جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "phenomenological study" در نشریات گروه "علوم تربیتی"
تکرار جستجوی کلیدواژه «phenomenological study» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
هدف پژوهش حاضر مطالعه پدیدارشناسانه تجربه زیسته دانشجو-معلمان دانشگاه فرهنگیان از مشارکت و همدلی مردمی، برای مدیریت بحران کرونا، از منظر آثار تربیتی بود. پژوهش با رویکرد پدیدارشناختی انجام شده است. داده ها از طریق یک پرسشنامه باز- پاسخ محقق ساخته گردآوری شده و اعتبار پرسشنامه را ده متخصص دانشگاه فرهنگیان تایید کرده اند. نمونه آماری پژوهش به روش هدفمند، نمونه گیری موارد مطلوب و ادامه تا اشباع نظری شناسایی و داده ها از طریق 37 نفر از دانشجو-معلمان ممتاز و سرآمد دانشگاه فرهنگیان کشور(به انتخاب و معرفی همکاران هیئت علمی) گردآوری شدند. براساس نتایج پژوهش، در حوزه شناخت مقوله الگوبرداری از پویش مشارکت و همدلی مردمی شامل الگوبرداری از ایثار و فداکاری و نحوه مدیریت مردمی بحران و مقوله افزایش شناخت در مورد بیماری کرونا، راه های کنترل آن، شیوه های مراقبت از خود و دیگران، اهمیت سلامتی و ارتباط سلامت فردی و اجتماعی به دست آمده است. در حوزه رفتاری، همراهی دانشجویان با این حرکت و حمایت از آن، تغییر سبک زندگی، افزایش شکیبایی، ترجیح منافع جمعی بر فردی و تغییرات گفتاری گسترده در ارتباطات کلامی و تعاملات زبانی استخراج شده است. اثرات تربیتی پویش مشارکت و همدلی در حوزه نگرشی، در سه زمینه باورها، شامل رشد باورهای دینی مانند توکل، صبر، شکر و قدرشناسی از نعمتها، مسئولیت پذیری، شامل رشد حس مسئولیت پذیری و تعهد و رشد عواطف و تمایلات سازنده مانند عشق، محبت و مهربانی، احترام، همدلی، افتخار به هویت ایرانی، امنیت و آرامش، رضایت، امید، نوعدوستی، وطن دوستی، شوق و ارزشمندی و رشد تمایلاتی چون تمایل به خدمت، ایثار، فداکاری و مشارکت استخراج شده است.
کلید واژگان: آثار تربیتی, تجربه زیسته, پویش مشارکت و همدلی, شرایط کرونایی, مطالعه پدیدارشناسانهTo extract the educational implications of student-teachers’ experiences of empathy and cooperation among people during the COVID-19 crisis, a questionnaire with open response questions was constructed by the researcher and then validated by ten experts at Farhangian University. 37 student-teachers who were among the top achievers and were selected by their professors, completed the questionnaire. The findings show that the respondents learned not only about the disease and ways of treating it, but also learned through observation how to be self-sacrificing. Behaviorally speaking, they became more patient, altruistic, group oriented, and verbally communicative. Attitudinally, religious beliefs, as well as a sense of social responsibility, commitment, and positive affects were strengthened.
Keywords: Educational Effects, Life Experience, Cooperation, Empathy, COVID-19, Phenomenological Study -
بیش از دو سال درگیری نظام آموزش عالی با کرونا و درنتیجه همه گیری آموزش های مجازی، منجر به تغییر الگوواره آموزش گردید. لذا درک تجربه ی زیسته ی اعضای هیات علمی از این پدیده می تواند جهت گیری های آموزش پساکرونا را به نحو قابل توجهی تحت تاثیر قرار دهد. لذا پژوهش حاضر باهدف «ادراک اعضای هیات علمی دانشگاه اراک از آموزش مجازی در دوره کرونا»، انجام شده است. رویکرد پژوهش کیفی و با راهبرد پدیدارشناسی کلایزی انجام شده است. مشارکت کنندگان بالقوهی پژوهش حاضر کلیه ی اعضای هیات علمی دانشگاه اراک بودند که با استفاده از روش اشباع 21 نفر در مطالعه حاضر شرکت کردند و سوالات به وسیله ی مصاحبه های نیمه ساختاریافته، در مدت زمان تقریبی 32 تا 70 دقیقه بود. داده ها با استفاده از فن تحلیل مضمون تجزیه وتحلیل شدند. تحلیل مضمون داده های حاصل از مصاحبه ها به 164 مضمون پایه، 14 مضمون سازمان دهنده ی مرحله ی دوم،5 مضمون سازمان دهنده ی مرحله ی اول و 1 مضمون فراگیر منتج شد که بر این اساس تجربه ی زیسته ی اساتید دانشگاه اراک از آموزش مجازی در بدین شرح بود؛ آموزش مجازی به مثابه یک فرصت، عدم وجود بسترهای فنی-اجتماعی موردنیاز آموزش مجازی، عدم آمادگی کافی اساتید، کاهش کیفیت آموزش و پیامدهای منفی روان شناختی. با توجه به نتایج به دست آمده می توان ابراز داشت، همه گیری جهانی کرونا ازیک طرف باعث افزایش مهارت و تجربه ی آموزشی کلیه ی ذینفعان شده و از طرف دیگر آسیب های جسمانی-روانی را به بار آورده است؛ لذا با توجه به مضامین کشف شده از تجربه ی زیسته ی اعضای هیات علمی دانشگاه اراک می توان در کیفیت بخشی به آموزش های مجازی اقدام کرد.کلید واژگان: آموزش مجازی, پدیدارشناسی, ادراک, اعضای هیئت علمیThe present study was conducted with the aim of "Perception of Arak University faculty members from virtual education in the period of Covid-19 19". In terms of purpose, it is applied and with a qualitative approach of phenomenological type. Potential participants in the present study were all faculty members of Arak University who participated in the present study using the saturation method of 21 people and the questions were asked through semi-structured interviews in approximately 32 to 70 minutes. Data were analyzed using content analysis technique. The content analysis of the interview data resulted in 164 basic themes, 14 second stage organizing themes, 5 first stage organizing themes and 1 comprehensive theme, based on which was the life experience of Arak University professors from virtual education during the prevalence period. Virtual education as an opportunity, lack of technical-social context required for virtual education, insufficient preparation of teachers, reduced quality of education and negative psychological consequences. According to the obtained results, it can be stated that Corona pandemic on the one hand has increased the skills and educational experience of all stakeholders and on the other hand has caused physical and psychological injuries; Therefore, according to the themes discovered from the lived experience of the faculty members of Arak University, it is possible to provide virtual education in a qualitative manner.Keywords: virtual education, Phenomenological study, Perception, faculty members
-
با همه گیری کرونا، آموزش مجازی بیش از گذشته موردتوجه نظام آموزشی قرار گرفت. بهره گیری از آموزش مجازی بدون توجه به اصول اساسی و چالش های احتمالی آن، موجب بروز موانع و مشکلاتی در اجرا، اثربخشی و بهره گیری کاربردی از ظرفیت های آن خواهد شد. هدف پژوهش حاضر، مطالعه پدیدارشناسانه چالش های آموزش و ارزشیابی مجازی در مدارس ابتدایی از نگاه معلمان و والدین بود. روش پژوهش، کیفی و از نوع پدیدارشناسی بود. مشارکت کنندگان در پژوهش 34 نفر از معلمان و والدین دانش آموزان مقطع ابتدایی (هر گروه 17 نفر) شهرستان گناباد بودند که با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، مصاحبه نیم ساختاریافته بود که بر پایه اشباع نظری، تعداد 34 مصاحبه انجام شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از روش هفت مرحله ای کلایزی استفاده شد. فرایند تجزیه وتحلیل داده ها، پس از حذف موارد مشابه و فرمول بندی کردن مفاهیم، منجر به استخراج 48 مفهوم فرعی گردید. مفاهیم فرعی در ذیل 4 مقوله اصلی 1) چالش های فرهنگی و اجتماعی، 2) چالش های فنی و زیرساختی، 3) چالش های آموزشی، و 4) چالش های اخلاقی دسته بندی شد. از نتایج مطالعه حاضر می توان ضمن استفاده از قابلیت-های آموزش مجازی، در رفع چالش های احتمالی و اثربخشی هر چه بیش تر آن استفاده کرد.
کلید واژگان: آموزش و ارزشیابی مجازی, پژوهش کیفی, روش کلایزی, مدارس ابتدایی, مطالعه پدیدارشناسانهWith the corona epidemic, virtual education has received the attention of the educational system more than before. Taking advantage of virtual education regardless of its basic principles and possible challenges will cause obstacles and problems in the implementation, effectiveness, and practical use of its capacities. The aim of the current research was to study the phenomenological challenges of virtual education and evaluation in primary schools from the perspective of teachers and parents. The research method was qualitative and phenomenological. The participants were 34 teachers and parents of elementary school students of Gonabad city (17 persons in each group), who were selected using the snowball sampling method. To collect the data, a semi-structured interview was used. Based on theoretical saturation, 34 interviews were conducted. To analyze the data, the seven-step Claysey method was used. After removing similar items and formulating concepts, the data analysis process led to the extraction of 48 sub-concepts. Sub-concepts were categorized under 4 main categories: 1) cultural and social challenges, 2) technical and infrastructure challenges, 3) educational challenges, and 4) ethical challenges. The results of the present study can be used to solve possible challenges and increase its effectiveness while using the capabilities of virtual education.
Keywords: virtual education, evaluation, qualitative research, Phenomenological study, Claesian method, Elementary Schools -
هدف از این پژوهش بررسی و تبیین چالشهای مدیران مدارس دوره ابتدایی شهر اهواز در رهبری مدارس در دوران آموزش مجازی است. در این تحقیق از روش کیفی، با رویکرد پدیدارشناسی توصیفی هوسرل، استفاده شده است. قلمرو پژوهش شامل کلیه مدیران مدارس ابتدایی شهر اهواز است. بدین منظور، 8 نفر از مدیران دوره ابتدایی به شیوه ای هدفمند، از نوع موارد مطلوب، به عنوان نمونه انتخاب شدند و با آن ها مصاحبه نیمه سازمان یافته صورت گرفت. دادههای پژوهش با استفاده از چرخه تجزیه و تحلیل کرسول شامل سازماندهی دادهها، خواندن و یادداشت کردن، توصیف، طبقهبندی و رمزگذاری، تفسیر روایی و پایایی دادهها و نمایش و تجسم دادهها استخراج و تحلیل شدند. بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش، مدیران مدارس چالشهای مدرسه مجازی را به ترتیب در محورهایی چون منابع مالی، زمان، همکاری والدین/ خانواده، توسعه حرفهای، پاسخ گویی به مسیولیتها و معلمان/ کارکنان مدرسه شناسایی کردند. علاوه براین، مدیران چالشهای دیگر مدارس مجازی را در قالب دو محور «برنامه شاد» و مسایل مربوط به خانوادهها عنوان کردند. مهمترین چالشهای برنامه شاد شامل مواردی چون تعریف نکردن سهم کارکنان مدرسه به جز معلمان، پایین بودن سرعت شبکه اینترنت، مشکل احراز هویت دانشآموزان و خروج آنان از برنامه شاد، نبود قابلیت مشاهده گیرندگان پیام برای کاربران و پایین بودن کیفیت فایلهای ارسالی در این برنامه بودند. به علاوه، مدیران مدارس چالشهای مربوط به خانوادهها را نیز در دو مضمون بیبضاعتی و تمکن مالی نداشتن خانوادهها و بیکاری، طلاق، اعتیاد و بزهکاری والدین عنوان کردند.
کلید واژگان: آموزش مجازی, مدیران مدارس ابتدایی, دنیاگیری کوید 19, تجارب زیسته, مطالعه پدیدارشناسیThe purpose of this study was to investigate and explain the challenges of primary school principals of Ahvāz in leading schools during the virtual education. To achieve this goal, a qualitative research method was used with Husserl's descriptive phenomenological approach. For this purpose, semi-structured interviews were conducted with eight primary school principals, who were purposefully selected. Data were extracted and analyzed using Creswell’s analysis cycle, including data organization, reading and writing, description, classification and coding, interpretation of the data validity and reliability, and displaying and visualization of the data. The results showed that the school principals identified the challenges of the virtual school in the areas of financial resources, time, parent/family cooperation, professional development, responsiveness to the responsibility and teachers/school staff, respectively. In addition to these challenges, which were based on the theoretical framework of the study by Richardson et al (2015), principals described the other challenges of the virtual school as “shād application” and "family issues". The most important challenges of shād application are themes such as not defining the role of school staff except teachers, low internet speed, problem of students’ authenticating and leaving the shād application, inability of users to see the message recipients, and the low quality of the files sent by users in this application were detected. In addition, the principals described the challenges of families in terms of the two themes: "poverty and financial inability of families" and "unemployment, divorce, addiction and parental delinquency."
Keywords: Virtual Education, Primary School Principals, COVID-19 pandemic, Lived experiences, phenomenological study -
هدف
پژوهش حاضر با هدف بررسی تجربه های زیسته دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری ویژه از بافت تحصیلی آنان انجام گرفت.
روشپژوهش حاضر از نوع پژوهش های کیفی و مبتنی بر رویکرد پدیدارشناسی است. جامعه پژوهش دانش آموزان دختر دارای اختلال یادگیری ویژه در تبریز بودند که به روش نمونه گیری هدفمند آزمودنی ها انتخاب شدند. اطلاعات با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته و از 14 دانش آموز دارای ملاک های ورود به پژوهش گردآوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش پدیدارشناسی اسمیت استفاده شد که در آن 3 مضمون اصلی و 19 مضمون فرعی از داده ها استخراج شد.
یافته هابراساس نتایج حاصل از تحلیل داده ها مضامین اصلی و فرعی این پژوهش عبارت هستند از پاسخ های هیجانی (استرس، تنش، خشم، احساس حقارت، احساس تنهایی، خستگی هیجانی، نگرانی و خودسرزنشگری)، پاسخ های روانی تحصیلی (استقلال نداشتن در انجام تکالیف، بی ارزش جلوه دادن درس و تحصیل، پنهان کاری تحصیلی، پرخاشگری، درماندگی آموخته، ترس از امتحان، عزت نفس پایین و اعتماد به نفس پایین) و پاسخ های اجتماعی (خجالت کشیدن، احساس طرد شدن از جانب همسالان و معلمان و انزوا).
نتیجه گیرینتایج حاصل از این پژوهش راهگشای پژوهش های بیشتر در حوزه مداخله های مربوط به اختلال یادگیری ویژه خواهد بود زیرا یافته های حاصل، طراحی و ارزیابی اثربخشی روش های درمانی را می طلبد که بتواند ابعاد مختلف مشکلات این گروه از دانش آموزان را پوشش دهد.
کلید واژگان: اختلال یادگیری ویژه, مطالعه پدیدار شناختی, تجارب زیسته, دانش آموزانObjectiveThe aim of current study was to study the challenges of students with learning disability.
MethodThis is a qualitative phenomenological study. The population of the research included 14 female students with specific learning disabilities, who selected by purposive sampling semi-structure interview from Tabriz city.
ResultsData analysis by Smit Method and recognition of the main and subsidiary themes revealed that the concerns faced by the students were emotional responses (stress, worry, tension, anger, humiliation, feeling of soleness, emotional exhausted, and self-criticism), psycho-academic response (dependence in doing home works, discrediting the education, aggressiveness, learned helplessness, test anxiety, low self-esteem and low self-confidence( and social responses (embarrassment, feeling of rejection by peers and teachers and seclusion).
ConclusionsThe present study findings could be helpful for further studies regarding specific learning disabilities as the obtained results require developing and evaluating the effectiveness of treatment methods, which could cover different dimensions of problems experienced by the students.
Keywords: Specific learning disability, Phenomenological study, Lived experience, Students -
اهداف
هدف از انجام این پژوهش تبیین تجربیات دانشجو معلمان ایرانی پیرامون وضعیت آموزش مجازی در دوران همه گیری ویروس کرونا بود.
روش هااین مطالعه کیفی با استفاده از روش پدیدارشناسی بر روی 46 دانشجو معلم انجام شد. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه ای نیمه ساختارمند بود که به دلیل شیوع ویروس کووید 19 به صورت مجازی با رعایت اصل اشباع نظری انجام شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل شبکه مضامین با استفاده از نرم افزار Nvivo10 انجام شد.
یافته هامطابق با شبکه مضامین احصا شده در این پژوهش، از نظر دانشجو معلمان، چالش های آموزش مجازی در طول دوران کرونا، مشتمل بر 5 مضمون سازمان دهنده شامل نابرابری در دسترسی به امکانات ، چالش فیلترینگ، کندی اینترنت، چالش های سخت افزاری و نرم افزاری و کانال های ارتباطی غیریکنواخت برای همه دانشجویان و اساتید و 22 مضمون پایه بود.
نتیجه گیرینتایج این مطالعه می تواند اطلاعات مفیدی در مورد وضعیت کنونی آموزش مجازی در اختیار مدیران، برنامه ریزان و مجریان آموزش الکترونیکی در دانشگاه ها قرار دهد. با شناسایی مشکلات موجود در فرایند یادگیری الکترونیکی، می توان این فرایند را اصلاح ، بهبود یا تغییر داد و اقدامات لازم را برای توسعه و تقویت فرایند آموزش الکترونیکی در مواقع بحرانی انجام داد.
کلید واژگان: آموزش مجازی, دانشجو معلمان ایرانی, مطالعه پدیدارشناسی, ویروس کروناObjectivesThe purpose of this study was to explore the experiences of Iranian Student teachers on the status of virtual education in the Coronavirus pandemic.
MethodsUsing phenomenological method, this qualitative study was conducted on 46 student-teachers. The data collection tool was a semi-structured interview which was conducted in absentia due to the prevalence of Quid 19. Data collection and analyses were done concurrently. Data were interpreted using theme analysis method with the support of Nvivo10 qualitative data analysis software.
ResultsThe thematic network indicated that the challenges of virtual education during the Coronavirus epidemic consisting of a comprehensive theme, 5 organizing themes (Inequality in access to facilities, The challenge of filtering, Internet slowness, Hardware and software challenges, Non-uniform communication channels for all students, Low capacity of communication), and 22 basic themes.
ConclusionThe results of this study can provide useful information about the current state of e-learning and education to administrators, planners, and implementers of e-learning in universities. By identifying the problems in the process of e-learning, this process can be modified, improved, or changed, and measures can be taken to develop and enhance the e-learning process in times of crisis.
Keywords: Virtual Education, Iranian Student teachers, corona virus, phenomenological study -
نشانگان شکست عشقی، مجموعه علایمی است که پس از پایان یافتن یک رابطه عاطفی در افراد به وجود می آیند و عملکرد فرد را در حوزه های مختلف مورد تاثیر منفی خود قرار می دهد. این پژوهش با هدف توصیف و تبیین واکنشهای عاطفی دختران با نشانگان شکست عشق انجام شد. روش پژوهش کیفی و از نوع کیفی و پدیدارشناسی بود. جامعه پژوهش را تمام دختران دانشجوی خوابگاهی دانشگاه تهران تشکیل دادند که در سال 1397 تجربه شکست عشقی داشتند. با استفاده از نمونه گیری هدفمند، دختران ساکن یکی از خوابگاه های دانشجویی دانشگاه تهران انتخاب شدند. نمونه گیری تا رسیدن به اشباع داده ها ادامه یافت و در نهایت 14 نفر انتخاب شدند و از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته مورد مطالعه قرار گرفتند. تحلیل داده ها از طریق روش کلایزی انجام شد. تحلیل مصاحبه ها به تولید دو مضمون اصلی، 15 مضمون فرعی و 49 مفهوم اولیه منجر شد. مضمون اصلی نخست «واکنشهای عاطفی سازگارانه» بود که مضمونهای فرعی "احساس ارزشمندی، احساس رضایت و تنظیم عواطف" را در بر می گرفت. مضمون اصلی دوم «واکنشهای عاطفی ناسازگارانه» بود که مضمونهای فرعی "احساس شکست، احساس بی ارزشی، احساس سردرگمی هیجانی، احساس ترس، احساس کمبود و سوگ، احساس آسیب پذیری، افسردگی، احساس خشم، احساس حسادت، احساس ملالت، بی اشتیاقی و دلزدگی و تنفر" بود. نتایج پژوهش نشان داد که تجربه شکست عشقی، پیامدهای سخت و ناگوار و بعضا رشد محوری دارد که در افراد مختلف متفاوت و بعضا مشابه است. نتایج پژوهش به دلیل بومی بودن و استفاده از رویکردی کیفی، امکان تعمیم پذیری در جامعه ما را دارد و هم چنین زمینه ای برای تدوین دستورالعملهای مداخلاتی و بسته های مشاوره ای متناسب با این آسیب فراهم می کند.
کلید واژگان: سندرم ضربه عشق, جدایی عاطفی, واکنشهای عاطفی, دانشجویان با تجربه شکست عشقی, مطالعه پدیدارشناسیLove trauma syndrome is a set of symptoms that occur in people after the end of an emotional relationship and negatively affects a person's performance in various areas. The aim of this study was to describe and explain the emotional reactions of girls with love trauma syndrome. The research method was qualitative and of qualitative and phenomenological type. The study population consisted of all the dormitory students of the University of Tehran who experienced love trauma in 2018. Using the purposive sampling method, the girls living in one of the dormitories of the University of Tehran were selected. Sampling was continued until data saturation was fulfilled, and finally 14 people were selected and studied using a semi-structured interview. The data were analyzed using Colaizzi’s method. The analysis of the interviews produced two main themes, 15 sub-themes and 49 basic concepts. The first main theme was “adaptive emotional reactions”, which included the sub-themes “feeling valued, feeling satisfied and regulating emotions”. The second major theme was “maladaptive emotional reactions”, which included the sub-themes “feelings of failure, feelings of worthlessness, feelings of emotional confusion, feelings of fear, feelings of inadequacy and grief, feelings of vulnerability, depression, feelings of anger, feelings of jealousy, feelings of boredom, unwillingness, frustration and hatred”. The results revealed that love trauma experience has severe and unfortunate, and at times, growth-related consequences which are different and sometimes similar in different people. Due to their local nature and the use of a qualitative approach, the research results can be generalized in our society. They can also provide a basis for the development of intervention guidelines and counseling packages appropriate to this problem.
Keywords: love trauma syndrome, Emotional separation, Emotional Reactions, students with love failure experience, phenomenological study -
هدف اصلی این پژوهش، بررسی تجارب معلمان با شرایط تحصیلات آکادمیک بالا درخصوص خدمات مبتنی بر نگهداری نیروی انسانی است. روش پژوهش، کیفی و از نوع پدیدارشناختی می باشد. شرکت کنندگان در این پژوهش معلمان با تحصیلات دکتری تخصصی شاغل در مدیریت آموزش و پرورش شهرستان مرند بودند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و حجم آن با توجه به ماهیت پژوهش کیفی تا اشباع نظری داده ها (8 نفر) ادامه یافت. داده ها از طریق مصاحبه عمیق نیمه سازمان یافته گردآوری شد. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات روش کدگذاری موضوعی و استفاده از روش هفت مرحله ای کلایزی بود. روایی پژوهش حاضر از نوع روایی درونی بود که بدین منظور آنالیز داده ها توسط هر دو نویسنده مقاله به منظور بازسازی واقعیت انجام گردید. سپس داده ها و تفسیر از آن ها در اختیار خود معلمان که به عنوان شرکت کننده در پژوهش بودند قرار گرفت تا صحت داده ها و تفسیر از آن را تایید بکنند. برای افزایش پایایی پژوهش، مصاحبه ها با یک برنامه قبلی در یک فضای مناسب و رعایت شرایط مصاحبه با راهنمایی های لازم و به دور از سوگیری و اعمال نظر شخصی انجام می گرفت. از تحلیل داده ها، تعداد 16 زیر درون مایه استخراج شد و این زیردرون مایه ها به ترتیب در 4 درون مایه اصلی (رضایت شغلی، شایسته سالاری، ارتقای شغلی، تعهد سازمانی) طبقه بندی شدند. یافته های پژوهش نشان داد عدم توجه به بهبود ارتقای شغلی، عدم شایسته سالاری و عدم رضایت شغلی نقش مثبتی در خروج این معلمان به رغم داشتن تعهد سازمانی و علاقه به شغل معلمی از سیستم آموزش و پرورش داشت. بنابراین می توان گفت بایستی تحولی در ساختار و تشکیلات و مقررات فعلی آموزش و پرورش متناسب با نظام شایسته سالاری و کاهش بوروکراسی و تقویت مدیریت مشارکتی صورت گیرد.کلید واژگان: مطالعه پدیدارشناختی, نگهداری نیروی انسانی, تجارب معلمان, آموزش وپرورشThe main objective of this paper is to investigate the teachers' experiences getting high academic studies over the maintenance services based on human power. The research method is qualitative and phenomenological. Participants in this study were teachers with PhD degree in Marand education office who were selected by purposeful sampling and its number continued with respect to the nature of the qualitative research to theoretical saturation of data (8 people). The data were collected through a semi-structured, deep interview. The method of data analysis was the method of coding the subject with using the seven-step method. The validity of the present study was an internal type of validity, so that the data were analyzed by both authors of the article in order to rebuild the reality. Then, the data and interpretation of them were made available to the teachers themselves who participated in the study to confirm the accuracy of the data and the interpretation. In order to increase the research's reliability, the interviews were conducted with an earlier program in an appropriate atmosphere and observing the interviewing conditions with necessary guidance and away from bias and personal conduct. . About 16 sub-themes were extracted through partial concepts maintaining respectively within the main theme (job satisfaction, meritocracy, job promotion and organizational commitment). Based on our findings, lack of job promotion considerations, lack of meritocracy and job satisfaction are correlated with the teachers' resignation despite their organizational commitment and job concern. So, we can say that there needs to be a change in the current structure and organization of education in line with the system of meritocracy and the reduction of bureaucracy and the strengthening of participatory governance.Keywords: phenomenological study, human power maintenance, teacher experiences, education
-
پژوهش حاضر هویت حرفه ای را از منظر تجارب مشترک بین دانشجویان تحصیلات تکمیلی برنامه ریزی درسی در دانشگاه های کشور بررسی کرده است. هدف پژوهش، فراهم کردن فضائی برای شنیده شدن داستانهایی است که آنها از هویت حرفه ای شان درک و تجربه کرده اند. این پژوهش با رویکرد کیفی و روش پدیدار شناسی انجام پذیرفت. جامعه آماری شامل دانشجویان تحصیلات تکمیلی که مشغول تحصیل هستند و با رشته برنامه درسی آشنایی کامل دارند، می باشد. شرکت کنندگان با روش نمونه گیری هدفمند از دانشکده های علوم تربیتی انتخاب شدند. به این منظور مصاحبه های نیمه سازمان یافته با 18 نفر از آنان انجام شد و جهت اطمینان از اعتبار، دقت و صحت داده ها ، ضمن بررسی و تایید سوالات مصاحبه توسط اساتید صاحب نظر، از روش های مقایسه مکرر داده ها و معادل سازی تا اشباع داده ها استفاده شد. داده ها با روش پیشنهادی اسمیت ( 1995)مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. 4 مقوله اصلی 1- نقش فردی 2- پذیرش اجتماعی 3-ساختار رشته 4- هویت بخشی به رشته از این داده ها شناسائی شدند که هر کدام دارای چندین مضمون فرعی می باشند. باز تعریف نقش برنامه ریز درسی، حدود و ثغور رشته، نقش معلم و تمرکز زدایی در برنامه درسی چند عامل از مجموعه عوامل استتنتاجی از این پژوهش هستند که در کسب هویت حرفه ای دانشجویان تحصیلات تکمیلی برنامه ریزی درسی بر آنها تاکید شده استکلید واژگان: برنامه درسی, هویت حرفه ای, دانشجوی تحصیلات تکمیلی, مطالعه پدیدار شناختیThis research is reviewed professional identityinshared experiencesofgraduate students of curriculum development.The Aim of this research is to provide a space to hear stories that studentshaveunderstand and experienced in their professional identity. This study was conducted with a qualitative approach and phenomenological method. The population of this study consist of graduate students of curriculum developmentthat familiar with this field. Participants were selected using purposive sampling from the Faculties of Education. For this purpose, semi-structured interviews were conducted with 18 of Participants. To ensure the reliability and accuracy of dataMeanwhile review and approval of interview questions by experts,usedFrequent comparison dataandEquivalent to data saturationmethods.Data analyzed by Smith (1995) method andResults shows that 4 main themesidentifiedsuch as (1) the individualrole (2)the social acceptance(3) discipline structureand(4)identifying the field.Each of thisthemes has several sub-themes. Redefining in the role of curriculum developer, the boundaries of disciplines, the role of teacher and decentralization in the curriculum developmentare some of the resulting factors that emphasized bygraduate students of curriculum developmentin professional identity.Keywords: curriculum development, professional identity, Graduate students, phenomenological study
-
این پژوهش به مطالعه ی اجرای برنامه درسی کار و فناوری بر اساس تجارب معلمان در پایه ششم ابتدایی در اولین سال اجرا اختصاص یافته است. برنامه ای که هر چند دارای زمینه های تاریخی است اما از نظر اهداف و محتوا با عصر حاضر، یعنی عصر فناوری متناسب است. مطالعه از نوع کیفی بوده و با استفاده از روش پدیدارشناسی انجام شده است. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه هایی نیمه سازمان یافته و تعداد شرکت کنندگان در مصاحبه 10 معلم پایه ی ششم ابتدایی در استان کرمانشاه از منطقه ی سنقر کلیایی بود. نمونه گیری به صورت هدفمند انجام و تا رسیدن به اشباع در داده ها ادامه پیدا کرد. داده های حاصل از مصاحبه ها با استفاده از روش توصیه شده توسط اسمیت 1995 برای مطالعات پدیدارشناسانه تجزیه و تحلیل شد. برای تعیین صحت یافته ها نتایج این تحلیل به مصاحبه شوندگان برگردانده شد سپس تم های این مطالعه در سه خوشه استخراج و طبقه بندی شدند. یافته های این تحقیق شامل 15 تم بود که 6 تم آن در خوشه ایبه نام محدودیت ها شامل: زبان انگلیسی، فقدان رایانه، پشتیبانی فنی، ابزار، راهنمای معلم و آموزش ضمن خدمت قرار گرفتند. و در خوشه ایدیگری با عنوان ترجیحات 5 تم مشخص شد که عبارتند از: فناوری، تعدیل محتوا، توجه به گرایش دانش آموزان، تلفیق و ارزشیابی تحصیلی. در خوشه ی سوم با عنوان ابتکارات 4 اقدم معلمان برای غلبه بر موانع و تدریس موثرتر برنامه درسی برجسته جلوه می کند شامل: استفاده از رایانه های شخصی، استفاده از امکانات مدارس متوسطه، برگزاری مسابقه و بکارگیری دانش آموزان در اداره کلاس می باشد.کلید واژگان: برنامه درسی, مطالعه ی پدیدارشناسانه, کار و فناوریEducation Journal, Volume:21 Issue: 2, 2015, PP 182 -206This research was allocated to the study of work & technology curriculum implementation, based on teachers experiences in sixth grade teaching and first year of project implementation. Although, this program has historical background, their goals and content match the technology era. The Research type was qualitative and was carried out using the phenomenological approach. The data were gathered via semi organized interviews with 10 sixth grade teachers in Songor region of Kermanshah Province. Sampling was purposive and continued until data saturation. Data were analyzed by using the Smith method of 1995 on phenomenological studies. The findings information was returned to participants for validation. The research findings include 15 themes which were categorized in 3 clusters. Six themes have were assigned to the cluster of limitations consisting of: English language, lack of computers, tools, technical resources, teachers guide and on the job training. The second cluster entitled Preferences included 5 themes: technology, content adjustment, student preferences attending, integration and achievement evaluation. The third cluster involved cluster teachers overcome the limitations of teaching: using PCs, taking assistance from secondary schools, promoting competition among students and seeking students help in teaching.Keywords: phenomenological study, technology education, curriculum
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.