر از نوع همبستگی و تحلیل مسیر بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه زنان سرپرست خانوار یاسوج تشکیل دادند که از این جامعه 250 نفر از زنان سرپرست خانوار به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش را مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده چند بعدی زیمت و همکاران(1988)، پرسشنامه ی سرمایه روان شناختی لوتانز (2007)، پرسشنامه توانمندسازی روانشناختی اسپریتزر و میشرا (1995) و پرسشنامه ی استرس ادراک شده کوهن (1983) تشکیل دادند. داده ها به وسیله نرم افزار آماری SPSS و AMOSنسخه 25 با روش آماری همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان دادند که رابطه مستقیم بین سرمایه روانشناختی با توانمندسازی و رابطه مستقیم حمایت اجتماعی و سرمایه روانشناختی با استرس ادراک شده معنی دار میباشد اما، رابطه مستقیم بین حمایت اجتماعی با توانمندسازی معنی دار نمی باشد. همچنین، رابطه غیر مستقیم حمایت اجتماعی و سرمایه روانشناختی با توانمندسازی زنان سرپرست خانوار از طریق میانجی گری استرس ادراک شده معنی دار میباشد. می توان گفت زنان سرپرست خانواری که از حمایت اجتماعی در رویارویی با مشکلات برخوردار هستند با همدردی و مشورت با دیگران و با کمک سرمایه روان ششناختی می توانند با استرس ناشی از مشکلات روزمره دست و پنجه نرم کنند و در نتیجه این توانمندسازی از سلامت روان کافی برخوردار گردند.کلید واژگان: حمایت اجتماعی, سرمایه روان شناختی, توانمندسازی, استرس, زنان سرپرستThe aim of this study was to investigate the structural model of the relationship between social support and psychological capital with empowerment with the mediating role of perceived stress in female-headed households. The present study was a correlational and path analysis. The statistical population of this study consisted of all female-headed households in Yasuj. From this population, 250 female-headed households were selected as a sample group by simple random sampling. The instruments of this study were the Multidimensional Perceived Social Support Scale of Zimet et al. (1988), the Lutans (2007) Psychological Capital Questionnaire, the Spritzer and Mishra (1995) Psychological Empowerment Questionnaire, and the Cohen Perceived Stress Questionnaire (1983).Findings showed that the direct relationship between psychological capital with empowerment and the direct relationship between social support and psychological capital with perceived stress is significant, but the direct relationship between social support and empowerment is not significant. Also, the indirect relationship between social support and psychological capital with the empowerment of female-headed households through mediated perceived stress is significant. It can be said that women heads of households who have social support in dealing with problems with empathy and consultation with others and with the help of psychological capital can cope with the stress caused by daily problems and as a result of this empowerment of adequate mental health.Keywords: Social Support, psychological capital, empowerment, Stress, women caregivers
-
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین حمایت اجتماعی ادراک شده و خود کارآمدی والدگری از طریق نقش واسطه ای خودتنظیمی هیجانی در والدین دارای فرزند مبتلا به فنیل کتونوری بود. جامعه آماری شامل 195 والد (130 مادر، 65 پدر) ، مراجعه کننده به مرکز حمایت از بیماران متابولیک استان زنجان در سال 1400 بود. تعداد 157 نفر(113زن،44 مرد) از والدین به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده (MSPSS)؛ پرسشنامه راهبردهای خودتنظیمی هیجانی (ESRSQ) و پرسشنامه خودکارآمدی والدگری (PSAM) استفاده شد. تحلیل داده ها از طریق مدل سازی معادلات ساختاری با حداقل مربعات جزیی و با استفاده از نرم افزار Smart PLS انجام شد. با توجه به نتایج بوت استرپ، اثرات مستقیم حمایت ادراک شده از دوستان بر خود تنظیمی هیجانی(011/0, p =24/0 β=) و خود تنظیمی هیجانی بر خودکارآمدی والدگری (0001/0, p =35/0 β=) معنی دار و مثبت بود. اثرات غیرمستقیم حمایت ادراک شده از دوستان (019/0, p =083/0 β=)، از طریق خودتنظیمی هیجانی بر خودکارآمدی والدگری معنادار و مثبت بود. این یافته ها شواهد جدیدی را ارایه می کنند که نشان می دهد راهبردهای خودتنظیمی هیجانی ممکن است هدفی برای مداخلات روان شناختی باشد که برای افزایش خودکارآمدی والدین دارای فرزند مبتلا به فنیل کتونوریا تلاش می کنند. همچنین پیامدهایی برای اقدامات مراقبت های بهداشتی و مداخلات حمایتی-درمانی بیماران فنیل کتونوری دارد، زیرا بر اهمیت کمک به والدین برای مواجه با مشکلات ناشی از این بیماری در خانواده ها تاکید می کند.
کلید واژگان: حمایت اجتماعی, خودتنظیمی عاطفی, خودکارآمدی, فنیل کتونوری, والدینThe purpose of this study was to investigate the relationship between perceived social support and parenting self-efficacy through the mediating role of emotional self-regulation in parents with a phenylketonuria (PKU) child. The statistical population consisted of 195 parents (130 women, 65 men) with PKU children, who referred to the support center for metabolic patients in Zanjan province in 2022. A total of 157 parents (113 women, 44 men) were selected by purposive sampling method. The study utilized three instruments: The Multidimensional Scale of Perceived Social Support (MSPSS), the Parental Self-efficacy questionnaire (PSAM) and the Emotional Self-regulation questionnaire(ESRSQ). The data were analyzed using Smart PLS software, and the relationship between variables was assessed through partial least squares structural equation modeling. According to the bootstrap results, the direct effects of perceived support from friends on emotional self-regulation (β=0.011, p=0.24) and emotional self-regulation on parenting self-efficacy (β=0.35, p=0.0001) was significant and positive. The indirect effects of perceived support from friends (β=0.083, p=0.019) through emotional self-regulation on parenting self-efficacy were significant and positive. These findings provide new evidence that emotional self-regulation strategies may be a target for psychological interventions that attempt to increase the self-efficacy of parents with a PKU child. Our findings have implications for health care practices and supportive-therapeutic interventions for PKU patients, as they emphasize the importance of helping parents cope with PKU-related problems in families.
Keywords: Emotional Self-Regulation, Parents, Phenylketonuria, self-efficacy, Social Support -
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی تاب آوری تحصیلی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین حمایت اجتماعی والدین، معلمان و هم کلاسی ها با اهمال کاری تحصیلی به انجام رسید. جامعه آماری پژوهش، دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهر بیرجند در سال تحصیلی1400-1399 بودند که 450 نفر از آن ها به روش خوشه ای چندمرحله ای به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسش نامه های اهمال کاری تحصیلی و تنظیم شناختی هیجان و نیز مقیاس های حمایت اجتماعی و تاب آوری تحصیلی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که راهبرد های انطباقی تنظیم شناختی هیجان نقش میانجیگری معنی داری در رابطه میان هر یک از انواع حمایت اجتماعی با اهمال کاری تحصیلی دارد. همچنین تاب آوری تحصیلی در رابطه میان حمایت اجتماعی والدین و حمایت اجتماعی معلمان با اهمال کاری تحصیلی به عنوان میانجی نقش آفرینی می کند. نقش میانجی راهبردهای غیر انطباقی تنظیم شناختی هیجان نیز تنها در رابطه میان حمایت اجتماعی والدین با اهمال کاری تحصیلی تایید شد. با توجه به یافته های به دست آمده، پیشنهاد می شود در محیط های آموزشی به منظور کاهش اهمال کاری تحصیلی، نسبت به فراهم سازی حمایت اجتماعی به عنوان یک عامل موثر بر اهمال کاری تحصیلی، برنامه ریزی و اقدام گردد.
کلید واژگان: اهمال کاری تحصیلی, تاب آوری تحصیلی, حمایت اجتماعی, راهبرد های تنظیم شناختی هیجانThe present study aimed at investigating the mediating role of academic resilience and cognitive emotion regulation strategies in the relationship between parents’, teachers’, and classmates’ social support and academic procrastination. The statistical population of this research included junior high school students in Birjand, South Khorasan, in the academic year 2020-2021. A multistage cluster sampling procedure was utilized and 450 students were selected as the research sample. To collect data, the Procrastination Assessment Scale-Students, Child and Adolescent Social Support Scale, Academic Resilience Scale, and the Cognitive Emotion Regulaion Questionnaire were used. The results showed that adaptive cognitive emotion regulation strategies had a significant mediation role in the relationship between any type of social support and academic procrastination. Also, academic resilience was found to play a role in the relationship between parents’ social support and teachers’ social support with academic procrastination as a mediator. The mediating role of maladaptive cognitive emotion regulation strategies was supported only in the relationship between parents’ social support and academic procrastination. According to the results, it is suggested that social support, as an effective factor in educational environments, be planned provided to students to reduce their academic procrastination.
Keywords: academic procrastination, academic resilience, cognitive emotionregulation, social support -
خیانت زناشویی معضلی بزرگ و پیچیده است که پیامدهای خانمان براندازی را به دنبال دارد و جمعیت زیادی از زوجین طی زندگی زناشویی خود با این مشکل مواجه می شوند. در این زمینه ارزیابی های شناختی منفی از استرس و برداشت منفی زوجین از اتفاقات، می تواند پیامدهای آن را تعدیل یا تسهیل نماید. توان تحمل پریشانی ناشی از خیانت زناشویی می تواند تحت تاثیر عوامل مختلفی باشد. هدف پژوهش حاضر، تعیین نقش میانجی ادراک استرس در رابطه بین حمایت اجتماعی، سرمایه روان شناختی و بخشایش با تحمل پریشانی در زوجین دچار خیانت زناشویی است. روش این پژوهش همبستگی بود که از تکنیک معادلات ساختاری استفاده شد. جامعه آماری در این پژوهش، شامل تمام زنان و مردان متاهل دچار خیانت زناشویی مراجعه کننده به مراکز خصوصی مشاوره خانواده شهر تهران در نیمه دوم سال 1398 بود که از میان آنها حجم نمونه ای برابر با 220 تن با استناد به روش قاعده نسبتی کلاین (2011) برای هر پارامتر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شد. این گروه به پرسشنامه های تحمل پریشانی، بخشایش، ادراک استرس، سرمایه روان شناختی و حمایت اجتماعی پاسخ دادند و پس از کنار گذاشتن پرسشنامه های ناقص، داده های 215 تن از آنها وارد فاز تحلیل شد. داده ها با استفاده از نرم افزار (SPSS) نسخه 22 و تحلیل ساختاری گشتاوری (AMOS-20) با محاسبه شاخص های برازندگی تحلیل شد. نتایج حاصل از شاخص های برازندگی، بیانگر برازش مدل پیشنهادی بود. نتایج تحلیل معادلات ساختاری در مدل نهایی، حاکی از معناداری ضرایب مسیر مستقیم بین حمایت اجتماعی، بخشایش و سرمایه روان شناختی، با تحمل پریشانی بود؛ در حالی که ورود ادراک استرس به مدل به عنوان میانجی، باعث تضعیف ضرایب شد که این نشان دهنده نقش جزیی ولی تعدیل کننده اثر حمایت اجتماعی، بخشایش و سرمایه های روان شناختی بر تحمل پریشانی بود؛ زیرا بالا بودن استرس و ادراک استرس، باعث کاهش اثر مثبت متغیرهای پیش بین بر تحمل پریشانی شد. بر اساس این نتایج می توان گفت جهت افزایش تحمل پریشانی در زوجین دچار خیانت زناشویی، می توان از طریق کاهش استرس ادراک شده در آنها، اثر مثبت حمایت های اجتماعی، بخشایش و سرمایه های روان شناختی را تسهیل نمود.
کلید واژگان: ادراک استرس, بخشایش, حمایت اجتماعی, سرمایه روان شناختی, تحمل پریشانی, خیانت زناشوییInfidelity is very large and complex problems that result in devastating consequences and a large number of couples during their married life were exposed with this difficult. In this relation, negative assessments of stress and the couple's negative perception of events can moderate or facilitate infidelity consequences. So Be distress tolerance of marital infidelity are to be influenced by several factors. The aim of this study was to determine the role of perceived stress in the relationship between social support, psychological capital, and forgiveness with Distress tolerance in couples experiencing marital infidelity. The method of this study was correlation of structural equations modeling. The statistics Community of the study included all women and married men experiencing marital infidelity and referred to the family counseling centers in Tehran during the second half of 2019. Samples were among the 215 person that were selected with random cluster method. So they responded to the distress tolerance, forgiveness, perceived stress, psychological Capital and social support inventories. Collected Data were analyzed by using the SPSS-22 Software and Equation Structural Analysis (AMOS) was analyzed by calculating fitness indices. The results of the Index fitness, represents the proposed model was fit. The results of structural equation analysis in the final model showed the significance of direct path coefficients between social support, forgiveness and psychological capital, with distress tolerance. While by inter of stress perception into the model as a mediator weakened the coefficients, which indicates stress perception has a minor but modifying role of social support, forgiveness and psychological capital on distress tolerance. Because high stress and stress perception reduced the positive effect of predictor variables on distress tolerance. Based on these results, it can be said that in order to increase the tolerance of distress in couples with marital infidelity, the positive effect of social support, forgiveness and psychological capital can be facilitated by reducing their perception of stress.
Keywords: perceived stress, forgiveness, Social Support, psychological capital, distress tolerance, Infidelity -
ناامنی شغلی و وضعیت اجتماعی اقتصادی می تواند به بروز مشکلاتی همچون کاهش کیفیت کار، بیماری های جسمی و روحی، خستگی و اختلالات خواب منجر شود؛ ازاین رو، هدف این پژوهش بررسی رابطه ناامنی شغلی و وضعیت اجتماعی اقتصادی با کیفیت خواب با میانجی گری نشخوار فکری و تعدیل کنندگی تاب آوری، حمایت اجتماعی و کنترل شغلی بود. نمونه پژوهش 259 نفر از کارکنان یک شرکت صنعتی در اهواز بود که با استفاده از نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های امنیت شغلی (هلگرن و همکاران، 1999) وضعیت اجتماعی اقتصادی (قدرت نما، 1392)، کیفیت خواب پترزبورگ (بایس و همکاران، 1989)، پاسخ های نشخواری (نولن هوکسما و مارو، 1991)، تاب آوری (کونور و دیویدسون، 2003)، حمایت اجتماعی (واکس و همکاران، 1986) و کنترل شغلی (ادیبی و همکاران، 1390) و برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش الگویابی معادلات ساختاری و تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی (SPSS-24 و AMOS-24) استفاده شد. نتایج نشان داد نشخوار فکری رابطه نداشتن امنیت شغلی و کیفیت خواب را میانجی گری می کند (05/0p<)، تاب آوری رابطه نشخوار فکری و کیفیت خواب را تعدیل می کند (01/0p<) و همچنین، حمایت اجتماعی (01/0p<) و کنترل شغلی (05/0p<) رابطه وضعیت اجتماعی اقتصادی با کیفیت خواب را تعدیل می کند. وضعیت محیط کار می تواند بر کیفیت خواب کارکنان تاثیر بگذارد؛ بنابراین، به مدیران توصیه می شود ازطریق افزایش تاب آوری کارکنان و حمایت اجتماعی و فراهم کردن فرصت کنترل بر شغل، زمینه را برای کاهش تاثیرات منفی ناامنی شغلی، نشخوار فکری و وضعیت اجتماعی اقتصادی نامطلوب بر کیفیت خواب کارکنان فراهم کنند.
کلید واژگان: ناامنی شغلی, وضعیت اجتماعی اقتصادی, کیفیت خواب, نشخوار فکری, تاب آوری, حمایت اجتماعی, کنترل شغلیJob insecurity and Socio-Economic Status (SES) can lead to the problems such as reduction of the quality of work, physical and mental illness, fatigue, & sleep disorders. Therefore, the aim of this study was to investigate the relationship of job insecurity & SES with sleep quality with mediating of rumination & moderating of resilience, social support, & job control. The sample of study was 259 employees who were selected using stratified random sampling. For collecting data were used job insecurity (Hellgren et al, 1999), SES (Ghodratnama, 2013), Pittsburgh sleep quality (Buysse et al, 1989), rominative responses (Nolen-Hoeksema & Morrow, 1991), resilience (Connor-Davidson, 2003), social support (Wax et al, 1986), & job control (Adibi et al, 2011) questionnaires, & for analyzing data, were used structural equation modeling & hierarchical regression analysis (SPSS-24 & AMOS-24). The results indicated that rumination mediates the relation between job insecurity & sleep quality (p<0.05), resilience moderates the relation between rumination & sleep quality (p<0.01), & also, social support (p<0.01) & job control (p<0.05) moderate the relation between SES & sleep quality. Workplace conditions can affect employees’ sleep quality, therefore, it is recommended to managers that through increasing employees’ resilience & social support, & providing opportunity to control over job, provide context for reducing the negative effects of job insecurity, rumination, & unfavorable SES on employees’ sleep quality.
Keywords: job control, Job Insecurity, resilience, rumination, sleep quality, Social Support, Socio-Economic status -
مطالعه حاضر با هدف بررسی وضعیت سایش اجتماعی کارکنان و رابطه آن با بیگانگی شغلی کارکنان اداره کل آموزش و پرورش لرستان انجام شد. روش مطالعه، توصیفی تحلیلی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی کارکنان اداره کل آموزش و پرورش استان لرستان در سال تحصیلی 1395 به تعداد 371 نفر بودند که تعداد 191 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. ابزارگردآوری داده ها پرسشنامه های استاندارد سایش اجتماعی دافی و همکاران (2002) و بیگانگی شغلی صداقتی فرد و عبدالله زاده (1388) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها آزمون کولموگروف - اسمیرنوف، ضریب همبستگی پیرسون، آزمون خی دو ، رگرسیون گام به گام استفاده شد. داده ها توسط نرم افزار 21SPSS تحلیل شد. یافته ها نشان داد ضریب همبستگی چندگانه بین سایش اجتماعی کارکنان و بیگانگی شغلی کارکنان برابر با 438/0 و ضریب تعیین آن برابر با 191/0 بود. همچنین، ضریب هبستگی پیرسون بین بعد سایش سرپرست در ابعاد سایش اجتماعی و بیگانگی شغلی (405/0 = r) و بعد سایش همکار در سطح فردی از ابعاد سایش اجتماعی و بیگانگی شغلی (377/0 = r) در سطح آلفای 1 درصد معنا داربود (001/0>P).
کلید واژگان: بیگانگی شغلی, حمایت اجتماعی, رفتار سایشی, سایش اجتماعیThe aim of this study was to investigate the social undermining and tear of employees and its relationship with job alienation of employees of Lorestan General Directorate of Education. The study method was descriptive-analytical correlation. The statistical population included all the employees of the General Department of Education of Lorestan Province in 2016, numbering 371 people, of which 191 people were selected by available sampling method. Data collection tools were standard questionnaires of social undermining of Duffy et al. (2002) and job alienation of Sedaghatifard and Abdollahzadeh (2009). Kolmogorov-Smirnov tests, Pearson correlation coefficient, Khido, stepwise regression were used to analyze the data by SPSS 21 software. Findings showed: A significant percentage of employees have experienced two dimensions of undermining with supervisor and undermining with co-worker. The coefficient of multiple correlation between social undermining of employees and job alienation of employees was equal to 0.438 and its coefficient of determination was equal to 0.191. Also, Pearson correlation coefficient between supervisor undermining dimension and job alienation (r = 0.405) and peer undermining dimension at individual level and job alienation (r = 0.377) at 1% alpha level was significant (P<0.001).
Keywords: job alienation, social support, Social undermining, Undermining behavior -
مجله پژوهش های انتظامی - اجتماعی زنان و خانواده، سال نهم شماره 2 (پیاپی 17، پاییز و زمستان 1400)، صص 583 -614زمینه و هدف
احساس غربت توسط بسیاری از دانشجویان خصوصا آنان که در زمان تحصیل در خوابگاههای دانشجویی ساکن میشوند، تجربه میشود. پژوهش حاضر با موضوع رابطه احساس غربت با سلامت روان و حمایتهای اجتماعی دانشجویان دختر خوابگاههای کوی دانشگاه تهران انجام شد.
روششناسینوع تحقیق حاضر با توجه به هدف آن کاربردی و روش آن با توجه به ماهیت جمعآوری داده-ها، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانشجویان دختر مقطع کارشناسی ارشد و دکتری خوابگاههای کوی دانشگاه تهران به تعداد 1200 نفر بودند که از آن میان طبق جدول مورگان 384 نفر با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه احساس غربت فارسی؛ پرسشنامه حمایت اجتماعی واکسی و همکاران؛ پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ و ویلیامز استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل دادههای آماری از آزمون همبستگی پیرسون و از روش رگرسیون چندگانه گام به گام بهره گرفته شد.
یافتههانتایج آمار توصیفی و استنباطی پژوهش نشان از آن دارد که بین احساس غربت، دلتنگی برای خانواده و میل بازگشت به وطن با سلامت روان، حمایتهای اجتماعی و حتی علایم سلامت جسمانی، علایم اضطراب و اختلال خواب دانشجویان دختر مورد پژوهش ارتباط معناداری بین (55/0=r) تا (71/0=r) برقرار است.
نتیجهگیریبا توجه به نتایج پژوهش حاضر کنترل و مدیریت میزان احساس غربت دانشجویان دختر ساکن خوابگاهها تاثیر مستقیم و معناداری در ارتقای سطح سلامت روان آنان و حمایتهای اجتماعی این دانشجویان دارد.
کلید واژگان: احساس غربت, سلامت روان, حمایت اجتماعی, خوابگاه های دانشجویی, دانشجویان دخترBackground and AimThe present study was conducted on the relationship between homesickness and mental health and social support of female students in dormitories of the University of Tehran, which is an important part of the concerns of Iranian families.
MethodThe present research was applied according to its purpose and its method was descriptive-correlational according to the nature of data collection. The statistical population of the present study was 1200 female and doctoral students in dormitories of the University of Tehran, of which 384 were selected as the sample size by stratified random sampling according to Morgan table. To collect information from the Persian Homesickness Questionnaire; Questionnaire of social support of Vauxi et al .; The Goldberg and Williams General Health Questionnaire was used. Pearson correlation test and stepwise multiple regression method were used to analyze the statistical data.
FindingsThe findings show that there is a relationship between feelings of homesickness, homesickness and desire to return home with mental health, social support and even physical health symptoms, anxiety symptoms and sleep disorders of female students. Is.
ConclusionThe results showed that the correlation coefficient between the feeling of homesickness and its dimensions with mental health and social support has a significant relationship. The correlation coefficient between mental health and social support is also significant.
Keywords: Feeling homesick, Mental Health, social support, dormitories, female students -
مجله پژوهش های انتظامی - اجتماعی زنان و خانواده، سال نهم شماره 2 (پیاپی 17، پاییز و زمستان 1400)، صص 641 -668زمینه و هدف
زنان بهعنوان نیمی از منابع انسانی در جوامع عامل موثری در پیشبرد اهداف جامعه میباشند. مطالعات نشان میدهند زنان بیش از مردان در معرض فقر و تبعیض قرار دارند. حال زنان بیسرپرست خانوار به واسطه مسوولیت بیش از حد، عدم آشنایی با برخی از مهارتهای اجتماعی و عدم دسترسی به منابع و نیز با از دست دادن شبکه روابط در معرض انواع آسیبهای اجتماعی و روانی و در نتیجه با کاهش احساس امنیت روبرو هستند. لذا پژوهش حاضر با هدف تحلیل کانونی رابطه تابآوری و امنیت روانی اجتماعی براساس ابعاد حمایت اجتماعی در بین زنان بیسرپرست خانواده انجام پذیرفت.
روشاین پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی از نوع همبستگی میباشد. جامعه-آماری پژوهش کلیه زنان بیسرپرست تحت پوشش بهزیستی استان آدربایجان شرقی بود که 3000 نفر میباشند که بر اساس جدول کرجسی و مورگان 345 نفر به صورت در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه-های امنیت روانی زارع و امینپور(1390)، پرسشنامه حمایت اجتماعی ادراک شده چندبعدی زیمت و همکاران(1998) و پرسشنامه تابآوری کانر و دیویدسون (2003) بوده است و تحلیل دادهها با استفاده از آزمون همبستگی کانونیک انجام شد.
یافتههایافتهها نشان داد بین ابعاد حمایت اجتماعی با مولفههای تابآوری و مولفههای امنیت روانی زنان بیسرپرست خانواده رابطه معناداری وجود دارد p<0.05 . همچنین نتایج نشان داد که متغیرهای تابآوری با ضرایب(4/24) و امنیت روانی با ضرایب (5/22) توسط متغیر ابعاد حمایت اجتماعی قابل پیشبینی هستند.
کلید واژگان: حمایت اجتماعی, تاب آوری, شادکامی, امنیت روانی, زنان بی سرپرست خانوادهBackground and AimWomen as half of human resources in societies are an effective factor in advancing the goals of society and the family. Studies show that women are more vulnerable to poverty and discrimination than men. Now, homeless women are exposed to all kinds of social harms due to excessive responsibility, lack of familiarity with some social skills, lack of access to resources and consequently poor quality of life, as well as loss of network of relationships and responsibilities of dependents. And psychologically and consequently face a decrease in feelings of security, so the present study was conducted with the aim of focal analysis of the relationship between resilience, happiness and psychosocial security based on the dimensions of social support among homeless women.
ResearchMethodThis research is applied in terms of purpose and descriptive in terms of nature and method. The statistical population of the study was all homeless women covered by the welfare of East Azerbaijan province, which is 3,000 people. According to Krejcie and Morgan table, 345 people were selected by convenience sampling. The research instruments included Zare and Aminpour (2011) Mental Security Questionnaire, Zimet et al.'s Multidimensional Perceived Social Support Questionnaire (1998), Oxford Happiness Questionnaire (1998) and Connor & Davidson (2003) Resilience Questionnaire. Were performed using canonical correlation test.
ResultsThe results showed that there was a significant relationship between the dimensions of social support and the components of resilience, happiness and components of psychological security of homeless women p <0.05.
Keywords: social support, Resilience, Happiness, mental security, Homeless Women -
هدف
بیماری هپاتیت، مشکل عمده بهداشتی در دنیا بوده و یکی از ده علت اصلی منجر به مرگ در انسان ها می باشد. این بیماری از علل مهم سرطان و اختلال کبدی بوده و ناتوانی هایی را در افراد ایجاد می کند. هدف پژوهش حاضر تعیین نقش خوش بینی در رابطه بین حمایت اجتماعی و پیروی از درمان بیماران هپاتیت شهر زنجان بود.
روشروش این پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی بیماران مبتلا به هپاتیت مراجعه کننده به مرکز جامع سلامت شماره 5 شهر زنجان در نیمه اول سال1398به تعداد999نفر بودند که210نفر به روش نمونه گیری در دسترس در این مطالعه گزینش شدند. برای جمع آوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه های پرسشنامه خوش بینی شییر و کارور(1985)، حمایت اجتماعی شربورن و استوارت(1991)و پیروی از درمان موریسکی و همکاران(2008) استفاده شد. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری پیرسون و رگرسیون چندگانه در نرم افزار Spss نسخه25 استفاده شد. سطح معنی داری برای همه آزمون ها05/ لحاظ گردید.
یافته هانتایج نشان داد بین حمایت اجتماعی با پیروی از درمان (001/0 p<،360/0r=)، بین حمایت اجتماعی با خوش بینی (001/0 p<،390/0r=) و نیز بین خوش بینی با پیروی از درمان همبستگی مستقیم و معناداری وجود داشت (001/0 p<، 417/0r=). همچنین نتایج نشان داد اثر کل حمایت اجتماعی بر خوش بینی معنادار بود (001/0 p<،422/0β=). نقش میانجی جزیی خوش بینی در رابطه حمایت اجتماعی و پیروی از درمان معنادار بود(05/0> p).
نتیجه گیریبه طورکلی نتیجه این پژوهش نشان داد که حمایت اجتماعی با میانجی گری جزیی خوش بینی رابطه معناداری با پیروی از درمان بیماران هپاتیت داشت.
کلید واژگان: خوش بینی, حمایت اجتماعی, پیروی از درمان, بیماران هپاتیتPurposeHepatitis is a major health problem in the world and is one of the ten leading causes of death in humans. This disease is an important cause of cancer and liver disorders and causes disabilities in people. The aim of this study was to determine the role of optimism in the relationship between social support and treatment adherence of hepatitis patients in Zanjan.
MethodologyThe method of this research was correlational. The statistical population of the study included all patients with hepatitis referred to the Comprehensive Health Center No. 5 in Zanjan in the first half of 2019 were 999 people, who 210 patients was selected by accessible randoming in the study. To collect the required data, McLean (1993) Ambiguity Tolerance Questionnaire, Sherborne & Stewart (1991) Social Support Questionnaire and Moriski et al. (2008) treatment adherence questionnaire were used to collect the required data. Also, Pearson statistical tests and multiple regression in Spss software version 25 were used to analyze the data. Significance level was considered 0.05 for all tests.
FindingsThe results showed between social support with treatment adherence (P<0.001, r= 0.360), between social support with optimism (P<0.001, r= 0.329) and also between optimism. There was a direct and significant correlation with treatment (P <0.001, r= 0.349). The results also showed that the effect of total social support on optimism was significant (P<0.001, β= 0.442). The partial mediating role of optimism in the relationship between social support and treatment adherence was significant (P<0.05).
ConclusionIn general, the results of this study showed that social support with partial mediation of optimism was significantly associated with treatment adherence of hepatitis patients.
Keywords: Optimism, social support, Treatment Adherence, Hepatitis Patients -
هدف مطالعه حاضر، بررسی رابطه کیفیت زندگی و سلامت روانی دانش آموزان دختر متوسطه دوم است. روش مطالعه حاضر کمی- پیمایشی و با ابزار پرسشنامه و بر روی جامعه دانش آموزی روستایی متوسطه شهرستان دهلران در سال تحصیلی 1397 صورت گرفته است. جامعه آماری 1176 نفر و حجم نمونه نیز بر اساس جدول مورگان 308 نفر است. اعتبار پرسشنامه از طریق توزیع مقدماتی تعدادی پرسشنامه (25 مورد) و بر اساس آزمون آلفای کرونباخ مورد بررسی قرار گرفته است. برای بررسی فرضیات تحقیق از آزمون های آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شده است. همچنین پرسشنامه های مورد استفاده شامل ترکیب پرسشنامه استاندارد سلامت روانی گلدبرگ (1978) و پرسشنامه کیفیت زندگی ویلیامز و باتن (1981) است. نتایج نشان دادند سطح کیفیت زندگی دانش آموزان روستایی در حد بالا و سطح سلامت روان نیز متوسط است. بین متغیر کیفیت زندگی و سلامت روان رابطه معناداری وجود دارد و میزان این همبستگی (70/0=r) و (05/0 ≥ P) حاصل شد. نتایج رگرسیون نیز نشان داد که متغیر کیفیت زندگی به میزان 49/0 متغیر سلامت روان را پیش بینی می کند. با توجه به اثرگذاری کیفیت زندگی بر سلامت روان دانش آموزان، وزارت آموزش و پرورش باید بیش از هر اقدام دیگری بر موضوع ارتقاء کیفیت زندگی دانش آموزان دختر روستایی که بر سلامت روان آنان نقش به سزایی دارد تمرکز نماید.
کلید واژگان: کیفیت زندگی, سلامت روان, دانش آموزان دختر روستایی, حمایت اجتماعیThe purpose of the present study was to investigate the relationship between quality of life and mental health in high school students. This quantitative correlational research used the questionnaire tool on the rural high school student community in Dehloran city in the school year 2017-2018.The statistical population consisted of 1176 students and, based on Morgan’s table, the sample size was 308.Validity and reliability of the questionnaire were determined through preliminary distribution of a number of questionnaires (25)and by employment of Cronbach’s alpha test. Statistical tests (Pearson correlation, independent t-test, and regression) were used to examine research hypotheses. Moreover, the employed questionnaire was a combination of Goldberg’s General Health Questionnaire (1978) and the Quality of Life scale by Williams and Batten (1981). Results showed that the students had a high quality of life and an average level of mental health. There was a significant correlation between quality of life and mental health (correlation coefficient r=0.70, and p≤0.05).Regression results indicated that the independent variable (quality of life) could explain 49% of the variation in the dependent variable (mental health). Given the substantial effect that quality of life has on students’ mental health, the first step that the Ministry of Education should take is to concentrate on improving the quality of life of high school students through teaching them life skills.
Keywords: quality of life, mental health, high school students, social support
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.