جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "religious" در نشریات گروه "علوم تربیتی"
تکرار جستجوی کلیدواژه «religious» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
مقدمه و هدف
استقلال فرهنگی، بنیادی ترین محور استقلال و زیرساخت همه ابعاد دیگر استقلال کشور است. برای تحقق استقلال فرهنگی، تغییر رویکرد تربیتی نظام آموزشی از نگرش غربگرایانه به نگرش اسلامی، راهبرد اصلی است. مقاله حاضر با تمرکز بر نقش متغیر جنسیت در تربیت، به نقد جهت گیری نظام آموزشی کشور در تدوین محتواهای تربیتی و آموزشی می پردازد، که علی رغم هدفگذاری های اسناد بالادستی، شالوده آن برگرفته از رویکرد تربیتی غرب است. به علاوه، به برخی تفاوت های رویکرد تربیتی اسلامی و غربی اشاره می کند.
روش شناسی پژوهش:
این تحقیق با روش ترکیبی پرسشنامه و توصیفی و تحلیلی، به تبیین نگاه آیات قرآن و روایات می پردازد تا دیدگاه اسلام را نسبت به نقش جنسیت در محتوای آموزشی و تربیتی یادآور شود.
یافته هامطابق نتایج این پژوهش، متغیر جنسیت، در محتوای مورد نظر برای تربیت عبادی و اخلاقی تعیین کننده بوده و در پذیرش هویت جنسیتی (فطری)، که باعث ایفای نقش های زنانه و مردانه می شود، موثر است.
بحث و نتیجه گیریدر نتیجه، طبق رویکرد تربیت اسلامی، محتوای تربیتی و آموزشی برنامه درسی، باید با محوریت تفاوت های جنسیتی متربیان، طراحی و تدوین شود، تا براساس نظام معیار اسلامی، علاوه بر تاکید بر رشد معنوی دانش آموزان، زمینه را برای ایفای بهتر نقش های وابسته به جنس شان در خانواده و اجتماع، فراهم سازد.
کلید واژگان: تربیت اخلاقی, تربیت عبادی, محتوای تربیتی و آموزشی, نقش جنسیتی, هویت جنسیتی.IntroductionCultural independence is the most fundamental axis of independence as well as the infrastructure of all other aspects of the country's independence.In order to achieve cultural independence,changing the approach of the educational system from a Western approach to an Islamic approach is the main strategy.Focusing on the changing role of gender in education,the present article critically evaluates the orientation of the country's educational system in compiling educational contents,in which foundations are derived from the western educational approach,despite the goals of the upstream documents.In addition, this paper points to some differences between Islamic and Western approaches to education
research methodologyThis research with a combined questionnaire,descriptive and analytical method,to discuss the view of the Qur'anic verses and Hadith in order to elaborate the Islamic view on the role of gender in educational content.
FindingsAccording to the results of this research,the variable of gender is decisive in developing desired content for religious,devotional and moral aspect of the education.It also concludes the gender factor is effective in acceptance of the innate gender identity, which leads to the fulfilment of female and male roles and responsibilities in the society.The result of this study showed the educational content of the curriculum should be designed and compiled with the focus on the gender differences of the pupils,according to the approach of Islamic education
ConclusionTherefore,based on the Islamic standard system,It seems the contents needs to emphasize on the spiritual growth of the students,to develop them for roles related to their gender in the family and society.
Keywords: Educational Attitude, Educational Content, Religious, Moral Education, Gender Role -
پیشینه و اهداف
تغییرات پارادیمی و گذار از دوران سنت به مدرنیته منجر به تغییرات سریع و قابل توجه در باورها، نگرش ها، ارزش ها، رفتارها و سبک زندگی جوانان ازجمله در شیوه دین ورزی آن ها شده است. بی توجهی به این تغییرات جدید و اصرار بر شیوه های سنتی تربیت دینی، می تواند منجر به ناکارآمدی تربیت دینی و حتی نتیجه معکوس شود. هدف این تحقیق، شناخت دقیق تر ویژگی ها و تغییرات در شیوه دین ورزی نسل جدید و سپس بررسی استلزامات تربیت دینی موثر با توجه به آن ویژگی هاست.
روش هاروش تحقیق، سنتزپژوهی و سپس پیشنهاد دلالت هایی برای برنامه تربیت دینی موثر برای نسل جدید است.
یافته هاطبق یافته ها، نه ویژگی دین ورزی نسل جوان شامل: پررنگ شدن ابعاد ذهنی و عاطفی دین ورزی و کمرنگ شدن ابعاد عملی و مناسکی، دین ورزی خودمرجع، غیر الزام آور، کلاژگونه، تنوع گرا، لذت گرایانه، غیررسمی، کثرت گرا و گرایش به معنویت های نوظهور است.
نتیجه گیریبا توجه به این ویژگی ها، ملاحظاتی به صورت زیر مطرح شد: اتخاذ رویکرد تربیت دینی به صورت فرابرنامه درسی، ترکیبی (ضمنی - مستقیم)، لذت بخش، داوطلبانه و متکی بر ارزش های مشترک، اصلاح محتوا (خودشناسی، ایجاد احساس نیاز به دین، آسیب شناسی معنویت های کاذب، تعمیق خداشناسی، توسعه و تعمیق مبانی دینی، جریان شناسی و نقد مبانی مدرنیسم و پست مدرنیسم)، محتوا (نظرخواهی در مورد سرفصل)، منابع آموزشی (تنوع بخشی و امکان انتخاب، استفاده از منابع علمی دست اول، روزآمد و در سطح جهانی)، شیوه تدریس (مشورت با متربیان راجع به شیوه تدریس، الگودهی، روش استدلالی، مسئله محوری و ارائه بحث های چالشی، بحث و گفتگوی آزاداندیشانه، تدریس مشارکتی، روش تطبیقی و انتقادی منصفانه و علمی، استفاده از فعالیت های اجتماعی داوطلبانه، مفید و نوع دوستانه، مشارکت داوطلبانه در مناسک معنوی جمعی و لذت بخش با حاشیه های سرگرم کننده، استفاده از ظرفیت هنر)، شیوه ارتباطی (احترام و توجه مثبت، تعمیق ارتباط عاطفی - تربیتی)، شیوه ارزشیابی (توافق با متربیان راجع به شیوه های ارزشیابی، افزایش سهم فعالیت های داوطلبانه، ارزشیابی مستمر، ارزیابی همتایان و خودارزیابی).
کلید واژگان: تربیت, دینی, گام دوم, دین ورزی, مدرنیتهBackground and ObjectivesParadigm changes and the transition from the era of tradition to modernity have led to rapid and significant changes in the beliefs, attitudes, values, behaviors and religious practices of young people. Ignoring these changes and insisting on the traditional methods of religious education not only leads to the inefficiency of religious education, but may also lead to the opposite result. The purpose of this research is to know the characteristics and changes in the religious practice of the new generation and then examine the requirements of effective religious education of according to those characteristics.
MethodsThe research method is synthesis research and then suggesting implications for an effective religious education for the new generation.
FindingsAccording to the findings, the young generation's "dineurism" is characterized by nine key traits: an emphasis on the mental and emotional dimensions of religion, with a reduced focus on practical and ritual aspects; a self-referenced approach; non-binding beliefs; a collage-like mixture of ideas; a diversitarian attitude; hedonism; informality in religious practices; a pluralistic outlook; and a tendency towards emerging spiritualities
ConclusionBased on the findings, 9 characteristics were found about the religiosity of the young generation: the strengthening of the internal, mental and emotional dimensions of religiosity and the dimming of the practical and ritual aspects, self-referential religiosity based on individual wisdom, non-binding religiosity, dissonance, eclecticism and collage-like religiosity, diversity-oriented, hedonistic religiosity, reduction of tendency towards formal aspects of religiosity, pluralistic religiosity, and tendency towards emerging spirituality. Then, according to these characteristics, considerations were raised in the axes: content, educational resources, teaching method, communication method, evaluation method.
Keywords: Religious, Education, Second, Step, Modernity -
هدف
هدف از پژوهش حاضر، ارائه الگوی تربیت اخلاق فردی و اجتماعی زمینه ساز ظهور مبتنی بر شناسایی ابعاد و مولفه های تربیت اخلاق فردی و اجتماعی زمینه ساز ظهور بود.
روشپژوهش حاضر از منظر ماهیت و روش جمع آوری داده ها، توصیفی- پیمایشی و راهبرد پژوهش ترکیبی (کیفی و کمی) است. جامعه مورد مطالعه، خبرگان سازمان های مذهبی و فرهنگی بودند و نمونه گیری به شکل هدف مند انجام و در مجموع 25 نفر انتخاب شدند. پس از تعریف موضوع و انجام مطالعات اکتشافی، کتابخانه ای و تحلیلی متون اسلامی مرتبط با تربیت اخلاقی، ابعاد و مولفه های متغیرها از طریق روش دلفی و پرسش نامه پژوهش گرساخته گردآوری شد و براساس روش های آماری کیفی توسط نرم افزار اس پی اس اس نسخه 22 تحلیل و نهایتا تناسب الگو به اجماع خبرگان رسید. در ادامه تحلیل عاملی تاییدی هر یک از متغیرهای پژوهش توسط نرم افزار اسمارت پی ال اس3 انجام شد.
یافته هابراساس یافته ها، الگوی تعالی انسان دارای 5 بعد (اخلاق فردی، اخلاق اجتماعی، رفتار اجتماعی، شناخت اجتماعی و احساس اجتماعی) با 18 مولفه (تقوای فردی، هدایت یافتگی فردی، عمل به واجبات و مستحبات، تواضع و فروتنی، استقامت، ارتقای سطح تربیت و تهذیب، محبت در میان مردم، احترام و اعتماد میان مردم، رشد علمی و عقلی مردم، وحدت و عدم تفرقه، عدالت خواهی فراگیر، مبارزه با امتیازات طبقاتی، مقابله با تبعیض نژادی، حذف تجمل گرایی و امنیت همه جانبه، ویژگی های رفتاری، ویژگی های شناختی و ویژگی های احساس اخلاق اجتماعی) می باشد.
نتیجه گیریاز آن جایی که ساخت روایی مشترک متقاطع، میزان پایایی مرکب و میانگین واریانس های استخراج شده در الگوی پژوهش در سطح قابل قبول بود، الگوی مناسبی تشخیص داده شد.
کلید واژگان: تربیت, اخلاق فردی, اخلاق اجتماعی, زمینه ساز ظهور, سازمان های مذهبی و فرهنگی, الگوی تعالی انسانیObjectiveThe purpose of the current research was to present a model of individual and social ethics education that is the basis for the emergence based on the identification of the dimensions and components of the individual and social ethics education that is the basis for the emergence.
MethodFrom the point of view of the nature and method of data collection, the current research is descriptive-survey and the research strategy is mixed (qualitative and quantitative). The studied community were the experts of religious and cultural organizations and sampling was done in a targeted way and a total of 25 people were selected. After defining the subject and conducting exploratory, library and analytical studies of Islamic texts related to moral education, the dimensions and components of the variables were collected through the Delphi method and a researcher-made questionnaire and analyzed based on qualitative statistical methods by the software (Spss 22) and finally The fit of the model reached the consensus of the experts. Further, the confirmatory factor analysis of each of the research variables was performed by software (PLS 3).
ResultsAccording to the findings, the model of human excellence has 5 dimensions (individual ethics, social ethics, social behavior, social cognition and social feeling) with 18 components (individual piety, individual guidance, compliance with duties and mustahabbs, modesty, perseverance, raising the level of education and refinement, love among people, respect and trust among people, scientific and intellectual growth of people, unity and non-divisiveness, comprehensive justice, fighting against class privileges, confronting racial discrimination, eliminating luxury and all-round security, behavioral characteristics, cognitive characteristics and the characteristics of the sense of social ethics).
ConclusionsSince the construction of cross-validity, composite reliability and average variances extracted in the research model were at an acceptable level, a suitable model was recognized.
Keywords: Education, Individual Ethics, Social Ethics, Foundation Of Emergence, Religious, Cultural Organizations, Model Of Human Excellence -
نقاب یکی از رایج ترین پوشش های زنان مسلمان است که در برخی کشورهای مسلمان از جمله ایران، افغانستان و پاکستان استفاده می شود. آنچه در این خصوص اهمیت دارد توجه به پیام های موجود در این نوع پوشش در میان زنان مسلمان است. هدف از پژوهش حاضر، مطالعه دلایل اعتقادی و اجتماعی استفاده از نقاب در میان زن مسلمان بلوچ در منطقه بلوچستان بود. مطالعه حاضر با روش پژوهش کیفی و با اتخاذ رویکرد پدیدارشناسی در سال 1398 انجام شد. داده ها از طریق مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته با 12 نفر از زنان نقاب پوش با نمونه گیری هدفمند جمع آوری شدند. اطلاعات جمع آوری شده کدگذاری، دسته بندی و تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد، مضمون اعتقادی با سه مفهوم فرعی محافظت از توجه مردان، کسب سعادت و رضایت الهی و عفت و حیای عمومی بود. مضمون اجتماعی شامل هفت مفهوم عادت واره، پیروی از ساختار سنتی خانواده، همرنگی با جماعت، احساس قدرت، احساس آزادی، کسب عزت و احترام و احساس امنیت و آرامش بود. با توجه به یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که نقاب فقط یک پارچه نیست بلکه می تواند وسیله مهمی برای انتقال معنا، هویت و ارزش های افراد باشد. نقاب صرفا دارای معنای شخصی و مذهبی نیست بلکه نشان دهنده هویت جمعی نیز هست.
کلید واژگان: دلالت های اعتقادی و اجتماعی, نقاب, زنان بلوچ اهل سنت, زاهدانNiqab is one of the most common coverings of Muslim women, which is used in some Muslim countries, including Iran, Afghanistan and Pakistan. What is important in this regard is to pay attention to the messages in this type of clothing among Muslim women. The aim of the current research was to study the religious and social reasons for using the niqab among Baloch Muslim women in Baluchistan region. The present study was conducted using the qualitative research method and adopting the phenomenological approach in 2018. Data were collected through in-depth and semi-structured interviews with 12 veiled women by purposive sampling. The collected data were coded, categorized and analyzed. The findings of the research showed that the theme of belief with three sub-concepts was protecting men's attention, obtaining happiness and divine satisfaction, and public modesty. The social theme included seven concepts of habituality, following the traditional family structure, matching with the community, feeling power, feeling freedom, gaining dignity and respect, and feeling security and peace. According to the findings of this research, it can be concluded that the niqab is not just a cloth, but can be an important means of conveying the meaning, identity and values of people. Niqab not only has a personal and religious meaning, but also represents collective identity.
Keywords: religious, social implications, niqab, Sunni of Baloch Women, Zahedan -
زمینه و هدف
برآورده نمودن انتظارات جامعه، مستلزم تربیت و آموزش و در اختیار داشتن کارکنانی متخلف و متصف به صفات فضیله انسانی و مبتنی بر تربیت اسلامی و قرانی است، تحقیق پیش روی باهدف شیوه های اثربخشی طرح تربیت دینی و انقلابی دانشجویان دانشگاه علوم انتظامی امین انجام شد.
روشتحقیق، از منظر هدف کاربردی، ازنظر نحوه اجرا جزو تحقیقات کیفی و از نوع تحلیل مضمون محسوب می شود. . جامعه آماری ،آیات و روایات و فرمایشات امامین و دستورالعمل طرح خبرگان بودند که تا رسیدن به کفایت نظری از افراد مصاحبه و در اسناد تعمق شد. روش نمونه گیری هدفمند بود. ابزار گردآوری اطلاعات تحلیل مضمون متنی و مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شده است. جهت اطمینان از روایی درونی و بیرونی نتایج پژوهش چهار ملاک توصیه شده توسط گوبا و لینکلین مورداستفاده قرار گرفت.
یافته هایافته ها نشان داد؛ مبانی معرفتی و اندیشه ای و باور دانش آموختگان دارای 11 مضمون، اخلاق و رفتار فردی دارای 22 مضمون، اخلاق و رفتار اجتماعی دارای 18 مضمون، اخلاق و رفتار خانوادگی دارای 6 مضمون، اخلاق و رفتار سازمانی دارای 17 مضمون، ارزش های انقلابی 16 مضمون و مصون سازی و کاهش تخلفات و جرائم دارای 7 مضمون می باشند. .
نتایجنتایچ پژوهش نشان داد که برای اجرای موفقیت آمیز و اثربخش نمودن آموزش های دینی و انقلابی بهتر است فرماندهان و روسای عقیدتی براساس مولفه های بومی شناسایی شده ، زیرساخت های مورد نیاز را برای اجرایی آموزش های دینی و انقلابی تهیه و با مدیریت صحیح مورد استفاده قراردهند.
کلید واژگان: طرح تربیت دینی و انقلابی, اخلاق و رفتار سازمانی, اخلاق و رفتار اجتماعی, دانشگاه علوم انتظامی امینBackground and purposethe effective methods of religious and revolutionary education plan for students of the University of Police Sciences Amin was done.
MethodologyThe research, from the point of view of the practical goal, in terms of the method of implementation, is considered to be a qualitative research and a type of thematic analysis. The statistical population was the verses and narrations and the orders of the imams and the instructions of the experts, who were interviewed and pondered on the documents until they reached theoretical adequacy. The sampling method was purposive. Data collection tools of textual content analysis and semi-structured interviews were used. To ensure the internal and external validity of the research results, the four criteria recommended by Goba and Lincoln were used.
FindingsThe findings showed; Epistemological and intellectual foundations and beliefs of graduates with 11 themes, ethics and individual behavior with 22 themes, social ethics and behavior with 18 themes, family ethics and behavior with 6 themes, organizational ethics and behavior with 17 themes, revolutionary values with 16 themes and protection and Reducing violations and crimes has 7 themes.
ResultsThe results of the research showed that for the successful and effective implementation of religious and revolutionary education, it is better for commanders and religious leaders to prepare the necessary infrastructure for the implementation of religious and revolutionary education and use it with proper management based on the identified local components.
Keywords: Religious, Revolutionary Education Plan, Ethics, Organizational Behavior, Social Behavior, Amin University Of Police Sciences -
زمینه و هدف
مطالعه حاضر به منظور بررسی نقش جهت گیری مذهبی-اسلامی و سلامت معنوی معلمان در پیش بینی گرایش به رفتارهای پرخطر در دانش آموزان پسر انجام شد.
روشروش تحقیق حاضر توصیفی، از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه معلمان و دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه ناحیه 2 شهر اردبیل در سال تحصیلی 1401-1400 بودند. تعداد نمونه شامل 150 نفر از معلمان و 300 نفر از دانش آموزان بودند که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های رفتارهای پرخطر (احمدپور، 1390)، جهت گیری مذهبی با تکیه بر اسلام (آذربایجانی، 1382) و سلامت معنوی (پولوتزین و الیسون، 1982) استفاده شد. داده های گردآوری شده با آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با بهره گیری از نرم افزار آماری SPSS20 تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها:
بین جهت گیری مذهبی/اسلامی (01/0 p< و 438/0-=r) و سلامت معنوی معلمان (01/0p< و 405/0-=r) با گرایش به رفتارهای پرخطر در دانش آموزان رابطه معنی داری به دست آمد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که جهت گیری مذهبی/اسلامی و سلامت معنوی معلمان 504/0 درصد توانایی پیش بینی گرایش به رفتارهای پرخطر در دانش آموزان را دارند (01/0 p<).
نتیجه گیریمی توان نتیجه گرفت، وجود جهت گیری مذهبی/اسلامی و سلامت معنوی معلمان، می تواند زمینه ساز کاهش و حتی پیشگیرانه از گرایش به رفتارهای پرخطر در دانش آموزان باشد. ازاین رو تدارک برنامه های جامع از سوی اداره آموزش و پرورش به منظور بررسی و تصحیح این متغیرها در معلمان بسیار حایز اهمیت می باشد.
کلید واژگان: جهت گیری مذهبی-اسلامی, سلامت معنوی, گرایش به رفتارهای پرخطرBackground and objectivesThe present study was conducted in order to investigate the role of religious/Islamic orientation and spiritual health of teachers in predicting the tendency to risky behaviors in male students.
MethodThe current research method was descriptive, correlational type. The statistical population of the research included all the male teachers and students of the second year of high school in the 2nd district of Ardabil city in the academic year of 2021-2022. The number of samples included 150 teachers and 300 students who were selected by available sampling method. Questionnaires of high-risk behaviors (Ahmadpour, 2013), religious orientation based on Islam (Azerbaijani, 2013) and spiritual health (Polotzin & Ellison, 1982) were used to collect data. The collected data were analyzed by Pearson's correlation coefficient test and multiple regression using SPSS20 statistical software.
FindingsThere is a significant relationship between religious/Islamic orientation (p<0.01 and r=-0.438) and spiritual health of teachers (p<0.01 and r=-0.405) with tendency to risky behaviors in students. The results of the regression analysis showed that religious/Islamic orientation and spiritual health of teachers have 0.504 percent ability to predict the tendency of students to engage in high-risk behaviors (p<0.01).
ResultsIt can be concluded that the presence of religious/Islamic orientation and the spiritual health of teachers can be the basis for reducing and even preventing the tendency to risky behaviors in students. Therefore, it is very important to prepare comprehensive programs by the Department of Education in order to check and correct these variables in teachers.
Keywords: Religious, Islamic orientation, spiritual health, Tendency to Risky Behaviors -
بدون تردید برنامه های درسی در توفیق یا شکست نظام تعلیم و تربیت به طور عام و تربیت دینی به طور خاص نقش کلیدی و بسیار تعیین کننده ای ایفا می کنند. برنامه درسی مستلزم اخذ تصمیماتی است که از پشتوانه های نظری و علمی مستحکمی برخوردار باشد، از این رو در حوزه تربیت دینی نیز موضع گیری در خصوص ابعاد یاددهی – یادگیری باید برخاسته از پشتوانه نظری و علمی محکمی باشد. در حوزه تربیت دینی سه رویکرد از پیشینه نظری و علمی قابل توجهی برخوردار هستند. این رویکردها عبارتند از: رویکرد عقلانی (معرفت اندیش)، رویکرد عادتی و رویکرد شهودی (تجربیت اندیش). دیدگاه برنامه درسی از منظر هر یک از این رویکردها متفاوت است. در این مقاله ضمن معرفی مختصر دو رویکرد دیگر (یعنی عادتی و تجربی)، رویکرد عقلانی ، مبانی معرفت شناختی و موضعگیری آن نسبت به برنامه درسی بررسی می شود و در پایان به نقد و ارزیابی این دیدگاه به برنامه درسی تربیت دینی می پردازیم.
کلید واژگان: تحلیل, تربیت, دین, برنامه درسی, رویکرد عقلانیWithout a doubt, curricula play a key and very decisive role in the success or failure of the education system in general and religious education in particular. Curriculum requires making decisions that have solid theoretical and scientific support, therefore, in the field of religious education, the position regarding teaching-learning dimensions should be based on solid theoretical and scientific support. In the field of religious education, three approaches have significant theoretical and scientific background. These approaches include: rational approach (knowledge of thought), habitual approach and intuitive approach (experience of thought). The point of view of the curriculum is different from the point of view of each of these approaches. In this article, along with the brief introduction of two other approaches (i.e. habitual and experimental), the rational approach, its epistemological foundations and its stance towards the curriculum are examined, and in the end, we criticize and evaluate this approach to the religious education curriculum.
Keywords: religious, curriculum, rational, approach -
پژوهش حاضر با هدف تحلیل محتوای کتب درس دین وزندگی دوره ی متوسطه دوم از منظر میزان توجه به رویکرد تربیت عرفانی اجرا شده است. روش پژوهش توصیفی و از نوع پژوهش کیفی و رویکرد پژوهش کاربردی بود. جامعه پژوهش، کتابهای دین و زندگی دوره ی متوسطه در سال تحصیلی 1398-99 بود که به صورت هدفمند کتابهای دین و زندگی دوره دوم متوسطه به همراه پیش دانشگاهی به عنوان نمونه در نظر گرفته شدند. ابزار گردآوری داده ها، نمونه برگ تحلیل محتوای کتابهای درسی بر مبنای شاخصها و اصول تربیت عرفانی براساس حکمت سینوی و با اقتباس از بهشتی و ناظر حسین آبادی (1391) می باشد. یافته های پژوهش نشان داد: درمجموع 643 بار به محورها و مولفه های مفهومی مرتبط با تربیت عرفانی توجه شده که میزان آن در پایه های اول 170، در پایه دوم 165، در پایه سوم 240 و در پیش دانشگاهی 68 مرتبه است؛ جدای اینکه در دوره پیش دانشگاهی به عناصر تربیت عرفانی کمتر توجه شده است، اما عنصر شریعت محوری درکل و خصوصا در پایه اول (با 4 بار تکرار)،کمترین حد توجه را داشت عنصری که ازمحوری ترین عناصر تربیت عرفانی بوده و عرفان واقعی را از سایر عرفان ها متمایز می کند.
کلید واژگان: تربیت عرفانی, کتب دین و زندگی, متوسطه دوم, تحلیل محتواThe present study has been conducted with the aim of analyzing the content of religion and life textbooks in the second year of high school from the perspective of paying attention to the mystical education approach. The research method was descriptive and qualitative research and applied research approach. The research population was the books of religion and life of the secondary school in the academic year 1398-99, which were purposefully considered as the books of religion and life of the secondary school along with the pre-university. Data collection tool is a sample of textbook content analysis based on indicators and principles of mystical education based on Sinai wisdom and adapted from Beheshti and Nazer Hosseinabadi (2012).. The results showed that a total of 643 times axles and components related concept is the Gnostic Education. that 170 in the first year of high school, in the second 165, third 240 and the pre-university year is 68 times; In pre-university education to the mystical elements of attention has been paid, but a central element of the law in general and especially in the first grade (4 times), was the least attention. Central element of the training elements of gnosis and distinguish the real from the other.
Keywords: Mystical Education, Religious, Life Books, Secondary Second, Content Analysis -
هدف
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش هوش معنوی مبتنی بر آموزه های تربیت اسلامی بر آخرت نگری و جهت گیری مذهبی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان کرمان انجام شد.
روشروش تحقیق نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون گروه کنترل بود. جامعه پژوهش شامل تمام دانشجویان دانشگاه فرهنگیان کرمان در نیمسال اول تحصیلی 1400-1401 به تعداد 1830 نفر بود. 50 نفر به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب و در دو گروه آزمایش (25 نفر) و کنترل (25 نفر) تقسیم شدند. گروه آزمایش تحت آموزش هوش معنوی مبتنی بر آموزه های تربیت اسلامی در 8 جلسه 90 دقیقه ای قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه های آخرت نگری ابراهیمی و بهرامی (1390) جهت گیری مذهبی بهرامی (1380) بود. تجزیه و تحلیل دادهها با روش آمار توصیفی، تحلیل کوواریانس و توسط نرم افزار SPSS-22 انجام شد.
یافته هانتایج نشان داد آموزش هوش معنوی مبتنی بر آموزه های تربیت اسلامی به طور معناداری موجب افزایش آخرت نگری و جهت گیری مذهبی دانشجویان شد (001/0> P). میزان این تاثیر براساس مقدار اندازه اثر بر آخرت نگری 58/0 و بر جهت گیری مذهبی 46/0 بود.
نتیجه گیریبر این اساس میتوان پیشنهاد کرد که در دانشگاه ها طرحی برای آشنایی اساتید و دانشجویان با محتوای هوش معنوی مبتنی بر آموزه های اسلامی در نظر گرفته شود تا موضوع تعلیم و تربیت اسلامی در آنان درونی شود.
کلید واژگان: هوش معنوی, تعلیم و تربیت اسلامی, آخرت نگری, جهت گیری مذهبی, دانشجویانObjectiveThis research aimed at investigating the effectiveness of teaching spiritual intelligence based on teachings of Islamic education on the afterlife belief and religious orientation of students in Farhangian University of Kerman.
MethodThe research method was semi-experimental with a pre-test/post-test design of the control group. The research population included all students of Farhangian University of Kerman in the first semester of 2022 academic year, consisting of 1830 subjects. Fifty people were selected as a sample using available sampling method and were divided into two experimental (25 subjects) and control (25 subjects) groups. The experimental group was trained in spiritual intelligence based on the teachings of Islamic education in 8 sessions of 90 minutes, and the control group did not receive any intervention. The data collection tools were Ebrahimi and Bahrami eschatological questionnaire (2011) and Bahrami religious orientation (2008). Data analysis was done using descriptive statistics, analysis of covariance, and SPSS-22 software.
FindingsThe results showed that teaching spiritual intelligence based on Islamic education teachings significantly increased the afterlife belief and religious orientation of students (P<0.001). The amount of this effect based on the effect size was 0.58 on the afterlife belief and 0.46 on religious orientation.
ConclusionBased on this study, we may suggest that a plan should be considered in universities to familiarize professors and students with the content of spiritual intelligence based on Islamic teachings, so that the Islamic education and training are internalized in them.
Keywords: spiritual intelligence, Islamic education, training, afterlife belief, religious -
هدف این پژوهش نقد اهداف ساحت تربیت دینی و اخلاقی مصوب شورای عالی آموزش و پروش است. نقد در ابعاد مبادی اهداف و لوازم اهداف انجامشده است. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که مبادی و بنیان فلسفی این اهداف نظریه حسن و قبح شرعی یا نظریه امر الهی است؛ که با اخلاق پیشادینی که نشانههای و شواهد آن در منابع دینی وجود دارد و با دیدگاههای نظری مندرج در مبانی نظری سند تحول بنیادین تعارض دارد. همچنین این اهداف منجر به تربیت اخلاقی «محاطشده در تربیت دینی» میشود که این نوع تربیت اخلاقی در شرایط امروز کارآمدی لازم را نخواهد داشت.
کلید واژگان: تربیت دینی اخلاقی, اهداف, سند تحولThe purpose of this study is to critique the goals of the domain of religious and moral education approved by the Supreme Council of Education. The criticism has been launched in the dimensions of the foundations and the methods for reaching the goals. The findings of this study show that the philosophical foundations of these goals are the theory of religious good and evil or the theory of divine command which is in conflict with the pre-religious ethics, the signs and evidence of which exist in the Islamic religious sources, and the relevant theoretical views are contained in the theoretical foundations of the document of The Fundamental Change. Also, these goals lead to a moral education emcompassed in the religious education while this type of moral education will not be effective in today's conditions.
Keywords: Religious, Moral education, Goals, The Fundamental Change -
هدف پژوهش حاضر، طراحی، اعتباریابی و اثربخشی چندرسانه ای آموزشی تربیت جنسی کودکان (با توجه به مبانی دینی و فرهنگی)، بر آگاهی والدین و مربیان بود. پژوهش حاضر با روش شبه آزمایشی، طرح پس آزمون با گروه گواه در سه فاز: طراحی و تولید چندرسانه ای، اعتباریابی و بررسی اثربخشی انجام شده است. جامعه آماری بخش اعتباریابی، 10 نفر از متخصصان حوزه چندرسانه ای و مشاوره بوده که با استفاده از چک لیست محقق ساخته با 26 سوال در سه گویه به داوری در خصوص محتوا و کیفیت طراحی پرداختند. جامعه آماری فاز سوم، والدین و مربیان شهر تهران بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 70 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه گمارش شدند. ابزار پژوهش، آزمون دانش تربیت جنسی محقق ساخته بود. نتایج آزمون tتک نمونه ای نشان داد که چندرسانه ای آموزشی تربیت جنسی کودکان، طبق نظر متخصصان از اعتبار لازم برخوردار است (000/0 sig: 319/23 (t:و همچنین آموزش صورت گرفته بر آگاهی والدین و مربیان، از تربیت جنسی، اثربخشی معناداری داشته است (3.602t: ، 0.001sig:). بر اساس یافته ها، روند تولید این چندرسانه ای آموزشی ضمن داشتن دلالت هایی برای طراحی محتواهای سلامت محور می تواند نقش بسزایی در بالا بردن سطح آگاهی والدین و مربیان در خصوص ترببیت جنسی کودکان داشته باشد.
کلید واژگان: تربیت جنسی, چندرسانه ای آموزشی, طراحی آموزشی, مبانی دینی و فرهنگیEducational Research, Volume:9 Issue: 1, 2021, PP 140 -159The present study aimed to design, validate and evaluate the effectiveness of children's sexual educational multinedia on the knowledge of parents and educators with a quasi-experimental method in three phases: design and develop of multimedia, validation and effectiveness evaluation. The statistical population of the validation phase was 10 experts in the field of multimedia and consulting who judged the content and quality of the design using a researcher-made checklist based on the items of the Clear Communication Index tool. The statistical population of the third phase was parents and educators in Tehran city. Using available sampling method, 70 people were selected and randomly assigned to the two groups. The research tool was a researcher-made test of sexual education knowledge. The results of one-sample t-test showed that the children's sexual multimedia has the necessary validity according to experts (sig: 0.000, t: 23/319) and has a significant effect on the knowledge of parents and educators (T: 3.602, sig: 0.001). The production process of this instructional package, while having implications for designing health-oriented content, can play a significant role in raising the level of awareness of parents and educators.
Keywords: Instructional Design, Instructional Multimedia, Religious, cultural principles, sexual education -
تحقیق حاضر به بررسی مطالعات دینداری با مشارکت سیاسی با استفاده از رویکرد فراتحلیل میپردازد. این مقاله از نظر هدف، توصیفی و از نظر نوع استفاده، کاربردی است. جامعه آماری تحقیق، شامل پایان نامههای کارشناسی ارشد، دکترا و مقالات مرتبط با دینداری با مشارکت سیاسی بود که تعداد 23 مطالعه با استفاده از روش نمونهگیری غیرتصادفی هدفمند بهعنوان نمونه وارد فرایند فراتحلیل شدند. ضریب اندازه اثر با به کارگیری نرم افزار CMA2 مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حاصله نشان داد که رابطه بین تمام ابعاد دینداری با مشارکت سیاسی معنادار است این در حالی است که بعد عاطفی دینداری بیشترین اثر را بر مشارکت سیاسی دارد و بعد از آن ابعاد مناسکی و پیامدی در رتبه های بعدی تاثیرگذاری قرار دارند؛ اما ابعاد شناختی و تجربی کمترین اثر را بر مشارکت سیاسی داشته اند. در کل بین دینداری و مشارکت سیاسی هم رابطه معنادار متوسطی در مطالعات انجام شده در ایران مشاهده می شود. با در نظر گرفتن شرایط اجتماعی جامعه ایران و مطالعاتی که در این زمینه انجام شده است مشارکت سیاسی به عنوان یک رفتار اجتماعی تحت تاثیر عوامل مختلفی از جمله دینداری شهروندان است بنابراین این عامل در کنش متقابل با سایر عوامل موجود در جامعه بر رفتار مشارکت سیاسی شهروندان اثر می گذارد. نتایج تحقیق نشان داده است شهروندانی که به مسایل دینی اعتقاد دارند و به آنها عمل می کنند دارای مشارکت سیاسی بالاتری نسبت به بقیه هستند.کلید واژگان: مشارکت سیاسی, دینداری, فراتحلیل, ایرانThis research examines studies of political participation in religiosity using the meta-analysis approach. The purpose of this study is descriptive and applied. The statistical population of the study consisted of master's theses, doctoral theses, and articles related to political participation in religiosity. 23 studies were included in the meta-analysis process using purposive non-random sampling. The effect size coefficient was evaluated using CMA2 software. The results showed that the relationship between all dimensions of religiosity and political participation is significant, while the emotional dimension of religiosity has the greatest effect on political participation, followed by ritual and consequential dimensions in the next ranks of influence, but cognitive and experimental dimensions. They had the least effect on political participation. In general, there is a moderate relationship between religiosity and political participation in studies conducted in Iran. Considering the social conditions of Iranian society and studies conducted in this field, political participation as a social behavior is influenced by various factors, including the religiosity of citizens, so this factor in interaction with other factors in society on the behavior of citizens' political participation affect. The results of the research show that citizens who believe in and practice religious issues have higher political participation than others.Keywords: Political Participation, religious, Meta-analysi, Iran
-
هدف از این پژوهش، ارزشیابی عملکرد دانش آموزان سال سوم متوسطه دو در کشور، در ابعاد تربیت دینی (اعتقادی- عبادی) و اخلاقی براساس شاخص های سند تحول (1398) است. روش مورداستفاده برای تحقیق ازنظر هدف، ازنوع تحقیق و توسعه، و ازنظر جمع آوری داده ها ازنوع توصیفی- مقطعی و ارزشیابی قبل از اجراست. 902= (خودسنجی) 1n نفر و 901= (همسال سنجی) 2n نفر و 1.110.016= N نفر و روش نمونه گیری ازنوع خوشه ای چندمرحله ای بوده و هردو ابزار، واجد همه انواع روایی و پایایی به میزان 964. =α است. فرایند انجام شدن کار با تعیین ابعاد، مولفه ها و شاخص های تربیت دینی (اعتقادی- عبادی) و اخلاقی ازدید متخصصان تعلیم و تربیت آغاز و سپس وضعیت تربیت دینی (اعتقادی- عبادی) و اخلاقی دانش آموزان ازدید خود آن ها و همسالان و مدیران بررسی شد و میزان توافق داده های کمی و کیفی در طرح همسوسازی به دست آمد. دانش آموزان از هرسه نوع تربیت در هرچهار حیطه شناخت، گرایش، اراده و عمل، نمره تربیت اعتقادی (3.5±16.8-16)، عبادی (2.5±17-16.6) و اخلاقی (2.4±16-15.7) را در بازه صفر تا بیست کسب کردند. بین تربیت دینی و اخلاقی دختران و پسران هم تفاوت معناداری وجود ندارد. در مقایسه با 95 درصد اطمینان به ترتیب، مدرسه های استان های خراسان جنوبی، بوشهر و مازندران، و همدان و تهران از تربیت اعتقادی، عبادی و اخلاقی بیشتری برخوردارند و مدرسه های محروم ازنظر تربیت دینی و اخلاقی نیز عمدتا محروم ترند.
کلید واژگان: ارزشیابی عملکرد, نظام تعلیم و تربیت رسمی و عمومی, تربیت دینی (اعتقادی- عبادی) و اخلاقی, اسناد تحول بنیادینThe purpose of this study is to "evaluate the performance of third year high school students in the dimensions of religious (Belief training, worship) and moral education based on the indicators of the Transformation Document" (1398). Its research method in terms of purpose, "research and development"(R@D); In terms of data collection, it is descriptive-cross-sectional and pre-implementation evaluation. n1 902=((self-assessment) people and n2901= = (peer-survey) people and N= 1.110.016 people and the sampling method is a multi-stage cluster and both instruments have all types of validity and reliability at the rate of α=0.964. The process of doing work begins with determining the dimensions, components and indicators of religious (Belief training, worship) and moral education from the perspective of education experts and then the status of religious (Belief training, worship) and moral education of students from their own perspective and that of peers and administrators. And the amount of quantitative and qualitative data agreement in the alignment scheme was obtained. Students from all three types of education in all four areas of cognition, orientation, will and practice got Scores in the range0 to 20 of Belief training (16.8-16 ± 3.5 ), worship education (17-16.6 ±2.5 ) and moral education (16-15.7±2.4). There was no significant difference between religious and moral education of girls and boys. Compared to 95% confidence, the schools of the provinces of South Khorasan, Bushehr and Mazandaran, Hamedan and Tehran, respectively, have higher religious and moral education, and schools deprived of religious and moral education are mostly more deprived.
Keywords: Performance EvaluationL, Formal, General Education, Religious, Ethical Education, Documents of Fundamental Transformation -
هدف پژوهش حاضر پاسخ گویی به این سوال است که نگاه تفکیکی به مقوله تربیت، ممکن است چه آسیبهایی برای جامعه ایران اسلامی به دنبال داشته باشد. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی انجام شده و روش گردآوری اطلاعات نیز، اسنادی است. اسناد که شامل کتابها و مقالات مربوط به موضوع پژوهش به شیوه موضوعی است، استخراج و در بحث به آن ها استناد شده است. براساس یافتههای این پژوهش، تفکیک این دو امر واحد به دو جریان متمایز مانند آموزش و پرورش یا تعلیم و تربیت، مشکلات نظری و عملی فراوانی را به وجود میآورد. نگاه تفکیکی، این تصور نادرست را در اذهان کارگزاران نظام تربیت ایجاد میکند که کار مدرسه و نظام تربیت رسمی و عمومی در عمل شامل دو فعالیت متفاوت و متمایز است. این تلقی منجر به گسست فعالیتهای تربیتی شده و نوعی دوگانگی در فعالیتها، برنامهها، سازوکارها و ناکارآمدی نظام و مدرسه میشود که درنهایت نبود انسجام و وحدت در هویت و شخصیت دانشآموزان را در پی خواهد داشت. گسترش بحث و جدل درخصوص تقدم تربیت بر تعلیم که حاصل این نگاه نامیمون است نیز باعث هدر رفت تلاشها و سرمایهها میشود. همچنین مسئولیتپذیر نبودن معلمان در ایفای نقش تربیتی خود و کنکور و تمرکز بر نقش محوری آموزش در فرایندها و فعالیتهای مدرسه از دیگر پیامدهای این نگاه تفکیکی است. درمجموع تفکیک این دو مقوله از هم، افرادی را به جامعه اسلامی تحویل میدهد که اگر چه ممکن است به ابعاد شناختی و مهارتی ارزشهای دینی و اخلاقی دست یابند، اما به حیطه نگرش ها و ارزشها که عالیترین هدف هر نظام تربیتی است دست نخواهند یافت. به عبارت بهتر، این افراد ممکن است مناسک دین خود را بشناسند و نسبت به اجرای آن ها نیز پایبند باشند، اما تا وقتی دین داری در این افراد به نگرش و ارزش بدل نشود، آثار آن در زندگی فردی و جامعه دینی افراد ساری و جاری نخواهد شد.
کلید واژگان: تربیت, آموزش و پرورش, تعلیم و تربیت, ارزش های دینی و اخلاقی, برنامه درسی پنهانOne of the main reasons for the failure in the higher institutionalization of the education system in students is a different view of education and the separation of education from Instruction from the highest levelsto the lowest levels, ie the classroom and even In the students' transcripts. The main purpose of this study is to find the root and pathology of this problem and provide solutions to solve the educational problems caused by this problem. The present study has dealt with the pathology of the issue of separation of "education" and "upbringing" with a descriptive-analytical method and has provided solutions to solve the educational problems resulting from this separation. According to the findings of this study, the separation of these two units into two distinct streams such as education raises many theoretical and practical problems. A discriminatory view creates the misconception in the minds of the agents of the system that the work of the school and the formal and public education system in practice include two different and distinct activities. This perception leads to the rupture of educational activities and a kind of dichotomy in the activities, programs, mechanisms and inefficiencies of the system and the school, which will ultimately lead to a lack of coherence and unity in the identity and personality of students. The irresponsibility of teachers in playing their educational role, entrance exam and focusing on the central role of "education" in school processes and activities are other consequences of this discriminatory view.
Keywords: Education, Instruction, Training, Religious, Moral Values, Hidden curriculum -
نظر به اهمیت چرخش نظام تربیت رسمی و عمومی از کنترل بیرونی و ایجاد محدودیت به خویشتن بانی (تقوا) ، ارزش مداری عقلانی، مسئولیت پذیری و اهمیت مداخلات تربیتی، هدف پژوهش حاضر، شناسایی، بررسی منطق و رویکردهای برنامه درسی عملیاتی شده آموزش خویشتن بانی به مدد یک مطالعه پدیدارنگاری است. برای دست یابی به این هدف، از میان تجارب سال با روش نمونه گیری 14 تا 7تربیتی موجود در فضای آموزش رسمی و غیررسمی در سنین هدفمند، با استفاده از ابزار مصاحبه نیمه ساختار یافته، تجارب تربیتی که برنامه درسی عملیاتی شده در حوزه خویشتن بانی مورد توجه قرار گرفت. داده های حاصل با استفاده از روش کیفی (استقرای تحلیلی) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های حاصل از تحلیل محتوای کیفی داده های جمع آوری شده از معلمان دارای تجربه آموزش خویشتن بانی نشان می دهد در مقوله «منطق برنامه آموزش خویشتن بانی» دو زیرمقوله «آموزش براساس منطق درون دینی» و «آموزش براساس منطق انسان نگرانه» قابل شناسایی است. هم چنین در زمینه رویکردهای آموزش خویشتن بانی نیز مقوله «انواع رویکردها در قبال حدود آزادی و اطاعت پذیری یادگیرندگان» با سه زیرمقوله «رویکرد آزادی حداکثری فارغ از سن یادگیرندگان» ، «رویکرد اطاعت پذیری حداکثری فارغ از سن یادگیرندگان» و «رویکرد آزادی و اطاعت پذیری وابسته به سن و شرایط یادگیرندگان» شناسایی شد.کلید واژگان: آموزش خویشتن بانی, پدیدارنگاری, تربیت دینی و اخلاقی, کودکان هفت تا چهارده سال, رویکرد اسلامیThe aim of this study was to explore, through a phenomenographic study, the rationales and approaches of selected implemented curriculums for selfcontrol. This is an important area to investigate because a central value in the field of religious education is a radical shift from external control to an internal self-control. Moreover, recently there have been various attempts to plan and carry out some educational interventions in the country which are worth investigating. To do so, educational experiences about this subject were considered and semi-structured interviews with teachers were carried out. It is worth mentioning that the participants of this qualitative research were selected via purposive sampling and the obtained data were analyzed through analytic, inductive method. Findings of this phenomenographic research are: In the main category of rationale of self-control curriculum there were two subcategories, i.e., religious rationale and pre-religious or anthropological rationale. In the main category of curriculum approaches about freedom or obedience of learners three subcategories were identified: maximum freedom irrespective of learners age, maximum obedience regardless of learners age and freedom and obedience in accordance with learners age and conditions.Keywords: self-control education, phenomenography, religious, moral education, 7 to 14- year-old students, Islamic approach
-
این پژوهش با هدف تعیین رابطه مکانیسم های دفاعی و دینداری در دانشجویان، و مقایسه مکانیسم های دفاعی و سطح دینداری پسران و دختران دانشجو با روش پژوهشی همبستگی انجام گرفت. در این مطالعه 798 نفر (423 دختر و 375 پسر) از دانشجویان کارشناسی رشته های غیرپزشکی دانشگاه های شهر تهران با روش نمونه گیری در دسترس شرکت داشتند. شرکت کنندگان پرسش نامه مکانیسم های دفاعی (40DSQ) و باورهای مذهبی (برای سنجش دینداری) را تکمیل کردند. داده های به دست آمده با آزمون آماری همبستگی پیرسون و t در گروه های مستقل تحلیل شد. تحلیل داده های پژوهش نشان داد که همبستگی مثبت و معنادار میان سبک دفاعی پخته و سطح دینداری وجود دارد، به این معنا که افزایش میزان باورهای مذهبی موجب رشد فزون تر سبک دفاعی پخته می شود. رابطه بین سبک های دفاعی روان آزرده (ناسازگار) و دینداری منفی و معنادار است، ولی همبستگی معنادار بین دینداری و بعد دیگری از مکانیزم های دفاعی ناسازگارانه (سبک های دفاعی ناپخته) وجود ندارد. همچنین نتایج نشان داد که میانگین نمره های دختران در مکانیسم های دفاعی سازگارانه (پخته) و میانگین نمره های پسران در مکانیسم های دفاعی ناسازگارانه (روان آزرده) بیشتر است. تفاوت معناداری بین میانگین نمره های پسران و دختران در بعد دیگری از مکانیزم های دفاعی ناسازگارانه یعنی مکانیسم های دفاعی ناپخته وجود ندارد. همچنین تفاوت معناداری میان میانگین نمره های باورهای مذهبی در دختران و پسران وجود دارد، و میزان دینداری دختران بیش از پسران است.کلید واژگان: دینداری, سبک دفاعی سازگارانه, سبک های دفاعی ناسازگارانهThe aim of this study was investigation of harmony between mechanism styles and religious among two groups of girl and boy students. This study was correlation. Participants were 798 students (432 girls and 375 boys) of Tehran universities that were studied non-medical undergraduate courses and chose them by available sampling method. Devises used in this study were Defense Style Questionnaire- 40 for measure of defense mechanisms and operation to religious belief scale of Golzari.Data were analyzed by using Pearson correlation and independent T-test. Results show positive correlation between adaptive defense mechanisms and religious belief whiles there is negative correlation between maladaptive defense mechanisms and religious belief. There is significant different (PKeywords: religious, adaptive defense style, maladaptive defense style
-
هدف پژوهش حاضر، بررسی ارتباط «خودپنداره» با «خداپنداره» در درمان مذهبی (معنوی) اختلالات روانی است. روش کار بررسی ارتباط مفاهیم مربوط به خودپنداره و خداپنداره در منابع اسلامی و تحقیقات تجربی بوده است. یافته های پژوهش نشان می دهد در درمان مذهبی (معنوی)، حضور و غنی شدن شناخت ها و باورهای مذهبی مربوط به تصور از خدا، در همه افراد منجر به اصلاح خداپنداره و سلامت روانی نمی شود. برخی آیات قران مجید به ساختارهای مقاوم، غیرقابل نفوذ، انعطاف ناپذیر و پایدار در مقابل حضور و نفوذ شناخت ها و باورهای دینی اشاره دارند. روایات متعددی رشد معنوی و خداپنداره صحیح را تابع اصلاح خودپنداره می دانند. تحقیقات تجربی و مشاهدات بالینی مولفان نیز ارتباط این دو را نشان می دهند. بنابراین، در درمان مذهبی (معنوی) به ویژه در اختلالات روانی مزمن و اختلالات شخصیت که در آن ها خودپنداره معیوب (فرض های بنیادین و روان بنه های ناسازگار) وجود دارد، اصلاح و تعدیل خودپنداره، مقدمه و زمینه مهمی برای اصلاح خداپنداره و سلامت روانی افراد است.کلید واژگان: درمان مذهبی)معنوی), خودپنداره, خداپنداره, اختلالات روانی مزمن, اختلالات شخصیتThe aim of present research was to investigate the relationship between self-concept and God-image in the religious-spiritual treatment of psychiatric disorders. This research reviewed the Islamic texts and experimental studies in order to analyze the relationship between self-concept and God-image. The findings showed that the presence and enrichment of knowledge and religious beliefs about the image of God do not result in the correction of God-image and mental health in all people in religious-spiritual treatment. Some Quran verses mention strong, impervious, inflexible, and stable structures against the presence and penetration of knowledge and religious beliefs. Many narratives say that the correction of self-concept causes to a spiritual growth and a correct God-image. The experimental studies and clinical observations done by the authors also confirm that there is a relationship between them. Therefore, the correction and adjustment of self-concept are important factors for the correction of God-image and people's mental health in religious-spiritual treatment, especially in chronic psychiatric disorders and personality disorders in which there are faulty self-concepts (fundamental assumptions and maladaptive schemas).Keywords: religious, spiritual treatment, self, concept, God, image, chronic psychiatric disorders, personality disorders
-
سرمایه اجتماعی در هر گروه یا جامعه ای نشان دهنده کیفیت کارکرد نهادهای اجتماعی آن جامعه است. وجود میزان قابل قبولی از سرمایه اجتماعی موجب تسهیل کنش های اجتماعی می شود، به طوری که در مواقع بحرانی می تواند به عنوان منبع اصلی حل مشکلات و فرآیندها به کار رود. سرمایه اجتماعی در پیشنهادهای علمی خود، برای حل معضلات اجتماعی و توسعه اجتماعی نهادهای مدنی، جهت گیری های ارزشی و دینی را به عنوان یک ضرورت قلمداد می کند و بر نقش مذهب به عنوان یک مفهوم جامعه ساز بیش از پیش تاکید دارد. با توجه به نقش آموزه های دینی و مذهب در شکل گیری و توسعه سرمایه اجتماعی این پژوهش تلاش می کند با واکاوی ادبیات و مبانی نظری سرمایه اجتماعی، جایگاه مذهب در ارتقای عناصر و مولفه های آن را تبیین کند. نتایج حاکی از آن است که افزایش گرایش های مذهبی و اعتقادات ایدئولوژیکی در جامعه، به افزایش سرمایه اجتماعی کمک می کند. مذهب با ایجاد یک جهان بینی واحد در میان افراد جامعه نوعی هماهنگی و همدلی ایجاد می نماید و افراد با پیروی از دستورات دینی به فهم مشترک از مسائل مادی و اجتماعی اطراف خود می رسند و زمینه برای اعتماد متقابل، انسجام اجتماعی و مشارکت پدید می آید.
کلید واژگان: سرمایه اجتماعی, رفتار مذهبی, اعتماد, مشارکت اجتماعی, دینSocial capital in every group or society determines the quality of the function of social organizations of that society. Justifiable rate of social capital make social actions facilitate, as in crisis situations it can be applied as a main source to resolve problems and processes. Social capital (in its scientific suggestions to solve social problems and the social expansion of civil organizations) considers the value and religious orientations as a necessity (essentials) and emphasizes on religious role as a concept of community builder increasingly. With respect to the role of religious teachings in forming and promoting social capital, this note tries to make clear the religious position in enhancing its factors and componentswith analyzing the literature and theoretical bases of social capital. The results indicate that the increase of the religious tendencies and ideological beliefs in society assists to develop social capital. The religious with creating unique world view (Weltanschauung) among the community of people establishes a harmony and sympathy and people with following the religious instructions (commands) achieve a common understanding of material and social issues around themselves and it creates a ground to emerge a mutual confidence and a social coherent and participation.Keywords: social, the religious behaviors, confidence, social participation, religious -
The way human being’s spiritual health is formed from the beginning of his life, and cognizance of internal and external origin, and manner of development in man’s life is among the various viewpoints which require research. As far as Quran and Mystical teachings is concerned, man’s intention and belief is the origin of spiritual health. Having good intention, one enjoys moderation and mental health. According to God almighty, real believers is endowed with kindness, insurance and peace. According to this viewpoint, mental health is not merely bound to not suffering from illnesses, but beyond that it includes crystallization of divine inspiration. The inevitable relationship between mental health and cultural and social factors and grounds is such an important issue which should be looked into. In case mental health not coupled with mental culture, it will not be as fruitful as we expect it to be. Whereas, mental health seems to be a vast, complicated, multidimensional and somehow vague concept; and in terms of mental health has rather considerable overlap with other similar concepts, the necessity of its redefining and reinterpreting it from different viewpoints while relying on religious and Mystical teachings, leads to our familiarity with its vastness and depth. The present paper aims at analyzing the major constituents of spiritual health, i.e. security, salvation and nobility based on religious and Mystical teachings compared with psychological tenets.Keywords: Spiritual Health, Religious, Mystical Teachings, Good Intention, Security, Internal Spirituality
-
هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی آموزش شناختی رفتاری بر احساس گناه زنان نابارور شهر اصفهان است. روش پژوهش، شبه تجربی با گروه آزمایش و کنترل و اجرای پیش آزمون و پس آزمون می باشد.حجم نمونه برابر با ده زوج نابارور در گروه آزمایش و ده زوج نابارور در گروه کنترل است که به روش نمونه گیری گروه در دسترس و تصادفی ساده انتخاب شده اند. ابزار اندازه گیری پرسش نامه، احساس گناه محقق ساخته است. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس در سطح 05/0= α نشان می دهد که تفاوت معناداری بین میانگین نمره های پس آزمون احساس گناه زنان نابارور گروه آزمایش و کنترل درباره تاثیر آموزش گروهی شناختی رفتاری مذهبی وجود دارد. همچنین این تفاوت بر اساس جنسیت نیز معنادار است.کلید واژگان: آموزش گروهی شناختی رفتاری مذهبی, احساس گناه, اصفهان, زوج های نابارورThis study aims to determine the effect of religious cognitive behavioral education on the guilt-feeling of Esfahan's infertile couples. The research method is semi-experimental and it was conducted on test and control groups with a pre-and post test design. The size of the sample was equal to 10 interfile couples in the test group and 10 infertile couples in the control group selected through simple random sampling. The measuring tool of the questionnaire was the existing 'guilt-feeling'. The results of the covariance analysis test at a=0/05 level showed a meaningful difference between the average post test marks of the feeling of guilt of infertile women of the test group and the control group in regard to the effect of religious, cognitive behavioral group education. Similarly, this difference was also meaningful in terms of gender.Keywords: religious, cognitive behavioral group education, feeling of guilt, Esfahan, infertile couples
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.